نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 25

1389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه خانم گل گلی گفته:
    مدت عضویت: 2437 روز

    سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز و همه دوستای خوبم در سایت عباس منش

    من خیلی خوشحالم خیلی خیلی خوشحالم که خدا من رو با قوانینش داره آشنا میکنه خداروشکر که دارم با خدایی آشنا میشم که عاشق شادیه عاشق آرامشه خدایی که غم و اندوه رو برای بنده هاش نمیخاد من هم مثل اکثر دوستان در خاندانی مذهبی به دنیا اومدم کل فامیل ما مذهبی تعصبی هستن البته خداروشکر پدر و مادر من خیلی خیلی متعادل هستند اما خب این فامیل مذهبی در شکل گیری باورهای من خیلی قدرتمند بودن ۹۰ درصدشون افسردگی دارن مدام از این جلسه روضه به اون جلسه روضه میرن مدام گریه مدام زاری حتی با آهنگ گوش دادن هم مخالفن یادمه یه بار ما جلسه مولودی گرفته بودیم و فامیل و همسایه هامون رو دعوت کرده بودیم برای جشن همسایه ها با مولودی دست میزدن ولی فامیلامون دست نمیزدن و شادی نمیکردن و مثل چوب خشک نشسته بودن و میگفتن دست زدن گناهه حتی عروسی هاشونم شبیه مراسم ختمه من هزاران بار خداروشکر میکنم که پدر و مادر من تو این زمینه روشن فکر بودن و تو خونه ما شادی خداروشکر آزاد بود? ولی بچه های فامیل رو که نگاه میکردم، همشون حسرت رقصیدن داشتن همشون حسرت آهنگ گوش دادن داشتن، چون پدر مادراشون بهشون اجازه این کارهارو نمیدادن و میگفتن که اینا گناهه اگه بریم اون دنیا خدا میله داغ میکنه تو گوشتون اگه آهنگ گوش بدین? من از همون اول این حرفارو قبول نداشتم چون همش با خودم تجزیه تحلیل میکردم و میگفتم که خب مثلا آهنگ بره تو گوش من چی میشه ولی خب بعضی موقع ها فکر میکردم با خودم میگفتم اگه اینا راست باشه چی?? چون اونموقع ها با قرآن آشنایی نداشتم حتی از خوندنش حس بد بهم دست میداد ولی از زمانی که دیگه با استاد آشنا شدم یه حس آرامشی نسبت به خدا پیدا کردم چون استاد با قرآن حرف میزنه قرآن دلیل حرفاشه خیلی حس خوبی پیدا میکنم وقتی به صحبتای استاد گوش میدم خیلی حس خوبی دارم که خدا عاشق شادیه خیلی حس خوبی دارم که دارم از سمت احساس ترس نسبت به خدا به احساس دوست داشتن خدا هدایت میشم اصلا چقد انسان آرامش پیدا میکنه وقتی که میفهمه خدا حتی برای لحظه ای دوست نداره بندش توی احساس غم بمونه چقد خوبه این خدا چقد مهربونه این خدا چقد به فکر بنده هاشه. کاش همه آدم ها با این خدا آشنا شن تا احساس ترسشون بره احساس غمشون بره و به آرامش برسند.

    بازم ازتون ممنونم استاد خوبی ها

    با آرزوی شادی روز افزون برای همه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    Bahary گفته:
    مدت عضویت: 2503 روز

    سلام استاد سلام بانو٫سلام دوستان عزیزم٫

    استاد بابت این فایل گرانبهاتر از الماس و یاقوت ممنونم٫

    عالیه عالی بود٫

    خدارو صدهزار مرتبه شکر٫

    میخاستم اینو بگم که خداروشکر غم تو مذهب من به پررنگی شیعیان نبودو نیست٫وتا حالا ندیدم ما مراسم عزاداری داشته باشیم و سینه بزنیم یا ازین کارا٫اصلا درست نمیدونیم٫اصلا کاری به مذهب هم ندارم٫خودم قبول ندارم٫میگم اینم نوعی خودزنی و درست نیست ومن این مناسبت هارو یا روزه میگرفتم یاچندجز ایه قران میخوندم یا از تعطیلی استفاده میکردم میرفتم بیرون یا مهمونی٫یا مامانم غذایی چیزی پخش میکرد یا اینکه هچی و اصلا مراسم گریه نداشتیم٫حتی سر فوت اشنا و فامیل مردای ما تا زنها گریه میکردن میگفتن اروم باشید گریه نکنید بزارین میت هم اروم باشه و ناراحتش نکنید و باارامش بدرقه اش بکنید٫از این حرفها٫اصلا گریه و جیغ داد و خود زنی حرام میدونستن٫من بیشتر ناراحتی هام با خودم بود و وقتی تنهام٫ولی خدارو شکر دگ اونم نیست الان بیشتر از یک سال که من دگ کلا ناراحتی گذاشتم کنار٫

    بگذریم٫

    استاد چقد ناب هستن این حرفهاتون خیلی به دل ادم میشینه واقعا لذت میبرم٫

    استاد امروز تغیرو تووجودم حس کردم تو کارام حس کردم٫دلم هوای بیرون کرده بود بدون برنامه دست دختر نازمم گرفتم زدیم بیرون٫همش احساس شادی و پولدار بودن داشتم و حس بزرگی٫سوار تاکسی شدم٫راننده گفت یک نفر حساب کنم یا دونفر گفتم دونفر درست دخترم کوچیک اونم یک انسان و از الان باید شخصیت بگیره و احساس بودن و بزرگی رو از بچگی یاد بگیره راننده هم حرفم تایید کرد٫نمیخاستم حس خسیسی داشته باشم ومیخاستم لذت ببرم از خرج کردن

    بعد رفتیم پارک خیلی خوش گذشت بعد از پارک رفتم یک مغازه که همیشه از کنارش رد میشدم ولی نمیرفتم داخل وسایلش حداقل قیمت بگیرم ٫ولی رفتم داخل خیلی عالی بود بالاخره تغییردر اعتماد بنفس در خودم دیدم٫وقیمت گرفتم قبلا فک میکردم حتما خیلی گرونه ولی وقتی پرسیدم گفتم وای چقد مناسب و من این همه خجالت میکشیدم بخاطر یک چیز مسخره وگفتم میام و بهترینشو میخرم و بعد ازاون رفتم اون ور خیابون و گفتم حالا که اینجا اومدم برم پاساژ اون مغازه بزرگ که همه جنساش اصل و از خارج میاد و تا الان حتی جرات نمیکردم حتی از ویترین وایستم و نگاه کنم وحس بدی داشتم و همش با حسرت نگاه میکردم و خریدکردن که بماند حتی قیمت هم نمیتونستم بگیرم ٫ ولی بدون اینکه تردید بکنم رفتم داخل و سلام کردم و پسر جوان با خونسردی واحترام قیمت هر وسیله که میگفتم نشونم میداد ‌وای چقد قیمت هاش مناسب و اصلا ارزون بود گفتم بهار این چی داشت که این همه خودتو اذیت میکردی٫استاد واقعا تغییر در خودم احساس کردم٫ازتون بینهایت ممنونم امروز خیلی عالی بود و من قشنگ حس کردم تغیرر مدارو دارم میبینم فرکانسم داره عوض میشه خداجووونم ازت ممنونم٫

    بعد رفتیم ساندوچی که همیشه میرم و همیشه هروقت که برم شلوغ و جا نیست و لذت میبرم از فراوانی مشتری و بهترین ساندویچشو سفارش دادم خیلی خوشمزه بود خدایا شکرت٫

    بعد تو راه دخترم گفت مامانی از پله برقی بریم گفتم چشم٫

    بعد باز گفت مامانی من ذرت مکزیکی میخام‌با شیرموز گفتم باشه عزیزم اونم میگیریم٫اونجام باز خیلی خیلی شلوغ بود خدایا شکرت و بستنی و ذرتش خیلی عالی و خوشمزه ست و همیشه میرم اونجا راستی استاد همیشه هرجا میرم مغازه بغلی عین هم هستن شغلشون ولی تو اون یکی مگس هم پ نمیزنه و قشنگ اون موقع تمام حرفهاتون میاد جلو چشمام و میبینم همه چی به باور نه به مکان و شغل و٫٫٫٫٫٫

    خلاصه میخاستم سوار تاکسی بشم دخترم حوس واحد کرد و باز گفتم چشم با واحد میریم و مهم لذت بردن اصلا مهم نیست چی داری و سوار چی میشی٫خلاصه خیلی خوش گذشت٫و اومدیم خونه و مهمون اومد خونه عید دیدنی٫ گفتیم و خندیدیم٫

    اخرشب هم نشستم دوباره این فایل گوش دادم و رفتم قران باز کردم و اون ایه هارو منم نگاه کردم٫ من دوتا قران نگاه کردم هرکی یک جور معنی کرده بود و سعی کردم خودم هم ایه رو معنی کنم و لذت بردم از خوندنش و خیلی کمک کرد بهم که باور کنم خدا همرو دوست داره مسلمون و غیر مسلمون نداره هر کی خدارو باور داره باید شاد و خوشحال باشه٫

    استاد ممنونم خیلی باور دارم که باید تغییر کنه٫و بعد بین اینها هدایت شدم به فایل ارزوها قسمت سوم بعد نماز نشستم نگاش کردم چقدعالی بود تو کامنت یکی از بچه ها خونده بودم که اونم دست تکون میداد و منم همین کارو انجام دادم چقد لذت بردم خیلی حس باورپذیری بیشتری بهم دست داد و همش میگفتم خدایا شکرت که منو هدایت کردی به اونجا و هرچی میدیدم میگفتم خدایا شکرت اهنگها چقد عالی بودن اون پرواز پرنده ها وای استاد عالی بود عالی٫

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهربانو س.ی گفته:
    مدت عضویت: 2453 روز

    سفرنامه روز 11:

    نکات مهمی که از این فایل دریافت کردم رو مینویسم:

    1. خدا در قرآن میگه (این کتابی است که هیچ شکی در آن نیست و هدایتگری برای پرهیزگاران است. سوره بقره-آیه 2). دیدگاه این کتاب هدایتگر در مورد غم، بسیار متفاوت است از چیزی که جامعه به ما گفته. و هر کجا از این کتاب که راجع به غم صحبت شده، خداوند انسان رو از غم نفی کرده است.

    2.در آیات مربوط به غم به وضوح گفته شده: دوستان خدا، ایمان آورندگان، پیروی کنندگان از هدایت خداوند، پیروزشوندگان و نیکوکاران کسانی هستند که نه غم و نه ترسی در وجودشون دارن. پس غم و ترس نشانه بی ایمانیه و اگر ایمان داشته باشم غم و ترسی ندارم و میدونم هر چی پیش بیاد خیره.

    3. طبق آیه 10 سوره مجادله (نجوا تنها از سوی شیطان است برای اینکه مومنان را ناراحت کند. پس مومنان تنها باید بر خدا توکل کنند): نجوا همان گفتگو های ذهنی است که منفی هستند و دائم ما را به سمت غم، ترس، نگرانی میبرند. پس احساسات منفی از سمت شیطان هستند و مشخصه که باید از شیطان دوری کرد. البته این به این معنی نیست که من هرگز نباید غمگین شوم. من انسان هستم با عواطف انسانی. ولی چیزی که مهمه اینه که من نباید در وضعیت غم و اندوه بمونم و باید خودم رو با تغییر دیدگاه و تغییر فرکانس به سمت شادی و آرامش ببرم.

    سپاسگزارم استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    یاسمین گلاف گفته:
    مدت عضویت: 3262 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و درود بر استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز?

    سلام بر دوستان هم فرکانسی عزیزم?

    هر وقت این فایل رو گوش میدم به گذشته خودم نگاه میکنم و میبینم که توی خانواده ما که یه خانواده مذهبی بودیم همیشه غم و ناراحتی تو خونه ما موج میزد و عزاداری همیشه بود و متعاقب اون اتفاقات بد میفتاد و همیشه موضوعی برای صحبت کردن دربارش وجود داشت و چقدر اون موقع من در گمراهی بودم و از یه جایی به بعد دیگه مذهب رو قبول نداشتم و کاراهایی میکردم که برخلاف گفته های مذهب بود و سعی میکردم حس و حالم رو خوب کنم با این که قانون رو نمیدونستم و بعدها فهمیدم که احساس خوب مساویه اتفاقات خوبه و احساس بد مساوی با اتفاقات بده و چقدر خوشحالم که تو این مسیر قرار گرفتم و هر روز آگاه تر از دیروز میشم و الان تمام سعیم رو میکنم که همیشه تو احساس خوب باشم و غم و ناراحتی رو به قلبم راه ندم و چقدر مسیرم هموارتر شده و دارم میبینم که قانون جواب میده و خداروهزارن بار شکر میکنم که با این سایت فوق العاده آشنا شدم.

    خیلی حالم عالیه و میدونم بهترین ها در انتظار منه فقط کافیه هر روز بیشتر به این مسیر متعهد باشم و دارم نشونه ها رو میبینم و با نشونه ها حرکت میکنم و نتایج رو می آفرینم. خداروشکر

    استاد عاشقتم

    خانم شایسته عاشقتم

    همه دوستانی که کامنت میزارن و کلی آگاهی به من تزریق میکنن عاشقتونم?

    در پناه الله یکتا شاد پیروز ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فرزانه مظفری گفته:
    مدت عضویت: 2270 روز

    سلام استاد مهربان و عزیز و دوست داشتنی خودم…بابت اینکه منو با معبودم اشتی دادین بسیار ازتون ممنونم و ارزو میکنم یکبار از نزدیک ببینم شمارو و دستاتون رو ببوسم..فوق العاده خوشبختم که با همچین انسان بزرگواری هم فرکانس هستم و واقا داره زندگیم متحول میشه همین قدم اولم برام اندازه یک دنیا ارزش داره که به اطمینان و ارامش درونی رسیدم/ استاد لطفا راجع به امتحان های الهی و داستان حضرت ایوب توضیحی ارائه میدین؟ و اینکه گفته میشه حضرت ایوب در اوج گرفتاری همچنان شکر گذار بوده و باز هم ب گرفتاری های ایشون اضافه میشده به جای اینکه برداشته بشه از رو دوشش/ لطفا توضیحی ارائه بدین سپاسگزارم ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    محمد جلالی افخم گفته:
    مدت عضویت: 2321 روز

    سلام به همه دوستان عزیز و خوبم

    من وقتی این فایل رو گوش کردم فهمیدم چقدر راه رو اشتباه رفتم و چقدر در گذشته فرصت شاد بودن و با خدا بودن رو از دست دادم اما خدا رو شکر که با آشنا شدن با قوانینش دارم به راه و مدار درست هدایت میشم حالا میفهمم چرا خانم شایسته وقتی این کلمات رو از استاد میشنیدن چرا بی اختیار اشک از چشمشون جاری میشد همین الان هم وقتی من میبینم خانواده ام با اونم همه مذهبی بودنشون بیشتر اوقات ناشاد هستن با این که همه اونها بیشتر از من قرآن رو مطالعه کردن ٫ قبلا همون حس آرامش که استاد میگه از طرف خداوند هست بدون اینکه من از قانون اطلاعی داشته باشم بهم میگفت شاد باش بارها و بارها و حالا میفهمم خدا با اون همه صفات خوب با اون همه بزرگی و بخشش که سیستم جهان بر پایه خیر تنظیم شده پس دیگر جایی برای حزن و اندوه در این هستی نیست

    آرزوی سلامتی ،احساس آرامش و ارتباط بیشتر با ندای درون و خداوند رو برای همه دارم

    در پناه خداوند یکتا شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مرضیه گفته:
    مدت عضویت: 2316 روز

    باسلام و عرض ادب خدمت استاد عباس منش عزیز و همه همراهان

    واقعا خدارو شاکرم که منو با این سایت و استاد عزیز آشنا کرد و این فرصت به من داده شد تا از معلمی چنین توانا و دقیق و ریز بین نگاهم به جهان پیرامونم و آیات قرآن زیباتر از قبل شود .

    من خودم معلم هستم و کاملا زیبایی یک آموزش به تمام معنی رو میفهمم و زمانی یک تدریس و آموزش چنین تأثیر گذار میشود که آن آموزه با یک باور عمیق همراه باشد .

    نکته دیگه که باید عرض کنم اینه که همه ما شاید بارها آیات قرآن رو شنیده و یا خونده باشیم و یا حتی از بر کرده باشیم و یا آموزش داده باشیم ولی بصورت سطحی ازش عبور میکردیم و فکر میکردیم هدایت خدا برای فرا زمینی هاست. و من خودم به شخصه شاید تا قبل از درک درست از قانون جذب واقعا نتونستم درک روشنی از قرآن داشته باشم و در این مسیر برمن معلوم شد که پیامبران اساتید مسلم قانون جذب بودند و تنها راه سعادتمند شدن همین است که البته باید در این راه مجاهدت کرد و این همان جهاد اکبر است .ولی راهی است بسیار دل انگیز وقتی که با چشم ببینی که به حول و قوه الهی قدرت خلق زندگیت را در مسیر درست و آگاهانه پیدا میکنی .

    و چه زیبا استاد عباسمنش به این درک و ایمان رسیده اند که نتیجه اش همین عامل شدن به دستورات الهی است و ورود خیرو نیکی و برکت به زندگی ایشون

    و دیدن ایشون و نحوه رفتار و نوع زندگی ایشون همیشه منو به تحسین وا میداره و بهترین احساس به من دست میده که یکی از همراهان زمینی ام تا این اندازه زمینه مهیا شدن و محقق شدن وعده های الهی رو ایجاد کرده تا درسی باشد برای همه ما

    از خداوند هدایت به راه راست و راه کسانیکه به آنها نعمت عطا کرده را برا همه انسانهای روی زمین خواستارم .خدایا سپاسگزارم که مرا در این مسیر هدایت کرده ای .الهی شکر ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    عاتکه سلیمانی گفته:
    مدت عضویت: 2288 روز

    من مدتها قبل از اینکه با استاد و فایل هاش آشنا بشم عادت کرده بودم ک بعد از نماز وقتی ک مشغول جمع کردن سجاده بودم میگفتم خدایا مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی ک به آنها نعمت دادی نه راه کسانی ک بر آنها غضب کردی و نه گمراهان ٫٫ و بعد از مدتی به ی طریقی با استاد عباسمنش آشنا شدم ک منو با خدای خودم به ی روش کاملا متفاوت آشنا کرد اصلا نگاه منو به دین و ائمه عوض کرد٫ تا حالا فکر میکردم باید ایام محرم تو مراسم عزا محزون باشیم و اشک بریزیم و عزاداری کنیم ولی الان فکر میکنم ائمه نمیخواستن با رفتنشون یک عمر ما رو غمگین و عزادار کنن چرا ک این احساس مخالف آیه های قرآنه ٫٫٫مخالف نظر خداست ٫حتی خود ائمه هم از رفتن و شهادت عزیزانشون اینقدر غمگین نمیموندن ک اگه میموندن فرقی با ماها نداشتن ٫ اونا فقط یک پیغام داشتن و اون این بود ک تا سر حد مرگ هم برای اجرای فرامین خدا میرن جلو و میخواستن با مرگشون به ما بفهمونن ک ایمانی ک عمل نیاورد حرف مفته ولی ما بجای این برداشت درست و کاربردی یک عمر خودمونو درگیر هرچه بهتر برگزار کردن سینه زنی و زنجیر زنی و علم دوشی و هزار جور رسم دیگه مثل قمه زنی روی سر تراشیده وبیل زنی و٫٫٫٫ کردیم وای خدایا ما رو ببخش ک تا این حد گمراه بودیم و طلبکارانه میومدیم ب درگاهت ک چرا حاجت نمیگیریم ما ک هیچی از مسلمونی کم نزاشتیم دیگه چیکار باید میکردیم ک نکردیم٫٫٫٫ وای چ باورهای اشتباهی٫٫٫ خدایا شکرت ک منو آوردی تو این مسیر ٫٫ کمکم کن تا آخرش بتونم جلو برم و آگاهیم از جهان و قوانینش ب کمک استاد عزیز بیشتر بشه٫ استاد واقعا استادی ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    AmiR گفته:
    مدت عضویت: 2993 روز

    ۱۳ امین روز سفرنامه ام – قانون جذب در قرآن

    با سلام خدمت دوستان عزیز

    این دفعه دومی بود که داشتم این فایل رو میدیدم اما ایندفعه کلا ذهنم رفت رو یه موضوع دیگه (یه زاویه متفاوتی برام نمایان شد)٫ زاویه ای که خیلی بهم کمک کرد که بدونم کجام و چه وضعیتی دارم ٫٫٫ این دریافت من بیشتر مرتبطه با تغییر باور ها و تمرکزی که باید برا اینکار گذاشت٫

    سال های سال جامعه و دین به من میگفتن باید غمگین باشی٫ غم خوبه و باید همیشه بخشی از زندگیت باشه٫ اما خنده و احساس خوب نه !! آخرش کار دستت میده، آخر خنده گریه هست و ٫٫٫ جملات مشابهی که از هزاران طریق در گذشته وارد ذهنم شدن٫

    مخصوصا من که توی خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم و کلا همیشه اطرافیانم رو هم (دوستان و همکلاسی های مدرسه) پر از افراد مذهبی میکردم٫

    نصف سال شمسی فقط عزاداریه٫ به مناسب های مختلف٫ منم که همیشه دوست داشتم از طرف بزرگتر ها (فامیل ها و معلم های مدرسه) خوب بنظر بیام و پسر مثلا مومن با خدایی بنظر بیام تعهدی تو ذهنم شکل داده بودم که توی این مناسبت ها تا میتونم خودمو غمگین جلوه بدم٫ اصن شادی تو ذهنم حرام (taboo) معرفی شده بود٫

    حالا چطور انتظار دارم بعضی وقتا بیام در یه مدت کوتاه تمام اون باورها رو بصورت بنیادی تغییر بدم ؟! بنیادی یعنی چی ؟ یعنی همون تعهد و شاید حساسیتی که من دوران کودکیم برای غمگین بودم داشتن دقیقا برعکس بشه و من یه تعهد و یه حساسیتی نسبت به شاد بودم پیدا کنم !!

    این یعنی باور پولادین به همون قانون “احساس خوب = اتفاقات خوب احساس بد = اتفاقات بد”

    که بخاطر همین باور هم میام ورودی ها رو کنترل میکنم و ذهنم رو کنترل میکنم و ادامه ماجرا ٫٫٫ که نحوه این کار رو سیدحسین تو محصلات و فایل های مختلف بیشتر توضیح میده٫

    اما همش از اون ایمان به “احساس خوب = اتفاقات خوب احساس بد = اتفاقات بد” شروع میشه٫

    به این میگم تغییر باور بصورت بنیادی که اصلا این موضوع به معنای واقعی کلمه بشه اساس و پایه زندگیت که به هیچ وجه اجازه ندی احساست بد بشه (تو احساس بد بمونی)٫ چجوری ؟ با کنترل ذهن که نزاری اون نجواهایی (که بقول قرآن از طرف شیطانه) تو ذهنت مدام پچ پچ کنن٫

    نکته و دریافت دومم هم تقریبا برمیگرده به همین موضوع که اگه من الان دارم میبینم سیدحسین بقول خودش بهشتی رو در زندگیش خلق کرده بخاطر همینه که بنیادی تغییر کرده٫ من وقتی تصور میکنم که اون اوایل هیچ الگویی مثل خودش نبوده، که همچین دیدگاهی رو به قرآن و توحید و ٫٫٫ داشته باشه اما خودش با عشق اومده قرآن رو با این دیدگاه خونده که واقعا من توی جهان ندیدم کسی قبل سیدحسین قرآن رو اینجوری دیده باشه٫ اینقدری خونده و زیر و رو کرده و ذهنش رو غرق کرده با ورودی های مثبت که منجر شده به عمل و بعد نتیجه های بزرگ و هنوز هم برای هزاران نفر توضیح داده و میده٫ خب این میشه تغییر باور بصور بنیادی که بعد این نتیجه بوجود اومده٫ (تکرار میکنم که اون اوایل هیچکس اینجوری فکر نمیکرده٫ هیچ الگویی مثل خودش نبوده )

    حالا همینو میام مقایسه میکنم با خیلی از افرادی که در این وبسایت هستن (از جمله گذشته خودم) که یه بار یا ۲ بار میام این فایل رو مثلا گوش میکنم و پیش خودم میگم به به عجب حرفای درست و قشنگی، خدا رو شکر که دیگه اینا رو بلدم !! و بعد به همون زندگی قبلی، با همون عادات و رفتار قبلی ادامه میدم٫

    و بعد یه مدتی میبینم نتیجه ای که میخوام رو نمیگیرم و بعد فکر میکنم مشکل از قانونه وگرنه من که اینا رو “بلدم” !!

    + بعد تازه فهمیدم که سیدحسین وقتی قیاس میکنه تغییر باورهای خودش رو به یادگیری ۱۰ تا زبان، اغراق نمیکنه٫ الکی نمیگه٫ (فایل “تغییر باورها به روش استاد عباس منش”)

    + وقتی میاد از اعمالش در گذشته میگه، بزرگنمایی نمیکنه (فایل “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”)

    + وقتی میبینم اینقدر تخصصی با منطق ریشه های حزن رو در قرآن بررسی میکنه و برا من توضیحش میده، حالا میفهمم چه بک گراندی پشتشه٫

    اینا رو اول از همه به خودم گفتم که تکلیفم با خودم مشخص بشه٫ بدونم اون رویاها رو آرزوهایی بزرگ و تجربه بهشت در همین دنیا چه تعهد و تمرکزی میخواد٫ از خدا سپاسگزارم که در همچین سن کمی به این آگاهی ها هدایت شدم و توی ۱۸ سالگی این نتایج خوبی گرفتم و البته که داره مدام تعهدم بیشتر میشه٫ سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آنا محمودےنیا گفته:
      مدت عضویت: 2334 روز

      سلام آقاے حکمت

      گل پسر ما امیرمہدے عزیز

      ایمان بہ عمل و تلاشتون در تغییر باورھاتون بسیار تحسین برانگیزہ

      و نکتہ برداریتون مختصر و کاربردیہ

      ( تغییر باور بہ اندازہ یاد گرفتن 10 زبان خارجے تلاش میخواد ،،،،،

      و یاد گرفتن آگاھیہا بدون عمل مثل حرف مفتہ و ھیچ نتیجہ ندارہ )

      خیلے خوب فہمیدین و اشارہ کردین

      خوبہ کہ این نکات رو بنویسم و

      جلوے چشمم بذارم کہ بیشتر بتونم ب خودم یاداوریش کنم

      ممنون

      ھمیشہ در پناہ اللہ یکتا شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    هدی ناصری گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    با سلام خدمت همه و استاد دوست داشتنی و با انرژی آقای عباس منش

    من کمتر از یک ماه هست که دارم روی باورهای خودم کار می کنم و تو همین مدت کوتاه انقدر اتفاقات خوب برام افتاده که حس پرواز دارم،و اینکه برای اولین بار هست جایی کامنت میزارم اما انقدر حال خوبی دارم که دوس داشتم این حال خوبم رو به اشتراک بزارم و همه باور کنن واقعا میشه و می تونید باورهای بد و منفی رو از خودتون دور کنید.با تشکر از استاد عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: