قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم - صفحه 18 (به ترتیب امتیاز)

230 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ساناز جمشیدیان گفته:
    مدت عضویت: 878 روز

    مصدلق این جمله هست که تا با کفش های کسی راه نرفتی قضاوتش نکن واقعا هم همینه

    هیچکس را نمیشه قضاوت کرد چون ما در جایگاهش نیستیم و نمیدونیم چی اون لحظه به ذهنش رسیده و چرا این رفتار کرده

    من خیلی دارم تمرین میکنم که قضاوت نکنم و در مورد ادمها فکرهای منفیم نگم و این مدت به نسبت خوب عمل کردم همینم باعت شده ارامشم بیشتر بشه خدایا شکرت

    چقدر این روزها میفهمم مفهوم توجه به خود و برای خود زندگی کردن دارم تمام تلاشمو میکنم بدون در نظر گرفتن حرف بقیه، بدون توجه به گفته ها بدون اینکه نگران قضاوت باشم پیش برم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    فاطمه جمالی گفته:
    مدت عضویت: 1019 روز

    به نام خالق جهان خداوند بخشنده ومهربان

    سلام عرض میکنم خدمت عزیزترین و بهترین و خفن ترین استاد دنیا وهمچنین خانم شایسته عزیز زیبا

    راستش من این فایل و بارها گوش دادم و تو گوشیم داشتمش مدتیه که خودم حس میکردم کمی از مسیر منحرف شده بودم چون احساس خوبم از دست داده بودم و تویه تمام مسائل تماما میتونم بگم تمرکزم روی مسائل منفی بود و این باعث بهم ریختی خودم شده بود همونطور که خانوم شایسته عزیز گفتن از صلح باخودم و دیگران خارج شده بودم و هرچی دست و پا میزدم انگار بدتر غرق میشدم تااینکه چند روزیه ک دوباره شکرگزاری رو شروع کردم و شروع ب دیدن مجدد فایلها کردم ک امروز اتفاقی ب این فایل دوباره برخوردم این فایل هدایت خدا بود برای من ک دوباره بخودم یادآور بشم که تازمانی که تویه شرایط دیگران نبودم اونهارو قضاوت نکنم ومن حق ندارم نظری راجب دیگران بدم واین باعث شده که سعی کنم دوباره توجه ام رو روی زیبایی ها بیارم اگرچه کمی برام دشوار اما میدونم خداوند دوباره و دوباره منو هدایت می کنه وجداز همه ی اینها اون لحظه آخر که شما دوربینو به سمت دریاچه گرفتین و تصویر جنگل تویه دریاچه افتاده بود حس کردم واقعا خدا میخواد بهم بگه ببین جهان آینه توعه اگر به خوب یا بد هرچی برمیخوری داری خودتو میبینی واسه اینکه خودت بهتربشناسی پس نه خودت ن دیگران رو قضاوت نکن و جهان چیزی نیس جز فاصله بین دانستن و ندانستن و تجربه کردن و سعی کن لذت ببری از هرلحظه چون زندگی همینه دوست‌داشتم این حسمو باشما و بچه ها شریک بشم واز تجربه ام باهاتون صحبت کنم ممنون که هستین بهترین استاد دنیا

    آرزوی حال خوب برای همه شماعزیزان♥️🌱🙂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سمیرا گفته:
    مدت عضویت: 1609 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد گرامی و خانوم شایسته ی عزیزم

    چقدر حرف های خوبی واقعا لذت بردم و کلی چیز یاد گرفتم.خدا رو شکر تا با این سایت بهشتی اشنا شدم از قضاوت‌ غیبت تهمت دروغ تا حدود زیادی فاصله گرفتم اما الان با شنیدن این فایل دیگه به خودم تعهد دادم هرگز هرگز کسی رو قضاوت نکنم 🤐🤐

    سپاسگذارم 👌

    استاد کاش سریال زندگی در بهشت رو ادامه می دادید یک پسر ۷ ساله دارم خیلی دوست داره این سریال رو، چند وقته همش می پرسه استاد زندگی در بهشت رو نگداشته ؟خیلی غصه می خوره همیشه میره فایل های قبلی رو می بینه خصوصا فایل هایی ک اون ماشین فورد رو معرفی می کنید چون عاشق ماشینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سیامک آقایی گفته:
    مدت عضویت: 1322 روز

    سلام بر استاد عباس منش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامیُ دست اندرکاران محترم سایت و کلیه دوستان گرامی

    تجربه شخصی من در مورد این موضوع به این صورت است:

    ۱-خیلی از مواقع قضاوت من در مورد دیگران بسیار سطحی و از روی ظواهر بوده و بعدا متوجه شدم که قضاوت من اشتباه از آب درآمده و فقط باعث سرافکندگی و شرمنده شدن من شده است.

    ۲-این قضاوت های اشتباه در خیلی از مواقع تبعات منفی زیادی در تخریب روحیه خودم و دیگران بر جای گذاشته است و به نوعی باعث تغییر نتیجه گیری ها شده است

    ۳-زندگی در طبیعی ترین حالت آنقدر کوتاه است که فرصتی برای اتلاف وقت در مورد دیگران برای من باقی نمی گذارد.

    ۴-قضاوت مختص خداوند است وبس چرا که علم و تجربه من بسیار بسیار محدود تر از آن است که بتوانم به تمام جنبه های یک موضوع واقف شوم.

    ۵-اگر فقط و فقط من مسئول زندگی خودم هستم و تمام اتفاقات زندگیم رو خودم میتوانم رقم بزنم، چرا باید به زندگی دیگران توجه کنم؟ چرا نوع زندگی و طرز فکر آنها باید برای من اهمیت داشته باشد؟

    ۶-من به عنوان یک فرد عادی که هیچ مسئولیت بزرگی در اداره یک شرکت یا گروه و غیره ندارم،چرا باید در مورد کارهای دیگران نظر دهم؟ قضاوت و ابراز عقیده من چه تاثیری خواهد داشت؟

    ۷-ابراز عقیده و قضاوت در مورد دیگران به نظرم نوعی اعتراف به احساس عدم لیاقت و بیشتر برای به چشم آمدن است گویی می خواهم جلب توجه کنم که من هم انسان مهم و تاثیر گذاری در جامعه هستم و نظراتم میتواند مفید واقع شود.

    ۸-من ۱۰۰ درصد مسئول اتفاقات زندگی خودم هستم و صفر درصد در تغییر عقیده و سرنوشت دیگران نقشی ندارم،پس قضاوت در مورد دیگران کاری عبث و بی فایده است

    به این دلالیل و بسیاری موارد دیگر سعی میکنم سعی کنم فقط و فقط سرم به زندگی خودم باشد و این موضوع رو مرتبا به خودم یادآوری کنم که در روز مرگ من پاسخگوی زندگی خودم هستم و بس و قضاوت در مورد زندگی دیگران(درست یا غلط) با توجه به جایگاه اجتماعی من به عنوان یک فرد عادی،هیچ امتیازی برایم به ارمغان نمی آورد که هیچ ،به احتمال زیاد قضاوت اشتباه یا غیبت در واقع،میتواند به ضررم تمام شود پس بهترین و عاقلانه ترین کار سکوت است و بس

    سپاسگزارم استاد عباس منش و سرکار خانم شایسته واقعا از صمیم قلب دوستتان دارم تا همین لحظه و نتایج نه چندان بزرگ(چون در ابتدای راه هستم و اشتباهات زیاد بدلیل عدم رعایت قانون تکامل) از درک این آگاهی ها خداوند رو شاکرم که مرا از طریق دستان زیبایش که شما باشید مورد لطف و عنایت قرار داده است.

    برایتان عمری با برکت و طولانی آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 3596 روز

    من فک میکنیم ریشه قضاوت کردن بقیه اینه که ما نمیتوانیم بپذیریم که خودمون هستیم که زندگی خودمونو خلق میکنیم برای متال ما رییس فلانو نقد و قضاوت میکنیم چون مغز ما نمی‌پذیرد که ما هم میتونیم همون جایگاهو داشته باشیم بخاطر همین بصورت عقده و اینکه من که نمیتونم بذار خودمو خالی کنم شروع میکنیم به قضاوت ، بخاطر همینم میبینیم بیشترین قضاوت مربوط میشه به کسانی که کمترین کارو تو زندگیشون کردن در حالی که اگر بپذیریم که من با فلانی فرقی ندارم اگه اون تونسته منم میتونم و بعد بیایم سراغ مسیری که اون رفته خیلیامون حاضر نیستیم اون مسیرو بریم و خود به خود دیگه نه توجهی به اون طرف میکنیم نه قضاوت به نظرم اومد این میتونه یه راهکار خوب باشه برای اینکه قضاوتایی که از سر نتونستن خودمون انجام میشه کمتر بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    سانیا سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2279 روز

    سلام به استادعزیزم و مریم جان

    خیلی ذهنم مشغول قضاوت از سوی خودم و همینطورمردم بود که گفتین و همیشه میگفتم چطور آدما این جورین و چرا نمیفهمن که نباید قضاوت کنند درصورتیکه همین رفتار گاهی ازسوی خودم بود و توجه زیادم به قضاوتهای مردم اطرافم باعث شده بود که ذهنم اونو بیشتر دنبال کنه اما امروز با دیدن این ویدیو فهمیدم که اصلا این کار اشتباهه و من نمیتونم مردمو تغییر بدم و بهتره بزارم هر چقدر دوست دارن، ادامه بدن و من راه خودمو ادامه بدم و اصلا خودم باید خودمو تغییر بدم تا دیگه نخواهم کسیو تغییر بدم. استاد واقعا سخت میشه برام مخصوصا وقتی بخوام ببینم و محل نزارم اما تازگیها داره ذهنم آروم آروم عادت میکنه و میفهمم که همون سکوتی که میگین، باعث میشه تا من هم بیشتر ترمزهای ذهنم رو پیدا کنم و البته مسیرم برای رسیدن به اهدافم رو پیش برم. دیدن و فکر کردن و سکوتی که اصلا به گذشته شبیه نیست و خودش یه شناخت درونیه برام. حالا این وسط، اگه یکی تعجب کنه و توقع جوابی و برخوردی ازت داشته باشه،بازم باید ادامه داد و توجه نکنی و بزاری راه همچنان ادامه پیدا کنه. اونوقت میشه بهتر درک کرد و جوابها رو پیدا کرد. الان فکر میکردم که چقدر مسیح قشنگ گفته که هرکس گناهی نکرده بیاد و اون سنگو بزنه. استاد، پیشرفت و رشد و تمدن و .. باید تغییراتی رو در انسانها بوجود بیاره اما کسی که تو مدار بالاتر نباشه، همچنان در حال جنگه و اونی که مدارش درست پیش رفته و تجربه هاشو داره، بهتر میتونه خودشو کنترل کنه و سرش به زندگی خودش باشه و زمانشو روی پیشرفتش بزاره و دنبال مسایل بیهوده و زمانگیر نره.

    ممنونم از این ویدیوی قشنگ

    سلامت و شاد و موفق باشین تو تمام مراحل زندگیتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مهدی نیکونهاد گفته:
    مدت عضویت: 1331 روز

    سلام و درود و سپاسگزارم از همه‌ تحسین میکنم این فیلم شما رو ….

    من یاد فیلم‌ Salley افتادم که که علارغم اینکه خلبان جون همه مسافران رو نجات داره بود و با موفقیت روی رودخانه Hudson

    emergency landing

    ,( ditching) انجام داده بود اما سازمان هواپیمایی او را در تصمیم گیری درست برای برگشت به فرودگاه مقر می‌دونه و میگه توهمه شرایط رو داشتی . و چندین مرتبه این اتفاق را simulate میکنند و میبینن که بله حق با سازمان هواپیمایی هست . که در نهایت به نکته در ذهن خلبان Sully شکل میگیره (نشانه خدا) که بایستی همه شرایط رو مثل شرایط او مهیا کنن… که در نهایت پس از simulate کردن مجدد پرواز در شرایط نزدیک به شرایط خلبان متوجه میشن تصمیم خلبان در لحظه فوق درست بوده …..

    خداییش نکته خیلی مهمی رو استاد اشاره کردید که به نظر من یکی از پاشنه های آشیل مردم کشورم هست . با توجه به اینکه خارج از ایران زندگی میکنم میبینم که نوع رفتار عمومی مردم در قضاوت همدیگه کمتره یا من کمتر میبینم .

    قضاوت یعنی بودن در عین شرایط نه بررسی آن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رانیا آل کثیر گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته زیبا⁦⁦(◍•ᴗ•◍) خداروشکر میکنم که منو به سمت این فایل هدایت کرد

    .

    .

    (تحت هیییچ شرایطی دیگران رو قضاوت نکن چون تو جای اونا نیستی و نبودی) واااقعا عالی بود استاد

    من الان فهمیدم چند وقتیه که افسار ذهنم از دستم در رفته و دارم دیگران رو قضاوت میکنم درحالی که خودم خبر ندارم،یعنی من فکر میکردم که قضاوت نمیکنم اما وقتی این فایل رو دیدم و یکم به افکار و رفتارام این اواخر دقت کردم دیدم عههه منم دارم ناخواسته قضاوت میکنم از خدا سپاسگزارم که به دیدن این فایل هدایت شدم و به خودم اومدم

    ما نمیتونیم درمورد رفتارهای دیگران اظهار نظر کنیم هر چقدر هم که اون رفتار از نظر ما اشتباه باشه باز هم نمیتونم قصاوت کنیم،چون ما جای اون آدم زندگی نکردیم،نمیدونیم چه شرایطی رو گذرونده و تو چه شرایطی هست اصلا،و برعکسش هم صدق میکنه ما نباید به قضاوت ها و اظهار نظرات دیگران درمورد خودمون اهمیت بدیم چون اونا جای ما نیستن و خبر ندارن ما تو چه شرایطی هستیم و چیا رو از سر گذروندیم،پس فقط باید روی اهدافمون تمرکز کنیم و حرفای دیگران رو فاکتور بگیریم

    یه چیزی هم از تجربیات خودم بگم: شاید براتون جالب باشه اما من هرررموقع که رفتار کسی رو قضاوت کردم یا مسخرش کردم چه با حرف چه تو دلم،دقیقا چند وقت بعد یا حتی همون روز توی شرایطی قرار گرفتم که مجبور شدم همون رفتار رو بروز بدم بدون اینکه خودم بخوام،بعد یهو به خودم میام و میبینم تو موقعیتی قرار گرفتم که دارم کار همون شخص رو تکرار میکنم

    خیلی برام واضحه که جهان اینطوری میخواد بهم بگه: (ببین ، یاد بگیر هیچ کسی رو قضاوت نکنی چون تو جای اون نیستی)

    استاد درمورد سیاست صحبت کردین و به نکته خیییییلی خوبی اشاره کردین»»اینکه یه جوری شده که آدما فکر میکنن هر کی بیشتر از دولت و کشور ایراد بگیره خیلی حالیشه و دیگه عقل کله

    من تمام فامیلام اینطوری ان و از وقتی با شما آشنا شدم سعی کردم از این بحثا فاصله بگیرم،اخبارو به هیییچ وجه دنبال نمیکنم و اگه جایی بحث سیاسی پیش بیاد فاصله میگیرم از اون آدما

    ولی دو سه روزه که یکم درگیر این ماجراهای اخیر شدم و احساس میکنم خدا با این فایل میخواست بهم بگه بهشون توجه نکن،بیا به چیزایی که دوست داری توجه کن ،به چیزای قشنگی که بهت دادم توجه کن ،قضاوت نکن،نظر نده،ذهنتو درگیر حاشیه نکن و رو اهدافت متمرکز بمون _خدایاشکرت که تا یکم از مسیر منحرف میشم دوباره هدایتم میکنی سمت راه درست

    مرسی از شما استادعزیز و خانوم شایسته برای آماده سازی این فایل تاثیرگذار 🤩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    عصمت جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1740 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش، خانم شایسته و سایر دوستان.

    موضوعی ک در این فایل بهش اشاره کردین خیلی قابل تامله و چیزی هست ک من فکر میکنم اکثر جامعه درگیرشن. اتفاقا اول صبح ک این فایل رو گوش دادم بعدش رفتم جایی و دیدم دارن درمورد ی شخصی قضاوت و غیبت میکنن.با خودم فکر کردم ک ما ادما اکثرمون دوست داریم تمرکزمون رو بذاریم روی بقیه ب جای اینکه ب خودمون، رفتارامون و کارامون فکر کنیم. دلیلشم حس میکنم این باشه ک تغییر خود خیلی سخته. ب خاطر همین همه ترجیح میدیم ی دست گرمی پیدا کنیم برای مجالسمون و درموردش حرف بزنیم. استاد من فکر میکردم قضاوت خیلیی درونم کم رنگ شده ولی با دیدن فایل امروزتون فهمیدم هنوز جای کار دارم. گرچه خیلی کم تر از گذشته غیبت میکنم و یا قضاوت ولی هنوزم این صفت در من فعاله کمی و من متوجهش شدم. جوری ک امروز اتفاقی پیش اومد و من دیدم دارم فردی رو قضاوت میکنم. بعد دوباره ک فایل شمارو گوش دادم ب خودم گفتم ببین عصمت! تو جای اون فرد نبودی، اون تجربیاتی رو ک داشته نداشتی پس نمیتونی درمورد نحوه عملکردش قضاوت کنی. درواقع همون ضرب المثل ک میگه تا کفش کسی رو نپوشیدی درمورد نحوه راه رفتنش قضاوت نکن. تمرین عملی من این هست ک بیش تر حواسمو جمع کنم ک قضاوت نکنم. یعنی کم ترش کنم…هرموقع میخوام کسی رو قضاوت کنم بگم من جای اون فرد نیستم. اون اطلاعاتی رو ک در اون شرایط داشته ندارم. شاید اگع منم بودم همین کارو میکردم. یا بگم من تجربیات او رو نداشتم. گذشته اورو نداشتم ک حالا قضاوتش میکنم. اینجوری روابطم قشنگ تره. هم با خودم هم با اطرافیانم و حالم بهتره…ممنونم ازتون بابت این فایل پرمحتوا

    در پناه خدا شاد و سلامت باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    پریسا شعبانی گفته:
    مدت عضویت: 2659 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    دیشب خوابی دیدم خاب شما استاد عزیز و مریم جان

    مهمون بود تو پردایز و بهشون داشت کلی خوش میگذشت

    اسم یکی از مهمان ها محمد بود

    مریم جون داشت بهم میگفت بارون میزنه بیرون و محمد میره تو دریاچه شنا میکنه هوا کاملا تاریک بود و بارون شدید و من داشتم شنا طرف و میدیدم میگفتم چ‌نترسه تو تاریکی‌آبتنی میکنه

    یهویی لیزر نور مریم بانو رفت سمت دریاچه و ما داشتیم میدیدیم که ته دریاچه ج خبره

    لاکپشت بود سگ آبی بود و یهویی تمساح بود یه تمساح خیلی بزرگ نه یکی بلکه ۲تا .من واقعا ترسیده بودم

    مار بزرگ خیلی بزرگ و من داشتم میمردم گفتم خدا بهتون رحم کرد‌چجوری آبتنی میکردین‌تو این آب

    فردا صبح شد و من مطمئن بودم که شما دیگه آبتنی نمیکنین

    یهویی دیدم مریم جان میگه من میخام دستم و بزنم به کف دریاچه

    این و در حالی میگه که کل کف دریاچه پر از حیوانات وحشی بود

    و من ب استاد بر میگردم میگم اینا همش نقصیر شماست این العان میره میمیره

    به استاد میگم همیشه میگی پا رو ترس هاتون بزارین

    پا رو این ترس گذاشتن یعنی مرگ حتمی 😂🫠😅

    اما استاد ارومه آروم‌انگار نه انگار اتفاقی افتاده

    کی رفته کی اومده 😥

    دیدم دقیقه ای بعد مریم مو قشنگ اومده و فقط ی حلزون دستشه

    فقط لاک حلزون دستشه

    گفته فقط این و گرفتم

    بیدار شدم گفتم ای چ خاب بی ربطی

    بعد گفتم نه اتفاقا کلی مفهموم داره واسم

    توکل

    اعتماد بی قید و شرط ب استا کریم

    توکل کامل

    نترسیدن از عوامل بیرونی که داری میبینشون

    اعتماد بخدا

    چجوری میتونست از این بهتر خدا پاشنه آشیل أم و بهم نشون بده

    راست میگه من باید متوکلتر باشم و نترس تر

    باید تمرین هایی واسه خودم بسازم که در عمل ترس هام و خفه کنم حداقل یه قدمهایی بردارم واسه خودم تا ببینم خداوند چ پنلی برام داره

    استاد از شما هم سپاسگذارم و از شما عذرخواهی میکنم ب خاطر حرفی که تو خاب ناآگاهانه ب شما زدم

    شما برام بسیار با ارزش هستین

    من نتایج زندگی شما رو دارم میبینم و میبینم چقدر نسبت ب ما سخاوتمندانه دارین عمل میکنین

    خدارو سپاسگذارم همشه من و دوست داره و من و حمایت میکنه

    خداجون دوست دارم ب اندازه جون خودم

    جاتون خالی من مازندران زندکی میکنم و العان روز جمعه هست و داریم میریم سمت جنگل أنگی طاروت با همسر جان و فرشته کوچولوی خودمون

    ✋💃🌺🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: