نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
ب نام خداوند رحمان و رحیم
سلام ب استاد خوبم ،خانوم شایسته هزیز و تمام همشفرانم
یادمه همیشه زیاد ک میخندیدم میگفتن ی جایی از لباس یا شالتو گره بزن چون بعد از این خنده گریه زیادی هست و
من این رو باور کرده بودم و پذیرفته بودم و گاهی اوقات بعد از خنده هام گریه ی زیادی میکردم ???این ی باور غلطی بود ک از اطرافیانم در من شکل گرفته بود
خدارو شاکرم ک الان قوانین جهان رو میدونم،میدونم ک قانون چطور عمل میکنه
نکته ی روز یازدهم
غمگین بودن باعث میشه اتفاقاتی ک دلخواهت نیست رو جذب کنی
پس تحت هیچ شرایطی غمگین نباش
همیشه ب مسائل از ی دیدی نگاه کن ک حالت رو خوب کنه و حستو خوب نگهداره….
بی توجه باش ب اتفاقاتی ک تورو ناراحت میکنه و بهش فکر نکن،بلکه توجهت رو ب روی چیزای مثبت اطرافت بزار،هر لحظه شکرگزار خداوند باش.
سعی کن قوانین رو بشناسی و درک کنی تا بتونی زندگی دلخواهت رو خلق کنی!
چون قطعا همه چیز ک باب میل تو باشه تو خوشحال تری و هرچه احساس خوب و شادی یبیشتری داشته باشی فرکانسی ارسال میکنی ک جهان شادی بیشتری رو وارد زندگیت میکنه،و خداوند نعمت بیشتری رو در زندگیت جاری میکنه?????
با سلام
بسیار عالی
خصوصا وقتی در مورد حضرت یعقوب صحبت شد خیلی برام جالب بود تا به حال از این زاویه نگاه نکرده بودم که حضرت یعقوب خودش باعث اینهمه دوری از یوسف شد بخاطر اندوهگین بودنش
امیدوارم خدا منو یاری کنه بتونم اگاهانه زندگی کنم
سلام بر استاد توحیدی من
سلام بر مریم بانوی دوسداشتنی
روز11 بمنطور درک بیشتر قانون جهان خالق بودن بیشتر خودم
توحید
موصوعی ک این روزها بشدددددددت لازمش دارم
ایمانی ک باعث میشه از نگرانی و استرس و ترس بیای بیرون
ایمانی ک باعث میشه شاد باشی
خوشحال
لدت ببری از داشته هات
از زندگی
ازنفس کشیدن.راه رفتن.هوای تازه.صدای پرندگان.درختان و هرچیز خوب دیگه در اطرافت
چون میدونی قدرتی کنارته ک تنهانیروی حاکم برجهانه
دستی بالای دستش نیس
برگی بدون ادنش ب زمین نمیافته
تمام اتفاقات جهان خودشه
و فقط خیر مطلقه و بس
خدایی ک میدونی اسمان و زمین و هرچه در آن هست رو مسخر تو کرده تا هرچی میخای رو راحت و اسون بدست بیاری
بشرطیکه بهش ایمان داشته باشی و اجازه بدی کارهارو برات انجام بده
و کارمن فقط لدت بردنه و ایمان داشتن بهش و تمااااااام….
این روزها درگیر همین توحیدم
میبینم ماچقدر شک داریم ب حی و حاصر بودنش
چقدر شک داریم ب شنوا و بینا بودنش
شک داریم الان ک گفتیم مواطب فرزندمون باش نکنه نشنوه و مواطبش نباشه و باز میریم خودمون 1کاری بکنیم
و میگم عقلانیش اینه دیگه
مگه میشه بچه رو بزاری تو بیابون و نگرانش نباشی
اما ابراهیم تونست
وسط بیابون بچه شو رها کنه و بره
اما ما وسط شهرشلوع جرات نداریم
تو روز میریم توخونه مون و در رو 3قفله میکنیم ک مبادا دزد بیاد
شب تنها نمیریم بیرون ک مبادا اتفاقی بیافته
پولمون رو پس انداز میکنیم برا روز مبادا
ک انگار خدا تموم شده
از همسرمون جدانمیشیم ک مبادا تو کوچه بمونیم و خرجی نداشته باشیم و سالهای عمرمون رو با زجررررر زندگی میکنیم وفراموش میکنیم روزی رسان خداست
شوهرت بره یکی دیگه یا از جایی دیگه روزی میرسه
و بعد شکایت بخدا ک این چه همسریه
و بینهااااااایت شرک دیگه و واقعا ک خدا راست میگه
ما ب انها ستم نکردیم انها خودشان ب خودشان ستم کردند
اگه بدونم قدرتی کنارمه ک عاشقمه
تمام خوبیها نزد اونه
تمام گنجها در دست اونه
اونه ک برام همه کارمیکنه
رابطه من با اونه ک جاودانه اس
اونه ک دلهارو برام نرم میکنه
اونه ک برام عشق میشه
سلامتی
ارامش
تن سالم
زیبایی جوانی شادابی و همه و همه چی میشه
دیگه نگران نیستم
وسط بیابون هم باشم بازم ارومم
بازم خوشحالم
چون صاحب اختیار تمام عالم کنارمه و همه چیز رو گوش بفرمان من کرده
پس دیگه هیچی جز شادی و شادبودن و لدت بردن معنا نداره
وقتی فقط ب این جمله فکرمیکنم ک
بدون اذن من حتی برگی ب زمین نمیافته….
معزم ساکت میشه دربرابر این همه قدرت و عطمت و حی حاصر بودنش
1برگ
کل جهان چقدر برگ درخت هست؟؟؟؟؟؟
1دونه اش بدون ادنش ب زمین نمی افته
بعد منو ک اشرف مخلوقاتشم
از جنس خودشم
خودشم
فراموش میکنه
رهام میکنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه هیچووووووقت
نفس ب نفس
ثانیه ب ثانیه همراهمه
من نمیبینمش
درکش نمیکنم
اما اون هس
ثانیه ای حصورشو از من برداره من نیستم
ثانیه ای نگاهشو برداره من نیستم
فقط من حواسم بهش نیس
کور و کر شدم
مشرک شدم
نمیبینمش
و گرنه مشتاقانه و باشکوه کنارمه و فقط اجازه باید بدم جاری باشه تو لحطه هام تا همه کارهامو اسان و راحت انجام بده و من فقط سپاسگدارش باشم و تمااااااااام
پاداش شرک برای همه یکسانه
یعقوب
یوسف
یونس
همه و همه
شرک پاداش بزرگی داره خاری و خفت و ادامه عم انگیز بیشترررررر
کاش نعمتهای زندگیمو ببینم
سپاسگدارش باشم
باتمام وجودم
و وجودم پربشه از ایمان بهش
ایمانی از جنس ابراهیم
توحید و یگانه پرستی ابراهیم
و از نگرانی بیام بیرون
شاد باشم
لدت ببرم
خدایی رو حی و حاصر کنارم پیداکنم
خدایی ک عاشق منه
خدایی ک بیشتر از من میخاد من ب خاسته هام برسم
بینهاااایت سپاسگدارم استاد توحیدی من ک منو باخدای درونم اشنا کردی
باشد ک این راه رو ادامه بدم و لحطه لحطه ب این توحیدم وسعت بدم
یک فایل زیبای دیگه و مرور درسهایی که از آن گرفتم…
– اگر نتایج خوبی در زندگی نمیگیریم مشکل از مسلمانی ماست نه از اسلام یا قرآن.
– قانون جذب در سراسر قرآن به شکلهای مختلف اومده.
– این دیدگاه کاملاً اشتباهی است که انسان باید غمگین باشه و اگر خوشحال باشه بده. خیلی ها این باور اشتباه رو به دین ربط دادن و گفتن که شادی و خوشحالی با دین مغایرت داره.
– اما نقطه مقابل این دیدگاه دقیقا در قانون جذب هست. قانون جذب میگه زمانی شما اتفاقات خوب رو تجربه میکنید که احساس خوبی داشته باشید. احساس خوب = اتفاقات خوب
– هر چقدر ما شادتر و امیدوارتر و آرام تر باشیم، اتفاقات، شرایط و افرادی رو وارد زندگیمون میکنیم که این احساس شادی و لذت ما رو بیشتر میکنن.
– جهان انرژی یا همان فرکانس ما رو دریافت میکنه و اون رو به صورت ماده و شرایط وارد زندگیمون میکنه.
– در هیچ جای قرآن نیومده که باید غمگین بود. برعکس، در قرآن گفته شده که یک مومن غمگین نیست. آیاتی که در ادامه اومده به خوبی نشون میده که واژه «حزن» همراه با «لا» یا بدون «لا» به چه صورتی در قرآن استفاده شده. (توضیح: در بعضی موارد، ترجمه آیات بعدی بعضی از آیه ها هم ذکر شده تا معنی کاملتر مشخص بشه.)
* سوره یونس آیه 63 = آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند.
+ یعنی اگر انسان رابطه ای قوی با خدا داشته باشه و جزو اولیای خدا باشه، هیچ ترس و اندوهی نداره. در این آیه فعل یحزنون به صورت مضارع استفاده شده یعنی این فراد به صورت مداوم و در تمام طول زندگیشون غمگین نیستند.
* سوره بقره آیه 38 = آنان که از هدایت من پیروی کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.
+ در این آیه هم فعل مضارع است و احساس آرامش و شادی به هدایت الله ارتباط داده شده. اگر ما احساس بدی در زندگی داریم یعنی از خداوند تبعیت نمیکنیم و به پیغام های او گوش نمیدیم. به همین دلیل رابطه ما با خدا کمرنگ تر میشه و این به این معنیه که ما احساس بدی خواهیم داشت. نتیجه رابطه قوی با منبع انرژی احساس خوبه.
* سوره بقره آیه 62 = پاداش ایمان آورندگان چه یهودی، چه نصاری، چه صابئین و هر کسی که به خدا و روز قیامت ایمان آورده باشد و کار خوب انجام داده باشد نزد پروردگار محفوظ است و نه ترسی دارد نه غمی.
+ خیلی از ما ادعا میکنیم که فقط ما مسلمان ها به بهشت میریم و پیروان سایر مذاهب به بهشت نمیرن و اینکه ما آدم های خوبی هستیم و بقیه آدم های پستی هستن. این آیه واضح میگه که هر کسی که به خدا و قیامت ایمان داشته باشه و کار خوب انجام بده پاداشش نزد خدا محفوظه. نتیجه ایمان هم عمل صالح هست.
* سوره آل عمران آیه 139 = سست و غمگین نشوید چرا که اگر ایمان داشته باشید، برتر هستید.
+ ای آیه مربوط به جنگهای پیامبر هست و میگه اگه شما غمگین بشید، در جنگ شکست میخورید. قانون با هیچکس تعارف نداره حتی پیامبر. احساس بد = اتفاقات بد. اگر احساس بد داشته باشی اصلا مهم نیست که چند نفر هستید و در جبهه مخالف هستید یا جبهه پیامبر.
* سوره آل عمران آیه 153: هنگامی که از میدان نبرد رو به هزیمت گذاشته بودید و بالا می رفتید و به کسی توجه نمی کردید، پیامبر از پشت سر شما را صدا میزد. آنگاه بود که اندوه از پی اندوه به شما روی آورد. اکنون بر آنچه از دست داده اید و آنچه بر شما رفته است اندوهگین نباشید. خدا از کردارتان آگاه است.
+ این آیه مربوط به شکست مسلمانان در جنگ احد است. اگر ناراحت باشیم چیزهای بیشتری رو هم از دست میدیم.
* سوره آل عمران آیه 176 = کسانی که در کفر بر یکدیگر پیشی میگیرند، محزونت نکنند چرا که هرگز زیانی به خداوند نمیرسانند. خداوند میخواهد آنها را در آخرت بی بهره گرداند و برایشان عذاب بزرگی است.
+ فرض کنید یک مدرسه ای هست که پیامبر معلم اون مدرسه و خداوند مدیر و مردم شاگردان اون مدرسه هستند. اگر شاگردها به درس گوش نکنن، معلم احساس بدی پیدا میکنه. این آیه مثل این میمونه که مدیر بیاد به معلم بگه که فکر نکن اینها به خاطر تو دارن این کار رو میکنن. موقع امتحان پایان ترم اینها ضرر میکنن و قبول نمیشن. تو داری کارت رو درست انجام میدی. اینها دارن اشتباه روی اشتباه انجام میدن. چقدر این دیدگاه زیباست که خداوند نمیزاره پیامبر احساس بدی نسبت به افرادی پیدا کنه که در کفر از هم سبقت میگیرن. خداوند به پیامبر میگه این موضوع رو به خودت نگیر. خداوند میدونه که اگر پیامبر غمگین باشه اتفاقات بد براش رخ میده.
* سوره انعام آیه 48 = ما پیامبران را جز برای بشارت و هشدار نفرستادیم. آنان که ایمان آوردند و نیکوکاری کردند نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند.
+ نتیجه ایمان واقعی احساس امید و آرامش هست. اگر مضطرب و ناراحت هستیم یعنی توکل و ایمان واقعی نداریم.
* سوره یونس آیه 65 = سخن آنها محزونت نکند که عزت از آن خداست. او شنوای داناست.
+ باز هم تاکید بر نماندن در احساس بد.
* سوره نحل آیه 127 = صبر کن که صبر تو جز به توفقیق الله نیست و به خاطر آنها غمگین نشو و از نیرنگ آنها دلتنگ نباش.
+ اگر کسی پشت سر ما غیبت و بدگویی میکنه، ما نباید ناراحت بشیم چون این موضوع به خودشون برمیگرده.
* سوره مریم آیه 24 = ندا آمد که غمگین مباش. پروردگارت زیر پای تو جوی جاری ساخته. تنه درخت خرما را تکان بده تا خرمای تازه برای تو فرو بریزد. دیدگان را روشن دار و اگر فردی را دیدی بگو که که من به خاطر خدای رحمان زوره سکوت اختیار کرده ام.
+ این یعنی اینکه خدا میخواد غم رو از حضرت مریم بگیره. چرا که اگر ناراحت و غمگین باشه اتفاقات بدی رو تجربه میکنه. در این شکی نیست که شرایط حضرت مریم خیلی سخت بوده اما باز هم خدا ازش میخواد که محزون نباشه. این کاری هست که ما هر روز باید انجام بدیم. خیلی وقت ها ما به خودمون حق میدیم که ناراحت و افسرده باشیم. اما این آیه نشون میده که حتی در بدترین شرایط هم نباید در احساس غم بمونیم. باید سکوت کنیم و اجازه بدیم که خدا کارش رو انجام بده.
* سوره قصص آیه 7 = به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر بده و چون بر جانش بیمناک شدی او را به دریا بینداز. نترس و اندوهگین نشو که ما او را به تو باز می گردانیم و در جرگه پیامبرانش می آوریم.
+ چنین اتفاقی به هیچ عنوان با ذهن منطقی قابل بررسی و توجیه نیست. یعنی از نظر ذهن منطقی بچه رو هر جای دیگه ای غیر از آب بندازیم، احتمال زنده موندنش بیشتره تا رود نیل. تنها کسی میتونه این کار رو انجام بده که به خدا توکل و ایمان واقعی داره. تمام اتفاقات جهان دست خداونده. خداوند داره به مادر حضرت موسی میگه که اگر غمگین باشی فرزندت رو از دست میدی. بعدا دیدیدم که چه اتفاقات خوبی برای حضرت موسی رخ داد.
* سوره فاطر آیه 34 = پیشی گرفتگان در خوبی ها در بهشت می گویند سپاس خدایی را که اندوه را از ما گرفت زیرا که پروردگار ما آمرزنده و شکرپذیر است.
+ در این آیه به خوبی میشه دید که ایمان = دوری از اندوه و آرامش ، بی ایمانی = اندوه و غم. همانطور که نور و تاریکی، فقر و ثروت، سلامتی و بیماری و خیر و شر نمیتونن تو یکجا باشن، ایمان و غم هم نمیتونن تو یه جا باشن. باید این باور رو برای خودمون بسازیم که بعد از هر خنده خنده بیشتره.
* سوره انعام آیه 33 = میدانیم که گفته های کافران غمگینت میکند اما آنها تو را تکذیب نمیکنند بلکه ستمکارانی هستند که آیات الهی را انکار میکنند.
+ این حرفها به این معنا نیست که اصلا هیچ وقت نباید غمگین باشیم. ما انسان هستیم نه آدم آهنی. ما عواطف انسانی داریم. توقعی نیست که هیچ وقت ناراحت بشیم اما توقع هست که در وضعیت غم و اندوه باقی نمونیم و خودمون رو به وضعیت آرامش بکشیم. مهم اینه که این فرکانس بد رو ادامه ندیم. اگر برای لحظات کوتاهی غمگین باشیم اتفاقی برامون نمیفته چون فرکانس غم اونقدر قوی نشده که اتفاقات بد رو رقم بزنه. یک فرد با یک روز افسرده بودن افسرده نمیشه و این یک پروسه طولانی هست. اما نباید اجازه بدیم که این روند طولانی بشه. چرا که قدرت فرکانس افزایش پیدا میکنه. نکته جالب هم اینه که برای افسرده شدن ماهها زمان لازمه اما میتونیم با یک روز افکار مثبت داشتن به آرامش و شادی برسیم. دلیل آن هم اینه که نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر هست. کسی که در فرکانس درست قرار میگیره مثل کسی هست که تو سرازیری قرار گرفته. خیلی زود به مقصد میرسه.
* سوره یوسف آیه 13 = (حضرت یعقوب به برادران یوسف میگوید) اگر او را ببرید غمگین میشوم و میترسم شما غفلت کنید و گرگ او را بخورد.
+ اگر ما نگران یه موضوعی باشیم یا بترسیم، اون موضوع برای ما اتفاق میفته. حضرت یعقوب ترسیده بود و ترس و نگرانیش رو ابراز کرد. اون خودش به برادران یوسف کلید داد و اونها هم بعد از به چاه انداختن یوسف همین حرف رو به یعقوب زدن و گفتن که گرگ او رو خورده. بعضی وقت ها ما انقدر ترسهامون رو تو ذهنمون می پرورونیم که دقیقا همون اتفاق برامون میفته. بعضی افراد وقتی این اتفاق براشون میفته فکر میکنن که پیشگو هستند یا بهشون الهام شده. اما این الهام و پیش بینی نیست. این چیزیه که شما ساختید. این اتفاقی بوده که ما خلقش کردیم. یعقوب برای یوسف مسئله ای ایجاد نکرد چون او عزیز مصر شد. فقط خودش از اندوه زیاد بیمار شد.
* سوره یوسف آیه 85 = فرزندانش گفتند: به خدا سوگند آنقدر به یاد یوسف هستی تا بیمار شوی یا بمیری. گفت شرح اندوه و پریشانی خود را فقط به خدا میگویم و چیزهایی میدانم که شما نمیدانید.
+ یعقوب نتونست از قانون استفاده کنه و نابینا شد و سالها یوسف را ندید. اون نتونست اندوهگین نباشه و در این جدایی خیر رو ببینه و آرام باشه و ایمانش رو حفظ کنه. قانون برای همه یکسانه. چه پیامبر باشی چه کافر، چه مسلمان باشی چه مسیحی، چه سفید پوست باشی چه سیاه پوست. ما نباید به اتفاقات بد فکر کنیم و در موردشون با دیگران درد و دل کنیم یا بنویسیمشون. خدا به حضرت نوح هم گفته: حتی در مورد ناراحتی های خودت هم با من صحبت نکن. برای احسا بد باید به نعمت هایی که داریم توجه کنیم و به خاطرشون سپاسگزار باشیم. تفاوت بین حضرت ابراهیم و یعقوب این هست که حضرت ابراهیم حتی حاضر شد چاقو زیر گلوی فرزندش بزاره اما یعقوب از فراق یوسف اندوهنگین شد. به همین دلیله که بارها خدا در قرآن به پیامبر میگه که پیروی ابراهیم باش. به خاطر اینکه او الگو و اسوه قرآن هست. او مرد شماره 1 قرآن هست و تونسته بود توانایی کنترل احساسات خودش رو به طرزی باورنکردنی در خودش ایجاد کنه. حضرت ابراهیم حتی طفل شیرخواره خودش رو به همراه هاجر در بیابون راه کرد و نگران هیچ چیز نبود. او رفت و سالها بعد برگشت. اگر ما هم این توانایی رو به دست بیاریم، انسانی ضربه ناپذیر میشیم. انسانی مثل ابراهیم که هیچ چیز و کسی نمیتونه اون رو غمگین کنه.
* سوره قصص ایه 8 = خاندان فرعون او (حضرت موسی) را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن و مایه اندوهشان شود. مسلما فرعون و هامان و لشگریان او در اشتباه بودند.
+ در این آیه حزن در مورد فرعون و هامان اومده.
– در آیه 10 سوره مجادله اومده که نجوا تنها از سوی شیطان است ولی به اندازه شیئی نمیتونه به کسی ضربه بزنه مگر به اذن خدا. بنابراین مومنان باید به خدا توکل کنند. نجوا همون گفتگو های ذهنی هست که صبح تا شب داره سعی میکنه ما رو قانع کنه که شرایط سخته، دلار داره میره بالا، حتما بیکار میشی و غیره. خیلی از این نجواها هیچ وقت اتفاق نمیفته اما ما همچنان به اونها گوش میکنیم و باورشون میکنیم. این یک توهم از سوی شیطانه. وظیفه شیطان این هست که این نجواها رو تو گوش ما بخونه. اگر از خودمون شناخت نداشته باشیم و آگاهانه روی خودمون کار نکنیم، ذهنمون مطمئنا ما رو فریب میده و اوضاع رو بدتر میکنه.
– پس اگر کسی به تو گفت که باید غمگین باشی، بدون که این یه دیدگاه شیطانیه. قلب جای خداونده و ذهن جایگاه شیطان. ما باید بتونیم مچ شیطان رو بگیریم. هر نگرشی که به ما احساس مثبت بده و باعث آرامش ما بشه نشون دهنده صحبت کردن خداوند با ماست. به همین راحتی میشه پیغام ها رو شناخت.
– هر چقدر کمک کنیم که دیگران احساس بهتری داشته باشن، خودمون هم بیشتر احساس خوب رو تجربه میکنیم.
سلام به استاد گرانقدرم
سلام به خانم شایسته عزیز
سلام به دوستان پر تلاشم
(( مراقب افکاری که به کلام مبدل می شود
بااااااااش!!))
بعد از نوشتن برگی برای روز چهل و یکم سفر، فایل قانون جذب در قرآن را دو بار دیگر گوش دادم و مطلبی شنیدم که قبلن به آن توجه نکرده بودم .وقتی استاد گرامی کلمه ی حزن در آیه ای مربوط به حضرت یعقوب را مرور می کردند فرمودند کلام الهی تاکید دارد که افکار مشوش و ترس آلود یعقوب در مورد گمشدن فرزندش به وقوع پیوست ! در این آیات چقدر تاکید می شود بر نگرش مثبت داشتن . حال خوب داشتن . نگران و اندوهگین نبودن. بر زبان نیاوردن کلماتی که بار منفی دارند !!!!
ناگهان متوجه شدم که در کامنت مربوط به همین فایل از یک جمله ای استفاده کرده ام که نشانگر یک ترمز و باور منفی و محدود کننده است. از این که خداوند مرا هدایت کرد که در عرض دو ساعت به این باور ترمزی آگاه شوم خدای بی شریکم را شاکرم. اما این باور چه بود؟
در کامنت نوشته بودم
((….حتی اگر آن خانه ی آرمانی هنوز از آن من نشده باشد !یا آن ملک و ویلا هنوز رویا باشد! یا ِآن سه برابر شدن درآمدماهانه در یکسال که باورش را ساخته ام و فعلن در کاینات چرخ می خورد تا به من برسد! یا آن سوراخ در سطل درآمدم به من چشمک بزند!))
باور قدرتمند کننده این بود که:
” خانه ی آرمانی ، ملک و ویلا، سه برابر شدن درآمد ماهانه با هدایت الهی برایم آماده می شود و سطل درآمدم هر روز بزرگتر وبزرگتر و عمیق تر و عمیق تر می گردد”
استاد گرامی
خدا را شاکرم که به واسطه ی آموزه های گرانبهای شما و تلاش خانم شایسته گرامی هر روز بیش از پیش قادر به کنترل ذهن و یافتن باورهای محدود کننده ای که زیر لایه های فکری قرار دارد می شوم . یافتن حتی یک باور نادرست و تلاش برای تغییر آن به قدری حس خوبی برایم داشت که دوست داشتم آنرا با شما عزیزان به اشتراک بگذارم.
سپاسگزارم
مادربزرگم همیشه توی خونه اش روضه امام حسین داشت
نمیدونم چرا
ولی هر اخر هفته روضه بود
البته که ی سرگرمی بود بنظرم
از قبل از شروع مراسم خانما میومدن و احوالپرسی …
بعد از مجلس هم ی گرد همایی دیگه بود یا اینکه از خونه مادر بزرگم ب مقصد بعدی( خونه ی همسایه دیگه) برای روضه میرفتن
دوتا از عمه هام به قول عربها مُلایه بودن
تا ١٣ محرم هرشب روضه بود و نذری
یادم گهواره علی اصغر درست میکردن و تو مجلس میچرخوندن
خانمایی که بچه دار نمیشدن بهش دخیل میبستن و گریه و زاری و نذرر
این بگم ک از نظر مالی وضع مادربزرکم اینا با اینکه ب قول معرووف مومن و دیندار و حسینی بودن اصلا تعریفی نبود
سالها من این صحنه ها رو دیدم
و برادرم ک اون موقع کوچیک بود و به علم ، گهواره یا پرچم های نصب شده روی دیوار دست میزد
مادربزرگم بهش میگفت امام حسین کورت میکنه
و واقعا من ی ترسی از درون داشتم…
خلاصه که سالها نماز میخوندم
روزه میگرفتم
ماه رمضان و غیر رمضان
نماز شب
دعای کمیل
ندبه
سمات
توسل
زیارت عاشورا
….
ولی با چ حسی
نمازم از سر ترس بود و رفع تکلیفی یا برای استغفار چی خودمم نمیدونم
ک اگه نخونم خدا بلا سر زندگیم میاره
چ عذاب وجدانهایی میگرفتم اگر ی تار موهام بیرون میومد که خدا تو قیامت من از اون مو آویزون میکنه( معلم دینی و مدیر و ناظم مدرسه ب کررات تو گوشمون خونده بودن)
وای از شبای قدررر
که فکر میکردم هرچی نماز و قران و دعا بیشتر بخونم سال بعدم عالیتر میشه و اینا هستن که اینده من رقم میزنن
و من شدم ی ادم وسواسی شدیددد
ک بارها وضو میگیره
بارها نماز میخونه
بعد از غسل حیض تمام در و دیوار حمام از بالا تا پایین ابکشی میکردم بارهااا
و…
از یجایی( تو سن ٣4 سالگی )بریدم
خسته و دین زده
از خدای ترسناک که همش باید حواسم باشه مبادا محازات نشم
نماز گذاشتم کنار
روزه هم همینطورر
منی که تو ماه رمضون بارها قران ختم میکردم
یس حفظ بودم
واقعه حفظ بودم بعد از نماز عشا میخوندم
چند سال لای قران باز نکردم
چی توی اون مدت دیده و قبول کرده بودم
فقط باید ناراحت باشی
تو سر بزنی برای امام حسین
و همش استغفار کنی تا خدا ببخشت( اخه ب کدامین گناه)
بعد با استاد عباسمنش آشنا شدم
دیدم چقدر حالش خوبه
چقدر با خودش در صلح
ویسهای استاد بهم ارامش داد
فهمیدم خدا فقط تو نماز و روزه و قران نیس
خدا همه جاست
توی دل من
و چقدر الان ارامترم
حالم بهتر
چقدر ارتباطم با خدا خوبه
ترسی ازش ندارم
و فقط از ش راهنمایی و کمک میگیرم
خداروشکررر
برای آگاه تر شدنم
سلام به پروردگار هدایت کننده به راه راست 💕
سلام به استاد خوبم🧡
سلام به مریم نازنینم🤍
سلام به دوستانم 💚
مسئله ای که من اثبات شده جمله استاد هست که مشکل از مسلمانی منه ،بله آیا من به معنای واقعی مسلمان یعنی تسلیم شده در برابر مشیت الهی هستم؟
خب واقعا اگر همچین چیزی درمورد من به حقیقت تبدیل نشده پس من پیرو دین خودم هستم دینی که پیامبر و کتاب و خداش رو خودم نوشتم و ساختم که از فضای ذهنی منفی نگر و ترسان خودم تغذیه میشه
براساس اونها جهان رو میبینم و عمل میکنم و از حقیقت اسلام رنگی ندیده .
آیا فقط یکبار خودت قرآن رو خوندی یا صحبتهای بقیه درباره ش معلومات تورو تشکیل میدن؟
من چیزی که خودم از مراسم مذهبی همیشه بیاد دارم این بود که مراسم عزا و شهادت ها خیلی پررنگ و تمام و کامل برگزار میشد ،خب با این بخش هم مشکلی ندارم ،مثلا امام حسین عزیزم با شهادتشون حماسه آفریدند اما آیا ایشون تمام پنجاه و چند سال عمرشون به بطالت گذشت ؟در طول حیاتشون هیچ فعالیتی انجام ندادن ؟
چرا و به چه علتی آنقدر خود مردم هم عشق و علاقه ی زیادی به مراسم غمگین دارن،انگار از شادی و خوشی میترسیم و اون مثل معروف که نترس بعد خنده گریه هست.
یا ماه رمضان همیشه برای من سوال بود چرا ماه مهمانی خدا شاد نیست برنامه های که تلویزیون هم پخش میکرد درباره جهنم و عذاب بود ، البته من مدتهاست هیچ برنامه تلویزیونی رو دنبال نمیکنم،همیشه میگفتم خدایا مهمونی گرفتی مارو بترسونی ؟
و بعدها که تغییر کردم به خودم گفتم وقتی به خودم زحمت جستجو و ساختن باورهای درست و ریشه دار و منطقی به خودت نمیدی حق گلایه نداری …
محکومی که نشخوارهای ذهنی بقیه رو آویزوون گردن خودت کنی و فهمیدم تماااام این رفتارهای مردم بی اساس و کاملا مقرضانه بوده و بخاطر ترس از شاد بودن و تبعات احتمالی ذهنشون بود و گرنه قانون بی تغییر خدا اینه که
چی به جهان میدی ،همونم دریافت میکنی!
کلمه حزن که بارها در قرآن تکرار شده
و گفته شده نباید اون رو داشته باشی خودش کلید ماست.
اینکه دوستان خدا نه ترسی بر آنهاست نه غمگین میشوند پس یعنی پیش خدا ترس و غم وجود ندارد و این حالات بخاطر دوری از خداست!
پس اگر احساس بدی داری یعنی از هدایت خدا پیروی نمیکنی !
قانون میگه احساس خوب اتفاقات خوب …
این آیه زیبای۶۲در سوره بقره که در اون دریافت رحمت خدا رو مخصوص مسلمانها ندانسته و یادآور شده از بقیه ادیان هم اجرشون پیش خداوند محفوظه برای من خیلی دلنشین بود همینکه شخصی کردن خدا و الطافش که مسلمانها این باور رو خیلی دارن و خودشون رو ناز پرورده و بنده های ویژه خدا میدونن رد میکنه.
وقتی احساست بد هست، اتفاق بد رخ میده و مهم نیست کی هستی و نتیجه آن شکسته!
ما چقدر در غم از دست دادن های گذشتمون غرق میشیم که سالها پیش چه با من شد و چه بر من گذشت و چه تجربه های مشابهی رو آفریدیم…
خداوند که خود همچین قانونی رو قرار داده احساس بد رو از پیامبر اسلام و حضرت مریم و سایر برگزیدگان الهی دور میکنه.
مادر موسی در زمان خودش از معدود مادرانی بوده که هدایت پروردگار رو با قلبش پذیرفته و نوزادش رو به آب میندازه وترس و غمی به خودش راه نمیده،مادرهای بسیاری بودن که اگر همچین الهامی رو دریافت میکردن بهش عمل نمیکردن و بی اعتنا شدن و طفلشون رو از دست دادن.
استاد عزیزم فایل امروز از آموزه های قرآن خیلی برام ارزشمند بود و آگاهی دهنده و آرامش بخش …
خیلی به قلبم نشست …
اینکه هر فکری که مارو بهم ریخت از طرف شیطان اومده رو چقدرررر راحت با کلید ساده ای میشه شناخت و
این باورهای توهم آور ِآزار دهنده که اسلحه ی شیطان هستند.
بعد ازین به تکیه گاه بودن و بخشنده بودن خدا ایمان میارم برای لحظه و در هر آن
استاد خوبم مادرم مهمون من بودن اونجا که ترس از دوری فرزند گفتین و داستان حضرت یعقوب خیلی با دقت گوش دادن خیلی ارتباط برقرار کردن و از شما پرسیدن و خیلی دعاتون کردن …
خیلی خوشحالم که پیامهای شمارو میشنوم و امیدوارم بر جانم بشینه و دریافتشون کنم.
خیلی دوستتون دارم ♥️
امیدوارم خودتون ،مریم نازنین و تمام عزیزانتون سالم و برقرار باشین💕
سلام به عشق سلام به خدا سلام به صدای خدا در قلبم.خیلی وقته تصمیم گرفتم تو این فرجه ای که تو این سفرنامه بهمون داده شده تا دوباره برسونم روحمو به همسفرام به خدام به حسی که دنبالش هستم و جستجوش میکنم بیام و برگی بنویسم تا مکتوب بشه واسه خیلی اگاهیهام.خیلی وقته دنبال یک ترمز تو افکارو وکانون توجهاتم هستم که چرا از لحاظ مالی یک روند رشد منظم صعودی و دلخواه ندارم نسبت به زمانی که واسه تغییر مدارم میذارم.چند روز پیش حسی رومیشنیدم صداشو که مثلا میگفت مهتاب؛یادته که هر وقت چیزی میخواستی مثلا یک وسیله واسه ارایشگاهت ،راه اندازی ارایشگاهت ،گواهینامت،مدرک دانشگاهیت و خیلی کارایی که واقعا از ته وجودت میخواستیشون چیکار میکردی؟؟؟؟??? گفتم خوبب?????یهو مغزم ترکید گفتم اره یادمه چقدر ذوق و شوق داشتم وایییی شبانه روز در مورد اون وسیله اون کار …دنبال اگاهی بودم که چطوریه کاراییش راهای بدست اوردنش تو رویا بودم همششش عشق میکردم با خیالشش که وای اگه بگیرمششش ایجوری میکنم ایجوری گسترشش میدم فلان میکنم و داعم بهترین حالتای رسیدن به خواستمو تو وجودم افزایش میداد خیلی نااگاهانه و اصلا ذره ای از افکار منفی در مورد خواستم در وجودم نبود مثلا به اینکه از کجا پولشو جور کنم هزینش چقدر میشه اگه نتونم بدستش بیارم و نجواهای دیگه شیطان خالی بود وجودم ولی الان چی ؟؟؟؟همششش داری به نبود خواستت توجه میکنی چرا مشتری نمیاد چرا همه دارن کاسبی میکنن من مگس میپرونم وای قسطاممممم همه موندن.متاسفانه من قبل از اگاهیهایی که از استاد در مورد وام شنیدم وام گرفته بودم که توبه کردم تا اخر عمرم هیچچچچچچ وقت وام و چیزی به قسط و این چیزا نگیرم و الانم خودمو گره زدم به اگاهیهای عللی که خدا از طریق استاد میرسونه بهم گره زدم تا جبران کنم همه چیرو چون درک کردم خدای من همیشه خدای من میمونه و کنارمه حتی من ندونم.فهمیدم مهتاب جان شرکای خفی زیاد داری ترس نگرانی نا امیدی های گاهگاهی باید رفعش کنی و یک صدایی از درونم میگه باهم درستش میکنیم بدون اذن من یک برگ از درخت نمیفته اروم باش چون تا اروم نشی جلو ورود نعماتم رو میگیری عجله نکن پله پله میریم جلو تا به هرچی میخوای برسی به استادت دادم پس به توهم میدم .ببین چیزایی که میخواستی رو با شادیییییی و عشق بدست اوردی پس کلیدو دادم دستت شاد باش و خودتو ببین که رسیدی به خواستت من همون خدام رفیق.با من باش پادشاهی کن بی من باش هرچه خواهی کن .از الان به بعد هم هرچی میگم تو سایت استادت واسه دوستاتم بنویس تا لذت ببری از سفرت چون کل سفر همین مسیرهاست پس لذت ببر من حواسم هست به همه چی دوست دارم بنده جان دیوونه من.این ها همش از زبون حس درونم بود که میگفت من نوشتم مرسی استاد که هستی مرسی خانم شایسته جان و مرسی بچه ها که هستین دوستون دارم????
سلام خانم خادمی عزیز.
کامنت تون خیلی قشنگ بود و یک حس خیلی خوبی به من منتقل کرد حتی خوندن کامنت تون خیلی از نجوا های ذهنم را در جا ساکت و آروم کرد.
کامنت تون مملو از آرامش و سادگی و خدای بود.
قانون تکامل رو میشد از روی این کامنت تون آموخت.
سلام مهتاب خانوم عزیز
دوست عزیزم بعد از سالها کامنت زیباتو خوندم و آگاهی های که درش بود با تمام پوست و استخوانم درکش کردم
چه زیبا توضیح دادی وقتی با شور و شوق دنبال علایقت و خواستت هستی و اجازه نمیدی افکار منفی در مورد خواستت به وجود بیاد و غرق در رویایی هستی که هنوز نداریش بصورت خیلی خیلی طبیعی خواستت اجابت میشه و بدستش میاری
بقول استاد که همیشه میگه برای بدست آوردن خواستهام کار خاصی نکردم و همه چیز بصورت کاملا طبیعی به من داده شده
وقتی استاد اینو میگفت همیشه به خودم میگفتم منظورش چیه از طبیعی بدست آوردن و اجابت خواستهاش و همیشه سوال بود برام چون باورم نمیشد که بشه در این سطح زندگی کنی و این همه دارایی ثروت ،اعتبار ،و این همه آدم دورت باشه و بصورت طبیعی داشته باشیش
این موضوع بعد از دو سال اندی از آشنایی با استاد تازه دارم درک میکنم که وقتی تو در مورد خواستهات فکر میکنی و ذوق میکنی براشون و تجسم میکنی حتی قبل از اینکه بدستشون بیاری تو انگار خواستتو داری چون داری ازش لذت میبری ،مگه من وقتی یه خواسته ای دارم و کلی خودمو به آب و اتیش میزنم برای بدست آوردنش تهش برای چی میخوامش ،قطعا برای لذت بردنش از
وقتی که توی رویاهام در حال لذت بردنم ازش پس من اون خواسته رو دارم ،و این میشه طبیعی بدست آوردن خواسته
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم برای قوانین زیبات که ثابتن
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم برای درکی که از تو بدست آوردن
خدایا بی نهایت سپاسگزارتم برای وجود استاد عباسمنش و این سایت و این حجم از دوستان آگاه در اینجا
باسلام خدمت استاد و خانم شایسته ی عزیز
روز یازدهم و تعهد من!
کتاب قران،از طرف الله و نیروی برتره!
اما تا جایی که من یادمه،در دوران مدرسه ،هیچوقت کسی بمن نگفت قران میگه شاد باشید قران میگه به هرچی که میخواهید میرسید
ک نگران نباشید
که نترسید
ک در مواقع نگرانی سکوت کنید
همیشه شنیدم ک درست تلفظ نکنی،گناهه
دستت به ایه ها بخوره،گناهه
اگه باز نکنی قرانو،گردو خاک میگیره گناهه
روبه قبله بشین ،در غیر این صورت گناهه
حجاب داشته باش موقع خوندنش،غیر این صورت گناهه
پریود باشی دست بزنی به قران گناهه!
مگه میشع خدا بگه خب خانم،من به تو قدرت مادر شدن دادم،و تو چند روز بنا به سیستمی که برات خودم تهییه کردم که یک نعمته،کثیفو حرامی و نباید دست به قران بزنی
کم کم،حس کردم چه کتاب سختیه
چه خدای سختگیری
چه کتاب ترسناکیه که دست بخوره گناه میکنیم
و چقدر مزخرفات
یا وقتی به بچه هایی ک حفظ میکردن،جایزه میدادن و ب ی سریا ک حفظ نمیکردن هیچی
یا حتی حفظ میکردن به زور ،ولی از رو استرس غلط میخوندن و کارت امتیاز کمتر!!
همین رقابت بین بچه هایی ک حتی فارسی خوب بلد نیستن،ولی به زور جایزه و معلم مجبوری حفظ میکردن
و همین باعث دور شدن از قران بود
ایکاش همون موقع قرانو باز میکردن و میگفتن بچه ها قران گفته شاد باشید !پس بیاید، ی بازی کنیمو خوشحالی کنیم!!!
چقدر بیشتر هممون جذب قران میشدیم
فقط هی حاشیه هی حاشیه
ولی حالا وقتی میبینم همین کتاب میگه
وقتی احساس خوب داشته باشین،زندگی اتفاقاتی رقم میزنه ک خوشحال باشین
وقتی در اون شرایط،حضرت مریمو به ارامش وسکوت دعوت میکنه که هیچ فرکانسی از روی ناراحتی نفرسته
کجای این کتاب ترسناکه؟
وقتی این باورهای غلط،بما گفته شد درواقع منو از خدا دور کرد
فکر میکردم قران فقط برای کسانیه ک حجاب کامل و دائم الوضو هستن!
یا فقط این دسته از ادمها لایقن برای فهم این قران
اما الان میفهمم ،نه اتفاقا یکسری ازون ادما که این حرفارو زدن،حتی باعث حس بد و تفرقه بین انسانها شدن و اصلا لایق نیستن
ممنون استاد ک باعث شدین با قران دوس و حس خوب به چیزهایی ک میگین داشته باشم
من مقاومت داشتم نسبت به قران
چرا؟
چون میگفتم خب منکه نمیفهمم هیچی از قران
یا سخته و یا واسه یسریاس
و زمانی که جلسه ای راجب قران توی 12 قدم میرسید،انگار خیلی دل نمیدادم به حرفاتون
با بی حوصلگی گوش میدادم
ولی الان بعد از یسال ترمزمو و ریششوپیدا کردم
ترس از قران
درصورتی ک خوده قران میگه نترسید
حتی یادمه وقتی قران توی کیفمون بود،وقتی میفتاد زمین،داد میزدیم وااای گناه کردی
وقتی توی کیفمون بود و میخواستیم توی بازیامون کیفمونو بندازیم با جمله ی قران توشه حس عذاب وجدان به دوستمون میدادیم
خلاصه همین حس گناه دررارتباط با مراقبت از قران و حساس بودن،باعث شد کم کم دورشم
در صورتی ک قران میگه حس غم ندین ناراحت نباشین
احساس میکنم،امشب با قران دوس شدم
بدون ترس دست میگیرمش و میخونم حتی تلفظ غلط
مهم حسیه ک از طرفه خدا و صحبتاش میگیرم
از دعوت به صبرش،دعوت به سکوت ،دعوت به ارامش،دعوت به خوشحالی
خدایا چقدر من درگیر حاشیه بودم برای خوندن کتابت
چقدر خوشحالم که با همین تعهد روزشمار تحول من،ترمزامو یکی یکی پیدا میکنم
با منبع دوس تر میشم
ارامشو حس بهتر
اینک خدا هم توی قران ،از فرکانس و جذب صحبت میکنه
از شادیی
هنوزم وقتی روز عاشورا یا مناسبتای اینجوری هست،میگن نخند
لباس شاد نپوش
ادامس نجو
ارایش نکن
فیلم نبین
یجورایی خودتو به ی ادم ژولیده کثیفه گریونه غمگین تبدیل کن
واقعا اینا باعث حال بهتر میشه!؟باعث اخرت بهتر میشه؟؟؟
اصلا این مغایرت داره با قرانی ک میگه ارام باشو خوشحال باش تا زندگی بهتری داشته باشی
چرا ادما اصلا نمپرسن چرا اینارو داریم ب ادما میگیم به بچه های کوچیک توی مدارس میگیم؟؟؟
چقدر خوشحالم حداقل امروز،فهمیدم
چقدر قشنگ راجب حضرت یعقوب فرمودین،ک گفت گرگ میخوره حضرت یوسفو،مراقبش باشین
و در نهایت مواجه شد با همین جمله!
درواقع از رو نگرانی فرکانسی فرستاد ک به خودش برگشت
حضرت یعقوب با این فرکانس برای فقط خودش دردسر ایجاد کرد سالها گریه و انتظارو کور شدن، چون یوسف شد عزیز مصر
یعقوب نتونست نترسه نگران نباشه غمگین نباشه
و اون نتیجرو گرفت
چقدر قران قشنگ داره با مثال توضیح میده
و ما چقدر از اصل مطلب دور بودیم ک در دوران مدرسه قصرو درست تعریف کنیم و نمره بگیریم و ندونیم که هدف این قصه چیه
چقدر توی فیلمایی ک ازین قصه ساختن،نخواستن اصل مطلبو بگنو مارو درگیر غم و اندوه یعقوب به عنوان یه پدر و ایجاد هم دردی و گریه و زاری برای حالش کردن
چقدر این حال بدمون،فرکانسها فرستادو ما خبر نداشتیم و باز هم بخاطر همون باورهای
مزخرف گفتیم فیلم قرانیه نگاه کنیم
چقدر دارم حس میکنم با ادما دارم فاصله میگیرم و دوس دارم تنها و دور باشم ک اصلا نمیدونیم داریم چیکار میکنیم برای چی اومدیم ابن دنیا
همین مرور این باورهای نامناسب از بچگی و رابطم با قران یهو اومد ذهنم و نوشتم
و چقدر خوشحالم برای داشتن این کتاب
خدایا شکرت
چقدر درک فرکانس راحتتر شد واسم وقتی هدف اصلی قرانو فهمیدم با اون همه مثالای پیامبراش
احساسمیکنم الان دیگ خیلی راحت فهمیدم معنی جمله« میگم باش و اتفاق میفته»
قبلا میگفتم چجوری اخه هرچی میخوایم بگیمو بشه
اما الان ذهنم میگه نه،وقتی خدا میگه به خودت نگرانی نده و راجب ناخواسته حرف نزن و زمان ناراحتی و پریشانی سکوت کن
فقط بخاطر جنس فرکانسیه ک میفرستی
که قوی و محکم بفرستی تا بشه و لذت ببری
مثال حضرت مریم خیلی ب دلم نشستت
خدایا شکرت برای احساس سبکیه امشبم
قلبم انگار یجوریه
احساسه اینکه ارروم شدم از یه استرس و یا مثلا تموم شدنه یکاری با احساس رضایت
به نام خدا
سلام ندای قشنگم.
اول دلم خواست باهات تماس بگیرم وتلفنی تحسینت کنم برای این همه درک وآگاهی
اما یه حسی گفت همینجا هرچی میاد بنویس
اشکهام اگه امون بدن مینویسم.
یه حال عجیبه!
12 قدم وجلسات قرآنی منو که دیوانه کرده بود .
همون موقع انگار پرده های جهل ونادانی .پرده های باورهای فسیل غلط از قلبم کنار میرفت.
استاد در جدیدی از آگاهی واحساس ناب وپاک به رویم باز میکرد.
با خودم میگفتم واااای که من چهل سال چی فکر میکردم وچطور رفتار میکردم.
اما خدارو هزاران بار شکر میکردم که در آستانه ی چهل سالگی هدایتم کرد.
اعراض نوح از پسرش
اعراض ابراهیم از پدرش
توکل ابراهیم در مورد فرزندوهمسرش
اعتماد به رب ابراهیم در مورد فرزندش
سکوت مریم در مقابل تضادها وناخواسته ها.
درسی که از داستان فرکانس نامناسب یعقوب گرفتم.
درسی که از داستان یونس گرفتم.دعای اودر حق قومش!
داستان شرک مخفی یوسف وقدرت را به فرعون دادنش برای آزادی
داستان پیامبر
داستان توکل مادر موسی
داستان توکل موسی وهمزمانیها برای رود نیل.
خلاصه هزاران داستان برای هزاران اتفاق که من هم در زندگی امروزم هم جنس آن را تجربه میکنم وبا درس هایی که از این قصه ها ی قرآنی که هرکدام دانشگاهی بوده وهست برای من .
ندای طلایی من.
خواهر زیبای من.
چقدر خداروشکر میکنم که منو تو با هدایت خدا تویه مسیر قرار گرفتیم وهم مداریها اتفاق افتاده.
چقدر با خوندن کامنتهات حال دلم عالی میشه از اینکه میبینم هرچی گوش کردی رو درک کردی وهرچی درک میکنی رو تو زندگیت به کار میگیری وهزاران بار شکر که شاهد نتایجت هستم.
چقدر قشنگ که دوباره اومدم کامنت خودمو خوندم و اون حس سبکیی ک ازش حرف زدمو ارامشو دوباره تداعی کردم اشک تو چشام جمع شد و خیلی براملذت بخش بود ک نوشته های تو ابجی
انگار همین الان لازم داشتم که دوباره یادم بیاد ک من چه ترمزایی پیدا کرده بودمو چقدر با خدا دوس شدم
وقتی متوجه میشی و تکرار نمیکنی،کم کم با حسای دیگ جایگزین میشه
و امروز من با این کامنتا ،دوباره به خودم برگشتم
به نام خدا
با سلاااام
روز یازدهم سفرنامه
وقتی که فکر می کنم میبینم واقعا این احساس گناه هنگام شادی در من وجود داشت . این باورهای مخرب در وجود ما ریشه داره . این حرفها رو ما زیاد شنیدیم : بعد از هر خنده گریست . یا اینکه انسان های باخدا غم وناراحتی و سختی بیشتری رو تجربه میکنن .
در تمام قرآن به صورت کاملا واضح گفته شده که یک مؤمن غمگین نیست .
قانون میگه که اگر شما احساس شادی داشته باشید . اگر ما در تمام طول روز جوری به زندگی نگاه کنیم که احساسمون خوب باشه ، امکان نداره اتفاقات بد رو تجربه بکنیم .
اگر شما غمگین باشید ، اگر شما افسرده باشید ، اگر شما نارحت باشید ، اگرشما عصبانی باشید ، قانون اینو میگه که زندگی وجهان اتفاقاتی رو براتون به وجود میاره که عصبانیت ، ناراحتی و غم بیشتری براتون به وجود میاد. وقتی غمگین هستید یه فرکانسیو دارید به جهان ارسال میکنید که می گید من غم بیشتری رو میخوام . جهان این فرکانس ها رو دریافت میکنه و غم بیشتر وناراحتی بیشتر رو در شرایط مختلف نهفته میکنه و وارد زندگیتون میکنه .
واقعا هم همینه .وقتهایی که احساسمون بده .داریم با دید بد به زندگیمون و به اطراف و به دنیا نگاه میکنیم . کم کم نشونه های این احساس بد رو میبینیم . در واقع یک هشداره و به ما میگه که به هماهنگی برگردیم و دوباره در مسیر بیایم و در واقع اینو یادآوری میکنه که ما همواره و همواره باید حواسمون به احساسمون و به ورودی هامون باشه تا همواره شرایط خوب رو تجربه کنیم و در مسیر درست قرار بگیریم .
🌹(آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند . ) اگه انسان رابطش با خدا خوب باشه نه ترسی داره و نه غمگین میشه .
🌹کسانی که از هدایت خداوند پیروی کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نمی شوند . احساس شادی واحساس آرامش ارتباط داره با هدایت خداوند .اگر ما احساس بدی در زندگی داریم به این معناست که ما از خداوند تبعیت نمی کنیم .ما به پیغام های خدا گوش نمی کنیم
🌹نتیجه ی ایمان عمل صالحه . کسی که ایمان داره به خدا کسی که رابطش خوبه با خدا ، هماهنگه باعث می شه در مسیر درست قرار بگیره . عمل صالح انجام بده .
🌹احساس بد مساویه با اتفاقات بد . اگر سست و غمگین باشیم اگر احساسمون بد باشه یعنی ایمانمون درست نیست . اگر ایمان داشته باشیم برتریم و پیروز .ناامیدی و غم باعث شکسته .
🌹حتی به خاطر اشتباهات و اتفاق بد و آنچه که از دست دادی هم غمگین نباش چون اگر غمگین باشی چیزهای بیشتری هم از دست میدی ، همینی هم که داری از دست میدی
🌹کسانی که درکفر از یکدیگر پیشی می گیرند به خدا ضرری نمی رسونند . و در واقع به خوشون ضرر میرسونند و بی بهره می مونند .
🌹ترس به خاطر بی ایمانیه ، غم به خاطر بی ایمانیه .اگر ما ایمان داشته باشیم که خداوند فرمانروای جهان کارشو کامل و درست داره انجام میده و برگی بدون اذن خداوند روی زمین نمیفته و تمام اتفاقات در دست خداوند هست اونوقت نگران نیستیم . میدونیم که همه چیز خیره
🌹اگر پشت سر شما غیبت می کنن شما ناراحت نشید به خودشون برمیگرده . اگر برای شما توطئه چینی میکنن اگه پشت سر شما حرف میزنن اگر درگیر نشی احساس ایمان داشته باشی که میدونم خدا محافظت میکنه از من ، اتفاقی نمیفته و همه چیز به نفع شما رخ میده .
🌹 حتی در شرایط بد هم مثل شرایط حضرت مریم یا مادر موسی باید ایمانمون رو حفظ کنیم و احساسمون رو خوب نگه داریم . چون طبق قانون موندن توی احساس بد شرایط رو بدتر میکنه .و باعث میشه اتفاقات بدی رو تجربه کنیم . و در واقع کسی که در احساس خوبه و کسی که ایمان داره به خدا ، هدایت الله رو می شنوه و هدایت می شه و حرکت می کنه .
🌹از هر چی بترسیم سرمون میاد . این یک قانونه . به خاطر هر چیز نگران باشی از دستش میدی . این یک قانونه .
🌹اگر یک رابطه ای رو از دست دادی و خودتو غمگین کنی و ناراحت بشی اوضاع بسیار بسیار بدتر خواهدشد. اما اگر ایمان داشته باشی و رها کنی ، اگر باور داشته باشی و رها کنی مطمئن باش همه ی اتفاقات به نفع تو خواهد بود . این ایمان واقعی می خواد . این احساس خوب واقعی میخواد . احساس آرامش واقعی میخواد.
🌹غم و ایمان نمی تونه در یک جا باشه . نمی تونه سلامتی و بیماری در یک جا باشه . نمیتونه خیر و شر در یک جا باشه . ایمان اگه داشته باشی اندوهت ازبین میره .
🌹ناراحت شدن ،عصبانی شدن ، غمگین شدن طبیعیه اما مهم اینجاست که این فرکانسو ادامه ندیم و در این احساس نمونیم
🌹وقتی که اتفاق بدی برای یکی میفته بعضی وقتها اون شخص میگه من میدونستم این اتفاق میفته . اون شخص پیشگو نیست. اونقدرترس داشته از این اتفاق و بهش فکر کرده که اونو خلق کرده برای خودش
🌹یعقوب نتونست احساساتشو کنترل کنه و نابینا شد . یعقوب نتونست از قانون استفاده کنه و سال های سال یوسف رو ندید .یعقوب نتونست وابستگیشو از فرزندش دور کنه، نتونست رها کنه ، نتونست بپذیره ، نتونست این جدایی رو خیر درش ببینه و آرام بگیره و خوشحال باشه وایمانشو حفظ کنه و به همین دلیل یوسف رو سالهای سال ندید و بیمار شد و نابینا شد و این دردسر ها رو کشید . این یک قانونه . فرقی نداره چه کسی باشی برای همه صدق میکنه .
🌹در مورد احساس بدتون با کسی صحبت نکنید . اگر احساس بدی داری در موردش حرف نزن در موردش ننویس در موردش فکر نکن و بذار احساس بد بگذره . برگرد به نعمت هات فکر کن . به چیزهایی که به خاطرش سپاس گذار خداوند هستی . هر وقت ما چیزی رو از دست میدیم ، هزار ها نعمت داریم که بشون فکر کنیم .
🌹نجوا مسلما کار شیطان است . گفت و گوهای ذهنی که مدام در ذهنمون هست و احساسمون رو بد میکنه . گفت وگوهای ذهنی که وقتی که یک اتفاق به ظاهر بد میفته یادر شرایط بدی هستیم هی توی ذهن ما میاد و هی اضاع رو بدتر و بدتر جلوه میده .این یک توهمه که شیطان در ذهن ما ایجاد میکنه . ولی هیچ ضرری نمی تونه به ما برسونه راهش اینه که به خدا توکل کنیم .
🌹احساس خوب فقط موقعی به وجود میاد که ما توکل کنیم به خدا . خدا رو باورش کنیم، قدرتش رو باور کنیم و بعد اتفاقات خوب برامون میفته .
🌹از این به بعد هر فکری هر دیدگاهی هر نگرشی که به شما احساس بدی میده به این معناست که این دیدگاه این فکر واین نگرش از جایگاه شیطان برخاسته و هر فکری و هر دیدگاهی و هر نگرشی که که به شما احساس آرامش میده احساس اطمینان میده احساس شادی میده این به این معناست که خداوند داره با شما صحبت میکنه . به همین راحتی میشه پیغام ها رو شناخت
به نام الله یکتا
سلام دوست عزیز
چ قشنگ بود کامنتت وچه توضیح خاصی چ نکاتی جالبی خیلی زیبا بود من ک به شخصه دوست داشتم همچنان کامنتتون ادامه داشته باشه وتموم نشه
ازخداممنونم منوبه این کامنت زیباهدایت کردوازشماهم ممنونم ک اینقدرقشنگ اطلاعاتتون روبامادرمیون گذاشتین
درپناه الله یکتا شاد وموفق وسلامت باشین
سلااااام
خیلی ممنونم از شما دوست عزیزم . ممنون از محبتتون . براتون بهترین ها رو از خدا میخوام و امیدوارم همیشه شاد وموفق و پیروز و ثروتمند باشید .😃🌹