روی خودت سرمایه‌گذاری کن - صفحه 14

480 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ستایش قوام گفته:
    مدت عضویت: 2539 روز

    به نام خداوند بخشنده روزی دهنده قادر

    روز شمار تحول زندگی من فصل دوم

    51

    تصمیم گیری

    و نموندن تو برزخ و تعویق انداختن و دودلی و تردید

    این ها دو نقطه متفاوت اند و تفاوتشون تفاوت

    اسایش و تنش هست

    شکل ارامش و زیبایی و تفاوتش با دگرگونی و نگرانی ….. هست

    و خیلی مهمه اگه میخوای یه ادم قوی باشی

    به ادمی که خودش خلق میکنه زندگیشو و نه یک فرد باری به هر جهت

    مهمه

    که بتونی تصمیم بگیری

    و ادمای موفق خیلی خوب

    سریع

    عالی

    و درست تصمیم میگیرن

    و به قول استاد تو سمینار سال 85 و85

    نتایح زندگی مار و داره تصمیماتمون رقم میزنه

    و این یه تصمیمه که رو خودت کار کنی برای پیشرفت

    و این تصمیم و تعهد و ادامه دادنه که تو رو به نتایج و بهبود تو زندگی میرسونه

    و مهم اینه که تو تردید نمونی که مجبور شی شرایطی رو بپذیری درحالی که میتونستی تصمیم بگیری

    و نترس

    و برو جلو و شروع کن

    و سعی کن درس بگیری

    هر بار بهتر کنی تصمیماتتو

    حتی ساده مثل لباس گرم پوشیدن یا نپوشیدن

    و سعی کن از اشتباهاتت تصمیم های از پیش تعیین شده بگیری

    و مشورت کن ولی نظر مردم برات مهم نباشه که اگه فکر میکنی درسته به زور انجامش بدی

    و از خدا هدایت بخواه

    و اگه تصمیم هست که بهش اطمینان داری و تجربه کردی یا …… برات مهم نباشه بقیه میگن درسته یا غلطه و مسیری که فکر میکنی درسته رو بگیر

    خدایا شکرت همین الانم رفتیم برای خرید لباس

    و من یاد گرفتم اولویتم راحتیم باشه نه شیک بودن و اصرار اطرافیان و الان لباس راحتی گرفتم که برام خیلی جذابه و حاضر نیستم که به خاطر اینکه زیبا تر دیده بشم و تعریف بشه ازم ،لباس سخت بپوشم و برام مهم بود اول از همه از نظر خودم زیبا باشه فارغ از اینکه بقیه میگن افتضاحه یا خیلی عالیه

    و یا میگن خود خواهی

    چون من میخوام اون لباس رو بپوشم و اول از همه خودم باید لذت ببرم

    خدایا شکرت بزن بریم از ادامه

    اره تصمیم گیری خیلی مهمه که عمرت رو تلف تعویقات نکنی و انجام بدی و تصمیم بگیری تا وقتی جهان مجبورت نکرده تغییر کنی و تصمیم بگیری

    و باید یاد بگیرم عجله نکنم ولی موکول نکنم

    باید تصمیم بگیرم شرایط ام رو مهمتر از همه قانون رو و عملکردمو نسبت به قانون بسنجم که چقدر دارم میترسم یا دارم فرار میکنم یا دارم میجنگم به جای اینکه فرکانسمو تغییر بدم و……..

    و اروم اروم هر بار با رسیدن به شناخت بهتر نسبت به خودم با تصمیمات درست یا نادرست عضله رو قوی تر و هر بهتر و درست تر و سریع تر تصمیم میگرم

    و مهم ترین چیز اینه که مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسه نشم

    که یه بار در ورود به دل ناشناخته ها یا تصمیماتم اشتباه شد بترسم و بگم نه دیگه دیگه این کارو نمیکنم یا دیگه ازین نمیخرم یا ازین به بعد اصلا خودمو اولویت لباس قرار نمیدم و….. درس بگیرم ولی نترسم و کلا کاسه کوزه هارو بشکنم و بگم پس دیگه این خوراکی رو نمیخرم

    بلکه اگر دوست دارم طعمهای دیگش

    اگر لباسی که راحتیم اولویت بوده رو خریدم و لباس خوبی نبوده نگم دیگه راحتیم بیخیال بلکه علاوه براون فاکتور کیفیت رو بیارم و………..

    و یه تکنیک خوب برای انجام دادن یا ندادن

    خرید ام پی تی پلیر گردنی یا هدفونی

    خرید ..یا این

    انجام ….یا عدم انجامش

    و……..

    بیام مزایا و معایب هر کدومو بسنجم

    و هدایت بخوام تو موضوعاتی که من خیلی اطلاعی ندارم که مزایا و معایبش چیه

    و مهم ترین نکته اینه که بی طرف بنویسم نه اینکه اونی که دلم بیشتر باهاشه رو مخصوصا بزور مزایای بیشتر و معایت کمتری بنویسم

    نه قشنگ بیام سبک سنگین کنم

    یه لیستی باید تهیه بشه از اولویت ها و ارزش ها و ازادی و خواسته ها و علایق خودم و خط قرمز هایی که به هیچ وجه نمیخوام به اون شکل عمل کنم

    اون وقته که خیلی بهتر تصمیم میگیرم

    چون بر اساس این منطق ها میام تصمیم درست رو میگیرم

    رفتن تو ترسام و تصمیم گرفتن هم عزت نفسمو بالا میبره هم باعث میشه راحت تر تصمیم بگیرم و هر بار نترسم از تصمیم غلط و از گزینه ها تصمیماتم و تجربش کنم

    برای جلو گیری از تردید های بعد از تصمیم گیری باید همیشه عکسش یا هرچی همرامون باشه اون لیست مزایا و …..تا به خودمون بگیم این بهترین تصمیمی بوده که اون موقع میتونستم بگیرم یا تصمیم خوبی بوده و الانم به خیرمه

    باید فرکانسامو هی و هی خالص تر و مثبت تر کنم

    پس نباید تو تردید باشم

    وقتی تو تردید باشم نشانه ها هم درست نمیاد و من رو گیج تر میکنه چون من تو مدار سردرگمی ام

    و باید ارام بگیرم

    باید یاد بگیرم برم دنبال علاقم

    نباید شرایطی رو تحمل کنم

    باید حرکت کنم برای بهبود و اگر هم ظاهرا شرایط طوری هست که نمیتونم تغییر فیزیکی بدم و عوض کنم باید از فرکانسم شروع کنم و روش کار کنم و به احساس بهتر و تمرکز و کانون توجه بهتر و ثبات برسم و اوضاع اروم اروم بهتر میشه ضمن اینکه من این هدف تغییر رو دارم و پیش میرم و اقداماتی ککه میتونم رو میکنم و راه ها باز میشه و با تکامل هدایت میشم

    باید سعی کنم ازش لذت ببرم و از پیشرفت هام

    تو هر شرایطی چه محل زندگیم چه مدرسم چه اتاقم چه…….

    و چیزی به نام تحمل نباشه

    لذت باشه و بهبود دائمی

    و حرکت برای ساخت بهتر و بهتر نه با فرار از اکنون و شرایطش نه با ناله کردن بلکه با لذت بردن نکات مثبتشو دیدن و بهبود فرکانس و هدایت شدن به قدم های عملی و گشایش راه ها برای بهبود تو هر زمینه ای

    و همه بلدن غر بزنن و بنالن و و ناله و نفرین کنن و تحمل کنن و تسلیم بشن و بپذیرن و خودشونو عروسک بدونن که کاری ازشون برنمیاد

    ولی عده کمی اند که عواطف و زاویه نگاه شونو کنترل و برای بهبود تلاش میکنن عده کمی اند که حرکت میکنن و با تکامل زندگی شونو پیش میبرن رو به بهتر و بهتر و بهتر

    ادمهای کمی اند که سپاسگزارن و نکات منفی و رفتار های منفی اطارفیان و……. ایگنور میکنن و میان تمرکز و تلاش میکنن برای دیدن زیبایی ها و رفتار های خوب و اتفاقات زیبا و تکرار و تکرارش و تجربه بهتر و بیشتری ازون

    برخلاف دیدی که مدام رفتار تلخ فردی رو تکرار و تکرار میکنه از جنس همون دریافت میکنه بیشتر و بیشتر

    وانتخاب با توئه که میخوای جزو کدوم دسته باشی

    کسی که در فقرو قحطی و بیچارگی و بیماری و رنج و تلخی و ارزو و حسرت نرسیده و جنگ زندگی میکنن

    یا کسایی که در اوج ارامش و امید و زیبایی و نتیجه و ازادی زمانی و مکانی و مالی و دور از هر ضرر و اضطراب و نگرانی و ترس و دزدی و تنهایی و غصه زندگی میکنن در کمال و وفور ثروت و عشق و اسون گیری و اتفاقات زیب ا و تجارب ناب

    ؟؟؟؟؟ کدوم؟؟؟

    ……………………………………………………………………….

    تصمیم اشتباه بگیری و بفهمی که نادرسته و درسشو بگیری بهتر از اینه که تصمیم نگیری و هرگز نفهمی چه نتیجه ای داشته و نتونی از تجربش تو زندگیت استفاده کنی و درس بگیری و کمک کنه در تصمیمات بزرگتر

    نترس از شکست تصمیمت یا از سرزنش بقیه که دیدی گفتم

    و افتخار کن که درس و تجربه اضافه شده و به یقیقن رسیدی نسبت به این عمل و کلی بهت کمک میکنه

    استاد این واقعا خیلی ایمانه

    خیلی ایمانه که هرچی تا الان تو بندر عباس ساختی بدی بره و از تهران از اول شروع کنی و نترسی

    این خیلی ایمانه که نگی چطور و رفتی خیلی تحسینت میکنم

    که حرکت کردی و نترسیدی از پیشرفت و تصمیم گرفتی و تصمیمات بزرگ گرفتی و نترسیدی و با ایمان پیش رفتی و نتیجش الان مشخصه ازادی های زندگیت و قدرت تصمیم گیریت و نتایجی که واست رقم زده اون ایمان و باورتو نسبت به خدا رشد داده کامل مشخصه

    تا وقتی خودم نخوام و حرکت نکنم زندگیم تغییر نمیکنه هر کسی هم کمکم کنه مهم نیست

    من وقتی تغییر کنم و تعهد به خرج بدم خداوند دستانش رو میاره و وهمه جوره هوامو داره و من بهتر و بهتر پیشرفت میکنم ولی وقتی من حرکتی نکنم اتفاقی نمیفته و کسی نمیتونه کمکم کنه

    خدایا شکرت و ارزششو داره که خیلی خوب رو خودم کار کنم و سرمایه گذاری کنم تا باورامو زندگیمو تغییر بدم و ایشالا تو این مسیر ادامه میدیم بهتر و بهتر وبهتر

    هرکجا هستید شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    یونس اشرفی گفته:
    مدت عضویت: 1912 روز

    سلام روز ۵۱ سفرنامه الهی

    عضله تصمیم گیری ….طبعا وقتی ما روی خودمون و روی باور هامون و کنترل ذهن و کانون توجه خودمون کار میکنم بعد ی مدتی ب ثبات فرکانسی ک میریسم ی پله مدارمون تعغیر میکنه و نتیجه مشهود میشه و شرایط و موقعیتی پیش میاد ک باید اقدام کنیم باید تصمیم بگیرم و توحید عملی رو نشون بدیم برای خود من وقتی رو خودم کار کردم سعی کردم ورودی هامو فیلتر کنم ذهنمو کنترل کنم و همواره در احساس خوب بمونم ی شرایط کامل استبل فراهم شده بود برام و بعد یک پیشنهاد از ی شهر بزرگ بهم شد ک باید از هیچ و صفر میرفتم و پا رو کلی ترس میزاشتم و پا روی کلی وابستگی ها و اونو یک هدایت دید از سمت پروردگارم و همنطور ک به این ایمان دارم ک همواره منو هدایت میکنه و همیشه با منه اگر در راستای قوانیش عمل کنم تصمیم گرفتم و عملی ش کردم در کمتر از یک روز و خداروشاکرم به تضاد هایی ک تو راه میخورم خواسته هام بیشتر شناسایی میشن و خواسته های واقعی تری شکل میگیرن مسیر زندگی همینه باید حرکت کنی باید تصمیم بگیری به هیچ چیز و هیچ کس غیر خدا نباید وابسته باشی باید پا بزاری رو وابستگی ها پا بزاری رو ترس هات خدادوند به رهایی ما نسبت به موضوعات مختلف و شجاعت ما پاسخ میده نه به وابستگی ها و چسبندگی ما و پشت ترسامون قایم شدن

    به شخص خودم دنبال ی دایره امن نیستم برا خودم چون به خدا ایمان دارم و ملاک ایمان احساس خوب و آرامش در هر شرایطی ملاک ایمان عدم وابستگی و رهایی ملاک ایمان رفتن تو دل ترس هاست

    گر نگه دار من است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد

    از خدا میخام همواره منو هدایت کنه به سمت خواسته هام و قدم های منو استوار کنه در مسیر عمل ب قوانبن و بر ایمان و کنترل ذهن من بیفزاد

    برای همگی شما استاد عزیز خانوم شایسته گل گلاب و اعضای خانواده گلم سلامت ،،ثروت و آرامش در دنیا آخرت آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    وحید پورتقویان گفته:
    مدت عضویت: 1834 روز

    واقعا خیلی فوق العاده میشه اگه هر تصمیمی میگیریم عملی کنیم من تو زندگیم خیلی تصمیما گرفتم ولی عملی نکردم از وقتی دارم روی خودم کار میکنم توی این موضوع هم بهتر شدم خداروشکر به امید خداوند هممون بهتر و بهتر بشیم در حدی که فاصله ی تصمیم تا عملی کردنش به اندازه ی یک ثانیه باشه به امید رب وهاب و مهربان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد جهانی گفته:
    مدت عضویت: 2193 روز

    به نام خدا

    سلام عزیزان😍🌹

    در روز ۵۱ام هستم

    اتفاقا من خودم ازون دسته ادم هام ک سریع تصمیم میگیرم

    بعد کنکور بود ک ب خانواده م گفتم میخام برم تهران کار کنم ک با مخالفت مامان و بابام مواجه شدم ولی بهشون گفتم نه من میخام برا خودم کار کنم همینی ک هست !!!!(من قبلا ازین جسارتا نداشتم ولی ب لطف خدا ک دیگ تموم شد اون دوران) ولی بابام گفت تا زمان انتخاب رشته ت وایستا بعد برو ک موافقت کردم دقیقا صبی ک انتخاب رشته کردم بلافصه بعدش اومدم برای کار ک الآنم سره همون کارمم و خدارو شکر کاره خوبیه ولی هدف اصلی زندگیم نیس ولی خب یواش یواش میرم به سمت کاره مورده علاقه م ک موسیقی و نوازندگیه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    Afsontorbati گفته:
    مدت عضویت: 2152 روز

    سلام به همه ی دوستان من هم دربرزخ رفتن یا نرفتن بودم که این فایل برایم نشانه ای فوق العاده شد یک لحظه به خودم گفتم فکر کن که بیست سال گذشت وتو نرفتی به دنبال هدفت یک ترس عمیقی در وجودم نشست که من فرصت زندگی خوب رو دارم با این برزخ رفتن یا نرفتن ازدست میدهم نشستم نوشتم معایب ومزایای بودن در شهرم وشهری که ارزویش را دارم ودیدم جز منطقه ی امن چیزی ندارم و در این امنیت خودم را از تمام لذت های دیگرزندگی دور میکنم خدارو شکر میکنم برای وجود دستانی مثل شما استادم خداروشکر برای کلامتون خدارو شکر برای کامنتا که من و برای بار دوم قلقلک داد که تو هم بنویس برای همه،، عزت نفس داشته باش تو هم جزو این خانواده ای خدارو شکر خدارو شکر میکنم اگه بنداز بندم جدا بشه باز برمیگردم بسوی این سایت خدارو شکر برای توان نوشتن برای همه طلب خیرو برکت سلامتی وثروت میکنم از رب العالمین😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    هلن گفته:
    مدت عضویت: 4024 روز

    سلام به استاد گلم ومریم بانوی شایسته ام ودوستان پر انرژی ام.

    من چند روزه که سفرنامه ام رو ننوشتم وبه تاخیر انداختم.

    در اصل این چند روز به طور عملی داشتم رو خودم کار میکردم و یه سری تصمیماتی که سالها بود به تعویق انداخته بودم وبسبار هم برام سخت بود داشتم انجام میدادم والان دیگه اونارو انجام دادم وچقدر من اعتماد به نفسم عالیتر شده وچقدر شکر گزارترم.

    یعنی تو خواب هم بیدار میشم کلی شکر گزاری میکنم ودوباره با حس خوب میخابم.

    من این چند روز داشتم کارهایی رو انجام میدادم که به من حس خوب میداد وهم برای خود عزیزم کادو خریدم.

    استاد، من قبلا هی پولامو پس انداز میکردم وخرج نمیکردم ومیگفتم بزار زندگیم جلو بیفته.

    بزار قسطام تموم بشه.

    بزار امسال تموم بشه و…

    وهیچوقت زندگیم جلو نمیرفت که هیچ پسرفت هم میکردم.

    یه مدتی است که اومدم گفتم من که تا جالا اینقدر پول دراوردم وهی خرج نکردم نتونستم به موفقیتی برسم پس بزار به روش استاد پیش برم ببینم چی میشه.

    و اومدم برای خودم شروع کردم کادو گرفتن وبه خودم بها دادن.

    الان هم پول زیادی نداشتم وبرای لوازم خونه به این پول نیاز داشتم.

    ولی رفتم برای خودم یه کادویی که دوستش داشتم گرفتم و روزگار به من چند برابر پاداش داد.

    یکی دوستانم دو ونیم برابر اون پولی که من برای خودم خرج کرده بودم به من هدیه داد.اصلا خودم هم تعجب کردم که چه جوری؟؟؟

    و درک کردم که اگه به خودم اهمیت بدم وارزش قائل باشم به اونچه که میخام میرسم.

    من لوازمی که نیاز داشتم گرفتم ودوباره هم رفتم وبرای خودم یه کادوی دیگه که دوستش داشتم گرفتم.

    و من الان خونه ام بسیار زیبا وروشن وتمیز و مرتب ونو وشیک شده.

    کلی حس خوب وانرژی مثبت دارم.

    کلی حرکت کردم.

    کلی تغییر کردم.

    کلی ترمز رو از جلو پام برداشتم.

    از روزی که تصمیم گرفتم این تغییرات رو انجام بدم کلی حرکتم سریعتر شده.

    و هر روز اتفاقات زیبایی برام رخ میده.

    پول میاد به حسابم و کلی مسیله هام حل شده.

    کلی خواسته هام تو ستاره قطبیم تیک میخوره وخدایا متشکرم به خاطر دستان مهربونت.

    کلی برای دیگران تاثیر گزار بودم بدون اینکه حرفی بزنم.

    وجالبتر از همه اینکه میخام بگم اینه که وقتی اومدم ادامه سفرم رو بنویسم.

    دیدم فایل اینه: رو خودت سرمایه گزاری کن.

    استاد عزیزم من این چند روز وافعا رو خودم سرمایه گزاری کردم و دارم نتایج اونو میبینم.

    باورام خیلی تغییر کرد.

    و خیلی راصیم از خودم وعملکردم.

    واین فایل هم نشونه ای بود که مسیر من درسته ومن دارم راه رو درست میرم.

    خدایا شکرت به خاطر لطف ومحبت بی پایانت.

    خدایا شکرت که با تو همه چی امکان پذیره.

    خدایا عاشقتم.

    هر روز بهتر از دیروز……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 2019 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت تک تک دوستای عزیزم استادم و خانم شایسته ی عزیز

    تصمیم گرفتن چیزی که من روش خیلی ضعف داشتم به خاطر کمبود عزت نفسم من هر تصمیمی که میخواستم بگیرم میرفتم از دیگران میپرسیدم چیکار کنم البته درسته مشورت کمک کننده اس ولی من وابسته به نظر دیگران بودم برای تصمیم گرفتم هی میرفتم میپرسیدم این کارو بکنم نکنم چیکار کنم هی ضعف هامو بیشتر نشون میدادم ولی الان که دارم رو خودم کار میکنم انصافا خیلی بهتر شدم من الان برا خودم برا نظرم ارزش قائلم حتی اگه تصمیم اشتباه هم بگیرم میگم تصمیم خودم بوده خوب کاری کردم اگه اشتباهم کرده باشم میرم درس میگیرم دوباره با تجربه بهتر تصمیم های درست تر میگیرم هی خجالت میکشیدم برم سراغ کاری که بهش علاقه دارم یعنی فروشندگی برای اینکه تو کارم تکاملمو طی کنم باید پیش یکی کار یاد میگرفتم ولی هی مردد بودم ولی تصمیم گرفتم شروع کنم الان پیش بهترین فروشنده و بازاری شهرمونم و دارم کار یاد میگیرم نمیدونم بعدش باید چیکار کنم یا سرمایه واسه شروع کسب و کار چجوری جور میشه ولی ایمان دارم که خداوند راه رو بهم نشون میده ایمان دارم که من هدایت میشم

    زانو میزنم در برابر الله

    خدایا توکل بر خودت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1807 روز

    بنام خدای مهربانم

    سلام استاد عزیزم سلام مریم نازنینم سلام همسفرانم

    روز ۵۱ ام سفرنامه

    روی خودت سرمایه گذاری کن

    یعنی چی روی خودمون سرمایه گذاری کنیم؟

    یعنی اینکه سعی کن خودت رو بشناسی، کی هستی، رسالتت در این دنیا چیه، خواسته هات چی هستن، ارزشهات کدومن، ترسهات رو بشناس، نقاط ضعف و قوتت رو بدون، تکلیفت با خودت مشخص باشه و بتونی در مجموع هویت خودت رو بدونی و بشناسی.

    دونستن اینها خیلی بهت کمک میکنه. خیلی زیاد.

    چون با دونستن اینها و شناخت خودت اعتماد بنفست بالا میره و میتونی برای مراحل مختلف زندگیت تصمیم بگیری.

    ادمهای کمی خودشون رو میشناسن، خیلی کم.

    اونها یه عالمه ترس دارن که هنوز باهاشون روبرو نشدن. تکلیفشون با خودشون معلوم نیست. همیشه حالشون بده، چون در برزخ زندگی میکنن و با این احساس بد اتفاقات بدتری رو تجربه میکنن.

    تصمیم گرفتن یه مرحله مهم در زندگی هست که فقط با شناخت به خودت میتونی انجامش بدی. با تصمیمهای زیاد گرفتن عضله تصمیم گیریت قوی تر میشه.

    تصمیم اشتباه گرفتن هم حتی بهتر از تصمیم نگرفتن هست. چون بهت کمک میکنه دفعه بعد تصمیم بهتری بگیری و در نهایت با این تصمیم گیریهای زیاد به مرحله ای میرسی که سریعتر ،بهتر و درست تر تصمیم میگیری.

    یه کاری که توی فرایند تصمیم گیری بهت کمک میکنه نوشتن معایب و مزایای موضوع مدنظرت هست روی یک برگه.

    وقتی نوشتی و امتیاز دادی به هر مورد میتونی جمع بندی کنی که چه تصمیمی بگیری بهتره و اگه اینکارو کردی دیگه تردید نکن و انجامش بده.

    اگر خیلی تردید میاد سراغت و ترسها احاطتت کردن بدون باید روی ایمانت خیلی بیشتر کار کنی.

    ایمان به اینکه خدا دست منو میگیره، خدا منو هدایت و حمایت میکنه، کار من رو زمین نمیمونه، خدا در همه جا مواظب منه .

    یادمون باشه خدا با شجاعان هست. هر چقدر جسورتر باشی، هر چقدر به دل ترسها و ناشناخته هات بری یعنی با ایمان تری، یعنی خدارو و قدرت و حمایتش رو باور کردی.

    و هر چقدر ترسو و دودل باشی و حرکت نکنی، تغییر نکنی یعنی بی ایمان تری و خودت رو از دریافت نعمتها محروم کردی.

    یادمون باشه زندگی یک موهبت هست، یک فرصت هست برای شناخت خودمون و خدای خودمون که با ایمان و توکل بهش حرکت کنیم و از زندگی در این جهان بزرگ و زیباییهاش بهره ببریم.

    ممنون استاد عزیزم ممنون مریم نازنینم🌺❤

    پی نوشت: استاد اومدم کامنتم رو یک چیزی بهش اضافه کنم دلم خواست بگم چون دستاورد حاصل از آموزه های شماست.

    من بقدری تصمیم گیری برام سخت و عذاب آور بود که خدا میدونه. حالا یه تصمیم رو بعد از کلی فکر و بالا پایین کردن میگرفتم و انجامش میدادم. وای این انالیز بعدش ، خدایا چه انرژی از من میگرفت و ۹۰ درصد مواقع هم نتیجه انالیز پشیمونی بود‌😅☹

    به لطف خدا و آموزه های ناب شما الان بقدری سریع تر و بهتر و خوبتر تصمیم میگیرم که باورم نمیشه.

    اصلا یه دلیلش بنظرم اینه که آموزهاتون یه آرامشی در پی دارن که میگی هیچ چیز ارزش اینکه با فکر زیاد دربارش بخوام احساسم رو بد کنم نداره. یه تصمیم میگیرم و میگم همین خوبه. خدایا با امید خودت.

    زود میرم تو همون حال خوش و آرام و رهایی که داشتم. 😊

    ممنون در پی نوشت❤😊😅

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    maryam 99 گفته:
    مدت عضویت: 1787 روز

    به نام خدای مهربان

    روز51سفرنامه من

    سلام…

    یکی از پاشنه آشیل های منم تردیدی است که در تصمیم گیری گریبان گیرم میشه…باید خیلی روی خودم کار کنم…ابتدا باید تصمیمات کوچک کوچک بگیرم تا عضله ی تصمیم گیریم به مرور قوی بشه…من قبلا خیلی دچار تردید ودودلی میشدم ولی خدا رو شکر الان کمتر شده…باید کار کنم روی خودم تا تصمیمات قاطعی بتونم بگیرم…

    درپناه حق….

    خدانگهدار….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    محمد زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1827 روز

    سلام به همه دوستای عزیز

    سفر تحول درون روز 51 ام.

    من تجربه دودلی و تردید توی تصمیم گرفتن رو حدودا تا چهارسال پیش داشتم.یعنی میتونم بگم حدود 8 سالی درگیرش بودم.تا حدودا 4 سال پیش که دیگه کم کم ازون حالت دو دلی دراومدم.فکر میکنم با تصمیمای کوچیک شروع شده.چیزی یادم نمیاد.چیزی که میدونم اینه که دو دلی یه جهنم به تموم معناست.تردید ممکنه بهرحال سراغمون بیاد.اینکه کدوم راهو بریم.کدوم دوراهی رو انتخاب کنیم ولی اگه توقف کردیم در این دو راهی، کلا بازی رو باختیم.

    اولین چیزی که اینجا سوال پیش میاد اینه که خوب الان چطوری بفهمم کدوم بهتره؟؟؟

    من راهی که خودم پیش میگیرم و چندین ساله تصمیمای بزرگ رو شاید همون کمتر از یک روز یا در عرض چند دقیقه گرفتم.

    تصمیمی رو بگیر که حالت باهاش بهتره.من ترجیح میدم تصمیمی رو بگیرم که احساس لذت بیشتری میکنم باهاش.حتی ممکنه دو دوتا چهارتا جواب نده.ولی چون به حرف دلم گوش کردم همه تصمیماتم بلاشک یا درست بوده یا اگر اشتباه بوده نیاز داشتم اون تجربه رو بکنم.گرچه هیچ تصمیم اشتباه خاصی انصافا یادم نمیاد تو این چهار پنج ساله.

    سال 95 ارشد مازندران قبول شدم.اصفهان چندین شغل مختلف همون موقع اماده بود واسم برم.ولی از بچگی عشق شمال بودم عشق دریا.عشق اینکه برم جایی که محیطش ازادتر باشه.جایی که مستقل باشم.واقعا من هربار استاد درمورد الویتش در مورد ازادی صحبت میکنه میبینم من از بچگی این ارزو رو داشتم که طوری زندگی کنم که به احد الناسی نیاز نباشه جواب پس بدم.شاید 7 یا 8 سالم بود یا کوچکتر.میرفتم بازی کامپیوتری خونه دوستام و میخاستم شب بمونم.یادمه خانوادم که میگفتن یعنی چی میری میخای بمونی،گاهی بهشون میگفتم یا گاهی تو دلم میگفتم واسه چی من باید به کسی جواب پس بدم.شما فکر کن یه بچه 7 ساله!!!!

    خودتون تصور کنید الان تو این سن واقعا من با چه شدتی علاقه دارم زندگی ازادی داشته باشم.

    خلاصه اینکه سه چهارتا شغل به نسبت عالی رو رها کردم و گفتم من میخام برم مازندران.همه از خانواده و اکثر دوستام میگفتن نرو اخه اینجا تو شهر خودت بهتر میتونی کنار درست کارکنی فلان بهمان.

    ولی یادمه میخندیدم به حرفاشون.چون اونا نمیدونستن من دارم به عشق شمال ودریا و ازادی. و استقلال و دوری از خانواده میرم ارشد.و جالبه که از دو سه هفته اول همونجا شروع کردم به امتحان کسب و کارهای مختلف.و نشون داد که اینا باورای غلط اونها بوده که حتما باید در محیط امن خودت کارکنی.

    هزار بار ازون تصمیم خودم راضی هستم.دیگه هیچ وقت حسرت نمیخورم که من باید میرفتم شمال.رفتم و لذتشو بردم و اجازه ندادم با دودوتا چهارتا ارزوی خودمو دفن کنم.گرچه وقتی به حرف دلت گوش کنی اتفاقا دودوتا چهارتاها بهتر جواب میده.

    من بین دوراهی ها حداقل چهار پنج ساله اونی که باهاش حال میکنم رو انتخاب میکنم.الان که بسیار بسیار قوی تر نسبت به قبل تصمیم میگیرم.واقعا عضله تصمیم گیری ادم قوی و قوی تر میشه.

    واقعا هرچی ادم خودشو بهتر بشناسه میتونه سریعتر و با قدرت بیشتری تصمیم بگیره.

    اگه دیدید میترسید به این فکر کنید که ما نهایت هفتاد هشتاد سال میخایم عمر کنیم.همه ما یا یک سوم یا نصف ازین زمان رو گذروندیم.پس قضیه اونقدرا جدی نیست که از چیزی بترسیم.مهم اینه کاری که باهاش حال میکنیمو انتخاب کنیم و برین جلو.کاری رو انجام بدیم که ده سال دیگه یا موقع مرگ حسرت انجام اونو نداشته باشیم.اصل اینه که همه ما ابدی و لایتناهی هستیم.

    به نظرم جهنم چیزی جز حسرت خوردن نیست.

    اگه جوری زندگی کنیم که اون کارایی که دوست داریمو انجام بدیم هیچ وقت حسرت هیچی رو نمیخوریم.و این خودش یعنی بهشتی زندگی کردن.

    با همه این صحبتا بازم نیازه بتونم بهتر و بهتر تصمیم بگیرم.تصمیمات قویتر و سریعتر و بزرگتر.

    ممنون از استاد عزیز بخاطر این فایل فوق العادشون و ممنون از خانم شایسته عزیز بخاطر این سفرنامه.

    انشالله در زمان مناسب میبینمتون استاد و بوسه بارونتون میکنم.

    خدانگهدار همگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: