روی خودت سرمایهگذاری کن - صفحه 22 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-02 13:12:282024-06-08 22:20:14روی خودت سرمایهگذاری کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت همه دوستان عزیز🙏
روی خودت سرمایه گذاری کن…
خدایا شکرت برای این فایل فوق العاده.
خدایا شکرت برای این همه آگاهی عالی و زیبا.
خدایا شکرت برای این مسیر عالی و فوق العاده.
استاد عزیز ممنونم از شما،این فایل و صحبت های شما در مورد تصمیم گیری چقدر عالی بود.خدایا شکرت…
استاد واقعا این مسئله ای که فکر میکنم بیشتر دارن. و من هم این مسئله تصمیم گیری رو داشتم و دارم.خیلی وقت ها خیلی از کارهام رو تصمیم نمیگرفتم انجام بدم و یا هی عقب مینداختم و هموم عقب انداختن یعنی زندگی در برزخ،یعنی حال بد،یعنی احساس بد….
واقعا به نظر من این یکی از مهم ترین مسائل هست که باید روش کار کنم و به قول شما تو شک و دودلی نمونم و تصمیم بگیرم و حرکت کنم.
واقعا حرف های شما کاملا درسته که وقتی تکلیفمون با خودمون مشخص نباشه، وقتی خودمون رو نشناسیم، وقتی خواسته هامون رو نشناسیم، نمی تونیم تصمیم گیری کنیم.اگر من خواسته م مشخص باشه و خودم رو بشناسم خیلی زود تصمیم میگیرم و حرکت میکنم نمیذارم حالم و احساسم بد بشه،که احساس بد مساویه با اتفاقات بد.
خداروشکر یاد گرفتم که بیشتر رو خودم وقت بزارم،بیشتر رو خودم کار کنم، بیشتر خودمو و خواسته هامو بشناسم که تو تصمیم گیری ها کمکم کنه و پرقدرت و سریع تصمیم گیری کنم و حرکت کنم.
میخوام پا بزارم رو ترس هام و عضله تصمیم گیری رو روش کار کنم نا قدرتمند بشه تا اعتماد بنفسم بیشتر شه تا بر ترس هام مقابله کنم و حرکت کنم.
باید یاد بگیرم تغییراتی رو که باید در زندگی ام ایجاد کنم، ایجاد کنم.
یاد گرفتم روی خودم سرمایه گذاری کنم.💪
خدایا شکرت از این همه آگاهی در این فرکانس و مسیر فوق العاده.
ممنون از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان🙏🙏💙💙💐
درود و سپاس از خدا و شما
تصمیم گیری در من احساس قدرت ایجاد میکنه و فارغ از اینکه نتیجه هر چیزی باشه ، باعث میشه از این جنس احساس بعد از تصمیم گیری در غالب رخداد های عمیق بیشتر تجربه کنم
تصمیم گیری های زیاد باعث شده خودم رو بالا بدونم باعث شده توانمندی مو بیشتر باور کنم
حتی اگر نتیجه با شکست روبرو شد اما من به طور عجیب احساس قدرت میکردم
اصلا هم برام مهم نبود که چقدر اشتباه کردم
خود به خود یه حس قدرت درونم بود
و همیشه تصمیماتم باعث شده که خدا رو کنار خودم بیشتر احساس کنم
بهترین وجه هرچیزی رو به سمت من میاره تا من تصمیم هامو به بهترین نحو پیش ببرم
اما خب گاهی من خودم دیدگاه اشتباهی داشتم و از بهترین هایی که خدا تو مسیرم قرار داد نتونستم به درستی استفاده کنم و ابدٱ پشیمون نیستم بلکه خوشحالم چون باعث شد دیدگاه بهتری رو بسازم
از خدای مهربانم بینهایت سپاسگزارم
خواستار عشق و احساس خوب برای همه دوستان هستم❤️
سلام به همه دوستای عزیزم . سلام به استاد عزیز و مریم نازم
روز پنجاه و یکم
خدااااای منننن آدم چقد میتونه زود به خواسته هاش برسهههه
همین دیروز بود که از خدا خواسته بودم و حتی تو کامنتم نوشتم که برای من یه هدفی که عاشقش باشم و هر لحظه بدون حس خستگی ازش، انجامش بدم رو نشون بده تا من همونو انجام بدم. و چقدددد جالبه که روز بعدی یعنی روز ۵۱، استاد دقیقا میان به طور واضح نحوه تعیین هدف و تصمیم گیری رو توضیح میدن. خیلی واضح بود برای من . و خیلی جالب تر اینکه تصمیم گیری، عضله داره و جوریه که با تمرین قوی تر و قوی تر میشه. حتی همینکه وارد وادی تصمیم گیری میشیم هم انگار پذیرفتیم که تو این مسیر قراره پیشرفت کنم. و قراره خیلی تکاملی قدرت تصمیم گیریمون هم بیشتر بشه. خدایا شکرت که مسیر هدفگذاری و مسیر حرکت رو اینقد بهم واضح نشون دادی . چقددد من امروز ذوق دارم اخهههه. من همیشه ذهن و حال خودم رو خسته میکردم از بس فک میکردم چیکار کنم و چی دوست دارم و…. کلا واقعا تو برزخ بودم. و بزرگترین نکته مسیر یعنی دستان یاری گر خدا رو فراموش کرده بودم. دستان اجابت کننده الساعه خدا رو فراموش کرده بودم و چقد من با ایمان تر شدم وقتی همین دیروز ، ازش درخواست کردم و امروز بهم نشون داد!!! خدای منننن. تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم. یاد گرفتم تو تک تک تک تک لحظات زندگیم و تک تک تک تک و ریز به ریز زندگیم با تو مشورت کنم. و هرجا احساس کردم نمیدونم، به تو پناه بیارم و رها کنم و مطئنم که پاسخگو هستی اونم به بهترین شیوه. عاشقتم خدایا. استاد، توی آخرین لایوتون گفته بودید که یه تصمیم بگیرید که بتونید عملی کنید و این تمرینی میشه برای افزایش اعتماد به نفستون یعنی اعتماد به نفس حاصل از رسیدن به اون هدف رو بیایم صرف رسیدن به یه هدف بعدی بکنیم. وقتی این فایل رو گوش میدادم ناخوداگاه به اون فایل، پلی بک میزدم و میگفتم واقعاااا حتی همون تصمیم هایی که میگیریم و بهش میرسیم و حتی همینکه میگیم اقاا نمیخوامش، یه اعتماد به نفسی میده که بیایم هدف و تصمیم جدی تر بگیریم و کم کم تمام تصمیامون جدی تر بشن. فهمیدم مهم اون اعتماد به نفسه اس. خیلیییی جالب بود و خیلییی تمرین عالی هستش برای اینکه اعتماد بهنفسم بره بالا. میخوام تو این کامنت یه تجربه شیرین از عمل به یکی از تصیماتم که الساعه انجامش دادم رو بگم:
یادمه بعد از اینکه پایان نامه ارشدم رو دفاع کردم، دنبال این بودم که کسب درامد کنم ولی نمیدونستم از کجا و چطور! ولی میدونستم من حداقل همون برنامه و نرم افزارایی که برای پایان نامم استفاده کردم رو میدونم و مسلما جاهایی هستن که بخوان همچین نیرویی که اینا رو بلد باشه رو استخدام کنن. از طرفی دلم میخواست فریلنسری کار کنم و همین که تصمیم گرفتم تو یه شرکتی که همچین نیرویی بخوان کار کنم، از همون لحظه شرو کردم به درست کردن رزومه. یه رزومه ای درست کردم که بسیار تمیز و قشنگ بود وخودم به خودم آفرین میگفتم. بعد با اولین شرکتی که تماس گرفتن اوکی کردم و چون ماه اول بدون حقوق بود، تصمیم گرفتم برگردم خونه، با وجود اینکه میدونستم دیگه خوابگاه رو تحویل بدم و برگردم خونه دیگه فرصت رفتن دوباره به خوابگاه و استفاده از مزایاشو از جمله مکان موندن تو تهران و فرصت گشتن برای شغل های دیگه و حتی شاغل بودن و استفاده از چن ماه فرصت برای موندن تو خوابگاه رو از دست میدم. با این همه معایب من برگشتم خونه. یه اتاقی جلوی خونون بود که من درجا رفتم اونجا ویادمه قبلش به بابام گفتم که برام میز سفارش بدن و از همون روزی که رسیدم، شروع به همکاری کردم. بعد از یه هفته دیدم اون کاری که میخوام نیست و ولش کردم و رفتم سراغ نوشتن سه فصل اول پایان نامه دانشجو ها که اولش برام خیلی سخت بود چون خودم اصلا نمیدونستم ولی چون دفاعم رو ۲۰ شده بودم، یه اعتماد به نفس بالایی تو انجامش داشتم و خداروشکر تا الان ۶ تا پایان نامه عالی نوشتم البته ۳ فصل اولشون و درامد به نسبت خوبی نسبت به موقع بیکاریم کسب کردم. وقتی این مراحل زندگیم رو یاداور میشم، به خودم بیشتر یاداوری میکنم که ببین حسل، تو توی زندگیت در حال پیشرفتی، در هر حال با گذشت زمان تو یه پله بالاتر از پله قبلی. بعد از این ماجراها نجواهای ذهنی هجوم اوردن و هی تصمیم ها و هدف های مختلفی تو ذهن من ردیف شدن، جوری که من فقط به دلیل ترسم، حتی وارد هیچکدومشون نشدم. تصمیم هایی که میدونم واقعااا عالیه ولی مهم اینه که تصمیمه گرفته بشه و عملی بشه. این اصلشه. مهم حرکته. تا حرکت نکنم، خدا نمیتونه مسیری بهم نشون بده!! من به امید کار تو اون شرکته برگشتم خونه ولی سر از یه جای دیگه دراودرم که واقعا خوب بود. حتی یادمه هم اتاقیام خیلی اصرار میکردن که بیشتر تو خوابگاه بمونم و چقد عجله دارم و …. ولی من خیلی مصمم بودم برگردم. یجورایی انگار بهم وحی شده بود برگردم و خیلی جالب تر اینکه بعد اینکه من برگشتم، هم اتاقیام سر موضوعات مختلف با هم دعواشون شده بود و یه وضعی بوده که وقتی بیشتر فک میکنم، میبینم ادم باید به حس درونش بیشتر اعتماد کنه. بیشتر به خدا ایمان داشته باشه و تو هر لحظه ای اگه تصمیمی بهش حس فوق العاده تری نسبت به تصمیم های دیگه میده و با فکر کردن بهش و حس تجربه اون، یه شهامت و قدرت بیشتری تو خودش احساس میکنه، اونو عملی کنه. و هر چه سریعتر، بهتر.
خداجووونممم من عاشقتمممم . خیلی دوستت دارم که اینقد واضح از طرف دستای پر مهر استاد عزیزم منو به این سفرنامه هدایت کردی. مریم خوشگلم من خیلی دوستت دارم و بینهایت بابت دست نوشته های پر مهر و آگاهیت سپاسگذارم.
سلام استاده گل
این فایل نشانه امروزه من بود
وقتی از خدا خواستم که در مورد کارمو علاقمو تصمیماتم راهنماییم کنه و بعدش گذینه نشانه امروزه من رو زدم
چقدددددر دقیق راهنماییم کرد چقدر دقییییق منو اورد تو فایل تصمیم گیری
تا یادبگیرم در مورد کارای عقب موندم در مورد علایقم و استعداد هام درمورد رسالتم زودتر تصمیم بگیرم
حالا میخوام یه لیست از همش تهیه کنم نکات مثبت و منفیشو بنویسم و بعد یه تصمیم قاطع بگیرم
و به محض تصمیم گیری انجامش بدم
خدایاشکرت که دقیق جوابه سوالمو با این فایل دادی
استاد جون ممنون بابت راهنمایی عالیتون ممنون بابت این فایله بی نظیر
در پناه فرمانروای کل کیهان ، کسی که تمام قدرتها در اختیارشِ ، کسی که میتونه همه چیز رو به هر شکلی که بخواد تغییر بده ، کسی که توکل کردن به اون شمارو به پادشاهی جهان میرسونه ، به همون میسپارمتون
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
به نام رب وهاب و غفور
سلام به خانواده عزیزم، استاد عشقم و مریم بانوی گل
روز یازدهم
خدایا شکرت برای این آگاهی ها، خدایا شکرت برای این که در مدار این آگاهی ها هستم، برای اینکه دارم همت و اراده میکنم برای درک هر چه بیشتر این آگاهی ها، برای کنترل ورودی، برای اینکه کم کم دارم میفهمم تعهد داشتن و متعهدانه عمل کردن به آموزه های استاد که یکیش همین کنترل ورودی و حتی خروجی هست رو کم کم دارم یاد میگیرم و از خدا میخوام که من رو اونقدر قوی و با اراده کنه که تا آخر عمرم رعایت کنم و برام بصورت ناخودآگاه باشه و قطعا میشه، فقط اولاش باید کلی آگاهانه عمل کنم تا اتوماتش راه بیفته
خدایا شکرت که قوانین ثابت و بدون تغییری داری که میشه یادشون گرفت و زندگی رو تبدیل کرد به بهشت
خدایا شکرت که این سایت معرکه و فوق العاده هست، استاد هست و این خانواده عظیم هستن، تا بتونیم به راحتی هر چه تمام تر سوت زنان مسیر خوشبختی رو مسیر هدایت رو طی کنیم
خدایا شکرت که هستی
چقدر خوبه این آگاهی های دوره اعتماد به نفس، من و خواهرام (دو خواهرم سحر و فاطمه) همگی عضو سایت هستیم و متعهدانه در مسیر هدایت الهی قدم برمیداریم باهم، و چون یک جمع هستیم خیلی احساس خوبی داره، تو گفت و گوهامون خیلی رعایت میکنیم و به هم یادآوری میکنیم قوانین رو و فقط از قوانین و در جهت تاییدشون باهم حرف میزنیم، از خواسته هامون، از تجربیاتمون در جهت عمل به آموزه های استاد و چقدر احساس خوشبختی میکنیم، گاهی مسائلمون رو بیان میکنیم و به هم بر اساس قوانین راه حل میدیم، من و خواهرم سحر در حال گذراندن دوره عزت نفس هستیم، که از فوق العاده بودن این دوره هر چی بگم کم گفتم، من فعلا جلسه چهارم، چون اونقدر معرکس هر جلسه که ترجیح میدم آروم آروم بگذرونمش تا خوب هضمش کنم و از طرفی چون دوست دارم که تمریناتش رو کامل انجام بدم برای هر جلسش کلی تایم میزارم و واقعا دارم لذت میبرم، اونقدر آگاهی داره که از نظر خودم باید کلی کار کنم باش، برای همین واقعا وقت نمیکنم فایل های دیگه استاد رو ببینیم ولی در حد خودم سعی میکنم ببینم و بشنوم و عمل کنم و خدا رو هزاران هزاران هزاران بار شکر میکنم که در مدار این آگاهی های عظیم که به واقع عمل کردن بشون جهانمون رو متحول خواهد کرد، و از خدا میخوام اراده و همت من رو افزایش بده و هر نفس و قدم منو یاری کنه تا با قدرت هر چه تمام تر بتونم بیشتر در عمل ثابت کنم که اعتماد به نفس دارم
این گفته استاد عالی بود که: وقتی خودمون رو نشناسیم و یک عالمه ترس داریم که هنوز تو دلشون نرفتیم، یعنی اعتماد به نفس نداریم و همین باعث میشه هیچ تصمیم بزرگی تو زتدگیمون نگیریم.
من باید یاد بگیرم خودم رو بشناسم
یاد بگیرم ارزش هامو بشناسم
یاد بگیرم تصمیم بگیرم حتی اشتباه، چون همون تصمیم اشتباهی که در جهتش عمل کنم بالاخره بازخوردش رو میبینم و یاد میگیرم دفعه بعد چطور بهتر عمل کنم
هرگز نباید دو دل باشم، تردید داشته باشم، چون اینا مغز و ذهن منو درگیر میکنه و احساس منفی و بد برام به وجود میاره، و این برابر است با اتفاقات بد
پس باید یاد بگیرم عضله تصمیم گیریم رو تمرین بدم، تا یاد بگیرم سریع تصمیم بگیرم و عمل کنم تا خدا رو تو زندگیم بیشتر ببینم، چون خداوند با شجاعانه، چون خداوند کسانی که ایمان دارن بش و ایمانشون رو از طریق تصمیم گرفتن و عمل کردن بش و حرکت کردن نشون میده و هدایت و الهام میکنه، پس خدا اینجوری بیشتر با منه، بیشتر درکش میکنم و این بهترین چیزیه که میتونه برام رخ بده
خدایا شکرت که هستی، و این جملات رو بر زبانم جاری کردی، همیشه عاشق گفت و گو کردن با تو بودم، وهاب جان
عاشقتم خدا
عاشق شما هم هستم، شمایی که کامنت منو میخونی
عاشق همتونم
خدایا شکرت
در پناه الله باشید
به نام خداوند مهربان
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم جون که با دیدنتون کلی انرژی می گیرم و حالم خوب و عالی میشه، خدایا سپاسگزارم برای این استاد، این سایت و این دوستان هم فرکانسی
استاد امروز از خداوند هدایت خواستم که به این فایل هدایت شدم از صبح تا الان کامنت دوستان می خونم که لذت بردم خدارو شکر می کنم که تصمیم گرفتم بنویسم تا شجاعت پیدا کنم، همیشه از دخترم کمک می خواستم ولی الان خودم از خدا کمک خواستم چی بنویسم
هدایت شدم گفتم به قول استاد خودم تصمیم بگیرم ، قبلا خیلی مردد بودم چیزی بخرم یا برم جایی از همسرم ترس داشتم، یا به سلیقه خودم چیزی انتخاب نمی کردم یا اگه می خریدم کلی شک می کردم، دو دل بودم نکنه کسی بگه این بده یا بگه سلیقه نداری ولی به لطف خداوند و استاد عزیز کلی از ترسهام از بین رفته برای خودم میخرم و بیشتر احساس لیاقت میکنم. هنوز از همسرم ترس دارم ولی دارم رو خودم کار میکنم چون به قول استاد بار من زمین نمی مونه خداوند با منه هدایتم میکنه حتی اگه تصمیمم هم اشتباه باشه یاد می گیرم، من خودم خالق زندگی ام هستم، فقط روی خدا حساب کنم، هنوز ترمز دارم ولی به لطف خدا و آموزش های استاد دارم بهتر میشوم.
دلم می خواد گواهینامه بگیرم فکر می کنم هنوز ترمز دارم در مورد تاثیر عوامل بیرونی، همسرم مخالفت میکنه و من فکر میکنم باید اونو راضی کنم، میدونم این شرکه که توی ذهنم به آدما قدرت بدم اما راهی بلد نیستم، از خداوند هدایت میخوام برای غلبه بر ترس هام…دوس دارم خودم پول ساز بشم درآمدی داشته باشم اون هم از خداوند کمک خواستم.
در حال حاضر دارم به فایل های دانلودی گوش میدم و همیشه از خداوند درخواست میکنم که دوره های استاد روزی من هم بشه و بتونم خریداری کنم، مطمئنم که در زمان مناسب و مکان مناسب هدایت میشم. خدایا مچکرم
خودم همیشه مریم جونو تحسین میکنم به خاطر شجاعتی که داره امیدوارم من هم با شما دو عزیز هم فرکانس بشم شما الگوی من هستید. من هم دوست دارم آزادی زمانی و مکانی داشته باشم مسافرت برم و خوش بگذرونم
دوستان عزیزم از خوندن کامنت ها و تجربیات شما بسیار یاد میگیرم و از همه تون سپاسگزارم، به قول استاد کامنت های دوستان به اندازه ی کتاب ها مفیده
خیلی این دعای استاد رو در پایان فایل هاشون دوست دارم و من هم برای شما آرزو میکنم:
هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید. دوستتون دارم
بنام خداوند تغییردهنده احوال من
بنام خداوند جهان آفرین
بنام خدای که هرلحظه به درخواستهای من پاسخ میدهد
بنام خدای هدایتگر من و جهان
بنام خدای که من ذرهای از وجودش هستم.
سلام خدمت استاد خوبم و خانم شایسته و اهالی و دوستان بهشت سبز و پر از آرامش عباسمنش.
استاد شما زیبا توضیح دادید که چگونه میشود عضله تصمیم گیری را تقویت کنیم.
قبلاً هم در یکی از فایلها
ادعونی استجب لکم را گفته بودید و توضیح داده بودید. خداوند تمام خواستههای من را پاسخ میدهد.
خداوند تمام توجهات مرا وارد زندگی من میکند.
اگر این کار آگاهانه ویا ناآگاهانه باشد هم ،خداوند نه تنها به خواستهها، بلکه تمام توجهات من را پاسخ میدهد. بدون هیچ استثنایی و هرلحظه این کار را انجام میدهد.
درفاصله های قبل گفته بودید و برای من ثابت کردید که خداوند همه چیز است و من ذرهای از وجود خداوند هستم. وقتی خداوند این چنین به تمام خواستهها وتوجهات من ارزش میگذارد ، قدرت و ارزش تصمیمات من برای من و برای جهان چقدر میتواند ارزشمند باشد.
این چنین است، تصمیم گیری من و توجهات ساده من چقدر میتواند عزت نفسم را بالا ببرد.
چقدر ایمان و اعتمادم را به خداوند میتواند بالا میبرد.
چقدر درمن ایجاد ارزشمندی و اهمیت میکند.
وقتی من ذرهای از وجود خداوند هستم نقطه امن دیگر برای من به عنوان جایگاه ترس وجود ندارد. من کامپیوتری هستم که بکآپ من هرلحظه توسط خداوند گرفته میشود. هم بروزرسانی شدهام و هم تجربهام وقدرتم در تصمیم گیری بهتر میشود و آن هم در هرلحظه برای من اتفاق میافتد.
چقدر شجاعتم را افزایش میدهد. چون فقط خداوند را به عنوان خالق و هدایتگر جهان برای من کافی است. واقعاً هم خداوند کافی است و من به او توکل میکنم و تسلیم هستم.
من هرلحظه در حال تصمیمگیری هستم.
آنقدر تصمیات من ریز و جزئی شده است که دیگر ناخودآگاه انجام میشود و برای من از اهمیت افتاده است. ولی تصمیم میگیرم و انجام میشود. وقتی خوب نگاه میکنم آن تصمیمات را خوب میبینم که چگونه جراتم و قدرتم را افزایش داده است.
چگونه در زندگیام جاری است.
چگونه من طفل را به یک مرد با تجربه درآورده است.
من خوب میدانم که چگونه تمام زندگی من حاصل تصمیمات من هست.
وقتی در مواردی از تصمیم گیری دچار سختی میشوم؛ دچار تعلل در تصمیم گیری میشوم؛ دچار ذهن مشوش میشوم.
باید به یاد بیاورم نتیجه تصمیات قبلی ام را ؛ باید خداوند را به عنوان پشتیبان احساس کنم، باید بدانم هرجا هم که اشتباه باشد خداوند به عنوان هدایتگر تمام جهان در وجودم من است و اشتباه نمیکند و مرا اصلاح میکند.
تمام تصمیات من همواره دو وجه دارد یا مرا موفق میکند و سر بلند میشوم و یا تجربهای به من میآموزد ومن درسی میگیرم ورشد میکنم و ایمان را به خداوند محکمتر میکند.
تصمیم نادرست به من میگوید یک قدم به را درست نزدیکتر شدم.
ترس نتیجه عدم اطمینان به خداوند است.
خداوند گفته که من به همه کمک میکنم.
ترس من نتیجه عدم آگاهی از خودم و خداوند هست.
ترس نتیجه ندیدن دستان خداوند است.
ترس خداوند را ضعیف دیدن است یعنی قادر وتوانا نیست وجهان را کس دیگری هدایت میکند.
ترس نتیجه این است که هر عواملی میتواند مرا ناکام کند و خداوند هم بیتاثیر است.
ترس نتیجه غفلت من از خداوند است.
خداوند که همه چیز است.
مرا به من معرفی میکند.
خودش را به من معرفی میکند.
قدرتش به من نشان میدهد آن هم هرلحظه و هر دم.
میگوید پشتیبان هرلحظه من است.
من با این احساس به عزت میرسم و تصمیم میگیرم. بسیار کوچک تصمیم میگیرم. با نشانه آن تصمیم بزرگتر دیگر میگیرم. این روند چنان عادی میشود که اولین ظلم من به خودم میکنم و قدرت اصلی را فراموش میکنم. دوباره دچار زحمت تصمیم گیری میشوم.دست به دامن خداوند میشوم. گم کردهام را باز مییابم. عزت نفسم را پیدا میکنم.
اگر من خداوند را از زندگیام کم کنم مدت هاست، هیچ چیز ندارم.
حتی نمیتوانم تصمیم بگیرم.
شجاعانه ترین تصمیم زندگی من انتخاب خداوند است که بعد از آن همه چیز ساده میشود.
من خوشحالم که استادم جاده های ذهنی مرا آسفالت میکند و در حواشی آن درخت کاری کرده است تا من لذت ببرم و خداوند بهتر ببینم که آن هم حاصل انتخابم که خداوند است، میباشد.
خداوند جهانی را تغییر میدهد.
من هم تسلیم هستم.
من لایق خداوند در وجودم هستم.
من ذرهای از وجود خداوند هستم.
تمام سرمایه من خداوند است.
من لایق تمام ثروتهای خداوند هستم.
خداوند تمام کارها و تصمیمات و توجهات من را تعهد کرده است.
من خودم را به خداوند میسپارم.
از هرچه بگذرم سخن دوست خشتر است.
اذا سالک عبادی و انی قریب اجیب دعوت اذا دعان
من هم از خداوند میپرسم که او در نزدیکی من است. به زندگی هم دعوتش میکنم که هرلحظه پاسخگو است.
خداراشکر.
خداراشکر که 51مین روز سفر نامه رسیدم.
خدارا شکر که چشمه ای از بهشتت را تجربه میکنم.
خداراشکر که غم را از من میگیری.
خداراشکر که به من عشقی میورزی که مپرس.
خداراشکر که در هرلحظه مرا هدایت میکنی.
خداراشکر که در پناهت مرا جای میدهی.
خداراشکر که من بنده لایق خداوند هستم.روی خودم وقت میگزارم تا خداوند را بهتر بشناسم.
خدا را شکر که تمام سرمایه من خداوند است.
تمام دوستان و بخصوص استادم را به تو میسپارم.
شاد و ثروتمند خوشحال باشید.
سلام به استادعزیزم عباسمنش نورانی
سلام به مریم بانوی عشق
وتماام هم فرکانسیهای عزیزم
سلام به سایت بی نظیر
من یکم بهم ریخته بودم اومدم روی نشانه ی من البته بعدازکلی صحبت باخودم وخدام
منوبه فایل احساس لیاقت برد
ومن واقعاا دیدم این چندوقته من حسادت کردام
وخودموتحقیرکردام
واصلا خودموندیدم
برای همین اومدم
دنبال کردام تمام فایلهایی که بهزعزت نفس مربوطه رودوباره گوش بدم قبلا کامنت نمی خوندم
والان کامنت می خونم
من واااقعااا دارم خودموبازسازی می کنم مثل یه ساختمون به لطف این جواهرگرانبها
الهی دورت بگردام
اخه ادم اینقددخاص
ادم اینقدبی نظیر
ابراهیم خدایی دیگه
والبته عزیزما
من سالهاست درتصمیم گیری تعلل دارم
اونم خییلی
من دریک برزخ هستم
دررابطه ای که وقتی نکات مثبت ومنفیشو نوشتم
بسیااربرای خودم ناراحت شدم
تنها نکته ی مثبت که داشت برای من
که البته برای من نبود
نوشته بودم شاید راضی بودن دخترم
ومن دارم تحمل می کنم ودرون من پرازعقده است
امروزفکردام درونم دربخش روابط مثل یه صحرایی هست پرازاشغالهایی که مردم اوردن ریختن
وپشه هم اومده ومن هم اشغالها وهم پشه هاروورنجهاشون که به من می دن تحمل می کنم
همش میگم خدامی بینه خودش یه فکری می کنه
درحالی که خدامی گه توچی می خوای
همش میگم مردم چی می گن
خب بگن کی ازدله تومشکلات توخبرداره
نردم همیشه میگن
اصلا توچراگوشاتوتیزمی کنی ببینی نظرمردم چیه
درحالی که هنین مردم باحرفاشون احساس قربانی بودن رودرون توتقویت کردن
خانواده چی می گه واای من هنوزازپدرم حساب می برم
این پدر دید ومی بینه که من چقدسختی کشیدم تنها چقدرساختم تنها وبچه بزرگ کردام تنها وهییییچ نگفت
همیشه طرفدارمرداست
وتفکرزن ستیزی داره
ومننن بااین همه اطلاعات چشمم به دهنشه
وقته تعقیره
وقته تصمیمه
راستش من همش فک می کردام بچه هام که بزرگ بشن من خییلی شادمیشم وجبران میشه حالم وسبک میشم
ولی به لطف تضادهایی که پیش اومد
وبچه ها خودس نشون دادن
واطلاعاتی که من ازاین بهشت دریافت کردام
فهمیدم که نه
اینها دوای دردمن نیست
فروخانم تونمی تونی یک زندگی مرده رونگه داری
مثل یک جسدکه درکماهست وتوعمرت روبزاری که شایدبشه
عیدتصمیم گرفتم وقهرها وناراحتی های خانواده منویکم مرددکرده بود
ولی فهمیدم که فقط یه جهنم یه برزخ برای خودم ساختم
مرگ یبار شیون هم یبار
وبرتصمیمم وایسادم
ومی دانم باری به سنگینی البرز زیبا ازروی دوشم برداشته میشه
الهی حال دله همتون خوب باشه
الهی هزاارسال عباسمنش بمونه برای جهان
تا تک تک ادمهای دنیا بیاین به این کشور عباسمنش
استادعزیززززم خییلی دوستت داارم
وبهت افتخارمی کنم
وهمچنین به خودم که توی سایت شماهستم
شاگردشماهستم
این واقعاا عاالیه
به نام خدای عشق
سلام به همه
این فایل واقعابرام تکان دهنده بودهرچندقبلاگوش کرده بودانگارالان شنیدم وفهمیدم وای خدای من چقدرتصمیمات نگرفته دارم چه برزخی برای خودم ساختم ونفهمیدم چقدرسنگینه برام اگه یه ماه پیش این مسئله رومیفهمیدم خیلییییی خودمو سرزنش میکردم اما الان بااینکه برام خیلی سنگینه سعی میکنم آرامشموحفظ کنم وبه خودم به عنوان یه انسان که ممکنه اشتباه کنه فرصت جبران بدم مدتهابودنمیتونستم به خاطرگذشته خودمو ببخشم استادباتاکیدمیگه بایدتصمیم بگیرم آره تصمیم گرفتم خودموببخشم وبرای جبران اقدام کنم،واقدام کردم دیگه خودموسرزنش نمیکنم دارم هرروزبیشترباخودم به صلح میرسم،تمرین میکنم برای زندگی بهتر چراغ خاموش میگردم دنبال تصمیمات نگرفته اولین قدم شناسایه وبعدبرنامه ریزی برای اقدام ،خدایاشکرت هرروزهدایتم میکنی
بنام خداوند قادر متعال
سلام دوستای خوبم
امروز روز 51 سفر رویایی ام هستم
چقدر این فایل خوبه و چقدر لحظه های مختلف این فایل رو تجربه کردم لحظه هایی که تو برزخ گیر کردم و نمیدونستم چکار کنم یا لحظه هایی که میدونستم چکار کنم ولی میترسیدم از اینکه اقدام کنم و همه اینا از کمبود عزت نفس و کمبود ایمانم بوده اینکه من میترسیدم از اینکه نکنه لنگ بمونم نکنه انجام نشه نکنه نتونم انجامش بدم ولی همه اینا از کمبود عزت نفس بود و الان اینو فهمیدم و میخوام با تمرکز کامل کار روی عزت نفسم رو شروع کنم.
خدایا کمکم کن که بتونم تمرکز کنم