نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 51 (به ترتیب امتیاز)

1389 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    لیلا موذن گفته:
    مدت عضویت: 484 روز

    به نام خالق نور و زیبایی

    رد پای یازدهم

    خدایا شکرت بابت اینکه ما رو موجودات فرکانسی آفریدی به نظرم بزرگترین نعمت که خداوند به بندگانش عطاا کرده همینه

    چقدر آرامش بخش این دیدگاه واین باور که بفهمیم سرنوشت ما دست خودمونه ما خالق اتفاقات زندگی خودمون هستیم با فرکانس های که ایجاد میکنیم

    با توجه به زیبایی ها با احساس خوب که هر چه احساسی بهتر داشته باشیم شاهد اتفاقات بهتر و زیباتر خواهیم بود

    هرچه ما به منبع نور که خدا باشه نزدیک بشیم آرامشمون بیشتر میشه وهر چه از این منبع دورتر ترس و نگرانی ما هم بیشتر

    چرا باید نگران باشم تا وقتی که خدا رو دارم؟

    چرا باید اندوهگین باشم تا وقتی خدا رو دارم؟

    هر روز باید این رو به خودم یادآوری کنم

    چرا غمگین باشم تا خدا رو دارم

    خدا ساکن قلبمه

    همیشه صداشو می‌شنوم

    همیشه میگه بنده ی من غمگین نباش دیر یا زود به خواسته ات می‌رسی

    فقط قول بده حالت رو هیچ وقت بد نکنی

    من همیشه همراهتم

    خدایا سپاسگزارم بابت این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    فاطمه نوری گفته:
    مدت عضویت: 595 روز

    سلام به استاد بی نظیرم و خانوم شایسته عزیز…

    رسیدم به فایل یازدهم از فصل اول با موضوع نشانه های قانون جذب در قرآن ….

    خداروشکر بابت این فایل بسیار ارزشمند و مفید…

    واقعا آنچه که در مذهب ما ایرانیا وجود داره بیشتر با غم تعریف شده …از ماه محرم گرفته که تازه دو بخشه دهه( اول فاطمیه ،دهه ی دوم) تا شب‌های احیای ماه رمضون …شهادت اماما که در یک روز خاصه…مراسم اعتکاف و …

    و در مقابل تنها جشن های مرسوم توی ایران که بهش پایبندم یکی جشن چهارشنبه سوریه و نورزو و شب یلداست که هنوزم که هنوزه داره برگذار میشه .

    یعنی اینقدی که ما مراسم‌های عزاداری داریم،به همون میزان جشن های اینجوری برگذار نمی‌کنیم که فکر میکنم برگرفته از همین باوره که استاد اشاره کردند به ما گفتند خوب نیست خیلی شاد باشید غم بهتره….

    حتی من این باور رو در رفتار اطرافیانمم مشاهده کردم …مثلا اکثرا توی جمع های خانوادگی که داریم میگیم می‌خندیم و خوش میگذره یهو یکی از بزرگ‌ترای جمع میگه حالا پنج تا صلوات بفرستید خیلی خنده کردید مسبب بلا و مشکل نشه …

    یعنی دراین حد این باورها عمیقه توی ذهن ما ایرانیا ..

    حتی خدا با زدن مثال از مریم مقدس در قرآن به ما داره این رو میگه که هرچقدم فک کنی که حق داری ناراحت باشی و احساس بدی داشته باشی بازم نباید احساس بدی داشته باشی حتی در بدترین شرایط …فک میکنم شرایطی که حضرت مریم در آن قرار گرفته خیلی مثال درست و واضحی برای این دور و زمونه ایه که داریم توش زندگی میکنیم …

    خدا میگه حتی توی همچین شرایطی هم باید احساس خوبی داشته باشی با فکر و دیدگاه بهتر سعی کن حالتو خوب کنی …

    یا اینکه آیه هایی که خدا در آن با پیامبر حرف زده چه قشنگ سعی داره که اون احساس بد رو از پیامبرش بگیره و دلیل های منطقی که آورده برای پیامبر که اونا خودشون به خودشون ظلم میکنند ،براشون عذاب بزرگی در راهه ،اونها ستمکارند،مشرکند،همه چیز در نهایت به ضرر خودشونه به خدا که نمیتونند آسیب و زیانی بزنند .

    اونقدر این احساس غم و ناراحتی مارو در مدار اتفاقات نادلخواه و فاجعه قرار میده که خدا خودش گفته حتی درباره غم و اندوهت با منم صحبت نکن.

    فرق نمیکنه تو پیامبر خدایی یا نه فرکانس غم و اندوه بفرستی مطابق همان رو در زندگیت دریافت می‌کنی …

    یادمون باشه که قلب جایگاه خداست و ذهن جایگاه شیطان …

    سپاس گذارم از نگاه زیباتون…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    محمدصادق امام بخش زاده گفته:
    مدت عضویت: 1605 روز

    سلام به همه‌ی عزیزان

    آنچه من از این فایل درک کردم این هست که قانون جذب با کتاب قران هماهنگی داره و برای اینکه بفهمیم دین اسلام چی گفته باید به کتاب قرآن مراجعه کنیم نه افرادی که دارن با توهمات خودشون در خصوص اسلام نظر میدن.

    در کتاب قرآن بیان شده که یک مومن غمگین نیست و هدایت خداوند برای افراد نشانه اش از بین رفتن غم و نترس هست و انچه میتوان از این آیه دریافت کرد این هست که یعنی آن فکر و عملی که احساس خوب دارد از دیدگاه خداوند ناشی شده است و آنچه ترس و بدختی و غم و نامیدی برای ما ایجاد میکند نتیجه پیروی از شیطان است.

    قانون این است که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد مساوی ایست با اتفاقات بد

    از طرفی ما آدم آهنی نیستیم که هرگز نامید نشیم و احساس بد نداشته باشیم و غمگین و افسرده و بی انرژی نشویم.. نه ما آدم هستیم و این اتفاقات برای ما می‌افتد اما ما نباید اجازه بدهیم که در این وضعیت دارای احساس بد گیر کنیم و ان را ادامه دهیم.. باید با تغییر زاویه دیدمان و انجام اعمالی که با این تغییر زاویه دید ایجاد شده، خودمان را به احساس آرامش و شادی و عشق بیشتر برسونیم و به قول استاد در دوره هم‌جهت با جریان خداوند جلوی مومنتوم منفی رو بگیریم و خودمان را به مومنتوم مثبت ببریم و اگر این مومنتوم شکل بگیره هر تضادی هم بوجود بیاد ما به خاطر قدرت مومنتوم و احساس خوبی که در خود ایجاد کرده ایم و می‌کنیم به خوبی از آن مسئله عبور می‌کنیم.

    احساس شادی، احساس امید، احساس آرامش و یک کلام حال خوب مساوی است با پیروی کردن از خداوند طبق آیات قرآن و احساس بد احساس گناه احساس شرم احساس حسادت احساس غم احساس ناامیدی و یاس احساس ترس یعنی پیروی کردن از شیطان چرا که در قران بیان شده که آنان که از هدایت خداوند پیروی میکنند نه غم دارن و نه ترسی و مثال زده که حضرت مریم و مادر موسی و … با وجود تضادها احساس خودشان را خوب نگه داشتند و نتیجه‌ی اتفاقات زندگیشون خیر و برکت شد و افرادی مثل یعقوب نتوانستن این دیدگاه رو داشته باشن و کور شدن و سالها از فرزندشون دور افتادن و در غم و اتفاقات بد زندگی کردن.

    من به عنوان تمرین برای خودم یک آهنگ شاد گذاشتم و باهاش رقصیدم و حس خوب رو در خودم تقویت کردم چرا که احساس خوب یعنی رفتن در مدار خداوند، همچنین این تمرین رو هم میخوام جدی تر بگیرم که هر موقع احساس خوبی نداشتم یا خنثی بود یا نگرانی داشتم و یکجورایی احساس بد با خودم صحبت کنم و جملات مثبت تکرار کنم در مورد اینکه شرایط بهبود پیدا میکنه و همه چیز به نفع من تموم میشه و اتفاقات خوب می‌افته و خودم رو در احساس خوب قرار بدهم. آدم هدایت میشه به جملاتی که باید به خودش بگه در مورد هر موضوع‌ای که پیش میاد و این کار باعث میشه ایمانش تقویت بشه. مثلا داشتم به خودم میگفتم که مسئله شخصیتیت حل میشه، مسئله ثروت حل میشه، حل شدنش امکان پذیره، خداوند هدایت میکنه، همیشه اتفاقات خوب می‌افته، اگر من ادامه بدم و روی باورهام کار کنم همه چیز خوب میشه و این جملات باعث شد که حالم بهتر و ایمانم تقویت بشه و باید همین روند رو ادامه بدم.

    عاشقتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مرضیه حسن ابادی گفته:
    مدت عضویت: 540 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام خدمت استاد عباسمنش بزرگوار و خانم شایسته گرامی

    روز شمار تحول زندگی روز یازدهم

    این فایل رو که گوش دادم یاد چند ساله پیش افتادم یاد زمانی که قانون جذب چطوری ناآگاهانه هم کار کرده برای من یاد روزی که پسربزرگم رو بازوش یه غده درآورده بود و دکتر فوق تخصص غدد بعد از آزمایشهایی که انجام داد گفت فقط باید سریعتر ببریش مشهد و عملش کنن ما هم راهیه مشهد شدیم خونه خواهر عزیزم اونجاست و بردیمش چندتا دکترای عالی مشهد بعد از ام آر آی و آزمایش عکس بازم گفتن فقط باید عمل بشه همه این دکتر به اون دکتر رفتنمون ده روز طول کشید منو خواهرم طول این ده روز هرزمان که وقت داشتیم سریع بچه ها رو برمی داشتیم و میرفتیم پارک و کوه و جاهای قشنگ مشهد آخه خواهرعزیزم هم سه تا پسر همسن دوتا پسرای من داشت خلاصه کلا از فضای مریضی میومدیم بیرون و کاری میکردیم که پسرم یادش بره و خوش بگذره بهش و دقیقا یادمه تازه همون سال یه استاد خیر اومده بود باشگاه خواهرم و بهشون قانون سپاسگزاری رو یاد داده بود و خواهرم هم به من یاد داد که سپاسگزاری باید با احساس خوب باشه و همش دوتایی در حال سپاسگزاری بودیم و یاده وقتی افتادم که پشت سر هم فقط میگفتم خدایاشکرت برای سلامتیه پسرم خدایاشکرت که پسرم سالمه و تندرست خدایاشکرت که با دوتا قرص خوب میشه خدا شاهده که یه حسی بهم میگفت فقط دوتا قرص هرجا که بودیم چی دکتر چی خونه چی بیرون شکر گزاری از زبونم نمیفتاد و به احساس کمی بهتر میرسیدم نمیگم سخت نبود خیلی وقتها گریه کردم زار زدم ولی باز با شکرگزاری آروم میشدم یه احساس اعتماد به خدواند داشتم که هیچ وقت تااون زمان همچین اعتمادی نداشتم تا اینکه روز عمل فرارسید صبح زود بیدار شدم برای نماز و شروع کردم فقط به شکر گزاری به همون روشی که گفتم که یه دفعه یه صدایی درونم گفت چرا نگرانی چراغمگینی پسرت خوب شد نترس و نگران نباش انگار که دلم قرص شد صبح شد ساعت دو باید می رفتیم بیمارستان واسه بستری و کارای عمل ، داشتیم صبحانه میخوردیم یکی از فامیلا که از حاله پسرم خبرداشت و هرروز جویای احوالش بود باهام تماس گرفت بعد از سلام و احوال پرسی بهم گفت راستش تو شهر خودمون همشهری خودم بود دیشب رفتم پیش یه دکتر و جریان رو گفتم و واسه امروز بعد از ظهر گفته بیارش فقط من ببینمش نظرمو بگم بعد شما ببرین مشهد می خواهین عملش کنین عمل کنین قطع که کرد موضوع رو به خواهرم گفتم گفت حالا چیکار کنیم گفتم میرم وبا شوهرم تماس گرفتم که نیا من همین الان می خوام برگردم چیشد چه اتفاقی افتاد چه طوری نمیدونم ولی میدونم تمام لحظه هایی که سپاسگزاری میکردم به احساس خوب میرسیدم به ایمان و یقین کامل میرسیدم به خدا اعتماد میکردم و پسرم رو میسپردم به خودش و خلاصه وقتی رسیدیم پیش دکتری که برامون نوبت گرفته بود وقتی رفتیم یه دکتر خیلی پیر بود که اول همه عکساو آزمایشاو سی دی و ام آر آی رو گذاشتیم رو میزش که هم یه نگاه سری سری بهشون انداخت همشو پرت کرد وسط اتاق گفت اینا چیه نشون من میدین بعد بازوی پسرمو یه نگاه کرد گفت دوتا قرص براش مینویسم دقیقا عین همین حرفو زد تا ده روز اگه که بهتر نشد اون وقت ببرش مشهد یعنی باورم نمیشد نه رو زمین بودم نه آسمون اونقدر خوشحال بودم که حدنهایت نداشت وبعد ده روز که رفتیم دوباره یه نگاهی کرد و گفت آره یکم کوچیکتر شده نمیخواد ببریش مشهد ودوباره از همون قرصا نوشت و پسرم بعد از یه مدت کوتاهی خوب خوب شد…

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    قانون جذب در قرآن

    قانونی که جدیدا تو این چند ساله اخیر همه دارن ازش صحبت میکنن هزاروچهارصد ساله پیش تو قرآن اومده قانون جذب میگه تنها زمانی اتفاقات خوب رو تجربه میکنی که احساس خوبی داشته باشی یعنی احساس خوب= اتفاقات خوب یعنی هرچه قدر که شماشادتر باشی اتفاقاتی که برای شما بوجود میاره شادی بیشتر و هرچقدر شما بیشتر لذت ببرید خوشحال باشید امیدوار باشید جهان هستی اتفاقات شرایط و افراد و موقعیت هایی رو وارد زندگی شما میکنه که احساس آرامش شادی و لذت بیشتر و بیشتر باشه و به ما چی گفتن غمگین باشین گریه کنین که درتمام قرآن به صورت واضح گفته شده که یک مومن غمگین نیست که کلمه حزن در قرآن چهل و دوبار اومده که سی وپنج بار به صورت لای نفی اومده و گفته نباید غمگین باشید که اگه غمگین باشید غم بیشتری وارد زندگیتون میشه وهر بار که پیامبر غمگین یا ناراحت بوده آیه نازل میشده که ای پیامبرغمگین نباش و همیشه غم رو از دل پیامبر دور میکرده و چه داستانهایی از حضرت مریم و یعقوب و یوسف گفته شده که همه داستانهای قرآن جای تامل داره وچقدر استاد عزیز دراین فایل به خوبی به همشون اشاره کردن و چقدر درکمون بالا رفت..

    لا خوف ولاهم یحزنون

    نه ترسی دارند نه غمی

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    استاد عزیز بی نهایت سپاسگزارم به خاطر این فایل بی نظیر و پراز آگاهی که به ما هدیه دادین

    خداروشکر برای یه روز دیگه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    فاطمه اقبالی گفته:
    مدت عضویت: 389 روز

    به نام خدای راحتی ها؛

    رد پای من در روز 11ام؛

    تمام قران در زمینه قانون جذب هست،این چیزی که از قانون جذب درموردش صحبت میکنن،پیامبر اسلام 1400سال پیش به صورت کاملا واضح توضیح داده و خداوند الهام کرده و در آیات مختلفی نوشته شده است .

    قانون جذب میگه شما تنها زمانی اتفاقات خوب رو تجربه میکنی که احساس خوب داشته باشی

    احساس خوب =اتفاقات خوب

    در تمام قران به صورت کاملا واضح گفته شده که یک مومن غمگین نیست

    فرد افسرده بخاطر اینکه ناراحت بوده و نگران بوده و درگیر مسائل بیهوده شده و خودشو ناراحت کرده اتفاقات بد به صورت ادامه دار براش رخ داده

    از حالت غم و ناراحتی اومده بیرون و رسیده به افسردگی

    سوره یونس ایه62:

    اگاه باش ک دوستان خداوند نه ترسی دارند و نه غمی

    سوره بقره ایه 62:

    پاداش ایمان ا‌ورندگان چه یهودی و …هرکسی به خدا و روز قیامت ایمان اورده باشد و کار خوب انجام داده باشد نزد پرودگار محفوظه و نه ترسی دارد نه غمی

    176ال عمران :

    کسانی که به یک دیگر کفر پیشه میگیرند محزونت نکند چرا ک هرگز زیانی به خداوند نمیرسانند و خداوند برایشان در اخر عذاب بزرگی در نظر گرفته است

    خداوند میگوید در مورد ناراحتی ها با منم صحبت نکن

    صحبت کردن در مورد اتفاقات بد،اتفاقات بد بیشتری رو ایجاد میکند و اجازه بده ناراحتی خودش بگذره

    وقتی در شرایط سخت قرار میگیریم ذهن ما فقط درمورد بدبختی ها،و نگرانی ها،این وظیفه ماست که نگاهمون رو عوض کنیم ذهن ترو فریب میدهد و اوضاع و برات بدتر میکند

    وقتی نجواهای ذهن میاد که اوضاع خوب نیست شما باورش نکن این کار شیطانه که میخواهد مارو غمگین کند مومنان فقط باید به الله توجه کنند

    ذهن جایگاه شیطان و قلب جایگاه خداوند هست

    خدایا هر خیری به ما میرسد از جانب توست

    و هر شری که به ما میرسد از جانب خودمون هست

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مریم دستجردی گفته:
    مدت عضویت: 1901 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام.

    قبل از هر چیز مریم یادت باشه که خداهم می‌خواهد تو شاد باشی چون قانون جهان این هست چون شادی نشان از شکر گزار بودن تو هست نشان بندگی نشان این که ایمان داری به خدا و بازگشت به سوی او پس دیدن و تحسین زیبایی‌ها خیلی راحت تر از حزن و افسردگی و… هست. خدا تو این مسیر کلی کمکت می‌کند ادامه بده ادامه بده ادامه بده مسیر را خدا جونم برات هموار می‌کند

    متشکرم مریم برای فرکانس های خوبی که فرستادی و نتیجه اش شد گوش کردن این فایل و نوشتن این کامنت و بودن در سایت و چرخیدن در آن در این چند سال ممنونم ازت برای این فرکانس ها برای این پشت‌کار و مداومت.

    استاد آنجا که درباره شکر گزاری بابت این که خدا فرصتی داد تا مدتی در کنار فرزند کوچکتان شاد باشید و لذت ببرید و خداروشکر که فرزند بزرگ تر را نگرفت برای من یک تلنگر بود در زمینه های‌دیگه.

    این که بیاد بیارم اگه الان شرایطم این هست اما قبلا که این شکلی نبوده خدا بینهایت نعمت و رحمت و سلامتی به من داده بود پس باید بسیار ممنون رب العالمین جونم باشم برای

    لحظاتی که از این نعمت‌هاش از سلامتیم از راه رفتن و دویدن و خندیدن استفاده کردم لذت بردم.

    اگه وسایلم خراب شده خداروشکر که بابت روزی که با شوق و ذوق خریدمشان

    خداشکر که چند سال به من خدمت کردن و زندگی را برای من راحت تر و زیبا‌تر کردن این طرز فکر برای زمان هایی که چیزی رو از دست می‌دهیم می‌تواند بسیار کمک کننده باشه برای من این طور بود.

    باعث شروع سپاس گزاری امروزم و فکر کردن به روزهایی که وسایل مختلف رو خریدیم الان شاید کهنه به نظر بیان اما سالیان سال باعث آسایش و راحتی ما بودن و در تمام لحظات در خدمتمان. پس متشکرم ازشون

    از ذهن زیبام که این همه مدت همراهیم کرده زیبایی هارو دیده و تحسین کرده به نسبتی که من نشانش دادم متشکرم.

    از لحظاتی که لباس‌ها و کادو های مختلف هدیه گرفتم خوش حالم از عشق و محبتی که در طول زندگیم دریافت کردم.

    همه این‌ها نشان می‌ده من فرکانس عشق و محبت را در اندازه خودم فرستادم که این‌ ها را دریافت کردم پس از خودم متشکرم برای همین مقداری که عشق و محبت و دوست داشتن را گسترش دادم و بازتابش در زندگی خودم برگشت.

    به این فکر کردم هر کادویی که دریافت کردم پشتش شورو شوق و وقت و زمان و فکر آدم ها بوده برای این که چیزی به من هدیه بدهند که دوستش داشته باشم به‌دردم بخوره یا اندازه ام باشه. پس بابت این خدایا بی‌نهایت سپاس گزارم.

    متشکرم مریم برای تک تک فرکانس های زیبایی که به جهان ارسال کردی و بازتابش را در زندگیت دیدی برای تک تک لحظه هایی که سالم هستی و از صمیم قلب خوش حالی…. برای وقت هایی که روی نوشتن کامنت و کارکردن روی باورهات گذاشتی.

    هر چقدر بیشتر فکر می‌کنم به این شکل کمتر دلیل برای غصه و ناراحتی پیدا می‌کنم اصلا دلیلی نمیبینم که ناراحت باشم. چون خدایی دارم که تو این بیست و خورده‌ای سال تمام امکانات رفاهی که در مدارش بودم برام فراهم کرده بهم عشق و شادی رو برگردانده بهم یاد داده دوست داشته باشم خودم را و به نسبت اطرافیانم را در حد توانم

    و الان هم درک بهتری از قانون و عمل بهش را یادم می‌دهد همان طور که از وقتی به این سایت هدایتم کرد کمکم کرد و پیش آمدم تا همین جا

    خداجونم دمت گرم خوش حالم که خیلی قشنگ یادم می‌دهی چه جوری دربرابر تضاد ها واکنش نشان بدهم و حزن و اندوه و از وجودم پاک کنم و به عشق به تو و شادی و رضایت از زندگیم به لذت بردن از زندگیم و آنچه که دارم برسم.

    برای تک تک نعمتها از آسایش و آرامش و امنیت و امید و محبت و عشق و سلامتی گرفته تا….. بی‌نهایت متشکرم یا رب‌العالمین جونم

    خداجونم دوست دارم، عاشقتم که هستی و زندگیم را زیباتر از همیشه کردی و می‌کنی به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن عشق بی‌بدیل من. بوس بوس

    مریم جان برای این سفرنامه و تک تک توضیحاتتون قبل از هر فایل بی‌نهایت متشکرم و انشا الله زندگیتون بیشتر از این لحظه غرق در شادی و سپاسگزاری و آرامش و ثروت باشه درکنار استاد عزیزم.

    یا حق.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    بهاره نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 3511 روز

    با سلام خدمت همه دوستان مخصوصا استاد بزرگوار

    من 2 روز بیشتر نیست که با سایت شما اشنا شدم در حالی که خیلی پریشان بودوشرایط سختی رو داشتم. اما تو این 2 روز خیلی حالم با مطالب شما بهتر شده. و یه چیز خیلی کوچولو رو جذب کردم. انشاالله بتونم فایلای صوتی افرینش رو بخرم.

    ممنون ازتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2167 روز

    خدایا مرسی?

    عباس منش مرسی

    خدایا مرسیی?????

    تیم عباس منش مرسیی

    ممنونم که آگاهم میکنی،به زندگی

    خدایا،ازت ممنونم?از دست هات،ممنونم???

    ????????????????????????????

    (این چیزی بود که خانم شایسته از هرکس تعهد گرفته بود که باید ردپایی بگذاریم.)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: