نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 21
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
از اولین خاطره های کودکیم که یادم میاد همراه با گریه بود.
مادرم دایم به روضه گوش میکرد .یه ضبط صوت قدیمی که بیشتروقت ها روشن بود و روضه خوان معروف ان زمانها از عذاب های سخت قیامت میگفت…از لحظه های سخت قیامت که مادر از شدت ترس کودکش رو رها میکنه… اون وقتا من حدودا سه ساله بودم درست زمانی که داشتم از محیط پیرامونم دنیا رو می شناختم تا بعدها در بزرگسالی از این شناخت ها برای ساختن زندگی و خواسته هام استفاده کنم.
اما اون حرفها برای یک کودک سه ساله خیلی وحشتناک بود…. یادمه از خدا به شدت می ترسیدم چون میخواست تو قیامت منو از مادرم جدا کننن و جدایی از مادر تو اون سن یه کابوس بود.
خلاصه من با این چرندیات بزرگ شدم
البته چرندیات دیگه ای هم بود.. خندیدن مساوی با جهنم رفتم
رقصیدن یعنی همین لحظه غذاب خدا نازل شدن
گوش کردن به موسیقی شاد یعنی به جنگ خدا رفتن
و بدتر از همه لاک قرمز زدن
یادمه ۸ یا ۷ سالم بود خواهرم یواشکی از مادرم به ناخن هام لاک قرمز زده بود
وقتی شوهر عمه روستایی و به شدت مذهبی ام دید بهم گفت
مگر تو کافرآمریکایی هستی که این ریختی شدی…..خخخ
الان که فکر میکنم میبینم ذات من شاد بوده اصلا وجودم من برای شاد بودن ساخته شده بوده
اما سالهای کودکی و نوجوانی و بخشی از جوانیم بخاطر همین باورها نابود شد.
از بچه گی به دف زدن یا به اصطلاح همون دایره زدن به شدت علاقه داشتم و روی هر چی دستم میومد ضرب می گرفتم.
بیشتر اوقات منع میشدم
یا میگفتن ماه محرمه خجالت بکش
یا دهه عزاداریه …. خجالت بکش
و من نمی تونستم بفهمم
چرا ضرب زدن روی سینی یا یه بشقاب می تونه خدا رو خشمگین کنه….
خلاصه
سالهای توام با احساس گناه و ناشادی و یا شادی یواشکی گذشت
تا اینکه من متوجه شدم نمیتونم برخلاف ذاتم رفتار کنم.
با خودم گفتم
من نمیتونم خدایی رو بپرستم که میخواد من غمگین و افسرده باشم.
خدا اگر خدا باشه میفهمه که من وقتی شادم میرقصم و میخندم و کوهنوردی میرم و لباس رنگ شاد می پوشم
مهربونترم، به مادر پیر و سالخورده ام بهتر میرسم و با عشق و شادی بیشتری ازش پرستاری میکنم.
و همین دلیلی شد برای من که از اون خدای وحشتناک فاصله بگیرم
و برای خودم خدایی بسازم که شاده و رقص و اهنگ شاد رو دوست داره…
اما
اما باز هم گاهی احساس گناه های قدیمی می مومد سراغم
بخصوص وقتایی که به مشکلاتی میخوردم
بخصوص مشکلات مالی و بیماری.
اون ته ته ناخودآگاهم این بود
شاید واقعا راسته که شادی مجازات داره؟
تا اینکه
برخوردم به این فایل امروز
قرآن در قانون جذب
حدودا یه ماه بود با فایل های استاد آشنا شده بودم و یادمه وقتی این فایل رو اولین بار شنیدم
مات و مبهوت مونده بودم
وای خدای من…. پس حس من درست میگفته؟
پس برداشت من از ذاتم درسته؟
پس من حقم شادیه نه غم؟
یادمه تا شب بارها و بارها گوش کردم چندین چندبار
و توی تلگرام واسه همه فوروارد کردم.
و چقدر از احساس گناه رها شدم
و چقدر سبک شدم
و چقدر شادتر شدم
و چقدر سپاسگزارتر
و چقدر مطمئن تر
و چقدر ایمن تر
و چقدر خاطرجمع تر
و چقدر مهربونتر
و چقدر امیدوار تر
و چقدر و چقدر علاقمندتر به قرآن…
خدایا شکرت
چون من کلا از قرآن فاصله گرفته بودم راستش دیگه اعتقادم رو بهش داشتم از دست میدادم
و کم کم تحت تبلیغات فضای مجازی قرآن رو تحمیل یک سری عقاید عربها می دونستم.
و حالا اینقدر نگرش من تغییر کرده
که آیاتی رو که استاد در موردش صحبت میکنند رو روی برگه نوشتم
و روی در و دیوار اتاقم زدم
و بعضی هاش رو حفظ کردم که وقتی نجواها میاد سراغم تکرار کنم که مغلوب نجواها نشم.
و من
هرگز و هرگز از پس شکر
همین یکی نعمت برنمیام تا برسه به نعمت های دیگه….
و بازم هم از استاد متشکرم که ما رو در دانش و آگاه های که با تلاش فراوان به دست آوردن، شریک میکنند
و از خانم شایسته عزیز هم سپاسگزارم که این فایل رو واسه دهمین روز سفر قرار دادند.
خدایا تو راسپاس
که ما را همسفر و همره
کسانی قرار دادی که به آنان نعمت بخشیدی
و نه راه کسانی که برآنان خشم گرفتی
و نه راه گمراهان
عالی هستی دوست عزیزم گل گفتی واقعا باید این آیه ها رو حفظ کرد باید همش جلو چشمت باشن همش
ممنون آزاده عزیز
و سپاس از توجه و لطف تون.
شما هم عالی و بیست هستی دوست گلم
آرزو میکنم همیشه شاد و سلامت و تندرست و ثروتمند باشی
سلام به همگی دوستانم
چند روزه پشت سر هم دارم فایل های روز 10 و 11و 12 گوش میدم مخصوصا حزن در قرآن رو چندین بار گوش دادو و هر بار به خودم میگم، مگه امکان داره اینو من گوش نداده بودم
دوباره برمیگردم و گوش میدم همش میگم شاید اون موقعه حواسم نبوده
اما میدونم که الان باید میشنیدم?
و بابتش خدا رو شکر میکنم، حالم وصف نشدنیه وقتی دارم به خدا و قانون و اتفاقاتی که برا پیامبر افتاده فکر میکنم
این که یه چند نفری رو من توی ذهنم بت کردم و فکر میکردم فقط این اتفاقات مخصوص این ادماس که خدا به اسم پیامبر ازشون نام برده
همش میگفتم من که نمیتونم مثل اونا باشم اما شاید بشه ازشون کمک بگیرم
و این عین شرک بود که من داشتم وحالا خودم رو لایق میدونم خودم مستقیم با خدا حرف بزنم و فقط از این آدما یاد بگیرم توحید یعنی چی و اونجوری عمل کنم
هر چقدر بنویسم بازم کمه خدایا شکرت که اینقدر دوستم داری که از زبون بنده ی نابت به من این آگاهی ها رو بدی
سلام به استاد عزیزم خانم شاسته گل ودوستایه همفرکانسی عزیزوانرژی مثبت?
ممنونم ازاستاد عزیزم بخاطر این فایلایه اگاهی بخش واینقدر با جونو دل اون چیزی که بهشون الهام میشه رو با ما به اشتراک میذارن همراه با ایه های کتاب اسمانی?
مهمترین نکته فایل احساس خوب=اتفاقات خوب
باید به خودم تعهد بدم ایمانم به الله یکتا به کسی که قدرت جهان در دست اونه روزبه روز بیشتر شه چون همه چی با همین ایمانه که شکل میگیره .باید نگاهموبه همه چیز توحیدی تر کنم..با اموزشایه استاد خیلی بهتر شدم ولی گاهی وقتا ته دلم هنوز ی ترسایی میاد که بازم خدارو صد هزار مرتبه شکر زود به خودم میام وحال خودمو اگاهانه خوب میکنم وبه خودم یاداوری میکنم که قدرت ازان خداست ولاغیروباز ارامش خودمو به دست میارم
یاد گرفتم در احساس ناخوشایند وناراحتی نمونم ودرمورد ناراحتیام نخوام با کسی صحبتی کنم چون دارم اون اتفاق رو بیشتر دعوت میکنم به زندگیم
میخوام همیشه با امید.با ایمان .با احساس خوب.باتوجه به زیباییها.باتوجه به نعمت وفراوانیا.زندگی کنم .ورودیایه خوب به ذهنم بدم چون خروجی خوب ازش میخوام خدایا کمکم کن حالو احساسم لحظه ای برهم نخوره.خدایا تنها تورا میپرستم وتنها ازتو یاری میخوام…خدایا میخوام استاد قانون جهانت بشم استاد احساس خوب وارامش استاد خلق اینده .منو لحظه ای به حال خودم رها نکن…ممنونم استاد عزیزم ارزوی بهترینارو برات دارم درپناه حق باشید انشالا دوستون دارم?
سلام
این فایل خیلی عالی بود و کلی مطلب جدید یاد گرفتم ازش
فهمیدم که با هیچ عنوان نباید ناراحت باشم و ناراحت بودن نشانه نداشتن ایمانه و کسی ک ب خدا توکل میکنه و ایمان داره همیشه شاده
امشب یه چالشی برام پیش اومد ک خداروشکر تونستم ناراحت نشم و برخلاف اتفاق شاد و خوشحال باشم
سلام به همه همسفران عزیزم
روز یازدهم
خانم شایسته عزیزم از شما سپاسگزارم و از خدای مهربانم سپاسگزارم که شما رو هدایت کرد برای برگزاری این سفر توحیدی چون بعد از یازده روز که با دقت فایلها رو گوش میدم و نکات مهم رو یادداشت میکنم متوجه شدم که ترتیب این فایلها هم هدایت خداوند است
????
در گذشته که ایمان و عمل صالح رو در کنار هم میدیدم همیشه فکر میکردم که عمل صالح یعنی نماز و روزه و هیچگاه در تصورم هم نمی گنجید از نظر اون خدایی که من میشناختم شادی و خوشحالی یا احساس خوب؟!! معنایی نداشت کلماتی که در کنار خدایی که من میشناختم کاملا غریبه بودند
قبلا هم شنیده بودم خدا مهربان است ولی برایم من خدا همیشه به این شکل بود که در صورت انجام خطا عذابی سخت در انتظارم است هیچگاه مهربانی آن خدا در کنار عذاب دادن سختش برایم قابل هضم نبود
????
خدا رو هر لحظه سپاسگزارم که به خاطر مسائل مالی که در زندگی دارم هدایت شدم به این سایت توحیدی و واقعا عاشق این تنها تضاد به ظاهر بزرگ زندگیم هستم در کنار نعماتی که قابل شمارش نیستند در زندگیم من بدنبال راه حل ومعجزه ای برای مسائل مالی و بدهکاری بودم و ایمان دارم که خدا من رو دوست داشت که به این مسیر توحیدی هدایت شدم برای اینکه چهره واقعی خدای مهربونم رو بشناسم برای اینکه درک کنم که این خدا همان تنها منبع قدرتمند نیروی خیر خودش همان ثروت، سلامتی، آرامش، خوشبختی و هر چی که خیر است و من با ایمان و اعتماد به این نیروی خیر و داشتن احساس خوب تحت هر شرایطی است که به مسیر درست در هر جنبه زندگیم هدایت میشوم
????
من غم و حسرت گذشته را که بخاطر خطا و اشتباه خودم بوجودآمد دیگر با خودم حمل نمی کنم و با احساس خوب آن نتایج را تضادهایی میبینم برای واضح شدن خواسته هایم
من ترسهای آینده که همه نجواهای شیطانی هستند را با ایمان به خدا و داشتن احساس خوب از بین میبرم و خودم را خالق خواستهایم میدانم
???
خدایا تنها تورا می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم
???
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید
????
سلام خانم شایسته عزیز و استاد واقعی آقای عباس منش بزرگ منش
امروز 13971126 روز یازدهم سفرنامه من که فایلی انتخاب شده امروز حزن در قرآن است مصادف شد با روز تشییع جنازه دختر عمه ام که کل فامیل با ظاهری اندوهگین و ناامیدانه دورهم جمع شده اند و همسر من نیز از صبح برای رفتن به تشییع جنازه آماده می شود و وقتی اعلام کردم که من نمی روم با دنیایی از سرزنش و ملامت مواجه شدم که فلان عموت اومده فلان عمت چی میگه و……
ولی مرگ از نظر من یک زندگی ابدی، وصال به منبع و یکی شدن با خداست و هیچ جای ندوهی درآن نمیبینم ولی وقتی به دلایل شرکتشان در تشییع جنازه که شرکت می کنند و گریه می کنند و لباس های تیره ترشون را می پوشند و یا اون لباسها را تامدتها عوض نمی کنند و یا ریشهایشان را تامدت ها نمیزنند و با یه رسم جالب دیگه ترکمن ها که من هم یکی از آنها بودم اینه که تو خونه فامیلای نزدیک متوفی تا 40 روز تلوزیون تماشا نمی کنند، دوستان باورها را ببینید تلوزیون نگاه کردن را خوب و شادی آفرین می بینند که تعطیلش میکندد می بینید که چقدر این جامعه ما دارن بر خلاف قوانین الهی دارند می روند خلاصه امروز خیلی درس بیشتری برای من شود که این تشییع جنازه با مرور دوباره این فایل مصادف شد و من نه تنها نرفتم بلکه الان هم با دوتا بچه های گل خندونم صبحانه را زدیم به رگ و داریم میریم ادامه پی کنی ساختمون ام چون اینها احساس منو خوب می کنند برام هیچ چیز و هیچ کس جز خدا مهم نیست و فقط خودم و خودش، راستی دیشب یخچالمون خراب شد وقتی بازش کردم یک سیم از سیم های پشت یخچال اتصال کرده بود و سوخته بود من اون تیکه سیم را عوض کردم وای باز یخچال کار نکرد و اگر من نعمت پارسال بودم به زمین و زمان فحش میدادم و اعصابم خورد میشد ولی ولی چون تو این مکتب دارم یاد میگیرم که ذهنم رو کنترل کنم اندوهگین نشم جدی نگیرم غیر خدا رو، و رفتم خوابیدم و با خدا صحبت میکردم و میگفتم این تضاد چی میخواد بگه اگه قراره مقیاس توکلم به خدا رو بسنجه که من فقط روی خدا حساب میکنم و سالم بودن و خراب شدن این یخچال واسم به یک اندازه اند و هر دوتا جای سپاسگزاری فراوان داره و تواین مراقبه با خدا بودم که ساعتهای نزدیک 12 شب بود که فکر کردم صدای یخچال داره میاد اول فکر کردم که اشتباه شنیدم که یهو همسرم صدام زد که نعمت یخچال کار کرد و برای بار دوم هم سوپرایز شدم و گفتم خدایا ای کاش یه چیز دیگه می خواستم ازت و همسرم گفت بیا ببین دوباره اتصال نداره همونجا تنها جوابی که دادم این بود که من فقط سیمش رو وصل کردم و وقتی وصل کردم کار نکرد و الان بعد از 1 ساعت خو د خدا بود که درستش کرد و کار خدا بی نقصه و نیاز به چک کردن نیست و خوابیدم و باز با خدا مراقبه کردم و باز خدا درونم صدام زد و گفت نعمت نگفتب اون چیز دیگه ای که می خوای چیه و منم گفتم استقلال مالی و آزادی زمانی و کلی رو باورهام کار کردم و خوابم برد
خخخخخخخ از اتفاق امروز صبح شروع کردم و عقب عقب رفتم تا دیشب رفتم چیکار کنم اینجوری گفته شد بگم دیگه
موفق و موید و سپاسگزار و سعادتمند باشید دوستان عزیزم
درود بر همه
من خودم از طریق کلوپ ثروتمندان با سایت آقای عباس منش آشنا شدم
و حقیقتاً هم همینه و مستندی به نام راز یا به انگلیسی
THE SECRET وجود داره که دقیقاً به همین قانون جاذبه اشاره می کنه و ما با توجه به این که دیدگاه مذهبی داریم می تونیم با ترکیب این قانون و دیدگاه مذهبی خودمون که البته نباید افراطی باشه به سمت زندگی با کیفیت و سعادتمند پیش برویم و توجه به این قطعه شعر نیز خالی از لطف نیست
ای بشر دانی که دنیا مال توست
ورنه انگاری اجل دنبال توست
هر چه خوردی مال مور است
هر چه بردی مال گور است
هر چه داری مال وارث
هر چه کردی مال توست
سلام خدمت استاد عزیزم و عزیز دلشون??
و سلام به تمام دوستان خودم در خانواده عباس منش…این روزها خیلی با این فایل مواجه میشم?
استاد عزیز منم از کوچکی در خانواده مذهبی بزرگ شدم…یادمه ک ماه رمضان پدرم هم برای سحر بیدارمون میکرد وهم برای گوش دادن قرآن…من هیچ لذتی نمیبردم…دلم میخاست بخابم ولی … واقعا درست میگید هیچ وقت شادی و لبخند خانواده ام را ندیدم..همیشه غم و ناراحتی و خشم …من دختری شاد و پرانرژی بودم ..ولی همیشه جلوی شادی های منو میگرفتن…با اون باورهای ک از گذشتگان خودشان گرفته بودن..مثل دختر نباید بخنده…اگه بخندی بدش باید گریه کنی…یعنی واقعا همینطور بود این اتفاق رخ میداد..
ی موضوعی ک واقعا دردناک برام…ی مدت تو ایران مد شده بود از مراسم تشیع جنازه جوونها فیلم درست میکردند ک دیگران ببینند..واای ی روز خونه پدربزرگم بودم ک پسر دایی ام ی فیلمی از مراسم فوت جوانی را اورده بود ک ما همگی نشسته بودیم نگاه میکردیم ..اینقدر با احساس و همراه با گریه…طبق قانون جذب چیزی رو جذب کردیم ک نباید میشد نمیدونم پس از چن وقت برادرم را از دست دادم ….وقتی ب گذشته فک میکنم خیلی عصبی میشم..کائنات گفتن خب شما مرگ جوون میخایین ..بیاین اینم از مرگ جوون…حالا بشینید گریه کنید???
طبق قانون جذب ب هر چیزی فک کنید اونو جذب میکنید..فرقی نداره خوب باشه یا بد….
از وقتی ک وارد سایت شما شده ام خیلی خیلی مواظب ورودی های ذهنم هستم…
استاد عزیز ی سوال برام پیش اومده .. ۴ ماه روی باورهای خودم در روانشناسی ثروت ۱ کار میکنم اوایل خیلی خوب بود نشونه های خیلی خوب میدیم پیشرفت های عالی داشتم ولی…ی مدته هیچ چیزی نمیبنم..همه چیز خوب و مثبت ..زندگی آراوی دارم ولی ی تغییر اساسی میخام ی درآمد عالی..چی شده ک استپ کردم!!! با اینکه هم از درون شاد و رو باورهام کار میکنم…
این روال طبیعی ؟؟! دوستان عزیز اگه کامنت منو خواندید راهنماییم کنید!! سپاسگزارم
برای همتون آرزوی شادی و موفقیت دارم
???
سلام دوست من، اتفاقات مالی هم بزودی میرسه، شما از رسیدن به اتفاقات مالی خوب ماشین خوب خونه خوب شغل خوب نتیجه نهایی که میخواین بگیرین چیه؟
مگه غیر از اینه که آرامش میخواین؟
آرامشی که الان بهش رسیدین نشانه اینه که ظرفتون بزرگ شده و قبلیت دریافت ثروت رو گرفتین مشتاق تر و متعهد تر از قبل ادامه بدین و باور کنید که این مسیری که در آن هستید درست ترین مسیر است
سلام آقای صادقی
ممنون و سپاسگزارم از راهنمایی های خوبتون??امیدوارم به زودی شاهد اتفاقات عالی باشم…
در پناه الله یکتا شادو سلامت و موفق باشید.
خانم امیری فر چرا امیدوار باشید، باوری که باور واقعی باشه پشت بندش اطمینان باید بیاد، شما بیس اصلی باور ها که خالق بودن خودمان است را تقویت کنید بارها و بارها تکرار کنید و با قاطعیت بگویید من نتایج مالی ام را دریافت میکنم یا خواهم کرد هم نگویید بلکه بگویید خدایا شکر که فلان ماشین رو دارم فلان خونه را دارم آره شاید سختتون باشه ولی بگید تکرار کنید میدونم نجوای ذهنی میگه برو بابا خودتو مسخره کن مگه میشه؟!
وشما دوباره تکرار کنید و بگویید آره میشه و میشه و میشه و میتونید قسمت نتایج دوستان را در عقل کل با یک کتاب مرج موفقیت دوستان را مطالعه کنید تا به آن باورها پایبند تر بشوید دوست من باور کنید میشه چون من هم با خانم زد کارتیست مصاحبه داشتم هم با مجید مرادی هم با آقای رضا عطار روشن و هم با آقای شکراله زاده که همگی از شاگردان این سایت هستند و نتیجه های خوبی گرفته اند خود من هم بی نسیب نبودم و خدا روشکر میکنم که در حال فعلیت گسترده تجاری درکل کشور هستم
بعضی مواقع این نداها مثل اینکه به شما بشین اول قران رو بخون و بعد تصمیم بگیر ،میان. و چیزی می خوان به ما بگن
من در بعضی مواقع به اونها عمل می کنم اما موضوعی که برام جالبه اینه که مواقعی که من تنهام همه چیز انگار خوبه
انگار بهم خیلی بیشتر خیلی بیشتر خوش میگذره انگار آزادم و بیشتر هم می تونم به ندای درونم گوش کنم و عمل کنم.
من قبلا نماز نمی خوندم یعنی این چیزایی که به صورت تعصبی ایرانیا انجام میدن رو اصلا بهشون توجهی نمیکنم.
اما اخیرا با دیدن فایل توحید عملی 6 فهمیدم چرا باید نماز بخونم چرا باید زکات بدم چرا باید قران بخونم
به آگاهی دست پیدا کردم که احساسمو خیلی خوب کرده و اتفاقات بهتری رخ میده.
به نظر من نباید در هیچ موضوعی اجبار یا زور برای اعتقاد و انجام کاری باشه مثل قران که خداوند میگه هیچ اجباری در دین
نیست. این یکی از قوانین مهم جهانه که هر جا خلاف قرآن عمل کردیم ضربه خوردیم.
تا زمانی که با زور دستور میدیم که ورزش کن درس بخون غذا بخور فلان کار بد رو نکن به هیج جا نمی رسیم.
من ترجیح میدم که برم به اون هدفم برسم بعد تصمیم بگیرم در موردش مثلا من الان که نماز می خونم انگار یه حسی
درونم منو به سمت این کار هدایت میکنه نه با زور و این ارزش داره.
اینکه به زور صبح از خواب باید بلند شیم هم ایراد داره اشتباه نشه یه وقت.
یعنی ادم باید خودش به این برسه که اقا اگه به اتیش دست بزنم دستم میسوزه.
اینکه میایم به بچه ها میگیم این کار و نکن وای مریض میشی وای ال میشی هم تاثیری نداره
وقتی بچه رفت دست زد به اتیش دستش سوخت گریه کرد اون وقت میفهمه که دیگه نباید بهش دست بزنه.
قرآن با تمامی کتاب ها فرق داره یعنی هیچ چیز الکی گفته نشده حتی ایاتی مثل الم.
از پروردگار می خوام بهم وقت ازاد بده وقت بده برای انجام کاری بهش علاقه دارم.
اره اصلا من از بچگی میگفتم به خودم این که عزاداری کنیم یا گریه کنیم یه ایرادی داره
و خیلی خنده دار بود و هست برام اینکه افراد چطوری گریه می کنن به خاطر این موضوعات
و خیلی جالب تر اینه که مثلا دو دقیقه بعدش که سوار ماشین میشن دوباره حداقل به جای اینکه اگر با گریه دعا کردن ادم بشن
دوباره همون کارای اشتباه رو مثل شراب خوردن انجام میدن.
من نمی تونم یه چیزی رو بگم بعد یه جور دیگه رفتار کنم شاید بعضی ها بگن ساده ای یا اینو یه ضعف بدونن
ولی از اونجا که هیچ کس هیچ تاثیری چه مثبت و منفی در زندگیم نداره و این جزو سبک زندگی شخصیمه با این باور مبارزه میکنم.
انگار توی این مراسم ها راحت نیستم میدونید یه جوریه انگار همه اونطور که هستن نیستن
و اینم من نمیفهمم که چرا افراد به جای اینکه از خدا بخوان و درخواست کنن میان از فلان امام فلان امام زاده فلان شخص درخواست میکنن و ازشون یه بت ساختن . اینو میشه از اصطلاحاتی هم که ساختن فهمید یا ابولفضل یا…
بابا خدا که وایساده خودش داره میگه از من بخواه واقعا که این شرکه و لایق عذاب شدید هست
من که وجودم اینو قبول نمیکنه که نسبت به خدا بی معرفت باشم.
و دیگه به هیچ وجه توی این مراسم ها شرکت نمی کنم و وقت خودمو تلف نمیکنم.
و اعتقاد دارم هرچی لازمه و اصله توی قران اورده خداوند و نیازی به هیچ کس هم ندارم.
اره من زمان هایی بود که ارام بودم یه اتفاقی میوافتاد که خیلی باحال بود.
و دیدم زمان هایی که حالم بد بود و حتی افراد هم جواب سلام من رو نمی دادن یعنی همه چی بد بود.
ولی وقتی احساس خوب میشد ارتباط های جدید هم شکل میگیرفت.
به قول شما استاد حتی بار کلمه حزن هم غمناکه.
من اعقتاد دارم میشه فرکانس چیز ها رو فهمید مثلا مثل بار همین کلمه یا مثل فرکانس ادما و …
و چیزی که بهم ارامش میده و انگار اساسیه توحیده برای همین خداوند می فرماید آگاه باشید دلها تنها با یاد خدا ارامش می یابد.
وقتی که خداوند می فرماید آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند یعنی
آگاه باش متوجه باش خدا می دونه ما بدون اون گمراهیم پس برای تاکید بیشتر میگه اینو
و دوستان خدا یعنی یاد خدا خوبی خدا محبت و لطف خدا در دلشونه و با اون ارتباط دارن یعنی توحید و زمانی هم که به منبع اصلی وصل باشیم دیگه غمی نداریم. غم رو باید وقتی داشت که از پروردگار دور باشیم.
توی این هفته متوجه شدم وقتی مثلا شب کار میکنم روی ذهنم با فایلا بعد فرداش انگار ذهنم یا روحم گرسنش میشه قشنگ حس میکنم.
وقتی با یه انسان پولدار و قدرتمند و زیبا دوست هستیم چه حسابی میکنیم روش؟
بعد بی نهایت همینو وقتی اولیا یا دوست پروردگار هستیم داریم چقدر قشنگ پروردگار آدمو هدایت میکنه!
سست و غمگین نشوید که اگر ایمان داشته باشید پیروزید.
باز هم توحید
کفر آنها غمگینت نکند…
باز توحید
این وسط بگم چقدر منو قشنگ هدایت کردی خدایا
من این فایلو قسمتی شو قبلا گوش کردم و بقیه شو الان خواستم گوش کنم که دقیقا همونجای
فایل اومد که قبلا تا همونجا گوش کرده بودم
بله نباید به خودمون بگیریم حتی اگر افراد بخوان به ضرر ما کار کنن
و چقدر خداوند قشنگ میگه که کفرشون عملشون به خودشون باز گردانده می شود.
این فعل های مضارع قران بیانگر یک سیستم هست. و از اینجا فهمیدم که خداوند یک سیستم هست.
خیلی سخته به این شکل بهش نگا کنیم چون ما احساس داریم و اون نداره یه چیزی بین صفر و یک
باید بهش نگا کنیم که نه به صورت یه رباتی که چیزی نمیخوره نمیپوشه احساسی نداره و…
تصمیم گرفتم همونجوری که میگفتم وقتی با این ادم قوی هستم و افتخار میکردم این با منه،
بگم که پروردگارم با منه با همی قدرتش و عظمتش
حتی در بدترین شرایط نباید غمگین باشم حتی اگر خنده دار و کاری دیوانه وارد به نظر برسه از نظر منطق.
انما نجوی من الشیطان
بدون شک نجوی تنها از سوی انسان است. وقتی این افکار منفی میان و منتظر یه چیزین
که شروع کنه به گفتن اولش ادم نمیفعهمه و لی یه بار که حالم بد بود و این ایه رو
توی قران دیدم حالم خوب شد دست شیطان رو شد
عاشقانه دوست دارم طوری زندگی کنم که تاثیر بزرگی در جهان داشته باشم.
در پناه الله یکتا شاد و پیروز باشید
سلام خدمت شما دوست عزیز
یازدهمین روز این سفر پر برکت
اینکه خداوند بارها و بارها به طریقه های مختلف میگه غمگین مباش چون وقتی غمگین هستی یعنی به ناخواسته ها توجه کردی و احساست بد میشه و این اتفاقات بیشتر بد را نصیب تو میکند
هر وقتی پیامبر در شرایط قرار میگیره که باعث عمگینیش میشه خداوند میگه به پیامبر غمگین مباش
شادباشیم از لحظه به لحظه زندگی مون لذت ببریم و احساس فوقالعاده داشته باشیم…