نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 23

1389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیسان گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    به نام خدای بزرگم

    سلام به عزیزان دلم

    آیا خداوند برای بندگانش کافی نیست؟!

    کیست مهربانتر و دلسوز تر از خود بنده اش به او؟!

    فقط باید کل سعی مون روی خود شناسی باشه

    چون اگه خودمون رو بشناسیم خدا رو میشناسیم

    تکه ای از پر ارزش ترین وجودی که میشه تصورش رو کرد حتی با ارزش تر و با ارزش تر در درون ما نهادینه شده

    فقط باید ارزش خودمون رو بفهمیم

    اون وقت میفهمیم که خالق ما چقدر بزرگ و مهربون و بینهایت قادره که بنده ای مثل ما برای خودش خلق کرده

    اونوقت میتونیم الله مون رو بشناسیم

    خدای بزرگم برا هممون توان شناختِ کاملِ ظرفیتی که برای ما قرار دادی رو فراهم کن…آمین

    اونوقته که خدا گفته میفهمی و میشناسی که من کی ام؟

    اونوقته که وجود و خلقتت و اینکه خالقی به این بزرگی روی من فکر کرده میشه بهشتت.میشی شمعی سوزان از شوق

    اونوقته که اگه برگی از درختی رو ببینی مبهوتش میشی که اینو الله یکتا روش فکر کرده، با یه برگ دیونه خدات میشی

    شهید چمران(ع) توو مناجاتش میگه خداوندا سو سوی یک ستاره در آن دور دستها با قلب من بازی میکند

    لقاء الله میتونه کمالِ مطلوبِ انسان در دنیا و آخرتش باشه

    اینا رو باید حس کرد تا فهمید

    تا وجودت رو فقط لبریز از خالق حس کنی و نه هیچ من و منیّت؛ و نه چیز دیگه ای

    اونوقته که همون خدا لبریزت میکنه از دوست داشتنهات

    بنظرتون اونوقت میشه اصلا غم و حزنی رو حس کرد؟

    خدا خیلی روو خلقت ما کار کرده

    خیلی موجودات پیشرفته ای هستیم… حتی پیشرفته تر از هزاران و میلیونها سال بعد… اگه خودمون رو بشناسیم همین پیشرفتگی در دسترسمون خواهد بود

    ببین خدا چه کاری باهامون کرده؟

    پیامبر(ص) اومده بوده اینو بهمون بگه

    پیامبری که هزاران سال جلوتر از نسلش فکر میکرده

    اونوقت ایشون و دین ایشون رو جوری بر عکس به ما میگن که تصورمون از پیامبر رحمت میشه کهنه گی و افکار با قدمت 1400 سالِ پیش

    امیدوارم با ظهور منجی(عج) دین پیشرفته و فرا زمینی جدش با حضور مبارک ایشون احیا بشه

    اونوقت ما دیونه ی خلقتمون خواهیم شد

    ممنونم که وقت گذاشتید و خوندید

    اللّهمَ عَجِل لِولیکَ الفَرَج

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    یاسمین گلاف گفته:
    مدت عضویت: 3230 روز

    به نام فرمانروای جهانیان

    سلام بر استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی ام

    خانم شایسته عزیز درود خداوند برای شما

    الان که این متن رو مینویسم روز یازدهم سفرمه و تازه از یک مسافرت کاملا متفاوت و پر از آگاهی برگشتم.

    به شدت هیجان دارم و خوشحالم بابت این که وارد این مسیر الهی شدم.

    من حدود ۵ روز قبل طی یک حسی که بهم گفته شد باید سفر کنی با یکی از دوستان هم فرکانسی ام که کاملا شبیه خودم بود سفرم رو شروع کردم و این یه سفری بود که برنامه ریزی نداشت و وقتی رفتیم فقط تصمیم داشتیم که یه سفر لذت بخش رو تجربه کنیم و جالب اینجا بود که اصلا مقصد رو مشخص نکرده بودیم و از وضعیت جاده ها هم اطلاعی نگرفتیم و فرمون این سفر رو به خداوند عزوجل دادیم و چقدر این خدا هدایت کننده است و ما رو به بهترین و زیباترین جاده ها کشوند و با انسان هایی آشنا کرد که فقط در جهت خیر ما قدم بر میداشتن و ما فقط از این مسیر لذت میبردیم و در مورد قوانین و تطبیقشون با اتفاق های زندگیمون صحبت میکردیم و باورهای محدود کننده و قویه خودمون رو پیدا میکردیم و مشخص میکردیم باید به این مسیر ادامه بدیم.

    وقتی وارد یه شهری شدیم که مردمش رو خسیس میخوندن و حسابگر و ما دیدیم که چقدر راحت ویلاشون رو در اختیار ما قرار دادن و بعد صبحونه برامون اوردن و بعد دعوتمون کردن خونشون برای ناهار و به این باور که این باور ماست که تعیین کننده رفتار آدم هاست رسیدیم و باز هم توی یه شهر دیگه که فوق العاده زیبا بود با یه خانواده دیگه آشنا شدیم که بازم ما رو دعوت کردن خونشون و در کنار هم صبحونه رو خوردیم و لذت بخش ترین لحظات زندگیمون رو خلق کردیم این باور که ما خالقیم و احساس خوب مساویه اتفاقات خوب در ما تقویت شد.

    وقتی تو این سفر با تضادها مواجه میشدیم و در ما خواسته ایجاد میشد خیلی لذت بخش بود و این سفر با کلی اتفاق عالی و کلی درس همراه بود و چقدر با ترس هامون مواجه شدیم و کلی ایمانمون تقویت شد?

    خدارو بابت این حس های عالی و الهامات فوق العاده شکر میکنم و بهترین ها رو برای دوستان هم فرکانسی ام آرزومندم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سمیه مصطفائی گفته:
    مدت عضویت: 3564 روز

    به نام خدای مهربانی ها

    ???

    سلام

    این موضوع حزن خیلی در خانواده ما طرفدار داره و البته که بسیار اونو به خدا نسبت میدن!

    یادمه بچه که بودم هروقت توی مهمونی های خانوادگی خیلی خوشحال بودیم و میخندیدیم سریع خاله ام میگفت ؛ خدایا خودت اینو به خیر بگذرون امروز خیلی خندیدیم!!!???

    چرا اینو میگفت؟؟

    چون این باور بود که اگه خیلی بخندی حتما بعدش یه اتفاق بدی در راهه و تو باید کلی غصه دار بشی و گریه کنی …

    انگار که خدا خوشش نمیاد ما خوشحال باشیم و من با خودم میگفتم چه خدای سخت گیری!

    الانم این باور تو خانواده ما

    هنوز هست هااا!!!!

    ???

    اصلا یکی از تصورات من از خدا اینجوری شکل گرفته بود که هروقت بخوام رابطه ای با خدا داشته باشم یا از خدا چیزی بگم یا از خدا خواسته ای داشته باشم؛ باید خیلی جدی باشم چون که شوخی تو کار خدا نیست اون خیلی جدیه!!

    حتی این تصور و داشتم که باید خیلی رسمی و با لباس های مرتب و کاملا پوشیده! باشم که بخوام با خدا حرف بزنم !!!!

    اینکه گاهی برادرم میگفت توی جمعی ک از خدا حرفی زده نشه اون جمع بیهوده ایه، برام خیلی سخت بود این جمله که مثلا ما میخوایم با دوستام یکم شاد باشیم و لذت ببریم توی همچین جمعی چه حرفی از خدا میتونیم بزنیم؟؟

    خب معلومه با همچین باورهای اشتباهی از خدا دلت نمی خواد راجع بهش حرف بزنی !

    ??

    الان هرچی بیشتر با خدا آشنامیشم هرچی بیشتر شناختمش بیشتر نیازمند حضورش میشم، بیشتر میفهمم که اصلا دلیل همه ی شادی های من خود خداست..

    دلیل همه ی لذت های من خود خداست ..

    چرا باید خدا خواستار ناراحتی ما باشه ؟

    چرا باید خالق خودمون رو این قدر نامحرم بدونیم ؟

    نمیدونم این ذهنیت از کی و کجا در پدران ما ریشه دواند اما از هر وقتی که بود باعث شد یه عده انسان ها روز به روز از خدا دور و دورتربشن و حتی خدا رو انکار کنن..

    و یه عده دیگه هم بخاطر ترس از جهنم و عذاب قبولش کنن و به این جریان اندوهگین و همواره غصه دار بپیوندند …

    ???

    سپاسگزار همین خدای رئوف و مهربانم که منو به راه راست هدایت کرد …

    همین خدایی که راه رسیدن به خواسته هام رو فقط و فقط حال خوب خودم و لذت بردن از زندگیم قرار داده …

    سپاسگزار خداوندی ام که قوانین جهانش همیشه ثابت و بدون تغییر هست …

    سپاسگزار خداوندی ام که ایمان بهش برابر با شاد بودن و شجاع بودن ( نه غم و نه ترس) …

    لحظات تون پُر از خدا ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    الهام محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2900 روز

    یک فایل زیبای دیگه و مرور درس‌هایی که از آن گرفتم…

    – اگر نتایج خوبی در زندگی نمی‌گیریم مشکل از مسلمانی ماست نه از اسلام یا قرآن.

    – قانون جذب در سراسر قرآن به شکل‌های مختلف اومده.

    – این دیدگاه کاملاً اشتباهی است که انسان باید غمگین باشه و اگر خوشحال باشه بده. خیلی ها این باور اشتباه رو به دین ربط دادن و گفتن که شادی و خوشحالی با دین مغایرت داره.

    – اما نقطه مقابل این دیدگاه دقیقا در قانون جذب هست. قانون جذب میگه زمانی شما اتفاقات خوب رو تجربه میکنید که احساس خوبی داشته باشید. احساس خوب = اتفاقات خوب

    – هر چقدر ما شادتر و امیدوارتر و آرام تر باشیم، اتفاقات، شرایط و افرادی رو وارد زندگیمون میکنیم که این احساس شادی و لذت ما رو بیشتر میکنن.

    – جهان انرژی یا همان فرکانس ما رو دریافت میکنه و اون رو به صورت ماده و شرایط وارد زندگیمون میکنه.

    – در هیچ جای قرآن نیومده که باید غمگین بود. برعکس، در قرآن گفته شده که یک مومن غمگین نیست. آیاتی که در ادامه اومده به خوبی نشون میده که واژه «حزن» همراه با «لا» یا بدون «لا» به چه صورتی در قرآن استفاده شده. (توضیح: در بعضی موارد، ترجمه آیات بعدی بعضی از آیه ها هم ذکر شده تا معنی کامل‌تر مشخص بشه.)

    * سوره یونس آیه 63 = آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.

    + یعنی اگر انسان رابطه ای قوی با خدا داشته باشه و جزو اولیای خدا باشه، هیچ ترس و اندوهی نداره. در این آیه فعل یحزنون به صورت مضارع استفاده شده یعنی این فراد به صورت مداوم و در تمام طول زندگیشون غمگین نیستند.

    * سوره بقره آیه 38 = آنان که از هدایت من پیروی کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.

    + در این آیه هم فعل مضارع است و احساس آرامش و شادی به هدایت الله ارتباط داده شده. اگر ما احساس بدی در زندگی داریم یعنی از خداوند تبعیت نمیکنیم و به پیغام های او گوش نمیدیم. به همین دلیل رابطه ما با خدا کمرنگ تر میشه و این به این معنیه که ما احساس بدی خواهیم داشت. نتیجه رابطه قوی با منبع انرژی احساس خوبه.

    * سوره بقره آیه 62 = پاداش ایمان آورندگان چه یهودی، چه نصاری، چه صابئین و هر کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشد و کار خوب انجام داده باشد نزد پروردگار محفوظ است و نه ترسی دارد نه غمی.

    + خیلی از ما ادعا میکنیم که فقط ما مسلمان ها به بهشت میریم و پیروان سایر مذاهب به بهشت نمیرن و اینکه ما آدم های خوبی هستیم و بقیه آدم های پستی هستن. این آیه واضح میگه که هر کسی که به خدا و قیامت ایمان داشته باشه و کار خوب انجام بده پاداشش نزد خدا محفوظه. نتیجه ایمان هم عمل صالح هست.

    * سوره آل عمران آیه 139 = سست و غمگین نشوید چرا که اگر ایمان داشته باشید، برتر هستید.

    + ای آیه مربوط به جنگهای پیامبر هست و میگه اگه شما غمگین بشید، در جنگ شکست میخورید. قانون با هیچکس تعارف نداره حتی پیامبر. احساس بد = اتفاقات بد. اگر احساس بد داشته باشی اصلا مهم نیست که چند نفر هستید و در جبهه مخالف هستید یا جبهه پیامبر.

    * سوره آل عمران آیه 153: هنگامی که از میدان نبرد رو به هزیمت گذاشته بودید و بالا می رفتید و به کسی توجه نمی کردید، پیامبر از پشت سر شما را صدا میزد. آنگاه بود که اندوه از پی اندوه به شما روی آورد. اکنون بر آنچه از دست داده اید و آنچه بر شما رفته است اندوهگین نباشید. خدا از کردارتان آگاه است.

    + این آیه مربوط به شکست مسلمانان در جنگ احد است. اگر ناراحت باشیم چیزهای بیشتری رو هم از دست میدیم.

    * سوره آل عمران آیه 176 = کسانی که در کفر بر یکدیگر پیشی میگیرند، محزونت نکنند چرا که هرگز زیانی به خداوند نمیرسانند. خداوند میخواهد آنها را در آخرت بی بهره گرداند و برایشان عذاب بزرگی است.

    + فرض کنید یک مدرسه ای هست که پیامبر معلم اون مدرسه و خداوند مدیر و مردم شاگردان اون مدرسه هستند. اگر شاگردها به درس گوش نکنن، معلم احساس بدی پیدا میکنه. این آیه مثل این میمونه که مدیر بیاد به معلم بگه که فکر نکن اینها به خاطر تو دارن این کار رو میکنن. موقع امتحان پایان ترم اینها ضرر میکنن و قبول نمیشن. تو داری کارت رو درست انجام میدی. اینها دارن اشتباه روی اشتباه انجام میدن. چقدر این دیدگاه زیباست که خداوند نمیزاره پیامبر احساس بدی نسبت به افرادی پیدا کنه که در کفر از هم سبقت میگیرن. خداوند به پیامبر میگه این موضوع رو به خودت نگیر. خداوند میدونه که اگر پیامبر غمگین باشه اتفاقات بد براش رخ میده.

    * سوره انعام آیه 48 = ما پیامبران را جز برای بشارت و هشدار نفرستادیم. آنان که ایمان آوردند و نیکوکاری کردند نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.

    + نتیجه ایمان واقعی احساس امید و آرامش هست. اگر مضطرب و ناراحت هستیم یعنی توکل و ایمان واقعی نداریم.

    * سوره یونس آیه 65 = سخن آنها محزونت نکند که عزت از آن خداست. او شنوای داناست.

    + باز هم تاکید بر نماندن در احساس بد.

    * سوره نحل آیه 127 = صبر کن که صبر تو جز به توفقیق الله نیست و به خاطر آنها غمگین نشو و از نیرنگ آنها دلتنگ نباش.

    + اگر کسی پشت سر ما غیبت و بدگویی میکنه، ما نباید ناراحت بشیم چون این موضوع به خودشون برمیگرده.

    * سوره مریم آیه 24 = ندا آمد که غمگین مباش. پروردگارت زیر پای تو جوی جاری ساخته. تنه درخت خرما را تکان بده تا خرمای تازه برای تو فرو بریزد. دیدگان را روشن دار و اگر فردی را دیدی بگو که که من به خاطر خدای رحمان زوره سکوت اختیار کرده ام.

    + این یعنی اینکه خدا میخواد غم رو از حضرت مریم بگیره. چرا که اگر ناراحت و غمگین باشه اتفاقات بدی رو تجربه میکنه. در این شکی نیست که شرایط حضرت مریم خیلی سخت بوده اما باز هم خدا ازش میخواد که محزون نباشه. این کاری هست که ما هر روز باید انجام بدیم. خیلی وقت ها ما به خودمون حق میدیم که ناراحت و افسرده باشیم. اما این آیه نشون میده که حتی در بدترین شرایط هم نباید در احساس غم بمونیم. باید سکوت کنیم و اجازه بدیم که خدا کارش رو انجام بده.

    * سوره قصص آیه 7 = به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر بده و چون بر جانش بیمناک شدی او را به دریا بینداز. نترس و اندوهگین نشو که ما او را به تو باز می گردانیم و در جرگه پیامبرانش می آوریم.

    + چنین اتفاقی به هیچ عنوان با ذهن منطقی قابل بررسی و توجیه نیست. یعنی از نظر ذهن منطقی بچه رو هر جای دیگه ای غیر از آب بندازیم، احتمال زنده موندنش بیشتره تا رود نیل. تنها کسی میتونه این کار رو انجام بده که به خدا توکل و ایمان واقعی داره. تمام اتفاقات جهان دست خداونده. خداوند داره به مادر حضرت موسی میگه که اگر غمگین باشی فرزندت رو از دست میدی. بعدا دیدیدم که چه اتفاقات خوبی برای حضرت موسی رخ داد.

    * سوره فاطر آیه 34 = پیشی گرفتگان در خوبی ها در بهشت می گویند سپاس خدایی را که اندوه را از ما گرفت زیرا که پروردگار ما آمرزنده و شکرپذیر است.

    + در این آیه به خوبی میشه دید که ایمان = دوری از اندوه و آرامش ، بی ایمانی = اندوه و غم. همانطور که نور و تاریکی، فقر و ثروت، سلامتی و بیماری و خیر و شر نمیتونن تو یکجا باشن، ایمان و غم هم نمیتونن تو یه جا باشن. باید این باور رو برای خودمون بسازیم که بعد از هر خنده خنده بیشتره.

    * سوره انعام آیه 33 = میدانیم که گفته های کافران غمگینت میکند اما آنها تو را تکذیب نمیکنند بلکه ستمکارانی هستند که آیات الهی را انکار میکنند.

    + این حرفها به این معنا نیست که اصلا هیچ وقت نباید غمگین باشیم. ما انسان هستیم نه آدم آهنی. ما عواطف انسانی داریم. توقعی نیست که هیچ وقت ناراحت بشیم اما توقع هست که در وضعیت غم و اندوه باقی نمونیم و خودمون رو به وضعیت آرامش بکشیم. مهم اینه که این فرکانس بد رو ادامه ندیم. اگر برای لحظات کوتاهی غمگین باشیم اتفاقی برامون نمیفته چون فرکانس غم اونقدر قوی نشده که اتفاقات بد رو رقم بزنه. یک فرد با یک روز افسرده بودن افسرده نمیشه و این یک پروسه طولانی هست. اما نباید اجازه بدیم که این روند طولانی بشه. چرا که قدرت فرکانس افزایش پیدا میکنه. نکته جالب هم اینه که برای افسرده شدن ماهها زمان لازمه اما میتونیم با یک روز افکار مثبت داشتن به آرامش و شادی برسیم. دلیل آن هم اینه که نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر هست. کسی که در فرکانس درست قرار میگیره مثل کسی هست که تو سرازیری قرار گرفته. خیلی زود به مقصد میرسه.

    * سوره یوسف آیه 13 = (حضرت یعقوب به برادران یوسف میگوید) اگر او را ببرید غمگین میشوم و میترسم شما غفلت کنید و گرگ او را بخورد.

    + اگر ما نگران یه موضوعی باشیم یا بترسیم، اون موضوع برای ما اتفاق میفته. حضرت یعقوب ترسیده بود و ترس و نگرانیش رو ابراز کرد. اون خودش به برادران یوسف کلید داد و اونها هم بعد از به چاه انداختن یوسف همین حرف رو به یعقوب زدن و گفتن که گرگ او رو خورده. بعضی وقت ها ما انقدر ترسهامون رو تو ذهنمون می پرورونیم که دقیقا همون اتفاق برامون میفته. بعضی افراد وقتی این اتفاق براشون میفته فکر میکنن که پیشگو هستند یا بهشون الهام شده. اما این الهام و پیش بینی نیست. این چیزیه که شما ساختید. این اتفاقی بوده که ما خلقش کردیم. یعقوب برای یوسف مسئله ای ایجاد نکرد چون او عزیز مصر شد. فقط خودش از اندوه زیاد بیمار شد.

    * سوره یوسف آیه 85 = فرزندانش گفتند: به خدا سوگند آنقدر به یاد یوسف هستی تا بیمار شوی یا بمیری. گفت شرح اندوه و پریشانی خود را فقط به خدا میگویم و چیزهایی میدانم که شما نمیدانید.

    + یعقوب نتونست از قانون استفاده کنه و نابینا شد و سالها یوسف را ندید. اون نتونست اندوهگین نباشه و در این جدایی خیر رو ببینه و آرام باشه و ایمانش رو حفظ کنه. قانون برای همه یکسانه. چه پیامبر باشی چه کافر، چه مسلمان باشی چه مسیحی، چه سفید پوست باشی چه سیاه پوست. ما نباید به اتفاقات بد فکر کنیم و در موردشون با دیگران درد و دل کنیم یا بنویسیمشون. خدا به حضرت نوح هم گفته: حتی در مورد ناراحتی های خودت هم با من صحبت نکن. برای احسا بد باید به نعمت هایی که داریم توجه کنیم و به خاطرشون سپاسگزار باشیم. تفاوت بین حضرت ابراهیم و یعقوب این هست که حضرت ابراهیم حتی حاضر شد چاقو زیر گلوی فرزندش بزاره اما یعقوب از فراق یوسف اندوهنگین شد. به همین دلیله که بارها خدا در قرآن به پیامبر میگه که پیروی ابراهیم باش. به خاطر اینکه او الگو و اسوه قرآن هست. او مرد شماره 1 قرآن هست و تونسته بود توانایی کنترل احساسات خودش رو به طرزی باورنکردنی در خودش ایجاد کنه. حضرت ابراهیم حتی طفل شیرخواره خودش رو به همراه هاجر در بیابون راه کرد و نگران هیچ چیز نبود. او رفت و سالها بعد برگشت. اگر ما هم این توانایی رو به دست بیاریم، انسانی ضربه ناپذیر میشیم. انسانی مثل ابراهیم که هیچ چیز و کسی نمیتونه اون رو غمگین کنه.

    * سوره قصص ایه 8 = خاندان فرعون او (حضرت موسی) را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن و مایه اندوهشان شود. مسلما فرعون و هامان و لشگریان او در اشتباه بودند.

    + در این آیه حزن در مورد فرعون و هامان اومده.

    – در آیه 10 سوره مجادله اومده که نجوا تنها از سوی شیطان است ولی به اندازه شیئی نمیتونه به کسی ضربه بزنه مگر به اذن خدا. بنابراین مومنان باید به خدا توکل کنند. نجوا همون گفتگو های ذهنی هست که صبح تا شب داره سعی میکنه ما رو قانع کنه که شرایط سخته، دلار داره میره بالا، حتما بیکار میشی و غیره. خیلی از این نجواها هیچ وقت اتفاق نمیفته اما ما همچنان به اونها گوش میکنیم و باورشون میکنیم. این یک توهم از سوی شیطانه. وظیفه شیطان این هست که این نجواها رو تو گوش ما بخونه. اگر از خودمون شناخت نداشته باشیم و آگاهانه روی خودمون کار نکنیم، ذهنمون مطمئنا ما رو فریب میده و اوضاع رو بدتر میکنه.

    – پس اگر کسی به تو گفت که باید غمگین باشی، بدون که این یه دیدگاه شیطانیه. قلب جای خداونده و ذهن جایگاه شیطان. ما باید بتونیم مچ شیطان رو بگیریم. هر نگرشی که به ما احساس مثبت بده و باعث آرامش ما بشه نشون دهنده صحبت کردن خداوند با ماست. به همین راحتی میشه پیغام‌ ها رو شناخت.

    – هر چقدر کمک کنیم که دیگران احساس بهتری داشته باشن، خودمون هم بیشتر احساس خوب رو تجربه میکنیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    سنسی میکائیل خواجه گفته:
    مدت عضویت: 2537 روز

    سلام خدمت استاددعزیزم و خانم شایسته زحمت کش

    امروز هم روز خوبی ای بود بیدار شدم روزی بود که دیروز هم اینطوری شده بودم قبلا که ترکیه بودم هم اینطوری بود افراد دورو برم زیادی منفی نگر بودن زیاد حرف میزدن و من تحت تاثیر قرار میگرفتم کمی چون سرکاری و دم گوشت ور ور ور حرف میزنن الانم که ایران پدرو مادرم هم اینطوری همسر خانواده همسر اینطوری و اینها یخورده منو یکم تو حالت ووفازغم برد چون اینجا سیل اومده هی خدایا چرا اینطوری شد یکی میگه ای بدبخت شدیم اون گریه میکنه اون یچی دیگه میشه گنگ بودم از هر طرف صدا میاد خلاصه هلال احمرو بردم خونه پدریم ووخودم که دیروز کوچ کرده بودم اومدم خونه خودم و شروع کردم به جاب جایی وسایلام بعد زنگ زدم به رفیق همیشگیم نعمت بعد هادی شوهر عمم اومد باهم خونه رو یه تکونی دادیم و جاب جا کردیم خلاصه نعمت قبل اینکه هادی بیاد حرفای دلمو زد بعد رفتیم خونه هادی اونجا ناهار خوردم و یه هدایتی شدم اونجا هادی هم هم مدار ما بود و اون میگفت من میگفتم اون میگفت من میگفتم و یه نتیجه عالی گرفتم و عزممو جذب کردم از طرفی فایل امروز که حزن در قران خیلی جالب بود برام با اینکه قبلا شنیدا بودمش ولی امروز به درک عمیقی رسیدم خدایا شکرت چرا باید از اتفاقی که دوست ندارم حرف بزنم چرا باید ناراحت بشم بخاطر کی بخاطر کسی که برای مدتی کوتاهی در زندگی من است که شاید در بدترین حالت با مرگ بره و در بهترین حالت همینطوری و به یه نتیجه بهتر دیگه رسیدم که اره وقتی به خدا نزدیک تر میشی به سمتش حرکت میکنی خدا دستتو میگیره ولی اگه دور بشی میگه مارو بخیرو شمارو بسلامت ولی انسان ها رو نباید مثه خدا دوست داشت وابسته بود من فکر میکردم وابسته نیستم ولی در اصل ادا در میاوردم چون اگه ذره ای وابستگی در درون من نبود من خوشحال بود اگر ایمانم قوی بود دلشوره نداشتم نگران نمیبودم عصبی نمیشدم نمیگم یه روز درست میشه ولی میدونم که به اون درجه از کمال میرسم خودمو باور دارم سال 98 سالیه که کلا با سال های دیگه فرق داره سالیه که خودمو جوری میکشم بالا که تو زندگیم تکرار نشده باشه تا ب الان …

    خدایا شکرت که نتیجه های فوق العاده ای میگریم منتظر نتایج خوب من باشید با خبر های خوب میام پیشتون ?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    We Trust in GOD گفته:
    مدت عضویت: 2950 روز

    الهیییی قربونه ذهنم بشم من ! که منو از خواب بیدار میکنه و میگه زود باش باید بری تجربه هات رو بنویسی ای جانه عزیزه من !

    به سلام خدمت شما دوستان عزیز و استاد عزیزم . امیدوارم خوب باشید خیلی دوستون دارماااااااااااااا!

    امروز خیلی روزه خوبیه رفته بودم اب معدنی بخرم .. دیدمم وایی چه هوایی صافی .. اسمون آبییییییییییییییی کوه ها تقریبا دارن سبز میشن .. و رسیدن عید رو گوش زد میکنن ای جان!

    افتاب ی جوری وسط اسمونه انگار دنیاااااااااااااااااااااااااااااارووو با وجودش روشنی بخشیده . خدایا سپاسگزارم که از این طرف کره زمین و تا اون طرف کره زمینو به راحتی به هم وصل کردی ..

    خدایا ازت سپاس گزارم بخاطر اینکه مارو از هیچ و پوچ افریدی بعدش بهمون عزت دادی و از همه مهم تر .. روح خدایی بهمون عطا کردی تا خدایی کنیم . تا فرمانروای مطلق زندگیمون باشیم خدایا شکرت انقدر مارد دوست داشتی که اسمان ها و زمینت رو فقط و فقط مسخره ما کردی.

    خدایا تو این همه سیاره و کهکشان رو اداره میکنی روزی رسوندن به بنده هات هم این وسط وظیفه ی توعه که حتی لحظه ایی از یاد نمیبریشون . خدایا شکرتتتتتتت که امروز دارم تابلوی سفید زندگیمو باز خودم نقاشی میکنم . امروز قراره کلی اتفاق های فوق العاده بیفته. خدایا قراره امروز یکم بیشتر با هم اشنا بشیم .

    خدایا شکرت که استاد رو هدایتی قرار دادی تا از طریف این انسان حرفات رو به گوش من برسونی .. و وقتی این فایل رو گوش دادم خیلی خوشحال شدم البته قبلش نوشته های خانوم شایسته ی عزیز رو خوندم که میگفت همش درون من با وجود اینکه مذهب چیزه دیگری رو میگفت شاد بودو شاد بودن رو دوست داشت و باید بگم دقیقا منم همینطوری بودم ..

    فقط بهش توجه نمیکردم تا اینکه دیروز کاملا این موضوع رو بصورت اتفاقی فهمیدم .. و اینکه واقعا من ی زمانی فککر میکردم شاد بودن منافات داره با چیزای خوب. فکر میکردم پشت هر خنده گریست. حتی مامانمم این مثال رو بهم میگفت . فکر میکردم پشت هر بدبختی و سختی و فلاکت و دهن سرویسی اونم به صورت نصفه ن . بصورت کامل .. بعدش فقط ب زره خوشیه که اونم دقیقا فردا تموم میشه و تو مثل برده دوباره باید شروع کنی به فعالیت کردن . خدایااااااااااااااااااااااا شکرتتتتت خدایا شکرتتتت که این جهان رو فوق العاده افریدی خدایا شکرت که شادی و احساس خوب داشتن اصله جهانته. خدایا شکرت که پایه های همه چیز… شادیه . ثروت . سلامتی . روابط . عشق . ای قربونه این ذهنم برمممم .. خدایا میدونم عاشقه منی .. میدونی چقدر عاشقتم و دوست دارم. ازتون سپاس گزارم این برگی از سفرنامه ی پر برکت من هستش.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    ناشناس گفته:
    مدت عضویت: 0 روز

    سلام

    بنام خدای مهربونم

    الحمدالله رب العالمین

    آقای عباسمنش مدت زیادی نیست که با پیج شما آشنا شدم ، دقیقا نمیدونم شما کی هستید ، چی هستید ….اما یه نیروی فوق العاده بزرگ منو هر روز ساعتها به سمت پیج شما می کشونه ، یه دنیا حس خوب از حرفاتون میگیرم ، حرفهایی که جنسش با بقیه آدم‌ها فرق میکنه ، حرفهایی که جنسش خداییه و قشنگ رسوخ میکنه به قلب و جون آدم ، گاهی وقتا ناآگاه اشکا سرازیر میشه ، تو این مدت حتی ، حتی یه ثانیه هم نبوده که این حرفا توی ذهنم مرور نشه ، حتی تو خواب گاهی رویاهای عجیب و غریبی می بینم ، حس امنیت زیادی دارم ، کم کم و ناآگاه دلم می‌خواد خدا رو بهتر و بیشتر بشناسم ، دوس دارم قرآن رو مثل شما خط خط بفهمم ، دوس دارم لحظه لحظه خداوند تو لحظه هام جاری باشه ، آقای عباسمنش من سالهاست از خدا درخواست میکنم منو به راه راست هدایت کنه ، ازش میخوام بهتر بشناسمش ، من خیلی اتفاقی با پیج شما آشنا شدم و این رو یه نشونه می بینم ، و کاملا می فهمم که این یک شروع هست برای بالندگی من ، اینکه اینروزها توکلم بیشتر شده ، حس نزدیکیم با خدا بیشتر شده ، اینکه وقتی باهاش حرف میزنم احساس خوبی بهم دست میده و با تمام وجودم حس میکنم خدا با همه ی خدایش منو گوش میده و اجابت میکنه ، آقای عباس منش من به عنوان یک انسان در این کره خاکی از اینکه از حرفایی از دل شما برآمد و بر روح من نشست ، از اینکه اینقدر واضح و روشن صحبت میکنید سپاسگزارم و از خداوند براتون سعادت و عمر باعزت میخوام ??و از خدای خوبم که شما رو وسیله ای کرد برای اینکه روشنی بخش این راه الهی بشید بسیار سپاسگزارم . امیدوارم کار خیرتون به زندگی خودتو برگرده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    عبدالخلیل داودی گفته:
    مدت عضویت: 3172 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم

    رد پای من در یازدهمین روز سفرم

    حزن در قرآن

    من قبل از اینکه با قوانین جهان هستی آشنا شوم همیشه کوشش می کردم که در احساس خوب قرار داشته باشم و شادی های بیشتری را می خواستم که در زندگی ام تجربه شان کنم و با آشنایی قوانین جهان هستی و خصوصا این فایل بی نظیر استاد ایمانم را قویتر کردم و من قدم هایم را محکمتر بر میدارم و همیشه کوشش می کنم که بیشتر و بیشتر در این مسیر پر قدرت تر حرکت کنم و از زندگی ام لذت ها را میبرم. خدایا شکرت که قوانینی را وضع کردی که با استفاده کردن از قوانین این جهان هستی خودم مان خالق تمام شرایط زندگی مان هستیم.

    استاد عزیزم استاد سید حسین عباس منش من خیلی ها ممنون تان هستم به خاطر این فایل هایکه در اختیار مان قرار دادین همیشه ثروتمند در دنیا و آخرت باشین.

    ممنون تان دوستان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2620 روز

    درود..

    عه نیم ساعت تایپ کردم پرید ??

    خیلی بی نظیره این فایل..چقدر جملات ناب و زیبایی…

    احساس عشق و امید تو وجود ادم فریاااااد میزنه فریادی از جنس عشق ناب الهی..

    گاهی اینقدر عشق خدا رو تو وجودم حس میکنماااا…حس میکنم روحم داره تو بدنم حرکت میکنه..

    اینقدر گاهی نزدیک میشم به خودم..

    میخوام همیشگی باشه..

    یه احساس فوق العاده..

    یه شیرینی درونیه..

    دلممم میخواد اینقدرررر سبک شم بتونم پرواز کنم مثل یه عقاب برم رو بلندای اسمان و زمینو با چشمای تیزبینم ببینم..

    چند روزه حس میکنم سنگین شدم..

    من میخوام آزاد ازاد باشم..

    میخوام یه جایی باشم پر از صدای بلبل و گنجشک های زیبا..

    زیر پام یه جوی اب حرکت کنه

    و درونم با جریان عشق الهی پاک بشه..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: