مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 52

مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»

پروژه ی مهاجرت از مدار فعلی ام به مدار بالاتر

بنام خداوند وهاب و بخشنده و مهربان هدایتگرم که کلید جادویی و طلایی مهاجرت به مدار بالاتر برای اجابت دعاها و خواسته هایم را در این مسیر الهی به من عطا بخشیده

با درود و وقت بخیر خدمت تمامی دوستان عزیز و نازنین که با صبر و شکیبایی این کامنت طولانی منو می خوانند .. از آنجایی که تمام این فایل ارزشمند و گرانبهای استاد را نکته برداری کردم چندین ساعت برای نکته برداری وقت گذاشتم تا مدارم بالاتر بره و قدرت و ارتعاش فرکانسمو بالاتر ببره از خانم شایسته ی عزیزم تشکر و قدردانی میکنم برای این پروژه ی ارزشمند .. پیشاپیش برای خواندن کامنت طولانی ام از شما دوستان عزیزی که با آن چشمان قشنگ شون به کامنت من هدایت شده آند ممنون و سپاسگذارم بی گمان از آن تعداد دوستانی که حوصله بیشتری بخرج میدهند ممنون و سپاسگذارم . الهی به امید تو

سوال اول..

چگونه خودتون را در شرایط سخت و یا ناامیدی و ترس کنترل میکنید؟

و چگونه به مسیر اصلی بر میگردید؟

پاسخ استاد … کلا از وقتی که روی باورهام کار کردم به مسیرهای سخت بهش بر نخوردم

پس فقط اینجا هم بازم بحث باور و ایمان و یقین و اعتماد و باورهای توحیدی است

کاش منم بتونم مثل استاد آنقدر باورهای قدرتمند و توحیدی را در خودم تقویت کنم که برای تمام تضادهایم بتونم ترس و نگرانی و شرایط نامناسب و بظاهر سخت را تبدیل به باورهای درست و مناسبی و صحیحی کنم و به این درک برسم که اکثر ترس ها و نگرانی های ما یک توهم ذهنی است ولی ای کاش بتونیم ذهن مون رو با باورهای درست و مناسب و قدرتمند کنترل کنیم .. البته این هم خودش نیاز به تمرین و تکرار و تکرار مداوم کار کردن روی باورها مون داره ..

من خودم قبل از آشنایی ام با استاد و مباحث قانون موفقیت و جذب تضادهای زیادی را پشت سر گذاشتم که هر کدام از آنها خودش به تنهایی خیلی دردناک بود ولی بعد از آشنایی با قوانین و این سایت سعی کردم برای تک تک تضادهایم باورهای قدرتمند و درست و مناسب بسازم بتونم راحت تر مسیرم را ادامه بدم.

مثلا تضادی که سبب شد کل زندگی مو از دست بدم و تضادهای ورشکستگی پولی و مالی و یا تضاد در روابط با فرزندانم و اطرافیان و دوستان و آشنایان … تضاد در سلامتی و تندرستی که تاندول های آرنج و کتف دستهایم آسیب دیده بود ( در پروفایلم توضیح دادم )و همچنین همیشه ذهن شلوغی داشتم و بعدها با آموزش های فایل های دانلودی استاد عزیزم توانستم با توجه به دیگر اعضای سالم بدنم و تمرکز به نکات مثبت و شکرگذاری برای دیگر نعمت هایم و تمرکز بر احساس خوب توانستم تضادهایم را یکی پس از دیگری پشت سر بذارم و به احساس خوب پایدارتری برسم هر چند تغییر باورها در آن شرایط بحرانی و سخت اصلا کار آسونی نبود ولی من حرف های استاد را باور کردم و سعی کردم نعمت های دیگرم را ببینم و برای تک تک نعمت هام شکرگذاری کنم در واقع با یادگیری شکرگذار بودن چشم و گوشم را بسمت داشته هام بینا و شنوا کردم .. طبق تمرینات آگاهی دهنده ی استاد در سه فایل چگونه درآمد خود را در یکسال سه برابر کنیم .. دفتر قلمی تهیه کردم و بطور شبانه روزی به نکات مثبت و زیبایی ها توجه کردم و نوشتم و همچنین از تک تک اعضای بدنم تشکر و قدردانی کردم و برای هر نعمتی که داشتم سپاسگذاری نوشتم.. از غذایی که نوش جان میکردم از نوشیدن آب گوارا . از خانه ی خواهرم که هشت ماه آنجا زندگی کردم . برای سقفی که بالای سرم بود .. از رختخواب گرم و نرمی که در آنجا برام مهیا بود از حمام و دوش حمام از توالت و فاضلاب . از بالشت زیر سرم . از مهر و محبت هایی که دریافت میکردم . از انگشتان دستم که می نوشتم . از قلم و خودکار ی که با آن می نوشتم تشکر میکردم و از دفتری که این نوشته ها در آن ثبت میکردم .. از آسمان و زمین و زمان و ستاره ها و ماه و خورشید و از هوایی که تنفس میکردم .. و وفور و فراوانی های اطرافم از دیدن هزاران درخت و گل و گیاه . از دیدن هزاران هزار خانه ها و لوازمی که در خانه ها استفاده میشد از فراوانی فرش ها لوسترها . و امکانات زندگی و مغازه ها . دیدن بازار روز و خرید کردن مردم و دیدن میوه ها و مواد غذایی و از دیدن تعداد بیشماری انسان ها . دیدن کودکان . زنان و مردان . دیدن دانش آموزان و مدارس و دانشگاه ها .. دیدن مشتری های مغازه ها . دیدن برگ های درختان . تجسم سازی ها و شنیدن صدای پرندگان دیدن دانه های قطره های باران و برف .. دیدن ثروتمندان . ماشین های زیبا . دیدن تنوع رنگ ها و هزاران هزار چیزهایی که هر روز و بطور مداوم می نوشتم و بقول استاد تمرکز صد در صدی برای دیدن و شنیدن و ورودی های ذهنم گذاشته بودم خیلی زود تغییرات در زندگیم خودشو نشون داد و هر روز در مدار بهتری قرار میگرفتم و این تغییر و تحولات را واقعا احساس می کردم و با دیدن همین تغییرات سبب شد که انگیزه ی بیشتری پیدا کنم برای ادامه ی این مسیر و با ایمان و یقین و اعتماد به خداوند کلا باورهام تغییر کرد و آرامش فوق العاده محسوس و قابل لمسی را احساس میکردم بخصوص با فایل های دانلودی که بطور مداوم با هندس فری گوش میدادم فایل های توحیدی استاد فقط روی خدا حساب کنیم و حُزن در قرآن و باورهای توحیدی دیگر فایل های استاد عزیزم ..باورهای من خیلی خیلی تقویت شد. واقعا از استاد عزیزم بی نهایت تشکر و قدردانی میکنم .. و باید از خانم شایسته ی عزیزم فوق العاده تشکر و قدردانی کنم برای این پروژه ی مهاجرت از مدار فعلی به مدار بالاتر انگار دوباره بهم یادآوری شد که دقیقا مثل همان زمان ها که تمرکزی لیزری روی ورودی های ذهنم کار میکردم باز هم باید بتونم تغییرات را در زندگیم ایجاد کنم دقیقا همین فایل های مصاحبه با استاد را آن زمان ها خیلی گوش میدادم در سال 97 و بهم یادآوری شد که بیشتر از همیشه باید روی این مباحث ارزشمند استاد تمرکز کنم

دلم میخواد این باور احساس خوب مساوی اتفاقات خوب را هزاران بار بنویسم ..

احساس خوب =اتفاقات و نتایج خوب

باور کنید یکی از آن جمله های تاکیدی که در آن زمان بمن کمک کرد همین جمله بود یعنی چون ما انسان ها فراموش کار هستیم فکر میکنیم مثلا الان حالمون خوب هست پس دیگه همیشه همینطوری باقی می مونیم در صورتی که در همون لحظه ای که حالمون خوب هست باید در ذهن مون هزاران بار این جمله را بخودمون یادآوری کنیم که خدایااا شکرت که الان احساسم خوبه پس باید منتظر اتفاقات و نتایج خوب باشم . و این احساس خوب را بصورت مداوم سعی کنیم ادامه بدیم و هر لحظه بخودمون زیبایی ها رو نشون بدیم و تایید و تحسین کنیم تا حالمون بهتر و بهتر بشه . و یا مثلا یک جایی دعوا میشه و یا تصادفی میشه سفت چشم و گوشمون رو ببندیم تا این ورودی های سمی وارد روح و روان و ذهن مون نشه .. هر چند بخاطر همون باورهای قدیمی که سالیان سال وارد ذهن مون شده و یاد گرفته بودیم تا یک جایی دعوا و سر و صدایی میشه میخواهیم بفهمیم چه خبر شده ? در صورتی که اصلا به این ناخواسته ها نباید توجه کنیم و در عمل آگاهانه بتونیم مانع این ورودی ها بشیم ..

مثلا یک موردی برای من پیش اومده . چند وقتی است همسایه ای دیوار به دیوار خانه مون اومدن که دقیقا اتاق خواب شون به اتاق خواب من چسبیده است . اینقدر این دیوارها نازک هستش که هر صحبتی میکنند من کاملا می شنوم بخصوص این زن و شوهر جوان اکثراا با صدای بلند حرف میزنند و یا دعوا می‌کنند . یکبار هم موقعی که من خواب بودم بعد از نیمه شب با صدای دعوای آنها از خواب پریدم .. اوایل ناخودآگاه گوش هامو تیز میکردم و توجه کردم هر چند به زبان دیگه ای صحبت میکنند فکر کنم کُرد و یا لر باشند در هر صورت بیشتر گویش آنها را متوجه نمیشم ولی در هر صورت مشخصه که دارند راجب چی بحث میکنند .. چند وقت پیش دقیقا کاملا همین بحث ها وارد زندگیم شده که مدتی تضاد در روابط با دخترم پیش آمد و من خودم کاملا متوجه شدم که از کجا این تضادها وارد خونه و زندگیم شدند بخاطر همین دارم فایل های استاد رو گوش میدم و هندس فری می‌زارم توی گوشم که صداشون رو نشنوم و یا بیشتر وقت ها میرم سمت سالن پذیرایی و یا میرم روی بالکن که صداشون رو نشنوم در واقع اعراض میکنم .. شکر خدا با فهمیدن این موضوع و کنترل ورودی های شنیداری ام آگاهانه دارم تمرکز میکنم که بتونم از این تضاد هم عبور کنم .. هر چند اتاقم را خیلی دوست دارم و میعادگاه و خلوتگاه دوست داشتنی من هست و همیشه با دیدن آن آسمان زیبا و دیدن طلوع خورشید و دیدن باران و برف زیبا بهترین زمان و مکان زندگی من است ولی انگار یک درخواست جدیدی در من بوجود آمده که دوست دارم در خانه ای ساکن باشم که آرامش بیشتری را تجربه کنم و دوست دارم هیچ همسایه ی دیوار به دیواری نداشته باشم یعنی یک خانه ی مستقلی می‌خوام که نه سمت راست و نه سمت چپ و نه بالا و نه پایین خانه ام هیچ همسایه ای به واحد و خانه ام نچسبیده باشه و می‌خوام در آزادی کامل باشم و بدون هیچ محدودیتی طلوع و غروب خورشید را داشته باشم و طبیعت زیبا را با سرسبزی و درختان با آب و هوای خوب خنک را داشته باشم باید سعی کنم که احساسم رو خوب نگه دارم و با کلمات تاکیدی درست و مناسب به مدار درست و مناسب بالاتری هدایت شوم

بقول استاد عزیزم من اگر نتونم احساسمو خوب نگه دارم یعنی دستمو گذاشتم توی آتیش و حتما می سوزم .. پس باید آگاهانه حواسم به احساساتم باشه ..

ما انسانها مخلوقاتی فرکانسی هستیم که در هر لحظه با کانون توجه مون در حال ارسال فرکانس‌هایی به جهان هستی هستیم و جهان هر لحظه در حال پاسخ به فرکانس‌های غالب = باور) ماست.

من باید با افکار و باورهای خودم، زندگی خودم را خلق می کنم،

سوال دوم.

آیا راهی میشناسید که در سریعترین زمان باورها مون را تغییر دهیم؟

پاسخ استاد .. نه . یعنی هیچ دکمه و جادو جنبلی برای تغییر باورها وجود ندارد ..

و البته یک نـــــه بزرگ باید به این سوالات بدهیم

مثلا در مورد همین باور فراوانی بعد از این همه سال که دارم روی خودم کار میکنم و به اصطلاح دارم در مورد فراوانی کار میکنم و در منطقه ای زندگی میکنم که مدام ساختمان سازی میشه و مدام پول و ثروت برای این ساختمان سازی ها مصرف میشه و مدام به تعداد این واحدها و خانه ها اضافه میشه و مدام میبینم که مردم چطوری از این بازار روزها بمقدار فراوان خرید میکنند و پول خرج می‌کنند و غیره و … ولی هنوز در مورد باور پول و ثروت باورهایم قدرتمند نشده . یعنی هنوز و حالا حالاهااااااااااا باید روی این باورهام کار کنم .. پس دکمه ای برای تغییرات این باورهایی که سالیان سال وارد ذهنمون شده وجود ندارد ..

یعنی باورها که یک شبه بوجود نیومده که بخواد یکشبه هم از بین بره .. در واقع آن باورهای قبلی از بین هم نمیره فقط میتونیم تغییرش بدیم ولی اگر روی باورها مون کار نکنیم بازم باورهای قبلی مون پر رنگتر میشه.. یعنی باورهای قبلی خراب نمیشه فقط کمی کم رنگ میشه ولی باورهای جدید رو باید با جزییات بسازیم و ساختن این باورهای جدید نیاز به مراقبت داره و توجه به باورهای جدید فضای ذهنی ما را پوشش میده ولی باید همچنان از آن فضای ذهنی با تکرار و تمرین مراقبت و محافظت کنیم تا اون علف های هرز دوباره رشد نکنند.

نکته ی جالبی استاد اینجا مطرح کردن اینکه

در واقع زمانی کلام ما تاثیر گذار است که خودمون نتایج گرفته باشیم آنوقت است که کلام ما تاثیر پذیر است..

چقدر من بمعنای واقعی این حرف استاد را تا مغز استخوانم درک کردم . آنقدر درک کردم که امروز از اعماق درونم فریاد میزدم و میگفتم خدایاااا می‌خوام بتونم با صدای بلند ترا صدا بزنم

وقتی نتیجه نگرفته باشی چطوری میشه با صدای بلند شکرگذاری کنی؟؟

وقتی نتایج خوب و پایداری نگرفته باشی یعنی هنوز تغییر نکردی..

وقتی نتونی کلامت تاثیر گذار باشه یعنی هنوز نتایج قابل لمسی نداری

وقتی هنوز برای سپاسگذاری هات مسخره میشی یعنی تغییر حاصل نشده و نتیجه ای نگرفتی و باید هم مسخره بشی .. چون تغییر نکردی و داری درجا میزنی

این خواسته در من بوجود آمده که با نتایجم فقط باید صحبت کنم تا کلامم تاثیر گذار باشد .. و این تکامل فقط و فقط با تمرین و تکرار و تکرار تغییر باورها امکان پذیر هست..

امروز داشتم روی همین باورم کار میکردم و میگفتم خدایاااا شکرت که من می‌خوام فقط و فقط با نتایج های خوب و عالی و قشنگم اسم ترا با صدای بلند فریاد بزنم

خدایااا می‌خوام با بالاتر رفتن مدارم و قدرت فرکانس نیرومندی در تمام جنبه های زندگیم اسم ترا با صدای بلند فریاد بزنم و با صدای بلند شکرگذارت باشم

سوال سوم

باید هدفمون برای خدمت به خلق باشد یا جنبه ی مادی شو در نظر بگیریم؟؟

جفت شون یکی هستند یعنی به همان اندازه که مشکلات مردم را برطرف میکنیم به همان اندازه ثروتمند می شویم

کسانی که ثروت پایداری دارند افرادی هستند که مسایل مردم را حل می‌کنند

سوال چهارم

نگاه تون به پول و ثروت چی هست؟

هر چقدر ثروتمندتر باشی در دیدگاه خداوند عزیز تری

سوال پنجم

روند شکل گیری باورهای خوب تون در مورد رابطه با ثروت چی بوده ؟

همه ی باورهایی که در روانشناسی ثروت یک و دو و سه گفته شده که پاشنه ی آشیل مون بوده ..

هر چقدر بیشتر روی این باورها کار کنیم اون نکات اساسی و پایه ای آن مشخص تر میشه برای تغییر باورهای ثروت . بخصوص باورهای فراوانی ..

خدایااا کمکم کن آنقدر مدارم بالا بره که بتونم همه ی محصولات استاد عباسمنش عزیزم را براحتی و به آسونی و سهولت خریداری کنم.

سوال و پیشنهاد و درخواستی که در مورد باور فراوانی از استاد تقاضا شده و چطور بصورت ریشه ای روی این باور کار میکنید..

واآی استاد جان دقیقا می‌دونم که این باور کمبود در تمام جنبه های زندگی مون ریشه داره و یکی از آن باورهایی است که باید بطور مداوم روش کار کنم ..

بخصوص الان که بیشتر از همیشه در جامعه رواج پیدا کرده و همه جا میشنوی

پول نیست

برق نیست

آب نیست

گاز نیست

کسب و کار ها خوابیده

تورم زیاد شده

مشتری نیست

موقعیت کار کمه

موفقیت کمه

کار نیست

باران کمه

آفتاب کمه

هوا کنه

اصلا همه چی کمه . آدم خوب کمه . خلاصه هر چی خوبه نیست

چقدر این کلام استاد را دوست دارم اینکه نمود فراوانی را تایید و تحسین میکنند

یعنی من باید این باور تحسین کردن را در وجودم نهادینه کنم و همیشه هر چیز خوب را فراوان ببینم و تایید و تحسین شون کنم

مثلا من خودم هر وقت شیر آب را باز میکنم کلی خدا رو شکر میکنم و میگم خدایااا شکرت برای این نعمت آب که هر وقت شیر آب را باز میکنم با فشار خوبی بطور مداوم آب از لوله ها سرازیر میشه و من بدون هیچ نگرانی استفاده میکنم و لذت میبرم پول هم باید همینطوری یکسره وارد زندگیم و حسابهای بانکیم بشه خدایااا شکرت همیشه این نعمت آب را داریم . این چشمه های خروشان و این دریا ها که الان با تکنولوژی می توانند آب های شور و یا هر آبی را تصفیه کنند ..

هر جا میرم سرسبزی رو میبینم میگم خدا رو شکر برای نعمت فراوانی آب که باعث سرسبزی شده

خدایااا شکرت برای نامحدودی آب

خدایااا شکرت برای نامحدودی نعمت ها

خدایاااا شکرت برای نامحدود بودن انرژی های خورشیدی و منابع و انرژی نفت و گاز و باد و آب

خدایااا شکرت برای نامحدود بودن مواد غذایی

خدایااا شکرت برای نامحدود بودن سرزمین های آزاد و مثبت اندیش و شاد و ثروتمند

خدایااا شکرت برای نامحدود بودن پول های کشورهای دنیا

خدایااا شکرت برای نامحدود بودن این همه خانه های زیبا و ویلا های زیبا

خدایااا شکرت برای درختان و باغات میوه و سرسبزی

خدایااا شکرت برای نامحدود بودن مغازه ها و پاساژه ها و نمایشگاه ها و رستوران ها ی متنوع

خدایاا شکرت برای نامحدود بودن نمایندگی های ماشین های مختلف در دنیا و کشورها و شهرستان ها و محله ها که پر از ماشین های مختلف هست و یا دیگر نمایندگی ها و نمایشگاه های پوششی و لباس و کیف و کفش و مواد غذایی و میوه جان و لوازالتحیر و هزاران هزار مواد و لوازم ریز و درشتی که در دنیا موجود هست

یعنی آنقدر مشتری برای خرید این لوازم ها هست که پول و ثروت های بی نهایتی در این بازارها رد و بدل میشه که باور نامحدود پول و ثروت را در ذهنم تداعی می‌کنه فقط باید هر روز روی این باور فراوانی و نامحدود بودن ها کار کنم تا ابددددددددد..

سوال ششم .

در مورد اینکه چطور الهامات را از نجواهای شیطان تشخیص بدیم ؟؟؟؟

پاسخ.. هر گفتگوی ذهنی و هر نجوای ذهنی که به ما احساس ترس نگرانی و احساس ناامیدی و نامناسب بده یعنی از طرف شیطانه ای کاش هر موقع در چنین تضاد و گفتگوهای ذهنی درگیر شدیم بیاد بیاوریم که این توهمات از جانب شیطان هست و باید فوری ذهن مون را بسمت نکات مثبت تغییر جهت بدیم که باید اعتراف کنم این کار آسانی نیست فقط باید آنقدر تمرین و تکرار کنیم تا بتوانیم در عمل بموقع انجامش دهیم

و هر گفتگویی که بما احساس خوب امنیت و امید و ایمان و آرامش و یقین شور و شوق لذت شادی میدهد از جانب خداوند است

حتی اگر احساس خاصی هم نداریم و یا بعبارتی خنثی هست یعنی احساس مون بد نیست می توانیم آن کار را انجام بدیم در واقع یعنی آن احساس خوب است . اینم از آن نکته های ظریفی است که استاد بدرستی توضیح قشنگی دادند ممنون و سپاسگذارم استاد جان که اینقدر دقیق به نکات ریزی هم اشاره کردید

در مورد بیزینس کاری استاد سوال شد .

اینکه استاد از اول هم کار میکردند و با بازار پولی و کسب و کار آشنا بودن و در سن کم کلوپ بازی های کامپیوتری داشتند و بعد ها دوره های تند خوانی باعث ثروتمند شدن استاد شد و همچنین باورهای درست و مناسب در مورد پول و ثروت و موفقیت های مالی و روانشناسی یک و دو و سه..

آن قسمتی که استاد در مورد پول شون توضیح دادن .. پول هاشون رو توی کمد زیر زمین خانه شون گذاشته بودن خیلی خنده ام گرفت اینکه مادرشون اومدن توی زیر زمین و دیدن آن همه پول از کمد ریخت بیرون !!!! خیلی خوشحال شدم .. چون در یک لحظه احساسم واقعا خوب و عالی شد و نشان از فراوانی پول و ثروت را در ذهنم روشن کرد و تجسم قشنگی برام ایجاد کرد !!!

بقول استاد ثروت همان آرامش و سلامتی هست و البته پول

بنظر من پول همه چیز هست .

پول عزت و احترامه

پول یعنی روابط ها رو زیباتر میکنه

پول یعنی آزاد بودن . پول یعنی آزادی زمانی و مکانی داری

پول یعنی معنوی ترین کار دنیا

پول یعنی انرژی و قدرت

پول یعنی موفقیت

پول یعنی نتایج قابل لمس

پول یعنی شور و شوق و شادی

پول یعنی نشاط و انگیزه

پول یعنی عملگرا بودن

یک ضرب المثل قدیمی است که میگه پول را روی آدم مرده بذاری زنده میشه یعنی پول اینقدر قدرت داره که می‌تونه غیر ممکن ها را ممکن کنه … و همین باورهای پولی و مالی ذهن منو خیلی قدرت میده

یعنی مهم نیست که. چقدر درآمد داشته باشیم مهم اینه که همیشه بتونیم پول و ثروت بسازیم و همیشه در مسیر درست و مناسب باشیم و روی باورهای قدرتمند پولی و مالی مون کار کنیم.. این هم از آن باورهایی است که باید روش خیلی کار کنم. چون بعضی وقت ها آدم فکر می‌کنه که برای درآمدش باید سقفی تعیین کرد در حالی که درآمد می‌تونه همیشه بیشتر و بیشتر بشه و هیچ سقف معین و محدودیتی ندارد چون نباید بخاطر رقابت با کسی و یا چیزی کسب درآمد کنیم همین که موفقیت دیگران را ببینیم که همیشه در حال رشد و پیشرفت هستند تایید و تحسین کنیم و به این درک برسیم که اگه برای آنها و افراد موفق شده پس برای من هم می شودددد!!

یعنی سعی کنیم با خودمون رقابت کنیم نه با دیگران . برای اینکه سعی کنیم امروز مون بهتر از روز گذشته مون بشه و فردامون بهتر از امروز و دیروز مون بشه و این مسیر را برای بهبودی بیشتری تا همیشه ادامه بدهیم

در دنیای ثروتمندان آن کسی که یک میلیون دلار ثروت داره با کسی که صد میلیون دلار ثروت داره هیچ فرقی نداره . چون می‌تونه هر آنچه را که نیاز داشته باشه رو می تونه داشته باشه

در واقع آن کسی که 20 میلیون دلار داره با آن کسی که یک میلیارد دلار هم داره باز فرقی ندارد یعنی از یک جایی به بعد دیگه نه حرص و طمع داره و نه به هر دری بخواد بزنه که به یک جایی بخواد برسه داره .. بلکه می تونه همه چی داشته باشه و به خواسته هایش برسه و خیلی خیلی راحت زندگی کنه

خدایا شکرت خیلی دوست دارم آنقدر مدارم بالا بره و در مسیر درست و مناسبی باشم و از مسیرهای درست و صحیح مالی به استقلال مالی و پولی برسم که از لحاظ مالی به آزادی انجام هرکاری و بی نیازی هدایت بشم و هر آنچه که میخواهم را داشته باشم و در صحت و سلامت از زندگیم لذت ببرم و بنحوی درست و مناسب از پولم استفاده کنم و بهره ببرم

هر کسی ثروتمندتر شود نزد خداوند عزیز و محبوب تر می شود

هر کسی با تقواتر است به خداوند نزدیکتر است

تقوا با ثروت میاد

کسی که ثروت درست از مسیر درست داشته باشد نه حرص میزنه و نه طمع داره . نه خلاف می‌کنه و نه کلاهبرداری می‌کنه و نه به کسی حسادت میورزه

ثروت تقوا میاره

انسان خوب و ثروتمند بخشش می‌کنه به گسترش جهان کمک می‌کنه . به خودش کمک میکنه .ذهن سالمی داره

در واقع ثروت با خودش تقوا میاورد

شرک نمیورزه و به کسی باج نمیدهد

نه به کسی التماس می‌کنه

نه نگرانه و نه ترسی داره

نه کسی می‌تونه ازش سوء استفاده کنه

آن کسی که با تقواتره نزد خداوند محبوب تره یعنی تقوا با ثروت واقعی همراه هست

ثمره ی اتمام این پروژه، صعود به یک مدار بالاتر و احاطه شدن با نعمت های بیشتر و با کیفیت تر است.

ثروت، تقوا را افزایش می دهد؛

در واقع آن کسی که ثروت نداره خیلی جاها طمع می‌کنه به حاشیه ممکنه کشیده بشه.. خیلی جاها حسادت می‌کنه . شرک میورزه . به همه باج میده و یا ممکنه خیلی کارها که بخاطر دریافت مسیر نادرست پول از مسیر درست زندگی هم خارج بشه و غیره..

خدای قدرتمند من ، من در برابر علم و آگاهی تو هیچم ،همه چیز رو به خودت میسپارم و آسانم کن مرا برای آسانی ها .

میرداماد

این باور هم استاد از میرداماد گفتند

کسی به میرداماد گفت تو باید هم خدا رو شکر کنی چون تو این همه مال و ثروت و اسب داری باید هم خدا رو شکر کنی

ولی من فقط یک خر پیر دارم چه خدایی را شکر کنم چه رحمانیتی را باید شکر کنم چه رزاقیتی و چه وهابیتی

و پاسخ میرداماد به آن شخص در باره ی تفاوتش گفت اینکه … آدم افسار تعلقات مادیش باید به گل میخ باشه نه به دل

یعنی اگر اسب و خر تو بره و یا بمیره قلب تو هم کنده میشه و می‌میری ولی من بند این اسب ها را به دلم نیستم بلکه به زمین بستم اگر آن اسب ها فرار کنند و برند از گل زمین کنده شدن و رفتند . یعنی من وابستگی به این ثروت ها ندارم و از دست دادنشون به من ضربه ای وارد نمیکنه.. و دارم این باور را بیشتر از همیشه در خودم تقویتش میکنم.

بقول استاد عزیز .. وقتی ما در مسیر درست باشیم هیچوقت به مال و ثروت و عوامل بیرونی متکی نیستیم بلکه باید به آن خدایی تیکه کنیم که آن مال و ثروت را بهمون داده

خدایااآاا شکرت که هر آنچه که دارم از آن توست

ممنون و سپاسگذار خداوندی هستم که چنین استادانی را در این مسیر توحیدی برامون خلق کرده که راهنما و هدایتگر ما شاگردان نو پای این سایت گرانبها باشند و هستند . خدایااا شکرت

خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی می خواهم برای مهاجرت از این مدار فعلی ام به مدارهای بالاتر

IN GOD WE TRUST

ما به خداوند اعتماد داریم

IN GOD WE TRUST