نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 76
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیزم
سپاس خدای بزرگ را که مرا به سمت شما هدایت کرد
سپاس خدای بزرگ را که همواره در حال هدایت جهان و جهانیان است
سپاس خدای بزرگ را که می دهد و میگیرد
من این فایلو چند سال پیش دیده بودم و فکر کردم که نه من این باورو ندارم اون موقع متوجه نشده بودم
اما الان بعد از چند سال کار کردن روی خودم ریشه و بنیان وجودمو دارم پیدا میکنم
من آدمی بودم که هیچ مراسم مذهبی رو از دست ندادم و بیشتر از همه گریه میکردم تو این مراسما
چه اتفاقی می افتاد
غم و ناراحتی با خدا و دین گره خورد اونم با قوی ترین احساسات
از زندگی پیامبرا و اماما چی چیزی میشنیدم
تو فلاکت بودن یا تو زندان بودن یا تو جنگ بودن همش سختی
بازم سختی و غم و ناراحتی برای ما نماد با خدا بودن رو گرفت
اینا ذهنیت منو شکل داد
دیگه مهم نبود توی قرآن چی نوشته
هزار بارم میخوندمش اصلا اینارو متوجه نمیشدم چون ذهنم کاملا جور دیگه ای شکل گرفته بود که متوجه مفاهیم قرآن نمیشد
این قرآن معنی شده و برای کل جهان هم در دسترسه
همه اون چیزی که توش بوده همینایی هست که تو مسجد و تلویزیونو کتابای مذهبی میگن
دیگه من میخوام چی از داخلش پیدا کنم اصلا نیازی نیست….
اونقدر اینا درونم ریشه کرده بود که بعد از چند سال رها کردن همه اون عقاید هنوزم متوجه وجود این ذهنیت نشده بودم
الهی شکر بالاخره حسش کردم
خودش خواست الان متوجه بشم حتما این زمان لازم بوده
و خودش خیلی قشنگ هدایتم کرد
خدایا من با این همه توانایی و استعداد الان باید وضعیت خیلی عالی داشته باشم چرا؟؟؟
بله
همه ریشه در همین باور داشت
غم و ناراحتی که در لایه های زیرین تو مخفی شده به تو احساس ضعف میده و از تو قدرت و جسارت حرکت کردنو میگیره
الهی شکر برای وجود پر از برکت و نعمتتون
بینهایت
سپاسگزارم
در پناه خداوند بزرگ غرق در نعمت و ثروت باشید آمین.
به نام خدا
سلام خدمت استاد و دوستان عزیزم
این فایل نشونه امروز من بود و یه قسمتیش رو من وااقعاا تازه درکش کردم از قانون تو یه سری مسائل که اون حس منه که باعث تجربه ی یه سری اتفاقات میشه
نه یه سری اتفاقات
اینو فهمیده بودمشا
ولی سر یه سری مسائل تازه دیشب برام بهتر جا افتاد
که من انتخاب کننده م تا چه حسی رو تجربه کنم بوسیله کانون توجه م و بیرون اصلاا مهم نیست و قدرتی نداره و اون انتخاب منه که باعث میشه چه احساسی رو تجربه کنم و چه اتفاقی رو تجربه کنم
این اصلا خیلیییی بهم ارامش بیشتر داد
یه حس کنترل داشتن بهم دیت داد نه بیرون از خودم
توی خودم فقط توی ذهنم و درونم
برای همین خدا میگه که غمگین نباش دیگه
چون اون غمگین بودن رو خودش انتخاب کرده و عاملش خودشه انتخاب خودشه و چیز دیگه ای هم تاثیری نداره برای همین این رو میگه
البته استاد این رو هم اشاره کردن که ما انسانیم و عواطف انسانی داریم و نکته ی جالبش اینجاست که عبارتی که استفاده شده بصورت مضارع منفی هست لا تحزن
نمیگه یه بار نباش میگه همواره محزون نباش
چرا میگه نباش چون تو اون حالت بودن که بهشون میگه نباش وگرنه اگه نبودن که چرا باید اینو بگه خدا
یه قسمت دیگه ای هم هست که وااقعاا وااقعاا من لذت بردم ازش و خیلیی فووق العاده بود
اون آیه ی سوره آل عمران بود که استاد مثال مدرسه رو میزنند
چقدر اصلا قلب من باز شد
چقدر فوق العاده شد احساسم
چون اتفاقا من یه مسئله ای بود که تو دفترم نوشتمش
و بعدش اومدم این فایل رو گوش دادم
و همش ذهنم میخواست بره خودش از اون اطلاعاتش جواب رو بده و منم همش دستم میخواست بره دکمه استاپ رو بزنه
ولی قلبم میگفت نه گوش بده ادامه بده
بعد یه سری سر فصلا رو میومد که بنویسم برای این پاسخ
بعدش به این آیه که رسیدم اصلا انگاار آبیی بود بر آتش بخدا
جوابمو گرفتم عاالیم گرفتم حالا جواب ذهنم یکی دو صفحه میشدا ولی جواب خداوند خیلی کاامل تر ساده تر رساتر زیباتر و ارامش بخش تر بود
که آقاا شما اگه مسیرت درسته راهت رو ادامه بده نگران دیگران نباش اعمال اونا رفتار اونا به شما کاری نداره به شما ضربه ای نمیزنه
حالا جالب ترش اینه که میگه به خدا اسیبی نمیرسه یعنی اصلا پیامبر رو هم نگفته
چقدرر ارامش بهم داد واقعا و جوابمم رو گرفتم
واقعاا خداروشکرر
و اون قسمت آخر فایل که فکر کنم سوره نجم بوود
بخدااا بخداا این آیهه داره راه ابراهیم شدن رو میگه اخه دیگه خدا چجوری باید بیاد حقیقتو بگه
این آیه اصلا یعنی تمااام اعتماد به نفس عزت نفس خود باوری ثروتمند شدن فراوانی احساس لیاقت و ارزشمندی توحید قدرت رو به دست رب دادن فقط
یعنی هممه چییز
داره رییشه رو میزنه خدا
آقاا اگه کسی اومد تو رو از یه کسی ترسوند یا اگه ذهنم منو ترسوند اون یه توهمه خداالی من
همیـــن، بخدا همش همینه
موضوع سر یه سری توهماته یعنی
و اون اکثریت مردم هم هممشون از این توهم دارن پیروی میکنند و به قول قرآن اکثریتشون از یک ظن و گمان پیروی میکنند و اکثریت کافر هستند و اتفاقا خود رب تو ۱۲۶ بقره میگه خود من کسی که کفر بورزه رو کم بهره مندش میکنم
خیلیییی حرفه بخداا
الله و اکبر
همش همیین فقط نباید باهاش دهن به دهن بذارم همیین
خدایااا شکررت بینهاایت
ممنونم استاد جان برای این فایل ناااب
در پناه خدا
هزار بار هم این فایل رو گوش بدم سیر نمیشم…..
چقدر خوشحالم که آگاهم و آکاهی از در و دیوار برام میباره ….
چقدر خوشحالم که حقیقت های جهان داره برام روشن میشه و فهمیدم که یک مومن غمگین نیست …
ممنونم از استاد نازنین که تجربه های خودشو در اختیار ما میزاره
الهی شکرت
من شادم
و شادی بیشتری را تجربه میکنم
و چقدر خوبه که آگاهانه شاد هستم
این خیلی مهمه که من الان آگاهانه دارم زندگی میکنم
آگاهانه انتخاب میکنم
به نام خدا
روز یازدهم سفرنامه💛
سلام به استاد عزیزم و مریم جان
خداروشکر میکنم ک این اگاهی هارو میشنوم هربار با اون نیازی ک دارم و جوابی ک میخوام به این اگاهی ها گوش میدم جواب مناسبش رو دریافت میکنم.خدایا چقدر عاشق این ایه شدم ک سست و غمگین نشوید چرا که اگر ایمان بیاورید برترید.چقدر قشنگ گفت سست !دقیقا وقتی اجازه میدیم ک بریم توی احساس بد نا خود اگاه شل میشیم ،خسته و بی انرژی و اون غم تمام طراوت و شادابی مارو میگیره اما وقتی افسار ذهن دستمونه و شادیم خیلی انرژی داریم من خودم ک اینطوریم و خیلی برام جالب بود
دیگه اینکه با هر دلیلی هرچند به نظر خومون منطقی باشه و به خودمون حق بدیم نباید تو احساس بد بمونیم، و یه تجربه ی جالبی ک من بهش رسیدم اینه ک بهتره اصلا نذارم ک واردش بشم یعنی از همون اول جلوی خودمو بگیرم و خیلی سریع با تغییر دیدگاهم بحثو تو ذهنم عوض کنم اخه بعضی وقتا تاثیر شیطان رو میپذیرم و میگم عب نداره بذار یکم ناراحت بشم بعدش با خودم صبحت میکنم و یه کاری میکنم حالو هوام عوض بشه بذار الان یه دل سیر گریه کنم تا خالی بشم بعدش حالمو خوب میکنم ،ولی تجربه کردم وقتی اینکارو میکنم خیلیییی طول میکشه به احساس خوب با همون کیفیت قبلی برسم ،در عوض وقتی همون ب بسم الله جلوشو میگیرم ؛هم وارد اون پروسه نمیشم ؛هم به خودم کلی افتخار میکنم بابت کنترل ذهنم
چقدر قلبم باز میشه وقتی از زبان خود خدا میشنوم ک نه تنها غمیگن نباش بلکه شااااااد باش
چقد قبلا تحت فشار بودم هم مخصوصا از طرف مادرم و خانواده ی مادریم،چقدر همش میگفتن اگه زیاد بخندی اخرش گریس چقدر منه کوچولو رو مراسم های عزاداری مختلف میبردن و من تحت فشار بودم ک گریه کنم چون اصلا گریم نمی اومد واقعا احساس گناه بهم داده میشد تو دیگه کی هستی چرا مثلا بعد از اینهمه روضه و نوحه گریه نکردی،وای الان ک فکر میکنم میبینم چقدرررررر مادربزرگم و کلا خانواده مادریم تاکید داشتن که نخندیم!!! و اصلا هر وقت من شاد بودم یه حرفی بهم میزدن ک حال منم مثل خودشون کنن.چقدر از فضای خونشون و اون غم و جدیتی ک داشتن متنفر بودم و وقتی میدیدم نمازم میخونن میگفتم متنفرم از نمازی ک منو شبیه شما کنه.وای خدای من یادم میاد ۷ یا۸ ساله بودم یکی از خاله هام فیلمی درمورد شب اول قبر و جهنم و بهشت برام گذاشت اگر اشتباه نکنم اسمش اشراق بود و من تا مدت ها دیوانه شده بودم از ترس این خدای جلاد ک من اصلا چرا بدنیا اومدم کاش اصلا سنگ بودم .اصلا چرا باید خدا مارو بدنیا بیاره و بعد انقدررررر اذیتمون کنه؟؟؟تصور کنید من چه تصوری از خدا داشتم چه تصوری از اسلام و نمازو … همین الان ک یادم افتاده قبلم تند تند میزنه واقعا سالها با ترس و لرز سعی میکردم کارای دلخواه اون خدایی رو انجام بدم ک بهم شناسونده بودن منو میبردن صدها رکعت نماز قضا بخونم بدون اینکه هنوز به سن تکلیف رسیده باشم… گذشت و گذشت من هر روز غمگین تر و ناراحت تر شدم و پشیمون از بدنیا اومدنم تا جایی ک دیگه بریدم و همهههه چیزو رها کردم متنفر از اسلام قران ومسلمان .اصلا هر ادمی ک تو این فضا ها بود حالم رو بهم میزد و از همشون دور شدم رسیدم به جایی ک بگم خدارو قبول ندارم چند باری ام این حرفو زدم ولی ته دلم میدونستم هست!میدونستم ک خداهست ولی نه بخاطر اینکه حضورش رو احساس میکردم بلکه بخاطر ترسم
رسیدم به یه تضاد وحشتناک ،له شدم ،به ته ته تهش رسیدم ،،،و گفتم خدایا دیگه نمیتونم …اوضاع از کنترلم خارج شده ..نجاتم بده اگر هستی .نجاتم بده اگر من بندتم و منو خلق کردی .حداقل یکم مسئولیت پذیر باش .اگر هستی بهم بگو چی درسته چی غلط چرا دنیات همش رنجه اگر هستی راهو نشونم بده .الان بعد از مدتها دارم به یاد میارم و خب اشکم جاری میشه ک چطور بود و دستمو گرفت و منو تو بهترین مسیر ممکن گذاشت و چشمامو که کور بود روشن کرد به بنده ی خوبش به دیدن خودش به نشانه هاش به اینکه از همون اولم بوده خدایا صدهزار مرتبه شکرت ک نجاتم دادی ک راه درست و ارامش و ایمان رو بهم نشون دادی ک عاشق تو بشم ک همش با خودت حرف بزنم.الله من سپاس گزارم ازت که منو از همون راهی ک مناسبم بود هدایت کرد چون من خیلی لجباز و کله شق بودم و میییدونم اگر له نمیشدم و جهان گوشم رو حسابی نمیپیچوند چشمام باز نمیشد و شاید تا اخر عمرم تو بدبختی و قهقرا بودم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
الان با قلب باز و با عشق شادی میکنم .الان وقتی نشانه ای از خدارو میبینم ،تو قلبم حسش میکنم از شادی قبلم میخواد از جاش کنده بشه ،،،و من دیگه احساس گناه ندارم بابت شادیم بابت خنده های از ته دلم بابت خندوندن دیگران… و هرکس و هرررررررکس منو بخواد غمگین کنه به چشم این میبینم ک شیطان داره حرف میزنه و ازش دور میشم
الحمدلله به لطف خدای بزرگم از تمامی اون ادمای مزخرف دور شدم و هیچ خبری ازشون ندارم توی ارامشم و خدا ادمای اروم و خوش قلب رو وارد زندگیم میکنه
خدایا شکرت ک دستم رو گرفتی و گذاشتی تو دست بنده ی هدایت شدت یعنی استاد عزیزم
خدایا شکرت ک این حرفا از مغزم بیرون ریخت
وقتی میخواستم بنویسم هیچی نبود ولی الان میبینم چقدر حرفا بوده و هدایت شدم بهش
فرناز عزیزم ببین چقدر عوض شدی و شاد و با اعتماد بنفس تر و چقدر ادمایی ک الان دورت هستن هرچند خیلی خیلی کمن ولی میلیون ها برابر با کیفیت تر و خدایی ترن
خدایا من هر لحظه به هدایتت محتاجم ای رب العالمینم
خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
ممنونم از مریم عزیزم و استاد عشق ک هر دو هدایت شده هستن❤️
سلام و درود فراوان به استاد عزیزم و دوستان گرامی
راستش ما هممون یکبار یا چندین بار از مسیر سبز خداوند فاصله میگیریم و اگر به ندای قلبمون گوش بدیم برمیگردیم
مادر شوهر من به خاطر یه تضادی که توی زندگیش بهش برخورده و من اطلاعی ندارم هنوز توی اون موقعیت زمانی مونده و خودشو جا گذاشته شاید خودشو یا کسی رو نبخشیده یا هر چیزی اینقدراجازه داده افکار منفی احاطه ش کنن و نگرانی و استرس به خودش وارد کرد که الان دچار افسرگی شده و هیچ دارویی هیچ روانشناسی هیچ آدم موثری نتونسته حتی ذره ای حالشو خوب کنه فقط کارش شده مشت مشت داروی اعصاب خوردن و گفتن حوصله ندارم و نمیتونم
هر چقدر که صحبت میکنیم تا شروع کنه حالشو بسازه و امید بهش میدیم نه تنها تاثیری نداره بلکه مارو هم سرد میکنه.اولش فکر میکردم میتونم قانعش کنم که دست برداره از فکر کردن به افکار منفی و بیهوده ولی بدها متوجه شدم مسئله ی حل نشده با خودش حمل میکنه که اینقدر سنگینه که تمام انرژی و نیروی جوونی شو ازش گرفته مادرشوهر من جوونه و خیلی به خودش میرسید هم پای هم بودیم و باهم زیاد بیرون میرفتیم الان اینقدر چهره ی گرفته و افسرده ای داره اصلا تا میبینیمش دلمون میگیره و حالمون بد میشه ولی فقط خودش به خودش میتونه کمک کنه و از دست ما هیچ کاری بر نمیاد.
میخاستم اینو بگم که به قول استاد اینقدر هواسمون به افکارمون نیست گاهی و اینقدر میذاریم گاهی اوضاع سخت بشه اذیت کننده بشه که گره کور میفته بهش و دیگه باز کردنش بسیار سخت و طاقت فرسا میشه و فقط یه ایمان و اراده ی قوی میتونه برگرده و اون گره رو با چنگ و دندون باز کنه.
امیدوارم تونسته باشم با مطرح کردن این تجربه ی کوچیک به تمام دوستانی که دارن به باتلاق فرو میرن تذکری بدم که نذارن اوضاع اینقدر سخت و دردناک بشه🙏
خیلی دوستتون دارم و عاااشقتونم🌹❤️
میدونید استاد وقتی این فایل رو گوش میکردم به چه نتیجه ای رسیدم؟
اینکه حضرت یعقوب هم میتونست سرنوشتی مثل مادر حضرت موسی داشته باشه! ولی چون نتونست ذهنش رو کنترل کنه اونقدر زجر کشید، من همیشه از بچگی وقتی این داستان ها رو میشنیدم فکر میکردم خدا میخواسته اینطوری بشه، یعنی سرنوشتش بوده و باید اینطوری میشده، نمیدونستم انسان زندگیش رو خودش خلق میکنه. چه پیامبر باشی چه انسان معمولی، قانون همینه.
گاهی تو زندگیم فکر میکردم من حق دارم که غمگین باشم، فکر میکردم هرکس دیگه ای هم جای من بود و این شرایط رو تجربه میکرد غمگین میشد!
وقتی آیه ۲۵ سوره حضرت مریم رو خوندید، متوجه شدم که حتی توی بدترین شرایط حق ندارم که طولانی مدت در احساس غم باقی بمونم.
چون رابطه با خدا غم رو دور میکند. چون اگر من در غم به صورت پیوسته هستم نشون میده که ایمانم ضعیف شده.
شاید یه موضوعی پیش بیاد انسان غمیگن بشه اما من باید بتونم از حس غم بیام بیرون و طولانی مدت توی اون حس نمونم.
من این روزها دارم همواره سعی میکنم نسبت به احساسم آگاه باشم و یه کاری پیدا کنم تا حسم خوب بشه. جالبه که کم کم انگار چرخ زندگیم داره روغن کاری میشه، هیچ معجزه بزرگی از وسط آسمون اتفاق نیفتاده، فقط انگار مثل یه چشمه اب که کثیف بوده جلوی مسیر آب گرفته شده بوده، حالا داره کم کم این گیرها برطرف میشه به صورت فوق العاده عادی و طبیعی.
من فهمیدم که اگر احساس بدی دارم نباید در موردش با کسی حرف بزنم حتی با خدا. تمام.
من فهمیدم که هر جا توی قرآن از انّما استفاده شده یعنی: این است و جز این نیست.
وقتی خدا توی آیه ۱۰ سوره مجادله میگه: إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
یعنی یقینا نجوی تنها از سوی شیطان است که مومنان را غمگین کند. (یعنی یک توهم از طرف شیطانه، میگه تو بیچاره میشی، تو شکست میخوری، تو کار پیدا نمیکنی، تو نمی تونی …) این نجواها کار شیطانه، این وظیفه شیطانه. و وظیفه ما اینه که این نجواها رو باور نکنیم. خدا میگه به اندازه شئ نمیتونه به تو آسیب بزنه. فقط کافیه که اونو باور نکنی به جاش الله رو باور کنی و بهش توکل کنی.
هر حرفی، هر دیدگاهی، هر کسی که میگه باید غمگین باشی، هر چیزی که تو رو تشویق میکنه به سمت غم بری، دیدگاه شیطانیه، از جایگاه شیطان برخواسته.
هر فکری، حرفی، دیدگاهی که به شما حس آرامش، شادی و اطمینان میده یعنی خداوند داره با شما صحبت میکنه.
هر حرفی که اومدت توی ذهنت و بهت حس ترس، کمبود، غم، ناامیدی داد از طرف شیطانه.
به نام خدای مهربااانم
استاد سپاسگزارم بینهااااایت
استاد من کلاس حفظ رفتم و خییلی از جلسات مذهبی ولی خداشااااهده که چقدر حرفاتون دنیامو عوض کرد
به من قدرت زنده بودن داد
به من انگیزه رفتن وحرکت داد
نه ترس از خدا و افسردگی دنیا،من عاشق خداشدم رفیقی که هیچ کس مثل اونیست
یا رفیق من لا رفیق له
چه زیبایی ها که داشتم ونمیدیدم
چه نعمت هایی داشتم ونمیدیدم
استاد من خدا رو با شما دیدم وشناختم
بینهایت سپاسگزارم
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته مهربان ودوستان گل هم فرکانسیم… خیلیییییی خوشحالم وسپاسگزارم از اینکه من هم یکی از اعضای خانواده عباسمنشی شدم.. تازه وارد سایت شدم اما از یکسال پیش با فایلهای استاد از کانال تلگرام آشنا شدم… خیلی اتفاقی وهدایتی یک شب از خدا خاستم وخدا هم منو با استاد اشنا کرد داستانش طولانیه اما میخام بگم اون شبی که از همه چی ناامید شدم خدای عزیزم استاد مهربونمو واسم فرستاد هنوز هیچ دوره ای نخریدم ولی همین که وارد سایت شدم واز فایلهای دانلودی دارم استفاده میکنم به یک ثروت بی انتها دسترسی پیدا کردم خداروصدهزارمرتبه شکر میکنم برای اینکه خدا منو به این مسیر هدایت کرد عاشقتونممممممم وبزرگترین ارزوم اینه که استادو یک روز از نزدیک ببینم یکی از 107ارزوم تو دفتر شکرگزاریم هست واز الان بابت تیک خوردنش خدارو بینهایت شکرمیکنم… درپناه الله یکتا شادپیروز ثروتمندو سعادتمنددر دنیا واخرت دوستتون دارمممممممممم
روز یازدهم تولدم
خدایا شکرت که در تمام لحظاتم و در تمام مراحل زندگیم همواره مرا هدایت حمایت و حفاظت میکنی
خدا را شکر میکنم که هر لحظه مرا هدایت میکنه و مسیر را نشانم میده
امروز روز یازدهم سفرنامه هستم و با پیام فایل
احساس خوب = اتفاقات خوب
و جالب اینکه هدایت روزانه ام درباره احساس خوب بود
و باز هم برام خیلی جالبتر دیروز عصر یکی از فایل های استاد که چند روزی میخواستم گوش بدم هدایت شدم و کامل با جان دل شنیدم و کل مبحث کامل درباره
احساس خوب = اتفاقات خوب
و تمام این هدایت های خداوند برای من در این یک ماهه که عهد بستم هر کاری میخواهم انجام بده از پایه و اساس باشه تا بتوانم محکم قدم برارم
خدای قدرتمندم هر بار به طریقی بهم میگه حالت خوب باشه ،من هستم
دیشب اتفاقی برام افتاد که به قول استاد ظاهرش خوب نبود و باعث شد تصمیمم نهایی بشه که در کاری میخواهم انجام دهم مصمم تر بشم و از امروز شروعش کردم
و خیلی برام جالب بود از خواب که بلند شدم حالم خوب بود
مراحل کاری که شروع کردم و داشتم انجام میدادم حالم خوب بود
همش این جملات برام تکرار میشه که
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
و خدایا من نمیدانم ولی تو میدانی
و این جمله که یکدفعه به ذهنم رسید تو پای در ره نه خود می گویدت
هر چه قدر در این چند روزه بیشتر متمرکز شدم در درونم میدیم قبل هر اتفاق و کاری خدای مهربانم زودتر با هدایت هایش در وجودم اول ارامش را حکم فرما میکند و بهم میگه که چیکار کنم
در این مدت یاد گرفته ام که بگم چشم و انجام بدهم
قبل از اینکه بخوام بصورت جدی روی خودم کار کنم همیشه از تضادهایی که برام پیش می اومد فرار میکردم اما هر لحظه تلاش میکنم و از خدایم یاری میخواهم ایستادگی میکنم و حلشون میکنم
این اتفاقی که برام افتاد یاد فایل ( داستان هدایت من ) استاد افتادم که تضادهای که براشون اتفاق افتاده بود و باعث شد به رشد و پیشرفتشون
از هر طرفی که نگاه میکنم حالم خوبه و ارومم و خدا را شکر میکنم که این توانایی را در وجودم قرار داده تا بتوانم افکارم را مثبت نگه دارم و بگم
خدایا من به تو فقیرم هر انچه از جانبب تو برایم بیاد به نفع منه
با یاری و هدایت خدای مهربانم محکمتر و قدرتمندتر از همیشه قدم برمیدارم برای بهترینها
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها ازتو یاری میجویم
سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستانی که در سایت عاشقانه فعالیت میکنن
این فایل امروز برای من از همه چی واجب تر بود تا باورهام تقویت بشه، دیروز من توی یه جمع خانوادگی بودم حرفای زیادی میزدن منم همینطور میشنیدم یکسری از حرافشون باعث شد من احساس خوبی نداشته باشم و چون حرف هاشون با دلیل میگفتن من کم کم باور میکردم و جوری پیش میرفت اگه یک ساعت بیشتر ادامه داشت من کاملا مطمئن میشدم نیرویی برتر از خدا وجود داره
این حرف هاشون همینطور تو ذهنم میچرخید و منم حس عجیبی داشتم
شب شدو خوابیدم صبح که بیدار شدم اولین چیزی که تو ذهنم مرور شد بازم حرفای دیروز بود سعی کردم خیلی بهش فکرنکنم و طبق عادت هر روزه وارد سایت شدم تا ببینم روز یازدهم روزشمار تحول زندگی چیهو ببینم
این فایل رو من قبلا یکی دوبار دیدم ولی اینبار با دفعات قبلی فرق میکرد توی این فایل استاد حرف های فوق العاده عالی درباره احساس خوب و احساس بد میزد تا رسید به این جمله(اگر پشت سر شما حرف بد میزنن اگر برای شما توطعه چینی میکنن اگر درگیر نشی اگر احساس ایمان داشته باشی که میدانم خداوند محافظت میکنه از من اتفاقی نمی افته همه چیز عالیه،اتفاقی نمی افته و همه چیز به نفع من رخ میده) وقتی این جمله رو شنیدم مثل یه انتی ویروس تمام حرفا و احساس بدی که از دیروز داشتم از بین برد و بجاش یه حس عالی وصف نشدنی توی وجودم گذاشت
خداروشکر میکنم که این فایلو به موقع دیدم و باعث شد خیلی توی احساس بد نمونم.
خداروشکر به خاطر وجود استاد عباس منش و همهی دوستانی که دراین سایت عاشقانه فعالیت میکنن.
سپاس خدای که غم را از ما گرفت.
درپناه الله شاد و پیروز ، موفق و ثروتمند باشید.
خدانگهدار.