معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1 - صفحه 15

507 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد فتحی گفته:
    مدت عضویت: 3816 روز

    یک لحظه صبر کن!

    بذاررررررر یککک فریادددد بکشمممم

    اااااااااییییییی خدایااااااااا شکرررررتتتتتتتتتت

    دوره اومد … دوره احساس لیاقت … وای خدایاا ممنونم

    استادد جان ممنونمممم سپاس و صدسپاس

    عجب روزیه امروز

    چه روزهایی بسازممم در ادامه وای وای

    چه احساس لیاقتی

    چه جریانی

    پوووف وای عالیه عالیه معرکه است

    سپاس گزارم استاد جان

    سپاس مریمی

    سپاس بچه هااا

    درست دو سه روز قبل از تولدم این دوره اومده بهترین هدیه 28سالگیم هست.

    دو تا نکته +

    یکی اینکه استاد جان این صداقتت تحسین برانگیز میای دوره ای را میبینی که داره پول خلق میشه ازش به راحتی منتها میبینی نیاز به اپدیت داره میشه بهترش کرد میشه موضوعات بیشتری بهش اضافه کرد متعهدانه اومدید انجامش دادید و از این رشد از این عمل چقدررر خیرهاای بیشتری وارد زندگی افراد بیشتری شده وارد زندگی خودتون شده.

    دومین نکته مثبت اینکه همواره از خودتون سوال خوب میپرسید و در راستای جواب حرکت میکنید.

    چقدر خوب که 20 تا موضوع پیدا کردید این ذهن باز و خلاقتون را تحسین میکنم این جهان بینی گسترده.

    چقدرر خوشحالم که دست زدید به بهترین موضوع بالاترین و فورس ماژورترین را.

    یک چیزی بگم؟

    من قبل از اینکه اسم دوره احساس لیاقت بیاد برای اولین بار، استاد جون تو زندگی میومدم میدیدم تو سفرهام تو کافه تو .. میدیدیم رفتارهایی دارم که مال من نیست مال محمد جدید نیست مال محمد که قانون را درک کرده (یک کوشولو) نیست و در نهایت و اول میرسیدم به همین احساس لیاقت میدیدم اینجا تو این موضوعات که رفتارم چنین مشکل داره احساس لیاقتم.

    تا اینکه شما برای اولین بار اسم این دوره را به زبان اوردید و من مطمئن تر شدم.

    چقدرر این ماشین قشنگه

    چقدر این مسیر زیبا قشنگ، زیبایی های مسیری که داریم حرکت میکنیم.

    چقدر رابطه ی عاطفی شما زیباست

    چقدر خوب که تفاوت عزت نفس و احساس ارزشمندی را بیان کردید، احساس ارزشمندی بی واسطه است نسبت به موفقیت ها و توانایی هات.

    چقدر قشنگ این نکته، قبل از انجام کاری احساس لیاقتش را ساختید و تو مسیر بهترش کردید.

    بخاطر احساس لیاقت

    چه کارهایی که میخواستم و نتونستم …

    چه حرف‌هایی که دوست داشتم بزنم و نمیتونستم … ( Sad person emoji )

    اوهوم، اره استاد جان فوق العاده مهم، درونیه این نوارر بیرونی نیست درونیه و هر بار بهبودش بدیم.

    چقدر قشنگ اشاره کردید که جاهایی؛

    + اومدید خوب عمل کردید نتیجه گرفتید پس احساس لیاقت خوبی ساخته بودید.

    – اومدید عملکرد اهسته یا ضعیف بود پی به احساس لیاقت ضعیف بردید.

    چقدر فوق العاده است قانون جهان، * به اون میزانی که من خودم را لایق بدونم جهان من را لایق میدونه .

    /سوال سوال:/

    تو کجای زندگیتون احساس کردید که احساس عدم لیاقت جلو پیشرفت من را گرفته:

    روابط؛

    تو زمان دانشگاه فکر میکنم ترم سوم بودم 94، یک همایش رفتیم و من چشم تو چشم یک خانمی شدم و خلاصه عاشقش شدم ( خنده ) اینو فکر میکنم اولین باره که دارم در موردش مینویسم تو این 8 سالی که تو این خونه ام (عباسمنش.کام) و بالای 2500 کامنتی که نوشتم، چشم تو چشم شدیم و عاشقش … ولی روم نمیشد بهش بگم

    روم نمیشد جلو برم

    به قول عارف یک دل میگه برم برم صددل میگه نرو نروو … نمیتونستم پاهام یاریم نمیکرد یک جاهاایی که به پاهام غالب میشدم و جلو میرفتم زبونم مغلوبم میکرد.

    این داستان تا سه ترم بعد ادامه داشت و بعد از یکسال و نیم بالاخره انجامش دادم، بالاخره، وقتی تونستم برم جلو و بهش بگم و گل تقدیمش کنم و شماره امو بدم ( برای اولین بار تو کل زندگیم ) انگار دنیا را بهم داده بودند، همینجور فریاد میکشیدم تو عصر یک روز پاییزی زیبا تو محوطه دانشگاه، اگر بخوام ریز بشم تو داستان دلیل اینکه تونستم قطعا به خاطر ساختن احساس لیاقتش بود، به خاطر احساس ارزشمندی بود، به خاطر همون مهاجرت تابستانه به پایتخت بود به تنهایی تو سن 19 20 سالگی، درس هایی که گرفتم، رشدی که تو اکثر جنبه‌ها سفر بهم اعطا کرد.

    و در ادامه و مسیر زندگیم و استفاده از فایل ها و دوره ها، در واقع عمل کردن به دانسته ها جوری مسیر من را تغییر داد که تو روابط همه چیز برام تغییر کرد همه چیز!! … چرا؟ چون اون همه چیز من بودم و هستم.

    نگاهم به خودم

    نگاهم به ادما

    نگاهم به زندگی

    نگاهم به دنیا

    نگاهم به خدا

    نگاه درست …

    پیوسته پیوسته …

    خداروشکر

    خداروشکر هر روزم الان به خاطر دوستای فوق العاده‌ای که خدا بهم داده به واسطه ی احساسم، مدارم سپاس گزاری میکنم.

    مورد دوم، به خاطر عدم احساس لیاقت و ارزشمندی هرگز کتابی را که بایستی بارها نشانه هاش بود پیامش بود بنویسم در مورد اولین سفرم به دور ایران که 40 روز طول کشید با یک کوله پشتی و هیچهایک کنان، ننوشتم.

    اما

    در مورد جاهایی که احساس لیاقت را حس کردم؛

    من اولین نفری بودم و هستم که تو شمال خوزستان آموزش باریستایی کذاشت و میذاره همین احساس لیاقت را به خوبی میتونم منشن کنم در این مورد، اولش برای اموزشگاه ها تدریس میکردم حتی تو طول خدمتم، ولی با افزایش عزت نفسم به معنی ارتقای مهارتم تو کارم و افزایش احساس ارزشمندیم دیگه با هیچ اموزشگاهی همکاری نکردم و گفتم من باید خودم برگذار کنم صفر تا صدش را و این کارمم کردم قبل از اولین سفر خارجیم. ( حالا برای دومین دوره هم داره نام نویسی داره میشه )

    احساس لیاقت و ارزشمندی باعث شد که سبک شخصی خودم را بسازم و پیدا کنم و زندگی کنم به روشش فارغ از نگاه دیگران قضاوت دیگران.

    احساس لیاقت و ارزشمندی باعث شد که محمد مارکو کسب و کار کوچیک خودشو بزنه و یکسال در سفر باشه به دور ایران و کار در سفر بکنه و کلی دوستای فوق العاده پیدا بکنه و کلی ثروت خلق کنه و آموزش بده به خواهر و برادر زاده هاش و یک جور کارافرینی کنه تا بچه ها هم تو سن کمشون لذت خلق ثروت از توانایی اشون را بچشن و احساس بهتری پیدا بکنند.

    احساس لیاقت باعث شد احساس ارزشمندی باعث شد که تیر 1400 برم تو دل بزرگترین ترس زندگیم یعنی خدمت اونم برای تحقق رویام یعنی سفر محمد مارکو به کل دنیا …

    احساس لیاقت باعث شد که محمدمارکو 27 اگوست تا 11 سپتامبر 2023 اولین سفر خارجی اشو تجربه کنه و پایان سفرش به معنی شروعی تازه برای جهانگرد محبوب و معروف بشه.

    احساس لیاقت و ارزشمندی باعث شد که خیلی جاها که ترس بوده ورود پیدا کنه محمدمارکو از صحبت کردن به انگلیسی توی یک جمع انگلیسی که بازیگراش چندملیتی بودند، تا دست به گیتار شدن و خواندن برای یک شخص و فیلم گرفتن و به اشتراک گذاشتن و حالا شنیدنش پای صدها و هزاران نفر …

    اون یک شخص خودمم .. ))

    منم که ارزشمندترین در دنیای خودم هستم

    امیدوارم

    امیدوارم به زندگی بهتر زیباتر شادتر

    من لیاقتش را دارم هر شخص دیگه ‌ای که هم اینجاست همین لیاقت را داره، هیچ چیزی اتفاقی نبوده و نیست اگر من اینجام اگر دارم میشنوم دارم میشنوم صدای قلبم را صدای استادم را، هرگز اتفاقی نبوده.

    وقتشه بهترین زمان برای رشد انفجاری

    بهترین وقت برای زندگیه

    بهترین وقت برای پرانرژی بودن و هدف داشتن

    بهترین وقت برای حرکت کردن

    بهترین وقت برای نشستن پای حرف‌های شماست پدر

    و عمل کردن بهشون.

    پیش به سوی کمال

    پیش به سوی بی نهایت

    پیش به سوی یکی یکی تحقق خواسته هااا با عمل کردن به دانسته های دوره احساس لیاقت.

    من متعهدم به تغییر

    من متعهدم به تحقق رویاهام

    من متعهدم به زندگی کردن به شیوه ی طبیعی که لیاقتش را دارم.

    لیاقت یک زندگی سرتاسر از زیبایی و شکوه و رفاه و آرامش و سعادتمندی و شادی

    خدایا صدهزارمرتبه شکرت که فرصت خلق زندگیمون را بهمون اعطا کردی.

    عاشقتم من محمد

    عاشقتم استاد جان مریم جان

    عاشقتونم من خانواده ی بزرگ و صمیمی من

    امیدوارم که جلوتر این جمله را با خواسته هامون پر کنیم!

    احساس لیاقت باعث شد که …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  2. -
    لیلا مزیدی گفته:
    مدت عضویت: 704 روز

    با عرض سلام و ادب خدمت شما استاد گرام و بانوی ارجمند

    احساس لیاقت بحث بسیار پر بار و زیبایی است که اگر انسان از هر زمانی بهش اگاهی پیدا کنه میتونه زندگی بهتری رو تجربه کنه صد حیف که ما در دوران جوانی از وجود چنین افرادی مانند استاد آگاهی نداشتیم و بحره ای نبردیم خیلی وقتا میشینم با خودم فکر میکنم که اگه من رودتر با استاد اشنا شده بودم حتما موقعیت بهتری داشتم زیرا همیشه اطراف ما افرادی هستند و بودند که از سر دلسوزی مانع امتحان ما در زمینه پیشرفتمون شدن برای خودم مادرم رو مثال میزنم من یه زن سرپرست خانواده هستم با دو دختر 31 و 20ساله که با زحمات زیادی اونا رو بزرگ کردم و هردو ازدواج کردند بارها شده بود که برای شغل بهتر و موقعیت بهتر میخواستم به شهر دیگه ای نقل مکان کنم که مادرم شدیدا مانع من میشد منم برای احترام و رضایت ایشان از خواسته خودم می گذشتم و هیچ وقت کسی رو نداشتم که بهم جرات بده که برای موفقیت و زندگی بهتر همه موانع رو پشت سر بگذارم و حالا در سن 53 سالی با کلی ارزو به زندگی عادی خودم ادامه میدم و هر روز فایل های استاد رو میبینم و کلی انرژی میگیرم از استاد عزیز میخوام که من رو در بهتر شدن زندگیم راهنمایی کنند بازم از بودن ایشون خدارو شکر میکنم و از فرکانس مثبت شون انرژی میگیرم خدایا شکرت با آرزوی شادی سلامتی و موفقیت روز افزون برای استاد همسر گرایشون و همه همراهان عزیز در پناه حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    زهرا دشتی گفته:
    مدت عضویت: 970 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    به نام خداوند فراوانی ها

    به نام خداوند عشق

    به نام خداوندی که همیشه منو در مسیر هدایت و نزدیکی به خودش قرار داده

    احساس لیاقت یکی از پایه ترین و قوی ترین آگاهی و علمی هست که باید تو وجود خودمون نهادینه کنیم

    چون به شدت به قول استاد از هرلحاظی زندگی مارو تحت شعاع قرار میده

    از خودم میگم براتون.

    من عدم احساس لیاقت خیلی تو بخش های مختلف زندگیم تجربه کردم خیلی خیلی

    تو هر بخش از زندگیم

    تو رابطه عاطفی چندسال از عمر قشنگم با فرد نامناسب گذاشتم و خودم لایق بهترش ندونستم

    تو حوزه کاریم و درآمد و پولسازی خودم عمیقا لایق درآمد خوب ندونستم و تو ته ته وجودم یه احساس عدم لیاقت داد و فریاد می‌زد که کجاااا کجاااااا تو باید تو لول مالی پایین بمونی(البته که باورهای مالی مخرب هم دخیل هستند 100در 100)

    و منی که کمر همت بستم تا لیاقت خودم به جهان نشون بدم

    و شروع کردم به کار کردن روی خودم و شخصیتم و انقققققققدر تغییر کردم که نگم براتون

    حالا از نتایج تغییر به احساس ارزشمندی بگم براتون

    کار کردم و درآمد خودم ایجاد کردم

    لباس های با کیفیت گرون خریدم

    کفش مارک خریدم و خودم لایق بهترین با کیفیت ترین چیزا دونستم با اینکه برای خانوادم خریدن کفش چند میلیونی عجیب و دیوانگی بود من خریدم

    و گفتم من لایق اینکه کفش پام مارک باشه 100در100 هستم

    قشنگ رفتم جاهای خوب محل زندگیم و رستوران ها و کافی شاپ های خوب غذای خوب سفارش دادم و با احساس آرامش نشستم میل کردم و گفتم من 100 در 100 لایق اینکه تو بهترین جاها غذای باکیفیت بخورم هستم

    دیگه به هر ارتباطی چه عاطفی چه اجتماعی به سر و تهی وارد نشدم خودم لایق بهترینا دونستم

    برای جسم و روح و روانم ارزش بسیار زیادی قائل شدم

    احساس لیاقت داشتن تو جای جای زندگیم دیدم

    و همچنین عدم داشتنش

    پس بی شک میتونه تقویت احساس ارزشمندی بسییییییییار کیفیت و لول زندگی من بالا ببره

    و چون من 1000 در 100 لایق تجربه زندگی در آرامش و رفاه آزادی مالی و داشتن همسری شایسته هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 835 روز

    به نام خداوند مهربان و عاشق

    به نام یگانه معشوق مهربانم الله نازنییم یار قشنگم دلبر قدرتمندم عزیززززمن خدایی زیبایم

    سلاممم استاد عزیزم سلاممممم به روی ماهت سلام به مریم عزیز سلاممم به همه

    استادددد از حال دلم نمیدانن چگونه شور و هیجان دارم و این طرف و آن ظرف اطاقم قدم میزنم و اشک میریزم که تا هیجانم کم شود تا بتوانم احساسم را کنترول کنم

    حالمممممممممممم به گونه ییی دیگر هست همین حالا نمیتوانم بنویسم استاد نمیدانن چقدرررر منتظر محصول تان بودم پاکیزه شب و روز منتظر بود تا محصول بیاید

    دیروز فامیلم من را به یک مهمانی که دوست نداشتم بروم زیاد اصرار کردن و با اینکه ناراضی بودم روان کردن استادددد در آن مسیر انقدرر در دلم با خدا صحبت کردم و اشک ریختم که حتی نمیتوانستم اشک هایم را کنترول کنم ناخودآگاه جاری بود فقط با تمام وجودم میخواستم شرایط تغییر بتم با تماممممممم وجودم میخواستم تغییر کنم یعنی چنان میخواستم تغییر کنم که با تک تک سلول هایم حس میکردم که باید تغییر کنم و در گوش هایم با وجودی که گوشکی نبود مگر صدای شما را میشنیدم تمام را میگفتم اگر به استاد شده اگر به مریم عزیز شده که چینین زنده گی عالی داشته باشند برای من هم میشود

    و استاد خداوند شاهد هست که من چگونه تلاش میکنم چقدررر دوست دارم که شخصیت عالی از خود بسازم

    در او مهمانی که سالگره بود مکان خلوت را پیدا میکردم و فقط با خدا سخن میگفتم امشب انقدرررر از خدا درخواست تغیییر خودم و شرایط را کردم که با اشک و آدمی که با تمام وجودش درک کنه که بدون خدا و بدون لطف اش هیچ هست خوابیدم و فردا هم در مسیر برگشت به خانه فقط با خدا حرف میزدم و هر طرف نشانه هایش را می دیدم نشانه تغییر شرایط را نشانه تغییر خودم را نشانه بهتر شدن زنده گیم را

    تا آمدم خانه و دیدم محصول آمده بال کشیدم فقط اشک ریختم از خوشی که خداوند چقدررر زود پاسخ داد

    و آرزو میکنم بتوانم به آسانی این محصول را بیگرم

    خدایاااا شکرت شکرت شکرت شکرت

    خدایااااا خودت میدانی که چقدرررر محتاجت هستم چقدررر شکرگذارت هستم

    استاد تمام اینا را نوشتم که بدانی چقدرررر دوستتتت دارم چقدررررررررر عاشقانه منتظر محصول تان بودمممم و چقدررر دوست دارم که تغییر کنم و با نتایجم خوشحال تان بسازم

    عاشق تان هستم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
    • -
      سمیر احمدزاده گفته:
      مدت عضویت: 979 روز

      به نام خداوندوهابم

      سلامی به زیبایی پاکیزه بارکزی

      شمالایق بهترین هاهستی همین الان شم.

      امیدوارم که ان شالله دوره احساس لیاقت وخریده باشی.

      تو دوره احساس لیاقت میبینمت پاکیزه خانوم.

      من کامنت های فوق العاده ای ازت خوندم وخیلی جاهابهم کمک کرد.

      تحسین میکنم این رشد شخصیت وتوحیدی بودن وعملگرابودنت رو.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    علی پیروزی گفته:
    مدت عضویت: 1200 روز

    درنگ نکردم به قول استاد تصمیم مساویست با عمل در طی این همه سال ها که با استادآشنا شدم عمل گرایی شده وظیفه اصلی من ، ایمانی که عمل آورد از صمیم قلب سپاسگزارم خدارو چرا که خیلی به من حال می ده مدت ها بود سال 1399 از اضافه وزن زیاد رنج می بردم گفتم خدایا یکاری کن من تسلیمم دوره قانون سلامتی اومد درنگ نکردم انجامش دادم الان تو وزن 18 سالگیم هستم یه پسر خوشتیپ و جذاب و فیتنس سایز 2ایکس لارج شده اسمال

    گفتم خدایا پول می خوام روانشناسی ثروت درامد نسبت به قبل و بعد شد الان 5 برابر مخصوصان با باور فراوانی

    دوره حل مسئله اومد درنگ نکردم کارام به شکل قابل توجه ای ساده تر شده و در یک بهبود دائمی قرار گرفتم و از دام کمال گرایی اومدم بیرون دوره کشف قوانین آپدیت شد کد نویس شدم برنامه نویس می نویسم اتفاق می افته و چقدر باحال شده زندگی خلق می کنی احساس خالق بودن داری

    حالا هم دوره ای که مدت ها منتظرش بودم با این که خیلی راجب عزت نفس و احساس لیاقت خونده بودم و‌ تمرین انجام داده بودم ولی کلام استاد خالصه استاد صادقه استاد فرقش با همه اینه صداقت داره صداقت استاد تحسین برنگیزه تو یکی از فایل های سفر به دور آمریکا استاد می گفت که خودش هنوز خیلی کار داره برای احساس لیاقت و عزت نفس و شاخک های من آلارم دادن ، نتیجه این که لحظه لحظه که استاد گفتن دارن این دورع رو آماده می کنند این دوره رو خرید کردم آزادی مالی دارم این آزادی مالی بخاطر آموزش استاده گفتم بازم بهتر می خوام بازم بیشتر می خوام

    پس یه دوره اومده که یکی از مهم ترین وزنه های موفقیته یکی از اهرم های بسیار ارزشمند برای تجربه زندگی به روشی که طعم شیرین زندگی رو بچشم بهتر و بیشتر خداروشکر برای خلق استاد عباسمنش از خدا سپاسگزارم بابت داشتن استادی با این همه آگاهی های ناب که هیچ جا نمیشه پیداشون کرد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    بی بی زهرا رضوی خوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    سلام به استاد و مریم جان

    احساس عدم لیاقت

    فکر می کنم دیدگاهم از بچگی من این بوده که باید تابع دستورات و نظرات پدر و مادرم باشم و مطیع و گوش به حرف کن

    و کاری رو انجام بدم تا اونها راضی باشند

    و هیچ وقت خواسته های خودم رو در نظر نگریم و حتی درخواست نکنم

    و شادی و ناراحتی من در شادی و ناراحتی اونها بوده

    و در مورد همسرم هم همین طور هستم

    و در مورد مهمان هم همین طور هستم

    در مورد همکارام هم همین طور بودم

    واین رو درست می دونستم که باید از خواسته های خودت بگذری و به خواسته های دیگران توجه کنی تا رضایت خداوند و بهشت رو داشته باشی

    حالا دوست دارم خواسته های خودم هم مهم باشند و من هم لیاقت خیلی چیزها رو داشته باشم

    خیلی دوست دارم این دوره را شروع کنم و به صورت لیزی و تمرکزی روش کار کنم

    ممنونم استاد

    و ممنونم خدا که این دوره رو به قلب استاد الهام کردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    مریم خانوم گفته:
    مدت عضویت: 731 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد خوبم و خانم شایسته عزیزم

    خدا می‌دونه که من دو سه روزیه منتظر دوره لیاقت بودم

    دیشب آخر شب وقتی که داشتم بچم رو میخوابوندم همزمان وارد فهرست دانلود ها شدم که یه فایل از فایل های سفر به دور آمریکا رو تماشا کنم و خستگی از تنم بیرون بره

    وقتی که چشمم خورد به معرفی دوره لیاقت چناان خوشحال شدم و با صدای بلند خوشحالی کردم که بچم ترسید و شوهرمم فکر کرد چیزی شده اتفاقی افتاده

    خلاصه که خیلی هم دوست داشتم برم مسافرت و نیاز وافری به مسافرت داشتم و دارم و یه بودجه ای برای مسافرت کنار گذاشته بودم اما دوره رو دیدم با اختلاف خیلی زیاد بین مسافرت و دوره،دوره رو انتخاب کردم و خریداری کردم

    استاد گرامی و خانم شایسته ممنونم از وجود پر از خیرتون که تو دوره های مختلف کلی به من و دوستان آگاهی های بی‌نظیر، می آموزید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 876 روز

    بنام رب

    سلام استاد عزیزم

    تو دوره کشف قوانین من متوجه شدم که یه ترمز خیلی خیلی قوی دارم به اسم احساس عدم لیاقت

    در حالی که من همیشه فکر میکردم خیلی خودمو لایق میدونم ولی این باورها انقدر ریشه ای و عمیق هستن که ما متوجهشون نیستیم

    استاد من همیشه وقتی با تلفن صحبت میکردم یا با کسی حضوری صحبت میکردم خیلی بمن میگفتن صدات خوبه و یه ارامش خاصی داره

    همیشه از قیافه و ظاهرم تعریف میکردن

    ولی من خودمو قبول نداشتم و فکر میکردم دارن بهم دروغ میگن یا میخوان مسخره ام کنن

    مثلا وقتی کسی فیلم میگرفت بعدا میخواست اونو پخش کنه اگه صدام داخل فیلم بود خجالت میکشیدم میگفتم تو رو خدا صداشو کم کنید!!!!

    اما بعد از اینکه وارد دوره کشف قوانین شدم بدون اینکه تمرین خاصی انجام بدم برای عزت نفس یا لیاقت واقعا فهمیدم که چقدر عوض شدم

    عاشق صدای خودم شدم

    هی ویس میفرستم(خخخخ)

    البته ارایش خیلی وقت بود نمیکردم اما خب حسم الان بهتره

    دیگه نظر بقیه برام مهم نیست

    هر وقت همسرم خونه بود کلی برای غذا زحمت میکشیدم اما تنهایی برای خودم نه!!!

    همیشه اولویتم دیگران بودن هر کاری میکردم کسی ازم ناراحت نشه اصلا شعارم این بود ادم نباید کسیو ناراحت کنه

    طوری رفتار میکردم که بقیه خوششون بیاد

    همیشه تو جمع هایی که ازم پولدارتر بودن یا حتی صورت هاشون عملی بود و یا خیلی با ناز صحبت میکردن من احساس بدی داشتم و خودمو کم میدیدم و البته هنوز اینجوری ام یه کوچولو بهتر شدم

    تو خانواده همیشه من نفر اخری بودم که نظراش شنیده میشد

    همیشه فرد دوم یا سوم بودم بخاطر همین تو کارمم ادما منو میذاشتن اولویت دوم و سوم

    هیچ وقت تلاش هام دیده نمیشد و البته خودم مقصر بودم

    اسایش خودم همیشه اخری بود

    الان که دارم فکر میکنم داغون بودما!!!

    همیشه دنبال جلب رضایت بقیه بودم مخصوصا پدرم و البته که طبق قانون هیچ وقت از من راضی نبود

    خیلی میشد که همسرم بهم محبت میکرد ته دلم میگفتم این چرا انقدر منو دوس داره و دقیقا چند روز بعدش یه دعوای سنگین میکردیم و من دنبال این بودم بفهمم چرا!!!!

    هیچ وقت از جاهای گرون خرید نکردم و خیلی دنبال تخفیف بودم البته نه اینکه مستقیم به فروشنده بگم تخفیف بده نه….

    من دنبال مغازه هایی میرفتم که خودشون آف خورده بودن

    بعد به خودم میبالیدم که ببین من هیچ وقت تخفیف نمیگیرم (خخخ)

    تو جمع خانوادگی خیلی راحت اظهار نظر میکردم اما تو جمع غریبه اصلا

    یه ترس عجیبی داشتم از این کار

    یکی از بچه ها تو کامنتش گفته بود وقتی وارد یه جمع پولدار و موفق شده بود احساس خفگی میکرده و عجله داشته که زود بره خونه

    دقیقا منم چون خانواده مون متوسط بود

    یه دختر دایی دارم خیلی وضعیت مالیشون خب از ما بالاتر بود و البته ما با هم صمیمی هم بودیم

    حالا جالبه با اینکه صمیمی بودیم بعضی تولداش منو دعوت نمیکرد

    و بعضی وقتا که میرفتیم بیرون و دوستاش هم میومدن خب ماشین داشتن و تیپشون بهتر بود

    من حس بدی میگرفتم همش خجالت میکشیدم و اصلا حرف نمیزدم و زودتر دوس داشتم برم

    بعد فکر میکردم خب من مثبتم اونا نیستن اینجوری خودمو قانع میکردم

    در حالی که من احساس لیاقت نمیکردم

    وقتی کسی میومد باهام ارتباط بگیره اصلا برام مهم نبود چی داره یا نداره فقط تو این فکرا بودم منو دوس داشته باشه

    یعنی انقدر عدم لیاقت زیاد بود و البته مخفی که میگفتم پول نباشه مهم نیس فقط منو دوس داشته باشه

    وای استاد خیلی زیادن بخوام بگم

    اما واقعا به جرات میگم وقتی اومدم اینجا و با شما اشنا شدم تازه متوجه شدم زندگی یعنی چی

    اصلا من چی میخوام

    حالا من نه دوره عزت نفسو کار کردم نه لیاقتو

    من فقط کشف قوانین و دوره های رایگانو گوش دادم و البته دو جلسه از قانون آفرینش و این همه تغییر !!!!”!

    حالا دوره لیاقتو انجام بدم چه شود ……

    استاد من پول تهیه دوره رو دارما

    اما یاد گرفتم هر چیزی میخوام باید پولشو بسازم

    پولشو میسازم و میام میخرمش

    قول میدم (استیکر دست )

    دوستتون دارما

    شما فاطمه رو تغییر دادین

    فاطمه خودش خواست

    خداش کمکش کرد

    شما راهو بهش نشون دادین

    عاشقتونه فاطمه (کلی قلب و بوس و عشق)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    رانیکا گفته:
    مدت عضویت: 1852 روز

    سلاااام سلاااام نمیدونید چقدر دلتنگ دیدنتون و شنیدن مطالب جدید بودیم استاد! ️ خیلی جالبه! هر روز و هر روز داره ایمانم به قوانین لین جهان و قدرت فرکانس و جذب بیشتر میشه. جالبه که دیشب یک نفر داشت در مورد یه مساله ای باهام مشورت میکرد و علت مشکلش رو جویا بود و بهش دقیقا همین مسائل عزت نفس و حس ارزشمندی رو مطرح کردم و ایشون که خیلی اهل فایل صوتی گوش دادن بود ، پرسیدن که به نظر شما من الان از چه دوره ای شروع کنم؟! و من گفتم روی خودارزشمندی ها و باور لیاقت باید کار شه، (چون یه مساله عاطفی بین دو نفر بود) دوره عشق در روابط و قانون افرینش رو توصیه کردم و خیلی جالبه و خیلی خوشحالم که حالا، همین اول صبح تا چشم باز کردم به اینستا پست شما بالا میاد و اتفاقااااا قراره نازنین ترین استاد درباره همین مطلب چراغ راه بشه!!!! داریم یعنی خبر بهتر از این ؟؟؟ اونم اول صبح؟؟؟ استاد من اون مینی دوره رایگان الگوهای تکرار شونده رو چندین بار گوش دادم و چند آخر هفته دقیقا به محض اتمام کار و شروع تعطیلات، کارم این بود که کلاسور وخودکارم رو میگذاشتم روی میزم و می نوشتم و خیییییلی جالبه که در تمام اون الگوهایی که من با راهنمایی شما در درون خودم پیدا میکردم نصفشون از باورهای عدم لیاقت، ضعف عزت نفس، ضعف خود باوری و خود ارزشمندی نشات میگرفت و جالب تر اینکه اون نصف دیگه ای که به ظاهر این اسم رو نداشتند، در نگاه عمیقتر و در ریشه‌یابی بعدی باز به همین میرسیدند!!! حالا استاد یه نکته ای که من روش تازه توجهم جمع شده اینه که احساس خودباوری در عین حال که باید خیلی تقویت بشه و قوی باشه، اما فرق داره با اینکه چون خودباوری داریم ما خودمون رو بخواهیم در هر کاری دخیل کنیم. بگذارید واضح‌تر بگم: شما در اون دوره ، اونجایی که پرسیدید که: ببینید چه نقشی در روابط برای خودتون متصور میشید (تا بعد بفهمید چرا به سری افراد رو به خودتون جذب میکنید) … من خیلی وقتها نقش ناجی میگرفتم! چرا؟ چون اتفاقا احساس میکردم من می تونم و توانایی اینو دارم که به افراد کمک کنم تا بر مشکلاتشون فائق بیان ! و همین قضیه باعث شده بود که من همیشه دوستانی داشته باشم که با اینکه انسانهای بسیار پاک و شریف و خوبی بودن اما غرق در مشکلات و ضعف باشند! و از همین یکماه پیش که با کمک این سوال شما اینو فهمیدم دارم میبینم که اون افراد یا داره روابطشون کم میشه با من و یا به قول شما رویی دیگر از شخصیت خودشونو دارن بهم نشون میدن! بعد؛ نکته اینه که این خطای رفتاری من، به دلیل خودباوری بسیار نبود! بلکه…

    از اون باوری نشات گرفته بود که در مورد مسیولیتها و نقش ما در این دنیا بود… اینکه من فکر کنم من مسیول راهنمایی دیگران در انتخابهاشونم! اینکه فکر کنم من به این دنیا اومدم تا به کسی کمک کنم! در صورتیکه ما هر کدوم فقط و فقط مسیول رفتارهای خودمونیم (می تونیم دیگران رو «اگر خواستند» راهنمایی بدیم ولی اینکه اونا به راهنمایی ما گوش کنند یا نه و چه نتیجه ای بگیرند به ما ربطی نداره) و ما فقط به این دنیا اومدیم تا در بعد مادی خودمون یه سری چیزها رو (مثل احساسات و شوق و…) تجربه کنیم و لذت ببریم چون در بعد غیر مادی مون احساس معنایی نداشت! و کلی از لذتها حذف میشد!

    بهرحال بسیار بسیار بسیار خدارو شاکرم که باز هم یه دریچه دیگر از نور به ما داد و بسیار از این سیر تکامل لذت میبرم و شادمانم.

    سپاس از شما که هستید، برامون نور میشید ، راه هموار نشون میدید و لبخندهای زندگی رو بهمون می آموزید.

    برامون خیلی عزیزید استاد. پاینده و برقرار و شاد و سلامت و ثروتمند باشید.

    در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    بی بی زهرا رضوی خوسفی گفته:
    مدت عضویت: 1272 روز

    سلام به استاد و مریم جان

    احساس عدم لیاقت

    فکر می کنم دیدگاهم از بچگی من این بوده که باید تابع دستورات و نظرات پدر و مادرم باشم و مطیع و گوش به حرف کن

    و کاری رو انجام بدم تا اونها راضی باشند

    و هیچ وقت خواسته های خودم رو در نظر نگیرم و حتی درخواست نکنم

    و شادی و ناراحتی من در شادی و ناراحتی اونها بوده

    و در مورد همسرم هم همینطور هستم

    و در مورد مهمان هم همین طور هستم

    در مورد خدا هم همین طور هستم

    در مورد همکارام هم همین طور بودم

    واین رو درست می دونستم که باید از خواسته های خودت بگذری و به خواسته های دیگران توجه کنی تا رضایت خداوند و بهشت رو داشته باشی

    حالا دوست دارم خواسته های خودم هم مهم باشند و من هم لیاقت خیلی چیزها رو داشته باشم

    خیلی دوست دارم این دوره را شروع کنم و به صورت لیزی و تمرکزی روش کار کنم

    ممنونم استاد

    و ممنونم خدا که این دوره رو به قلب استاد الهام کردین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: