کلید اجابت دعاها - صفحه 31
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-25 22:16:062024-12-25 22:21:50کلید اجابت دعاهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام رب العالمین…
سلام عزیزم!
بانو شایسته ی مهربان و
تمام دوستان حاضر در این جمع بهشتی…
إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِیًّا
آنگاه که [زکریا] پروردگارش را آهسته ندا کرد
قَالَ رَبِّ إِنِّی وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّی وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَیْبًا وَلَمْ أَکُنْ بِدُعَائِکَ رَبِّ شَقِیًّا
گفت پروردگارا من استخوانم سست گردیده و [موى] سرم از پیرى سپید گشته و اى پروردگار من هرگز در دعاى تو ناامید نبوده ام
وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَکَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا
و من پس از خویشتن از بستگانم بیمناکم و زنم نازاست پس از جانب خود ولى [و جانشینى] به من ببخش!
وقتی بقول استاد دوباره و دوباره این فایل رو گوش میدیم و کامنت های دوستان رو می خونیم که هر کدوم از زاویه ی متفاوت و زیبایی به این قضیه نگاه کرده اند درک بهتری میشه از این آگاهی ها بدست آورد!
یادمه قبل از آشنا شدن با سایت و استاد وقتی بعضی از افراد خدا ناباور و دور از فرکانس خدا صحبتی توی جمعی می شد و معجزات قرآن به میون میومد،و چون ما هیچ آگاهی و درکی از آیات قرآن و سخنان خدا نداشتیم جوابی نداشتیم در مورد اکثره مسائلی که صحبت می شد و یادمه هر وقت بحث به مسلمونی و خدا و قرآن می کشید و کار حتی به مسخره کردن هم می رسید،عده ای با دلیل و منطق نامشخص می گفتند اگه این داستان های قرآن رو برای یه بچه ی خردسال هم تعریف کنی میدونه که همگی دروغند ولی یک عمر در ذهن ما کردند و ما باور کرده ایم !
و آن زمان ها هیچ پاسخ و هیچ جوابی نداشتیم و نه می تونستیم حرفاشون رو قبول کنیم نه نفی کنیم چون قرآن رو مطالعه نکرده بودیم و به این روشنی که استاد تفسیرش کردند بلدش نبودیم!
یادمه که می گفتند که اگه به یه کودک بی سواد بگی که حضرت زکریا در سن پیری و با داشتن زن نازار صاحب فرزندی به نام یحیی شد اون کودک باور نمیکنه ولی شما باور کردید!
یا تو داستان حضرت مریم بدون داشتن همسری صاحب حضرت عیسی شدند!
یا پیامبری که سواد خواندن و نوشتن رو نداشتند چطور قرآن به این عظمتی رو تونستن بنگارند یا لااقل بگویند تا دیگران بنگارند!
یا باز شدن رود نیل،مار شدن عصای حضرت عیسی و هزاران مثال دیگه که وقتی اینا رو می گفتند اشاره می کرد اون طرف که چرا الان هیچ کدوم از این معجزات رخ نمیدن و فقط زمانی که هیچ گونه دستگاهی برای ضبط و ثبت این وقایع نبود این کارها ممکن بود و هزاران دلیل بدون جواب دیگه که بااینکه نه حرف اون افراد رو قبول میکردیم و نه می تونستیم دلیله درست و منطقی بیاریم!
ولی
الان به لطف خدا و آگاهی های این سایت و استاد
میدونیم که اونا باور داشتند و هر چیزی امکان پذیر میشد،ایمان داشتند به قدرتی که مافوق همه ی قدرت هاست و می شد!
باور همون چیزیه که وقتی بهش عمیقا ایمان میاری می بینی که میشه!
هفته ی پیش یه کامنتی از یه دوست عزیز خوندم که نوشته بودند حتی الکی هم شده بنویس تا برایت اتفاق بیفتد همون تمرین ستاره ی قطبی استاد در دوره دوازده قدم و به یه شیوه ی دیگه!
منم گفتم همونجا که تا پایان هفته مقدار مشخصی پول به حسابم بیاد و با حس خوب رهاش کردم و بخدای احد و واحد یه هفته من زمان داده بودم به دوازده ساعت نرسید از جایی که اصلا تو ذهنم هم نمیومد همون مقدار مشخص شده پول وارده حسابم شد!
همین تمرین رو دوباره برای کارهای دیگه انجام دادم و به طرز معجزه آسایی از در و دیوار اتفاق های خوب برام افتاد و من باور کردم که وقتی استاد میگه همه چیز باوره یعنی یه ایمان قلبی عمیقی به اون خدایی که قدرت همه چیز تو دستاشه داشته باشی برات معجزه سهله،کن فیکون میکنه فقط به شرط ایمان،به شرط سپاسگذاری،به شرط یاد آوری که چندین بار شده دوباره هم میشه!
و پیامبران چون کنترل ذهن قوی داشتند و اجازه ی نجواها رو به ذهن نمی دادند و باور به خدایی که فرمانروایی آسمان ها و زمین در اختیار اونه،پس میشد برای حضرت زکریا پسری بنام یحیی حتی اگر سالخورده و زنش نازا باشه!
میشه برای حضرت مریم ،حضرت عیسی بدون اینکه ازدواج کرده باشه با مردی!
میشه باز شدن رود نیل برای حضرت موسی
زنده کردن مردگان بوسیله ی حضرت عیسی(ع)
میشه هزاران مثاله دیگه که الان میدونیم چطوری شده که این معجزات دلیل آشکاری هستند بر اینکه باور کنیم که می شود!
چون معجزات هر روز و هر لحظه در زندگی خوده ما می افته ولی برامون عادی شده بودند!
برای استاد عباسمنش شده،برای ما هم میشه!
برای آقای مهدی سابقی نژاد شده برای ما هم میشه!
برای اهالی کوچک شهر ما شده،پس برای من هم میشه!
وقتی استاد تو هر فایلی میگن که همه چیز به باوره ما ربط داره یعنی دقیقا این قانون ساده،که هر چی رو باور کنی همون برات اتفاق میفته و برای خدا خواسته ی بزرگ و کوچک نیست،ذهن تو بزرگ و کوچکش میکنه و چون بزرگ میکنه چیزی رو باورهای محدود کننده و نشدن ها رو در ادامه ی اون خواسته میاره و کلا در نطفه خفه میکنه اون خواسته ها رو!
خدایا هزاران هزار بار در لحظه و ثانیه شکرت برای این سایت،برای استاد،برای کامنت های فوق العاده ی دوستان،برای اینکه آگاهمون کردی.
یه جایی تو قرآن میخونی “اِنّی انَا رَبُّک”
قشنگ خدا در گوشِت داره میگه:
خدات منم، بیخیال بقیه قشنگم…
از خدا غیر خدارا خواستن
ظنِّ افزونی ست و،کُلّی کاستن
سلام به استاد گرانقدرم و مریم بانوی مهربان
و همه دوستانم در ادامه این مسیر توحیدی
ای جانم خداروشاکروسپاسگزارم بابت برکت باران زیبایش و هدایتم به سمت این فایل و نوشتن کامنتی با عشق محضر همه عزیزانم ، امیدوارم لحظه لحظه های زندگیتان لبریز باشد از حس ناب با خدابودن که بی شک ثروت عظیمی ست این با خدابودن هایمان و این طور محو صحبت های توحیدی شدن از زبان شیوا و بی نهایت تاثیر گذار استاد بر روح و روان مان که تمام وجودمان شده نورعلی نور و بازتاب آن در جای جای زندگی مان
اینکه آرام هستیم و فارغ از هر قانونی در جامعه در مسیر درست و راست گام برداشته ایم و خود را ملزم به اجرای تنها وتنها قوانین این جهان زیبا کرده ایم که همه چیز امکان پذیر می شود از لحظه ای که تصمیم می گیری طوری دیگر و بر خلاف عموم جامعه و قوانین من در آوردیش با باورهای درست و اصولی ، یک زندگی سراسر توحیدی خلق کنی و خود را از سعادت ،خوشبختی و کامیابی بهره مند سازیم ،آنجا که به قول حافظ جان:
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
مستحق بودم و اینها به زکاتم دادند
بر خدا توکل کردن و فقط از او خواستن رمز موفقیت این روزهای من لست ،روزهایی که مزیّن شده از عمل به درس هایی که آموختم و هرروز ادامه دارد و لذّت بردن از مسیری که هدایتگرت می شود خداوند و تعهد وامضائی که پای قرارداد با خداوند بسته ای می مانی و او خودش صلاح تو را می داند و برایت هدیه های ویژه می فرستد آن طور که بابت سلول به سلول داشته هایت ذکر شکرگزاری از لبانت جاریست و تمام وجودت ابریز از آرامش می شود و احساس عالی و مگر یادت می رود هر چه جلوتر می روی سبکبال تر می شوی ،پاک تر ،شکرگزارتر ….
من جور دیگر نگاه کردم چون درک کردم همه چیز انرژیست و آموختم ،جوری که من به اطرافیانم،تصمیماتم، گذشته ام و…..نگاه می کنم در کیفیت آنها اثر می گذارد و فهمیدم که باورهای من نقش بسزایی در خلق لحظه های زندگیم دارند بنابراین از لحظه ای که تصمیم گرفتم طور دیگر نگاه کنم،بیاندیشم و باور کنم از همان لحظه زندگیه جدیدمن آغاز شد،
چراها رفت کنار و من تمام تمرکزم معطوف شد به اینکه از الان که آگاه شده ام و به قولی می دانم دنیا دست کیست پس می توانم دست در دستانش برای خود دنیای زیبایی بسازم در کنار این آگاهی های ناب و هرروز بودن هایم و ذهنم را بازوپاک نگه داشتن بدون هیچ گونه پیش داوری و آماده دریافت و هدایت ها قرار دادن چون امروز می دانم که قدرت ذهن رو نباید دست کم گرفت ،
ذهن من چه باورهایی داره آیا من درگیر قوانین اجتماعی هستم و مثل عموم مردم پای قراردارد های جامعه رو امضاء کرده ام یا نه ،من منحصر به فرد هستم و من تحت حمایت بی بدیل خداوندم و فارغ از شرایط بیرون،
من همیشه راهی پیدا می کنم که خودم رو و زندگیم رو به اون جایی که باید برسونم و خداوند حامی من است و من نگران هیچ چیز نیستم.
و همانطور که از استاد آموختم و در ذهنم تداعی می کنم اینکه میزان باور من و عمل به قوانین خداوند روی نتایج زندگی من تاثیر می گذارد و هرچقدر من بر افکارم مسلط باشم ، زندگیم هم در همه ابعاد تغییر می کند .
جامعه به من میگه بعد از طلاق خیلی آسیب می خوری بایدبسوزی و بسازی اما من نمی پذیرم و باور نمی کنم و من به این باور دارم که خداوند همه جوره مراقب من است و از طُرق مختلف من رو حمایت می کند و این تجربه زیبای امروز زندگیه من است، رابطه ای که با عزیز دلم دارم و هرروز عالی تر چون من هرلحظه با خدا گفتگو دارم ، برایش می نویسم ،با هم از هر دَری صحبت می کنیم من تمام خودم را سعی کرده ام به خدا بسپارم و این واقعیت زندگیه من شده است ،آنقدر هرروز نوشتم و خواستم و تمرین کردم که خدایا تنها از تو یاری می جویم و تنها تو را می پرستم که شده جزئی از وجودم و اکثراً زمزمه می کنم و هرروز در دفتر ستاره قطبی ام می نویسم و چه گفتگوهای عاشقانه ای و اوست عشق واقعی که تمام وجودم را لبریز از عشقش می کند و تاثیرش در عشق به عزیزدلم،به گلها،گیاهان ،آسمان، طلوع و غروب و در کل به همه طبیعت ،خود را نشانمی دهد .
و وقتی تمام تمرکزت می رود روی رشد و شکوفایی خودت دیگر با اراده ای که پیدا می کنی قدرتِ از دست رفته خودت را پس می گیری ، بنابراین عادت های بیخودم را کنار می گذارم و کم کم عادت های جدید رو جایگزین می کنم مثل اهمیت دادن به سلامتی و ورزش کردن و پیاده روی
غیبت ،کنترل وقضاوت نکردن و….
و چقدر وجودت پاکسازی زیبایی را تجربه می کند و دیگر مقاومتی نداری ،فقط به قدرت خداوند ،به اصل وجودت وصل هستی چون کل برنامه ریزی های ذهنی که جلوی این انرژی رو گرفته بودند با برنامه های دیگه جایگزین می شوند و دیگر من اجازه نمی دهم آت و آشغال وارد ذهنم شوند چون
بدن من و سیستم انرژی من طراحی شده اند برای شکوفایی چون طبیعت در حال شکوفایی ست…
از صبح که بیدار می شوم عادت کرده ام اول سلام به خداوند و بعد شکرگزاری و مراقبه و خواندن با عشق معنی سوره حمد،رفتن در حیاط و سلامی به خورشید زیبا و .گلها و درختان و بوسیدن شان و نَفَس هایی که در هر دم و بازدم لبریز است از شکرگزاری ….
چون خیلی مهم است از لحظه ای که چشمانم باز می شود چه نیّتی دارم ،چه گفتگوهای ذهنی دارم ،چون که می توانم با ورودی ها جلوی شکوفایی خود را بگیرم چرا منِ انسان باید در لحظه نباشم ،عادت های مخرب گذشته ام رو تکرار
کنم ؟؟؟!!!
من هرلحظه باید همسو بشوم با جریان الهی و بشود قانون زندگیم یک قانونی که از درونم نشأت می گیرد و کم کم عادت کنم که عادت های خوب رو در درونم ایجاد کنم و بابد همیشه قدرت اراده ای را که خداوند به من عطا کرده را بیدار نگه دارم و حواسم جمع باشد ،
چون باور کردم از لحظه ای که تغییراتم در جهت درست قرار می گیرند با افکارو باورهای درست ، مسیر زندگیم هم لذّت بخش می شود و میزان عشق و انرژی که بعد از این تغییرات وارد زندگیم می شوند بی نهایته…..
خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم بابت بودنم در این مسیر زیبا و توحیدی وادامه دادن باشوروشوق و عشق و اشتیاق و هدایت ها،حمایت ها و راهنمایی هایش از طریق شنیدن و عمل کردن به چنین صحبتهای گهرباری و پیاده کردنشان در وجودم و زندگیم که خود را لبریز از خوشبختی ببینم و در سایه سار امن قدرت بی انتهای خداوند، تسلیم خواست و اراده اش باشم .
زندگی برایم فقط و فقط لذّت بردن از لحظه های نابی ست که هر روز خداوند به من هدیه می دهد و من منتظر هیچ اتفاقی نیستم برای اینکه من عاشق خودم هستم و با خود واقعی ام مهربان هستم و من خدایی دارم نزدیک تر از رگ گردن به من ….
در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
متشکرم متشکرم متشکرم
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد عزیزم.
استاد چقدر این فایلهای توحیدی فایلهایی که از قرآن می گید حس خوب داره.
درخواستی که باعث شد هدایت بشم به این راه همین حس ورابطه خوب با خدا بود حس آرامش اطمینان حضور خدا توی تمام لحظاتم.
درسته که با اومدن به سایت رابطه ام با خدا بهتر شده و خدای من اون خدای خشمگین وغضبناک که کارش فقط عذاب کردن هست نیست بلکه خدای مهربانی و عشق هست خدایی که می بخشه خدایی که می خواد بنده اش شاد باشه ودر آرامش و راحتی ولی هنوز به این نقطه که استاد می گه نرسیدم این رابطه با خدا و باور قدرتش به عنوان رب العالمین خدایی که می گه
باش و می شود
خدایی که که داشتنش به تنهایی کافیه خدایی که روزی می ده از جایی که فکر نمی کنی خدایی که همه کارهای رو روبراه می کنه در چشم به هم زدنی .
از وقتی به این مسیر اومدم هر وقت با تمام وجود خواندمش چیزهایی دیدم که چشمام باز موند اشکهام جاری شد ولی باز نجواهای ذهن وافکار شیطانی از این مسیر دورم می کنه .
بارها قدرتش رو دیدم بارها باش و شده رو دیدم بارها از جایی که فکر نکردم رسیده اما نمی دونم چرا گاهی فراموش می کنم راه رو گم می کنم .
آره خدایی که به زکریا در اون سن بچه می ده همسر زکریا که نازاست باردار می شه خدایی که به مریم روزی می رسونه از جایی که فکرش رو نمی کنه خدایی که زن وفرزند ابراهیم رو در بیابان یاری می کنه خدایی که آتش رو گلستان می کنه خدایی که ……….
خدای من هم همون خداست می تونی کارها رو برام انجام بده ودرخواستهام رو اجابت می کنه اما اگر من دریافت نمی کنم چون روی موج وفرکانس خدا نیستم من اون چیز رو می خوام اما باورهای دارم که من رو خارج از فرکانس خدا می بره من با عقل خودم می خوام مشکلات رو رفع کنم نه با قدرت خدا پس دریافت نمی کنم.
راه حلش اینه که شکرگزار باشم ببینم چیزهایی رو که دریافت کردم به خودم گوشزد کنم مرتب به یاد خودم بیارم کارهایی که برای دیگران شده رو به خودم یادآور بشم.
خدایا تنها چیزی که می تونه آرامش بهم بده داشتن تو هست حضور تو در لحظات زندگیم حس کردن تو که از رگ گردن به من نزدیکتری ومن اینو می خوام خواسته من این هست.
خدایا شکرت.
استاد متشکرم.
سلام استاد عزیزم
سوره طلاق رو که توضیح دادید چه درهای جدیدی از آگاهی به روی من باز شد البته نه از جهت جدایی؛ بلکه از جهات دیگه. چه خوبه وقتی یه آیه رو می شنویم شبیه سازی کنیم توی زندگی خودمون و ازش استفاده کنیم.
سال ها پیش وقتی من و همسرم هنوز بچه دار نشده بودیم با خودم میگفتم اگه یه روز بچه دار بشیم و من به عنوان یه مادر درد جسمانی داشته باشم چطوری از بچه م مراقبت کنم؟ فقط این سوال از ذهنم رد میشد ولی نگرانشم نبودم اون موقع ها از قانون آگاهی زیادی هم نداشتم و حتی این روزا هم که دائما در حال یادگیری هستم هر چی جلوتر میرم بازم حس میکنم هیچی نمیدونم.
امروز بعد از اون سال ها که من دختر سه ساله ای دارم دچار یه درد شدید جسمانی شدم دخترم کاملا مستقل تا وقتی همسرم اومد خونه خودش صبحانه خورد مادرانه دور من می چرخید و نازم می کرد و منو می خندند. همسرم که اومد انقدر بهم رسیدگی کرد که حد نداشت یادمه وقتی بچه هم نداشتیم رسیدگی خوبی داشت اما الان با وجود مشغله بیشتر ایشون، رسیدگی ش چند برابر شده بود.
من از خدا چی خواستم جز اینکه در مسیر درست بودم
حس میکنم این آیه از سوره طلاق که:”خدا از جایی که فکرش را نمیکنی روزی می رساند”
درسته در زمان نزول برای خانم های مطلقه نازل شده اما میتونیم تعمیمش بدیم به هر زمانی. یعنی اون موقع ها که من فکرشم نمیکردم یه مادر چطوری به همه کارهای خونه و بچه و خودش میرسه، رو الان دارم با لذت زندگیش میکنم. نعمت چیه مگه؟ رسیدگی و اتحاد و عشق اعضای خانواده به هم دیگه خیلی خیلی نعمت بزرگیه.
استاد چقدر اونجا که “شکر نعمت، نعمتت افزودن کند” رو به لحاظ فرکانسی توضیح دادین قشنگتر کرد شکرگزاری روزانه منو؛
“شکرگزاری یعنی منطقی کردن وجود یه نعمت در گذشته و به این صورت وجود یه نعمت در آینده برای ذهن ما منطقی میشه” چققددررر ساده باز کردید ممنونم واقعا.
من تازه چند روزه شکرگزاری روزانه م رو شروع کردم چقدر توی کسب و کارم حس میکنم روانتر پیش میرم. خدایا شکرت
تو شکر نعمت رو به جا بیار؛ هر نعمتی که داری؛ با این منطقی که بالا نوشتم نعمت هات زیاد میشه دوباره میای شکر نعمتهای جدیدت رو بجا بیاری یه مدت میگذره می بینی زندگیت اصلا شبیه اون زندگی که از اول شروع کردی نیست؛ بهمین قشنگی.
دیشب همسرم داشت پیشنهاد میداد که یه مدت پول کنار بذاریم برای خرید یه وسیله جدید، و من چون توی احساس ناامیدی بودم قبول نکردم گفتم نمیشه بعد پشیمون شدم از این حس میدونستم این حس با قانون جهان هستی در تضاده. از خودم پرسیدم چطوری میشه آخه من که الان وضع مالیم خوب نیست نمیتونم وسیله جدید بخرم چطوری توی این وضع فکر کنم به خرید یه وسیله جدید؟!
تا اینکه اومدم توی سایت و این فایل شما رو گوش دادم همون اول که از داستان حضرت زکریا شروع کردید من جوابمو گرفتم؛ خدا فقط یه جواب به خواسته های ما داره و اونم “چشم، انجام میدم” فرستنده درسته گیرنده مو باید درست کنم مثل اونجایی که خدا میخواست به حضرت ذکریا پسری عطا کنه و ایشون جواب داد: ” من که ناتوانم و همسرم نازا، چطوری میشه؟” چقدر ماها با دیدن وضع کنونی مون اجابت خواسته هامون رو لغو می کنیم.
فقط از خودش بخوایم، بدون توجه به شرایط کنونی. همونطور که ما خودمون از هیچ خلق شدیم و به دنیا اومدیم. خودمون رو یادمون نمیاد. اشکالی نداره. وقتی به دختر سه ساله م نگاه میکنم با خودم میگم یه زمانی دخترم نبود و رب من از هیچ دنیایی از زیبایی، استعداد، مهربانی، سخاوت، توانایی و … خلق کرد و به من و همسرم هدیه کرد. همه چیز در این جهان همینطور قابل خلقه؛ فقط کافیه بخوای و طبق قانون پیش بری.
استاد خیلی خیلی خیلی به این فایل احتیاج داشتم و به خودم قول میدم تا جایی که ملکه ذهنم بشه و بعد از اون بارها و بارها و بارها گوش میدم.
خداوندا سپاسگزارم
ممنونم از استاد عزیزم، مریم جان، خواهر عزیزم که آشنایی من با شما از طریق ایشون بود و دوستان عزیز حاضر در سایت.
در پناه حق باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
جلسه 8 دوره دستیابی رو امروز مرور کردم ،در مورد باور سازی بود و چقدر با این فایل منطبق بود.
اصلا با کسی کار نداریم ،خودمونیم و خدای خودمون.
ما میگیم و او انجام میدهد.
ما فقط نیاز داریم اون صدای نجوای ذهنی رو کم کنیم.
تمام طبیعت تمام آفریده ها خود بخود کارها رو انجام میدن تمام اتوماتیک.
ما هم اتوماتیم،توسط افکار میسازیم.اما تمام مشکل ما شیطان است و وسوسه هایش.
اگر بیاییم دور ذهنمون رو یه خط قرمز بکشیم و ورود شیطان رو ممنوع کنیم ،بر طبق باورهامون همون اتفاق می افته
اما مسئله را با کنترل ذهن حل میکنیم. ورودیها رو کنترل میکنیم،روی خواسته ها،داشته ها توجه میکنیم.
شکرگزاری میکنیم و سپاسگزار میشویم. عشق میورزیم و احساس خوب داریم.احساس خوب احساس خوب احساس خوب احساس خوب احساس خوب احساس خوب
پس وقتی استمرار استمرار استمرار احساس خوب داشته باشیم ،میرسیم به نتیجه خوب.
در واقع همون حالت طبیعی که در طبیعت اتفاق افتاده و می افتد ،برای خواسته هامان هم اتفاق می افتد و لاجرم صاحب خواسته ها میشویم.
شکرگزار خدا هستم که در چنین سایتی و در محضر چنین استادی هستم.افتخارم اینه در کنار شما اعضای محترم بهشت هستم و برای خودم و شما آرزوی روزهای روشن تر دارم.
خدا نگهدارمون
استاد جان،استاد شایسته عزیز،سپاسسسسسسگزارررررم
سلام سلام سلااام
بعد از کلی گررریه الان شاد شاد شادددم خدارو هزاراااان بااار شکر
چقدر این فایل و این صحبت هات استاد دلنشین بود
چقدر خدارو باور کردم چقدر خدارو قدرتمند دیدم چقدر خودمو مسئول و کوچک در یافتم در مقابل خدای بزرگ و بی انتها
خدا میخواد که من به خواسته هام برسم و در اصل خدارو بیشتر باور کنم در زندگیم و باور ساری کنم خواسته ای که قبلا به دست آوردم ولی از دستش دادم رو دوباره به دست بیارم خدا میگه ببین من یه بار بهت دادم پس دوباره میدمت
خداوندا به من قدرتی بده که باورامو بیشتر تقویت کنم خود کوچکم در مقابل قدرت تورو ببخشم و قبول کنم که تو بخواهی میشودحتی اگه من ندونم چطوری مثل دفعه های قبل مثل چندین بار قبل مثل خونه دار شدنم با اینکه من انتظار خونه 80 90 متری رو داشتم ولی تو به من بزرگترشو دادی ماشین صفری که بهم بخشیدی کار و کاسبی که برام ساختی همشون وقتی شروع شد که تورو تو زندگیم باور کردم و مدیون استاد عزیزم هستم که منو راهنمایی کرد حرف زد و من باور کردم واقعا خداوند با دست های خودش کسایی رو توی زندگیت قرار میده که باورت نمیشه انسانن بلکه اونا فرشته هایی از جانب خداوند هستند برای اینکه تورو با خودت با خدای خودت آشتی بدن و بهت بگن تو بخواه من بشود همانطور که من میخوام
استاد جانم من فقط یک ماهه که شبانه روز دارم به حرفاتون گوش میدم از نظر روحی بسیار تغییر کردم آرام شدم با خودم دوست شدم به خدا نزدیک شدم کاری که دوسال بود میخواستم انجام بدم رو استارت زدم و درآمودم دقیقا 5 برابر شد در عرض دو هفته
خواستم بگم ممنونم اول از خداا بابت شما و دوم لز خودتون بابت وجودتون ممنونم واقعا ممنونم
به نام خداوند قادر و توانایم
سلام و درود به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز
واقعاً خداوند منبع تمام قدرت ها و فراوانی است
همه چی در زمان درست وبه وقت خودش اتفاق میفته
مثلا واسه من ، چند روزی بود فکرم همش درگیر این موضوع بود که یه تعداد خواسته داشتم ونوشتم توی دفترم ولی همش در زمان تجسم کردن احساسم خوب نمیشدواضح نیست واسم درگیرش بودم
و امروز که این فایل رو گوش کردم خیلی حالم عوض شد ،،کلی احساس خوب بهم دست داد
و بهم فهموند که میشود ،،امکان پذیر است ،، اتفاق میافتد،،پس نگرانی و فکر منفی نداره
فقط درخواست میکنم و رها میکنم و تجسم میکنم با حال خوب ،،و این احتمال رو میدم که میشود ،،
و الان که به اتفاقات خوبی که توی این مدت افتاده هر چند کوچک. ،،فکر میکنم میبینم آره اتفاق افتاده امکان اتفاق افتادن بقیه اش هم هست ،با اینکه درخواست بزرگی است ،ولی بهش میرسم،،من فقط روی خواسته ام تمرکز میکنم ،و اون اتفاق رخ میده ،،خدایا شکرت
خدایا سپاسگزارم ازت برای این همه حال خوب
خدایا سپاسگزارم ازت برای این قدرت تجسم
خدایا شکرت برای این همه آگاهی از قرآن
واقعاً قدرت خداوند بی پایان است
خداوند رزق و روزی رو از جای که فکر نمیکنی بهت میده ،واین داستان منطقی کردن ذهن است که باید باور کنیم همه چی عالیه و فراوانی و نعمت همیشه است
چرا ذهن ما همش میگه نمیشه ،،،چون روی خودمون کار نکردیم و خداوند رو باور نداریم
ما باید اینقدر این اتفاقاتی که افتاده و خدا در قرآن بهشون اشاره کرده رو هی گوش کنیم و بخونیم و تکرار کنیم تا باورمون قدرتمند بشه و ایمانی قوی داشته باشیم به رخ دادن همه چی
خداوند قادر مطلق است ،،خداوند بر همه چی تواناست
پس همه چی امکان پذیر است ،،همه چی تغییر میکند
سوره بقره ،،آیه186
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هرگاه بندگانم از تو درباره من پرسند (بگو:) همانا من نزدیکم؛ دعاى نیایشگر را آنگاه که مرا مىخواند پاسخ مىگویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که به رشد رسند.،،،،
نکته ،،،،،
برخى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مىپرسیدند: خدا را چگونه بخوانیم، آیا خدا به ما نزدیک است که او را آهسته بخوانیم و یا دور است که با فریاد بخوانیم؟! این آیه در پاسخ آنان نازل شد.
دعا کننده، آنچنان مورد محبّت پروردگار قرار دارد که در این آیه، هفت مرتبه خداوند تعبیر خودم را براى لطف به او بکار برده است: اگر بندگان خودم درباره خودم پرسیدند، به آنان بگو: من خودم به آنان نزدیک هستم وهرگاه خودم را بخوانند، خودم دعاهاى آنان را مستجاب مىکنم، پس به خودم ایمان بیاورند ودعوت خودم را اجابت کنند. این ارتباط محبّتآمیز در صورتى است که انسان بخواهد با خداوند مناجات کند.،،،
سوره 93 قرآن کریم:
الضحی تعداد آیه: 11
جزء : 30
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
سوگند به روشنایى روز (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
سوگند به شب چون آرام گیرد (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
[که] پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است (3)
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را تنگدست یافت و بى نیاز گردانید (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و گدا را مران (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى
خدایا شکرت برای این همه نعمت و فراوانی و برکت در تمام مراحل زندگیمون
موفقیت و سربلندی برای همه دوستان آرزومندم
استاد عزیزم سلام
من این فایل رو روز 5شنبه دانلود کردم ولی تنیلی کردم و گوش نکردم
دیشب با خواهرم و برادرم نشسته بودیم و صحبت از ازدواج شد برادرم به من وخواهرم میگفت که منتظر آدم عجیب و غریبی نباشید که بیاد خواستگاری شما و با شما ازدواج کنه چون شرایط خانوادگی ما معمولیه محل زندگی ما پایین شهره و با یه شرایط معمولی.در واقع برادرم داشت باورهای خودش رو به ما میگفت و من و خواهرم میگفتیم که چرا اینجوری فکر میکنی بااین طرز فکر تو خودت خودت رو لایق نمیدونی و کلی صحبت کردیم البته بیشتر برادرم و من و خواهرم سکوت کردیم.
امروز اومدم سرکار گالری گوشیم رو باز کردم که عکسایی که دیشب از خودم گرفته بودم و نگاه کنم دستم رفت رو پوشه استاد(یه پوشه تو گالریم دارم به اسم استاد که تمامی فایل های رایگانی که دانلود میکنم رو میفرستم اونجا)و چششم خورد به این فایل و عجیب غریب دلم خواست گوشش کنم.
در طول گوش کردم به حرفای شما مدام داشتم به خودم میگفتم من دوست دارم با آدمی ازدواج کنم یا تو رابطه باشم که سطح خوبی داشته باشه لولش مثل خودم باشه باشعور باشه با درک باشه مودب باشه و…..آخرش با خودم گفتم من به همه ی اینا فکر میکنم اما بعدش سریع اما و اگر میاد پشتش
و فهمیدم من درخواست میکنم اما چون خودم باورش ندارم برام ممکن نمیشه.
مثلا با خودم میگم من از اون آقا خوشم میاد دوسدارم باهم بیشتر آشنا بشیم اما سریع بعدش ذهنم و باورهای محدود کنندم میگن تو هنوز خوب نیستی یادت رفته تو چه جوری ای تو هنوز خیلی خوب نیستی و آدمایی که دور اونن خیلی بهتر از توان چرا باید تورو انتخاب کنه
در صورتی که من واقعااااااا از نظر خودم خیلی عالی ام(سعی میکنم خودمو دوست داشته باشم)
انگار من خودم باورش ندارم هنوز انگار هنوز تودم خودم رو لایق و ارزشمند او رابطه نمیدونم(دوره احساس لیاقت)
خدا خیلی مهربونه و بزرگتر از چیزیه که ما فکر میکنیم نعمت هاش رو محدود به فرد یا قشر خاصی نمیکنه برخلاف تصور عموم مردم نعمت برای همه هس اما این خود ماییم که با باورهای محدودکننده اجازه دریافت نعمت هارو به خودمون نمیدیم انگار خودمون به خودمون ظلم میکنیم.
از خدا هدایت میخوام بهم کمک کنه که واقعا باورش کنم وقتی خدارو باور میکنی هیچ چیز نشدنی ای وجود نخواهد داشت.
با سلام
چرا سپاسگزاری باعث جذب کردن نعمتها میشه ؟ چون سپاسگزاری یک فرکانسه و فرکانس ، قدرت جذب یا دفع نیروها را داره . نعمت ها ، نیروهایی هستند که ما با سپاسگزاری اونها را جذب میکنیم و با ناسپاسی اونها را دفع و دور میکنیم .
( ” بچه ها پول یه انرژیه ” جمله استاد در بخش اول چگونه درآمد خود را سه برابر کنیم . استاد بخدا تازه فهمیدم اونجا چی گفتی . )
سپاسگزاری ، کلید رسیدن به خواسته هاست . ولی این جمله برای بسیاری از مردم منطقی نیست. برای مردمی که تلاش فیزیکی و مسیرهای سخت یا ایده های پر از دردسر را راهی برای رسیدن به خواسته ها میدونند ، سپاسگزاری اصلا منطقی نیست . من هم از این قائده مستثنی نبودم . من کسی بودم که تلاش شبانه روزی و کارهای رایگان و البته با کیفیت عالی به منظور گرفتن کارهای بزرگ با دستمزد بالا را بارها انجام دادم . بارها با کارهای رایگان خودم را خسته کردم ولی نتیجه نمیداد . وقتی با این مباحث آشنا شدم فهمیدم که باید سپاسگزاری کنم خب خیلی برام سخت بود . یعنی اونهمه کار بیهوده را که فکر میکردم دلیل موفقیت های آتی خواهند بود را انجام میدادم ولی سپاسگزاری برام سرسام آور بود . فکر میکردم یک تکلیف شبه که باید انجامش بدم و من هیچ درکی از سپاسگزاری نداشتم . بخصوص که میگفتند شکر نعمت نعمتت افزون کند که خب در قرآن هم اومده لئن شکرتم لازیدنکم سپاسگزاری کنید تا شما را بیفزایم ولی من درک نمیکردم که اگر قراره با شکر کردن به نعمتهای بیشتری برسیم پس من چه تلاش هایی باید بکنم نقش من چیه ؟ یعنی من فقط بشینم سپاسگزاری کنم . حقیقتش به نظرم نه تنها غیر منطقی بلکه حتی بنظرم مسخره بود یا اگر نخوام از کلمه مسخره استفاده کنم میتونم بگم رمانتیک بود یا حالت افسانه ای داشت . ولی امروز میخوام بگم که چرا سپاسگزاری کلید رسیدن به نعمت های بیشتر است . امروز منی میخوام به این سؤال جواب بدم که با اون منِ چند وقت پیش خیلی فرق کردم .
نکته : من فرق کردم وگرنه اصل سپاسگزاری از اول تا ابد سرجای خودش باقیه .
ببینید سپاسگزاری یه فرکانسه . فرکانس ، تلاش فیزیکی لازم نداره . قرار گرفتن در فرکانس های بهتر یا بدتر به تلاش و کوشش عملی نیاز نداره . قانون چی میگه ؟ میگه احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب . سپاسگزاری ما را به ذوق و حس خوب میرسونه که نتیجه ش میشه اتفاقات خوب یا همون نعمتهای بیشتر . آیا ما برای اون نعمت های بیشتر باید تلاش کنیم ؟ یعنی به نیت دریافت نعمت ها تلاش کنیم ؟ نه . ما در هر جایگاه فرکانسی که هستیم باید شروع کنیم به درک قانون و درک اصل سپاسگزاری . و بعد مسیر هایی برای حرکت کردن ما با استفاده از اصل سپاسگزاری باز میشه . مسیرهایی بسیار هموار و جذاب که خودمون حس میکنیم که چقدر با مسیرهایی که با روش های ذهنی خودمون میرفتیم فرق دارند . و البته این یک اتفاق نیست بلکه یک جریانه که هرروز بهتر و بهتر میشه . منطقش هم همونه که گفتم . سپاسگزاری یک فرکانس قویه که قدرت جذب ما را صد برابر میکنه و البته برعکسشم در مورد ناسپاسی صدق میکنه . ما اینجا نیامدیم که روش های فروش و بازاریابی را یاد بگیریم ما اینجا نیامدیم که با حرص و طمع با بقیه آدم ها مسابقه بدیم . ما اینجا اومدیم که با درک قانون ، شکل حرکت کردن هامون را تغییر بدیم . ما اینجا هستیم که پارو نزنیم و البته کم کم پارو نزنیم چون نمیشه یک دفعه پارو نزد برای کسی که فقط یاد گرفته با پارو زدن پیش بره و خسته شدن را اساس موفق شدن میدونه . ولی با رسوندن خودمون به احساس سپاسگزاری قطعا از پارو زدن های ما کاسته میشه و خود جریان آب ما را حرکت میده و طبیعتا وقتی ما کمتر پارو بزنیم و کمتر خسته بشیم ، بیشتر میتونیم چشم به زیباییهای اطراف رودخانه بدوزیم . وقت بیشتری برای لذت بردن از مسیر زندگی خواهیم داشت و نقش سپاسگزاری در دریافت نعمتها همینه .
سپاسگزاری من از استاد عزیزم پایان نخواهد داشت .
اندیشه عزیزم، تو فقط بنویس، که انگار یه خانم شایسته دیگه هستی برای درک انچه استاد میگه، چقدر با کامنتت بهتر حرفای استاد رو فهمیدم، چقدر مطلبی که در مورد اهمیت سپاسگزاری و چرا نمیکنیم اینکارو و بعد اگر بکنیم چی میشه ،قشنگ گفتی، دقیقا چیزی که تو مغز منم بود، و تو برام بازش کردی. خداروشکر میکنم که در مدار شنیدم این فایل فوق العاده و خوندن کامنتهای فوقالعاده دوستان مخصوصا، افرادی چون شما بودم ، خداوند بمن کمک کنه که بتونم ارتباطم رو عمیق تر کنم و از قدرت سپاسگزاری استفاده کنم. عاشقتم استاد عزیزم، اندیشه عزیزم. دوبار تاحالا خوندمش و باید بارها بخونمش باز
سلام خانم افشین
بسیار از دیدگاه هاتون یاد میگیرم و لذت میبرم این نشانه تفکر و تعمق و درک بالای شما در مورد آگاهی ها و قانونه.من همیشه تمام دیدگاههای شما رو دنبال میکنم و از اینکه درکتون از قانون رو با ما به اشتراک میزارید سپاسگزارم.
سلام و درود استاد جان
چه اسم قشنگی کلید اجابت دعا =باور
استاد بعضی جاها ما احساس لیاقت مون پایین هست که حتی درخواست یا دعا هم نمی کنیم و خوب باور سازی هم نمی کنیم
استاد فایل تون باعث شد مرور کنم توی زندگی م
استاد یادم میاد چندسال پیش و با اینکه گواهینامه داشتم ولی همسرم بهم ماشین نمیداد تا رانندگی کنم و باید با خط واحد برای عبور و مرور میرفتم
تا اینکه یک نفر گفت هرخواسته ای داری حتی ناممکن 21روز بنویس اجابت میشه
من که رانندگی برام آرزو شده بود رو نوشتم و جالب اینکه با الفاظ منفی برای خدا مینوشتم خدا ببین تو سرما موندم و ایستگاه خط نشستم ایا تو راضی؟ یا مینوشتم خدا این بچه رو ببین باید کنار من توی سرما منتظر واحد باشه وقتی که اگه ماشین داشتم در رفاه بودیم
19روز نوشتم و بیخیال شدم .تو پرانتز بگم که خیلی رابطه م با خدا بد بود همیشه فک میکردم با من سر لج افتاده
بعد دوهفته یهو جور شد که من خودم ماشبن خریدم
عزتی که دارم ماشین خودم رو دارم و هرجا برم و اگه تصادفی بشه از وسیله همسرم نیست و تدس و لرزی ندارم رو همیشه شاکر خداوندم
آره دوستان خواستم و اجابت شد
واقعا خواستن توانستن هست
بدی امر این هست که ما از خواستن ترسیدیم
البته که باور سازی رو براتون بگم
روز 19 به همسرم گفتم ماشین بهم میدی و ایشان گفتن خدا لعنت کنه کسی که حماییت کرد بری گواهینامه بگیری نه نمیدم ماشینم به جونم بسته س.(خوب گواهینامه رو با حمایت پدرم گرفته بودم و خیلی دلم شکست)
و از اونجا نا امید شدم و از روز19 دیگه ننوشتم و یهو به دلم افتاد با اموزش رانندگی ها پیشنهاد بدم یک ساعت وقت بگیرم برای اموزش و به آموزشگاه گفتم سالها قبل گواهینامه گرفتم و برای یاداوری وقت میخوام ..
و نشستم توی ماشین آموزشی ها و بهشون گفتم من میخوام یکم ماشین سواری کنم و ایشون خندید و گفت من یکم تماس تلفنی دارم شما رانندگی کن و من به کارم برسم
استاد دو تا دوساعت وقت گرفتم و رانندگی و باور انگار ایجاد شد و خودم رو پشت ماشین دیدم و خوشحال بودم و یهو همه چیز دست به دست هم داد و من ماشین دار شدم و بزرگترین معجزه زندگی م شد و خیلی خوشحالم.
دوستان عزیز واقعا خواستن و باور به اینکه خدا میتواند کلید خوشبختی هست
یه استادی بود میگفت باید بگردید دنبال خدا میتواند زندگی تون
اگه توحید برسیم و باور کنیم خدا میتواند همه چیز میشود و ناممکنی وجود ندارد.
خدا میتواند یعنی خدایی که در ما دمیده شده یعنی هم ما هم خدا باهم که دست به دست هم بدیم قادر و توانا میشویم.
در پناه حق