آیا واقعاً چشم زخم حقیقت دارد؟ - صفحه 18

372 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز وهمراهان سایت عباسمنش

    ما تصمیم گرفتیم که در مسیر استفاده از قوانین خداوند باشیم واگاه شدیم وهدایت شدیم که در این راه در کنار هم باشیم واز بیانات استاد که عمری تلاش کردن به رایگان استفاده کنیم وما خواستیم والان اینجاییم

    حالا مطلبی که بوجود میاد به میزان تعهد وتلاشی که برای تغییر باورهای کهنه داریم وجایگزین کردن باورهای درست پاداش دریافت میکنیم دوستان من در این مسیر تا زمانی که تمایل داریم که اصل اول است پیام های خداوند به ما میرسد ونهایت ما ازادی است

    صحبت های امشب استاد شنیدم خیلی تکونم داد که خیلی باید جدی رو خودم کار کنم که اولا خدا را منشا خیر مطلق بدانم وهر لحظه که فکر کردم در حقم ظلم شده به فرکانس های خودم که فرستادم توجه کنم ودوباره ترمز ها شناسایی شود ومسیر را ادامه دهم تا لحظه به لحظه اماده دریافت هدایا وارامش باشم

    خدایا شکرت که به من لطف کردی واین مسیر الهی ودوستان الهی را سر راهم قرار دادی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    صبا خلیلی گفته:
    مدت عضویت: 1344 روز

    سلام به استاد عباس منش و مریم جون و همفرکانسی های عزیزم

    استاد خداروشکر میکنم که این آگاهی رو توسط شما در اختیارم قرار داد، خدایا خودت شاهدی روزهایی که فک میکردم خوشبختی من دست دیگرانه و دیگران می تونن زندگیمو خراب کنن چقد حالم بد بود همیشه ازت میخواستم راه درست و نشونم و بدی و از روزی که با استاد آشنا شدم تمام بند بند وجودم پر از آرامش شده ، استاد عزیزم واقعا ازتون سپاسگذارام که ما رو با خدای واقعیمون آشنا کردین خدایی که سالها باهاش قهر بودم ، و سالها ازش متنفر بودم ، الان توی تمام لحظه هام هست و احساس میکنم وقتی دارمش دیگه هیچی نمیخوام… این فایل یکی از فایل هایی هست که مدام گوش میدم و مدام میگم خدایا شکرت که استاد و وارد زندگیه من کردی خدایا شکرت که از جهل و نادانی نجاتم دادی ، استاد شما بی نظیر ترین و تنها الگو ی زندگی منین و عاشقانه کار روزانه ی من زندگی با سایت و محصولات شما هست ، نمیدونم چطوری خیر بخوام براتون شما خود خیر و خوبی هستین …

    دوستتون دارم خیلی زیاددددددددد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    بنام خداوندی ک هرلحظه درحال هدایت ماست😍

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    چقدراین فایل بی نظیره چقدرتوحیدی چقدرعالیه ینی اگرهزاران بار هم پشت سرهم گوشش بدم سیرنمیشم چراچون اصلومیگ چون کلی باورای درست وتوحیدی داره چون کلی باورارزشمندی داره عزت نفس میده درحین گوش دادنش بعدازچندبار ایده اومدبرام ک همه باوراوکلمات انگیزاننده وباورای قدرتمندی ک استادمیگنو هی ببرم وتیک کنم بعدادغام کنم واینکاروبرای تمام فایلهای استادانجام بدم وخالصترکنم ینی فقط تکرارباورای درست باشه واینجوری مدارموببرم بالاتر باوراموتقویت کنم ومیدونم خیلی ازدوستان قبلن اینکاروب نحواحسنت انجام دادن ونتیجه گرفتن مثل آقای عطاروشن عزیزم ومنم الان میخوام اینکاروکنم چون تاچن مین پیش فایلاروکامل گوش میدادم ولی خب میشه خلاصه کرداونم کلمات کلیدی وباورای قوی رو بااینک تمام جملات وکلمات استادنابن فقط اون تیک ها ک باورای منفی آدماگفته میشه مثلن حذف میکنم حالا میدونم اوناک انجام دادن میدونن چی میگم

    خدایابحاطر این ایده ک قول دادم هرچی میگی عمل کنم سپاسگزارم

    استادجان بی نهایت سپاسگزارم بخاطر این فایل بی نظیر توحیدی

    درپناه الله یکتاشادوپیروزموفق باشید😍🥰😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    ارشیا گفته:
    مدت عضویت: 2153 روز

    وای وای وای وای.

    استاد سلام.

    خیلییی جالب بود.نمیدونم بارچندم منه ولی قطعا میدونم که بار اوله که یکسری نتایج و آگاهی هایی رو میگیرم و یکسری باورخای ریز ناخودآگاهو متوجه مبشم ونکات ریز.

    انگار فایل های قبلی همه پیش زمینه و شایدم مکمل بوده.یعنی با هرکلام شما چیز جدیدی متوجه شدم و آگاهی حیددی و خیلی تونستم باورهایی هم که خوب بود در من از قبل قویتر و محکم تر کنم.

    واقعا بحث توحیدی عالی بود و نمیدونم چطور اما قلبم گفت بیام سراغ این فایل تا درمورد این فایل فکر کنم و عمیق بشم.

    و به قول اون حدیث پیامبر که در فایلدهای دیگه گفتین از پیامبر چقدر شرک مخفی میتونه باشه.مثل راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه در دل تاریکی شب و چه خوبه که میشه تکاملی و خرد خرد توحید رو بهتر و شرک رو درخودمون اصلاح و توحیدی کنیم.

    😃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ترانه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1297 روز

    من منظورشون رو که میگه در مورد دیوانگی پیامبر میگن نفهمیدم چه ربطی داره به چشم زخم اون یه تیکه مهم آیه کامل توضیح داده نشد یامن متوجه نشدم . نوشته نزدیکبود کافران بخاطر این که آیات الهی میاره پیامبر راچشم بزنند ؟

    یعنی چی یعنی خودش میگه نزدیک بود چشمش بزنن ولی خوب چون اون پیامبر بوده این چشم زخم به خواست خدا اتفاق نیافتاده

    بعد ربطش به اینکه میگن چشم زخم رو به دیوانگی پیامبر ربطش میدن چیهمن متوجه نشدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    Trust in god گفته:
    مدت عضویت: 2180 روز

    سلااااااام استاد خوبم

    سپاسگزارم از قوانین بی تغییر خداوند که امروز من رو به این فایل ارزشمند و بی نظیر هدایت کرد و از شما استاد توانا و بی نظیر و شجاعم

    هم بی نهایت سپاسگزارم

    که اینقدر با سخاوتمتدی این آگاهیهای زنذگی ساز رو در اختیار مردم جهان میزارید

    نه فقط برای امروز که برای قرن های زیاد.

    وقتی با اگاهی زندگی کنیم

    جهانمون زیباتر دلنشین تر و آرام تر میشه

    مررررررسی که هستین و با بودنتون جهان رو جای زیباتری برای زندگی میکتید. 🌺🏵️🌺🏵️🌺🏵️🌺🏵️🌺🌺🏵️🌺🏵️🏵️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    مائده گفته:
    مدت عضویت: 1496 روز

    سلام استاد عزیزم

    علاوه بر سوره ان یکاد سوره فلق و ناس رو هم به چشم زخم ربط دادند و هم چنین آیت الکرسی رو که شنیدم این سه سوره هم برای چشم زخم هست

    و اینکه من شنیدم که میگن پیامبر گفته نیمی از مردمی که در قبرستان ها خوابیده اند براثر چشم زخم بوده و باید دعای چشم زخم همراه خود داشته باشید میگن این را پیامبر گفته 😐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مژگان گفته:
    مدت عضویت: 1673 روز

    سلام به همه ی دوستان عزیز و استاد جان و مریم شایسته ی گرامی

    من فایلهای توحیدی رو چند ماه پیش دیدم و اما این فایلو چون در مورد چشم زخم بود خیلی جدی نمیگرفتم اما بعد ک دیدمش واقعا هر کلامتون ارزشمند بود و شکر خدا نتیجه ی عالی گرفتم اما کامنت نزاشتم امروز برا بار چندم وقتی داشتم بهش گوش میدادم بازم حسی بهتر از قبل و باورهایی زیباتر نصیبم شد و بعد حس کردم ک باید نتیجه ای ک گرفتمو بعنوان بهای اون بنویسم..

    راستش اولین بار ک فایلای توحیدی رو گوش دادم خیلی زیبا و تاثیر گزار بود خیلی لذت بردم اما نتیجه ای نگرفتم برا همین رفتم قدم ۱و۲ رو با فاصله خریدم بعد دیدم تو اون استاد از خدا میگن اما من ارتباطی ک میخواستم نتیجه ای ک میخواستم مخصوصا برا مشکلی ک ۵سال بود درگیرش بودم اصلا حاصل نمیشد..

    دیدم نه انگار من خدا رو متوجه نشدم باز خدا رو صدا کردم گفتم خودت بگو من واقعا بلد نیستم من ک همش به تو توکل میکنم و واقعا هم همین بود من جز خدا بجایی یا کسی قدرت نداده بودم البته این چیزی بود ک فکر میکردم در واقعا من به خدا اعتماد داشتم کارم رو هم بخودش سپرده بودم اما یه چیزی نبود من ۵سال بود ۲تا مساله ک به یه نفر مربوط میشد یکی قضیه خونه ای ک ۳دانگش برا من بود و یکی جدا شدنم و طلاق بود ک ۵سال تمام رای ها بنفع من بود اما تموم نمیشد انگار رو یه چرخه ای بود ک برمیگشت از اول خلاصه ….

    وقتی از خدا خواستم هدایت شدم به کامنت یکی از دوستان ک نوشته بود یک هفته فایلای اجرای توحید رو گوش داده و نتیجه گرفته منم تمرکزم رو گزاشتم رو همین و قدم ها رم گذاشتم موقتا کنار خلاصه با تمرکز ک گوش دادم شبش خوابم نمیبرد پاشدم نماز بخونم و جدی با خدا حرف بزنم نمازی ک اون شب خوندم با تک تک کلمه هایی ک میگفتم انگار داشتم برا تمام کائنات با اون کلمات خدا رو توصیف میکردم خیلی حس عمیقی بود خیلی ناب بود و وقتی میگفتم خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میخوام عمیقا انگار خدا رو صدا میکردم ک همونجا فهمیدم نه مژگان تو خدا رو میپرستی درست اما پس ترسهات چی میشن داری از چی میترسی ازاینکه اون با رابطه هاش کارتو عقب میندازه یا نکنه بره و با هزار راه باعث بشه بیشتر طول بکشه دیدم اره واقعا من اعتماد بخدا داشتم اما ترس هم داشتم و همون موقع تو قنوت گفتم خدایا تمام ترسها رو رها میکنم فقط تو و من هستیم و استغفار کردم و وقتی نماز تموم شد تو همون تاریکی اتاقم قرآن رو بدست گرفتم و با نیت باز کردم و اولین آیه بالای صفحه گفت ما استجابت کردیم… و من اینو ک خوندم تمام وجودم آروم شد و فقط شکر کردم و با تمام وجود باورش کردم …

    خلاصه چند روز گذشت نجوا ها میومد ک پس کو چی شد .. و من قدرتمندانه میگفتم خدا گفته حل کرده و بعد حسمو خوب نگه میداشتم بعد رفتم تو ابلاغ ها دیدم در مورد خونه ام با اینکه باز رای بنفعم بود گفته دو ماه دیگه باز یه کارشناسی میکنیم داشتم اذیت میشدم چون میخواستم اول قضیه خونه تموم شه ک طلاقمم هم انجام بشه دیگه با اون شخص کاری نداشته باشم اما گفتم نه صبر کن با خدا حرف زدم گفتم من بهت ایمان دارم و میخوام و اینو بنده هات گفتن ک ۲ماه طول میکشه تو بگو … همون موقع گوشیمو برداشتم اینستا رو ک باز کردم یه پیامی اومد ک اینا هیچی نیستن فقط چرت و پرته انگار جواب من بود با خوشحالی گفتم باشه همینه بعد همشم صبح ها پا میشدم و پیاده روی میرفتم و شکر نعمتها رو میکردم بعدنماز ظهر را ک داشتم میخوندم حسم قوی تر شد باز ارتباطه قوی تر شد زیباتر شد تحسین خدا با هر کلمه نماز بیستر شد طوری شد ک وقتی خدا رو عبادت میکردم انگار داشتم خودمم عبادت میکردم وجود روحانی خودمم انگار همره خدا ستایش میکردم باورتون نمیشه خیلی خیلی زیبا بود عااالی بود دوست نداشتم نماز تموم بشه اشک شوقم با هر کلمه جاری میشد هر کلمه در وصف ستایش خدا بود و من با هر کلمش رو زبونم خدا رو شکر هم میگفتم ک اجازه دارم ستایشش کنم خیلی بی نظیر بود …..

    بعد بعد از ظهر جواب خونه ک قرار بود ۲ماه دیگه بیاد اومد و بعد از ۵ روز نتیجه قطعی طلاقم اومد و خدا کار ۵ساله ی منو تو ۵ روز حل کرد و در واقع سورپرایزم کرد و اینی ک استاد میگن قوانینی ک انسانها وضع کردن نباید محدودتون کنه و فقط قوانین خدا همین بود خدا کاری به چیزی ک بنده هاش گفته بودن نداشت و زودتر جوابمو داد و من فقط میتونم شکرش رو بکنم اما نه به اندازه ی بزرگی و عظمت وجودش و از اون موقع وقتی میگم الحمدالله رب العالمین تمام قلبم باز میشه حسم عالی میشه و الان متوجه میشم وقتی استاد میگن قلبم باز میشه یعنی چی

    استاد جان دست زیبای خدای عظیم و دوست داشتنی من بی نهایت سپاسگزارم مریم جان الگوی دوست داشتنی ام ممنونتم همیشه در پناه یکتای عالم شاد و سلامت و سربلند باشید.

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  9. -
    حمید عابدی گفته:
    مدت عضویت: 1468 روز

    سلام دوستان پر انرژی ومحقق بنظرم چشم زخم با مسأله ای که استاد همیشه توصیه می‌کنه مرتبطه.استاد میگه در مورد راهی که الان توش قرار گرفتید با کسی حرف نزنید .در مورد قوانین به کسی حتی دلسوزانه میدونی طرف راهو داره اشتباه می‌ره ولی هیچی نگید.چون باور ندارند منتظره یه لغزش از شماست که بگه ها کو اون قوانینی ک ه گفتی به. خواست خودم همه چی میشه.اگه باور قوی به زمین خوردنت پیدا کنه و تو هم هنوز ضعیف باشی ممکنه آسیب ببینی.البته که بعدش پا میشی ولی سرعتت کم میشه.بعد ضعیف میشیم وانرژیمون می‌ره.پس تا خودمون قوی نشدیم نمی‌تونیم آخر راهی که هنوز خودمون بهش نرسیدیم رو به کسی نشون بدیم.وگرنه باورشون نمیشه.پس اول راه رو میریم باهیچکس دربارش حرف نمی‌زنیم رشد میکنیم.تازه بعدش هم با احتیاط اون هم فقط استاد رو معرفی میکنیم.تا خودمون تکامل رو طی کنیم.

    ترک این مرحله بی همراهی خضر مکن

    ظلمات است بازی از خطر گمراهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    سیده فاطمه جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1505 روز

    سلام به استاد عزیز و همه دوستانم.

    من از امروز تصمیم گرفتم قرآن رو از اول با معنی بخونم، چند وقت پیش خلاص تفاسیر قرآن رو از خونه بابام اینا آوردم که بخونم اول از سوره حمد شروع به خوندن کردم بعد در مورد حجاب سوالاتی داشتم رفتم سراغ تفسیر سوره نور که بیشتر در مورد حجاب گفته بعد با خودم فکر کردم که توی کتاب های تفاسیر قرآن، هر کس از زاویه دید خودش یه چیزی گفته به همین خاطر تصمیم گرفتم معنی کلمه به کلمه قرآن رو پیدا کنم و پیش برم، دوباره از اول قرن شروع کردم رسیدم به کلمه (یکاد) به یاد آیه (و ان یکاد…) افتادم، رفتم آیه 51 و 52 سوره قلم رو پیدا کردم و معنی آیه که زیرش نوشته شده بود رو خوندم (ای رسول نزدیک بود که کافران به چشم بد، چشم زخمت زنند که چون آیات قرآن بشنوند گویند که این شخص عجب دیوانه است(51) و حال آنکه این کتاب الهی جز ذکر برای عالمیان هیچ نیست(52)). به نظر خودم قرآنی که انتخاب کرده بودم از همه نظر خوب بود( از نظر صحیح بودن خود آیات قرآن، و ترجمه و خطش که عثمان طه بود و…) اول به حرفهای استاد شک کردم بعد توی کلمه به کلمه آیه که دقیق شدم دیدم کلمه ابصارهم به معنی چشمهایشان هست اما کلمه ای به معنی(بد) در ایه وجود نداره معلوم نیست این کلمه رو از کجا آوردن. خلاصه گفته هام رو جمع کنم به قول استاد باید مثل یه آدمی باشیم که وسط جزیره افتاده هیچ کس و هیچ چیزی رو نداره و فقط یه کتاب داره که این کتاب تنها راهنما او خواهد بود، باید بریم سراغ قرآن، یعنی ذهنمون رو کاملا پاک کنیم و بعد بریم قرآن بخونیم.

    شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید انشاالله.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سیده فاطمه جعفری گفته:
      مدت عضویت: 1505 روز

      سلام به استاد عزیز و همه دوستانم.

      امروز صبح من مطلبی رو راجع به چشم زخم نوشتم اما بعد از ظهر همین که از خواب بیدار شدم رفتم ریشه کلمه (زلق) رو سرچ کردم یعنی لغزیدن. میتونیم آیه ی (و ان یکاد…) رو این طور معنی کنیم که؛( ای رسول نزدیک بود که کافران تو را بلغزانند با(به وسیله) چشم هایشان…). از این آیه به نظرم میرسه که چشم ها باید نیرویی داشته باشن که… اگه جواب سوال منو بدید ممنون میشم.

      شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید انشاالله.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: