مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 14 (به ترتیب امتیاز)

503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد جواد اسدی گفته:
    مدت عضویت: 873 روز

    به نام الله یکتا

    با دیدن این فایل و فکر کردن در مورد حرفهای استاد فهمیدم که چقدر نعمت و فراوانی در زندگیم موج میزنه و من به جای دیدن این همه نعمت پاک و زیبا و مهم نگاهم به ناکجا آباده….

    چه نعمتی بالاتر و بهتر از سلامتی خودم و خانواده‌ام چه نعمتی بالاتر از اینکه به جای اینکه توی راهروهای بیمارستان باشم در کنار زن و بچه ام توی خونه نشستم و دارم با بودنشون لذت میبرم و عشق میکنم در کمال سلامتی

    چه نعمتی بالاتر از نداشتن بدهی،به جای توی صف بانک بودن و گردن کج کردن برای رئیس بانک و التماس کردن برای وام و اینکه کسی ضامن من بشه،سربلند و بدون هیچ وام و بدهی دارم پادشاهی و بندگی میکنم

    چه نعمتی بالاتر از ارتباطات عالی با خودم با خدام با خانواده ام و با مردم و…و در صلح بودن

    چه نعمتی بالاتر از حرکت در مسیر توحید

    چه نعمتی بالاتر از اینکه درک کنی که آقا خودت خالق زندگیت هستی و آرام باشی و باج ندی

    چه نعمتی بالاتر از اینکه با وجود اینکه میترسی اما توکل کنی و بری در دل ترسهات و ببینی که همش توهم بودن و به اون احساس قدرت درونیت پی ببری،قدرتی که از توحید میاد

    چه نعمتی بالاتر اینکه سربلند و با عزت زندگی کنی فارغ از نظر دیگران

    چه نعمتی بالاتر اینکه بشنوی در این فایل که استاد فرمودن اگر عباسمنش نبود شما از راه دیگه ای هدایت میشدین و این باعث میشه که بهتر خداوندم رو بشناسم

    چه نعمتی بالاتر از کار کردن روی علاقه ات و لذت بردن و پول ساختن و آزادی در کارم که دست خودمه کی بیام کی برم و کاملا آزادم بدون آقا بالا سر…

    چه نعمتی بالاتر از اینکه خواب خیلی عالی و راحتی دارم،شب دارم شکرگذاری امروزم رو میکنم و میبینم صبح شده،یعنی در حین شکرگذاری خواب میرم و با شکرگذاری و خوابهای خوب بیدار میشم

    چه نعمتی بالاتر از رزقی که از طرف خداست و بی منت میده

    چه نعمتی بالاتر از اینکه هر روز در این سایت الهی باشم

    چه نعمتی بالاتر از درک قوانین الهی و عمل به قانون

    چه نعمتی بالاتر از درک قانون تکامل

    چه نعمتی بالاتر از آرامش و قلبی آرام و شنیدن الهاماتی که راهگشای منه

    میشه روزها و روزها نوشت

    از چشمانی که دارم

    از گوش و حلق و بینی و قدرت شنوایی و بویایی و حس لامسه و از قدرت حرف زدن

    از قلبی که خودش داره می‌تپد،من براش چیکار کردم که داره می‌تپد؟هیچی…خودش به صورت اتوماتیک پر قدرت داره می‌تپد به اذن الله

    از کلیه ها و کبد و ریه و مغز و استخوان‌ها تا ستون فقرات و دست و پا و قدرت حرکت کردن و قدرت بلعیدن غذا و سیستم گوارش سالم

    از موها و چهره تا ابرو و مژه و پلک و پوست و ناخن و رگ هام و مویرگها

    از قدرت فکر کردن تا تجسم کردن

    از مچ پا و مچ دست تا زانو و آرنج

    از چی بگم خدایا،چقدر من ناسپاسم به درگاه تو

    چقدر راحت یادم میره این همه نعمت رو،منو ببخش و منو به راه راست هدایت کن

    اگر زبون نداشتم باید چیکار میکردم؟

    اگر من هدایت شده نبودم چطور میتونستم اون آتش جهنم رو تحمل کنم منی که یه ذره دستم زخم میشه تحمل این درد رو ندارم چطور میتونم اون عذاب‌های خوار کننده رو تحمل کنم؟؟!!!

    خدایا منو ببخش،من ضعیفم و ناتوان،خیلی راحت با یه بشکن ناسپاس میشم و به راحتی دچار کج فهمی و غرور و تکبر میشم،هر چقدر بیشتر پیش میره بیشتر درک میکنم که یک خطر بزرگی همیشه همراهمه و اون خطر غرور در برابر خداوندمه…

    الان بهتر درک میکنم اون صحبت استاد رو در مورد خاضع بودن در برابر الله

    هر جا روی کسی و شرایطی و حتی روی خودم حساب باز کردم ورق برگشت و نعمتها کم نشد بلکه قطع شد

    امروز اول صبح خداوند با به یاد آوردن این آیه قلبم رو روشن کرد که:

    سوره روم

    وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ ﴿٣۶﴾

    و هرگاه به مردم رحمتی [چون نعمت، ثروت، اولاد و امنیت] بچشانیم به آن شادمان می شوند، و چون به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیب و گزندی به آنان رسد، ناگهان ناامید می شوند.

    خدا به من گفت اگر این روزها کارهات به راحتی داره انجام میشه بخاطر تسلیم بودن و رها کردنشه و به خاطر این هستش که تکیه ات به منه مبادا یادت بره که باعث میشه همه اون نعمت ها بپره و چرا اول صبح به محض بیدار شدن این آیه رو به من یادآوری کرد چون من همیشه به این برهه از زندگیم که می‌رسیدم نتاجم قطع میشدن و همیشه برام سوال بود که چرا تا الان شرایط اینقدر رویایی داشت پیش می‌رفت اما یک دفعه قطع شد

    به خاطر اینکه من به خاطر باورهای اشتباهم و درک نکردن قانون تکامل و حرص و طمع و عجله همیشه دچار بحران در مسائل مالی میشدم و همیشه بدهکار بودم و این مساله مالی روی تمام زندگیم تاثیر منفی میذاشت و هر چی تلاش میکردم نه تنها اوضاع بهتر نمیشد بلکه بدتر هم میشد تا جایی که هیچ امیدی به کارم و جنسام و مشتری و خودم نداشتم اما چون دیگه ولش میکردم و میگفتم هر طوری که میخواد بشه و من نمیتونم و واقعا احساس عجز میکردم اوضاع به صورت معجزه آسایی درست میشد و بهترین نوع از مشتریان میومدن و جنس های من رو با عشق میخریدن بدون چونه و تخفیف،اما من مشرک وقتی دیگه کم کم داشت اوضاع بهتر میشد قدرت رو میدادم به جنسهایی که دارم به سلیقه ام به جایی که هستم و به مشتری و به مردم و به خودم،نتیجه چی میشد ادامه همون آیه که:

    و چون به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیب و گزندی به آنان رسد، ناگهان ناامید می شوند.

    گناه چی بود شرک من و چه گناهی بالاتر از شرک

    ببین چه نیروی هدایتگری هست و چه قدرتی داره که دقیقا همون جایی که من همیشه گمراه میشدم و پاشنه آشیلمه و الان فهمیدم و درکش کردم رو اول صبح این آیه رو با این نوع نگاه درست بهش یادآوری میکنه تا من به راه راست و درست هدایت بشم و به من بگه اگر میخوای نعمتها ادامه دار باشه خاشع باش و فکر نکن خودت کسی هستی و کردیت کارها رو به هیچ عامل بیرونی نده

    پناه میبرم به خداوندم و ازش میخوام منو از افتادگان و تسلیم شدگان و شکرگذاران درگاهش قرار بده

    الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 917 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم به نام خدایی که قدرت تام دارد و تمام امور جهان در اختیار اوست

    الهی شکرت سپاسگزارتم

    سلام به استاد عزیزم و مریم مهربانم

    استاد عزیزم من نزدیک به 3 ساله که با آموزهای شما تا الان رشد کردم و نزدیک به یه ساله که بیشتر دارم روی باورها و افکار و خودم کار میکنم خب خدا رو شکر نتایج بزرگ و کوچیک هم وارد زندگیم شده و لمسشون کردم در بعضی جاها بیشتر و بعضی جنبه ها کمتر رشد کردم

    دیروز فایل کشف قوانین زندگی رو گوش میکردم

    فکر کنم جلسه 10 بودم اگه اشتباه نکنم مریم جان داشتن صحبت میکردن و تمرین میگفتن ؛ از خودتون سوال کنیدکه

    من چطور نسخه جدیدتری از خودم رو بسازم ؟

    منم از دیروز یه ریز با خدای خودم صحبت میکردم و ازش می‌پرسیدم

    جالب اینجاست بعد از چند ساعت جوابمو گرفتم خب بریم سر یه باور اشتباهه من یا پاشنه آشیل

    من که خداوند هدایتم کرد تا بفهمم اونم از طریق همسرم

    اشتباهه من این بود و خودمم نمیفهمیدم و فکر میکردم به کسی کاری ندارم و دارم فقط روی خودم کار میکنم در صورتی که به همه کار داشتم

    امشب همسرم زمانی که بچه ها نبودن بامن صحبت کرد و گفت حواست نیست تو داری به همه امر و نهی میکنی و به کار همه کار داری این کار اشتباهیه یکم فکر کن

    منو میگی مثل یه جرقه تو سرم صدا کرد

    اول یکم ناراحت شدم و بعد ذهن شروع کرد به نجواهای پوچ ولی سریع گرفتم و قبول‌ کردم که اشتباه کردم و دارم مسیر رو اشتباه میرم و اومدم تو سایت

    و کامنتها رو خوندم و یادم اومد که من دیشب از خدا هدایت خواستم و اینم راه حل چی از این بهتر

    الان هم دارم مینویسم میخوام ردپا از خودم بذارم اینجا که از این ساعت به هیچ کسی کاری نگیرم چی میخورن کجا میرن کی میان و ذهنمو کنترل کنم و تازه فهمیدم که وقتی به بچه ها یا همسرم چیزی میگفتم به گفته خودشون امر و نهی میکردم خودم حسم بد میشد چون بعضی اوقات گوش نمیکردن شاید هم حق داشتن و کنترل ذهن نداشتم

    ان شالله که بتونم از پس این اشتباهم بر بیام و موفق بشم و خداوند قدم به قدم هدایتم کند شاید همین اشتباهم مانع ورود نعمت و برکت و ثروت به زندگیم و کسب و کارم باشد

    من موفق میشم چون استادی آگاه دارم و خدا رو شکر این سایت هست و سریع راه درست رو پیدا می‌کنیم

    خدایا کمکم کن بتونم ذهنمو بهتر و بهتر کنترل کنم

    ممنونم استاد عزیزم و مریم جانم دوستتون دارم

    خدایا شکرت که اشتباهم فهمیدم

    من اگه کبری چند ساله پیش بودم الان دادو بیداد و گریه میکردم و ناراحت و با توپ پر میگفتم چرا به من اینجوری گفتین اما الان پذیرفتم

    و این قبول‌ کردن یعنی بالا رفتن مدارم

    خیلی خوشحالم اومدم نوشتم و مقاومت نداشتم تابا شما عزیزانم به اشتراک بذارم

    در پناه خداوند مهربانم باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مینو گفته:
    مدت عضویت: 1514 روز

    به نام پروردگار رب العالمینم

    سلام دارم خدمت استاد گرانقدرم و سرکار خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی ام

    گام 10

    در مورد اینکه باورهای ماست که اتفاقات رو رقم میزنه می خواستم مثالهایی برای تایید این آگاهی بیارم

    من همیشه باور داشتم که فامیل های خودمون بهترین آدما برای ازدواجن و نتیجه این شد که با فامیل ازدواج کردم

    با وجود اینکه خانواده پدری و اغلب فامیلامون در بهترین و قدیمی ترین نقطه شهرمون ساکن هستن باورم این بود که اطراف شهر بهتره چون ترافیک کمتری داره و دلبازتره و نتیجه این شد که من در اطراف شهر مون خونه دار شدم که البته الان بعد 28 سال دیگه اطراف به حساب نمیاد

    باور داشتم معلمی برای خانما بهترین شغله و معلم شدم

    باور داشتم که مرد آیندم خیلی منو دوست داره و الان خدا رو شکر همینجوره

    باور داشتم بچه هایی که خداوند بهم داده عالین و بابتشون خدا رو شکر میکردم و الان خدا رو بی نهایت شکر واقعا عالین و همیشه مورد تحسین قرار میگیرن

    این جمله ی استاد که میگن فاصله بین ایجاد خواسته و بدست آوردن خواسته فقط با احساس خوب پر میشه و با احساس خوبه که به خواسته هاتون میرسین واقعا من اینو در رفتار بچه هام دیدم مخصوصا دخترم ، اینقدر این دختر پر از هیجان و لذت و شادیه که نمیتونه یه لحظه احساسش رو بد ببینه و فورا دست بکار میشه که یه کاری بکنه تا حالش خوب بشه

    الان دانشجو هستش وقتی پیشمونه صبح که از خواب بیدار میشه میگه مامان احساس میکنم امروز روز خیلی خوبیه وای چقدر دیشب خوب خوابیدم خدایا شکرت

    از صبحانه خوردن شام خوردن گپ زدن با دوستاش فیلم دیدنش درس خوندنش لذت میبره پروانه ای پرنده ای بچه ی کوچکی رفتار خوبی محبتی تحسینی هر چی میبینه لذت میبره و لذت خودش رو بیان میکنه و این بشر عجیب به خواسته هاش میرسه بدون دردسر

    چند وقت پیش روز دانشجو برا خودش یه پاور بانک با پول ذخیرش خریده بود همان روز از طرف من و خاله هاش پول نقد دقیقا به اندازه ی پول پاور بانک دریافت کرد

    یه شب تلفنی تماس گرفتیم گفت مامان رفتم منقل و ذغال و سیخ کباب و جوجه خریدم دارم تو محوطه کباب درست میکنم خخخخخ گفتم تنهایی گفت نه دوستم راحیل هست به بقیه دوستام گفتم نیومدن گفتن دلت خوشه با این امتحان سختی که داریم آخه مامان فردا امتحان سختی داریم همه بکوب دارن می خونن گفتم تو درستو خوندی کامل گفت نه دیدم داره حالم بد میشه از حجم درس گفتم ول کن بابا بریم یه حالی به خودمون بدیم روز بعدش پیام داد مامان امتحانمون لغو شده خخخخ اصلا یه خر شانسیه نگو و نپرس البته اینم بگم که واقعا دختر باهوش و زرنگیه و قدرت یادگیریش عالیه خدا رو شکر

    پارسال با دوستاش رفتن شیراز تفریح دو سه روزه یکی از بچه های خوابگاه که اصلا باهاشون دوست صمیمی نبود کلید یه واحد که تو شیراز دارن رو بهش داده بود که تو اون مدت برن اونجا و هزینه ی سفر براش کم شد و تعریف میکرد از لذتهایی که تو اون سفر تجربه کردن و تازه وقتی برگشتن من مبلغی پول براش واریز کردم گفت مامان هرچی پول خرج کردم با این مبلغی که برام واریز کردی کل پولم برگشت به حسابم

    موقع تولدش دقیقا همون چیزایی که دوست داره داشته باشه رو دریافت میکنه

    وووووووو

    آخرین خواسته اش رو چند وقت پیش باهام درمیان گذاشت یه لپ تاپ و یه گوشی سامسونگ منم بهش گفتم مبلغ در حدود یک میلیون تومن ذخیره کن بقیش رو از خدا بخواه که برات برسونه و فکر کنم همین کار رو انجام داده و شاید باورتون نشه یه پول درشتی قراره بدستم بیاد به دفعه یه الهامی بهم شد که از اون پول برا دختر گلم لپ تاپ و گوشی رو بخرم و حس خیلی خوبی بهم دست داد با همسرم در میان گذاشتم اولش گفت واقعا می خوای براش بخری گفتم آره خیلی هم ذوق دارم براش بعد چند روز همسرم گفت به نظرم پول رو برا خودت نگه دار بزار بیشتر بشه تا باهاش یه آپارتمان بخری چون خواسته خودم خرید آپارتمانه ولی خیلی ذوق دارم که دخترم رو خوشحال کنم و از خدا خواستم اگر اونم با این تصمیمم هماهنگه یه نشونه بهم بده امروز فایل گام 10 در مورد ثروت بود گوشش دادم دو بار بعدش رفتم از فایلهای دوره ها که توی گوشی ام دارم گوش بدم به صورت رندوم باز فایلی از ثروت یک برام پلی شد و استاد اونجا گفتن من وقتی چیزی برا خانوادم می خرم لذت میبرم عشق میکنم و خیییلی خوشحال شدم و مصمم که منم برا دخترم این دست و دلبازی رو بکنم و مطمئن هستم که خداوند دهها برابرش رو بهم میده

    خیلی از این مثالها دارم که وقتی خواسته ای داشتم اصلا نگرانش نبودم و عجله نکردم حرص و طمع نداشتم و حالم خوب بوده یعنی داشتم زندگیمو میکردم و اون خواسته خیلی خوب بدستم رسیده

    خدا رو بی نهایت شکر

    خدایا ازت سپاسگزارم

    استاد عزیزم خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی ام ازتون سپاسگزارم و به خدا می سپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1739 روز

    بنام خدای رحمان و رحیم

    سلام ب همگی عزیزانم

    گام10

    کلید لذت بردن از مسیر”تحقق خواسته ها”

    خدایا صدهزار مرتبه شکر بخاطر همدار شدنم با این آگاهی های ناب الهی

    دقیقا پاسخ سوال من بود این فایل

    نکاتی ک یاد گرفتم

    وقتی ب کاری علاقه داری نمیتونی انجامش ندی ی کشش درونی داری سمتش ک بری انجامش بدی

    مث استاد ،من چ نیازی دارم الان نصفه شب بیام دوربین ،فایل ضبط کنم نمیتونم نکنم نمیتونم

    عاشق اینم ک اون عشق واون حسی ک خودم تجربه کردم آدم های بیشتری تجربه کنن

    اگه آدم ها توی مسیر زندگی شون حرکت کنند و اولین چیزی ک دوسدارن و برن و ادامه بدن

    رو باورهاشون کار کنن

    لذت ببرن

    ولذت ببرن از زندگی شون با تغییر باورهاشون

    هدایت میشن ب اونجایی ک باید باشن

    و اونایی ک سرجاشون واقعا از زندگی شون لذت میبرن

    اینکه از زندگی شون لذت میبرن 100٪

    اینکه از لحاظ مالی پیشرفت میکنند یا نه!

    فقط ربط داره ب بحث باورهای ثروت

    استاد من نمونه همین مثال نقاشی شما هستم

    کنی ک هر روز یک قدم برمی‌داشتم برای رشد وپیشرفت کارم

    و کلی ذوق میکردم.

    چ چالش‌ها ک حل نکردم تو مسیر

    تو نمونه کارهام

    چقد حس خالق بودن داشتم

    انگار رو ابرا بودم

    اما از لحاظ مالی پیشرفت ک نمیکردم

    درجا هم میزدم

    بعد ی مدت خسته شدم

    آقا من برم سراغ ی چیز دیگه

    ی کار دیگه

    بلکم بتونم هزینه ی وسایل و ابزاری ک لازم دارم و بخرم

    و چنان درگیر کارهای دیگه شدم ک اصن وقت نمیکردم ک بیام رو آموزش‌ها و بهبود خودم کار کنم

    چند کارو عوض کردم و برچسب زدم ب خودم ک تو نمیتونی کاری و تا آخر ببری..

    در صورتی ک درون من اون کارها رو اصن دوست نداشت

    دلیل اینکه توی اون حوزه از لحاظ مالی پیشرفت نمی کنه اینه ک باورهاش درمورد ثروت ایراد داره

    همون باورهای ک توی ثروت 1 و2 و3 گفتم

    یعنی باورهاش ایراد داره ک نتیجه نمیگیره

    والا جاش همون جای درسته

    استاد: منم عاشق این کار بودم یک عالمه وقت هم هیچ نتیجه ی مالی نمیگرفتم

    ولی واقعا لذت می‌بردم از کارم

    و گفتم بخاطر نتیجه ی مالی نمیگرفتم میخواستم برم سراغ تولید خیارشور

    ترشی و ..

    تازه اون موقع میگفتم برم اون کاره رو انجام بدم ک درآمد داشته باشم ک بتونم بیام بدهکاری مو بدم

    و بعد بیام هزینه ی سمینار و اینا رو بدم

    اما موضوع اینجاست ک اون عشقه میتونه درآمد داشته باشه خیییلی هم خوب میتونه درآمد داشته باشه ،خیییلی زیاد

    اما کی ،!!!وقتی ک باورها درمورد ثروت درست بشه

    حالا اگه شما توی اون چیزی ک گفتی تعلل میکنی و ادامه اش نمیدی ،عشقت نیست ک تعلل میکن

    اگه عشقت بود 100٪ بدون تعلل انجام می‌دادی

    فارغ از هر نتیجه ای ک برای شما داشت

    من از اینکه نتیجه میگیرم توی این حوزه مطمئن بودم نتیحه میگیرم.

    وقتی ک شما ب این کلیت میرسی ک ،آقا باورهاست ک داره اتفاقات و رقم میزنه ن هیچ عامل دیگه ای

    این جمله رو کسی قبول نمیکنه ب راحتی

    یعنی حتی اونایی ک با برنامه ی من آشنا آن

    نمیتونن خیلی هاشون این جمله رو 100٪ بپذیرن ک آقا

    بدون استثنا تماااام تجربیات و اتفاقات و شرایطی ک توی زندگی شما داره رقم میخوره بدون استثنا ،توسط افکار شما یا باورهای شما ب شکل کلی تری داره رخ میده

    تغییر فرکانس و باورها ی زمانی میخواد ک خود و نشون بده هرچند از همون لحظه ای ک شروع میکنی نشونه اش میاد

    اما برای اینکه نشونه ها ثابت بشن توهم باید فرکانست ثبات پیدا کنه

    خود فرکانس ب معنی continue ب معنی ادامه دار بودنه

    همون افعال مضارع قرآنه الذین یومنون بالغیب،

    این ادامه دار بودنه است ک نتایج اول نشونه هاش میاد بعد خودش میادبعد نتیجه وثباتش بیشتز میشه از لحاظ کمیت و کیفیت هی بزرگتر و هی بزرگتر میشه

    من آگاهی هایی ک الان دارم اگه برگردم ب 15 سال پیش

    خییلی سخت نمیگیرم کلا زندگی رو.

    یعنی میدونم ک با طی کردن تکامل

    توجه ب نکات مثبت.

    با لذت بردن از مسیر زندگیم

    خیییلی راحت و ساده ب خواسته هام میرسم

    یعنی خییلی نمیچسبم ب خواسته ام

    چون تو یه برهه ای خییلی می‌چسبیدم ب خواستم

    میخواستم حتما برسم

    فکر میکردم اگر ب خواسته ام برسم دیگه زندگیم متفاوت میشه

    اصلا معناش عوض میشه

    ولی الان ک ب خیییلی از اون خواسته ها رسیدم ،نه!!!!!

    فکر نمیکنم ک زندگی متفاوت میشه

    درسته ک خییلی لذت بخش میشه اما

    اینکه اون فکری گ آدم داره وقتی ک هنوز ب خواسته اش نرسیده

    فکر میکنه الان اگر من فلان ماشین و بخرم

    فلان خونه رو بخرم.

    فلان کشور و برم

    با فلانی ازدواج کنم

    و …

    چ اتفاقی میفته !

    اونجوری ک آدم فکر میکنه نیست

    ..

    بیشتر لذت می‌بردم از مسیر

    ..کمتر عجله میکردم

    خدایا صدهزار مرتبه شکر بخاطر این آگاهی ها

    خداوند هرلحظه داره مارو هدایت میکنه ب مسیر درست ب سمت خواسته مون

    دیروز داشتم فکر میکردم ب مفهوم سپاسگزاری ی نکته ای از فایل های اخیر استاد متوجه شدم ک میخواستم تو ذهنم مرور کنم

    ولی یادم نمیومد

    خییلی دوسداشتم یادم بیاد و بدونم چی بود

    ک امروز خیلی آسان و راحت هدایت شدم بهش

    سپاسگزاری دروازه ی ورود نعمت های بیشتز ب زندگیه چرااا؟

    چون ما وقتی ک سپاسگزاری میکنیم ب یاد میاریم نعمتهایی ک داریم و

    و ب ذهنمون یادآوری میکنیم ک امکان پذیره داشتن نعمت های بیشتر و خواسته های بیشتر اگه الان این همه نعمت و دارم

    بازم میشه ک دریافت کنم

    چون خداوند پاسخ میده و دهنده اس

    و همین یاد آوری مارو ب احساس خوب میرسونه و و همدار میکنه باخواسته مون

    و ب راحتی محقق میشه و میاد تو زندگی مون

    خداوند همواره درحال اجابت کردن درخواستهای ماست

    مثال درخواست حضرت زکریا برای داشتن فرزند تو سن پیری

    از خداوند درخواست میکنه و باورهای محدود کننده اشو و هم میگه

    من پیر و فرسوده شدم همسرم هم ناراست

    . ولی بااین وجود خداوند رحمان اجابت میکنه خواسته شو

    ولی باز حضرت زکریا میگه چطور همچین چیزی ممکنه ک من تو این سن با این شرایط بچه دار بشم

    خداوند میگه تو باید بدونی داری از چ قدرتی درخواست میکنی

    و جایگاه خداوند و بدونی ک چقد بالاست

    من فرمانروای جهانیان هستم

    همه چی تحت سیطره ی منه

    هیچ چیز بدون اجازه ی من اتفاق نمی افته حتی یک قطره بارون .حتی یک برگ درخت..حتی یک دانه ی شن تو ساحل

    همه چی تحت سیطره ی منه

    و من بر هرکاری قادرم

    و میفرماید همون طوری ک تو رو از هیچ خلق کردم بهت یک فرزند هم میدم.

    این کار برای کن آسان است

    دیروز داشتم فکر میکردم ک چطور ذلیخا تو سن پیری جوان شد و واقعا قابل درم نیست برای ذهن محدود من خیلی چیزا

    امروز ک رفتم تو باغچه دیدم تقریبا تمام برگ های درختچه های توت و پسته مون ریخته رو زمین

    و انکار ک خشک شدن و مردن

    و چن وقت دیگه دوباره زنده میشن و شروع میکنن ب جوونه زدن

    همین مثال زنده شدن زمین مرده و درختهای مرده مثالی هست ک تو قرآن کفته مث

    زنده شدن مردگان تو آخرته

    خدایی ک این قدرت و داره سرانگشت های مارو برگردونه

    ب راحتی ذلیخا رو جوان کرد و ب آرزوش رسوند

    ب راحتی یک طفل و ب سخن گفتن واداشت

    حضرت عیسی تو گهواره

    اصن تولد حضرت عیسی. بدون حضور یک بشر

    چون خداوند نیاز نداره ب کسی..

    الله الصمد

    شکافتن دریا براش کاری نداره

    سرد کردن آتش بر ابراهیم

    و…

    تو هر شرایطی ک هستی ب محض اینکه بخوایی هدایتت میکنه

    همه چیز ممکنه و قابل تغییر.

    با وجود این خداوند ک قادر مطلقه

    عالم مطلقه

    و خالقه مطلقه

    ‌ قدرت خلق زندگی منو داده دست خودم

    و میگه

    ادعونی استجب لکم

    الهی شکرت عاشقتممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    الهه استادی گفته:
    مدت عضویت: 2511 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عملگرا و توانمندم و خانم شایسته ی جسور و دوست داشتنیم 🩷🩵

    استاد جونم اول از همه میخوام یه مثال ساده از به اتمام رسوندن کارها تا انتها براتون بنویسم، من کلا یه آدمیم که خیلی لوازم التحریر دوس دارم، و خلاصه تا یه خودکار روون و خوشرنگ میبینم سریع میرم سراغ خریدش، و واقعیتش به یاد نمیارم که خودکاری رو تونسته باشم تا آخرش استفاده کنم، ولی چند وقتی که موفق شدم مدادهامو تا انتها استفاده کنم، یعنی مدادمو تراشیدم و استفاده کردم و شده در حد دوسانت، تو قلم گیر گذاشتم و بازم باهاش نوشتم، تو چند هفته ی اخیرم دو تا خودکار آبی تموم کردم، ومن وقتی هر مداد و خودکاری رو تونستم تموم کنم حسااااابی ذوق زدم، یادمه با مدادام جمله تاکیدی مینوشتم، فایل ها رو گوش میکردم و باورهای قدرتمند کننده ی هر فایل رو برا خودم به صورت سرمشق می‌نوشتم و بارها و بارها تکرارش میکردم و می‌نوشتم و می نوشتم، آخه مداد روی کاغذ برام روون تر بود و از طرفی خوش خط تر میشد،الانم که همزمان خودکار آبی هام داره تموم میشه، و من خیلی خوشحال میشم، اولا اینکه من موفق شدم از لوازم در بهینه ترین شکل ممکن استفاده کنم، دوما اینکه باهاشون بهترین کلماتی که یه قلم می‌تونه بنویسه رو نوشتم و سوما اینکه نوشتنم نه تنها با چاشنی لذته که کلی نتیجه ی قشنگ قشنگ آورده تو زندگیم. راجع به عشق به کار وقتی فکر میکنم میبینم من واقعا بچه ها رو دوست دارم و هرجایی که بچه ای رو ببینم غیر ممکنه که لبخندنیاد رو لبام و دالی بازی باهاش نکنم، حتی شده در حد یه بای بای کوچولو، یا یه چشمک، یا یه درشت و ریز کردن چشم و تکون دادن سر، استاد جونم وقتی داشتم گوش میکردم دیدم آره درسته که منم نباشم باز یه نفر دیگه می‌تونه کار من رو انجام بده ولی خوب چرا اون نفره من نباشم!!! برادران رایت هم شاید با خودشون گفتن چه خوب میشه اگر ما بتونیم اولین پرواز موفق رو داشته باشیم!! چرا که نه؟!!!!

    استاد جونم من تازگی متوجه شدم که نیاز به یه چالش و تغییر دارم که خودم تعریف کنم و برم تو دلش/ تو یه سال اخیر من شاغل شدم، مراجعینم از یه نفر به هشت نفر در یه پارت هشت ساعته ی روز رسیده، و میدونمم که هیچ دو کودکی نداشتم که مثل هم باشند!!! اما دو تا امر واقعیته یکی اینکه با عشق هم چنان روی تخصصم کار کنم( استاد جونم کل حقوق ماه پیشمو دادم و دو تا دوره ی کاربردی پیرامون حوزه ی کودک شرکت کردم و امید به خدا از همین هفته هم کلاسای اموزشیم شروع میشه)، ویکی دیگه اینکه بیشتر باید روی روانشناسی ثروت ها و انجام تمارینم کار کنم چون نتایج نشون میده که درآمدم کم کم داره تو یه نقطه ثابت میشه، و این درحالی که من دوس دارم همواره افزایش درآمد داشته باشم!! دوس دارم باورهای ثروت سازم رو اصلاح کنم واینکه استاد جونم جدیدا خیلی دوس دارم تو حوزه ی آموزش ورود کنم، احساس میکنم درمان، تمرکزم رو گاهی میبره سمت ناخواسته ها و دلسوزی های بیخود!!!

    پس در کل نه تنها روی تخصصم، که بایستی روی اصلاح و بازبینی مداوم باورهای ثروت سازم، و هم روی احساس لیاقتم، زمان بزارم، بها بپردازم و لذت ببرم و دست به خلق بهتری بزنم.

    بدون استثنا تمام تجربیاتی که در زندگی من رقم میخوره، توسط باورها و افکار خودم داره رقم میخوره!!! ولی استاد دارم میبینم که من از اعماق وجودم هنوز باور نکردم که مثل stop کردن یه فیلم، یا ادامه دادن دیدن اون، قدرت تغییر و خلق شرایط جدید رو دارم. پس خیلی مهمه که ورودی هایی رو به مغزم بدم که براش منطقی باورپذیر تر بشه..

    و اما درس های مهم این جلسه برای من:

    1/ خیلی سخت نگیرم به خودم و حرص بیخود نزنم!!!

    2/سعی کنم تکاملم رو طی کنم و از مسیر پیش رو لذت ببرم!!!

    3/با توجه کردن به زیباییها خودمو هربار مهمون کنم به آرامش، به تبسم، به لذت، به حس فوق العاده ی سپاسگزاری

    4/برا رسیدن به خواسته هام تلاش کنم ولی بهشون نچسبم و بیشتر تلاش کنم دنباله روی هدایت باشم و نشونه ها رو دنبال کنم.

    5/آسون بگیرم به خودمو و توی بدو بدو های معمولی که از نظر بقیه طبیعیه، خودمو اسیر نکنم، با تمرکز به زیباییها خودمو آسون کنم برای دریافت نعمت های بیشتر و بیشتر، خدایی هرجور نگاه میکنم همش سود و سود و سووود

    6/ کمال گرا نباشم و مرحله به مرحله کارهام رو ببرم جلو، مهمتر از هر چیزی اینه که در لحظه زندگی کنم و از لحظه هام لذت ببرم..

    7/ احساس خوب از تغییر باورها و ذهن ناشی میشه، و خبر خوب اینه که گام ها داره دقیقا همین مسیرو برامون روون تر می‌کنه!!!

    استاد جووونم عااااشقتونم که اینقدر ساده و منطقی از قانون برامون میگین، خانم شایسته ی نازنینم عاشقتونم که فرصتی برامون فراهم کردین برا مهاجرت به مدار بالاتر، همسری هم مدارم مرسی که با عشق روی آگاهی ها کار میکنی، الهه جونم عاشقتم که عملکردت رو رصد میکنی و هربار داری تلاش میکنی باورهای بهتری بسازی، دوست عزیزی که هم مدار با این سایت توحیدی شدی، لذت شنیدن و عمل کردن به این آگاهی های ناب گوارای وجود ارزشمندتون 🩷🩵

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3119 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش و تیم تحقیقاتی شان…

    روز مرد را بر استاد عباسمنش که نهایت مردانگی و جوانمردی را در جهان دارد تبریک میگم و برای همه آرزوی شادی بی پایان دارم.

    استاد عباسمنش چقدر خوب کاری کردید که در مسیر علاقه ای تان ادامه دادید و سراغ آن ایده هایی که برای ترشیجات و خیارشور و…داشتید نرفتید،درست است که شما با باور های درستی که داشتید در هرکاری موفق میشدید ولی اگر هر کس دیگری میخواست به جای شما قوانین جهان هستی و توحید را برای ما توضیح دهد بعید میدانم که می‌توانست به خوبی شما عمل کند و شما با ادامه دادن در مسیر علاقه خود باعث شدید که زندگی آدم های زیادی را در جهان متحول کنید.

    واقعاً چقدر استاد عباسمنش در گذشته مانند خیلی از آدم ها فکر میکردند که بدون استراحت از گرجستان تا قم رانندگی کردند و میخواستند که خیلی زود به همه چیز برسنند و قانون تکامل را رعایت نمی‌کردند ولی الان چقدر خوب است که ما به تجربیات استاد عباسمنش دسترسی داریم و استاد به شیوه ای عالی قانون تکامل را در فایل های خود توضیح میدهند…

    اکنون استاد عباسمنش تقریباً به هر آنچه که در زندگی دوست داشتن رسیده است ولی آنقدر به کارشان علاقه مند هستند و آنقدر دوست دارند که ماهم این موقعیت های عالی را تجربه کنیم که مدام پروژه هایی مثله مهاجرت به مدار بالاتر و گام به گام را شروع میکنند و محصولات جدید و فایل های هدیه ای جدید را در اختیار کاربران سایت قرار میدهند… انشالله که انرژی مثبت واین اتفاقات خوب ادامه دار باشد و کاربران سایت نیز با صد وجود شان به این آموزش ها عمل کنند.

    خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1076 روز

    سلام

    قانون رسیدن به خواسته ها

    فقط احساس خوب داشتن و لذت بردن است

    حالا این احساس خوب نیاز به چه دارد ؟

    نیاز به تکامل دارد

    تکامل نیاز به چه دارد ؟

    تکامل نیاز به طی کردن یک سری مسیرهایی که بهمون گفته میشود مسیری که در آن نگرانی نیست و حال خوب است

    و اون حال خوب نیاز به عمل کردم و استمرار در آن کاری که بهش علاقه داریم

    کاری که اگر شب و روز هم کار کنیم از آن کار خسته نمی‌شویم

    چرا که

    دوستش دارین عاشق کار مون هستیم

    درست مانند استاد که در سفر از ترکیه تا قم یک سره رانندگی کرده

    چون واقعا علاقه بوده در رانندگی کردن و سفر کردن و هیچ خستگی رو حس نمی‌کرده

    و حالا برای رسیدن به خواسته ها نیاز به انگیزه هم هست

    انگیزه‌ای که مارو به سمت خواسته ها هدایت میکند و کارهایمان را با تمام و کمال انجام میدهیم

    حالا اگر کاری انجام نمی‌دهیم یعنی انگیزه ای وجود ندارد

    همین که برای تمرین های دوره ها هم تعلل داریم یعنی انگیزه کافی وجود ندارد که اوت مار رو انجام بدهیم

    حالا درس این فایل همان بود برام که انگیزه هایم را در هر کاری افزایش بدهم

    به روش اهرم رنج و لذت

    بعد در مسیر تکامل خودم را قرار دهم نتیجه ها با حال خوب و لذت میاد استاد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1041 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    سپاس گزار خداوندم بابت حضور در این فضا و این اگاهی ها

    فاصله شما با خواسته هاتون فقط با احساس خوب پر میشود فققققققط

    و احساس خوب فقط با تغییر نوع نگاه بوجود میاد فققققققط

    بنابراین لذت بردن از زندگی یک الزامه اگر میخواهم خواسته هامو تجربه کنم

    زندگی مجموعه ای از شادی ها و غم ها و …همه ی ایناس

    من باید با تغییر نوع نگاهم به اتفاقات به یک مرحله ای برسم که موقعه ای که اتفاقات خوب داره میفته زیاد از خودم بی خود نشم و موقعی که یک ناراحتی پیش میاد بازهم زیاد درگیرش نشم و بدونم که همه ی اینا گذراس

    اگر در مسیر عشقم حرکت کنم و باورهای خوبی بسازم در مورد خلق ثروت از اون علاقم ، ثروت خود به خود وارد زندگیم میشه

    من به جای اینکه به این فکر کنم که چطوری پول وارد زندگیم شه باید به این فک کنم که چطور در مسیر علایقم حرکت کنم و هرروز تجربه کسب کنم و مهارتهامو بهبود بدم

    چطور ارزش خلق کنم

    چه نوع نگاهی به زندگی داشته باشم تا لذت بیشتری ببرم و لذت بیشتر مساویه با نعمت بیشتر احساس خوب =اتفاقات خوب و چه قانونی بهتر از این

    چه خدایی باحال تر از این

    نمیگه کوه بکن برس به خواسته هات میگه لذت ببر تا دست من باز باشه که کاراتو انجام بدم

    میگه به اندازه ای که تو به من اجازه میدهی من توی زندگیت دخالت میکنم

    به جای فکر کردن به اینکه چطور این خواسته و اون خواسته وارد زندگیم بشه باید به این فکر کنم که چطور میتونم بیشتر سپاس گزار باشم

    چطور ذهنمو کنترل کنم تا احساس بهتری داشته باشم ؟؟؟

    به جای اینکه بگم خدایا پول‌ بده و این و بده و اونو بده باید بگم که خدایا احساس خوشبختی بده هر لحظه

    خدایا احساس سپاس گزاری و قدرت سپاس گزاری بده هر لحظه

    خدایا قدرت دیدن نعمت های زندگیمو به من عطا کن

    خدایا احساس ارامش و اطمینان قلبی بده هر لحظه

    خدایا من میدونم که من زاده شدم برای موفقیت

    من میدونم که من زاده شدم برای شکوفایی

    من میدونم که من زاده شدم برای زندگی در نهایت لذت و ارامش و تجربه عشق در این ضیافت کوتاه

    من میدونم که افریدی تا تجربه کنم قدرت خلقی که به من عطا کردی

    من میدونم که هر لحظه ای که در این ضیافت کوتاهم باید هر لحظه رو پایکوبی کرد و جشن گرفت

    من میدونم که تمام طبیعت هر لحظه در حال نو شدن و شکوفاییه

    من میدونم که جهان هر لحظه داره رشد میکنه

    و من میدونم که من تنها موجودیم که میتونم همگام نشم با این رشد و اختیار دارم

    خداوندا کمک کن تا خودم با این ذهنم جلوی رشد و شکوفاییه خودمو نگیرم

    جهان هر لحظه سخاوتمندانه در حال دادن نعمت های بیشتر به منه ، اگر که من با ذهن خودم جلوی دریافت رو نگیرم

    جهان مثل یک چاه عمیق نیست که من بالای این چاه باشم و برای دریافت نعمت که ته چاهه یک وسیله ای رو بفرستم با سختی پایین تا با سختی نعمت بکشم بالا یا خودم با سختی برم پایین و با زجر بخوام به دست بیارم و بیام بالا نه به هیچ عنوان اینطور نیست

    بلکه جهان و اینکه چطور به من نعمت میخواد بده دقیقا شبیه اینه که من زیر یک سدی هستم که پشتش پر از ابه (خواسته‌ ها و نعمت هایی که میخوام ) و من به اندازه ای که مقاومت ذهنمو کم میکنم این دیوار بین من و نعمت ها کوتاهتر میشه و همون لحظه به اندازه ای که کم میشه مقاومت ها نعمت به راحتی بدون اینکه من کاری کنم به سمتم سرازیر میشه

    خداوند موافق رشد منه

    خداوند میلیاردها ساله که داره به درخواست های جهان پاسخ میده

    شکلی که خداوند با من رفتار میکنه دقیقا برمگیرده به نگاهی که بهش دارم

    من این قدرت رو دارم که به جهان خودم شکل بدم با افکارم و کاملا به من بستگی داره که چه نگاهی به زندگی دارم و هر نگاه و باوری از جانب من بدون قضاوت از جانب خداوند تایید میشود و این قانون بدون تغییر خداونده

    در واقع هر ان چیزی که وارد زندگی من میشه دقیقا درخواست منه که اجابت شده

    اگر مریضی وارد زندگیم میشه به این دلیله که من خودم رو در مدارش قرار دادم و جهان هم منو به خواستم رسونده

    اگر من در سلامتی کامل هستم به این دلیله که من خودم رو در مدار سلامتی قرار دادم و جهان هم تایید میکنه تمام باورهای مناسبی که در مورد سلامتی دارم

    پس هر ان چیزی که وارد زندگیم میشه امکان نداره که بدون اجازه من باشه و من قدرت خلق زندگیم رو به هر شکلی که بخواهم دارم و این هم قدرتیه که خداوند به من عطا کرده

    واقعیت اون چیزهایی که اتفاق میفته نیست

    واقعیت اینه که من با باورهام اون واقعیت هارو رقم زدم

    واقعیت اینه که تمام قران حق و حقیقته

    واقعیت اینه که تمام وعده های خداوند حقه

    واقعیت اینه که خداوند قدرت تمام و کمال زندگی خودمو به خودم داده

    واقعیت اینه که خداوند از رگ گردن به من نزدیکتره

    واقعیت اینه که خداوند توانایی انجام هر کاری رو داره و من به اون متصلم

    واقعیت اینه که اگر تمام درختان قلم بشن و دریاها مرکب نمیتوانم نعمت هاشو بشمارم

    واقعیت اینه که عاشقانه دوس داره به من نعمت بده

    واقعیت اینه که روزی دهنده ی من اونه بدون منت

    واقعیت اینه که انقد بهم میده تا راضی بشم

    الهی سپاس گزارم

    سپاس گزارم

    سپاس گزارم

    درپناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1229 روز

      سلام آقا رضا عزیز

      نمیدونم چطور احساسمو وقتی که کامنت شما رو خوندم بیان کنم ..کامنتهای شما یه انرژی عجیبی داره که قشنگ میشینه به قلب آدم

      باورهای توحیدیت بی نظیر و هر بار که تکرارش میکردم کل وجودم به تسبیح خداوند مشغول شد .فرکانس حرفات واقعا خالص بود و منو بفکر فرو برد عمیقتر از همیشه

      اینقدر شوق داشتم که احساس خودمو نسبت به کامنتت بگم که یادم رفت تحسین کنم اندام فوق العادتو ..من همیشه عاشق بدنسازی بودم و هستم و همیشه هم افرادی مثل شما رو تحسین کردم برای تلاشی که در این زیمنه داشتن که الان نتیجشون گویای همه چیزه …بی نظیری دوست عزیزم ایشاله که مسابقات ببینمت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        رضا زارعی گفته:
        مدت عضویت: 1041 روز

        سلام جان دل

        کامنتت بهترین موقع به دستم رسید و خوندم هم کامنت خودمو و هم کامنتت رو و لذت بردم و اشک ریختم

        الهی صد هزار مرتبه شکر بابت وجود نازنینت که انقد خوبی و مهربون

        واقعیت اینه که خدا از رگ گردن به ما نزدیکتره !!!!

        قلبت همواره مملو از عشق رب یکتا باشه محمد جان ،دوست دارم

        به الله قسم که اگر از سر راهش بریم کنار همه ی کارهارو انجام میده

        به الله قسم که هر نجوایی از سوی شیطانه ،دیگه چجوری اروم کنه مارو ؟؟؟

        چجوری بگه از این واضح تر

        خدا همون خوش بینی محضه که باورش سخته

        داداش دقت کردی توی تجسمات یه تصویر هایی میده به ادم که ادم میگه نه دیگه انقدم دیگه نمیشه بهتر و ساده تر و لذت بخش تر

        اما به خودش قسم که میشه

        به خودش قسم که فرستاده مارو به این مهمونی که هر لحظه رو جشن بگیریم

        به خودش قسم که دوست داره در رفاه کامل و سلامتی و ارامش و غرق در خوشبختی و سعادت باشیم اگر که با ذهنمون جلوشو نگیریم

        الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت هر لحظه ای که در این ضیافت کوتاه به اذن تو نفس میکشم

        خدایا منو به دین ابراهیم بمیران و پاکیزه بپذیر

        تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم .

        در پناه رب .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    جمال وفروزان دویار هم مسیر گفته:
    مدت عضویت: 984 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همکلاسی های توحیدی در دانشگاه عباس منش

    توی مسیر موفق شدن باید هر ایده ای که میاد رو شروع کنیم و به دل کار بریم وایمانمون رو نشون بدیم و اگر مسیر ما بود که ادامه دهیم و اگرم بازم هدایت شدیم بریم سمت راه ها وکارهای دیگه تا مسیرمون رو پیدا کنیم

    مگر اینکه در یه کاری خیلی علاقه و ذوق داشته باشیم وقطعا با باور های مناسب توی اون کار رشد وپیشرفت چشمگیری خواهیم داشت .

    من چند تا کار و مسیر توی زندگیم رو شروع کردم که کلی هم برنامه ریزی قبلش داشتم ولی باورم مناسب نبوده وموفق هم نشدم وتموم نشده ولشون کردم .

    اگر شغل مورد علاقه مون رو پیدا کنیم و قدم برداریم طرفش و باورهامون رو در مورد ثروت درست کنیم قطعا موفق خواهیم شد و بسیار رشدخواهیم کرد .

    باید بپذیریم که افکار ما وباورهامون زندگیمون رو رقم میزنه ولاغیر .

    در این صورت هست که باورهامون رو قوی تر میکنیم ونگرانی نداریم ونتیجه رو خواهیم دید .

    با لذت بردن از مسیر وطی کردن تکامل ورها کردن و واگذار خداوند کردن واحساس را خوب نگه داشتن

    کلید رسیدن به خواسته ها ست .

    از کوچیک ترین زیبایی های مسیر لذت ببریم که همه ی داستان همینه و نه چیز دیگه ای .

    در پناه خوداوند یکتای رحیم ورحمان و رزاق شاد وپیروز باشین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    زهرا محمد خانی گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    به نام خدای بخشنده مهربان

    شکرت برای این درک این مرور قانونت واصلاح باورهایی که وقتش بود

    نمیدونید چقد برام شیرین وارامش بخش بود

    @@@@درس رهایی@@@@

    رها از خانواده

    رها از خاسته ها

    منطق باید رها باشی باید بتونی زهنت اروم باشه ولذت ببره پر حس خوب وانرژی باشی تا بتونی به خاسته هات برسی

    اگه اولویت خواسته ات باشه وبعد حاله خوبت متوقف کنی تا بهش برسی بعد لدت ببری اقا الان من فلان درامدو میخام لذت نبرم که به اون رسیدم میشه نور علا نور ومیشه لدت برد میشه نفس عمیق کشید میشه واقعا سپاسگزار بود نه الانم میشه خیلی ساده لدت برد

    @@@درس لدت بردن از چیزای کوچیک و بزرگ@@@@

    هر لحظه با نگاه هدایت مثل پروانه بشینی روی نعمت لذتشو ببری

    @@@@ایده تمرین چشم گوش زهن مهربا @@@@

    امروز تصمیم گرفتم با چشم مهربانم کلی لدت ببرم وکلی فیلمای قشنگ باهاش از زندگیم بگیرم با عشق با مهربانی قشنگ توش لدت معلوم باشه

    سعی کردم کلی حس خوب فقط با چشم بسازم

    مثلا دستام که تند تند تایپ میکنن کاری که براشون انقد شیرینه وانقد اسوده با عشق مینویسن چه لدتی داره اینکه تو خونه دنج خوشگل که پر از ارامش تمرکز هس برای تمرین درک کردن درسهات وچقد شیرینه اینکه هر تصویری که میبینی تصویر شاد وپر از عشقی باشه مثلا

    من خابیدم دارم کامنت مینویسم

    حالا چشمات فیلم هایی پر عشق از رقص انگشتات روی صفحه ی منظم گوشی میگیرن که با عشق مثل بازی دستورات ارزشمندتو انجام میدن چه حالی میده صفحه گوشی که بهم کلی زیبایی کلی درس وکلی نظم روش هس وبه اسونی سرعت کیفیت عالی برام میباره نگاه سپاسگزارنهه واقعی چقد شیرینه واقعا توش احساسس هس چه حالی میده

    مثلا با چشمهات خورد بشی تو جزییات خونه طرحاتو بگی خداجونی شکر اخر کیفیت اخر وضوح تصویره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: