روی خودت سرمایهگذاری کن - صفحه 26
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-7.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-08-02 13:12:282024-06-08 22:20:14روی خودت سرمایهگذاری کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز️
شما عشق منی️
استاد جان شاید برای بسیاری از دوستان هر کدام از فایل ها نقطه عطفی و نقطه تلنگری باشند ولی برای من آشنا شدن با شما و از موقعی که خواستم تغییر کنم و خدا شما رو در مسیر هدایت من قرار داد نقطه عطف بود و از این قضیه مدت هاست که میگذره، همونطور که خودتونم بارها اشاره کردین تاریخ عضویت در سایت شما ملاک تغییر نیست ، ملاک باورها و نتایجی هست که ما تو این مدت گرفتیم، من چند ماه اولی که با شما آشنا شدم زیاد به سایت سر نمیزدم ولی حدود یک سال و نیم هست که پیگیر فایل ها هستم و نزدیک به شش ماه پیش اولین دوره از محصولات شمارو خریداری کردم؛ من به شدت به مقوله هدایت مثل شما باور دارم و هر بار این باور بیشتر و بیشتر میشه ، وقتی از خداوند چیزی میخوام مثلا میخوام جواب سوالمو بده یا نشونه بهم نشون بده زیاد طول نمیکشه حتی گاهاً خیلی سریع بهم نشونه رو نشون میده و جواب سوالمو میگیرم؛ و به خودم میگم و بولدش میکنم که دیدی خدا بهت نشونه داد و بهت گفت چه کار کنی پس به خدا اعتماد کن وقتی این کارو میکنم و به خودم میگم که این اتفاق ببین بازم از همین جنس هدایت ها بیشتر واسم اتفاق میفته ، واقعا وابسته شدم به هدایت خداوند به اینکه باهام حرف بزنه چون میدونید استاد من فکر میکنم خدا بوسیله نشون دادن نشونه ها با ما حرف میزنه و به این نتیجه رسیدم که من لیاقت اینو دارم که خدا با من حرف بزنه و من ارزشمندم ، واقعا به مقوله هدایت وابسته شدم و از خدا میخوام همیشه هدایتم کنه اگر جایی اتفاقی دوست داشتم هم بیفته ولی نیفتاده میگم حتما الان وقتش نیست اگر موضوعی یکم توش اصرار داشته باشم یکی دوبار تو اتفاق افتادن اون موضوع تلاش کردم ولی نشد به خودم میگم دیگه پیگیری نکن چون خدا بهت وقتشو میگه ولی تو اکثر مواقع که شک و تردید ندارم یا اصرار ندارم با همون بار اول دیگه پیگیری نمیکنم و میسپرمش به خدا که به وقتش یا از طریق دیگه انجامش بده
موضوع این فایل هم همینطور شد، من دو روز پیش از خدا خواستم در مورد یه موضوعی بهم نشونه نشون بده با این که قبلا هم در مورد اون موضوع بهم گفته بود چه کار کنم ولی چون از نظر من موضوع مهمی هستش گفتم خداجونم یه بار دیگه بهم بگو چه کار کنم و بعد از دو روز این فایل شمارو دیدم که گفتید در تصمیم گیری مصمم باش حتی اگر اشتباهم بود بازم تصمیم بگیر ولی بی تصمیم نمون ، این که من چندبار نشونه از خدا نشونه دیدم و بعد این فایلو دیدم مصمم کرد که اون کارو انجام بدم؛ خیلی با حرفتون موافقم که کسی که نمیتونه تصمیم بگیره اعتماد به نفس نداره، و این شکو تردید از عدم ایمان میاد، کسی که به خدا ایمانداشته باشه خیالش راحته که خدا کارهارو براش آسون میکنه پس نگرانی نداره؛ و منم یاد گرفتم که فقط از خدا بخوام که هدایتم کنه و اجازه بدم که هدایتم کنه، نخوام همه مسائلو خودم حلشون کنم ؛ بعد از شنیدن این فایل با اینکه چند روز میگذره در تصمیم گیری دارم بهتر عمل میکنم ، مصمم تر شدم ، اعتماد به نفسم بیشتر شده و شک وتردیدم کمتر شده، انگار برای من بود این فایل و من در زمان مناسب به جای مناسب هدایت شدم، این یعنی هدایت، اتفاقا رفتم روی کاغذ اهرم رنجو لذت هم کشیدم برای اون کارم و مزایا و معایب انجام دادن و انجام ندادشو نوشتم و دیدم که چقدر منفعت داره واسم اگه انجام بدم و چقدر سختی داره اگه انجام ندم،
استاد جان دیگه من در مورد نشونه های خداوند و هدایت خداوند مقاومت نشون نمیدم میگم پس حتما واسم خوب بوده اگه اون اتفاق افتاده یا نیفتاده در هر دو صورت خودمو به جریان هدایت خداوند میسپرم و نگرانیم خیلی نسبت به قبل کمتر شده چون میدونم خدا حواسش هست
خیلی سپاسگزارم از شما به خاطر این فایل فوق العاده، خیلی عالی بود، خیلی دوستون دارم استاد عزیز و دوست دارم بیام امریکا از نزدیک ببینمتون️
به نام تنها قدرت جهان هستی
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان نازنینم
روز 51
روی خودت سرمایه گذاری کن
همیشه وقتی میدیدم دوستان تو کامنت ها میگن که فلان فایل شد نقطه ی عطفمون و تغییرات از اونجا به بعد شروع شد این تو ذهنم میاومد که چرا تو یه تغییر اساسی نمیکنی
با گوش دادن فایل ها به صورت مستمر آگاهی و درکم بالاتر میرفت ولی همش جای خالی چیزی رو حس میکردم نمیدونستم چیه ولی حس میکردم یه گره ی بزرگی هست که بازش نکردم و هی تو ذهنم این حرفا میچرخید که من کجای کارم ایراد داره و این فایل شد همون معجزه من
امروز که گوش میکردم فقط خدا رو شکر میکردم یه چیز درونم میگفت همینه خود خودشه
تو توی تصمیم گیری ایراد بزرگی داری
آره دقیقا باگ من همینه من بیشتر مواقع خودمو تو برزخ نگه میداشتم از گرفتن خیلی تصمیم ها میترسیدم وقتی استاد گفتن اگه ترسویی اگه مرددی و دودل نشونه ی بی ایمانی
خدا با شجاعان هست
شجاعت من نشون میده خدا چقدر هدایتم خواهد کرد
من از طرفی منتظر هدایت خداوندم و از طرفی تو دل ترس هام نمیرم
قانون همیشه درست عمل میکنه اگه برای من درست عمل نمیکنه بخاطر خودمه بخاطر کلی تصمیم نگرفته است که زندگی رو برام برزخ کرده
امسال عید تو یه دوره ای میخواستم شرکت کنم که در مورد باورهای ثروت ساز بود من تصمییمم رو گرفتم که شرکت کنم با اینکه حتی صد تومنم پول نداشتم به همسرم گفتم که میخام شرکت کنم هزینه دوره 2 تومن بود گفتم میتونی برام از کسی قرض کنی گفت بی خیالش ولی من واقعا تصمیم رو گرفته بودم گفتم خدایا خودت راهشو بهم نشون بده اصلا حواسم به ربع سکه ای که چند سال بود نگه داشته بودم برای روز مبادا نبود یهو یه جرقه زد به ذهنم که اونو بفروشم به کسی هم نگفتم که پشیمون بشم گفتم به خودم قول میدم که ده تا از این ربع سکه ها بخرم و به فاصله یه ساعت بردم و فروختم و تودوره شرکت کردم خیلی حالم خوب بود از تصمیمی که گرفته بودم خیلی نجوا میاومد ولی گوش نکردم تو طول دوره خیلی ایده به ذهنم میاومد و انجام میدادم ولی نتیجه نمیداد و درآمدی برام حاصل نمیشد همش نجوا میاومد که بیا سکه رو فروختی هیچی هم نشد ولی مدام حال خوبیکه داشتم امیدی که داشتم رو به خودم یاداوری میکردم تا اینکه شرایط ایران به هم ریخت و من با همون استاد که داشتم ازشون راهنمایی میخواستم که تو این شرایط چطوری. ذهنمون رو کنترل کنیم و برام فایل استاد رو فرستادن و هدایت شدم به سایت
شاید نتیجه ی مالی از اون دوره نصیبم نشد ولی کلی اون آموزش ها باعث شد مدارم بیاد بالاتر و با استاد آشنا شم ،
چند روزی بود تو دو تا ایده مونده بودم و مردد بودم بین انتخاب هر روز میزدم رونشونه ام ولی انگار هیچچیزی روم اثر نمیکرد تصمیمم رو نمیگرفتم و خودمو تو برزخ نگه داشته بودم این فایل شد یه تلنگر برای من
از صبح همش میگم یعنی میخای جز بی ایمان ها باشی پس تصمیمات رو بگیر
تصمیم اشتباه گرفتن بهتر از تصمیم نگرفته
این جمله فوق العاده بودچون همیشه فک میکردم اگر تصمیم بگیرم و اشتباه باشه چی و همین یه جمله باعث میشد تصمیم نگیرم
من با تصمیم گیری سریع عضلات تصمیم گیری رو قوی میکنم و همین باعث میشه تصمیمات بعدی رو سریع تر و درست تر بگیرم
و چقدر این تمرینی که دادین فوق العاده بود
باید بشینم مزایا ومعایب تصمیم گرفتن و نگرفتنم رودر مورد هر موضوعی بنویسم و بهش امتیاز بدم هر کدوم که امتیاز بیشتری داشت بدون شک انجامش بدم و به بقیه گزینه ها فک نکنم
تصمیم بگیر
بازخورد بگیر
واصلاحش کن
و آنقدر باید این روند رو ادامه بدم تا عضلات تصمیم گیریم قوی بشه
من اگه تصمیم نمیگیرم بخاطر اعتماد به نفس ضعیفمع
بخاطر نشناختن خودمه
بخاطر مشخص نکردن ارزش هام وخواسته هام
چون ترس دارم
چون تکلیفم با خودم مشخص نیست
چون روخدای خودم وتوانایی های خودم حساب نکردم
چون هنوز باور نکردم خدا دستمو رها نمیکنه
که اگه ایمان داشته باشم حرکت میکنم
این فایل فک میکنم تا صبح میتونم راجع بهش بنویسم تمومی ندارن آگاهی های این فایل
فقط از خدای بزرگم میخام کمکم کنه واقعا از ته دلم حمایتشو میخام من میخام بنده ی شجاع خدا باشم
خدایا خودت توی این مسیر کمکم کن
من تصمیم رو گرفتم پا رو ترس هام بزارم و امروز هم یه تصمیم گرفتم که دوروزه بود دو دل بودم حس سبکی دارم بعد گرفتن این تصمیم خدایا شکرتتت که چقدر قشنگ هدایتم کردی
سلام به استاد مشتی ام سید حسین عباسمنش
من نزدیک 3ماهه میخوام یه روز مغازه باز کنم یه روز ماشین بخرم یه روز دلال باشم یه روز کارمند
خدایش اصل و پاشنه اشیل من همینه
شاید برای خرید یه جنس 2000جا میرم آخرشم بهم میندازن فکر زیاد روی انجام کاری میکنم وهمه بهم میگن دل دلی زیادی میکنی اخرشم یا نمیخری یا…
من1ماهه دوره قانون آفرینش خریدم دارم روش کار میکنم نشونه هاشم میفهمم
بهمم الهام میشه ولی صبح ک میشه
میرم دنبال کار خودم شب ک میشه میگم چرا انجام ندادم از بس فکر های زیاد کردم هیچکدوم کارا انجام نمیدم یا کارای حاشیه میکنم یا به یه کار خیلی ور میرم پیش خودم میگم من دیشب یه الهامی بهم شود چی بود!!!
حالا خوبیش اینه تو یاداشت ها نوشته بودم اخرین الهامی ک بهم شوده بود
راستی من روزی ک میخواستم ماشین بخرم پارس سال 280 بود تو 3ماه شد 460 آخرشم نه مغازه راه اندازی کردم نه ماشین خریدم نه کاری انجام دادم نشستم تو خونه وهمه چیزو به درستی تحلیل میکردم و حرص میخوردم میگفتم سکه میشه 23میلیون تاا یه هفته دیگ میدیدم میفهمیدم ک میشد پراید وانت بخرم 169شد چقدرااا 206 تیپ2 بخرم هنوز مث پارس گرون نشده بود رفتم دیدم پسندیدم بعد گفتم نه خودم خندم میگرم اخه ادم انقدر باشعور اخه چقدر فکر چقدر انجام نمیدادم ترررررررررررررررررس تازه من فکر میکردم من خیلی نترسم اما نه خییلی کارداریم جا داره
ولی من از بچگی تا الان خیلی واضح میفهمیدم چی میخواد گرونه بشه چی چیطور میشه ولی انجام نمیدادم شغلمم لوازم خانگی بخاطر این دلار و فروشگاه های ک اقساطی باز شده مخصوصا تو اصفهان دلسرد شده بودم و دلم میخواست مغازما ببندم یه روز تو مغازه نشسته بودم صاحب مغازه امد داخل و گفت مغازه را خالی کن میخوامش
باقیافه ای
ناراحت و باطنی خوشحال ک میخوام خالی کنم
اما ازدید مردم میترسیدم
حالا بهونش جور شده بود
و….. تا تهشو برید
ولی دوباره میخوام با توکل به خدا وقانون تکامل، افرینش میخوام دوباره شروع کنم
البته این باربصورت انلاین ایشاالله موفق میشم من دلالی هم دوست دارم
مثل خونه ماشین الان ک مینویسم بیشتر میفهمم چی دوست دارم البته دوست دارم ومیخوام باهر معامله مثل خرید محصولات عباسمنش هم من خیلی خوشحال باشم هم خود طرف و خیلی با عشق علاقه باشه الان اینارا گفتم ک فقط بگم عباسمنش تو عشق منی خیلی خوبی دمت خیلی گرمه خدایا شکرت خدایا یاری ام کن هر روز قدم ب قدم بهت نزدیکتر بشم الهی امین و همچنین بچهای سایت وهمه ی کسانی ک تو این مدار و فرکانس هستند ایشاالله هر روز باسرعت زیاد به خدای خودشون نزدیک نزدیکتر بشن
ستایشه خانوم شما هم خیلی زحمت میکشین هرچند میدونم لذت بخش و حال میده همه چیز از دید شما واجبه تشکر و خداقوت بهتون بگم
با دیدن فایل استاد هنوز گفته های استاد برام جا نیفتاده بود و هرچی فکر میکردم میدیدم در حال حاضر هیچ تصمیم نگرفته ای ندارم.ولی کامنتارو که خوندم و از تجربیات دوستان استفاده کردم فهمیدم که دوتا مورد خیلی مهم هست تو زندگیم که من مدت خیلی زیادیه که در موردش تو برزخم.یکی تصمیم به موندن با همسرم یا جدا شدن. که امروز فهمیدم میخوام تا آخر عمرم مرد زندگیم باشه چون خیلی دوستش دارم فقط باید بگیرم که نکات منفیشو نبینم و فقط به نکات مثبتش توجه کنم.
و مورد دوم در مورد کارمه که همش تو ذهنم تو برزخم نمیدونم تو این سالن با شریکام بمونم یا باید یه فکر دیگه ای بکنم و هیچ ایده ای به ذهنم نمیرسه.
من تازه یکساله که سالن زدم شراکتی ولی هنوز هیچ نتیجه ی مالی نگرفتم.ذهنم مدام منو درگیر اون بیرون میکنه و میخواد بهم بگه به خاطر کم کاریه شریکمه که من نمیتون به درآمد برسم و باید یه فکری بکنم که ازش جداشم.ولی من میدونم فقط و فقط مسوولیتش با منه.
من باید این برزخ رو همینجا تمومش کنم و هی نگم خدا برای من چی میخواد خدا برای من چی میخواد باید مسوولیت پذیر باشم و تصمیم قاطع بگیرم.
من امروز تصمیم میگیرم تو همین سالن با تمام وجودمو بذارم تا نتیجه بگیرم.ممکنه سالها بعد یا ماه ها بعد به این نتیجه برسم که این تصمیمم اشتباه بوده مسوولیتشو صد در صد میپذیرم.و میگم حتی اگه اشتباه باشه دیگه نمیخوام تو این برزخ بمونم.حتی اگه زمانی بفهمم این تصمیم اشتباه بوده حداقل یه گزینه ی اشتباه برای همیشه حذف میشه.و سالیان سال این اشتباهو با خودم نمیکشم..
در پناه الله یکتا
بنام یکتای هستی بخش
روز 51 سفرنامه.
من هم تو گرفتن تصمیمات کوچیک خیلی دل دل میکنم و خیلی سخت تصمیم میگیرم.و اینقدر سخت تصمیم میگیرم که در نهایت پشیمون میشم از تصمیمم.ولی هرچی که میگذره حداقل سعی میکنم که خودمو سرزنش نکنم بابت تصمیمات اشتباهم.ولی امروز تو این فایل یاد گرفتم اصلا قرار بر این نیست که حتما تصمیم درست بگیریم قرار بر اینه که اینقدر سریع تصمیم بگیریم که عضله ی تصمیم گیریمون قوی بشه.قراره بر اینه که حتی اشتباه کنیم ولی اشتباه کردن خیلی بهتر از تو برزخ موندنه.تصمیم میگیریم اگر اشتباه بود مسولیتش رو میپذیریم و بازخوردهاشو قبول میکنیم چون خودمون انتخاب کردیم.باید شجاعت سریع تصمیم گرفتن رو در خودمون تقویت کنیم باید شجاعت پذیرفتن بازخورد تصمیمات اشتباه رو در خودمون بالا ببریم.
اولش که فایل استاد رو گوش دادم داشتم به این فکر میکردم که چه تصمیم مهمی تو زندگیم در حال حاضر هست که باید بگیرم و چه دو راهی هایی دارم.چیزی به ذهنم نرسید با خودم گفتم یعنی من هیچ مسیله ای نیست که توش گیر کرده باشم همینجور که به درون خودم نفوذ کردم پی به کلییییییی تصمیمات کوچیک نگرفته در طول روز که مدام تکرار میشه بردم.
مسائلی اینقدررررر کوچیک که ارزش زمان گذاشتن نداره ولی ذهن من در طول روز درگیرشون میشه.اینکه مثلا خونه رو تمیز کنم یا فایل گوش بدم اول ظرف بشورم یا فلان کارو کنم امروز برم فلان خرید رو بکنم یا نرم .فلان کارو که همسرم گفت انجام بدم یا ندم .فلان جا میخوام برم با آژانس برم یا با ماشین خطی برم این جایی که همسرم میگه برم یا نرم.یعنی خیلی مسائل کوچیک و روز مره که اگر مجموعش رو بخوام حساب کنم کلیییی ازم وقت و انرژی میگیره.ولی امروز به لطف الله مهربان و استاد عزیز یاد گرفتم که تمام اینها از کمبود عزت نفسم نشات میگیره و از اینکه نمیخوام مسولیت بازخورد اشتباهاتم رو بپذیرم.و به امید خدا سعی میکنم از امروز به بعد روی قوه ی تصمیم گیریم بیشتر کار کنم و راحتتر تصمیم بگیرم
سلام من هروقت کامنتارو میخونم یادهرف استادمیفتم که میگن کامنتارو بخونین خیلی عالیه نتیجه میگیرین واقعا همینجوری که استاد فرمودندممنون از همتون که انقدر کامنت عالی میزارین وواقعا من دارم از کامنتا نتیجه میگیرم ومن این اولین کامنتی بود که گذاشتم ممنون از استاد وشاگردای باحالش
فتبارک الله احسن الخالقین
تعهد روز پنجاه ویکم
سلام بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز تمامی هم فرکانسی های محترم
دستمریزاد به چنین استادی و چنین دانش و اگاهی که اینچنین خوب و دلنشین به گوشمون میرسه خدایا شکرت
من مث اکثر افراد مشکلم همین برزخ تصمیماتم هست که واقعیت خیلی هم منزجر کننده ست خدایا شکرت بابت آرامش حال حاضرم سپاسگزارم
بمحض که استاد اسم قلم دفتر آورد برای سنجش و امتیاز دهی به تصمیماتم سریع همین کارو کردم ولی متاسفانه پیش نرفتم یجورایی انگار یچیزی جلومو میگیره درواقع همون ترمز هست که باید برداشته بشه ب کمک و راهنمایی الله مهربان
چقدر این حرف استاد خوبه که
بار من روی زمین نمیمونه
این آرامشی بس عجیب و زیبا بهم تزریق میکنه خوب الهامی بود خدایا شکرت
باید یاد بگیرم در هر کاری سریع تصمیم بگیرم حتی کوچیک ترین کار و مساله شخصی مث مسواک زدن یا نزدن ….
آینم خیلی خوب بود که درسته ما شهر غریبیم ولی خدا که باهامونه
این توکل یعنی اعتماد یعنی آرامش
پس میشه بریم تو دل مسیر و نترسیم چرا؟
چون بهر حال عرضه و شجاعت انتخاب تصمیم رو داشتیم حالا چه درست چه غلط که البته بگم وقتی از خدا یاری بگیریم تصمیم غلط پیش نمیاد مطمعن باشیم
همین الان یه مساله س که ذهنمو مشغول کرده بود که مطمعنم صددرصد کار شیطان هست چون میدونه دارم میرسم به هدفم میخواد فرکانسمو خراب کنم ولی هزار بار خداروشکر که خیلی راحت تلاشمو کردم که بها ندم بهش و جالبه کمتر از چند دقیقه یه ایده برای حل همین مساله به ذهنم رسید که حداقل فعلا فرکانسم خوب و مثبت نگه دارم ای خدا چقدر خوبی
فقط اول و اخر حرف خدا ارامش بندها شه انگار که چه عرض کنم صددرصد فقط مارو خلق کرده که لذت ببریم و هرلحظه از خود لایتناهییش کمک و همراهی بخوایم و سریعا هم جواب میده من یکی که خیلی مخلصیم
خدایا شکرت بازم سپاسگزارم و از همگی عوامل سپاسگزارم و درخواست راهنمایی و حمایت خداوندام رو براشون دارم
خودمم آرومم و از خداوند ارام جونم خاضعانه درخواست میکنم هرلحظه زندگیم رو حمایت و مراقبت کنه و حالم رو در بهترین حالت ممکن نگه داره و الهامات و ایده های لازم برای پیشرفت اموراتم رو بهم برسونه
خدایا شکرت که رو به هر مساله و کاری میکنم خودت رو میبینم و این چقدر باعث آرامشه که
طرف حسابم تنها و تنها خدای رحمان و رحیم هست
این نهایت عزت و احترامی هست که خدا برامون خواسته که در هر شرایطی طرف حساب فقط خداست و لاغیر
در پناه الله یکتا در ارامش و آسایش باشید
سلام به استاد عزیز و مریم بانو و همه دوستان ،
روز ۵١ سفر ،
بحث مهم تصمیم گیری :
تصمیم نگرفتن = در برزخ بودن = بستن زنجیر به پا = هموار حس بد داشتن = طبق قانون تجربه اتفاقات بد
نتیجه تصمیم قاطع گرفتن :تغییر شکل نگاه و افکار
روش مناسب برای تصمیم گیری :
هدف را روی کاغذ بنویسیم مزایا و معایب وضعیت موجود و هدف جدید را بدون احساسی شدن بنویسیم، دور نمای وضعیت موجود را ببینیم ، بعد امتیاز دهیم . هر کدام امتیاز بیشتر داشت انتخاب کنیم ، همیشه این امتیاز بندی و مزایا را به یاد داشته باشیم ، به عبارتی مسئولیت تصمیم خود را بپذیریم .بعد از تصمیم گیری دیگر پرونده ان را ببندیم و به هبچ راه دیگری فکر نکنیم ( پذیریش مسئولیت و تصمیم گیری خود )
تصمیمات مهم و گرفته نشده = بستن سرب به پا = نابود کردن خودمان
علت عدم توانایی در تصمیم گرفتن در زندگی :
– ترس
– نشناختن خود
– نشناختن ارزشها
– نشناختن خواستها
– ندانستن هدف زندگی
– ندانستن رسالت خود
– مشخص نبودن تکلیف خود مان با خودمان
– عدم ایمان و توکل به خدا
همه اینها به عزت نفس و اعتماد به نفس بر می گردد.
یاد بگیریم تصمیمات بزرگ بگیریم و یاد بگیریم حرکت کنیم و کار های بزرگ بکنیم تا عضله تصمیم گیری قوی شود . مرتب تصمیم گرفتن سبب سریع تر و درست تر تصمیم گرفتن می شود .به صورتی که در چند دقیقه تصمیم های بزرگ می گیریم ( یکی از ویژگیهای ثروتمندان )
حتی تصمیم غلط گرفتن بهتر از تصمیم نگرفتن أست .
صادق نبودن و احساس ترس داشتن = احساس بی هویتی
باور کنیم خدا هست و ما را رها نمی کند و بار ما زمین نمی ماند
– عدم ایمان
– ضعیف بودن
– اعتماد به نفس نداشتن
– نشناختن خود
سبب دو دلی می شود و منجر به نابودی زندگی
باور کنیم خدا با ما هست و ما را حفاظت ، حمایت و هدایت می کند خدا با شجاعان أست .
– هر چه شجاع تر و جسور تر یعنی ایمان بیشتر و در نتیجه دریافت هدایت بیشتر
– هر چه بی ایمان تر و ترسو تر نتیجه محروم ماندن از دریافت هدایت
روی خود کار کنیم و ایمان و اعتماد به نفس خود را بالا بیریم
ایمان قوی = تصمیمات درست و سریع = نتایج عالی
بهترین سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری روی خودت است که نهال وجود را تبدیل به درخت تنومندی کنی .
زندگی ارزش لذت بردن را دارد ، ارزش دارد خوب زندگی کنیم .ارزش دارد خوب استفاده کنیم و قدر دان ان باشیم .روی ان سرمایه گذاری کنیم کار کنیم باور مان را تغییر دهیم ، تصمیمات جدید بگیریم ، پای ان بایستیم ، باز خورد ان را ببینیم ، حرکت کنیم ، تغییر کنیم و باور درست بسازیم تا خودمون را بشناسیم .
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید
ادامه متن قبلیم
دیدگاه انتخابی این فایل از فرنوش عزیز ک گفته بود علاقه ای به وکالت نداشت و ترک کرد
کامنت یکی از دوستان هم دیدم ک برای ازمون وکالت میخوند و اونم تصمیم به ترک گرفت
برعکس من عاشق این شغل بودم و حتی زمانی دبیرستان بودم میگفتم میخوام وکیل بشم
و الان به عشقم به بزرگترین هدفم رسیدم خدا رو شکر میکنم وکیل یکی از نامهای خداونده من هم تکه ای از خداوندم
ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفت است
واقعآ ایمانی ک من به این شغل داشتم باعث شد تلاش کنم الان ک دارم پروسه ورودم به این حرفه رو طی میکنم دارم روی باورهای مالیم کار میکنم
خیلی از دوستام میگفتن چون ما سهمیه نداریم پذیرفته نمیشیم چون خیلیا سوالاتو میخرن ما نمیتونیم قبول شیم چون انحصاریه نمیتونیم یا دولت رو مقصر میدونستن و هزار دلیل ناامید کننده ک باعث میشد دلسرد بشن و برن سراغ یه شغل دیگه
اما گوش من بدهکار نبود و تلاش کردم
هیچ عامل بیرونی در زندگی ما تآثیر نداره فقط افکار و فرکانس ها و باورهای ماست ک داره زندگی ما رو رقم میزنه
مجسمه ها رو به افتخار آنانی برپا کرده اند ک عمل کرده اند نه آنانی ک فقط شعار داده اند 💝
وقتی خداوند تعهد رو ببینه پاداشها رو میده
سعادت در دنیا و آخرت رو براتون آرزومندم 🥰🥰
به نام خدا
سلام به همه
استاد عزیزم واقعآ قابل تحسینی ممنونم ازت بابت تک تک فایلهاتون ک هر کدوم یه گنجه
من همیشه توی تصمیماتم شک و تردید دارم اینقد آدم دو دلی هستم ک حتی یه روسری هم میگرفتم حتمآ دو روز درگیرش بودم ک برم تعویض کنم 🤣
فقط یک تصمیم متعهدانه در مورد رشته مورد علاقم گرفتم و متعهدانه ۴ سال پاش وایسادم و الان موفق شدم اونم در دو نهاد یکیش استان خودمون یکیش تهران قبول شدم و تصمیم به مهاجرت دارم باید یکیشو انصراف بدم پروسه یک سالشو طی کردم الان دیگه شروع کارمه اما میخوام انصراف بدم برم تهران اینجا واقعآ خودمو تحسین میکنم ک متعهدانه به هدفم رسیدم خدایا شکرررت بزرگترین هدف زندگیم بود 🥰
اما تصمیم های دیگه ک کوچک هستن برام همیشه دو دلی میکنم اما حالا دیگه تعهد میدم ک برای همه کارهام با شجاعت تصمیم بگیرم همونطور ک توی اون تصمیم بزرگ موفق شدم
الان فقط تصمیم مهاجرت به تهران رو دارم میرم اونجا مث اون موقعی ک با توکل رفتم برا ازمون و خدا همه کارها رو برام ردیف کرد حالا هم توکل میکنم و میرم البته بعد از طی کردن پروسه ثبت نامم و اینا برای شغلم وقتی خدا با منه از چی بترسم هر جا برم خدا هست و این دل منو قرص میکنه
خداوند با شجاعانه ❤❤
عاشقتونم استاد عزیزم 🥰