مصاحبه با استاد | کلید لذت بردن از مسیر «تحقق خواسته ها» - صفحه 30

503 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه درویشی گفته:
    مدت عضویت: 542 روز

    بهمن که برسد میشه 5 سال که من در کسب و کار شخصی خودم هستم 5 سال

    ولی این یک سالی که با استاد گذروندم، به اندازه آن 4 سال بلکه بیشتر پیشرفت داشتم

    خدایا شکرت

    خدایا بیا اینجوری حساب کنیم با هم

    الان یک سال از کسب و کار خدایی من داره می گذره

    هم کتاب نوشتم

    هم مهاجرت کردم

    هم پول خوب ساختم

    هم حج فیش خریدم

    هم طلا خریدم

    هم دلار خریدم

    هم زمین زعفران کاشتم

    هم زمین کشاورزی خریدم

    منی که کلی بدهی داشتم

    و لنگ 500 هزار تومان پول بودم

    خدایا تو را شکر و تو را سپاس برای این تغییراتم

    از تو ممنونم ای پروردگارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    مریم رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1030 روز

    به نام خدای مهربان….

    سلام خدمت استادان عزیزم ودوستان خوب و عزیزدراین مسیر توحیدی…..

    خدایا هدایتم کن تا هرآنچه که به من کمک می‌کنه تاهم ترو خوب درک کنم و بشناسم وهم قوانینت رو

    ازاین فایل برای بهترشدن باورهام بنویسم وازش استفاده کنم تا بتونم آدم بهتروشادوثروتمند باشم …

    خدایا به امید خودت …..

    استاد جان چقدر این صحبت شما در مورد اینکه اگر ادیسون برق رو اختراع نمی‌کرد یا برادران رایت هواپیما روبرای اولین بار به پرواز موفقیت آمیز نمیرسوندن ویا انیشتین قانون نسبیت رو کشف نمی‌کرد وخیلی ازاین افراد …..

    حتی اگر این کارها رو انجام نمیدادن ..‌.

    یک سال بعد یکماه بعد یه روز دیگه توسط اشخاص دیگه ای انجام میشد ..

    این جمله ها نشان از فراوانی به آدم میده اونقدر خوبه که نگران کمبود وترس از اینکه اگر اینا نبودن چی میشد نداری ..

    بلکه میگی هستن افرادیکه وبودن افرادیکه این اختراعات واکتشافات رو به سرانجام برسونن

    توجهان کمبودی نیست .حتی توی این موضوعات که سالها با خودمون فکرمیکردیم وای اگر ادیسون برق واختراع نمی‌کردچی میخواست بشه ….

    اما یه فرد توحیدی وباایمان مثل شما که اینقدر خوب خدارو باورکردن وقوانینش رو درک کرده و داره ازش استفاده می‌کنه توی زندگیش ..

    راحت میگه خوب شخص دیگه ای این کارو انجام میداد کمبودی نیست ….

    اصلا وقتی بهش فکرمی‌کنم میبینم چقدر ذهن من محدود فکرمی‌کنه…

    چقدر خوبه که من هم یادبگیرم به همه چیز ها ی اطرافم واتفاقات وشرایط زندگیم به شکل وسیع تر ونامحدودتری نگاه کنم

    این باورکمبود حتی توی این چیزها هم دروجودما ریشه کرده

    خدا می‌دونه که اگه بشینم وبخوام این باورها رو ازوجودم بکشم بیرون چقدر می‌تونه توهرجنبه ای اززندگی بهم کمک کنه

    نکات مهم این فایل ……

    اگر آدمها تومسیر زندگیشون حرکت کنن اولین چیزی که دوست دارن رو برن وادامه بدن وروی باورهاشون کارکنن ولذت ببرن اززندگیشون با تغییر باورهاشون .

    هدایت میشن به جایی که باید باشند .به قول خانم اسکاول شین ؛اون چرخ دنده اییه که سرجاش قرار میگیره واونهایی که سرجاشونن واقعا دارن اززندگیشون لذت میبرن .ازکارشون لذت میبرن صددرصد….

    اما اینکه ازلحاظ‌ مالی پیشرفت میکنن یا نه فقط ربط داره به بحث باورهای ثروتشون …..

    اینکه فردی عاشق نقاشیه رنگ روغن واین آدم اصلا وقتی داره نقاشی می‌کشه نه زمان کنه مکان نه گشنگی نه خستگی نمی‌فهمه

    اما ازلحاظ‌ مالی پیشرفت نمیکنه …

    اونوقت بعد از مدتی خسته میشه دلزده میشه میگه برم دنبال یه چیز دیگه یه کار اداری یا تورستوران کارکنم …

    واصلا ممکنه اون کارمورد علاقشو که عشقشه رهاکنه

    اما دلیل اینکه رهاش می‌کنه اینکه نتوانسته ازتون طریق زندگیش رو بگردونه ….

    حالا این علاقه و عشق می‌تونه توهرکاری باشه

    مثل ورزش مثل علم فیزیک مثل دوچرخه سواری یا فوتبال وهرچی…..

    دلیل اینکه ازلحاظ‌ مالی تواون حوزه پیشرفت نکرده اینه که باورهاش در مورد ثروت ایرادداره ….

    اما موضوع اینجاست اون عشق می‌تونه درآمد داشته باشه خیلی هم می‌تونه خوب درآمد داشته باشه خیلی زیاد …

    اما کی ؟؟؟؟؟

    وقتی که باورهاتون در مورد ثروت درست باشه واتفاقات من دیدم افرادی که از همون مسر علاقشون وعشقشون رفتن وبه درآمد هم رسیدن هم توورزش فوتبال وهم توی هنر

    ویعنی صدها مثال هست .اینکه اونهایی که نرسیدن به خواستشون به این دلیل نیست که توی هنر توی ورزش جواب نمیده نه به این دلیل که باورهای مناسب در مورد ثروت توی ذهنش ایجاد نکرده تا جواب بدهد….

    این باورهاست که داره اتفاقات رورقم می‌زنه نه هیچ عامل دیگه ای بدون استثنا تمام تجربیات واتفاقات وشرایطی که توی زندگی ماداره رقم میخوره بدون استثنا توسط افکار ما وباورهای ماداره رخ میده ….

    نکته ی بعدی ….

    توی زندگی اینجوری نیست یه دکمه ای رو بزنی همه چیز تغییر کنه .بایدروی افکارت باورهای کارکنی ادامه بدی چون یه فاصله زمانی میخواد بین اینکه تغییر فرکانس های شما نتایج خودشو وارد زندگیت بکنه .هرچند که ازهمون لحظه ایی که شروع می‌کنی ازهمون ثانیه که شروع می‌کنی

    نشونه هاش میاد اما برای اینکه نشونه هاش ثابت بشن باید توهم فرکانس هات به یه ثبات برسن ….

    این ادامه داربودنه‌هست که نتایج اول میاد بعد خودشون میاد بعد نتیایج هی ثباتش بیشتروبیشترمیشه وبعدهی ازلحاظ‌ کیفیت وکمییت هی بزرگتر وهی بزرگتر میشه…

    نکته بعدی …….

    استادمیگن اگر برگردم پانزده سال پیش

    بااگاهی هایی که العان دارم خیلی زندگی رو سخت نمی‌گیرم ومیدونم که باتکامل با توجه به نکات مثبت ولذت بردن از مسیرزندگی خیلی راحت و ساده به خواسته هام میرسم یعنی خیلی نمیچسبم به خواسته هام …

    من فکرمیکردم‌ که اگر قبلاً به خواسته ای برسم دیگه زندگی متفاوت میشه معناش عوض میشه ولی العان که خوب به خیلی از خواسته هام وبیش ازاون‌رسیدم نه‌فکرنمیکنم متفاوت میشه درست که خیلی لذت بخشه

    اماوقتی هنوز به خواستت نرسیدی وفکرمیکنی اگرفلان ماشین وبخرم فلان خونه رو بخرم ویافلان کشور برم زندگی کنم با فلانی ازدواج کنم واین شرکت وبزنم ابن مدرکو بگیرم چه اتفاقی می‌افته

    اون جوری که آدم فکرمی‌کنه نیست

    بنابراین بااین آگاهی ها که العان دارم اینقدر یه جاهایی که حرص میزدم زودتر بشه که البته خیلی کم بود توزندگیم

    ولی بازم بوده اگه برگردم دیگه انقدرحرص نمی‌زنم

    اما العان اززندگیم‌لذت میبرم ..

    چون می‌دونم زندگی همه ی اون تجربیاتیه حتی اون سختی ها ولذت ها وشادیها غم‌ها تعریف زندگیه خیلی آسون می‌گرفتم مسائل رو به خودم

    خیلی کمالگرا نبودم خیلی صبورتر بودم خیلی بیشتر درلخطه زندگی میکردم

    این اون کاریه که با تجربیاتی که دارم انجام میدادم

    آنهایی که میخوان این مسیررو شروع کنم

    ومثل گذشته ی من ازمن درس بگیرن ..

    مهم لذت بردن از مسیر اینقدر نگید پس کی به خواسته هام میرسم اریک پروانه زیبا توحیاط لذت ببرین

    ازیه سلام پرمهر.محبت مادرتون فرزندتون همسرتون پدرتون ‌خواهروبرادرتون لذت ببرید..

    ازیه پارک قشنگ توی محلتون لذت ببرید

    ازیه کنسرت موسیقی توی شهرتون لذت ببرین …

    ازکوه دشت اسمان زیبا آبرهاش ازباران از هوای سرد زمستانی

    ازدرختها وشاخه های زیباش ازصدای گنجشکها ازصدای جوی آب ازخنده ی بچها اززمینی که روش راه میرم از هرچیزی باید لذت ببریم ……

    حتی وقتی ماشین ندارید پیاده میرین بیرون ازپیاده روی لذت ببرین

    یاسوارمترو میشین بگردیم ودنبال زیبایی باشیم وازش لذت ببریم

    اونوقت من به شما قول میدم زندگی شما بسیار بسیار عمیق تر میشه لذت بخش تر میشه وطبق قانون زودتر به خواستتون میرسید…

    ویادم باشه راه رسیدن به خواسته اینه که به احساس خوب برسم

    واحساس خوب به چه شکل بوجود میاد؟؟

    با تغییر ذهن با تغییر باورها به وجود میاد فقط وفقط ….

    استاد هم ازشما هم از خانم شایسته بینهایت برای این فایل سپاسگذارم ……

    من علاقه ی خودم رو پیدا کردم وخیلی هم دوستش دارم حداقل العان واضح و مشخص می‌دونم می‌خوام این مسیرو برم وازش کلی چیز یادبگیرم برام خیلی جذابه خیلی خوبه از اینکه بدنم رو بشناسم کارکردش رو بشناسم دوست دارم ازاینکه هر بار بهتر تمرین میکنم یه برنامه می‌نویسم یه چیز جدید یاد میگیرم دوست دارم

    زیاد ازش لذت میبرم هرچی هم بیشترجلو میرم بیشتر دلم میخواد بدونم درک کنم بفهمم ….

    تنها کاری که باید انجام بدم اینه که باورهای قدرتمند کننده در مورد ثروت بابت علاقم بسازم و تکرارش کنم وبهش عمل کنم وبه ثبات فرکانسی برسم ..

    اینجا دقیقا جاییه که توش ضعف دارم چون من خیلی ادم‌توانمدیم واگه چیزیو دوست داشته باشم واقعاسعی میکنم یادش بگیرم اما پاشنه آشیل من توی باورهای ثروتساز هست در مورد علاقم چون من همین کمبود باور و توی هنرم هم داشتم ومیدونم اگه بتونم این باورهامو تغییر بدم با باورهای درست توی هرکاری برم میتونم ازش پول بسازم و به ثروت برسم

    خدارو شکر میکنم که منو به مسیر ورزش و سلامتی ذهن و جسم و روحم هدایت کرد

    خدارو شکر میکنم منوبه این‌مسیر توحیدی هدایت کرده به شما به این سایت خدارو شکر….

    استاد جان من تواین مدت در مورد خودم به این نتیجه رسیدم که کارکردن روی توحید وباوربه خداوند وایمان آوردن بهش بالاترین کمک رو توهرزمینه ای می‌تونه بهم بکنه …

    یعنی فقط باید رو ی توحید کارکنم چون وقتی من میتونم به احساس خوب برسم که بابت رسیدن به خواسته چه درزمینه مالی چه روابط چه سلامتی به یه آرامش ویه اعتماد درونی وایمان عمیق و درونی برسم نسبت به خدا

    باید اینو توخودم تقویت کنم بهترشدم فقط باید تکرارش کنم تا این فرکانس به ثبات برسه

    استاد شما توفایل قبلی گفتین خدابه همه وعده ی فزونی وثروت میده …

    منم جدا ازاین وعده ی خدانیستم درست قبل از اینکه باشمااشنا بشم ووارد این مسیر بشم توخوابم بهم این وعده داده شد وقتی بهم گفتن توانتخاب شدی که ثروتمند بشی من حتی توی خوابم‌ میگفتم من چرامن انتخاب شدم وبهم میگفتن چون خودت خواستی ….

    ودچارترس شدم اونقدر اون خواب برام واضح بود که العان دوسه ساله ازش گذشته تمامش رو یادمه با جزییات …

    اما اون خوابو درک نمی‌کردم تازمانی که باشما واین دیدگاه این مسیر آشنا شدم …

    جالبه استاد بگم من تواین مدت که روباورهام کارمیکنم تغییرات خوبی داشتم اما دوبار یک اتفاق بزرگی داشت می‌افتاد توزندگیم که ازلحاظ‌ مالی خیلی میتونست زندگی منو تغییر بده

    البته دفعه اول اینقدر شدت نداشت یعنی میخوام بگم نشونه های خیلی واضح بود

    اما این این دفعه واقعا این نشونه ها واضح ترشدن اونقدر داشت به واقعیت نزدیک میشد دیدم دقیقا همون ترسی که توی خواب از شنیدن اون ثروت بهم داده شد سراغم آمد دقیقا همون وانگارداشتم توی خوابم‌ زندگی میکردم ..

    بعد به خودم آمدم گفتم چرا باید بترسم همه ارخداشونه این اتفاق ب آسون بیوفته ودقیقا متوجه شدم استاد من خیلی باورهای داغون ترنسبت به چیزی که فکرمیکردم‌ در مورد ثروت دارم مقاومت زیادی داره ذهنم

    وباید خیلی روش کارکنم

    ومیدونم اگه این باور درست بشه زندگی من تحول بزرگی می‌کنه

    چون دیدم نشونه هاش واونقدرترسیدم تودلم میگفتم خدایا حالا نه من امادگیشو ندارم …

    خیلی باید روی باور کمبودم کارکنم

    اما استاد خیلی خوشحالم چون وقتی این وعده ی بزرگ بهم داده شدونشونه های واضحش امدکه من عمیقأ روی ایمان خودم نسبت به خدا خیلی بهترشدم وقشنگ دیدم که خدا چقدر زود جواب میده این درصورتیکه که من واقعا همه ی این‌خواستهای مالی رو‌رها کرده بودم وفقط داشتم با فایل قدم نهم جلسه دوم روخودم‌کارمیکردم

    این فایل به شدت روی باورهای تاثیرات مثبتی گذاشت خیلی بهم کمک کرد تا باورهام وایمان به خدا بیشتر بشه ..

    استاد عزیزم خیلی دوستت دارم شما وخانم شایسته ورابطه ی زیباتون وتمام زندگیتون برای من یه الگو

    ازتون سیپاسگذارم استاد ازهردوی شما

    خدای عزیزم این مهربان ورحمان ای عزیزورزاق شکرت بهم فرصتی دادی تا یه روز دیگه بتونم زندگی خوب و زیبایی روتجربه کنم ویلیام سایت این آگاهیها رو بشنوم کمکم کردی باهم کامنت نوشتیم

    بازم کمک کن تا تومسیر درست راه راست راه افرادیکه به آنها نعمت داده آیی باشم نه راه گمراهان وغضب شدگان

    خدایا تنهاترومیپرستم وتنهاازتو یاری می‌جویم ..

    خدایا کمک کن هدایتم کن تا ترو بفهمم ترو بشناسم ای خدا مهربان شکرت

    در پناه خداوند یکتا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    پونه گفته:
    مدت عضویت: 1081 روز

    سلام به عباسمنشی های عزیز

    لذت بردن از مسیر تکامل و مسیر رسیدن به خواسته ها به نظرم یه کلید مهمه.چون عجله و تمرکز تنها و تنها روی نتیجه واقعا به آدم احساس خستگی از کار ذهنی رو میده.من خودم همیشه حتی بعد از آشنایی با فایلهای استاد تنها به نتیجه فکر میکردم و مسلما سختیهایی که در مسیر پیش میومد برام خیلی نمود میکرد و روحیم رو خیلی بهم میریخت .ولی با گوش کردن به فایلهای متفاوت استاد اول به این نکته پی بردم که احساس خوب =اتفاقات خوب.بعد هم تا وقتی حال من خوب نباشه الهامات و هدایت ها یا نیست یا خیلی کم وکمرنگه.چون اون موفع حس میکردم عمرم داره سپری میشه و هر روزی که داره میگذره یک روز دیرتر به نتیجه رسیدم .خلاصه وقتی جمع بندی کردم دیدم همه جیز تو این مسیر تحقق به خواسته ها داره منفی تو ذهنم میریزه به جای مثبت .والان مدتیه فقط به این فکر میکنم که در مسیر درست باشم واز تمام اتفاقات و چیزهایی که در این مسیر میبینم لذت ببرم و واقعا نشانه ها رو بعد از این تغییر نگرش حس کردم .

    خدایا شکرت بابت تمام این آگاهیها

    سپاسگزارم استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    بهنام جعفری گفته:
    مدت عضویت: 764 روز

    وای این فایل چقدر برای من مناسب بود استاد …

    امروز به این فایل هدایت شدم چون روز قبل تصمیم گرفتم دیگه نچسبم به خواسته هام اینقدر عجله نکنم برای رسیدن به چیزی جالبه که اینقدر حرص زدم که برسم به یک چیزی که ازم کیلومتر ها فاصله گرفت …

    دیروز به این نتیجه رسیدم که اگر من الان در نقطه ای باشم که همچی دارم و به همچی رسیدم اونوقت چیکار میکنم ؟ دیدم واقن کار خاصی نمیکنم دقیقا کارهای معمول روزانمو انجام میدم .. سپاسگذاری .. رسیدن به گلو گیاها .. ورزش کردن .. سر زدن به کسب و کارم .. دقیقا کاری که همین الانم میکنم .. پس دیدم برای چی اینقدر دارم میدووم ..

    سپاسگذارم بابت اینکه نشانه ها هروز برای ما میاد .. خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2199 روز

    به نام خدای مهربانم ک در هر نفس سپاسگزار او هستم

    خدا رو شکر ک در گام دهم پروژه «مهاجرت به مدار بالاتر » گام می گذارم .

    سلام به استاد عزیزم و سپاسگزارم از ایشون و سپاسگزارم از تک تک عزیزانم در جمع خانواده ی عباس منشی ام …⁦:⁠-⁠⁩⁦:⁠-⁠

    وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ یَرَى الَّذِینَ ظَلَمُوا إِذْ یَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعَذَابِ

    برخی از مردم غیر خدا را همانند خدا گیرند و چنانکه خدا را بایست دوست داشت با آنها دوستی ورزند، (شرک) لیکن آنها که اهل ایمانند کمال محبّت و دوستی را فقط به خدا مخصوص دارند. و اگر فرقه مشرکین ستمکار وقتی که عذاب خدا را مشاهده کنند ببینند که قدرت خاص خدا است و عذاب خدا بسیار سخت است .

    یادمه استاد تو یه جلسه تمرین دادند ک برین و کلمه عذاب رو پیدا کنید در قرآن ببینید در چ مواردی به کار رفته ! کلمه کلیدی عذاب خداوند در این آیه اومده که داره در مورد شرک صحبت می‌کنه . حالا ماجرا چیه ؟ امشب حال عجیبی بهم دست داد . خواستم عشق رو در قرآن جستجو کنم ک دیدم واژه معادلش در قرآن «حبّ» هست . و جالبه ک در این آیه اشد(یعنی شدیدترین ) حب رو بکار برده برای مومنین ک این عشق رو برای خداوند دارند و میدونید نکته ی جالب چی بود که من رو دیوانه کرد؟! اینکه امشب من یه آهنگ خیلی عاشقانه زیبا داشتم گوش میدادم ک همه ش احساس میکردم من دارم برای خدا میخونم و خدا هم داره عشق می‌کنه . اصلا یه عشقبازی قشنگ تو وجودم احساس کردم با شنیدن این آهنگ ک بین من و خداوندم انجام شد و اینکه یه گفتگو با خودم در مورد شرک داشتم و وابستگی در روابط و از خودم خواستم ک توحیدی عمل کنم و خدای من ، خدای من ، تو داری با من چ می‌کنی عشق من ؟ داری چیا میگی بهم عزیزدلم ؟! همین چند دقیقه پیش واسه ت نوشتم و برات عشق فرستادم و تو الان این رابطه رو با این آیه برام تایید کرد . داشتم میگفتم ک چقدر قلبم مطمین هست امشب

    چه اطمینان خاطر و آرامشی وجودم رو پر کرده … چقدر قشنگ هدایتم کردی به این آیه که تاییدم کنی. دلم میخواد بشینم با صدای بلند گریه کنم . عجب خدایی ! عجب خدایی ! چطور با این خدا شرک میورزی نرگسم !؟ از عذاب سخت خداوند نمی‌ترسی ؟

    و سخت ترین عذاب دوری از رضوان خداوند هست .

    رمز ادامه دادن یک کار «عشق» است . اینکه عاشق اون کار باشی باعث میشه تا تو در اون مسیر قدم برداری و پیش بری .

    من هم عاشق این هستم ک پیام‌رسان توحید باشم. من هم عاشق آموزش دادن هستم و از خداوند میخوام که هدایتم کنه تا بتونم به اون جایگاه برسم ک مثل استاد در مسیر توحیدی شدن و آموزش گام بردارم . من هم از خداوند میخوام ک من رو با طرح الهی خودم آشنا کنه تا عشقی چون عشق استاد رو پیدا کنم و در اون مسیر حرکت کنم و همه چیز رو قدم به قدم بسازم .

    می‌دونم اگر در مسیر زندگیم حرکت کنم و اولین چیزی ک دوست دارم رو ادامه بدم ،هدایت میشم به اون چرخ دنده ای ک من رو در طرح الهی زندگیم سرجای درستم قرار میده . چرا که وقتی سرجایی باشم که باید باشم از زندگیم لذت خواهم برد و با ساختن باورهای ثروت از همون جایی ک هستم ثروت و پول بسیاری هم خواهم ساخت و با آرامش عشقم رو دنبال خواهم کرد .

    این قسمت از صحبتهای شما در گوشم زنگ میزنم که : «باورهاست ک داره اتفاقات رو رقم میزنه نه هیچ عامل دیگری . بدون استثنا تمام تجربیات و شرایطی ک در زندگی من در حال رقم خوردن است بدون استثنا توسط باورها و افکارم اتفاق افتاده» . بنابراین اتفاقات و شرایط من همینطور رقم میخوره و اگر اتفاقات رو دوست ندارم روی باورهام کار میکنم تا اتفاقات و شرایط رو تغییر بدم و البته این رو هم می‌دونم که به یه فاصله زمانی نیاز هست تا فرکانس‌هام به یک ثبات برسه . ادامه دادن نتایج رو رقم میزنه و باز هم ادامه دادن نتایج رو از نظر کیفیت و کمیت بزرگتر و بیشتر می‌کنه .

    نرگس عزیزم!

    زندگی رو سخت نگیر .

    دوش با من گفت پنهان کاردانی تیزهوش

    کز شما پنهان نشاید داشت سرّ می فروش

    گفت: آسان گیر بر خود کارها ز روی طبع

    سخت می گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

    باور کن و به خودت یادآور شو که با تکامل ،با لذت بردن از مسیر زندگی ، خیلی راحت و ساده به خواسته هام میرسم . باور کن نیاز نیست ک ب خواسته هات بچسبی . از همین جایی ک هستی لذت ببر . همین چیزهایی ک داری رو دوست داشته باش و قدر بدون . اینقدر حرص نزن. عجله نداشته باش. از همین لحظه لذت ببر . زندگی همین لحظه هایی ست ک داری تجربه می‌کنی . درگیر گذشته و آینده نباش . از مسیر لذت ببر . زندگی همه‌ی این تجربیات هست . از زندگی لذت ببر . مسائل رو به خودت آسون بگیر. کمال گرا نباش. در لحظه زندگی کن . تا هم مسیر زندگی ت لذت بخش تر بشه و هم خواسته هات رو تجربه کنی . مهم لذت بردن از مسیر ه . اینقدر نگران رسیدن به خواسته هات نباش . از کوچکترین اتفاقات مثبت و رویدادهای زیبایی ک در روز تجربه می‌کنی لذت ببر . از شنا کردن در آب لذت ببر ‌. از شنیدن آهنگی ک دوست داری لذت ببر . از تماشای غروب خورشید لذت ببر . از تماشای ماه شب چهارده لذت ببر . از پیاده روی در این فصل بهاری و خنک ایرانشهر لذت ببر. از هم صحبت شدن با دوستان و خانواده لذت ببر . از خانه ای ک داری لذت ببر. از دیدن و تماشای سریال بهشت لذت ببر . از تماشای خودت در آینه لذت ببر . از پیش رفتن گام هات در سایت لذت ببر . از نوشتن و خواندن کامنت‌های عالی لذت ببر . از شنیدن و خواندن غزل حافظ توسط شاگردانت لذت ببر . وقتی تو این حال هستی حضور خداوند رو بیشتر در قلب و وجودت احساس می‌کنی.

    راه رسیدن به خواسته ها رسیدن به احساس خوب است فاصله ی تو با خواسته هات فقط با احساس خوب پر میشه . احساس خوب چطور به وجود میاد ؟ احساس خوب واقعی فقط با تغییر ذهن ، با تغییر باورها به وجود میاد. تغییر باورها کلید احساس خوب و احساس خوب راه شکل گیری اتفاقات خوب .

    خدایا شکرت

    چقدر امروز درکم نسبت به قانون باور و قانون فرکانس و قوانین ت عمیق تر شد. چقدر همه چیز برام واضح تر و شفاف تر شد . چقدر چشمانم به روی حقایق باز تر شد . خدایا شکرت . زندگی چقدر اینطور لذت بخش تر و شیرین تر هست .

    خداوندم استمرار رو در من تقویت کنم و پام رو در این مسیر استوار بگردان .

    دوستت دارم خدای من

    و میدانم که تو هم عاشق من هستی⁦:⁠-⁠*⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مریم غدیری گفته:
    مدت عضویت: 3757 روز

    درود درود درود

    این جمله (باورهان که نتایج رو رقم میزنن) نه هیچ عامل دیگری، کسی به این راحتی قبول نمیکنه. باید بتونم 100 در 100 بپذیرمش. شرایط فعلی رو نمی خوام در باورهام تغییر ایجاد میکنم با یه فاصله ی زمانی تغییر رخ می‌دهد. روی آن فرکانس کار می‌کنیم ادامه می‌دهیم و هی از نظر کمیت و کیفیت بزرگتر و بزرگتر میشه.

    مثلا من شش ماه اول سال برای هر ماه یه عدد درآمدی نوشتم. ولی خخخخ اصلا روی باورهام آنطور که باید و شاید کار نکردم. نتیجه اینکه الان در یک مرحله مانده ام و درجا میزنم. همان که استاد می‌فرمایند باید بگردیم ببینیم چه باور غلطی داریم و در مورد من قطعا باور ارزشمندی هست. یعنی دوست دارم اون عدد رو تجربه کنم ولی باور ارزشمندیم قوی نیست راجع بهش. این قسمت را هم خیلی خیلی دوست دارم: خیلی ها درآمد رو برای عشقه میخوان موضوع اینه که عشقه میتونه درآمد داشته باشه خیلی هم زیاد ، کِی؟ وقتی باورهات راجع به ثروت درست بشه.

    من دوست دارم اینا رو روزی هزار بار بشنوم و عمل کنم، خیلی خوبن، خیلی ، خیلی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه ش گفته:
    مدت عضویت: 1674 روز

    به نام خدای مهربان

    گام دهم

    این فایل، بنظرم دقیقا چیزی بود که من امروز نیاز داشتم بشنوم؛ دقییییقا مناسب روز من بود

    اول از همه، اونجایی که استاد گفتن: اگر آدم ها حرکت کنن و اولین چیزی که دوست دارن و ادامه بدن، و رو باور هاشون کار کنن و از زندگیشون هم لذت ببرن، هدایت میشن به اونجایی که باید باشن!

    من خیلی پیش میاد که با خودم میگم، درسته من به هنر و نقاشی خیلی علاقه دارم، ولی آیا این چیزیه که من براش آفریده شدم؟ نکنه علاقه اصلی و واقعی من یه چیز دیگه باشه؟ نکنه پیداش نکنم و …

    و وقتی این قسمت فایل رو شنیدم اصلا هوش از سرم پرید

    خدا قشنگگگ جواب منو داد؛ که بنده من، راهکار تو شک و دو دلی نیست؛ اگر تو همین مسیری که الان بهش علاقه داری و ادامه بدی و همزمان رو باور هات هم کار کنی و از این مسیر لذت ببری، من هدایتت میکنم به آنچه که بخاطرش تو رو آفریدم؛ حتی شاید همین هنر باشه!

    پس فعلا سمت من اینه: با عشق و لذت بردن از چیزای کوچیک مسیر زندگیم هنر رو ادامه بدم+ روی ایمانم و باور هام کار کنم تا خداوند بقیه کار ها رو انجام بده

    بعد که استاد مثال نقاش ای رو زدن که بخاطر درآمد نداشتن دلسرد میشه، این دقییییقا وضعیت خود من بود؛ من چندین ساله که دارم نقاشی کار میکنم و واقعا نقاشی چیزیه که وقتی مشغولش میشم، دیگه هیچیییی نمیفهمم! ولی این وسط چون تا حالا ازش درآمدی نداشتم پیش اومده زمانهایی که با خودم گفتم: کاش نقاشیو ول کنم برم سراغ یه چیز دیگه

    بعد با خودم میگفتم ببین، اگر تو واقعا نقاشیو دوست داشتی همچین حرفی رو نمیزدی

    حالا جالبه من همیشه وقتی فشار بهم میاد و به ترک نقاشی و کار کردن تو زمینه های دیگه فکر میکنم از سه حالت خارج نیست:

    1.یا تحت فشار نیاز های عادی و روزمره قرار گرفتم

    2.یا شدیدا نیاز به پول دارم که برای نقاشیم و سایر کار های هنری دیگه که انجام میدم وسیله تهیه کنم

    3.یا خیلی دلم میخواد برم سفر و برای گشتن نیاز به پول دارم

    چیزی که تا الان میدونم اینه که من ورزش، هنر و سفر رو خیلیییییی دوست دارم. هیچ چیز تا حالا مثل این سه تا نتونسته حال من رو خوب کنه ولی نمیدونم بین این سه تا چجوری میتونم ارتباط برقرار کنم و چجوری ثروت کسب کنم؛ اما خب مطمئنم روزی میرسه که من به کسب درآمد از علائقم هدایت میشم و میام این کامنتو میخونم و عشق میکنم.

    البته اینم بگم که من بخاطر باور های نامناسبم تا حالا نتونستم هیچ درآمدی از نقاشی داشته باشم، ولی سایر زمینه های هنری که کار میکنم چرا، درآمد دارم ولی خیلیییی کم، اما نکته اینجاست که همینم نبود و به تازگی بعد از کار کردن های تمرکزی اتفاق افتاده و من سپاسگزار خداوند هستم

    وقتی که استاد گفتن اون علاقه هم میتونه درآمد داشته باشه اونم خیلی زیاد، خیلی خوشحال شدم ولی واقعا فعلا نمیدونم باید چکار کنم، پس فعلا سعی میکنم لذت ببرم و سپاسگزار باشم.

    و در آخر، میخوام از این به بعد خیلی بیشتر لذت ببرم

    از سلام پر مهر مادرم که هر روز اتفاق میفته

    از ناهار خوشمزه ای که برام میپزه

    از محبت پدری که تمام تلاششو میکنه تا من در مسیر علائقم باشم

    از پیاده روی در مسیر برگشت دانشگاهم که پر از مغازه های مختلف و مردم شادی هستش که دارن خرید میکنن و لذت میبرن

    از هوای سرد زمستونی و بخاری که از دهنم بیرون میاد

    از ماه خوشگل و نورانی و ستاره های اطرافش که دقیقا مثل یه تابلو نقاشی هستن

    از ویوی آشپز خونمون، که همیشه آسمون رو قاب میگیره که یه آسمون آبیه پر از ابر های تکه ای پنبه ای و زیبا

    از بغل پر از عشق خواهر کوچکترم

    از صدای نم نم بارون روی سقف کولر پشت پنجره اتاقم

    از ذوقی که هر روز برای گوش دادن گام روزم دارم

    از خودکار های رنگی ای که برای پروژه خریدم

    از عشق خداوندی که هر روزی که میگذره دارم بیشتر درکش میکنم؛ بیشتر میفهمم همیشه کنارم بوده و چقدر هوامو داره!

    از بودن با خودم، دختر زیبایی که همیشه تمام تلاششو کرده تا بهترین کار رو انجام بده

    من عاشق زندگیمم، و توبه میکنم بابت جاهایی که از دستم در رفته و ناسپاسی کردم

    خدایا خیلی دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1535 روز

    سلام خدمت همراهان گرامی.

    نکته مهمی که این فایل برای من داره این هست که «مهم لذت بردن از مسیر هست نه زودتر رسیدن به خواسته‌ها»

    اگه بچسبی به اهدافت و بخوای سریع و سریع‌تر بهشون برسی درواقع وابسته شدی نسبت به خواسته‌هات و احساس خوبی نخواهی داشت و احتمال زیاد بهش نمیرسی و یا اگر هم برسی اصلا از مسیر لذت نبردی و خواهی گفت ارزش این همه تلاش را نداشت.

    من خودم به یک سری‌ از خواسته‌هام که براشون بال بال میزدم رسیدم ولی بعد فهمیدم که واقعا ارزش این همه فشار در مسیر رو نداشت. چرا؟ چون زجر کشیدم و واقعا از مسیر لذت نبردم.

    یک مثال بزنم، یکی از خواسته‌های من دریافت احترام و عزت و شهرت بود و روی خودم کار کردم و این اتفاق برام به شکل‌های مختلف افتاد، هر جا می‌رفتم محبوب‌ترین فرد جمع بودم و افراد احترام بسیار میگذاشتن و عشق می‌ورزیدن یا حتی در سایت استاد کامنت‌هام امتیاز بالا می‌گرفت در اکانت قبلیم بیشتر این اتفاق افتاد و من به این خواسته‌ام رسیدم ولی خوشیش خیلی برام کمتر از زحمتی بود که براش کشیدم، چرا؟ چون فشار ذهنی زیادی روی خودم آوردم و از خیلی از خوشی‌های زندگی گذر کردم و به جاش فایل گوش دادم، درسته که تجربه ارزشمندی برام شد و باعث شد رسیدن به خواسته‌ها و ایمانم به قانون قوی‌تر بشه، ولی الان که بهش فکر می‌کنم میگم که این همه به خودت فشار آوردی که دیده بشی و مورد توجه قرار بگیری، خب این اتفاق افتاد.. حالا چی شد؟ واقعا ارزشش رو داشت؟ اوایل شاید میگفتم آره ارزشش رو داشت ولی الان میگم نه ارزشش رو نداشت. مورد توجه قرار گرفتن بد نیست و شاید همین الانم اگه مورد توجه قرار بگیرم حالم خوب بشه و شاید همین الانم یک سری کارها انجام میدم که مورد توجه قرار بگیرم ولی اینکه خیلی دوست داری مورد توجه باشی از عزت نفس پایین میاد و خیلی خواسته‌ی لول بالایی نیست، شاید باید بهش میرسیدم که به این نقطه برسم. خیلی چیزهای دیگه هست که اگر تو زندگی داشته باشی حالت عالی‌تر خواهد بود تا شهرت داشتن. تازه وقتی مشهور و شناخته شده میشی یکم بار روانی داره برای آدم البته این موضوع شاید به خاطر باورهای محدود کننده‌ام باشه چون استاد هم شهرت داره ولی چیزی که نشون داده میشه این هست که این شهرت روی زندگیش تاثیر منفی نمی‌گذاره و بار روانی نداره براش ولی برای من در اون دوران نجوای ذهنی و بار روانی داشته.

    الان من هم میگم که آدم باید هدف داشته باشه و براش حرکت کنه ولی نباید این هدف خیلی براش مهم باشه که هنوز که بهش نرسیده اذیتش کنه و احساس بد داشته باشه و فکر کنه چون هنوز بهش نرسیده آدم بدبختی هست.

    چیزی که فکر می‌کنم درسته این هست که روی نعمت‌هایی که همین الان در زندگیت داری تمرکز کنی و به خاطرشون سپاسگزاری کنی و خودت رو از لذت‌های زندگی محروم نکنی و وابسته به خواسته‌هات نباشی.. فایل آرامش در پرتوآگاهی 7 که میگه هر چی تو زندگیت میخوای رو رها کن و انقدر بیشتر و بیشتر نخواه که جهان هم به این شکل رفتار تو ازت بیشتر و بیشتر میخواهد وهمانطوری که نفس میکشی و بعد رها می‌کنی و تا رها نکنی نمیتونی نفس جدید بکشی، همه ی خواسته ها رو رها کن و به جهان و طبیعت ببخش.. تا جهان هم بهت بیشتر ببخشه و به خواسته‌هات برسی. این فایل در این زمینه به من کمک کرده که رها تر باشم نسبت به خواسته هام و گیر ندم بهشون. اینطوری نیست که الان خیلی خوب شده باشم ولی در مسیرش هستم. خواهرم یک جمله خیلی جالبی رو بهم میگه که به نظرم واقعا حرفش درسته و هدایت خدا بوده برام به خاطر سوالاتی که از خدا داشتم، ایشون میگه که «هیچ چیز نباید سخت بدست بیاد، هر چیزی که داره سخت می‌گذره یعنی مسیر غلطیه. خواسته‌ها باید راحت بدست بیاد و نباید سختی در کار باشه» واقعا هم وقتی به این جمله فکر میکنم میگم آره درسته همینه من برای خیلی موضوعات سختی کشیدم و اغلب هم نتیجه بخش نبود و حتی پس از رسیدن بهش احساس رضایتی بهم دست نمیداد و میگفتم این همه زجر کشیدم برای این.. تنها چیزی که وقتی به سختی هایی که در گذشته برای خواسته‌هام کشیدم برام افتخار آفرینه و احساس خوبی نسبت بهش دارم بحث اراده‌ای هست که برای رسیدن به اون هدف خرج کردم و دیسیپلینی که داشتم، اینکه در مسیری که فکر میکردم درسته انقدر با اراده عمل کردم به خودم بابت تلاشم افتخار میکنم. البته حقیقت این هست که در مسیرغلط پافشاری کردم اما نکته مثبتش برام این هست که برای چیزی که فکر میکردم درسته پافشاری کردم و تسلیم نشدم تا خدا هدایت شدم که بابا این مسیر درست نیست. و من اگه میدونستم اون مسیر درست نیست قطعا پافشاری نمی‌کردم.

    امیدوارم بتونم همین الانم همین نوشته‌هایی که نوشتم رو بهش درست عمل کنم، همین الان که در توحید لنگ میزنم به خودم میگم خب خودم رو می‌بندم به فایل‌ها تا این موضوع درست بشه، ولی طبق همین نوشته‌هایی که نوشتم این موضوع درست نیست. قرار نیست برای توحیدی تر شدن زجر بکشم بلکه کافیه قدم به قدم حرکت کنم و از مسیر لذت ببرم. الان دارم روی بحث کنترل ورودی‌های ذهن که در اون ضعف دارم بیشتر تلاش می‌کنم و الان فوکوس هستم روی فایل «غذای روح» و دارم هر روز در پیاده روی‌هام گوشش میکنم و هر روز یک پله قوی‌تر میشم تا به خوبی گذشته‌ام روی ورودی‌های ذهنم حساس باشم و کنترلش کنم و نرم اخبار بخونم. و نباید این فکر رو داشته باشم که دارم عقب می‌افتم وای الان باورهای توحیدیم نابود میشه و همه چیز داره خراب میشه و.. نه قرار نیست هیچی خراب بشه، این نجوای شیطان هست و همه چیز قدم به قدم درست میشه. فقط سعی کن از این مسیر تغییر لذت ببری. برای خواسته‌هات تلاش انجام بده و حرکت کن اما خودت رو زیادی درگیر نکن و ازاینکه داری یک چیز جدید یادمیگیری و یک تغییری رو انجام میدی لذت ببر. ببین چه نعمت‌هایی داری که همین الان می‌تونی کلی احساس خوب رو باهاشون تجربه کنی؟ مثلا میتونی موسیقی بگذاری و باهاش برقصی. میتونی بری به گل و گیاهات رسیدگی کنی و از رنگشون، از طراوتشون، از زیباییشون، از لحظاتی که بهشون آب میدی، برگ‌های زردشون رو جدا می‌کنی و برگ‌های سبزشون رو تمیز می‌کنی و آب به بهشون می‌پاشی لذت ببر. میتونی در شهرت برنامه پیاده‌روی بگذاری و مکان‌های مختلفش رو بگردی و ببینی که چقدر زندگی زیبا در جریان هست و چقدر اتفاقات خوب داره در شهر میفته، میتونی بری در جایی که پارک هست درختان هستند و آواز پرندگان وقتی دسته جمعی روی درخت نشستن و دارن میخونن رو بشنوی و لذت ببری، میتونی با یک فرد انرژی مثبت قرار بگذاری و با هم پیاده روی کنید و روی زیباها تمرکز کنید و درمورد زیبایی ها صحبت کنید، میتونی یک غذای خوشمزه و لذت بخش برای خانواده‌ات و یا دوست هات درست کنی و از معاشرت با اونها لذت ببری. میتونی ویدیو مثبت و شاد آماده کنی و با کسایی که دوستشون داری بگذاری ببینی و لذت ببری. میتونی یک جستجو کوچک در اینترنت بکنی که مکان‌های زیبا دور و اطرافت چی هست و بری و اون نعمت ها و زیبایی ها رو تجربه کنی. میتونی لحظاتی رو اختصاصی بگذاری برای موضوعی که بهش علاقه داری و در موردش مطالعه کنی، مثلا من به مباحث علمی و تکنولوژی و کامپیوتر خیلی علاقه دارم و میشینم ویدیوها و خبرهای جدید حوزه تکنولوژی رو میخورم و یاد میگیرم و لذت میبرم و تحسینشون میکنم بابت اینکه انقدر پیشرفت‌های عالی انجام دادن.

    عاشقتونم و براتون بهترین‌ها رو می‌خوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 874 روز

    به نام خداوند مهربان و بخشنده

    خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت یک روز عالی دیگر الهی شکرت

    مهاجرت به مدار بالاتر

    گام دهم

    سلام به استاد عزیزم مریم جان عزیز و دوستان خوبم

    عشق و علاقه در کسب کار

    اگر در یک کار عشق داشته باشیم و تمرکز خود را بگذاریم روی آن کار از آن کار نتیجه عالی خواهیم گرفت

    من وختی تمرین که خانم شایسته در بخش نوشته بود را گفتم برم انجام بدم دیدم که من اصلا روی یک مهارت به صورت دوام‌دار کار نکردم همیشه عجله داشتم در زود رسیدن به خواسته ها و همین امر باعث شده بود که من یک مهارت را یاد نگیرم و همیشه عجله داشتم همین حرف های که استاد عزیزم گفتن من می خواستم همه چیز را سریعتر طی کنم حالا هم همان طور هستم می خواهم زودتر طی کنم ولی کم شده نسبت به قبلا

    باز هم خیییلی جای کار دارم تا بهبود پیدا کنم

    خدا را شکر این فایل به کمک کرد تا بهتر پاشنه های آشیل ام را بشناسم کمالگرا بودند

    این که همه چیز بر وفق مرادم باشد تا کار کنم و باید روی این موضوع کار کنم

    و از هر قدمی که بر می دارم خود را تحسین کنم تشویق کنم و از زندگی لذت ببرم الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1843 روز

    به نام مهربان پروردگار سخاوتمندم که هدایتم کرد به این مسیر توحیدی

    روز دهم از مهاجرت به مدار بالاتر …

    خوشحال و خرسندم که دراین مسیر هستم و‌در پایان این سری فایل ها قراره به وضوح شاهد بالاتر رفتن مدارم باشم،این نتیجه بهم انگیزه ی فوق العاده ای میده

    اولین توضیحتون مبنی براینکه اگر ادیسون برق رو اختراع نمی‌کرد حتما شخص دیگری اینکارو میکرد ،بسیار برام جالب و شنیدی بود

    به این موضوع که فکر کردم دیدم این دیدگاه از باور فراوانی که شما دارید نشأت میگیره،

    من تمام مدت ادیسون رو دعا کردم (خنده) که خداروشکر این آدم برقو اختراع کرد چقدر پیشرفت و گشایش حاصل شد بااین کارش و همیشه یک نجوای شیطانی که الان میفهمم از کمبود بود اون وسطا منو آزار می‌داد که اگر ادیسون این کارو نمی‌کرد چی ..‌واااای الان چه زندگی وحشتناکی داشتیم و ….

    اما این باور که اگر ادیسون نبود حتما شخص دیگری این کشفو میکرد بهم آرامش میده (خداوند وعده فزونی میدهد و شیطان نجوای کمبود سرمیدهد)

    همین دیدگاه فراوانی رو میتونم تعمیم بدم به همه جای زندگیم ، مثلا اگر اون شخص خاص بهم نگاه ویژه نداشت ،اگر درمسیر درست باشم و همچنان رو خودم واحساس خود ارزشمندیم کار کنم حتما هم احساس خودم به خودم عالی میشه و هم طبق قانون شخص دیگری خواهد آمدو نگاه دلخواه منو بهم خواهد داشت

    مثلا اگر اینجا نشد خونه بگیرم اگر همچنان در مسیر باشم و رو خودم کار کنم حتما جهان منو می‌بره به جایی که بامدار جدید من هماهنگه و اونجا خونه بهتری خواهم گرفت

    اگر دوست صمیمیم جوری نیست که من می‌خوام ، من رو خودم کار میکنم و جهان انسانهای نازنینی رو سر راهم قرار میده که از هرجهت بمن کمک میکنندانسان هایی که از قبل درست هستند و نیاز نیست من تغییری توشون ایجاد کنم

    می‌خوام بگم این دیدگاه کمبود که اگر اون نباشه ، اون اختراع، اون آدم خاص،اون شغل، اون خونه ،اون رفیق ،اون همسر ،اون دختر ،اون پسر و….

    اگر اون نباشه دیگه هیچ چیزی قشنگ نیست رو بذارم کنار ،منه ماریا که شاگرد استاد هستم و این آگاهی هارو می‌شنوم حداقل من بذارم کنار ، بزارم جهان طبق قوانین خودش به صورت کاملا طبیعی و بدیهی نعمت ها و ثروت ها و موهبت هارو وارد زندگیم کنه من به فراوانی در تمام جنبه ها ایمان بیارم

    خدایا کمکم کن این آگاهی ها با پوست و گوشت و استخوان و ذرات وجودم یکی شه ، فقط نشنوم بلکه به صورت فهم دربیاد برام ،خدایا من به هرخیری از جانب تو فقیرم منو به راه راست هدایت کن.

    مورد بعدی که نظرمو جلب کرد این بود که استاد فرمودنداگر به عقب برمیگشتند زندگی رو سخت نمیگرفتندیجای توی فایل های دانلودی که راجب سخت نگرفتن دنیا بودراجب شعر« سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش» اونجا استاد فرمودند (آسان گرفتن نه به معنای بهاد ندادن, بلکه به معنای تمیز دادنِ آنچه که ارزش بها دادن دارد از آنچه که باید نادیده گرفته شود) این جملشون آسان گرفتنو خیلی برام منطقی کرد چون من به اشتباه فکر میکردم آسان گرفتن یعنی بی خیال بودن وبرای منه مسئولیت پذیر این بیخیال بودن بار منفی داشت و بهم حس خوب نمی‌داد تا زمانی که تو اون فایل با مقاله بسیار فوق العاده زیبایی که مریم جون ابتدای فایل نگاشته بودن متوجه شدم منظور استاد از آسان گرفتن یعنی تمیز دادنِ آنچه که ارزش بها دادن داره از چیزی که باید نادیده گرفته بشه و این جمله بسیار بهم آرامش داد حالا خیلی وقتا وقتی به تضاد برمیخورم علاوه براینکه به خودم یادآوری میکنم که این موهبت اومده تا چیزی رو برام به وضوح برسونه ،با خودم تکرار هم میکنم که ببین ارزش بها دادن داره یا کلا باید نادیده گرفته شه اینجوریه(اعراض کردن) که به نظر خودم بعد ازنوش جان کردن اون آگاهی ،خیلی زندگی رو آسون میگیرم هنوز بسیار جای کار دارم و میتونه بسیار آسان تر ازاین هم بگذره و من دارم رو خودم کار میکنم تا هربار آسان تر بشم برای آسانی ها و این یادآوری ها بمن کمک می‌کنه تا مسیرمو تصحیح کنم تا بتونم همچنان به دور از حاشیه در مسیر بهبود دائمی باقی بمونم

    از همه چیز زندگیم لذت ببرم ، تمرین ستاره قطبی کمک کرده تا اول صبح با سپاس گزاری روزمو آغاز کنم و خواسته هامو بگم اما بهشون نچسبم و لذت ببرم از این نوع زندگی که به شیوه قوانین داره پیش می‌ره و یادم باشه که ماریا خونه و ماشینو دوست خوب امکانات و مسافرت و …میخواد که حالش خوب باشه، خوب همین الان با داشته هات که انصافا بخاطر پیروی از قوانین همه ی موارد بالا توش هست ، لذت ببر

    آرزوها که سقف ندارن همیشه بیشترشو خواستی ، اما تو کار بلد باش ماریا از داشته هات نهایت لذت رو ببر تا جهان لذت بیشتری رو طبق قانون بهت برگردونه تو می‌دونی که توجه به هر سمت سویی برود تجارب نیز به همان سمت سو خواهد رفت پس از الان از همه ی داشته هات لذت ببر تا جهان لذت بیشتری رو بهت عرضه کنه

    دیگه چه راهی میخوای ازاین راحت تر ازاین ساده تر از این شیرین تر که بقول استاد در دوره 12 قدم میفرمایند تو سوت بزن و کیف کن قدم بزن در این جاده فوق العاده زیبا و مست این زیبایی ها و آسانی ها شو که همین جاده ترو به تمام خواسته هات خواهد رسوند

    خدایا با چه زبانی ازت سپاسگزاری کنم که منو هدایت کردی به این آگاهی ها ، با چه زبانی بابت سلامتیم بابت درصلح بودنم با جهان بابت تمام داشته هام بابت آرامشی که بخاطر پیروی از قوانین در زندگیم جاری هست ازت سپاسگزاری کنم که حق مطلب رو أدا کرده باشم

    مگه ممکنه بتونم این کارو کنم خدایا اگر واقعا درختان قلم بشن و دریا ها مرکب باز هم کم میارم و نمیتونم سپاسگزار این همه نعمتی باشم که بخاطر سخاوتمندیت بهم عطا کردی

    تمام قد سپاسگزارم که پروردگارم کردی، که هدایت کردی به مسیر شناخت و درک قوانین جهان هستی و بهم اراده دادی تا بتونم عمل کنم و بهم درک دادی تا بتونم الهاماتو دریافت کنم و بهم شجاعت دادی تا بتونم وارد ترس هام بشم و زندگیی رو تجربه کنم که همیشه آرزوشو داشتم سپاسگزارم بابت حضورت در تک تک لحظات زندگیم مهربان پروردگارم.

    و سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین عاشقتونم وعششششششق برای خانواده بزرگم در سرزمین توحیدی عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: