پیشنهادی سرنوشت ساز برای تعطیلات عید - صفحه 10

466 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی بهلولوند گفته:
    مدت عضویت: 3084 روز

    سلام خدمت شما استاد عزیز

    خیلی متشکرم بخاطر فایل های بی نظیری که برامون تهیه میکنید

    سوالی که خدمت شما داشتم که مدتی ذهنم رو مشغول کرده و فکر میکنم سوال خیلی ها باشه اینه که نقش نماز و دعا و مناجات با خداوند در ارسال فرکانس به جهان هستی چگونه است خیلی مچکرم بخاطر اینکه با فایلهای بی نظیرتون نقش مهمی در تغییر زندگمون دارید

    با آرزوی سلامتی و تندرستی برای شما و تمام کاربران گرامی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    ستاره بنی نجاریان گفته:
    مدت عضویت: 3909 روز

    سلام ودرود به استاد عزیزم، همکاران گرامیشون و دوستان خوب هم فرکانسی ام.

    میخواستم از تجربه خودم براتون بنویسم.

    من اول سال به طور جدی تصمیم گرفتم که روی باورهام برای ثروت کار کنم. هدف هام و همه رو نوشتم و مرتب به اونها فکر میکردم و تصویر سازی میکردم و هرروز تا اونجا که میتونستم تمرینات چند برابر کردن درآمدو تمرینات کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو انجام میدادم. توی این مسیر باورهای مخرب قبلی ام مرتب مقاومت نشون میدادن و یک تضاد در درونم به وجود اومده بود ولی قلبم باور عمیقی به درستی مسیرم داشت و احساسم خیلی خوب بود. تا اینکه چند روز پیش خواب استاد عباس منش رو دیدم توی خواب تمرین تئوری سطل آب رو داشتم به واقعیت میدیدم یعنی من و استاد باهم سطلامون رو زیر بارون گرفته بودیم خواب خیلی زیبایی دیدم و از خوابم این جمله خیلی توی ذهنم حک شد: (هاذا من فضل ربی) بعد از اون خواب هرروز به خودم میگفتم هرچه که من میخوام و تمام رویاهای من تنها وتنها راه رسیدن بهش ایمان به خداونده و باور این جمله که همه چیز فقط فقط از فضل خداونده و بس. دیروز بعد از 10 سال رفتم سراغ قرآن و شروع کردم متن فارسی رو از اول خوندن. 4 صفحه خوندم و بعد به خدای خودم گفتم خدایا هدایتم کن و بهم به واقع نشون بده که مسیرم درسته بعد هم بعداز ظهر بود یکم خوابیدم. عصر که شد همسرم در کمال ناباوری گفت میخوای بریم کیش، گفت واسم یه پیام اومده اگه میخوای باید کاراتو بکنی فردا ساعت 11 صبح پروازه. دوستان این دقیقا یکی از اهدافم بود که برم به سفر کیش و غواصی کنم. و من الان دارم از اونجا این متن رو مینویسم. دوستان به تمام مقدساتم قسم میخورم که هیچ چیز به جز قانون ثابت حاکم بر جهان حقیقت نداره فقط کافیه که قوانین رو بشناسیم ، به قدرت بی نهایت خداوند ایمان بیاریم ، خودمون رو لایق رسیدن به تمام آرزوهامون بدونیم و از خدا درخواست کنیم و خداوند بزرگ و حکیم و توانا و قادر بی اندازه مشتاق تر از ماست که مارو به خواسته هامون برسونه به شرطی که به قدرت خدا ایمان بیاریم. وهیچ عامل بیرونی دیگه مثل شرایط موقعیت پول و…. اصلا و اصلا و اصلا پشیزی اهمیت نداره در برابر قدرت الله.

    دوست داشتم با این تجربه این احساس زیبای الانم رو براتون بازگو کنم.

    از خدا سپاسگذارم که من رو به سمت این مسیر هدایت کردو از خدا برای استاد و همکارانشون که اینقدر صمیمانه تلاش میکنن طلب رحمت ، سلامتی و برکت روز افزون رو دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمد مهدی طاری گفته:
    مدت عضویت: 3933 روز

    سلام. سال نو همه مبارک باشد.

    یه تجربه جدید:

    دیروز بعدازظهر به همراه همسرم رفته بودیم قم. تو مسیر رفت یهویی فرمون ماشین شروع به لرزیدن شدیدی کرد که حتی نزدیک بود تصادف کنم، ابتدای امر خیلی ترسیدم و بعدش تا قم با سرعت هشتاد نودتا ادامه مسیر رو طی کردم و البته دیگه به ظاهر مشکلی پیش نیومد.

    تو مسیر برگشت هم بعد از حدود چهل پنجاه کیلومتر که از فم دور شدیم باز مجددا فرمون ماشین شروع به لرزش شدیدی کرد که اینبار دیگه به لحاظ تاریکی هوا یه کمی دلهره هم داشتم. اما به هرحال به لطف خداوند به سلامت به منزل رسیدیم. امروز صبح ماشین رو بردم تعمیرگاه که مشکلش رو رفع کند. البته این رو هم بگم که قبل از عید ماشین رو برای سرویس و تنظیم های مرتبط برده بودم.

    مطلبی که میخوام با شما در میون بگذارم اینه که تو اون لحظات سخت دائم به صحبتهای استاد عباسمنش که میگه توی سختیها و مشکلات، احساس خودت رو خوب نگهدار و در این شرایط تنها به این فکرکنید که یه تجربه جدید دارید یاد میگیرید و اینکه چه درسهایی از این شرایط بایست یاد بگیرید، در حالیکه قبلا وقتی تو چنین شرایطی قرار میگرفتم به شدت ناراحت و عصبانی میشدم و از عالم و آدم شاکی میشدم اما اینبار کاملا آرام بودم و تمرین آرامش داشتن و احساس خوب داشتن رو تمرین میکردم.

    به امید سالی مملو از آرامش خاطر، سلامتی، شادمانی و ثروت روز افزون برای همه شما.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سید عمر هاشمی گفته:
    مدت عضویت: 3455 روز

    سلام خدمت استاد مهربانم،

    این اولین دیگاه و نظر من در این سایت است…

    دی ماه 95 من 21 ساله شدم و یک سال بیشتر میشود که عضو خانواده ی صمیمی عباسمنش شدم، همین الان که توضیحات این فایل را خواندم تمام سه سال زندگی ام از پیش چشمانم گذشت و خدا را سپاس گزارم که مرا هدایت کرد تا با این سایت آشنا شوم و از جناب استاد عباسمنش هم سپاس گزارم،

    من از سه سال پیش با بحث های تکنولوژی فکر اشنا شدم و نظر به فریکانس های که به جهان هستی هر لحظه میفرستادم جهان هدایتم کرد و با این سایت آشنا شدم، و تا به حال از تمام فایل های رایگان استاد استفاده کردم ولی بعضی موارد را باور کردنش برایم سخت بود اما آرام آرام با دیدن نتایج و تجربه قوانین که استاد از آنها صحبت میکردند به گفته های استاد ایمان آوردم و همین چند روز پیش بود که کتاب معجزه سپاس گذاری را خریداری کردم و بخش اولش را خواندم و اهدافم را مطابق به گفته های استاد برای اولین بار به گونه ی دقیق نوشتم، خواسته های واضح و قلبی خود را، اما همچنان وسوسه ی در ذهنم بود، که با دستان خالی میخواهی به کجا برسی در حالی که 1500$ دلر قرضدار هم هستی، و همیش این وسواس در ذهنم بود…

    امروز صبح برای تنفس هوای تازه از اتاقم بیرون شدم برای دیدن گل های بهاری و همچنان به اهدافم فکر میکردم که چیکار کنم که به موقع مطابق زمان بندی که نوشتم بهشون برسم، تا اینکه فکری به ذهنم رسید..!

    من در شهری دیگری برای ادامه تحیصل آمدم و از شهر زادگاهم دور هستم، چیزی که همیشه بود اما من آنرا نمیدیدم امروز صبح به ذهنم آمد، یک نظر تجاری که میتوانم با عملی کردنش بیدون سرمایه اولیه تجارتم را شروع کنم در پهلوی تحصیلاتم

    همان لجظه با برادرم به تماس شدم و نظرم را بهش گفتم، او هم مرا رهنمایی کرد و بعدش با یکی از دوستانم که در بازار این شهر ( باید یاد آور شوم که من افغان هستم و در افغانستان زندگی میکنم) تجربه تجارت داشت کمک خواستم و به دیدنش رفتم و او هم برای وعده همکاری داد، بعداٌ که آمدم اتاقم هی فکر میکردم که چیگونه خواهد شد؟

    اگر ورشکست بشم؟ ، اگر قرض هایم بیشتر بشه؟، اگر…

    اما امشب زمانی که بعد از شاید مدت دو یا سه هفته به ویب سایت خواستم سری بزنم دیدم چند فایل رایگان جدید آپلود شده و وارد این یکی شدم قبل از دانلود توضیحاتش را خواندم و یکباره تمام این سه سال زندگی ام از جلو چشمم عبور کرد و تمام شک ها، ترس ها و تردید ها را از قلبم دور کردم و الان با ایمان میدانم که میشود، چون من با قانون همسو شدم و نشانه ها در اطرافم بودند اما من توجه هم به نشدنش بود…

    تمام اتفاقات با نوشتن آغاز شد، و با پرسیدن سولات همسو با اهداف و فکر کردن و یافتن آن جواب…

    من امروز معجزه نوشتن را دیدم و به دوستانم پیشنهاد میکنم که هرچه در زندگی میخواهید بنویسید و مطابق به خواسته هایتان از خود سوالاتی بپرسید که جواب آن شما را به راهنمایی کند برای بدست آوردن آن خواسته…

    ممنونم بابت حوصله مندی دوستان که نظر بنده را با حوصله مندی تمام مطالعه کردند…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    رویا اربابی گفته:
    مدت عضویت: 3035 روز

    سلام به شما استاد گرانقدر و با آرزوی بهترینها در سال جدید برای شما .من به تازگی شروع به گوش دادن محصولات شماکردم واقعا تمام فایلهای شما تاثیر گذار و جامع هستند در مورد اینکه فرمودید به طبیعت بریم و از انرژی های اون استفاده کنیم من از آغاز سال نو این کار رو شروع کردم و با تمام وجودم تاثیرات مثبتش رو در زندگیم دیدم من امسال فقط به دید و بازدید پدر و مادرم رفتم و بقیه فرصت تعطیلاتم رو متمرکز شدم روی گوش دادن به فایلهای شما و البته عمل کردن به گفته های هدایت بخش شما .هر روز صبح که به پارک میرم از دیدن این همه زیبایی به وجد میام و پیاده روی شکرگزاری انجام میدم و روزم رو با کلی انرژی خوب شروع میکنم من توی شرایط روحیه خوبی نبودم ولی از وقتی با منش و گفتار شما آشنا شدم دارم متحول میشم و این رو مدیون شما هستم به تمام دوستانم توصیه میکنم صرفا وقتشون رو فقط برای گوش دادن به این فایلها نزارن بلکه قسمت سازنده وشاید دشوارش باور این صحبتها و ((عمل کردن ))به اونهاست .سعی کنید با گوش دادن به هر فایل حداقل یک مورد از کارهایی که بیان شده رو به صورت عملی انجام بدید و نتیجه عالی و اثرگذارش رو در تمام عرصه های زندگیتون ببینید.جا داره اینجا از کسی که من رو باشما آشنا کرد و کلی توی این مسیر منو همراهی کرد و همیشه منو رو به سوی افکار خوب پیش میبره تشکر کنم و بگم دستهای به این مهربونی ارزش بوسیدن داره عزیزم ممنونم بابت تمام حمایت هات و توجهاتت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 3230 روز

    با سلام خدمت استاد عزیز امیدوارم سال جدید همراه با شادی و سلامتی برای خودتون و خانواده اتون باشه

    استاد من یه دفتر جدید برای سال 96برداشتم و هرچی که تو سال 96 رو میخوام تکمیل با جزئیات نوشتم و حس خیلی خوبی دارم که به همشون میرسم و همه خواسته هام رو نوشتم

    بعد شروع کردم به خواندن کتاب فکر خدا را بخوانید برام سوالات زیادی پیش اومد که نتونستم تو عقل کل بزارم گفتم اینجا بزارم دوستان راهنمایی کنید.

    من دچار شک های زیادی شدم در کتاب اومده که معجزات از جانب خداوند نبوده مثل کنار رفتن دریا در زمان حضرت موسی که که این دریا به علت وزش شدید باد رفته کنار من خیلی تو فکر رفتم پس بقیه معجزات که تو کتاب اومده هم به اون صورت نبوده که تو قرآن اومده؟ یا اینکه گفتین خداوند دلش برای ما نمیسوزه و احساس نداره اگه اینطوره پس چطور ما از روح خداوند هستیم که احساس هم داریم اگه اینطوری هست که جهان سیستمی هست که خداوند از اول اونو درست کرده و تا آخر هم بهمین صورت هست پس خداوند یعنی اصلا کاری به ما نداره و ما باید خودمون همه چیز رو به وجود بیاریم؟

    من قبل از خوندن این کتاب و آشنایی با قوانین سر نماز فقط نیم ساعت دعا میکردم سلامتی میخواستم برای خودم و خانواده ام شفای مریض هارو میخواستم و خیلی چیزهای دیگه ولی با دونستن اینکه خدا اصلا دلش نمیسوزه دیگه سر نماز نمیتونم دعا کنم حتی برای مریض ها میگم خب این مریضی رو خودشون به وجود آوردن و خدا هم کاری براشون نمیکنه

    ترو خدا جواب منو بدین خیلی کلا تو شک افتادم از وقتی فهمیدم خدا یک انرژی هستش و ما هرچقدر دعا هم کنیم برای مریض ها کاری نمیکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مریم گفته:
      مدت عضویت: 3230 روز

      با سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان گرامی عید نوروز 96رو به شما استاد عزیزم و هم فرکانسی های عزیز تبریک میگم

      یه راهنمایی ازتون میخواستم و میدونم که اصلا ربطی به بحث استاد نداره من خیلی دارم رو باورهام کار میکنم و حتی برنامه سال 96رو هم نوشتم ولی یه برادر 32ساله دارم که اصلا جایی نمیره همش خونه هستش و فقط تو کشیش دادن همسایه های آپارتمان هست که فلانی دره دستشویی حیاط رو نبنده و شب میره پومپ آب رو خاموش میکنه و و خیلی چیزهای دیگه که بخوام بگم خیلی طولانی میشه من خیلی دارم تلاش میکنم برادرم رو از فرکانسم بیارم بیرون ولی انقد رفتار و کاراش و اذیت کردنش جلو چشمم هست که نمیدونم باید چه کنم انقد اذیت میکنه که همش دنبال دعوا هستش و خیلی سعی کردم بهش کمک کنم نشده همیشه ترس و دلهره دارم که با همسایه دعوا نکنه یه سری میخواست بکشه همسایه رو واقعا عاجز شدیم من ترس و دلهره رو مونده خیلی سخته کنارش بزارم ازتون میخوام راهنماییم کنید با تشکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    ذبیح پویا گفته:
    مدت عضویت: 3393 روز

    با سلام و عرض ادب به همه دوستان عزیز

    وسلام مخصوص به استاد خوب ومهربانم جناب عباس منش

    آغاز سخنم را با سپاس وستایش خدای رحمان شروع می کنم، خدایکه لطف و مهربانی اش همیش شامل حالم بود و از عنایاتش صمیمانی متشکرم وسپاسگزارش هستم

    یادم است که سال گذشته عادتم شده بود رفتن به کوه و در آنجا جو جالبی بود برای دعا کردن و من چون این کار را دوست دارم گاهی میرم و با خدای رحمان خود در دل کوه قصه میکنم و برایم آرامش بخصوصی بوجود می آید.

    و ازش خواستم که من را با گروهی از دوستانش دوست بگرداند که دارای هدف باشن و کوشش و تلاش کنیم برای تغییر وتحول

    الحمدالله دعایم قبول شد و با این سایت در سخترین شرایط زندگی ام آشنا شدم.

    و از همان روز های اول فهمیدم که این همان گروه و افرادی هستن که دارای هدف و همچنان تلاش و کوشش و اولویت بندی در کارها جزءخصیصه مهم این افراد است.

    در آغاز چیزیکه من مشکل داشتم باورم نسبت به خداوند بود و روی این کار کردم تا حدی و شکر خدا خوب پیش رفتم و آرام آرام شرایط زندگی من رو به خوب شدن رفت.

    و الحمدالله همه چیز برایم تازه شد و شرایط برای کارهای دولتی برام مهیا شد و الحمدالله شروع به کار کردم بعدش بورسیه داشتم به ایران به مدت سه ماه و الحمدالله همه چیز به خوبی پیش میره.

    کبودی دوم این بود که اعتماد بنفس نداشتم و شروع کدم به تکرار جملات تاکید و تماشای کلپ های انگیزه دهنده و همچنین مطالعه داستان انسان های موفق که الگویم درین حوزه حضرت ابراهیم علیه سلام هست، هم موحد و هم با یک اعتماد بنفس بالای که نیمرود زمان پیشش اهمیت نداشت و خود را لایق کمک و مدد الله رحمان میدانست که چنین هم شد.

    در مورد فایل فوق که جناب استاد زحمت کشیدن و ما را رهنمای کردن برای پلان ریزی به سال آینده خیلی عالی بود و من برای خود سه هدف مهم تعیین کردم که تا آخر همین سال 96 باید آنها را بدست بیارم به کمک و مدد الله مهربان ولطیف خود.

    و ها نشانه ها از همین اول سال دیده میشه درهمین چند روز اول سال 96 چیزهای را تجربه کردم که در طول این 28 سال زندگی ام نکرده بودم

    آره این را دانستم که اساسی ترین واصلی ترین چیز برای یک انسان هدف و پلان گذاری برای رسیدن به آن هدف است

    از خداوند خیر و خوبی را برای خود و تمامی انسانیت از الله مهربان خواسته وازش می خواهم که من را با قوانین کیهانی اش آشنا وتوان عملی آنها را در زندگی برای همه مان بدهد.

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    محمدحسین مرادی گفته:
    مدت عضویت: 3981 روز

    با سلام خدمت همه بزرگواران و استاد محترم جناب عباس منش عزیز

    سال نو را از جوار حرم امام رعوف ؛ حضرت رضا ع به همه تبریک میگم

    توفیقی شد امسال سال تحویل مشهد باشم و جای شما بسیار خالی

    میخواستم در این پیام به بیان روند زندگیم طی سه سال اخیر و اشنایی با استاد عزیز بگم

    بنده سالی که با استاد اشنا شدم، اونم خیلی اتفاقی و از طریق سایت و کلیپ هاشون و البته تا به امروز هیچ دیدار حضوری با ایشون نداشتم.در سه سال پیش بنده دانشجوی ارشد حقوق و بیکار و با سن 25 سال بودم که از طرف خانواده خیلی تحت فشار بودم برای اشتغال و استقلال مالی.یادم سال تحویل 93 مشهد بودیم و توی حرم امام رضا نیت کردم که امسال دیگ رویرپای خودم باشم و رسما مشغول به کار بشم.نا گفته نماند عید همان سال کلیپ های استادم میدیدم و همه از بخش رایگان بود.اون سال حتی رفتم دنبال خرید روسری که بیارم شهرمون مغازه بزنم و بفروشم و در جستجو مدل و رنگش بودم که توی همین مشهد ایده تاسیس موسسه حقوقی جلوی مسیرم گذاشته شد و فروردین همون سال برگشتم شهرمون تاسیس کردم.

    بنا به صحبتهای استاد عزیز، روی هدفهام بیشتر مصمم شدم و هدف وکیل شدن و اخذ پروانه وکالت شد هدف اصلی من،نشستم براش خوندم و همون سال93 در کنکور به شدت سخت وکالت قبول شدم.

    برای عید 94 دوره هدف گذاری از سایت استاد خریداری کردم و با نحوه هدف گذاری و حرکت به سمتش اشنا شدم.عید95سه هدف مشخص تعریف کردم،1٫خرید خودرو که نام رنگ و تمام مشخصات اونو تعیین کردم2٫تاسیس دفتر وکالت ، که همیشه دفتری عالی مدنظرم بود3٫قبولی در ازمون دکترا حقوق

    خیلی جالب براتون بگم من عید95 که این اهداف مینوشتم راستش ته دلم شاید فکر میکردم همه اونارو توی همین سال بهش برسم ولی نوشتمشون و مقدمات همشو پیگیری کردم.

    اولین هدف یعنی خرید خودرو خیلی زود محقق شد و در ماه اردیبهشت بهش رسیدم ،دقیقا همونی که میخواستم.خودرو ام وی ام مشکی315 .دومین هدفم خیلی جالب تر رقم خورد.من با یکی از دوستام قرار شد دفتر مشترک بگیریم و من چون تازه خودرو خریده بودم و بخشی هم قرض کرده بودم دیگ وجهی برا دفتر نداشتم.قرار شد اون پول پیش بده و من اجارشو تازه هزینه تجهیزات بماند…تا پای قرارداد هم رفتیم ولی صاحب ملک به بهانه الکی امضا نکرد و من گفتم حتما حکمت الهی بوده علی رغم دوشتم که خیلی ناراحت بودو میگفت حیف شد دیگ مثل این پیدا نمیشه ولی من به اینده خوش بین بودم…

    شاید باورتون نشه دقیقا یک هفته بعد از این ماجرا غروب بود،قبل از افطار و در ماه مبارک رمضان،یکی از دوستانم زنگ زد گفت که میخواد بعد افطار منو ببینه، رفتم دنبالش و کمی دور زدیم ، گفت یه ادرسی میگم برو…رفتیم یکی از خیابونای بالا شهر و عالی شهرمون ،جلوی بهترین ساختمان اون خیایون گفت ترمز زدم،بهم گفت طبقه بالای اونو نگاه کن،خوشت میاد؟ گفتم خب که چی؟ گفت بیا این کلیدش ،بگیر دفتر خودته….من ک اصلاااااا باورم نمیشد و گفتم شوخی خوبی بود….گفت نه پیاده شو داخلشو ببین….پیاده شدیم رفتم داخل و دیدم چه متریال عالییی و نووو و صفر ….دوستم گفت همه وسایلم با یهترین متریال سفارش دادم بسازن …میز و صندلی و…

    کلید داد به من و گفت اینم دفترت، میتونی حداقل یکسال ازش رایگان استفاده کنی و من نیازش ندارم….

    من فهمیدم حکمت امضا نکردن هفته پیش صاحب ملک این بوده و الانم عکس پروفایلم مربوط به همین دفتری هست که گفتم.

    هدف سومم که اخرین ماههای سال 95 محقق شد ، قبولی در مقطع دکتری حقوق بین الملل، در مرحله ورودی بهمن در یکی از دانشگاههای عالی ایران درراین رشته.

    این دیگ شگفتی بر من تموم کرد و خداوند و قدرت کاینات بهم ثابت شد.

    من دعوت شدم به مصاحبه مرحله تکمیل ظرفیت دکتری که توی مصاحبه فارغ التحصیل ارشد حقوق از دانشگاه لندن بود تا ارشد روزانه شهید بهشتی.

    یادم نمیره رفتم مصاحبه با بی خیالی تمام و بدون این که لای کتاب باز کنم ولی یه حس خیلی خوبی داشتم.حقیقت بعد دیدن رقبا کمی ترسیدم ولی با قوت رفتم مصاحبه…

    چند روز بعدش به یکی از دوستانم که اونجا تدریس میگن و با تیم اساتید مصاحبه کننده اشنا یود تماس گرفتم که برام ی اماری بگیره ببینم چی میگن و خلاصه امیدی هست یا نه

    اونم اساتید دیده بودو و بهم با زبون بی زبونی گفت نه قبول نیستی و امیدوار نباش و برا سال دیگ بخون…

    منم دیگ بی خیال شدم و اصلا دسگ نرفتم دنبال جواب …تا این که یه روز که دادگاه داشتم،قبل ورودی دادگاه ساعت8صبح بودداز اموزش دانشگاه زنگ زدن و گفتن اقای مرادی دکتری قبول شدی، نمیخوای بیایی ثبت ناممم….

    من که باورم نمیشد داشتمممم بال در میاوردم…اونم نفر اول از بین 8 نفر با اون ویژگی هایی که گفتم

    خلاصه این که خدا و قدرت ایمان حجت تموم کردن به من که راهی که با استاد شروع کردم صحیح و روشن هستش.

    این بود روزهای نه چندان دور من ….

    الانم درحال برنامه ریزی برای سال جدیدم هستم و تعیین کردن اهدافم

    از همین جا میخوام صمیمانه از استاد عزیزم جناب عباس منش عزیز تشکرررر کنم

    و امیدوارم که این پیام بنده را رویتت کنند و کامنتی برام بزارن

    ان شالله اگر قابل باشم، تا مشهدالرضاع هستم یک زیارت به نیابت جناب عباس منش عزیز انجام میدم تا باشد گوشه ای از دینم به ایشونو ادا کنم

    ارادتمند. محمدحسین مرادی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        محمدحسین مرادی گفته:
        مدت عضویت: 3981 روز

        جناب اقای علی مالک

        ممنون که وقت گذاشتید و مطالعه فرمودید

        و تشکر بابت کامنتتون

        خداراشکر بابت این همه نعمت و انسانهایی که به اشرف مخلوقات بودنشون اگاه شدن و در حال تلاش برای اون هستن

        پرهمت باشید و پر هدف

        ارادتمند

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      RM jan گفته:
      مدت عضویت: 3744 روز

      دوست عزیز جناب مرادی،سلام :)

      خیلی از خواندن موفقیتهای شما مسرور شدم و بازهم خداوند رو سپاس گفتم بخاطر موفقیتهای روز افزون شما و وجود استاد بی نظیرم و شما هم فرکانسیهای دوست داشتنی که هرلحظه با شنیدن و خوندن موفقیتهای شما ایمانم به خداوند رو بیشتر میکنه :) :) :)

      خدایا سپاسگذار توام بخاطر قرار دادن من در این مسیر سبز :)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      اعظم توانا گفته:
      مدت عضویت: 1896 روز

      سلام آقای مرادی عزیز

      از خدای مهربانم سپاسگزارم که مرا به خواندن مطالب شما راهنمایی کرد. رسیدن به خواسته هاتون، انرژی و انگیزه برای رسیدن به اهدافم رو بیشتر کرد. در پناه خدای یکتا شاد و تندرست باشید الهی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    محسن پارسافر گفته:
    مدت عضویت: 3149 روز

    درود بی پایان خدمت استاد بزرگوار و تمامی دوستان

    سال نو به خانواده صمیمی ام تبریک میگم …

    بعد از گوش دادن این فایل استاد یه سوالی برام پیش اومد ……

    من مدت هاست این برنامه ریزی رو داشتم که از روزهای اول عید به مدت سه ماه non stopروی حیطه مورد علاقه ام بصورت کاملا فشرده کار کنم ….با دیدن این فایل یه خورده دو دل شدم که ابتدا روی برنامه ریزی برای سال جاری به مدت 10تا 15 روز در دل طبیعت وقت بگذارم یا اینکه برنامه خودمو دنبال کنم ؟

    ممنون میشم که راهنمایی فرمایید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  10. -
    ادریس69 گفته:
    مدت عضویت: 3587 روز

    سلام به همه عزیزانم به ویژه استاد عباس منش ،96 رو با عشق تمام عیار به خداوند آغاز میکنیم و ایمان دارم امسال برای هممون سالی سرشار از ثروت و سلامتی و روابط خوب خواهد بود . از وقتی که خدا رو درونم پیدا کردم خیلی آرامشم بیشتر شده ، هر روز اتفاقات بهتری برام پیش میدا و واقعا بدون زحمت زیادی تمام تضاد ها و مسایل زندگیم به راحتی حل و حال من خیلی خیلی خوبه. خدای بزرگ شکرت که با این جمع خوب آشنا شدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: