مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 54

1098 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3757 روز

    به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد

    ساختمان سازی، درسته، ساخت باور، مثل همونه، پی یا فونداسیون باید اصولی گذاشته بشه، خب فونداسیون ذهن همه مون بخاطر باورهای غلط اصولی نیست، بعدش هم که از مصالح خوب استفاده نشده، یا نسبی بوده پس معلومه که ساختمان ذهنم دچار مشکل میشه، هر روز یه مسئله داره، اونو حل میکنی یه جای دیگه مسئله پیش میاد. پس اول باید فونداسیون رو درست کنم، همان باورهای بنیادی، بعد که مطمئن شدم بازبینی کردم و دیدم در عمل جواب گرفته ام، میرم سراغ قسمت تأسیسات، تا آخر عمر. هی باید اونا رو بررسی کنم، تأسیسات ذهن: بطور فرعی انشعابات گرفته اند، یا موش‌ها اومدن توش و اونجاها رو کنده اند و برای خودشان امپراطوری ساخته اند،

    خاک د ساختمان ذهنم چیه؟ همون ورودی های عالی که باعث میشه فونداسیون پایدار بمونه، ساختمان های خوب مثل اونایی که بعضا هم در کشور خودمون هم در جاهای دیگر دنیا هستن برای پایداری چه هزینه ای دارند؟ هزینه ی تعمیر و نگهداری، خب من چطوری باید هزینه کنم؟ باید هر روز یه باور غلط پیدا کنم باور درست جایگزینش کنم، بکارمش توی ناخودآگاهم به عملگرایی برسه بفهمم داره جواب میده. اینطوری تا روزی که دارم نفس میکشم هم حال خودم خوبه هم حال اطرافیانم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    به نام خداوند جهان آفرین

    سلام استاد و مریم جان

    مریم جان خدا قوت

    این پروژه عالی هست

    باورثروت آفرین

    باران نعمت الهی همواره در حال باریدن است

    خداوند بیش از نیازمون به ما عطا میکند

    کنترل ذهن و تقوا در صورت ثروتمند بودن امکان پذیر هست وقتی پول داری مسافرت های عالی میری تو سفر بهترین خریدها و خوراکی ها رو می خری

    وقتی پول داری سر بچه داد نمیزنی واسه رسیدن به خواسته شرط و شروط نمی گذاریم

    وقتی پول داریم خوراکی های خوب و وسایل خوب میخریم و بچه ها هم میخورن و خوشحال هستن و آرامش و برکت هم بیشتره

    مغازه ها و پاساژها فراوان هستند

    و همه نشان از فراوان ی است

    و این یعنی باید روش کار کنیم و به یه مطلب نچسبیم

    خدایا شکرت بابت آگاهی های که روزیم کردی خدایا هزاران هزار مرتبه شکر

    شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    به نام خدای بزرگ و بلندمرتبه

    سلام به تمامی عزیزان در مسیر رشدوپیشرفت الهی

    گام سوم:ارتباط بین تقوا وثروت پایدار

    چگونه خودمون رو در شرایط سخت کنترل کنیم و بهم نریزیم و به مسیراصلی برگردیم؟

    من باتوجه به آموزشهایی که ازاستادم یادگرفته ام و دارم درحد ایمانم اجرا می کنم،تونستم تو شرایط سخت قانون احساس خوب=اتفاق خوب رو به خودم یادآوری کنم و هزاران بار با اهرم رنج و لذت به خودم یادآوری کرده ام که اگه نتونم احساسم رو درشرایط نادلخواه کنترل کنم مثل این میمونه که دستمو هربار بیشتر در آتش فرو میکنم و باعث سوختن دستم میشه…

    یک سال پیش بود که ما درسایت ایران خودرو ماشین ثبت نام کردیم و به طرز عجیبی اون کسانی که باما ثبت نام می‌کردند سریع اسمشون رو اعلام می کردند ولی اسم ما رو اعلام نمی کردند،ما هربار که اسممون به تعویق می افتاد عصبانی تر می شدیم و همین باعث می شد که شرایط برای ما اونجور که میخوایم پیش نره،و هربار قیمت ماشین ها بالاتر می رفت و ما عصبانی تر…تا یک جایی متوجه شدم که ما داریم بیش از حد بر نکات منفی این ماجرا توجه می کنیم بخاطر همینه که اسم مارو نه تنها معرفی نمی کنند بلکه پول ماشین هم داره خیلی سخت جور میشه،بعداز این ماجرا شروع کردم به تحسین کردن اونایی که صاحب ماشین شدن و خیلی راحت و سریع پول ماشینشون رو جور کردند

    یعنی انگار همین رو خدا می خواست بهم نشون بده که بگه شما نمیتونید تحسین کنید،بخاطرهمین هنوز لیاقت دریافت ماشین نو وجدید رو ندارید

    بخداقسم بعداز تحسین کردنهای پی در پی از اطرافیانم،اسم مارو نه تنها معرفی کردند بلکه پول ماشین به طرز شگفت انگیزی خیلی راحت جور شد

    انگار که تمامی دستان خدا موقع واریز کردن پول ماشین، همه کار برامون می کردند تا پول ماشین خیلی راحت و ساده جور بشه،واقعا این رو فهمیدم که چقدر احساس در هر موضوعی مهمه که چطور به یک قضیه ازچه زاویه ای نگاه کنیم که اون موضوع یااتفاق به نفعمون تموم بشه

    بااینکه ما قیمت ماشین رو دوبرابر بیشتر پرداخت کردیم،اما همون رو هم خدا به راحتی برای ما فراهم کرد،ما هربار بیشتر نگران قیمت ماشین می شدیم،ولی از وقتی تحسین کردم و از ته قلبم برای هر کسی که صاحب ماشین می شد آرزوی موفقیت بیشتری می کردم،این قدرت تحسین به نفع خودمون تموم شد

    واقعا انقدر قانون ساده ست،که خیلی ازما فکر میکنیم مثلا تواین موضوع قدرت تحسین خیلی تأثیر آن چنانی نداشته باشه،درصورتی که بسیار بسیار تأثیرگذاره تحسین کردن موفقیتهای دیگران،چون همش باعث میشه کار خودمون سریع پیش بره

    اینکه می پرسند راهی سریع وجود داره که باورها رو بنیادین کرد یا ازبین برد؟

    واقعا استاد درست می فرمایند،باورهای غلط هیچ وقت از بین نمی روند،شاید بشه مثلا یک رنگ سفید روی دیوار سیاه بکشیم،اما اون دیوار همیشه مایل به خاکستری می مونه

    دقیقا من خودم باید همیشه همین قدرت تحسین کردن رو هزاران بار به خودم یاداوری کنم که چقدر میتونه تو پیش رفتن سریع کارهای خودمون بهمون کمک کنه

    حالا اگه بخواییم حساب کنیم ما تو تمام جنبه های زندگیمون هزاران باورغلط به خوردمون داده شده،از معنویت گرفته تا ثروت،سلامتی،عشق…

    که این نیازداره ما هروز و هروز بااستفاده از این آگاهیا که حکم یک رنگ سفید رو دارند به اون دیوار سیاهِ دودی رنگِ باورهامون بریزیم و بارها و بارها این رنگ سفید رو روی اون رنگ سیاه بریزیم تا بتونیم نتیجه ملموسی در زندگیمون درتمامی جنبه ها بگیریم

    نکته ی مهمی که استاد همیشه با تاکید فراوان در تمام موضوعات بیان میکند اینه که توحید شاکله ی تمامی همه ی موضوعات زندگیمونه،یعنی اگه می خوایم تو زندگیمون رشدوپیشرف کنیم بحث توحید یکی از اون موضوعاتیه که باید هروز روش کارکنیم و دست از شرک،ناسپاسی و…برداریم تا یک شخصیت قوی درخودمون ایجاد کنیم و بتونیم با صداقت،روراستی و درستی زندگیمون رو پیش ببریم

    و همین قدرت نفوذ کلام استاد هم بخاطر اینه که کلی به هرموضوعی فکرکرده نتیجه گرفته و ازهمه مهمتر توحیدی تر عمل کرده که اینهمه مخاطب هروز دنباله رو صحبتای ایشون هستند

    {و اما ثروتمند شدن یعنی به خداوند نزدیک تر شدن}

    واقعا دارم کم کم این جمله رو هرروز بیشتر درک می کنم،چون وقتی که ما ازلحاظ مالی رشد می کنیم و می تونیم خیلی راحت از خوراک پوشاک و کلی چیزای دیگه ببخشیم یک احساس خوب و شگفت انگیزی به آدم دست میده که تونستیم دستی از دستان خدا بشیم تا به خلق خدا کمک کنیم

    اون موقعا که ازلحاظ مالی خیلی شرایط خوبی نداشتیم،روزوشبمون شده بود پراز حسرت،پر از حس فقر،پراز نداشتن آرامش روحی و جسمی،پراز اختلافات بین منو همسر،پراز انتظارات و توقعات بی جا ازاطرافیان،پراز طمع و پر بود از هرچیزی که همیشه نجواهای ذهن هربار بیشتروبیشتر به آدم حمله ور می شد…

    و بقول استاد که درقدم دوم جلسه ی چهارم میگه ثروت یک وظیفه ی الهی انسانیه من هست که باید هروز ثروت خلق کنم،این نباشه که نیازهای روزمره ی خودمون رو فراهم کنیم

    چون هرچقدر ثروتمندتر بشیم از خلق خدا بی نیازتر میشیم و بیشتر خودمون رو نیازمند به خداوند میبینیم

    برعکس اکثریت جامعه که فکر می کنند ثروتمندان و دولت مداران وظیفه دارند از پولشون به یک اندازه بین مردم تقسیم کنند،یااینکه منابع جهان رو به یک اندازه بین جهانیان تقسیم کنند و یااینکه فکر میکنند ثروتمندان حق فقیران رو خوردند و انتظار دارند خدا یک بلای آسمانی بخاطر این حق خوریشون بر سرشون نازل کنند!.

    من خودم درمورد ثروت فهمیدم که باور فراوانی به شدن درونم مشکل داره،بااینکه خیلی دارم رواین موضوع خوب کار می کنم،اما بازهم میفهمم که چقدر این محدودیت در ذهنم چقدر در تمامی جنبه های زندگیم ریشه کرده و جاداره که تمرکزی تر روی این موضوع کارکنم،چون قشنگ میفهمم وقتی مثلا حین غذا پختن اگه یک پیمانه برنج بیشتر گذاشتم هی تو ذهنم میخواد خودخوری ایجاد کنه که چرا اسراف می کنی

    وقتی این باور محدود تو ذهنم میاد،عمدا غذای بیشتری می پزم و به ذهنم یاداوری می کنم که ببین هیچی از نعمت خدا کم نمی شه،تازه هرچی من بیشتر ازنعمتای خدا استفاده کنم خدا نعمت بیشتری رو روانه ی زندگیم می کنه…‌

    یا مثلا امسال چون ازهمه لحاظ خدارو شکر خیلی خیلی بهتر تونستیم رشد کنیم ما خیلی بیشتر و عمدا می بخشیم تا به ذهنمون یاداوری بشه که نعمت خدا فراوونه و جای اون رو خدا چندبرابر بیشتر میکنه

    من خودم همیشه وقتی به لباس فروشی می رفتم اونقدر ذهنم محدود بود که مثلا بایک ملیون سروته لباسمون رو بهم میوردم،ولی الان خداروشکر دوسه سالی می شه که از عمد چندینو چند دست لباس فقط برای خودم بالای سه ملیون تومن می خرم،و هربار به خودم یاداوری می کنم که بااین کارم دارم بیشتر به خلق خدا کمک میکنم و یک احساس خیلی خوبی بهم دست میده که دارم منم دستی از دستان خدا میشم که میتونم به خلق خدا با ثروتم کمک کنم

    و دارم بیشتر این رو تو ذهنم جای میدم که هرچه قدر ثروتمندتر باشم از دیدگاه خداوند عزیزترم

    تاییدکردن و تحسین کردن فراوانی های دورواطرافمون باعث میشه که ما ازهمون جنس رو تو زندگیمون بیشتر تجربه کنیم

    یه مثال دیگه درمورد تأیید باور فراوانی یادم افتاد؛من همیشه وقتی تو خیابون میرم بنگاه های میوه فروشی شهرمون رو خیلی تحسین میکنم و خیلی برام شگفت انگیزه که صدها تن میوه هر روز وارد بازارهای شهرمون میشه و خیلی خدارو بابت اینهمه میوه های رنگارنگ وتازه و بعضا باقیمتهای بالا شکر میکنم و باخودم میگم ببین به اندازه ی تموم آدمای شهرمون حتی بیشتر میوه هست،فقط چندصد تن میوه وارد شهر ما میشه،حساب کن ببین چقدر میوه تو شهرای بزرگتر داره توزیع میشه،و خیلی واقعا تواین مورد تحسین میکنم و اتفاقی که میوفته اینه که همیشه همسرم بایک فردی از میوه فروش ها آشنا میشه که کلی میوه های باکیفیت با قیمت های بسیار کم بهمون میفروشه،بعضی اوقات اونقدر میوه زیاد میارن که کلی جعبه های میوه با کیفیت بسیار عالی بدون اینکه پولی ازما بگیرن به ما میدن و من بیشتر فراوانی پول و نعمت رو به خودم یاداوری می کنم که چقدر انسانهای شریف و دوست داشتنی زیاده که هیچ پولی ازما دریافت نمیکنن و اینهمه میوه های خوش رنگوتازه بهمون میدن

    درصورتی که خیلیاهم هستند که اونقدر تمرکزشون روی محدودیت نعمتها هست که یک کیلو میوه نمیتونن برای خانوادشون تهیه کنند و بااین باور زندگیشون رو رد می کنند که حالا فوقش میوه نمی خوریم،با اینهمه گرونی حداقل میوه رو از خرید مایحتاج زندگیمون حذف کنیم

    خیلی ازینجور اتفاقات توزندگیمون افتاده ازوقتی که خودم متمرکزشدم روی باور فراوانی و تأیید وتحسین کردم و واقعا معجزش رو‌توزندگیمون دیدم…

    استادجان واقعا تحسین برانگیزهستید که قبل ازاینکه دوره های ثروت رو تهیه کنید به میلیاردها میلیارد تومن پول رسیده بودید وبعد اومدید راجب پول ساختن صحبت کردید

    توایران تازه یک دوساله یکی دو ملیارد تومن یکم برای هرخانواده ی سطح متوسطی طبیعی جلوه داده میشه،درصورتی که چندسال پیش کسی یک ملیارد توحسابش بود خیلی ثروتمند تو چشم میومد!

    خوب این نشون میده که مردم یکم باورشون نسبت به ثروت بهتر شده،ولی شما واقعا دیگه شگفت انگیزبودید که ده سال پیش ساختن چند ده ملیارد پول براتون یک امری بدیهی و طبیعی بوده!

    بسیاربسیار تحسین میکنم این حد از ذهن ثروتمندتون رو که تونستید تو ایران به این حداز ثروت دست پیداکنید،درصورتی که خیلی از افراد ساختن این مقدارپول رو هنوز تو ایران غیر ممکن فرض می کنند…

    نکات کلیدی این فایل درمورد ثروت:

    ثروت باعث میشه آدم آرامش بیشتری داشته باشه

    باخدا بهتر میتونه ارتباط برقرار کنه

    کمتر باعث سواستفاده ی دیگران میشه

    به دیگران باج نمیده

    باعث تقوای آدم میشه

    دزدی نمیکند

    کلاهبرداری نمیکند

    حسد نمی ورزد

    طمع نمی کند

    ازدیگران هیچ توقع و انتظاری ندارد

    وازهمه مهمتر شرک نمی ورزد

    درصورتیکه فقر باعث برعکس شدن تمامی موارد بالا میشود

    «من باید یاد بگیرم که هروز پول بسازم چون یک ثروتمند واقعی می تواند مسائل بیشتری را درجهان حل کند»

    داستان مهاجرت من به مدارهای بالاتر ادامه دارد…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      سید مصطفی حسینی گفته:
      مدت عضویت: 1721 روز

      سلام به خانم گنجی عزیز

      امیدوارم حال دلتون خوب باشه

      مبارکتون باشه ماشین صفر خریدید بهتون تبریک میگم ،چقدر کامنتتون تاثیر گذار بود با تغییر زاویه ذهن احساستون رو بهتر کردید وبا تحسین کردن افرادی که ماشین صفر خریدند به خواستتون رسیدید

      با تغییر در فکر وباورتون باعث شد در دنیای واقعی به خواستتون برسید

      نشون میده مدارتون هم بالاتر رفته

      واین صعود ادامه داره توکلت علی الله

      بابت کامنت قشنگتون سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    معصومه حقانی گفته:
    مدت عضویت: 1752 روز

    با عرض سلام وادب واحترام خدمت استاد عزیز ومریم جان ودوستان مهاجر به مدار های بالاتر.

    موضوعی که استاد مطرح میکنه برای شرایط احساسی ودر واقع تضاد کنترل ذهن یا همون تقواست و مهم تر اینه که چطور تقوا داشته باشیم و چطور کنترل ذهن کنیم. استاد بیان میکنه برای کنترل ذهن از قانون احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب استفاده میکنه. یعنی احساسش رو خوب نگه میداره. خود من با گوش دادن به این فایل به این نتیجه رسیدم که چکار کنم که احساسم همیشه خوب باشه. ولی با استفاده ازقانون تضاد ونحوه ی برخورد با چالش ها یه وقتایی احساس بد میشه اونجا چطوری کنترلش کنیم. در واقع ما یه ادعایی میکنیم که تقوا داریم وکنترل ذهن می کنیم. چقدر در این ادعا صادق هستیم؟ حالا برای سنجش این صداقت وادعا باید طبق قانون جهان آزمایش بشیم. مثل معلمی که وقتی دانش آموز تنبلی ادعای درس‌خواندن میکنه حتما امتحانش میکنه تا مطمئن بشه که طرف راست میگه. ولی اگر دانش آموزی که قبلا ادعاش ثابت شده وصداقتش تأیید شده هم چنین ادعایی بکنه دیگه کسی دنبال امتحان دوباره ش نیست. چون امتحانش رو پس داده تأیید رو گرفته.

    میخوام باهم به این نتیجه برسیم که استاد وهمه ی کسانی که تلاش می‌کنند کنترل ذهن کنند تا جایی که موفقیت اونها تثبیت شده باشه ومهرتأیید گرفته باشند دیگه نیازی به آزمون وخطا نیست. برای همین چالش ها وشرایط بد احساسی یا تضاد ها در زندگی خیلی کمتر وکمتر میشه تا حدی که قابل توجه وچشمگیر نباشه.

    مثال برای استاد برخورد راحته که یه چالشه پس به جای تمرکز بر روی چالش دنبال حل مسئله میره مسئله رو حل میکنه وتمام.

    برای کمک به حل مسئله دوره شیوه ی حل مسائل استاد هم خیلی خوب بود. البته به شرطی که تمرین وتعهد باشه.

    حالا می‌رسیم به جایی که دوباره شاهد بیاریم برای حرف های استاد از قرآن.

    العنکبوت

    أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ

    ﺁﻳﺎ ﻣﺮﺩم ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻫﻤﻴﻦ ﻛﻪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ : ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ، ﺭﻫﺎ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ ؟(٢)

    العنکبوت

    وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِینَ

    ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ ، ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ، ﻭ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﺪ ، ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺩﺭﻭﻏﮕﻮﻳﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﺪ .(٣)

    العنکبوت

    أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئَاتِ أَن یَسْبِقُونَا سَاءَ مَا یَحْکُمُونَ

    ﺁﻳﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ ، ﭘﻨﺪﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﭘﻴﺸﻲ ﮔﻴﺮﻧﺪ ﭼﻪ ﺑﺪ ﺩﺍﻭﺭﻱ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ .(۴)

    العنکبوت

    مَن کَانَ یَرْجُو لِقَاءَ اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

    ﻫﺮ ﻛﻪ ﺍﻣﻴﺪ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻌﻴﻦ ﺷﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺣﺘﻤﺎً ﺁﻣﺪﻧﻲ ﺍﺳﺖ ; ﻭ ﺍﻭ ﺷﻨﻮﺍ ﻭ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(۵)

    العنکبوت

    وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا یُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِینَ

    ﻭ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻜﻮﺷﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﻰ ﻛﻮﺷﺪ ; ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺍﺯ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺑﻲ ﻧﻴﺎﺯ ﺍﺳﺖ .(۶)

    العنکبوت

    وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کَانُوا یَعْمَلُونَ

    ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﻄﻌﺎً ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﻰ ﭘﻮﺷﺎﻧﻴﻢ ﻭ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ .(٧)

    العنکبوت

    وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَیْهِ حُسْنًا وَإِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَیَّ مَرْجِعُکُمْ فَأُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ

    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻲ ﻛﺮﺩﻥ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻳﻢ ; ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺟﻬﺎﻟﺖ ﻭ ﻧﺎﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰﻱ ﺭﺍ ﺷﺮﻳﻚ ﻣﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻲ ، ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﻣﻜﻦ . ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﺷﻤﺎ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ، ﭘﺲ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻳﺪ ، ﺁﮔﺎﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﻢ .(٨)

    العنکبوت

    وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحِینَ

    ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﺣﺘﻤﺎً ﺩﺭ ﺯﻣﺮﻩ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﺎﻥ ﺩﺭﻣﻰ ﺁﻭﺭﻳﻢ .(٩)

    العنکبوت

    وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذَا أُوذِیَ فِی اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَهَ النَّاسِ کَعَذَابِ اللَّهِ وَلَئِن جَاءَ نَصْرٌ مِّن رَّبِّکَ لَیَقُولُنَّ إِنَّا کُنَّا مَعَکُمْ أَوَلَیْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِمَا فِی صُدُورِ الْعَالَمِینَ

    ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ . ﭘﺲ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﻭ ﺁﺯﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ، ﺷﻜﻨﺠﻪ ﻭ ﺁﺯﺍﺭ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎﺭﻧﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﻳﺎﺭﻱ ﻭ ﻧﺼﺮﺗﻲ ﺑﻴﺎﻳﺪ ، ﻗﺎﻃﻌﺎﻧﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﻣﺎ ﻫﻢ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺩﻳﻢ . ﺁﻳﺎ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺳﻴﻨﻪ ﻫﺎﻱ ﺟﻬﺎﻧﻴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺁﮔﺎﻩ ﺗﺮ ﻧﻴﺴﺖ ؟(١٠)

    العنکبوت

    وَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْمُنَافِقِینَ

    ﻭ ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﺪ ﻭ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﺪ ،(١١)

    باتوجه به این آیات به این درک می‌رسیم که اگر برای چیزی ادعایی داشتید قطعا آزموده می شوید. واگر در آزمون سربلند بیرون آمدید وکنترل ذهن کردید دیگر نیازی به ازموده شدن نیست. زندگی ساده وروان میشه. چرخ های زندگی روغن کاری میشه. اما

    اما

    اگر فقط یک ادعا باشد آزمون بیاید وکنترل ذهن نشود. دوباره آزمون بعدی آزمون بعدی تا یه جایی که بتونیم ادعامون رو ثابت کنیم.

    این ادعا هم در ظاهر یا باطن فرقی نمی کند چون خداوند وقانون همه چیز را می فهمد وقانون رو نمیشه دور زد.

    اینم شاهد

    البقره

    لِّلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَإِن تُبْدُوا مَا فِی أَنفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُم بِهِ اللَّهُ فَیَغْفِرُ لِمَن یَشَاءُ وَیُعَذِّبُ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻫﺎ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﻓﻘﻂ ﺩﺭ ﺳﻴﻄﺮﻩ ﻣﺎﻟﻜﻴّﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﻳﻲ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﻳﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺳﺎﺯﻳﺪ، ﺧﺪﺍ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ را بخواهد ﻣﻰ ﺁﻣﺮﺯﺩ، ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻋﺬﺍﺏ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﺳﺖ .(٢٨۴)

    البته با توجه به اینکه از فعل یشاء استفاده شده ومشیت خدا را میگه. بهتره این طوری معنی بشه پس هر کس را که در مسیر آمرزش راحتی باشد می آمرزد وهر کس را که در مسیر عذاب وسختی باشد عذاب میشود. دقت کنید فعل یغفر با فتح ی می آمرزد وفعل یعذب به ضم ی فعل مجهول. عذاب می شود. نه اینکه خدا عذابش میمنه. بلکه خودش باعث عذاب خودش می‌شود چون دل مسیر نادرست است. وخدا وند بر هر چیزی قادر است.

    پس نتیجه می گیریم باید به کل قانون ایمان داشته باشیم. ودر شرایط سختی کنترل ذهن کنیم تا شرایط راحتی بیشتری به دست بیاریم. در مقابل داشته ها سپاسگزار باشم وبرای رسیدن به خواسته ها مصمم وپر امید با‌شیم. نه اینکه موقع سختی جا بزنیم. چون طبق قانون

    الحج

    وَمِنَ النَّاسِ مَن یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَىٰ حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انقَلَبَ عَلَىٰ وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالْآخِرَهَ ذَٰلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِینُ

    ﻭ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻣﺮﺩم ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻳﻚ ﺳﻮﻳﻪ [ ﻭ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﺑﻲ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺎﺩﻱ ] ﻣﻰ ﭘﺮﺳﺘﻨﺪ ، ﭘﺲ ﺍﮔﺮ ﺧﻴﺮﻱ [ ﭼﻮﻥ ﺛﺮﻭﺕ ، ﻣﻘﺎم ﻭ ﺍﻭﻟﺎﺩ ] ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻳﺎﺑﻨﺪ ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻠﺎﻳﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮﺳﺪ ﻋﻘﺐ ﮔﺮﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ، ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺯﻳﺎﻥ ﺁﺷﻜﺎﺭ .(١١)

    الشورى

    وَمَا أَصَابَکُم مِّن مُّصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَیَعْفُو عَن کَثِیرٍ

    ﻭ ﻫﺮ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺳﺪ ﺑﻪ ﺳﺒﺐ ﺍﻋﻤﺎﻟﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ ، ﻭ ﺍﺯ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺩﺭﻣﻰ ﮔﺬﺭﺩ .(٣٠)

    قرار گرفتن در شرایط تضاد یا به قول خودمون احساس بدنتیجه ی فرکانس ها وافکار خودمونه. پس بهتره افسار افکار رو به دست خودمون بگیریم واجازه ندیم افکار افسار ذهن ما رو به دست بگیره. این طوری میشه کنترل ذهن کرد.

    النساء

    مَّا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ وَمَا أَصَابَکَ مِن سَیِّئَهٍ فَمِن نَّفْسِکَ وَأَرْسَلْنَاکَ لِلنَّاسِ رَسُولًا وَکَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِیدًا

    ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﻧﻴﻜﻲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺑﺪﻱ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﺪ ، ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﻮﺩ ﺗﻮﺳﺖ . ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻱ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ ، ﻭ ﮔﻮﺍﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺧﺪﺍ ﻛﺎﻓﻲ ﺍﺳﺖ .(٧٩)

    پس طبق قانون جهان که بر خیر بنا شده وجهان رو حال پیشرفت رو به جلو است هیچ بدی از سمت خدا وقانون به سمت ما نمی آید. وطبق مثل معروف از ماست که بر ماست. وفقط خوبی ها ونیکی هاست که از جانب خدا می آید.

    آل عمران

    أَوَلَمَّا أَصَابَتْکُم مُّصِیبَهٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَیْهَا قُلْتُمْ أَنَّىٰ هَٰذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

    ﺁﻳﺎ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﺑﺮﺵ ﺭﺍ ﺭﺳﺎﻧﺪﻳﺪ ، ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻴﺪ : ﺍﻳﻦ ﺁﺳﻴﺐ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺠﺎﺳﺖ ؟ ﺑﮕﻮ : ﺍﺯ ﻧﺎﺣﻴﻪ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎﺳﺖ . ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﺎﺭﻱ ﺗﻮﺍﻧﺎﺳﺖ .(١۶۵)

    لقمان

    یَا بُنَیَّ أَقِمِ الصَّلَاهَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَاصْبِرْ عَلَىٰ مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

    ﭘﺴﺮﻛﻢ ! ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺑﺮﭘﺎ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻣﺮﺩم ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻭﺍﺩﺍﺭ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭ ﻭ ﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻛﻦ ، ﻛﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺭﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻠﺎﺯﻣﺖ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺍﺯ ﻭﺍﺟﺒﺎﺕ ﺍﺳﺖ .(١٧)

    نحوه ی بر خورد درست با تضاد میشه کنترل ذهن.

    چند تا باور هم اینه که هر چیزی که اتفاق میفته خیری در آن است.

    هر اتفاقی بیفته به نفع منه.

    هر کس هر کاری انجام بده در نهایت به نفع منه

    من خالق زندگی خود هستم پس هر چه را بخوام فقط کافی است بگویم باش پس می شود.

    الحدید

    مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی أَنفُسِکُمْ إِلَّا فِی کِتَابٍ مِّن قَبْلِ أَن نَّبْرَأَهَا إِنَّ ذَٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرٌ

    ﻫﻴﭻ ﮔﺰﻧﺪ ﻭ ﺁﺳﻴﺒﻲ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﻭﻱ ﻧﻤﻰ ﺩﻫﺪ ﻣﮕﺮ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺑﻲ ﺛﺒﺖ ﺍﺳﺖ ، ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮ ﺧﺪﺍ ﺁﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(٢٢)

    نبرأها از ریشه ی برء به معنی خلقت از عدم. بوجود آوردن. برعکس چیزی که معنی شده که ما در لوح محفوظ ثبت کردیم. به نظر میاد معنیش اینه که قبل از اتفاق افتادنش فرکانسش فرستاده شده بود. یعنی به حدی با افکار ما تکرار شده بود که به مرحله ی ثبت و کتابت در اومده بود.

    یعنی خودتون از قبل با افکار وباور هاتون فرستاده بودید.

    محمد

    وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِینَ مِنکُمْ وَالصَّابِرِینَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَکُمْ

    ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ ﺗﺎ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺻﺎﺑﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻣﺸﺨﺺ ﻧﻤﺎﻳﻴﻢ ، ﻭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﻣﻰ ﺁﺯﻣﺎﻳﻴﻢ (٣١)

    البقره

    وَلَنَبْلُوَنَّکُم بِشَیْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ

    ﻭ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﻧﺪﻙ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﻭ ﮔﺮﺳﻨﮕﻲ ﻭ ﻛﺎﻫﺶ ﺑﺨﺸﻲ ﺍﺯ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﻛﺴﺎﻥ ﻭ ﻣﺤﺼﻮﻟﺎﺕ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ . ﻭ ﺻﺒﺮﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺩﻩ .(١۵۵)

    الکهف

    إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَهً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا

    ﻣﺴﻠﻤﺎً ﻣﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ، ﺯﻳﻨﺖ ﺯﻣﻴﻦ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ﺗﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺁﺯﻣﺎﻳﺶ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﻛﺪﺍﻣﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﻋﻤﻞ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮﻧﺪ .(٧)

    تا اینجا آیه هایی با ریشه اصاب ونبلو که به معنای مصیبت دیدن وآزمایش شدن روتا حدودی مطرح کردیم تا بتونیم بهترین باور ها را بسازیم. وقوی ترین باور اینه که خدا با صابران است وبه صابران پاداش می دهد.

    التغابن

    مَا أَصَابَ مِن مُّصِیبَهٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن یُؤْمِن بِاللَّهِ یَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

    ﻫﻴﭻ ﻣﺼﻴﺒﺘﻲ ﺟﺰ ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﺮﺳﺪ . ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﺩ ، ﺧﺪﺍ ﻗﻠﺒﺶ ﺭﺍ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ; ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ .(١١)

    هیچ مصیبتی جز به اذن واجازه ی قانون اصابت نمی‌کند. یعنی نتیجه ی طبیعی قانون فرکانسه. وهر کس به قانون ایمان داشته باشد قلبش را هدایت می کند. یعنی خودش وایمانش باعث هدایت قلبش میشه. وقانون وخدا به همه چیز داناست

    در ادامه میریم سراغ تمرین دوم در مورد باور های فراوانی.. این باور ها رو استاد خیلی کامل وجامع در دوره ی روانشناسی ثروت توضیح داده که اگر کسی بخواد واقعا تغییر کنه باید بره واین آگاهی ها رو گوش بده.

    عبس

    أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا

    ﻛﻪ ﻣﺎ ﺁﺏ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺨﺘﻴﻢ .(٢۵)

    عبس

    ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا

    ﺳﭙﺲ ﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺷﻜﺎﻓﺘﻴﻢ .(٢۶)

    عبس

    فَأَنبَتْنَا فِیهَا حَبًّا

    ﭘﺲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﻲ ﺭﻭﻳﺎﻧﺪﻳﻢ ،(٢٧)

    عبس

    وَعِنَبًا وَقَضْبًا

    ﻭ ﺍﻧﮕﻮﺭ ﻭ ﺳﺒﺰﻳﺠﺎﺕ(٢٨)

    عبس

    وَزَیْتُونًا وَنَخْلًا

    ﻭ ﺯﻳﺘﻮﻥ ﻭ ﺩﺭﺧﺖ ﺧﺮﻣﺎ….(٢٩)

    عبس

    وَحَدَائِقَ غُلْبًا

    ﻭ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﻫﺎﻱ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ ﺗﻨﺎﻭﺭ ﻭ ﺑﺰﺭﮒ(٣٠)

    عبس

    وَفَاکِهَهً وَأَبًّا

    ﻭ ﻣﻴﻮﻩ ﻭ ﭼﺮﺍﮔﺎﻩ(٣١)

    عبس

    مَّتَاعًا لَّکُمْ وَلِأَنْعَامِکُمْ

    ﺗﺎ ﻣﺎﻳﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻱ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺩﺍم ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ .….(٣٢)

    این چندین آیه از سوره ی عبس قانون فراوانی را مطرح می‌کند. چون فراوانی نعمت به بار‌ش باران تشبیه می شود. وقتی باران می بارد لازمه ی اینه که در زمین فرو بره وزمین شکافته بشه و دانه های کاشته شده رشد کنه واز زمین بیاد بیرون.

    پس لازمه ی تغییر باور ها وایجاد باور فراوانی به جای باور فقر شخم اساسی در باور هاست. ریشه کن کردن باور ها وکاشتن باور های جدید ودرست به جای اونها واز همه مهمتر ریشه کردن ورشد کردن باور های درست.

    پس یک باور رو زمانی میشه تغییر داد که از جا درش بیاری ویه باور دیگه به جاش بکاری. ویک دانه زمانی رشد میکنه که تلاش کنه وخاک رو بشکافه واز دل خاک بزنه بیرون و نمایان بشه ورشد کنه وبزرگ وبزرگتر بشه. یعنی نتایج مشخص بشه. اگر ما یه دانه رو بکاریم ولی بهش نرسیم وشکوفاش نکنیم. بهش آب کافی نور کافی وخاک مناسب ندیم همونجا می گنده واز بین میره وهیچ رشدی هم نمیکنه. پس باور فراوانی زمانی جواب میده ونتیجه میده که روش کار بشه.

    النساء

    لَّا یَسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَهً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا

    ﺁﻥ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺪﻭﻥ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺟﺴﻤﻰ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﺎ ﻣﺠﺎﻫﺪﺍﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﻬﺎﺩ ﺑﺮﺧﺎﺳﺘﻨﺪ ، ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻨﺪ . ﺧﺪﺍ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺟﻬﺎﺩ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻘﺎم ﻭ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺍﻱ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺑﺨﺸﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ . ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺭﺍ ﻭﻋﺪﻩ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻧﻴﻚ ﺩﺍﺩﻩ ، ﻭ ﺟﻬﺎﺩﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥِ ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ .(٩۵)

    خداوند برای کسانی که تلاش می‌کنند نعمت وثروت فراوان دارد. پس باید هم تلاش ذهنی وهم تلاش جسمی با هم باشد تا نعمت ها بیاید.

    اگر فقط بشینیم در خانه،بدون حرکت وبدون عمل چیزی به دست نمی آوریم. چون پاداش قانون برای کسانی است که حرکت می‌کنند. جهاد می‌کنند. از ریشه جهد یعنی تلاش. یعنی حرکت. یعنی تغییر. وخداوند خلف وعده نمی کند.

    الإسراء

    انظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ وَلَلْآخِرَهُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلًا

    ﺑﺎ ﺗﺄﻣﻞ ﺑﻨﮕﺮ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺮﺧﻲ [ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺑﺨﺸﻴﺪﻳﻢ ، ﻭ ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﺑﺮﺗﺮ ، ﻭ ﺍﺯ ﺟﻬﺖ ﻓﺰﻭﻧﻲ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ .(٢١)

    الإسراء

    وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا

    ﺑﻪ ﻳﻘﻴﻦ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺩم ﺭﺍ ﻛﺮﺍﻣﺖ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺸﻜﻲ ﻭ ﺩﺭﻳﺎ ﺳﻮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻳﻢ ، ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺖ ﻫﺎﻱ ﭘﺎﻛﻴﺰﻩ ﺭﻭﺯﻱ ﺑﺨﺸﻴﺪﻳﻢ ، ﻭﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺍﺯ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻛﺎﻣﻞ ﺩﺍﺩﻳﻢ .(٧٠)

    پس نعمت وثروت فراوان هست. فقط ما باید تلاش کنیم واگر لازم بود مهاجرت کنیم تا به آن نعمت ها وثروت ها برسیم. حالامی تواند مهاجرت از شهری به شهر دیگری باشد یا از کشوری به کشور دیگر یا از مداری به مدار بالاتر.

    باور های فراوانی.

    همه ی ما به یک اندازه به خدا نزدیک هستیم.

    به عدد همه ی انسان هذ راه هست برای رسیدن به خدا.

    خداوند به هر کس که در مسیر باشد روزی بی حساب می بخشد. خداوند رزق هر کس را از خزانه ی غیب می رساند.

    پس نگران نباشیم چون هدایت ها قطعا می آید ودر مسیر آسانی واردمی شویم.

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    محمد رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1486 روز

    به نام خدایی که رب العالمین است

    سلام به استاد عزیزم و یارمهربان و دوستان بییینظیرم

    خدایا شکرت بابت تمام اتفاقات زندگی ام که باعث رسیدن من به خواسته هایم می‌شود

    اومدم به تمرین این جلسه پاسخ بدم و ارتباط ثروت و تقوا رو پیداکنم…

    اما بجاش اونقدر باور های غلط از کودکی یادم اومد که گفتم شاید بهتر باشه اونارو که توی ذهنم میچرخن لیست کنم تا شاید با استفاده از آموزه لقمان حکیم ادب از بی ادبان یادبگیرم

    و همه اینا تضاد بشه برام و بتونم به مسیر بهتر هدایت بشم

    نمیدونم درسته یانه ولی نمیشه لیستشون نکنم

    خدایا خودت هدایتم کن

    ایاک نعبدوا وایاک نستعین

    تو دوران کودکی همیشه این موارد نقل مجلس بزرگترهامون بودکه:

    _آقا پول به هیشکی وفا نکرده فلان خان رو یادت میاد چه برو بیایی داشت آخرش چی مرد و ثروتش رو بچه‌اش به باد دادن بخاطر اینکه به مردم فلان ظلم رو کرد خدا هم این بلا رو سرش آورد خدامیدونه تو اون دنیا چی میکشه؟

    _فلانی رو یادت میاد ازبس به خواهر و برادراش زور گفت و همه ثروت باباش رو صاحب شد آخرش بچه هاش … فلان فلان شدن

    _فلانی رو میبینی ، میگن گنج پیداکرده و زندگیش از این رو به اون رو شده البته کمم به مردم ظلم نگرد گرون فروشی گرد پولدار شد…آخرش چی با خودش میبره اون دنیا؟؟!!

    و قص عل الهذا…

    _خداروشکر ماکه نه بابای پولداری داشتیم ونه ارثی همین نون بخور و نمیر رو خدا ازمون نگیره در عوضش اون‌دنیا سوال و جواب نمیشیم؟؟!!

    خلاصه این جور موارد خیییلی زیاد تو ذهنم میچرخه و کارم رو برا باور ساختن سخت کرده

    خدایا خودت هدایتم کن که بتونم‌این پاشنه های آشیلم رو بهتر شناسایی کنم

    وای خدایا شکرت تازه تو این فایل از استاد شنیدم که گفتن باورهای غلط ازبین نمیرن فقط میتونیم باورهای متضاد اونارو بسازیم یعنی همیشه باید رو باورهام کارکنم تا بتونم هرروز بهتر عمل کنم خدایا شکرت.

    واما فراوانی که تصورکردنش بهم احساس آرامش میده که

    عجله نکنم همه چی فراوونه و هرروز هم بیشتر و بیشتر میشه

    درمورد باور فراوانی میتونم بگم ما دهه پنجاهی ها خوب یادمون میاد اوایل دهه شصت

    بابت هرچیزی کوپن بود حتی برا سیگار پنیر تخم مرغ مرغ و….

    اما حالا چی …

    این یعنی فراوانی

    30سال پیش چجوری بود زندگیا؟؟

    الان چچوریه؟؟ لاکچریتر شده

    20سال پیش چطور؟؟

    بازم فراوونه ولاکچریتر

    حتی 10سال پیش هم همینطور بود

    اما الان به لطف خدا و قوانین بدون تغییرش آنقدر همه چی فراوون شده که علیرغم اینکه اصطلاحا کشور تحریم هست ولی مقایسه کن با 30 یا 40 سال پیش.

    من اینارو خوب دیدم و حس کردم و درک میکنم

    از طرفی هم چون تو خانواده فقیری بزرگ شدم نبود ثروت رو بیشتر درک کردم و تفاوت‌ها با الانم از زمین تا آسمونه.

    خدایاشکرت بابت این فراوانی ها که هرروز بیشتر و بیشتر تو زندگیم بهش میرسم.

    خدایا خودت هدایتم کن

    درپناه الله مهربان

    شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سهیلا گفته:
    مدت عضویت: 3498 روز

    با سلام وسپاس بی حدوحساب از خدا وبندگان شایسته خدا

    خدارو شکر میکنم که در این سایت هستمودارم آرام آرام به جلو میرم

    این اولین کامنت من هست تو این دوره من تصمیم گرفتم که بیام تو دفت سوال هارو بنویسم وبعد فایل گوش کنم وقتی استاد توضیح داد من استوپ کنم برای خودم مثال بیشت تو دفترم بنویسم واین منو به درک بهتری میکنم رسونه وبرای خودم بیشتر باز کردم مطالب رو موضوع ی که به ذهنم رسید یک دفتر یاداشت تو کیفم داشته باشم وفراوانی هارو بنویسم در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سعيده رضايى گفته:
    مدت عضویت: 2005 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به روی ماه همه عزیزانم

    دلم می خواد در مورد رابطه بین تقوا و ثروت پایدار بنویسم.

    این رو می تونم از تجربه زندگی خودم به راحتی حس کنم. چون لمسش کردم.

    دقیقا از زمانی که برخلاف روند تمام عمرم سعی کردم برای پول ارزش بیشتری قائل باشم و کمی بیشتر دوستش داشته باشم، پول به سمت من روانه شد.

    یک مورد ترس از دست دادن پول بود که از ضعف ایمان به قدرت خداوند و شرک ناشناخته ام بود.

    این باعث میشد همیشه در حال حساب و کتاب کردن باشم و برای هر مورد ضروری زندگیم هم دستم به خرید نره، یا به جنس ارزون و بی کیفیت راضی بشم نکنه که پولهام کم بشه. چون فکر می کردم پول دیگه همین قدره و اگر کم بشه دیگه جایگزین نمیشه و بالاخره یه روزی تموم میشه.

    و تموم هم میشد.

    این خودش احساس عدم ارزشمندیم رو هم شدیدتر کرد.

    این ضعف و نادانی و ناسپاسی از نظر دیگران اسمش ویژگی زیبای قانع بودن بود و بابتش تحسین هم می شدم. پس رفته رفته قبول کردم که درستش اینه و انسانیه که کمتر خرج کنم تا فشاری به پدر یا همسرم نیارم.

    اصلا تو ذهنم جا افتاده بود که پول کمه و درآمد همیشه یک مقدار محدوده و ما باید همیشه خودمون رو با درآمدمون وفق بدیم. من باید خودم رو به اندازه درآمدم کوچیک‌کنم.

    اما با آموزشهای استاد دیدم قانون دنیا کاملا برعکسه.

    وقتی ما بزرگ بشیم نعمتها هم با ما بزرگ میشن.

    کی ما بزرگ میشیم؟ وقتی بزرگی خدا رو درک کنیم. هرچه بیشتر باور کنیم که مخلوق یک خالق قدرتمند و یک فرمانروای مطلق هستیم که از ذرات زیراتمی تا پهنه کهکشانها در قبضه قدرت نامحدود اونه، اون وقت با خیال راحت تری ازش درخواست می کنیم. درخواستهای بزرگتری ازش می کنیم و اطمینان بیشتری خواهیم داشت که پس از طی تکامل و یک صبر معنادار خواسته هامون محقق میشن.

    همین درصد اندکی که این باورها رو پذیرفتم باعث ورود نعمتهای فراوان مادی و معنوی و درآمد حدود 50 برابری به زندگیمون شد.

    تغییری که من کردم اینه که قدر پول رو بیشتر میدونم، سپاسگزارترم ولی در عین حال خیلی کمتر حساب و کتاب می کنم. کمتر میترسم تموم شه و کمتر نگران پر شدن دوباره حسابم هستم.

    این تغییرات دقیقا همزمان با رشد دادن جوانه توحید در دلم رخ دادند.

    خدا میدونه چه پیشرفتهایی در انتظارمه که با برداشتن ترمزهای کوچک و بزرگ فعلیم قراره اتفاق بیفتن. ممنونم خدای مهربونم!

    استاد عباسمنش عزیزم و مریم بانوی شایسته نازنین بی نهایت ازتون سپاسگزارم که الگویی به این شایستگی شدید تا یاد بگیریم کمی زندگی کنیم بجای اینکه فقط زنده باشیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  8. -
    آرمین اصغری گفته:
    مدت عضویت: 2359 روز

    سلام استاد جان

    قدم سوم مهاجرت به مدار بالاتر

    واقعا چه ایمانی میتواند در وجود یک فرد باشدکه بعداز دست دادن عزیزش اینقدر زود وسریع خودش رو میاره در فرکانس خوب

    واین جمله رو باورکنیم زندگیمون عوض خواهد

    فقط همین باید درهر شرایطی حال خوب رو نگهداریم

    وشرک نورزیم

    یعنی اینقدر این جمله تکرار کنیم حال خوب اتفاقات خوب که دیگه درهرلحظه هواسمون باشه

    وتمرین روی باورهای جدید

    به اندازه ای که مشکلات مردم روحل میکنیم ثروتمندتر میشویم

    پول وثروت=هرچقدر ثروتمند در دیدگاه خدا ارزشمندترهستیم

    مثلا یه باور وتجسمهام اینه هر روز این جمله رو تکرار واحساس میکنم من ارزشمندم وثروت خدا برای من جاریست بعدش تجسم میکنم تواتاق خوابم پراز دلار هست تا سقف وهروقت یه بسته شو برمیدارم اوله له بعدش ازاون ور هرچقدر برمیدارم فردا 10برابرمیاد روش یعنی100بسته

    چه احساس نابی

    خودور ساز بدون نمایشگاه400هزارسفارش الله اکبر

    این یعنی چی؟

    چطور الهامات رو تشخیص بدیم

    یه بیت دیگه از رپم

    مسیراشتباه احساسش ترسه…بین ذهن وروح یه حدومرزه

    همیشه حرف آدما مثل علف هرزه…باقلبت برو جلو یقینا می ارزه

    این جانم به جملات نابی که کاملا الهامی بود

    ممنووونم از این فایلهای بی نظیر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    Mohammad گفته:
    مدت عضویت: 1543 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانوم شایسته عزیز

    تمرین :لیستی از باور های قدرتمند کننده که ارتباط بین تقوا و ثروت را نشان می‌دهد بنویسیم .

    قبل از توضیح این تمرین باید معنا و مفهوم تقوا را به خودم یادآوری کنم .

    تقوا یعنی حذر کردن و خویشتن داری در برابر نفس های شیطانی

    تقوا در قرآن به معنی کنترل ذهن در برابر وسوسه های شیطانی مثل ترس،طمع،حرس،حسادت و …

    در کل تقوا یعنی وقتی اتفاقی نازیبا برامون رخ داد بگیم انالله و انا إلیه راجعون و ذهنمون رو کنترل کنیم .

    حالا این تقوا با ثروت چه ارتباطی داره چگونه میتونم این دو را به همدیگه مرتبط کنم .

    خیلی راحته .

    وقتی شما بتونی ذهنتو کنترل کنی و درگیر اون مسائل به ظاهر منفی نشی معلومه میتونی تصمیم بهتری برای خودت بگیری و از طرفی این تصمیم چه بسا باعث رشد مالی تو هم بشه .

    مثال : شما یک شغل فنی داری یا یک شرکت داری یا یک دفتر کوچیک دادی یا یک مغازه داری ،

    یک روز یک اتفاقی نازیبا میوفته مثل اینکه مشتری پولتو نده یا در کارت دچار مشکل فنی بشی یا کارمندهایی که برای تو کار میکنند به مشکل بخوری باهاشون یا اجناس مغازه فروش نره یا هر تضاد و اتفاق ناجالب دیگه .

    در این مواقع اگر ما بتونیم ذهنمون رو کنترل کنیم و بگیم در این حتما صلاحی برای من است و بر این باور باشیم که میتونیم این مسئله رو حل کنیم (که به این کارها میگیم تقوا )

    و دست به کار هایی که عواقب سنگین تر داره نزنیم معلومه که میتونیم تصمیم های بهتری برای رفع اون مشکل بگیریم.

    چه بسا با تقوا پیشه کردن در کارمون بتونیم رشد چند برابری در کارمون و ثروتمون داشته باشیم .

    ما مثال هایی داریم که طرف در مواقع ضروری و حساس مثل بدهکاری ،ورشکستگی ،جداشدن از همسر و فرزندان ،مرگ عزیزان .تقوا داشتند و تونستن خودشون و ذهنشون رو کنترل کنند و چه پیشرفت هایی داشتند و بلعکس مثال هایی داریم که در همون شرایط نتونستن خودشون رو کنترل کنن و چه به سرشون اومده .

    اگه بخوام افرادی رو مثال بزنم که با تقوا به رشد مالی رسیدند میتونم شوهر عمه خودمو مثال بزنم که با اینکه دوبار به ورشکستگی و زیر صفر رسیده بود الان در موقعیتی قرار داره که توی بهترین مناطق مشهد خونه داره ،ماشین داره ، درامد عالی داره و بعد از اون اتفاقات نازیبا که دو دفعه کارگاه داشت با 20.30 تا نیرو و چندتا دستگاه چند میلیاردی که همش رفت دوباره رسیده به همون شرایط و همینجور داره حتی از قبل هم بهتر میشه .

    یکی از قوی ترین باورها که استاد عزیز درموردش صحبت کردن که خیلی خوبه ما روی خودمون هم نصب کنیم اینه که :

    (هرچه ثروتمند بشم نزد خدا عزیز تر میشوم )

    این باور خیلی مسیر ثروتمند شدن را برامون شیرین و لذت بخش میکنه چون با خودمون میگیم هرچی بیشتر ثروت به دست میارم بیشتر با خدای خودم در ارتباطم .

    فکر کنید خدا اومده و به افرادی که نماز میخونن بگه بابت نماز ها و راز و نیاز هایی که با من داشتی پاداش(ثروت) دریافت میکنی و اون بنده ای که هیچ وقت نمازش غدا نمیشد چه تغییر مالی در زندگیش رخ میده .

    حالا فکر کنید خدا بهتون بگه بابت هر ثروت پاکی که در راه درست به دست اوردین مساویه با هزار رکعت نماز و هزاران ساعت راز و نیاز و به بهشت می‌روید.

    اوموقع ما به کسب ثروت چه نگاهی داریم .کسب ثروت را یک راه معنوی می‌دانیم .

    من خودم سعی میکنم با منطق هایی شبیه به این مثال ها به خودم بگم

    ثروتمند شدن و تقوا رابطه متقابل دارند

    ثروتمند شدن و معنویت رابطه متقابل دارند

    ثروتمند شدن و انسان پاک و درستی شدن رابطه متقابل دارد

    ثروتمند شدن باعث میشه ما به هزاران نفر به صورت مستقیم و غیر مسقیم کمک‌کنیم .

    و هزاران باور و مثال دیگه که رابطه تقوا و ثروت را نشان می‌دهد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    فریبا حبیبی گفته:
    مدت عضویت: 657 روز

    بنام خدای هدایتگر

    سلام و درود خداوند به استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم

    خدارا هزاران مرتبه سپاس گزارم که من لیاقت دارم که من شایسته هستم که اینجا باشم در بهترین سایت دنیا و دسترسی دارم به خالص ترین آگاهی ها که روح منو آرام میکند و قلب منو به خدا متصل میکند.

    و اما رسیدم به گام سوم/ پروژه مهاجرت به مدار بالاتر.

    درین فایل، استاد گفتن از وقتی روی خودم کار میکنم به مسیر های بسیار سخت برنخوردم یا خیلی شرایط سخت پیش نیومده برایشان.

    این جمله ای امید بخشی برای من بود که اگر منم روی خودم کار کنم و در مسیر درست باقی بمانم شرایط خیلی سخت برای من پیش نمیاد و خوبی ها و لذت ها بسیار بسیار بیشتر از ناخواسته ها برای من اتفاق می افتد یعنی اینطور نیست که زور بزنم که احساسم خوب بشه بلکه اتفاقات و شرایط خوب برای من پیش میاد که باعث احساس خوب بیشتر میشود.

    وقتی نگاه مان را به مسائل جوری تغییر بدیم که احساس ما بهتر شود صدرصد اتفاقات خوب را تجربه میکنیم یعنی اوضاع هرجوری هم که باشد اگر احساس مان را خوب نگهداریم شرایط به نفع ما تغییر میکند، و اگر احساس ما بد باشد صدرصد اتفاقات بد را تجربه میکنیم.

    هر گفتگوی ذهنی هر نجوای که بما احساس بد میدهد احساس ترس، نگرانی، ناامیدی… از طرف شیطان است.

    هرگفتگوی ذهنی که بما احساس خوب میدهد. احساس سپاسگذاری، صبر، ایمان، توکل، شادی، شور و اشتیاق، احساس لذت از طرف خداوند است.

    خدایا سپاس گذارم.

    خدایا مرا ثابت قدم نگهدار درین مسیر

    آمــیـن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: