کلید اجابت دعاها - صفحه 24

844 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمد رحمانی گفته:
    مدت عضویت: 1487 روز

    بنام خدایی که رب العالمین است

    سلام به استاد عباس‌منش عزیزم و یارمهربان و همه دوستان بییینظیر

    “خدایاشکرت بابت تمام اتفاقات زندگی ام که باعث رسیدن من به خواسته هایم می‌شود ”

    الخیر فی ماوقع

    باین جمله خییییلی خوش بین هستم

    استاد عزیز سپاسگزارم بابت این فایل زیبا واینکه اینقدر زیبا مارو با قرآن آشنا و دوست کردید واقعا سپاسگزارم بیییینهایت

    سوره الضحی چقدر بییینظیره و خدا به پیامبر دلایل منطقی میاره و مراحل زندگیش و رشدش رو بهش یادآوری میکنه

    منم وقتی به 5دهه گذشته زندگی خودم نگاه میکنم روند رشدم رو بوضوح میبینم و سپاسگزار خدایی هستم که اینگونه منو هدایت کرد

    بیییینهایت سپاسگزارم بابت این قوانین بدون تغییر خداوند

    بیییینهایت سپاسگزارم از شما بابت یادآوری این مسیر الهی

    واینکه هدایت های خدا همیشه هست فقط ایراد در گیرنده که خود من هستم هستش که دریافت نمیکنم

    خدایا کمکم کن بیش از این هدایت هات رو دریافت کنم

    با خوندن کامنت دوستان مطالب زیادی بهم گفته شد بنویسم

    ولی الان یه کاری برام پیش اومد و تمرکزم کم شد تا برم اون انجام بدم بعدش خدا هدایت کنه و بنویسم.

    خدایاشکرت بابت اینهمه اتفاقات خوب توی زندگیم

    شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1920 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و همه دوستانم

    خداروشکررررررر که فایل دیگه ای روی سایت اومد اونم از قرآن و منطق قرآن

    این فایل های اخیر همش استاد دارن در مورد منطق قرآن و آیات و نشانه هاش میگن

    درست از زمانی که مریم جان پروژه خونه تکونی رو شروع کردن من همون موقع یه دفتر گرفتم و به عنوان یه دوره بهش نگاه کردم و نت برداری کردم و کامنت گذاشتم و تمرین کردم و بعد فایل های دانلودی استاد از قرآن رو در ادامه به عنوان دوره بهش نگاه کردم و تمرکز کردم و نت برداری کردم و کامنت گذاشتم

    یعنی میخوام بگم این جلسات اگه ارزشش بیشتر از دوره ها نباشه کمتر هم نیست

    واسه من که خیلیییییییی ارزشمنده و کلی آگاهی داره بهم میده

    یعنی گوش میدم نت برداری میکنم و باز گدش میدم و کامنت میزارم و اگه کلیدی برام روشن بشه توی ذهنم توی برگه ای مینویسم و به دیوار کنارم میزنم تا ببینم

    خدایاااااا شکررررت به خاطر این آگاهی های فوق العاده

    موضوع : کلید اجابت دعاها

    داستان زکریا و سوره مریم

    داستان پیامبر و سوره ضحی

    داستان جنگ بدر و … ال عمران

    داستان سوره طلاق

    داستان سوره بقره و باور نزدیک بودن خداوند

    همه اینها بوی مرحمت خدا میده

    همه اینها بوی فراوانی میده

    همه اینها بوی سپاسگزاری میده

    همه اینها بوی باور قدرتمند میده

    همه اینها داره میگه چطور ذهن رو برای دریافت منطقی کنیم

    همه اینها داره بهمون راهکار میده

    خدا خودش داره میگه چکار کنیم اونم ریزِ ریز

    فقط

    فقط

    فقط

    باید قدرت خداوند رو باور کنیم

    باید باور کنیم خداوند قدرت مطلقه

    باور کنیم رب العالمینه

    باور کنیم قدرت مدیریت و رهبری جهان رو داره

    باید باورش کنیم اون پروردگاره

    به هر کاری تواناست

    شب و روز در قوانین اونه

    پاییز و بهار و زمستون در قوانین اونه

    ماه و خورشید و ستاره در قوانین اونه

    بینایی و شنوایی و … من در قوانین و مرحمت اونه

    دریاها و کوه ها و آسمان ها از آن خداست

    موجودات و جانوران و گیاهان و رشد و نموشان در اختیار خداست

    کارکرد قلب و مغز و تمام اندام های من در اختیار خداست

    این قدرت میتونه منو به تمام خواسته هام برسونه به شرط ایمان به شرط باور

    چه جوری ؟؟؟؟

    همون جوری که منو متولد کرد

    همون جوری که منو از زیرررررر زیر صفر رسوند به الان که راحت دارم زندگی میکنم

    همون جوری که کل اعتبار از دست رفتمو بهم برگردوند

    همون جوری که ارتباطم رو با همسرم فوق العاده کرد که دلمون میخواد مادام با هم در کنار هم باشیم و عشق بدیم و در مورد قوانین حرف بزنیم

    همون جوری که استاد رو تو مسیرم قرار داد تا به سلامتی و تناسب اندام برسم از راهی که فکرشووووو نمیکردم

    من روزی که با استاد آشنا شدم یک میلیون درصد هم فکرشو نمیکردم از طریق استاد به وزن ایده ال و سلامتی برسم

    ارهههههههه من دارم یاد میگیرم با یاداوری نعمت ها ذهنم رو منطقی کنم واسه دریافت نعمت های بیشتر

    من دارم یاد میگیرم با همون ویژگی ذهن خودش رو خلع سلاح کنم

    خدایااااااا شکررررت

    استاااااد سپاسگزارمممممم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  3. -
    محسن منجزی گفته:
    مدت عضویت: 1705 روز

    استاد عزیزم و خانم شایسته سلام به روی ماهتون

    دوستان عزیزم سلام به همه تون که ندیده همه تون رو دوست دارم

    استاد من این فایل رو هنوز ندیدم و فقط نوشته ابتدای صفحه و قبل از فایل که مربوط به فایل هست رو خوندم که یهو به دلم افتاد که بنویسم و از اونجایی که به خودم یه تعهدی دادم، دیدم کاملا هم جهت و منطبق بر همن و قلبم هم اکی رو داد و الان دارم این کامنت رو اول توی ورد مینویسم تا بعد از گوش دادن و دیدن فایل و نکته برداری کردن ازش، کامنتم رو ثبت کنم.

    تکرار همین جملات ساده و تکراریه که اصل کاره و باید از مرحله شنیدن به درک کردن و عمل کردن برسه تا جایی که رفتارهام تغییر کنه، شخصیتم، نگاهم و نتایجم تغییر کنه. اون وقته که میتونم بگم من دارم کار میکنم. این رو به خودم میگم که تا اومدم شروع کنم به نوشتن، دوبار ذهنم اومد گفت میخوای دوباره حرفای تکراری بزنی؟

    منم گفتم بله واین موضوع رو براش آوردم.

    همه چیز کنترل ذهنه و همه چیز کنترل ذهنه. این موضوع انقدر مهمه و انقدر میتونه جهت زندگی رو تغییر بده که میتونه دو دنیای کاملا متفاوت برای دو انسان که حتی دوقلو هستن بسازه و تجربیات، نعمت ها، و راه زندگی شون رو از هم جدا و سوا کنه.

    به همین خاطره که خداوند مهربان توی قرآن تاکید کرده به تقوا داشتن. جرا که کی ما میتونیم راحت ذهنمون رو کنترل کنیم؟

    وقتی که زندگی خوب و درستی داشته باشیم. وقتی که دیدگاهمون نسبت به خودمون، نسبت به جهان و نسبت به خداوند دیدگاه درست، زندگی ساز و دیدگاه مثبتی باشه. کی ما میتونیم ذهن رو ساکت کنیم وقتی که مثال های زیادی از شرایط مختلف، آدم های مختلف و زندگی های مختلف براش بیاریم که بله می شود اینطور هم بود.

    از آنجایی که شیطان قسم خورده که تا آخرین لحظه حیات روی کره زمین انسان ها رو از مسیر اصلی و صاف و مسیر نعمت ها دور کنه تا انسان ناشکر بشن به خدا، خدا هم برای هدایت و راهنمایی پیامبرانش، کسانی که نزدیک ترین ارتباط رو با خدا داشتن، اومده براشون مثال های منطقی، و کاملا معقولانه آورده تا بتونن با یادآوری مکرر اون ها به خودشون، ذهن رو ساکت کنن و بتونن کنترل کنن روی ارتباطشون با خداوند و روی نعمت های زندگی شون.

    دو تا کلمه هست که اینجا برای من چشمک میزنن:

    1- کنترل ذهن

    2- منطق و دلیل

    این ها کلماتی هستن که هر جقدر بیشتر بتونم روی اون ها کار کنم، هر چقدر بیشتر بتونم روی اون ها کار کنم و بهتر ازشون استفاده کنم زندگیم بهتر، خوشبخت تر، با کیفیت تر و زیباتر خواهد شد.

    استاد روش هایی که خودم برای کنترل ذهنم استفاده می کنم رو میگم شاید بتونه ایده بده به دوستانم برای کنترل کردن بهتر ذهن و اون ها هم بتونن بکار بگیرن.

    یکی از اولویت هایی که من همیشه برای کنترل ذهنم استفاده میکنم انجام کاریه که به شدت بهش علاقه دارم. من خیلی به مطالعه زبان انگلیسی علی الخصوص کتاب هایی که در زمینه موفقیت فردی و به ربان اصلی هستن علاقه دارم. یعنی وقتی اسم انگلیسی میاد چشمام میشن قلب و قلبم شروع میکنه به ضربان های بابا و قشششنگ آدرنالین خونم میره بالا و دمای بدنم در آخر!!!!!!!

    به همین خاطر هر وقت بخوام ذهنم رو آزاد یا تخلیه کنم میرم سر وقت مطالعه ی کتاب های زبان یا فیلم های زبان اصلی که خیلی برام جذاب باشن.

    راه دوم ورزش کردنه که باز هم خیلی خیلی بهم کمک میکنه. چون که انرژی اضافی بدن رو کامل تخلیه میکنه و برای من هر چی سنگین تر باشه ورزش کردن، ذهنم کم رمق تر میشه در پایان و قیدِ بی خیالِ!!!!!!!! افکار مزاحم رو میزنه.

    راه بعدی اینه که میرم کوچه و خیابون های اطراف رو میچرخم و ماشین ها و خونه های لوکس و زیبایی که اخیرا ساخته شده رو میبینم، تحسین میکنم و تایید میکنم ثروتمند شدن جهان رو و هم خوشحال میشم و هم باورهام بهتر و بهتر میشن.

    حالا بریم سراغ فایل

    1- ما میدونیم و قبول داریم که خداوند منبع تمام خیرها، خوبی ها، ثروت ها، خوشبختی ها و نعمت های جهانه و بی نهایت به بندگانش میدهد و به هر کس که ازش بخواهد میدهد. پس چرا وقتی من ازش میخواهم یه چیزی رو نمیاد توی زندگیم؟ جواب این است که من بخاطر وجود یکسری باورهای محدود کننده میام شرایط کنونی خودم رو، دارایی ها و توانیی های خودم رو میارم و مرور میکنم و در نهایت با قدرت دادن به اون شرایط، و کم کردن قدرت خداوند برای اینکه اون نعمت رو نمیتونه به من بده، به این نتیجه میرسم که اون نعمت نمیاد توی زندگیم یا داشتن اون نعمت توسط من غیر ممکنه. در واقع ما دست خداوند رو میبندیم برای اینکه نعمت هاش رو بتونیم دریافت کنیم.

    امام صادق یک حدیث زیبایی داره که میگه: وقتی یک دعایی از خدا دارید فکر کنید که اون دعاتون و خواسته تون اجابت شده و شت در گذاشته شده برای شما. منظور دقیقا همینه که خداوند که نعمت ها رو میدهد شما هم از طرف خودتون و از سمت خودتون اوکی باشید تا این نعمت ها براحتی وارد زندگیتون بشه. به همین راحتی نعمت ها میخوان بیان توی زندگی ولی ما باورهای ناتوان کننده، با باورهایی که دست و پاهای مارو بستن نمیزاریم بیان توی زندگیمون. وگرنه خداوند مهربان که همه چیش اوکیه و همیشه در طرفه العینی جواب ما رو میدهد و خواسته مون رو براورده میکند. همون طور که ثروت داد به سلیمان نبی، همون طور که دریا رو شکافت برای موسی، همون طور که دل ها رو نرم کرد تا پیامبر هر جا که میرفت همه اون رو روی سرشون جا میدادن و همیشه همه کارها براشون راحت پیش میرفت. در واقع ایراد اصلی عدم ورود نعمت ها به زندگی من خودم هستم با داشتن باورهای محدود کننده ای که جلوگیری می کنن از ورود این نعمت ها به زندگیم.

    حضرت زکریا موقعی که از خدا خواست تا بهش بچه بده قدرت خداوند رو قبول داشت اما اعتقاد داشت که با شرایط کنونی خودش، از طرف خودشون امکان دریافت نعمت وجود نداره. یعنی توی رسیده به خواسته ها موضوع اصلی این هست که آیا ما باور داریم که رسیدن به اون خواسته امکان پذیر است یا خیر. وگرنه از طرف خداوند که منبع همه نعمت هاست همه چیز اوکی و اماده و هلو بپر توی گلو ست.

    مثلا خودِ من تا سن سالگی اصن نمیدونستم ماشینی به نام پژو 2008 وجود داره. اما یه روز از یکی از دوستانم شنیدم که اصن همچین ماشینی هم هست و وجود داره و تولید میشه. خدا شاهده یکی دو روز بعد توی خیابون چندین بار من اون ماشین رو دیدم. یعنی من بعد از سی سال که اصن از وجود همچین ماشینی اصلاعی نداشتم، زمانی که فهمیدم که این ماشین وجود خارجی داره، باور کردم که هست، و بعد که باور کردم در مدار دیدنش قرار گرفتم.

    یا من تا حالا توی پنج سال گذشته سه بار مکان شغلیم رو عوض کردم و هر بار هم خداروشکر خیلی خیلی راحت، با عزت و احترام تمام و بدون اینکه کسی بخواد سفارشم بکنه، یا پارتیم باشه بدون هییییچ چیز و فقط با هدایت خداوند مهربان با عزت و احترام تمام مشغول به کار شدم اونجا. و بعد که رفتم اونجاها و مشغول به کار شدم وقتی نحوه سرکار اومدنم رو براشون توضیح میدادم اصن باور نمی کردن. میگفتن مگه میشه بدون پارتی و سفارش اینجا مشغول بود. ولی برای منی که تکیه کذدم به خدا و توانایی هام رو افزایش دادم و به هیچ چیز بغیر از خدای درونم اتکا نکردم و نمی کنم، همه چیز امکان پذیر و شدنیه. از این به بعد هم هدف های بزرگتر رو با همین فرمول میرم جلو و با این منطق های خودم هر جایی که بخوام به راحتی مشغول به کار میشم و کارم راه میفته.

    باور ها اگر اشتباه باشن اصن هیچ طوره نمیشه به یه خواسته ای رسید. و از اون جایی که این جهان بر پایه عدل و مساواتِ، کوچک ترین تغییر توی باورها مساوی است با تغییرِ نتایج.

    در واقع باورهای درسته که باعث ورود راحت تر نعمت ها به زندگی مون میشه و مهم ترینش باور به خداوندیِ خدا.

    باور به قدرت خداوند که خواسته های ما و بهمون میئه. باور به اینکه اون قدرت بالاتر و برترِ و تمام نعمت ها و خیر و برکت ها از سمت اونِ و هر چی رو که بخوایم به راحتی بهمون میده.

    برای هر باوری بایستی منطق هایی رو نشونش بدیم که برای بار اول یه ذره پایه هاش متزلزل میشه، وقتی ضعیف تر شد منطق بعدی، منطق بعدی و همین طور کم کم ضعیف و ضعیف تر میشه و به اندازه ای که ما باورمون قوی تر بشه به خدا و بهتر باورش کنیم به همون اندازه تو زندگیمون خودش رو نشون میده.

    امام رضا علیه السّلام فرمود: بخدا خوش گمان باشید. زیرا خداى عز و جل میفرماید: من نزد گمان بنده مؤمن خویشم، اگر گمان او خوبست، رفتار من خوب و اگر بد است، رفتار من هم بد باشد. اصول کافی / ترجمه مصطفوی ; ج 3 ص 116

    ما هستیم که با باورهامون به خدا اجازه میدیم توی زندگی ما خودش رو نشون بده و این همون قدرت اختیاریه که خدا به انسان داره که حتی میتونه خودِ خدا رو هم تو زندگیش راه نده. وطبیعیه که هر چی حضور خدا توی زندگیمون کم رنگ تر باشه زندگی به همون اندازه چه قدر سخت تر و زجرآور تر خواهد بود.

    اصلاح و تغییر باورها به سمتی که سازنده باشه، به سمتی که باعث رشد و شکوفایی در زندگی ما بشه و به سمتی که نعمت های بیشتری رو وارد زندگیمون کنیم، اصلی ترین موضوع و کار ماست. چرا که خداوند به اندازه باورهای ما به ما پاسخ خواهد داد. باور باور باور. بخدا همه چییییز باوره. همه چییییییز باوره. حتی خودِ خدا هم با اوردن مثال برای زکریا میخواسته دیدگاهش رو تغییر بده و باور مناسب تری توی ذهنش بکاره تا راه ورود نعمت ها به زندگیش باز بشه.

    در پایان منطق هایی و اندرزهایی که خدا برای خاموش کردن نجواهای ذهن پیامبران آورده، گفته که شاید سپاسگزار باشید. چرا بایستی سپاسگزار باشیم؟ بخاطر اینکه یادآوری و دیدن نعمت ها اول اینکه باعث میشه که انسان خاضع و خاشع باشه در برابر پروردگارش، دوم اینکه برای ذهن منطقی میکنه که آقا اگه اینقدر خدا به من نعمت داده، اینقدر کارهام رو همه جا راه انداخته و اینقدر هوام رو داره، باز هم نعمت میاد و من بازهم سایسته دریافت نعمت ها هستم و خداوند همچنان رزاق و بخشنده س و نعمت ها همین طور هی خواهند آمد. و همین ها هست که باعث بهتر شدن احساس و قرار گرقتن در مسیر هدایت الهی و درنهایت دریافت نعمت های بیشتر خواهد شد.

    خداوند به طرق مختلف توی قرآن گفته و با تاکید هم گفته که ای بنده من، من نزدیکم به تو، و نکنه فکر کنی که من تو رو فراموش کردم.

    یعنی گفته و تاکید کرده که ای بنده ی من نکنه من رو فراموش کنی و از یاد من غافل بشی. و این که من همیشه هستم با تو و همیشه میشنوم درخواست های تورو و سریع اجابت میکنم تو رو و فراموشت نمیکنم. به شرطی که تو هم من رو اجابت کنی، به من ایمان بیاری و دعوت من رو بپذیری و مومن بشی به من.

    یعنی این که من همیشه و همیشه با تو هستم، کنارت هستم، میشنوم تو رو، اجابت میکنم تورو راهنماییت میکنم هر لحظه اجابتت میکنم هر لحظه و هر لحظه با تو هستم. تو هم به من ایمان بیار و من رو فراموش نکن.

    استاد عجب آیه ایه و عجب سوره ایه سوره ضحی.

    در آینده قطعا شرایط بهتر از گذشته خواهد بود. خداوند به شما وعده فزونی و ثروت میدهد و این دو آیه کاملا همدیگه رو تایید میکنن، به این معنا هستن که تو بهتر خواهی شد و زندگی تو بهتر خواهد شد و جهان بهتر خواهد شد و نعمت های زندگیت بیشتر خواهند شد. آنقدر بیشتر خواهند شد که راضی خواهی بود. به شرطی که تو هم چشم نعمت بین داشته باشی و نعمت ها رو ببینی. برات عادی نشن نعمت ها و هر لحظه سپاسگزار خداوند و نعمت هاش باشی. اون موقع است که راضی خواهی بود.

    ولی اگه بخواهی هی خودت رو مقایسه کنی، که عامل اصلی بدبختی، و عامل اصلی سلب آرامش زندگی مقایسه کردن هست، اون موقع هست که طعم خوشبختی رو نخواهی چشید و آرامش از زندگیت حذف میشه و میره.

    ای پیامبر همان طور که زمان بچگی تو یتیم بودی من تو رو بزرگ کردم، من به تو پناه دادم و تو رو در آغوش خودم بزرگ کردم. ای پیامبر همان طور که زمانی که فقیر بودی خداوند مهربان تو رو غنی و توانمند کرد.

    کلید اجابت دعاها این است که با منطق های قوی، با اتفاقات و رسیدن های خوبِ زندگی مون، و با اتفاقات خوبی که توی زندگی مون افتاده و خیر بوده، با بهبودهای زندگی مون، با وعد ه های خداوند مهربان که وعده فزونی و ثروت و نعمت و بهتر شدن شرایط رو داده بهش ثابت کنیم که همه اتفاقات خوبه و خیرِ و بهتر میشه شرایط و رو به بهبودِ همه چیز و ساکت بشه. و ساکت بشه و به آرامش برسیم و اون موقه س با رسیدن به آرامش در جریان هدایت های خداوند قرار می گیریم و هر لحظه هدایت ها رو دریافت می کنیم و در مسیر نعمت های بیشتر قرار خواهیم گرفت. انشاالله

    در پناه خداوند مهربانی ها و نعمت ها و ثروت ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  4. -
    Rouzbeh somayeh گفته:
    مدت عضویت: 1241 روز

    به نام خداوند زیباییها

    سلام به استاد عزیزم و مریم جاان و همه دوستان این خونه بابرکت

    یه کوچولو فایل رو روز قبل گوش دادم و امروز دوباره کامل

    چقدر جنس صحبت هارو دوست دارم انگار هر لحظه داره انرژی خداوند بهم جاری میشه تا پرتوان و پرقدرت ادامه بدم و بهونه ها صفر بشه .

    کلام خداوند انقد شیرین بیان میشه که هر لحظه به استادم احسنت میگم و خداوشکر میکنم که این نعمت تازه رو مثل آب گوارا مینوشم .

    در مورد قرآن و هدایت و حمایت خداوند جالبه بگم صبح بعد تمرین ستاره قطبی رفتم ببینم خواب دیشبم چی بود راستش انقد خوابهای قشنگ میبینم و همرو یادداشت میکنم که دیگه باید کتاب بنویسم

    خوابم تلاش مورچه های زیادی بود که زمین رو پوشیده بودن وقتی بیدارشدم تعجب کردم چون زیاد جنس خوابهام از نوع دیدن حیوانات نیست بلکه بیشتر طبیعت فراوانی هست

    بمحض نوشتن تمرین یهویی بدون اینکه اختیاری و انتخابی باشه رفتم سمت قرآن و نشستم پای میزنم و سریع بازش کردم

    صفحه اول سوره نمل بود الله اکبر

    سوره ایی که سراسر پراز مثال و آگاهی بود انقد شیرین بود که انگار رفتم تو دل تاریخ و برگشتم

    اونجا قدرت خداوند و انسان رو بیشتر درک و مزه مزه کردم از حضرت موسی و سلیمان نبی تا….

    جمع مورچه ها و سخنانش باهم رو شنیدم و سلیمان و …

    حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَهٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ ﴿18﴾

    تا آنگاه که به وادى مورچگان رسیدند مورچه‏ اى [به زبان خویش] گفت اى مورچگان به خانه ‏هایتان داخل شوید مبادا سلیمان و سپاهیانش ندیده و ندانسته شما را پایمال کنند (18)

    فَتَبَسَّمَ ضَاحِکًا مِنْ قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِکَ فِی عِبَادِکَ الصَّالِحِینَ ﴿19﴾

    [سلیمان] از گفتار او دهان به خنده گشود و گفت پروردگارا در دلم افکن تا نعمتى را که به من و پدر و مادرم ارزانى داشته اى سپاس بگزارم و به کار شایسته‏ اى که آن را مى ‏پسندى بپردازم و مرا به رحمت‏ خویش در میان بندگان شایسته‏ ات داخل کن (19)

    گفتم سمیه سپاسگزار باش که هرچه که سپاسگزار باشی کمه ، خدایی که شب و روز هدایتت میکنه و بهت میگه به چه چیزهایی فکر کنی

    انقد تو این آیات تفکر کردن برام شیرینه وقتی خداوند مستقیم و آسون هدایتم میکنه

    امیدوارم هرلحظه آسونتر از گدشته زندگی کنم و شاد وسلامت

    سپاسگزارم خداوندم که خواب بیداری بهم نشون راه راستو میده تا بهتر زندگی کنم و برگی در باد نباشم، تا هرچیزی رو نبینم و هر حرفی رو نشنوم .

    خدا بوجود بابرکت استاد عزیزم سلامتی و توفیق عنایت کنه ….

    در پناه خداوند ناب ترین هارو تجربه کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  5. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1007 روز

    سلام انشالله همیشه شاد و سلامت باشید

    خیلی لذت بردم اشک تو چشام جمع شد اون قسمتی که استاد گفتند خدا به پیامبر می‌فرمایید شرایط تورو بهتر میکنیم و اوضاع قبل خودت را به یاد بیار به یاد اوضاع قبل خودم افتادم الان که فکر میکنم هیچ ربطی به اون آدم گذشته ندارم و باورم نمیشه همه اون مسائلی که داشتم که فکر میکردم امکان نداره حل شوند کامل حل شده و من اصلا اونارو فراموش کرده بودم اونم فقط با گوش دادن به فایل ها الان میفهمم که اگه واقعا به قوانین عمل کنم میتونم چه نتایج بزرگی بگیرم

    بنظر من کامل ترین مبحث در این سایت و چیزی که خیلی برام جالب هست و درک کردم قانون مدار هاست همچنین جمله احساس خوب = اتفاقات خوب

    هرچی جلوتر میرم و بیشتر درک میکنم بهتر متوجه میشم که فقط همین یک جمله برای سعادت من در دنیا و آخرت و رسیدن به هرچیزی ک می‌خوام برسم کافی هست احساس خوب = اتفاقات خوب

    امکان نداره ما باور ها و نجواهای شیطان در ذهن داشته باشیم توکل نداشته باشیم مسیر اشتباه بریم و احساس خوبی داشته باشیم

    تنها زمانی حس خوبی پیدا میکنیم که باور های الهی در وجودمون باشه وقتی که همه چیز امکان پذیر میدونیم و مسیر سادگی رو پیش می‌بریم

    قانون مدارهارو دوست دارم اینجا برای خودم دوباره بنویسم و کسی هم که این کامنت منو میخونه ازش استفاده ببره انشالله

    خداوند و هرچیزی که در این جهان هست انرژی هست یعنی هر اتفاقی هر جسمی هرچیزی که وجود داره از انرژی هست همچین هر چیزی که بخواییم بوجود بیاریم از قرار گرفتن همین انرژی ها کنار هم بوجود میاد بنظر من چون پایه آن انرژی هست

    خداوند انرژی هست و این جهان رو طبق سیستم و قوانین مشخص اداره می‌کنه یعنی خداوند اومده قوانین ثابتی وضع کرده و تمام جهان طبق همون قوانین پیش می‌ره برای همین که میگن خداوند عدالت داره و عادل هست چون همه چیز طبق اون سیستم هست و هیچ دخالت احساس دلسوزی یا هرچیز دیگه وجود نداره چون همه انسان ها به یک اندازه به این قوانین دسترسی دارند چون همه میتونن ازش استفاده کنند و همچین هیچکس در زندگی بقیه دخالتی نداره هرکسی شرایط خودش رو خلق می‌کنه و همه ما انسان ها خالق هستیم

    حالا این سیستم چطوریه؟ این سیستم بنظر من همون قانون مدارهاس یعنی جهان تشکل شده از مدار هایی که در هر مدار انرژی های همجنس وجود دارند مثلا ثروت در یک مدار سلامتی در یک مدار و باید به این نکته توجه داشت که همه چی از قبل در جهان وجود داره سلامتی ثروت و همه اتفاقاتی که میخواییم همچین اتفاقی که دوست نداریم وجود دارند و در مدار های خود قرار دارند

    حالا وقتی من به چیزی فکر میکنم یا باوری داریم درباره یک چیز (باور فکری هست که هزاران بار تکرار شده و هربار در حال تولید فکر هایی بر اساس اون باور ) یا چیزی میبینم می‌شنویم یا میگیم در حال حس کردن هستیم یعنی یک احساسی داریم این احساس یک انرژی داره و یک فرکانسی رو می‌فرسته به جهان به اون قسمت مدار ها

    فرکانس ها و انرژی های همجنس همدیگر را جذب می‌کنند یعنی فرض کنید این فکر شما که یک احساس به همراه داره یک نور یک مسیر وصل می‌کنه ب اون مدار که پر از احساس هایی از همین جنس هست ولی این احساس به تنهایی کافی نیست باید اونقدر تکرار بشه و ادامه بدیم به اون فکر و ایجاد اون احساس تا این مسیر قدرتمند شود و ما بتونیم وارد اون مدار شویم و اون اتفاق حالا سلامتی هست ثروت هست دیدار یک دوست یا هرچیزی که هست تجربه کنیم

    برای همین هست که تصور و تجسم باعث بوجود اومدن اون خواسته میشه البته چیزی که مهمه و مشخص می‌کنه دقیقا فرکانس ما چیست احساسه اگه تصور کنی و احساس اون لحظه رو داشته باشی به همون مدار متصل و اون اتفاق برات میفته

    این روند و مدار همیشه وجود داره دقت خیلی بالایی داره هیچ خطایی نداره و برای همه خواسته ها چه خوب چه بد داره عمل می‌کنه و مهم نیست که منو تو بخواییم یا نه اگاهانه باشه یا ناآگاهانه این قانون داره عمل می‌کنه

    ولی خیلی قدرتمند میشیم وقتی که آگاهانه از این قانون استفاده کنیم

    در این صورت در هر لحظه آروم هستیم و آرامش داریم همیشه احساس خوبی داریم

    هر لحظه سعی میکنیم جوری به جهان نگاه کنیم که به ما احساس بهتری بده

    و وقتی اتفاق بدی تجربه می‌کنیم میدونیم که با توجه کردن به اون فقط در حال گسترش آن هستیم و داریم به جهان این پیغام ارسال میکنیم که من این احساس که الان تجربه میکنم رو بیشتر می‌خوام منو وارد مداری کن که بیشتر این حس تجربه کنم

    البته باید توجه کنیم که این یک روند یعنی در صورتی بوجود میاره که همواره اون احساس داشته باشیم

    یعنی وقتی احساس بدی داری نباید نگران باشی که اتفاق بدی بوجود میاری درصورتی بوجود میاد که ادامه بدی به داشتن این احساس پس بهترین کار اینه که در همون زمان متوقفش کنی و سعی کنی نگاه و دید بهتری که احساس بهتری بهت میده رو داشته باشی

    همچین هیچوقت عجله نکنیم و فقط همیشه سعی کنیم احساس بهتری نسبت به قبل داشته باشیم نسبت به دیروز خود شادتر باشیم جهان راحت تر بگیریم آروم تر باشیم

    استاد خیلی ازت سپاسگزارم از خدا که شمارو در مسیر ما قرار داده خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  6. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام استاد جانم و مریم شایسته عزیز

    سلام بیکران به دو استاد عزیز که همیشه چراغ راه برای همه بودند از هر چه بگویم کم گفتم در مورد این عزیزان

    سلام دوستان عزیزم

    خداوند در جایگاهی قراردارد که هیچ قدرتی از قدرت خداوند بالاتر نیست

    خدا خالق جهان هستی و خالق همه ما هست

    خداوند از هیچ به من همه چیز داده

    و همیشه برای جایگاه بالایی دارد و بهترین اجابت کننده همه است و طبق آیه های قرآن بارها و بارها به من ثابت شده است

    سوره آل عمران

    آیه

    73«قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِیَدِ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ »

    ؛ بگو : فضیلت به دست خداست ، به هر کس خواهد آن را عطا می کند ، که او بخشاینده و دانا است.

    خدایی که برای من فضیلت بالا دارد و من هر چه را بخواهم از خداوند درخواست میکنم و دریافت میکنم

    همیشه در هر.زمان خواسته ای در من ایجاد میشود و درخواست میکنم از خداوند. خداوند خودش را موضف میداند که پاسخ های خواسته های منو بدهد اما این ترمز های ذهنی من است که جلوگیری می‌کند از برابرده شدن خواسته ها اول از همه چطور رسیدن به خواسته هام

    و چطور باید آن را آسان بدست آورم و هزاران چطور دیگر که وقتی اینها رو روی کاغذ می‌نویسم ترمز ها نمایان می‌شود و خداوند در میان آن خواسته گم می‌شود هزاران چرا و چگونه را داریم در ذهن که همه وعده کمبود از طرف شیطان میآید که حتی خیلی وقت ها خواسته یمان را از خداوند. درخواست نمی‌کنیم چون حتی به باور داشتن خواسته هام ایمان نداریم خدایا تو هدایتگر من باش من تسلیم تو هستم

    من میتونم با باورهایی که خواسته ها وجود دارد و اینو برای ذهنم یاد آور کنم که اگر این نعمت هست من میتونم داشته باشم آن خواسته را

    حتی شده هیچ وجود خارجی نداشته خواسته ها ولی با ساختن باور برای خودمان آن خواسته ها برابرده میشود

    چرا باید خودم را دست کم بگیرم

    من خدایی دارم که توانایی هر کار را دارد خدایا منو تو به همه خواسته هام هدایت کن من توانایی و قدرت خلق ندارم این تو هستی که قدرت بالا داری و همه این توانایی ها را به من می دهی

    و این فایل کلی برای ذهنم باور ساخت که چقدر آسان میشود به خواسته هایشان برسیم استاد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 558 روز

    به نام پروردگاری که به معجزاتش عادت دارم

    سلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته بزرگوار وهمکلاسیهای پرانرژی ام

    خدایا به خاطر معجزه امروزت نیز سپاسگزارم .انگار استاد از بین 605 صفحه از قرآن هدایت شده دقیقا به این صفحه که برای من نیز آمده تا تماما آن را برایم شرح دهد وایمان به مطالب آن را در ذهنم پایدار ومحکم کند که هرگز یادم نرود.

    یک هفته پیش پسرم که 16 سال داره قبل از خواب اومد پیشم وشروع کرد به شکوه وآه وناله که چقدر اوضاعش بده ویه عالمه حرفهای نگران کننده وناامیدکننده درمورد آیندش .با دختر 10 ساله ام تا ساعت 2 نشستیم وبه حرفهاش گوش کردیم وحسابی انرژیمون پایین اومد وکوله باری از مشکلات ونگرانی هارو پشتم گذاشت

    موقع خواب با ایمان وتوکلی که نمیدونم از کجا اومده بود خوابیدم وبه خدا گفتم خدایا من نمیدونم باید چکار کنم هر چی که تو ذهنم هست میدمشون به تو وبه خودت میسپرم وواقعا واز ته دل به خودش سپردم وبدون حتی یک لحظه فکر کردن در مورد اون همه مشکلات خوابیدم( به لطف خدا )

    پسرم اون شبو تا صبح نتونسته بود بخوابه.وقت نماز بیدارم کرد.با ایمان عجیبی نمازم رو خوندم وبا ایمان عجیبی که باز هم نمیدونم از کجا اومده بود در حق پسرم دعا کردم .به خدا گفتم خدایا تو خودت گفتی در خواست هر دعا کننده ای رو اجابت میکنم به شرط اینکه باورم کنه ( وشگفت زده ام از اینکه انتظارت از ما فقط باور کردنته)

    ومن هم به شدت باورت دارم مطمئنم که منو به خواستم میرسونی…تو تو اون آیه نگفتی که دعامونو در حق دیگری نمیپذیری…پس خواسته منو با وجود اینکه به نظر من خیلی سخت میاد براورده میکنی…ازت میخوام فرزندمو هدایت کنی به مسیری روشن وزیبا که هم اون راضی باشه هم من وهم خودت.بعد از دعا رفتم سراغ قرآن وبازش کردم در حالی که مطمئن بودم خدا با من حرف خواهد زد

    دقیقا صفحه اول سوره مریم برام اومد

    یاد رحمت پروردگارت به زکریاست .هنگامی که پروردگارش را با دعایی پنهان خواند.گفت پروردگارا! هیچگاه درباره دعا به پیشگاهت محروم وبی بهره نبودم.وهمانا من پس از خود از خویشاوندانم بیمناکم وهمسرم نازا بوده است.پس مرا از سوی خود فرزندی عطا کن.که از من وخاندان یعقوب ارث ببرد واورا پروردگارا مورد رضایت قرار بده.ای زکریا ما تورا به پسری که نامش یحیی است مژده میدهیم و پیش از این همنامی برای او قرار نداده ایم.گفت پروردگارا چگونه برایم پسری خواهد بود در حالی که همسرم نازا بوده است وخود نیز از پیری به فرتوتی رسیده ام.

    گفت چنین است .پروردگارت فرمود این بر من آسان است وتو را پیش از این در حالی که چیزی نبودی آفریدم .

    بعدش باپسرم در مورد این وعده وبشارت خدا حرف زدم اونم خوشحال شد وباورش کردوخیلی تو روحیش تاثیر گذاشت .

    پسرم به خواست خودش یک جایی کار میکرد که سرکارگرش اذیتش میکرد تا عصر ساعت 6 نمیتونست نهار بخوره وبا شکم گرسنه کار میکرد واز طرفی حسابی سرزنش وطعنه میزد وانرژی منفی بهش میداد واعتماد به نفسشو پایین میاورد .کارش هم تو محیط بیرون وتو سرمای شدید بود .شب ساعت 12 خسته وکوفته با اعصاب خراب میومد خونه در حالی که در آمد 4 میلیون در ماه داشت

    دو روز بعد از وعده خدا همسرم اومد خونه وگفت یکی از دوستام میخاد که پسرمون بره پیش اون کار کنه از ساعت حدود 9 تا 5 عصر وماهی 12 میلیون میخاد بهش بده.

    نمیتونستیم تصمیم بگیریم که بره سر کار قبلیش یا این کار جدید .آخه میخواستیم تو یه کار تمرکز کنه واونو یاد بگیره تا بتونه در آینده واس خودش کار کنه ….حسابی سردر گم بودیم ….همش از من میپرسید مامان چیکار کنم نمیتونم تصمیم بگیرم .بهش گفتم خودم نمیدونم منتظر یه نشانه و هدایت از خدام تا فردا صبح متوجه میشیم.شب قرانو باز کردم نوشته بود ما از سمت راست کوه طور با موسی حرف زدیم …چیزی متوجه نشدم …صبح زود سایتو باز کردم که شاید یک نشانه قراره برام بیاد که متوجه بشم …بازم چیز مشخصی برام نیومد…ذهنم شروع کرد به استدلال کردن که کدوم کار میتونه واسش خوب باشه یهو وسط شلوغی ذهنم انگار یکی تو گوش راستم گفت مگه خودت نخواسته بودی؟ بعدش دعام یادم افتاد .همین لحظه چراغی تو دلم روشن شد و کاملا واضح شد که دنبال دعایی که کرده بودم کار جدیدو خدا برامون فرستاده درحالی که ما اصلا دنبال کار براش نبودیم وخدا خودش جور کرد واقعا شگفت زده وخوشحال شدم از این لطف پروردگار.طبق گفته استاد الهام یه چیز متفاوت بود از نجواهای ذهن که خودت به وضوح احساسش میکنی که با بقیه فرق میکنه .برای اولین بار تو عمرم این لحظه رو تجربه کردم.به سرعت رفتم پیش پسرم و بهش گفتم زنگ بزن به سرکارگر قبلیت و بهش بگو دیگه نمیام

    حالا سرگارگر جدیدش خودش میاد دنبالش با هم میرن سر کار با هم صبحانه میخورن( تو اون یکی کارش باید با عجله تو خونه صبحانه میخورد وخودش تا محل کارش میرفت )سر وقت نهار میخورن.محیط کارش یه سالن گرم هست وساعت 5 کارشون تموم میشه وخودش میاره خونه…خدایا کاری که تو میرسونی چقدر فرق داره با کاری که خودمون میریم دنبالش واز تو نمیخوایم

    در ضمن قرآنو که باز کرده بودم وگفته بود از سمت راست کوه طور موسی را ندا دادیم معنیش واس من این بوده که قراره الهامی دریافت کنم اونم قسم به خدا که از گوش راستم شنیدم.حالا هرکس تو فرکانسش باشه حرفمو باور میکنه

    حالا این یکی از معجزاتیه که خدا بهمون نشون داده ومن مطمئنم خدا همه کارای پسرمو وهدایتشو به عهده گرفته وقراره از این به بعد از پسرم یک انسان دیگه ای بسازه که معنی یحیی رو برام نشون بده که با دیدنش روحم زنده بشه.

    استاد عزیزم هرروز از خدا به خاطر وجود شما تشکر میکنم واینکه میتونیم توی خونه بشینیم وبدون هیچ زحمتی وارد کلاس استاد بزرگی بشیم که فرسنگها با ما فاصله داره.من قدر این کلاسهارو میدونم واز خدا هزاران بار تشکر میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
    • -
      نعیمه حزباوی گفته:
      مدت عضویت: 2473 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر کامنتت زیبا وپر از نکته برای من

      چقدر وقتی درباره هدایت خواستن از خدا نوشتی و قرآن رو باز کردی تمام موهای بدنم سیخ شد که انقدر قشنگ بهت الهام شد و من چشمان پر از اشک

      وقتی برای پسرت از خدا هدایت میخواستی

      منم یه پسر دارم که آلمان زندگی میکنه، تنها

      و اون روز عمل کلیه داست و من مثل تمام مادران بی تاب بودم

      بی حوصله تا رسیدن خبر از سلامتی ش

      و فقط وفقط این فایل رو گوش میدادم و به خدا میگفتم تو کفیل وسرپرست پسرم هستی همانطور که اون رو بهم هدیه دادی حافظ ونگه دارش باش در کشور غریب

      البته که درخواست روزانه‌ی من هست برای پسرم

      و خداوند طبق معمول من رو شاد وخوشحال کرد وپسرم یکماه دیگه یه عمل دیگه دارم و دلم چقدر قرص تر شده که خداوند تمام کارهاش رو برعهده میگیره و دلها رو براش نرم میکنه همونطور که در عمل اول این کار رو براش انجام داد وبهترین پزشک وبهترین پرستار ها کارهاش رو انجام دادن

      “خداوند همواره پاسخ میده به درخواست های بندگانش در صورتی که بنده‌اش اون رو باور کنن”

      و من باور گردم در این چند سال خدا بهتر از من از پسرم مراقبت میکنه وخواسته بهش هست

      خدااایا شکررررت برای وجود استاد نازنین و مریم بانو عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      نعیمه حزباوی گفته:
      مدت عضویت: 2473 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقدر کامنتت زیبا وپر از نکته برای من

      چقدر وقتی درباره هدایت خواستن از خدا نوشتی و قرآن رو باز کردی تمام موهای بدنم سیخ شد که انقدر قشنگ بهت الهام شد و من چشمان پر از اشک

      وقتی برای پسرت از خدا هدایت میخواستی

      منم یه پسر دارم که آلمان زندگی میکنه، تنها

      و اون روز عمل کلیه داست و من مثل تمام مادران بی تاب بودم

      بی حوصله تا رسیدن خبر از سلامتی ش

      و فقط وفقط این فایل رو گوش میدادم و به خدا میگفتم تو کفیل وسرپرست پسرم هستی همانطور که اون رو بهم هدیه دادی حافظ ونگه دارش باش در کشور غریب

      البته که درخواست روزانه‌ی من هست برای پسرم

      و خداوند طبق معمول من رو شاد وخوشحال کرد وپسرم یکماه دیگه یه عمل دیگه دارم و دلم چقدر قرص تر شده که خداوند تمام کارهاش رو برعهده میگیره و دلها رو براش نرم میکنه همونطور که در عمل اول این کار رو براش انجام داد وبهترین پزشک وبهترین پرستار ها کارهاش رو انجام دادن

      “خداوند همواره پاسخ میده به درخواست های بندگانش در صورتی که بنده‌اش اون رو باور کنن”

      و من باور گردم در این چند سال خدا بهتر از من از پسرم مراقبت میکنه وخواسته بهش هست

      خدااایا شکررررت برای وجود استاد نازنین و مریم بانو عزیزم

      در پناه خداوند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    سهیلا مسلمی گفته:
    مدت عضویت: 1392 روز

    سلام استاد

    سلام مریم گلی

    استاد بیشتراز خیلی ازت ممنونم

    اگر اشکام اجازه بدن همه رو بتونم بگم

    استاد ممنونم ک خدارو بمن شناختوندی.

    وای خدا منو ببخش ک اول مظلوم تویی واول ظالم من ک نشناختمت .اینهمه فریاد و صدای خدا رو من نشنیدم… سهیلا الکی چرا غال غال میکنی

    ایراد از منه .فرستنده ک درست عمل میکرد

    من سپاسگزار نیستم.

    منپباور ندارم ک تو وهابی.من باورندارم ک تورحمانی.من باور ندارم ک ازجایی ک خبر ندارم بهم میبخش.خواستم دادی .نخاستم دادی. صدات نکردم دادی.حرف نزدم باهات دادی .ظالم منم .چی ندادی. قبل از اشنایی باتو هرچی از ذهنم گذشته بوددک الن میبینم دادی.هرچی رو ذوقشو داشتم در زمان درست بخشیدی.همسر بهارینش.فرزند بهترینش. خونه نقلیترینش.ماشین رخشترینش .کارم ک باعشقه.مغازه دادی. مشتری میاری.بدرگاهت پناه میبرم .خدا میدونم منو ببخشیدی. ازت میخام ازتقصیر و کوتاهیم چشم پوشی کنی

    منو در مدار استاد عباسمنش مدار این مرد الهی ک باو ثروت نعمت برکت عطا‌کردی قرار بدی

    پروردگارا کوتاهی از من بود منو در مدار جمع فرزندان پاکت ک سپاسگزار ثانیه و هر لحظه تو هستن قرار بده

    کمک کن ذهنم رو کنترل کنم و باور کنم ک تو توانایی

    هرچیزی امکان پذیر .

    کوتاهی از من .تو ک بخشنده ای قربونت برم

    بخشنده ای ک ب استاد میگی و استاد ب من یاد میده

    این اجابت خواسته اگر نیس پس چیه

    استاد ب من گفتی .من تمام امکانات وشرایط لازم برای موفقیت و خوشبختی را دارم .

    امکانات من این فایل

    خدایاببخش سپاسگزار گذشته م نبودم. وامیدوارب اینده نبودم .و بتو اعتماد نداشتم . باور م کم بود ک تو رزاقی. رزقمو با ذهنم سنجیدم

    ارباب رو ب زبون گفتم تویی ولی الن میبینم ته دلم میترسه

    خدایا شکرت پاشنه اشیلا میاد بالا

    ن اینکه فک میکنم نمیتونی . میدونم میتونی ولی واما برای ذهنم زیاد

    بیدلیل میپذیرم ک تو توانایی.کمکم کن باورکنم

    علت باور محدودم چون رو فرکانس شکر گذاری کامل و مصمم نیستم.گذشته م رو یادم رفته

    یادم‌رفته خالقم تویی

    قدرت رواز خدا گرفتم دادم بعامل بیرون

    ولی هرجا گفتم خدا قول داده دیدم چقد دستمو گرفتی.همه جمع شدن ک من بیام پایین .تو یک تنه منو بالا بردی. همه چی دادی بطور طبیعی نم نم.جوری ک خودم یادم رفته کارتو بود

    منو ببخش .خالق تویی.توانا تویی .

    من هیچی بودم خلقم کردی .اومدم لذت ببرم .ازهمه چی. لذت میبرم الن میگم شکرت

    هرکس تو را داره چی نداره خدا

    همه کلامت رو استاد من باور میکنم

    خدا رحمان .رزاق.رحیم.

    ممنونم شما

    عمرت جاوید استاد

    استاد ازخدا ممنونم ک برای کمک کردن ب من شما اینقد خوبی

    خدا مرسی ک استاد عباس منش رو ی من دادی این همون ثروت .این همون نعمت .این همون برکت

    شکرت اوسا کریم

    خدایا منو در مسیر سپاسگزاران واقعیت ودر جمع وصف پاکترین و نابتریت بندگانت ک اینجمع مخلص و ناب و پاک قرار بده

    وای استاد گل

    شاگرداش کل

    مریم گلی .گل

    خدای استاد گل

    خدای این بچه عا گل

    کجل بهترلز این گلستان پیدا کنم

    شکرت بابت این سایت و این گلستان ابراهیمی

    بووووووووس بصورت ماهت استاد قشنگم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  9. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1741 روز

    استاد جان عزیز دلمممممممم سلام.

    من کامنتم طولانی نیست و از خودم الان نمیخوام چیزی بنویسم.

    فقط می‌خوام بگم با تمام وجودم عاشقتونم…

    که مثل پرودگار خودت سخاوتمندی و انقدرررررررر با زیبایی و جون و دل این حجم از توضیحات و آگاهی ها رو مو به مو توضیح میدید.

    دوستتون دارم با تماااااااام وجودم . و هر چقدر تشکر کنم کمه.

    شما ، صدای شما ، دیدگاه فوق العاده ی شما به زندگی ، انسانیت شما ، رفتار و منش شما ، همه و همه نقطه ی عطف زندگی من شد…و چقدر خوشحالم که آماده ی دریافت و پذیرش بودم .

    خدا رو هزاران بار شکر …

    رو دستتون نیست . شما بهترین استاد معنوی دنیای منید…استادِ متصل به حقیقتِ منید…

    حقیقتا اصلا نمیدونم چه جوری باید این حجم از احساس علاقه و محبت و حس خوبی که از تک تک کلمات شما میگیرم و انگار نوری از دریچه ای وارد اتاق تاریک ذهن میشه رو به شما برسونم …

    کلمات کمه برای بیان احساسم.

    یک دنیا، اول از خدا ممنونم

    و بعد یک دنیااااا از شما که صدای پروردگار شدین برای من.

    نور به زندگیتون

    راهتون روشن.

    امیدوارم بمونم کنارتون و خارج نشم.

    تا دنیا دنیاست فراموشتون نمیکنم .

    دیدگاه شما دنیای منو تغییر داد. از سال نودو هشت با شما هستم. بعدا از خودم بیشتر میگم تا شاید خوشحال باشید شما هم.

    عاشقتونم عاشق️️️️️️️️️️️️️️️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    آکو مولایی گفته:
    مدت عضویت: 1471 روز

    به نام ربم که تنها قدرت جهان است

    سلام وعرض ادب و ارادت محضر استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان که این روزا واسته شده برای اینکه استاد بیشتر فایل ضبط کنه

    وقتی که فایل جدید روی سایت دیدم ونوشته بود کلید اجابت دعاها

    فورا فایلو دانلود کردم

    واسم فایل دانلودی این شد(کلید اجابت دعاها) صد درصد مهم،سپاسگزاری برای این فایل وسپس با قدرت شروع کن که پاشنه اشیل آکومولایی همین جاست

    حضرت زکریا از خدا درخواست فرزند را دارد

    میگه ای رب من…به من فرزندی عطا کن.

    من پیر هستم وهمسرم نازاست.

    خداوند پاسخ میدهد مابه تو بشارت میدهیم که پسری را به تو میدهیم ونامش یحی است.

    وعده خداوند همیشه حقه واتفاق می افته بشرط اینکه ما باور کنیم.

    خداوند نزدیکه،خداوند آگاهه خداوند Gpsاست.همیشه مارو هدایت میکند به آسانترین بهترین وصافترین مسیر ممکن.

    خداوند فرستنده است وما گیرنده ایم،فرستنده همیشه وهمیشه کارش درسته.اگر گیرنده دریافت نمیکنه مشکل از گیرنده است همیشه وهمیشه مشکل از گیرنده است.چون خداوند قانونمنده از قانوش سرپیچی نمیکنه،ولی ما آدما خیلی زود یادمون میره چون هر بار دیده وشنیده مون تنوع داره وتحت تاثیر عوامل بیرونی قرار میگیرم اگر نتوانیم ذهنمان را کنترل کنیم فریب میخوریم خیلی زود.

    درجواب زکریا به خداوند میگه چگونه تو به من فرزند میدهی درحالی که همسر من نازا است.

    یعنی ذهن زکریا هم مثل ذهن ما مقاومت داره و این اتفاق را غیره ممکن میداند.

    همه ما این مشکل را داریم که خداوند و وعده ی خداوند را باور نداریم.

    مقاومت داریم که بپذیریم همه چی از جانب خداوند آسان رخ میدهد،

    آنقدر باورهای محدود کننده داریم،اگر فردی به ما قول بدهد بیشتر باور میکنم اون فرد را تا خدایی که مالک جهانیان است وبرخودش واجب کرده ویژه گیش اینه که ما را هدایت کند.

    مثلا چون ما کرد هستیم چون ما سنی هستیم چون ما منطقه محرومیم.چون سران شهرما مثل استاندار فرماندار وشهردار غیره بومی هستند.توی ادارات باید پارتی داشته باشی،باید پول بدهی، نمیشه،نمیدن، انقدر باورهای محدود کننده داریم عملا باور نداریم کار برای ما پیش بره ودست به عمل نمیشیم.

    وقتی زکریا مگیه چجوری وچطوری میخواهی به من فرزند بدی با این شرایطی که من دارم.

    خداوند فراموش نکن، که من «ربم»توانیم بی حدو مرزه،همانگونه که تو خودت نبودی ومن تو رو به وجود آوردم.این اولین باوری است که میخواهد به زکریا بدهد من میتوانم, دست من بازه اگر تو مقاومت ذهنی نداشته باشی اگر تو با باورهای محدود کننده ات خودت را محروم نکنی.همانگونه که زمین مرده را دوباره زنده میکنم.چرا فکر میکنی نمیوانم فرزند به تو بدهم در حالی تو خودت هم نبودی.این درحالی است که زکریا بارها وبارها شنیده کسی که سنش بالاست وزنی که نازاست بچه دار نمیشه…

    دوباره خداوند میگه درست که تو پیرهستی وزنت نازاست

    اما اینو بدون که من ربم.من کسی هستم که کل جهانو مدیریت میکنم.من کسی هستم که میگویم باش میشود.

    من اون ربی هستم که عیسی را بدونه پدر از شکم مریم زاییدم.

    حالا اگر ما روابط خوبی نداریم.پول نداریم سلامتی نداریم.آرامش نداریم خدارا مقصر ندونیم.

    باید به خودمون گیر بدیم داستان ذهنو بدونیم خودمان و خدای خودمان را بشناسیم.آن وقت است که زندگی برای ما راحت میشود.نفس کشیدن راحت میشود.

    ذهن همیشه میگه نمیشه نرو.ولی تو فوری بیا بگو چطوری نمیشه همانجوری که برای بقیه شد برای من هم میشود این خدا همان خدایست اگر برای دیگری شده برای من هم میشود.

    به شرط باور وایمان وپرهیز از معامله با شیطلان

    آیا ما میپذیریم که امکان پذیره به خواستمون برسیم یا فقط حرف میزنیم.

    زبان داد وستتد ما با جهان وخداوند زبان باوره نه فقط بگویم با حرف.

    اگر ما فقط یک درصد باورکنیم وادامه بدیم وادامه بدیم که رسیدن به خواستون امکان داره …صدرصد_ صدرصد خواسته مون اجابت میشه

    مثل آب خوردن این قوانین است این مشیت الهی است این قول وعده خداونده چرا من فراموش میکنم چرا من یاد نمیگیرم،

    به دلیل اینکه صبح تاشب 37 ساله ورودی نامناسب به ذهنم دادم نااگاهانه،چون جور دیگری شنیده بودم وخدا را با فرمت بدش باورکردم

    خداوند میگه اگر سپاسگزار باشید فرشته ها را به کمک شما میفرستم که شما با چشم نمی بینید

    این جای است که همه میگویند چطوره که تو همیشه با قیمت خوب میخری وباقیمت زیاد میفروشی

    چطوره که همیشه دز زمان مناسب ومکان مناسب هستی..

    چطوره که کمتر کار میکنی بیشتر تفریح ومسافرت می روی وهمیشه کارات سر موقه انجام میشه

    خدا برای من پارتی بازی میکنه..خداوند پارتی منه در همه جا موقه خرید،توی سفر.در سلامتی در روابط در در ادارات و…

    حالا چی میشه که من از مدار دریافت خارج میشوم.

    مقایسه کردن عامل نابودی است،مقایسه کردن خود با دیگران عامل احساس بد میشه،عامل دور شدن از فرکانس خداوند عامل دور شدن از هرچه خیرو خوبی که خداوند هرلحظه به ما میدهد،ولی چرا من دریافت نمیکنم،چون درو روی خودم بستم چون پاهام روی ترمزه ترمز دستی رو کشیدم چارتا سنگ جلوی ماشین گذاشتم.هرچقدر هم گاز بدم هرچقدر هم زور بزنم نعمت خداوند را دریافت نمیکنم چون من دارم خودمو نااگاهانه غذاب میدم وامکان نداره کسی که در مدار غذاب باشه بتونه هدیه خوبی هم دریافت کنه.

    حالا خداوند برای اینکه به پیامبر اطمینان خاطر بده ویاد آوری کنه

    خدا میگه آیا من به تو پناه ندادم زمانی که بچه بودی و یتیم بودی.

    برااینکه یادت نرود وفراموش نکنی همیشه در مورد نعمتهای خداوند حرف بزن همیشه وهمیشه ،واین یعنی شکرگزاری واقعی وقدرشناسی از نعمتهای خداوند…

    مقایسه کردن سمه کشنده است،هیچ وقت این کارو نکن چون انقدر حست و بد میکنه که دیوار رو بین خودت وخواسته هات قرار میدی و مهم نیست چقدر داری میدوی فقط خسته میشی.

    انشالله که خداوند هدایتم کنه که آگاهی های این فایل رو اونقدر تکرار وتکرار کنم ودرک کنم که وارد تک تک سلولهام بشه.ودیگه جای بهانه نداشته باشم.به قول شما استاد عزیز دنیا را به بها دهند نه به بهانه‌️⁩

    بسیار بسیار سپاسگزارم برای این فایل الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: