مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار» - صفحه 9
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/06/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-01 21:35:072025-01-02 07:46:00مصاحبه با استاد | رابطه متقابل بین «تقوا» و «ثروت پایدار»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استادعزیزم ازشما وتمامی دوستان عزیزم که این سوالات عالی پرسیدن وشما هم خیلی عالی واضح جواب دادین سپاسگزارم
یک سوال داشتم خیلی دوست دارم جوابشو بدونم و یک نکته که میگم شما نظرتون درموردش بدین
١- دریه فایلی ازشما شنیدم که گفتین این سوال از خودتون بکنید که باهمین شرایطی که دارم چیکار کنم درامدم ٣برابر بشه معجزه میکنه!
واگه جواب ها این بود تبلیغ بیشترو نمیدونم شغلمو عوض کنم شهرمو عوض کنم قبلا میشد الان نمیشه وهرچیزی مثل اینا پاشنه اشیلته باید عوض کنی
من الان درشغل خودم این تصور دارم که دلار رفته بالا میخوام محصول بخرم تولیدمو راه بندازم خرج بادخل درنمیاد
این باورو من باید باچه شیوه هایی رفعش بکنم
جملات تاکیدی افرادی که الان تو همین بازار هم دارن پول درمیارن درصنف خودمون ویا اینکه اموزش های اینو ببینم که چگونه درکسبو کار موفق باشم چگونه قرارداد بنویسم چگونه تبلیغات درست انجام بدم که هرهزینه ای برای تبلیغات کنم حداقل دوبرابرشو بهم برگردون
یعنی اینکه خودم بصورت اگاهانه برم سراغ تکنیک ها یا روی باورهام کار کنم ایده خودش بهم داده بشه؟ ممنونم ازشما وگروهتون که این فرصت دراختیار ماقراردادین
به نام خدای مهربان
سلام به همه دوستای گلمو و استاد عزیزم میبینم که با یه فایل چالش برانگیز روبه رو هستیم من کلی حرفای خوب دارم که اومدم به اشتراک بزارم با عزیزا
راستش اول از باور فراوانی بگم فوقالعاده است این باور از وقتی که این باورو یکم شناختم ترسام تماما ریخته ترس از دست دادن توی روابط، ترس از دست دادن پول و کارو هرچی کلا این باور رو خیلی دوست دارم باور فراوانی.
دومین مورد راجب روابط از استاد خوبم ممنونم سید جان که اینقدر صادقانه و شفاف گفتین یه نکته عزت نفس رو یاد گرفتم کسی که عزت نفس داره صادقه مرسی و راجب سبک زندگی خودتون من خیلی خوشحالم که زندگی خوبی دارین و یاد گرفتم این خواسته هاتون تو روابط الانی که دارین از برخورد با تضاد زندگی قبلیتون هست و اینم یاد گرفتم از تضادهاست که خواسته ها شکل میگیرن تو تمام جنبه ها و من از باور نداشتن وابستگی بگم خیلی باهاش حال کردم من که تجربه وابسته شدن داشتم الان یادم میاد خیلی وابستگی توی همه چی ادمو اذیت میکنه یعنی وابستگی از نظر من دشمن لذت بردنه. میشه کنترل کردن، گیر دادن. من واقعا دارم روی اینکار میکنم که وابسته نباشم به هیج وجه به کسی یا چیزی به خانواده ام و دوستامو و روابطمو و هرکس و جزو سوالاتمم بود ممنونم که رهام کردین. و راجب ازدواج نکردن و ایناهم من به سبکتون احترام میزارم و دلمم میخواد به عنوان شاگرد ازتون یاد بگیرم که برای خودم مطابق خودم سبک شخصی داشته باشم و یه روز که ازدواج کردم و فرزند داشتم تمام این باورها رو تقویت کرده باشم و من مطمئم زندگی خ برای افرادی که وابستگی ندارن شیرین میشه من تجربش کردم و میکنم آرامش یه چیز دیگه است.
دوستانی که واکنش نشون دادن یا مخالف بودن این سبک زندگی شخصی استاد که از برخورد با تضادشون بهش رسیدن مسلما سبک زندگی شخصی شما با استاد فرق داره و سبک زندگی منم فرق داره. من فک میکنم بهتره که ما اصل مطلب یعنی عدم وابستگی و رها بودن یاد بگیریم، نترسیدن از دست دادن، ارزش گذاشتن اول برای خودت بعد دیگران، دوست داشتن خودت اول و از همه مهمتر لذت بردن، لذت بردن واقعی که آویزون به کسی نباشه. نچسبیدن نه تنها به همسر و دوست و نامزد بلکه به خانواده، همسایه و همکار و مال و اموال. بهتره این باورها رو یاد بگیریم میدونین اصل مطلبو و مطابق باهاش سبک زندگی شخصیمونو بسازیم .
مثلا من چیزی که واسه زندگی خودم میخوام اینه من دوست دارم ازدواج کنم و صاحب فرزند بشم ولی هیچ وابستگی نه به همسرم خواهم داشت نه به فرزندم و هیچ وقت محتاجشون نمیشم ما باهمیم که لذت ببریم. من در هرحالت لذت میبرم. چون خداوند با من هست. نه به خانواده ام وابسته ام نه به کسی نه چیزی، خداوند برای من اصله، لذت بردن اصله و این ها هم اتفاقاتی اند که باعث میشن مسیر لذت بردم کامل بشه. وقتی اینجوری نگاه میکنم خیلی احساس ارامش میکنم.
میخوام یه مثال بزنم عکسای بیل گیتس و وارن بافت که دو دوست صمیمی هستن نگاه کنید و سبک زندگیشونو بخونید دو آدم، دو دوست با کاملا سبک زندگی شخصی متفاوت یه نفر مثل بیل گیتس با سبک زندگی تکنولوژی و مدرن و یه نفر مثل وارن بافت با سبک زندگی کاملا سنتی. درحالی که هر دو موفق ترین ادمای جهان از نظر ثروت، روابط، سلامتی و لذت بردن هستن.
میشه میشه و میشه همه ما سبک شخصی زندگی خودمونو داشته باشیم و در نهایت ثروت و موفقیت زندگی کنیم حالا سبک شخصیتون مهم نیست حتما مثل استاد باشه، مثل وارن بافت باشه یا مثل کس دیگه باشه مهم اینه قانونو رعایت کنیم
####### اینو نمیدونم کجا باید میگفتم و از نظرات این قسمت فایل استفاده کردم من درود میفرستم اول به استاد، بعد به بچه های دوره ی جهان بینی توحیدی نمیدونم این نظرو میخونن یانه. من فعلا نتونستم دوره جهان بینی توحیدی رو تهیه کنم ولی مطمئنم که میاد تو راهه :d و تمام نظرات بچه های این دوره رو وا ب واو میخونم الان که اینا رو دارم مینویسم اشک تو چشمام جمع شده که چقدر ازتون یاد گرفتم از تمرینا و حرفاتون و ازشون خلاصه نوشتم توی دفتر زیبا و هر نظر کلی نکته بهم یاد و چقدر باورم خوب شده مخصوصا اون باور چاخان و شیطان و آقای فراوانی و خانم فراوانی.
خیلی سپاسگزارم با قدرتت به گذاشتن کامنت ادامه بدین.
دوستون دارم همیشه شاد باشین، همیشه خوشحال باشین
سلام به دوست خوبم خانم ثریا مرادی
خیلی نگاه حرفه ایی و زیبایی نسبت به موضوع سبک شخصی روابط استاد داشتید .
واقعا لذت بردم از عمق نگاهتون.
این خیلی خیلی خوبه که نظرات بچه هارو توی دوره جهان بینی واو به واو دنبال میکنید و واقعا قابل تحسین . آفرین
حتما با هم فرکانس شدن و طی کردن تکاملتون به لطف خداوند به دوره بسیار ارزشمند جهان بینی توحیدی 1 میرسید.
همیشه شااااد و سلااامت و خنداان و سعادتمننند و ثروتمنننند همراه با احساس خوب پایدار در آراااامش خدا باشید و به فراتر از اون چه که میخواید برسید.
سلام دوست عزیز و فهیمم من واقعا لذت بردم از خوندن دیدگاه فوق العاده تون و این نشون از درک بالای شما از قوانینه، کاملا مشخصه که خیلی خوب قانون رو درک کردین و من به حضور دوستان ارزشمندی مثل شما واقعا افتخار میکنم. من از بچه های جهانبینی توحیدی هستم و آرزومندم به لطف خدای مهربان خیلی زود به جمع ما توی این دوره ارزشمند بپیوندید. خیلی خوشحالم که عزیزی چون شما کامنتهای مارو میخونه و اینقدر عالی از قوانین استفاده میکنه. پیروز باشید دوست خوبم.
سلام وقت بخیر
استاد واقعا وقتی که فردی راهی رو رفته و ما می خواهیم همون راه مشابه رو بریم چقد همه چیز برای ما اماده میشه چقدر اسون میشه و چقدر خیال ما راحت میشه که واقعا میتونیم از زندگی شما ایده هایی خیلی عالی و تاثیر گذار هم برای زندگی فردی و هم برای زندگی مشترک بگیریم واقعا وقتی از روابطی که گفتید من خودم به شخصه خیلی خوشم اومد و واقعا خیلی برام لذت بخش بود که وقتی فردی زندگی شخصی خودش رو داره و این همه با قدرت داره کاری رو انجام میده که واقعا عاشقشه و خیلی هم ازاد .
استاد همیشه در هر جایی هستی همواره بزرگ قدرتمند و عالی باشی.
موفق باشی
سلام خدمت استاد عزیزم .ودوستان گرامی
من هم از استاد در مورد روابط خود با دوستان اشنایان خانواده و اطرافیان پرسیده بودم و ایشون با جواب دادن ب سوال در مورد روابط شخصی خود تا حدودی تونستم جواب سوالم رو بگیرم.
اینکه من اگر بخام کنترل کنم روی ورودیهای ذهن و باورهام روشون کار بشه نمیتونم تمام اطرافیانم رو راضی نگه دارم چون من باید دیگه به شیوه خودم زندگی کنم .
الان دوسه ساله من و همسرم در حد یک سلام و وسلام هستیم با خانواده هامون و اصلا رفت و امدی نداریم حتی با پدر و مادر اما در کمال احترام و ادب و اونها هم دیگه بهمون گیر نمیدن یه اتفاقها یه تضاد ها و یک وقایعی رخ داد که این جو به وجود اومد اولش خیلی سخت بودخیییلی غیر قابل تحمل همش میگفتم چرا هی داره بد تر میشه روز ب روز داره رابطمون افتضاح تر میشه مگه ما تو مدار نیستیم ؟ اما الان هر چی نگاه میکنم میبینم اون موقعیت و اتفاقهای ب ظاهر بد بزرگترین خیریتی که برای ما داشت این بود که راه ما ب راحتی از خانواده هامون جدا شد و راحت و ازادانه داریم زندگی میکنیم وروز ب روز پیشرفت بیشتر از لحاظ مالی کار فوق العاده و باتمرکز بالا روابط بین من و همسرم عاشقانه تر شده .گردش و تفریح مون خیلی خوب و در کمال اسایش و ارامش داریم زندگی میکنیم .و اونها هم همینطور خیلی خوش بحالشونه چون ما باورها و رفتار و طرز فکرمون از هم کاملا جدا بود .حتی خدایی که میشناسیم هم دیگه باهم فرق داره .و هر کس ازاده ب روش خودش از زندگیش لذت ببره .
باید نه گفت به دلسوزی به احساس گناه ها به ترس از قضاوت ها ترس از اینده و به فکرهای خراب و ترسهای بیهوده باید نه گفت .تا بتونی متمرکز بشی روی خودت و زندگیت .
من به لطف خدا هر روز اگاه تر و بیدار تر میشوم
من همواره در مسیر درست افراد درست و شرایط درست قرار دارم
من لایق بهترین زندگی هستم .
خدایا شکرو سپاس .
ممنونم خداجون بابت همه چیز .
دوست من بخندی میگذره نخندی باز هم میگذره
پس همواره بخند تا خوش بگذره .
حق یاورتان .
درود بر شما استاد عباس منش
خواهش می کنم در مورد اینکه قرآن را چطور مطالعه و بررسی کردید رو با جزئیات کامل شرح بدید و آیا در این زمینه از کارشناسان این حوزه کمک گرفتید یا نه؟ ابزارها یا آموزشهایی رو که در این زمینه استفاده کردید رو هم توضیح بدید تا ما هم با دید عمیق و استراتژی بهتری قرآن رو مطالعه کنیم
ممنون و سپاسگزارم از راهنماییهای ارزشمندتون
منم خیلی دوست دارم بدونم شما چطوری و از چه روشی قرآن رو مطالعه میکردید.
ممنون
سلام
من در هم در قسمت اول مصاحبه از استاد این سوال رو پرسیدم امیدوارم که پاسخ بدن
سلام و درود به شما دوست گرامی
من توی یکی از فایلهای استاد شنیدم که سی دی نرم افزار نور رو برای مطالعه قرآن تهیه کردن یعنی بهترین نرم افزاری که نزدیک به ترجمه صحیح قرآن بعد بررسی های فراوان درباره کلی نرم افزار و مترجم بوده رو انتخاب کردند بعدش هم استاد گفته ریشه عربی آیات رو برای پیدا کردن صحیح معنی قرآن استفاده کردند و گفته قرآنی که داریم درست ترجمه نشده و معانی که توی پرانتز توی قرآن هست برداشت مترجم قرآن هست نه معنی واقعی آیات و کلمات قرآن ، امیدوارم تونسته باشم جواب شما و بقیه دوستانی که به سوالتون پاسخ دادند رو داده باشم . با امید موفقیت روز افزون شما دوست گرامی
بنام خدا
سلام و درود خدمت دوستان واقعی ام.چندروزی میشه که نیومدم به سایت سر بزنم و نظرات دوستان رو بخونم. استاد من چندروزی هست که بدجوری گیج و سردرگم شدم.میخواستم اگه بشه اگر تجربه ای در این زمینه دارید هم در اختیارمون بزارید.منظورم از اینکه گیج و سردرگم شدم اینه که رشته از دستم خارج شده و احساس میکنم شیطان در گوشه رینگ منو گیر آورده و هرجور که دوست داره با مشت میزنه منو.تا میام یکم خودمو از زیر بار نجواها رها کنم دوباره در گوشه رینگ گیر می افتم.سه جلسه از قانون آفرینش رو تهیه کردم و فوق العاده عالی اتفاقات داشت برام اتفاق می افتاد.بخصوص بعداز جلسه دوم که هرکدوم رو دوهفته کار کردم و گوش کردم بطور مرتب.در تاریخ 20 خرداد نوشتم که دقیقا چه شغلی و چه فضایی برای کارم میخوام و حقوقم و افرادی که کارفرما و همکارم هستند و ساعت کاریم رو.4روز بعدش با یه درخواست تونستم فوق العاده بهش نزدیک بشم.وقتی شب بعداز درخواستم رفتم دفترم رو ببینم خودم متعجب شده بودم که اینقد دقیق مثل خواسته ای که نوشتم شده.قرار شد فردا صبحش بهم خبر بده.از صحبت هاش میشد فهمید که میگه از اول تیرماه بیا.خلاصه من همون شب به دونفر این موضوع رو با هیجان بالایی که داشتم گفتم.یکی تقریبا با شما اشناست(ولی به عقیده من هنوز درک درستی از قانون جذب نداره) و دیگری داداشم بود که اونم خودم میخواستم به زور با شما اشناش کنم.و اتفاقی که افتاد من اونجا نرفتم سرکار.تو 10روز بعدش هم 3بار خودم درخواست کردم و فعلا منتفی شده و کارمندی که داشتند و دیگه نیت رفتن نداره.از اونروز دیگه نتونستم مثل روزهای قبلش ذهنم و نجواها و ورودی هامو کنترل کنم.میخواستم بدونم شما چطور از این جور مسائل رد میشید؟؟؟
دوستان شما هم اگر تجربه ای دارید ممنون میشم.و همینجا و همین لحظه دوباره تعهد میدهم با تعهدی بیشتر و پایبندی بیشتر به روزهای قبل و حتی بهتر از اون برگردم.و اونم ممکن نیست مگر بودنم درکنار شما دوستان.خدایا شکرت.چقدر همین الان که این تعهد رو دادم احساسم خوب شد و احساس ارامش کردم.اینم بگم که خیلی تو اخبار و بحث و مسائل سیاسی و اقتصادی شرکت میکردم تو این چندروز و یکبار دیگه الان به خودم تعهد میدهم ورودی هام رو با دقت بیشتر کنترل کنم.
سپاسگذارم??
استاد عاااااشقتم که وقتی میام تو سایتی که ساختی به معنای ورودم به مدار عشق و ارامش است و دقیقا حس میکنم مدارم عوض شده.میام و میام و میام تا در این مدار ثروت و خوشبختی و ارامش ثبات پیدا کنم
با سلام
دوست عزیز شما باید به تمرین هاتون ادامه بدهید و روی باورهاتون کار کنید تا به ثبات فرکانسی برسید اون وقت نتایج از راه میرسن.
در مورد پیشنهاد کاری که درخواست کرده بودید هم یک نشانه فوق العاده است که شما خوب دارید روی خودتون کار میکنید پس باید قدرتمند تر ادامه دهید
موفق باشید و هر لحظه به ریسمان الهی چنگ بزنید.
سپاسگذارم از راهنمایی و انرژی مثبتتون.
?
دوست عزیزم نجواهای شیطان از باور کمبود شما استفاده کرده و داره توی رینگ به قول خودتون حسابی گوش مالیتون میده. سعی کنید روی این باور خیلی زیاد کار کنید که موقعیتهای عالی شغلی برای شما بی نهایته و اگه این موقعیت براتون فراهم نشده خداوند میخواد شمارو به مسیرهای خیلی بهتری هدایت کنه پس به خداوند یگانه قدرت حاکم بر جهان هستی توکل کنید و یقیین داشته باشید خداوند از بی نهایت راهی که خودش به اونها آگاهه شما رو در شرایط فوق العاده بهتری قرار میده. پس حتما حتما روی باور فراوانی کار کنید و بدونید که موقعیت برای شما بی نهایته و شما همواره به بهترین مسیرها هدایت میشید. اصلا نیاز نیست با شیطان و نجواهای ذهنتون در بیفتید فقط کافیه بپذیرید که این نجواها کارشون اینه که شما رو مایوس کنند اما شما با توکل به قدرت خداوند و تکرار باورهایی که احساستون رو بهتر میکنه آرام آرام نجواهای شیطان رو خاموش کنید و به احساس بهتری برسید. شیطان کارشو انجام میده اصلا نگران نباشید و شما هم با تعهد روی خودتون کار کنید زمانی که تعهد و تلاش و ایمان شما رو ببینه خودش دهنشو میبنده پس کار شما اینه که فقط روی خودتون کار کنید و برای ماندن در احساس خوب تلاش کنید. پیروز باشید دوست من.
سلام و درود خدمت شما خانم بی نجاریان.سپاسگذارم.
من همیشه دیدگاه ها و نظرات شما رو میخونم و لذت میبرم.
دقیقا از اونروز خیلی به خودم میگم که موقعیت های شغلی بی نهایتی وجود داره برام و خیلی ها دوست دارند من کارمندشون باشم.
سپاسگذارم که وقت گذاشتید?
تنها او را میپرستم و تنها از او یاری میجویم
درود بر شما جناب حقیقت جوی عزیز باعث خرسندی منه که شما از نظرات بنده لذت میبرید. امیدوارم در تک تک لحظات زندگیتون همواره پیروز و سربلند باشید دوست و برادر ارجمندم.
باسلام و احترام خدمت استاد عزیز . برای من چندتا سوال پیش اومد اگر قرار باشه هر زن و مردی تا یک زمانی که همدیگه رو دوست دارن و عاشق هم هستند با هم زندگی کنند و بعدش از هم جدا بشن بنظرتون تشکیل خانواده دادن و مادر شدن پدر شدن بازم معنایی خواهد داشت . همه زنها و دخترها عاشق مادر شدن هستند در کنار مرد زندگیشون و همه مردها و پسرها هم دوست دارن وقتی میان خونه همسر و فرزندان خودشون رو ببینند و خوش باشند آیا بزرگترین رسالت هر زن و مردی مادر شدن و پدر شدن نیست . با هم بودن زن و مرد به تنهایی آرامش بخش نیست چون بنیانش سست هست و هر آن امکان این وجود داره که طرف بگه به سلامت من دیگه مایل نیستم با تو باشم . آرامش وقتی حاصل میشه که زن و مرد بعنوان همسر کنار هم باشند . البته این نظر منه . آیا این باور درسته که زن و شوهر وقتی ازدواج کنند نمیتوانند خوشبخت بشن و آرامش داشته باشند و چرا باید این باور رو داشت که زن و شوهر زندانی هم هستند و بازخواست میشن ؟
سلام
بر استاد عزیز و دوست داشتنی
استاد من اول بگم که تا الان آشنایی با شما رو فقط فقط فقط لطف خداوند میدونم و شکر این موضوع همیشه بر لبان من جاریست.و من هم مثل همه شاگردان شما نتایج شگفت انگیز و باور نکردنی(برای دیگران نه برای خودم)داشته ام.آرامش و داشتن روابط بی نظیر با همسر فرزندان،نزدیکان و دوستان و تغییر باور ها در خصوص ثروت و راه اندازی کسب کار جدید(البته در شرف است)ما حصل آشنایی من با شما بوده است که تا پایان عمر سپاسگزار خداوند هستم.و بی نهایت از زحمات شما سپاسگذار هستم.راستش در خصوص مواردی که در مورد روابطتون گفتید خیلی مشکل دارم.من فکر میکنم بدون وابستگی می تونیم ازدواج کنیم و عاشقانه و متعهدانه زندگی کنیم.من به قرآن نیز مراجعه کردم بیش از 20 مرتبه در مورد ازدواج صحبت شده و هیچ جا از رابطه ای که شما گفتید حداقل من ندیدم.در خصوص امامان ما هم که شما همیشه از اونها به خوبی یاد کردید توصیه زیادی به ازدواج شده است مهمترینش حدیثی از پیغمبر است که می فرماید:پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) :
ازدواج سنت من است پس هر که از سنت من روی بر گرداند از من نیست .
(بحار الانوار . ج103 ص220)
پیامبر اکرم( ص) فردی بوده که خداوند بار ها در قرآن با ایشون صحبت کرده و آیه های خود از طریق ایشان نازل کرده است.سوال دیگه من اینه که دوستانی که این نوع رابطه را تایید میکنن واقعا اگر برای خواهر ها و برادرهای ما این روابط بوجود بیاد آیا منشا سو استفاده(البته من منظورم استاد عزیز نیست) نمیشود.آیا ما راضی هستیم نزدیکان ما چنین رابطه ای را داشته باشند.بهر حال من قصد جسارت نداشتم ارادتمند و دوستدار همه دوستان هستم.و آرزوی آرامش، سلامتی و ثروت برای استاد عزیز و همه دوستان که این متن رو خوندن را خداوند مسئلت دارم.
با سلام خدمت استاد وهمه عزیزان
خواستم قبل از اینکه سوالم مطرح کنم خواستم تشکر کنم از مطالب ارزنده تون در مورد باورای توحیدی وفراوانی
اما جناب عباس منش ی سوال بعد از گوش دادن ب اخرین فایلی که اخیر گفتین برای من ایجاد شد ک با مطالبی که تو فایل های روابط گفتین متناقص و من دچار تضاد شدم
شما بارها گفتین اگر فاصله ذهن و روح به هم نزدیک کنید و اگر باورهای محدود کننده رو توذهن تون از بین ببرین ومتصل بشین ب منبع اصلی باهر سلیقه ای که باشین همون شخصی وارد زندگی تون میشه که دوست دارین
و فقط باید روی خودتون کار کنید و به منبع وصل بشین و باورهای محدود کننده ذهنتون تغییر بدین
الان این سوال برای من ایجاد شده چرا خودتون فکر میکنید باا زدواج محدود میشین و اگر رابطه رو رسمی کنید دوباره مسایل گذشته تکرار خواهد شد مگه نظر شما این نیست که باید باورهای محدود کننده رو از بین برد وارتباط با منبع اصلی باید باشه و از دید روح به مسایل نگاه کنیم پس میشه با ازدواج هم محدود نبود ووابستگی ایجاد نشه
چون خود وابستگی از ریشه غلط واما میشه با شخصی ازدواج کرد که اونم روی خودش کار کرده باشه وشخص وابسته ای نباشه ودقیقا در رابطه ازدواج مثل دوتا دوست خوب زندگی کنند و در قسمتی از فایل روابط گفتین که اگر برگردین ب گذشته دوباره از همون راه سابق این مسیر ادامه میدین پس این یعنی که شما هنوز اون راه قبلی و زندگی گذشته رودوست دارین واگر ب این تضاد ها برخورد نمیکردین ادامه میدادین ومطمننا اون مسایل گذشته باعث شد این دیدگاه فعلی براتون ایجاد بشه و این تصمیم بگیرین اما برداشتم این که شما نمیخواین نسبت ب شخصی متعهد باشین البته منشخصا با این موضوع نمیتونم دیدگاه شما رو داشته باشم شاید دوست نداشته باشین حتی صحبتم بزارین روی سایت اما لطفا پاسخ سوال ذهنی منو بدین که چطور با دیدگاه توحیدی که دارین با این شکل روابط ادامه میدین و اینکه اون تفکر شما در صحبت های فعلی تون با صحبت های تو روابط که منو دچار تناقض کرده برام سوال شد و اینجوری فکر نمیکنید ی همچین باوری برای پسر خودتون و یا دیگران ایجاد کنید و این فرهنگ گسترش بدین
وی موضوع دیگه که تو فایل روابط گفته بودین این که تو فایل شماره دو بود که گفتین اگر کسی میخواین بشناسین از روی رفتار و باورهای پدرو مادرش بشناسین خب شخصی که اگر پدر ومادر نداشته باشه و به دلیل مختلف پدر ومادرش از دست داده باشه چطوری میشه باورهایی که باشون بزرگ شده روشناخت لطفا ب سوالاتم در فایل بعدی پاسخ بدین بی صبرانه منتظر پاسخ شما هستم
با سپاس از شما
سلام دوست عزیز
خب من الان طرز فکرم و باورهام با پدر و مادرم خیلی فرق داره. یعنی کسی که میخواد منو بشناسه باید از روی رفتار و باورهای پدر و مادرم منو بشناسه؟ با اینکه این همه با همدیگه متفاوتیم؟
حقیقت من اون فایل رو گوش ندادم ولی وقتی اینجا جملتونو خوندم خیلی تعجب کردم اصلا شوکه شدم. چون این موضوع از نظر بنده رد هستش.
ممکنه من بخوام کسی رو بشناسم باید رو پدر و مادرش زوم کنم یا شخصیته خود طرف؟ اولین چیزی که برام مهمه خود طرفه که چه باورها و طرز فکری داره چون این دور از انصافه که اونو با پدر و مادرش قضاوت کنم. ممکنه بنا بر شرایطی و تجربیات و … واقعا با پدر و مادرش متفاوت باشه.
البته فایل های رایگان رو که شنیدم متوجه شدم باورها و افکار استاد با پدر و مادرشون متفاوته . نمیدونم من این فایلی که شما گفتید رو نشنیدم.
سلام تینا جان تازه متوجه سوال شما شدم این موضوع به بحث روابط بر میگرده
شاید ما در ظاهرا فکار ما با افکار پدر ومادر متفاوت باشه اما اینجا بحث باورها مطرح که از کودکی در ما شکل گرفته و مال امروز و دیروز نیست و در ظاهر میگیم با اونا فرق داریم اما تو عمل مثل همونا رفتار میکنیم
مگر اینکه واقعا روی خودمون کار کرده باشیم و تمرین کرده باشیم
سلام. مگه میشه انسان ازدواج نکنه خانواده نداشته باشه بعدش هم فقط یه دوست دختر داشته باشه اونم اگه یه ماه هم ولش کردی رفتی هیچی نگه! هیچی دیگه خدا شانس بده
فعلا که شده ????