«تمرکز لیزری» بر بهبود اصلی ترین پاشنه آشیل - صفحه 87
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-78.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2019-03-09 09:54:492024-07-24 10:45:34«تمرکز لیزری» بر بهبود اصلی ترین پاشنه آشیلشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
تمام اتفاقات زندگی ما :
توسط باورهایمان ایجاد می شود
تا زمانی که باورهای خود را تغییر ندهیم:
اتفاقات زندگی ما تغییری نخواهد کرد
حتی با وجود تلاش و زحمت فراوان و کار فیزیکی زیاد: باورهای نامناسب نتایج معکوس را برای ما رقم می زند
زمانی که باورهای ما در تمام زمینه ها تغییر می کند: تمامی اوضاع و شرایط به نفع ما تغییر خواهد کرد
هیچ عامل بیرونی باعث رشد و پیشرفت ما نمی شود :
تنها عامل رشد و پیشرفت در تمام جنبه ها :تغییر باورها به صورت اساسی و بنیادین است
تغییر باورها باعث می شود:
با وجود تلاش فیزیکی کمتر: به ثروت و موفقیت بیشتری دست یابیم
باورهای ما چیزی جدا از :
نتایجمان نیست
همه ما به یک اندازه به نعمت های خداوند دسترسی داریم: تنها و فقط راه رسیدن به آن را بلد نیستیم
ما مانند فردی هستیم که در بیابان گم شده:
اما زمانی که راه را بلد شویم :سختی و مخاطرات در مسیر جز خاطرات زیبای ما خواهد شد و پس از مدت زمانی که به آن ها نگاه می کنیم :
از روند رشد و پیشرفت خود لذت می بریم
مهم ترین موضوعی که با باور کردن آن می توانیم زندگی خود را تغییر دهیم:
پذیرفتن این اصل است که:
ما با افکار و باورهای خود زندگی خود را رقم می زنیم هیچ عامل بیرونی وجود ندارد
اگر نحوه ی فکر و نگاه خود را تغییر دهیم: نتایج ما بدون شک تغییر کرده و عالی خواهد شد
تنها کافی است :
باورهای مناسب را مرتبا در ذهن خود تکرار کنیم
جهان مانند آینه است :
که به افکار و باورها ی ما واکنش نشان داده و هیچ چیزی غیر از ما را به ما نشان نمی دهد
جهان بیرون ما :بازتاب درون و باورهای ما است
از همان لحظه که تصمیم می گیریم باورهای خود را تغییر دهیم:
نشانه های آن را خواهیم دید
کنترل ذهن :
نیاز به تمرین دارد
پاشنه ی آشیل خود را پیدا کنیم:
تمام تمرکز خود را تنها بر روی آن قرار دهیم تا به رشد و پیشرفت در زمان کوتاهتری دست یابیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند مهربان
سلام بر استاد عزیزم و مریم شایسته و همه دوستان خوبم
نمیدونم چرا اما حس درون من ی جوریه
باید رها تر بشم
باید رها کنم تا خداوند منو ببرهیر ندم دست رو آزاد کنم و خودم رو بسپارم به جریان هدایت الهی
درون من ی چیزی داره مقاومت میکنه
خدایا مقاومت درونی منو بشکن خدایا تو دستم رو بگیر و ببر
باید رها بشم تو این جریان آب جهان هستی بذارم اون منو ببره
خدایا کمکم کن هیچکس نمیتونه منو کمک کنه تغییر کنم
این بزرگترین تغییر زندگی من خواهد بود میدونم
من از بعد عید دارم خیلی روی خودم کار میکنم
نمیدونم اما ی سری پاشنه آشیل ها رو پیدا کردم
و اون ترمز رو رها کردم واز امروز دارم حس میکنم
قبل اینکه این دوروز بگذره بخدا قسم حس میکردم که ی حس جدید در من بیدار شده
آرامش میخوام فقط تا اون حس به زیبا ترین حالت خودش رو نشون بده
اون آدم قبل داره میره داره کول بار میبده این آدم جدید این من جدید داره به خوبی ساکن میشه
آدم قوی
من نمیدونم چی بنویسم فقط الا خود خدا داره 6رچی میاد رو تایپ میکنه واقعا دارم جنس اتفاقات رو میفهمم
میفهمم لایق تر شدم اون پوسترهایی که باید برمیداشتم رو دارم بر میدارم که به هسته درونی خودم برسم
فقط از خدا در این راه کمک میخوام
من باید رها تر بشم
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
میدونم همه چی عالی میشه
نوشتم که بدونم الا کجا و چطوری به اینجا رسیدم
فقط باید روی خودم کار کنم فقط تمام تمرکزم روی خودم باشه
تو دوره احساس لیاقت وقتی گفت دیگه بحث نکن و این که بحث میکنی داره پاشنه آشیل تورو نشون میده
از دیروز دارم جنس اتفاق ها رو میبینم که عوض شده
فقط زمان میخوام
این آدم جاگیر بشه مطمئنم من جدید داره خودش رو قالب میکنه
استاد ممنونم ازتون
در پناه حق باشی سالم سلامت و ثروتمند
یه چیز باحال بگم بهتون
جالبه
الان دارم برای اولین بار فیلم جنگ ستارگان رو نگاه میکنم
رسیدم به یه جایی که مامان اون پسر بچه میخواست بفرستش تا با استادش بره توی سفینه شون و آموزش ببینه و تبدیل بشه به یک جنگجو،
بچههه سختش بود از مامانش جدا بشه
ولی مامانش بهش گفت شجاع باش و موقعی که خداحافظی کردی، بر نگرد و پشت سرت رو نگاه نکن!
یه چیز دیگه هم بود توی دیالوگشون قشنگ بود:
بچههه به مامانش گفت دلم برات تنگ میشه؛ یعنی دوباره کِی میبینمت دوباره؟
مامانش گفت: دلت چی میگه بهت؟
و بچهش گفت: بزودی
….
بعدش یه جا توی سفینه، بچههه دلتنگ مامانش شده و الکی میگه سردمه…
بعد توی یک جلسه که هیئت مدیره دارن سنجش میکنن تا ببینن آیا میتونه از پس مبارزات بربیاد یا نه، متوجه میشن که اون دلتنگ مادرشه
و مُچش رو میگیرن؛ بهش میگن تو از یه چیزی میترسی!… ترس مانع تمرکزت خواهد شد و شکست خواهی خورد
پسر بچه میگه من از هیچی نمیترسم فقط یه کم دلم تنگ شده برای مادرم
و هیئت رئیسه بهش میگه
خب دلتنگی از ترسه، ترس از دست دادن
و همین حس، نمیذاره تمرکز کنی روی کارت
پس تو رو نمیپذیریم!
….
فککککک کنننن! چه باحال!
…
بعد از اون که میاد بیرون از جلسه و اینا
استادش درباره تمرکز بهش میگه:
من بهت آموزشی نخواهم داد. نگاه بکن به کارهایی که میکنم و یاد بگیر خودت.
و همیشه یادت باشه:
تَمَرکُزته که کمکت میکنه!
…..
یه بارم توی مسابقه بود که میخواست شروع کنه، باز استادش بهش گفت
فقط روی مسیرت تمرکز کن تا برنده بشی
اصلا هم به رُقبات نه فکر بکن نه توجه
…..
خیلی خوبن دیالوگهاش!
…
اگه ندیدین ببینیدش
….
به نام الله که بسیار بخشنده و بارحمت است،
به کمک الله مهربان مینویسم،
سلام مجدد به استاد عزیز و دل پاک و مهربانم و خانم شایسته ی مهربان و همه ی دوستان،
هدایت خدای مهربان من همیشه شامل حالم هست و امروز پس از مدت ها که من سراغ فایل های رایگان نیومده بودم و دنبال یک فایل به خصوص از استاد بودم تو فایل های دانلودی هدایت شدم به این فایل ،
یادمه این فایل رو دیده بودم و خیلی تاثیر عمیقی رو گذاشته بود،
بعد وقتی کامنت منتخب این صفحه رو خوندم خیلی برام آشنا اومد یه حسی بهم گفت این دیدگاه توعه،
رفتم رو دیدگاه های من در این صفحه دیدم آره استاد عزیزم بخشی از درک من رو از این فایل به عنوان متن انتخابی این قسمت گذاشته بودن،
یادمه اون روزی که دقیقا فروردین سال گذشته بود،من این فایل رو دیدم حس خالق بودن رو تو وجود استاد درک کردم و فهمیدم که استاد عمیقأ به این باوره که خودش خالق زندگیشه،
و چقدر خوشحالم که تو این لحظه درکم نسبت به این موضوع خیلی بیشتر شده،
میخوام دوباره بنوسیم برای این فایل با درک الآنم و نتایجی که توی همین یکسال اخیر گرفتم که تمام مسائلی که داشتم توی سال گذشته حل شدن و خیلی بیشتر از چیزهایی که میخواستم رسیدم،
به امید الله:
به هر چی که بیشتر تو زندگیت توجه کنی از اصل و اساس اون چیز بیشترو بیشتر وارد زندگیت میکنی
باااااااور کنیم که خودمون به صورت صد در صد خالق زندگیمون هستیم
استاد اون موقع ها خیلی تلاش میکرده زحمت میکشیده آدم خلاقی هم بوده و تلاشش رو میکرده برای بهبود کسب و کار برای بهبود روند زندگی اما چرا هیچ وقت نتونسه بود عید ها وضعیت مالی خوبی داشته باشه و دست پر بره خونه عموشون؟! چرا؟!
چون توی یک مداری بوده که این نتیجه رو رقم میزده و مدار هر فرد بستگی به باور های داره و اصلا اون موقع استاد از این موضوع خبر نداشته نه تنها استاد بلکه هممون اینطوری بودیم،
همه ی ایده ها با توجه به مداری که توش بودن در جهت تلاش فیزیکی بیشتر یا خلاقانه تر بوده اما وقتی باورهای در مورد پول اشتباه باشه!صبح تا شبم بدو،وقتی پس ذهنت اینه که مردم پول ندارن،پول منو از خدا دور میکنه ،اگر پولدار بشم آدم مغروری میشم،پول ساختن خیلی کار سخت و پیچیده و طاقت فرساییه،اپنایی که پولدارن حتما با کار نادرست به این پولا رسیدن،پول در جهان محدوده و و و باورهایی که دوره روانشناسی ثروت 1 استاد گفتن،خب دقیقا مثل آب در هاونگ کوبیدنه برای هممون،
حالا چرا اینارو اصلا نوشتم،چون ما موجودات فرکانسی هستیم،هر کدوم از ما داریم با افکارمون شرایط یک لحظه بعد یک روز بعد یک سال بعد خودمونو رقم میزنیم،
الان خیلی با باور قوی تری میتونم اینو بنویسم که خودمونیم که داریم با افکار خودمون با فرکانس خودمون با احساس خودمون اتفاقات رو خلق میکنیم،
خب استاد اومدن جلووووو تا بالاخره به این نتیجه رسیدن که نتایج مالیشونو باورها دارن رقم میزنن و تا وقتی باورها تغییر نکنن مهم نیست که چقدر داری زحمت میکشی چقدر داری کار میکنی
آره وقتی خودمم وقتی به تغییر شرایط مالی خودم در 5 سال پیش فکر کردم دیدم اون پیشرفت مالی و خلق چندتا چیز خیلی خوب تو زندگیم به خاطر افکارم بود به خاطر تغییر کوچکی بود ما در باورهای مالیم یا خوندن کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید استارتش خورد و بعد آروم آروم شرایط تغییر کرد مدارم تغییر کرد شنیده هام تغییر کرد و اینقدر ادامه دادم با خوندن کتاب و گوش دادن پادکست ها که آروم آروم جنس درخواست های من تغییر کرد و خیلی کنجکاو شدم که خداوند رو بهتر بشناسم و خداوند منو هدایت کرد به استاد عزیزم تا خودشو به من بشناسونه،
و من فکر میکردم اون موفقیت ها اون ماشین اون ارتباطاتی که وارد زندگیم شده به خاطر تلاش خودم بوده ،زهی خیال باطل به خاطر الله بوده به خاطر افکارم بوده به خاطر تجسم بوده به خاطر توحید بوده به خاطر تغییر در نگاه و باورهام بوده،
این اتفاق هم برای استاد افتاده وقتی نگاه استاد به پول عوض شد وقتی نگاه استاد به خداوند عوض شد و قوانین رو درک کردن و شروع کردن به کار کردن روی خودشون شرایطی اتفاق افتاد که همه ی اون سالها جبران شد و همه چیز تغییر کرد،
چطوری؟ با کار کردن روی باورهای ثروت آفرین،با توجه کردن به نعمت ها و فراوانی ها ،با توجه کردن به الگوهای موفق،با تجسم زندگی مورد دلخواه آینده،با قدرت دادن فقط و فقط به این خداوند توی ذهنت برای رسیدن به خواسته ها که نتیجش احساس خوبه،احساس رهایی،احساس ایمانه احساس توکله،
حالا الان استاد کجاست بعد از ادامه دادن کار کردن روی باور ها؟! آمریکا،که دلش هم برا همون عموویی که سالها نمیتونست یه کیلو گوشت بخره ببره خونشون تنگ شده،عمو تو ایران تو روستا،استاد تو فلوریدای آمریکا،چطوری؟! با کار کردن روی افکار و باور ها و کنترل ذهن،
استاد خیلی دوست داره در مورد این موضوع که چطور اون همه سال با تلاش زیاد و استفاده از ایده ها و راهکار ها و هر کاری که ما فکرشو میتونیم بکنیم و نمیتونیم بکنیم رو استاد با خلاقیت انجام میداده و استاد فکر میکرده (نه فقط استاد بلکه هممون) با تلاش بیشتر با خلاقیت بیشتر میتونه تحولی در وضعیت مالیش ایجاد کنه و سال بعد با دست پر بره خونه عموشون،
اما همه ی این کارها جواب نداد تا استاد اومدن به صورت بنیادین باورهارو نگاه کردن،
یعنی استاد به یک خودشناسی رسیده که در مورد پول در مورد آدم های ثروتمند یه سری باورهای ایراد دار دارن
در مورد پول در مورد معنویت نگاه استاد و خیلی از ماها جوری بوده که نمیتونه معنویت رو پول و ثروت یک جا جمع کنه،معنویت رو با فقر و تنگدستی یک جا میدونه،
باید بپذیریم که همه ی ما بدون شک این تو ذهنمون هست چون توی یک جامعه بزرگ شدیم فیلم و سریال های یک اوریون رو دیدیم و حرفهای مردم همین جامعه رو شنیدیم 99/9 درصدآدمها همین ذهنیت رو به خاطر گذشتگانشون دارن،
و یه عالمه باور غلط که تو دوره روانشناسی استاد توضیح دادن،
اینا باعث شدن که استاد با کار بسیار بسیار کمتر به همه ی این چیزایی که الانتو زندگیمون دارن برسن،
باعث شده که کنه علی هم آروم آروم با تلاش فیزیکی کمتر نتایج بزرگترین از قبل بگیرم ،کاره که همون کاره فعالیت که همون فعالیته ،چطوریه که الان ورودی مالی بیشتر شده راحت تر شده لذت بخش تر شده؟
،
بچه ها تموم این چیزایی که من دارم مینویسم استاد داره میگه از دروازه ی باور کردن این موضوع که تمام اتفاقات زندگی ما توسط افکارمون داره رقم میخوره میگذره ها،
من دارم با این درک گوش میکنم و مینویسم ،
،
و بعد استاد با درک بیشتر همین قانونو با برخورد به پاشنه آشیل های ذهنی اومدن به صورت تخصصی هر سال روی یک حوضه کار کردن ،
مثلا دوره ی عزت نفس برای تغییر شخصیت در رفتار و خداشناسی و به صلح رسیدن با خود بوده که استاد رو اون باورها رو اون ذهنیتها رو اون تمرینهاکار کرده و شده این چیزی که ما الان داریم میبینم که هر کجا که میره افراد عاشقش میشن بهش کمک میکنن استاد میتونه به راحتی اون وجه مثبت آدم ها و برانگیخته کنه ،
و خود من هم به خاطر مقاومت های کمترین در اینموضوع الان همچین نتیجه ای مثل استاد تو دسته که البته انتهایی نداره و هرروز دارم تو بحث روابط بهتر و بهتر میشم ،
و این نتیجه توی این حوضه خیلی باور منو تقویت کرده که پس میشود از همین قانون تو بحث ثروت و موارد دیگه استفاده کردو از نتیجش لذت برد،
برای استاد هم همین اتفاق افتاده ،استاد اومده از این قانون اول تو بحث روابط استفاده کرده،
چطوری؟ با تغییر دیدگاهش نسبت به خودش به آدم ها،با تمرکز کردن روی نکات مثبت آدم ها و تایید و تحسین کردنشون،
در یک کلام تغییر باور ها و تغییر کانون توجهشون در این حوضه ،
ای نتایج رو گرفتن،
و بعد وقتی به شرایط سخت مالی و بدهکاری خوردن دیگه واقعا میخواستن که از لحاظ مالی پیشرفت کنن،و خب استاد اون موقع قانون رومیدونسته که باورهای بنیادین هستن که دارن اتفاقات پایدار رو رقم میزنن کانون توجه ما هست که داره اتفاقا رو رقم میزنه،
و با استفاده از همین قانون،هدایت شده به باورهای مالی به ترمز های ذهنی برای کسب ثروت
و وقتی کانون توجهات تغییر میکنه افکارت تغییر میکنه باورهای تغییر میکنه لاااااجرم ثروت وارد زندگیت میشه و نمیتونه جور دیگه ای باشه ،
هداااایت میشی به اعمال با آدم ها به شرایطی که اون چیزایی که داری بیشتر بهش توجه میکنی وارد زندگیت بشه،و این طبیعت و قانون جهان هستیم و نمیتونه جور دیگه ای باشه،
،
استاد به هر آنچه که تو دفتر اهدافش نوشته بودهتو دریم بردش گذاشته بوده به خاطر توجه کردن بهشون و تجسم کردنش و دیدن خودتو اون شرایط رویای ،به بیشتر از آنچه که میخواسته رسیده،
و توی روانشناسی ثروت 3 استاد اومده در مورد کسبوکار در مورد بیزینس گفته که چطور با تغییر چه باور های از اون جای که با اون همه کارمند داشته کاراشو پیش میبورده رسیده به جایی که فقط با دوتا کارمند که تازه اونها تو ایرانن تو خونه خودشون و فرسنگ ها از استاد دورن دارن این کسبو کار به این عظمت رو پیش میبرن،
یعنی بعد از اینکه شما میپذیری که خودت خالق زندگیت هستی خودتی که داری با افکارت با ورودی هات با باورهات داری اتفاقات رو برای خودت رقم میزنی میتونی با استفاده از هر دوره ای تو موضوع مورد دلخواهت بیای و نتایج رو به نفع خودت تغییر بدی،
برای من به شخصه بااستفاده از دوره ی 12 قدم و تمرین ستاره قطبی آروم آروم به این باور رسیدم که خودمم که دارم اتفاقا رو رقم میزنم که البته هر روز دارم روش کار میکنم و اگر رهاش کنم خیلی زود فراموش میشه خیلی که میگم خیلییییی خیلی زود فراموش میشه و ما خیلی زود درگیر حواشی میشیم درگیر فرع میشیم درگیر چطورها میشیم،درگیر فعالیت های سختو طاقت فرسای فیزیکی میشیم،
من امروز تو یک موقعیتی بودم خیلی احساسم داشت بدمیشد فهمیدم که باورهام اینجا ایراد داره ولی الان نمیتونم که یه هو درستش کنم،حداقل کاری که از دستم بر میومد زدم از اونجا بیرون و سعی کردم ذهنمو از روی اون موضوع بردارم تا به احساس بهتری برسم و رفتم پیش دوستان تا اون موضوع یادم رفت،
اما فهمیدم که توی اون موضوع توی اون مکان که احساسم بد شده باورها و ذهنیت اشتباهی دارم،
و باید بیام باورهای مناسبش رو ایجاد کنم که وقتی دوباره رفتم توی اون فضا و مکان احساسم بد نشه و به صبر و استقامت من کمک کنه تا نتیجه هم بیاد چون مربوط به کارمه،
در مورد سلامتی هم که استاد گفتن من یک مسئله و یک آسیب خیلی جدی تو جسمم داشتم که همین سال گذشته بعد از پرداخت بدهیم و ذهنم درگیرش بود با تغییر باور هام رفتم سراغ حل این مسئله که سالها با خودم یدک میکشیدمش که به لطف خدا خیلی بهتر شدم ولی هنوز کار داره،و من قانع نیستم به اینکه خب یه ذره خوب شده،نه،خدای من در خداییه که وقتی اراده کنه و بگه موجود شو موجود میشه،اگر کاری درست انجام نمیشه به خاطر ذهن کنه و نه اون،و انشاالله سال آینده بنویسم در مورد اینکه کااااملا حل شده انشاالله ،ولی تو بقیه جنبه ها ای سلامتی خدارو شکر بهترم که البته دوست دارم از دوره ی قانون سلامتی هم استفاده کنمتاانرژی جسمانی بالا و سلامتی بیشتری رو تجربه کنم که تو هدف هام هست،
تو بحث روابط عاطفی هنوز عزیز دلی تو زندگیم نیست که بخوام نتیجشو بگم اما باور دارم که تو مدار متفاوتی از قبل هستم و باور دارم رابطه ای که قراره وارد زندگیم بشه با توجه به درخواست هام و کانون توجهم خیلییییی متفاوت تر از قبل خواهد بود و دوست دارم خیلی نزدیک باشه به رابطه ی عاشقانه مثل استاد انشاالله ،
،
آقا همه ی ما به یک اندازه دسترسی داریم به خداوند ما فقط راه هاروبلد نیستیم
ما خیلی هامون مثل فردی هستیم که تو بیابون گم شده و سر گردون و
حیرونه و نه راهنمایی داره نه قطب نمایی داره نه هادیه راهی داره و همینطور داره دور خودش میچرخه
وگرنه اگر راهو بلد باشیم خیلی زود اون سختی ها و اون اتفاقات تو مسیر تبدیل میشن به خاطرات قشنگمون
،
تمووووووووم تلاش استاد تو همه ی فایل ها اینه که به بقیه بگه آقا ما به عنوان خالقلت زندگی خودمون داریم در هر لحظه با افکارمون زندگی خودمون رو خلق میکنیم ،که خیلییی هامون هنوز اینو باور نکردیم و. فقط به عنوان یه حرف قشنگ و حال خوب کن بهش گوش میدیم،
قبلنم تو کامنت قبلی گفتم الآنم میگم من از جنس صحبت و کلام و فرکانس استاد تو این فایل فهمیدم که استاد خیلییییییییی این یه موردو که خیلی هامون هنوز باور نکردیم استاد باور کرده ،همین یه جمله رو اگر درک کنیم خیلی از مسائل حل میشه خیلی جدی تر رو خودمون کار میکنیم خیلی جدی تر حواسمون به کانون توجهمون هست به ورودی های ذهنمون،به حرف هایی که میشنویم به آدمهایی که باهاشون در ارتباط هستیم ،خیلی جدی تر رو خودمون کار میکنیم،اگر میخوام زندگی خوبی رو تجربه کنیم،اجبار نیست،
آقا من دارم با افکارم با باورهای با ذهنیتم اتفاقات بیرونی خودمو رقم میزنم هیچ عامل دیگه ای هیچ عامل دیگه ای مطلقا دخیل نیست تو خلق و تجربه اتفاقات زندگیمون(توحید)
و اگر من یاد بگیرم چطور فکر کنم،نحوه ی فکر کردن مو نحوه ی نگاه کردن به دنیای اطرافمو،اجر بتونم تغییر بدم،نتایج من بدوووووون شک تغییر میکنن
فقط کافیه من بتونم باورهای مناسبی ایجاد کنم و ادامه بدم و متعهد باشم
( این جهان کوه است و فعل ما ندا)
این جهان داره واکنش نشون میده،این جهان مثل یک آینست که هرچی که تو باشی بهت نشون میده
و چیزی غیر از تو نشون نمیده،دنیای اطراف تو رابطت با همسرت با دوستات تو مسائل مالی سلامتی معنوی هرچی که هست اون بازتاب درون توعه،
هممون اینو تجربه کردیم که از هموووون روز و لحظه ای که میایم شکل فکر کردنمون رو در مورد موارد مختلف تغییر میدیم از همون لحظه نتایج شروع میکنن به تغییر کردن نشونه هاشو میبینیم
آخخخخخ تمرین ستاره قطبی فوق العادست باعث شد من آروم آروم بااااور کنم که خودم خالق زندگیم هستم خودمم که دارم اتفاقا رو رقم میزنم خداااای من تو چه جهانی زندگی میکنم این چه آزادی آیه این چه قوانینیه این آخر عدل الهیه،
اما کنترل ذهن کاریه که وااااقعا تمرین میخواد و سخته که تو شروع کار بتونی تو موارد مختلف. ذهنت کنترل کنی،سخته که وقتی بدهکاری بتونی ذهنتو کنترل کنی و به وقتی فکر کنی که بدهید پرداخت شده،سخته که بتونی وقتی پول خرج میکنی احساس خوبی داشته باشی،سخته که وقتی پول حسابت داره کم میشه چوری ذهنیتتو کنترل کنی و جهتش بدی به سمت فراوانی که احساست بهتر بشه آره اینا سخته به شخصه برای من ،سخته که بتونی ذهنتو کنترل کنی که همه ی آدم ها خوبن همه جا آمنه همه چی خوبه آره سخته اما با تمرین شدنیه با اومدن نشونه ها و نتیجه گرفتن های کوچولو کوچولو آروم آروم کار راحت تر میشه و افسار این دهنو میگیری به دست،
افراد خیلی راحت به اتفاقات اطرافشون واکنش نشون میدن و همینی واکنش نشون دادنه باعث میشه که بیشترو بیشتر تو زندگشون اتفاق بیفته در صورتی که این اتفاقات به خاطر افکار خودته که داره رخ میده و کسی که از قانون آگاهی داره نباید واکنش نشون بده و باید استپ کنه و یه نگاه به درون خودش بندازه و ببینه چه باوری چه افکاری داره که داره این اتفاق رو این نتیجه رو رقم میزنه؟ و بیاداونو درستش کنه تا آروم آروم نتیجه تغییر کنه،
چیزی که به صورت کااااااملا واضح برای خودم تو روابط رقم خورده که خیلییییی نگاه بهتری به آدمها دارم و این باعث شده که هر کجا که میرم افراد عاشقم میشن دوستم دارن با هرکسی در حد یک سلام و علیک هم که رابطه شکل میگیره اون حس دوستی و عشق بینمون جریان پیدا میکنه،
جنس مشتری ها تغییر کرده،افراد بهتر دست به نقد تر ثروتمند تر،
چرا؟ چون نگاه هم تغییر کرده جنس درخواست های من تغییر کرده کانون توجهم تغییر کرده و به هیچ عنوان الا بختکی نیست به هیچ عنوان شانسی نیست و رابطه ی مستقیمی داره با کار کردن روی افکار و باورهام،رابطه ی مستقیمی داره با کنترل ورودی هام با کانون توجهم،
استاد خیلی نمونه ی خوبیه تو زمینه متحول شدن نه فقط تو زمینه ی مالی بلکه تو همه ی زمینه ها
،
الان تو این لحظه پاشنه آشیلم بحث مالیه،
و یک سری نقاط ضعف شخصیتی ،هر هر چی دارم میرم جلوتر بیشتر دارم خودمو میشناسم و سعی میکنم کوچولو کوچولو بهترشون کنم،
اما واقعا دوست دارم رو باورهای مالیم کار کنم ،دیگه هستم از ترس از بی پولی کمبود ترس از نداشتن درآمد،ترس از نتونستن پرداخت هزینه ها،
تر از از دست دادن پول،
به لطف الله خیلییییییییی بهتر شدم توی این سه ساله ،اما میفهمم که هنوز ترس دارم هنوز مقاومت دارم ،و این یعنی اینکه خیلییییی باید روش کار کنم،
تو بحث سلامت جسمی پاشنه آشیل دارم ،
تو بحث روابط پاشنه آشیلم فعلا شده بابام،(بنده خدا :)
اما امسال تخصصی میخوام رو ثروت کار کنم،
چون وقتی حل بشه خیلییی از موارد دیگه خود به خود حل میشن،واقعا که باید ثروتمندی رو یه امر جدایی ناپذیر از خداوند بدونم چون همهههه چی واقعا بر میگرده به همین ثروت و عزت نفس،
که خیلیییی حل کننده ی مسائله
و خدارو شکر که در حال کار کردن روی دوره ی ثروت 1 هستم مدت 9 ماه،نتایج ملموس بوده ولی هنوز بزرگ نشده و باید ادامه بدم نباید تا امید بشم نباید کم بیارم،
بیایم تعهد بدیم به خودمون یه سری باورها و بنویسیم و هر روز روشن کار کنیم و تایید کنیم نشانه های خداوند رو و سپاسگذار باشیم و ببینیم که خالق زندگیمون هستیم و ببینیم که تغییر افکار تو زندگیمون داره نتیجه ایجاد میکنه اینو درکش کنیم،و اجازه بدیم این اتفاقات باعث ایجاد باور بشه باعث ایجاد ایمان بشه تو وجودمون،
استاد اینو باور کرده که تمااااام اتفاقات زندگیشو داره خودش را میزنه چون کار کرده رو خودش تمرین کرده باور کرده،برای همینه که تو زندگیش از کسی نمیترسه به کسی باج نمیده،نجران نیست کسی چمشش بزنه،چرا؟ چون دیگه قانون برای استاد دیگه از ثابت گذشته است،استاد با افکارش با باورهای چیزایی رو تو زندگیش رقم زده که بقیه نمیتونن توی رویاهاشون بهش فکر کنن،مثل خلق همین سایت با این کیفیت و بهره وری،ایجادش کردن خلقش کردن توی زندگیشون،
،
نسبت به سری قبل خیلی اماده تر بودم برای شنیدن این حرف ها،و با بند بند وجودم درک کردم و نوشتم
نیاز داشتم که بنویسم،به یاد آوردم دوباره و انگار دوباره چرخ هام افتادن رو ریل و این کار باید کار همیشگیم باشه،
،
استاددد تمومممم این فایل یه طرف،اون قسمت آخر که میگید عاشق اون لحظه ای ام که سر به سجده میگذارید و اشک میریزد و میگید خدااای من چرا من تا به حال تورو باور نکرده بودم ،
واااای خدای من قدرت درک این جمله و تجربشو بهم بده هر روز بیشترو بیشتر
خدارو صد هزار مرتبه شکر که خدای مهربان منو هدایت کرد به سمت خودش خدارو شکر،
انشاالله بتونم عمل کنم،
استاد جان خیلییییی ممنونم ،
سلام دوست خوبم
امیدوارم عالی باشید
من مثل همیشه به بهترینها هدایت شدم و امشب به این کامنت فوق العاده و پر از آگاهی
بخشهایی از کامنت شما رو برای خودم مینویسم تا برای هممون یاد آوری بشه :)
ما به عنوان خالق زندگی خودمون داریم در هر لحظه با افکارمون زندگی خودمون رو خلق میکنیم
من دارم با افکارم با باورهام با ذهنیتم اتفاقات بیرونی خودمو رقم میزنم،هیچ عامل دیگه ای هیچ عامل دیگه ای مطلقا دخیل نیست تو خلق و تجربه اتفاقات زندگیمون(توحید)
و اگر من یاد بگیرم چطور فکر کنم،نحوه ی فکر کردنمو نحوه ی نگاه کردن به دنیای اطرافمو،اگر بتونم تغییر بدم،نتایج من بدوووووون شک تغییر میکنن
فقط کافیه من بتونم باورهای مناسبی ایجاد کنم و ادامه بدم و متعهد باشم
این جهان کوه است و فعل ما ندا
این جهان داره واکنش نشون میده،این جهان مثل یک آینست که هرچی که تو باشی بهت نشون میده
هممون اینو تجربه کردیم که از هموووون روز و لحظه ای که میایم شکل فکر کردنمون رو در مورد موارد مختلف تغییر میدیم از همون لحظه نتایج شروع میکنن به تغییر کردن نشونه هاشو میبینیم
افراد خیلی راحت به اتفاقات اطرافشون واکنش نشون میدن و همینی واکنش نشون دادنه باعث میشه که بیشترو بیشتر تو زندگشون اتفاق بیفته در صورتی که این اتفاقات به خاطر افکار خودته که داره رخ میده و کسی که از قانون آگاهی داره نباید واکنش نشون بده و باید استپ کنه و یه نگاه به درون خودش بندازه و ببینه چه باوری چه افکاری داره که داره این اتفاق رو این نتیجه رو رقم میزنه؟و بیاداونو درستش کنه تا آروم آروم نتیجه تغییر کنه
خدایا شکرت برای آگاهی
تحسینتون میکنم برای آگاهیتون
برای درکتون از قوانین
تحسینتون میکنم برای تمام نتایجتون
برای باور کردن اینکه من خالق زندگیم هستم
شکر وجودتون دوست خوبم ،ازتون سپاسگزارم :)
ممنونم که با نوشتن باعث میشید آگاهی جریان پیدا کنه
امیدوارم بهترینها رو تجربه کنید دوستم
شکر خدای خوبم برای این سایت الهی
برای وجود استاد عزیزم
برای قوانین بی نقصت
شکر برای آرامش
برای خانواده
دوستان خوب و الهی
شکر برای تغییر
شکر برای حال خوب
خدای من شکر شکر
شکر ک تو الله مایی …
پروردگارم …
تو آگاهی به قلبم که من
تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم …
به نام مهربان پروردگارِ سخاوتمندم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی
سپاسگزارم از شما استاد عباس منش عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین
دوست عزیزمون علی آقا چقدر خوب تو دیدگاهشون ،نوشتن که ، ««استاد شما خیلی خوب باور کردید که همه ی اتفاقات زندگی ما داره توسط افکار و باورهای خودمون رقم میخوره»»
من هم مثل علی آقا هربار درحال گوش کردن فایل ها به خودم میگم استاد چققققققدر خوب باور کرده و چقدر متعهدانه عمل کرده و دعای این روز های من اینکه ،مهربان پروردگارم ،
چشم بینا و گوش شنوا بده تا الهامات رو دریافت کنم و شجاعت و ایمانی بده تا بهشون عمل کنم
خدایا کمکم کن تا یکتاپرست باشم تا لحظه ای نباشه که به شیوه ی قوانین زندگی نکنم ، خدایا کمکم کن تا تنها ترا بپرستم و تنها از تو یاری بجویم ،خدایا من به هر خیری ازجانب تو فقیرم
خدایا کمکم کن تا بتونم تحت هر شرایطی ذهنمو کنترل کنم و احساسمو خوب نگه دارم ،کمکم کن تا رابطه ی بین قوانین و تجربیاتمو بیشتر و بهتر درک کنم
کمکم کن تا قدر دان این قوانین باشم واز نعمت گران بهای خالق بودنی که بهم هدیه دادی نهایت بهره رو ببرم ، کمکم کن تا به کمک عملی کردن آموزه های استاد،سعادتمند باشم هم در دنیا و هم درآخرت.
استاد عباس منش عزیزم دوستتون دارم و عشق برای همه ی خانواده بزرگم در سایت توحیدی شما.
بنام الله یکتاوهدایتگر
سلام به استادعباس منش عزیزم ومریم عزیزم
چندروزی میشه که دوره روانشناسی ثروت1ازسایت خریداری کردم وشروع کردم تاروی باورهای مالی ام کارکنم
این فایل امروزمرابسوی نشانه ام هدایت کن
من بودوهدایت شدم به این صحبتهاوشنیدن کلام زیبای استادعزیزم
تصویرفایل که دیدم حال خوبی بهم دست دادکه ماشین وخونه زیبای استادوباورپذیرشدن بیشترذهنم
من هم امسالم روچون باشروع سال دوره ثروت هدایت شدم خریداری کنم سال موفقیت مالی خودم نامیدم وتعهدمیدم تاروی باورهای خودم روی افکارم کارکنم که همه چی زندگی ام باافکارمن رقم میخوره
استادچقدراون جمله آخرتون اشکم درآورداحساساتی شدم که سربه سجده میزاریم میگیم خدایاچرامن توروزودترباورنکرده بودم
همین الان رفتم ویه دفتردرست کردم واین نشونه ام یاداشت کردم وتصمیم گرفتم نشانه های خداوندبنویسم وبانشانه هاپیش برم وذهنم باورپذیرتربشه خدایاشکرگزارتم که هرلحظه منوهدایت میکنی
این کامنتم نوشتم که سالهای بعدکه دیدم که چقدرازنظرمالی پیشرفت کردم انشاالله وخداوندمنوهدایت کرده به مسیرهای زیباونعمت وفراوانی وثروت وبدونم ازکجابه کجارسیدم خدایاشکرگزارتوهستم
استادعباس منش عزیزخداروشاکرم بابت وجودشماکه دست خداوندهستین برای ما
درپناه رب العالمین شادوسربلندوثروتمندباشین
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه ی باورها و فرکانس های ما رقم می خورد. با داشتن باورهای نادرست تلاش فیزیکی ما نتیجه ی معکوس می دهد زمانی که قوانین را به درستی درک کنیم شرایط ما به تدریج بهبود می یابد. داشتن باورهای نامناسب حتی با خلاقیت ایده و تلاش زیاد به هیچ وجه نتیجه ای در بر نخواهد داشت تا زمانی که به خودشناسی رسیده و بتوانیم باورهای نامناسب خود را شناسایی و تغییر دهیم.
داشتن باورهای مناسب شرایط ما را به قدری تغییر می دهد که شرایط کنونی با گذشته ما بسیار متفاوت خواهد شد و نتایج ما دلالت بر مسیری است که طی می کنیم.
همه ی ما به یک اندازه به خداوند دسترسی داریم تنها مسیر درست را گم کرده ایم تمام اتفاقات را با ذهن و باورهای خود رقم می زنیم تعداد بسیار کمی از افراد این موضوع را به درستی درک می کنند ما با باورهایمان اتفاقات زندگی خود را رقم زده و هیچ عامل بیرونی وجود ندارد اگر نحوه ی نگاهمان را تغییر دهیم نتایج ما بدون شک تغییر کرده و دگرگون خواهد شد این جهان کوه است و فعل ما ندا …این جهان مانند آینه است چیزی که هستیم را به ما نشان می دهد هر چیزی که در اطرافمان هست بازتاب درونمان است.
باور کنیم که با افکارمان اتفاقات زندگی خود را رقم زده و اگر شکل فکر کردن خود را تغییر دهیم واکنش جهان از همان روز اول نسبت به ما تغییر خواهد کرد. باید بتوانیم تمرکز خود را آگاهانه بر نکات مثبت و زیبایی ها بگذاریم تا نتایج زندگی ما دگرگون شود و پی ببریم که ما خالق زندگی خود هستیم . کنترل ذهن نیاز به تمرین دارد باید تمرین کنیم که واکنش گرا عمل نکنیم نگاهمان را از روی نازیبابی برداریم و بر روی زیبایی ها بگذاریم از نعمت های خداوند سپاسگزار باشیم به افکار اعمال رفتار و نجواهای شیطانی فکر و آن ها را بررسی کرده تا به مسیری برسیم که زندگی ما را از آن شرایط بد به شرایط بهتر برساند.
هر سال هدف جدیدی برای خود انتخاب کرده و قدم به قدم به آن دست یابیم. اگر پاشنه ی آشیل خود را تشخیص دادیم با تمرکز و به شکلی تخصصی بر روی آن کار کنیم. به خود تعهد بدهیم و هر روز باورهای مناسب را در آن زمینه در خود ایجاد کرده نشانه ها را نوشته آن ها را تایید کنیم و ببینیم تغییر باور باعث ایجاد نتیجه می شود.
تمام اتفاقات زندگی ما به واسطه ی افکارمان رقم می خورد نگران چشم زدن بقیه نباشیم و به دیگران باج ندهیم با باورهای درست می توانیم نتایج متفاوت را برای خود رقم بزنیم.
خدایا شکرت
عاشقتونیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام
خدای من چه قدر ویوی خونه ی شما زیباست ماشین زیبا رنگ قرمز من خیلی دوست دارم گل های زیبا و اون درخت نخل زیبا
امسال من سال تعقییر شخصیتم گذاشتم سال احساس لیاقت گذاشتم
بخدا دارم نشونه ها رو می بینم بعد از سالها دیروز همسرم برام هدیه گرفته بود چقدر خوشحال شدم شلوار خونگی رنگ قرمز که خیلی زیباست
چقدر خدای جدیدم دوست دارم هر وقت تنهام باش حرف میزنم
چقدر حالم بهتره
به لطف خداوند و آموزه های استاد زیبابین شدم فراونی ها رو می بینم قبلا نمی دیدم
قضاوت نمیکنم حداقل کمتر کردم
خداوند باور کردم
ذهن ام سعی میکنم کنترل کنم
آرامش ام بیشتر شده
اینها همش نتیجه هست
می دونم مسیرم درسته خودم خالق زندگی ام هستم
برای خودم هدیه می خرم
در پناه خداوند باشید
به نام خداوند هدایتگر و بخشنده
سلااااام
سلام استاد عزیزم سلام الگو و نمونه
آرامش،
سلام به استادی که عاشقانه داره مسیرشو بدون هیچ چشم داشتی به ما میگه بخدا گوهر و طلا از دهانتون میباره
الهی که خداوند عمر پربرکت گشایش در ثروت
و سلامتی هرساله نصیبتون باشه
واااای خدای من چقدر این نمای خانه شما زیباست
چقدر نعمت و برکت خداوند زیباست
چقدر ماشین زیبایی دارید
چقدر اون دوتا نخله زیبا جلوی خونه افتاده
نوش جانتون نوش جانتون نوش جانتون
نتیجه ایمان راستین و شاکر بودن خداوند همینه و از اینها بیشتر
خدایا ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت داده ای
خداجوووووووونم شکرت
1403/01/10
سلام استاد عزیزم سلام مریم عزیزم سلام
خیلی حالم خوبه خیلی احساس آرامش دارم خیلی خوشحالم به سمت شما هدایت شدم خیلی زیاد
چه قدر زندگی این جوری زیباست
چه قدر باید زندگی کردن و تجربه کنم
ازت ممنونم که مسیرو بهمون یاد دادی
ازت ممنونم که استفاده درست از نعمت حیات رو بهم یاد دادی
خیلی خوبم
تو امسال خیلی نتایج خوبی گرفتم
22 کیلو لاغر شدم .بدنم سالم تر شده احساس لیاقت و عزت نفسم بیشتر شده
درآمدم بیشتر شده
آرامش و آسایش و لذتم از زندگی بیشتر شده
همه چی رو غلطک این همون جاده ی راحت و سرپایینی که گفتین سوت زنان میرم پایین
چه قدر خدا برام فرق کرده
چه قدر این خدا خدای قدرتمند و مهربان و عادلیه
عاشقشم
دوستش دارم
بهش تکیه کردم
قوی و قدرتمند شدم
این هدایت امشبم بود .چشم خداجون لیزری تمرکز میکنم دقیق و با دقت بیشتر .