مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با "تفکر" ایجاد می شود نه با تقلید - صفحه 85
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-05 06:59:552025-01-07 05:28:28مصاحبه با استاد | رابطه درونی با خداوند، با “تفکر” ایجاد می شود نه با تقلیدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم
چند سالی میشه که خدا رو جور دیگهای شناختم نه اینجوری که خانواده اطرافیان و مدرسه بهم گفته خدا رو موجودی که منتظر من یه اشتباهی کنم و مچمو بگیره و منو عذاب بده نبینم خیلی وقتا شده ناخودآگاه باز باورهای قبلی خودشونو نشون دادن و خدای قبلی برام تداعی شده سعی کردم خدا رو در وجود خودم درک کنم با این نگاه کمتر احساس گناه کردم عذاب وجدان کمتری سراغم اومده خدا رو یه ناجی برای خودم دیدم کسی که فرمانروای کل جهانه و منتظره ازش بخوام تا بهم کمک کنه با یه گناه کوچیک مقابلش خار و خفیف نمیشم و خیلی زود منو میبخشه
تصمیمی که گرفتم این بود که یه بار دیگه کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم را بخونم
سلام و سپاس به استاد عزیز و مریم خانوم که زحمت میکشید و این فایل های ارزشمند رو برای آگاهی ما آماده میکنند
من زمانی که میترسم، غمگینم ، استرس و اضطراب و دارم یا هر حس منفی دیگری ، یعنی اینکه به خدا ایمان ندارم ، یعنی خدایی نیست که هدایتم کنه ، خدایی نیست که از شر شیطان و هر چیزی محافظتم کنه یعنی خدایی نیست که روزیم در دست او باشه
و اینجوری با این حس ها قدرت رو به کسی و چیزی به غیر از خدا میدم و صد درصد که به در بسته میخورم .
خداوند همه چیزه در همه جاهست خداوند محدود به یک جا و مکان و زمان نیست
بالا و پایین و چپ و راست و… را نمی گنجه در هر شیئی هست هیچ ذره ای نیست که تحت پوشش و سلطه ی خداوند نباشه
واکنش نشون میده به چیزی که من هستم مثل آبی میمونه که تو هر ظرفی بریزی شکل همون ظرف رو میگیره
اگر من باور کنم قدرتش را ، قدرتش تو زندگیمه
رزاق بودنش را باور کنم رزاقه ، وهاب بودنش را وهابه
اگر من باور کنم که خداوند من رو دوست نداره چیزهای منفی رو در زندگیم تجربه میکنم
اگه باور کنم که خداوند به من روزی نمیده اینطور هم میشه
پس همه چی به باورهای ما بستگی داره
پشت هر کوه بلند سبزه زاریست پر از یاد خدا
و درآن باغ کسی میخواند که خدا هست دگر غصه چرا ؟
آرزو دارم که خورشید رهایت نکند غم صدایت نکند ظلمت شام ، سیاهت نکند
و تو را از دل آن کس که دلت در تن اوست
حضرت دوست جدایت نکند️
سلام به عزیزان دل
خداوند یه انرژی که همه چیز رو آفریده و به همه چیز مسلطه و داره کیهان رو مدیریت میکنه
خداوند یه انرژی که به شکلی در میاد که من دوست داشته که من باورش داشته باشم
خداوند آفریننده زمین و آسمانهاست خداوند مدیر و مدبره خداوند رزاقه به غیرالحسابه خداوند وهابه و بی اندازه نعمت میده
خداوند خالقه خلاقه قادر وسیعه سمیع و بصیره . خداوند همه چیز میشه برام . خداوند پدر میشه برام مادر میشه برام پارتنر میشه برام نعمت میشه برام همسر میشه برام سلامتی میشه
خداوند عشقه نفسه دلبره عسله . خداوند تنها رب جهانیانه .خداوند تنها فرمانروای هستیه
خداوند حامی و هادی منه هدایتگره و خیر و شر رو هر لحظه بهم میگه
باید باورش کنم باید باورش کنم که هر چی میخام از خودش بخام به خودش توکل کنم و تسلیمش باشم و رها باشم تا به خواسته ها و اهدافم برسم
خدایا قدرت درک خودت و توانایی دریافت الهاماتت و توانایی عمل کردن بهشون رو بهم عطا کن که من به هر خیری که از طرفت بهم برسه سخت فقیرم
خداجونم هدایتم کن که بتونم ساعات بیشتری در روزم فرکانسم روی فرکانس خودت تنظیم کنم چقد روزایی که موفق میشم همه چی عالیه حالم نازه آرامشم بیشتره اتفاقات قشنگتر رو تجربه میکنم و نگاهم به همه چی حتی اتفاقات به ظاهر ناقشنگ خوشگل میشه همه چی زیبا میشه آسمون زمین خورشید درختانی که هیچ برگی ندارند و قراره دو ماه دیگه کن فیکون بشه همه چی و زنده بشن و زیبا بشن . چقد تو قدرتمندی چقد تو دهنده ای چقد تو وهابی
هرگز نمیخابی. هرگز دیر نمیکنی. علمت بر همه جهان مسلطه.
خداوند میفرماید
قلمرو علمش از آسمانها و زمین فراتر و نگهبانی زمین و آسمان بر او آسان و بی زحمت است چرا که دانای بزرگوار و توانای باعظمت است
بنام خدایی مهربان
سلام به همه
سیستمی بودن خداوند یعنی هر فرکانسی که به خداوند و جهان میدهی همان را دوباره وارد زنده گیت میکند. و برمیگردد به باور های ما . اگر بلور کنیم که خداوند رزاق است ، رزاق است .
اگر باور میکنی قادر است او قدر است .
در رابطه به خداوند و ارتباط برقرار کردن با این نیرو ، باید با تفکر ایجاد شود نه با تقلید کردن .
و این زمانی ممکن است که باور های گذشته را رها کنیم.
من هر وقتیکه با دیدگاه سابقم قرآن را خواندم ، خسته شدم که در واقعیت گمراه شدم . همیشه خداوند را قهار میدیدم که اگر فلان کار را نکنی در نماز خلاص استی دگه ، همیشه در جهنم میسوزی، و این صحبتهای است که جامعه برایما گفتند . اما چند وقتیکه قرآن را میخوانم، خیلی درکم بالا رفته . بیشترین بحث قرآن در مورد سپاسگذاری است ، نه در مورد حجاب تا قسمتی که من قرآن را خواندم اصلا در مورد موضوعاتی ما در جامعه ما اینقدر مهم دانستیم اش ، مهم نیست .
همه چیز در قرآن به شکل واضح نوشته شده و نیاز نیست که پیشی کسی دگه بخاطر آموزش آن برویم ، من که حالا قرآن را میخوانم خیلی خوب میفهمم که خداوند چی میگه ، خداوند هدایت میکند.
خداره صد هزار مرتبه شکر برای این همه آگاهی
به نام خدای معجزه ها
سلام استاد قشنگم و سلام مریم دوست داشتنی
سلام دوستان هم فرکانسی ام
خدایا هزاران بار شکرت
خدایا هزاران بار شکرت که امروز بهم فرصت دادی بیام اینجا و بنویسم و هزاران بار شکرت که امروز منو لایق این آگاهی ها دانستی
خدایا الهی دورت بگم دمت گرم که امروز قلب منو نرم کردی برای گوش دادن این فایل فوق العاده زیبا
استاد دقیقا منم ی عالمه سوال تو ذهنمه که دلم میخواد به تک تکشون جواب بدین
اونم جواب قانع کننده تا قلبم آروم بگیره
اصلا شما چیکار کردین شدین دردونه خدا؟
اصلا شما با چه روشی دارین با خدا حرف میزنین؟
دقیقا میشه بگین شماره مدار شما چنده و چقدر مونده تا برسیم به شما؟
وای استاد
خدا میدونه چقدر حرف دارم چقدر
نمیدانم دیگران چجوری با خدا ارتباط میگیرن اما به تک تک ستاره ها قسم من فقط با شما خدای واقعی رو شناختم
و خدا میدونه پاداش این کارتون پیش خدا چی میتونه باشه
گاها میگم من چقدر دردونه خدا بودم که خدا شمارو سر راه من قرار داد تا خود خدای واقعی رو معرفی کنین.
اصلا توحید در حیات من به دو قسمت تقسیم میشه
توحید قبل از شناخت شما
و توحید بعد از شناخت شما
اصلا بهتره بگم قبل از شناخت شما چیزی به اسم توحید در وجود من نبود
ی خدای جلاد و حسودی بود که فقط چشم دوخته بود ببینه من کجا دارم به قله میرسم قشنگ با کله منو بکوبه قعر زمین
کلا ی خدای مچ گیری که همیشه سر بزنگاه میرسید و حسابی حال منو میگرفت
ی خدایی که کافی بود من ی جا گاف بدم میشد بوق کرنا و به عالم و ادم میرسید
ی خدایی که کارو زندگیش ول کرده بود و هی منو مینداخت تو دست انداز تو چاله چوله و من دختری که همیشه و همه تایم چشام اشکی بود
هی خدای من
چقدر شرک میتونه تو وجود آدم باشه آخه
الله اکبر
بعد از اشنایی با شما وقتی فایل های توحیدی رو گوش میدادم میگفتم این چه وضعی هست هر کی سروسامان گرفته و به نون و نوایی رسیده میچسبه به خدا و هی میگن خدا داده
پس ماها مگه یزدیم که خدا نمیده
سخت بود اما طبق عادت همیشگی میگفتم من این مدت به خودم فرجه میدم و میرم جلو اگه نتیجه ای نبود این سوخت هم پیشکش سوخت های قبلی
کم کم تو مسیر فهمیدم نه خدا مورد داره نه من
منتها من از ی مسیر اشتباهی رفتم به شناخت خدا
مسیری که هیچوقت انتهاش به خدا ختم نمیشد
دقیقا همین جا همین مکتب مسیر اصلی رو پیش پای من گذاشت و این مسیر علاوه بر اینکه امن و امان بود بلکه کوتاه بود بلکه سر راست بود بلکه سرسبز و جولان گاه بود
خدایا هزاران بار شکرت
هر روز میگم تو خدایی هستی که نان سر سفره من شدی
بنزین ماشین من شدی
همسر و هم آغوش من شدی
جنس شدی مشتری شدی فروش شدی سود عالی شدی
تو خدایی هستی که ابر آسمان شدی
ماه رقصان پشت ابر شدی
موج دریا شدی
تو خدایی هستی که چراغ سبز سر چهار راه شدی
ساندویچ همبرگر بعد از خستگی شدی
تو خدایی هستی که لذت و لذت و لذت شدی
تو خدایی هستی که هر موقع دل من هر چی هوا کرد همون شدی
تو خدایی هستی که هر صبح به محضی که بیدار میشم تو ذهن من ی نفس میگه خدایا شکرت
خدایی که دو روز پیش اون همه لذت و شادی رو به قلب من هدیه داد
خدایا هزاران بار شکرت
استاد عزیزتر از جانم ی دنیا سپاس گذارم که خدای رزاق و وهاب رو من با کلمات مقدس شما شناختم
و خدایی که من هر چه دارم از لطف و کرم اوست.
خدایا هزاران بار شکرت
سلام به ساناز خانم چه کامنت زیبایی
همه کامنت هاتون عالیه و چقدر قشنگ قانون رو درک کردین و نتیجه میگیرین
خداروشکر میکنم که هدایتم کرد به سوی کامنتهای عالی و زیبای شما و دیگر دوستان در این سایت بهشتی و توحیدی،
از ساعت 5 که بیدار شدم مثل روزهای قبلم که معمولا همین ساعتها بیدار میشم شروع کردم به خوندن کامتهای عالی دوستان،
دیگه داشت چشمام گرم میشد که مجدد یه خواب صبح گاهی کنم و آماده لشم که برم محل کارم،
که هدایت شدم به کامنت زیبای شما
و قلبم بهم گفت براتون بنویسم.
با خوندن هر کامنتتون بارها و بارها تحسین تون میکنم بخاطر قدمهای عالی که برداشتین و برمیدارین
برای حرکت در مسیر توحید
برای رابطه عالی که با کنترل ذهن جذب کردین
برای زیباییهای که خلق کردین
برای خریدن ماشین عالی
برای سفر بردن مادرتون به شهر مشهد، شهری که من درش متولد شدم و همچنان در این شهر زیبا زندگی میکنم
همیشه از خوندن کامنتهاتون ودیدن نتایج تون لذت بردم و قلبا تحسین تون کردم
عااااااااالی هستین
و لایق عالیترینها
به نام خدای معجزه ها
سلام دوست عزیز
صبحتون بخیر و شادی
ازتون سپاس گذارم که وقت گذاشتین و کامنت منو خوندین و لطف کردین برام نوشتین و خدایا هزاران بار شکرت که نوشته های من نور امیدی میشه برای قلب افرادی امثال شما که در پی رشد هستن
و ممنونم که بهم یاداوری کردین من هر چه دارم از رابطه توحیدی ام با خداست.
و اینو هم مجدد تاکید میکنم من هر چه دارم از لطف بی نهایت خداست.
دوست عزیز امیدوارم در این مسیر الهی شما هم برداشت های مقدسی داشته باشین و خدارو هزاران بار شکر که در این برهه تاریخی هستیم که استاد و سایتش شدن چراغ مسیر ماها
همیشه میگفتم خدایا من در این زمین به این وسعت در بین 8 میلیارد جمعیت تنهای تنها هستم و جز تو پناهی ندارم ببین حتی امیدی ندارم خانوادمم برام قدمی بردارن پس لطفا خودت مسیر رو برام هموار کن و کارهای سختو خودت انجام بده و کارهای راحت رو بسپارش به من. که به لطف خدا وقتی بهم گفت بچسب به سایت و ی ذره غافل نشو دیدم خدا اصلا نمیخواد حتی کار راحت رو هم انجام بدم فقط میگه افسار افکارتو ببر به سمت مثبت و حال خوب و فقط لذت ببر.
من شخصا ادمی بودم که حتی اگه میخواستم اب بخورم میگفتم باید خودم انجام بدم دیگرون برای من درست انجام نمیدن و این اخلاق من هیچوقت اجازه نمیداد این جرات پیدا کنم که بتونم به خدا توکل کنم و به اون کارامو بسپارم
به شدت به شدت به شدت برام سخت بود
چنان سخت بود که وقتی میگفتم خدایا فلان کارو انجام بده تا نتیجه اون کار ساعتی هزار بار تن و بدن من میلرزید
یادمه ی بار دنبال دفتر کار میگشتم ی موردی بهم قول داده بودن ولی حتمی نبود اما باز چندجا دوباره گشتم و هی مدام میگفتم خدایا اون دفتر کاری که تو صلاح میدونی برام اوکی کن هر لحظه همین جمله رو میگفتم اما شاید هزار بار دست به گوشی میشدم به طرف زنگ بزنم بگم خب موردی که قول دادی نتیجه چی شد
اینقدر این مورد رو مخ من بود که یادمه سردرد گرفتم اما به هر سختی بود خودمو کنترل کردم گفتم من با خدا معامله کردم و خودش باید دست به کار بشه البته اون موقع من اصلا نمیدونستم معنی توحید چیه اصلا
و خدارو هزاران بار شکر نتیجه همون کار باعث شد من کم کم بتونم به خدا اعتماد کنم و کارهامو بهش بسپارم که الان به لطف الله در مداری از توحید هستم که اگه میلیاردها ضرر مالی ببینم میگم حتما کار خداست و داره ی چیز بهتری برام تدارک میبینه
خدایا هزاران بار شکرت
و از شما ممنونم که این رابطه توحیدی رو بهم یاداوری کردین.
در پناه لطف بی نهایت خدا در امان و ثروتمند باشین.
خداوند چیست؟
خداوند یا جهان ، یک سیستمه که هرجوری که تو هستی برای تو به همون شکل درمیاد
هرجوری فکر میکنی ، هرجوری شخصیت تو هست به همون شکل ، برای تو شکل میگیره
مثل یک دستگاه مبدل ، که تو هر فرکانسی رو ارسال میکنی ، این فرکانس ها رو تبدیل میکنه به ماده و به شکل اتفاقات ، آدم ها ، ایده ها ، هم زمانی ها وارد زندگیت میکنه
یعنی تو هر جوری که داری فکر میکنی به همون شکل فقط برای تو به وجود میاد
به قول قرآن أن یقول لهۥ کن فیکون
این تو هستی که داری با افکارت جهان اطرافت رو شکل میدی
مثل آب ، شکل ظرفی تو ته ایجادش میکنی به همون شکل در میاد
اگه شکل کاسه ایجاد کنی ، آب شکل کاسه رو میگیره
اگه شکل لیوان ایجاد کنی ، آب شکل لیوان رو میگیره
خداوند هم به هر شکلی که باورش کنی به همون شکل برای تو به وجود میاد
اگر اون رو رزاق ببینی ، برای زندگی تو رزاق میشه
اگر اون رو وهاب ببینی ، برای زندگی تو وهاب میشه
اگر ربوبیتش رو باور کنی ، برای زندگی تو رب میشه
اگر نه قدرت رو میدی به عوامل بیرونی ، برای تو به همون شکل به وجود میاد
به شکل ترس بیشتر ، به شکل کمبود بیشتر ، شکل اتفاقات بد
به هر شکلی که تو بهش شکل میدی
هرچیزی رو باور کنی ،برای تو همون میشه ، فقط در زندگی تو
اگر فراوانی رو باور کنی ، برای تو میشه فراوانی بیشتر توی زندگیت
اگر باورش کنی که راه و حل مسائل رو بهت میگه ، کمکت میکنه ، راه و حل ها آسونه ، به همین شکل برای زندگی تو به وجود میاد
اتفاقاتی رو میبینی ، هم زمانی هایی رو میبینی ، به راه هایی هدایت میشی که خیلی راحت راه و حل ها رو پیدا میکنی
هرجوری که شخصیت تو هست ، به همون شکل جهان اطراف تو رو شکل میده
هرجوری با خودت رفتار میکنی ، به همون شکل با تو رفتار مینه
چطور با تو رفتار میکنه ، از طریق دستانش اینکار رو میکنه
اگه بخودت احترام میزاری، از طریق دستانش یعنی آدم ها به تو احترام میزارن
یعنی اون آدم ها نیستن که به تو احترام میزارن ، اون خدای اون آدم هاست که دارند اینکار رو انجام میدن
توی رابطه عاطفی ، وقتی خودت به خودت عشق میدی ، از طریق پارتنترت بهت عشق میده ، یعنی اون پارتنر نیست که بهت عشق میده
اون خدایی که رفته توی وجودش داره به این شکل به تو عشق میده
خدا همه چیزه
به قول قران میگه خداوند:
هم اول ، هم آخر
هم باطن هم ظاهر
هم مشرق هم مغرب
هم بالاست هم پایین
میگه ای پیامبر اگر بندگان من از من پرسیدند بگو که من نزدیکم
میگه آنچه که در زمین و آسمان هاست رو به تسخیر شما درآوردم
میگه خداوند نور زمین و آسمان هاست
همه چیزه
اگر ثروتی میاد توی زندگیتون ، اون شغل نیست که داره بهت ثروت میده ، این خداوند که از طریق این شغل داره بهت ثروت میده
این نتیجه فرکانس های خودته ، که خداوند داره شکل میده جهان اطرافت رو با توجه به فرکانس های خودت
اگر اشتباهی میکنی ، خودت رو سرزنش میکنی
فرکانس هایی رو ارسال میکنین که از جنس سرزنش بیشتر وارد زندگیت میکنه
یعنی مشکل از اون آدم های بیرون و شرایط بیرون نیست ، انگشت اشاره رو باید از بیرون برداریم ، بگم من هستم که خودم رو سرزنش میکنم و این شخصیت من اینطوریه و من هستم که دارم خلق میکنم
اگر درآمد پایین داریم ، به کسب و کارمون گیر ندیم ، به کارفا گیر ندیم
این شرکه که بگیم این آدمه هست که داره من رو اذیت میکنه
این من هستم که جهان اطرافم رو به این شکل ، شکل دادم
چون همه چیز رو من به وجود میارم
خداوند مثل یک دستگاه گیرنده ، که من هرچیز رو ارسال کنم ، اون رو دریافت میکنه تبدیل میکنه به ماده و خروجی اون میشه از جنس و اساس اون چیزی که من ارسال کردم
همه چیز رو در اطراف من جوری میچینه که هم فرکانس هست با فرکانس های من ، هم فرکانس هست با مداری که من درونش قرار دارم ، یعنی همه چیز رو ما داریم به وجود میاریم
میگه زنان پاک برای مردان پاک
زنان ناپاک برای مردان ناپاک
یعنی همه چیز داره بصورت ریاضی وار به فرکانس های ما پاسخ میده
هیچ چیز بیرون نیست ، غیر از اتفاقات معادل فرکانس های ما
پس وقتی خداوند اینجوری داره کار میکنه
وقتی کل بازی همینه
پس بیام بسازم
بیام با قدرت بسازم
بیام شخصیتم رو به شکلی شکل بدم که نتیجه این فرکانس ها بشن
ثروت بیشتر
رابطه عاشقانه تر
سلامتی بیشتر
عشق بیشتر
آزادی بیشتر
و…
وقتی من هرچیزی رو بسازم ، اون خداوند به همون شکلی که من بهش میدم شکل میگیره
چرا اینکار رو انجام ندم
سرنوشت؟ دعا؟ بختمون رو بستن؟ چشممون زدن؟
اصلا همچین چیزی وجود نداره
آغا ، خدارو هرجور باور کنی ، به همون شکل برای تو به وجود میاد
قرار نیست اتفاقی توی آینده بیفته
شانسی یک شرایطی به وجود بیاد
هر چیزی که توی آینده برای ما به وجود میاد ، هم فرکانس هست به فرکانس هایی که ما الان میسازیم
این انرژی خودش رو به شکل افکار ما شکل میده
وقتی من دارم به زیبایی توجه میکنم ، این انرژی رو به شکلی شکل میدم که زیبایی بیشتری رو وارد زندگی من کنه
وقتی من دارم به فراوانی توجه میکنم، این انرژی رو دارم به شکلی شکل میدم که فراوانی بیشتری رو وارد زندگیم کنه
هر آنچه که میسازم ، این انرژی خودش رو به شکل افکار من شکل میده
به شکل شخصیت من
چطور خودم رو میبینم؟
یک آدم پول ساز؟ یا یک آدمی که هرچی کار میکنه انگار هیچ؟
یک آدم قوی؟ یا یک آدم ضعیف؟
یک آدمی که همه چیز واسش راحت اتفاق میفته یا یک آدمی که باید بدبختی بکشه ؟
هرجوری که خودم رو میبینم ، این انرژی به همون شکل به وجود میاد
به نام خدای یکتا
سلام عرض میکنم خدمت استاد و اعضای سایت
رابطه درونی با خدا به نظر من یه رابطه ای هست که شخص احساسش خوبه در اون لحظه و فرکانس های عالی رو به منبع میفرسته و خداوند هم از طریق نشونه ها بهمون جواب میده هدایت میکنه مارو . استاد میدونی چرا شاگردتون شدم چون بین همه ویژگی های خوبتون یکی رو بیشتر دوس دارم و اونم اینه که بدون توجه به بقیه راهی که خودتون از طریق تجربه ها به دست آوردین رو پیش میبرین و کسی رو با حرفاتون توجیه نمیکنید که حرفای شما رو به زور قبول کنن گرچه همه آگاهی هاتون رو از طریق مطالعه قرآن کسب کردین و این نشونه درست بودن مسیری هست که پیش میبرین و من به عنوان شاگرد شما اگه تقلیدی بخوام با شما باشم حقیقتا هیچ نتیجه ای نمیگیرم چون فردی که تقلید میکنه کسی هست که به خودش زحمت نمیده که بره تحقیق کنه بدون تعصب که به آگاهی برسه و به محض اینکه کسی بگه راه درست اینه فورا اونم مسیرشو تغییر میده من در صورتی به معنای واقعی رابطه درونی با خدا به جواب میرسم که وقتی استاد میگه برید قرآن رو بارها و بارها معنیشو بخونید تا به بهترین جواب برسید باید قرآن رو بخونم البته بدون پیش فرض و بدون تعصب و با ذهنی خالی از جوابی در این مورد قرآن رو مطالعه کنم با این هدف که این کتابی از طرف خداوند و سراسرش هدایته اگه بارها بخونمش و درکش کنم و نه تنها جواب این رابطه رو بهش برسم بلکه هر آنچه که در ذهنم سواله رو بهش میرسم و اینو میگم که هر وقت بارها قرآن رو خوندم و به جواب رسیدم اون موقع من همینجا میام و زیر این پست از آگاهی هایی که کسب کردم بدون هیچ گونه تعصبی مینویسم مثل الان که بعد دیدن این فایل بدون اینکه چیزی رو در ذهنم مرور کنم یا حرفی که قبل از نوشتن در ذهنم اومده باشه کامنت رو در لحظه نوشتم یعنی خداوند اینجور هم هدایت میکنه و در حین نوشتن کلمات و جمله ها رو بهم میرسونه و در مورد تموم کامنت هام هم همینجور هست بخاطر همینه که میگم خدایا اعتبار تموم کامنت ها به خودت برمیگرده.
خدایا مرسی که هستی و برامون خدایی میکنی من قبلنا فکر میکردم شاید خدا هم گاهی با بعضی انسانها که گمراه میشن قهر کنه و جوابشونو نده چه تفکر بچگونه ای داشتم خدایی که قهر کنه که خدا نیس مگه خدا انسانه که قهر کنه البته همه انسانها اینجور نیستن خدایا مرسی که قهر نمیکنی و همیشه تحت هر شرایطی باهامون صحبت میکنی و میبخشی اگه حتی هزاران بار توبه بشکنیم.
خدایا مارو به راه راست که پر از آگاهی باشه هدایت کن الهی آمین.
دوستت دارم خدای عزیزم…
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و دوستان خیلی عالی
خداروشکر که این فایل ارزشمند رو تونستم گوش بدم و نکات و برداشتهام رو بنویسم
اینکه تفکر کنیم و نه تقلید خیلی نکته خوبی بود.
و درباره نگاه سیستمی به خداوند به عنوان یک انرژی که شکل باورهامون رو میگیره و اگر رزاق ببینیم رزاق میشه اگر مهربان ببینیم مهربان میشه و همیشه همراه و کنارمونه
یادمه قبلا که کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم رو خوندم بشدت مقاومت ذهنی داشتم و طوری که یعد خوندنش ازینکه خداوند یک سیستمه ناراحت بودم نمی تونستم بپذیرم. خداوند بصورت سیستم برام منطقی بود و قبول داشتم ولی دلم نمیخواست اینطور باشه و نمی تونستم بپذیرم. چون درک و تصور اشتباهی از سیستم داشتم
الان که مدت نسبتا زیادی از اون موقع گذشته و به نظرم فرصت خوبیه که دوباره مطالعه این کتاب رو شروع کنم. مخصوصا اینکه امروز از خدا خواستم راهنمایی م کنه که از دوره هایی که دارم کدوم رو شروع کنم و خیلی سردرگم بودم بین دوره های مربوط به روابط یا کسب و کارم کدوم رو انتخاب کنم و به نظرم حالا بهتره این همزمانی رو نیک بگیرم و خوندن این کتاب رو شروع کنم.
تشکر از استاد عزیز و خانم شایسته نازنین برای فایلهای ارزشمند و فوق العاده عالی که در سایت قرار میدن
خدایا شکرت برای همه نعمتهایی که به ما بخشیدی و هدایتمون به راه راست نعمتها و برکتها
درود و احترام زیاد به استادی تاثیر گذار و شخصیتی بزرگ
من تو 8 سالگیم برای اولین بار تو زندگیم فوتبال دیدم و با دیدن کریستیانو عاشق این رشته شدم و پیش خودم گفتم خدایا واقعا میتونم یه روزی بزرگتر از این بازیکن بشم؟چی بشه واقعا اگه بشه…
12 سالگیم برای اولین بار مادرم منو داخل به مدرسه فوتبال برای فقط تابستون ثبت نام کرد و تو اون سه ماه میلم به فوتبالیست شدن به طرز عجیبی افزایش پیدا کرد
بعد از تابستون دیگه بخاطر درسم نزاشت که من ادامه بدم فوتبالم رو و همش ناراحت بودم و گریه میکردم و پیش خودم میگفتم که منی که میتونم حتی از بزرگترین شخصیت های فوتبالم میتونم دست آورد های بزرگتری داشته باشم الکی درسم رو ادامه بدم
همین طور هر سال هر تابستون منو برای مدرسه های فوتبال ثبت نام میکرد تا اینکه تو 15 سالگیم برای اولین بار با یه هدایت عجیب و خاص رفتم به یه تیم فوتبال رفتم (فرق تیم با مدرسه فوتبال اینه که تیم توی مسابقات رسمی شرکت میکنه و مدرسه فوتبال فقط آموزش میدن)
اونجا هفته اول با وجود هیکل 45 کیلویی و قد 172 سانتی متری جلوی بازیکنایی که از لحاظ جسه واقعا غول بودن آقایی میکردم تو زمین ولی به مرور نجوا های بقیه رو من اثر منفی گذاشت
نجوا هایی مثل اینکه فوتبال ایران کلا فاسده، اینجا شایسته سالاری نیست و هر کسی پول و پارتی داشته باشه به جایی میرسه، هیکلت خیلی ضعیفه شک نکن دیر یا زود فوتبال و میزاری کنار چون هیکلت ضعیفه و این باعث میشه که یا تو تیم فیکس نباشی(تیم ما نوجوانان حوزه برتر بود که یه جورایی میشه دسته سه نوجوانان ایران) یا با یه برخورد سنگین رباط صلیبی پاره کنی و برای همیشه مجبور باشی بزاریش کنار
این حرف ها باعث شد که من بشدت ترسو بشم
هشت شب بخواب 4 صبح پا شو پدر خودتو در بیار تا بلکه بتونی تو دسته سه نوجوانان ایران فقط یه جوری فیکس بشی
همش برو جلو آینه بگو این چه وضعشه این چه بدنیه که من دارم
همش خودتو تخریب کن که چرا پاس اشتباه دادی
حتی روزی که برای اولین بار برای تیم تو یه بازی گل زدم که خدایی گل قشنگی بود بعد بازی مدام از خودم انتقاد میکردم که چرا هتریک نکردی(فقط یه نیمه تو زمین بودم)
البته بگم اینا آنچنان بد نبودن چون نشون میده چقدر خودمو توانمند و بزرگ میبینم که به یه عملکرد خوب قانع نمیشم و برای کارای بزرگتر زاده شدم ولی اون موقع همچین دیدی نداشتم
این لا به لا که در به در دنبال پیشرفت فوتبالم بودم یه حسی به من گفت تو چرا رو ذهنیتت کار نمیکنی وقتی میبینی انقدر افراد بزرگ تاریخ تو مصاحبه هاشون حرف از اهمیت کار کردن رو ذهنیت میزنن
یه دفعه یادم افتاد مادرم روی یه سری باور ها و ذهنیت ها از طریق پادکست ها کار میکنه
رفتم پیشش بهش گفتم چقدر هزینه بره که بخوام یکی از این دوره ها رو بخرم چون نمیخواستم حس آدم دزد بهم دست بده و قیمتشو پرداخت کنم
درسته درآمدی نداشتم ولی گفتم ریز ریز جمعش میکنم
مامانم گفت این کسی که باهاش کار میکنه میگه که برای اعضای خانواده خریدار رایگانه
اینو که گفت یه حس عجیب فوق العاده ای گرفتم و در جا با بلوتوث هر چی تو گوشیش داشت رو انتقال دادم به گوشی خودم(اینم بگم اصلا مامانم با آقای عرشیان فر شروع کرده بودن این ماجرا رو که اونم داستان هدایتی داشت، بعدش ایشون با شما یه لایو مشترک رفتن که تو اون لایو آقای عرشیان فر شما رو استاد خودشون مطرح کردن و مامانم پیش خودش گفت چرا من مستقیم از خود استاده یاد نگیرم باور ها رو)
با دوره دوازده قدم شروع کردم و فکر میکنم تو چند فایل اول در مورد کلیت قانون و اینکه همه چیز میتونه راحت بیاد صحبت کردید و من حس اینکه از الان به بعد هر چیزی رو میتونم تو زندگیم رغم بزنم فقط با حال خوب و تمام
بعد از ساختن این باور تا یک ماه تو تیمم خیلی تاثیرگذار تر شدم ولی
یک هفته از این متنی که نوشتم میگذره
تو این هفت روز فهمیدم چرا ولی ادامه نداشت
چون ادامشو قرار بود تو این یک هفته بفهمم
وارد اسکویید گیم شده بودم
سنگو به سرم زدم
با همه وجود سعی کردم استاد ببخشید ولی یه احمق باشم چون اگه باهوش میبودم الان نمیودم این پیامو کامل کنم
نمیودم که از اشتباهاتم درس بگیرم
مشکل اصلی من این بود که میخواستم بزرگتر از همه باشم
این باعث شده بود دیوانه وار به فکر فوتبالم باشم چون توی فوتبال هر لحظه ممکنه یه اتفاق و چالش جدید به وجود بیاد
الآنم نیاز دارم که برم دنبال معنی زندگی
چون معنی زندگی وجود نداره من بهش جهت میدم
وقتی گفتم وارد اسکویید گیم شدم چون از هزاران جهت میشه به فیلم بهش نگاه کرد
همین جمله بالا رو اصلا درک نکردم چرا نوشتم
ولی میدونم که حداقل حس اینو میده که اتفاق درستی افتاده که من حس
میبینی خالیه
پس فکر کنید
چون زندگی یعنی نکشتن احساسات
یعنی مهدی بنیادی بودن
یعنی الان اومدم که این کامنت رو تو گام قبلی بزارم ولی حس کردم وقت گام جدیده و اومدم اینجا
استاد بخدا جوری برات جبران میکنم که تا حالا……
بنام خدای هدایتگرم
خدایا هرآنچه در زندگی دارم تو به من دادی و همه از آن توست
خدایا من در برابر تو هیچی نیستم ،اگر لحظه ای منو هدایت نکنی قطعا از گمراهان خواهم بود، کمکم کن تا بتونم سهم خودم انجام بدم و تسلیم هدایت های تو باشم
سلام به استاد عزیز مریم بانو و چشمان زیبایی ک داره این کامنت میخونه
خدا سپاسگزارم برای نعمت هدایتی ک به من عطا کرد تا بتونم این فایل گوش بدم، و کامنت بنویسم..
ارتباط با خداوند یک ار تباط شخصی هست ک هر کسی تو این جهان به سبک خودش با خداوند ا تباط برقرار میکنه و باید با تفکر و تعقل بهش رسید ن تقلید
وقتی استاد داشت این حرف ها میزد با قلبم تایید میکردم چون از بچگی با همون استدلال های خودم نمیتونستم قبول کنم ک با فلان منطق باید حرف فلانی قبول کنم و انجام بدم و همیشه سوالم این بود ک ما ک بنده ی خدا ندیم و چیزی میسازیم مثل یخچال یا دستگاه برقی، ی دفترچه راهنمایی براش میزارن ک آنقدر راحت نحوه استفاده از یخچال گفته ک کسی هم البته نمیخونه و به زبون های مختلف گفته شده و نیاز به مفسر هم نداره فقط باید خودم زحمت خوندنش بکشم یا با مسئولیت خودم بدون مطالعه دفترچه ازش استفاده کنم اگر به مشکل خوردم اون موقع میام دفترچش میخونم
اما سوالی ک هیچ کس نتونست جوابش بهم بده این بود
خدایی ک خالق این جهان بوده، خالق انسان بوده و ی کتاب راهنما فرستاده برای هدایت ما، آیا نیاز به مفسر باید داشته باشه یا آنقدر باید بسان راحتی داشته باشه ک مثل خریدار یخچال با هر سطح سوادی بتونه ازش استفاده کنه؟؟؟
هرچه بیشتر تمرین میکنم ک بتونم دستم تو دست خدا بزارم، زندگی راحت تر میشه و از جایی ک فکرش نمیکنم مثل امشب ساعت 9 شب جمعه مشتری زنگ میزنه و موضوعی مطرح میکنه ک میتونه میلیون ها تومن برای من و میلیاردها تومن برای اون و همکاراش سود داشته باشه
این خدایی ک توانایی انجام هرکاری برای من داره اما به اندازه ایمان من برام کار انجام میده
من از این گام یاد گرفتم ک باید شروع کنم قرآن خوندن من این همه کتاب موفقیت و.. خوندم اما یکبار ننشستم قرآن به فارسی بخونم عربی بیخیال
خیلی از چرت و پرت هایی ک به خورد من دادن، ی کلمه قرآن آوردن اولش بقیش حرف خودشون زدن،، از وقتی ک متوجه شدم و حساس شدم هرکسی هر چی میگه من از خود اون شخص منبع و آدرس میخام دیگه قبول نمیکنم حرف هایی ک فکر میکنم لهو و بیهوده هستند
با دیدن این گام تصمیم گرفتم
١-قران به فارسی شروع کنم به خوندن روزی یک صفحه حداقل
٢_ کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم، دوباره بخونم
٣_ برای فهمیدن خط قرمزهای خدا بعد از این کارها، کلمه عذاب سرچ کنم.
4_ تو هر مسئله ای، شخصی باید الگو قرار بدم ک با نتایجش بیاد حرف بزنه ن با زبونش و تا خودم نتیجه تو دستم نیست باید یادبگیرم زیپ دهنمو ببندم تا نتایج جای من صحبت کنند
این مثال استاد خیلی ب دلم میشینه ک میگه خدا مثل آب میمونه تو هر ظرفی بریزیش به همون شکل در میاد من دوست دارم خدا رو بصورت وهاب، عظیم، فتاح، رحیم، رحمان، معین، تنها منبع قدرت و ثروت ببینم
در پناه حق، غرق آرامش، ثروت ،سلامتی و سعادت دنیا و آخرت باشید