معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1 - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/09/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-09-27 03:55:002024-02-14 06:11:15معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند عشق و هدایتگرم
سلام خدمت استاد عباس منش عزیزم و دوستان و هم فرنکانسم
استاد این احساس عدم لیاقت منو نابود کرده بود تقریبا اینقد این احساس عدم لیاقت تو من شدید بود که لباس نو داشتم ولی نمی پوشیدم وقتی میپوشیدم احساس بدی بهم دست میداد و فکر میکردم همه الان منو به چشم تمسخر میبنن و میگن اینم برا ما شده خشتیپ و حتا تا سن 17 سالگی من خودم برا خودم لباس انتخاب نمیتونستم حتا تا سن 16 سالگی من سلمانی نرفته بودم همش مامانم موهامو کوتا میکرد و بیشتر اوقات کچل میکردم سال دو بار از بهترین موقعیت ها انصراف دادم بخاطر همین احساس عدم لیاقت حتا توی جای ک مهمونی هم میرفتیم در عید یا مناصبت خاصی من حتا میوه خشک خورده نمیتونستم و با حسرت سمتش میدیدم و هر بار که تو زندگیم شکست میخوردم تو هر موضوعی ذهنم شرو به نجوا میکرد خیلی شدید میگفت دیدی تو نمیتونی دیدی این چیزا برا تو نیست من حتا چش خیلیا مستقیم نگاه نمی تونستم همش احساس خجالت میکردم و موقع که با شما آشنا شدم واقعن این احساس لیاقتم تا جایی رشد کرده به لطف الله استاد شما واقعن بی نظیر و تاثیر گذارید بخاطر صداقتتونه چون قلبم تمام حرفای شمارو تصدیق میکنه استاد این دوره برا منه انشاالله که بتونم بخرم این دوره ی شمارو که مطمعنم بی نظیره استاد من حتا تو خرید دوره هاتون هم احساس عدم لیاقت میکنم (:
استاد دعای ما همیشه باهاته واقعن تمام بچه های سایت از شما سپاسگذاره عاشقتونم استاد
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که جهان هستی رو پراز فراوانی آفرید
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین.
از چند وقت قبل که مژده ی این محصول رو بهمون دادید ذهنم سراسر درحال پیدا کردنِ رد پای این احساس و درامتدادش ،ارتباطش با تجربیاتم هست
انصافا خیلی جاها تونستم رد پای احساس عدم لیاقت و ارزشمندی رو ببینم ،و شادم که حالا میتونم درمانش کنم
یک ذوق بزرگ تو قلبمه ، یقین دارم که مدارم، با خریدن این محصول ،صدها پله بالاتر خواهد رفت ، دقیقا پازل گم شده ی وجودمه ،این روزها جای خالیشو عجیب احساس میکنم
بسیییار آماده هستم برای انجام مو به موی تمیریناتش، حریصم برای شنیدن کلمه به کلمه ی آگاهی هایی که تو این محصول میخواید یادمون بدید
حق باشماست استاد عباسمنش عزیزم ، هرررررررجا که رشدی برام اتفاق افتاده درست همونجایی بوده که به خودم گفتم ماریا پاشو ، پاشو که لیاقتت بیشتر ازاین حرفاست
و هرجا که شرایط نامساعد رو پذیرفتم همونجایی بوده که احساس عدم لیاقت کردم و درواقع به ارزشمندبودنم باور نداشتم
قبل ها خیلی قبل ها، هفت سال قبل که تازه با آگاهی های شما آشنا شده بودم متوجه شدم که چونه زدنم برای خرید ،از احساس عدم لیاقت میاد ،یا مثلا ظرف و غذا و رختخواب خوب رو برای مهمون نگه داشتن از عدم احساس ارزشمندی میاد
لباس های متوسط یا گاها، بی کیفیتی که میخریدم ، شاید به ظاهر از تنگ دستی بود اما همون تنگ دستی هم ریشه در عدم احساس لیاقت داشت،
رستوران های سطح متوسطی که می رفتم ، مسافرت هام ،همه جا میتونم رد پای احساسِ، عدم لیاقت رو ببینم ،
استاد عباسمنش عزیزم امروز که جلسه دوم از قدم نهم رو گوش میکردم ،متوجه شدم که با بعضی از عبارتهای تاکیدی که شما میگید مقاومت دارم ، و دقیقا این مقاومت از عدم احساس لیاقت میومد!!!
یا در رابطه با توحید و هدایت شدن ، من اصلا خودمو ارزشمند نمیدیدم که بخوام هدایت رو دریافت کنم، مهربان پروردگارِ باسخاوتم رو سپاسگزارم که با اینهمه مقاومت ،باز چشم و گوشمو،به روی این سایت باز کردو هدایتم کرد به مسیر این آگاهی های زندگی ساز ، درسته که تو این هفت سالی که با شما هستم ،خیییییلی از این لحاظ رشد کردم و خیلی از خودم راضیم ،اما این بهبود تا لحظه ای که زنده هستم میتونه ادامه داشته باشه ، وبا این محصول به صورت تخصصی میتونم رو این بُعد از وجودم کار کنم و نتایج درخشانشو ببینم
این محصول اسمش منو به وجد میاره ، یقین داشتم وقتی میاد رو سایت به آسونی میتونم تهیه کنمش، اینو قبلاً هم تو کامنت هام نوشته بودم، وحالا دو سه روز دیگه یه واریزی درست حسابی دارم که میتونم به آسونی و شادی این محصول ارزشمند رو بخرم و لذت ببرم از ثانیه به ثانیه ی آگاهی هاش….
سپاسگزارم از شما استاد عباسمنش عزیزم و مریم جون عزیز که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
دوستتون دارم وعششششششق برای همه ی بچههای سایت توحیدی عباسمنش 🟢
خداروشکر عزیزم
خداروشکر که میتونی به راحتی دوره رو بخری و روی خودت کار کنی و بهتر و بهتر و بازهم بهتر بشی
خداروشکر که در این مسیر هستیم و روی خودمون کار میکنیم
عاشقتم
امیدوارم و مطمئنم با آگاهی های این دوره قراره کلی تغییر ایجاد شه.
سلام به استاد عزیزم
چقدر منتظر این دوره بودم حتی دیروز زنگ زدم به خانم فرهادی و سراغش رو گرفتم و گفت هر موقع الهام خانم به استاد بگند خودتون که میدونید
سوال:
چه مثالهای داری از ضربههایی که به خاطر «احساسعدم لیاقت» خورده ای؟
در چه مقاطعی از زندگی، احساسعدم لیاقت، مانع پیشرفت شما شده است؟
خوب همونطور که استاد گفتند من بارها و بارها شده تو اکثر موضوعات زندگیم دیدم خیلی از نرسیدنها نشدن ها عقب ماندگی ها و خواستهایی که محقق نشده ریشه اش بر میگرده به همین عدم احساس لیاقت.
بارها شده تو شغلم دیدم که بخاطر احساس عدم لیاقت چطور فرکانسی فرستادم و دقیقا همون بازخورد رو گرفته خودم کارم محصولم رو ارزشمند ندونستم و دقیقا مشتری جوری رفتار کرده یا شرایط به سمتی پیش رفته که من بعد که فکر کردم دیدم خودم کردم خودم این جنس از فرکانس رو ارسال کردم.
بخاطر عدم احساس لیاقت پولی رو قرض دادم نه نگفتم و برای باز پس گرفتنش چقدر اذیت شدم.
بخاطر احساس عدم لیاقت و خود کم بینی روابط اجتماعیم خیلی کم و محدود بوده یا همش این تو ذهنم بوده که من این شکلیم اینجوریه چقدر این خوشگله از من سر تره همه اونو دوست دارند بهش توجه میکنند و از نگاه دیگران خودم که جهان به من میگه تو درست فکر میکنی چقدر زشتی.
تو روابط بخاطر عدم احساس لیاقت و ارزشمندی طرف گفته بریم سفر خارجی من گفتم نه مغازه چی میشه تو برو من باید مغازه رو باز نگه دارم اون شرایطش براش جور شده رفت با اینکه مغازه مال اونه و جهان بمن گفت تو درست فکر میکنی لیاقت سفر خارجی رو نداری حالا باز جای شکرش باقیه که میفهمم دارم با افکار محدود کننده و ناسالمم چه ظلمی به خودم میکنم چطور تیشه به ریشه خوشبختیام میزنم مثل قبل احساس قربانی شدن نمیکنم و شرایط رو بغرنجتر کنم برای خودم و این سیکل معیوب رو ادامه بدم زودتر از قبل درسهام رو میگیرم و ریشه های خراب رو میشناسم.
چقدر بخاطر احساس عدم لیاقت مشتریهای کفشهای اورجینالم رو از دست دادم بسکه ذهنم میگفت نکنه بد باشه نکنه راضی نباشه نکنه فلان مال فلانی از مال شما بهتره فلانه بهمانه و مشتری منصرغ میشد.
چقدر بخاطر احساس عدم لیاقت موندم تو یه کار با یه حقوق بخور نمیر و از همه چیز عقب موندم.
چقدر دست و پام لرزید و نتونستم با افراد موفق با افراد ثروتمند درست ارتباط برقرار کنم و چقدر موقعیتها رو از دست دادم یا چه سو استفاده هایی ازم شد.
چقدر برای خوشحالی و رضایت افراد مهم زندگیم خواستهای اونا رو در اولویت قرار دادم و خودم از خوشیهام زدم وچقدر خودم رو محدود و حقیر کردم.
و من چقدر محتاج این دوره و شنیدن و کار کردن روی خودم هستم چقدر نیاز دارم که یه تجدید نظر اساسی در مورد ارزشهای خودم بکنم یکم خودم ارزشهام رو بیشتر بشناسم و به اونها بال و پر بدم.
درود بر استاد عباسمنش عزیز
چه خبر خوبی!
دوره جدید. خدایا شکرت.
چه موضوع جذابی!
احساس ارزشمندی که پایه و اساس فرکانسهای ارسالی ما به جهان هستی و مشخص کننده مدار ما و جذب کننده افراد، موقعیت ها و شرایطی هست که در زندگی تجربه میکنیم.
خاطرم هست استاد در دوره بینظیر عزت نفس گفتند اگر همه ی عوامل موفقیت در یک کفه ترازو قرار بگیرند و عزت نفس در کفه دیگر بازهم عزت نفس سنگینی میکند.
حالا استاد میگوید احساس ارزشمندی چیزی درونی تر از عزت نفس هست. این یعنی خود استاد هم به مدار بالاتری به نسبت زمانی که دوره عزت نفس تهیه شده ارتقا پیدا کرده و آماده دریافت اگاهی های عمیق تری شده که قرار هست در این دوره ارائه شود.
شواهد مثال این تغییر فرکانسی اندام استاد هست که حالا عضلانی و کاملا روفرم شده است.
استاد جان تبریک به شما و تبریک به ما که قرار هست از این آگاهی های الهی سیراب بشیم.
راست اش رو بخواهید امروز یک روز چالشی و سخت برای من بود.
این ماه ها درگیر داستان جدایی از همسرم و طلاق هستم.
یکی از مهمترین موارد، نه اصلاح میکنم مهمترین موردی که در اون به سبب کمبود احساس لیاقت انتخاب نادرستی داشتم و خودم رو از نعمت های بیشتری محروم کردم بحث انتخاب همسر بود.(سال 92)
البته از سال 99 به لطف خدای مهربان و با جدی گرفتن دوره های استاد و کار کردن مدام روی خودم این نقیصه بهبود پیدا کرده و اتفاقا احساس میکنم دلیل اصلی این جدایی هم همین موضوع هست! دنیاهای ما کاملا متفاوت شده است.
استاد بارها در دوره ها گفتند شما تمرکز کنید روی خودتان، دیگرانی در زندگی شما وجود ندارد!
وقتی شما و افکار غالبتون و شخصیتتان تغییر میکنه اتوماتیک اطرافیانتان تغییر میکنند حتی اگر همسرتان باشد. و من در این ماه ها در حال تجربه این آگاهی هستم.
استاد واقعا گل گفتید که این احساس با فیلم بازی کردن و نقاب زدن جبران نمیشه!
چیزی هست در عمق جان شما که قابل کتمان نیست. به قول مولوی:
بوی کبر و بوی حرص و بوی آز
در سخن گفتن بیاید چون پیاز
اتفاقا همین دیروز بود که به داداشم میگفتم بیشاز 500 تا فایل از استاد عباسمنش دیدم که حتی در یک لحظه احساس غرور و خود برتر بینی در صحبت های استاد نکردم. تحسین تون میکنم استاد عزیز!
در پایان یک بیت در همین موضوع از مولوی تقدیم میکنم:
منگر به هر گدایی که تو خاص از آن مایی
مفروش خویش ارزان که تو بس گرانبهایی
خدایا شکرت بخاطر این مسیر زیبا.
خدایا شکرت بخاطر این آگاهی های بینظیر.
مشتاقانه منتظر فایل های بعدی هستم
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
چه مثالهای داری از ضربههایی که به خاطر «احساسعدم لیاقت» خورده ای؟
در چه مقاطعی از زندگی، احساسعدم لیاقت، مانع پیشرفت شما شده است؟
ساده ترین مثالش که توی زندگیم بوده این که تقریبا نزدیک خونه ما یک کافه هست که اونجا خیلی ماشین های باکلاس و آدم های باکلاس میومدن که این کافه کنار خیابون بود و من انقدرر خودمو لایق نمیدونستم که رفتن به اون کافه ک هیچی اصلا حتی دلم نمیخواست از جلوش رد بشم ،چون میزهاشونو بیرون گذاشتن و همینطور رستوران هایی که خیلی جای بالای شهر بودن نمیرفتم، نه اینکه پولشو نداشته باشم ،حتی شده بود ازشون آنلاین غذا سفارش داده بودم ولی حضوری نمیرفتم و اگرم میرفتم فکر میکردم خیلی از آدم هایی ک اونجان کوچیک ترم و اصلا احساس لیاقت نداشتم
گرچه خب الان خیلی بهتر شدم چون رو دوره عزت نفس کار میکنم ولی همچنان هم اینو دارم احساس عدم لیاقت
که فکر کنم گفتمش ولی بازم میگم ،من دنبال کار میگشتم و میگفتم ک خب من که هیچی بلد نیستم درسم که نخوندم ،هیچ مهارتی هم ندارم و حتی آگهی کارهایی رو نگاه میکردم که نوشتن سابقه نمیخواد ،اگر بلد هم نیستید آموزش میدیم بهتون ولی بازم نمیتونستم بهشون پیام بدم یا زنگ بزنم که بخوام برم سر کار، میگفتم اگر نتونم چی بازم توی این یک مقداری بهتر شدم با دوره عزت نفس ولی الانم که میخوام برم وارد یک کار جدید بشم ،بازم این احساس عدم لیاقت هست که نمیتونم از پسش برنمیام ،من آخه چطوری یادش بگیرم
من خیلی به قنادی علاقه دارم و همین احساس عدم لیاقت جلو شروع کردن ،کار کردن روش و حتی رفتن به کلاس هاشو ازم گرفته بود ،میگفتم بابا کسایی که توی کلاسه شرکت میکنن خیلی آدم های با استعدادین من شاید دیر یاد بگیرم و نتونم اینا
حتی وقتی مدرسه میرفتم خیلی دوست داشتم کلاس نقاشی برم اتفاقا خیلی هم نقاشی خوب بود ولی الان که بهش فکر میکنم به خاطر همین احساس عدم لیاقت هیچوقت کلاس نقاشی شرکت نکردم
توی مدرسه هیچوقت توی هیچ گروهی نبودم یا دو سه تا دوست نداشتم و مثلا یه اکیپی بودن احساس میکردم لیاقت اینو ندارم که توی گروهشون باشم چونکه مثلا من آدم باحالی نیستم ،حرف های خنده دار نمیتونم بزنم ،یا اصلا چی بگم چی کار بکنم برای همین توی مدرسه همیشه فقط یدونه دوست داشتم اونم یکی که اونم مثل من تنها بود و اصلا سر کلاس حرف نمیزدم همیشه بهم میگفتن چرا انقدر ساکتی ،یا خیلی وقت ها یک چیز رو بلد بودم اما وقتی میپرسیدن یا میگفتن کی بلده توضیح بده دستمو نمیبردم بالا
در کل من خیلییییی از این احساس عدم لیاقت ضربه خوردم
حتی درباره شروع کردن دوره های شما و کار کردن روی خودمم این احساس عدم لیاقت باعث شده بود ک من 1 سال دوره عزت نفس رو داشتم کم و بیش گوشم میکردم ولی نمیخواستم که جدی شروعش کنم چون فکر میکردم لیاقتشو ندارم چونکه خودم یک آدمی میدیدم که کارهارو نصفه و نیمه رها میکنه و یک آدم بی تعهد خودمو میدیدم
خیلی ازتون ممنون به خاطر تمامی محصولاتی که آماده میکنید و امیدوارم که من هم بتونم توی این دوره فوقالعاده باشم
در پناه خداوند باشید
سلام واقعا چقدر احساس لیاقت اهمیت داره اون مثالی که در مورد کافه و رستوران زدید رو درک میکردم چون من هم چند باری برام پیش اومد که برم تو چنین جمع هایی اما یه چیزی از درون بهم میگفت نرو اونا افراد درجه یک هستند و تو درجه دو . جای تو اونجا نیست همیشه میگشتم دوستای درب داغون پیدا میکردم و میگفتم لیاقت من دوستی با ایناست
و از روی حسادت ادم حسابی هارو مسخره میکردم بهشون میگفتم بچه مثبت یا پولدار هارو مسخره میکردم یا ورزشکارای موفق رو
اونارو مسهره میکردم چون بهشون حسودیم میشد دوست داشتم جای اونا باشم اما احساس لیاقت نمیکردم
نمیدونم ساختمان احساس لیاقتم اولین بار توسط چه کسی تخریب شد و هر بار با هر شکست و ناکامی خودم تیشه برداشتم و خراب ترش کردم
و وقتی با یه ساختمون درجه یک و تمیز و باکلاس روبرو میشدم با ساختمون خراب خودم مقایسش میکردم و میگفتم من هرگز نمیتونم همچین ساختمونی داشته باشم
چون من درجه دو هستم
احساس سیاه پوستای امریکا در زمان برده داری رو داشتم
و خودم رو کارگر زاده و کارگر تا اخر عمر تصور میکردم
اما واقعا چرا؟
بین من و موفق ترین بیزنس من جهان چه تفاوتی وجود داره؟
هیچی
اون خودش رو سزاوار میدونه و حرکت میکنه و بدست میاره
من خودم رو نا لایق
میخوام بشکنم این بت بی ارزشی رو
و به جاش خدای درونم رو باور کنم
و اونو بپرستم و از اون هدایت بخوام و برم بالا
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«ذَٰلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ خَالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ»
(ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﻤﺎ ، ﺟﺰ ﺍﻭ ﻣﻌﺒﻮﺩﻱ ﻧﻴﺴﺖ ، ﺁﻓﺮﻳﻨﻨﺪﻩ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ; ﭘﺲ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ، ﻭ ﺍﻭ ﻛﺎﺭﺳﺎﺯ ﻫﺮ ﭼﻴﺰ ﺍﺳﺖ ؛ ١٠٢)
«لَّا تُدْرِکُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصَارَ وَهُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ»
(ﭼﺸﻢ ﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻤﻰ ﻳﺎﺑﻨﺪ ، ﻭﻟﻲ ﺍﻭ ﭼﺸﻢ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻰﻳﺎﺑﺪ، ﻭ ﺍﻭ ﻟﻄﻴﻒ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺍﺳﺖ ؛ ١٠٣)
«قَدْ جَاءَکُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِیَ فَعَلَیْهَا وَمَا أَنَا عَلَیْکُم بِحَفِیظٍ»
ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﺩﻟﺎﻳﻠﻲ ﺭﻭﺷﻦ ﺁﻣﺪﻩ ، ﭘﺲ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﺩ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﻪ ﻛﻮر ﺷﻮﺩ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺍﻭﺳﺖ، ﻭ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﻧﮕﻬﺒﺎﻥ ﻧﻴﺴﺘﻢ؛ 104)
«وَکَذَٰلِکَ نُصَرِّفُ الْآیَاتِ وَلِیَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَیِّنَهُ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»
(آیات را اینچنین بیان مىکنیم، هرچند که بگویند که درس گرفتهاى ولی ما این را براى اهل دانش بیان مىکنیم ؛ 105) (سوره انعام)
الهی الهی ، لیاقتی عطا کن تا از نزد تو فرا بگیرم و از تو بنویسم. الهی علم و آگاهی نزد توست و به هر کس به اندازه ظرفش عطا میکنی، خدایا بر ظرف من ببار از صفت الرحمن الرحیم بودنت، و صفت خیر الرازقین بودنت، و از صفت وهاب بودنت و از صفت غنی الحمید بودنت و از صفت العزیز الحکیم بودنت، خدایا تو بر احوال نهانی این بنده ات آگاهی؛ خدایا هر چقدر «ان الانسان لکفور» باشم ولی کلام تو سخت ترین قلبها رو هم به درگاه خاضع و خاشع میکنه که گفتی قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ؛
«مو از قالوا بلی تشویش دیرم ؛ گنه از برگ و باران بیش دیرم»«اگر لاتقنطوا دستم نگیرد ؛ مو از یاویلنا اندیش دیرم»
سلام و درود و رحمت و برکت رب العالمین به خانواده نازنینم؛ سلام استاد عباس منش عزیزم، سلام استاد شایسته نازنین و سلام و درود به دوستان گرانقدر (از صمیم قلبم همه شما رو دوست دارم و خدا رو شکر میکنم که توی زندگیم حضور دارید) الهی صد هزار مرتبه شکر. خدایا من خودم رو لایق مدار توحید و بندگی تو میدونم، خودم رو لایق وفور نعمت و ثروت و آرامش و رابطه عاشقانه میدونم، خودم لایق مغفرت و صفات رحیمیت تو میدونم، پس ازت درخواست میکنم هر روز من رو در مدار توحید و شکرگزاری و وفور نعمت و عشق بالاتر و بالاتر ببری که «انک انت الوهاب»
خدا رو شکر میکنم بخاطر لیاقت دوره احساس لیاقت وخود ارزشمندی، خدا رو شکر میکنم که جهان من رو لایق دونست و به سادگی و به راحتی و عزتمندانه من رو به مدار دریافت این آگاهی های توحیدی وارد کرد.
استاد عباس منش عزیزم از شما ممنونم که یکی دیگه از پاشنه های آشیل ما رو شناسایی کردی و روش تمرکز گذاشتی و تجربیات ارزشمند و گرانبهای خودتون رو بهمون هدیه میدین.
جلسه اول این فایل رو گوش دادم و کلی کار دارم هنوز باهاش، منی که هنوز دارم روی دوره عزت نفس کار میکنم و هنوز حس میکنم باهاش مقاومت دارم و هر چقدر روی خودم کار کنم بازم کمه، الان وارد دوره احساس لیاقت شدم.
چند روز پیش هدایت شدم به کامنت خانم شهریاری عزیز، و تعهدی که به خودشون داده بودن. و بعد دیدم چندتا دیگه از دوستان هم مشابه ایشون تعهد دادن. من هم با الگو برداری از خانم شهریاری عزیز که واقعاً خیلی ازشون درس یاد میگیرم، اینجا و در حضور همه شما اعضای خانواده ام تعهد میدم.
«اینجانب حمید امیری، متعهد میشم دوره احساس لیاقت و خود ارزشمندی رو به صورت لیزر فوکوس کار کنم و هر زمان خالی دیگه ای در کنار اون داشته باشم رو با فایلهای عزت نفس پر کنم؛ در این مسیر هر بهایی لازم باشه پرداخت میکنم؛ بهای مالی، بهای انرژی و تمرکز، بهای حذف کردن هر گونه عوامل حواس پرتی و … خدایا من جز تو هدایتگر و حمایت کننده ای نمیشناسم، از تو درخواست میکنم در این مسیر تعهد من رو یاری کنی، تا در مسیر بندگی تو لعلهم یرشدون شوم، که همانا العزه لله الواحد القهار»
در پاسخ به تمرین استاد عباس منش بخوام از خودم مثال بزنم فعلاً میتونم تناسب اندام رو بگم،بقیه مثالها رو توی بخش کامنت های دوره خواهم گفت… وقتی من یه سری آگاهی ها و نکات رو از قانون سلامتی متوجه شدم و تونستم به اندامی بسیار متناسبتر از گذشته برسم با اینکه من دیگه به شدت قبل تمرین کاردیو نمیکردم و بدنسازیم هم به شدت قبل نبود، ولی باز هم به نوعی خودم رو لایق داشتن این اندام نمیدونستم و دائماً خودم رو با دیگران مقایسه میکردم. نجواها میومد «که چه فایده مثلا شکمت رو آب کردی، هنوز سیکس پک کامل که نشدی، چه فایده که شکمت آب شده، عضلات بازو و زیر بغل و سرشونه ات که هنوز ورزشکاری نشده، اصلا چه فایده که اندامت ورزشکاری شده باشه موهات ریخته و کم پشت شده و دیگه جذابیت نداری، اصلا فرض کن همه اینا درست تو که دیگه سنت رفته بالا و از تو گذشته دیگه پیر شدی رفت، ببین ریشت سفید شده و …» نامبرده این نجوای پیر شدی رفت رو از 28-29 سالگی تا امروز که 36 سالش هست داشته. و بارها و بارها توی موضوعات بسیار عالی اومده سراغش و احساس لیاقت رو ازم گرفته. تو سنت رفته بالا دیگه از تو گذشته.
واقعاً هر چقدر بگم که نیاز دارم روی احساس لیاقت و عزت نفسم لیزر فوکوس زمان بذارم بازم کمه. و خدا رو شاکرم از اینکه الان اینجا هستم و در مدار دریافت آگاهی های این دوره. الهی صد هزار مرتبه شکر.
وقتی برای نوشتن کامنت هدایت خواستم این آیات از سوره انعام اومد که خداوند چطوری از قدرت خالق بودن خودش و احاطه اش بر انسان خبر میده. و نشانه های آشکار قدرت پروردگار بر بنده اش خدایی که عزت همه نزد اوست و ما رو هر چقدر که از بخواهیم و ایمانمون رو ثابت کنیم در مسیر بندگی خودش و در مدار توحید رشد و ارتقا خواهد داد.
الهی صد هزار مرتبه شکر.
در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام حمید عزیزم
دوست و رفیق خوبم
رفیق شفیق من
دلم برات تنگ شده بود پسر
البته کامنت هات رو همیشه میخونم هااااااا فکر نکنی بیادت نیستم
مو دیووونتم یره
آقا اتفاقا موی سفید هم بهت میاد جذابتر میشی
ما مردها هرچه سنمون بره بالاتر خوشگل و خوش فیس تر میشیم و جا افتاده تر
و تو هم موهات قشنگه رفیق بدون هیچ اغراقی میگم
در ضمن خیلی دوست دارم
مراقب خوبی هات باش رفیق
به نام خداوند قادر مطلق
سلام بر لایق ترین اساتید
و درود بر محبوب ترین دوستانم در این سایت که کلی ازشون درس و آگاهی گرفتم
خب:
وقتی بالا تر میری ، ریزتر میبینی این ضعف دیدگان این دنیاست در جهان سه بعدی
اما تو بعد بالاتر (پنجم)وقتی بالا میری بر همه چیز مشرفی چون از محدوده این محدودیت ها خارج میشی
آزادی به معنای واقعی کمی بالاتر منتظر ماست
منظورم پس از مرگ نیست
منظورم دقیقا برعکس تصور شماست
بلکه در زندگی واقعی که توأم با رشد و تعالیه آزادی در همه ابعاده چون مالکیت جسم به روح واگذار شده
خب سوال ؟
چجوری در جهان سه بعدی باشی و جهان پنج بعدی رو تجربه کنی؟ اصلا جهان پنج بعدی چجوریه؟ حالا چه کاریه که هنوز جهان سه بعدی خودمونو درست درک نکردیم و خوب ندیدیم بخوایم به جهان پنج بعدی فکر کنیم؟
پاسخ: چون قبلاً اونجا بودیم و اگر بخوایم میتونیم دوباره برگردیم بدون اینکه به مردن فکر کنیم.
خوب چجوری ؟
پاسخ: انسان این قابلیت رو داره که با رشد روحی و روحانیش از محدودیت های ذهنی خودش عبور کنه
واقعیت اینه که ما در محدودیت های ذهن خودمون محدود و اسیر شدیم
محدودیت هایی که باور های محدود ما ایجاد کردند.
سوال : این محدودیت ها رو چه کسی و چجوری برای ما ایجاد کرده ؟
پاسخ: استدلال ها و تحلیل های ذهنی ما که به طرز ماهرانه ای با منطقی قوی به ما این باور رو القاء می کنند که ما در جهانی محدود با کلی محدودیت و نقصان و کمبود داریم زندگی میکنیم و دلایل ذهن هم به خاطر ورودی هاییه که از طرق مختلف به ما داده و خورانده میشه
و بخش ترسناکش هم که از نجواهای شیطان میاد
« ….إِنَّ الشَّیْطَانَ لِلْإِنْسَانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ »
«….. شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است »
اما بزرگترین عامل محدود کننده ، جهل و ناآگاهی و نا آشنایی ما با حقایق و قوانین این عالمه
عامل بعدی عدم شناخت خودمونه و توانایی های بیانتهای انسان که با یک مقایسه کوچک انسان غارنشین و جاهل و انسان معاصر با پیشرفت های علمی و دستیابی به آگاهی فعلیش
تفاوت فاحش و غیر قابل درکه
اگر باور داریم که یک شعاع از نور خورشید دقیقا تمام خواص و تعاریف و مفاهیم خود خورشید رو داره پس انسان و روح مشتقش از خداوند دقیقا توانایی های خود خداوند رو داره
فقط نمیدونه، همین
و وقتی نمیدونه خب چه باوری باید بسازه؟
باور ما از خودمون عمری حدود صد سال در بهترین حالت و رسیدن به امکانات رفاهی مثل خوراک و پوشاک و مسکن و سرپناه و امنیته و یکمی هم تفریح اگه وقت شد
حالا دیدن دوتا ثروتمند هم که استثنا محسوب میشه
چه چیزی باعث شده که ما «احساسعدم لیاقت» داشته باشیم؟
چون اصلاً نمیدونیم لیاقت ما چیه؟
ما سزاوار چه نوع زندگی بوده و هستیم؟
واقعا چرا ما هنوز جایگاه والایی که خداوند در مقام خلیفه اللهی به ما اعطا کرده رو فقط به عنوان یک واژه میشناسیم و به انسان های خاص با ویژگی های خاص نسبت میدیم ؟
اصطلاح «از ما بهترون » یک باور محدود کننده در مبحث لیاقت ایجاد کرده که انسانی لایق ثروت و امکانات و قدرت و شهرت و مکنته که از یک ژن خوب و یک شرایط ویژه برخورداره که فقط خدا به عده ای خاص عنایت کرده
در چه مقاطعی از زندگی، احساسعدم لیاقت، مانع پیشرفت شما شده است؟
پاسخ: به غیر از انتخاب همسرم که از خداوند خواستم و او برام بهترین رو هدیه کرد ، در بقیه زندگیم این احساس عدم لیاقت با من بود تا زمانی که از توانمندی هایی که خداوند به من عنایت کرده بود آگاه شدم
وقتی شروع کردم به نوشتن توانایی هام و نعمت هایی که خداوند به من داده بود
از استعداد و هوش و زیبایی و سلامتی و تناسب اندام و غیره تا توانمندی های اکتسابی که طی تحصیل و تحقیق و تجربه و مطالعه بهش رسیدم.
آیات روشن و فصیح قرآن در مورد امکانات و اختیاراتی که به انسان داده شده بهترین گواه از عظمت انسانه که نسخه کوچک خداونده
ای نسخهٔ نامهٔ الهی که توئی
وی آینهٔ جمال شاهی که توئی
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
«وَ سَخَّرَ لَکُم الّیلَ و النَّهار»
وَسَخَّرَ لَکُم مَّا فِى ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِى ٱلْأَرْضِ جَمِیعًا مِّنْهُ ۚ إِنَّ فِى ذَٰلِکَ لَءَایَٰتٍۢ لِّقَوْمٍۢ یَتَفَکَّرُونَ
آنچه در آسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید و اینها همه از سوی اوست. در این کار نیز برای مردم با فکرت آیاتی کاملا پدیدار است.
همه اینها با تمام ویژگیهائی که دارند، از سوی خدایند و به فرمان او در خدمت شما.
بعد من برای یک لقمه نان دربدرم
چرا؟!!!
و دوباره تکرار یک پاسخ: احساس عدم لیاقت
خب میتونم در باب این فاجعه یک کتاب بنویسم اما
قطره هم طعم دریا میدهد
از خداوند طلب آگاهی و همت تفکر و تعقل دارم تا در پناه هدایت الله
باشد تا رستگار شویم ان شاءالله
سلاااااااااااااااامممممم و هزاران سلام به وجود مقدست حبیبم
زاویه دیدت به مقوله احساس لیاقت منحصر به فرد و بسیار فوق العاده است عزیزم…
برای هر پاراگرافی که خوندم مکثی کردم و ذهنم رو به چالش کشیدم …
انسان این قابلیت رو داره که با رشد روحی و روحانیش از محدودیت های ذهنی خودش عبور کنه
همین جمله ت کتابها حرف برای گفتن داره و به جرات میتونم بگم بیس و پایه همه آموزشهای استاد حول محور همین جمله میچرخه ….
واقعیت اینه که ما در محدودیت های ذهن خودمون محدود و اسیر شدیم
اینو که خوندم فقط این بیت تو سرم چرخید:
یکی تیشه بگیرید پی حفره زندان
چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید
که اگر این محدودیتها رو بشکنیم همه شاه و امیریم …….
ولیییییی این تیشه باید جنسش همون آگاهی باشه که شما جلوتر اشاره کردی و ضربه زدنش هم که جسارت و شجاعتی الهی میطلبه….
و اما… اما…
این جمله منو دیوانه کرد :
اگر باور داریم که یک شعاع از نور خورشید دقیقا تمام خواص و تعاریف و مفاهیم خود خورشید رو داره پس انسان و روح مشتقش از خداوند دقیقا توانایی های خود خداوند رو داره
میتونم قسم بخورم این جمله الهام خدایی بوده به قلبت که این جور خواننده رو منقلب میکنه…..
حبیب جانم … عزیزم ممنونم ممنونم ممنونم…
تحسینت میکنم بهترینم و عاشقتم که نوشتی تا عشق کنم..
بینظیر بود..
شما بهترینی عزیزم و لایق بهترینها.
خدا رو شکر که در مسیر سبزی هستیم که استادعزیز برامون تابلوهاشو نصب کرده و هر قدمش تجربه و زیبایی ست..
خدایا غرق در الطاف و نعمتهای توایم الحمدالله رب العالمین
در پناه نور و عشق الهی باشی حبیب جانم
به نام خدای مهربان
سلام و درود بیکران بر حبیب دوست داشتنی
دوست موحد و توحیدی در سایت عباس منش باز هم مثل همیشه عالی بود کامنت شما چقدر لذت بردم جنس کامنت شما ورودیهای خوبی برای من دارد
به نظر من دوره احساس ارزشمند لیاقت را خداوند به شما پیشاپیش هدیه داده حبیب جان اون هم همسر عالی که منجی زمانه خودت هست و از طرف خداوند به شما هدیه داده این یعنی که شما از همان اول به این احساس لیاقت رسیدهای و این خود نعمتی است که خداوند به حبیب جان داده تا بیشتر و با جدیت با هدایت الله بتواند مسیر را هر روز زیباتر و هموارتر کند برای خودش
از خدا میخواهم لحظه به لحظه زندگیتان سرشار از عشق محبت و موفقیت آمیز باشد منتظر نتایج فوق العاده خوبت از این محصول هستم انشاالله
سلام جناب روحی عزیز
عذر خواهم که دیر پاسخ دادم
کمی سرم شلوغه
واقعا همیشه تحسینتون می کنم بخاطر همت و اراده محکمتون در مسیر موفقیت و تداوم در ادامه یک زندگی توحیدی در میان خیل مشرکین
من مطمئنم که بزودی شمارو در جمع دوستانی میبینم که نتایج شون برای ما هم استناد به اجرای قوانینه و هم مبهوت کننده و تحسین برانگیز
بسیار سپاسگزارم از وقتی که برای این پاسخ گذاشتید و بنده رو خوشحال کردید.
خداوند خوشحال تون کنه
و غرقدر نعمت و برکت باشید ان شاءالله
سلام به آقا حبیب عزیز
خیلی خوشحالم که کامنت شما رو خوندم و تونستم به اندازه مداری که در اون قرار دارم آنچه که شما نوشتید رو درک کنم
به نظرم یه جا چندتا از فایل های دوره احساس لیاقت رو مرور کردید
واقعا لذت میبرم از عشقی که بین شما و وجیهه بانو عزیز وجود داره
همواره هر وقت یکی کامنت میذاره حتما یکی از دیگری تعریف میکنه و دوباره توی پاسخ کامنت دوباره برای همدیگه کلمات عاشقانه می نویسید
خیلی خوشحالم کامنت شما ها رو توی سایت دنبال می کنم
این تحسین رابطه شما در این چند وقت منو هدایت کرد به دیدن زوجی عاشق که یکی از اون ها نابینا بود شما باید میدیدین که همسرش با چه عشق و لبخندی مسیر رو به همسرش نشون میداد الله اکبر داستان کاملشو توی کامنت همین قسمت منتشر کردم البته نمی دونم زمانی که شما دارید متن منو میخونید تایید شده یا نه اما یکبار دیگه قانون توجه خودشو به من ثابت کرد
خدا رو شکر
سالم و ثروتمند باشید
سلام دوست خوبم
سید حبیب چقدر زیبا نوشتید قوه تفکرم کش اومد وساعت ها باید فکر کنم انگار کلام یاره
اگر باور داریم که یک شعاع از نور خورشید دقیقا تمام خواص و تعاریف و مفاهیم خود خورشید رو داره پس انسان و روح مشتقش از خداوند دقیقا توانایی های خود خداوند رو داره
ذهن منطقیم دنبال دلیله که حلش کنه
اگر یک شعاع نور گرما داره
اگر یک شعاع نور روشنایی داره
واگر یک شعاع نور زندگی بخشه وهمون خاصیت خورشید رو داره. و
اگر من از جنس خدا هستم
وروح خدا در من جاریست
و خدا قدرت خلق داره
خدا توانمنده
زیباست
و خالقه بیهمتاست
منم همون توانایی ها، وقدرت ها رو دارم
، منم توانمندم، قدرت خلق آرزوهام رو دارم زیبا فوق العاده و یگانه هستم
همه انسانها فوقالعاده هستند
وسخره لکم هست
استاد تو یکی از فایل ها توضیح میدادند وقتی درخت ها رو میبینید پی به ریشه ها میبرید
ریشه درعدم احساس لیاقت
که در تمام امور زندگی کارهامون خودش رو نشون میده هر وقت میخواهیم حتی درخواستی داشته باشیم اول میگیم آیا به من جواب میدهند، منو به حساب میارند من اونقدر مهم هستم و..
که ریشه در حس ارزشمند بودن لیاقت ما داره
بنیان زندگی رو میتونه زیر ورو کنه
مررررسی
تحسینتون میکنم واقعا لذت بردم
ازتون سپاس گذارم بهترین ها رو براتون آرزومندم
سلام سید بزرگوار
خیلی خوشحالم که تونستم یاد آور بخشی از آگاهی های این عالم زیبا باشم که در وجود ما از قبل بوده
تحسین شما سبب تشویق من به نوشتن وسواس گونه خواهد شد تا با دقت و عشق بیشتری بنویسم.
خداوند رو هزاران مرتبه شکر برای هدایت شدنمون به این سایت که میتونیم مسیری رو بریم که یکی دیگه برامون هموار کرده
به لطف آموزههای استادان عزیزمان سرعت رشد به سوی تعالی مضاعف شده
سپاسگزارم از وقتی که برای همدلی گذاشتید
در پرتو آگاهی و در پناه حضرت عشق زندگیتون سراسر نور و برکت و نعمت و ثروت باشه ان شاءالله
سلام استاد عزیزم
خدا رو هزار مرتبه شکر به سلامتی از سفر برگشتین
ما رو همهمراه خودتون حسابی بردین گردش.
تحسین میکنمتون که چقدر از لحظه به لحظه زندگی تو عالی استفاده میکنید.
که حتی در مسیر رانندگی برای ما فایل ضبط میکنید.
و ی خدا قوت حسابی به این تسلط شما به مباحث که حتی در حین رانندگی به راحتی فایل ضبط میکنید بدون هماهنگی و در لحظه که واقعا جای تحسین داره .
واقعا کمتر کسی هست مثل شما رفتار کنه .
….
خوب استاد خیلی احساس خوبی به این دوره دارم و خیلی دوس دارم که داشته باشم .از خدا میخوام کار ها رو ردیف کنه.
در مورد سوال .
داشتم فکر میکردم که این احساس لیاقت و ارزشمندی چقدر در همه زندگی ام پر رنگ بده .البته بیشتر کمبودش.
چقدر از زمانتحصیل تا الان.
چقدربوده سر کلاس درس رو نفهمیدم ولی نتونستم درخواست کنم
.چقدر در زندگی ام درخواست هایی داشتم ولی نتونستم .و چقدر ضربه خوردم .
چقدر به خودم سختی دادم.
چقدر میتونستم جلو نجوا ها رو بگیرم
ولی نکردم .
استاد .چقدر این حرفتون درسته اعتماد به نفس از دست آورد میاد.
ولی احساس لیاقت درونی هست .
چقدر خوشحالم توی این سایت هستم.
چقدر خوشحالم در زمان شما زندگی میکنم که میتونم به اصل وصل بشم .
نرم توی حاشیه ها.
خیلی دوستون دارم
باسلام خدمت استاد جانم میدونم ک شما همیشه حالتون خوبه و از خدای منان خواستارم ک روز به روز در مسیر خودتون بیشتر پیشرفت کنید ک زندگی هزاران نفر به واسطه شما در حال تغییر است خیلی خوشحالم ک اولبن نفری هستم ک دارم تجربه ی خودم رو کامنت میکنم
خب این خیلی واضح است ک انقد من احساس لیاقت رو در خودم پایین میبینم ک کاملا ملموس هست برام و از خیلی قبل تر وقتی فایل های شما رو میدیدم همیشه با خودم میگفام احساس لیاقت ک انقد مهم است چرا ستاد به صورت خصوصی و فکوسی در این مورد صحبت نمیکنن خدارو شکر ک ایده هم به شما گفته شده الهام شده ک در این مورد به من و ملیون ها نفر مثله من کمک کنید خب استاد من از دوران مدرسه اگه یادتون باشه خیلی دوست داشتیم ک مثلا ناظم مدرسه مارو مبسر کلاس بکنه و من هیچوقت انتخاب نشدم برای مبسر شدن انگار ک لیاقتش تو وجود من کم بود یا اصلا خودمو در این جایگاهی نمیدیدم ک مسئولیت یه کلاس رو بسپاره به من و هیچوقت به دله اون ناظم نیوفتاد ک منو انتخاب کنه برا مبسر هر چند ک جز قد بلند های کلاسمون بودم این چیزی بود ک یهو به ذهنم اومد از دوران مدرسه و من نوشتم و خیلی جاهای دیگ خیلی جاها از دوستان خودم پیشنهادی بهم شد یا بهتر بگم خواسته ای شد ک برام فلان کارو انجام میدی من هر چند ک باطا دوست نداشتم اون کارو بکنم ولی برای اینکه اون دوست منو تایید کنه درخواستشو رد نمیکردم خب من انقد احساس لیاقت درونم کم بوده ک همیشه دنباله تایید دیگران بودم این صدای این رو میداده ک من بی ارزشم و بی لیاقتم ک همینطوری از خودم راضی نبودم و میخواستم از دیگران گدایی کنم الان نمیگم خب شدم و لی یکم بهتر هستم نسبت به قبل یکم بهتر میتونم به دیگران ن بگم و این مثال به قول خودتون همه ی جای زندگیمون قابل لمسه یه بار چهار سال پیش هم یه جای خوب تو حرفه ی خودم استخدام شدم خب چون حقوق و مزایای اش برام خب بود و انگار من ذوق زده به نطر میرسیدم و دوستی دوست داشتم به کارم بچسبم ک از دستش ندم ک اینم بخاطر عدم احساس لیاقتم بود بخاطره یه عیبت پنج شنبه من اخراج شدم از اون کار و انقد دلم شکست ک بی اختیار تو خیابون گریه میکردم اخه تازه نامزدم کرده بودم و خیلی دیگ خیلی و در اخر بگم یه مثالی هست ک من و شما و تمام انسان های روی زمین با این مثال اشنا هستن یه موقعی بخاطر احساس لیاقت و نداشتن عزت نفس خیلی تلاش میکنیم خیلی سعی میکنیم انسان خوبی باشیم ولی انگار بی شانسو اقبالیم و هدایت نمیشیم به جاهای بهتر و میبینیم ک تو فامیل یا دوستان یه نفر ک سره کار درست حسابی نمیره رفتارش با دیگران و … خوب نیست و یجور هایی انگار ما از اون بهتریم ولی یه باور در اون فرد میبینیم ک انگار خیلی خودشیفته است و خیلی برای خودش ارزش قائل هست میبینیم ک انگار همه دوست دارن برای این ادم کار انجام بدن و جالبه اکثرا نمیتونن بهش ن بگن و براش کارشو راه میندازن ولی همه به ما ک میرسن میشن ادم رکه و خیلی راحت میگن ک ن شرمنده اینو میتونم با گوشت و پوستم لمس کنم ک دقیقا بخاطره باور های ماست ک اینجور رفتاری رو میبینیم یا تو فلان اداره میریم اون ادم زود کارشو راه میندازن و به ما ک میرسه اذیتمون میکنن این دقیقا بخاطره باور من هست ک دیدگاه خودم به خودم ک خودمو به اون اندازه ارزشمند نمیدونم امیدوارم کامنتم مفید واقع شده باشه ک میدونم قطعا توش پر از پیام هست برای دوستان هم فرکانسی خیلی ممنونم از شما استاد عزیز سلام به خانم شایسته برسونید ایام به کام و شاد باشید
بنام خداوندی که مرا خالق ولایق بهترینها آفرید
سلام به استاد عزیز ومریم بانو وتک تک دوستانم در این سایت الهی
خداراسپاسگزارم که امروز هم فرصت زندگی ولذت بردن ازآن را به من داد
خداراسپاسگزارم که در بدترین شرایط زندگیم بوسیله یکی از دستانش مرا با این سایت الهی واستاد توحیدیش آشنا کرد
خداراسپاسگزارم تقریبا بعداز 5 سال مقاومتهای ذهنی که به بسیاری از مطالب سایت داشتم با حرکت لاک پشت بارم به توان دو کم وکم وکمتر شد ووقتی دوباره بعد از چک ولگد حسابی از جهان عاجزانه از خداوند خواستم کمکم کنه همین مسیر رو به من نشان داد
خداراسپاسگزارم که توانستم این دوره ارزشمند رو تهیه کنم وازخودش خواستم کمکم کنه متعهدانه در این مسیر قدم بردارم وبااراده ومصمم تمریناتش رو انجام بدم وچقدر هم زمانی این فایل با فایل روزشمار تحول زندگی من قسمت 59 برام جالب بود وقتی دیدم فایل جدید درخصوص معرفی دوره ارزشمند احساس لیاقت هست گفتم خدایا خودت به من نشانه بده وفایل روزشمار تحول زندگی من قسمت 59 رمز پایداری نتایج بودکه بی ربط به این دوره وفایل نبود
احساس لیاقت با تولد به ما داده شده ما لایق خوشبختی بودیم که به این دنیا آمدیم ،ما لایق خوشبختی ونعمتهای این دنیا بودیم وهیچ شرط وشروطی چون سطح تحصیلات ،خانواده،سن،کشور،و…. در این میان تعیین کننده نبود.
ولی یکسری افکار وباورها به مرور آمد و این احساس لیاقت را از ما گرفت که اگر بتونیم دوباره این احساس لیاقت درونی رو در خود بیدار کنیم احساس لیاقت بی قید وشرط،اتفاقات فوق العاده ای در زندگیمان رخ میده ، ایده های فوق العاده به ما الهام میشه،روابط فوقالعاده وموقعیتهای فوقالعاده را جذب میکنیم
در مورد سوالی که فرمودید وضرباتی که خاطر نداشتن احساس لیاقت خورده ایم
یکی در زمینه روابط در زندگی زناشویی اولم اینقدر این حس ارزشمندی در من کم بود که این کمبود هم بر میگرده به باورهای غلطی که داشتم که فکر میکردم ارزشمند کسی است که پول زیاد داشته باشه یا از خانواده سطح بالایی باشه یا تحصیلات عالیه وخیلی چیزهای دیگه، یعنی من وقتی خودم رو ارزشمند وخوشبخت میدونستم که بسیاری ازاین شرایط خاص رو داشته باشم 12 سال تمام خودم را ازچه نعمتهایی محروم کردم وچقدر سختی کشیدم وآنقدر اطرافیان به گوشم خواندند تا بلاخره از آن شخص جدا شدم
حتی در زندگی با این همسری که با آشنا شدن باقانون خودم خلقش کردم وحتی فراتر از آن چیزی که تصور میکردم واتفاقا تمام باورهایی که آن موقعه مینوشتم در مورد احساس لیاقت وارزشمندی خودم بود که همسری با ویژگی هایی که میخواستم جذب کردم ولی وقتی طبق صحبتهای شما در قدم اول یادمون میره از چه مسیری به این خواسته رسیدیم وتمرین مستمر نداشته باشیم آنوقت آن باوری که من ارزشمندم واینکه من بهترینم ولایق بهترینها هستم هم در ذهنمون کم رنگ میشه ونتیجه اش میشه وقتی همسرم تو مسافرت میخواد در بازار به جای مثلا یه دست مانتو وشلوار برامن دودست مانتو شلوار بیگیره من غر میزنم در صورتی که من خودم قبلا این باور رو ساخته بودم این باوری که من آنقدر ارزشمندم که همسرم همه جوره برام خرج کنه هر چه نیاز دارم وحتی بیشتر از آن رو برام تهیه کنه
همچنین در مورد شغلم چون برا خودم وکارم ارزش قائل نبودم هیچ وقت حاضر نشدم برم از مدیرم درخواست حقوق بیشتر کنم ویا ازش بخوام مسئولیت کاریم رو کمتر کنه در حالی که میدیدم همکارانی که بعد از من شروع به کار کردند آنقدر برا خودشون ارزش قائلند که حاضر نیستند یه قدم اضافه از وظیفه ای که برعهده اشان هست بردارند وهرماه حقوق وپاداششون بیشتر میشد
در جلسات کاری که با مدیران ویاهمکاران در مرکز بهداشت داشتیم یا کنفرانس هایی که شرکت میکردیم با اینکه خیلی اطلاعات خوبی داشتم ولی هیچ وقت نمیتونستم اظهار نظر کنم والان متوجه میشم همه اینا بخاطر نداشتن احساس لیاقت و ارزشمندی بوده
خیلی وقتا خیلی چیزها رو اشتباهی متوجه میشیم یعنی اشتباهی برامون جا انداختند
یادم میاد چقدر برای جلب توجه دیگران وتایید شدن توسط دیگران به خودم سخت گرفتم
مهمانی هایی شرکت کردم فقط برای اینکه فلانی از من ناراحت نشه وخودم احساس هیچ لذتی نداشتم حتی هفته قبل که به اصرار مادر همسرم رفتم آنجا وبقیه فامیل هم بودند چقدر بعد پشیمان شدم که چرا آمدم وخیلی مثالهای دیگه استاد جان که اصلا نمیدونستیم دلیلش بخاطر نداشتن احساس لیاقت وارزشمندی بوده
وتمام مواردی که شما آوردی به یه نحوی درگیرش بودیم
خداروشکر این آگاهی به من داده شد که خیلی از اتفاقات وشرایط زندگی من بر میگرده به احساس لیاقت وارزشمندی من
سپاسگزارم از شما استاد عزیز ومریم جان حالا با خواندن کامنت دوستان بقیه موارد هم خودش رو نشون میده
درپناه الله شاد باشید و ثروتمند و سلامت وسعادتمند در دنیا وآخرت
به نام خدای مهربان
سلام و درود بیکران بر فهیمه عزیز خواهر دوست داشتنی موحد و توحیدی سایت
از شما به خاطر کامنت عالی همراه با درس و آگاهی که به ما دادی تشکر میکنم مبارکتون باشه این دوره ارزشمند امیدوارم متعهدانه با قدرت در این مسیر قدم برداری و از نتایج خوب در این دوره برای ما کامنت بنویسی و ما هم لذت ببریم از موفقیتهایت
مثالهای احساس لیاقت چقدر خوب و شفاف توضیح دادید و چقدر جالب تا الان که کامنتهای بچهها را میخوندم 95 درصد این کامنتهای احساس لیاقت یکی هست و جا داره روی خودمان کار کنیم
ازشما بینهایت سپاسگزارم بابت این کامنت فوق العاده شما در پناه رب العالمین سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید انشاالله
سلام به محمدرضای عزیز وثروتمند
سپاسگزارم از مهری که به من داشتی ومنت گذاشتید وپاسخ دادید به کامنتم
من این روح بزرگ وبی آلایش وقلب پراز مهروصداقت شما رو تحسین میکنم
من تحسین میکنم این بزرگی ومنشت رو
درپایین اکثر کامنت دوستان ردپاهای قشنگی که میزارید که هم تشویق میکنی وهم سپاسگزاری هر دفعه میبینم تحسینت میکنم که قلب بزرگی داری
صمیمانه از وجود ارزشمندت سپاسگزارم