آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟ - صفحه 12

372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Beh Afarin گفته:
    مدت عضویت: 1908 روز

    به نام خداوندی که اختیار کل زندگیم رو به دستم داده و‌منو مختار کرده که هر جور بخوام زندگی کنم…

    استاد جانممم خسته نباشین..

    اخه امروز من و خواهرم سر کلاس شما ساعتها نشستیم و با جان و دل به تک تک حرفاتون گوش دادیم و خط به خط حرفاتون رو مینوشتیم..

    هر بار که از مطالب جا میموندیم شما وایمستادین تا ما نکات رو بنویسیم و بعد دوباره شروع میکردین به توضیح…

    استاد بی نظیرمممم..نمیدونین چقدر ازتون تشکر کردم،

    چندین و‌چند بار لابه لایی فیلمها همش رومو به آسمون میگرفتم و‌میگفتم خداااایا شکرت بابت استاد عباس منش…

    وااای استاد این فاااایل بی نظییییر بووود بی نظیییررر..

    واقعا متوجه شدم که علت خیلی از ناکامی ها و شکستهای زندگیم همین باووور شرک آلود بوده،

    استاد من خیلی نعمات زیبای زندگیمم رو به خاطررر این باور مسموم از دست دادم و با وجود اینکه خیلی خیلی زرنگ بودم،روابط عالی داشتم،و خیلی نعمات دیگه،فقط ترس از چشم زخم که باور غلطیه که ناخوداگاه از گذشتگانم به من رسیده بود همه اینا رو ازم گرفت و‌من چقدر از خداااا بابت این مسایل گله و شکایت میکردم…

    حالا که خوب فکر میکنم میبینم که همه ی اون مواقع من ترس داشتم که چشم میخورم و دقیقا چون باور داشتم و اتفاف افتاده بود و من یادم رفته بود علت اون اتفافات فقط این باور بود و بس..

    یقینااا خداااااااییی که برای شما خیییر و صلاح خواسته،برای من هم خواسته،

    فقط شما قدرت رو فقط خدا دونستین ولی من نهههه…

    استاد مهربانمممم بی نهایتتتت بی نهایتتتت بابتت شکرگزارم،

    من دو سال است که شمت رو میشناسم ولی در مدار سایتتون نبودم و خوشحالم که بلاخره که مدار سایت هم قرار گرفتم..

    من و‌خواهرم شدیم دانشجوهای به امید خدا متعهد شماا،شروع کردیم و‌ تمام سعی خودمون رو میکنیم که متعهددد باشیمم،و به مرور وارد مدار محصولاتتون قرار بگیریم..

    استاد امروز از بس نشستیم پای لپ تاپ هم کمر درد گرفتبیم،هم انگشت درد که از بس نوشتیم،

    الان صدای مادرم میاد که به بابام میگه دخترا درس دارن نمیدونم چه درسی ولییی خیلی سفت و سخت گرفتن…

    خوشحااالمممم که امروزمون اینقدر مفید با شما گذشت..

    بی صبرانه منتظرم که به زودی زووووود در مداااار محصولاتتون قرار بگیریم و توانایی خریدشون رو پیدا کنیم و مسیر رو با برنامه تر طی کنیم..

    راستی استاد ،من تو دانشگاه یه استادی دارم که فامیلیشون آزاد منش هستتش،همیشه اشتباهی بهشون میگم استاد عباس منش،

    و بهشون گفتم که شما الگوی من هستین و خیلی برام عزیزین که مدام اشتباهی اسم شما رو به زبان میارم..

    استاد مطمن باشییین به زوووودی زوووود آمریکا تو پردایس زیبا مهمونتون میشیم..

    باوووور میکنم چون شما توانستین من هم قطعا میتوانممم..

    خدااای من و شما یکی خدا هست و تماممم…

    .

    در ضمن ممنونتونم که اون خونه بزرگتون رو نفروختین،اخه قراره ماها مهمونتون بشیم،هم بزرگه هم‌ محلش عالیههه..

    خلاصه بگم بهتون ما شروع کردیم و به امید الله و با کمک آموزه های بی نظیر شمااا میخوااایم متفاوت باشیم از همه اطرافیانمون،میخوایم ثابت کنیم که قدرت فقط و فقط خداست و اونم فقط و‌فقط برامون خیر و‌صلاح‌ میخواد…

    استاد انگار نه انگار انگشتم درد میکرد،ببببببین چقدر نوشتم،فقط به عشق شما..

    خیلی ممنونم هم از شما و‌هم از خانوم شایسته مهربان..

    و‌هم تمام کسانی که یک روزی کمک کردن که شما به این حد از آگاهی برسین و‌ بتونیم ما الان از وجود نارنینتون نهایت لذت رو ببریممم..

    بازم ممنون..

    و به قول خودتون همیشه و همیشه شاد و خوشبخت وثروتمندو سعادتمند در دنیا و اخرت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
    مدت عضویت: 2397 روز

    سلام به دوستان گلی که تو این سایت دور هم جمع شدیم تا با تغییر افکارمون زندگیمون رو تغییر بدیم

    خوب منم مثل خیلی ازدوستان اول از فایلهای رایگان استاد استفاده کردم

    و اینقدر اونها رو گوش دادم که به یه سری نتایج رسیدم

    دریافت نتیجه ها، ایمان من رو نسبت به حرفهای استاد بیشتر کرد

    به مرور زمان اینقدر این حرفها در گوشم زمزمه شد

    که متوجه یه سری باورهای در ذهنم شدم که اجازه رشد به من نمیدادند

    (البته قبلش اصلاً نمیدونستم باور چی هست ؟)

    کم کم با قضیه باور و فرکانس به صورت کاملاً درست آشنا شدم

    نا گفته نماند که ما همه تو زندگیمون با این مباحث آشنا هستیم

    اما نا آگاهانه

    عین یه بچه که از همون یه سالگی حرف میزنه

    اما تو هفت سالگی که مدرسه میره

    تازه متوجه میشه حرفهایی که میزنه

    بایه سری حروف الفبا و جملات بر اساس یه سری قوانین ادبیات کنار هم قرار میگیره

    و معنایی میده که ما از گفتن اون جمله ها منظور داریم

    برای خیلی از ما ادبیات و درک قوانین جملات شاید سخت ترین کار باشه

    در حالیکه

    ما از بچگی همون ادبیات رو رعایت کردیم

    وقتی به مرحله آموزش میاد

    تازه باهاشون روبه رو میشیم

    اما چرا وقتی یه بچه از قوانین ادبیات زبانش آگاه میشه

    براش سخت میشه ؟

    مگه همیشه همون جوری صحبت نمیکرده ؟

    بله

    وقتی ما تو مدرسه با ادبیات آشنامیشیم

    باید به صورت آگاهانه ازشون استفاده کنیم

    این آگاهانه استفاده کردن از قوانین

    از ما تمرکز میخواد

    وقتی تمرکز میکنیم

    ریز مسایل قانون برامون باز میشه

    که ما رو به سمت شناخت اونها هدایت میکنه

    این ورود به دنیای ناشناخته ها

    دوران کودکی برای ما جالب هست

    اما وقتی سنمون بالاتر میره

    تو دل ما ترس ایجاد میکنه

    یه چیز جالب به ذهنم اومد

    اوایل که وارد سایت شده بودم

    هر فایلی هر جایی میزاشتم

    هر چیزی رو میپرسیدم و میگفتم

    اما

    یه زمانی متوجه شدم فایلها به صورت یه پرونده میمونه تا وقتی میخواهیم خودمون رو چک کنیم برگردیم و کامنتهای قبلیمون رو بخونیم

    و ماهمیشه از یه مقداری از گذشتمون

    فراری هستیم

    برای همین با خانم فرهادی نازنین تماس گرفتم و گفتم

    میشه بعضی از کامنتها رو برام پا ک کنید ؟

    گفتند از قوانین سایت هست که نمیشه هیچ کامنتی رو پاک کرد

    اونجا نشستم فکر کردم

    کارهای گذشته ما

    حرفهای گذشته ما

    همه چیز در گذشته

    ثبت میشه

    و یه روزی به زندگی ما برمیگرده

    همون آیه که میگه

    زندگی شما همون چیزهایی هست که قبلاً فرستادید

    یه خنده ریزی زدمو به خودم گفتم

    یه عمره داری این رو میشنوی که همه چیز تو زندگیت ثبت میشه

    اینجای کار باید بهت گفت که نمیشه گذشته ای که داشتی ور پاک کنی ؟

    راستش یه مدت خیلی بهش فکر کردم

    که هر چیزی مینویسی بخاطر افکار الانت هست

    سمیه قطعاً تو ماههای آینده تغییر میکنی

    و سمیه جدید از کامنتهای الانش ممکنه دلگیر بشه

    اما باز به خودم گفتم

    سمیه

    گذشته تو

    یه قسمتی از تو هست

    و تو بخاطر گذشته ات اینجا هستی

    اگر یقین داری آینده ات رو تغییر میدی

    پس بخاطر هیچ چیزی که الان داره اتفاق میفته

    نباید شرمنده باشی

    تو داری آجرهای موفقیتهای آینده ات رو میزاری

    مثل استاد که از همه گذشته اش به عنوان آجرهای موفقیتش با افتخار صحبت میکنه

    از هیچ چیزت که تو حال برات داره اتفاق میفته

    دلگیر نباش

    فقط روی خودت کار کن و رشد کن

    یه چیز مهم

    تو شاید نتونی کل زندگیت رو یه شبه تغییر بدی

    اما یه شبه یه لحظه با یه تصمیم محکم

    میتونی

    مسیرت رو تغییر بدی

    مثل اون راننده ای که تو یه یه لحظه تصمیم میگیر ه و مسیرش رو تغییر میده

    میتونی از خیلی تصادفها و ناملایماتی که در مسیر روبه روت هست جلوگیری کنی

    و این تصمیم رو گرفتم

    هر روز این تصمیم در من عمیقتر و محکمتر میشه

    پس هر چیزی که در مسیر برای من پیش میاد

    حتماً در راستای رسیدن من به زندگی جدیدی هست که دارم میسازم

    این قسمت زندگیم دارم چیزهای جدیدی میشنوم ویاد میگیرم که باهاشون اون سمیه رو با ورژن جدید رو میسازه و بینهایت برای رسیدن بهش ذوق و شوق دارم

    پس تسلیم تمام اتفاقاتی هستم که در این زمان برام اتفاق میفته

    چی ازین بهتر که راهه رسیدن به توحید ویکتا پرستی رویاد گرفتم

    مگه میشه تواین مسیر که شرک های مخفی رو دارم پیدامیکنم

    آزمون و خطانکنم ؟

    بدن و ذهن من از همه میکروبهای داخل و خارج داره پاک میشه

    و خوب حس میکنم

    که هر میکروبی هم هست

    من ازش قویترم

    مسیری که توش هستم پاک از میکروبها نیست

    منی که تو این مسیر هستم

    پادزهر دارم نسبت به میکروبهای که هستند

    اینقدر تو این مسیر جا دارم برای قدرتمند شدن که روی هر انتخابم با عشق از خدا هدایت میخوام و میگم برای این مسیر نیاز به قدرت دارم و با هدایت هات این قدرت رو بهم بده

    و میبینم

    قلبم این روزها چقدر بهم نزدیکتره

    چقدر با من حرف میزنه

    چقدر با من مهربونتره

    خدارو تویه قلبم حس میکنم

    که قسمتی از وجودم شده

    یه قسمت تاثیر گذار

    اون جاهایی که تو رشد وشادی و پیشرفتم یعنی خدا داره کارخودش روانجام میده

    و اون قسمتی که گیر کردم

    ضعیفم و نمیدونم چیکار کنم

    خودم دارم با مغز خودم کارهارو انجام میدم

    اینجای کار ایمان صد در صد دارم به هر چی که از طریق این مسیر، این سایت، این فضا و این دوستان به من گفته میشه

    وحی منزل هست

    اینقدر با روح معنوی من هماهنگه که یه گاهی به این فکر میکنم

    چطور قبلاً نمتونستم این همه ناهماهنگی و تضاد رو تشخیص بدم؟

    گذشته به کنار

    دلم میخواد تا وقتی زنده هستم

    خداوند بهم تایم بده بتونم

    با این قانون آشنا بشم و همیشه باهاش زندگی کنم

    به قول استاد تو سوره نبا گفتند که انسان میگوید کاش من خاک بودم

    همون گلی بودم که هنوز انسان نشده

    واقعاً دلم میخواست هنوز متولد نشده بودم تا از اول آشنا با همین قوانین زندگیمو شروع میکردم

    به یه منبع انرژی دست پیدا کردم که میتونم هر نعمت و ثروتی که میخوام ازش بگیرم

    چقدر ترسیدم وقتی استاد گفتن

    ما شیطان رو تو ذهنمون میسازیم

    چقدر دلم گرفت وقتی استاد گفتن

    ما خدارو از دست دادیم

    ماشیطان رو راه دادیم تو قلبمون

    واقعاً چقدر با اسلام و قرآن ما رو ترسوندن

    چقدر با دینمون بازی شده

    و چقدر افتخار میکنم به اینکه شاگرد این راه و این مسیر و این استاد خاص هستم

    برای منکه هر هفته دوسه تا کتاب میخوندم

    به قول استاد آلارمی که استاد مگفتن کتابها میدن رو، کاملاً میشنوم

    از هر استادی حرفی میشنوم کاملاً خوب میتونم اون قسمتهایی که با این سایت متفاوت هست رو تشخیص بدم

    و من چه کسی رو الگو قرار دادم ؟

    استاد عباسمنش

    پس برام خیلی راحته که انتخاب کنم

    کدوم حرفها رو قبول کنم

    اینقدر راحت میتونم تشخیص بدم کدوم یکی از شاگردهای استاد هستند

    چون یه جورایی مثل من حرف میزنند

    همین قدر آماتور هستند

    و همینقدر مبتدی در مورد قوانین صحبت میکنند

    واقعاً خداوند ما رو برگزیده برای رسیدن به اهدافش

    واقعاً رحمت خداوند شامل حال ما که تواین سایت دورهم جمع شدیم، شده

    امیدوارم حتی یه لحظه کافر نشیم

    و تو ریز ترین افکارمون هم شرک تو وجود نداشته نباشه

    امیدوارم توحیدی تر بشیم

    و هیچ وقت تو این مسیر نلغزیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 119 رای:
    • -
      سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
      مدت عضویت: 2397 روز

      چقدر ذوق زده هستم

      به کامنت خودم پاسخ میدم

      برای اولین بار

      اونهم به این دلیل که اینجا بایداین حس تا ابدثبت بشه

      برای منی که عاشق ثبت لحظه های ناب هستم

      این حس روباید ثبت کنم

      لایک شدن کامنت، برای ما عباسمنشی ها که با استاد در ارتباط نیستیم تا ازشون بپرسیم که درست مطالب رو فهمیدیم یا نه ؟

      حکم نمره امتحان رو داره

      من یه روزایی خیلی تو دست و پای سایت میچرخم

      مثل یه شهر بازی از اینور میپرم اونور

      از این فایل به اون فایل

      اینقدر عین بچه ها

      تو این شهر بازی بازی میکنم که خسته میشم

      اینقدر دنبال یه آگاهی جدید

      میگردم که در انتها میگم آهان گرفتم چی شد ؟

      اون روزهاییکه تقریباً تایم بیشتری دارم

      اینقدر بپر بپر میکنم تا برسم به اون مرحله که دیگه طاقت نمیارم

      شروع میکنم به تایپ کردن

      یه وقتایی که اینجوری میشه

      قلبم میگه این کامنت عجب کامنتی شد

      و دقیقاً لایک استاد میره بالاش

      این کامنت رو که مینوشتم برای اولین بار به خودم گفتم

      سمیه این کامنت از همین الان که میره رو سایت کامنت خودش رو میگیر ه

      حسم و درکم رو خیلی خوب تونسته بودم با کلمات برسونم

      به یاد اون دوست عباسمنشی که گفته بود

      هنوز کامنت روی سایت نرفته بود لایک گرفتم افتادم

      و گفتم برای این کامنت یه مهر تایید میگیرم

      بعضی از کامنتها اینقدر زمان میبره که بیاد روی پروفایل عمومی من که یه گاهی میگم سمیه نکنه اون کامنت تو ثبت نشده باشه ؟

      خیلی خوشحالم خیلی

      کامنت تایید شده ، یعنی درک درست

      درک درست یعنی تغییر

      و تغییر یعنی دریافت نتیجه

      زمانهاییکه من در طول روز درست قوانین رو رعایت میکنم

      و حسی عالی دارم

      و شب که میخوابم از خودم راضی هستم

      فرداش یه سری اتفاقهای عالی برای من میفته

      ایمان دارم امروز که این اتفاق بینظیر افتاد

      دست های خداوند پشت پرده برای من خیلی کارها رو انجام دادن

      میدونم باوردارم که فردا خداوند با معجزات شگفت انگیزش منو سوپرایز میکنه

      امروز یکی از دوستانم میگفت

      سمیه تو خیلی به خدا گیرمیدی همه چیز رو ازش میخوای اما من دلم نمیخواد خدا رو اینقدر اذیت کنم

      بهش گفتم

      مگه نگفته ادعونی استجب لکم

      ؟

      گفت آره

      گفتم من میخوام ازش تو نخواه

      ببین به کی میده به کی نمیده ؟

      جا خورد

      گفتم وقتی یه قدرت بینهایت دارم چرا ازش استفاده نکنم ؟

      راستش امروز خیلی از خدا استفاده کردم

      امروز من دریای خواسته ها بودم

      امروز کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو هم خوندم

      کاملاً آماده، آماده دریافتم ، اینقدر از خدا وند درخواست جدید کردم

      که یه جایی به خودم گفتم اینا رو کجای مغزت این همه مدت قایم کرده بودی

      خدا منو خوب میشناسه

      خیلی از خواسته هام رو در آینده ای نزدیک بهم میده

      اما

      فردا

      میدونم فردا یه روز بینظیر برای من هست

      اینقدر امشب امیدوار تر از همیشه هستم

      که از هیجان فردا خوابم نمیبره

      میدونم سرنوشتی عظیم در انتظار من هست

      خداییکه با دستهای با برکت گروه تحقیقاتی عباسمنش

      مهر تایید به این کامنت من زدی

      بینهایت سپاسگذارم

      و بخاطر معجزاتی که فردا رقم میخوره تا زندگی من کاملاً از این کانال متحول بشه سپاس سپاس سپاس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
      • -
        هاشم داداشی گفته:
        مدت عضویت: 1377 روز

        سلام دوست عزیزم

        از جواب کامنتت چقدر خوشحال شدم و اونجا که به دوستت گفتی من می‌خوام تو نخواهد اشک منو در آوردی

        چقدر از خوندن کامنتات لذت بردم

        من با نشانه امروزم به کامنت شما برخوردم و چقدر خوشحال شدم بابت این هدایت و خدارو هزاران بار شکر میکنم که مسیرو درسته و این یعنی یه نشونه که مسیرت درسته و خوب داری حرکت میکنی و تعهدی که به خودم دادم باعث شده به این فایل هدایت بشم و از آگاهی های شما استفاده کنم و به خود شناسی برسم سپاسگزارم بابت کامنتتون و از خداوند بهترین ها رو برات می‌خوام

        در پناه الله یکتا شاد باشید

        یا حق

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مریم السادات هاشمی گفته:
        مدت عضویت: 1404 روز

        سمیه عزیز مجدد سلام

        خیلی دلم میخواد بدونم اون فردایی که داری ازش صحبت میکنی چی گرفتییی از خدا؟ازت میخوام برام بنویسی از تجارب اون روزهات..از دریافتهایی که کردی…از ایمانت به اون قدرت مطلق..از درخواستهایی که با جسارت داشتی

        چجوری درخواست کردی ؟مثل سلیمان؟؟؟؟برام از نوع درخواستت بنویس

        منتظر پیامتون هستم

        در پناه الله یکتا باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2419 روز

      سلام بر جان من…سلام بر سمیه ی عزیزم

      سلام بر خدای زیبای درونت

      هدایت خداوند را شاکرم..واقعاشاکرم…هدایتم کرد به سمت مناسب ترین نوشته ی خودش در این زمان به بهترین شکل مناسب ترین بود برایم

      چرا من با تمام وجودم باور دارم که همیشه در زمان مناسب و در مکان مناسب ترینممم

      چرا که باور دارم خدای درونم پاسخ تمام سوالات زیبای مرا میداند و درست در زمان مناسبش به من الهام خواهد کرد به من خواهد گفت

      سمیه ی عزیزم

      نوشته های خداگونه ات که خداوند ان هارا از دستان زیبای تو نوشته بود

      تا ته ته روح ارزشمندم تا ته ته وجودم رسوخ کرده

      اره…نمیدونی چقدر هر لحظه خداوندم را شکر میکنم که استاد عباس منشم را سر راهم..سر مسیرم قرار داد..درست در همان زمانی که از من هیچ نماند بود…

      خداوند دیگه چطور میتونه بیاد زمین…چطور میتونه حرف بزنه..چطور میتونه زندگی کنه…اونقد بهم چسبید وقتی گفتی رحمت خداوند

      به خدا رحمته

      به خدا از رحمتم رحمت تره…اغوشه …بهشته..نعمته…خودخداست

      اره سمیه جونمِِ

      با تمام وجودم ایمان دارم که این سایت..این زندگی من که کلا این سایت و اموزه هایی که خداوند داره بهم میده..دونه دونه بچه های پاک و مقدس و دستان زیبای خداوند

      وحی منزل رب هستند

      خدایاشکرتتتت

      همین که از میان این همه میلیاردها نفر هدایتم کرد به سمت خودش

      استادعباس منشمِ

      دستان نازنین و بی انتهایش خودش

      همین که قانونشو بهم در لحظه داره بیشتر و بیشتر یاد گیده و درکشو میده هر لحظه توحیدی نر میکنه قلبم و روحم را

      همین ارامشِ

      همین که من اطمینان قلبی دارم که من خالق تک تک ثانیه هام هستم

      چطور شکر اینو به جا بیارم که بهم یاد داده

      خدایاشکرتتتتتتت…خدایاشکرتتتت

      که واقعاااااا افتخارمه…افتخارمه که شاگردشونم…استادی که همه ی وجودش روحش

      قلبش

      توحیدش..ایمانش با تمام عالم فرق داره…خدایاشکرت برای هدایتت خدایا شکرت برای هدایتم به این مسیر

      به این سایتِبه این بهشتِبه این مسیر استاد نازنینمِخدایاشکرت که امروزم همسفر و هم مسیر تک تک بچه ها نازنین سایتم همسفر و هم مسیر روحا و قلبا استاد نازنینم هستمِ برای درک بهتر و هر لحظه بهتر قوانینش برای درس و صحیح اجرا کردن و عمل کردن به این قوانین ناب خدایاشکرااات

      سمیه ی نازنینم

      نوشته ات درگرگونم کرد و اکنون میتونم کاملا درک کنم که هدایت

      همه چیزه

      همه چیز هدایت ربمونه

      عاشقتممممِ

      استاد نازنینممممممم

      عاشقتونممممممِ

      عاشقتونمِو بی نهایت سپاسگذارم ازتونِاز روی ماهتون میبوسمِ

      امیدوارم هر لحظه توحیدی تر بشیم

      هر لحظه سپاسگذارتر بشیم

      هر لحظه بهتر و عالی و عمیق تر درک کنیم ریز به ریز قوانین زیبای خداوندم را امیدوارم هر لحظه رابطه مون با خداوندمون بهتر و عالی تر بشه

      خدایاشکرتتتتتتتت

      هزارلن بارشکرتتتتتتت

      هزارلن بارشکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
      • -
        سمیه کریمی مهر ماهی گفته:
        مدت عضویت: 2397 روز

        الی نازنینم سلام

        به به به این همه هیجان

        این همون شادی هست که استادمیگن

        جنسش با بقیه شادی ها فرق داره

        این حس قشنگ قطعاً

        به زودی برای تو دستاوردهای شگفت انگیزی به دنبال داره که سوپرایزت میکنه

        شکرگزاریهات چنان به دلم نشست که باهات منم خدارو از اعماق قلبم شکر گزاری میکردم

        دختر با احساس چقدر دلم میخواد ساعتها بشینم و تحسینت کنم

        بخاطر درک مفاهیم فایلهای دانلودی سایت

        بهت تبریک میگم

        این همه مُهرِ تایید بر سر کامنتهات داری که همه یعنی قطعاً درک صحیحی از قانون داشتی

        تو همه کامنتهات حس و حالت عالیه

        چی ازین بهتر که با رشد باورهای توحیدی حالت رو هر لحظه بهتر کنی

        من فایل جهان بینی توحیدی رو هنوز تهیه نکردم

        اما یه فایل تو کامپیوترم به اسمش باز کردم

        و برای تهیه دوره جهان بینی توحیدی بارها خدارو شکر کردم

        حس بینظیر تو در حرف زدن با خدا رو تحسین میکنم

        یه گاهی میگم خوش بحال ما که خدایی به این بزرگی داریم که عاشقمون هست

        یه گاهی میگم خوب ما هم عاشق خداییم و خودش خیلی خوب میدونه

        من ازخدام این روزها خیلی چیزها میخوام

        میدونی چیه ؟

        انگار قلبم بزرگتر شده

        انگار سقف ذهنی من برداشته شده

        به خیلی چیزهای بزرگ فکر میکنم

        خدا رو هم خیلی بزر گ و با عظمت و قدرتمند میبینم

        این تکامل و مدیون اون لحظه ای هستم که استاد به الهامات قلبی که خداوند به قلبش فرستاده بود و اونهم عمل کرد.

        یه گاهی استادمیگن شما در این مدار بودید

        اگر منهم نبودم این آگاهی ها از یه طریق دیگه بهتون داده میشد

        اما در جواب میگم

        این مسیر خیلی قشنگه

        کنار این دوستان

        با این استاد بینظیر

        و مریم خانم شایسته دلسوزو مهربان ومسیولیت پذیر

        و به قول خودت

        خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        سمیه امینی گفته:
        مدت عضویت: 2266 روز

        سلام پرنسس زیبا

        واقعا لذت بردم از نوشته و سپاسگزاری هات چقدر تحسین برانگیززه این همه حس خوب و شور و هیجان و شاکر بودن

        الا جان من اولین باره براتون پیام میذارم و خیلی خوشحالم و ازت یاد گرفتم که میلیونها بار خدارو شکر کنم برای هدایتم به این کامنت و برای نوشتنم برای تو و برای حضورم در بین شماها بنده های شاکر و زیبای خدا و برای استاد توحیدی و عالیمون و برای عزیز دلش مریم جون و برای این فضای سایت و برای این نعمت گرانبهای بندگی و زندگی

        دمت گرم زیبا الا 😙👌🌷

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سمیه امینی گفته:
      مدت عضویت: 2266 روز

      سلام سمیه جان عزیز

      چقدر زیبا و توحیدی نوشتی تحسینت میکنم دوست عزیزم

      چه استعاره ی جالبی از آموختن الفبا و یادگیری قوانین جهان زدی

      امیدوارم در مسیر رشدت هر لحظه توحیدی تر و موفق تر باشی

      در پناه الله یکتا هر لحظه ت پر از حال خوب و نعمت

      ممنونم برای اشتراک این کامنت ارزشمند

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آزاده زمانی جوهرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1922 روز

      سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. بسیار زیبا نوشتی. تحسینت می کنم. از خوندن کامنت زیبای شما نهایت لذت رو بردم. واقعا گذشته ی هر کدوم از ما خیلی ارزشمنده چون ما رو تو این مسیر بهشتی قرار داد. عاشقانه دوستت دارم و بهترین ها رو براتون آرزو دارم. 😍😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      کاظم رادفر گفته:
      مدت عضویت: 1531 روز

      سلام خانم کریمی امیدوارم در بهترین حال خدایی باشید

      از خواندن کامنت شما سیر نمیشم چون واقعا نشانه ایی از تکامل شما در دریافت آگاهی خداوندی در درون شماست امیدوارم که تمام اهداف زندگیتون در نهایت حال خدایی برسید براتون از خداوند متعال بهترینهارو آرزومندم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مریم السادات هاشمی گفته:
      مدت عضویت: 1404 روز

      سلام به سمیه عزیز

      امیدوارم که بعد این سالها به اهداف و خواسته هایی که خواستی و داشتید رسیده و اهداف بهتر و بزرگتری و برای خودتون برنامه ریزی کرده باشید که قطعا میتونه همینطور باشه کسی که در این خانواده هست قدمهاش قطعا به این صورت پیش میره

      واقعا قلمتون رو تحسین کردم که ابنقدر زیبا این آگاهاییهایی که نوش کردید رو با کلمات و مثالها راحتتر کردید برای ما

      چقدر لذت بردم از اون جملتون که گفتی هر جا شاد و سعادتمند و عالی هستید خداوند داره کارشو انجام میده و هر جا غیر از اینه خودمون با ذهنمون داریم انجام میدیم و یه جورایی سردر گم هستیم و نمیدونیم چیکار کنیم

      واقعا تک تک جمله هاتونو تحسین کردم..آفرین به این استاد و آفرین به این شاگرد

      واقعا تک تک ما هرروز و هرلحظه در حال تغییر هستیم

      من امروز بعد از گوش دادن به این فایل گفتم مریم تو اگر هیچ تغییری هم که نکرده باشی فقط در زمینه توحید همین قدر تغییر کردی که هیچ کسی قدرتی در زندگی تو نداره و تمام قدرت در دستان خداوندی است که هیچ برگی بی اذن اون به زمین نمی افته فقط همینو باور کرده باشی بسه…اما میدونم که در بقیه ابعاد هم تغییر داشتم و دادم و همچنان دارم حرکت میکنم و خوشحالممم نمیتونم بگم چقدر که در این مسیرم..دارم کم کم درک میکنم که چقدر شگفت انگیزه زندگی و هرروز صب وقتی بیدار میشم میگم خدایا امروز قراره چه تجارب بی نظیر و لذت بخشی رو تجربه کنم و کلی ذوق میکنم و لبخند روی لبم میشینه

      خدایا واقعا ازت سپاسگزارم هدایتم کن عزیزم کمکم کن توی مسیر بمونم..صدایت را از هر صدای برایم بلندتر کن تا بهتر بشنومت در این هیاهویی که هم اکنون هست میدانم روزی اینقدر سکوت در وجودم هست که فقط با نگاه حرف خواهیم زد

      در پناه الله یکتا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      رضا زارعی گفته:
      مدت عضویت: 1041 روز

      سلام دوست نازنینم

      بسیار لذت بردم از مطالعه کامنتت و مثال زیبایی که زدین مثال استفاده ناآگاهانه و آگاهانه از قوانین الهی ربط دادین به بچه 7ساله که حرف میزده اما نمی‌دونسته که این حرفها از حروف الفبای خاصی تشکیل شدن که میتونن با کنار هم قرار گرفتن منظور جمله و مارو برسونن و بعدش چون آگاهانه باید از ادبیات استفاده کنن تمرکز میخواد .

      و این جمله که گفتین یه شبه نمیشه زندگی و تغییر داد اما میشه با یه تصمیم جانانه با یه تعهد عظیم به اون تصمیم مسیر و تغییر داد مثل اونی که از تهران داره به سمت مثلا یزد میره و بعد تصمیم میگیره بره سمت مشهد و مسیرو عوض می‌کنه بله مسلما نمیتونه نیم ساعته برسه ولی می‌دونه که مسیرو تغییر داده و اگه ادامه بده حتما میرسه و البته که یک سری ناامیدی ها و ناملایماتی ها یا تضادها بهش برخورده و از خدا خواسته که هدایتش کنه واقعا از سره خسته شدن و بریدن و نامید شدن از مسیر قبلیش و طی این تکامل باعث میشه یه شبه همچین تصمیمی بگیره ،ینی می‌خوام بگم که این هم حاصل یک سری تجارب بوده و تکامل طی شده البته ناآگاهانه .

      در پناه الله یکتا باشی دوست عزیزم که باعث شدین بنویسم و من عاشق نوشتنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    مسعود برادران گفته:
    مدت عضویت: 2089 روز

    سلام ای رب العالمین الله یکتا که بزرگی فقط شایسته توست

    سلام دوستان و استاد عزیزم

    الان که به چند ماه گذشته خودم نگاه میکنم از زمانی که با استاد عباس منش اشنا شدم.فقط یادم میاد که میگفتم خدایا نجاتم بده و هدایتم کن از دوزخ رها بشم. اخه به شدت به این چرتو پرتها اعتقاد داشتم.

    و کوچکترین چیزی تو زندگیم اتفاق می افتاد می گفتم چشم خوردم یا برام دعا درست کردن و از این خزعولات که خیلی افراد در جامعه درگیرش شدن و خیلی هم اپیدمی و همه گیر شده این دیدگاه شرک الود.

    جالبه که افرادی که پیش دعا نویسها میرن بهشون میگن به این چیزها اعتقاد و باور دارید؟!

    تا ما بتونیم اون چشمو نظرو یا اون دعا را باطل کنیم.

    این یعنی چی؟؟؟؟!!!!!

    یکم فکر کنیم.

    باید بگم من در گذشته ادمی بودم که به قول استاد مثل برگ در باد رها بودم تا جامعه و محیط اطراف منو هدایت کنه و هر طرف میوزه منم به همون طرف میرفتم.

    اما همیشه به خداوند میگفتم خدایا تو کمکم کن تو هدایتم کن یه راهی به من نشون بده تو خیلی عادلی.

    اخه من چکار باید بکنم؟

    تا اینکه با سایت استاد اشنا شدم که بماند چون برای خودش داستانی داره که چطور اشنا شدم

    و همیشه یه چیزی از اعماق وجودم میگفت همه چیز اونی نیست که میبینی

    وقتی حرفهای استاد را شنیدم انگار که اب رو اتیش بود انگار که یه دفعه برق همه اون باورها قطع شد.

    و گفتم خدایا شکرت نجاتم دادی رها شدم

    الان به راحتی هر جا که بخوام میرم هر کاری که بخوام انجام میدهم و دیگه پیش خودم نمیگم واییییی نه یه موقع بقیه میبینن چشمم میزنن و به راحتی از موفقیتهام تعریف میکنم

    امیدوارم در پناه رب العالمین الله یکتا موفق شاد سعادتمند و سلامت و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    علی نیسی گفته:
    مدت عضویت: 3572 روز

    سلام ، وقت بخیر ، لطفا یک تجدید نظر در ترجمه ی آیه ی ۳۶ سوره ی روم انجام شود.

    وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَهً فَرِحُوا بِهَا وَإِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَهٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ ﴿۳۶﴾

    اذا : در اینجا در اصل هنگامی یا اگر ، در ترجمه ی اول آیه درست نوشتید .

    إِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ ﴿۳۶﴾

    ولی در این قسمت ترجمه کردید ( ناگهان )

    در صورتی که فتحه بالای نون داره مارو رجوع میده به مصیبته و در اینجا میگه (اگر یا هنگامی که آنها مایوس شوند. )

    به عنوان مثال شما همیشه میگید که افراد زیادی از دوره ها و قوانین حاکم برجهان استفاده کردن و یا نتایج محدودی گرفتن و مثلا در قسمتی نتیجه نگرفتن و بجای بیشتر کار کردن مایوس شدن .

    به نظر من آیه داره تاکید بر نا امیدی قبل از مصیبت می کنه و این مصیبته بخاطر اینه که اینا اگر در سطح انرژی یاءس و نا امیدی مونده باشن.

    چراکه مثلا در سوره شوری آیه ۳۰ آخرش گفته (و یعفو عن کثیر) و اینجا نتیجه این میشه که امید باعث عفو میشه.

    امیدوارم با توضیحات و نظرم تونسته باشم در روند کیفی برنامه کمکی کرده باشم.

    باتشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      علی نیسی گفته:
      مدت عضویت: 3572 روز

      باسلام

      من در این قسمت جایی که نوشتم (ترجمه کردید) رو اصلاح می کنم به (ترجمه شده).

      سه باوری که از این آیه نوشتم رو تقدیم دوستان عزیز می کنم:

      1- من ایمان دارم برای دریافت بی نهایت نعمت و رحمت کافیست که ایمان و امیدم را تنها و تنها معطوف الله کنم.

      2- من ایمان دارم آنچه که باعث عفو از مصیبت بخاطر آنچه (فراموش کردم و به خطا ) انجام داده ام می شود، امید به رحمت الله در مسیر رسالتم است.

      3- من ایمان دارم فاصله ی بین دریافت رحمت و مصیبت فاصله ی بین ماندن و نماندن در سطح انرژی یأس ، نا امیدی و امید است.

      باتشکر علی نیسی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    علیرضا احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2581 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد عزیزم عباس منش و خانم شایسته گرامی و پسر عزیز مایکل

    نمی دانم از کجا شروع کنم فقط آشنایی من با استاد و مجموعه عباس منش خودش یک داستان عجیب و غریبی دارد فقط میتونم بگم هدایت خداوند مهربان بوده همین.

    من بدون اینکه قانون رو درک کنم خواسته ای خیلی قوی به جهان و عالم هستی ارسال کردم بعد این موضوع باعث شد با استاد عباس منش آشنا بشم الان یک سال و نه ماه است با این قوانین زندگی می کنم و هر روز بهتر،بهتر می شوم وقتی تنبلی و سستی می کنم از مسیر دور میشم و به محض اینکه روی خودم کار میکنم دوباره شرایط تغییر می کنه و همه چیز خوب وعالی می شود به نظر من مهم نیست که شما چقدر ازاین آگاهی ها با خبر باشید بلکه مهم است که چقدر از اون ها استفاده می کنی و به کار می بندید که اون هم به خاطر ایمان و اعتقاد و اعتمادی است که به این قوانین جهان هستی دارید که خداوند مهربان قرار داده و حرکت می کنید و انگیزه داشته باشی، مثل این می مونه شما یک دستگاه تردمیل دارید توی خانه همه می دانند ورزش و استفاده درست از این دستگاه باعث تناسب اندام و سلامتی می شود مهم دونستن نیست بلکه استفاده منظم و اصولی از این دستگاه هست بعد از اون یک سال و نه ماه به این نتیجه رسیدم اگر مراقب احساس مان باشیم به طور جدی مراقبت کنیم همه چیز خیلی سریع آسان و راحت تغییر می کند، داشتن احساس خوب واقعا هم چیز رو درست می کنه سپاس گذاری از چیز های که داریم یاد نعمت های که الان در زندگی داریم و شکر گذاری خداوند مهربان به خاطر همه ی این نعمت های که داریم چه اون های که میبینیم و متوجه اش هستیم و چه اون های که نمی بینیم و هنوز درکش نکردیم که نتیجه داشتن احساس خوب به همراه شکر گذاری می شود آرامش عمیق درونی من تا حالا به استاد عباس منش ایمیل یا نامه و پیامی ارسال نکرده ام الان یک حسی چند روز به من میگه به استاد ایمیل بزن من بعد از اینکه از فایل های استاد استفاده کردم هدایت شدم به اختراع یک محصول در زمینه ی موبایل واقعا یک حالتی در وجود من بیدار شده که وقتی سوال می پرسم حسی که همراه با آرامش و کمی ترس هست به من میگه چکار کنم تا به اون هدف یا مقصدم برسم یک حس خاصی که نمیتونم خوب توضیحش بدم من فکر میکنم هدایت خداوند مهربان است فقط همین، بعد از این که این اختراع انجام شد و در ایران به ثبت رسید برای آمریکا هم ارسال کردم اون ها هم فعلا ثبت موقتش را برای من فرستادن که مدارکش را برای شما ایمیل کردم تا اینکه می خواستم این اختراع را به تولید انبوه برسونم ولی فعلا شرایط مالی اش را ندارم تا اینکه یکی از دوستان به من گفت یک سایتی هست به نام کیک استارتر می تونی نمونه محصولت رو اونجا به نمایش بذاری بعد همه از سراسر دنیا می‌بینن و اگر دوست داشته باشند کمکت میکنند برای سرمایه اولیه و تولیدش و منم رفتم برای ثبت نام در این سایت ولی از آنجایی که کشور ما فعلا تحریم هست و این سایت برای ثبت نام فقط از ۲۲ کشور قبول می کنه و شماره حساب پیپل و مستر کارت می خواد متوقف شدم و دوباره سوال کردم و هدایت شدم که به استاد ایمیل بزنم شاید ایده ای برای من داشته باشد و خودم هم به این ایده رسیدم که شماره حساب استاد را در سایت کیک استارتر اعلام کنم و بعد استاد پول رو به من بدهد خواستم ببینم استاد یا خانم شایسته در این باره چه نظری دارند خوشحال میشم اگر این اتفاق بیفتد و قبول کنند راستی شغل الان من مسافر کشی است و سپاس گذار خداوند مهربان هستم از این همه نعمت سلامتی، امید، آرامش، ثروت و نعمتی که به من بخشیده است که مهم ترین آن آرامش است از استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته که برای ما زحمت می کشند و این آگاهی ها رو به ما میدهند و دستی شدن از طرف خداوند مهربان تا جهان جایی بهتر بشود برای زندگی کردن واقعا از ته قلبم تشکر می کنم و سپاس گذاری می کنم و برای شما آرزوی سعادت، سلامتی و ثروت میکنم شما رو به خداوند یکتا و مهربان می سپارم خدانگهدار

    دوست دار شما علیرضا احمدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    منتهی سواری گفته:
    مدت عضویت: 2263 روز

    سلام استاد فوق العاده بود این فایل تک تک جملاتی ک میگی حس میکنم ک خدا داره بامن حرف میزنه همون چیزی ک سالها دنبالش بودم و بدستش اوردم خدای واقعیمو ممنونم بابت تمام فایل هایی ک برامون ضبط میکنید این فایل خیلی دنبالش گشتم اصلا پیداش نمیکردم تااینک یروز اومدم جلو صفحه اصلیم دیدمش خیلی خوشحال شدم چون من ازخدا اینو خواستم ک تومسیرم بزاره وقتی یه فایل جدیدمیزارین اینقدددددددد خوشحال میشم ذوق میکنم مطمئنم یروزی تواین نزدیکیا کل فایلاتون رو میخرم ممنونممممم استاد خوبم خداروشکر بابت همچی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سعید رضا رادمنش گفته:
    مدت عضویت: 2425 روز

    سلام به دوستای گلم

    امروز یک موضوعی که بشدت در تمام دورانهای زندگیم درگیرش بودم می خوام براتون بازش کنم

    جونم براتون بگه: قبلا من دوست داشتم مثل یک معلم منظبت که در دیسیپرین خاص دارن و آگاهی های اجتماعی شون بروز هست باشم و مو بمو همه اونایی که با من کار می کنن یا در زندگی من دخیل هستن باید خودشون رو با افکار من مطابقت بدن و از راه و روش بی چون و چرای من تبعیت داشته باشند و گر نه من بشدت عکس العمل نشون می دادم و اگر سعی در بهبود خودش داشت بیش از حد توانم کمکش می کردم و خدا نکنه که مخالفت داشت … با عصبانیت تمام از زندگیم اخراج میشد….

    چرا چون فکر می کردم من می تونم با این کار مدینه فاضله برای خودم بسازم غافل از اینکه با این کار من در بعضی از عزیزانم حالت تنفر از خودم – افکارم – دین – انتخاب راه صحیح در بیرون از محیط خانواده – انتخاب شغل مناسب – نحوه برخورد با تضاد های شغلی – سبک زندگی – ارتباطات اجتماعی – شیوه مشاوره به عزیزان و … بوجود آوردم.

    الان بدلیل درک قانون فهمیدم اگه کسی مشکلی رو داره با من درمیون میزاره باید به بهترین شیوه راهنمایی کنم اما اگه اون توی مدار صحبتهای من باشه تغییر پیدا می کنه و من نباید خودم رو از تن در بیارم و عصبانی بشم که چرا حرفهای منو نمی فهمه و من بایییید برم از صد هزار راه دیگه اونا هالی کنم و شب و روزم رو بهم بدوزم……رب رو شاهد می گیرم اگه کسی با من مشورت می کرد تا اون عمل نمی کرد مگه من ولش نمی کردم … الان اصلان دوست ندارم به دوران قبلم برگردم هر چی فکر می کنم می بینم من آگاهی های نا خالصی داشتم و خدا شکر می کنم که قرآن بمن تلنگری شدید زد …. مخصوصا زمانی که به پیامبر میگه تو نمی تونی ضمانت اونا رو داشته باشی حتی اگر از نزدیکانت باشند چونکه اونا شرک ورزیدند و اونا نتیجه اعمال خودشونو می گیرند و ما به هیچ کسی ظلم نمی کنیم …..

    و چون دارم خودم رو خالصتر می کنم دارم افکار همه مردم که با من در ارتباطن رو آنالیز می کنم و به جای ناراحت شدن از افکارشون به خودم میگم این افکار نتیجش این نتایجه پس من باید از اون افکار اعراض کنم و باز تمرکز می کنم به نکات مثبت زندگیم و زیبایی های اطرافم و من از این هر روز به مدار بالاتر میرم و خدا میدونه چند لحظه بعد چه اتفاقات خوبی برام بیوفه و این قانون بدون چون و چرای آفرینش و تکامل منه …. الهی شکرت که خودمون می تونیم برای خودمون نتیجه های بهتری رقم بزنیم

    در مورد افکار دیگران در مورد ثروت خیلی دقیق می شم و می بینم همش از کمبودها و مخصوصا اگه پولها مونو خرج کنیم زود تموم میشه!!!! و همش دلار و سکه بالا رفت پایین رفت اگه فلانی بیاد وضعمون خوب میشه و منی که کارمندم چجوری می خواد وضعم خوب بشه و ….و شرک و شرک و شرک …

    در مورد سلامتی همش میگن من که همش سرما خوردم یا بدن من دیگه نمی کشه یا من که چند ساله دیگه بیشتر زنده نیستم… و ما با ارسال این فرکانسهای نا دلخواه ” جهان هم بواسطه دریافت این فرکانسهای پاسخی متناسب همون درخواست رو برای ما می فرسته و مریضی و مشکلات و نتایج نادلخواه برای ما بوجود میاد

    و در مورد روابط با همسرمون یا خانواده یا دیگران که اصرار داریم اونا رو تغییر بدیم تا بتونیم زندگیمون رو به اصطلاح شیرین کنیم و باز اشتباه و اشتباه و رفتن به جاده خاکی و روبرو شدن با ناراحتی و افکار نا دلخواه و…

    من رب یکتا رو بینهایت شکر میکنم که این تضاد شرک رو که بزرگترین پاشنه آشیل زندگیم بود دارم آهسته آهسته از زندگیم دیپورتش می کنم چون منم هر آنچه در گذشته از ثروت می خواستم از بنده خدا بود و همیشه از اونا تشکر می کردم که در آخر ماه چندل غاز حقوق بهم بدن … ای بزرگوار قدرتمند کیهان چقدر من جلو پامو نگاه می کردم برای همین همیشه سرم می خورد به دیوار یک متر جلو تر و مشکلات مالی پشت مشکلات و فقر و …

    در بقیه موارد هم مثل سلامتی و ارتباط با رب و عشق شرک داشتم که سالها می گفتن تو له لایق این نیستی که به خدا درخواستها تو بگی و تو بنده تقصیر کار چطوری روت میشه با خدا که اینقدر بزرگه راز و نیاز کنی پس حالا تو بیا برو پهلوی فال گیر یا اگه مشاورت بهتر بود می گفت برو پهلوی فلان بزرگ دینی و یا باز در آخر می گفتند برو دخیل کن خودت رو به فلان امام زاده و مرحله فینیشینگت این بود تو که اینقدر گناه کردی برو پهلوی امام رضا اینقدر گریه کن تا شاید دلش رحم بیاد به خدا بگه یک کاری برات بکنه اونم شاید و اگر هم نتیجه نمی گیری تو خیلی گناهات زیاده باید پیاده به کربلا بری تا پاک بشی و …..ادامه تا پایان عمرت و جهنم در پیش رو….

    بنظر شما یا طفل نوزاد این همه ناخالصی داره …چرا نوزاد رو می تونن بندازن توی استخر و با کمال ناباوری ما می تونه شنا کنه …آیا مربی شنا داشته…چه کسی توی دنیای پر رمز و راز دوران نه ماه بارداری مراقب طفل هست و یا قبل از بارداری و آگاهی های قبل از عشق بین مادر و پدر ..

    اونایی که خیلی خودشون رو زرنگ و همه جوره عالم می گیرن در زمانی که خوابیم چطوری داره زندگیمون مدیریت میشه …تا حالا فکر کردین یا میگین نه من فکر اونجاشم کردم دوربین گذاشتم تو خونم ….آیا توی اعضای بدنت هم دوربین گذاشتی که مراقب این باشی قلبت از کار نیوفته یا آنفاکتوس نکنی یا …

    من از وقتی این باور قدرتمندکننده رو برای خودم ساختم که اگر خودم رو ببرم بیرون از کهکشان و چند لحظه فقط و چند ثانیه به این فکر کنم آیا مدیریت این مجموعه باور نکردنی رو اگر چند میلیونیم ثانیه منبع انرژی رها کنه چه اتقاقی خواهد افتاد….و ما که ایقدر ادعا داریم فراموش می کنیم قسط بانک رو بدیم حسابمون مسدود میشه و همه عالم و آدم رو زیر سوال می بریم …

    من خودم گفتم هیچی نمی فهمم و هر آنچه الله بمن هدایت کنه از طریق دستانش به راههای مختلف منم بدون شک باید عمل کنم تا تکاملم طی بشه و به هدفم برسم و اگر نمی رسم باید خودم رو خالص تر کنم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2219 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان سایت عباس منش

    خدارو بخاطر آشنایی و هدایت شدن در مسیر درست واقعا شاکرم وقتی فایل های استاد رو می شنوم واقعا از خودم میپرسم چرا این همه سال چشم بسته اسلامی رو که دوست نداشتم قبول کرده بودم مثل یک زندانی بودم که به دست و پام زنجیر بسته بودن و من محکوم به ادامه مسیر بودم وقتی یاد اون روزها می افتم یادم میاد که چقدر از خدا می خواستم که صبح دیگه چشمم به این دنیا باز نشه چون پذیرفته بودم این زندگی که دوست ندارم و به اصلاح خدا خواسته وتقدیر من هست باید ادامه بدم و ادامه زندگی برام وحشتناک و غیر قابل تحمل بود از استاد بخاطر طرح این موضوع خیلی ممنونم همیشه وقتی از زبون افراد اسم دعا نویس و آینه بین می شنیدم نمی تونستم فردی رو که خودش انقدر حقیر و بدبخت هست رو چاره راه حل زندگیم بدونم آخه اگر این افراد توانایی نجات زندگی دیگران رو دارن چرا وضع خودشون اینجوری چرا خودشون زندگی قابل قبولی ندارن و هیچ وقت این چیزهارو باور نداشتم ولی همیشه دنبال چیزی بودم که ته شک منو از وجودم پاک کنه که استاد این فایل رو گذاشتن بی نهایت ممنونم

    حرف استاد درست من خودم به شخصه هیچ وقت دنبال معنی آیه و ان یکاد نرفته بودم ولی همه جا من این آیه رو می دیدم واقعا چرا همه چیز رو چشم بسته قبول می کنیم من خودم بعد دیدن این فایل چندین معنی این آیه رو از مراجع تقلید دیدم که همون چشم زخم نوشته بود چرا حتی خود این افراد که به قول خودشون علم زبان عرب رو بلد هستند چنین معنی اشتباهی از این آیه دارند اینجا بود که فهمیدم هر آنچه که می خواهم بفهمم نباید با چشم بسته و به صرف اینکه افرادی در این حوزه تبحر دارند قبول کنم باید تمام شک هام رو در قرآن جستجو کنم خدا جواب همه رو در قرآن داده است.

    استاد ممنونم بخاطر این که شاگردانت رو با قرآن آشتی دادی همیشه استوار و صاحب فضل باشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    حسن کفاش دوست گفته:
    مدت عضویت: 2939 روز

    سلام دوستان عزیز

    خوندن یکی از کامنت های دوستان من رو هدایت کرد که از خدا بنویسم.

    من حدود سه سال طول کشید تا خدا اون موجود هست و نیست رو درک کنم. درک روح و ماده، تفاوت این دو و اینکه روح و غیر ماده وجود داره و وجود چیست و از این مسائل فلسفی. عاشقش بودم و مثل روز به صورت واضح و شفاف وجود اون چیزی که این جهان رو خلق کرده درک کردم. خیلی سختی کشیدم، مخم می ترکید، ولی خواستم و یافتم.

    ولی خدا رو خیلی ترسناک شناخته بودم، یه موجودی که در شعر قیصر امین پور در یکی از فایلهای استاد برایم نشان داده شده بود،. 😢😢😢

    ولی سید حسین عباس منش شد منجی من و اون خدای هیولا مانند را در ذهن من تبدیل به دوست و شریک و رفیق و مهربان تر از پدر و مادرم برایم کرد. سید ممنون ازت. حق پیامبری تو ادا کردی. 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    حالا اون خدایی که برام آشنا و بود و ترسناک برام خیلی رفیقه و برای هرچی ازش کمک میخام. 🤔 🤔 🤔 البته که الان فقط مقاومت های ذهنی داره در موارد کوچیک میشکنه ولی مطمئن هستم تکامل رو طی میکنم.

    حالا دیگه از خدا نمی ترسم، از او کمک و هدایت میخام.

    از ترسش نماز نمی خونم بلکه برای لذت همکلامی باهاش نماز می خونم.

    فقط نمازم نیست که باهاش همکلام میشم همیشه سعی میکنم همکلام بشم ولی برخی موارد یادم میشه و این نجوای شیطانی و این ملعون کثیف خودش رو جای خدا جا میزنه و من رو گول میزنه. 😭😭😭😭

    ولی خیلی طول نمی‌کشه که می‌فهمم تفاوت شیطان و خدا رو گوشش رو میگیرم و از ذهنم میندازم بیرون. تو این یک کار خوب مقیاسش رو از سید یاد گرفتم. دمت گرم سید 👋👋👋

    ولی شیطون خیلی شیطونه 👌👌👌👌

    از در که میندازی بیرون از پنجره میاد تو.

    البته که الان رفت و آمدش کمتر شده خدا رو شکر ولی خوب چیکار کنم دوست زمان جهالت مون دیگه گاهی میاد از ما سر میزنه بی ادب.

    هرچی محلش نمی دی هی شکل عوض میکنه و خیلی هنرمنده 😜😜😜😜

    ولی الان زود مچش رو می گیرم خدا رو شکر ولی خیلی پر رویه واقعا 😪😪😪

    ولی اون نور الههی همیشه تابنده است و خیلی زود مسیرم رو از شیطون جدا میکنه. دمت گرم خدا مهربونم.🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    در کل که بازی دارم من و خدا و شیطون.

    ولی منو و خدا خیلی راحت شیطون رو شکست میدیم ولی هر وقت بدون خدا میرم جلو مثل چی شکست میخورم و داغون میشم ولی باز تا رب خودم رو می خونم میگه کجا رفتی بنده من، باز گولت زد 😔😔😔😔

    اشکالی نداره من هستم نگران نباش 💪💪💪

    هر بار میگم این دفعه دیگه تنها نمیرم با خدا میرم به جنگ شیطان، ولی باز گاهی روی خودم حساب میکنم و میرم و باز قصه تکراری شکست 😪😪😪😪

    و باز خدا با آغوش باز به استقبال م میاد

    خداجونی دوست دارم و ممنون که هر بار که میام نمی گی این دفعه حقت بود و باید تنبیه بشی و از این جور چیزها

    هر بار که اومدم گرم‌تر از دفعه قبل در آغوش گرفتی من. سپاسگزارم ای رب من 🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند

    ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: