آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟ - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-66.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2020-01-14 00:00:002024-11-24 11:43:36آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد جان😍
سلام دوستای گلم😍
من تعریف این فایل رو زیاد شنیده بودم تو سایت ولی نمیدونم چرا هرچی دنبالش گشتم پیداش نمیکردم. دیشب حسم گفت بیام بخش محبوب ترین دانلودها اومدم و دیدم وااااییییی آخ جووونننن😍😍😍 فایلی که خیلی دوست داشتم گوش بدم پیدا شده😍😍 سریع دانلودش کردم و شروع کردم گوش دادن. واقعا نمیدونم چی بگم که حق این فایل رو بتونه ادا کنه. من آخه خیلی نسبت به خدا مقاومت داشتم میگم داشتم چون خیلی کم تر شده با استفاده از فایل های استاد. با استفاده از دوره کشف قوانین فهمیدم که سر همه ترمزهای خواسته هام برمیگرده به خداوند. یه مدتیه که به طور جدی دارم روی باورسازی خدا کار میکنم. فایل های خداوند را بهتر بشناسیم رو خیلی گوش میدم چون هربار که گوش میدم متوجه میشم مقاومتم کم تر و کم تر داره میشه. ولی این فایل ولی این فایل😢😢 فایلی هست که اشک من رو نا خوداگاه دراورد و من اشک ریختم و این فایل رو گوش دادم. انگار پام داره از رو ترمز برداشته میشه. چقدددد خدا خوبه😢😢 چقد خدا مهربونه. اونجا که استاد میگه خدا تنها خیر و خوبی رو برای بنده هاش میخاد ولی این ما هستیم که ذهنمون مقاومت داره. خیلی خوشحالم انگار دارم خدارو پیدا میکنم😢 خدای واقعی رو خدایی که انقد عادله انقد مارو دوست داره که مارو موجودات فرکانسی خلق کرده تا به هیچ کسی ستم نشه. وای خدا چقد دارم راجبت خوب حرف میزنم و این حرفام نشونه اینه که مقاومتم داره شکسته میشه. آخه خود خدای مهربونم میدونه که من از بچگی توی یه خاندان سوپر مذهبی با کلی مبلغ دینی بزرگ شدم از بچگی همش با مادرم از این جلسه روضه به اون جلسه روضه و خب معمولا توی این مجالس قبلش یه سخنرانی هس که همون سخرانی ها در مورد خدا شدن پاشنه آشیل تمام خواسته های من که من حتی قبل از آشنایی با این سایت یه صحبت معمولی نمیتونستم با خدای خودم داشته باشم بس که ازش ترس داشتم که اگه نزدیک شم بهش ایمانمو تست میکنه اگه سپاسگزاری کنم تست میشم. اینا تو نوشتن راحته ولی همین پاشنه آشیل ها کلی انرژی از من گرفت توی زندگی. ولی بلاخره من به این سایت هدایت شدم رابطم با خدا از قبل هیلی بهتر شده. خدا منو اورد اینجا. دیگه اصرار ندارم زود زود باورام عوض شه چون فهمیدم همونطور که طی زمان باور متفی ها شکل گرفتن اونم از زمان بچگی پس تغییرشون هم زمان میخاد و من این زمان رو دارم به خودم میدم و نشونش توی احساس آرامشم داره خودش رو نشون میده. این فایل فوق العاده خیلی بهم کمک کرد. خیلی خیلی حالم خوبه چون دارم منبع انرژی زندگیم رو پیدا میکنم که همه چی از اونه. اگه بخام زندگیم درست شه باید بتونم نگاهم رو به این انرژی درست کنم. انرژی که انقد مهربونی داره که میگه تمام اتفاقات زندگیتون به وسیله فرکانس های خودتون به وجود میاد من ستمگر نیستم من ناعادل نیستم که بخام برای هرکسی هرجوری که دلم خواست تصمیم بگیرم. من انرژی هستم که همه چیز از من به وجود اومده و برای مخلوقاتم به شکلی درمیام که اونا بخان. آخه این دیگه نهایت عدلشه😭😭 پس ما میایم باورهامون رو نسبت به این انرژی که قوانینش سیستمی هس درست میکنیم. و طبق اون جواب میگیریم. انقد انروز حالم خوب بود بر اثر گوش دادن این فایل که رفتم و نیم ساعت غروب زیبای خورشید رو تماشا کردم و با خدای خودم صحبت کردم و به خاطر این همه زیبایی ستایشش کردم. اول از خدای خوبم سپاسگذارم که به راه درست هدایتم کرد و بعد از استاد مهربانم که آگاهی هاش رو خیلی خالصانه در اختیار ما قرار میده. استاد جانم براتون آرزوی تمامی خوبی های دنیا رو دارم امیدوارم همیشه همیشه غرق در شادی و آرامش باشی❤
سلام و درود بقدری از تغییرات دیدگاه شما نسبت به رب یکتا خوشحالم که براتون آرزوی بهترین ها رو دارم
سلام و سپاس از لطف شما دوست عزیز و ممنون از آرزوی قشنگتون. من هم برای شما آرزوی بهترین هارو دارم.
تحسینتون میکنم برای کم کردن مقاومتها و رفع پاشنه ی آشیلتون
چه حس خوبی که در آرامش به خودتون پاداش دادید اون هم تماشای غروب
من هم امروز در تمرین ستاره ی قطبیم تماشای غروب رو خواسته بودم که پیشاپیش برآورده شد
ممنونم خانوم زیبا 🌷🙇♀️😘
سرشار از حال خوب و آرامش و نعمت و خوشبختی باشی هر لحظه
سلام فاطمه خانوم
بهتون تبریک میگم که اینقدر در مسیر درست هستین و خوشحالم که به زودی به همه ی خواسته هاتون می رسین . این جمله که خداوند فقط خیر و خوبی ما رو میخوان بی نهایت تحسین برانگیزه و کسی که به این جمله ایمان داشته باشه تمام ترسها و نگرانی هایش از بین میره.
از استاد عزیزم و
خانواده بزرگ عباسمنش سپاسگزارم.
سلام استاد وقت بخیر.
درموردِ اینکه جهان و کائنات براساسِ باورهامون باما رفتار میکنن من کاملا این رو پذیرفتم و خداوند فقط برای ما خیر و برکت میخواد و جز این هم نیست اما موضوعی که ذهنم درگیر کرده اینه که باورهای من توو دوران کودکی و زنانی که جاهل بودم و هیچ حقِ انتخابی نداشتم براساس حرفهای بزرگترها در ضمیر ناخودآگاهِ من جاخوش کردن و تا به امروز با من بودن و حتی گاهی نمیتونم بوضوح پیداشون کنم آیا این با عدل خداوند منافاتی نداره؟ باوری که من توو دورانِ کودکی بهم تلقین شده و در ضمیرناخودآگاه نقش بسته
هانیه جان عزیز
سلام من امیر حسین سراجی وطنی هستم که امروز قرار شد بیام اینجا و پاسخ سوال تورا بدم.
ولی من خودم هم در این موضوع ناقصم و این خدای من است که این پاسخ شیوا را برای شما می نویسد. پس گوش کنید.
خداوند متعال هیچگاه به بنده های زیبای خود ظلم نمی کند و نخواهد کرد. پس بدانید آن موقع که شما در آغوش مادر بودید او بود که شما را پرورانید. اوبود که شما را بزرگ کرد و به جایی رسانید که امروز در این وادی با خود او روبرو نشسته اید و او برای شما لالایی زیبای زندگی می خواند و شما در زیبایی های این دنیای خاکی غرق می شوید. و این شمایید که بر خود ظلم می کنید و اجازه نمی دهید به خود که نعمت های فراوان خداوند بر شما نازل گردد. پس به گذشته خود باز گردید و از خود بپرسید که چه کسی شما را دختری رعنا و بزرگ آفرید در آن زمان که شما حتی نمی دانستید خدایی هم وجود دارد. پس به او شک نکنید و از او بخواهید که شما را هم مانند بسیاری افراد دیگر به راهی هدایت کند که در آن نعمت های فراوانی هست و شما باید در آن نعمت ها غرق شوید و از بودن خدای خود لذت برید. پس نخواهید که با سوالات شیطان گونه در خدای خود شک کنید که اگر شک کنید او نیز با شک با شما رفتار خواهد کرد چون اوست عادل مطلق. و سعی کنید که به دنبال هستی ذاتی خود باشید و نه هیچ چیز دیگری. واسلام علیکم. خداوند زیبای تو
سلام به جهان با شکوه رب یکتا
امروز یک داستان واقعی رو می خوام براتون بگم که قبلا برای من یکی از مهمترین مشکلات روزمره زندگیم بود و بخاطر این مسائل من هفته ها و ماهها درگیر بودم و حتی اینقدر زندگیم رو تحت شعاع خودش قرار می داد که توی روابط خانوادگیم تا مدتها مشکلات زیادی داشتم و این رسوخ می کرد به کارم و سلامتی روحی و جسمی و ارتباطم با رب و ….. داستان از اینجا شروع می شه:
من دیشب توی یک مهمونی بودم یکی از آشنایانم که از راه دور اومده بود و اونجا دعوت بود اومد نزدیکم نشست و با کمال احترام ازم داشت معذرت خواهی می کرد و با کلمات و واژهایی که بکار میبرد داشت حرفهای چند روز قبلش رو که توی جمع دو سه خانواده بمن گفته بود رو داشت توجیه و اصطلاحا از من دلجویی کرد .
شاید باورتون نشه من از اول صحبت های اون هاج و واج بودم و داشتم فکر می کردم اصلان چرا داره اینقدر رو خودش فشار میاره که با بهترین جملاتی که از مغزش خطور می کنه ازم داره دلجویی می کنه ….من اصلان حتی یک لحظه به این مسائل هم توی مهمانی خونه خودم و بعدا هم فکر نکردم چون توی مدار این مسائل نیستم و اینم بهتون بگم آگاهانه توجهم رو به اتفاقات خوب که در مهمانی میوفتاد سوق می دادم و اگر کسی هم می خواست یک موضوع نادلخواه رو شروع کنه آگاهانه طوری موضوع رو بسمت اتفاقات خوب پیش آمده در همون مهمانی تغییر می دادم که اصلان مشهود نبود و حتی بعضی وقتا خیلی از خانواده ها ممکنه مقاومت داشته باشن در این رابطه و اونا موضوع رو دو مرتبه بیارن به حرفهای نا دلخواه من ….. و من چون این تضاد رو سالهای سال داشتم و دارم روی خودم کار می کنم…. هوشیارانه با هدایت رب با نهایت احترام به اشخاص موضوع رو بسمت اتفاقات خوب اون جمع خانوادگی تغییر میدم ….. چون همیشه استاد میگه ااااااحساس خوب نتیجه اش ااااااتفاقات خوبه.
ها اینم برام جالب بود یک موزیک قشنگ داشت از یک کانال پخش میشد یک بچه شیرین که قر تو کمرش گیر کرده بود و به اصطلاح بدون دایره به رقص بود دستاشو بالا برده بود و اینقدر زیبا حرکات موزون انجام می داد که توجه همه به اون جلب شده بود … در همین موقع دیدم خالش بدو بدو اومد و براش اسپند دود کرد…. ( چشم زخم )
دوستان این عقاید سالها و قرنها از پدران و نسلهای گذشته بما رسیده ……شما فکر می کنید براحتی ازتون بیرون میاد و شما ازش خلاص می شین ؟
…یک چایی حدودا نیم ساعت قبل ریختم بخورم سرد شده با اجازتون می خوام الان بخورم …با شما داشتم راز دلم رو می گفتم ازش کاملا یادم رفت ….
جاتون خالی خانواده هم بمن گفتند بیا صبحانه بخوریم گفتم شما صرف کنید من بعدا میل می کنم چون احساس کردم این مطالب پاشنه آشیل خیلیا هست و خواهد بود ….
من امروز صبح توی کانال اختصاصی مجموعه خودمون که مربوط به گزارش دهی مسائل مهم داخلی مجموعه هست برخوردم به یک تضاد…..و اینم بنظر من مهمترین دق دقه خیلیا هست که با اون گریبان گیرن
مدیر ساختمان کاری که چند سال واحدهای ساختمون درگیرش بودن رو به نحو احسنت و در کمترین زمان ممکن انجام داد اما یکی از واحدها بخاطر خود بزرگ بینی و اینکه خودش رو در تمام مسائل دانا می بیند ( به همین دلیل هیچ جایگاهی در دل ساکنان ساختمون نداشت ) با نوشتن پیامی یا آگاهانه یا دستوری موجب ناراحتی مدیر ساختمون شد .
من اول از کارش ناراحت شدم اما دیدم من کاری برای اون فرد خاطی نمی تونم انجام بدم فقط باید از این موضوع ذهنم رو به یک موضوع شگفت انگیز که امروز برام اتفاق افتاده یا در اطرافم وجود داره درگیر کنم و آگاهانه فکرم رو به احساس خوب سوق بدم تا اتفاقات خوب برام بیوفته ….
و اینو گفت بگو من هر روز روی خودم دارم بیشتر کار می کنم که هیچ کاری رو برای حرف مردم انجام ندم….
چون استاد میگه اگه می خوای موفقت کنه رب باید از استعدادهات و هنرت و هر آنچه که بلدی استفاده کنی برای گسترش جهان و کمک به همنوع خودت……این باور قدرتمندکننده که الان براتون نوشتم یک سنگینی باری از دوشم برداشت چون خیلیا درگیر این موضوعات هستن…
خدایا شکرت که من یک روز دیگه بیدا شدم و دارم افکارم رو خالص تر می کنم…..بینهایت دوستتون دارم و شادم که در راهی قدم گذاشتم با عشق فراوان نتایجم رو برای گسترش جهان تقدیم می کنم…..
از صمیم قلب براتون آرزوی خوشبختی ثرتمند شدن سلامتی فراوانی نعمت در پناه ایزد یکتا را خواهانم
سلام .
من واقعا ممنونم از آقای عباس منش به خاطر مستند بودن کلامشون به قرآن و آیات آن .
از موقعی که با قانون جذب آشنا شدم این مسئله برایم آشکار شد که واقعا این مطلب باید در قرآن باشد تا مدتها سراغ قرآن نرفتم .
اما دائما یعنی طول ۳ سال فقط در پی فهم صحیح از قانون بودم .
تا اینکه با استاد عباس منش آشنا شدم و تا الان حدود ۴ سال است که مطالب را با ایشان همراهی می کنم . من هیچ تعصبی روی شخص ایشان نداشتم بلکه بیشتر تکیه ام بر تحقیق و مطالعه خودم بود و تجربه .
اما در تحقیقاتم از کلام مستند ایشان به قرآن استفاده کردم و هر چقدر گذشت و هر چقدر ربوبیت خداوند برام واضح تر شد دیدم با چشم خودم که استاد عباس منش یک قدم جلوتر ازمن این حقیقت را بیان کرده اند .
یکی از این مطالب این بود که هیچ قدرتی به غیر از خداوند نیست و تاریکی در اثر نبود روشنایی می باشد .
من دیگه به قانون جذب ، قانون ربوبیت می گویم چون این جهان آینه ای است که آینه تمام نمای انتخاب و اختیار ماست و این جان سیستمی است که قوانین الهی آن را اداره می کند و این معنای ربوبیت است .
در زندگی ما هیچ محدودیتی نیست و سرنوشت ما کاملا به دست خودمان است .
چرا که ما می توانیم با استفاده از قوانین الهی هر سرنوشتی که انتخاب می کنیم رقم بزنیم
ثروت می خوای یا فقر ؟
سلامتی یا مریضی ؟
قدرت یا ضعف ؟
همه در دیت خودمان است . خداوند قدرتش را در خلق زندگیمان به خودمان سپرده هیچ کس نمی تواند واقعیت من را دستکاری کند .
من ثروت و سلامتی و قدرت را باور می کنم و
خلق می کنم . زنگی من سراسر از ثروت و فراوانی می باشد و یگانه قدرت خلق زندگیم در دست من می باشم .
من یک آفریننده ام . من خود خدا هستم .
من عشقم . من خیرم . من ثروتم .
سلام و درود
کامنت زیادی تا حالا تو سایت نذاشتم ولی خواستم در مورد تجربه ای که به دست آوردم بنویسم. امروز من با یه اتفاقی مواجه شدم که دقیقا آگاهی های این فایل رو برام مثل روز روشن کرد.
داستان از اونجایی شروع شد که چون ازدواج نکردم و خانوادم مثلا از سر دلسوزی یه دعانویس رو بهم پیشنهاد دادن. حس خوبی به اون دعانویس نداشتم. چون یه بار بهشون مراجعه که کردم برای ترس هام ، یه مشت دعا بهم داد. همون شبش تا یک هفته چنان ترسی تو وجودم بود که حتی با چراغ روشن هم نمیتونستم بخوابم. دعاهارو یه مدت نگهش داشتم. ولی حس خاصی نداشتم که اینا واسم کاری بکنه. از سال ۹۵ با اساتید قانون جذب آشنا شدم که از شاگردای خود استاد بودن.بعدا طی قانون تکامل سال ۹۷ با استاد و دوره هاشون آشنا شدم و بعضی از دوره هاشون رو خریدم. مرتب گوش نمیدادم و تمرین انجام نمیدادم ولی با این حال انقدر اون آگاهی ها خالص بود که یهو همه ترسام ناپدید شد.
من اون دعاهارو همه رو دور انداختم و با خودم گفتم حال من با توجه و آگاهی هایی که از دوره ها گرفتم خوب شد و بدون اینکه بفهمم ترسام از بین رفت.
حالا داستان امروز … دوباره من هدایت شدم به سمت فرکانس ارسالیم و به سمت اون دعا نویس. با خودم گفتم دختر تو که قانون رو میدونی پس خودت جذبش کردی و وقتی فک کردم دیدم بعلهههههههههههههههه
خودم این اتفاق و این شخص رو جذب کردم. یعنی یه ذره که کانون توجهت عوض میشه سریع از مدار میای بیرون. مثل آدمی که اگه از روی پله اول بیفته شاید هیچیش نشه ولی اونی که از پله دهم بیفته ممکنه صدمه ببینه. و شیطانی که قسم خورده هر لحظه مارو گول بزنه.
حالا کاری که کردم چی بود.اولش ذهنم مقاومت میکرد خیلی تا جاییکه دو ساعت داشتم با ذهنم کلنجار میرفتم که این شخص رو خدا واسم فرستاده بعد از دو ساعت واسه ذهنم دلیل و منطق آوردم گفتم مگه وقتی میخواستی گوشی دلخواهتو بخری و خیلی پول نداشتی دعانویس واست کاری کرد؟ مگه وقتی قسط وام داشتی دعا نویس پرداخت کرد؟ مگه سر دفاع پایان نامت که نمره کامل گرفتی و دقیقا داورها اونجوری که تجسم کرده بودی ازت دفاع کردن پای دعانویس وسط بود؟ انقدر واسه ذهنم منطق آوردم که دیدم نشستم پای لپتاب و دارم اینارو تایپ میکنم.
عزیزی که داری این کامنتو میخونی منم خیلی وقتا گمراه میشم (خیلی باید کار کنم رو خودم) ولی به محض اینکه از ته دل به انرژی اصلی که خداست وصل میشم چنان چیزهایی رو به خاطرم میاره که هر لحظه بیشتر باورش میکنم که تنها قدرت جهان خداوند است. جهان به فرکانس های هر لحظه من پاسخ میده.مهم اینه که من چی میفرستم. من امروز فهمیدم پاشنه آشیل من همینه و انقدر باید روی این باورم کار کنم که بشه بخشی از وجودم. من در هر شرایطی خالقم. هر روز دارم تمرین میکنم که بهتر بشم. لازم نیست خودمو به کسی ثابت کنم. خداروشکر میکنم که هر لحظه دارم بهتر میشم. تعهد و تمرین و تکرار و تکرار و تکرار
به قول یه استادی زگهواره تا گور تمرین بکن عشق و آگاهی ناب برای همه عالم. یا حق
سرکار خانم نصیبه بختیاری ، سلام ، تبریک به این پایداریت و استمرارت و سپاس از این آگاه هایی که به امثال من هدیه دادی .
سلام به عزیزای دلم
امروز صبح طبق عادت اومدم سایت خودم رو بازکنم “منظورم جایی که بمن درک واقعی زندگی کردن رو یاد داد” دیدم اینترنت قطعه گفتم انگار یک سطل آب سرد روم ریختن ای بابا امروز می خواستم دیدگاهی که بمن الهام شده بود رو بنویسم که خوشبختانه دیدم پریز تلفن که دیشب به سفارش یکی از بستگان که حالش مساعد نبود و بما گفته بود گوش بزنگ باشیم وصل بود و پریز برق قطعه خلاصه دوستان اینو امروز می خوام بگم توی بخش دیدگاه ها خیلیا در عین حالی که محصولات رو هم خریدن و چند سال هم توی خانواده عباس منش هستند سوال میکنن از استاد شما چطوری در سن پایین به استقلال مالی رسیدین یا می بینم دنبال راه کارهای دیگه غیر از اصل موضوع می گردن و می خوان یک نسخه جدایی برای خودشون داشته باشن.
دوستان این اشخاص اگر همه محصولات رو هم یکجا بخرن فایده نداره و دنبال چیز دیگری نرید – شما باید اول یکی یکی فایلهای دانلودی رو از اول تا آخر با دقت گوش کنید و واو به واو تمامم گفته های استاد رو تجزیه و تحلیل کنید و در زندگی به مرحله عمل برسونید به شرط اینه که باور داشته باشید حرفهای استاد رو – من یقین دارم کسایی که این دسته از سوالات رو توی سایت قرار می زارن نه خودشون رو باور کردن و نه اعمال و نتایج دیگران رو باور دارن – این دوستان راهش اینه که روی عزت نفس خودشون خیلی کار کنن و ترمزهای خیلی زیادی توی این موضوع رو باید شناسایی کنن و این ترمزها از بین نمی رن مگر باورهای قدرتمند کننده در همون راستا برای خودشون بسازن و با تغییر باورهای خودشون و رفع این تضاد ها که کار ساده ای نیست و ممکنه ماه ها طول بکشه چون من خودم جزء همون افراد بودم و با نوشتن چکیده هدفهای قابل انجام و عزمی راسخ که اگه سنگ هم از آسمون بارید انجام بدی و به خودت بگی من هیچ راهی ندارم” آقا با خودت فرض کن توی یک لبه پرتگاه هستی پشت سرت بدترین حیوان درنده و چندین مار گزنده و حتی با خودت فرض کن یا سیل وحشتناک از پشتت داره میاد و در پیش رو یک دره بسیار عمیق هست و خودت رو با خیال راحت بنداز پایین و نترس چون من این راهیه که رفتم و نتیجه گرفتم و مو به مو به حرفهای استاد توجه توجه توجه کن و عمل کن که هیچ کدوم از جرفهای استاد بدون عمل نیست “من خودم اگه کسی حرفی بزنه که عمل نکنه دیگه از دایره زندگیم میندازمش بیرون البته ممکنه جزء نزدیکان من هم باشه اما با کمال احترامی که بهش میزارم اما به حرفهاش توجه نمی کنم و آگاهانه از حرفاش اعراض می کنم طوری که خودش نمی فهمه” و اگر کاری غیر از این انجام بدی نتیجش همون سوال هایی هستن بی سر و ته که از استاد می کنین . شما سالها با اون افکار بزرگ شدی اگه می خوای به اهدافت برسی فقط به جرفهای استاد عمل کن نگو باشه یکی رو عمل می کنم جالا ببینم چی می شه بعدا اون یکی …. عزیزم این راه به جایی نمییییییی رسه.
من توی دوران دبیرستان دبیری داشتم می گفت همه باید بیان یک کنفرانس بدن و خودش هم تعیین می کرد از کجا تا کجا باشه و باید واو به واو می گفتی و گر نه جریمه می شدی و چندین بار از روی درس می نوشتی من اصلان از ترس جریمه این کار رو نمی کردم و با خودم در صلح بودم “به خودم می گفتم من خیلی راحت می تونم بدون اینکه مشکلی داشته باشم برم و کنفرانس رو بدم و همیشه هم بودن اشکال بودم الان میبینم اینا جزء قوانین بوده و من تضاد خاصی در این رابطه نداشتم . دوست عزیز اگر استاد راهی جلو پاتون می زاره و شما درکش نمی کنید که من هم در اوایل نمی فهمیدم باید صد ها بار فایلها رو بشنوید و ببینید و بجای وقت تلف کردن یک هدفون داشته باشید حتی قبل از خواب در مواردی که خیلی مقاومت دارین بارها و بارها گوش کنید که همه اشکالات و بن بستهای زندگیمان سمت خودمون هست و باید خودمون رو اصلاح کنیم تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه آقا ما هیچ کس و هیچ چیز رو نمی تونیم تغییر بدیم اگر می بینی یک جای کار اشکال داره اون طرف خودمونه که اشکال داره نه کشور نه اون آدم خاص نه رییس اداره باور کن فقط باید خودت رو تغییر بدی و توی قرآن بارها گفته این نتیجه اعمال خودشون هست و ما به هیچ کس ظلم نمی کنیم ” من خودم گفتم اگه استاد تونسته شک ندارم که من هم می تونم و اینو بگم که از بچگی این تضاد رو هم نداشتم که فلانی مغزش بهتر از من کار میکنه با خودم می گفتم اون کسی که فلان اختراع رو کرده پس من باید خیلی بهتر از اونو در راستای علایقم بسازم و باورهای قدرتمند کننده زیادی رو هم میساختم برای خودم اما نا آگاهانه چون اون زمان به این حقایق دستیابی پیدا نکرده بودم و با همتی بلند و خستگی ناپذیر و رب رو شاهد می گیرم روی هر موردی که تمرکز میکردم در کارهای خلاقانه خودم بارها و بارها ممکن بود نتیجه نده اما من انگار خستگی برام معنا نداشت باید بهدفم میرسیدم و خدا با بینهایت دستانش بهم کمک می کرد و دوستان اگه می خوایین به هدف هاتون برسین باید نداهای درونیتون رو باور داشته باشین به آنچه که خدا از راههای مختلف هدایتتون می کنه گوش بدین اگر هم نرسیدین این به اون معنا نیست که راهتون اشتباهه یعنی تکاملتون رو طی نکردین و باید اینقدر جلو برین تا به هدفتون برسین مایوس نشین که من ماه ها هست این هدف رو دارم و مو به مو دارم همه قوانین رو رعایت می کنم اما چرا به هدفم نمی رسم شما باید مثل سیستم آفرینش مدار به مدار جلو برین تا بهتون الهام بشه و مثل کسی نباشین که می خواد به یک گنج برسه سالها تلاش می کنه در روزهای آخر که در چند قدمی گنج هست خسته می شه و دست از تلاش بر می داره و چه بسا کسی دیگه که با روش و راه دیگه میاد و با ساده ترین گزینه به اون گنج دستیابی پیدا می کنه .
من این ترمز توی زندگیم بود که همه افراد ثروتمند دزدند کلاه بردارن رانت دارن اختلاس میکنن از حق بقیه می دزدن و توی جیب خودشون میزارن هر کی ثروتمنده از بس پوا داره شبها نمی تونه آسوده بخوابه و استرس زیادی داره و….
چرا ؟ چون متاسفانه به ما از بچگی توی قصه ها سینما سریالها رادیو حرفهای روزمره زندگی با دوستان و هر جایی که در هر سنی که بودم و وارد می شدم جز اینکه از بدی ثروتمندان گفته می شد جیز دیگری من برداشت نداشتم
اما از زمانی که این ترمز بسیار قوی و چسبنده به خودم رو که این ترمزها مثل زمانیه که داری با عجله می دویی مه به مقصد برسی و یک دفعه تی یک چاله پر خارهای چسبنده می افتی و اگه لباسهای بافتنی تن داشته باشی دیگه تا ساعتها خار در بیار و درد بکیش و ماه ها توی رختخواب هم مشکل و…
من این ترمزهایی که خیلی از اینا بیشتر بود رو یک ساله دارم کم و کمتر میکنم و خودم رو خالص تر می کنم و هر چقدر مدارم رو نزدیکتر کنم به اون انرژی ثروتمندی که برای خودم ساختم ثروتمندتر میشم و من از این نتیجه گرفتم
حالا سوالی که من دارم از اون دسته از افراد که در اول دیدگاهم نوشتم اینه که آیا من غیر از مطالب استاد عمل کردم یا برای من رهبر کس دیگری هست یا رانت دارم یا برادرم کمکم کرده یا بابام پولدار شهره و …..
خیر فقط طرف خودم رو تغییر دادم.
شاد خوشبخت سلامت در پناه ایزد یکتا باشید
آقای سعید رضا رادمنش ، سلام عزیز دلم ، از آگاهی های نابت لذت و استفاده بردم و از صمیم قلب به این تغییرات با ارزشت تبریک میگویم . سپاس از رب العالمینم برای هدایتهایی که در آن تمام نعمتها وجود دارد .
سلام
سلام به همه ی دوستان
ممنون به خاطر این همه آگاهی و تجربه که در اختیار من و دیگران به اشتراک میزارید
موفق باشید
سلام دوست خوشبختم منم به شما تبریک میگم که تونستی برای تغییر کردن خودت راههای هدایتی بسیاری پیدا کنی ارادتمند عزیزم
سلام سعید عزیز
ممنونم که به الهاماتتون عمل کردید و این دیدگاه گذاشتید
چیزایی نوشتید که بیشتر اینکه یک نوشته خوشگل باشه که طرف تحت تأثیر بذاره بیشتر بیشتر از اون منو بیاد خودم انداخت توی مدت اشناییم با سایت استاد خیلی به تضادها خوردم بخاطر عدم درک قوانین ، عدم عمل ،عدم باور
بارها فراموش کردم ، اذیت شدم ولی ادامه دادم
و چون ادامه دادم الان در فرکانسی قرار گرفتم که به لطف خدا ، اصل دوباره بیاد اوردم
درک کردم کمبود عزت نفس و خود باوری
نبود باوری که به ما خالق بودنمون ثابت میکنه
چقدر ما رو دور میکنه از جاده اصلی ،
چقدر ما دور میشی از درک آگاهی بیشتر
یه روزایی ناله میکردم منم میخوام عین بچهای سایت که مسیر تکاملیشون رو با لذت میگذرونن منم اینطوری باشم
ولی حاضر نبودم دست از کمالگرایی بردارم
زندگی شده بود مال بقیه ، آرامشم خیلی کم شده بود
ادامه دادم باز میخوردم زمین
تا اینکه دیشب یه تب شدیدی گرفتم
و تا صب خوب شدم با خودم گفتم توکل اینجور شرایط معنی میده
و حالم خوب کردم بدون قرص و دارویی ،با وجود اینکه از درد داشتم به خودم میپیچیدم
از خدا خواستم خیرت این اتفاق بهم نشون بده
خیرتش میدونی چی بود هدایت شدم به فایل هایی که تا حالا اصلا روشون زمان نذاشته بودم از همین فایلهای رایگان
که یه زمانی فکر میکردم اینا چیری نصیبم نمیکنن
چشم به فایل چشم زخم خورد گفتم این خوده نشونس
چند روز پیش بود که با دیدن این فایل به خودم گفتم من که توی این مورد ایرادی ندارم
اما ایمان دارم که نشخوار های ذهنی که توی حال خوبم میومدن سراغم و میگفتن این حال خوب در دست نیست از بین میره خوراکش همین فایل
خوراکش توحید عملی6 خوراکش فایل خدا تاس نمی اندازده
خوراکش فایل هایی محبوب ترین دانلود هاست
خوراکش شروع و ادامه دادن منه
:-)
سلام به مریم عزیزم که با این کلمات زیبا و رویاهای قشنگت داری به گسترش جهان کمک می کنی و بخاطر اینکه خودت رو به منبع انرژی نزدیکتر کنی از هیچ تلاشی فروگذار نیستی رب رو شکر می کنم که فرشته های زیادی بمن کمک می کنن تا درک بهتری از جهان داشته باشم و سپاسگزارم که منو هدایت کردین مریم عزیز و دوستداشتنی و اینکه وقت گذاشتین تا بمن آگاهی های بهتری نسبت بخودم داشته باشم شما بهترین هستین شاد خوشبخت سربلند ثروتمند سلامت در پناه ایزد یکتا باشید
بنام خدای یکتا
سلام عزیزم مریم خانم
چقدر حرفهای قشنگتون به دلم نشست و منم مثل شما اوایل ورودم به سایت استاد خیلی خیلی مقاومت ذهنی داشتم و سردرگم و فقط میگفتم ای که منو خوانده ای راه نشانم بده
و واقعا به من نشان داد و الان خدا را شکر دارم هر روز پیشرفت میکنم و خیلی از کارهام و گذاشتم کنار مثل خرید چکی برای مغازه مثل غیبت کردن و دروغ گفتن مثل اینکه فقط با وام و قرعه کشی میتونم پیشرفت کنم و خیلی چیزهایی دیگه که با کمک فایلهای رایگان استاد تونستم اینجوری پیشرفت کنم و خیلی خیلی راضیم
و استاد را روزی هزار بار دعا میکنم
خداراشکر خدا منو به بهترین راهها و بهترین سایت دنیا منو راهنمایی کرد خدایا شکرت
و خدایا شکرت بابت دوستان هم فرکانسی خوب و عالی
خدایا شکرت شکرت شکرت
سلام سعید عزیز خداروشکر امشب هدایت شدم ب مطالعه کامنت پرمحتوی شما خواستم ازت تشکر کنم بابت کامنت و موفقیت هایی که کسب کردی و بهت تبریک بگم که با کسب ثروت و موفقیت معنوی تر شدی و نزد خداوند محبوب تر شدی واست بهترین هارو از خدای مهربان طلب میکنم
سلام سید محمد عزیزم این رو از صمیم قلبم می گم من هر چی دارم افکارم رو خالصتر می کنم و اونا رو در خدمت گسترش جهان تقدیم میکنم رب یکتا هم داره بصورت بینهایت شکل منو سورپرایز می کنه و هر روز درهای رزق و روزیش بسمت من بیشتر میشه…و افتخار می کنم بتونم حتی یک نفر رو ( با کلماتی که از من نیست و از الهاماتی که بمن گفته میشه هست ) تلنگری بزنم در درک بهتر زندگی کردن …… شادی همراه با دریایی از خوشبختی با سلامتی در پناه ایزد یکتا داشته باشید
دوست عزیزم سلام
عالی نوشته بودید:
“همه اشکالات و بن بستهای زندگیمان سمت خودمون هست و باید خودمون رو اصلاح کنیم تا جهان جای بهتری برای زندگی کردن بشه آقا ما هیچ کس و هیچ چیز رو نمی تونیم تغییر بدیم اگر می بینی یک جای کار اشکال داره اون طرف خودمونه که اشکال داره نه کشور نه اون آدم خاص نه رییس اداره باور کن فقط باید خودت رو تغییر بدی و توی قرآن بارها گفته این نتیجه اعمال خودشون هست و ما به هیچ کس ظلم نمی کنیم”
دقیقا همینطوره
ما باید اصلاح کنیم خودمونو. مدتیه دارم روی یه موضوع کار میکنم و خدا هم منو برای رفتن به مدارهای بالاتر آزمایش میکنه.
استاد توی یکی از فایلهای عزت نفس گفتن اگه با من داره بدرفتاری میشه مشکل قطعا از منه نه اون ادم. من باید خودمو اصلاح کنم و نباید کاری به کار اون داشته باشم. همچنین استاد توی فایل سفرنامه بعد از آمیش ها بود فکر کنم که یه فایل طولانی وسط سفرنامه گذاشتن و توش گفتن بچه ها شما باید انسان خوبی بشیید تا به مدار انسان های خوب هدایت بشوید.
این همش توی گوش من زنگ میزد
من که خودمو انسان خوبی میدونم اما برای اینکه افراد اطرافم (که واقعا عالی هستن) بهتر بشن و من با انسان های عالی بیشتری ملاقات کنم باید انسان بهتری باشم
باید ادم بهتری باشم
همه ی این حرفا با دوره عزت نفس، برای من توی ذهنم کنار هم نشستن و من تصمیم گرفتم (تقریبا یک ماهه) که انسان مهربانتر و مراعات کننده تری باشم و بیشتر به قانون عمل کنم مثلا بحث نکنم مثلا مقابله نکنم و مهمتر از همه شماتت و سرزنش نکنم بقیه رو.
اینم مثالهاش:
راستش من ادم توانمند و قوی و دقیقی هستم و این ویژگیم باعث میشد بعضا، کسایی که مثل خودم خوب عمل نمی کنند رو قضاوت و شماتت کنم و ناراحت و عصبانی شم
این در حالی بود که می دونستم باید رهاتر باشم و باید کنترل عواطف و احساساتمو به دست بگیرم
خلاصه تو ذهنم می گشت که : خدا مردم رو دور تو جمع کرده ای پیامبر. و به خاطر قلب مهربونت بوده که مردم دورت جمع شدن نه اینکه پیامبر مایی.
این حرفای استاد هی توی ذهنم بود و دوست داشتم منم اینطوری باشم و به قلب رئوفم شاخته شم.
و خدا که اینو دید مقدماتش رو با ازمایش هایی برام فراهم کرد.
یه پروژه کاری شروع شد با کسی که نمیشناختمش
ایشون دو سه بار و پشت سر هم، وظیفه شو دیرتر از زمانی که مقرر کرده بودیم انجام داد و کارو فرستاد و بدقولی کرد.
و من راستش دیوانه شده بودم. هی میخواستم بهش تیکه بندازم و … حالم بد بود. و البته کیفیت کارش هم کمتر از حد انتظارم بود. خلاصه هر بار ایشون دیر میکرد من خودمو کنترل میکردم که بهش تشر نزنم. و خوب برخورد کنم و موفق میشدم اما حسم خوب نبود تا اینکه دفعه سوم نشستم کلی با خودم و خدا حرف زدم و به این نتیجه رسیدم که کمال گرایی و قضاوت داره کار دستم میده و اون فرد حتما نمیخواسته دیر کنه و من حق ندارم قضاوتش کنم
در مورد کیفیت کار هم یادم افتاد که خودم یه جا که یه دوستی بهم اعتماد کرده بود و کاریو بهم سپرده بود من دفعه اولم بود انجام میدادم و با اینکه نهایت تلاشمو کرده بودم اما اون کار عالی نشده بود. اما اون دوستم هیچی بهم نگفته بود و باز هم همون کارو بهم سپرده بود و الان که من دارم همون کارو برای چندمیییین بار انجام میدم زمین تا اسمون بهتر از قبل شدم و الان یه پا برای خودم حرفه ای شدم توی اون زمینه.
اینارو خدا به یادم اورد و فهمیدم که منم باید به بقیه فرصت بدم و با یک بار خطا یا کیفیت کمی پایین ، روشون خط نکشم و حذفشون نکنم . اجازه بدم یاد بگیرن و صفر و یکی برخورد نکنم.
خلاصه دیگه احساسم بد نبود نسبت به اون همکار و واقعا با محبت وقتی دیر میکرد و معذرت میخواست، باهاش برخورد میکردم. از ته ته دلم. خدا شاهده
حالا جالب اینه که اینبار من خودم به خاطر یه پروژه دیگه اون کارمو نرسوندم و الان یه هفته ست ایشون کارو اماده کرده اما من وظیفه مو انجام ندادم و ایشونم عالی برخورد کرده. تازه کیفیت کارشم بهتر شده :) من تصمیم گرفتم سخت نگیرم و بهتر برخورد کنم و خداروشکر راضیم از تغییرم
حالا یه مثال دیگه که امروز و چند روز پیش افتاد
ما یه برنامه ای از چند وقت پیش توی پیج اینستاگراممون داریم دیروز دو سه نفر پیام دادن و کمی نقد کردن مارو (تا الان همش تعریف بود و اولین بار بود نقد میشدیم) لحنشون هم کمی زننده بود و واقعا میشد بهتر حرف زد و من کلا دست به نوشتن و جواب پس دادنم خیلی خوبه :)))))))))) و گفتارمم خیلی قویه. خلاصه دستم رفت سر کوبیدنِ طرف با متنم، ولی توی تک تک موارد خودمو کنترل کردم و مودبانه جواب دادم و بعدش خود اون افراد مودبانه تر از من بهم جواب دادن :)
ایناس که دارم میگم خدا فضارو مهیا کرده تا من روی خودم خوب کار کنم
نگار قبلی بود میگفت بزار جوابشونو بدم بفهمن که اشتباه کردن اما مثل استاد و ایه قران، گفتم سلام ما بر شما باد، اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما
و ما نمیتونیم همه رو راضی کنیم.
داره طولانی میشه اما این یه تمرینه برای خودم
دو مورد دیگه هم میگم.
دو سه روز پیش میخواستیم با یه پیجی همکاری کنیم من از اون پیج خیلی خوشم میومد و هرروز دنبالش میکردم (به خاطر کارم) و میدونستم ۲۰۰۰ تا فالوئر داره پریروز که رفتم دیدم شده ۱۰k فهمیدم فالوئر فیک زده. وقتی پیشنهاد همکاری دادم بهشون، گفت فالوئرهای ما بیشتره و نه و… . خیلی جلو خودمو گرفتم که نگم فیک زدی خواهر من و خب نتیجه داد. من جلوی خودمو با موفقیت گرفتم :))))) و چیزی نگفتم چون احساسم الان خیلی بهتره و ذهنم روی ناخواسته و تنش و تشنج نیس. راضیم از خودم
یه اتفاق دیگه اینکه امروز، یه نفر،یه کار مارو وارد بروکراسی اداری کرد
منم هی به خودم میکفتم حتما این به خیرمونه حتما به نفعمونه و احساسم رو مثبت نگه میداشتم. یه جا از کوره در رفتم داشتم پیام مینوشتم واسه طرف که نقدش کنم و…
و جالب این که کاملا آگاه بودم که دارم خلاف قوانین عمل میکنم و به ناخواسته توجه میکنم.
همون لحظه پیامو پاک کردم و نتمو بستم و اومدم سایت کامنت خوندم و اروم شدم و گفتم به خودم من باید خوب برخورد کنم این وظیفه ی منه من باید احساسمو خوب کنم این وظیفه ی منه بقیه ش رو میسپرم خدا. بعد احساسم کامل خوب شد و نتمو باز کردم و از اون طرف به جای تشر زدنو نقد کردنش، بابت پیگیری کارم تشکر کردم :)
واقعا حسم خیلی بهتره
چون در عمل دارم تمرین میکنم که ما نمیتونیم به هیچ وجه کسیو عوض کنیم فقط خودمونو میتونیم عوض کنیم.
همه اینارو نوشتم که بگم من دارم اگاهانه خودمو اصلاح میکنم. تا دنیای اطرافم عوض بشه. من اگاهانه دارم از خودم انسان بهتری میسازم تا انسان ها هم با من بهتر رفتار کنن
راستی راستی یه چیزی یادم افتاد
یکی دوهفته پیش بود من در مورد یه دوستم کاملا ناخواسته و نااگاهانه یه اشتباهی کردم. کاملا تصادفی بودا. یه خطای انسانی . ولی اشتباهه از نظر خودم خیلی بد بود حالم به کل خراب شد. باهاش حرف زدم و بچه ها حتی حتی یک کلمه بد یا سرزنش یا شماتت از زبون این ادم درنیومد. هیچی فقط گفت بیخیال بابا اشکال نداره خدا با ماست مراقبمونه حل میشه. و اگر اون این برخوردو نمیکرد من واقعا داغون میشدم.
اون خطای من خیلی شوک اور بود چون مدار و فرکانسو همه چی رو به روال بود و اصلا نفهمیدم چی شد که اینطوری شد. دقیقا هم توی همون بحبوحه ی این بود که تصمیم گرفته بودم با اون همکارم که همش دیر میکرد، خوب رفتار کنم و بهش سخت نگیرم.
شب اون اتفاق افتاده بود و من موقع خوابیدن هی فکر میکردم خدایا چرا این طوری شد. این اتفاق دیگه از کجا اومد و بعد توی ذهنم جرقه زد که ببین فلانی چه خوب در مورد خطای تو خوب برخورد کرد. خدا میخواست کاملا درستیه تصمیمت رو یاد بگیری.
باورتون میشه تا خود صبح به خاطر اتفاقی که افتاد و رسیدنم به این درک و برخورد خوب دوستم شکرگزاری کردم؟
خوبه خوب یاد گرفتم که دیگه اشتباه کسیو به روش نیارم. و بخششگر و مهربان باشم. خدایا لطفا کمکم کن تا همواره اینطوری باشم و این بشه یه عادت رفتاری در من. الهی آمین.
الانم یادم میافته دلم میخواد برم اون دوستمو بغل کنم و ازش تشکر کنم که این رفتار خوبو، در عمل بهم یاد داد.
خدایا مچکرم
خدایا مچکرم
ای بنده های خوب خدا مچکرم :))))
سلام لذت بردم از نتایج شما عزبز
اما من خودم تا زمانی که خودم رو تغییر دادم و بندگی خدا رو کردم خدا هم ارباب خوبی برام بوده و دنیا برام گلستان شده
و می دونم در غیر این صورت دارم مشرک میشم و براه گمراهان می رم پس باز برمی گردم به راه آنهایی که نعمت بهشون
داده نه راه گمراهان .
شاد شاد شاد در پناه ایزد یکتا باشید
سلام نگار عزیزم
ممنونم بابت تمام جزئیاتی که توی کامنتت گفتی
تلنگری بزرگ بود بمن آن شاالله بتونم عمل کنم
گفتی که با مردم خوب رفتار کنیم تا با ما خوب رفتار کنن، واقعیت اینکه من شاید بیرون ندم و بظار فرو رئوف و بخشنده ای بودم ولی از درون افراد رو قضاوت و سرزنش میکردم و این شاید بچشم نمیومد ولی باعث نشت انرژی از من میشد، جز خودمم کسی از این ویژگی اطلاع نداشت، چون مثلا یه اتفاق که میفتاد همه بد میگن یا سرزنش میکردن یا خیلیییی کم مشارکت میکردم یا سکوت میکردم ولی تو دلم واویلا،…
حتی یه خانم همسایه داشتیم که وقتی میرفتیم خونشون خیلی زحمت میکشید و مثلا نون رو تو کوره برامون میپخت و صورتش واقعا کباب میشد ولی اینجوری نبود که زود غذا رو آماده کنه و من از این خانواده و خانم متنفر بودم و تنها به پیشنهاد همسرم اونجا میرفتم، در حالیکه الان اینو گفتی متوجه شدم اون اصلا بد نیس فقط جای اولویت هامون با هم فرق میکرده مثلا من آماده کردن غذا اولویت 1 رو برام داره بخاطر شرایط معده و… خودم اون خانم جارو و نظافت اولویت اول رو داره و…
ممنونم از کامنتتون و تلنگری که بمن زدی
“من باید انسان خوبی باشم تا به مدار انسان های خوب هدایت شم”
ماه تی تی جان
ممنونم بابت کامنتت
خودم یادم رفته بود این صحبتامو و مدتیه که میخوام ادم مهربونتری بشم و قضاوت نکنم ادمارو
شما که کامنت گذاشتی هدایت شدم به این کامنت خودم و کلی از خودم درس یاد گرفتم
انشالا انسان های بهتری بشیم
دوستت دارم عزیزم
سلام به همگی عزیزان
ممنون نگار جان بابت تجربیات قشنگت که برامون بازگو کردی . داستان ها می فروشند و وقتی چیزی رو تجربه می کنی و بیان می کنی تاثیرش در مخاطب خیلی بیشتر می شه. خدایا شکرت که در مسیر سعادت،شادی،ثروت،آگاهی و حس های خوب قرار دارم و هر روز نسبت به قبل بهتر و بهتر می شم . باور دارم روزهای خیلی خوب که هدفامو تیک می کنم خیلی نزدیکه و بی نهایت دستان خدا هم منو همراهی می کنن و تک تک عزیزان این سایت دستان خدا در روی زمین برای رسیدن من به تک تک اهدافم هستند . خدا رو شکر بابت وجود استاد گرانقدر و خانم شایسته و همه ی اعضای خانواده ی عباسمنش
سلام آقای رادمنش
کامنت شما مهر تاییدی از طرف جهان یه افکار و مسیر من داشت
ازتون سپاسگزارم
سلام شادی عزیز خوشحالم که با هم داریم روی باورهامون کار میکنیم
و خدا رو شکر ارباب توی باورهای ثروت بینهایت بهم داره کمک می کنه
و روز بروز باورهای ثروتم ریشه دار و قدرتمند تر میشه طوری که خدا بیشتر
از من دوست داره من ثروتمند بشم و هر روز ایده های بهتری بهم می گه
انجام بدم و خدا روشکر بصورت توانی ارباب بمن کمک می کنه خدایا شکرت
شاد شاد شاد خوشبخت سلامت ثروتمند در پناه ایزد یکتا باشید
سلام دوست عزیز
آفرین به شما که به آگاهی های فایلها عمل کردین و از نتایج بهره مند شدید
واقعا همینه تک تک فایلها بارزشن و ما فکر میکنیم باید حتما فلان محصول رو داشته باشیم تا بتونیم تغییر کنیم ولی اصل موضوع خواستن و تعهد و جهاد اکبره که بعدش راه ها گشوده میشن
هر لحظه از هدایت پروردگار بهره مند باشید
🌷🌷🌷
آقای سعید رادمنش.ممنون از آگاهی که دادین و نظرتون ثبت کردین.اتفاقا چند وقتی هست که ایده ی ثروت آفرینی بهم الهام شده بود که تردید داشتم انجامش بدم و واردش بشم اما حالا با خوندن نظر شما ایمانم بیشتر شد و حتما اینکارو خواهم کرد و در مسیر تکاملیم آرام آرام جلو میرم و عجله ای هم ندارم
از خدا براتون سعادت در دنیا و آخرت رو آرزومندم
سلام به دوست مهربونم
چقدر منو خوشحال کردین بخاطر این تصمیمتون
همین که حرکت کردین جای بسی شکر گذاری هست
و یادتون باشه خدا تا وقتی بهتون پاداش میده که :
به نشانه ای که براتون گذاشته عمل کنید و ادامه بدبن
و ادامه بدین ووو
شاد پیروز سلامت ثروتمند در پناه رب یکتا
سلام دوست عزیزم
من به صورت نشانه به این فایل رسیدم جالب یه حسی بهم گفت تا فایل دانلود بشه نظر دوستان بخونم
راستشو بگم این اولین کاری که تو نشانه ام کامنت دوستانم میخونم اگه کامنت برگزیده بود میخوندم و دیگه به کامنتای دیگه نگاه نمیکردم ولی نمیدونم چرا کامنت شما رو خوندیم شاید به تعهدی که به خودم دادم تا تمرکزی روی سایت باشم و هدایت شدم به کامنت شما تا حرفایشوا رو بخونم بعد نوشتن کامنتو یک بار دیگه کامنت شما رو خواهم خواند و میدونم که برا من حرف زدید البته من جزئ اون دسته از افراد بالاکه گفتید نیستم فقط چون متعهد شدم با این آگاهی شما برخورد کردم تا تکاملمو طی کرده باشم که حرفهای استاد و باید واو به واو گوش کنم چون من دارم رویباورام کار میکنم و این تعهد و به خودم دادم و تو روز شمار زندگی دارم حرکت میکنم
من متوجه شدم که هیچ جایی بهتر از سایت نیست که من بخوام تغییر کنم اونجا برم بهترین جا هستم و منبت خرید دوره عزت نفسم خیلی از ترمزهای ذهنم و پیدا کردم و تمام اون حرفایی که شما در رابطه با افراد ثروتمند زدید در افکار من هم بود ولی الان خیلی خوب شدم و برا بهتر شدنم دارم تلاش میکنم که آگاهیهای بیشتری کسب کنم و این کامنت شما جزعی از همون آگاهیها است سپاسگزار شما هستم
شاد باشید.
یا حق
سلام اقای رادمنش امیدوارم حالتون عالی باشه
بی نهایت سپاسگزارم از کامنت پر محتواتون مخصوصا این قسمت ک برای من هدایت الله بود چرا ک ذهن نجواگر همیشه داره کار خودشو انجام میده
دوستان اگه می خوایین به هدف هاتون برسین باید نداهای درونیتون رو باور داشته باشین به آنچه که خدا از راههای مختلف هدایتتون می کنه گوش بدین اگر هم نرسیدین این به اون معنا نیست که راهتون اشتباهه یعنی تکاملتون رو طی نکردین و باید اینقدر جلو برین تا به هدفتون برسین مایوس نشین که من ماه ها هست این هدف رو دارم و مو به مو دارم همه قوانین رو رعایت می کنم اما چرا به هدفم نمی رسم شما باید مثل سیستم آفرینش مدار به مدار جلو برین تا بهتون الهام بشه و مثل کسی نباشین که می خواد به یک گنج برسه سالها تلاش می کنه در روزهای آخر که در چند قدمی گنج هست خسته می شه و دست از تلاش بر می داره .
هرجا هستین در پناه خداوند مهربان و هدایتگر باشین
سلام و درود به دوست و هم فرکانسی عزیزم آقای رادمنش
اومدم یه تشکر جانانه از شما داشته باشم بابت دیدگاه زیباتون و اینکه من هم با شما هم عقیده هستم
به لطف خداوند من هم مثل شما و خیلی از دوستان توجهم رو گذاشتم روی باور ها و ترمز هایی که مخرب هستن و کاملا با دقت دارم با باور های مثبت رو جایگزین شون میکنم .
دقت من و توجه من به شناسایی باور های مخربم و عقاید پوچ و خرافات که گوش به گوش از بچگی پدران و مادرانمان و جهان اطرافمون
مغزمون رو پر کردن .رو دارم شناسایی میکنم به لطف خدا و استاد عزیز .
تا الان تونستم انقدر باور های مخرب و علف های حرض رو شناسایی کنم تا برسم به اصلی ترین شون .و از دوره های استاد کمک گرفتم و خیلی عالی دارم پیش میرم .
و نتایج هر روز دل گرم ترم میکنه
دوست دارم همیشه وقتی نتیجه ایی رو کامل حسش میکنم
بیام و از تجربه ام بنویسم و آقای رادمنش عزیز خیلی خوشحال شدم که رد پای خودم رو در پاسخ به دیدگاه زیبای شما گزاشتم .
موفق و پیروز باشید در پناه الله
سلام میثم جان
داشتم عکس پروفایلت رو نگاه میکردم به نکته مهمی رسیدم شما توی اون مسیر اولین کسایی بودین که رد پایی از خودتون بجا گذاشتین
می خواستم بگم که ممکنه توی زندگی شما هیچ کدوم از فامیلهاتون مثل شما از این به بعد فکر نکنن و موندن توی این مسیر کار سختی هست
موفق و پیروز باشید
سلام به همه دوستان خوب نازنین سلام ب استاد خوبم ممن خیلییی داشتم دنبال فایل چشم زخم بودم ولی توسایت و هرجا دنبالش میگشتم پیداش نمیکردم حتی توقسمت سرچ وهمیشه دوستداشتم ک گوشش بدم و ازخدا خواستم این فایل تومسیر بزاره خلاصه چند روزی نیومدم سایت الان داشتم ویس استاد درمورد خدا میتونه همه کارامونو انجام بده
سلام خدمت همه شما عزیزان
من همیشه میگفتم چشم زخم وجود نداره و به دعا و جادو جنبل هم اعتقاد نداشتم
اما با خوندن مطلبی در مورد فرشتگان الهی متوجه شدم فرشتگانی هم هستند که دعا رو به نزد خدا میبرند پس اینجا به همه باورهای گذشته م شک کردم بعد از مدتی با فردی آشنا شدم که علی رغم همه خوبی هاش همیشه کارهاش با شکست و تلخی و شکست مالی شدید روبرو میشد
یه دعا نویس گفت که اون فرد طلسم سنگین داره
الان چند ماهه ک هاج و واج موندم و خیلی دچار تزلزل شدم ☹☹
سلام ممنون دوست عزیز🙏🌹💖
سلام
چقدر این فایل به من کمک کرد و تو زندگی من اثر مثبتی داشت و من فهمیدم که هیچ کس در زندگی من اثری نمی تواند بگذارد
هر چه هست و هر اتفاقی می افتد در زندگی ام خودم رقم زده ام
از استاد عزیزم کمال تشکر را دارم و بهترینها را برایش آرزو دارم