نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 98
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به همه عزیزان و استاد عباس منش و خانم شایسته عزیز
با یه حس خوب و لبخند و اشک شوق دارم مینویسم
چند روزی بود میگفتم بیام در مورد قرآن که میخواستم بنویسم براتون،بگم
ولی نمیشد،انگار وقتش الان بود
به خودم گفتم تو کدوم قسمت از فایل نظرات بنویسم
نوشتم قرآن ،اولین مورد که این فایل بود و انتخاب کردم همین که فایل رو باز کردم دیدم قبلا فقط فایل رو گوش داده بودم ،ولی متنش رو نخونده بودم که اینجا تو توضیحات نوشتین
خواستم شروع کنم به نوشتن گفتم بذار ببینم توضیحات چی نوشته
به این قسمت که رسیدم با یه حس شادی و آرامشی اشک ریختم ،قبلا من اگه گریه هم میکردم درونم پر بود از یه سنگینی عجیب ولی الان حتی وقتی گریه هم میکنم انقدر حس میکنم که خدا در وجودمه ،انقدر آرامش داره گریه ام که تا به حال اینجوری گریه هم نکرده بودم گریه با یه حس خاص و عالی و با لبخند :
موسی را در لحظه حساسی که فرزندش را به نیل می اندازد با نوای “غمگین نباش” آرام می کند
به نظرم این خدا ستودنی است و پیروی از قوانینش که می گوید احساس خوب= اتفاقات خوب، برایمان کافی است.
وقتی باز دیدم درمورد حضرت موسی و آیه 7 سوره قصص که اولین بار از قرآن، 17 مرداد از خدا خواستم، الان تو این فایل تکرار شده آرامش خاصی بهم داد
برای این اومدم بنویسم در مورد قرآن که بگم من قبلا وقتی چند باری شروع کرده بودم معانی قرآن رو بخونم زیاد متوجه منظور آیات نمیشدم
ولی از وقتی به فایلای استاد عباسمنش از صبح تا شب گوش میدم و از وقتی شروع کردم قرآن رو با ترجمه میخونم هر چقدر میخونم ، آیات رو که انگار از قبل خونده بودم، یه لحظه به خودم گفتم ببین دقیقا آقای عباسمنش همه حرفایی که میزد از قرآن، انقدر تکرار شده که الان که میخونمشون فایلایی که گوش دادم یادم میاد همراه مثالایی که میگن
برام جالب بود که منی که شاید چند باری بدون توجه قرآن رو با معنی خونده بودم ولی با دقت نخونده بودم
الان که اولین بار دارم با دقت میخونم یه آشنایی خاصی انگار بوجود اومده که قبلا نبود
دیشب من داشتم ترجمه قرآن و میخوندم که به این قسمت از آیه 105 سوره مائده رسیدم:
ای اهل ایمان ،شما ایمان خود را محکم نگاه دارید که اگر همه عالم گمراه شوند و شما به راه هدایت باشید ،زیانی از کفر آنها به شما نخواهد رسید بازگشت همه خلق به سوی خداست و همه شما را در قیامت به نتیجه آنچه کرده اید آگاه می سازد
این آیه یه آرامش خاصی داشت برام
چندین بار خوندمش که چندین بار تو فایلای استاد هم گفته بودن
دوست داشتم این حس خوب و برای شما هم بنویسم
یکسال پیش مهر ماه 1401 با یه اتفاق ناخوشایند که اذیتم میکرد و سوال شده بود برام که چه کاری باید انجام بدم تا یه اتفاق رو تغییر بدم ، و یه آدم دیگه رو تغییر بدم ، تصمیم گرفتم کتاب بخونم و اطلاعاتم رو بیشتر کنم تا در مورد موضوعی که میخواستم تغییرش بدم یاد بگیرم…
من تو عمرم دو سه تا کتاب بیشتر نخونده بودم
همینطور که جلو میرفتم کتابایی خوندم و تو پیجایی که درمورد سوالام بود نگاه میکردم تا جوابی پیدا کنم، با خدا حرف میزدم میگفتم کمکم کن
من که قصدم تغییر دیگری بود ،یهویی کلا خدا مسیرمو تغییر داد
یهویی به خودم اومدم دیدم دارم روی خودم کار میکنم ولی یکسال که گذشت من هنوز اون غم رو درونم داشتم تا اینکه اومدم بیشتر به فایلای این سایت
پر از آرامش رو گوش دادم
و از مهر ماه امسال 1402 هر چی بیشتر به فایلا گوش دادم به این نتیجه رسیدم که همه اتفاقای زندگیم رو خودم با تکرار و باورایی که از قبل تکرار شده یا خودم تکرار کرده بودم ،بوجود آوردم
دیگه تصمیم جدی گرفتم توی یکماه که شروع کنم حتی عملگرا تر از یکسال قبلم شدم، خیلی اتفاقات عالی برام افتاد :
دنبال یه حس عمیق آرامش میگشتم که دو ماهه واقعا آرامش خاصی دارم که خیلی وقتا حالم خوبه خداروشکر میکنم که با خدا حرف میزنم
ایده های خاص و هدایتی که خدا بهم میگه رو میشنوم انقدر حس فوق العاده ای داره که کلی ذوق میکنم
بیشتر از قبل لبخند به لب دارم و شادم
آدما با هام مهربون تر شدن ، منو میبینن لبخند میزنن
بچه ها هم همینطور
کارم که نقاشیه تو این دوماه یه قوت عجیبی تو دستام و مچ دستم و عضلات دستم حس میکنم
حتی چشمام هم قوی تر شده وقتی نقاشی میکشم انقد با خدا حرف میزنم میپرسم که تو بگو چیکار کنم و انقدر محو نقاشی و حرف زدن با خدا و گوش دادن به فایلای استاد میشم که اصلا خستگی ندارم و انرژیم حتی از قبل هم بیشتر شده
مهم ترین چیزی که برام رخ داده اینه که با خدا حرف میزنیم، قرآنش رو کلامش رو میخونم
قبلا میترسیدم قرآن دستم بگیرم با توجه به حرفایی که از دیگران شنیده بودم که بدون وضو گناهه، یا قرآن و بوس کن با احترام بذار بالاترین قسمت خونه
ولی الان قرآن و بغل میکنم رو میز کارم گذاشتم هر روز میخونمش و به خدا میگم کمکم کن تا به حرفات عمل کنم و خودم هم تلاش میکنم و میگم خدا ممنونم که دارمت کلامت رو میتونم بخونم بهم درک و فهمش رو بیشتر بده
بزرگترین ثروتی که من تو این دوماه دارمش آرامش و قرآن خوندن و با خدا حرف زدن و حسای فوق العاده و شگفتانه های خدا و کلی اتفاقات باحال تو زندگیمه
خوشحالم واقعا از خدا سپاسگزارم
عملگراتر شدم و باز هم تلاشم رو میکنم هر روز بهتر از دیروزم باشم و تلاش کنم برای هدف هام
باور دارم خدایی که انقدر بهم کمک کرده تو باقی موارد هم که کمک خواستم ازش و خودمم تلاش میکنم،با قانون ثابتی که داره میده و شده
ممنونم بابت سایت و مطالب عالی تون تمام زحماتی که میکشید سپاسگزارم
بهترین ثروت ها سلامتی ها شادی ها و عشق و هرچی از خدا میخواین باشه برای همه تون
سلام خدمت همه ی دوستان عزیزم، مریم جان و بهترین استاد دنیا
رد پای 12 هم
با ایاتی که استاد خوندن علاقه مند شدم که خودم به تحقیق و جستجو در قرآن بپردازم چون هنوز خیلی از مسائل برایم مبهم است و سوالاتی برایم باقی مانده است ، خداروشکر فهمیدم که خداوند میخواهد ما همواره شادی و آرامش درونی خود را حفظ کنیم و کسی میتواند این آرامش را به دست آورد که ایمان داشته باشد ، و کسی که ایمان داشته باشد و عمل صالح انجام دهد بر او ترسی نیست.
متأسفانه در ضمیر ناخودآگاه بعضی از ادمهای مذهبی از جمله خانواده ی خودم و من ثبت شده که دین یعنی غم و گریه و خداوند در ذهن من تبدیل شده بود به کسی که فقط غم را از ما میخواهد و خشمگین است ، حالا نگاهم بهتر شده و دلم میخواهد بیشتر او را بشناسم ،
.همیشه مادرم قبلا میگفت امروز خیلی خندیدیم ، بعد از هر خنده ای بلاست قطعا او نمیدانست که خداوند دوست دارد ما همیشه شاد باشیم ، ای کاش میتوانستم این آیات را به او نشان دهم اما فعلا ترجیح میدهم نزد خودم بماند تا نتایج پایدارم را به دست اورم
خیلی ممنونم استاد عزیزم که ما را با ایات حق اشنا میکنی
در پناه خداوند باشید .
6 آگوست2023
یک مومن غمگین نیست
یحزنون « فعل مضارعی که به معنای همیشگی و در همه حال هست»
خیلی جالبه، خیلی از جملات ساده بنظر میرسن ولی وقتی اماده شنیدنشون باشم معنی اصلی شون رو میتونم درک کنم ، بعضی چیزا رو توی قران خدا به شکلی بیان کرده که هیچ اما و اگری بعدش نیاورده، توی این جمله، یعنی در هر صورت تحت هر شرایطی مومن غمگین نیست نمیگه که مومن غمگین نیست ولی توی فلان و فلان مورد اکر غمگین بشه اشکال نداره و حق رو بهش میدیم… میگه یک مومن غمگین نیست
یعنی من باید یادم باشه که وقتی نعمت دارم، همیشه شاد هستم و غمگین نیستم، این یک مورد طبیعیه، تقریبا میشه گفت همه وقتی پول دارن خوشحالن
ولی اگر یه روزی پول نداشتم، مشتری م کنسل کرد، پروژه م متوقف شد، اتفاق ناخواسته ای به هر دلیل برام افتاد، یا خیلی ساده و پیش پا افتاده تر مثلا میخواستم جایی برم و هوا بارونی شد و نتونستم برم نباید در هرصورت غمگین باشم
وقتی کدنویسی میکنم و اخر شب میبینم هنوز نتونستم خلق ش کنم نباید غمگین بشم
وقتی دم امضا قرارداد کنسل میشه نباید غمگین بشم باید بگم خداروشکر که میتونم با استفاده از امیدم به اینده ترمز ذهنی م رو پیدا کنم و اونو به سوخت موشکم برای رسیدنم به خواسته هام استفاده کنم
فقط کافیه یادم باشه که نباید غمگین باشم اگر میخوام مومن باشم
من خودم به شخصه بعنوان ادمی که بیخیاله و هر اتفاق ناخواسته ای که بیفته راحت میگم فدای سرم ناراحتی نداره که درست میشه ، ولی توی موارد شخصی تر و درونی م خیلی به خودم سخت میگرفتم خیلی زیاد، خودمو سرزنش میکردم و همیشه درگیر نشخوارهای ذهنی بودم چون همیشه از خودم انتظار دارم که بینقص عمل کنم، بینقص عکس العمل نشون بدم، از وقتی توی مسیر تغییر و دریافت آگاهی ها قرار گرفتم کمی بهتر شدم ولی درصد غمگین شدنم و ناراضی بودنم هنوز زیاده به نسبت چیزی که طبق قانون الهی باید باشم، یه تفاوتی که در من ایجاد شده و بخاطر فهمیدنش سپاسگزار هستم اینه که من الان دیگه کسی رو مقصر نمیدونم، بلکه مسئولیت همه چیز رو دارم خودم قبول میکنم، ولی همین هم باعث شده سرزنش کردن خودم و بازخواست کردن خودم بیشتر بشه، برای مثال دیروز پارچه خیلی زیبا و گران قیمتی رو که خریده بودم خیاطم اشتباه محاسباتی داشت و اشتباه برش زد، و من مسئولیتشو قبول کردم چون بخاطر فرکانس خودم که احساس میکردم لیاقت همچین پارچه ای ندارم و نباید اینهمه پول بابتش میدادم ( باور به کمبود و اینکه پول وقتی خرجش میکنم تمام میشه و معلوم نیست کی دوباره بیاد، باور به عدم لیاقت م به داشتن چیزهایی که دوست دارم) این اتفاق افتاد… ولی من با تمام وجودم باور دارم که وقتی ترمز رو پیدا میکنم نشونه اینه که قراره حلش کنم پس خوشحال و سپاسگزارم
اصلا غمگین و سست نشو که شکست میخوری
خدا خیلی خوب همیشه هوای منو داشته و داره، هروقت احساس خستگی میکنم، هروقت عجز و ناتوانی م رو در مرحله ای ازدرک و فهم قانون بهش مستقیم میگم، به زیبایی هدایتم میکنه و این آیه ها دقیقا برای خودمه، خود خودم
که خدا با مهربونی منو بغل کرده و میگه نکنه سست بشی و خسته بشی، ادامه بده که من تضمینش میکنم
من چندین روز بود که از خدا میخواستم به من کمک کنه تا جزو بندگانی باشم که لاخوف علیهم و لاهم یحزنون خصوصیتشون هست، چند روز بود که از خدا میخواستم برای توحیدی تر شدنم هدایت و حمایت م کنه و امروز به این آگاهی ها منو هدایت کرد، ازش پرسیدم چکار کنم موفق تر باشم، توحیدی تر باشم، امروز صبح قبل از کدنویسی خواسته های روزانه م ازش خواستم یک حس واقعی عشق و علاقه و سپاسگزاری نسبت بهش داشته باشم و هر چیزی درخواست میکنم با عشق باشه، و خدا الان داره بهم میگه کافیه ناراحت و غمگین و مضطرب و نگران نباشم، اونوقت که من یک بنده توحیدی خواهم بود
منطقی هم هستااا، وقتی که باور داشته باشیم خدا حواسش به همه چیز زندگی من هست اگر همه چیز زندگی م رو بهش بسپارم دیگه نگرانی معنایی نداره… وقتی هم قدرتمنده هم ثروتنمده هم هوشیاره هم داناست هم توانمند و غفور و هزاران خصوصیت مثبت دیگه، خوب؛ دیگه نگران چی باشم؟! اینکه ممکنه منو یا کار منو یادش بره؟! یادش بره روزی منو واریز کنه برام؟ یادش بره منو هدایت و حمایت کنه؟!
نه دیگه!!
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
وَالضُّحَى ﴿1﴾
سوگند به روشنایى روز (1)
وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾
سوگند به شب چون آرام گیرد (2)
مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾
پروردگارت تو را وانگذاشته و دشمن نداشته است (3)
وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾
و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود (4)
وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5﴾
و بزودى پروردگارت تو را عطا خواهد داد تا خرسند گردى (5)
أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾
مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد (6)
وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾
و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد (7)
وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾
و تو را تنگدست یافت و بى نیاز گردانید (8)
فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾
و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را میازار (9)
وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾
و گدا را مران (10)
وَأَمَّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ ﴿11﴾
و از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى (11)
چقدر خداوندم زیبا داره فراوانی رو بهم نشون میده، اینکه هرچیزی لازم داشته باشم و بخوام هست، برام آماده کرده از قبل، فراوانیه آگاهی، فراوانیه هدایت فراوانی توجه و تمرکز خدا به من، فراوانیه نعمت، فراوانیه دستان خدا… میگه ببین من سالها پیش بنده م رو هدایت کردم که این فایل و آگاهی ها رو اماده کنه تا امروز که تو از یکسری تضادها احساس بدی داری، و داری با عقلت میجنگی که حرف من رو که در قلبت هستم قبول کنه و اینقدر نجوای منفی نبافه، به این آگاهی ها هدایتت میکنم و بهت میگم که تو انسان هستی طبیعیه که ناراحت مضطرب یا نگران بشی ولی وقتی توی این احساسات بد نمونی و به من اعتماد کنی و ایمان داشته باشی پاداشی بهت میدم که راضیت میکنه، اون هم از جاهایی که گمان نمیبری اصلا
وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ﴿3﴾
الله اکبر
این فراوانیه عدل خدای منه که میگه اگر یک لحظه توی احساس بد بودی ولی خودت رو از اون احساس بد رها کردی من قانون رو طوری تنظیم کردم که هیچ اتفاقی برات نیفته، ولی اگر توی احساس بد بودی و شروع کردی به اینکه احساستو خوب کنی من دقیقا از همون لحظه اتفاقات خوب رو برات فراهم میکنم.
الْحَمْدُ لِلّٰهِ عَلَىٰ مَا هَدانا، وَلَهُ الشُّکْرُ عَلَىٰ مَا أَوْلانا
خدایا سپاسگزارم به خاطر همه چیز مخصوصاً به خاطر همسر، فرزند، اقوام، دوستان و همکاران خوبم
با درود و سپاس خدمت استاد گرانقدرم، مریم خانم گل و هم فرکانسی های عالی
روز شمار یازدهم:
حال خوب اتفاقات خوب، قانون بدون تغییر خدا
خیلی نمونه در زندگی همه هست که نشانگر این قانونه
من نمونه های حال خوب رو که برام اتفاقات خوب داشته رو می نویسم
سال آخر تحصیل پسرم بود و قرار بود برای کنکور شرکت کنه به علت اینکه درسش خیلی سنگین بود اصلا برای کنکور نمیخوند ولی خیلی هدایتی روز کنکور رفت و آزمون داد در اون زمان برادر همسرم که بیمار بود برای کارهای درمانیش، مهمان ما بود و همیشه خونه ما رفت و آمد بود خدا شاهده اصلا هیچ کدوم ما نگران این موضوع نبودیم زمانیکه نتایج اومد پسرم یه رشته عالی قبول شد و توی تکمیل ظرفیت باز هم دانشگاهی عالی تر که نزدیک خونه امون بود منتقل شد
پسرم در اولین روز آزمون رانندگی قبول شد و بعد از اومدن گواهینامه اش، براش ماشین خریدیم روزهای اول که با ماشین بیرون می رفت خیلی نگرانش بودم اومدم با خودم صحبت کردم و گفتم مثل زمان بچگیش که به خدا میسپردیش و میرفتی سر کار به خدا بسپرش، خدا فرشته هاش رو برای مراقبت از اون می فرسته بعد از اون ذهنم آروم شد و پسرم هم بیرون رفتنش خیلی کم شد.
پسرم تو دانشگاه با دختر خانمی آشنا شده ( اصلا در مورد این دختر با ما حرف نمیزنه) خیلی نگران بودم که نکنه این دختر همفرکانس ما نباشه دوباره مثل قبل، موضوع رو به خدا سپردم، متوجه شدم رابطه اونها درسی هست و چقدر این رابطه باعث رشد و پیشرفت پسرم تو نمرات دانشگاهیش شده.
در مورد ارتقاء خونه خیلی ذهنم درگیر بود و همش دنبال راهی بودم با تکنیک تجسم و یادآوری موفقیت های گذشته موضوع رو به خدا سپردم و الان از همین خونه ای که دارم لذت میبرم و بقیه موضوع جا به جایی رو به خدا سپردم
برای بازنشستگی پیش از موعد خیلی ذهنم درگیر بود بازهم به خدا سپردم به صورت باور نکردنی کارها داره پیش میره دو سال سابقه کار تو آموزش و پرورش هم داره به سابقه ام اضافه میشه و الان محل کارم خیلی برام لذتبخشه و خیلی آرومم چون همزمان دارم مراحل تکامل شغل دلخواهم رو پیش می رم و اون کارمم هم داره درست میشه
برای آینده پسرم و ازدواجش خیلی نگران بودم با گوش کردن فایلهای مختلف در مورد تکامل، به آرامش رسیدم و مطمئنم که پسرم باید تکامل رو طی کنه و البته همه چیز رو به خدا سپردم و همش براش دعا می کنم
توی تربیت پسرم خیلی آروم بودم و همه از تربیت صحیح و راحت پسرم متعجب هستند
و خیلی نمونه های زیاد دیگه هست که اینها مهمترین بودند که نوشتم
همیشه در پناه حق باشید.
به نام یگانه خالق یکتا
روز شمار تحول زندگی من روز یازدهم
سلام بر استاد عزیزم و مریم عزیزم
سلام بر خانواده دوستداشتنی عباسمنش
چند روزی هست که این فایل بینهایت ارزشمند رو دیدم نت برداری کردم، نت برداریش چنددددین صفحه شد دو روز وق برد تا فقط بتونم با هواس و درک کامل نگاش کنم کامل متوجه همه چی بشم
میخواستم بیام و کامنتش رو بنویسم مثل همیشه اما نمیتونستم،،
به خاطر این آگاهی های فراوان و ناب و بینظیر
و به یاد آوردم که چه چیزهایی رو در ذهنم فرو کرده بودن، نسبت به
خداوند،
غم،
شادی
و چیزایی که الان به لطف پروردگار فهمیدم
توی این چند روز، انگار که سرم توی یه ناقوس بزرگ باشه و خیــــــلی محکــــــم به اون ناقوس ضربه
زده باشن، و صدای وووونننگ مانند بده،
الان اومدم کامنتش رو بنویسم، به یاری الله فقط شروع کردم به نوشتن، تا خداوند خودش برای نوشتن هدایتم کنه و استفاده از نت برداری ها و صحبت های بینظیر استاد
یادمه که همیشه چرا در موقع شادی ها که زیاد میخندیدیم،، به خاطر ورودی های نادرست گذشته چقدر ترس اینو داشتم که، خب الان که اینقدر خندیدیم، بعدش میگفتیم خدا بخیر کنه پشت سرش گریه اس،، و اینقدر دچا استرس و حال بد میشدیم که همون نگرانی ها و حال بد، نگرانی بیشتر و حال بد بیشتر رو برامون به وجود میاورد
اونموقع در مورد نجواهای ذهن چیزی نمیدونستم،، و اینکه ذهن جایگاهش شیطانه و اون نجوا ا از طرف شیطانه،
اما الان متوجه میشیم که کلا، خداوند غم و ناراحتی رو نفی کرده
و وقتی که حالمون خوبه و شادیم، و حس خوبی داریم، و در آرامش هستیم، نشونه ی ایمان به خداونده
همون طور که در قرآن به پیامبرانش بارها و بارها امر کرده که ناراحت و محزون نباشید، وگر نه اتفاقات بدی رخ میده، و غم و ناراحتی رو از آنها دور کرده
ایمان=دوری از اندوه، و داشتن آرامش و عشق
بی ایمانی=اندوه و غم
اگر خوشحال باشیم، امیدوار باشیم، و احساس خوب داشته باشیم، همواره در همه شرایط فقط و فقط اتفاقات خوب رو تجربه میکنیم و بر عکس اگر غمگین باشیم افسرده، ناراحت و عصبانی باشیم، قانون این رو میگه، که زندگی و جهان اتفاقاتی رو برات به وجود میاره که عصبانیت و غم و ناراحتی بیشتری برات به وجود میاره
جهان فرکانس شمارو دریافت میکنه و اون رو تبدیل میکنه به ماده، یعنی انرژی رو دریافت و اون رو تبدیل میکنه به اتفاق، شرایط، و اون رو وارد زندگی شما میکنه
کسانی که تبعیت کنند از هدایت الله (و لا خوف علیهم ولا هم یحزنون) اگر کسی از من هدایت کنه، این مسیری که داریم قرار میگیرم، این فرکانس هدایت، فرکانسیه که شما، غم و اندوه رو تجربه نمیکنید،به این معناست که اگر ما احساس بدی داریم در زندگیمون، یعنی از خداوند تبعیت نمیکنیم، و به پیغام های خدا گوش نمیکنیم، و به همین دلیل ما اتصالمون از خداوند دور و دورتر میشه، رابطمون دور و دورتر میشه،و به همین خاطره که ما داریم احساس بد میکنیم،
وقتی ما رابطه خیلی قشنگی با خدا داشته باشیم،این رابطه نتیجه اش احساس خوبه
و خداوند در قرآن می فرماید،
پاداش ایمان آورندگان، یهودیان، نصاری، صائبان، و آنان که به خداوند و روز قیامت ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند، نزد پروردگارشان، محفوظ است، نه ترسی دارند و نه اندوهی
و مهم نیست که مسلمان باشید یا یهودی باشید یا مسیحی، هرکسی که ایمان داشته باشه به خداوند و روز آخرت و دنیای پس از مرگ و کار خوب انجام داده باشه
نتیجه ی ایمان، عمل صالحه، و کار خوب انجام بده، پاداش اون نزد خداوند محفوظه و نه غمی داره و نه ترسی
از هرچی بترسیم سرمون میاد، و این یک قانونه، به خاطر هر چیز که نگران باشیم، از دستش میدیم، این یک قانونه، اگر خودمون رو غمکین کنیم، اگر رابطه ای رو از دست دادیم و غمگین و ناراحت باشیم اوضاع بسیار بسیار بدتر خواهد شد اما اگر ایمان داشته باشیم و رها کنیم، اگر باور داشته باشیم و رها کنیم مطمعنا همه ی اتفاقات به نفع ما خواهد بود
این حرف ها به این معنا نیست که ما هرگز نباید ناراحت باشیم، ما انسانیم و آدم آهنی نیستیم، انسان هستیم با عواطف انسانی برای از دست دادن چیزها توقعی نیست که غمگین نشیم، اما توقع هیت که در وضعیت غم و اندوه و ناراحتی نمونیم، و خودمون رو به سمت آرامش بکشیم
ناراحتی و صبانیت و نگران شدن طبیعیه، و برای همه جهان اتفاق میفته و کسی نیست که بگه من تا الان هیچ وقت ناراحت و غمگین نشدم، اما مهم اینجاست که این فرکانس رو ادامه ندیم و اگر شما لحظات کوتاهی رو غمکین باشید هیچ اتفاق بدی براتون نمیفته
یک فرد افسرده با یک روز افسردگی و غم، افسرده نمیشه، افرادی که افسرده میشن سالهاست افکار منفی اون هارو احاطه کرده، پس اگر شرایط بدی رو داشتین، نگران نشین، که وای الان غمگین شدم و اتفاقات بد برام از در و دیوار به وجود نیاد،، نکته جالب اینجاست که برای افسرده شدن فرد باید چندین ماه و سال غمگین باشه، تا افسرده بشه، اما برای خوشحال شدن، با یک روز افکار مثبت، به آرامش و شادی میرسید
و این به این خاطره که نیروی حاکم بر جهان نیروی خیره، به خاطر اینه که جریان هستی، جریان خیره، و وقتی که شما در مسیر درست قرار میگیرید، مثل کسی هستید، که داره توی سر پایینی، حرکت میکنه و خیلی زود به مقصد میرسه، اما برای اینکه در مسیر مخالف قرار بگیری و غمگین باشی، باید خیلی سربالایی رو ادامه بدی، و خیلی غمگین و ناراحت باشی،
خدارو هزارااان بار شکر به خاطر این آگاهی های ناب
در پناه الله یکتا
شاد، سالم، موفق، خوشبخت و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
روز یازدهم
الهی به امید تو
خداروشکر که در مدار شنیدن این اگاهی ها هستم،،،،،
قرآن اما این بار از نگاه قوانین،،،،،
وقتی شروع کردن آیاتو گوش دادن اونم با دلایل محکم دیدن بعلهههه سراسر قرآن نشانه از قوانین هست و این قوانین تمام جهان هستی رو پر کرده،،،،،وقتی کنکاش میکنم میبینم که تمام پیامبران و حتی شعرا مثل مولانا و حافظ از قوانین اطلاع داشتن و در اشعارشون آوردن …..
چقدر زیباستتتتت که سخنی محکم از خداوندو داریم و قران دلیل محکمی بر عمل به قوانین هست.
قبلا که خیلی اگاهی نداشتم و البته این باور مخربو بارها شنیده بودم که اگه زیاد بخندی و شاد باشی ،بعدش یه اتفاق بد میوفته و انگار شادی و خوشحالی براش حد و مرز گذاشتع بودن ،تا اینکه یکسال پیش که با قوانین اشنا شدم فهمیدم اصل در قوانین اینکه احساس مهم ترین چیزه،اگه احساست خوب باشه اتفاق خوب رقم میخوره و برکس احساس بد مساوی با اتفاقات بد،،،،شروع کردن این قانونو تست کردن و یه کم یکم حالمو خوب میکردم و همون لحظه نتایج میمومد و اتفاقاتی میوفتاد که باعث خوشحالی بیشترم میشد ،دیگه باور کردم و الان یه ساله که با قوانین زندگی میکنم.
اما مبحث ایمان
-ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است واقعا همینه اگه قراره فقط حرف باشیم و خالی از عمل پس دیگه نباید ادعای ایمان بکنیم که اره من بخدا ایمان دارم،،،،،ایمانو حضرت ابراهیم داشت که به خدا اعتماد کردو چاقو روی گردن فرزندش گذاشت به این میگن ایمان……
ایمان یعنی از نقطه امن خارج بشی و موقعیت خودتو عوض کنی و با همون چیزی که تو دستت داری مهاجرت کنی و باور داشتع باشی خدا همراهته و بارت رو زمین نمیمونه:))))))
ایمان یعنی یوسف که وقتی در مقابل زلیخا بود و از اون مراوده خواست اون با ایمان به الله به سمت درهای بسته دوید و به اراده الله درها باز شد .
مفهوم فرکانس،،،،،
رو خودم کار میکنم و باید بدونم زمانی فرکانسم تغییر میکنه که یه کاری رو مدام و مستمر انجام بدم اونوقته که فرکانس من عوض میشه ،،،،،من زمانی به سمت فرکانس ثروت میرم که مدام ورودی عالی بع ذهنم بدم و نمونه های ثروتو تحسین کنم،،،،زمان میبره تما نتیجه میده:))
عاشقتممممم من استاد خوبم
به نام خدا مهربان
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز
روز یازدهم
خداوند رو هزاران بار شکر میکنم که من رو با این سایت با قانون آشنا کرد و از خدا میخوام که این آگاهی های نابی که استاد در اختیار ما میگذارند رو بتونم با جون و دلم درک بکنم و بهشون عمل کنم
استاد چقدر این حرف های شما من رو آگاه تر و آروم تر میکنه
چقدر اشتباه به ما گفتن که بعد از هر خنده گریه ای هست و این اعتقاد تورو وادار میکنه که شاد نباشی و نتیجه این اعتقاد میشه اتفاقات بد، نا آرامی، افسردگی
من قرآن رو آنقدر سطحی میخوندم خیلی وقتها فقط متن عربی میخوندم که ثوابی برده باشم و روز قیامت خداوند مبادا منو عذاب کنه
الان قرآن خواندن آنقدر برام لذت بخش شده و با خوندنش احساسم خیلی خوب میشه
اصلأ موقعی که حالم بده و میرم آیه هایی رو میخونم که درباره حزن اومده و خداوند میگه نترس و غمگین نباش انگار خود خدا نشسته و داره این حرفهارو به من میزنه چقدر آروم میشم
من ذهنم رو شرطی کردم که اگر حتی در بدترین شرایط حالمو نتونم خوب کنم اتفاقات بدی برام میوفته و این روش خیلی به من کمک میکنه که بیشتر بتونم ذهنم رو کنترل کنم شاید همیشه موفق نشدم ولی این تلاش من برام قابل تحسینه که هر روز دارم به خودم یادآوری میکنم نیروی حاکم بر جهان خیره و حتی هیچ برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمیوفته و هر اتفاقی هر چند به ظاهر بد به نفع منه
اینا اومدن که من بزرگتر بشم حتی در شرایط بد واقعاً حالم خیلی خوب میشه
و این قضیه که خداوند در مورد قوانینش فرقی بین پیامبرش با دیگر افراد چه مسلمون باشن چه کافر نگذاشته و این قانون برای هر شخص و به هر شکلی که باشند اینگونه عمل میکنه که اگر احساست بد باشه اتفاقات بدی برات میوفته عدالت خداوند رو میرسونه
از خداوند میخوام که آرامش و ایمان مادر موسی رو به ما بده که آرام باشیم و سکوت کنیم بزاریم که خداوند کارش رو انجام بده
و اون توحید و یقینی که حضرت ابراهیم نسبت به خداوند داشت که حتی در راه خدا میخواست جگر گوشه ی خودش رو قربانی کنه روزی ما هم بکنه
همیشه سعی میکنم که حالم رو خوب نگهدارم و گفت و گوهای ذهنی ام رو که وظیفه شیطانه انجام بده که حال من رو خراب کنه خاموش کنم تا صدای خدارو واضح تر بشنوم
استاد جانم خدا رو هزاران مرتبه شکر که من با شما آشنا شدم مسیر زندگیم کلا عوض شده خداوند شما رو برای ما حفظ کنه
خدایا ما رو به بهترین ها هدایت کن
به نام خداوند مهربان
سلام خدمت استاد جان
و خانم شایسته عزیز
اتفاقات زندگی وشرایط خوب وبد زندگی ما دست خودمون هست
تا قبل اینکه از قانون چیزی بدونم خوب نمیفهمید م
که این اتفاق خوب بد براچی هست
اگر هم اتفاق خوبی پیش میومد یه جورایی به خودمون ربطش میدادیم
واگر بد بود به خدا واطرافیان که خدا نخواست ویا چشم زدند من رو
ولی حالا که از قانون یه چیزای رو یاد گرفتم میبینم که تمام اتفاقا ت خوب وبد زندگی من نتیجه فرکانسهای من است
وخدا رو شکر که استاد عزیز به من فهموند که این یک سیستم است ودرست کار میکند
خدارو شکر که یاد گرفتیم که نباید ناراحت وغمگین باشیم تا اتفاقات خوب رو تجربه کنیم
ما آدما اگر درست قرآن را خونده بودیم
واقعا جواب تمام سوالات رو گرفته بودیم
وفقط تمام چیزی که به ما یاد دادن وگفتند ترس از خدا ی انتقام گیر
وچه خوب شد که خدارا به ما فهماند که چه نیروی
بخشنده ومهربانی است
من همیشه از باغ که میخواستم بیام بیرون میگفتم
خدا یا مواظب باش که دزد دور و بر ما نیاد
وهمیشه در درون ترس از دزدی از باغ رو داشتم
وشاید باورتون نشه دزد وسایل باغ رو برد
واز همون چیزی که داشتم وخیلی دوستش داشتم
وترس داشتم همون رو میبرد
وپدرم که ما میگفتیم اینجا بخوابیم که دزد نیاد ولی پدرم میگفت لفظش رو هم نیاید هیچ اتفاقی نمیافتد
ویک چوب کبریت هم جابه جا نمیشد
بازم یه مثال از خودم وقتی نجواها میاندازد درون داغون میشی وچه کنم چه کنم براه وافتد وهی بدتر میشود. البته اینا برا موقع هست که قانون نمیدونی
من چک داشتم برا ماشین خدایا داره تاریخ چک میرسه خدایا چکار کنم از کجا چه طوری وای
هرچی فکر میکنی بدتر میشه وهمین جور برام بدتر بدتر شد
دیگه بریده بودم ومن هر وقت حالم خراب میشه خوابم میگیره وباید بخوابم
اومدم خونه وگفتم خدایا من مغزم به جای قد نمیدهد
تو بگو چکار کنم تو کمکم کن
به خودش قسم باور کنید
یه جوری شد صبح روز بد از یه جای 50میلیون جور شد که فقط گریه میکردم ومیگفتم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم
اگر رها کنیم از ته دل به موقعش درست میکنه
استاد واقعا تشکر کردن از شما با حرف وکلمه وجمله
نمیشود وفقط از خدا سلامتی آرامش وثروت بی نهایت رو خواستارم
انشالله خدا سایه شما پدر عزیز رو روی سر مایک عزیز نگاه دارد
خدایا شکرت بابت بودن خودت در هر لحظه از زندگیم
به امید توفیق روز افزون ثروت سلامتی وآرامش برای تمام عزیزان عباس منشی
در پناه حق
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان
الان بغض تمام وجودم رو فرا گرفته نه از ناله و شکایت بلکه از اینکه نمیدونم چطور شکر خدارو بحا بیارم صفحه گوشیم رو درست نمیتونم بخاطر اشکهام ببینم ولی میخوام بریزم بیرون علیرقم اینکه اهل نوشتن هم نیستم .
فقط خواستم بگم که اینقدر واضح خدا باهام حرف میزنه و تو دوباره و دوباره فراموش میکنی که باید ایمان خودت رو حفظ کنی و غمگین نباشی و لذت داشته هات رو ببری و ادامه بدی به مسیر آموزه های استاد .
حرفهام زیاده از ترسها و حسرتهایی که نباید میکشیدم و به جاش ایمان به خدا و قوانینش رو داشته باشم …
همین جا از خداوند متعال میخوام منو ببخشه و در مسیر بندگان با ایمان و متفکر در قوانینش هدایت کنه .
استاد عباسمنش عزیز باور کنید در طول این حدود سه سالی که با شما آشنا شدم چقدر خوشحالم بابت این موضوع و امیدوارم که واقعا بنده شکرگزار و خوشحالی باشم.
به خداوند بخشنده و مهربان میسپارمتون و آرزوی سلامتی و شادی مکنم هم برای شما و هم برای خانم شایسته و هم برای تمام انسانها.
به نامخداوند یکتا
سلام خدمت استاد و خانم شایسته عزیز
من اخیرا خیلی میگفتم که قرآن دستکاری شده و این قرانی که در اختیار ما هستش قران واقعی نیست ، حتی چند وقت پیش هم با یکی از دوستانم هم درموردش گفتم اما فکر میکنم اخرین بار بود که حرفش و زدم ، استاد شما انقدر خوب مثال زدین انقدر دلنشین داستان های قران رو روایت کردین که من دیدگاهم عوض شد و الان نگاه بهتری نسبت به قران دارم ، چه قدر از بچگی تا الان شنیده بودم که زیاد نخندین پشت هر خنده غمه ، نمیدونم اگه زیاد بخندی یه بلایی سرمون میاد و از این حرفا چه قدر باور غلط رو تا به الان باخودم اوردم که دونه دونه داره برام رمزگشایی میشه و من بسیار زیاد بابتش شاکر هستم خیلی خوشحالم که فرصت این رو دارم که این حرف ها رو بشنوم منی که از بچگی تشنه ی درستی و حقیقت بودم
احساس خوب = اتفاقات خوب
این رو سر لوحه ی زندگیم قرار میدم
چون احساس درونی و قلب من این رو عمیقا تایید میکنه و باور دارم که درست ترینه
من هر روز که فایل ها روگوش میدم بیشتر تشنه میشم که یاد بگیرم ، تغییر کنم ، باور درست رو ایجاد کنم در خودم
خدا همیشه در قلب من بسیار زیبا و رئوف بوده
اما طی این سالهایی که زندگی کردم کلی ترس نسبت به خدا کلی مجازات برای اعمال کلی باور غلطت به خورد مغزم دادن که یه وقتایی از خدا فاصله گرفتم اما همیشه ته ته وجودم میدونستم خدا اون شکلی نیستش که گفتن ، اینروزها که دارم به حرف های شما گوش میدم متوجه میشم چه قدر خدا شبیه اون چیزیه که من از بچگی بهش باور داشتم و یه حال عجیب خوبی دارم سپاسگزار شما هستم استاد عزیز