مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 16

503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 905 روز

    دروداستادعزیزم ومریم نازنین خداقوت

    وهمه دوستان عالیم

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت یک روزعالی دیگر

    واین همه فراوانی ونعمت واین همه فراوانی

    عشق ودرس وتجارب عالی ،فایل های بی نظیر

    محصولات فوق‌العاده وناب درسایت طلایی استادم

    ونشانه امروزم که برای دومین بارآن راباعشششق

    گوش جان سپردم استادمهربانم بی نهایت سپاس…

    جهان درماوجودداردوماباانعکاس تمام خصلت‌های

    عالی می توانیم باشکوه زندگی کنیم وهردم

    شاکروسپاسگزارباشیم وازلحظه به لحظه زندگی

    وفرصت زنده بودنمان نهایت استفاده راداشته

    باشیم فرصت ها رابایداستفاده کردوباالهامات قلبی

    به سمت خواسته هاحرکت کرد.وقتی به ماحس

    عالی میدهدوتاخیرنداشته وواگویه های ذهنی

    راکناربگذاریم……

    هرلحظه ازحداوندهدایت می طلبم ومی بینم که

    به زیبایی الهامات می آیندومن سریع استفاده

    می کنم وچه بهره های عالی نصیبمان می شود

    خدایاشکرت …..

    واقعا افرادی جذب میکنیم که باروحیات ماسازگار

    هستندبه خصوص درحال حاضر به ساخت زمینی

    که خداوندبه ماهدیه داده است درجای عالی وهمه

    چیزعالی، مشغول هستیم وهرجامی رویم وهرکاری

    که انجام می دهیم قبل آن ازخداوندهدایت

    می طلبیم که افرادعالی،رانندگان عالی بامصالح ساختمانی

    عالی استادکاران ساختمانی وکارگران عالی برایمان

    بفرستدوخداوندهمه چیزرابه راحتی انجام می دهد

    درتمام جنبه های زندگیمان فقط به خودش توکل

    داریم وایمان وچه زیبااجابت

    میکند،خدایافرمانرواییت درتمام ابعادزندگیمان

    راسپاس

    بخدااگرباجان دل صحبت‌های ناب استادراهرروز

    روی خودمان رگبارببندیم وبشودنفس کشیدن

    دیگرامکان نداردذره ای ترس وهراس داشته باشیم

    ازوقتی تمام لحظه هایم پرشده ازبوی عطرکلمات

    استادبخدازندگیم طلا باران شده است دیگربه

    هیچ چیزجزحال عالی ومعنوی وعملکردم وکنار

    همسربی نهایت عالیم فکرنمی کنم وخداوندجاری

    کرده مادیات رادرزندگیمان خدایاشکرت وشکرت

    بابت وجوداستادبی نظیرم که اگرلحظه ای لغزش

    کنم فقط توجیه کرده ام چون بااین سایت طلایی

    وصحبتهاومطالب استادورفتار ومنش مریم جانم

    وتاثیرگذار ریش درتمام جنبه هاوتجربه های

    عالی دوستان عالیم وهرروزتکراوتمرین ونوشتن

    وشکرگزاری دیگرتوجیه است اگرنخواهم درست

    واصولی وبااحساس عالی وحال درونی عالی زندگی

    کنم ،بی نهایت شاکروسپاسگزارخدایم هستم که

    مرادرمسیر عالی باآگاهی های عالی وطلایی

    هدایت کرد،عاشقتم خدای مهربان وقدرتمندم….

    ان شاالله هرلحظه درپناه خداوندمهربانم

    شاد،سلامت وعالی باشیدوبدرخشیدوازخداوند

    یک دم فاصله نگیریم الهی آمین.

    دوستتون دارم …..

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    علی نوری گفته:
    مدت عضویت: 2211 روز

    به نام خداوند مهربانم

    این فایل کوتاه پر از نکات مهمی بود که قانون رو یادآوری میکرد.

    هر اتفاقی، هر اتفاقی چه خوب چه بد بدون استثنا فقط و فقط توسط افکار و باورهات ایجاد میشه.

    اگه شرایط دوست داری عوضش کن چگونه؟ با تغییر باورهات

    از همون لحظه ای که شروع می کنی و روی باورهات کار می کنی، نتایج از همون روز اول برات رخ می ده، ولی اگه میخواهی که نتایج بیشتری برات رخ بده تو باید تو این مسیر ثابت قدم باشی

    اگه باورهات تغیر بدی و حرکت کنی و از مسیر لذت ببری، هدایت میشی به جایی که باید باشی.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1678 روز

    ب نام الله مهربان و هدایتگر به سمت زیبایی شادی سلامتی ثروت و حال خوب

    سلام به استاد و هدایتم ب این فایل ها

    =تمام اتفاغات و شرایط زندگی ما بدون استثنا توسط افکار ما شکل میگیره

    =برای اینکه نتایجمون بیاد باید فرکانسمون ثابت و ادامه دار باشه تا نتایج و شرایط در زندگیمون بیاد

    =هر کسی در جهان در سرجای که علاقه داره وایسه جهان و زندگی براش لذت بخش میشه

    =اگر ادمها حرکت کنن و در مسیری که علاقه دارن حرکت کنن هدایت میشن به راه درست و پیشرفت در اون کار

    =اگر در کاری نتایج عالی نمیگیریم به خاطر باورهامونو و با تغییر باورهای ثروت ساز میتونیم نتایج ثروت درست بگیریم

    =اگر دنبال عشق علاقمون بریم و باورهای ثروت ساز درست داشته باشیم حتمن به ثروت میرسیم

    سپاسگذارم برای این فایل ها

    آرزوی سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2199 روز

    قسمت نهم

    از مصاحبه با استاد عباسمنش عزیزم

    بنام خداوند هدایتگرم که امروز هم قدرت خداوند بهترینع بهترین آگاهی ها رو بسمت من هدایت کرد

    من را بسمت نشانه ام هدایت کن

    خدایا شکرت که به یک فرصت طلایی دیگری در زمینه ی رشد و آگاهی هدایت شدم

    نمیدونم این بار چندمی هست که در این چند سال این فایل ارزشمند رو دیدم و یا کامنت نوشتم ولی امروز خداوند یک توفیق بازبینی دیگری در راه رسیدن به جایگاه درست و مناسبم را نشانم داد

    سوال این قسمت

    اینکه چگونه رسالت خود را بیابیم و از انجامش لذت ببریم و هم ثروت بسازئم؟؟؟؟؟

    هر فردی ساخته شده تا کاری را به انتها برسلند وعاشق انجامش

    باشد

    یعنی کاری که با انجامش به بالاترین فرکانس و بهترین احساس خوب هدایت شود و با همان کار از انجامش و نتایجش لذت ببرد

    بعضی ها گمان میبرند که بجای رفتن بسمت علایقشان برای کسب در آمد و ثروت بدنبال ظواهر جامعه می روند یعنی فکر می کنند چه کاری توش پول هست و بعد بدنبال تقلید و تبعیت از شغل و حرفه ی شخص دیگری می روند و فکر می کنند چون اون شخص در آن حرفه موفق شده پس بدنبال کسب موفقیت و درآمد و ثروت از شخص دیگری پیروی می کنند و علایق شخصی خودشون رو بدست فراموشی می سپارند افراد نمی توانند درک کنند که..

    نکته ی طلایی این قسمت از زبان استاد عزیزم

    هر شغلی پتانسیل خلق ثروت را دارد اگر با باورهای قدرتمند همراه باشد

    دوستان عزیزم من بعد از مطالعات زیادی که در این سایت انجام دادم یک کلید واژه ی زیبایی از سرمقاله های خانم شایسته جان استخراج کردم و کلمه ی تاکیدی روزانه ام شده زیرا معنای وسیعی در همین جمله نهفته است که به باورسازی من در هر کاری قدرت بخشیده

    اینکه… خداوند یک انرژی است و این انرژی قابل تبدیل است و به هر آنچه که در ذهنم می توانم برای زندگی ام بسازم تا تبدیل به واقعیت زندگیم بشود

    یعنی باید باور کنیم که میشود…

    یعنی همان چیزی را که دوست داریم و در ذهنمان ساختیمش با تکرار و تکرار و تکرار… تبدیل به واقعیت زندگیمان می شود … چون این خواستع از انرژی منبع تغذیه می شود و شکل می گیرد..

    باورهایی که من برای خودم ساختم و همیشع تکرارش می کنم و رسالت خودم میدانم این باور است من عاشق کاری هستم که همه چیزش برایم براحتی و به آسونی و بدون سرمایه ی خاصی باشد و در آن شغل و حرفه آزادی زمانی و آزادی مکانی هم داشته باشم و کسب در آمد خوبی داشته باشم

    من شیرینی های خوبی درست می کنم

    من بافتنی های خوبی بلد هستم مثل شال و کلاه های مدل دار و یا بافتنی عروسک پاپانوئل و خیلی هم لذت میبرم ..

    جدیدا به یک کار جالب و راحت دیگری هدایت شدم و احساس می کنم که توانایی خوبی در این زمینه دارم

    داستانش جالبع و خالی از لطف نیست که اینجا بنویسم..

    بعد از جابجایی به خانه ی جدیم احساس کردم خیلی از لوازم خانه ام اضافه است . یعنی قبلا یک سری لوازم زندگی برای دخترم و پسرم بعنوان جهیزیه خریداری کرده بودم و کلا توی جعبه ها بود و چند سال با خودم اینور و اونور می کشیدم بخصوص بعد از ورشکستگی های پی در پی ای که داشتم و همه چیزهامو از دست داده بودم .. از کارخونه و ماشین ها و باغ و خونه و پول و طلا و شماره مبایل کد اول رو که خیلی دوست داشتم رو از دست داده بودم و خیلی تضادهای دیگر داشتم که قبلا در کامنت هام نوشتم… در ادمه ی ماجرا خواستم بگم که با اینکه زیر صفر رسیده بودم و هفت هشت ماه آوارگی و غیره بلطف خدای مهربانم با استاد عباسمنش رهنمودم آشنا شدم که اون هم خودش داستان مفصلی هست که قبلا توضیح داده ام…

    حالا بعد از چند سال در این خانه ی جدیدم فهمیدم کلی لوازم اضافه نو و کار کرده داشتم که اصلا دیگر بهش نیازی ندارم فقط یک بار اضافه در زندگیم شده چون بعد از آن آوارگی ها و خراب شدن روابط خانوادگی بین مون و دختر و پسرم خیلی شرایط تغییر کرد که اون هم خودش یک پروسه و داستان هایی برای خودش داشته.. بماند…

    الان در خانه ام نشسته ام و براحتی مشغول فروش اجناسم شدم و تا حالا کلی پول ساختم و به پول پیش خانه ام اضافه کردم ( چون مبلغی از پول اضافه شده ی خانع ی جدیدم رو یکی از آشنایان به درخواست خودش بصورت امانت قبول کردم ) و از این تضاد که بنفع من تمام شد استفاده کردم و با فروش این اجناس اضافه هم پول امانی رو پس دادم و هم باری از دوش ام برداشته شد و دور و برم خلوت شد و هم احساس کردم انگیزه ی جدیدی برامون بوجود آمده و توی این چند ماه نه تنها لوازم خودم رو بفروش رساندم بلکه دوستان و آشنایان یک سری اجناس فروشی شان را به من سپردن و حتی دخترم یک سری لباس و کیف و کفش از مزون شون برام آورد که در منزل بفروشم .. یعنی همینطور نمیدونم از چه جاهایی و گوشه کنار لوازم بهم میرسه که بفروش برسانم و الان احساس می کنم من در حال آموزش هستم .. یعنی یک فروشنده ی خوبی شدم و انگار دارم به رسالت خودم نزدیک میشم .. بعبارتی از این کار و کسب درآمد زایی در منزل لذت میبرم و احساس می کنم خیلی در مدار آزادی زمانی و مکانی هستم .. بعضی از مشتریام با تیپاکس اجناس رو تحویل می گیرند و قبلش پولشو بحسابم واریز می کنند .. یعنی به همین راحتی و آسونی.

    بدون اینکه هزینه ای برای این کسب و درآمدم بذارم .. تنها هزینه اش این بود که چندین سال توی یک اتاق انباری شده بود و خودش خود بخود ارزشمند شده بود… البته من این آگاهی ها رو بعد از آشنایی با استاد عزیزم بدست آوردم و مدام دارم روی باورهایم کار می کنم و هر روز شکر خدا پیاده روی می کنم و در حین پیاده روی با هندی فری زبان آلمانی رو تمرین می کنم و بعدش خریدهای مواد غذایب و یا سبزیجات رو خریداری می کنم و میام خونه و بعد از اتمام کارهای خانه دوباره میام سراغ سایت و نوشتن و خواندن کامنت ها و دیدن فایل ها … بعنی عاشق این آزادی هایم هستم و نهایت استفاده رو از زمان هایم میبرم ولذت میبرم صبح ها ساعت 4 صبح به عشق سپاسگذاری و مدیتیشن بوقت سحرگاه و بعدش دیدن طلوع زیبای خورشید عزیزم هستم…. خدا میدونه که چقدر از این مسیرم برای رسیدن به اهداف و خواسته هایم لذت میبرم ..

    خدایاااا شکرت بابت داشتن چنین استاد بینظیری که بمن اعطا کردی

    خدایاااا شکرت بابت وجود خانم شایسته جان که در کنار چنین استادی هستند

    خدایاااا شکرت بابت دوستان بینظیری که از خواندن کامنت های فوق العاده عالیشان وتجربه های بینظیرشان به درک و آگاهی های بیشتری هدایت شده ام

    خدایااا شکرت بابت این کلید بسمت نشانه هایم هدایتم کن که امروز مرا به این قسمت از مصاحبه ی وفور و فراوانی آگاهی هدایتم کرد

    خدایااا تو فرمانروایی

    خدایااا تو گفتی… اَلَذینَ یومنُونَ بِلغِئب آنانی که به نیروهای غیبی ایمان دارند

    و اینکه اِذا سَالَک عِبادی… تو نزدیکی و من به نزدیک بودن تو ایمان دارم … تو خدای منی و من بنده ی تو هستم..

    تو قبول می کنی درخواست درخواست کننده را .. که من باشم..

    پس بپذیر و مرا له یقین خودت آگاه کن تا به درجه ای از ایمان برسم که به عشق تو و به امید تو بگم .. من اینو می خوام و تو بگی چشم و من بگم موجود شو و تو قبول کنی

    خدایااا شکرت

    و اینجا دوباره درخواست می کنم که رسالت خودم رو بخودم بیشتر بشناسونی و بجای تغییر در شغل و حرفه به تغییر باورهای قدرتمندتر بیشتری هدایت شوم

    خداوند یک انرژی است و قابل تبدیل شدن به هر آنچه که در ذهنم می توانم برای زندگیم بسازم تا تبدیل به واقعیت زندگیم شود

    ارادتمند همیشگی استاد عزیزم و خانم شایسته جانم

    رویا مهاجر سلطانی

    2023/3/13 march

    1401/12/22 اسفند دوشنبه

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  5. -
    سعیده سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    با سلام خدمت استاد عباس منش و خانم شایسته گرامی

    خدا را شاکرم از اینکه من را به سمت این قسمت از فایل مصاحبه با استاد هدایت ام کرد و چقدر این فایل همزمان بود با سوالی که این روزها ذهن من را درگیر خودش کرده بود و خداوند به صورت کاملا هدایتی جواب سوال من را از طریق این فایل بهم داد راسیتش چند ماه پیش خداوند از زبان خواهرم بهم گفت که تو که اینقدر عاشق رقصی چرا نمیروی دنبال یادگیری رقص و مربی رقص بشی؟ خوب من واقعیتش از علاقه ام به موسیقی مطلع بودم و به شدت دوست داشتم و هنوزم که هنوزه دوست دارم یک روزی یک موسیقیدان موفق تو سبکی که دوست دارم بشوم و خوب چون خریدن ساز و پول کلاس هاش و ادامه دادن بهش پول زیادی لازم داشت تصمیم گرفتم که اول یک مدت یک کار دیگه ای انجام بدهم و بعد با پول اون بروم سراغ عشق ام موسیقی و ناگفته نمونه که رقص ام را خیلی دوست دارم ولی خوب هیچ وقت به طورخیلی جدی به اینکه مربی رقص بشم فکر نکرده بودم فقط میدونم که وقتی می رقصم انگار همه غم و گرفتاری ها و مشکلات همه چیز را فراموش می کنم چون موقع انجام دادنش واقعا لذت می برم.

    آره داشتم میگفتم من موقعی که خواهرم بهم این حرف را زد اول اش گفتم نه بابا اخه باید بروم کلاس و یک خورده بهونه اوردم اصلا حواسم نبود که این یک هدایت از جانب خداونده بعد از گذشت چند روز یک حسی بهم گفت که چرا نمی روی رقص یاد بگیری و از اونجایی که ذهن استدلالی این جور مواقع مقاومت میکنه دوباره ذهن ام مقاومت کرد که نه تو موسیقی دوست داری و قراره پولهات را جمع کنی و بروی تا چند وقت دیگه سراغ موسیقی بین یک دوراهی گیر کرده بودم واسه همین تصمیم گرفتم که تو یک دفتری که اسم اش را گذاشتم گفتگو با خداوند سوالم را از خداوند بپرسم که چی کار باید بکنم من فکر می کنم موسیقی را بیشتر از رقص دوست دارم و نکنه بروم سراغ رقص و اشتباه باشه و رسالت ام این نباشه تو بهم بگو بین این دوتا کدوم اشون را انتخاب کنم واسم نشونه بفرست همون روزی که من سوالم را از خداوند پرسیدم شب اش خداوند از طریق کامنت یکی از بچه ها تو یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت واسم نشونه فرستاد که تو هر دوتاش را دوست داری و رسالت تو هر دوتاش است و من تصمیم گرفتم رقص را شروع کنم و کمتر از یک هفته بعدش به طور جدی رقص را توسط یکی از بهترین مربی های رقص که اون هم هدایتی بود از جانب خداوند واسم یاد گرفتم و ادامه دادم ولی بعد از حدودا 3 الی 4 ماه بعد دوباره نجواها اومدن سراغ ام که نه تو موسیقی را بیشتر از رقص دوست داری اگرموفق نشی چه؟ اگر نتیجه نگرفتی چه؟ و بهم میگفت دیگه کی می خواهی بروی سراغ موسیقی خیلی دیر میشه سن ات می رود بالا و دیره و از این جور حرف ها تا اینکه من هدایت شدم به این قسمت از فایل مصاحبه با استاد البته من داشتم به ترتیب فایل ها را پیش می رفتم ولی رسیدنم به این فایل همزمان شده بود با هجوم نجواهای شیطانی و واقعا شما درست می گویید اگر آدم ها به اولین چیزی که دوست دارند و بهشون الهام می شود بروند و ادامه بدهند و البته که در کنارش روی باورهای ثروت سازشون هم کار کنند و لذت هم ببرند قطعا موفق می شوند و من هم اگر روی باورهای ثروت سازام کار کنم قطعا می توانم در کنار اینکه از رقصیدن لذت می برم پول خوب و زیادی هم ازش بسازم من الان یک مدتی است که دارم روی عزت نفس ام کار می کنم و متوجه شدم که دلیل از دست دادن انگیزه ام در طول مسیر و هجوم یکباره نجواها به خاطر عزت نفس پایین ام است چند شب پیش داشتم مقاله خانم شایسته عزیز را که از همین جا ازشون بی نهایت سپاسگزارم به خاطر مقاله بی نظیرشون در مورد رسالت شغلی صحبت می کردند همین موضوع را گفتند که تو باید حرکت کنی و قدم برداری و بروی جلو بری تو دل ناشناخته ها تا هم توانایی ها و استعدادهایت بروز پیدا کنه و هم بفهمی چی دوست داری و رسالت ات چیه و با دست روی دست گذاشتن و کاری انجام ندادن نمی تونی متوجه بشی چی دوست داری و گفتند که این طوری نیست که ما فقط برای انجام کار خاصی به این دنیا اومده باشیم من خودم واقعیتش فکر می کردم که نمیشه آدم تو چند تا حوزه مختلف موفق بشه یا رسالت اش فقط تو یک زمینه یا شغل خاصی است ولی بعدش دیدم نه افرادی مثل ترامپ و ارنولد شوازینگر و علیرضا حیدری و هادی ساعی و نیما نکیسا و علی دایی و هزاران هزار ادم دیگه هم وجود دارند که تو چند تا حوزه مختلف رفتند و مشغول به کار شدند و انصافا هم تو همه حوزه ها موفق بودند و در مورد سن هم که نجواها اومد سراغ ام که دیر میشه واسه موسیقی و دیگه کی می خواهی بروی سراغ موسیقی به قول خودتون هم در اول این فایل و هم تو اکثر فایل های دیگه اتون که می گویید همه چیز باوره پس من فقط کافیه روی باورهایم کار کنم و با آوردن الگو واسه خودم باورپذیرترش کنم و این را بدان که سن فقط و فقط یک عدده همین ترامپ تو سن 52 سالگی رفت سراغ حوزه سرگرمی و تو سن 70 سالگی رییس جمهور آمریکا شد تازه می خواست هنوزم ادامه بده و حتی تو دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری هم شرکت کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    زهرا صالحی گفته:
    مدت عضویت: 887 روز

    سلام به همه دوستان خداروشکر که اینجا کنارتونم سالهاست از گوش کردن به سخنرانی ها لذت میبرم من یه سوال داشتم من ذهنم و باور هایی که دارم را هر روز میبینم میبینم که مثلا دارم به نکته منفی فکر میکنم چجوری حالا از این الگوها بیرون بیام که برپایه ترس نباشه نمیدونم چجوری بیان کنم مثلا همین که از یک جمع دارن مدام تو کارهای خیریه هستن و اینو جذب میکنن بیرون بیام که بر پایه ترس من از بدبختی نباشه که باز جذب بشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهاجر موفق گفته:
    مدت عضویت: 1020 روز

    سلام به همه دوستان خوش فرکانس و استاد بهشتی که واقعا دست و زبان خدا روی زمین هستند ، دومین باره نظر می‌گذارم و تقریبا تازه وارد هستم . استاد هم گفتن نتایج مالی بخاطر باورهای عمیق و قدیمی اشتباهی که ما داریم دیرتر نمود پیدا میکنه امروز داشتم فکر میکردم برای منم همین شد . آنقدر که توی روابط دارم تغییرات واضح میبینم تو نتایج مالی فعلا استپ دارم و باید خیلی بیشتر از این حرفا روشون کار بشه . اینکه اومدم ، یک دلیل داشت اونم این بود که تو این پیام دیدم استاد تاکید دارن که خیلی ها قبول نمیکنن که همه تجربه های ما حاصل باورها و کانون تمرکز ماست . من باور کردم ، به یک دلیل . اونم اینکه فیلمی چند ماه قبل دوستی برام فرستاد که آزمایشی بود که تاثیر تمرکز آنی ما روی وقایع اطراف رو با چشم نشان می‌داد. اینجوری میتونید نتیجه تمرکز رو ببینید که توی یک نخ حلقه ای (انگشتری چیزی) بندازید و با دستتان نخ را ثابت نگه دارید بعد بهش با تمرکز کامل ذهن (بدون حواس پرتی و بدون اینکه با کس دیگه ای مشغول صحبت باشید یا جای دیگه ای رو نگاه کنید ، تاکید می‌کنم با تمرکز کامل ) بلند یا توی دلتون بگید چطور حرکت کن . مثلا بگید بچرخ ، مجسم کنید در کدوم جهت بچرخه ، وقتی شروع به چرخش کرد باز با تمرکز کامل بگید بزرگتر ، بزرگتر دایره ای که حول اون میگرده هی بزرگتر میشه ، بعد با تمرکز بگید بایست ، یا خطی به چپ و راست یا جلو و عقب و … برو. من شبی که تست کردم چون باورش واسم سخت بود یادمه تمام اتفاقات منفی که این چند سال تجربه کردم از جلوی چشمم رد شد و فکر کردن به اینکه عامل تمام این تجربه ها خودم بودم ، ذهن و تمرکزم بود ، باعث شد حلقه رو اون لحظه پرت کنم اونور و با گریه بخوابم تا فردا . حالم بد شد .دوستم که برام فرستاده بود هم تست کرده بود و همین شده بود ، ولی جالب بود که وقتی گفتم بیا دیگه راجع به مشکلاتمون ساعتها وقت نگذاریم و حرف نزنیم که تکرار نشن و عاملش خودمون بودیم با تعجب گفت عامل مشکلات ذهن خودمون بوده؟!!! خیلی برام عجیب بود اینهمه مقاومت . حتی وقتی عملکرد لحظه ای ذهن روی یک شیء آنقدر واضح دیده میشه ، گفتم یعنی شعور اطرافیان ما از یک شیء هم کمتره ؟ مسلما همین اثر رو روی رفتار همه داریم ولی باور نکرد و در نهایت قطع رابطه کردیم . اینکه استاد میگن قبول اینکه مسبب هر آنچه تجربه کردیم خودمونیم برای خیلی ها قابل پذیرش نیست کاملا متوجه میشم ، شاید اگه منم با چشم نمیدیدم باورش برام سخت بود . چند روز بعدش برای پسر ده ساله ام انجامش دادم بچه ترسید اشک تو چشماش جمع شد و گفت مامان داره چی میشه ؟ به نظرم خیلی خوبه که بچه‌ها یا این مباحث از الان آشنا بشن و حواسشون به باورها و برداشتشون از اتفاقات دور و برشون باشه .

    حتما تاثیر ذهنتون رو با این روش ببینید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    پریا فراهانی گفته:
    مدت عضویت: 1699 روز

    سلام استاد سپاسگذارم از اینکه هستید در این هستی ؛ با هر فایلی که از اول تا کنون که ب فایل ۹ مصاحبه شما رسیدم خیلی از باورهای مثبت ب لطف خدا برام ساخته شده و من شفا یافتم و بینهایت در مسیر آرامش و موفقیت قرار گرفتم و در ذهنم ب بسیاری از کدها رسیدم ، استاد من در این مسیر بعد از دو سال مجداد برگشتم ب سایت شما که قطعا باید از این مسیر میومدم و تکاملم رو‌طی میکردم تا ب نتیجه الان برسم من از اول کتاب رویاهایی که رویا نیستن ‌چگونه فکر خدا رو بخوانیم و ۱۲ قدم تا قدم ۶ شروع کردم و در این قدم استپ کردم و رها کردم ، مسیر خیلی سختی پیش روم قرار گرفت اما ب لطف خدا دوباره از طریق شهودم هدایت شدم ب سایت شما و دوباره از صفر از اول شروع کردم با مرور اولین کتابتون تازه متوجه شدم تکاملی که شما ازش صحبت میکنید چقدررررر مهم هست و شفای ترس‌ها و قدرت باور و ایمان راسخ بخدا ؛چون برای من معجزه شد که با هر کلمه ای که در کتابها و مصاحبه ها یی که میخونم و گوش میدم تمام کدها برام باز شد ومن در لحظه فرکانسم تغییر کرد وب لطف خدا معجزه هر لحظه برام رخ داد استاد من قدم ب قدم دارم پیش میرم و ب لطف خدا این تغییرات شگفت انگیزه و سپاسگذار خداوند و شما هستم یکی از معجزه هایی که خیلی مشتاقم بگم اینه که من در مسیر تکاملم معجزه شفا برام رخ داد بیماری که بعد از رهایی قدم ۶ ب لطف خدا ب زندگی من پا گذاشت وتنها این موهبت الهی بود برای من تا بتونم ب ایمان توحیدی برسم و یک میانبری شد برای من که در عرض یکسال من راه چند ساله رو طی کنم که با تغییر باور و فرکانس و ایمان توحیدی ب پروردگارم رخ داد که شما این ایمان رو برای من تعریف کردید و ب خواست خدا من حقیقت و درک کردم و زندگیش کردم وشفا یافتم ب طوری که هیچ پزشکی قادر ب درمانش نبود تو این یکسال ؛ ولی شفا در چند روز برای من ب لطف خدا رخ داد 😭تنها خدا بود خدا بود خدا خواست که من این پیامها رو از طریق شما دریافت کنم و اینبار بفهمم و درک کنم تنها هدف من از بازگو کردن مسیرم این بود که هرکسی این متن میخونه ایمان داشته باشه که داره تکاملش رو طی میکنه ودر زمانبندی الهی قطعا ب خواسته اش میرسه فقط با باور اینکه ( خداوند تنها قدرت زندگی من است من را ب تمام خواسته هایم میرساند ) دوست من ؛؛؛ باور کن من باور کردم و ب یقین رسیدم تو ب یقین برس باقیشو بسپار ب خودش تا ب خواسته هات برسی باور کن تو این یکسال درد بی ایمانی و چنان متحمل شدم که جهنم رو ب معنای واقعی در وجودم تجربه کردم البته نا گفته نماند این برای رسیدن من ب ایمان راسخ یعنی رسیدن ب یقین رخ داد چون برای رسیدن ب خواسته هایم باید ب این ایمان میرسیدم واما ( این مختص مسیر من بود )با تمام وجودم اینو میگم که فقط خداتو باور کن همین وهمین الان شهود خدایم خواست که این تجربه ب اشتراک بگذارم

    سپاسگذارم از استاد و تیم تحقیقاتی عباسمنش 🙏🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    محمد حصاری گفته:
    مدت عضویت: 2041 روز

    💎به نام خداوندی که میگوید باش و موجود می شود 💎

    هممون میگیم تمام اتفاقات ، فقط و فقط به واسطه ی افکار خودمونه ولی من خودم بار ها مچ ذهنمو گرفتم و فهمیدم هنوز اونقدا هم بنیادی بهش باور ندارم.

    میگیم که همه ی اتفاقات به واسطه ی باور هامونه ولی باز نگرانی میاد یهو که اگه مطابق باور هامون نشد چه کار کنیم ؟

    من اینجا ها تشخیص میدم که چه جاهایی هنوز پاشنه آشیل دارم و باید خیلی روش بیشتر کار کنم ، یعنی درست همون جاها که ذهنم داره چرت و پرت میگه و میخواد منو توجیه کنه ، میفهمم باور های مخربم هموناست و باید باور های مناسب تر جایگزین کنم و رنگ های سفید رو بپاشم رو رنگ های سیاه.

    مثلا میام با خودم میگم فلان کارو انجام بدم که با پولش فلان چیزو بخرم.

    بعد یهو ذهنم میگه اگه کارو انجام دادی و پولتو ندادن چی ؟

    بعد میفهمم که این یه باور مخربه که فکر میکنم پول کمه یا مردم خوش حساب نیستن و میام با باور بهتر که :

    نعمت و ثروت بی نهایته ،

    مشتری های من همگی خوش حساب و دست به نقد هستند ،

    من به راحتی و لذت بیشترین مبالغ رو بدست میارم و …

    جایگزین میکنم و میزان نتیجه گرفتن من از این باور ها بستگی به ، ایمان من به اینکه تمام اتفاقات حاصل باور هامه ، داره.

    اگه با کار کردن روی باور های درست ، حالمون خوب نمیشه یا نتیجه بوجود نمیاد ، به این دلیله که به اندازه ی کافی رو باور هامون کار نکردیم ، یا هم اصلا به این داستان که خودمون خالق هستیم اعتقادی نداریم.

    یکی از چیزایی که باعث میشه من در مسیر خواسته ای حرکت کنم ، همونطور که استاد گفتن بحث علاقه هستش ولی خیلیامون واقعا علایقمون رو بیخیال میشیم چون بهونه های مختلفی میاریم براش.

    من یه استوری گذاشتم دیشب ، دوستم در جواب این استوری نوشته بود : سبک زندگیتو خیلی دوس دارم ، خیلی دوس دارم مثل تو زندگی کنم ولی زندگی بهم میگه بیلاخ 🤦🏻‍♂️😂

    بعد من در جوابش نوشتم اگه تو به سبکی که دوست داری زندگی کنی ، زندگی خیلی زود باهات راه میاد و اتفاقاً شرایطشو برات مهیا می کنه.

    حالا کاری ندارم که اصلا اون دوستم منظور منو فهمید یا نه ولی یاد یه زمان هایی افتادم که واقعا من هم میتونستم خیلی بهونه بیارم و اصلا انجامش ندم ، من حتی فیلم هایی از خودم دارم که دارم تو یه شرایطی که اصلا مناسب نیست دارم اون کاری که دوسش دارمو انجام میدم و الان شرایط مثلا به نظر خیلیا گل و بلبل شده و میگن اگه ما هم شرایط تو رو داشتیم اینجوری زندگی میکردیم.

    حالا اینا می‌تونه از علاقه هم نشأت گرفته باشه.

    یه چیز دیگه هم که باعث میشه من یه کاری رو ادامه بدم ، اینه که بعد از اینکه میفهمم باید انجام بشه و جزو اولویت هاست ، با خودم میگم یا از همین الان باید براش زمان بزارم ، بهاشو بپردازم و تکاملمو طی کنم ، یا جهان با چک و لقد مجبورم میکنه و تو بدترین حالت باید انجامش بدم ، پس بهتره که الان که شرایط خوبه ، به سمتش حرکت کنم.

    🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼

    از خدا میخوام به هممون شهامت تغییرو بده.

    از خدا میخوام کمکمون کنه تا باور کنیم که تمام اتفاقات بلا استثنا فقط حاصل باور ها و فرکانس های خودمونه.

    از خدا میخوام به بهترین مسیر ها هدایتمون کنه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1089 روز

    سلام وقت بخیر ..

    خیلی ممنون از صحبت های بسیار عالیتون ..

    یه سوال داشتم چطور متوجه بشیم که چه کاری مورد علاقمون هست و از انجام اون لذت میبریم؟

    بهرحال یاد گیری هر حرفه ای نیازمند هزینه مالی هست

    میخوام که بدون صرف هزینه های زیادو متفرقه بتونم تشخیص بدم که چه کاری رو عللقه دارم و از گیجی بیام بیرون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Rojina گفته:
      مدت عضویت: 1790 روز

      🌿🌿🌿🌿🌿

      🌿🌿🌿🌿

      🌿🌿🌿

      🌿🌿

      🌿

      سلام دوست عزیز وقت بخیر

      امیدوارم حالتون خوب باشه

      به قسمت راهکار های دوره عزت نفس مراجعه کنید.

      خانم شایسته یک مقاله کامل و جامع و مفصل در این باره نوشتند که هرگونه ابهامی رو در این باره برطرف می‌کنه.

      بهتون پیشنهاد می‌کنم حداقل هفته ای یک بار توی برنامتون بزارید که این مقاله رو بخونید.

      هر بار نکات جدید ازش کشف می‌کنید.

      موفق باشید

      🌿

      🌿🌿

      🌿🌿🌿

      🌿🌿🌿🌿

      🌿🌿🌿🌿🌿

      🌿🌿🌿🌿🌿🌿

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: