دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟! - صفحه 28
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/05/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-05-07 08:13:102020-10-19 00:14:12دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به خدای عزیزم . سلام به استاد عزیزم. سلام به مریم بانوی شایسته
و سلامی گرم به همه دوستای عزیزممم
روز پنجاه و دوم
فایل حرکتی
بینهایت فرصت تو این دنیا ریخته شده که هر چقد هم جم کنی هیچووقت تمومی نداره. هیچ بهانه ای برای کسی که میگه کار نیست پذیرفتنی نیست. اکثر اونایی که دلشون رو به کار دولتی خوش کردن و همش درگیر آزمون های استخدامی هستن و بهترین فرصتهای زندگیشون رو برای برده دولت بودن، صرف میکنن، فقط به خدا و خودشون ایمان ندارن. یه بهانه ی قشنگی که همه محصلین دارن اینه که فک میکنن حتما وحتما باید از همون رشتشون باید کسب درامد کنن!! و بقیه کارا رو یجور کسر شان میدونن. همین دیروز دوستم که تو استخدامی قبول شده بود زنگ زده بود و با هم داشتیم صحبت میکردیم و از قبولیش به عنوان” نتیجه تلاش ها و درس خوندن هاش ” یاد میکرد. خیلی جملش عجیب بود! فک میکرد اینکه اون رشته رو خونده، تنها نتیجه مالیش فقط و فقط استخدام تو آموزش پرورشه و معلم بشه. و بعد به منم گفت تو هم اقدام کن و اینجوری بیکار نشین!! در صورتی که من همینجوری که تو خونه نشستم و فصول اول پایان نامه افراد رو مینویسم و کسب درامد میکنم، واقعا برای خودم درامد دارم و میدونم مسیر من فقط رو به پیشرفته مثل مسیر جهان. اصلا نمیتونم درک کنم که بخوام ۳۰ سال از عمرم رو پشت میزای دولت بشینم و راکد بمونم تا بلکه دولت هر سال افزایش حقوق بده!! به مسیر خودم نگاه کردم. دیدم من از سال ۹۷ که ریز ریز شرو کردم رو خودم کار کردن، از ماهی ۳۰۰ تومن درامد رسیدم به ماهی ۴ میلیون درامدو. درسته خیلی کم پیشرفت کردم ولی همین که میبینم پیشرفت کردم، نشون میده واقعا میشه. اونم چطوری، منی که الان تو یه اتاقی نسشتم و تقریبا با کسی هیچ ارتباطی ندارم و تنها ارتباطم سایته. اینم بگم واقعا رو خودم اونجوری جدی کار نکردم و فقط باور داشتم که شرایط روز به روز بهتر میشه و اگه درامد قبلی داره بد جواب میده باید برم مسیر رو عوض کنم. اتفاقا برا من این مسیر و این نوع درامد زایی هیجان انگیزه. حس زنده بودن بهم میده. حس شجاعت بهم میده. حس ایمان. ایمان به غیب که غیر اون هیچ کس قدرت یاری گری نداره. دیگه وقتی خودتی و خودت، بیشتر دلت به خدا قرص میشه. بیشتر میخوای بهش نزدیک بشی تا از رزاقیتش بهره ببری. امروز تو این فایل یه جمله ای شنیدم که خیلی برام جالب بود، هرچند من این جمله رو بارها وبارها تو فایلای مختلف استاد شنیده بودم ولی امروز به طرز عجیبی، آگاهی به شدت واضحی برام داشت:
🌾🍁”فرصت ها همواره جایی زندگی میکنند که مشکلات آنجا هستند. اگر میگویی در مشکلات غرق شده ام، بدین معنی است که درون فرصت های بزرگی در حال غوطه خودرن هستی”🌾🍁
این جمله بسیار تامل برانگیز بود برام. وقتی این جمله رو شنیدم، با ذوق عجیبی، عاشق مشکلاتم شدم😁😁 مشکلات گهر بار. این جمله برابر است با حکمت خدا در تمام اتفاقات و جنبه های زندگی. مصداق تمرکز به کسب درامد از مشکلات به جای نالیدن از اوناست. اتفاقا جای شکر داره که همچین مشکلاتی هست که فک کنیم چطور میتونیم کسب درامد کنیم. مثلا من حتی با نوشتن پایان نامه نمیدونستم دارم یه مشکلی رو حل میکنم که خودم یه روزی بهش برخورده بودم. چون توی مقطع ارشد اساتید زیاد علاقه ای به یاددادن ریز به ریز نوشتن پایان نامه به بچه ها نیستن و خیلی ها واقعا سردرگم میشن تو اول کار. من البته برای اون سری از افرادی انجام میدم که بخاطر سرکار رفتن و نداشتن وقت نمیتونن برسن که پایان نامشونو بنویسن و واقعا فکرش رو نمیکردم که این هم یه نوع مهارته. وقتی ریز بهش فک میکنم با خودم میگم خوب خیلی ها هستن که تایمشو دارن ولی مسیرش رو نمیدونن و برای اینکه یه پایان نامه بنویسن باید کلی بگردن و یا اینکه از یه جای کپی کنن و اینجوری هیچوقت به صورت حرفه ای نمیتونن گزارشی از عملکرد پژوهشی خودشون ارائه بدن. به این فکر افتادم که تجربمو به صورت فیلم آموزشی دربیارم. چون منم تو این مسیر خیلی سعی و خطا کردم. و به یه سری روندی رسیدم که الان خیلی سریعتر از قبل میتونم عمل کنم که این خودش یه نقطه قوته.
یا چن روز پیش دیدم مبل خونه کثیفه، وقتی پرس وجو کردم دیدم شهرمون جایی نیست که مبل شویی انجام بده. بعد سری رفتم تو اینترنت سرچ زدم دیدم یه دستکاهی هست که مبل شوی صنعتیه و چقد راحت میشه باهاش کار کرد. حتی میشه صرف داشتن اون دستگاه، خدمات ارائه بدی و بری منزل افراد و این خدمات رو ارائه بدی نه اینکه بخوان مبلا رو بردارن بیارن برات که براشون بشوری!!! یا من الان تویه اتاقی هستم که خوب به نسبت فضای کوچکتری هستش و تو فصل تابستون دنبال یه کولر گازی بودم کوچیک باشه و قیمتش هم پایین باشه چون بزرگ به درد نمیخوره و بدتر سردتر میکنه و اون دیگه خودش یه مشکل دیگه میشه! این کولر رو میشه تو فضای باز وقتی هیچ تهویه ای نباشه هم استفاده کرد، با خودت میتونی ببری و مثل پنکه ازش استفاده کنی ولی سرمایش فوق العاده ای نسبت به پنکه داره! سری تو اینترنت سرچ زدم دیدم نمونشو خارجیا دارن و اونو بخوای بیاری باید ۲ برابر همون هزینه رو بدی برای ارسالش!! و خیلی از این مشکلات که همشون یه ایده خفن برای کسب درامدن که باتوجه به فایل روز پنجاه و یکم تو یه برگه راجب مزایا و معایب هرکدوم باید بنویسم و بعد انتخاب کنم و شرو کنم.
واقعا دنیا دنیای فرصت هاست. خیلی دنیای قشنگیه. من عاشق کشف مشکل شدم. و عاشق دادن ایده برای رفع مشکل چقددد خوبه خدااا.
خدیاا شکرت که هر روز دارم آگاه تر میشم .هر روز دارم با انگیزه تر میشم. هر روز دارم با ایمان تر میشم تا بیشتر و بهتر حرکت کنم
سلام حسل جان
خیلی لذت بردم از خوندن دیدگاهت
وقتی گفتی حکمت خدا همون برابر فرصتهاست برق از سرم پرید.خدایییی منننن
چقدر زیبا تونستی مصداق پیدا کنی برای حکمت خدا.واقعا وقتی مصداق قوانین خدا رو تو همین کارهای روز مره پیدا کردن چقدر لذت داره وچقدر آدم ارتباط بیشتری میگیره. همیشه وقتی میگفتن حکمت یه دید گاه مذهبی داشتم که این باور پشتش بود که خدا برای یکی میخواد و برای یکی نمیخواد ولی وقتی فهمیدم فرصت همون مصداق حکمته چقدررر حسم خوب شد و چقدر دیدم نسبت مشکلات عوض شد.ممنونم ازت حسل جان
لایق بهترینهایی
سلام صفورای عزیییزممم. منممم از دیدن کامنتت خیلی ذوق کردم. وقتی میبینم متنی که نوشتم (البته صد در صد هدایت خدا برات بوده و من کاره ای نیستم) مفید واقع شده، خیلی خوشحال میشم و حس مفید بودن عمیقی به من انگیزه حرکت بیشتر میده. عاشقتممم در پناه خدا شاد، پولدااار و سعادتممند باشی
دولت ها و ایجاد شغل؟! واقعا؟!
مگه کار دولت اصلا ایجاد شغله
اصلا شغل ما چه ربطی به دولت داره؟!
چرا دولت باید برامون شغل ایجاد کنه؟!
مگه خودمون علیلیم از ایجاد شغل برای خودمون؟
من خیلی وقت پیشا ،وقتی که هنوز با قوانین جهانی آشنا نبودم هم وقتی میشنیدم کسی میگفت دنبال کار میکردم ولی کار نیست ،خیلی تعجب میکردم و متعجبانه میپرسیدم پس این همه مغازه ها،خرازی،بقالی،آرایشگری،فست فود و ،،، نوشتن به یک شاگرد ساده نیازمندیم پس اینا چیه؟! کاره دیگه اینام،کسی که دنبال شغله اگه واقعا بخواد کار کنه هر کاری لازم باشه انجام میده تا پیشرفت کنه،برای هر کسی که واقعا بخواد کار کنه همیشه همیشه شغل هست و خواهد بود فقط باید از همون جایی که هستش شروع کنه و تکاملش رو یاد بگیره و کوچولو کوچولو پیشرفت کنه و کار رو یاد بگیره تا در آینده به امید خدا ،کسبو کار خودش رو راه بندازه و پول پارو کنه
من با این حرف استاد که گفتن به بیکاران نباید حتی یه قطره پول بدن حالا به هر اسمی، بخاطر بیمه بیکاری یا هر اسم دیگه، چون اونا با همون پول ناچیز یاد میگیرن زندگیشون رو سپری میکنن و دیگه اصلا دنبال شغل و درآمد نمیرن برای خودش
خدا رو هزاران بار سپاسگزارم که من و همسرم کسب و کار خودمون رو راه انداختیم ,خدا رو شکر که زندگی مون هر روز داره بهتر میشه از لحاظ مالی
خدایا شکرت که هر چی کار میکنیم برای پیشرفت خودمونه
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
دولت ها و ایجاد شغل ؟! واقعا؟!
خیلی جالب و تفکر برانگیزه موضوع این فایل
خیلی از آدم های دور و برمون حتی پدر و مادر خودمون،حتی خودم، چندین سال قبل، باورم این بود که خدایا همسرم یا اصلا خودم یه کار دولتی گیرم بیاد دغدغه در آمد نداشته باشیم
خدایا شکرت که باورهای من کلی تغییر کرده از اون زمان تا حالا ولی کلی آدم هنوزم آرزوشونه کار دولتی پیدا کنن و یه در آمد ثابت ماهیانه داشته باشند
دولت ها و ایجاد شغل ؟! واقعا؟؟!
اصلا چرا دولت برامون شغل ایجاد کنه ؟ مگه کار دولت شغل ساختنه؟
اصلا دولت که میگیم کین؟
مگه خودمون علیل و ناتوانیم که نمیریم دنبال علایقمون و شغل دلخواهمون رو انجام نمیدیم؟ اصلا چی جلوی ما رو میگیره که نمیریم دنبال علایقمون و پول ساختن ازش؟؟
جوابش بنظرم شرک، حرص، عدم طی تکاملمون هستش
خداوندی که سرنوشت و زندگی من رو به دست خودم داده مرا به بهترین مسیرها ،مسیرهایی که خودم دوست دارم تجربشون کنم هدایت میکنه و تمام انسان ها رو بسیج میکنه تا من به خواسته هام برسم
کافیه کار همیشگی ام رو انجام بدم من
کنترل آگاهانه ورودی های ذهنم
حال خوبم
و شکرگزاری بابت داشته هام
و رها و تسلیم بودن در برابر ربم
خدایا شکرت بابت این ردپای روز ۵۲ روزشمار تحول زندگی من
بنام الله مهربان…
خدایا شکرت میکنم.هر روز بهم آگاهی های ناب استاد عزیزم رو برام می آفرینی..
استاد عزیزم من با یبار گوش دادن..در این ساعت و روز..و قدم خودم در این بخش دانلودها..یچیزی رو برام بولد کرد..
نمیگم الان خیلی وضعیت خوبی دارم..و به خودم یاداوری میکنم.من هنوز یکسال تولدم در این سایت نشده به خودم سخت نمیگیرم..
ولی همین چند روزی که عضو شدم…خداوند در تمام جنبه های زندگی به من لطف کرد…
1-آرامش و صلح درونم…و با اطرافیانم..با خداوندم وووووخیلی چیزها
2-…کاری که چند سال بدون هیچ برنامه خاصی..و بدون پیشرفت جدید در کارم.داشتم روند تکراری و پوچی رو دنبال میکردم.
3-تو همون حیطه کارم.ولی ابشن جدیدی که همیشه دوست داشتم سر رشته جدید بگیرم..در عرض یه روز تغییر دادم…
چقدر راه ها برام باز شد..چقدر ادمهای مثبت اندیش وارد زندگیم شد…
من قبلا با یکی از اشناهامون تولیدی خیلی کوچیک با هم کار میکردیم..
ایشون فقط یه چیز کلی رو یاد گرفته بودم.
من با وجودی که سر رشته تحصیلیم بود…دانشگاه رفته بودم.چند تا تولیدی کار کرده.بودم..دیگه چند leval بالاتر بودم…به نسبت خودم..نمیگم زیاد!..
ولی اینقدر اعتماد بنفسم پایین بود…نمیتونستم کارمو پیش ببرم.
استاد اینقدر تضاد برام پیش میومد تا کارمو تعطیل کنم..ولی با اصرار خودم چسبیده بهش شده بودم…
که خودم حالم بهم میخورد…
حتی اطرافیانم بهم میگفتن این چه کاریه انجام میدی..مثل چسب نباش…اینقدر زیاده روی نکن…ولی بخاطر اون حس ترسی که داشتم گفتم نه باید بشه😢…
من چند سال از زندگیم عقب افتادم..فقط بخاطر فقر درونیم..باور اشتباه…ورودی (همون اشنامون)….
خلاصه این گذشت…تا من به مشکل بزرگی برخورد کردم…(کلا تو طی این روند من خیلی ضرر کردم)😦بجز پول…زمانم.درونم.وقتم…
همه همه مثل باد هوا خارج شد…ولی دست بردار نبودم..تا اینکه یه چک لگد محکمی خوردم…اون طرف نصف وسایلمونو برداشت..از اونطرف مجانی شد کارمون…
و از اونطرف..همه رفت و رفت و رفت…
اومدم وام گرفتم برای کارم..اونم با هزار زحمت زجر…بچهایی که کامنت منو میخونن متوجه میشن..حتی شما استاد عزیزم😘…منظور روند اداریش..و گیرایی که بهم میدادن..خودش یه داستانیه😄….
سر همین وام.با عجول بودنم پام شکسته شد روز اخر امضام…یه وقتایی خداوند خیلی کمکم میکرد….ولی بعضی وقتا چک و لگد محکم بهم میزد😀…..شیطان درونم شدید بود..تاب و قرار نداشتم😭😭😭
فکر میکردم خوشبختی منه..که وام بزرگ بگیرم..بگم اره من من من….میکردم !..خودمو عقل کل میدونستم….
وام با اجازه خودم..با هزار تا دردسر..گیر خودم نیومد..اونم هوایی شد😀😀😀
اونکارمم تمام جنسای که زحمت کشیده بودم..دود هوا شد…
خداروشکر میکنم الان..همش درس بود
و با بیقراری های شدید در تمامی جنبه های زندگیم..و نرسیدن به خوشبختی…(تضاد بسیار بزرگ از نظر دید خودم)
همین تضاد منو به اینجا کشوند…..
استادم چقدر الان پیشرفت کردم..خیلی وقتم نیست..دقیقا پارسال این موقع من دوره یکی از اساتید موفقعیت در ایران خریدم…
و روند کار اومد تو دستم…
اگه اشتباه نکنم چند ماه بعدش…اینم با کسب مدارم به شما آشنا شدم…
الان تو اون حیطه کاریم..در بخش دیگه..که همیشه دوست داشتم.مهارت به روز کار کنم…
الان یه چند ماه هست کار میکنم..و وسط همین درس بازم هدایت الله وارد آموزش تخصصی..شدم..چقدر وسایل هیولا برای کارم خریدم…
بجز شخصیتم…کلا شکل اتاق کارمو تغییر دادم.الان پر از عطر خداونده..
اتاق شخصی خودم کلا دیزانشو تغییر دادم..
کلا یهویی بر اثر تضاد بزرگ 180درجه تغییر کردم….هر چی بگم کمه…فقط هدایت الله بود..
من هر روز با خودم تکرار میکنم..
و من همیشه سوره حمد رو خیلی میخووندم..
میگفتم خدا هدایتم کن…و خداوند همون جدیت رو دردرونم دید…و کار خودشو انجام داد…همون روز اول همون نوری که در قران برای هدایت بنده گانش گفته….برام من روشن شد..همون لحظه قلبم به سکوت رفت..و فهمیدم راهم درسته😍😍😍😍😍..
الان….
تمام زندگی من فقط شده سایت شما و اموزشای جدیدم…
کیف میکنم…امروزم اول شهریوره…تولدم هست…تولد34سالگیم….
خیلی خیلی خوشحالم….خداوند این موهبتو وارد زندگیم کرد..که به خودشناسی و خداشناسی رسیدم…
الان فهمیدم و به این درک رسیدم..نگاهمون به عوامل بیرون بزرگترین شرک هست..
من هر لحظه یادم به قبلم میفته..خودمو مقایسه میکنم اشک تو چشمام جاری میشه.
میگم خدا ..من اگه پولدارتین آدم دنیا..یا هر جنبه ایی از زندگیمو بدست میاوردم.
هیچ چیز به خوشبختی رسیدن به قانون بدون تغییر تو برام نیست…
الان هر لحظه نماز میخونم…شب تا اخر وقت فقط دارم زندگیمو مرور میکنم.که چقدر نعمت وارد زندگیم شده…
چقدر الهامات خداوند برای خواستم نزدیکه..زندگی برام رویایی شده…همون آلیس در سرزمین عجایب….
مثل همون دختر ..که رویای من بود در این زیبایی ها زندگی کنم…
چون این باور همیشه با خودم میگم..
خداوند زیباست و زیبایی ها رو دوست داره
وخداوند مرا براه راست هدایت کرد….
پس نباید برای رسیدن به ثروت ..عجول باشیم بخاییم ادای ادمهای پولدار در بیاریم
پاشنه .ی اشیل همه هست..من خیلی از همین تولیدایی که کار میکردم همین ذهنیتو داشتن..اونا هم کلا کارشون از بیین رفت..
بخاط درک نادرست از قانون..چیزی که گریبان من و همه هست و…. بوده…(کسایی که به این خوشبخای رسیدن و خودشونو شناختن)
پس برای هر کاری تکامل میخواییم…
باید دقیقا مثل همون ورزشکار باشیم.تداوم و استمرار و حرکت…
من این صحبت برام یه چکابی هست که به خودم بفهمونم کجا بودم به کجا رسیدم و هنوزم راه دارم…انشالله کل دورهای استاد رو با پول خودم بخرم…
من همین کتاب الکترونیکی رو خریدم..اینقدر خوشحال میشم…چقدم پیام شما عزیزه..خوش امد گویی میکنه…دقیقا انگار همون لحظه ظرف بزرگ بدستم میده…و من با فایلهای رایگانتون همون درک رو، ولی با فرکانس بالاتر دریافت میکنم.اینم بصورت تصویری😅😄
من از بابت شما استاد عزیزم که وقت میزاریید این فایلها رو تدوین میکنید…و دستمریزاد مریم جون..چقدر شما عالی پا به پای این استاد عزیز هستین..چقدر خداوند بهت نعمت ارزانی کرده…گوارای وجودتان…
شما باعث شدین من به اون درک به اندازه ظرفم بگیرم…و هر روز و هروز بیشتر میشه..
من سپاسگزار شما و قانون بدون تغییر خداوندم.هر روز نشونه هاشو برام بولد میکنه..
در پناه خداوند شاد…آرام..خوشبخت و سعادتمند در دنیا و اخرت.
سلام خدمت استاد عزیز – خانم شایسته و همه دوستانی که درسایت هستند
روز 52ام رسید به به چه روز عالیی هست خداروشکر
دیشب دوچرخه سواری میکردم طبق معمول باخودم حرف میزدم توی یه قسمتی از حرف هام که درباره پول در اوردن بود دقیق یادم نمیاد که باخودم چی میگفتم اما یه لحظه یه حسی بهم گفت
امیر میدونی مشکلت چیه که هیچ وقت نمی تونی به درستی پول دربیاری؟
مشکلت اینه که هروقت به درامد داشتن فکر میکنی سریع چشمت به اینو اونه که بری پیش فلانی کار کنی تا پول در بیاری دیگه بعد که کلی پول دراوردی کسب و کار خودتو شروع بکنی. به جای که این فکرو کنی برو یه مدت توی کاری که دوست داری کتاب بخون فیلمای اموزشی رایگان نگاه کن کلا دانشتو توی اون زمینه ببر بالا خیلی زود به درامد میرسی و میتونی به کلی ادم عاشقانه خدمت کنی.
وقتی باخودم فکرکردم دیدم که واقعا همینجوره که وقتی به درامد داشتن فکر میکنم همش دنبال اینم که برم پیش فلانی تا ماهانه یه حقوق بخور نمیری داشته باشم
و این حرفای که دیشب باخودم زدم اتومات از ذهنم پاک شد تا امروز که اومدم توی سایت و روی روز شمار تحول زندگی روز52ام کلیک کردم قبلا این فایلو دیده بودم ولی تنها چیزی که فهمیده بودم این بود که منتظر نباشم تا دولت بهم کار پیدا کنه.
غافل از اینکه نباید منتظر باشی که نه دولت نه پدر نه اشنایان و نه هیچ کس دیگه برات کار پیدا کنه
وقتی کلیک کردم فایلو دیدم – کامت هارو خوندم فهمیدم چکیده حرفی که استاد گفتن و کامنت بعضی دوستان دقیقا همون حرفای بود که دیشب یه لحظه بهم گفته شد
وقتی اینارو فهمیدم اصلا نمیتونستم هیچ چیزی بگم فقط نشستم همینجور بهتم زده بود
و بعد از چند دقیقه اون حسه بهم گفت برو کامنت بزار اولش یه خورده مقاومت داشتم ولی چون اعتماد داشتم اومدم اولین کلمه رو نوشتم دیگه کلمه بعدی و بعدی و… بهم گفته شد
خداروسپاس به خاطر اگاهی که لحظه به لحظه بما میدهد
خداروشکر به خاطر این سایت فوق العاده عالی
درپناه الله یکتا
خدانگهدار
سلام امیر حسین عزیز
دقیقا این مسئله ی منم هست تو این شغلی که هستم و مورد علاقمه هنوز به درآمد نرسیدم . هر بار که فکر میکنم برای کسب درآمد چیکار کنم هیچ ایده ای به ذهنم نمیرسه باخودم میگم حالا یه مدت برم پیش فلانی کار کنم ازش حقوق بگیرم بعد یه پولی جمع کنم و کسب و کار خودمو شروع کنم. با اینکه میدونستم این راه اشتباه ولی نمیتونستم دلیل محکمی برای اشباه بودن این مسیر بیارم برای خودم.با خوندن کامنت شما این گزینه برای همیشه از ذهنم حذف شد.و سعی میکنم فقط روی خودم و توانایی هام و مهارتم و باورهام و افزایش آگاهیم کار کنم.در زمان منباسب ایده های ثروت ساز هم از راه میرسن.
بی نهایت ازتون سپاسگذارم به خاطر دیدگاه زیباتون
قطعا لایق بهترین ها هستید
سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان هم مسیرم. آگاهای های ناب امروز اینه که هیچ عامل بیرونی ای در بهبود اوضاع وشرایط ما نقشی ندارن وتنتا خودمون هستیم که خالق شرایط خودمونیم. اینکه فکر کنیم اگه این حکومت عوض بشه اگه رئیس جمهور عوض بشه اگه مدیرمون خونوادمون همسرمون یاهرکس دیگه ای عوض میشد ما شرایطمون تغییرمیکرد توهمی بیش نیست چراکه این خودماییم که بافرکانس هامون داریم شرایطمون رو خلق میکنیم اگه اینو باورکنیم چقققدر ارامش بیشتری داریم وچقدر احساس بهتری داریم. دیگه مسئولیت مشکلاتمون رو برعهده ی دیگران نمیذاریم وقدرت رو دردستان خودمون میدونیم دیگه مشرک نیستیم وبا این احساس خوب به مدارهای بالاتری هدایت میشیم. سالهای گذشته فکر میکردم بعضی از شغل ها پتانسیل ثروت بیشتروموفقیت بیشتر رو دارن وبعضی ها محکوم به فقرن اما الان میدونم که این اسم شغل نیست که اهمیت داره بلکه باورهای صاحبانشونهکه از اونها ادمای پولداذیافقیر موفق یا بدبخت می سازه. خداروشاکرم بخاطر شنیدن وفهمیدن این آگاهی های ناب.
با سلام خدمت استاد عباس منش و خام شایسته گرامی
چقدر این فایل من را یاد گذشته خودم می اندازه چون من هم متاسفانه سالهای سال فکر می کردم تنها راهی که می توانم کار پیدا کنم این است که درس بخوانم و ادامه تحصیل بدهم و از طرف دیگه هم از کار اداری و کار تو رشته دانشگاهی که درس خواندم هم متنفر بودم دلیل اش هم این بود که متاسفانه نسبت به خودم و علایق ام شناخت دقیق نداشتم و استاد درست می گویند آدم های زیادی وجود دارند که با وجود اینکه معلول اند و یا بی سوادند ولی الان مولتی میلیاردرند و همه ما اگر خوب بگردیم تو دور و برمان دوست و آشنا و فامیل و درو همسایه نمونه های بسیار زیادی از این افراد را می توانیم پیدا کنیم.
من خدا را شکر هیچ وقت تا الان چشم ام به دست دولت و رئیس جمهور و رئیس بانک و … نبوده و کلا از آدم های کارآفرین و آدم هایی که کسب و کار شخصی خودشون را دارند حتی اگر هم خیلی ثروتمند و پولداری نیستند و کسی هم پشت اشون نیست بیشتر خوشم میاد تا آدم هایی که با پول و پارتی توانستند یک سمتی را تو یک اداره یا سازمان دولتی پیدا کنند. چند وقت پیش مصاحبه آقای علیرضا حیدری را می دیدیم یکی از کشتی گیرهای موفق و البته سابق کشورمون که می گفتند من کارهای زیادی را تو دوران نوجوانی و اوایل جوانی ام تجربه کردم و از همون اول روی پاهای خودم ایستادم و هیچ پول و پارتی هم نداشتم و تازه در کنار این که کار می کردند درس هم می خواندن و تو درسشون هم موفق بودن و الان صاحب معدن آهن هستند و حتی دو مرتبه هم معدن دار نمونه کل کشور شدن و چقدر خوبه که ما افرادی مثل آقای حیدری و استاد عباس منش و امثال این افراد را الگوی خودمون قرار بدهیم و این را بدانیم که اگر این افراد توانستند بدون هیچ سرمایه اولیه و یا پارتی به چندین موفقیت هایی دست پیداکنند ما هم می توانیم کافیه خودمون و توانمندی هامون را باور کنیم همه که از همون اول یک پول قلمبه ای نداشتند که باهاش بروند یک بیزینسی را راه اندازی کنند اول از کارهای کوچیک و با درآمدهای کم شروع کردند و آرام آرام تکامل اشون را طی کردند تا به این جایگاهی که ما الان داریم می بینیم رسیدن به قول استاد ما میوه ها را می بینیم اون ریشه هایی که سالهای سالها زیر خاک ریشه دونده اند را نمی بینیم.
سلام و درود به دوستای عزیزم
۵۲ امین گام سفر الهی . و این همزمانی عالی و مربوط به حال و هوای من . خدایا ممنونتم . عاشقتم . متشکرم بابت این دلگرمی ها و قوانین که توسط بنده خوبت به ما میرسونی .
بی نهایت شغل وجود داره که میتونی برای خودت خونوادت و همه کار ایجاد کنی .
چشم داشتن به دولت و اینکه جایی استخدام بشی و حقوق کمی بگیری و اینکه این تنها راهه خودش شرک هست
توحید یعنی اینکه به خدا توکل کنی و بری جلو . نترسی و اقدام کنی .
چقدر این فایل مرتبط با فایل چند روز پیش بود به نظرم که گفتید چقدر تصمیم نگرفته شده داریم ما به خاطر بی ایمانی و ترس هامون . بشین مزایا و معایب اون کار رو دربیار و تند و درست تصمیم بگیر و بذار جلوت که دیگه شک نکنی . اقدام کنی و مستمر بری جلو .
خیلی گلی استاد .
دوست داریم 🌹
به نام خدای بخشنده مهربان سلام خدمت استاد عزیز ردپای این قسمت چقدر آگاهی داشت چه باورهای مخربی در ذهن خودمان کاشتهایم باور به اینکه که عوامل بیرونی را در کسب و کار خودمان دخیل بدانیم و منتظر باشیم که دولت برای ما کاری انجام بدهد باورهای کمبود باورهای شرک آلود وقتی که ما روی خودمان حساب کنیم ودر وجود خودمان سرمایه گذاری کنیم و با ایمان به خدا حرکت کنیم وقتی به قدم حرکت کنیم و به این باور برسیم که تنها روزی رسان را خدا بدانیم واز او کمک ومدد بخواهیم او هم ما را در این مسیر هدایت میکند قدم اول روی خودم کار میکنم وبه امید خدا تکامل خودم را طی میکنم وفقط روی خودم حساب کنم واز قدرت که خداوند در وجودم قرار داده استفاده کنم واز آن نیرو در جهت خواستم استفاده کنم
🌺به نام خداوند بخشنده مهربان🌺
راستش من از بچگی اصلا تصور اینو نداشتم که کارمند کسی باشم ، یا به قولی از کسی حقوق بگیرم.
از سن خیلی پایین هم کار کردم ، یادمه هم درس میخوندم ، هم میرفتم کار میکردم ، تازه من رایگان کار میکردم که اونم از شرایط اون کار بود.
ولی یه چیزی که یادمه اینه که از همون اول ، تو هر کسب و کاری که وارد شدم ، هر کاری که بود ، به صورت ناخودآگاه تو ذهنم این تصویر شکل میگرفت که من در آینده صاحب اون کسب و کار هستم.
بعضی از اون شغل ها هم خیلی سرمایه بالایی میخواست ولی اصلا من به هیچی فکر نمیکردم و این افکارو تو ذهنم می پروروندم.
فک میکنم کسی که باعث شده بود من باورای خوبی تو زمینه کسب و کار داشته باشم و به بالاترین جایگاه اون فکر کنم ، پدرم بود.
و این در حالیه که ایشون خودش اصلا باورای درستی نداره ولی همیشه طوری منو تشویق میکرد و تو ذهنم تصویری می ساخت که خیلی باعث شوق من میشد.
و یکی از دلیل هایی که هیچوقت هم به مشاغل دولتی و کارمندی علاقه نداشتم همین بود.
این همه مدت گذشت و من شغل ها عوض کردم ، خیلی تجربیات زیادی کسب کردم ، کلی به خاطر شغل هایی که داشتم سفر کردم ، و واقعا احساس میکنم رشد کردم و اعتماد به نفسم بیشتر شده.
کلی تو دل این مسیر به تضاد ها خوردم و همشون در نهایت به نفع من شد ، یعنی خواسته های جدیدی درونم شکل گرفت و از رسیدن به اونها ، فهمیدم که همه چی به نفع من خواهد بود اگه من اجازه بدم به خدا که هدایتم کنه.
یکی از چیزایی که شکر خدا هیچوقت تو تصوراتم نبوده اینه که تا حالا به این فکر نکردم که دولت یا اداره ای ، رییس جمهور و… بخواد کمکم کنه.
همیشه خودم کار کردم و دنبال چیز مفتی نبودم.
ولی این فایل یه تکونی بهم داد اونم این بود که گاهی وقتا (خیلی کم) به این فکر میکنم که فلان آدم یا فلان مشتریم دوباره بهم زنگ بزنه برای کار و یه جورایی نمیزارم خدا از طریق دستان دیگش رزقو بهم برسونه.
الان باید بشینم به یاد بیارم که چه روزایی از جاهایی که فکرشو نمیکردم ، پول و نعمت وارد زندگیم شد و از فکر کردن و منتطر بودن هرچند کوتاه یه مشتری خاص و همیشگی دست بردارم ، که این خودش شرکه.
ممنونم استاد جان ❤️
☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️🍃☘️
از خدا میخوام کمکمون کنه تا شرک از وجودمون خارج و توحید در دلمون جاری بشه.
از خدا میخوام کمکمون کنه تنها خودشو بپرستیم و تنها از خودش یاری بجوییم.
از خدا میخوام مارو به راه راست ، راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کنه.