https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/02/abasmanesh-3.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-02-21 08:58:182023-04-28 09:25:18معرفی دوره شیوه حل مسائل زندگی | قسمت 1
275نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام استاد ومریم جان عزیز من از خداوند تشکر میکنم برای شماوسایت خوب خداوند که مرا هدایت کرده وهرموقع به هرمسالعه ای بر می خورم بانشانه ها به من کمک می شود راستش یک مسئله یک سال ذهنم وخانواده را درگیرکرده وباعث شوده احساس بی ارزشی وبدبختی کنم ودارم تلاش مکنم با کمک خداوند انشالله حل شود.من فرزند آخر هستم از پنچ فرزند پسر که پدرم از ارثیه به همه برادران داده ومن مثل شما استاداکه گفتین به پدرتون که من ازخانه پدری هیچی نمی خوام ومی خواهم روی پای خودم بیستم من هم این کارکردم مهاجرت کردم ازروستا به شهر آمدم ولی مادرم یک ثلح نامه از پدرم به من داده وهردو فوت کرده که خداوند بیامورزدشان ومن هروز درگیر دادگاه هستم برای اثبات این ثلح نامه انرژیم گرفته می شود برای من مهم نیست که بشودیانه اما برای خانوادم خیلی مهم ومن این وسط گیرکرده ام وکارم به کارشناسی کشیده شوده برای اثر انگشت پدرم که من باید سابت کنم وهروز می نویسم و حرکت می کنم ویادگرفتم که روی خداوند حساب کنم وبا ج به کسی ندهم اما هنوز ایمانم درست نیست وباورها خیلی کاردار درست شود اعتماد به نفس خوب نیست وباهمه تضادها نا امید نشودم وادامه می دهم تا قوی تر شوم وچون درگذشته خیلی مساله هارا حل کردم این هم حل می شود انشالله انرژیم می رود روی هزار وپرواز مکنم برای حل مسائل بیشتر ممنونم اگر تجربه داریدکمکم کنید استادودوستان خوب و با خدا که باورکردم خداوندرا دراین سایت پیداکردم دعا می کنم برای همه مردم روی کره زمین در پناه الله یکتا شاد خندان باشید.
مثلا خودمن باتوجه به تضادی که برام دوماه پیش به وجود اومد مجبور شدم که درامد خودم رو بیشترکنم برای حل اون مسئله و دیدم که میتونم سه، برابر بیشتر از درامد قبلیم پول بسازم
ولی امروز ذهنم میگفت وقتی این مسئله حل بشه
بازم در امدت برمیگرده به قبل
یا دیگه نیاز نیست
همش روی خودت کار کنی ینی یجورایی فقط میخواست
بگه اینو از سرت رد کن
دوباره برگرد به عادت های بد قبلیت
ولی من دیگه تصمیم گرفتم این. نتیجه رو پایدار کنم
اگر دوماه تونستم درامدمو. سه برابر کنم
میتونم یک سال هم نگهش دارم و حتی بیشترش کنم
و فهمیدم که نباید دغدغم
این باشه که فقط اون مسئله حل بشه
من باید از دل این تضاد کلااااا
تغییر بدم همه چیو و درامدم همیشه رو به افزایش باشه نه اینکه دوباره بیفتم پایین نه اینک یکم بهتر بشه اوضاع
باید طوری بشه
که برای همیشه من دغدغه مالی نداشته باشم
من دارم به بی نهایت فکر میکنم
به قدری که دیگه
هیچوووووقت مسائل مالی درگیرم
نکنه.
نه اینک موقتی باشه
(مسائل باید ریشه ای حل بشن و هی بهبود پیدا کننن طوری که دائمی مارو رشد بدن)
راه حل ها در دل خود مسئله هستن کافیه باور کنیم که وجود دارن تا بهشون هدایت بشیم
چون چند روزه که فرصت نکردم بیام توی سایت، انرژیم داشت نشتی میکرد که آگاهانه به خودم گفتم حدیث نه! ما نمیذاریم حالمون بد بشه. و ترس از اینکه مبادا حالم بد بشه، باعث شد برم تو فولدر فایلام و شروع کنم به مرور یک سری فایل ها که بسیار برام لذت بخش بودن.
و همین دوباره تضادی شد برای برگشت دوباره به خواستهم و فکر کردن به خواستهم که در نهایت منجر شد به برداشتن یک قدم برای نزدیک تر شدن به خواستهم. امروز یک فصل از درس های کنکورم رو خوندم و حس قدرت میکردم برای اینکه قدمی در جهت نزدیک شدن به خواستهم برداشته بودم.
چند دقیقه بعدش دوستم برام یک ویدئویی فرستاد که یکی از تکواندو کاران ایرانی، یک پسر بیست ساله قهرمان جهان شده بود و پدرش داشت میگفت پسرم هم برای ما خونه خرید و هم ماشین. خونه با همهی وسایل هاش. و گریش گرفت.
نجواهای ذهنیم داشت میگفت تو که نمیتونی ببین چقدر بقیه دارن خوب از علاقشون پول میسازن. ولی من آگاهانه جهت فکرم رو عوض کردم و شروع کردم بلند بلند توی خونه حرف زدن. گفتم منم میرم تو مسیری که بهش علاقه دارم. چون علاقه که باشه، هم پول میاد هم سلامتی هم عشق هم حال خوب. منم میرم تو مسیر علاقهم حتی اگه الان از بعدش چیزی ندونم. چون وقتی شروع کنم قدم ها یکی یکی بهم گفته میشه. و به خودم گفتم حدیث بهت حسی بدی دست داد!؟ این بک تضاده. تو باید از این تضاد استفاده کنی برای نزدیک شدن به خواستهت. و دوباره نشستم یک فصل دیگه از کتاب رو خوندم. و باز سرشار از عشق شدم و لذت.
بلافاصله اومدم تو سایت و نشونهی امروزم رو دریافت کردم. همین صفحهست و همین فایل.
متنی که نوشتید رو چقدر میفهمم.
چقدر هم جهت بود با فرکانس الانم.
و چقدر حالم خوبه استاد.
چقدر مسیر برام روشنه.
و میدونم که توی این مسیر به مسائلی بر میخورم که باید حلشون کنم. ولی حل مسائلی که مربوط به کاریه که عاشقشیم، مگه میتونم اصلا بهش بگیم مشکل!؟ نه! مسئله. مسئله هایی که روز به روز بزرگترمون میکنن.
« افرادی که می ترسند برای خواسته های خود قدم بر دارند چون از مواجه شدن با مسائل احتمالی آینده می ترسند؛
در نتیجه برای اینکه با مسئله ای مواجه نشوند سعی می کنند خواسته های خود را محدودتر کنند »
استاد من نمیخوام جزو این دسته آدم ها باشم. من میخوام برم تو دل ترسام. میخوام بتونم یکی یکی حلشون کنم. نمیخوام ده سال دیگه که برمیگردم به گذشتهم نگاه میکنم، یه آدم ترسویی باشم که جرئت مواجه شدن با خواسته هاش رو نداشته.
خدایا شکرت.
خدایا شکرت که الان اینجام.
خدایا شکرت که روز به روز دارم هدایت میشم به مسیری که عاشقشم؛ خالصانه دوستش دارم.
چقدر امید وار میشم میبینم هم سن سالای خودم دارن تکاملشون رو طی میکنن و در این مسیر هستند؛ چون واقعا افرادی زیادی نیستند که در این مدار باشن
بهت افتخار میکنم که به عنوان یک دختر با توجه به محدودیت هایی که در خانواده ها، مدرسه ، کشور و .. وجود داره و هی میخوان به خانم ها القا کنن که ضعیفن، قدرت ندارن و محدودشون کنن، شما انقدر متفاوت فکر میکنی و امید وارم عمل کنی و در آینده نتیجه این استمرارتون رو ببینید
ایشالله چند وقت دیگه خبر قبولی در دانشگاه مورد نظرتون به گوشم برسه و کلی براتون ذوق کنم عزیزم
خدایا شکرت که امروز هم چشمام و بازکردم که یک زندگی زیبایی برای خودم رقم بزنم خدایا شکرت چه فصل زیبایی و چه برف زیبایی داره میباره و همه جارو خدا جونم امروز سفید پوش و زیبا کرده واقعا لذت میبرم از وجود این برف و سفیدی و زیبایی خدایا شکرت
امروز هدایت شدم که بزنم روی نشانه امروز من
و رسیدم به این فایل و شروع کردم به خوندن کامنت ها و نتایج دوستان و یسری چراغها توی ذهنم روشن شد.
من یه مساله ایی که داره برام تکرار میشه و متوجه اش شدم البته دیشب داشتم کامنت های جلسه 19 روانشناسی ثروت و میخوندم که یسری چراغ ها اونجا برام روشن شد و امروز با این فایل چراغ ها بیشتر خودشون و نشون دادن که من یک پاشنه آشیل بزرگ دارم!!!!!!!
با این که دارم توی رشته تحصیلیم که تا مقطع ارشد پیش رفتم دارم و رشته مورد علاقه امه و تصمیم گرفتم که توی همین رشته هم کارکنم و ثروت بسازم کلی دوره آموزشی خریدم کلی کتاب های تخصصی دارم و خریدم
اما باوری دارم
1-که توی این رشته به سختی میشه پول دراورد
2-تمرکز صددرصدی روی این کار ندارم
3-انگاری همش میخوام یه شغل دوم داشته باشم که هزینه هام و در بیارم
4-انگاری هنوز حرف استاد و باور نکردم که همه ی شغل ها به یک اندازه توانایی خلق ثروت دارند
5- و اینکه من تا یزره اوکی میشم توی یه مهارت و جایگاه میخوام بپرم روی یه شاخه دیگه هم ظرفمو دارم جابه جا میکنم و نمیزارم نعمت ها توش جمع بشه
هم اینکه دارم از حل کردن مسائل فرار میکنم
وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم توی کار و شغل من همیشه تا یه جایی خوب پیش میرم و بعدش یا رها میکنم یا دلمو میزنه و یا تغییر جهت میدم
دقیقا بخاطر این بود که چون شرایط سخت میشد من نمیخواستم مساله رو حل کنم میرفتم سراغ یه چیز جدید که وازاول شروع میکردم چون مسائل شروع کار و راحت میتونستم حل کنم و من ناخودآگاه ازیه جایی به بعد از حل مساله های بزرگتر فرار میکردم و اینو امروز فهمیدم
دیشب فهمیدم که کلا دیگه ذهنم از نوع شغل بیارم بیرون و دیگه بسه و اینقدر ظرفمو جابه جا نکنم و کاری که بهش علاقه دارم و انجام بدم
و امروز فهمیدم که با هرسختی آسانی هست و دیگه نباید از حل مساله فرار کنم
خیلی جالبه دقیقا چون من ظرفمو جابه جا میکردم و نمیخواستم مسایل بزرگتری و حل کنم چون تمرکز نداشتم روی کارم و تکلیفم با خودم مشخص نبود جهان هم فرکانس بی تکلیفی منو دریافت میکنه و یه روز مشتری هست یه روز نیست یه روز شرایط آسونه یه روز سخت دقیقا بخاطر افکار خودمه دیگه چون من یروز دارم توی مسیر علاقه ام میبرم یروز میگم نه باید مسیرهای دیگه رو هم امتحان کنم
انگاری هنوز با خودم روراست نبودم و نمیدونم که چی میخوام ؟ و یکبار با جسارت تصمیم بگیرم
شایدم میترسم و نگرانم که تصمیم ام اشتباه بشه. بازم میرسیم به مباحث عزت نفس و احساس لیاقت و واقعا چقدر همه این مسائل به صورت زنجیره وار به مهدیه مرتبط هستن
خدایا شکرت که هر روز دارم تکاملم و بیشتر طی میکنم و بیشتر خودمو میشناسم و خداجونم شکرت که هر روز به بهترین شکل ممکن هدایتم میکنی و آشغالهایی که سالهاست زیر افکار پوسیده ام پنهان شدن و بهم نشون میدی
زمانی که به مسائل و مشکلات برخورد می کنیم بسیار زود:
نا امید شده فکر می کنیم راه حلی ندارد و آشغال ها را زیر مبل قرار می دهیم :
صورت مسئله را پاک کرده مسائل خود را به صورت ریشه ای و اساسی حل نمی کنیم سعی می کنیم بر مسائل خود سرپوش بگذاریم یا از آنها اعراض کنیم
یاد بگیریم:
مسائل را حل از آنها گذر کرده و رشد کنیم تا مسائل به صورت مکرر در زندگی ما تکرار نشوند
در زمینه ی روابط:
مشکلات شخصیتی خود را برطرف نکرده و تقصیر را به گردن طرف مقابل می اندازیم
در زمینه ی کسب ثروت:
باورهای خود را تغییر نداده و با گرفتن وام قسط قرض بدهی قصد داریم ضعف باورهای خود را جبران کنیم
در زمینه ی سلامتی:
مشکل خود را به صورت ریشه ای و اساسی حل نکرده با خوردن دارو و مراجعه به پزشک قصد داریم به سلامتی دست یابیم و آشغال ها را زیر مبل قرار دهیم
بررسی کنیم:
ریشه ی مسائل ما چیست؟
چگونه شکل گرفته؟
چه افکاری در ذهن ماست که باعث رخ دادن چنین مسئله ای شده است؟
چگونه می توانیم مسئله ی خود را برطرف کرده و یک پله پیشرفت کنیم؟
در زندگی همه ی ما:
چالش هایی وجود دارد که باعث رشد ما و شناسایی خواسته هایمان می شود
هیچ موجود زنده ای نیست: که به چالش و تضاد برخورد نکرده باشد این اتفاق برای همه ی ما رخ می دهد
زمانی که به مسئله ای برخورد می کنیم می توانیم دو واکنش متفاوت داشته باشیم:
*صورت مسئله را پاک کرده آشغال ها را زیر مبل قرار داده و به طور کلی:اعمالی را انجام دهیم که به صورت موقتی مشکل خود را برطرف کنیم
عموم جامعه: چنین باوری دارند و معتقدند زندگی نباید با چالش همراه باشد بنابراین به مسائل توجه نکرده و از آنها فرار می کنند
*می پذیرند در طول زندگی با چالش هایی مواجه می شوند و توانایی حل کردن چالش ها را در خود می بینند و می دانند اگر بتواند چالش ها را حل کنند نه تنها رشد و پیشرفت کرده بلکه این خود باوری در آنها شکل گرفته که می توانند در آینده تمام مسائل خود را حل کنند
افراد موفق: چنین رویکردی دارند که درصد کمی از افراد را شامل می شود
خصوصا در مورد مسائل تکراری که هر چند وقت یکبار رخ می دهد مراقب باشیم:
باورهای نامناسب و مخرب در ذهن ماست که تا زمانی که به صورت ریشه ای و اساسی به رفع آنها متعهد و پایبند نباشیم این مسائل در سایر زمینه ها خود را به اشکال مختلف نشان می دهد
نگاهمان را به مسائل بررسی کرده و به صورت ریشه ای آنها را تغییر دهیم تا:
در تمام حوزه های زندگی خود به موفقیت و پیشرفت دست یابیم
زمانی که مسائل را به صورت ریشه ای حل می کنیم:
هرگز تکرار نخواهند شد
برای حل مسائل به صورت ریشه ای این باورها را در ذهن خود ایجاد کنیم:
-خداوند در درون تک تک ما توانایی حل مسئله را قرار داده است
-با هر سختی آسانی است ان مع العسر یسری:
در دل هر مسئله جواب آن وجود دارد
-ما در درون خود جواب تمام مسائل را داریم تنها:
سوالات مناسب از خود نپرسیده ایم
با داشتن باورهای نامناسب خود را ناتوان از حل مسائل می دانیم به راه حل ها فکر نکرده ایم
خود را به درستی نمی شناسیم
-راه حل مسائل ساده آسان و به هیچ وجه دشوار نیست
به میزانی که مسائل بیشتری را حل می کنیم:
بسیار ساده تر می توانیم مسائل پیچیده تری را حل کنیم
باید بتوانیم مسائل خود را به صورت ریشه ای حل کرده:
تا تکرار نشوند و مسائل تنها برای پیشرفت و رشد بیشتر باشد نه برای رفع مشکلات و سختی ها
هیچ عاملی:
به اندازه ای که مسائل خود را به صورت ریشه ای حل کنیم به ما عزت نفس و احساس ارزشمندی نخواهد داد
احساس ارزشمندی و عزت نفس: پایه ی اصلی و اساسی در تمام موفقیت ها و پیشرفت هاست
زمانی که به توانایی خود در حل مسائل پی می بریم:
از مسائلی که رخ خواهد داد در آینده به هیچ وجه نمی ترسیم
سلام استاد ومریم جان عزیز من از خداوند تشکر میکنم برای شماوسایت خوب خداوند که مرا هدایت کرده وهرموقع به هرمسالعه ای بر می خورم بانشانه ها به من کمک می شود راستش یک مسئله یک سال ذهنم وخانواده را درگیرکرده وباعث شوده احساس بی ارزشی وبدبختی کنم ودارم تلاش مکنم با کمک خداوند انشالله حل شود.من فرزند آخر هستم از پنچ فرزند پسر که پدرم از ارثیه به همه برادران داده ومن مثل شما استاداکه گفتین به پدرتون که من ازخانه پدری هیچی نمی خوام ومی خواهم روی پای خودم بیستم من هم این کارکردم مهاجرت کردم ازروستا به شهر آمدم ولی مادرم یک ثلح نامه از پدرم به من داده وهردو فوت کرده که خداوند بیامورزدشان ومن هروز درگیر دادگاه هستم برای اثبات این ثلح نامه انرژیم گرفته می شود برای من مهم نیست که بشودیانه اما برای خانوادم خیلی مهم ومن این وسط گیرکرده ام وکارم به کارشناسی کشیده شوده برای اثر انگشت پدرم که من باید سابت کنم وهروز می نویسم و حرکت می کنم ویادگرفتم که روی خداوند حساب کنم وبا ج به کسی ندهم اما هنوز ایمانم درست نیست وباورها خیلی کاردار درست شود اعتماد به نفس خوب نیست وباهمه تضادها نا امید نشودم وادامه می دهم تا قوی تر شوم وچون درگذشته خیلی مساله هارا حل کردم این هم حل می شود انشالله انرژیم می رود روی هزار وپرواز مکنم برای حل مسائل بیشتر ممنونم اگر تجربه داریدکمکم کنید استادودوستان خوب و با خدا که باورکردم خداوندرا دراین سایت پیداکردم دعا می کنم برای همه مردم روی کره زمین در پناه الله یکتا شاد خندان باشید.
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام استاد جان امیدوارم که حالتون عالی باشه
درسی که من ازاین فایل که نشانه روزم بود…؛
گرفتم اینه که وقتی مسئلمون رو حل میکنیم
به دنبال بهبود راه حل ها و دائمی بودن نتایج باشیم
مثلا خودمن باتوجه به تضادی که برام دوماه پیش به وجود اومد مجبور شدم که درامد خودم رو بیشترکنم برای حل اون مسئله و دیدم که میتونم سه، برابر بیشتر از درامد قبلیم پول بسازم
ولی امروز ذهنم میگفت وقتی این مسئله حل بشه
بازم در امدت برمیگرده به قبل
یا دیگه نیاز نیست
همش روی خودت کار کنی ینی یجورایی فقط میخواست
بگه اینو از سرت رد کن
دوباره برگرد به عادت های بد قبلیت
ولی من دیگه تصمیم گرفتم این. نتیجه رو پایدار کنم
اگر دوماه تونستم درامدمو. سه برابر کنم
میتونم یک سال هم نگهش دارم و حتی بیشترش کنم
و فهمیدم که نباید دغدغم
این باشه که فقط اون مسئله حل بشه
من باید از دل این تضاد کلااااا
تغییر بدم همه چیو و درامدم همیشه رو به افزایش باشه نه اینکه دوباره بیفتم پایین نه اینک یکم بهتر بشه اوضاع
باید طوری بشه
که برای همیشه من دغدغه مالی نداشته باشم
من دارم به بی نهایت فکر میکنم
به قدری که دیگه
هیچوووووقت مسائل مالی درگیرم
نکنه.
نه اینک موقتی باشه
(مسائل باید ریشه ای حل بشن و هی بهبود پیدا کننن طوری که دائمی مارو رشد بدن)
راه حل ها در دل خود مسئله هستن کافیه باور کنیم که وجود دارن تا بهشون هدایت بشیم
ان مع العسر یسری.
خداوند پاسخ میدهد کافیه ما درخواست کنیم
ممنونم ازتون بابت این جلسه فوق العاده.
درپناه الله یکتا شادوسللامت باشید استادجانم
– به نام خدای هماهنگی های حال خوب کُن –
چون چند روزه که فرصت نکردم بیام توی سایت، انرژیم داشت نشتی میکرد که آگاهانه به خودم گفتم حدیث نه! ما نمیذاریم حالمون بد بشه. و ترس از اینکه مبادا حالم بد بشه، باعث شد برم تو فولدر فایلام و شروع کنم به مرور یک سری فایل ها که بسیار برام لذت بخش بودن.
و همین دوباره تضادی شد برای برگشت دوباره به خواستهم و فکر کردن به خواستهم که در نهایت منجر شد به برداشتن یک قدم برای نزدیک تر شدن به خواستهم. امروز یک فصل از درس های کنکورم رو خوندم و حس قدرت میکردم برای اینکه قدمی در جهت نزدیک شدن به خواستهم برداشته بودم.
چند دقیقه بعدش دوستم برام یک ویدئویی فرستاد که یکی از تکواندو کاران ایرانی، یک پسر بیست ساله قهرمان جهان شده بود و پدرش داشت میگفت پسرم هم برای ما خونه خرید و هم ماشین. خونه با همهی وسایل هاش. و گریش گرفت.
نجواهای ذهنیم داشت میگفت تو که نمیتونی ببین چقدر بقیه دارن خوب از علاقشون پول میسازن. ولی من آگاهانه جهت فکرم رو عوض کردم و شروع کردم بلند بلند توی خونه حرف زدن. گفتم منم میرم تو مسیری که بهش علاقه دارم. چون علاقه که باشه، هم پول میاد هم سلامتی هم عشق هم حال خوب. منم میرم تو مسیر علاقهم حتی اگه الان از بعدش چیزی ندونم. چون وقتی شروع کنم قدم ها یکی یکی بهم گفته میشه. و به خودم گفتم حدیث بهت حسی بدی دست داد!؟ این بک تضاده. تو باید از این تضاد استفاده کنی برای نزدیک شدن به خواستهت. و دوباره نشستم یک فصل دیگه از کتاب رو خوندم. و باز سرشار از عشق شدم و لذت.
بلافاصله اومدم تو سایت و نشونهی امروزم رو دریافت کردم. همین صفحهست و همین فایل.
متنی که نوشتید رو چقدر میفهمم.
چقدر هم جهت بود با فرکانس الانم.
و چقدر حالم خوبه استاد.
چقدر مسیر برام روشنه.
و میدونم که توی این مسیر به مسائلی بر میخورم که باید حلشون کنم. ولی حل مسائلی که مربوط به کاریه که عاشقشیم، مگه میتونم اصلا بهش بگیم مشکل!؟ نه! مسئله. مسئله هایی که روز به روز بزرگترمون میکنن.
« افرادی که می ترسند برای خواسته های خود قدم بر دارند چون از مواجه شدن با مسائل احتمالی آینده می ترسند؛
در نتیجه برای اینکه با مسئله ای مواجه نشوند سعی می کنند خواسته های خود را محدودتر کنند »
استاد من نمیخوام جزو این دسته آدم ها باشم. من میخوام برم تو دل ترسام. میخوام بتونم یکی یکی حلشون کنم. نمیخوام ده سال دیگه که برمیگردم به گذشتهم نگاه میکنم، یه آدم ترسویی باشم که جرئت مواجه شدن با خواسته هاش رو نداشته.
خدایا شکرت.
خدایا شکرت که الان اینجام.
خدایا شکرت که روز به روز دارم هدایت میشم به مسیری که عاشقشم؛ خالصانه دوستش دارم.
خدایا شکرت که تو خدای منی و من بندهی تو ام.
سلام حدیث قشنگم
امید وارم حالت عالی باشه
چقدر امید وار میشم میبینم هم سن سالای خودم دارن تکاملشون رو طی میکنن و در این مسیر هستند؛ چون واقعا افرادی زیادی نیستند که در این مدار باشن
بهت افتخار میکنم که به عنوان یک دختر با توجه به محدودیت هایی که در خانواده ها، مدرسه ، کشور و .. وجود داره و هی میخوان به خانم ها القا کنن که ضعیفن، قدرت ندارن و محدودشون کنن، شما انقدر متفاوت فکر میکنی و امید وارم عمل کنی و در آینده نتیجه این استمرارتون رو ببینید
ایشالله چند وقت دیگه خبر قبولی در دانشگاه مورد نظرتون به گوشم برسه و کلی براتون ذوق کنم عزیزم
موفق، سالم و خوشحال باشی️
1403/11/21روز217
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا شکرت که امروز هم چشمام و بازکردم که یک زندگی زیبایی برای خودم رقم بزنم خدایا شکرت چه فصل زیبایی و چه برف زیبایی داره میباره و همه جارو خدا جونم امروز سفید پوش و زیبا کرده واقعا لذت میبرم از وجود این برف و سفیدی و زیبایی خدایا شکرت
امروز هدایت شدم که بزنم روی نشانه امروز من
و رسیدم به این فایل و شروع کردم به خوندن کامنت ها و نتایج دوستان و یسری چراغها توی ذهنم روشن شد.
من یه مساله ایی که داره برام تکرار میشه و متوجه اش شدم البته دیشب داشتم کامنت های جلسه 19 روانشناسی ثروت و میخوندم که یسری چراغ ها اونجا برام روشن شد و امروز با این فایل چراغ ها بیشتر خودشون و نشون دادن که من یک پاشنه آشیل بزرگ دارم!!!!!!!
با این که دارم توی رشته تحصیلیم که تا مقطع ارشد پیش رفتم دارم و رشته مورد علاقه امه و تصمیم گرفتم که توی همین رشته هم کارکنم و ثروت بسازم کلی دوره آموزشی خریدم کلی کتاب های تخصصی دارم و خریدم
اما باوری دارم
1-که توی این رشته به سختی میشه پول دراورد
2-تمرکز صددرصدی روی این کار ندارم
3-انگاری همش میخوام یه شغل دوم داشته باشم که هزینه هام و در بیارم
4-انگاری هنوز حرف استاد و باور نکردم که همه ی شغل ها به یک اندازه توانایی خلق ثروت دارند
5- و اینکه من تا یزره اوکی میشم توی یه مهارت و جایگاه میخوام بپرم روی یه شاخه دیگه هم ظرفمو دارم جابه جا میکنم و نمیزارم نعمت ها توش جمع بشه
هم اینکه دارم از حل کردن مسائل فرار میکنم
وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم توی کار و شغل من همیشه تا یه جایی خوب پیش میرم و بعدش یا رها میکنم یا دلمو میزنه و یا تغییر جهت میدم
دقیقا بخاطر این بود که چون شرایط سخت میشد من نمیخواستم مساله رو حل کنم میرفتم سراغ یه چیز جدید که وازاول شروع میکردم چون مسائل شروع کار و راحت میتونستم حل کنم و من ناخودآگاه ازیه جایی به بعد از حل مساله های بزرگتر فرار میکردم و اینو امروز فهمیدم
دیشب فهمیدم که کلا دیگه ذهنم از نوع شغل بیارم بیرون و دیگه بسه و اینقدر ظرفمو جابه جا نکنم و کاری که بهش علاقه دارم و انجام بدم
و امروز فهمیدم که با هرسختی آسانی هست و دیگه نباید از حل مساله فرار کنم
خیلی جالبه دقیقا چون من ظرفمو جابه جا میکردم و نمیخواستم مسایل بزرگتری و حل کنم چون تمرکز نداشتم روی کارم و تکلیفم با خودم مشخص نبود جهان هم فرکانس بی تکلیفی منو دریافت میکنه و یه روز مشتری هست یه روز نیست یه روز شرایط آسونه یه روز سخت دقیقا بخاطر افکار خودمه دیگه چون من یروز دارم توی مسیر علاقه ام میبرم یروز میگم نه باید مسیرهای دیگه رو هم امتحان کنم
انگاری هنوز با خودم روراست نبودم و نمیدونم که چی میخوام ؟ و یکبار با جسارت تصمیم بگیرم
شایدم میترسم و نگرانم که تصمیم ام اشتباه بشه. بازم میرسیم به مباحث عزت نفس و احساس لیاقت و واقعا چقدر همه این مسائل به صورت زنجیره وار به مهدیه مرتبط هستن
خدایا شکرت که هر روز دارم تکاملم و بیشتر طی میکنم و بیشتر خودمو میشناسم و خداجونم شکرت که هر روز به بهترین شکل ممکن هدایتم میکنی و آشغالهایی که سالهاست زیر افکار پوسیده ام پنهان شدن و بهم نشون میدی
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
زمانی که به مسائل و مشکلات برخورد می کنیم بسیار زود:
نا امید شده فکر می کنیم راه حلی ندارد و آشغال ها را زیر مبل قرار می دهیم :
صورت مسئله را پاک کرده مسائل خود را به صورت ریشه ای و اساسی حل نمی کنیم سعی می کنیم بر مسائل خود سرپوش بگذاریم یا از آنها اعراض کنیم
یاد بگیریم:
مسائل را حل از آنها گذر کرده و رشد کنیم تا مسائل به صورت مکرر در زندگی ما تکرار نشوند
در زمینه ی روابط:
مشکلات شخصیتی خود را برطرف نکرده و تقصیر را به گردن طرف مقابل می اندازیم
در زمینه ی کسب ثروت:
باورهای خود را تغییر نداده و با گرفتن وام قسط قرض بدهی قصد داریم ضعف باورهای خود را جبران کنیم
در زمینه ی سلامتی:
مشکل خود را به صورت ریشه ای و اساسی حل نکرده با خوردن دارو و مراجعه به پزشک قصد داریم به سلامتی دست یابیم و آشغال ها را زیر مبل قرار دهیم
بررسی کنیم:
ریشه ی مسائل ما چیست؟
چگونه شکل گرفته؟
چه افکاری در ذهن ماست که باعث رخ دادن چنین مسئله ای شده است؟
چگونه می توانیم مسئله ی خود را برطرف کرده و یک پله پیشرفت کنیم؟
در زندگی همه ی ما:
چالش هایی وجود دارد که باعث رشد ما و شناسایی خواسته هایمان می شود
هیچ موجود زنده ای نیست: که به چالش و تضاد برخورد نکرده باشد این اتفاق برای همه ی ما رخ می دهد
زمانی که به مسئله ای برخورد می کنیم می توانیم دو واکنش متفاوت داشته باشیم:
*صورت مسئله را پاک کرده آشغال ها را زیر مبل قرار داده و به طور کلی:اعمالی را انجام دهیم که به صورت موقتی مشکل خود را برطرف کنیم
عموم جامعه: چنین باوری دارند و معتقدند زندگی نباید با چالش همراه باشد بنابراین به مسائل توجه نکرده و از آنها فرار می کنند
*می پذیرند در طول زندگی با چالش هایی مواجه می شوند و توانایی حل کردن چالش ها را در خود می بینند و می دانند اگر بتواند چالش ها را حل کنند نه تنها رشد و پیشرفت کرده بلکه این خود باوری در آنها شکل گرفته که می توانند در آینده تمام مسائل خود را حل کنند
افراد موفق: چنین رویکردی دارند که درصد کمی از افراد را شامل می شود
خصوصا در مورد مسائل تکراری که هر چند وقت یکبار رخ می دهد مراقب باشیم:
باورهای نامناسب و مخرب در ذهن ماست که تا زمانی که به صورت ریشه ای و اساسی به رفع آنها متعهد و پایبند نباشیم این مسائل در سایر زمینه ها خود را به اشکال مختلف نشان می دهد
نگاهمان را به مسائل بررسی کرده و به صورت ریشه ای آنها را تغییر دهیم تا:
در تمام حوزه های زندگی خود به موفقیت و پیشرفت دست یابیم
زمانی که مسائل را به صورت ریشه ای حل می کنیم:
هرگز تکرار نخواهند شد
برای حل مسائل به صورت ریشه ای این باورها را در ذهن خود ایجاد کنیم:
-خداوند در درون تک تک ما توانایی حل مسئله را قرار داده است
-با هر سختی آسانی است ان مع العسر یسری:
در دل هر مسئله جواب آن وجود دارد
-ما در درون خود جواب تمام مسائل را داریم تنها:
سوالات مناسب از خود نپرسیده ایم
با داشتن باورهای نامناسب خود را ناتوان از حل مسائل می دانیم به راه حل ها فکر نکرده ایم
خود را به درستی نمی شناسیم
-راه حل مسائل ساده آسان و به هیچ وجه دشوار نیست
به میزانی که مسائل بیشتری را حل می کنیم:
بسیار ساده تر می توانیم مسائل پیچیده تری را حل کنیم
باید بتوانیم مسائل خود را به صورت ریشه ای حل کرده:
تا تکرار نشوند و مسائل تنها برای پیشرفت و رشد بیشتر باشد نه برای رفع مشکلات و سختی ها
هیچ عاملی:
به اندازه ای که مسائل خود را به صورت ریشه ای حل کنیم به ما عزت نفس و احساس ارزشمندی نخواهد داد
احساس ارزشمندی و عزت نفس: پایه ی اصلی و اساسی در تمام موفقیت ها و پیشرفت هاست
زمانی که به توانایی خود در حل مسائل پی می بریم:
از مسائلی که رخ خواهد داد در آینده به هیچ وجه نمی ترسیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم