دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟! - صفحه 21 (به ترتیب امتیاز)

575 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 3638 روز

    روز 52 از سفرنامه

    به نام خدای عادل

    سلام به استاد عزیز و همه دوستان و خانواده بزرگ عباس منش

    بسیار خوشحالم که با همین فایل های رایگان به دستاوردهای زیادی رسیدم

    مهم ترین تمرین که همه بادی انجام بدیم و حتی خود اسناد همیشه دارن انجام میدن کنترل ورودی ها هست،این تمرین رو در ایام عید کمتر تونستم انجام بدم چون مهمانی و دورهمی ها زیاد بود وبحث داغ همه مجالس از بی کفایتی دولت هست و ناخودآگاه در من تاثیر گذاشته بود و من هم شروع کرده بودم به گلایه از دولت

    و سریع نتیجه شو می بینم اولین اتفاقی که در من به وجود میاد اینه که آرامش کمتر میشه و خواب بی کیفیتی دارم

    با دیدن این فایل چه نهیب بزرگی به من خورد که خودم فقط خودم می‌توانم زندگی ام را بسازم و هیچ عامل بیرونی تاثیری در زندگی من ندارد

    خدا را شکر که این درس بزرگ را دوباره به من یادآوری کرد

    نگاه شرک آلود و امید به حرف دیگران و وعده ای که داده اند هم باید کنترل کنم و همه آنها را دستانی از سمت خدا بداند و فقط به خدا دل ببندم و بدانم که فقط خداست که از طریق هزار دستانش در زمین به من ثروت ،ارامش ،و سلامتی می‌دهد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    سکینه کاظمی فرد گفته:
    مدت عضویت: 2152 روز

    سلام ب هدایت شدگان عزیز

    سلام ب استادم

    سلام بانو مریم

    امروز زیاد شارژ نبودم ب قول خودم و همش دلم میخواست بیام تو سایت پر انرژی تا برگردم تو حال خوب و احساس خوب چون واقعا خودمم نمیتونم تحمل کنم بی انرژی باشم یکم باصدای بلند براخودم خوندم چه میدونم هر چی اومد تو ذهنم ولی حسمم میگفت باید بری ی کامنت بزاری مشارکت داشته باشی تو جمع خانوادگی عباسمنشی حتما بهتر میشی خلاصه من رفتم پشت میز یکم کارای دفترچه شغلمو انجام دادم حالم خوب شد خداروشکر ک تونستم ومیتونم خودمو ب احساس خوب برسونم خداروشکر ک شغل دارم شاید گاهی یهو ذهنم شروع میکنه ب نجوا ولی از طرفی حرفای استادم ب من قدرت میده ادامه دادن انگیزه داشتن منو ب اهدافم میرسونه و فوری ذهنمو ب سمت مثبت و خوبیها میکشونم چون فهمیدم من توانایی کنترل ذهنمو دارم وباید هر روز بیشتر این قدرتو تقویت کنم اما در مورد این روزشمار در روز پنجاه ودوم با موضوع شغل و دولت ای بابا تا چ زمانی یکی تونسته پشت تریبون منو ب خواستم برسونه مگه علم غیب داره ک نیاز من ب چ شغلیه ب چ درآمدیه چ شرایطی میخوام برامکان کار برا زمان کار و واقعا ب قول استادم اینا همش چیزی ب غیر شرک نیست وقتی من نگاهم توحیدی باشه ک من میسازم هر لحظمو ومن قدرت خلق خواسته هامو دارم موجب میشه ب راحتی خدای هدایتگرم جواب بده ب اون چیزی ک از درونم میجوشه قدرت میگیرم میرم مغازه ب مغازه وقت میزارم محصولمو معرفی میکنم باعشق قدم برمیدارم با دیگران ارتباط برقرار میکنم واز اعتمادبنفسی ک دارم لذت میبرم از راحتی کارم ک هر وقت دوست دارم میرم بیرون و اگر شرایطی باشه ک نرفته باشم باتماس میفروشم و کلی ذوق میکنم خودمو تحسین میکنم میگم آفرین تونستی بازم میتونی و امید دارم ب روزی ک ماشین میخرم پخشمو انجام میدم با محصولات بیشتر و درآمد بیشتر وتکامل در همین مسیر وشغلی ک دارم هر روز برام واضح تر میشه پس قدرت منم توانایی منم شغلم درآمدم دسته خودمه و نه هیچکس دیگه نمیدونم خوب نوشتم اصلا چی نوشتم فقط اومد منم تایپ کردم نگاهتون ب خودتون باشه ب خدای درونتون باشه همه چیز خودتی فقط ایمان واستمرار میخواد عشق و اشتیاق میخواد..خدایا شکرت ک در همزمانی قرار گرفتم و امروز ب موقع این فایل برام اومد تو سفر عالی ک دارم میگذرونم خدایا شکرت هنوز فایلو ندیدم فقط مطلبشو خوندم و نوشتم چون باید ب خودم یاد آوری میکردم روزای بیکاری روزایی ک دوست داشتم درآمد داشته باشم براخودم کار کنم و تو هدایتم کردی قدم برداشتم و مدت 6ماه میشه ک با هر شرایطی ادامه دادم ب نجوای ذهنم غلبه کردم وآینده خوبمو میبینم چون علاقه و خدارو دارم..پس پاشو ادامه بده و ایمان داشته باش..

    احساسم خوب شد ب خودم افتخار میکنم خودمو تحسین میکنم با قدرت بیشتر ادامه میدم..اینم ردپای عالی من برای آینده شغلم

    درپناه الله یکتاباشید..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه گندمکار گفته:
      مدت عضویت: 1909 روز

      سلام دوست عزیزم.

      من الان در شرایطی هستم که میخوام کار کنم، یکی بگه برو تو یه اموزشگاه کار کن یکی میره برو کلاس خصوصی بذار.

      الان درگیر امتحاناتم. میخوام وقت بذارم بعد امتحانا با مراجعه به درونم وارد عمل بشم.

      اینکه با اعتماد به نفس مغازه به مغازه میرید و محصولتون و معرفی میکنید واااقعا خیلی بزرگه وااقعا اعتماد به نفس میخواد واقعا باورای توحیدی قوی میخواد.

      الگو هایی مثل شما رو که میبینم راه برام آسون تر میشه.

      ممنونم از کامنتتون. مطمئنم به نتایج فوق العاده میرسم و من الان تازه دارم وارد شغل و درامد میشم باید تکاملم و طی کنم باید از مسیرم لذت ببرم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        سکینه کاظمی فرد گفته:
        مدت عضویت: 2152 روز

        سلام دوست هم خانواده من

        الهی شکر ک تصمیم داری برای خودت وقت بزاری و این بهترین کاریه ک در حق خودت میکنی خیلی خوبه ک انگیزه داری و حتما موفق میشی عزیزم..

        قطعا قانون تکامل مهمه و منم توی همین شغلی ک هستم روزهای اول کجا ک محصولاتو نمیشناختم و اینقدر رفتم و ادامه دادم ک حالا میشناسم و تازه صحبت کردن و متقاعد کردنو خیلی بیشتر بلد شدم و ب قول استادجان روزها بر نجوای ذهنم کنترل داشتم ک خیلی مهمه چون ذهن نجواگر میگفت ولش کن بیخیال این همه دست تو کاره ک قدیمی ان محصولشون ارزونتره شناخته شدن و خیلی مورد دیگه ولی من فقط هندزفری میزاشتم و صدای استادو گوش میکردم و میگفتم من این شغل خوش درآمد با استقلال زمان و مکانو دوست دارم من ارتباطاتو باعموم مردم دوست دارم من لبخندو احترام گذاشتن متقابلو میپسندم پس تسلیم ذهنم نشدم و ادامه دادم و ب لطف خدای مهربانم خیلی راضی ام و ب درک لعلکم ترضی رسیدم و برای شما هم از خداوند خواستارم ب آنچه در دل دارید برسید و اقدام کنید با ایمان با باور ب اینکه خیلی از افراد تونستن منم میتونم و قطعا ب اهدافتون میرسید..

        سپاسگزارم ک با جوابتون دوباره برام مرور شد و باز قدرت و ایمانم بیشتر شد برای ادامه دادن..همواره بدرخشی دوستم

        درپناه رب العالمین شاد سالم ثروتمند وسعادتمند دردنیاو آخرت باشید..

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          فاطمه گندمکار گفته:
          مدت عضویت: 1909 روز

          سلام دوست عزیزم.

          از روزی که این کامنت و نوشتم به تضاد هایی برخوردم و بعد حلشون کردم ث بزرگتر شدم و مسیر برام واضح تر شده.

          موضوعی که امروز داشتم حلش میکردم دقیقا تکامل بود و چقدر جالبه که شما هم همین امروز کامنت منو پاسخ دادید و از تکامل نوشتید. من این همزمانی رو یه نشونه از خدا میگیرم که بیشتر رو این موضوع کار کنم.

          چون به وضوح داشتم عجله میکردم و تکامل و نادیده میگرفتم. امروز خیلی ارومتر شدم اما نیاز دارم خیلی جدی تر کار کنم رو خودم.

          ممنونم از پاسخ زیباتون دوست عزیز.

          عاشقتونم و موفق باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          گزارش نقض قوانین سایت
  3. -
    ندابشارتی گفته:
    مدت عضویت: 1426 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی زیبا

    روز 52ام و تعهد من!

    استاد منم از همون بچگی ،همیشه این حسو فکر رو داشتم که چرا ادمها ،از بقیه میخوان تا کاری انجام بدن واسشون

    ولی اونقدر ،اطرافیان و فکرو باورشون روی من تاثیر گذاشت که فکر میکردم حق با اونهاست

    فکر میکردم بله!ادمها وظیفشونه برای ما کار انجام بدن

    تا اینکه رسیدم به اگاهیهای شما

    و مخصوصا این روز از سفرنامه

    و یه نفس راحت کشیدم

    گفتم اخیش!یکی بالاخره توی این دنیا پیدا شد ک فکر منو تایید کنه!

    حالا موضوع چیع!؟

    من خیلی توی اطرافم و روابطشون،چه رابطه با پارتنر و همسرشون چه رابطه پدرومادر با فرزندانشون و‌همینطور بالعکس،فرزندان در رابطه با پدرو مادر

    همیشه توقع و انتظار داشتنو دیدم

    دوستانم یا خانواده و فامیلو دیدم،که با ذوق و افتخار میگن،دخترشون با یه پسر پولدار ازدواج کرده و زندگیشون تامینه!

    من همیشه پسه ذهنم میگفتم،خب دختره چی؟ دختره چیکار میکنه؟

    میشنیدم ،پسره داره دیگه بسه!!!

    این قسمته حرفاشونو دوس نداشتم

    یا دوستام میگفتن،پارتنرشون براشون فلان گوشیو کادورو خریده ،وظیفشه!!

    من درک نمیکردم

    چرا وظیفشه!؟

    چرا به عنوان یک فرد،باید خودمونو ضعیفتر و ناتوان توی برطرف کردن نیازهامون در مقابل پارتنر یا همسرمون بدونیم

    چرا مثلا دوتا ادم،نباید هرکدوم برای نیازهای خودشون،کنار هم و دریک خونه ،تلاش کنن؟

    چرا بعضی از دخترا،یا حتی پسرا،ازدواج یا رابطه ی دوستیو از نگاه اینک طرف وظیفشه باید بخره! میبینن

    وقتی به زبون میوردم پیش دوستام،با این حرفا مواجه میشدم:

    ندا فلانی شانس داره همچین پسری اومده سراغش

    ندا تو حتما باید زجر بکشی وگرنه فلانی ببین خرجشو‌ میدن

    ندا تو باید خرج پارتنرتم بدی ،شانس نداری که!

    ….

    یا از طرف خانواده میشنیدم

    فلانی با یکیه ک طرف خرج کل خانوادشم میده!

    من هیچوقت همچین چیزی نمیخواستم و یجورایی بهم بر میخورد ک بخوام با کسی باشم ک بخواد منو ناتوان تلقی و مسئولم باشه

    از طرفی این ورودی ها و نجواها از همه طرفم،قبل از اشنایی با استاد،منو توی برزخی قرار میداد

    برزخی مثل این:

    که هم دلم میخواست خودم زندگیمو بسازم هم از طرفی میگفتم چرا من پارتنری ندارم که بتونه هزینه هامو تامین کنه مثل بقیع!!!

    خب همین بلاتکلیفی با خودم و باورهام،خودش منو در مداری قرار میداد ک هم نمیتونستم پول بسازم هم نمیتونستم با کسایی باشم ک خودشون تامینو بی نیاز مالی باشن

    وقتی کم کم،یکیو توی این دنیا پیدا کردم ک به باور قلبیه من نزدیک تره اموزه هاش،با خودم روشن شدم

    تصمیمه قطعی گرفتم

    به خودم گفتم،تو مثله بقیه دخترا نیستی ک بخوای با پارتنرت بری بیرون و همیشه منتظر بشینی کارتشو دربیاره و حساب کنه!

    پس حالا ک به این شناخت رسیدی،با احساس خوب اینکارو انجام بده

    توی خودت بخاطر ورودیای قدیمت نگو،اینم شانسه منه دیگ،باید حسابشم بدم

    و چقدر با احساس خوب،با احساس قدرت ک بله،منم توانام در پرداخت هزینه هام،موقع حساب کردن،کارتمو در میارم

    قبلا میگفتم ،باید باکسی باشم که خونه داشته باشه،ماشین،کار ،…

    چیزهایی ک حالا میفهمم خودم باید داشته باشم

    نه اینک طرف داشته باشه و من برم ازش استفاده کنم یا به صورت هدیه دریافت کنم

    نه اتفاقا،وقتی خودم بسازمشون،لذت استفادشم بیشتر میشه و پیش خودم،برای خودم افتخار میکنم

    و میمونه پارتنری ک قطعا باید حالمون باهم خوب باشه

    و قطعا که با این نگاهو باور،به پارتنری هدایت میشم که اون هم یا در حال تلاش برای رسیدن به خواسته هاشه و یا رسیده و توانای مالیه و مثل من جویای حاله خوبه

    هیچ وقت یک پکیج کامله رابطه ندیده بودم قبل شما،که هر دو هم مستقل و هم وفادار و هم متعهد،عاشق و در عین حال بدون وابستگی باشن

    با دیدنتون و شناختتون گفتم،بله پس وجود داره

    اون چیزی ک من میخوامو قلبم باهاش ارومه

    روابطه بقیه،شده پر از توقع ،پر از حساب کتاب با احساس قربانی بودن،پر از بده بستون

    من نمیخوام اینارو

    من دلم میخواد خودم اونقدر از نظر مالی،زندگیمو بسازم ،بدونه در خواست از کسی(پدرو مادرو پارتنرپ..چه برسه از دولتو این ارگانها؛)که فقط اگه کسیو برای بودن کنار خودم میخوام،برای همراهی و لذت بردن از لحظاته عالی باشه

    دقیقا مثل‌شما

    یادمه ،از یکی شنیدم ک میگفت،دلش میخواد با یه پیرمرد پولدار باشه

    یا پسریو دیده بودم ک با یک خانم خیلی بزرگتر از خودش بود و البته پولدار

    من مدتهاست باگه فاصله سنیو در خودم از بین بردم

    ولی بودن با کسی،نه بخاطر احساس ارامشو عشق،بلکه بخاطر پول! اینو نمیتونستم هضم کنم

    و به اونها میگفتم چطوری روی خودتون تعصب ندارین؟؟؟؟

    اونا به الفاظ خودشون،منو یه ادمه خنگ تلقی میکردن

    ولی الان که توی این فضام،متوجه شدم نه واقعا،راه درست همینه!

    خودت خالقی

    شاید اونها الان در بهترین موقعیت های مالی،مکانی باشن

    و من حتی هنوز نتونستم ماشینمو عوض کنم،ولی به نظر خودم،اینک هدف داشته باشم و براش تلاش کنم تجربه هایی بدست میارم ک اگه اخرین ماشینو بیارن بزارن پارکینگمون برای من،ارزش اون تجربه ها چندین برابره و قطعا اگه کنترل ورودی و تلاش برای درک درست ترمزهامو داشته باشم،به اون ماشین هم خواهم رسید

    این حرفها برای گول زدنه خودم نیست ک به قول معروف:گربه دستش به گوشت نمیرسه،میگه پیف پیف بو میده!

    نه اتفاقا،وقتی من روی خودم تمرکز کنم و از ندای درونم درخواست کنم،قطعا در مدار دریافت قرار میگیرم،مداری از جنس راحتی،مداری از جنس سرعت در دریافت،مداری از جنس لذت،مدار از جنس هدیه

    ولی اگه در وهله ی اول بخوام با ادمی باشم که ازش توقع داشته باشم که وظیفشه برام فلان چیزو بخره،هیچ وقت اون لذتی که لایقه من هست رو،نمیبرم

    اتفاقا ادمهایی که. هدیه های گرون قیمت و خیلی بزرگ دریافت میکنن ،تحسین میکنم

    و میگم در مدارش بودن که دریافت کردن

    و

    هیچ وقت،خودمو سرزنش نمیکنم که چرا برای من نمیخرن!من چیم کمتره از اونها؟(دوستم همیشه وقتی میشنوه ،پارتنراون یکی دوستم براش کادو خریده ، میاد میگه غر میزنه حرص میخوره و میره و مام میخندیم)

    این روزها درک‌کردم که خودم باید فرکانس بفرستم

    و خدا و جهان،با هزاران دست اون خواسترو برام محقق میکنن

    یا کادو،یا خریدش توسط خودم و یا هزاران راهی که من اگاه نیستم…

    من باید با احساس خوب و لایق بودن برای اون خواسته،فرکانس بفرستم

    و ایده ها بیان و عملی کنم

    نه اینک مثل دوستم با حرص و کینه بگم چیه من از فلانی کمتره!

    اتفاقا باید بگم،پس میشه ،دوستم دریافت کرده،حالا به‌هر طریقی،پس میشه منم داشته باشم

    خداروشکر بالاخره،قلبم هدایت شد به یکی که حرفاش مثل حرفای دلمه

    اگه توی اون‌برزخ میموندم ،کینه و حسادت کل وجودمو میگرفت و خشم منو از بین میبرد

    خداروشکر دیگه حرفای بقیه،نسبت به زندگیه بقیه،منو تحریک نمیکنه

    با شنیدنشون میگم،خداروشکر به فلان چیز رسید یا براش خریدن

    و خداروشکر که هرروز متوجه فاصله ی زیادم از ادمها میشم

    نگاهم به زندگی ،دیگه حتی مثل نزدیکترین اعضای خانوادم نیس،چه برسه دوستو فامیل

    احساس بدو بدو و اینک احساس کمبود که ادمهای پولدار تموم شدن و دخترای زرنگ همرو بردن و الان در بهشت زندگی میکننو،ندارم

    احساس غصه و نالایق بودن برای وجود ثروت در زندگی رو ندارم

    چون مطمعنم که خالق منم و هرروز باید باورو قوی تر کنم

    استاد ممنونم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    محمد مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 1016 روز

    به نام الله رزاق

    روزشمار تحول زندگی من روز 52

    یک باوری هست بین عموم جامعه که دلت موظف است شغل جوانان را تامین کند.مسکن را تامین کند.چون اکثریت این باور را دارند و هر کسی از مسئولین میخواهد برای خودش سمت و جایگاهی داشته باشد دقیقا تمرکز میکند روی این باور و وعده های زیادی میدهد.اگر به فایل های مصاحبه های مسئولین نگاه کنیم تمامی آنها بلا استثنا وعده هایی میدهند و آینده کشور را عالی خواهم ساخت/شغل ایجاد خواهم کرد و …

    پدر بنده چون تو شرکت دولتی کار میکردند بارها و بارها به من گفته است .شرکت های دولتی مانند رودخانه ی پر آب است و هیچ وقت تمومی ندارد و شغل کارمندی خوب است.

    و از زمانی که در یاد دارم میگویند شغل نیست.کار کمه و از این حرف ها.در حالی که موقعیت شغلی خیلی هم زیاد است و کار هم فراوان منتهی کسانی که این حرف را میزنند میخواهند پله های نردبان را 3 تا 3 تا بپرند.میخواهند یک شبه شغل پر در آمد و راحتی پیدا کنند کهد سرماه دولت به حسابشان پول واریز کند.اما همانطور که استاد گفتند:شروع کن به کار کردن ازجایی که بلدی یا جایی کار کن آرام آرام تجربه کن یاد بگیر و رشد کن هم از مسیر لذت ببر هم از مقصد و نتیجه مانند الگوهایی که خیلی زیاد هستند.نمونه اش استاد عباس منش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مصطفی یادگاری دهکردی گفته:
    مدت عضویت: 2445 روز

    بنام رب العالمین تنها فرمانروای کیهان

    درود بر شما استاد گرامی و اعضای محترم سایت الهی عباس منش

    خداوند را سپاسگزارم که من را به شنیدن دوباره ی این فایل الهی هدایت کرد

    قبلاً وقتی این فایل را گوش میدادم فقط انگیزه می‌گرفتم و به قول معروف مثل بادکنک باد می شدم و بعد از چند ساعت خالی می شدم و هیچ تاثیر ماندگاری نداشت

    البته بگم که من خیلی وقته که چشمم دنبال دولت نیست و مطمئن هستم خودم باید برای خودم کاری کنم ولی خوب حرکت متفاوت از قبلی هم انجام نمی دادم چون شاید باورهای محدود کننده ام اجازه نمی‌داد

    ولی امروز که بعد از مدت ها دوباره این فایل را گوش دادم درک متفاوتی داشتم، ایده هایی به ذهنم رسید و الان می‌خوام برم از خونه بیرون و با آدمهای جدیدی در حوزه ی کاری خودم ارتباط بگیرم

    و شاید تا الان این موضوع را در این فایل نشنیده بودم که این موضوع ربطی به توحید هم داره ولی امروز شنیدم و خدا را شکر که روند تغییر فرکانس های خودم را دارم می بینم

    در پناه خداوند و به امید دیدار ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1215 روز

    سلام استاد عزیز

    سلام دوستان خوب خودم

    فایل زیبا بود از این جهت که من باید یاد بگیرم که تنها و تنها روی خودم کار کنم

    نگاه و تمرکز خودم را روی خودم بگذارم

    عوامل بیرونی هرگز نمی توانند من را خوشبخت کنند و این من هستم که با توجه به باورهای خودم می توانم زندگی خودم را رقم بزنم

    از همه مهمتر و زیباتر این موضوع که من باید روی خودم جوری کار کنم که قدرت برتر را به خدای مهربان خودم بدم

    از او کمک بخواهم

    از او کمک بگیرم

    آنوقت است که من موفق و پیروز خواهم بود

    بی شک من موفق ترین خواهم بود

    بی شک من می توانم به راحتی به دستاوردهایی برسم که همیشه من آروزی آنرا داشته ام

    صحبت های استاد واقعا درس زندگی است

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم بیشتر و بهتر می توانم موفق باشم و این موفقیت در گرو این است که باید روی باورهای خودم کار کنم

    باید نگاه و فکر من به خدای خودم باشد

    باید همیشه و در لحظه فقط و فقط از او کمک بخواهم و او بزرگترین قدرت برتر این جهان است

    هیچ کس نمی تواند در زندگی من نقشی ایفا کند مگر اینکه من خودم به آن قدرت بدهم و آن چیزی جز شرک نیست چرا که قدرت خدای خودم را در ذهن خودم و در زندگی خودم کم می کنم

    آنوقت من محتاج بنده خدا می شود

    این درس بزرگی برای من بود

    سپاس از استاد مهربان

    سپاس از خدای قدرتمند خودم

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1964 روز

    به نام خدا

    سلام

    نمیدونم چرا اصلا با شغل دولتی و کارمندی از همون بچگی حال نمی‌کردم و اصلا بهش فکر نمی کردم فقط یادم میاد خیلی دوست داشتم استاد دانشگاه بشم

    اصلا بخوام برم توی یک زندان و 8 ساعت کار تکراری انجام بدم و برای هیچی

    یک ساعت میخوام برم جایی باید اجازه بگیرم و مرخصی اصلا کار تکراری اونم 30 سال بعد هم بازنشست

    اصلا ما باید آنقدر فکرمون بزرگ باشه که خودمون یک کارخونه بزنیم و صدها نفر را حقوق بدیم

    اینجوری میشه که ما پیشرفت میکنیم

    یا ما باید حقوق بگیر یک نفر بشیم و باعث پیشرفت و رسیدن اون فرد به رویاهاش بشیم،یا خودمون شغل ایجاد کنیم و به رویاهامون برسیم

    همین ایلان ماسک نیست که بیش از 200 میلیارد دلار ثروت داره و باعث ایجاد شغل برای صدها هزار نفر شده

    هر رئیس جمهور هم بیاد باید به ساز اون برقصه چون میلیارد دلار داره مالیات میده به دولت

    یعنی حقوق کارمندای دولت و شخص رئیس جمهور را داره پرداخت میکنه

    ما ذاتا راحت طلبیم و میخواییم صبح تا شب بخوابیم و یه حقوقی به ما داده بشه یا خیلی شیک و کت و شلواری بریم اداره بگن بله فلانی اومد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    وهاب زارعی گفته:
    مدت عضویت: 2438 روز

    به نام خدای غنی

    ردپایی در روز پنجاه و دوم سفرنامه

    اگر میخواهی در مسیر درست هدایت خدا باشی باید از همه چیز رها شوی و به هیچ چیز جز او دل نبندی و امید و توکلت فقط به او باشد و فقط او را ببینی و پای تمام عوامل بیرونی را قطع کنی و حتی طرف آنها رفتن را هم از سرت بیرون کنی ، در یک کلام شرک نورزی و برای او شریک نسازی.

    دیدن فرصت های جهان و بینهایت بودن آنها و اینکه تنها قدرت جهان به تو این توانایی را داده تا بتوانی با ارسال فرکانس صحیح و کنترل کانون توجهمان به خواسته هایمان و درخواست فرکانسی از جهان و دریافت شرایط و اتفاقات هم سنگ و هم جنس با آنها زندگی خود را آن طور که می خواهیم خلق کنیم.

    تنها کار ما ارسال فرکانس درست با کنترل ورودیها و توجه به نکات مثبت و تغییر نگرش است و لاجرم به پاسخ درست دست پیدا می کنیم و نتیجه احساس خوب و شادی و نشاط است که میتوان این سرزندگی را در لحظه حال داشت و این تجربه را با لذت بردن از مسیر هم پیدا کرد.

    خدایا شکرت برای این قانون ساده

    خدایا شکرت برای توانایی انجام این قانون

    خدایا شکرت برای این حال خوب

    خدایا شکرت برای لیاقت داشتن بودن در این راه

    خدایا شکرت برای این همسفران عزیز

    خدایا شکرت برای راهنمایی های استاد و خانم شایسته

    خدایا شکرت برای هدایت به این سفر

    خدایا شکرت برای همه چیز هایی که تاکنون تجربه کردم و همه راههایی که می توانم تجربه کنم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    حدیث سادات حسینی گفته:
    مدت عضویت: 882 روز

    به نام خدای یکتا

    ردپای من از روز پنجاه و دوم سفرنامه

    توحید توحید توحید توحید توحید توحید

    همه چیز برمیگرده به یک واژه : توحید

    اینجاست که میگیم کنترل دهن سخت میشه؛ اینجایی که باید نگاهمون فقط و فقط دوخته بشه به دستان خدا. نگیم دولت، نگیم پدرم، نگیم مادرم، نگیم خانواده‌م، نگیم رئیسم، نگیم دوستم، نگیم خواهر برادرم، نگیم فلان آدم موفق، نگیم اونی که دستش به دهنش میرسه، نگیم اونی که پارتی داره، نگیم اونی که میتونه یه کاری برامون بکنه، بگیم خدا خدا خدا! خدا باید همه جا باشه؛ باید در تمام طول مسیر حسش کنیم. فقط کسی میتونه استارت کارش رو بزنه که باور داشته باشه میشه؛ اونی که مطمئنه نمیشه که ابدا شروع نمیکنه. فقط کسی میتونه استمرار داشته باشه و ادامه بده که مطمئن باشه جواب میده؛ اونی که تا به یه چالش برمیخوره جا میزنه، از اول نمیخواسته فقط دنبال بهانه بوده! و در نهایت کسی میتونه به اونچه که میخواد برسه، که همه چیز رو به وسیله‌ی خداوند ممکن دیده.

    وای که چقدر قشنگه هر روز توحیدی تر شدن؛ ما حتی وقتی دقیقه ای در طول روز به وجود خدا فکر میکنیم حالمون خوب میشه و ذوق زده میشیم، اگه تمرین کنیم هر ثانیه و دقیقه خدا رو در وجودمون ببینیم، دیگه قراره چه معجزه هایی رخ بده! باید رو خودمون کار کنیم. باید ایمان بیاریم. باید عادت کنیم به خدا رو رب دانستن. باید شرک رو در وجودمون کمرنگ کنیم. باید نترسیم؛ نترسیم؛ نترسیم!

    خدای خوب عزیزم، هدایتم کن که بتونم هر روز بیشتر از دیروز بشناسمت و به حکمت و بزرگی و فراوانیت ایمان بیارم. هدایتم کن که در هر لحظه در وجودم به یادت باشم؛ یاد تو آرامش بخش دل هاست. یاد تو بهم یاد میده که باید خوشحال باشم. یاد تو خیالمو راحت میکنه. یاد تو باعث میشه یه نفس عمیق بکشم و به هیچی فکر نکنم. یاد تو هر غیرممکنی رو ممکن میکنه. یاد تو همه چیزه. تو همه چیزی. من با تو همه چیزم. خدایا دوست دارم! خیلی خیلی دوست دارم!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 592 روز

    ای نسخه نامه الهی که تویی

    وی آینه جمال شاهی که تویی

    بیرون ز‌ تو نیست هر آنچه در عالم هست

    در خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی

    سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم

    گاهی ما فکر‌میکنیم با کمک کردن میتونیم زندگی‌کسی رو بهتر کنیم ولی برعکس به روند تکامل اون لطمه میزنیم .برای مثال:وقتی به فرد معتادی کمک میکنیم نه تنها به بهتر شدن حالش کمکی نکردیم بلکه گاهی انگیزه فرد رو‌برای تغییر هم ازش میگیریم .

    ذات الهی در همه ما نهفته و ما توانایی خلق کردن داریم و توی این دنیا بی نهایت فرصت هست که میتونیم برای خلق ثروت ازشون استفاده کنیم .

    همه ما دارای توانایی و استعداد های مخصوص خودمون هستیم که بسیار با ارزشن و هرکدومشون میتونن نقطه ای برای شروع خلق ثروت های عظیم باشن.

    هیچ چیز دیگری در بیرون نیست تنها ما هستیم با ذات الهی مون که میتونیم ثروت بسازیم و شرایط و‌زندگیمون رو جوری که دوست داریم رقم بزنیم .

    در آخر برای یادآوری به خودم‌مینویسم :

    فرصت بی نهایت هست اگر‌که بخوای اگه که بهونه جویی رو‌کنار بزاری اگر به خداوند باور و توکل داشته باشی .

    فرصت ها نامتناهی اند .

    کامنت 19 ام از چالش 100 کامنت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: