درباره قانون آفرینش | تقسیم کار با خدا

سرفصل های این قسمت:

  • راهنمایی قدرتمند کننده برای تصحیح مسیر؛
  • رابطه ما با خداوند به عنوان نیرویی که این جهان را خلق کرده و هدایت می کند؛
  • “تقسیم کار” با نیرویی که هم صاحب قدرت بی نهایت و صاحب بخشندگی بی حساب است؛
  • مفهوم “س خ ر” در آیات قرآن و ارتباط آن با بازسازی احساس خود ارزشمندی درونی؛
  • مفهوم ظلم در قرآن و استفاده از این مفهوم برای درمان معضلی به نام “احساس قربانی بودن”؛
  • مفهوم ضمایر “من” و “ما” در قرآن و رسیدن به خودشناسی و خداشناسی؛
  • “احساس لیاقت درونی” و ارتباط آن با ” راحت درخواست کردن از خداوند”؛
  • زندگی به سبک “تقسیم کار با خداوند”؛

اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش و نحوه خرید

 

توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

147 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Nafis» در این صفحه: 1
  1. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1065 روز

    هوالله احد

    تقسیم کار با خدا

    برد با کسایی که همه کارهاشون را با خدا تقسیم می‌کنند یعنی در واقع تو هر کاری اول خدا رو صدا می‌زنند . شاید تو آموزه‌های دینی ما یاد گرفته باشیم که اول هر کاری رو با اسم خدا شروع کنیم ولی این فقط یه صوت است که از دهانمون خارج میشود و عملاً هیچ کارایی نداره ما از عمق وجودمون خدا رو صدا نزدیم ، چقدر خوبه که برای کوچک‌ترین کارهام هم خدا رو صدا بزنم مثل استاد وقتی که می‌خواستند از مسیر همت یا حکیم بروند مثل سعیده عزیز شهریاری که برای نوشتن و کامنت گذاشتن هم خدا رو صدا می‌زنند مثل همه شما دوستان که ،در تضادها ازش کمک می‌خواهید در تمرین ستاره قطبی ازش کمک می‌خواهید در کارهای روزمره مربوط به شغل مسائل مالی روابط عاطفی سلامتی یا غیر اونو صدا می‌زنید همه شما برنده‌اید.

    اما اون چیزی که مربوط به من میشود و دلم باهاش روشن میشود هر وقت یاد ناتوانی خودم در انجام کارها می‌افتم می‌خواهم دلم آروم بشود خودمو با خیال راحت بسپارم دست قدرت مطلق و تنها پادشاه جهان کامنت زهرا نظام‌الدینی عزیزم در پاسخ به کامنت سمانه جان صوفی را می‌خوانم ، بخشی از کامنت رو اینجا برایتان می‌گذارم

    *استاد یه جایی می‌گن: من تو بندرعباس که بودم، راه می‌رفتم و از شوق گریه می‌کردم. یه جا قسم می‌خورن که حال الانم با حال روزی که تو بندرعباس بودم یکیه. توی جلسهٔ هشتم یا نهم کشف هم یه حرف خوب از اپرا وینفری نقل می‌کنند که اگه برگردی چه کار می‌کنی، می‌گه خودم رو اذیت نمی‌کنم. یقین دارم که اونچه می‌خوام حتی بیشتر از اونچه می‌خوام خدا بهم می‌ده، پس آرومم و لذت می‌برم.

    من به این قسمت از حرف استاد رسیده‌ام.

    تو ستارهٔ قطبیم می‌نویسم من می‌دونم ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است، اما عمل من فقط در حد ابراز ایمانمه. فقط یه اعلام وجوده به خودش. من مثل موسی تو جمع سحرهٔ فرعون فقط یه تکه چوب خشکم رو پرت می‌کنم، اژدها کردنش هم با خودشه.

    خلاصه که سمانه‌جانم

    شکرگزاری هر روزه، توجه به نکات مثبت، حال خوب که بدون سپاسگزاری امکان‌پذیر نیست، همه جزوی از همون عملیه که نشوندهندهٔ ایمانمونه. و باور داشته باش که «دریا شود آن رود که پیوسته روان است»*

    خدایا خودت می‌دونی ایمان من در چه حده می‌خواستم بنویسم در حد استمرارمه دیدم حتی استمرار من با کمک تو امکان‌پذیر شده خیلی جاها کم آوردم تو منو دوباره آوردی سر راه تو مسیر، تو دستم را گرفتی ،تو کج فهمی ام را صاف کردی خودت ارامم کردی خودت نشانه فرستادی خودت راه و باز کردی من که هیچم ناتوانم حتی برای نفس کشیدن به تو محتاجم

    پس

    ایاک نعبد و ایاک نستعین، من به هر خیری از جانب تو محتاجم.573

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: