سرفصل های این قسمت:
- هر علمی که توانسته پیشرفت کنه، به واسطه آدمی بوده که توانایی اش در آن مورد را باور کرده و برایش قدم برداشته است؛
- جادوی پرسیدن سوالات قدرتمند کننده؛
- باورهای قدرتمند کننده، ایمان و اطمینان فرد به “امکان پذیر بودن” را در وجود او پرورش می دهد؛
- تشخیص اصل از فرع درباره “دلیل اصلی نتایج”؛
- فردی که به “امکان پذیری” باور دارد، به “چگونگی”، هدایت می شود؛
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش و نحوه خرید
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- دانلود با کیفیت HD178MB11 دقیقه
- فایل صوتی درباره قانون آفرینش | دلیل اصلی نتایج10MB11 دقیقه
به نام خدای رزاق و هدایتگرم
دو بار پشت سر هم فایل رو نگاه میکنم و وقتی تموم میشه همینطوری ک دارم ب صفحه دسکتاپ لپتاپم نگاه میکنم ک عکس شب تمپاست (از سری عکسهای قدم۱) دارم ب باور فکر میکنم و ی جورایی غرق شدم تو این صحبتها
ب خودم میام و بهم میگه برو بنویس
و آمدم..
.
سلام استاد عزیزم
خدا قوت
استاد شما خیلی خوب درک کردین داستان چیه کنترل ذهن یعنی چی باور چیه
نه الان
از همون ابتدا ک شروع کردین خوب درک کردین
از کجا اینو میگم؟
از اونجایی ک توی چندتا فایلتون گفتین از همون موقع ک تهران بودین دوتا درخت دم در خونتون بود و شما هر روز ک اونا رو میدیدن انقدر تحسین میکردین توجه میکردین (تمرکز بر زیبایی ها) و شکرگزار بودین ک بعدش هدایت شدین ب دفتر روبروی پارک ملت و بعدشم سفرهای خارج از کشور و بعد هم مهاجرت
اینکه آدم از دیدن زیبایی ب وجد بیاد ی حرفه
اینکه هر روز اون زیبایی براش جلوه کنه و عادی نشه ی حرف بزرگتره!
و الله اکبر ازین باوری ک شما ب قانون داشتین
در ظاهر خیلی سادست
ولی در عمل چی؟
آیا من هر روز بابت نعمتهام بابت زیبایی خودم بابت زیبایی های اطرافم شکرگزار هستم؟
چ حد تمرکز بر زیبایی و نکات مثبت دارم؟
آیا میتونم ادعا کنم منم مثل عباسمنش هر روز دارم تحسین میکنم توجه مثبت میکنم پس چرا نتایجم متفاوته؟؟!
باید با خودمون رو راست باشیم
ب قول شما باید ماسکهامونو حداقل در برابر خودمون برداریم
باید با خودمون صادق باشیم
چقدر باور کردم قانون رو؟
چقدر باور کردم ک تحسین ب جای حسادت؟
چقدر باور کردم که شکرگزاری بجای غر زدن؟
چقدر باور کردم که اعراض بجای توجه ب ناخواسته ها؟
چقدر باور کردم ک من ناظر بر افکارم هستم..من اربابم من فرماندهم
چقدر ؟؟؟؟؟؟؟؟
ب همون نسبت نتایجم داره خودشو نشون میده
…
مردم عادی دلایل تفاوت رو دلایل فیزیکی میبینن و کاملا ظاهر قضیه رو میبینن
مثل کسانی ک انگار بر دلها و چشمهاشون مهر زده شده و کرند کورند لالند و نمیتونن ببینن ک آقا جان داستان پشت پرده چیزی ورای این ظواهر و دلایل فیزیکیه
بنظرم ک باور از علم هم مهمتره
چون تا زمانی ک باور نکنی علمت ب چ کار میاد؟
باوره ک میتونه تورو حرکت بده برای رشد برای استفاده از اون علم در جهت حل ی مساله در جهت ی ترقی
مثل برادران رایت
مثل ادیسون
مثل اکساندر گراهام بل
مثل عباسمنش
اینا باور کردن ک میشود
پس حالا ی سوال درست: چطور میتونم بهش برسم؟
و اینجا علم و مهارت ب کار میاد
راه ها گفته میشه
قلب باز میشه
و هدایت میشی
چون با تمام وجودت باور داری ک میشود و هیچ بحثی توش نیست!!
.
رکوردها چطور شکسته میشه؟
یک نفر باور میکنه ک میشود
پس قدم برمیداره و خلق میکنه و رکوردها رو میشکنه
بقیه هم وقتی این یک نفر رو میبینن باور میکنن ک عه پس میشه حالا ک اون تونست منم میتونم
اینجوری میشه ک بعد از اون یک نفر ده ها و صدها نفر دیگه هم ب همون رکورد میرسن..
ی مثال از خودم بزنم استاد جان:
سال ۹۲ دانشجوی ترم ۶ کارشناسی بودم توی ی دانشگاه غیر انتفاعی خیلی کوچولو موچولو تو شهر خودم اصفهان با اساتید و سطح علمی کاملا معمولی
در اثر برخورد ب ی سری تضادها تصمیم گرفتم برای مقطع ارشد حتما و حتما بلا استثنا دانشگاه دولتی قبول بشم اونم نه اصفهان، تهران اونم جزء ۱۰ تا دانشگاه برتر تهران
هیچی دیگه تمام تلاشم رو کردم و با وجود تمااااام انرژی های منفی دوستان و همکلاسیهام ازینکه نه مگه میشه ما سطح علمیمون خیلی ضعیفه ولی من با استفاده از باور درست+علاقه و شور و اشتیاق شدید+استمرار هر روزه نتیجه ای ک میخواستم رقم خورد و من ترم ۸ بودم ک نتیجه قبولی ارشدم اومد با رتبه ۲۵۰ توی دانشگاه علم و صنعت تهران قبول شدم
خیلی خوشحال بودم و ی جورایی میدونستم ک قبول میشم انقدری ک تصویرشو تو ذهنم ساخته بودم و باهاش زندگی میکردم
آقا سال بعد از اینکه من تو اون دانشگاه فوق العاده مشغول ب تحصیل بودم ورودیهای جدید اومدن خوابگاه
دیدم که عههههه دو تا از همکلاسیهای کارشناسیم (همونا ک میگفتن نه نمیشه و اون دانشگاه های تهران مال از ما بهترونه) قبول شدن اینجا و اومدن خوابگاه!!
و از قضا خیلی دیگه از بچه ها دانشگاه های دولتی اصفهان و شیراز و شهرهای دیگه قبول شده بودن
چرا؟
چون سد ذهنیشون شکسته شده بود
چون باور کردن ک اگه الهه سوادکوهی تونست پس ما هم میتونیم
و باور همه چیز است
استاد عزیزم این فایل خیلی کوتاهه ولی ی دنیا باور توشه
من عاشق بحث باورها هستم و هر روز دارم روی باورهام کار میکنم
انشالا ب زودی میام اینجا از نتایج بزرگم برای شما و برای دوستانم میگم
عاشقتونم خیلی زیاددددد
تصویر پشت سرتونم معرکست
خود نقاشیه با اون ابرای پنبه ای خوشگل
استاد جونم دوس دارم محکم بغلتون کنم و بگم ک چقدررررر دوستت دارم چقدر تو زندگیم منشا اثر بودین و هستین
ارادتمند شما
الهه
وای وای واااای
عاشقتم دوست الهی من
چقدررررر مثالهات قشنگ و بجا بود
چقدر من این درک بی نظیرتو تحسین میکنم
تو لایق بهترینهاییییی
پر از خدا باشی
سلام ب روی ماااهت پرنسس خوش قلب من
من عاشق این احساس پاکتم
عاشق این عشق بی اندازه درونیتم
خدارو شکر برای بودنت
ممنونم عزیز دلم از نکته های خوبی ک گفتی
عااااشقتم منننن