آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 21

1025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1914 روز

    قل بفضل الله و برحمته فبذالک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون

    بگو : به فضل و رحمت خدا ، شادمان باشند ،این از هر ثروتی که فراهم می اورند بهتر است.

    سلام

    این ایه چه کرد با من …

    خدایا شکرت که فرصتی مجدد دادیو تونستم 12 امین مدار این سفرنامه پرپرکت رو طی کنم.

    پیرو گزارش که در مدار دیروزم ثبت کردم ، کم کم دارم راه و شیوه هایی که حالمو خوب میکنه پیدا میکنم ، مثلا رفتن به طبیعت ، دوچرخه سواری ، شنا و…

    تا اینکه این یک چراغ تو ذهنم روشن شد مبنی بر این : مهدی جان الان هوا خوبه ، شرایط هست میتونی بیای پشت سد شنا کنی و لذت ببری فردا روز که هوا سرد بشه میخای چکار کنی ؟

    که میشه گفت تریلر یا پیش گفتار این روز سفر نامه بود .

    اون لحظه خیلی تو لحظه بودمو شاااااد اصلا به حرفش گوش ندادمو به خیال خودم برای حل مسئله اعراض کردم گفتم فردا وجود نداره ، همه چی الانه ، مسئله فردا مال فرداست.

    اما توی فکرم ، چند راه حل دیگه دم دست تر برای کنترل ذهنم و تغییر حس بد که بنا به تضاد های زندگیم رخ میده به خودم پیشنهاد دادم ، مثه دیدن مستند های زیبا یا مثه استاد برم سراغ گیم و بازی های کامپیوتری و… ( دلم میخاد قران خوندن اولویت اولم بشه)

    تا دیروز برنامه ریزیم این بود که با منحرف کردن ذهنم توسط فعالیت هایی که معمولا گیر عوامل بیرونی بود حس خوبو ادامه بدم تو وجودم داخل پرانترز تا الان با خلوت کردن با خودم کاملا اوکی هستمو تا بحال چندین برنامه تنهایی با خودم پاس کردمو نتایجش بقدری عالی بوده که به مکرر دارم تکرارش میکنم ، اما

    درکی که ازین فایل داشتم این بود:

    شادی و حس خوبو باید در درون خودم پیدا کنم و با هرچیزی کوچک دم دست ولو سرگرم شدن با یک سنجاق قفلی حس خوبم بیشتر بشه و نخاد چهار پنج ساعت طی طریق بکنم ، با ماشین برم تا برسم به یه طبیعت اونجا از انرژیش برای حال خوبم بهره بگیرم

    تو همین حوالی داشتم میچرخیدم یه هو ذهنم گفت یه جستار در قرانت داشته باش و سرچ کن : رحمت

    این کارو برای بار دومه دارم انجام میدم و خیلی خوشم میاد ازش ، اما گاهی با ایه های عذاب روبه رو میشم نمیدونم چرا یک گاردی ذهنم میگیره تا میخاد حسم بد بشه رد میشم ازشو نمیخونم

    بگذریم / چند تا نتیجه داشت جست و جوم تا اینکه رسیدم به این ایه زیبا در سوره یونس ایه 58 که خدااااا چه قفلی ، چه گره ای رو از ذهنم باز کرد

    بگو : به فضل و رحمت خدا ، شادمان باشند …

    این ایه خیلی حسمو خوب کرد ، رفتم ترجمه های دیگشو هم خوندم و بیشتر گل از گلم شکفت تا این لحظه ارتباطی روحی باهاش داشتم تا اینکه ذهنمم همراه شد به این شکل :

    تو کادر گوگل نوشتم : منظور شادی به فضل خدا در قران. عباسمنش

    با این سبک تنایج بیشتری که تو عقل کل وجود داره دسترسی میکنم ، یه جورایی اینجوری بیشتر ارتباط برقرار میکنم ،چون فکر میکنم هوش برنامه نویسی شده گوگل قوی تر از جستار از کادر جستجو خود سایت در عقل کله – دقیقا هم هر لینکی که نشون میده مربوط به همین سایت.

    خلاصه این روشو گفتم بگم شاید بدرد دوستان بخوره ( هر سوالی داری عین همون متنی که تو ذهنت میاد تو کادر گوگل بنویس یه نقطه بذار و اخرش بنویس عباسمنش )

    خلاصه علاوه برخوندن بخشی از کامنت های دوستان مربوط به همین فایل ارزشمند ” وگاس ” رفتم سراغ جواب هایی که دوستان داشتن با این استناد که من فهمیده بودم راز حال خوب داشتن توجه به فضل و رحمت خداوند هست اما نمیدونستم منظورش چطور؟؟

    نمیفهمیدم ، اخه چجوری – این ادارکی که امروز کسب کردم باور ” خدا به شدت برای من کافی است ” رو تو وجودم قوی تر کرد

    خلاصه بعد از خوندن جواب های عالی دوستان ، هدایت شدم به فصل سوم و چهارم کتاب رویاهایی که رویا نیستند استاد عزیز//////

    و خدای من ، چقدر شوق داشتم تند تند بخونم برم برسم بهش – یه جورایی حس یه ادمی که خیلی تشنه شه بعد کلی که این نیاز تو وجودش بزرگ شده و رسیده به مرحله طاق شدن صبرش یه هوو یه پارچ نوشیدنی موهیتو بهش تعارف میکنن !!!

    من اینجوریم که در این خصوص نمیتونم فطرتمو کنترل کنمو معمولا اگه یک لیوان مادرم واسم ریخته باشه اونو خالی میکنم تو پارچو سرررررر میکشم

    خلاصه با صد برابر همچین ولعی هر دو فصل این کتاب ارزشمندو خوندمو خدااااااااا

    چه ارامشی به دلم نشست

    در حقیقت میشه گفت مکمل این فایل و فایل دیروزی فصل سوم و چهارم کتاب رویاها هست که پیشنهاد میکنم حتما همین الان تهیه و مطالعش کنین

    توی اون کتاب به ادراکی کامل از ایجاد حس خوب از درون، بری از عوامل بیرونی رسیدم

    فهمیدم نیاز نیست برای کنترل ذهنم حتما برم تو طبیعت و ریلکس کنم همون لحظه فقط با توجه به فضل و رحمت خدا میشه ، میشه و میشه ، و باز بیشتر شد عشقش تو دلم که فقط خدا واسه بندش به شششششششششششششدددددددددددددتتتتتتتتتتتتتت کافیه

    و چه زیبا استاد تو اون مقاله توضیح داده شیوه بالانس کردن ذهن و روحو

    چه زیبا تعریف کرده ماهیت ذهن و ماهیت روح رو

    یه پاراگرافشو اینجا تایپ میکنم :

    روح ما در برابر چیزهایی که میخواهیم یا دوست داریم داشته باشیم همان واکنشی را دارد که ما در برابر اکسیژن داریم !!!

    هیچ کدام از ما هرگز نگرانی از بابت کمبود اکسیژن یا سخت به دست امدن آن یا در دسترس نبودنش نداریم

    همه جا به این موضوع واقف هستیم که هر اندازه که بخواهیم اکسیژن در اطراف ما موجود است و این موضوع برایمان کـــــــــــــــــامـــلا طبیعی و بدیهی است ///////////////////////////

    برای روح ما نیز رسیدن به هر خواسته ای کاملا بدیهی و طبیعی است . روح همه چیز را ممکن میداند ، روح میداند که همه آنچه که میخواهیم در جهان موجود است و البته دست یافتنی است

    روح میداند که برای رسیدن به خواسته ها نیاز به تقلا نداریم بلکه باید اجازه ورود انها را به زندگی مان بدهیم ////

    و چقدر زیبا در ادامه استاد توضیح دادن که به چه طریق میشه این نیرو رو در راستای خلق هر خواسته ای گمارد !

    که به صورت خلاصه میشه گفت احساس خوب = خلق هر چیزی که میخای !!!

    یا در جای دیگه فرمودن :

    وقتی در احساس بد هستید ، هر اقدام فیزیکیی برای برطرف کردن این احساس اشتباه است . زیرا با یک عمل خاص نمیتوان فرکانس را تغییر داد ، بلکه با تغییر فکر و زاویه دید میتوان این کار را کرد .

    یا در جایی دیگه نوشتند :

    شما نمیتوانید یک روز تماااام غذا بخورید تا انرژی یک سالتان را ذخیره کنید و شما نمیتوانید بگویید من امروز را کاملا صرف نفس کشیدن میکنم تا برای چند هفته آینده اکسیژن ذخیره کنم .

    ////////////////////////// شما باید در هر لحظه احساس خوبی داشته باشید تا یک زندگی شاد و سالم را تجربه کنید.

    خدایا ازت متشکرم چقدر زیبا هدایتم کردی به این محتوای ازشمند.

    اعتراف: من خودم جز اون دسته از کاربرای سایت بودمو تقریبا هستم که دائما از نفهمیدن و ندیدن نشانه ها و گم شدن تو مسیر که تقاضای هدایت داشتمو ابراز میکردمو تق ریبا میکنم

    یه جورایی همش فکرم این بود که نشانه ها و هدایت الهی خیلی خاصه و عجیبه ، همش تو فکرم مقولاتی مثه ید بیضا موسی یا بیرون اومدن شتر از دل کوه تو ماجرای حضرت صالح یا ازین دست اتفاقات تو ذهنم بود ینی منتظر بودم هدایت و نشونه های این مدلی ظاهر بشه

    به همین بزرگی شیوه هایی برای خودم ابداع کرده بودم که ذهنمو کنترل کنمو حس بدمو به حس خوب تبدیل کنم که طبق گذارش هام کمترین فعلی که اخرین بار برای تغییر حس بد به خوب انجام دادم ، شنای طولانی مدت و دراب ماندن بیش از 3 ســـااعت بود!! البته حسم خیلی خوبه با انجامش یه جورایی واقعا لذت میبرم و به خانواده گفتم دلم میخاد خونمون کنار سد باشه و هر لحظه بپرم تو آبو ساعت ها شنا کنم

    و خداااااااااااااا چه زیبا استاد از زبان سهراب سپهری در پایان کتاب رویاها فرمود : زندگی آب تنی در حوضچه ی اکنون است …

    ینی این حرف استاد مخصوص منه ، اگه به همین منوال به شنا کردن طولانی مدت ادامه میدادمو روشن نمیشدم به احتمال زیاد موهام میریختو بجاش پولک در میاوردم

    خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

    بله زندگی آب تنی در حوضچه ی اکنون است … و حوضچه اکنون به نظر من توجه کردن به فضل و رحمت رب العالمینه که بقدری فضل و رحمتش زیاده که نیازی نیسسسسس برای بدست اوردن اکسیژن زحمت یا استرسی داشت

    ینی اگه با این دید به همه ماجرا ها و خواسته هام نگاه کنم ، بگم همونجوری که خدا به این راحتی اصلی ترین نیازمو که واقعا اگه چند دقیقه اکسیژن بهم نرسه میمیرم به این راحتی در اختیارم قرار داده ، داشتن سلامتی کامل و تناسب اندامو یه شغل ایده ال ، به شیوه ای عالی ، با خدمتی عالی با درامدی عالی و یه رابطه عاطفی زیبا و داشتن چنتا خونه و ویلا تو جاهای مختلف دنیا و چنتا ماشینو هواپیما ایکان ای فایو و جت شخصی و یکی دوتا کشتی که واقعا چیزی نیست !

    خدا گفته به فضل و رحمت من شادی کنین … ینی چی ؟؟

    خداییی که مالک تمام مملوکاته ، یا بهتر بگم بخشنده عام و خاصه یا بهتر بگم رب العالمینه گفته به فضل و رحمت من شاد باش

    ینی چی ؟؟

    ینی روی من حساب کن ، هرچی بخای میدمت

    جوری شادی کن که مثلا اینگارحالتی پیش اومده یا انگار میگه : مهدی اقا من از تو خوشم اومده هیچ فرزند و وارثی هم ندارم بیا کل ثروت و مال و منالی که دارم کمپلت مال تو!!!

    هیچیم ازت نمیخام فقط میخام واسم بخندی و شاد باشی !!! فقط توجهت به من باشه

    //

    خدایا کمکم کن به درک درستی از تو و قوانینت برسم

    کمکم کن هر لحظه در شوق و ذوق و توجه کامل تو باشم

    کمکم کن یقین پیدا کنم که فقط تو واسم کافی هستی و همه نیازامو به تو عرضه کنم و تقاضای ارضا ی هیچ نیازمو از هیچ جسم فانی نداشته باشم

    کمکم کن شادی رو در درون خودم پیدا کنم با خودم در صلح باشم

    یا رب العالیمن

    یا رحمان

    یا رحیم

    یا مالک یوم الدین

    کمکم کن تنها تورو بپرستم و تنها از تو یاری بطلبم در هر موضوعی

    ازت سپاسگذارم که هدایتم میکنی به راه راست

    راه کسانی که بهشون نعمت دادی

    وخدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کی میتونه بگه ، کی میتونه تشریح کنه نعمت و رحمت و فضل و کرم تو چقدره ؟؟؟!!!!؟؟؟

    در پایان متشکرم از استاد عزیزم جناب عباسمنش و خانم شایسته مهربان و هرآنکه در این بزم نقش دستی از دستان خدارو بر عهده گرفته .

    ارادتمند

    مهدی وثوق

    /

    /

    /

    /

    (الان ول!24/مشهد/ایران/در 96 اومین روز عضویتم)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2252 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    🌹سفرنامه روز دوازدهم🌹

    شادی … واژه ای که من خیلی به دنبالشم و ایمان دارم به حرف استاد که میگه باید شادی رو در درون خود پیدا کرد و گرنه این لذتهای کوتاه و گذرا هیچوقت نمیتونن تغییری در زندگی ما بدهند.

    من خودم در این سالها خیلی بدنبال شادی بودم و فکرمیکردم مثلا رفتن به یه جمع چندساعته و خندیدن میتونه حالمو خوب کنه و در حالیکه بعدش دوباره همه چی به روال قبلی برمیگشت . باور دارم خلق آگاهانه ی لحظات شاد میتونه مسیر فرکانسی مارو به سمت مثبت متمایل کنه اما در واقع این راه بسیار طولانیه و چه بسااگه فرکانس غالبمون منفی باشه در نهایت یک مسیر زیگزاکی باشه و بس

    باید از درون خودم شادی رو پیدا کنم باید همین جایی که هستم همین لحظه شاد باشم و برای این شادی بزرگتررین دلیلم خودم باشم باید بتونم فرکانس غالبم رو مثبت کنم تا وارد سراشیبی اتفاقات خوب بشم و برای شاد بودن نیازی به زور زدن نداشته باشم

    وقتی ته دلت غمگینی و میری بیرون که یه هوایی بخوری و حالت خوب بشه و دوباره که برگشتی بازهمون ادم غمگین هستی ولی اگر روی خودت کار کنی و شادی رو در درونت پیداکنی هرکجا باشی ارام و شادی و در فرکانس الهی هستی

    من تصمیم دارم در کنار تمام دهن کجی های این زندگی شادی را در درونم پیداکنم اونم با ایمان به خداوند … میخواهم انقدر ایمانم قوی شود که بدانم اینجا سرابی بیش نیست و تمامی این ادمها و مشکلات بزودی جوری پودر میشن که انگار اصلا نبودن و فقط من میمانم و خدای من و خواسته هام

    الحمدلله

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    فائزه مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    امروز دوازدهمین روز سفرنامه

    تا همین چند وقت پیش به شانس اعتقاد داشتم فکر می کردم آدم های خوش شانس و بدشانس وجود دارند و من جزو بد شانس هستم تا این که با این مسیر آشنا شدم و فهمیدم که همه چیز بر اساس باورهای ما خواسته های ما و توجه ما به خواسته های ما شکل میگیره و شانسی وجود نداره

    بارها و بارها خدا را شکر می کنم به خاطر سعادتی که نصیب من شد و در این مسیر قرار گرفتم…

    خدایا مرا ببخش که با اعتقاد داشتن به شانس فال دعا جادو و از این دست خرافات برای تو شریک گرفتیم خدایا مارو ببخش که ما توی مسیر نادانی بودیم ما به امید بخشش تو که تو این مسیر اومدیم و مطمئنیم که تو بخشنده ای آمرزنده ای،اینقدر مهربونی که با وجود خطاهایی که ما کردیم ما را به این مسیر هدایت کردی خدایا شکرت.

    جهان بر اساس خواسته های ما شکل می گیرد جهان اطرافمان

    آدمای اطرافم

    زندگی آینده

    همه بر اساس باورها و توجه به نکات مثبت ،آگاهی داشتن، به نکات مثبت توجه کردن ،به خواسته هامون فقط زیبایی‌ها را دیدند ،مراقبت کردن از ذهن و روح ، هماهنگ کردن ذهن و روح مون. شکل میگیره.

    خدای من من ناآگاهانه به چه مسیرهایی افتاده بودم چه کارهایی می کردم فقط میتونم بگم که بازم بازم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که الان اینجام دارم دیدگاه می نویسم دونه دونه دارم خطاهامو میفهمم و امروز دوازدهمین روز و من کلی تغییر کردم و منتظرم تا پایان سفرنامه انسانی بهتر بشم با کمک الله.

    از مریم شایسته عزیزم تشکر می کنم طوری این فایل ها پشت هم قرار گرفته که مطمئنم برای همه ما بچه ها، بر همه ما که این سفرنامه را دنبال می‌کنیم اتفاقی نیست یعنی پشتش یه انرژی هستی که ما را هدایت کرده به این فایل.

    و همه چیز در جای مناسب در زمان مناسب به دست ما می‌رسد و این فایل ها هم در زمان مناسب گوش ما می رسد زمانی که ما احتیاج داریم بایداین آگاهی بهمون برسه.

    اگه ما به قوانین جهان هستی پی ببریم و به این باور به این که همه چیز در این جهان بر اساس باورهای ما ساخته شده اون وقت درک می کنیم که یه شب نمیشه ثروتمند شد و لازم است ساختن افکار ها و باورهایی هستش که ما را به خواسته هامون میرسونه و باید ازته دل باور کنیم که خدا مشتاقانه میخواد که ما به خواسته هامون برسیم…

    خدا ما رو به خواسته هامون میرسونه و این باور قوی یک اهرم قدرتمند یکی ما بهش احتیاج داریم برای رسیدن به خواسته هامون و برای طی کردن این طریق.

    ممنونم از گروه قدرتمند عباسمنش 💝🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فائزه مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1850 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    امروز دوازدهمین روز سفرنامه

    تا همین چند وقت پیش به شانس اعتقاد داشتم فکر می کردم آدم های خوش شانس و بدشانس وجود دارند و من جزو بد شانس هستم تا این که با این مسیر آشنا شدم و فهمیدم که همه چیز بر اساس باورهای ما خواسته های ما و توجه ما به خواسته های ما شکل میگیره و شانسی وجود نداره

    بارها و بارها خدا را شکر می کنم به خاطر سعادتی که نصیب من شد و در این مسیر قرار گرفتم…

    خدایا مرا ببخش که با اعتقاد داشتن به شانس فال دعا جادو و از این دست خرافات برای تو شریک گرفتیم خدایا مارو ببخش که ما توی مسیر نادانی بودیم ما به امید بخشش تو که تو این مسیر اومدیم و مطمئنیم که تو بخشنده ای آمرزنده ای،اینقدر مهربونی که با وجود خطاهایی که ما کردیم ما را به این مسیر هدایت کردی خدایا شکرت.

    جهان بر اساس خواسته های ما شکل می گیرد جهان اطرافمان

    آدمای اطرافم

    زندگی آینده

    همه بر اساس باورها و توجه به نکات مثبت ،آگاهی داشتن، به نکات مثبت توجه کردن ،به خواسته هامون فقط زیبایی‌ها را دیدند ،مراقبت کردن از ذهن و روح ، هماهنگ کردن ذهن و روح مون. شکل میگیره.

    خدای من من ناآگاهانه به چه مسیرهایی افتاده بودم چه کارهایی می کردم فقط میتونم بگم که بازم بازم خدا رو صد هزار مرتبه شکر که الان اینجام دارم دیدگاه می نویسم دونه دونه دارم خطاهامو میفهمم و امروز دوازدهمین روز و من کلی تغییر کردم و منتظرم تا پایان سفرنامه انسانی بهتر بشم با کمک الله.

    از مریم شایسته عزیزم تشکر می کنم طوری این فایل ها پشت هم قرار گرفته که مطمئنم برای همه ما بچه ها، بر همه ما که این سفرنامه را دنبال می‌کنیم اتفاقی نیست یعنی پشتش یه انرژی هستی که ما را هدایت کرده به این فایل.

    و همه چیز در جای مناسب در زمان مناسب به دست ما می‌رسد و این فایل ها هم در زمان مناسب گوش ما می رسد زمانی که ما احتیاج داریم بایداین آگاهی بهمون برسه.

    اگه ما به قوانین جهان هستی پی ببریم و به این باور به این که همه چیز در این جهان بر اساس باورهای ما ساخته شده اون وقت درک می کنیم که یه شب نمیشه ثروتمند شد و لازم است ساختن افکار ها و باورهایی هستش که ما را به خواسته هامون میرسونه و باید ازته دل باور کنیم که خدا مشتاقانه میخواد که ما به خواسته هامون برسیم…

    خدا ما رو به خواسته هامون میرسونه و این باور قوی یک اهرم قدرتمند یکی ما بهش احتیاج داریم برای رسیدن به خواسته هامون و برای طی کردن این طریق.

    ممنونم از گروه قدرتمند عباسمنش 💝🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      نوید محمدیان گفته:
      مدت عضویت: 2003 روز

      به نام خدا

      سلامی دوباره خدمت هم فرکانسیهای عزیز واستادگلم و خانم شایسته نازنین

      خداروسپاسگذارم که منو به ای مسیر هدایتم کرد تا این سفر زیبا رو شروع کنم

      امروز دوازدهمین روز عشق و سفر بنده هست

      مطالبه عالی که از این فایل فهمیدم این بود که هیچکس با قمار و شرط بندی به جایی نمیرسه یعنی اگر ما فکر کنیم که شانسی یه اتفاقی بیفته که ما ثروتمند بشیم با این طرز تفکر دارین میگیم که با طور طبیعی لیاقت داشتن ثروت رو نداریم شاید شانسی به یه جایی برسیم و میبینیم که به جای پیشرفت با این تفکر افراد روز به روز فقیر تر و بدبخت تر میشن چون هیچکسی شانسی و با قمار به جایی نمیرسه و مطلب بعدی که واقعا مهمه اونم اینه که واقعا اینکه ما مشروب بخوریم که حالمونو خوب کنه و مواد مصرف کنیم و فلان من خودم خیلی از این جور آدما دیدم که به مرور زمان با مصرف اونا به جای اینکه شاد بشنو خوشحال بشن افسرده شدن و خودشونو نابود کردن لذت و حسی آدم میتونه به افکارش و تمرکز روی نکات مثبت بدست بیاره تو جهان با هیچی قابل مقایسه نیست و روز به روز مارو خوشبخت تر میکنه نه اینکه مشروب مصرف کنیم یکی دو ساعت خوش باشیم بعدش به مرور زمان خودمونو نابود کنیم خداروسپاسگذارم از وقتی که روی باور هام کار میکنم و تمرکزمو روی نکات مثبت زندگی ام گذاشتم لذتی رو درونم احساس میکنم که با هیچ چیزی حاضر نیستم عوضش کنم فقط کافیه قانون رو بدونیم

      با تشکر از همه شما خانواده صمیمی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    محمود س گفته:
    مدت عضویت: 1911 روز

    درودبرشمااستادمحترم باسپاس ازشماکه همواره پیام آورشادی وانرژیهای معنوی وزیباییهایه ساخته دستان خداوندهستید.ممنون ازشماکه دیدمارابه وضوح این تصاویرحقیقی ومعنوی بازترونمایانترمینماییدوهمواره حس سپاسگذاری رانسبت به خداوندبزرگ درمن بیشترکرده اید.سپاس ازشما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    عاطفه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    به نام ربّ تنها قدرت جهان

    سلام به استاد عزیز و دوستان همسفرم

    روز دوازدهم سفرم هست

    ولی چیزی که امروز تجربه کردم مربوط به فایل روز گذشته اس

    نجواهای ذهن…

    با اینکه خدا هدایتم کرد به این مسیر که هنوزم هر وقت فکر میکنم جالب و عجیبه برام

    با اینکه نتایجشو دیدم که مهمترینش احساس آرامشیه که دارم

    و با ذهن منطقیم هم به این نتیجه رسیدم که راه درست همینه

    ولیییییی

    امروز حالم خوب نبود

    ذهنم زیاد پچ پچ میکرد

    میگفت این همه تلاش کنی که چی!؟

    مگه غیر از اینه که رسالتت ایجاد امید در دل جوونهای ایران و حتی جهانه و پیشرفت اونها حالا با یکم تفاوت در حوزه کاری با استاد؟!

    استاد که میگفت بزرگترین رسالت زندگیم ترویج یکتاپرستی در جهانه یا به قول مریم جون کارشون مقدس ترین کار دنیاست

    آخرش میرسی بجایی که مثل استاد حتی دلتم برای ایران تنگ نمیشه!

    میری کشوری دیگه که حتی نزدیکه رسالتتو فراموش کنی و بری بیزینسای دیگه ولی بزرگتری شروع کنی!

    میدونید ته دل آدم خالی میشه..

    با خودم میگم مگه غیر از اینه که هدف استاد باعث رسیدن خیلیا به هدفشون شد و چقدر تاثیرات مثبتی روی مردم کشورش داشت

    چرا استاد به جایی میرسه که حتی دلش نمیخاد دیگه برگرده ایران؟

    میگم این همه تلاش کنم که تهش کسی قدر زحمتای منو ندونه!؟

    یا اینقدر سنگ بندازن جلوی پام یا تهدیدم کنند(باور دارم که تنها قدرت جهان ربّه و هیچ کس و هیچ چیزی چنین قدرتی نداره که کوچکترین تاثیری در زندگی من بگذاره) که از هدفم منصرف بشم!

    ولی خب ذهنه دیگه میدونه از کدوم طریق وارد بشه…

    میدونه چجوری انگیزه و انرژی آدمو بگیره

    از خدا میخوام من رو در این مسیر هدایت شدگان ثابت قدم نگه داره و بتونم ایمانمو حفظ کنم

    و مطابق با فایل امروز تمام تلاشم اینه که این ذهن چموشو رام کنم و جوری به قضایا نگاه کنم که به احساس خوب برسم و این به احساس آرامش رسیدنه فقط از همین راه ممکنه نه هیچ عامل بیرونی

    دوستتون دارم

    در پناه حق به آرامش الهی برسید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    1234 گفته:
    مدت عضویت: 2250 روز

    سلام وسپاس

    واقعا همینطوره استاد,اگر آدم نتونه از تنهایی خودش از درون خودش وبا رابطه خوبی که با خدا داره لذت ببره هرگز بهترین وگرونترین تفریحات ولذتها هم نمیتونه برای مدتی طولانی وثابت این خلاء رو پر کنه. وچه بسا برای پر کردن این خلاء درونی به طرف روابط نامشروع وبی قید وبند,مواد مخدر ومشروبات الکلی که من بهش میگم مشروبات الکی وکارهای خطرناک بکشونه.از بچگی همش عادت داشتم تو خودم باشم وبا خیالات خودم سر کنم الانم همینطوریم چون تازه میفهمم که باخودم در صلحم از بودن با خدای خودم لذت میبرم.واقعا فضای عدم هماهنگی هرچقدرهم که زیبا وبزرگ باشه یک فضای بسته ودلگیر هست وجریان تروتازه وگوارا وخنک کننده رحمانیت الهی کمتر جریان داره.خدایا شکرت که هر چی که گفتی به نفع خودمون گفتی اگر گفتی که مواد مخدر واعتیاد آور ومشروبات الکی نخورین اگر گفتی زنا نکنین و… .

    خداوندا لذت همیشه وهر لحظه با خودت بودن را به ما بچشان.آمممممییییییین

    سپاسگزارم استاد

    خدایا شکرت هزاران بار

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    الهام گفته:
    مدت عضویت: 2049 روز

    روز دوازدهم سفرنامه…

    سلام…

    منی ک دارم روز دوازدهم سفرنامه رو طی میکنم و انقدر تغییر کردم، وقتی ب اخرین روز این سفر رویایی برسم چقدر تغییر میکنم؟!!!

    خیلی مشتاقم تا این ۴۰ روز رو زودتر سپری کنم تا اون الهام تازه متولد شده رو ببینم ، و زندگی رو ب معنای واقعی زندگی کنم و طعم خوشی و خوشبختی دائمی و ماندگار رو تا لحظه ی اخر عمرم بچشم..

    منی ک قبلا خدام ی جور دیگه بود و در طول روز حتی یکبارم از زبونم کلمه سپاسگزاری خارج نمیشد و اصلا ب نعمتای اطرافم توجه نمیکردم و برام حتی بی ارزش بودن ، حالا فقط با گذشت ۱۲ روز از ورودم ب این سفرپر از برکت، خدامو دارم در کنارم و در درون خودم احساس میکنم وقتی ک خواسته ای یهویی و خیلی کوچیک ی لحظه فقط ب ذهنم میاد و همون لحظه هم از ذهنم میره و تموم میشه و من حتی ب زبونم نیاوردمش یا اصلا بخوام از خدا درخواستش کنم چون برام اهمیتی نداره ، بعد چند ثانیه بعدش ب راحتی میبینم با ی الهام براورده میشه خیلی از خوشحالی ب وجد میام ن برای براورده شدن خواسته ام بلکه برای اثبات هر چ بیشتر این موضوع ب خودم ک خداوند در درون منه واسه همینه ک ب درون من آگاهه و خواسته ای ک حتی ب زبونم نیاوردم رو میفهمه و انقدر راحت راهشو بهم الهام میکنه و برام اجابتش میکنه، مثل دیروز ظهر ک ناهار عدس پلو داشتیم و من دوس داشتم در کنارش ی چیز دیگه هم باشه تا بیشتر از خوردنش لذت ببرم و این خواسته ام انقدر کوچیک و برام بی اهمیت بود ک شاید کلا در حد ۳ثانیه اومد تو ذهنم و سریعم خارج شد، بعد یهو یادم اومد یا بهتر بگم بهم الهام شد ک من تو یخچال چندتا دونه بادمجون دارم!! و هدایت شدم ب سمت جامیوه ای یخچال و اون چندتا بادمجونو دیدم ک از یک هفته پیش اونجا بودن و من سریع با گوجه سرخشون کردم و در کنار عدس پلو استفاده کردیم و چقدر عدس پلومون رو خوشمزه تر و خوردنشو برامون لذت بخش تر کرد.. خدایا عاشقتم ک هر لحظه داری با نشونه هات بیشتر بهم میفهمونی ک تو همیشه در درون من هستی و داری منو با (خدای درونم) ک تا قبل از این وقتی این واژه ی (خدای درون) رو از زبان استاد میشنیدم، برام یک کلمه ی ناشناخته و عجیب بود و باخودم میگفتم این خدای درون چیه؟! ، ملموس تر و اشناتر میکنی و داری ب شناخت عمیقتری از خدای درونم و ارتباط تنگاتنگش با خودم و هرچی ک برام رخ میده و در اطرافم تجربه میکنم میرسونی 😍😍😍

    بعد از گذشت ۱۲ روز یا دقیقتر بخوام بگم بعد از گذشت ۱۰ روز از سفرم ب این درک رسیدم ک توجه ب نکات مثبت زندگیم باید در هر لحظه اتفاق بیفته ن روزی ده دقیقه انجام بدم و بعد رهاش کنم و از ۲ روز پیش تصمیم گرفتم اگاهانه ب نکات مثبت هر چیزی ک چشمام میبینه توجه کنم و الان میتونم ب جرئت بگم بیشترین واژه ای ک واقعا از ته قلبم بر زبانم جاری میشه کلمه ی سپاسگزارم هست!!! منی ک قبلا حتی یک بارم در روز و حتی در هفته و ممکن بود در ماه این کلمه رو استفاده نمیکردم!!!! چقدر خجالت زده ام ک قبلا این همه نعمت رو در اطرافم نمیدیدم..

    اما الان تازه دارم این همه فراوانی نعمت و ثروت رو در اطرافم حتی تو چیزای خیلی کوچیک میبینم و بابتشون سپاسگزاری میکنم..

    و ب قول استاد هرچقدر بیشتر نعمتای اطرافتو ببینی و سپاسگزاری کنی هر روز ب تعدادشون افزوده میشه و خدا نعمتای بیشتری تو زندگیت قرار میده برای سپاسگزاری کردن..

    خدایا شکرت❤❤

    حتی با این کار چون اتفاقات خوب، هم بیشتر برامون رخ میده و بیشتر ما در طول روز خوشحالتر هستیم و (اگاهانه) تمرکزمونو میزاریم رو چیزای مثبت، باعث میشیم همش فرکانس مثبت ارسال کنیم و این ارسال مداوم فرکانس مثبت باعث میشه ب ثبات فرکانسی برسیم و این خوشی دائمی و این ثبات فرکانسی مثبت مارو ب مدارهای بالاتر و ب سمت خواسته هامون با سرعت بیشتر و از مسیرهای راحت تری میرسونه ک ما فقط لذت ببریم..

    چقدر خوشحالم ک اصلی ترین و مهمترین نکته ی زندگی رو تو سن ۲۷ سالگی و دوره ی جوونیه عمرم متوجه شدم و عمیقا درکش کردم تا از همین روزهای جوونیم ک ب نظر من بهترین دوران هر فرد هست و باقیه عمرم نهایت لذت رو ببرم..

    مرسی خداجونم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  9. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3263 روز

    شانس و اقبال عوامل تهی و شرک امیزی هستند که شیطان ذهن

    برای تبرعه خود نجوا میکند. در جهانی این سیارات و کهکشان ها

    به این دقت توسط خداوند مدیریت میشوند شانس کاملا شرک آمیز و بی معنی است.

    و قدرت خداوند وخودشان را انکار میکنند.

    در جهانی که همواره به فرکانس های من پاسخ میدهد شانس یه نظریه پوچ است

    برای تبرعه خود از کنترل ذهن .

    مگر میشود کسی احساس خوبی داشته باشد با خداوند هماهنگ باشد

    و اتفاقات بدی را تجربه کند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    رضا معینی فر گفته:
    مدت عضویت: 3413 روز

    سلام به همه ی عزیزان و همسفران دوست داشتنی ام در ۱۲ امین روز از این سفر الهی

    خداوند رو سپاسگزارم که من رو به این مسیر زیبا به این همه هدایت و احساس خوب هدایت کرد.

    من فهمیدم که قانون جهان قانون تکامل است هیچ چیزی در این جهان اتفاقی یا از روی شانس نیست. اگر با قانون کوانتوم اشنایی داشته باید متوجه می شوید که الکترون مسیر عبورش رو با توجه کردن به ان تغییر میدهد.

    در واقع ان چیزی نیست که ما داریم می بینیم واقیت طرز نگاه و توجه ماست. چه بسا فردی در باغی زیبا و پر ازشکوفه باشد ولی هیچ لذت و احساس خوبی نسبت به ان ندارد ولی کسی مه دیدگاه درست وزیبا بین و مثبت اندیش داشته باشد همه چیز رو خیر وزیبایی می بیند.

    قانون جهان قانون تکامل است هیچ اتفاقی یکدفعه رخ نمی دهد هر چیزی برای این که خلق شود تکامل و روند خودش رو طی کرده است. یک ساختمان یک لحظه ساخته نمی شود یک فرد یک شبه میلیاردر نمی شود.

    ما نمی توانیم این قانون رو دور بزنیم مثل این است که یک شبه بخواهیم چندین زبان رو مسلط شویم.

    هرچیزی اهسته اهسته و پله پله به مدارات بالاتر و تکامل می رسد همین طور که رشد و پیشرفت علم و خیلی وقایع دیگر نیز به همین شکل ایجاد شده ولی درصورتی می توانیم به تکامل بهتری برسیم که همواره در مسیر لذت ببریم و احساس خوب داشته باشیم.

    نکته ی دیگری که من یاد گرفتم این است که باتغییر عامل بیرونی شاید بتوان لحظه ای به احساس خوب رسید ولی این ابدی وپایدار نیست احساسی خوب است که مستقل از شرایط بیرونی باشد و ان چیزی نیست جز داشتن احساس خوب با تغییر دیدگاه درونی که با کردن بر روی ذهن و مدام تصدیق ودیدن زیبایی ها بدست می اید این احساس خوب با هماهنگ بودن با خداوند یکتا وبخشنده وتوکل کردن بر او وداشتن احساس شکرگزاری بدست می اید.

    ان وقت است که واقعا می توان خوشبختی رو از عمق وجود احساس کرد واین یعنی سعادت در دنیا واخرت.

    خدا رو شکر میکنم که باز هم من رو در این مسیر زیبا ثابت قدم نگه داشت تا ردی بگذارم از خودم تا اهسته اهسته تغییر باورها وشخصیتم رو به مرور متوجه شوم.

    عاشقتونم، خوشحالم که دیدگاهم رو با شما شریک شدم.

    هرجا هستید شاد،سالم و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: