مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 62
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-01 21:35:072025-01-02 07:46:00مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت همه دوستای گلم
خانم شایسته عزیزم و استاد گرامی …
یک باور خوبی که استاد توی این فایل گفتن
اینکه
هرچقدر ثروتمند تر بشی نزد خداوند عزیزتری
واقعنم درسته چون هرچقدر که ثروتمند باشی میتونی بیش تر خدمت کنی با مسافرت رفتنت با کمک کردنت با راه اندازی بیزنست و سرکار بردن بقیه اینکه تمرکزت فقط رو پول ساختنه تمرکزت فقط روی پیشرفته تمرکت روی اینکه چطور بهتر پیشرفت کنی ….
چون باران رحمت الهی همیشه هست همیشه نعمت و برکت هست پول همیشه هست
ی باوری که وجود داره اینکه ثروتمندا هر روز ثروتمند تر میشن بله واقعا هم همین طوره چون هرروز ظرفشون بزرگتر میشه هر روز نعمت و برکت زندگیشون بیشتر میشه ….
وقتی که احساست خوب باشه ایده ها و الهامات خوب میاد نتیجه اونا میشه ثروت بیشتر…
به خاطر همینه که استادهمیشه میگه احساس خوب همه چیزه .
تقوا با ثروت میاد ثروت درست و واقعی یعنی ثروت تقوا میاره کسی که ذهن سالمی داره به کسی باج نمیده ، به همین دلیل هرچقدر ثروتمند باشی پیش خدا عزیزی محبوب تری .
ما بایددد همیشه ثروت بسازیم مثل ی ورزش یعنی ی کاریه که همیشه باید انجامش بدیم .
شاداب باشین
به نام یگانه قدرتِ مند جهان هستی
سلام به همگی، استادان عزیز و دوستان همکلاسی
مصاحبه با استاد قسمت سوم:
کنترل ذهن در شرایط سخت، برای من زمان زیادی برد تا بفهمم کنترل ذهن چی هست و چقدر توی سایت و عقل کل این کلمه را سرچ کردم اون اوایل توی تمام فایل های استاد این کلمه رو میشنیدم ولی درکی ازش نداشتم.
تا اینکه با اولین فایل لایو استاد و اقای عرشیانفر که بسیار زیاد بسیار زیاد گوش دادم تونستم یکم بفهمم.
با درک الانم و البته اگاهی های دوره احساس لیاقت متوجه شدم
وقتی موضوعی ناخواسته پیش میاد که حس ترس و نگرانی و…
برامون میاره در مرحله اول باید ذهنم رو با کلامم یا هر کاری دیگه مثل توجه به حرکت یک مورچه منحرف کنم.
ولی ولی این اصلا کافی نیست چون دوباره ذهن ول کن نیس و بازم حس های منفی رو ادامه میده اونجاست که باید فکت بیاری و منطق، فقط منطق ذهن رو خلع سلاح و اروم میکنه.
حالا هرچی بیشتر کنترل ذهنو تمرین کنی عضله اون قوی تر میشه. یعنی شخصیت انسان بزرگتر میشه و ظرف وجودش بزرگ تر میشه برای دریافت نعمت ها….
یعنی هرچی بهتر کنترل ذهن کردی و طبق اگاهی های روح رفتار و فکر کردی اماده نعمت های بیشتری باش.
کنترل ذهن یعنی زاویه نگاهت به موضوعات رو تغییر بدی و جوری بهش نگاه کنی که بهت احساس بهتری بده. و اجازه ندی که ذهن با نجواها و ایجاد نگرانی ها برات جهنم بسازه.
و به مراتب هر چه در مسیر تغییر و تعهد بیشتر بمانیم و ادامه بدیم کنترل ذهن و تقوا برای ما راحت تر میشود. چون به یاد میاوریم که بارها از فلان موضوع ترسیدم و نگران شدم ولی کاملا واهی بود و با هدایت الله حل شد. پس بازم این ناخواسته و این مساله ام حل میشه به نظرم این جا ست که داره کم کم ایمان درون ما ساخته میشه
_ ایمان به هدایت گری که اگاهی برتره و از تمام نیازها و توانایی های من اگاه است.
_ایمان به خدایی که صدای ما رو میشنوه و مواظب ماست.
_ایمان به خدایی که بیشتر از ما میخاد که ما به خواسته هامون برسیم.
و البته طبق اگاهی های 12قدم الخیر فی ما وقع بودن را بیاد بیاوریم و به کمی ارامش میرسیم و کم کم ذهن ساکت میشود.
و وقتی ارامش بر قلبت نشست اون موقع است که هدایت های الله از راه می رسه تا مساله ات را حل کنی و بازم بزرگتر شوی،
م این چرخه ادامه داره و این خاصیت جهان مادی هست
پس اگر فک میکنیم روزی میرسه که هیچ دغدغه ای و مساله ای نداشته باشیم سخت در اشتباه هستیم.
فقط ما می تونیم با کارکردن روی شخصیت مون و خودشناسی از مسایل بزرگ تر بشیم و راحت ازش عبور کنیم.
درک دیگه ای که از این فایل داشتم این بود همیشه و همیشه باید روی خودمان کارکنیم و مواظب ورودی ها باشیم چون هرگز باورهای منفی از بین نمیره و مثل علف هرز توی ذهنمون هست و به محض کار نکردن روی خودمان یا دادن ورودی نامناسب رشد میکنه و همون ترس ها و نگرانی ها رو برات میاره.
و 5 دقیقه اخر فایل را بارها و بارها گوش دادم و متوجه عنوان فایل که مریم عزیز نام گذاری کردن شدم و چه هوشمندانه است این عنوان «رابطه متقابل تقوا و ثروت پایدار»
این باوری که من برا خودم ساختم به تازگی که هر وقت کنترل ذهن کنی پاداش ها میرسه و واقعا هم همین طوره.
برداشت من اینه که استاد گفتن تقوا با ثروت میاد یعنی چی؟
به نظر من یعنی تمرینِ کنترل ذهن و تقوا وقتی ست که حرکت کنی و در مسیر مولد بودن قدم برداری، وقتی از حاشیه امنت خارج نشی و حرکتی نکنی کدوم کنترل ذهن معنی میدهد؟
تو دل کدوم ترس هات رفتی؟
پس وقتی در مسیر ساختن ثروت قدم برداری اعتماد به نفس با حل کردن چالش ها شکل میگیرد و خودباوری که من میتونم و باور میکنی که میشود و جواب میدهد پس شخصیت جوری رشد میکند که متفاوت از شخصیت قبلی است که مجهز به کنترل ذهن و تقوا است.
همان ایه قران( که در میان شما محبوب ترین شما با تقوا ترین شماست) و (جمله معروف هرکه ثروت مند تر است نزد خدا محبوب تر است.)
پس پول و تقوا یکی هست و خودباوری هم هست. همه با هم معنی می شود البته برای ثروتمندان واقعی و در مسیر درست.
پس چه کاری مهم تر از اینکه تلاش کنیم از راه درست ودر مسیر درست مولد ثروت باشیم و پول خلق کنیم. برای همینه که استاد همیشه میگن( معنوی ترین کار جهان پول ساختن است.)
این صحبت های پایانی فایل باعث شد تمام این جملاتی که بارها شنیده بودم مثل قطعات پازل کنار هم چیده بشن توی ذهنم.
و اینه فرد ثروتمند تکیه گاهش پول و حساب بانکی اش نیس بلکه تکیه گاهش خدایی هست که این ثروت رو بهش داده
و بهتر بگم تکیه اش به خودباوری و خدای درونشه و اگه ثروتش کم یشه یا کلا از بین بره میگه همون طور که قبلا ساختم بازم می سازم و خدا که هست بازم هدایتم میکنه.
هرچند که هرگز نمیشه یک فرد ثروتمند تمام انچه دارد را از دست بدهد مگر ایمان خود را از دست دهد که ثروتش نیز از بین خواهد رفت.
خیلی منطقی هست که فرد ثروتمند تقوای بیشتری دارد چون
نه حرص میزند نه طمع و کلاهبرداری میکند نه حسرت می خورد و نه حسادتی با کسی دارد و نه به کسی باج میدهد نه به کسی توی ذهنش قدرت میدهد چون به بی نیازی رسیده است.
پس ارامش و تقوا همیشه با اوست. خداوند و ایمان به خدا همیشه با اوست.
چه درک های خوبی داشتم از این فایل و منطق هایی که مولد ثروت بودن بسیار مهم و اصلی ترین کار در زندگی ماست.
ممنونم از همگی موفق باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
پروردگارم تو را سپاس می گویم و به تو پناه می برم از شر شیطان رانده شده
چه جالب فلسفه رانده شدگی و دور شدن شیطان از بارگاه الهی در این فایل به زبان ساده گفته شد و نشانه ساده اش بیان شد.
هر فکری یا حرفی و یا عملی که در کل احساس خوبی می دهد از فرکانس خداست، در مقابل هر چیزی چیزی که تو را از فرکانس خدا و احساس خوب دور می کند شیطانی است، چون هر فکر و کلام و عملی که از احساس بد سرچشمه بگیرد در درگاه الهی رانده شده و مطرود است، چه زیبا در قرآن نشانه اش را بارها و به نحو مختلف بیان می کند.
ٱلشَّیۡطَٰنُ یَعِدُکُمُ ٱلۡفَقۡرَ وَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡفَحۡشَآءِۖ وَٱللَّهُ یَعِدُکُم مَّغۡفِرَهࣰ مِّنۡهُ وَفَضۡلࣰاۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِیمࣱ بقره268
شیطان به شما وعدۀ فقر مىدهد و شما را وادار به بدیها مىکند و خداوند از جانب خود به شما وعدۀ بخشش و فراوانى مىدهد و خدا وسعتبخش و داناست.
وَقَالَ ٱلشَّیۡطَٰنُ لَمَّا قُضِیَ ٱلۡأَمۡرُ إِنَّ ٱللَّهَ وَعَدَکُمۡ وَعۡدَ ٱلۡحَقِّ وَوَعَدتُّکُمۡ فَأَخۡلَفۡتُکُمۡۖ وَمَا کَانَ لِیَ عَلَیۡکُم مِّن سُلۡطَٰنٍ إِلَّآ أَن دَعَوۡتُکُمۡ فَٱسۡتَجَبۡتُمۡ لِیۖ فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوٓاْ أَنفُسَکُمۖ مَّآ أَنَا۠ بِمُصۡرِخِکُمۡ وَمَآ أَنتُم بِمُصۡرِخِیَّ إِنِّی کَفَرۡتُ بِمَآ أَشۡرَکۡتُمُونِ مِن قَبۡلُۗ إِنَّ ٱلظَّـٰلِمِینَ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمࣱ ابراهیم22
در آن هنگام که کار بندگان خاتمه پذیرد، شیطان مىگوید: خداوند به شما وعدۀ درست داد و من نیز به شما وعده دادم؛ ولى خلف وعده کردم. من بر شما تسلطى نداشتم. فقط دعوت کردم، شما هم پذیرفتید؛ بنا بر این مرا ملامت نکنید بلکه خود را ملامت نمایید. نه من مىتوانم به فریاد شما برسم و نه شما مىتوانید فریادرس من باشید و من به شرکى که شما با فریب من مبتلا شدید معتقد نیستم. براى ستمکاران عذاب دردناکى خواهد بود
این طرز بیان سمبلیک قرآن در مورد شیطان خبر از فرکانس هایی مختلف و متفاوت رفتار و اعمال می دهد، خبر از مراتب فرکانسی می دهد که در درون هر فرد روی می دهد.
چیزی خیلی مهم است آگاهی از این مشیت ها و سنت های هستی است تا آگاهانه از آنها برای زندگی دنیایی استفاده کنیم و رشد کنیم.
لذا وقتی بدانی که احساس بد نتیجه ای است که آبشخور شیطانی دارد، به هر نحوی که شده خودت را از آن رها می کنی چون شیطان عدو مبین است و قسم خورده تا بلا سر ما بیاورد و اتفاقات بد را برایمان فراهم نماید، این شور بختی زمانی رخ می دهد که با مرتبه شیطانی وجود همنشین شویم، یعنی با نگرانی ها، ترسها، خشم ها و … مانوس شویم و آنها را به عنوان واقعیتی همیشگی بپذیریم
لذا معنی اعوذ بالله من الشیطان الرجیم یعنی این نگرانی ها، ترسها، غم ها و … آمده تا مرا از حقیقت یکتای هستی دور کند و این جمله یعنی آگاهانه به منبع هستی پناه می برم و کانون توجه ام را کنترل می کنم. با آگاهی از این که آتش می سوزاند دستم را زود می کشم.
خدایا شکرت
ساخت یک باور مثل ساختن یک ساختمان است. همانطور که از کودکی تا به اکنون اینگونه باورهای ما زمان برده تا ساخته شود. یادم هست یکی از باورهای مخرب در مورد ثروت را از زبان مادرم شنیدم، او با نقل قولی از پدرش می گفت که: ارباب دلش می لرزد اما فقیر نه
از آنجا که ارباب دارایی بسیار دارد، هر لحظه در دل ترس از دست دادن آنها را دارد، اما فقیر هیچی ندارد و خیالش راحت هست. این جمله رنج ناخودآگاهی را از داشتن ثروت در ذهنم ایجاد کرد که تا به اکنون همراهم هست و ثروت روان و پایدار را دریافت نمی کنم.
در حالی که این یک دروغ محض است، ثروت واقعی از خداست، به قول استاد ثروت خود خداست، چطور می شود خدای حقیقی را شناخت در حالی که ثروت و نعمت نداشت؟
دردسر فقر که به عینه بینهایت بیشتر از ثروت است، چطور این موضوع را از یاد بردم، چطور می شود که بخشش کنی در حالی که چیزی برای بخشیدن نداری، چطور می خواهی برای عزیزانت رفاه و آرامش فراهم کنی و هدیه بگیری در حالی که پولش را نداری و دست دلت می لرزد که خرج کنی.
اتفاقا دل فقیر است که می لرزد باباااا
این چه منطق بی پایه و اساسی هست که ذهنم پذیرفته!!!!!
اتفاقا خیلی منطقی است که ثروت آسایش و آرامش می آورد، ثروت است که نیازهایت را برطرف می کند و تو را از نیاز های زندگی مادی فارغ می کند، به تو امکانی می دهد تا بتوانی عملکرد بهتری را در زندگی از خود بروز بدهی، و رفتارهای بهتری را انجام بدهی ، چون فقر و نیازمندی نمی گذارد تو از فکر مایحتاج اولیه زندگی بیرون بیایی، این چیزی است که اغلب آنرا با پوست و اسخوان لمس کرده ایم، ثروت به تو بال پرواز می دهد، به تو چتری می دهد تا از قابلیت های خود و جهان بهره ببری،
حال که این ثروت خود خداست، باورها و ایمانی است که در وجودت به خدا ساختی، اعتقاداتی بنیادین است از ذات سرشار از فراوانی خداوند در درون داری.
چند روز پیش یک کتابی را می خواندم که در مورد بیگ بنگ مطالبی را می گفت، نکته ای که برایم حیرت انگیز بود اینکه در ابتدای امر خلقت این جهان مادی، تراکم حجم و جرم ماده اولیه دنیا بسیار بسیار بالا بود، به حدی که جرم یک سر سوزن از آن ماده بیش از پانزده میلیون تن بود (برایم غیر قابل تصور است)
به قول مولانا ذات سرشار از فراوانی خدا از پُرّی چاک کرد و جوشید
کل عالم را سبو دان ای پسر
کاو بود از علم و خوبی تا بهسر
قطرهای از دجلهٔ خوبی اوست
کان نمیگنجد ز پُری زیر پوست
گنج مخفی بُد ز پُری چاک کرد
خاک را تابانتر از افلاک کرد
گنج مخفی بد ز پری جوش کرد
خاک را سلطان اطلسپوش کرد
این است ذات بینهایت و فراوان پرودگار که ذهن شیطانی آنرا فراموش می کند و به وعده های دروغین خود را فریفته و به باد داده
خدایا شکرت که توفیق نوشتنم دادی و مهم تر اینکه منطق های بی پایه و اساس ذهنم را به چالش کشیدی
الهی شکرت
الهی شکرت
الهی شکرت
سلام و درود خدا به شما علی آقا عزیز
واقعا عالی نوشتی و چقدر موشکافانه مطلب را درک کردی و به ما هم گفتی اینکه هر فکری که حس منفی به انسان بدهد یک وسوسه شیطانی است.
قبلا فکر میکردم وسوسه شیطان فقط در مورد مسایل جنسی ، دروغ ، دزدی و این جور چیزهاست حالا متوجه شدم که حس ترس ، حس نداشتن و اینکه دلار گران شد، فلان جنس گران شد ، اجاره داره میرسه میخای چکار کنی ، فرصتهای کسب ثروت دیگه تمام شده ، اینها هم همه وسوسه شیطان است
ممنونم از شما بابت این آگاهی
خدایا به تو پناه می برم از شر شیطان و نجواهایش
خدایاشکرت خونه درتهران دارم
خدایاشکرت ماشین سالم دارم
خدایاشکرت یک واحد دربالاشهردارم
خدایاشکرت چندمیلیارد تومان بعدا توحسابم واریزمیشه
خدایاشکرت مغازه دربالاشهردارم
خدایاشکرت مغازه رواجاره میدم
خدایاشکرت ماهی 30میلیون همسرم درامد ثابت داره
خدایاشکرت بیمه زنان خانه داربالاترین درصد واریزمیشه
خدایاشکرت بیمه تامین اجتماعی بالاترین درصد واریزمیشه
خدایاشکرت بیمه عمر ویانا بالاترین درصد واریزمیشه
خدایاشکرت هروز وسابل نواینترنتی میخرم
خدایاشکرت هرماه لباس وکفش ولسباب بازی برای ویانامیخرم
خدایاشکرت هرماه لباس وکفش بروزبرای خودم میخرم
خدایاشکرت سالن زیبایی میرم بخودم میرسم
خدایاشکرت برای همسرم لباس وکفش میخرم
خدایاشکرت همسرم گوشی وکامپیوتر وای فای بروزمیخره
خدایاشکرت چندمیلیارد پولی که به حسابم واریزمیشه ازشغل همسرم خرج بیزینس منوهمسرم میشه
سلام استاد عزیز و سلام مهربانو مریم جان شایسته و سلام به دوستان همراه.
روز سوم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر
رابطه متقابل بین تقوا و ثروت
یکی از کمک کننده ترین باورهایی که در مواجهه با شرایط به ظاهر بد و سخت این هست که باور داشته باشیم احساس خوب = اتفاقات خوب خواهد بود. استاد خیلی قبل تر از اینکه با آموزه های شما آشنا بشم میدونستم وقتی اتفاق بدی میفته و من بهم ریخته و عصبانی میشدم، کنترل اوضاع از دستم درمیرفت و زنجیروار اتفاقات و شرایط بد پشت سرهم میاومد. اینو هم فک کنم از پدر خدابیامرزم یاد گرفته بودم. من 13 سالم بود که پدرم وفات کردن. یادم میاد همیشه وقتی اول صبح چیزی میشد مثلا لیوانی میشکست یا یکی در خونه رو میزد بابام به کنایه میگفت موتور رحمت خدا شروع شد(تکیه کلامش بود) .بابام باور داشت اول صبح هر اتفاق بدی بیفته تا اخر اون روز جریانات مشابه پیش میاد.
با شما یاد گرفتم این قانون یه تبصره هم داره و اون اینه که با تغییر احساس میشه روال بازی رو عوض کرد و اتفاقات خوب رو به جریان انداخت. پس یادم باشه در حس بد باقی نمونم و راهی برای عوض کردن احساس بد اون لحظه پیدا کنم در غیر این صورت شرایط برام سخت میشه. یادم باشه موندن در احساس بد مثل نگه داشتن دستم روی شعله سوزان آتش هست.
چقدر این مثال شما زیبا بود که ساخت باور درست مثل ساختن خونه هست. میشه در عرض یکی دو روز با بولدوزر یه خونه گلنگی رو خراب کرد. واسه ساخت دوباره همون خونه چندین ماه زمان لازمه. نمیشه که مصالح رو رویهم ریخت. با اولین لرزه میاد پایین. هر مرحله باید صبر کرد مصالح محکم و مقاوم بشه (پایداری در نتایج ) بعد بریم سراغ مرحله بعدی.
از طرفی باورها از بین نمیرن. تنها کاری که ما انجام میدهیماین هست که با ایجاد یک باور متضاد با آن باور غلط، آن باور درست پر رنگتر دیده شود
یادمه ما بچگی خیلی مسافرت میرفتیم. جاده خرم آباد یکی از خطرناکترین و ترسناکترین جاده ها بود. از دل کوه می گذشت؛ یک جاده کم عرض و دوطرفه. راننده یکمغفلت می کرد میرفت ته دره. الان بزرگراه های خوبی ساخته شد. ایمن و عریض که مسیر رو کوتاه تر کرده.با وجود اینکه چهل سال گذشته ولی من خاطرات جاده قدیم پرپیچ و خم خرم آباد رو به وضوح یادمه. بزرگراه هست ، اون جاده قدیمی هم هست. منم که انتخاب میکنم کدوم رو انتخاب کنم شاید باور نکنید گاهی دلتنگ اون جاده قدیمی خرم آباد و خاطرات سفرهای بچگی میشم ولی میدونم رفتن خطرناکه. باورهای من درست مثل این دوتا مسیره. من باورهای خوب رو آگاهانه ساختم ولی میدونم اون باورهای قدیمی هم هستن و گاهی خودشون رو نشون میدن. باید حواسم باشه برگشتن به افکار و باورهای قدیمی همون نتایج قبلی رو به وجود میاره. یکم غفلط کنم مثل علف هرز تمام فضای ذهنی منو پر میکنه.
در مورد علت تاثیرگذاری حرفها فرمودید کلام و حتی نوشته های تاثیرگذار از یک باوری منشاء میگیره.آن باوری که پشت اونهاست داره کارو انجام میده. یاد ضربالمثل رطب خورده منع رطب کی کند. این باور در مورد تاثیرگذاری حرفها رو نیاکان ماهم بهش رسیده بودن. یادم باشه تا خودم عمل نکردم، تا خودم نتیجه نگرفتم واسه خلق خدا نرم رو منبر.
آگاهی های این فایل خیلی زیاده. تعجب میکنم اون زمان چطور از صحبتهای شما به سادگی گذشتم!!!
خوب این نشونه خوبیه. متوجه شدم چرا. خدارو هزار بار شکر.
نوشتن آگاهی های این فایل ادامه داره. فقط یک فرصت کوچیک لازم دارم.
بهترینها در سرنوشت شما جاری باشد.
بنام خدای فراوانی ها
سلام به همه دوستان عزیزم
یکی از تجربه های بچگیم رو بگم که داشتم این جلسه رو دوباره مرور میکردم بهم الهام شد
وقتی بچه بودم همه می گفتن مثلا آب کمه مخصوصا پدر و مادرم کلا نگهبان مصرف آب بودن برای من ….. میرفتم حموم پشت در وایمیستادن تایم بالا نره :) کلا استرس داشتن وقتی شیر آب باز میشد ….!
وقتی میرفتم مدرسه معلم با دلیل و جزییات می گفت آب کمه قحطی و نفت می خواد تموم شه ، بالاخره این منابع محدود هستن بزارین واسه نسل بعد بمونه …..سی و سه پل خشک شده دریاچه ارومیه نمک زار شده
و خلاصه یک تصویر بیرونی وحشت آور از ایران به خصوص و زندگی برامون به تصویر کشیده میشد ….
من تو دوران بچگی خودم می گفتم اینا همه دیوانه هستن من عاقل ….! کی گفته کمه شیر آب کی شده قطع بشه ! من الان نگران نسل بعد باشم در حالی که خودم استفاده نکنم ! این چه دنیایی هست ، فکر نکنم خدا اینطوری خلق کرده باشه ….واسه همین از قصد سر برق و آب و اینا اضافی استفاده می کردم …..
و تو دلم می گفتم خدا ما رو که گیر نیاورده اگه آب کم باشه من انقد استرس این چیزا رو داشته باشم پس چطوری تو زندگیم موفق بشم…! چطوری با عشق زندگی کنیم در حالی که خدا می خواد من بهترین و موفق ترین شم در حالی که خدا می خواد هر خانواده ای با عشق و صفا زندگی کنن ، اگه نگران اینا باشن که نمیشه ….پس اینا دارن چرت و پرت می گن
و مثلا خونمون یه جایی بود همه جا درخت و رودخونه
اونا میگفتن کمه ، من مدرسه میرفتم تو راه میدیدم جوی آب شالیزار ها پر آبه
انقد بارون میاد …
خونمون نزدیک دریا بود میگفتم این همه آب …..
و بعد میرفتم به مامانم و معلمم می گفتم به مادرم میکفتم اگه آب کمه چرا انقد بارون هست …. انقد بارون میاد من از آب فراری هستم
مادرم چون به شدت باورهاش ضعیف بود می گفت اره بارون هست ولی بارون روکه نمیشه خورد … آب باران حرام هست توش یه چیزهایی هست ( از نظر علمی نمیکفت ، از نظر مذهبی میگفت )
منم می گفتم خب یه چیزی اختراع میشه دیگه ،،،، آب ، آبه دیگه
بعد هم منو مسخره می کردن که تو اسراف میکنی هنوز هم از نظر دیگران من آدم اسراف کاری هستم ( خدا رو شکر بعدا استاد فایل اسراف کردن رو گذاشت )
بعد به معلمم میگفتم میگی آب کمه نقشه زمین انقد آب داره یا ابالفضل این همه آب اقیانوس آرام و البته با روش بچگانه و سن سال خودم
میگفت اون آب شور هست و منظور ما آب شیرین قابل شرب هست …
من میگفتم تو دلم خب اینا دیوانه هستن آب آبه دیگه حالا شور یا شیرین ، یه چیزی می تونه آب شور و به شیرین تبدیل کنه
الان میفهمم من باور ها و منطق های آلهی پشت این باور فراوانی داشتم و هر روز با نمونه الگو و تفکر به خودم ثابت می کردم وافکار محدود اطرافیانم رو نمی پذیرفتم …
یا مادرم از بچگی می گفت کارمند باشین کارمند بشین تا وضعتون خوب شه
من با خودم میگفتم مامانم چقد کوچیک فکر میکنه مثلا کارمند هم بشم درآمدم ثابته ولی شغل خودم رو داشته باشم درآمدم دست خودمه و ناخودآگاه قانون تکامل و تصاعد بعدش میومد جلوی چشمم ……
( الیته بزرگ هم شدم زود به ثروت رسیدم که به خاطر باورهای محدود دیگه از دست دادم … )
یاد حرف استاد می افتم که میگفت ممکنه اگر باورتون تو یه زمینه خوب باشه به ثروت برسین ولی تو یه مرد مشکل باشه ثروت رو از دست بدین چون نتایج ما ، برآیند تمام باورهامون هست ….
انسان همیشه باید تمرکزش روی خودش باشه
چند وقته آلرژی پیدا کردم وقتی خانواده ام در مورد این واون صحبت میکنن که کی چی داره …. حالا یا حسرت حسادت با حتی رقابت در وجودشون ایجاد میشه
و میبینم این حس اپیدیمی هست توی جامعه
و بعد با خودم مقایسه میکنم که میبینم من دیگه اینطوری نیستم تو بیتشر مواقع
مثلا به این فکر میکنم زمانی که مدرسه می رفتم برای اینکه شاگرد اول بشم هیچ وقت به افراد دیگه توجه نمی کردم
فقط به هدفم 20 شدن فکر میکردم سعی میکردم درس ها رو طوری عالی بخونم که اصلا سوالی نباشه نتونم جواب بدم
یا اینکه یه نوشته خونده بودمهمراه با عکس که بازنده ها روی دیگران تمرکز میکنن و برنده ها روی برنده شدن …. اینا منطق های خوب برای رفع این مسئله بود واسم
هر چقد. این کد قبلی هست هنوز بعضی وقتا تو شرایطش قرار می گیرم میبینم دارم سرزنش میکنمخودمو در مقابل دستاوردهای دیگران
بعد سریع عوض میکنم میام تو مسیر خودم میگم اگر من مسیرم و هر. روز با پیشرفت برم که دیگه برای خودمهم دست نیافتیم میشم پس این فکر به جای قدرت دادم بهم ( مقایسه ) داره سرعتم کم میکنه ، اکثرا فکر میکنن این فکر ومقایسه و رقابت حسرت به نفعشون هست ( اهرم رنج و لذت غلط )
من باید همیشه مولد ثروت باشم چه وضعم خوب باشه چه نباشه
چرا ؟؟. چرا اینو میگی ؟
چون مولد ثروت بودن وظیفه الهی منه و هر چقد بیشتر پول دربیارم به خدا نزدیک تر میشم
آیا اگر این باورم باشه ؟ دیگه برای پول ساختن همیشگی من نیاز به رقابت دارم یا نیاز به انگیره خارجی با دیدن دستاوردهای دیگران !؟؟
به نظرم واسه بعضی افراد خوبه ، افرادی که تنبل هستن ……
ولی واسه منی که همیشه دارم و هر روز دارم نهایت تلاش ذهنی عملی خودمرو میکنم این سبک کمک کننده نیست
واقعا استاد میگه کارهاشو خدا میکنه راست میگه
حتی همون دوره تندخوانی هم یه نقشه خدا بود
چون می دونست بعدها افراد ممکنه بگن شما با فروش دوره ثروت و قانون جذب ثروتمند شدی و باور پذیری بیاد پایین و بهانه بره دست افراد مریض …..
واسه همین اولین ثروت استاد. از مهارتی بود غیر از قانون جذب
دوره تندخوانی
که اگه کسی بهانه آورد ، مدرکش وجود داشته باشه …..
استاد چه منطق خوبی آورد برای اینکه سرمون تو کار بقیه نباشه که کی چی داره کی نداره …….
اینکه باران همیشه داره میباره
به جای اینکه به سطل بقیه نگاه کنم اون وقت و تمرکز رو بزارم واسه بهتر و بزرگتر کردن سطل خودم
چون نگاه به دارایی های دیگران و تجزیه تحلیلش کمکی به من نمیکنه …… کار اصلی رو بهبود های من داره انجام میده
پس بهتر هوشیار باشم و گول نخورم و تو مسیر محکم و با قدرت جلو برم تا نتایجم بزرگ و ایمانم تقویت و دیگه ازین شک و دودلی ها و ازین حواسپرتی ها نجات پیدا کنم وقتی ببینم مسیر من انقد نتیجه داده قطعا هر دفعه با ایمان و اشتیاق بیتشری میرم
خدا رو شکر از درک عمیق تر امروزم
از مرور آگاهی های امروزم
از کامنتی که گذاشتم از استاد و مریم جان برای انتقال این اصول
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز
بسیار از شما سپاسگزارم که یک بار دیگر به من یادآوری کردین که تنها عامل افتادن اتفاق های خوب در زندگی ما داشتن حال خوب است.
حال خوب هم ساختنی هست با ورودی هایی که به ذهنمون میدیم و باورهایی که میسازیم
اینکه تمام قدرت دست خداست و خداوند تمام زندگی مارا میسازد خود یک باور هست که باعث حال خوب و آرامش میشود.
زمانی که تقوا داشته باشی و همه چیز را از خداوند بدانی همین باعث حال خوب میشود و پایداری و ادامه پیدا کردن این حال خوب باعث اتفاقات خوب میشود.
این روزها خیلی خوب میتونم این قانون رو تو زندگیم رعایت کنم چون یک تاثیر بسیار بزرگ در زندگی من گذاشته است و درسی که ازین قانون تو زندگیم گرفتم هیچ وقت یادم نمیره.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَٰکِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ»
«أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ»
————————
” إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُم
همانا محبوبترین شما نزد خداوند با تقویترین شما هستند. ”
سلام و درود به استاد عباسمنش عزیزم به استاد شایسته عزیزم و دوستان همراه
سپاسگزار خداوندم توفیق داده برای این گام هم بتونم بنویسم ،الهی شکرت.
نمیدونم چی بنویسم اینقدر اگاهی های این فایل عظیمه برام ، وجودم میلرزه شاید از خوشحالی و رضایت باشه آخه انگار داره باورم میشه ثروتمند شدن آسان ترین کار دنیاست ثروتمند شدن آسان ترین کار دنیاست ثروتمند شدن آسان ترین کار دنیاست……
باوری که مدام خداوند داره بهش هدایتم میکنه اما ذهن سر سخت من منطق میخواد ریاضی وار و اثباتی با فرمول و انگار داره میشکنه داره نرم میشه داره میپذیره میشه خیلی راحت ثروتمند شد مثل آب خوردن.
هر چه ثروتمند تر شوی نزد خدا محبوب تر و عزیزتری چرا ؟ چون با تقواتری ، چون افراد موفق و ثروتمند کسانی هستن که تقوای بیشتری دارن.
تقوا ثروت میاره ، چرا ؟ چون وقتی تقوا داری ذهن و روحت یکی میشه و میشی توحیدی و مقاومتها کم میشه و سرعت موفیقت و کسب ثروت میره بالا براحتی به آسانی .
ثروت تقوا میاره ، چرا ؟چون دیگه طمع و حسد و شرک نداری و شیطان هم دور شده ازت.
استاد نمیدونید این جمله تون چه چیزهایی رو در وجودم شکست :
«از وقتی روی باورهام کار کردم به مسیر سخت برنخوردم»
به من گفتن هر که در این بزم مقربتر است جام بلا بیشترش میدهند
ولی استاد میگه به مسیر سخت برنخورده!!!!!
میگه از مسیر زندگی فقط لذت برده و منم دارم میبینم
به من گفتن خدا ثروت میده که بیشتر در گناه غرق بشی ، که از یادش غافل شی
ولی مگه چیزی جز توحید و بندگی و یاد دایمی خداوند و عشق رب العالمین در وجود استاد ثروتمندم می بینم ؟؟؟؟؟؟؟
نه!!! ثروت گناه نمیاره ثروت تقوا میاره ، عزتمندی و ارزشمندی نزد خداوند برات به ارمغان میاره،بهشت دنیا و آخرت رو برات میاره.
یه عالمه حرف دارم برای نوشتن دوست دارم غرق بشم تو باورهای زیبایی که در ذهنم داره روشن میشه.
ثروتمند شدن آسانترین کار دنیاست واسه همینه استاد عزیزم میگه برو دنبال عشقت پول خودش میاد وقتی باورهات درباره ثروت درست باشه میاد نگران نباش لازم نیست کوه بکنی ، طبیعی اینه که ثروتمند باشی. قدرتو از هر چیزی و هر کسی بگیر بده به خدا فقط به خدا ، گنج ها دست اونه الماس ها دست اونه، تو اونو باور کن ، تو توحیدی شو فقط روی ربّ ، تنها فرمانروای جهان حساب کن به اون تکیه کن ، همه چی بهت میده همه چی بهت میده.
« لَیُدۡخِلَنَّهُم مُّدۡخَلࣰا یَرۡضَوۡنَهُۥۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمࣱ
بی تردید [خدا] آنها را به جایگاهى که از آن خشنود گردند در آورد ،که خدا همواره داناى بردبار است.
59حج »
بار الها سپاسگزارم که بیشتر از من دوست داری که من رشد کنم که موفق بشم که ثروتمند بشم و داری عاشقانه لحظه به لحظه هدایتم میکنی.
إیّاک نعبد و إیّاک نستعین إهدنا الصّراط المستقیم
چه اسم با مسمایی خداوند به استاد شایسته الهام کرده: رابطه متقابل “تقوا ” و “ثروت پایدار”
پایدار هست چون از مسیر درست و الهی بدست اومده ، ریشه ها درست ساخته شده ، هر چالشی هم برات اندازه اش صفره ، چون درساتم یاد گرفتی.
سلام استاد
1رابطه تقوا و ثروت
ثروتمند شدن باعث میشه که من دزدی نکنم
ثروتمند شدن باعث آرامش میشه
ثروتمند شدن باعث میشه که وسایل خوب بخرم و اون پولی که بابت خریدم میدم کمک به ی نفر دیگه باشه
من اگه ی کسب و کار موفق داشته باشم میتونم چندین نفر دیگه (درستکارن)رو استخدام کنم و به اونها هم ثروت بدم
من اگه روزانه چندین و چندتا ثبت سفارش بگیرم
باعث میشه که به اونهایی ک کارخونه جعبه سازی دارن کمک کنم
به مامور پست کمک کنم
ثروتمند شدن من باعث کمک به جهان میشه و خداوند هم ثروتمند شدن منو دوست داره و هر لحظه منو یاری میکنه تا موفقتر شم
سوال 2 راهکار برای ایجاد باور فراونی
من هرروز که سر کار میرم انباریهای بسیار بسیار بزرگ هست که پر از مواد غذاییه
و روزانه ی عالمه بار میاد برا اون فروشگاه
این یعنی اینکه بی انتهاس
روز به روز ماشینای مدل بالا بیشتر و بیشتر میشه
مردم به راحتی خرید میکنن
خونه های قدیمی که تو محل زندگیمون بود خراب شدن و با بهترین نما و امکانات ساخته شدن
خونه هایی که قبلا ماشین نداشتن الان خداروشکر هر کدوم دو سه تا ماشین دارن
قدیم ی خونه بود که همه توش زندگی میکردن ولی الان هر خونواده ی جا تنها زندگی میکنه
خدایا شکرت که تو مدار گوش دادن به فایلای اگاهی بخش شما قرار گرفتم
سلام وقتتون بخیر
تقوا یعنی جان و دل سپردن به هدایت
تقوا یعنی تسلیم بودن
تقوا یعتی کنترل ذهن
تقوا یعنی ایمان به خدای کهکشان ها.
تقوا یعنی توکل کردن
تقوا یعنی پاک بودن از حسد ها.شرک ها..دلخوری ها
تقوا یعتی عشق بازی با خدا به هر روشی که دوست داری
تقوا یعنی رفتن به دل ناشناخته ها بدون نگرانی
تقوا یعنی اینان به خدایی که رب عالمیان
تقوا یعنی احساس خوب اتفاقات خوب
در مورد باور فراوانی
چیزی که جدیدا یاد گرفتم و مدام تکرار میکنم اینه که خداوند تو قرآن گفتن اگر تمام دریاها مرکب بشن تمام درختان قلم بشن نمیتونند نعمت های منو بنویسند..بسه که زیاده
خدایا سپاسگزارم برای این جلسه
استاد عزیزم سپاسگزارم برای این جلسه
مریم عزیزم سپاسگزارم برای این جلسه
در پناه امن خداوند مهربان شاد باشی و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت