آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 11
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/06/site.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-06-22 07:56:442024-06-08 22:27:07آنچه از سفر به لاس وگاس آموختمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
چقدر منظره ی خوبی چقدر این منظره قشنگه
اخیرا به آگاهی دست یافتم که از توحید منشا میگیره خیلی قشنگه خیلی خوبه خیلی قدرت میده
و بسیار زیاد علاقه دارم مدتی رو برم مثل شما استاد تنها باشم هر جا که بشه فقط می خوام برق داشته باشه و ماشین و دور از مردم و جامعه باشه. احساس خوب کردن رو دارم تمرین می کنم و بعدش میبینم اتفاقات به همون اندازه خوب میشن
تنها با یاد خدا دلها ارامش میابد
چه متروی قشنگی رد شد!
شانسی در کار نیست خودم دیدم به وضوح که وقتی به تنها منبع قدرت جهان هستی وصلم اتفاقات و حالم بهتر میشه و این شرکه دیگه
شانس مسخرست که نه مبدا پیدایش داره و مبنا داره نه قانون داره هیچی نداره فقط برای فرار و توجیح کردنه.
منم انرژی مکانها رو درک میکنم بار ها شده رفتم یه جا یا حتی رد شدم که احساس خفگی کردم.
مدتی هست که تصمیم گرفتم برای آشنایی بیشتر با قوانین خداوند و افزایش ایمان و تقوای خودم در عمل به آموزه هایی که از استاد یاد گرفتم قرآن رو مطالعه کنم.
با قاطعیت میگم اصل و قانون و موضوعی نیست که استاد دربارش صحبت بکنه و اساس قرآنی نداشته باشه.
اما چیزی که از این فایل آموختم چه بود؟
حس خوب رو باید از درون خودمون جست و جو کنیم نه با لذت های زود گذر و آنی. در این باره بیش از ده ها آیه به ذهنم رسید اما به نوشتن معروف ترین اونها اکتفا میکنم.
«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
دوستتون دارم، از الله یکتا واسه همه مون سلامتی و ثروت و نعمت روز افزون درخواست میکنم ?
سلام به دوستان گلم . روز 12 هم سفر
کلّ زندگی فیزیکی، مطابق با قوانین طبیعی عمل می کنـد، زمـانی کـه تـو قـوانین را بیـاد داشـته باشی و بکارگیری، در مرتبۀ فیزیکی، در زندگی موفق شده ای.
آنچه به نظر تو تنبیه می آید – یا آنچه تو شیطان یا شانس بد مـی نـامی – چیـزی نیسـت جـز قانون طبیعی که خود را اعمال کرده است.( کتاب ارتباط با خدا -جلد اول)
شاد و پیروز و سربلند باشید
به نام الله رب العالمین
به نظر من و از هرآنچه که از خواندن قرآن آموختم این است که ننسان نصیبش میشه هرآنچه که از قبل در خواست داده ، اما یادتون باشه که هر درخواستی که در خواست نیست مهم این است که از که داریم درخواست می کنیم مابقی فرعیاتن و از این است که درخواست ما از چه منبعیست ، جا داره آیه ی زیبایی از قرآن رو اینجا بطور خلاصه نقل کنم که خدا وند میفرماید هیچ گاه آرزوی داشتن چیزی که دیگران دارند را در دلتان راه ندهید ، چراکه برای مردان نصیبشان می شود بما اکتسبو به انچه از قبل سعی در بدست آوردنش هستند و برای زنان نصیبشان می شود بما اکتسبن هر آنچه از قبل سعی در بدست آوردنش بودند ، یعنی می خوام بگم که اگه مثلا یه نفر گیتاریست حرفه ای شده یا یه نفر ماشین مدل بالایی زیر پاشه یا اینکه دیگران چیزی داشته باشند با ارزش تر و بهتر از ما قسمتی از کار بخاطر این است که زمانی که ما به فکر چیز دیگری بودیم اون شخص در همون زمان و همون مکانی که ما زندگی می کردیم داشت به چیز دیگری فکر می کرد و اینجاست که معنای اصلی و ریشه ایه بما اکتسبو را می توانیم درک کنیم و آن هم این است که یادمون باشه که در زمان و مکانی که قرار داریم فقط کافیست درست فکر کنیم ، مانند یوسف وقتی در زندان بود، ولی یه چیز دیگه میمونه که اون مهمترین قسمت داستانه و اونم اینه که یوسف زمانی تونست عزیز مصر بشه که تونست درخواستشو از منبع اصلی درخواست کنه یعنی اینکه زمانی که یوسف به شخصی که داشت آزاد میشد سپرد که درمورد تواناییش به عزیز مصر بگه به قول فیلم پی کی چون شماره رو درست نگرفته بود درخواستش رد شد، ما باید یادبگیریم که درخواستمون رو داریم به چه شماره ای میفرستیم ، مثلا چندروز پیش یه پیامی از یه شخص ناشناسی به دستم رسید که تو اون پیام گفته بود آقای فرانی که فامیل یه شخص دیگه ای رو گفته بود، ما پندروز پیش امدیم واسه شما کار کردیم ولی بعد از یک روز به توافق نرسیدیم لطفا پول زحمت یک روزمون رو بده ، در خواست درست بود و هیچ مشکلی نداشت ولی شماره ای که درخواست بهش فرستاده شده بود اشتباه بود، واسه همین من بعداز اینکه دیدم پیام اشتباهی واسم فرستاده شده بدون توجه کردن به متن پیام و جنس پیام ازاون گذشتم و حتی مشه گفت پاکش کردم. منظورم از گفتن تمام این گفته ها این است که مثلا شخصی یه پراید میگیره بعد برای اینکه حسش رو خوب کنه واسه آینه بقل پراید، از آینه بقل پارس استفاده می کنه یا مثلا هزینه میکنه یه سری امکانات به اون پرایده اضافه کنه که بخودش بقبولونه که ضاهر ماشینم مثلا پارس بعد یه نفر میاد روی شایستگی خودش کار می کنه روی باورهای خودش روی ذهن خودش و ورودی های ذهن خودش کار میکنه بعداز کمتر مدتی اولین ماشینی که میگیره یه ماشین خارجی مدل بالاست و این فرق و تفاوت در بدست اوردن است که ما ذهن و انرژیمون رو داریم هزینه ی چه چیزی می کنیم، که در ادامه ی این آیه خداوند میفرماید در خواستتان را از فضل الهی بخواهید به شماره ی الله پیام بدید کهالله به تمام بندگان آگاه است، یعنی اینکه خدا شماره ی تمام بنده هاشو داره واسه همینه که بهش میگیم صراط مستقیم یعنی یک شماره ی یک طرفست که اون از تو هیچ درخواستی نداره ولی فقط کافیست شما درخواست هاتون رو به شماره ی درست الله بفرستید، پس ناله کردن و عذر و بهونه اوردن کافیست و به الله ایمان بیارید و تمام زندگیتون رو در جهت شایسته بودن برای هرآنچه می خواهید بکنید. یا الله
با آرزوی بهترین ها از الله رب العالمین
بی نهایت سلام و تشکر از استاد مهربان و خانم شایسته عزیز و تمامی اعضای این خانواده صمیمی و عالی
چقدر خوبه که پیشنهاد دادین در هر روز این سفر دیدگاه خودمون رو بنویسیم، این کار باعث تعهد بیشتر و همچنین باعث تفکر در موضوع و گرفتن درسها و نکات طلایی و کاربردی میشه
این فایل باعث شد تا منم مواردی رو پیدا کنم و در جهت اصلاح اون ها متعهدانه تر عمل کنم و تلاش کنم در تمامی موارد زندگی در این راه بمونم . و مخصوصا مخصوصا! شادی رو از قلبم و درونم شروع کنم . و همچنین اینکه برای موفقیت راه های نادرست رو نرم . اجازه بدم مسیر و تکاملم طی شه. من گاهی در قرعه کشی ها هرچند کوچک شرکت میکردم . الان متوجه شدم همون هم اشتباه بوده و هیچ تاثیری که نداشته شاید حتی روند تلاش و موفقیتم رو هم در جهت طی کردن مسیر تکاملم کند کرده.
نکته جالب دیگه که برای من یک اگاهی شخصی بود موضوع انتخاب شهر و محل زندگیم بود که همیشه از خودم می پرسیدم اگر روزی خواستم مکان زندگیم رو تغییر بدم برچه اساسی باشه و جوابی ازین فایل به قلبم نشست که شاید مرتبط به موضوع اصلی فایل نبود ولی به دلم افتاد که درچنین مواقعی باید به قلبم و احساسم رجوع کنم اگر قلب من آرامه جای من همونجاست.
سفر روز دوازدهم : برررررررررررررررررررررو که رفتیم
سلام به همگی عشقولیا
هر آنچه که هست در درونمون اتفاق میفته بیرون از ما خبری نیست اول از همه باید اینو باورکنیم صد درصد اولین مرحله وقتی اینو باور کنیم قدم های بعدی برامون گشایش پیدا میکنه ، کسایی که نمیتونن به جایی برسن یا خودشونو توی برگی در باد میبینن پیش خودشون میگن شانس دخیله توی موفقیت یعنی هرکی شانس داره موفق میشه وگرنه هیییییییییچ ، یعنی خود طرف هیچ نقشی نداره فقط چون دارای شانسه موفقه در صورتی که همه ی ما اون چیزی که باید داشته باشیم برای زندگی بهشتی داریم همین الان داریم اما یه مدتی فراموش کردیم قدرتمونو اما به فضل الله هدایت شدیم به مسیری که داریم به اصل خودمون برمیگردیم و این مسیر زیباست این مسیر آرامش بخشه خدایا شکرت دوستت دارم … وقتی خودتو همه چی میبینی آرامش میاد سراغت دیگه نگران نیستی دیگه فقط روی خودتو باورات کار میکنی دیگه فقط از خدا میخوای البته باید یادت به مهم ترین قانون به نام تکامل باشه و باارامش و با صبر بری جلو چون ما لیاقت بهترینا رو داریم ما جز خدائیم …. خدایا شکرت بابت حرفایی که بهم زدی و من اونارو تایپ کردم دوستت دارم
ودر ادامه این که خوش شانسی تعریف خاصی دارد
معنای خوش شانسی چیست؟
به توانایی افراد برای استفاده از فرصتها در زمان معین خوشانس میگویند
ابتدا ما باید هر روز روی باورها و ذهنمان و روحمان کار کنیم تا وارد مدارخواسته بالاتر شویم ودر ان زمان ما با اقدام کردن و استفاده از نشانها فرصتها را میبینیم و انها را بدست می اوریم با تشکر پیروز و موفق باشید
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و همسر گرامیشان خانم شایسته وتمام دوستانی که در این سایت زحمت میکشند واگاهی خود را به اشتراک میگذارند
و سلامی گرم به خانم فرهادی عزیز که محبت کردند با من تماس گرفتند و انرژی خود را با من به اشتراک گذاشتن باز هم سپاسگذارم و و همیشه هستند و محبت میکنند با تشکر فراوان
روز دوازدهم از سفرنامه
امروز نکته جالبی که دریافت کردیم این بود که افراد برای این که حالشان را بهتر کنند و شاد باشند به اشتباه به دنبال عواملی میگردند که شادی پایداری برایشان ایجاد نمیکند
و با استفاده از روشهای مصنوعی سعی در شاد کردن وکار کنیم ایجاد ارامش برای خود هستند
فارغ از این که برای رسیدن به شادی پایدار باید روی افکار و باورها خودمان وایجاد روابط زیبا با خدا و و درک بهتر از قوانین جهان
حتی در این فاصله زمانی و مکانی با این کامنت شما، باز هم مشخصه که چقدررر این نوشته ها رو حس درونی به شما گفته…
خیلی زیبا بود
به نام خدا
سلام به همه
از استاد خوبم و خانم شایسته عزیز تشکر میکنم بابت این سفر
دیروز روز یازدهم از سفر من بود، وقتی فایل روز یازدهم رو گوش کردم و اومدم که برگ یازدهم از سفرنامم رو بنویسم نشد که نشد، روال عادی روز های قبل این بود که با یکم فکر متن خودش میومد و من مینوشتم ولی دیروز نتونستم چیزی بنویسم، گیج میشدم چی بنویسم، میدونستما چی میخوام بنویسم و کلی حرف و مثال تو ذهنم بود ولی ولی انگار یه چیزی مانع نوشتنم میشد، حرف ها جور در نمیومدن واسه نوشتن، خاستم به ذهنم یکم استراحت بدم و بعدا بیام کامنت بنویسم که توی کانال پیام روز چهل و یکم رو دیدم، روز چهل و یکم فایلش با فایل روز یازدهم یکی بود، “قانون جذب در قرآن”، خلاصه نشونه رو گرفتم و فهمیدم داستان چیه و تصمیم گرفتم تا روز چهل و یکم صبر کنم و با آگاهی هایی که تا اون روز بدست میارم در مورد این فایل بنویسم
بریم سراغ روز دوازدهم، “آنچه از سفر به لاس وگاس آموختیم”
“” ثروت یک امر ذهنی است. ابتدا ذهن شما باید ثروتمند شود. سپس آن ذهن ثروتمند شما را به سمت راهکارها، ایدهها و مسیرهای ثروتآفرین هدایت میکند “”
این قسمت از متن روز دوازدهم خیلی واسم حرف داشت…
اوایل آشنایی با استاد فکر میکردم من اگه باور هامو (از لحاظ مالی) تغییر بدم یهو به پول زیاد میرسم مثلا یهو یه پول گنده توی برنده میشم یا مثلا یه فرد ثروتمند میاد کلی پول میده بهم میگه بیا این واسه تو!
اون دوران گذشت و هیچ پولی از آسمون نیوفتاد واسم، رفته رفته به درک بهتری از قوانین رسیدم، فهمیدم که اشتباه فهمیده بودم، فهمیدم وقتی ذهنت ثروتمند باشه ایده های ثروت آفرین به ذهنت خطور میکنه، هدایت میشی به سمت فرصت هایی که اگه حرکت کنی و عمل کنی به ثروت میرسی و اینطوری نیست که یه شبه پولدار شی و باید تکاملت طی بشه
خلاصه گذشت و ایده هایی یهویی طبیعی میومدن به ذهنم، خیلی طبیعی و عادی، اینقدر طبیعی که گاهی فکر میکردم هیچ ربطی به قوانین نداره، ولی همش به قوانین ربط داشت
این جمله خیلی آگاهی دهنده بود واسم
???
“شانس”
شانسی بود، شانس اورد، اگه شانس بیاریم
همین چند روز اخیر به صورت ناخواسته گزارش قبل از فوتبال رو شنیدم، چند نفر داشتن میگفتن” شانس خیلی مهمه توی فوتبال، اگه تیم ملی ما شانس بیاره ما برنده میشیم، باید شانس به ما رو کنه، شانس بیاریم شوت بزنیم گل شه و… “، کلا چند نفر نشسته بودن داشتن در مورد شانس صحبت میکردن که اره شانسیه دیگه؛
آخه چی بگم…
چقد میشناسم افرادی رو که مدت هاست هر روز دارن شرط بندی میکنن تا یه روزی برنده بشن و به قول خودشون شانسشون بگیره و هر روز میگن فردا برنده میشم
شانس کجا بود، ما خودمون شانس رو میسازیم
یه تابعی هست توی کامپیوتر که اعداد تصادفی میسازه، توی ماشین حساب ها هم هست، این اعداد توی بازه صفر تا یک هستن با چند رقم اعشار، وقتی بیای مثلا صد تا عدد تصادفی از کامپیوتر بگیری یه چیزی حدود نصفشون تو بازه ی صفر تا نیم هستن و نصف دیگه تو بازه ی نیم تا یک، یعنی همیشه تعادل برقراره بین این اعداد که توسط مدار های منطقی کامپیوتر ساخته میشه
دانشمندان اومدن بررسی کردن دیدن ذهن و فکر و نوع نگاه و احساس ما میتونه تعادل بین این اعداد رو بهم بزنه، مثلا توی روز حمله ی یازدهم سپتامبر دیدن که دستگاه تعادلش به هم خورده و اعداد غیر عادی تولید میکنه، بعد بررسی هارو بیشتر کردن و در مکان های مختلف ازمایش کردن دیدن وقتی یه اتفاق مهمی رخ میده مثلا سونامی میاد یا زلزله، اعدادی که دستگاه تولید میکنه تعادل ندارن، بعد به این نتیجه رسیدن که ذهن و نگاه مردم و احساسات اونا میتونه حتی روی کامپیوتر هم تاثیر بزاره
ذهن میتونه اعداد تصادفی و شانسی تولید شده توسط کامپیوتر رو تغییر بده و این یعنی شانس رو ما به وجود میاریم
حالا بری این آزمایش رو واسه بقیه بگی میگن شانسی بوده که اون دستگاه اعداد شانسیه نامتعادل تولید کرده!!!
خدایا شکرت
استاد خوبم ممنون واسه این فایل با ارزش
ثروتمندو سعادتمند باشید.