نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 49 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدا
روز یازدهم سفرنامه💛
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
خداروشکر میکنم ک این اگاهی هارو میشنوم هربار با اون نیازی ک دارم و جوابی ک میخوام به این اگاهی ها گوش میدم جواب مناسبش رو دریافت میکنم.خدایا چقدر عاشق این ایه شدم ک سست و غمگین نشوید چرا که اگر ایمان بیاورید برترید.چقدر قشنگ گفت سست !دقیقا وقتی اجازه میدیم ک بریم توی احساس بد نا خود اگاه شل میشیم ،خسته و بی انرژی و اون غم تمام طراوت و شادابی مارو میگیره اما وقتی افسار ذهن دستمونه و شادیم خیلی انرژی داریم من خودم ک اینطوریم و خیلی برام جالب بود
دیگه اینکه با هر دلیلی هرچند به نظر خومون منطقی باشه و به خودمون حق بدیم نباید تو احساس بد بمونیم، و یه تجربه ی جالبی ک من بهش رسیدم اینه ک بهتره اصلا نذارم ک واردش بشم یعنی از همون اول جلوی خودمو بگیرم و خیلی سریع با تغییر دیدگاهم بحثو تو ذهنم عوض کنم اخه بعضی وقتا تاثیر شیطان رو میپذیرم و میگم عب نداره بذار یکم ناراحت بشم بعدش با خودم صبحت میکنم و یه کاری میکنم حالو هوام عوض بشه بذار الان یه دل سیر گریه کنم تا خالی بشم بعدش حالمو خوب میکنم ،ولی تجربه کردم وقتی اینکارو میکنم خیلیییی طول میکشه به احساس خوب با همون کیفیت قبلی برسم ،در عوض وقتی همون ب بسم الله جلوشو میگیرم ؛هم وارد اون پروسه نمیشم ؛هم به خودم کلی افتخار میکنم بابت کنترل ذهنم
چقدر قلبم باز میشه وقتی از زبان خود خدا میشنوم ک نه تنها غمیگن نباش بلکه شااااااد باش
چقد قبلا تحت فشار بودم هم مخصوصا از طرف مادرم و خانواده ی مادریم،چقدر همش میگفتن اگه زیاد بخندی اخرش گریس چقدر منه کوچولو رو مراسم های عزاداری مختلف میبردن و من تحت فشار بودم ک گریه کنم چون اصلا گریم نمی اومد واقعا احساس گناه بهم داده میشد تو دیگه کی هستی چرا مثلا بعد از اینهمه روضه و نوحه گریه نکردی،وای الان ک فکر میکنم میبینم چقدرررررر مادربزرگم و کلا خانواده مادریم تاکید داشتن که نخندیم!!! و اصلا هر وقت من شاد بودم یه حرفی بهم میزدن ک حال منم مثل خودشون کنن.چقدر از فضای خونشون و اون غم و جدیتی ک داشتن متنفر بودم و وقتی میدیدم نمازم میخونن میگفتم متنفرم از نمازی ک منو شبیه شما کنه.وای خدای من یادم میاد ۷ یا۸ ساله بودم یکی از خاله هام فیلمی درمورد شب اول قبر و جهنم و بهشت برام گذاشت اگر اشتباه نکنم اسمش اشراق بود و من تا مدت ها دیوانه شده بودم از ترس این خدای جلاد ک من اصلا چرا بدنیا اومدم کاش اصلا سنگ بودم .اصلا چرا باید خدا مارو بدنیا بیاره و بعد انقدررررر اذیتمون کنه؟؟؟تصور کنید من چه تصوری از خدا داشتم چه تصوری از اسلام و نمازو … همین الان ک یادم افتاده قبلم تند تند میزنه واقعا سالها با ترس و لرز سعی میکردم کارای دلخواه اون خدایی رو انجام بدم ک بهم شناسونده بودن منو میبردن صدها رکعت نماز قضا بخونم بدون اینکه هنوز به سن تکلیف رسیده باشم… گذشت و گذشت من هر روز غمگین تر و ناراحت تر شدم و پشیمون از بدنیا اومدنم تا جایی ک دیگه بریدم و همهههه چیزو رها کردم متنفر از اسلام قران ومسلمان .اصلا هر ادمی ک تو این فضا ها بود حالم رو بهم میزد و از همشون دور شدم رسیدم به جایی ک بگم خدارو قبول ندارم چند باری ام این حرفو زدم ولی ته دلم میدونستم هست!میدونستم ک خداهست ولی نه بخاطر اینکه حضورش رو احساس میکردم بلکه بخاطر ترسم
رسیدم به یه تضاد وحشتناک ،له شدم ،به ته ته تهش رسیدم ،،،و گفتم خدایا دیگه نمیتونم …اوضاع از کنترلم خارج شده ..نجاتم بده اگر هستی .نجاتم بده اگر من بندتم و منو خلق کردی .حداقل یکم مسئولیت پذیر باش .اگر هستی بهم بگو چی درسته چی غلط چرا دنیات همش رنجه اگر هستی راهو نشونم بده .الان بعد از مدتها دارم به یاد میارم و خب اشکم جاری میشه ک چطور بود و دستمو گرفت و منو تو بهترین مسیر ممکن گذاشت و چشمامو که کور بود روشن کرد به بنده ی خوبش به دیدن خودش به نشانه هاش به اینکه از همون اولم بوده خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک نجاتم دادی ک راه درست و ارامش و ایمان رو بهم نشون دادی ک عاشق تو بشم ک همش با خودت حرف بزنم.الله من سپاس گزارم ازت که منو از همون راهی ک مناسبم بود هدایت کرد چون من خیلی لجباز و کله شق بودم و میییدونم اگر له نمیشدم و جهان گوشم رو حسابی نمیپیچوند چشمام باز نمیشد و شاید تا اخر عمرم تو بدبختی و قهقرا بودم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
الان با قلب باز و با عشق شادی میکنم .الان وقتی نشانه ای از خدارو میبینم ،تو قلبم حسش میکنم از شادی قبلم میخواد از جاش کنده بشه ،،،و من دیگه احساس گناه ندارم بابت شادیم بابت خنده های از ته دلم بابت خندوندن دیگران… و هرکس و هرررررررکس منو بخواد غمگین کنه به چشم این میبینم ک شیطان داره حرف میزنه و ازش دور میشم
الحمدلله به لطف خدای بزرگم از تمامی اون ادمای مزخرف دور شدم و هیچ خبری ازشون ندارم توی ارامشم و خدا ادمای اروم و خوش قلب رو وارد زندگیم میکنه
خدایا شکرت ک دستم رو گرفتی و گذاشتی تو دست بنده ی هدایت شدت یعنی استاد عزیزم
خدایا شکرت ک این حرفا از مغزم بیرون ریخت
وقتی میخواستم بنویسم هیچی نبود ولی الان میبینم چقدر حرفا بوده و هدایت شدم بهش
فرناز عزیزم ببین چقدر عوض شدی و شاد و با اعتماد بنفس تر و چقدر ادمایی ک الان دورت هستن هرچند خیلی خیلی کمن ولی میلیون ها برابر با کیفیت تر و خدایی ترن
خدایا من هر لحظه به هدایتت محتاجم ای رب العالمینم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ممنونم از مریم عزیزم و استاد عشق ک هر دو هدایت شده هستن❤️
به نام جان جانان
سلام به همگی به استاد عزیزم و مریم خانم نازنین
روز یازدهم
اول از همه استاد ازتون تشکر میکنم که دیدگاه ما رو نسبت به قرآن تغییر دادید ،کتابیکه ما همه تو خونه داشتیم و هیچ وقت با جان دل مطالعه نکرده بودیم،خیلی وقتا معنی قرآن رو میخوندم ولی هیچی نمیفهمیدم و میگفتم چقدر نامفهمومه،خدا چطورمیگه این کتابی است واضح برای کسانی که تعقل میکنن و الان یه پله از قبل خودم بهتر شدم و از وقتی قانون فرکانس رو درک کردم قرآن رو بهتر میفهمم ،البته که الآنم هنوز خیلی چیزا برام نامفهومی ولی مطمینم خدای مهربونم کمک میکنه،
این باور غلط که سالهاست با خودمون به یدک کشیدیم که خوشحالی و شادی با دین مغایرت داره تو قرآن هم گفته شده باید غمگین باشی رو چقدر خوب در من شکستید هر روز که از این سفرنامه میگذره حالم بهتر میشه بیشتر با خودم در صلحم ،چقدرررر آخه این خدا مهربون بود و من نمیدیدم
من همیشه فک میکردم اگر غمگین باشم خدا دلش برام میسوزه فک میکردم اگر خواسته مو با گریه و زجه به خدا بگم حتما بهم میده ولی غافل از اینکه قرآن اینهمه اشاره کرده آنهایی که مومند نه غمی دارند نه میترسن
چقدر زیبا این باور رو که ما مسلمانان به بهشت میریم رو با آوردن آیه قرآن برامون باز کردید که هر کس که به خدا و روز قیامت ایمان داشته باشه و کار نیک انجام بده پاداشش نزد خدا محفوظ
همیشه فک میکردیم فقط ما آدم خوبه هستیم اونا کافرن و توی قرآن گفته شده اونا دوزخی تو خیال خودمون ،ما بهشتی بودیم و اونا دوزخی و امروز فهمیدم اینا ربطی به دین نداره ،یکی از دوستان حرف خوبی زده بود که اسلام نسخه آپدیت شده دین های دیگه است
رابطه ی زیبا ی ما با منبع انرژی نتیجه اش میشه احساس خوب و اتفاقات خوب
همه چیز خداست کافیه که ما باورش کنیم ایمان داشته باشیم و توکل کنیم بهش
اون وقته که نه غمی داریم نه میترسیم
و چقدر حس خوب میده اینکه خدا فرقی بین بنده هاش قائل نمیشه هر کس فرکانس خوب بفرسته نتیجه اش رو میبینن و هر کس فرکانس بد بفرسته هم نتیجه میبینن فرقی نداره مسلمانی یا مسیحی یا یهودی یا ….
نتیجه ایمان که احساس آرامش و امید و عشق میاره
چند مدتی هست که هر اتفافی که به دلخواه من نیس و در زندگیم میافته با خودم مدام میگم حتما خیری توش هست و چقدر این جمله بهم آرامش میده و خودم به عینه میبینم که چطور اتفاقات داره به نفعم تموم میشه .یک نیرو توی این دنیا هست اونم خیر اونم عشق اونم امید
و یه نکته ی دیگه که گفتین اینه که ما ادمیم نه آدم آهنی احساس داریم بالاخره یه مواقعی میشه که غمگین میشیم و تو فایل انگیزشی 3 چقدر قشنگ گفتین زخمی بشو اما ناامید نشو خسته بشو اما افسرده نشو عصبی بشو اما تو خشم نمون ،اره راهش همینه خیلی وقتا پیش میاد عصبی بشیم اما مهم اینه تو این وضعیت نمونیم و خودمون بکشیم به سمت آرامش
چون قانون بی تغییر خدا اینه که اگه حالا بد باشه اتفاقات بدی رو تجربه میکنی و اگر حالت خوب باشه اتفاقات خوبی رو تجربه میکنی ،غمخودت رو حتی به خدا هم نگو چون داری فرکانس بد میفرستی و نتیجه اش میشه
نجوا تنها از سمت شیطان است برای اینکه مومنان رو غمگین کند
نجوا همون گفتگو ذهنی همون مقاومت هایی که داریم
مهم اینه ذهنمون رو تربیت کنیم و تمرکزمان رو بزاریم رو نکات مثبت و چه جایی بهتر از اینجا که بتونیم یاد بگیریم این کار رو
استاد خیلی وقتا پیش میاد برام وقتی میخام بیام سایت برام بالا نمیاره نمیدونم چرا مدام یه چی میاد تو ذهنم و میگه نمیاره ولش کن برو چیزای دیگه ببین حتما قسمتت نیس ولی من شده از هر راهی استفاده میکنم و میام سایت و چقدر بعدش حالم خوب میشه
ازخدای مهربون خودم هزاررر بار سپاسگزارم که منو هدایت کرد به این مسیر زیبا
از شما استاد عزیزم بابت این فایل بسیارررر سپاسگزارم باورای محدود کننده منو در رابطه با شادی زیاد مغایرت داره با دین حسابی شخم زدین
به اسم اللّه
رحمن و رحیم
سلام ودرود به استاد عزیزو خانم شایسته مهربون و همه هم فرکانسی های عزیز
غریبگی با قرآن
این مشکل همه ی مسلموناس به جرات
حتی حتی اونایی که ادعای دانشش رو دارن
متاسفانه فقط و فقط از این کتاب مثل این میمونه که قسمتهایی که منافع رو تامین میکنه براشون نگه داشتن و جوری که منفعتشون رو تامین کنه مطرح کردن
جوری که من و امثال من خصوصا که قرآن رو با معانی که ارائه کردن خوندیم و هر روز و هر روز فاصلمون باهاش بیشتر شده و حتی بخاطر یه سری کارهای افراطی متنفر شدیم
اما زمانی که جور دیگری آیات برات معنا میشه و مفهوم و عصاره اصلی رو میشنوی متوجه میشی که چقدر دلنشین هست
اولین باری که معنای یک آیه رو انقد دلنشین شنیدم داخل کتابی از زبان شمس تبریزی آیه 24سوره ی نسا معنا شده بود و چقد متفاوت از اونچیزی که درباره این آیه گفته میشد، که این آیه ظلم تمام به زنان هست و نشانه ی واضح بردگی زنان
اما نه اصلا اینطور نبود وقتی معنا و مفهوم رو از زبان شمس خوندم چقدر دلنشین چقدر آرامش بخش
قرآن رو واقعا باید با فهم و فرکانس معنا کرد و چقدر خوشحالم که مدتی هست با کسی آشنا شدم که تدریس قرآن انجام میده اما با معنا و مفهوم صحیح و همراه با مثنوی خداروشکر
مگر کم معنا داره
همین آیه ی
عسی ان تکرهوا شیئ و هو خیر الکم
و عسی ان تحبوا شی و هو شر الکم
یا
لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
همین، همین دو تا آیه یه دنیان یه دنیا
من همین دوتا رو درک کردم اون هم به تازگی طی همین هفته اما چه عالمی دارن
نه ترسی هست و نه اندوهی
یعنی ایمان، یعنی وقتی با پدرم هستم مگه میترسم مگه وقتی درآغوش مادرم هستم میترسم به والله نه
چطور چطور آغوش پروردگارمو درک نمیکنم
چطور بهش اعتماد نمیکنم
چطور خودم رو به آغوش امنش نمیسپارم
چه بسا چیزی رو که تو فکر میکنی شر هست و برات خوب نیست اما در حقیقت منفعت تو در اون هست و یا برعکس چیزی رو دوسش داری و حاضر نیستی رها کنی و فک میکنی که فقط و فقط همون خیر توهست اما اشتباه محض اون دقیقا شر هست برای تو
کی میفهمیم وقتی که چند سالی سپری میشه و برمیگردیم و گذشته رو بررسی میکنیم
اونجاست که به خودمون میخندیم بخاطر پافشاری رو چیزی که نباید و بخاطر ترس و ناراحتی از چیزی که کاملا بی معنی بوده ترس براش اما در اون لحظه چیزی بوده که با ذهنمون بهش رسیدیم و در اون گرفتار شدیم و انجامش دادیم
وبعد شکر خدا از ته دل که خدایا اخه تو چقد بزرگی و من بنده ی ناسپاس و فراموشکار که بازهم درشرایط مشابه تکرار و تکرار و تکرار
وای برمن
باشد که رستگار شوم
«بسم الله الرحمن الرحیم »
بنام خداوند بخشنده مهربان.سلام میکنم به همهی هم فرکانسی های عزیز واستاد نازنینم و مریم جان
استاد من قبلاً این فایل رودیده بودم وتک تک کلماتتون رو با تک تک سلول های بدنم درک کردم.یادم نیس برای این فایل کامنت گذاشتم یا نه ولی الان مینویسم.
برگ یازدهم از فصل اول
استاد چقدرررررر قشنگ خداروبهمون نشون میدی چقدر زیباا بهمون می قبولونی که خدای ما خدای زیبایی هاست خدای مهربانم وشاد.
چقدر باید وقت بزاریم برای باورهامون باورهایی که توی بچگی اگه یه شب مثل امشب که شب قدر هستش اگه میخندیدیم اگه شادی کودکانه داشتیم بهمون میگفتن که گناه ونباید بخندیم.
چقدرررررر خوشحالم که حداقل بچههام اینطور مثل من وگذشتم از خدا وحشت ندارن از خدا یک قول نساخته و دخترم برای موهای قشنگش عذاب وجدان نمیگیره و مثل مادرش شب ها از ترس اینکه از موهاش آویزون بشه نمیخوابه.نیست
خدای من شکرت که الان به این آگاهی ها رسیدم
خدای مهربانم شکرت.
استاااااااااااااااااااااادددددد فقط میخواهم ازت متشکرم باشم.مرسی که هستی
با مثال هایی که از قرآن برامون میاری مارو توی این راه استوار تر باایمان بیشتر توی این راه نگه میدارید.
شکرت خدا
تشکر استاد عزیزم
در پناه خدا شاد سالم سعادتمند دردنیا آخرت باشید
دوستون دارم
به نام خدوندگار عشق
روزشمار رو هشتم!!!
من فایل های روز شمار رو از قبل دانلود کردم و به ترتیب نگاه میکنم.امشب به جای روز شمار هشتم،به اشتباه روز شماره روز یازدهم رو نگاه کردم و وسطهای فایل فهمیدم که فایل روز یازدهم رو دارم نگاه کردم.بعد به خودم گفتم که حتما باید امشب دلم با این فایل به یاد خدا اروم میگرفت.
چقدر جالب بود که این فایل رو قبلا بالای 30 بار دیده بودم،ولی امشب که نگاه کردم،یه حال و هوای دیگه ای داشتم.یعنی وقتی فایل تموم شد،یه احساس رهایی داشتم،دور از احساس گناه،خود سرزنشی،عجله،حرص،طمع،نگرانی،یه احساس خاصی رو دارم تجربه می کنم پر از آرامش.انگار قرار بود امشب با این فایل با خداوند ارتباط برقرار کنم.
چقدر امشب به درک این جمله رسیدم که خداوند توی قرآن به حضرت مریم گفته بود که سکوت کن.
به نظرم این سکوت و صبر حضرت مریم باعث شد که تمام اوضاع براش تغییر کنه.وگرنه حساب کنید حضرت مریم میخواسته چننند صدنفر مردم جاهل اون موقع رو راضی کنه که بابا من زنا کار نیستم،با کدوم منطق میخواست ملت رو قانع کنه؟با کدوم دلیل؟اونم مردمان جاهل اون موقع.
ولی سکوت کرد و این سکوت باعث شد که خداوند کارها رو براش انجام بده و دل های مردم رو نرم کنه.
باید یاد بگیرم.باید یاد بگیرم که صبور باشم…
صبر با امید،صبری که امید داشته باشم که خداوند قراره کارهای منو انجام بده.
اون منو به همه چیز می رسونه.
عااشقتونمم استاد عزیزم.
1403/03/05
خدایاااااا نمیدونم چگونه شکر تو را به جای بیاورم
که من را لایق دوباره شنیدن این سخنان چون
دُر و گوهر کردی خدایا شکررررت
من با شنیدن این حرفها گفتم فتبارک الله الاحسن الخالقین
استاد مرحبا به شما مرحباااااااااااا احسنتتتتتتت
عشق میکنیم با شنیدن این حرفها
امروز فهمیدم چرا همیشه میگین فایلها رو بارها و بارها ببینید امروز بالاتر رفتن درک و مدارم را حالی شدم الهی شکررررر
اینکه میگین هر روز به خودتون یادآور میشین قانون رو فهمیدم بااااااااید فایلها رو فقط گوش بدم
این فایل رو باید 100 بار گوش بدم مطمئنم سال بعد حرفهای متفاوتی خواهم شنید…
~نگرانی ،نگرانیه بیشتر میاره
~خنده،خنده میاره
~گریه،گریه میاره
ذهنتو کنترل کن~ ذهنتو کنترل کن~ذهنتو کنترل کن
نجواهای ذهنتو رها کن پاره خدایی تووووو
گفتگوهای ذهنی تو رو به سمت قعر چاه میبره
ارزو،تو خالق زندگیت هستی تو پاره ای از خداییی
برو قرآن رو بخون ببین خداوند در کتاب قرآن بهت چی گفته …
خدایا شکررررت که دیگه در شرف رسیدن این باورم که جزئی از توآم ، خودم خالق زندگیم
صد درصد مسول زندگی خودم در تمامی جوانب هستم ،از تغییر دیگران ناتوانم پس باید زور الکی نزنم و ردی خودم کار کنم
من با هماهنگی روح و ذهنم میتونم به هر آنچه میخوام برسم
از هرچی بترسم سرم میاد
با هرچه بجنگم ماندگارش میکنم
باید رها کنم همه چی رو و احساس خودم رو تلاش کنم مادام خوب نگهدارم چون احساس خوب =اتفاقات خوب
هر اتفاق به ظاهر بدی که میفته من از زاویه خوب بهش نگاه کنم مثل آقای عشق یار در 12 قدم
سپاسگذارم نزدیکترین فرکانس به خداست
هر اتفاق بدی که میفته و دوستش ندارم باید ازش اعراض کنم
◇نوشتم یادم نره◇
خدایا ای مهربانتر از من به من ؛من فهمم با استفاده از آموزه های استاد عباسمنش و کامنتهای دوستان پرقدرتم به این حد میرسه ازت میخوام هر لحظه همه اعضای سایت را حمایت و هدایت کنی عاشقتیم خداااااااااااااااااااااااااااا استاد ما را در حصار امن خودت حفظ کن
امین یا رب العالمین
درود بر عزیزانم هم مداری هایم
درود بر آنان که از الله یاری می خواهند و به او متصل هستن و نه هیچ بنی بشر دیگر
این فایل برای من دو یا 4 بار شنیدم خیلی دوستش دارم چون با زندگی ام خیلی از نکاتش هماهنگ بود و مانند یک فیلم از جلوی چشمانم زندگی خودم رو گذروندم و باور های خودم حرفام و حرف های دیگران چه در مورد شادی یا هر مورد دیگری و میگم چیکار کردم با خودم و چیکار کردیم با خودمون خودم به شخصه اگه تو این مسیر قرار نمی گرفتم خب ادامه می دادم اما با آنچه خودم خواستم و خداوند من را در مدار قرار داد و در این مدار درست هستم و خواهم بود و امواج فرکانس نادرست زندگی که در دریای من نیست را خدایا قرار مده
چند نمونه از صحبت های که بزرگ شدم تا زمانی که در مدار درست نبودم مثلا موقعی که می خندیدیم اونم خیلی خانواده می گفتن ما نخندیدیم دیوار بود
و حالا خوب متوجه این امر شدم گریه کنی و احساس بد بخوای خب معلومه که همین رو دریافت می کنی و اگر شادی و احساس خوب کنی خوب همین رو به دست میاری به خصوص این اواخر کاملا مشاهده کردم این دو فرکانس رو
در مورد ترس و نگرانی واقعا دارم می بینم که کم و کم تر شده بترسم باختم چون ترس بیشتری رو انگار دارم میگم ای جهان هستی بفرست برای من و نگرانی و ترس های مختلفی رو بیشتر جذب می کنم لاکن هر قدر کم کم تر میشه و به خدا باورم بیشتر شده این ترس ها و نگرانی که دارم کم کم ترمیشه نمیگم نیست هست ولی کمرنگ میشه و در مورد پیروزی و شکست خب وقتی پیروز میشی شادی و… اما شکست که می خوری حال آدم بد میشه نجوا زیاد میشه تو بی عرضه ای اونو ببین چه قدر خوبه تو نیستی اما اگر اتصال به خداوند بیشتر و محکم تر باشه هرچی نجوا بیاد خدا با ندای که در قلبت قرار داده برای نجوا ها ناشنوا میشی و میگی خدایا شکست خوردم اما این تجربه شد برام و می دونم بار دیگه چه فرکانسی بفرستم و چه طور رفتار کنم که چنین شکستی نداشته باشم
و در مورد فرکانس و مدار خب خودم به شخصه در دوران تحصیلم مدرسه یه چیزای می دونستیم اونم کم و فقط برای درس فیزیک بود و ورایی فرکانس و مدار رو کسی توضیح نمی داد نمی گفت این دو کلمه فقط کلمه نیست بلکه کل زندگی و بشریت هستن
و در مورد از دست دادن من خودم یه باوری داشتم پدرم دیابت داشتن و به سفری رفتم و خب ایشان دوست نداشتن و همچنین خب از اول من نشده بود مهر و دوست داشتن ایشون رو حس کنم چون خب جدا زندگی می کردیم از زمان کودکی من و زمانی که حدودا 5 یا 6 سال قبل که فوت کردن روز بیمارستان و قبل فوت شون برای اولین و آخرین بار گفتم دوستشون دارم نمی دونم شنیدن یا نه اما تا همین اواخر من خودم رو مسبب فوت ایشون می دونستم و حتی قرص ضد افسردگی مصرف می کردم و چهار روز هست که دیگر این یک دانه قرص رو نمی خورم چون وجود نداره افسردگی اگه هست خودم بوجود آوردمش و دارم از بین می برم
و در مورد ایمان به خدا واقعا خدای من در دلم حست می کنم و می دانم وزن و کیل تو همیشه درسته و اگر کسی دعای یا چیزی غیر از خیر برای من بخواد از پیش تو و یا حتی اصلا خیر هم نخواد می دونم چون به تو ایمان دارم و باور می دونم وجود نداره تو خودت همراه من هر لحظه خدای من جانان من
و خیلی خیلی سپاسگزارم که می دونم نیروی حاکم بر جهان نیروی خیر است
در مورد سوره یوسف خیلی برام این داستان آشناست در زندگی خودم مادرم حالا به هر دلیلی من رو از خواهر و برادر دیگرم بیشتر دوس داره و سر این موضوع خب برادرم که کلا ذات حسود نداره و هیچوقت من ندیدم این امر رو از بزرگترین تا کوچکترین مسئله اصلا حسادت نداره اما خب خواهرم 8 سال از من بزرگ تره و خب گاهی اوقات نشون می دادن الان که کم تر چون خودش بچه داره و… و از همه مهم تر خود مادرم تو محبتش خفه ام کرده اگر کاری اشتباه از من سر بزنه جملاتی که شنیدم ازشون تا حالا من عمرم رو برات گذاشتم من تو رو از بقیه خواهر و برادرت بیشتر دوس داشتم خودم نخوردم دادم به تو یا سر موضوع حقوق کاری مامانم میگن ببین دخترخالت چه طوریه چه قدر پول در میاره حالا من خب کارم هنریه پول کم تر یا شاید اصلا در نیارم ولی خب از اول انتخاب خودم همین بوده و همین دیشب سر مسئله ای گفتن تو رو می سپرم به خدا دلم هم گرفت هم میشه گفت نگرفت دلم گرفت چون باور نداره منو با تمام عشقی که خودش هست و به من داده و این حرف خب خوشایند نیست و هم دلم نگرفت چون منو به خدا سپرد خدا که همیشه با منه و از این بابت ازش شکرگذارم
و در مورد دانستن نجوا و جایگاه خدا و جایگاه شیطان و این که به قول خودتون مثال زدید تعدیل نیرو و مثال دیگرش مثلا خبر میدن یه جای یه پلنگی شیری یا هرچی به جوانی حمله کرده و مرده حالا خانواده به خصوص مادر دیگه کل آدم ها نیستن و فقط تو رو خورده و یا شاید اصلا یه خطری هست برای همه اما این قدر تو میترسی و میگی نکنه منم که از آخر همونی میشه که تو می خوای فرکانس هرچی فرستادی همون نصیبت میشه
و خدای من خدای پاکم خدای که قاضی و وکیل همه تو هستی سپاسگزارم از آغوشت که برای من باز است و راه عدالت را در مسیر و مدار و فرکانس متصل به انرژی منبع قرار دادی
با نام و یاد خدا
سلام به دوستان قدرتمندم
استاد عباس منش ، خانم شایسته می خواستم امشب در کل متن فقط یک کلمه را تکرار کنم و آن هم این بود ” سپاسگزارم ”
یه زمانی بود من ی باور عجیبی داشتم همیشه با خودم فکر می کردم که من موقعی که نماز می خوانم حتما کارهایم لنگ میشه و همیشه هم اینطوری می شد خیلی هم بهش فکر می کردم ولی یه ندای در درونم همیشه می گفت : ” خدا با تو هست برو و نگران نباش ” ولی نماز خواندن برام بدبیاری می آورد با سایت آشنا شدم و همین فایل را دانلود کردم هر چند وقت یه بار من این فایل را گوش میدم و اکثرا چندین دفعه تکرارش می کنم و بیشترین تاثیر را در زندگی من داشته و خیلی راحت این تاثیرات را درک می کنم من به انسانی تبدیل شدم که موقع راه رفتن موقع کار کردن همیشه نام خدا بر زبانم جاری ست و علل الخصوص در مواقعی که حسم بد میشه به جای اینکه سراغ چیزی بگردم تا از بیرون حسم را خوب کنه به ذکر و یاد خدا می پردازم .
امروز یه فکری به ذهنم اومد که انجامش برام خیلی سخت بود خیلی سعی کردم ولی نتونستم انجامش بدم گفتم خدایا هدایتم کن و ذهنم را آزاد کردم فایل را گوش میدادم به آیه ی ” نجوا تنها از سوی شیطان است تا موءمنان را غمگین کند ” رسیدم استاد اینقدر عالی توضیح می داد که واقعا به دلم چسبید و به روح و روانم آرامش بخشید
شب هم قران می خواندم که به این آیه از سوره بقره رسیدم آرامش پیدا کردم و به وضوح احساس کردم که خدا داره هدایتم می کنه و سجده شکرگزاری را انجام دادم خدایا شکرگزارم .
آیه 112 سوره بقره ” آری ، هر کس خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش محفوظ است ، نه ترسی بر آنها است و نه اندوهگین می شوند ”
استاد قرار گرفتنم در مسیر خداشناسی ، خود شناسی ، نماز خواندن و قرآن خواندن با تامل و توحید و یکتاپرستی ام فقط و فقط به واسطه آموزشهای شخص جنابعالی بود من از خداوند سپاسگزارم که من را در مدار شما قرار داد .
سلام خدمت شما دوست عزیز
یازدهمین روز این سفر پر برکت
اینکه خداوند بارها و بارها به طریقه های مختلف میگه غمگین مباش چون وقتی غمگین هستی یعنی به ناخواسته ها توجه کردی و احساست بد میشه و این اتفاقات بیشتر بد را نصیب تو میکند
هر وقتی پیامبر در شرایط قرار میگیره که باعث عمگینیش میشه خداوند میگه به پیامبر غمگین مباش
شادباشیم از لحظه به لحظه زندگی مون لذت ببریم و احساس فوقالعاده داشته باشیم…
تقریبا هشتاد درصد فایل های رایگانو دیدم و تا الان این بهترین فایل و اموزنده ترینش بود و همزمان دارم قدم دوم رو استفاده میکنم و این مثال که احساس بد مثله اینه ک داری از دره میفتی و هرررجوری شده باید خودتو نگه داری و احساستو خوب کنی و الان میبینم ک خدا هم دقیقا در کتابش اینو گفته و حرفای استاد دقیقا حرف خداس و الهامه خداجون شکرت و استاد جون دوست دارم و ممنون واسه بروز رسانیو و این ک هفته پیش بهم الهام شد ک شرو کنم فایل های دانلودی رو از شماره یک مرور کنم چون پراکنده گوش کرده بودم قبلا مثلا از یوتیوب و جالب یک روز بعدش دیدم ک دارین فایل هارو از اول بروز میکنین و این همین زمانی منو خیلی شگفت زده ککرد خدایا شککرت