مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»

گام سوم از پروژه مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر – رابطه ی متقابل بین تقوا و ثروت

به نام فرمانروای آسمان ها و زمین

سلام استاد عزیز و مریم جانم

خداروشکر میکنم که با گام سوم از این پروژه همراه هستم. درک و دریافتم رو از آگاهی های این فایل ارزشمند مینویسم.

سوال اول-نحوه ی کنترل احساس در شرایط سخت و بازگشت به مسیر اصلی

————–

باید این رو باور کنیم که هرچقدر در این مسیر پیش میریم و باورهامون رو به صورت بنیادی تغییر میدیم و با تسلط بیشتری بتونیم افکارمون رو کنترل کنیم ، احتمال وقوع شرایط سخت هم کاهش پیدا میکنه .

چون ما دیگه میدونیم که این ما هستیم که داریم با ارسال فرکانس هامون تجربیات و شرایط زندگیمون رو خلق میکنیم.

باور به قانون احساس خوب=اتفاقات خوب ، باوری که همیشه باید به عنوان یکی از قوانین اصلی با خودمون مرورش کنیم و با ساختن اهرم رنج و لذت درست در ذهنمون از این جنس که ماندندر احساس بد (نه لزوما احساس بد مقطعی داشتن چون برآیند احساس ما هست که باید خوب باشه و نباید با یکم بد شدن احساسمون وسواس بگیریم و بیشتر در مسیر بد شدن احساسمون بیفتیم.) مساوی با سوختن دستم در آتیش.

اونوقت فوریتتغییر احساسمون رو جدی میگیرم و سریعا برای رفعش اقدام میکنیم.

چطور میتونیم به احساس خوب برسیم؟ با تغییر زاویه نگاهمون به موضوعات و پذیرش اینکه اگر من احساسم رو خوب نگه دارم فارق از ظواهر ماجرا ، در نهایت همه چی به نفع من میشه و همه چی خوب تموم میشه.

سوال دوم-راه سریع ساختن باور و ریشه ای کردن آن

————–

باید بپذیریم که ساخته شدن باورهای جدید یک فرآیند و یک پروسه ست و یک مسیری* که باید قدم به قدم طی بشه .

با ساخته شدن باورهای جدید ، باورهای محدود کننده ی قبلی به حاشیه میرن و کم رنگ تر میشن اما هیچ گاه از بین نمیرن.

و بذر این باورها همیشه در ذهن وجود داره و در کمین که با پیدا کردن فرصت مناسب مثل علف های هرز رشد کنن پس باید همیشه حواسمون بهشون باشه.

اگر بتونیم این رو بپذیریم دیگه دنبال راه حل های جادو جمبلی و فست فودی نیستیم و میپذیریم که این مسیر رو باید با حفظ حال خوب و لذت طی کنیم و تکاملی انتظار رسیدن به نتایج رو داشته باشیم.

سوال سوم-خدمت به خلق هدف اصلی ست یا رسیدن به موفقیت مالی

————–

این دو موضوع جدا از هم نیستن و به اندازه ای که بتونیم مسائل موجود رو حل کنیم و براشون راه حل های خلاقانه ارائه بدیم و حل کردن این موضوعات رو ساده تر و سریع تر کنیم به همون اندازه میتونیم ازش ثروت بسازیم.

مثال ها و الگوهای این اختراعات رو میتونیم در سریال های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت در زندگی استاد ببینیم و ازشون الگو برداری کنیم.

سوال چهارم-طرز نگاه استاد به پول و ثروت

————–

هرچقدر ثروتمندتر باشیم نزد خدا محبوب تر هستیم.

سوال پنجم-روند شکل گیری باورهای ثروت ساز

————–

در دوره روانشناسی ثروت 1 تمام باورهایی که پاشنه آشیل خیلی از ماست معرفی شده و نحوه ی تغییر اونها بیان شده.

سوال ششم-نحوه ایجاد باور فراوانی

————–

باور کمبود از باورهایی که نسل اندر نسل به ما رسیده و به نظر خودم یکی از اون باورهای اصلی و محوری که اگر بتونیم در روند تغییرش گام برداریم به همون اندازه که این باور در ما ترک بخوره و شروع به تغییر کنه میتونیم انتظار ورود نعمت ها و فراوانی ها رو در زندگی مون داشته باشیم.

این باور به قول فیلم راز مثل یه ویروس در ذهن بشریت کاشته شده که از همه چی کمه و همه ی منابع در حال تموم شدنه.

راه تغییر این باور بنیادین اینه که شروع کنیم به تایید نمودهای فراوانی و تحسین کردن اونها.

فکر میکنم بهترین و در دسترس ترین این نمودها پیدا کردن مثال هایی در طبیعت باشه.

مثل آب اقیانوسها ، جنگل ها و درخت ها و …

این باور پاشنه آشیل همه ی آدماست که باید تا آخر عمرمون برنامه داشته باشیم روش کار کنیم و به هر میزانی که بتونیم این فراوانی رو باور کنیم ، راه ورود نعمت ها رو در زندگیمون هموارتر کردیم.

سوال هفتم-راه تشخیص الهام از نجوای شیطان

————–

تنها راه تشخیص این موضوع و در دسترس ترین روش ،توجه به احساسمون هست.

هر گفتگویی که احساس ترس و نگرانی در ما ایجاد کنه از جانب شیطانه.

و هر گفتگویی که احساس شور و شوق و امید و انگیزه رو در ما ایجاد کنه از جانب خداست.

یه نکته ای که باید بهش دقت کنیم اینه که اگر گفتگویی در ما هیچ احساسی ایجاد نمیکنه و ما در موردش حس خنثی داریم اون هم در گروه احساس خوب طبقه بندی میشه.

مثل وقتایی که سالم هستیم و برامون بدیهی ولی به محض اینکه دردی یا بیماری در بدنمون داشته باشیم احساسمون بد میشه و متوجه این درد و بیماری میشیم.

سوال هشتم-نحوه شروع کسب و کار از صفر

————–

اگر ما در مسیر درست باشیم و احساسمون خوب باشه اونوقت ایده هایی به ما گفته میشه که با شرایط فعلی ما قابل انجامه و ما بدون نیاز به تغییر خاصی در شرایط فعلی مون میتونیم به این ایده های الهامی عمل کنیم ، فقط کافیه یکم ایمان به خرج بدیم و بند کفشمون رو سفت کنیم و قدم در این مسیر بگذاریم.

به شرط بودن در این مسیر اونوقت کم کم نتایج ظاهر میشن و ما در این مسیر پیشرفت میکنیم و به نتایج مالی بزرگ تری میرسیم.

مثالش ایده ی الهامی برگزاری دوره های تندخوانی به استاد بود که شروع تغییرات مالی بزرگ ایشون رو در پی داشت.

سوال نهم-میزان درآمد استاد

————–

اینکه میزان درآمد شخص دیگه ای برامون مهم باشه از باورهای محدود کننده ای مثل رقابت و حسادت و باور کمبود میاد.

هرکدوم از ما مسیر منحصر به فرد خودمون رو داریم طی میکنیم و حتی اگر بر فرض برای الگو برداری هم بخوایم بدونیم درآمد یه فرد موفق تر از ما چقدره ، ما رو تو تله ی مقایسه میندازه و احساس ما رو بد میکنه.

تنها شخصی که باید همیشه در رقابت باهاش باشیم خودمون هستیم که باید همواره حواسمون باشه که در مسیر پیشرفت و بهبودهای مستمر باشیم.

اینم در نظر داشته باشیم که میزان ثروت و داراریی ما از یه جایی به بعد دیگه خیلی فرقی نمیکنه چقدر باشه.

چون ما تمام نیازهامون برطرف میشه و میتونیم هرچیزی رو که بخوایم داشته باشیم و به بی نیازی میرسیم.

و از این مرحله به بعد موضوع مولد بودن ما میشه که اهمیت پیدا میکنه چون در مسیر گسترش جهان داریم نقش خودمون رو ایفا میکنیم.

هرچقدر در مسیر رسیدن به ثروت پیش میریم نزد خدا هم عزیزتر میشیم چون انسان بهتری هستیم که انقدر به بی نیازی رسیده که خودش راحت تر و بهتر زندگی میکنه و سمت کارهای خلاف نمیره، تقوا داره چون فکرش آزاده و ذهن سالمی داره، به راحتی می بخشه.

تقوا با ثروت واقعی میاد ، کسی که ثروتی نداره حسد می ورزه،باج میده ، شرک داره.

تا وقتی ایمان و باورهای درست به خداوند هست ، ثروت و نعمت هم هست و این دوتا از هم جدا نیستن.

و در نهایت باید باور کنیم که باران نعمت الهی همواره در حال باریدن و اگر من سطل مناسبی داشته باشم که نشتی هم نداشته باشه و تهش سوراخ نباشه ، حتی بیشتر از نیازم به من میرسه و اونقدر به من داده میشه که من راضی بشم.

ممنون از توجهتون به کامنت من دوستان

همیشه در پناه الله یکتا باشیم همگی :)