مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/07/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-01-10 09:32:582025-01-12 08:02:26مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها»شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
وای این فایل چقدر برای من مناسب بود استاد …
امروز به این فایل هدایت شدم چون روز قبل تصمیم گرفتم دیگه نچسبم به خواسته هام اینقدر عجله نکنم برای رسیدن به چیزی جالبه که اینقدر حرص زدم که برسم به یک چیزی که ازم کیلومتر ها فاصله گرفت …
دیروز به این نتیجه رسیدم که اگر من الان در نقطه ای باشم که همچی دارم و به همچی رسیدم اونوقت چیکار میکنم ؟ دیدم واقن کار خاصی نمیکنم دقیقا کارهای معمول روزانمو انجام میدم .. سپاسگذاری .. رسیدن به گلو گیاها .. ورزش کردن .. سر زدن به کسب و کارم .. دقیقا کاری که همین الانم میکنم .. پس دیدم برای چی اینقدر دارم میدووم ..
سپاسگذارم بابت اینکه نشانه ها هروز برای ما میاد .. خدایا شکرت
سلام به عباسمنشی های عزیز
لذت بردن از مسیر تکامل و مسیر رسیدن به خواسته ها به نظرم یه کلید مهمه.چون عجله و تمرکز تنها و تنها روی نتیجه واقعا به آدم احساس خستگی از کار ذهنی رو میده.من خودم همیشه حتی بعد از آشنایی با فایلهای استاد تنها به نتیجه فکر میکردم و مسلما سختیهایی که در مسیر پیش میومد برام خیلی نمود میکرد و روحیم رو خیلی بهم میریخت .ولی با گوش کردن به فایلهای متفاوت استاد اول به این نکته پی بردم که احساس خوب =اتفاقات خوب.بعد هم تا وقتی حال من خوب نباشه الهامات و هدایت ها یا نیست یا خیلی کم وکمرنگه.چون اون موفع حس میکردم عمرم داره سپری میشه و هر روزی که داره میگذره یک روز دیرتر به نتیجه رسیدم .خلاصه وقتی جمع بندی کردم دیدم همه جیز تو این مسیر تحقق به خواسته ها داره منفی تو ذهنم میریزه به جای مثبت .والان مدتیه فقط به این فکر میکنم که در مسیر درست باشم واز تمام اتفاقات و چیزهایی که در این مسیر میبینم لذت ببرم و واقعا نشانه ها رو بعد از این تغییر نگرش حس کردم .
خدایا شکرت بابت تمام این آگاهیها
سپاسگزارم استاد عزیز
سلام به استاد عزیزم و بانو مریم جان شایسته
من هم وقتی فکر میکنم میبینم به خواسته هایی راحت و ساده رسیدم که کاملا در مقابلشان رها بودم و همه چیز رو به خداوند سپرده بودم و هرجا که تقلا کردم و نگران بودم اصلا نرسیدم. وقتی الان به اون رفتار گذشتم فکر میکنم، متوجه میشم چقدر اعتماد به خدا داشتم و بااینکه اون خواسته خیلی برام مهم بوده اما کاملا آروم بودم، رها بودم و بی نهایت اعتماد داشتم، یادمه با خودم میگفتم که تمام جهان میخواد من به خواستم برسم و به من کمک میکنه، هیچوقت به محدودیتی که شاید وجود داشت فکر نکردم که الان مگه چند نفر قراره انتخاب بشن، اونا اگه خیلی از من بهتر باشن چی و چیزهایی شبیه این، به جاش میگفتم خدا به تمام مخلوقاتش دستور داده که من رو به خواستم برسانند و حالم عالی بود واقعا این جمله استاد چقدر زیباست که «فاصله شما با خواستههاتون فقط با احساس خوب پر میشود»، زمانی ما احساس خوب داریم که ایمان قلبی داشته باشیم، همون طوری که استاد گفتن وقتی شما میگی من به خدا ایمان دارم نشونش احساس خوبه.
وقتی باور های درستی داشته باشیم که «میشود»————>ایمانمون قوی تر میشه
وقتی هرچی که میشه با خودمون بگیم«الخیر فی ما وقع»————> یعنی ایمان داریم که [من میدونم هرچی برام پیش بیاد تهش برام خوبه]
با این تغییر نگاه و تغییر باور ها ————> احساسمون خوب میشه
و این احساس خوب ————> ما رو به خواستههامون میرسونه.
و یاد بگیریم ادامه بدیم، استمرار داشته باشیم و گول ذهن کمالگرامون رو نخوریم که نتایج و نشونه ها رو برامون کوچیک میکنه به جاش با شکرگزاری و با تکرار نتایج گذشته به ذهنمون نشون بدیم که اتفاقات خوب گذشته نتیجهی موندن در مسیر درست بوده پس ادامه بدیم تا نتایج بزرگ و بزرگ تر بشه.
سلام دوست عزیز واقعاً شما رو تحسین میکنم من چقدر این کامنت شما حس خوبی گرفتم
خداوند به تمام مخلوقاتش دستور داده که من به خواستم برسم انقدر از این جمله خوشم اومد که چهار پنج بار توی دفترم نوشتم و با خودم تکرار کردم و هر چیزی که پیش بیاد به نفع منه و چقدر خوبه که ذهنتونو کنترل میکنید و تاثیر پذیر شرایط نیستید و دلسرد نمیشید و استمرار دارید در هر مسیری و ادامه میدید و حرکت میکنید واقعاً این رفتار شما رو من تقسیم میکنم چقدر از این کامنت شما من حس خوب گرفتم
بنام خدای بخشنده و مهربان
سلام
این عجله داشتن و اینکه میخوام خیلی زود به همه چیز برسم در وجود من هم هست . البته که خیلی بهتر شدم . ولی یه وقتهایی روی مخم راه میره . یه وقت ها ذهنم میخواد منو ببر سمت مقایسه کردن حتی با دوستان سایت .
ولی تلاش میکنم کنترل کنم و توجه ام ببرم سمت خودم و دست آوردهایی که به دست آوردم و اینکه شروع کنم باورهای خوب و توحیدی با خودم تکرار کنم تا کمی آروم بشم و احساس من بهتر بشه .
همیشه ذهن از راه پاشنه آشیل وارد میشه و من کمی تونستم در این زمینه مهارت پیدا کنم و میرم سراغ دفتر سپاسگزاری و شروع میکنم به شکرگزاری نعمت هایی که از خداوند دریافت کردم و با خدا حرف میزنم و اینطوری سعی می کنم تمرکز کنم برای زندگی خوب الانم و اجازه ندم ذهن برای خودش حرافی کنه .
از خداوند هدایت میخوام تا من هم برسم به جایی که مثل استاد دیگه هیچ عجله ای برای هیچ چیزی نداشته باشم و فقط لذت ببرم و در لحظه زندگی کنم و این طوری میشه که وقتی من درآرامش هستم نعمت و ثروت و خوشبختی لاجرم وارد زندگی من میشن . وقتی من در آرامش هستم نعمت ها را دریافت میکنم . پس اجازه ندم به هیچ قیمتی احساسم بد بشه .
خدا را شکر که من الان از انعکاس نور زیبا و درخشان خورشید زیبا در فضای خانه ام هم لذت میبرم .
من یه زمانی دوست داشتم پنجره های خانه ام بزرگ و روبه آفتاب باشد تا من از این زیبایی و این همه نور و درخشندگی لذت ببرم . من عاشق این فضای نورانی خانه ام هستم و همین الان که دارم تایپ میکنم از پشت سرم تابیده و فضای نورانی و زیبایی ایجاد کرده و من همیشه با خودم میگم که این قدرت خداوند که در تابش خورشید هم داره نمایان میشه .
خدایا سپاسگزار تو هستم برای این هوای آفتابی و زیبای زمستان .
به نام انرژی قدرتمندی که جهانی پر از خوبی، زیبایی، نعمت، فرصت، ثروت، فراوانی و آدمهای خوب را خلق کرده و من را نیز از بدو تولد موجودی بسیار ارزشمند آفریده که لیاقت تجربه بهترین نوع زندگی و رسیدن به تمام آرزوهایش را دارد.
سلام به تمام خوبیها، زیباییها و همه آدمهای خوب
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
اگر در مسیر زندگیم حرکت کنم و چیزی که دوست دارم رو برم دنبالش و روی باورهام کار کنم و با تغییر باورها از زندگیم لذت ببرم، هدایت میشم به جایی که باید باشم.
اگر احیانا از لحاظ مالی در حوزهای که دوست دارم به اندازهای که مدنظرم هست پیشرفت نکردم، برای اینِ که باورهام در مورد ثروت ایراد داشته؛ بنابراین وقتی باورهام در مورد ثروت درست باشه، کاری که دوستش دارم میتونه خیلی زیاد درآمد داشته باشه.
این ی حقیقتِ که باورهاست که داره همه چیز رو رقم میزنه و نه هیچ عامل دیگهای.
بدون استثنا تمام تجربیات، اتفاقات و شرایطی که در زندگیم داره رخ میده، توسط افکار و باورهای شخصِ خودم داره رقم میخوره.
اگر شرایط فعلیِ من چیزی نیست که دوستش داشته باشم، اکی، روی باورهام کار میکنم و (با یک فاصله زمانی) شرایط رو بهطور کلی تغییر میدم. (درست مثل کسی که میتونه با یک دکمه، ویدیویی رو توی موبایلش ببینه یا اون رو متوقف کنه.)
این مثل ی معجزه است که از همون لحظهای که شروع میکنم روی خودم و باورهام کار کردن و ذهنم رو کنترل میکنم، نشونههای این تغییر، خودش رو نشون میده؛ البته برای اینکه نشونهها ثابت بشن، فرکانسهای من هم باید به ی ثبات برسن. (فرکانس به معنای ادامهدار بودن هست؛ نتایج اول نشونههاش میان، بعد نتایج میان، بعدش نتایج هی ثباتش بیشتر میشه و بعد از لحاظ کیفیت و کمیت، هی بزرگتر و بزرگتر میشه.)
نباید زندگی رو خیلی سخت بگیرم، نباید بچسبم به خواستههام (حرص نزنم که زودتر بشه یا زودتر برسم و عجله نکنم) و بدونم که با تکامل، با توجه به نکات مثبت، با سپاسگزاری و با لذت بردن از مسیر زندگی، میتونم خیلی ساده و راحت به تمام آرزوها و خواستههام برسم.
باید از مسیر زندگیم لذت ببرم، آسون بگیرم، کمالگرا نباشم، صبور باشم، بیشتر در لحظه زندگی کنم.
چون مهم لذت بردن از مسیرِ؛ به همین خاطر از نور خورشید که از تمام پنجرهها و درِ جلوی بالکن وارد خونه شده لذت میبرم، از آسمون آبی و زیبایی که بالا سرمه، از هوای بسیار پاکی که دارم توش نفس میکشم، از نمای کوه جنگلی و برفی که میتونم از بالکن ببینمش، از لبخند امروزِ مادرم، از آبِ گرمی که برای دوش گرفتن داشتم، از موسیقی دلنشینی که امروز اتفاقی پیداش کردم و همین الان هم داره برای بار چندمین بار توی گوشم پلی میشه و باعث شده از نوشتن این کامنت، حس و حالم خیلی بهتر و شادتر بشه، از غذای ارگانیک، سالم و بسیار لذیذی که امروز برای خودم پختم و خوردم، از لباس زیبایی که تنم هست و… از همشون لذت میبرم و برای داشتن و تجربه همه این نعمتها، خدای بزرگ رو خیلی خیلی شکر میکنم.
وقتی به نکات مثبت زندگیم توجه میکنم و برای همشون سپاسگزاری میکنم، احساسم فوقالعاده عالی میشه، خدا رو نزدیکتر به خودم میبینم، زندگیم لذتبخشتر میشه و وقتی از زندگیم لذت میبرم، زودتر به خواستههام میرسم.
پس چسبیدن به خواستهها، راه رسیدن بهشون نیست؛ چون تا من به احساس خوب نرسم، اون فاصلهی بین من و خواستههام پر نمیشه.
به عبارتی فاصله من با خواستههام فقط با احساس خوب پر میشه؛ یعنی راه رسیدن به خواستهها، داشتن احساس خوبِ و باز هم به این قانون میرسم که احساس خوب= اتفاقات خوب.
حالا این سوال پیش میاد که احساس خوب چطور بوجود میاد؟ جواب ساده است: احساس خوب با تغییر باورها بوجود میاد.
—————————————————————————————————————————————————————————————————————-
خدای قدرتمند، بخشنده و مهربانم، هزاران بار شکرت برای اینکه هر لحظه من رو به سمت بهترینها هدایت میکنی و تجربه خوشبختی و ثروت پایدار رو روند طبیعی زندگی من قرار دادی.
خدایا برای تمام نعمتهای کوچیک و بزرگی که از اولین روز زندگیم تا همین امروز به من دادی و برای اون دسته از نعمتهایی که از این لحظه به بعد و در آینده دور و نزدیک به من خواهی داد، هزاران هزار بار شکرت.
به نام خداوند مهربان
سلام به استاد و خانم شایسته عزیز
گام دهم/ کلید لذت بردن از مسیر تحقق خواسته ها
اگه ما توی مسیر زندگی حرکت کنیم، اون چیزی که دوست داریم رو ادامه بدیم، و روی باورهای ثروت ساز کار کنیم و از زندگی خود لذت ببریم با تغییر باورها، به آنچه که میخواهیم میرسیم.
هر کسی میتونه از کسب و کاری که عاشقشه به ثروت برسه.
اگه از لحاظ مالی رشد و پیشرفت میکنند یا نه، فقط و فقط ربط داره به باورهایی که در مورد ثروت دارند.
وقتی باورهامون در مورد ثروت درست باشه، افرادی که از همون مسیر عشق و علاقشون رفتن به درآمد هم رسیدن . در هر زمینهای مثل فوتبال، هنر، آرایشگری، طراحی و ….
اونایی که توی مسیر عشق و علاقه به ثروت نرسیدن، به این دلیل نیست که توی هنر و ورزش یا آرایشگری و غیره جواب نمیده و نمیشه به ثروت رسید، بلکه باورهای مناسب در ثروت توی ذهنشون ایجاد نکردند تا جواب بدهد.
این باورهاست که داره اتفاقات رو رقم میزنه، نه هیچ عامل دیگهای.
بدون استثنا تمام تجربیات و اتفاقات و شرایطی که توی زندگی ما داره رقم میخوره، بدون استثنا توسط افکار ما و باورهای ما داره رخ میدهد.
ما با تکامل، با توجه به نکات مثبت و لذت بردن از مسیر زندگی خیلی راحت و ساده به خواسته هامون میرسیم، نچسبیم به خواسته هامون.
ما باید از زندگی لذت ببریم، چون زندگی همه اون تجربیاته، حتی سختیها و لذتها و شادیها و غم ها
نباید زندگی رو به خودمون سخت بگیریم.
خیلی کمال گرا نباشیم
صبور باشیم و بیشتر در لحظه زندگی کنیم
مهم لذت بردن از مسیر هست، انقدر نگیم کی به خواسته هامون میرسیم.
از هر چیزی که داریم سپاس گذار باشیم، از هر چیز زیبایی که میبینیم با تمام وجود لذت ببریم
اون وقت زندگیمون بسیار بسیار عمیق تر میشه، لذت بخش تر میشه و طبق قانون زودتر به خواستمون میرسیم.
یادمون باشه راه رسیدن به خواسته اینه که احساسمون خوب باشه.
احساس خوب فقط با تغییر ذهن و تغییر باورها به وجود میاد.
* لذت بردن از مسیر تکامل و مسیر رسیدن به خواسته ها یه کلید مهمه، چون عجله و تمرکز تنها وتنها روی نتیجه، واقعا به آدم احساس خستگی و نا امیدی میده و ما رو از مسیر دور میکنه.
در پناه الله شاد سالم ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
بنام الله باری تعالی
15لَقَدْ کانَ لِسَبَإ فِی مَسْکَنِهِمْ آیَهٌ جَنَّتانِ عَنْ یَمِین وَ شِمال کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَهٌ طَیِّبَهٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ
16فَأَعْرَضُوا فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَواتَیْ أُکُل خَمْط وَ أَثْل وَ شَیْء مِنْ سِدْر قَلِیل
17ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِما کَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِی إِلاَّ الْکَفُورَ
15 ـ براى قوم «سبا» در محل سکونتشان نشانه اى (از قدرت الهى) بود: دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ (رودخانه عظیم; و به آنها گفتیم:) از روزى پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید; شهرى است پاک و پاکیزه و پروردگارى آمرزنده (و مهربان)!
16 ـ اما آنها روى گردان شدند، و ما سیل ویرانگر را بر آنان فرستادیم، و دو باغ (پر برکت) شان را به دو باغ با میوه هاى تلخ و درختان شوره گز و اندکى درخت سدر مبدّل ساختیم.
17 ـ این کیفر را به خاطر کفرانشان به آنها دادیم; و آیا جز کفران کننده را کیفر مى دهیم؟!
سلام به استادان عزیزم وهمه دوستان
این روزها هوای بارانی بسیار باطراوتی هست و هر گوشه ای برف و بارون میاد و تنفس هوایی تمیز لذت بخشه خیلی دل چسبه
یادمه از اولین گام های این دوره خواندن قرآن بود که شما موکد تکرار کردید اگر باور دارید که خدایی هست که این جهان رو خلق کرده ویک کتاب داره باید بخونید تا قوانین این جهان رو درک کنید خدارو سپاسگزارم که خدا هدایت ام کرد واستارتش رو زدم الان چهارصد صحفه پیش رفتم وخداوند همراهیم میکنه تا دورش کنم
اگر یک نتیجه این دوره برام داشته باشه که مسلما بیشتره ، آشتی با قرآن هست وکلام الله رو خوندم
وقتی شما گفتید باورهاست که اتفاقات رو رقم میزنه نه هیچ عاملی دیگه این تیکه رو نگه داشتم ودوباره ودوباره پلی کردم و باور بفرمایید که هنوز ذهنم با این تیکه مقاومت داره ومیدونم زمان میبره تادرک کنم
سالها من مخالف این جملات رو شنیدم وهمه چیز شنیدم در مورد موفقیت ،الا موضوع باورها که برام مبهم هست میتونم دلایل منطقی براش پیدا کنم
در مورد شغل باید بگم من تو کارهای یدی خوب هستم توی ورزش خیلی استعداد دارم و علاقه
توی محیط کارم باشگاه ورزشی هست وخیلی برام لذت بخشه ،من کار اداری انجام میدهم وهیچ وقت به ورزش برای کسب درآمد فکر نکردم ،میشه از کاری که بهش علاقه داری ولذت میبری ،استعداد داری کسب درآمد کنی
اصلا من میرم سر کار کسب درآمد کنم که ورزش کنم،واقعا از این کار لذت میبرم ،اصلا اگر همه چی تو زندگیم تکمیل باشه من میرم باشگاه ورزشی وفقط این راه رو بلدم اگر یک هفته ورزش نکنم این میل باعث میشه کشیده بشم به سمتش وووو خدایا شکرت همیشه دوست داشتم این مسیر رو حتی حرف میزنم احساس شعف میکنم
سپاسگزارم
گام دهم
و برای اولین بار قبل از نوشتن نکته های فایل دارم کامنت مینویسم !
چون برق رفته : ) و سریع اومدم سراغ لپ تاب و بهترین زمان دیدم برای ادامه گام بعدی
سلاااام
چقدر همراه با دوره دوازدم قدم ( در حال حاضر قدم دوم ) تکامل را دارم بهتر و ملموس تر درک میکنم ، چون همراه با این دوره این پروژه را هم همراه هستم و گام ها را طی میکنم ، و این هدایت همزمانی فایل ها چقدر لذت بخش ، هیجان انگیز و آگاهی دهنده ست .
به نسبت درخواست و هدف قهرمانی ام چقدر امیدوار تر شدم و بیشتر دارم سعی میکنم که لذت ببرم ! به جای اینکه ناامید بشم و تازه این روزهایی که نیازه از لحاظ مالی طی کنم را تلخ بگذرونم !!!
بهش نچسبم ، باورهای قدرتمند کنند براش بسازم ، از تمرین و روزهای ریکاوری ام لذت ببرم تا هم به خواسته ام برسم و هم ازش لذت ببرم
به قول استاد در فایل قبلی ، خودم را در معرض تکرار قانون و یاد آوری هر لحظه گذاشتم
و میبینم و میفهمم که چقدر با تکرار قانون میتونم در آرامش و لذت و شادی بیشتر زندگی کنم و البته خلق کنم !
اینکه استاد گفتند از کلام پر مهر مادرتون لذت ببرید ، یاد مکالمه تصویری امروز با مادرم افتادم ، بیش از 1 ساعت باهاش صحبت کردم و خدا را شاکرم که به گفته خود مادرم کلی بهش انرژی دادم و ازم تشکر کردم و یه سری از قوانین جهان هستی را سر یه موضوعی بهش یاد آوری کردم ( چون مادرم هم از شاگردهای استاد هستند و بسیاااار مشتاق )
الهی صد هزار مرتبه شکر که احساس خوب به دست خودمون و با تغییر زاویه دیدمون به دست میاد ، الهی شکر که با این احساس خوب نتایج بیشتر را هم میسازیم و نتایج بیشتر باز این چرخه ای احساس بهتر و نعمت های بیشتر را در زندگیمون به جریان میندازه !!
پس ما همه ی چیزی که نیاز داریم برای ساختن یه زندگی عالی را داریم !! الهی میلیاردها باااار شکرت
.
دوستتون دارم و در پناه حق
به نام خدا
سلام ب استاد عزیز و همسرگرامی
سعی کن درلحظه از هرچیزی لذت ببری
فاصله ما آدما با خواسته هامون فقط با احساس خوب میشه و تنها چیزی که میتونه این احساس خوب رو ایجاد کنه تغییر باوره،همه ما باور های غلط زیادی داریم که از وقتی به دنیا اومدیم اونقدر تکرار شده تا تو ذهنمون نهادینه شده پس نمیتونیم ب این زودیااین باور ها رو تغییر بدیم بلکه باید با دادن ورودی های مثبت به مغزمون بتونیم باورهای مثبت رو بیشتر تو ذهنمون پررنگ کنیم
– گام دهم پروژه مهاجرت به مدار بالاتر –
به نام خدای علایق واقعی
این فایل درمورد کاریه که بهش علاقهی واقعی داریم؛ کاری که نمیتونیم انجامش ندیم!
چقدرررررر سراسر از عشق و اشتیاق میشم وقتی درمورد علایق واقعی حرف میزنید استاد
احساس میکنم چیزی خالصتر از این آگاهی ها وجود نداره!
من هرچقدر که بیشتر توی خودم، وجودم، روزمرگی هام، روحم، خواستهی واقعیم و عشق و قلبم دقیق میشم، بیشتر میفهمم که چقدر مسیرم درسته…
نوشتن کاریه که من نمیتونم انجامش ندم.
انقدرررر این کار هماهنگه با روح من که فکر میکنم تنهاااا کاریه که روحم باهاش آروم میگیره و رسالتمه.
اصلا فقط کافیه یه کاغذ و خودکار برسه دست من؛ از همهههه چیز مینویسم. شعر مینویسم، داستان مینویسم، خاطره، نامه، متن، افکارم، درونیاتم، همه چی همه چی… هر چیزی که یک باریکهی نوری به ادبیات داشته باشه.
اصلااااا عشششششق میکنم وقتی شعر میخونم، وقتی کتاب میخونم، وقتی میرم تو محفل های ادبی، با نویسنده ها آشنا میشم، متن های بقیه رو میخونم، عشق میکنم عشق میکنم…
و نوشتن تو برنامهی روتین همیشگی منه. یه جوری باهاشم که « نمیتونم ننویسم » حتی اگر نخوام هم نمیتونم ننویسم!
امروز هم یه شعر نوشتم که با عشق تقدیم همهی کسایی که دارن کامنت منو میخونن :
قدر نوشیدن یک چای چرا!؟
اگر آن کس که قرار است در آیینهی صبح،
زحل فاصله ها سر بکشیم،
در هوای دل دیوانهی خویش
رقص ها در بکشیم،
لحظه ها را همه در آن دم آزاد خیال،
بر لب ساحل دریا بوزیم،
اگر آن کس تو، تویی،
میمانم.
مینشینم که به درد سرد تو گوش کنم
مِیِ نوشین خمار لب تو نوش کنم؛
مینشینم که به هنگام بهار،
کوچه ها را همه پی در پی هم
با صدای دَم مرغابی ها باز کنیم.
برگ ها را همه در زیر قدم ها یک جا
به خیال نم باران بهار،
یک به یک پودر کنیم.
و ولیعصر و خزان و انقلاب و تجریش
با همان فکر که تو، و فقط تو که همان
هستی و پیش منی و دست در دست منی.
اگر آن کس که به وقت قاصدک میروید
و تمام شب و شور و شادی و شاپرکی
به قبای رنگی صبحدمی میآرد،
اگر آن کس که تویی،
مینشینم به تماشای مه چون قمرش
و سکوت و مه و تنهایی و شب
همه سر تا سر ما، سر تسلیم فرود آوردند!
مطمئنم که قراره تو مسیر نوشتن به همهی خواسته هام برسم؛ نوشتن برام عشق میاره، پول میاره، سلامتی میاره، موفقیت میاره، حال خوب میاره، روابط عالی میاره، نوشتن برای من همه چیزه!
الانم برای قبول شدن تو رشته ادبیات دانشگاه تهران دارم میخونم؛ میخوام بهای خواستهم رو بپردازم و برم تو دل مهاجرت و ترس هام و نوشتن و هر چیزی که منو بزرگ و بزرگتر میکنه.
خدایا شکرت، خدایا شکرت شکرت شکرت…
سلام حدیث قشنگم.
باورم نمیشه دختر، این شعر قشنگ رو خودت نوشتی؟! خیییییلی قشنگ بود خیییییلی.
چرا از نزدیک نخونده بودی برام تابحال؟! اصلا کلی کیف کردم. سورپرایز شدم انگار.
میدونی چقدر خوبه که از حالا میدونی علاقهت چیه؟! میدونی چقدر جلویی. چقدر مسیر برات هموارتره. بهت افتخار میکنم قشنگ من.
بی صبرانه منتظر روزی هستم که نوشتهها و کتابهات رو بخونم.
چقدر دلم تنگ شد برای روزهایی که میشینیم با هم شعر میخونیم. تو میخونی من عشق میکنم. من میخونم تو عشق میکنی. چقدر نویسندهها و شاعرها رو تحسین میکنیم، خدایا شکرت.
برای بار هزارم ازت ممنونم که هستی و وجود داری.
در پناه الله باشی آبجی گلی.