آگاهی های دوره «قانون سلامتی» تمرکز دارد بر «تجربه سلامتی جسمانی به همراه اندام رویایی.»
در این فایل ما درباره نقش دوره قانون سلامتی در «حذف چربی های اضافه» و «رسیدن به اندام رویایی» صحبت می کنیم.
اگر شما جزو افرادی هستی که:
چربیهای بسیاری در ناحیه شکم و پهلوها داری که می خواهی حذف شوند؛
اگر فردی هستی که انواع رژیمهای غذایی مختلف را امتحان کردهای اما به نتیجهی دلخواه درباره حذف چربی های اضافه نرسیدهای؛
اگر به بهای انجام ورزش های سنگین و رژیم های سخت و گرسنگی کشیدن، مقداری وزن کم کرده ای اما نه تنها نتایج بسیار موقتی بوده، بلکه بعد از مدتی حتی وزن شما بیشتر از قبل نیز شده است؛
آموزش های دوره قانون سلامتی، راه حل مسئله ی شما به صورت دائمی است. این دوره به شما کمک می کند تا از مسیری طبیعی و لذت بخش نه تنها اندام رویایی ات را بسازی، نه تنها انرژی جسمانی ات را افزایش بدهی بلکه به صورت ریشه ای سلامتی را نیز در بدن خود ایجاد کنی.
در واقع «رسیدن به اندام رویایی»، کم ترین نتیجه ی عمل به آموزش های این دوره است. حال آنکه این تناسب در اندام، نتیجه ی واضحی است از سلامتی ای که به صورت ریشه ای در سیستم بدن شما ایجاد شده است و عملکرد بدن شما به روال طبیعی و درست برگردانده است.
توضیحات کامل درباره اینکه دوره قانون سلامتی برای چه افرادی مناسب است و چه مسائلی را حل می کند
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD722MB46 دقیقه
به نام خالقی که مرا خالق زندگی خود آفرید
سلااااااام براستاد عزیزم
و تک تک دوستانی که برای رشد و آگاهی بیشتر در این سایت جادویی حضور دارند
من هر بار از جذابیت های دوره سلامتی میام تو قسمت معرفی دوره مینویسم تا ایمان و باور دوستان بالاتر بره برای شرکت در این دوره
چون اگه تو کامنت های قسمت های دوره فقط بنویسم اونجا افرادی هستند که قدم اول را برداشتند و هزینه دادند خریدند ولی اینجا میتونه به تصمیم گیری دوستان بیشتر کمک کنه و برای خودم هم یاد آور این بشه عارفه یادت نره قبلا جسمت چطور بود و الان چطوره
و اما بعد….
از دستاورد هام قبلا نوشتم اینجا سعی دارم احساس خوب جدیدم را بنویسم
مثل احساس خوبی که وقتی دست به بازوم که میکشم لطیف و نرمه در صورتی که قبلا دونه های ریز ریز داشتو صاف نبود و من فکر میکردم یک امر طبیعی هست
مثل احساس خوب زیر دوش که وقتی دارم تنم را دست میکشم میبینم پوست رونم چه لطیفه و دیگه ثل قبل جای اومدن بیرون موهام حس نمیشه در صورتی که من کلا بدن کم. مویی همیشه داشتم ولی الان از اون ضبری خاص زیر دست که مال سر زدن مو از پوست بود خبری نیست
ساق پاهام که لطیف عالیه و دیر به دیر مواد مو بر من میزارم و اونم تک و توک در میاد
از بین رفتن سیاهی کشاله رونم
لطیف شدن پوس صورتم که وقتی وضو. میگیرم دلم قنج میره برای خودم و هر بار خداراشکر میکنم
از حس پرواز تو راه رفتنم که انگار وجودم سنگین نیست در صورتی که قبلا اگه چیزی نیاوردم سر سفره و میخواستم دوباره بلند بشم سخت بود برام از زمین جا کن بشم ولی الان انگار پرواز میکنم و میرم تو آشپزخونه
حس های فوق العاده ی پیاده روی که تجربه راه رفتن های طولانی را به من داد اونم بدون خستگی
تجربه خوب زود بیدار شدن و لذت بردن از خلوتی و تمیزی و سکوت خیابون ها
من قشنگ اگه جیزی بخورم که با بدنم نا سازگاره چشمام تار میبینه و گاها خندم میگیره میگم بابا اینا چطور میشه کتمان کرد که نه بابا اینا حرفه در صورتی که بدن من خودش داره حرف میزنه
حس خوب تو آینه نگاه کردن خودم و قربون صدقه خودم رفتن
حس خوب بغل کردن دو قلوهام که دستشون را دور کمرم میندازند و میگند مامان چه دور کمر باریکی پیدا کردید
حس خوب تنگ تر کردن مانتوهام برای اینکه اندازه ام بشه
حس خوب اینکه تو سفر مشهد فکر میکردند من مجردم و هنوز ازدواج نکردم در صورتی که یک. عمر سنم را از اون جیزی که بودم بیشتر میگفتند همه
حس خوب اینکه خانمه تو سفر میپرسه چندتا بچه داری میگم دوتا اونم دوقلو میگه پس چرا شکم نداری هرکسی زایمان کرده پشتش شکم آورده خخخ
حس خوب ابنکه بهم میگم هیکلت مثل مانکن هاست
حس خوب اسیر شکم نبودن
حس خوب……
تازه خدا میدونه تو بدنم چه اتفاقاتی داره میفته که خبر ندارم
خدایا سپاسگزارم
مرسی از اینکه استاد جونم را به ابن مسیر هدایت کردی
سلام علیرضای عزیزم
بزار اول از ذوقم برات بگم از شکر این خدای سریع اجابه
من الان که این کامنت را مینویسم ساعت 7:30 است روی نیمکتی روبرو سی وسه پل نشسته ام و پشت سرم هتل زیبای کوثره
بزار به چند دقیقه قبل برگردم
،،،،،،،،
عارفه روی نیکمتی در پارک بین پل فلزی تا سی و سه پل نشسته بود و دفتر تمرینش را از کیفش بیرون کشید و شروع کرد به نوشته خواسته هایش یکی از خواسته این بود که خدایا دوست دارم امروز کامنتی در سایت دریافت کنم که بهم احساس خوبی بده(ودر ذهنش در صدم ثانیه این گذشت که اگه علیرضا باشه بهتره و در جواب به خودش گفت علیرضا در سفره و خیلی وقته زیاد خبری ازش نیست) وبعد از چند دقیقه نشستن به راه خود ادامه داد تا به سمت سی و سه پل برود و بعد منتهی بشه به چهارباغ و دروازه دولت
ندایی گفت وارد سایت بشو و یک فایلی گوش بده وارد سایت شد چشمم به نقطه آبی افتاد چشمانش ستاره ای شد و گفت این اولین نشانه و دلش میگفت کاش از اون دسته کامنت هایی نباشد که فردی برای همه به یک شکل تعریف و تمجید میکنند والکی با کلمات بازی میکند تا اینکه اسم علیرضا را دید. پیام را خواند دید چه کامنت پر احساسی دیگر نتوانست به راه خود ادامه دهن و روی نیمکتی نشست اول نوشته هایش از ذوق کلی اشتباه مینوشت و مجبور میشد پاک کند و باز بنویسد و خداراشکر کرد برای این سریع اجابه بودنش
::::::::
برگردیم به زمان حال
علیرضای عزیزم امیدوارم سفر حسابی بهت خوش گذشته باشه همشهری خوبم
و ماهم به احتمال زیاد جمع شب راهی تهران و بعد آمل میشیم که یکم دوقلوها قبل مدارس آب تنی بکنند
مرسی که همیشه با احساس خوب منو تشویق میکنی
و اما در مورد سوالت
قبلا که دویت دیگه این سوال را از من کرده بودند تو سایت که من بهشون گفتم من بد خوابی هام درصد بیشترش قبل دوره سلامتی با آگاهی های استاد بهتر شده بود ولی همراه با گوش دادن فایل یا صدای خود استاد بود که خوابم میبرد ولی خب به لطف الله بعد دوره سلامتی دیگه نیاز به گوش دادن هم نیست و راحت خوابم میبره و صبح بیدار شدم برام سخت نیست
که خب همه اینا به مواد غذایی که وارد بدنمون میشه هم بستگی داره که بدم مارا آرام میکنه و منی که از 81کیلو رسیدم به 60کیلو و کلی تغییرات جذابی برام پیش آورده پس بدون چیزی نیست که با جمله بشه تجویز کرد و حلش کرد از خدا میخوام به زودی تو این دوره (سلامتی) ببینمت و نه فقط کم خوابیت بلکه کلی دست آورد فوق العاده دیگه برات داشته باشه
رفیق خوبم مراقبه قبل خواب فوقالعاده است آهنگ بی کلام بزار و به رفت و برگشت نفست دقت کن یهو به خودت میای میبینی صبح شده متوجه نشدی کی خوابت برد
خیلی خوشحالم کردی و. شک. نکن کلی احساس خوب به سمتت میاد
دوست دار تو عارفه از اصفهان روبروی سی و سه پل زیبای و با شکوه
بازم مثل همیشه :
بهترین هارا برات آرزو دارم
سلام علیرضای عزیز و مهربونم
چقدر تحسینت کردم که نوشتی همین جوری کامنت نمیزارم و میزاری هر چیزی به وقتش صورت بگیره
الان که دارم برات مینویسم صبح به اصفهان برگشتیم یک سفر با کلی تجربه برای منو بچه هام اینبار تصمیم گرفته بودم با بچه ها شب تو جنگل باشیم که تجربه تو جنگل خوابیدن و دوست پیدا کردن را داشته باشند
و هدفم جنگل های نور بود چون چندسالی بود نرفته بودم و رفتم به دم ساحل و دیدن بقیه جنگل ها و دریاچه های طبیعی خداوند آدم را غرق لذت میکرد
چقدر خوبه که یک جهاد اکبر برای خودت انجام دادی و خیلی از مخاطب هات را پاک کردی و میدونم گوشیت هم تو اون لحظه گفته واییییییییییی های سبک شدم خخخخ
علیرضا جان یکی از صبح ها که زود بیدار شدم و همه تو جنگل خواب بودند و رفتم پیاده روی خیلی فکر میکرد و مردم را میدیم
یکی تو چادر خوابیده بود یکی بیرون چادر یکی تو. ماشین خوابیده بود از ترس دزد یکی دیگه کلی وسایلش کنار بود و تو فضای باز خوابیده بود و همه اینا نشونه تفکر و باور های مختلف افراد بود
اونجا به خودم گفتم عارفه ببین خیلی ها تو این جنگل خوابیدند یکی از نداشتن پول برای گرفتن یک هتل یا ویلا و خونه اینجا خوابیده یکی ویلاش چند کلیومتر اونور تره و اومده که تجربه کسب کنه و عشق کنه. و گفتم عارفه جونم تو میخوای جز کدوم دسته باشی اولی یا دومی
پس بجنگ که خوشگل زندگیت را بسازی
جات خالی برگشتنه رفتیم ایران مال تو تهران دوست داشتم بچه فراوانی وفناوری های جدید را ببینند که چشمشون عادت کنه
تو هین راه رفتن شاید کمبود یک دست گرم دور کمر یا تو دستم و احساس میکردم که کاش همچین رابطه ای داشتم و کلی باهام از چیز های قشنگی که داریم میبینیم صحبت میکردیم و برای اینکه احساسم بد نشه تجسمش میکردم و حتی تو کافه های شیکی که رد میشدیم خودم و در کنار عزیزدلم میدیم که کلی احساس خوب بینمون جریان داره
آره علیرضا جان ما هر لحظه در حال چکش کاری خودمون هستیم و حالمون از این که هست بهترش کنیم
نمیشه بگیم همیشه موفق هستیم ولی تلاش میکنیم برای بهتر شدن
چون ما لایق بهترین ها هستیم
مثل همیشه :
بهترین هارا برات آرزو دارم
سلام علیرضای عزیز و پرنشاط
چطوری داداشم
نه اشتباه متوجه شدی تنها نرفتم درسته خیلی راحت تو جاده میشینم و مثلا تو همین سفر از قم تا تهران را خودم رفتم که بابای بچه ها بخوابه و تنها نرفتم اتفاقا چند وقت پیش ها که دلم میخواست برم شیراز باباشون گفت ماشین را بردار و سه تایی برید که من خودم گفتم راه دور تاحالا نرفتم مثلا با بچه ها تنهایی تا علویجه اصفهان رفتم و برگشتم ولی خب راه دور نه ولی دور از دست رس نیست خصوصا برای من ما دنبال مستقل شدن در تمام جوانب هستم ذوقش را تو وجودم روشن کردی پسر
دمت گرم که کنکور ارشد قبول شدی اونم چیزی که بهش علاقه داره امروز داشتم فایل گفتگوی دوستان با استاد را گوش میکردم قسمتی که استاد با عرشیان اگه اشتباه نکنم همون دوست 20سالمون حرف میزدند با اینکه قبلا گوش کرده بودم چقدر نکته برام داشت و به خودم گفتم عارفه بابد سیر تکاملی برای مولد ثروت شدن را جلو بندازی بسه دیگه هرچی دست دست کردی
علیرضا جان خدا میدونه تو ابن مسیری که داری میری برای ادامه تحصیل چه اتفاقات خوبی منتظره
چقدر خوشحالم برات داداشی
راستی اگه رو این کامنتت جواب دادم ببخشی چون پاسخش خاموش بود
باز هم مثل همیشه :
بهترین هارا برات آرزو دارم