درباره قانون آفرینش | خواسته ها محقق می شوند اگر… - صفحه 4

بنام خداوند جان‌آفرین

حکیم سخن بر زبان آفرین

سلام استاد عزیزم

سلام خانم شایسته

سلام دوستان هم فرکانسی

اول از همه بگم خانوم شایسته الهامات بی‌نظیر، هدایت بی‌نظیر، این‌همه فایل این‌همه از صحبت‌های استاد جان و شما قسمتهایی را برداشتید به جاهایی هدایت‌شده اید که عین قانونه، دقیقاً خیلی از ماها نیلز داریم دقیقاً همیشه نیاز داریم که یادآوری کنیم به خودمون خدایا شکرت.

اون تیکه ای از فایل که استاد در موقع باغی که نزدیک تهران رفته دیده بودند و حدود سه هزار متر بوده آرزوشون بوده که یه زمانی دو سه هزارمتری باغی داشته باشند نزدیک تهران و الان چی دارند،؟؟؟ 🙄 🙄

چی بگم باغ که نه بهشتی دارند که دریاچه دارند بهشتی دارند مه بیست هکتار، بماند اون شکارگاه شصت هکتاری که اصلا ندیده ایم. من سوالم اینه که اگه خود خود خود خدا میومد می‌گفت عباس منش تو اگه این مسیر بری من هفت سال بعد هم‌چین بهشتی را بهت می‌دم واقعاً باور استاد می‌شد؟؟؟؟

اصلاً یکی بیاد به من بگه به من به من بگه اگه تو این مسیر بری همین مسیر با همین قدرت بروم و من هفت سال بعد هم‌چین چیزی می‌دهم آیا باورم می‌شه؟؟؟ واقعاً من باورم می‌شود که اگر همین مسیر رو برم با همین قدرت و با همین شدت و با همین کنترل ذهن روی خودم کار کنم آینده اش می‌شه این؟؟

واقعاً خانم شایسته نمی‌دونم نمی‌دونم خودتون فکر کردید به این انقلابی که داری انجام می‌دهید توی وجود بچه های این سایت؟؟؟ بااین هدایتی که شدید چرا دقیقاً همین تیکه‌ها از فایل رو بردارید؟ همش هدایت است و من عاشق این فایل‌هایی هستم که از استاد می‌بینم که آقا در طی این مسیر خودش نمی‌دونست مسیر رو به چه شکلی باید بره ولی هدایت‌شده قدم به قدم قدم به قدم قدم به قدم از سال نود و سه و رسیده به این جایگاه.

من عاشق این فایل‌هایی هستم که این کنتراست و تضاد را به من نشون می‌ده من به خودم بگم اصلا باید بشینی کار کنی نتیجه اینه. ببین یک نفر اومد روی باورهای خودش روی خودش کار کرده، ذهنش رو کنترل کرده، روی توکلش و روی ایمانش، روی هدایت خواستن از خدا، کار کرده و کار کرده و در مسیر علائقش گام برداشته و نتیجش شده این و نتیجه‌اش شده این.

و من هم اگر همین مسیر را گام بردارم به اندازه‌ای که می‌تونم مسیر را درست گام بردارم به اندازه‌ای که بتونم مسیر را درست انتخاب کنم و مسیر را ادامه بدهم قطعا نتیجه خوبی برام خواهد داشت. فقط بحث اصلی این‌جا اینه که خیلی از ماها نمی‌خواهیم بپذیریم که باید طی بشه یک سری مسائل. من خودم نزدیک چهار ساله که با استاد هستم و واقعاً هنوز که هنوزه یکسری باگها، یک سری ترمزهای ذهنی ریز و گاهاً خیلی درشتی رو پیدا می‌کنم که خیلی از خودم ناراحت می‌شم از خودم عصبانی می‌شم که آقا چرا چرا هم‌چین چیزی رو من دارم چرا باید هم‌چین باوری در وجود من باشه؟؟ منی که من دارم انقدر روی خودم کار می‌کنم چرا باید هم‌چین اتفاقی برای من بیفته چرا باید بیفته ولی باز دوباره به خودم نهیب می‌زنم که نه مسیر همینه بالاخره این مسیر باید رفت آن‌قدر باید روی باورها کارکرد انقدر ترمزهای ذهنی را پیدا کرد و اصلاحش کرد انقدر کارکرد کارکرد که نتیجه بدهد.

همین امروز من همین امروز درخواستی داشتم تو تمرین ستاره قطبی که از خدای خودم درخواست کردم که من نمی‌دونم از یه جایی یه پولی به حساب من واریز کن. و واقعاً هیچ ایده‌ای نداشتم ولی گفتم خدایا می‌خوام یه پولی به حساب من واریز بشه ولی قلباً خواستم از اعماق وجودم خواستم و ایمان داشتم که این اتفاق می‌افته ولی باور من عددش کوچیک بود اون مبلغ واریزی که توقع داشتم و باور داشتم به حساب من واریز می‌شد عدم عدد کوچکی بود و دقیقاً از جایی‌که فکرش را نمی‌کردم همون عدد به حساب من واریز شد چیزی در حدود همون حدودی که من باور داشتم. الله و اکبر

شاید استاد در سال نود و سه باورش همان یک باغ دوهزار و سه هزارمتری بوده ولی بعداً که کار کرده‌کار کرده گفته نه من چرا بیشتر از خدا نخواهم و بیشتر خواسته و تکاملی را طی کرده طی کرده طی کرده و خوب به هم‌چنین نعمت‌هایی رسیده است.

دقیقاً نمونه بارزش خودم بودن من اگر باور داشتم، اگر ایمان داشتم اگر می‌دونستم که آقا بیشتر می‌تونه خدا به من بده و باور داشتم قسمت مهم قضیه باور که من چقدر باور داشتم خدا همان قدر به حساب من می‌ریخت و یا از جایی دیگه‌ای همون عدد به ثروت من اضافه می‌شد به داشته‌های من اضافه می‌شد ولی باور من همان قدر بود و بعدازظهر که این مبلغ به حساب من آمد و من هم درحال استراحت بودم و وقتی اومدم پیامکش رو دیدم گفتم خدا تو چی‌کار می‌کنی، خدا تو داری با ما چه کار می‌کنی، نشون می‌دی که آقا من برات درخواستی رو که بخوای را پاسخ می‌دهم درخواستی به تو کرده رو پاسخ می‌دم ولی تو چقدر درخواست می‌کنی چقدر منو باور داری و چقدر باور داری که من پاسخ می‌دهم من به اندازه‌ای که تو باور می‌کنی بهت می‌دم و نه کمتر نه بیشتر

این یک سیلی محکم بود که منو از خواب بیدار کرد که آقا کار کن بیشتر بخواه تا بیشتر بهت بده باور کن که بیشتر بهت میده بیشتر میده. بین دقیقاً دقیقاً همون حدود باورهای من بود ها خیلی برام جالب بود و گفتم بابا باید باورهایم رو درست کنم باور کنم که به بیشتر می‌تونم درخواست کنم و بیشتر هم خدا ب من می‌دهد.

استاد همیشه شما می‌گین از خدا زیاد بخوانیم از خدا زیاد درخواست کنیم ولی وقتی‌که ما در عمل این کار رو نمی‌کنیم و وقتی واقعاً وارد وادی عمل نمی‌شیم موضوع هیچ نتیجه‌ای ندارد من امروز به‌وضوح دیدم که آقا اگر من باور داشتم اگر من ایمان داشتم که خدا به من بیشتر می‌دهد و درخواست بیشتری از خدا می‌کردم برای خدا که سخت نیست که چقدر میخواهی، مهم باور منه که چقدر درخواست کنم.

و خیلی خیلی خیلی خوشحال شدم که مسیر مسیر درستی است مسیرممسیر درسته فقط و فقط باید باورهام رو قوی‌تر کنم، ظرفم رو بزرگ‌تر کنم، ایمانم قوی‌تر کنم، و می‌شه می‌شه همه اینا می‌شه ولی خب واقعاً درکمون کمه از قدرت درخواست و پاسخی که خدا می دهد.

واقعاً همون قسمتی که استاد این‌جا می‌گه ما باورمون شاید نشه که می‌تونیم بیشتر از اینم درخواست کنیم. آقا تو باور تو درست کن تو ایمانت رو درست کن، خدا بهت می‌دهد به اندازه باور تو به اندازه‌ای ایمان تو بهت می‌دهدنه کمتر و نه بیشتر.

چیزی که من امروز دریافت کردم به اندازه فرکانس الانم بود اون‌جایی که استاد می‌گه دقیقه 15:50می‌گه که درخواست اون موقع من به اندازه فرکانس اون زمان بود و شرایط الان من چون‌که با فرکانس اون زمانم فاصله داشت آره این پردایس این بهشت با فرکانس اون زمان استاد خیلی فاصله داشته خیلی فاصله داشته و نمی تونسته بپذیره.

عین همین اتفاقی که برای من افتاده من اگه امروز مثلاً می‌گفتم یه میلیارد تومن میخواهم از خدا خوب با فرکانس من فاصله داشت و خیلی با فرکانس الان من فاصله دارد اصلا نمی‌تونه ذهن من بپذیره که آقا یه میلیارد تومن هم می‌شه به حسابت واریز بشه واقعاً نمی‌تونه ذهن من الان نمی‌تونه فرکانس من فاصله دارد پس من باید قدم به قدم کار کنم و قدم به قدم برم جلو برم جلو برم جلو و باور کنم که خدا به من می‌دهد و این مدارم رو باید تغییر بدهم روی تغییر مدارها با سیر تکاملی برم جلو و باور کنم که اتفاقات خوب برام می افتد.

پس من فقط و فقط باید باید و باید و باید و باید و باید و باید روی باورهای خودم کار کنم مدار خودمو سعی کنند بالاتر ببرم باورهای خودمو درست کنم، ظرف خودمو ازنظر عمق و قطر و دهانه ظرف بزرگ کنم و بتونم نعمت‌های بیشتری را دریافت کنم راه همین مسیر همین باران رحمت الهی همیشه در حال باریدن منم که ظرفم کوچک دهانه ظرفم کوچیکه قطر ظرفم کوچیکه عمق ظرفم کوچیکه اینم قرار نیست یک شب اتفاق بیفته که دهانه ظرف من دهانه ورودی ظرف من قطر ظرف من و عمق ظرف من بزرگتر شود. و استاد تمام این‌ها یعنی این‌که من باور کنم باور کنم که می‌شود و وقتی من باور کنم که می‌شود قطعا می‌شود همه‌چی باورهای منه همه‌چی باورهای من و خدا به‌اندازه باورهای من ب من می‌ده و این باورها باید کار کنیم کار کنیم تا بزرگ و بزرگ‌تر و بزرگ‌تر بشه و ما در کمون و باورمان ایمانمان از خدا بیشتر و بزرگ‌تر و بزرگ‌تر و عمیق‌تر بشه و بتونه درخواست‌های بزرگ بزرگ بزرگ بزرگ‌تر ازنظر ذهن خودمون بشود. برای قدرت خداوند که بزرگی معنا نداره من فقط و فقط باید درخواست‌های خودم را از نظر ذهن خودم بزرگ‌تر کند راهش همینه هیچ راه دیگه‌ای غیر این نیست است.

من باید با قدرت و کنترل ذهن همین مسیر رو ادامه بدهم. که خداوند در قرآن خودش به نکته بسیار خوبی اشاره کرده است :

الفتح 48:3

وَیَنصُرَکَ ٱللَّهُ نَصْرًا عَزِیزًا

و خدا یاریت کند یارى‌کردنى پیروزمندانه.

این کلام خداست

و من ایمان دارم به آن

در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند باشید

❤️💙💜❤️💙💜❤️💙💜❤️💙💜