معرفی دوره احساس لیاقت | قسمت 1 - صفحه 28

507 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید بختیارپور عمران گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها

    سلام و درود حضور گرم استادان باعشقمون که با فایل ها و مقاله های بسیاااار زیبا و نفوذپذیرشون باعث روشنایی قلبمون و نوراتی شدن وجودمون میشوند

    دمتون گررررررم و خیرتون قبول

    سلام و درود به حضور گرم جستجوگران نور در توحیدی ترین سایت دنیا

    استاد عزیزم چه خوب میزنی تو هدف واقعاااا دمتگرم معلومه این حرفا از آسمان بر قلبت جاری میشود که اینجوری هم به دل میشند هم حرف دل همه هست مشکل گشای همه هست خداروشکرررر که این روزها در دوره گام به گام به دوتا از مهمترین پاشنه آشیلم که فکر کنم آشنه پاشیل اکثر اونایی که فقیرن و ذهن فقیرانه دارن میباشد؛

    احساس کمبود و عدم احساس لیاقت و خودارزشمندی

    من بزرگترین مشکلم زندکیم از این دوتا درست شده و شکی ندارم یک عمر آرامش و رفاه خودمو برای دیگران خرج کردم یکعمر عزت نفسمو برای دیگران خرج کردم یک عمر احساس کردم من باید شب و روز جون بکنم رنج بکشم تا لایق پولدار شدن بشم مگه میشه اینهمه آدم جون بکنن شب وبه روز و رزوشونو به شب بدوزن چندین سال تو بازار کار باشن پول در بیارن و من بیام بزودی و خیلی راحت با نشستن در محل کارم بتونم پول دربیارم برون اینکه ویزیتوری کرده باشم خودمو به مشتریام معرفی کرده باشم نه اینجوری که عدالت نیست اینا چیه این خبر از عدم احساس لیاقت درونم میده که یک عمر مرا در دربه دری و حسرت و حسادت نگه داشت و احساس کمبود ازبس در بچگی بما گفتن پول بدست آوردن سخته من همیشه به این فکر میکردم که بزرگ بشم ازدواج کنم چیجوری باید خرج خانوادمو بدم من مگه میتونم پول در بیارم چیجوری باید کار کنم اصلا چه کاری بلدم آیا پول هست که من بخوام برم بدستش بیارم همش با سختی به پول نگاه میکردیم و اینکه من مگه میتونم یعنی من مگه لایقشم نه نیستم همه این افکار تا امروز درونم مونده باورهای محدود کننده شده و منو در عذاب النار نگه داشت و نذاشته به آتنا فی الدنیا والحسنه دست یابم چه برسه به آخرتش بخوام فکر کنم و خداروشکرررر که با دوره گام به گام مریم جان عشقشو گذاشته و برامون ایجادش کرده تونستم بیدارتر و هوشیارتر بشم و فلش بک بزنم برم گذشته و بیام حال بفهمم بله منم این پاشته آشیل اصلی ومهممه که اگه این دوتا رو پاک کنم و باور جایگزینشو که فراوانی و شایستگی هست و بزارم دیگه آسان میشوم برای آسانی ها دیگه توسری خور نمیشم دیگه عزت نفسمو برای کسی خرج نمیکنم دیگه برای رفاه کسی آرامش خودمو قربونی نمیکنم دیگه تو تله شیطان نمیوفتم دیگه قدرت به غیر خدا نمیدم و ذکر هر لحظه ام میشه لاحول ولا قوه اله بالله العلی والعظیم و ربنا آتنا فی الدنیا الحسنه….رها میشم برای همیشه از عذاب النار از جهنم بی پولی، فقیری ،خجل شدن و شرمندگی سرافکندگی،بیماری،اعتیاد،رفقای ناباب ومشرک،از تنش ها نگرانی ها ترس .

    الهی شکرررررت که فهمیدم داغون شده چی هستم و مسولیتشو میپذیرم و برای رفعش تلاش درونی میکنم الهی شکررررت برای درس امروزم برای آگاهی امروزم

    من تا این دو تا پاشنه آشیلمو پاک نکنم منهدمش نسازم دست بردار نمیشم آرام وقرار نمیگیرم بایدددد این سمّ و از درونم سمزدایی کنم باید برای آنچه ساخته شدم خودمو آماده کنم،

    چون منم اشرف مخلوقات خدا اونکه بوسیله روح پاک خدا حیات گرفت جون گرفت اونکه خدا اورا از جنس خودش خلق کرد شبیه خودش ارزشمند و باشکوه و مقدس من حق حودمو از خودم که تباهش کردم پس میگیرم من به آنچه برایش ساخته شدم تبدیل میشوم

    من آن منو تغییر میدهم.

    آن منی که مشتری اومد ازش خرید کنه میترسه قیمتارو بالا بزنه یوقتی مشتری در بره یا خرید کرد سریع تخفیف و اعلام کنه تا مشتری پشیمون نشه اون منی که با پول زیاد راحت نیست مشتری خرید زیاد بکنه میگه بایددد بهش تخفیف زیاد بدم اینا به عدم احساس لیاقت بر نمیگرده به احساس کمبود بر نمیگرده شما بگین پس به چی من برمیگرده ؟؟؟؟؟

    من این منو تغییر میدم منی که خودشو لایق مشتری زیاد وفروش زیاد در هر روز نمیداند مثلا در روز دوتا مشتری بیاد خرید زیاد بکنه درونم فروکش میکنه خوب واسه امروز دیگه بسه درونی که دربرابر خدای مولتی میلیادرش زیاده خواه نیست کم میخواد تا خدا بهش بگه آفرین چقد این بنده من محفوظ به حیاست دیگه حرص و طمع رو با زیاد خواستن از خدایم اونم در آرامش و حال خوب اشتباه گرفتم چون اشتباهی به ما انداختن و ماهم گرفتیم و ول بکنشم تیستیم خخخ

    من این منو تغییر میدهممممم منی که میگه پول نیست پول چرک کف دسته پول کثیفه پول باعث فساد و مشکلاته پول باعث سواستفاده گریه وووو منی که میگه من کجا پولداری و ویلاهای لاکچری و ماشین های لاکجری و رفاقت با ادمای قدرتمند و عشق و احترام در زندگی کجاااااا من این منو تغییررررررر میدهمممم بلاخره پیروز میشوم مطمعنم که پیروز منم مننننن منی که بنده خدا و اشرف همه کاینات هست.

    رزاق وفادار و وهاب که تویی غم چرا ترس و نگرانی چرااااا؟؟؟؟؟

    امضا. مجید همه چی تمام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    ابراهیم خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدایا به امید هدایت تو.

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته و دوستان گلم.

    من امروز شروع کردم به کار کردن روی دوره ی احساس لیاقت، به امید خدا که قلبم باز بشه روی آنچه که میتونه من رو به خدای خودم با سمت خواسته هام هدایت کنه.

    به خودم تعهد دادم که مهم نیست روزی چند دقیقه از دوره رو گوش کنم ،مهم اینه که هرچقدر که گوش میدم بتونم بفهممش و تو زندگیم اجراش کنم.

    من حدودا 8،7 سالی هست که دارم روی خودم کار میکنم البته چند سال اول تو مسیر دیگه ای بودم اما از وقتی که یادم میاد و خودم رو شناختم همیشه نقاط ضعفم رو می‌دونستم و هربار تلاش برای برطرف کردن اونها بی نتیجه بود.

    من کاملا میدونستم نقاط ضعفم چی هستن و چه رفتارهای اشتباهی باعث میشه که از اون چیزی که هستم ناراضی باشم اما ریشه و راه حل رو نمیدونستم.

    با اینکه دوره ی کشف قوانین زندگی،صدها فایل هدیه و بینهایت کامنت مطالعه کردم، اما هیچوقت نتونستم با شرایط دلخواه از نظر شخصیتی برسم حتی با کار کردنه دوره ی عزت نفس !

    اما دوره ی احساس لیاقت اون گنجی هست که تنها چیزیه که با همراه کتاب قرآن دوست دارم تا آخر عمر ازشون استفاده کنم.

    چجوری بگم!

    راستش احساس میکنم هیچکس تو این سایت به اندازه ی مم این دوره رو دوست نداره،حتی خوده استاد عباسنمش،حتی میتونم بگم ایشون هم اندازه ی من ، جایگاه و تأثیر گزاریه این دوره رو نمیدونه چون ایشون تو یکسری مسائل اون تضادهایی که من داشتم رو نداشتن و من خودم میدونم که دوره ی احساس لیاقت چه گنج با ارزشی هست که هرچقدر ازش استفاده کنی ،بیشتر میشه!

    این فایل مقدمه شروعی بود که بتونم بهتر خودم رو بشناسم و بدونم که میخوام چکار کنم.

    من خییییلی زیاد با خودم حرف میزنم و چند شبه که به خودم میگم ابراهیم!

    سبک شخصیه تو برای زندگی چیه!؟

    آرزوت چیه!؟

    چی هست که باید بهش برسی تا راهی و خوشبخت باشی !؟

    من بخاطر شناخت بسیار عالی که از خودم دارم تهش تو این 3،4 روز فکر کردن رسیدم به 4 تا چیز!

    1/ارتباط نزدیک و صمیمی با خداوند

    2/لذت بردن از طبیعت و زیبایی های آسمان و زمین و همه ی نعمت های خداوند مقله دریا،کویر،ستاره،قایقرانی و…

    3/اومدن عزیز دلی تو زندگیم که با تمامه قلبش هم جهت با افکار و دیدگاه منه و کاملا هم جهت با منه و هدیه ی خداونده

    4/آرامش درونی در شرایط مختلف،احساس خوب در 90٪از پشت زمان روز و در شرایط مختلف، ارتباط با افراد به شکل دلخواه خودم،بالا بردن سطح شخصیتم،کلامم، رفتارم،دیدگاهم

    من بعد از این خواسته ها دیدم تنها چیزی که میتونه من رو به خواسته هام برسونه تو این 4 مورد،فقط از دروازه ی احساس لیاقت عبور میکنه!

    یعنی تا احساس لیاقتم رو بالا نبرم،اگه یک عزیز دلی بیاد تو زندگیم که بسیار سطح بالایی داشته باشه و در نهایت احترام و ادب و محبت با من رفتار کنه،من موذبم! و همش فکر میکنم من لایق این احترام نیستم و باید به جوری این محبتش رو جبران کنم!

    دقیقا مثله یه گدایی که سوار بنز میشه و موذبه!

    چون احساس میکنه اونجا جاش نیست و کاشکی زودتر پیاده بشه اما تو یه ماشین پیکان یا عقب وانت بار خیلیییی راحت تره تا سوار بنز!چون احساس عدم لیاقت میکنه!

    یا اینکه تا وقتی احساس لیاقت نکنم نمیتونم ارتباط خوبی با دیگران داشته باشم ،مثلا وقتی یه شخصی که 10 سال تو کانادا زندگی کرده و بیاد کنار من بشینه و شروع کنه به صحبت کردن با محبت و احترام و برای من وقت بزاره من موذب میشم و همش فکر میکنم باید یه جوری بهش محبت کنم میرم و براش صندلی میارم،دعوتش میکنم شام بیرون یا هر رفتار دیگه ای!

    اما در صورتی که اگر احساس لیاقت کنم خییییلی راحت خودمو لایق آدمای سطح بالا میدونم!

    و در دیگر زمینه ها هم همینطور!

    از خدا میخوام کمکم کنه متعهد به آموزش های این دوره قدم به قدم بیام جلو و رشد کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 55 رای:
    • -
      نگین گفته:
      مدت عضویت: 1244 روز

      سلام آقا ابراهیم

      خوشحالم که دارید دوباره دوره بی‌نظیر احساس لیاقت رو کار می‌کنید

      راستش یکی از آرزوهای من این بود که یک دوره رو همزمان با قرار گرفتن روی سایت شروع کنم اما نشد ،،برای همین منتظر بودم استاد دوره جدید شکرگزاری رو که بزارن جزو اولین نفراتی باشم که میخرم و پا به پای دوره پیش برم و سوالاتم رو بپرسم و استاد تو جلسه بعد پاسخ بدن

      هر چند الان دارم کم کم به این درک میرسم که همینطوری هم سوالاتم رو خدا به طرق مختلف جواب میده

      اما

      الان خوشحال میشم اگه شما همزمان که دارید از اول دوره رو شروع میکنید تجربیات و اتفاقات و تصمیمات و در کل هر چیزی که باهاش مواجه میشید و نحوه عملکرد و عکس العمل تون در مواجهه با شرایط مختلف زندگی رو برامون در حد امکان با جزئیات و مثل همیشه صادقانه در طبق بزارید تا ما هم درس بگیریم

      چون من تقریبا فقط گوش میدم ساعتها و ساعتها در طول رور

      ولی

      اینکه شما یا دیگر دوستانی که نتیجه گرفتن میگن ما کار کردیم. و نتیحه گرفتیم، این کار کردن به چه صورت هست؟

      مثال زدن خیلی واضح میکنه صحبت‌های استاد رو

      ازتون متشکرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2158 روز

      به نام خدا

      سلام و درود

      خدایا شکرت

      الهی الحمدالله که من به این صفحه و کامنت هدایت شدم

      خدایا شکرت برای خوشبختی هام

      خدایا شکرت برای هدایت های لحظه به لحظه

      .

      من همیشه به فکر جبران کردن

      محبت های دیگران بودم

      ولی خدا را صد هزار مرتبه شکر

      اونقدر به خودم گفتم که این محبتی

      که ایشون به من دارد از سمت خدا است

      من کاره ای نیستم

      حتی در بعضی مواقع اونقدر زیاد و شدید بود که من با ابن جمله خودم و ذهنم را آرام می کردم ((( وظیفشه ))))

      یعنی می گفتم وظیفه ی ایشون هست که در حق من لطف و محبت و مهربانی کرده

      چون من بنده ی خوب خدا هستم

      چون من بنده ی شایسته ی خدا هستم.

      من چیزی از بقیه کم ندارم .

      وظیفش است که به من محبت کنه.

      من هر هفته خونه ی مادر شوهرم هستیم و ایشون اونقدر به من نعمت می دهد دستشون درد نکنه

      حالا قبلا من نبود باید حتما خودمو در تنگنا قرار می دادم و جبران می کردم

      ولی الان نه فقط تشکر و تمام

      .

      خیلی از خواسته های من برای عدم وجود احساس لیاقت درونی هنوز به سرانجام نرسیده و خدا را صد هزار مرتبه شکر برای اینکه حل شدنی است و درست شدنی

      .

      ممنون دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    شادمهر محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام خدایی که ما رو اشرف مخلوقاتش قرار داد

    سلام و درود به استاد توانمند ، خانم شایسته مهربان و تمام دوستان همراه و هم مسیر

    فایل تصویری رو که دیدم و تمام کامنتها رو که خوندم متوجه شدم تمام رنج ها و بدبختیها و همینطور تمام موفقیت ها و شادیهایم به فاکتوری به نام احساس لیاقت و یا عدم اون گره خورده و خداوند رو شکر میکنم که اکنون در این مسیر هستم و میدانم باید با تمام وجود و تعهدم و تمرکزم این دوره رو طی کنم و شک ندارم بزرگترین پاشنه آشیل تمام زندگیم از بین خواهد رفت و بعد این دوره سیلی از نعمت ها و شادیها وارد زندگیم خواهد شد به امید الله مهربانیها

    من تعهد میدهم با تمرکز و جدیت کامل این دوره رو طی کنم تمام کامنت ها رو بخونم و در مورد فایلها و بقیه مطالب عمیقا فکر کنم و تسلیم خداوند باشم تا منو در این راه هدایت کنه

    ضربه هایی که از عدم لیاقت خوردم :

    از وقتیکه یادم میاد من ادم کم رو و خجالتی بودم و در مدرسه خیلی زیاد تحقیر میشدم همیشه طرد میشدم از طرف دوستان

    خودمو کوچک میدیدم و دیگران رو بزرگ و حتی نمیتونستم درست و حسابی حرف بزنم هم الان هم مشکلو دارم بیشتر بعلت باورهای پدرم و مشکلات و باورهای مخرب خانوادگی

    تو مدرسه خیلی درسم خوب بود و از بقیه بچه ها راحت تر مطالب رو درک میکردم ولی به علت عدم احساس لیاقت هیچ موقع دوست نداشتم شاگرد اول تا سوم بشم و اسم و عکسمو تو برد مدرسه بزنند و منو بعنوان دانش اموز برتر بشناسن و به همین خاطر در این راه هم جدیتی نداشتم

    همیشه توان اینو نداشتم با ادم های خوب و درست و حسابی ارتباط برقرار کنم و یا با افراد نامناسب قطع ارتباط کنم

    خودمو لایق شرکت در انجمن ها و گروهها نمیدیدم و همیشه خودمو در برابر اینجور خواسته ها کوچیکتر میدیدم

    توی دانشگاه انقدر احساس عدم لیاقت در زمینه روابط با جنس مخاف داشتم که حتی نمی تونستم با اونا حرف بزنم چه برسه به اینکه ارتباطی شکل بگیره چندین بار هم حتی با اینکه کسانی بودن مشتاق ایجاد ارتباط عاطفی با من بودن ولی من خودمو لایق ارتباط با اونا نمیدیدم و میگفتم اینا خیلی از من بالاترن

    تو محل کار هر کاری میکردم تا رضایت بقیه رو بگیرم و خیلی بیشتر از بقیه کار میکردم و دقیقا همیشه عکس العمل بدی رو دریافت میکردم

    در بحث سلامتی هم وقتی دیدم بقیه چقدر همیشه درگیر دکتر و بیمارستان هستن با خودم فکر کردم پس چرا من همیشه سالم هستم و بعد اون وارد دوره بیماری وحشتناک و طولانی شدم

    به امید خدا روزی میام و از نتایج عالیم از این دوره کامنت میزارم و خدا رو شکر میکنم که به زودی نعمت های زیادی وارد زندگیم خواهد شد و من وارد مدار بالاتر و زندگی بهتر و در ارتباط با ادمهای بهتر و سلامتی بیشتر و ثروت خیلی زیاد میشم

    من به این باور میرسم که خدا من رو اشرف مخوقاتش قرار داده و قدرت خلق زندگیشو به خودش داده و فوق العاده ارزشمندم

    به امید موفقیت های عالی برای همه

    خوش باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  4. -
    علی لکیان گفته:
    مدت عضویت: 1549 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانواده صمیمی که توش هستم من میخوام جاهایی که احساس عدم لیاقت بهم ضربه زده رو بنویسم اینجا تا هم بعد از اتمام دوره احساس لیاقت یادم باشه کجا بودم و هم دوستان شاید بتونند با کامنت من به احساس عدم لیاقت خودشون پی ببرند

    اول از همه بزرگ ترین ضربه رو در رابطه عاطفی به من زد به این دلیل که دائم در حال شنا کردن در گذشته پاتنر عاطفی خودم هستم و دائم در حال مقایسه خودم با افرادی که در گذشتش بودن و مثلا اگر بدونم پارتنرم در گذشته با پارتنر های قبلیش چیزی رو تجربه کرده اصلا دلم نمیخواد دیگه اون چیز رو با اون تجربه کنم از ارتباط پارتنرم با جنس مخالف های دیگه بسیار زیاد میترسم مسئله بعدی اینه که به محض ناراحت شدن اون سریع باید جبران کنم در صورتی که اصلا شخص مقابل مقصره مسئله بعدی بسیار دنبال راضی کردن دیگران هستم و اصلا میترسم از این که دیگران از من ناراضی باشند

    مسئله بعدی که دلیلش احساس عدم لیاقته من خودم رو دوست ندارم دائم احساس خیلی بدی نسبت به خودم دارم بخاطر کار های اشتباهی که انجام دادم کارهایی که اصلا نتونستم انجام بدم و خودم رو بی لیاقت در درگاه خدا میدونم

    حتی بخاطر کارهایی که خیلی خوب انجام دادم ولی کامل نبود من خودم رو دوست داشتنی نمیدونم

    مسئله بعدی که وجود داره من کلی تخصص کسب کردم توی کار خودم کلی مطالعه کردم کلی اموزش دیدم ولی میبینم افرادی که خیلی دیرتر این کار رو شروع کردن نتایج خیلی بهتری دارن میگیرن این کامنت رو اینجا نوشتم و به امید خدا این هفته میخوام دوره احساس لیاقت رو تهیه کنم و بعد از اتمام دوره میام و نتایجم رو براتون مینویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    Maedeh Amiri گفته:
    مدت عضویت: 506 روز

    من اگه بخوام از نشانه و اتفاقاتی ک برای عدم احساس لیاقت بگم ، میتونم بگم من هر روز و هر روز چوبش خوردم فکر کنم تمام شرایطی ک شما گفتید رو من تجربه کردم ؛ شده کسی ازم درخواست کنه و من نتونم “نه” بگم ، شده از یک فردی در جمعی خوشم بیاد ولی حتی خجالت میکشیدم با هم چشم تو چشم شیم چه برسه با هم حرف بزنیم و من وقت با ارزشش رو بگیرم ، به شدت وقتی در جمع هستم نگاه ها برام خیلیییی سنگینه و اصلا نمیتونم راحت باشم… و هزاران مورد دیگه ک خیلیا رو اصلا یادم نمیاد. نمیدونم کسی این مشکل رو داشته یا نه ولی دو سالی میشه ک من به شدت با کمبود عزت نفس و عدم احساس لیاقت مواجه هستم ، فکر کنم این روی حرف زدن و صحبت کردن من تاثیر گذاشته ! من استرس میگیرم که سوتی ندم وقتی با یکی حرف میزنم و اتفاقا هم سوتی میدم ،واژه هارو گاهی نمیتونم درست تلفظ کنم یا کلمه مناسبی نمیتونم پیدا کنم ، مخصوصا در جمع . و تو همین دو سال احساس میکنم شنواییم ضعیف تر شده و کلا وضعیت داغونی در این رابطه دارم ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      بهاره محمدی گفته:
      مدت عضویت: 2725 روز

      سلام دوست عزیز

      همه به ما به واسطه محیط خانواده، دوستان، مدرسه و معاشرت با ادمهای ناآگاه،گهگاهی توسری خوردیم و این احساس از دوران کودکی با ما همراه بوده و رشد کرده و خیلی غیر منطقی بزرگ شده، مهم نیست الان چ شرایط روحی و فکری داری همینکه توی سایت هستی و دنبال آگاهی هستی یعنی در مسیر درست رشد، تغییر و پیشرفت هستی، فقط کافیه آموزش هارو دنبال کنی و بدونی که شما تنها نیستی و خیلیا این مسائل رو داشتن یا دارن با یه کم فکر کردن و عمیق نکاه کردن به خود و گذشته خود میتونی مچ نشخوارهای ذهنی منفی خودتو بگیری و آروم آروم حلش کنی راهش ماندن در مسیر و تشویق خودته، باهر یک ذره تغییر در احساست نسبت ب خودت هی میتونی بهتر و بهتر بشی. فراموش نکن خودتو داری با یک عالمه احساس لیاقت و ارزش که خدا بهت داده، اگر روی خوبیا و نکات مثبت خودت تمرکز کنی یواش یواش حالت و حست و انرژیت خوب و خوبتر میشه و هی اوضاع بهتر و بهتر میشه. در پناه خداوند یکتا موفق و پایدار و سلامت و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    J گفته:
    مدت عضویت: 446 روز

    سلام. من دانشجوی دوره عزت نفس هستم. حدود یک هفته‌ی قبل، درحالی که داشتم برای سومین بار روی دوره‌ی عزت نفس کار میکردم، توی دفترچه‌ام نوشتم: “من میخوام دوستان سطح بالایی داشته باشم تا بتونیم با همدیگه رشد کنیم. درسته که من الان در حد اونا نیستم، ولی برنامه میچینم تا در شغل موردعلاقم مهارت کسب کنم تا آدم ارزشمندی بشم و بعدا بتونم با آدم های ارزشمندِ دیگه ارتباط بگیرم”. اولش همه چیز عالی و منطقی به نظر میرسید، تا اینکه نظرم به فایل “و ما رمیت اذ رمیت؛ لاکن الله رمی” جلب شد. در این فایل روی این حقیقت تاکید شده که هرکاری که تو انجام بدی رو خودت انجام ندادی؛ بلکه خدا انجام داده و ما فقط تصمیم گیرنده هستیم. بدین صورت که مثلا من تصمیم میگیرم تیر بزنم، ولی اینکه آیا شرایط بادی مناسبی ایجاد شه که تیرم به هدف بخوره یا اینکه آیا هدفم حرکت اضافی نکنه که تیرم به هدف بخوره، دیگه دست من نیست! پس اون تیر رو خدا رسونده به هدف! یعنی من فقط خواستم و اون برام انجام داد. با توجه به این آگاهی، تمام اون جملاتی که با محتوای “من اول باید یه موفقیتی کسب کنم تا سپس ارزشمند بشم” بودند، به یکباره پوچ و بیهوده شدند؛ چون من حتی اگه بلند ترین قله ها رو هم فتح کنم، من اونارو فتح نکردم. درواقع من تصمیم میگیرم که براش تمرین کنم و فتحش کنم، و خداوند برام شرایط تمرین رو محیا میکنه و قله رو برام فتح میکنه. پس حالا که من در “کسب موفقیت” های زندگیم هیچکاره هستم و فقط تصمیم گیرنده هستم، پس چطور میتونم با “کسب موفقیت” به ارزشمندی برسم؟ درکش برام سخت بود و انگار برج افکارم فروریخت. با جست و جو در سایت و خوندن کامنت ها، افرادی رو دیدم که میگفتند: “ارزشمندی واقعی یعنی حتی اگه هیچکار مهمی از نظر خودت در زندگیت انجام نداده باشی و هیچ موفقیتی هم کسب نکرده باشی، تو بازم ارزشمندی!” اولش مقاومت داشتم چون ارزش انسان‌ها رو به موفقیت هاشون میدیدم. ولی یاد گفته‌های استاد درباره‌ی دوست داشتن های شرطی والدین (فقط در صورتی که بچه خوبی باشی دوستت داریم) افتادم و متوجه شدم که منم خودمو کاملا شرطی دوست دارم؛ بدین صورت که اگه احساس کنم آدم موفقی هستم خودمو دوست دارم ولی اگه احساس کنم آدم ناموفقی هستم دیگه خودمو دوست ندارم. این یک نوع دوست داشتنِ شرطیه. من فقط با “اما و اگر” ها میتونم خودمو دوست داشته باشم. و الان تصمیم گرفتم این باور رو عوض کنم. من میخوام از این به بعد، ارزشمندی خودم رو به عوامل بیرونی نسبت ندم؛ بلکه به عوامل درونی نسبت بدم. من میخوام ارزشمندی خودم رو در دنیای درون پیدا کنم: در روح پاکی که از خداوند مشتق شده، در تقوا، در صبر، در ایمان. این ترمز، از مخرب ترین ترمز هاییه که تا به حال پیداش کردم، چون داشت روی باور های دیگری هم تاثیر میگذاشت. مثلا:

    – من باور داشتم که اول باید انسان موفقی بشم تا ارزشمند بشم و بعدا لایق سفر ها و خوراکی ها و لباس های مجلل بشم! ولی الان متوجه شدم که حتی اگه آدم موفقی نباشم هم، بازم لیاقت یک زندگی خوب رو دارم.

    – من باور داشتم که اول باید انسان موفقی بشم تا ارزشمند بشم و بعدا مواظب سلامتیم باشم چون آدمی که هنوز ارزشمند نیست نیازیم نداره به خودش برسه! ولی الان متوجه شدم که حتی اگه الان آدم موفقی نباشم هم بازم لیاقت خود مراقبتی رو دارم.

    – من باور داشتم که اول باید انسان موفقی بشم تا ارزشمند بشم و بعدا وسایلی که ازشون خوشم میاد رو بخرم؛ چون آدمی که هنوز موفقیتی کسب نکرده، زرق و برق دنیا براش ضرورتی نداره! ولی الان متوجه شدم که حتی اگه آدم موفقی نباشم هم باید چیزایی که دوست دارم رو برای خودم تهیه کنم.

    – من باور داشتم که اول باید انسان موفقی بشم تا ارزشمند بشم و بعدا با افراد درست و حسابی ارتباط بگیرم؛ پس باید اول خودمو از دنیا منزوی کنم و برم تو غارم و موفق بشم، بعد یکهو بیام بیرون و با آدم های سطح بالا و موفقی مثل خودم ارتباط بگیرم! ولی الان متوجه شدم که حتی اگه الان آدم موفقی نباشم هم نباید ارزش خودمو در جامعه کم ببینم و از آدم های سطح بالا دوری کنم.

    – من باور داشتم که اول باید انسان موفقی بشم تا ارزشمند بشم و بعدا بیام توی این سایت کامنت بنویسم؛ چون اگه نتونم 100٪ به محتوای کامنتم عمل کنم، من یه دروغگو و شیادم! ولی الان متوجه شدم که حتی اگه آدم کامل و موفقی نباشم هم بازم دیدگاه هایی دارم که قابل تامل هستند و ارزش خونده شدن دارن. از طرفی نباید به خودم سخت بگیرم که 100٪ به آگاهی ها عمل کنم؛ چون در این دنیا هیچ چیزی کامل نیست.

    اینا نمونه هایی از باور مخرب و شرطیِ “باید اول یه موفقیتی کسب کنم تا ارزشمند بشم” بود. قطعا در لایه های زیرین مغزم مواردی دیگری هم هست! اما به مرور زمان همه شو یکی یکی درست خواهم کرد. بله من قبول دارم که خودم با دستان خودم این باور های مخرب رو به خورد مغزم دادم و نتایجی که الان دارم بخاطرش میگیرم هم، همگی تقصیر خودمه. من مسئولیت تمام کم و کاستی هایی که بخاطر این باور به زندگیم وارد شده رو میپذیرم و به خودم این اطمینان رو میدم که میتونم همه شو به حالت درستش برگردونم. همونطور که بقیه تونستند این کارو بکنن، منم انجامش میدم. چه فردا، چه پسفردا‌، چه یکماه بعد، و چه یکسال بعد!

    من بدون هیچ عامل بیرونی ارزشمندم چون :

    1- خداوند در قرآن میفرمایند “گرامی‌ترینِ شما نزد خداوند، باتقوا ترینِ شماست“. با اسناد به این نشانه، معیار گرامی ترین انسان نزد منبع و منشا جهان هستی، نه مقامه و نه پوله و نه قیافه ست؛ بلکه تقواست. خداوند هیچگاه کسی رو باتوجه به تلاش های زندگیش نمیسنجه. خدا نمیگه تو حتما باید بری فلان موفقیت رو کسب کنی و به فلان مقام برسی و منو به بقیه بشناسونی تا دوستت داشته باشم؛ خدا میگه ببین بنده جون تو هیچکاریم که تو این دنیا نکنی من فقط به قلبت نگاه میکنم. اگه قلبت تقوا داره، تو برای من از بقیه‌ی آدمای گرامی، گرامی‌تر هستی.

    2-از بچگی به ما یاد دادن که برای دریافت هر پاداش، باید هزینه‌ای بپردازیم؛ یعنی اگه محبتِ مامان و بابا رو میخواستیم باید باتوجه به معیار های اونا زندگی میکردیم. الان همگی بزرگ شدیم ولی بازم همون آشه و همون کاسه! الانم برای اینکه محبت خودمون نسبت به خودمون رو بدست بیاریم، باید هزینه شو بپردازیم. چطوری؟ یه نفر با کسب مقام و موفقیت سعی میکنه دلیلی برای دوست داشتن خودش پیدا کنه؛ یه نفر با ازخودگذشتگی و جان‌فشانی سعی میکنه آدم پاکی بشه تا دلیلی برای دوست داشتن خودش پیدا کنه؛ یه نفر با آسیب رسوندن به بقیه سعی میکنه خودشو قوی نشون بده تا دلیلی برای دوست داشتن خودش پیدا کنه، و… هرکسی روش متفاوتی رو دنبال میکنه تا آدم ارزشمندی بشه. ولی ما رمیت اذ رمیت لاکن الله رمی! اینارو خودت انجام ندادی. پس حس ارزشمندی رو برو از درون پیدا کن نه از بیرون!

    3-ما آدما حتی در راکد ترین حالت زندگیمون بازم باعث پیشرفت دنیا میشیم. حتی اگه بیکار ترین آدم روی کره زمین هم که باشی، بازم یه آب و غذایی برای خوردن و یه برق و گازی برای زنده موندن نیاز داری و باید اونارو بخری. همین “خریدن”، با اینکه کار کوچیکیه ولی باعث میشه کسب و کار هزاران انسان رونق بگیره؛ چون هر کالایی که ما میخریم، دسترنج تلاش هزاران آدمه که از این طریق ثروت کسب میکنند. پس هیچ انسانی مطلقا برای این دنیا بیفایده نیست. ما آدم ها بای‌دیفالت داریم دنیارو میسازیم و پیشرفتش میدیم.

    4-اینکه آدم ارزش خودشو به نتایجش ربط بده بی‌معنیه. اصلا شاید من در یک زمینه‌ای تلاش کردم اما موفق نشدم. اون وقت چی؟ یعنی اون همه تلاشی که کردم الکی بوده؟ من نمیخوام خودمو با نتایجم بسنجم. من میخوام خودمو با تلاش هام بسنجم. من نمیخوام هر روز فاصله‌ی خودمو با قله بسنجم، من میخوام هر روز خودمو بخاطر “زندگی کردن در مسیر موردعلاقم” تحسین کنم. کسب موفقیت فقط یک لحظه‌ست، اما مسیرش “یک زندگی“عه! من حاضر نیستم کل زندگیمو برای یک لحظه‌اش سپری کنم.

    5-اصلا شاید دلیل تمام تلاش های من برای موفقیت، این باشه که میخوام خودمو به بقیه اثبات کنم تا اول اونا ارزشمند بودن منو تایید کنن؛ سپس منم قبول کنم که ارزشمندم!!! واقعا من برای چه کسی میخوام زندگی کنم؟ برای خودم یا دیگران؟ آیا واقعا بقیه باید ارزشمند بودن منو تایید کنن؟ خودم نمیتونم این کارو بکنم؟ شاید اصلا یک روزی دیگران به من حسادت کنند و ارزشمند بودنِ منو کتمان کنن؛ اون وقت من باید حرفاشونو باور کنم؟ نزدیک ترین آدم به من، خودمم. و خودم باید تصمیم بگیرم که ارزشمندم یا نه!

    پی‌نوشت: این متن رو با موضوع عزت نفس (عشق شرطی) شروع به نوشتن کرده بودم؛ ولی از یه جایی به بعد متوجه شدم موضوعش بیشتر به احساس لیاقت مربوطه. برای همین اینجا ارسالش کردم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      سپیده احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1679 روز

      سلام جی عزیزم

      خیلیییییی لذت بردم از کامنتت باعث شد منم برم به اعماق وجودم و دقیقا مشابه احساسات تو رو در خودم شناسایی کنم.

      عزیزکم من فکر میکنم اگر ما طبق فطرتمون زندگی کنیم و خیلی کارای عجیب غریبی نکنیم ک ما رو از انسانیت بندازه بیرون و بقول قران کالحجاره بشیم ارزش همممممه ی سوپر نعمتای مادی و حتی بسیاری از ارزشهای معنوی رو داریم .

      * لازم نیست که من اندام A از دید جامعه رو داشته باشم تا با اندام A رابطه بگیرم.

      * لازم نیست من وضع مالی A رو داشته باشم تا با سطح مالی A رابطه بگیرم.

      *لازم نیست من موفقیت شغلی و تحصیلی و … فلانی رو داشته باشم تا با اون آدم رابطه بگیرم.

      ارزشمندی من و اینکه با ادمهایی با دستاوردهایی و امتیازاتی بالا – از نگاه جامعه- ارتباط بگیرم ربطی به دستاوردهای من نداره .

      من همین الان با همین اندام ، ظاهر ، دستاوردها، وضعیت شغلی ، تحصیلی ، خانوادگی ، ارزش یک انسان رو دارم که بی نهایت بالاست همون مقداریه که اون آدم با اون دستاوردها داره .

      ارزشمندی یک انسان بر پایه ی لنسان بودنش انقدددددر نمره ی بالایی داره که این دستاوردها چیز زیادی بهش اضافه و ازش کم نمیکنه .

      به این صورت که ارزشمندی انسان اگر عددش 1000000000 باشه دستاوردها میتونه بهش 1 یا دوتا اضافه کنه …

      که بشه 1000000001 یا 1000000006 که خیلی تفاوتی با 1000000000 نداره .

      مخم اون شخصیتیه که در طول اون زندگی فرد از خودش میسازه .

      که توسط ما قابل دیدن نیست .

      بنابراین یک آدم ممکنه از نظر جامعه آدم کم ارزشتری تلقی بشه مثلا چون شغل نداره یا درآمدی نداره یا تحصیلاتی نداره اما ما تو زندگی اون آدم نبودیم و نمیدونیم چی باعث شده ک این مسیر رو انتخاب کنه ممکنه بدون همه ی اینها کلیییییی شخصیتش ساخته شده باشه که این رو هیچکس نمیتونه بفهمه مگر خدا و شاید تا حد کمی برای کسی که شروع به هم نشینی دائمی با این فرد میکنه بعضی از جنبه هاشو ک ساخته و درنتیجه الان خیلی لطیفه براش واضح بشه .

      پس احساس ارزشمندی ربطی به دستاوردها ندارن .

      دستاوردها عموما معیارهای از قبل چیده شده ی تعدادی از اذهان هستن مثل ذهن من وشما که فکر کردن مثلا اگر کسی فلان وضعیت مالی رو داشته باشه کار مهمیه اگر کسی رئیس جمهور بشه مهمتره از کسی که مادر یک بچه س اگر کسی 20 تا آدمو از مرگ نجات بده خیلی ارزشمندتره تا کسی که با یک کودک صحبت میکنه …

      واقعا ما نمیتونیم بگیم کدوم ارزشمنده ؟!

      درست کردن یه آگهی تبلیغاتی زیبا یا صحبت کردن و مشورت کردن با یک آدم در مورد اصل وجودش و راه رسیدن به خود واقعیش ؟

      واقعا کدوم؟

      نمیشه گفت …

      نمیشه مشخص کرد ، معیارها درونی تر و عمیق تر از اونیه که بشه با چشم ظاهر و منطق دودوتای چارتای مادی میزان ارزش هرکدومو دراورد …

      خدایا شکرت

      بنابراین من ارزش زندگی کردن با یک آدم ملیاردر موفق و فلان فلان رو دارم چون اگه اون 1000000032 هست من 1000000002 هستم و خیلی ارزش این دوتا متفاوت نیست .

      و من اگر بپذیرم این رو اگر من ارزش خودم رو بپذیرم ، جهان و آدم ها به این پذیرش من تعظیم میکنن و اونها هم همونطور که من پذیرفتم میپذیرن.

      دیگه مهم نیست من اندام فلان و پول فلان و موفقیت فلان رو داشتا باشم ، لازم نیست صحبتهای خوشایند آدمها بزنم ، مهم اینه که من ارزش خودم رو بپذیرم و خودم باشم و از کشف بیشتر خودم هر روز و هر روز لذت ببرم .

      الهی شکرت

      چه دنیای قشنگی داریم.

      چه قوانین قشنگی.

      به به

      وقتی این قوانینو مرور میکنم تازه میفهمم چرا فلانی و فلانی باهمن و انقدر خوشحالن ! چرا فلان آدم به فلان نقطه رسید درحالیکه بنظر من خیلی ارزشش با اون نقطه نمیخوند …

      چون قانونی که داره کار میکنا از درون ماست …

      کنترل همیشه دست من بوده …

      خدایا شکرتتتت

      مرسی جی عزیز و ممنونم از استاد عزیز و مریم خانم شایسته ی دوست داشتنی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
    • -
      مجید بختیارپور عمران گفته:
      مدت عضویت: 962 روز

      باسلام و درود حضور دوست خوبم خانم جی

      تحسینت میکنم که کامنت بسیاااار زیبایی رو به اشتراک گذاشتی با خوندن کامنتت تازه فهمیدم من بی قید وشرط با ارزشم یعنی چی و من بایددد خودم و باارزش بدونم از دیدگاه دیگران هرگز به خودم نگاه نکنم شاید نگاه عموم مردم به ارزش دادن آدما بر اساس پول و دارایی و موفقیتشون باشه و من اگه از درون خودمو دوست داشته باشم و برای خودم ارزش قایل باشم و خودم خودمو بخاطر دستاوردهام قبول نداشته باشم کسی در بیرون نمیتونه منو بی ارزش بدونه من از کامنت شما اینو آموختم من همین الان بدون هیچ دستاورد و موفقیتی ارزشمتدم با لیاقتم چرا چون ساخته و پرداخته خداوندم چون ار روح پاک خدا هستم تکه ای از وجود خدا در منه برای همین چون کار دست خدا هستم باارزش ترینم و هرگززززز نباید خودمو دسته کم بگیرم من اینقدددد باید خودمو ارزشمند بدونم که با ایلان ماسک ها خودمو جدا ندونم من از امروز اینقددد به خودم ارزش میدم تا دربرابر هر انسان موفقی قرار گرفتم احساس حقارت نکنم چون من هر لحظه در هرشرایطی لایق برخورداری ار تمام نعمتهای این جهان مادی هستم من لایق برخورداری از بهترین نعمتهای این جهان مادی هستم هر انسانی چه اون فرد معتاد کارتن خواب بگیر تا اون داعشی تا یک انسان پاک هر لحظه لایق برخورداری از تمام نعمتهای خوب این جهان مادی را دارند اگه برخوردار نیسیم این از کم لطفی خودمونه و دور شدن از منبع نعمت و عدم احساس لیاقتی که بخاطر باورهای نادرست در ما قرار گرفت بخاطر تعصبها و خرافات های بیخود ما خودمون خودمونو محروم کردیم وگرنه خدا همه مارو از بدو تولد تا مرگ لایق آفرید ممنونم که بهم فهموندی با مثال زیبای آیات قرآنی که ما اگه موفق بشیم کریدتش مال خداست نه مال ما پس نمیشه بخاطر موفقیتها و دستاورد ها خودمونو ارزشمند بدونیم ما همینطوری بی قید وشرط با ارزش و لایق بهترینها هستیمممممم و تمام. بله درسته مارمیت واذ رمیت لکن الله رمی

      مممونم که بهم فهموندی که من تصمیم گیرنده هستم تموم کننده اوست پس باید خودمو ارزشمند بدونم چون خدا آن تنها منبع قدرت وثروت در دنبا و آحرت برای خلق من به خودش آفرین گفت

      ممنونم دوست خوبم موفق باشی

      خیلی لذت بخش بود خوندن کامنتت مرسی که نور شدی برایم تا راه را بهتر ببینم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    اصغر آذرکمان گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    به نام خداوند یکتا .

    سلام استاد با تفکر

    سلام دوستان هم فرکانسی.

    احساس لیاقت بسیار بسیار مهم است من با تمام وجود این موضوع رو قبول دارم.

    خلایق هر چه لایق

    وقتی به گذشته فکر میکنم من بسیار انسان بی لیاقت و بدون عزت نفس و سرشار از وابستگی به غیر بودم.

    از نمونه مثالها میتونم به درخواستهای غیر معقول دوستان و فامیلها اشاره کنم.در رابطه با قرض دادن پول در رابطه با موتور رو دادن به این و اون زبانزد روستا بودم.خخخ وهمیشه از درون میسوختم که من چرا به اکثر افراد موتورم رو میدم و قدرت نه گفتن ندارم..چرا به رفیقام پول قرض میدم در صورتی که خودم نیاز دارم ،چرا هر مکانی که میگن و هر آشغالی (مشروب و قلیون و سیگار)

    و هر درخواستی(غیبت و ناسزا گویی)

    رو براشون اجرا میکنم.

    تا اینکه با استاد توحیدی ،و دانا وبا درک و منطق اشنا شدم.

    به لطف خدا، خود شناسی خودم رو بسیار بیشتر از قبل کردم،برای خودم ارزش قائل شدم ،دوره عزت نفس رو بارها و بارها گوش کردم تقریبا به 70 درصد تمرینهاش عمل کردم و به این موضوعات و پاشنه آشیلها رسیدم…

    1داشتن شرک آشکار و خفی

    2 وابستگی به غیر خدا

    3 عدم عزت نفس و خود ارزشی

    4 احساس لیاقت نداشتن

    5 داشتن نگاه حمایت گر

    6 ترس از ترک منطقه امن

    7 مهم بودن نظر مردم و…..

    چندین باور چرت و خوار کننده.

    خدایا بی نهایت دوست دارم به خاطر قدرت خلق شرایط به انسان

    خدایا بی نهایت شکرت به خاطر عدالت بی نقص و حکمتت

    به خاطر اینکه فهمیدم که هرکس در جای درست خود قرار دارد.وبه عدالت خدا شک نباید کرد.

    خدایا ذوق سپاسگذاری با تمام وجود رو بهم بده.

    دوستان روی خود ارزشی ،خود شناسی، کار کنید

    به خدا شناسی و توحید میرسید.

    خیلی حالتون قشنگ میشه و در اکثر اوقات حالتون خوبه.

    وسپاسگذارتر میشید.

    جهان رو از دریچه ایی دیگر میبینید

    وبه قول خداوند عزیز نه ترسی دارید و نه غمی.

    خدایا شکرت.

    خدایا شکرت.

    خدایا شکرت.

    به خداوند تبارک و تعالی میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  8. -
    کوثر احسانی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1816 روز

    سلام به استاد و همه دوستان

    زمانی که استاد میگفتند الگویابی کنید من در ستاره قطبی می نوشتم یه الگوی عالی و مناسب میخام با حقوق n تومن،ولی وقتی الگو برام میومد حقوقش سه برابر حقوقم بود به جای اینکه رو همون الگویی که فرستاده شد تمرکز کنم،روی اینکه نه نمیشه ،تو با بیمه ت حساب میشه،نه تو مهارتت خیلی کمه،اما حالا میفهمم اینا از احساس عدم لیاقت میاد،که کنار میزدم به هر نحوی،

    چقدر من برا کارم صدم رو میذاشتم و با صداقت کار میکردم چقدر من ادم درستی بودم ولی خودم رو کم می دیدم و چه قدر حقوق کم با زحمت زیاد دریافت میکردم.

    واقعا از خداوند میخام بهمون کمک کنه.امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    لقمان محمدپوری گفته:
    مدت عضویت: 708 روز

    بسم الله

    الحمدلله رب العالمین کثیرا علی کل حال علی کل شئ

    سلام خدمت استاد گرامی و مریم خانم عزیز

    من به ترتیب دوره عزت نفس و احساس لیاقت رو اول معرفی خریدم چون میدونستم ضعف دارم و دوره قانون سلامتی رو تهیه کردم ولی بنا به دلایلی نتونستم که روی اونا کارکنم

    ولی الان مدت 2 ماهه دارم روی دوره قانون سلامتی کار می‌کنم فوق العادست بینظیره ‌نتیجه هم گرفتم که فراتر از تصوراته منه چون فکر میکردم که من نتونم خوب به این دوره عمل کنم چون واقعا خودم رو لایق تغییرات بزرگ و موفقیت های بزرگ نمیدیدم ولی همزمان با اون فایلهای رایگان و دوره عزت نفس رو کار می‌کنم والان میفهمم که احساس ارزشمندی ولیاقت چه کار ها که نمیکنه

    من مهمانی دعوت بودیم پسر کوچکم بغل من نشت غذا که آوردن فقط یه جا برامون گذاشتن برای هر دوتامون چون من لیاقت خودم هیچ مال پسرم رو هم فقط همون یه پرسه م دیدم و روم نشد درخواست غذا بدم وبعد معده خالی ، احساس سرزنش و بی لیاقتی موند برامون

    و این یک مثال کوچکی بود از هزاران دوستان می‌خوام اینو بگم هرچی سرمون میاد خودمون سر خودمون میاریم چه خوب چه بد پس بیاین چیزای خوب و اتفاقات خوب رو سر خودمون بیاریم فقط باووووررررر کنیم خودمون رو ،به خدا میشه

    من الان دوماهه دارم قانون سلامتی کار می‌کنم وتعهد 6 ماهه دادیم هنوز کار داریم، بعد 6 ماه نتایج رو برای استاد عزیزم میفرستم به امید خدا ، من 104 کیلو گرم وزن داشتم خدا میدونه امروز خودم رو وزن کردم 85 کیلو شدم چون الان من خودم رولایق میدونم که بدنی سالم ، اندامی زیبا و استایلی عالی داشته باشم و با این بدن سالم و سرحال بیام روی خودم بهتر کار کنم تا پیشرفت کنم من خودم رو لایق بهترینها میدونم باید این رو با کار کردن روی افکار و باورهامون بدست بیاریم باید مداوم و هر روز باشه که نتیجه بده عجله نکنیم انتظار بیجا از خودمون نداشته باشیم که باورهای که چندین ساله تو وجودمان لنگر انداختن به زودی از بین برن ولی با استمرار و کار کردن روی خودمان میشه با ایجاد باورهای مناسب میشه

    مطمئن باشیم که میشه

    شاد باشید و موفق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1478 روز

    به نام خدایی که من رولایق بهترین هاافرید

    سلام دوستان عزیزم

    این فایل نشانه من بود

    من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم

    احساس لیاقت زیرمجموعه عزت نفسه ومهمترین فرکانس ارسالی به جهان هستی هست

    به میزانی که خودت رولایق وارزشمندبدونی جهان هم تورولایق میدونه وشرایط وایده ها ادم هاواتفاقات بهتری روواردزندگی تومیکنه

    همین دیشب من یک جلسه کاری داشتم وهنوزهم مقاومت دارم درصحبت کردن درجمع واظهارنظرکردن اماخیلی بهترشدم چون توذهنم میگم الان چی بگم

    نکنه مسخره بشم

    نکنه حرفی بزنم که طرف بگه این هیچی نمیفهمه

    ووونجواهای دیگه ای که میادامامن بایدغلبه کنم براین ترس

    البته گفتم خیلی بهترشدم اماجای کارزیادداره تابهتروبهتربشم توصحبت کردن درجمع وسخنرانی کردم واین نشونه ای ازاحساس عدم لیاقته

    ماوقتی به این دنیااومدیم خدامارواشرف مخلوقات افریدیعنی مابهترین مخلوق خداوندیم وجهان رومسخرماکرده خدای متعال

    پس مالایق این همه ثروت ونعمت دراین جهان هستی هستیم

    حضرت سلیمان خودشولایق دونست ودرخواست کردوخداوندزمین واسمان هارومسخراوکرد

    چون مالایق ثروت بینهایتیم

    من همین الان یک سری پیشنهادات پولساز بهم میشه ولی من یکم ترس دارم برم جلوواین نشان ازعدم لیاقته ولی بایدبرم تودلش وخودمولایق بدونم

    چندروزپیش یک مهمانی دعوت بودیم ومیزبان 1عددنوشابه کم اورده بودوبعدمن بهش گفت 1دونه دیگه میخوام واونم باکمال احترام خیلی سریع یک نوشابه دیگه برای مااوردومن ازقانون درخواست استفاده کردم که استاددردوره قانون افرینش گفتند

    شمایک خواسته ای داری اماته قلبت خودت رولایق اون خواسته نمیدونی واین خودش یک ترمزی هست که بایدبرداشته بشه تادرهای نعمت وثروت به روی توبازبشه

    همین باج دادن قبلامن به دیگران چقدربهم ضربه زدوجقدرهزینه های مالی برای من گزاشت وحتی مشکلان روحی وجسمی هم برای من به وجوداوزد

    چون نتونستم نه بگم چون باج دادم به حرف های دیکران ودرخواست هاشون

    چون بهشون قدرت دادم وضربه خوردم

    وخدامنوبه این سایت الهی هدایت کردتاخودمولایق زندگی سرشارازثروت وارامش وسلامتی ومعنویت وروابط عالی بدونم

    من لایق خوشبختیم

    من لایق درامدهای سرشارهستم

    ۞ وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّیِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ کَثِیرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِیلًا

    ـــــــــــــــ

    «ارزش و اهمّیت انسان»

    و قطعا ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا حمل کردیم و از پاکیزه ها به آنها رزق دادیم و بر بیشتری از کسانی که خلقشان کردیم، آنها را یک نوع برتری دادیم.

    (سوره الاسراء، آیه 70)

    شادوپیروزباشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: