آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)

1025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زینب اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 1900 روز

    🎈دوازدهمین برگ از سفرنامه من

    به نام یگانه آگاهی دهنده جهان؛ سلام به تمام دوستان عزیزم:)

    شانس. کلمه پرتکرار این روزها… به شخصه از زمان های کودکی‌ام یاد ندارم که حتی یکبار به این کلمه باور داشته باشم! حتی معنای دقیق آن را نمی‌دانستم! اما همیشه از دهان دیگران می‌شنیدم، تا اینکه رفته رفته اینگونه آن را یافتم که هر زمان دیگران اتفاق خوب و خوشحال کننده‌ای را تجربه می‌کردند از آن به عنوان شانس یاد می‌کردند. قبولی در رشته خوب، شانس. حقوق و شغل پر درآمد، شانس. نمره های بسیار خوب در مدرسه، شانس. داشتن بسیاری از وسایل و امکانات، شانس و… حتی آن زمان هم برایم این تعریف بی معنی و مسخره می‌آمد! بااینکه قانون را نمی دانستم اما به هیچ عنوان نمی پذیرفتم که اتفاقات مسرور کننده در زندگی شخصی شانس باشد. “حتما تلاش و ارادهٔ آن فرد بود، حتما خواستهٔ خود و لطف خداوند بود.” اما شانس، به هیچ عنوان❌

    از همان سنین گویی که کسی درونم می‌گفت فقط انسان های ضعیف، ناتوان و بی ایمان هستند که از این کلمه در مکالمات‌شان استفاده می‌کنند و با خودم عهد بستم که هیچ‌گاه در دسته آنان قرار نگیرم.

    و حالا که به لطف خداوند و استاد عزیزم این قوانین را درک کردم، می‌فهمم که واقعا همینطور بوده. افرادی که به قدرت و توانایی هایی که خداوند درون آنان قرار داده باور ندارند، هستند که دنباله چنین کلمه‌ای را گرفته و به دنبال امتحان کردن شانس‌شان می‌روند… همانانی که دنبال یک شبه رسیدن به همه جا هستند.

    دریغ از این آگاهی که قوانین چیز دیگری است. رسیدن به بهترین ها یک شبه ایجاد نشده اما از یک جایی شروع شده. همه افرادی که بهترین های خود هستند، مسیر تکامل شان را طی کردند، از لحاظ فرکانسی به مدارهای بالاتری رفتند و روی باورهای خودشان در جنبه های مشخص زندگی شان کار کردند. با هربار پیشرفت به احساس خوب بیشتری رسیدند، سپاسگزار تر شدند، خودشان و مسیرشان را تحسین کردند، و به احساس بهتر بیشتری رسیدند که برآورد تمام این اعمال، رسیدن به بهترین جایگاه های زندگی شان شده.

    اگر واقعا به دنبال تجربهٔ زیبایی های پایدار و ماندگار هستیم، تنها راه آن طی کردن مسیر تکامل مان و کار کردن روی باورها و ذهن مان است برای رسیدن به احساس سپاسگزاری و حال خوب بیشتر. آن هم با تکیه بر عوامل درونی، استفاده از قوانین جهان و تبعیت از آنها برای خلق تمام بهترین های پایدار هر روز زندگی‌مان…

    رد پای روز دوازدهم از روزشمار تحول زندگی‌ام👣

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2181 روز

    🌹به نام فرمانروای کل هستی🌹

    باز هم خدارا سپاسگذارم به من فرصت داد تا ردپای دوازدهم👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣👣سفرنامرو بزارم.الهی شکرت.

    الهی شکرت که دارم یاد میگیرم که توی جنگ خواستن و باورها،باورهامه که همیشه پیروزه و هیچ شانسو اقبالی توی قوانینت وجود نداره.

    واقعا به این فکر میکنم که قبلا چه باورهایی از جامعه و افراد به مغزمون خورونده بودن.

    اصلا طرز فکرم با آدمایی که تو فرکانسم نیستن کاملا متفاوت شده و این تفاوت رو لطف و کرم ربّم میدونم که منو با همچین خانواده ای آشنا کرد.

    مسیری رو دارم میرم که میخواستم،اصلو اساس زندگی که سالها درگیرش بودم.

    خود آگاه بودنم،اصل خودم.

    اصل خودم همه چی داره و نیازی به هیچ شانسی نداره.

    دیگه فهمیدم خودم دارم زندگیمو خلق میکنم.

    با ارسال فرکانسام به جهان.

    الهی شکرت.

    استاد عاشقتم.

    خودت میدونی چه تاثیر مثبتی روی زندگیمون گذاشتی.

    و این تاثیرو شاهد هستیم تو زندگیت.

    امروز یه تضادی برام پیش اومد دوست داشتم تغییر نگاهمو نسبت به قبلمو اینجا باهاتون به اشتراک بذارم.❤

    چنتا استاتوس آگاهی دهنده هدایت شدم گذاشتم توی واتساپم.همینطوری دلی❤

    یکی اومد بهم گفت تویی که دوساله داری رو خودت کار میکنی پس چرا میلیاردر نشدی؟

    اصلا تاثیری گذاشته توی زندگیت؟

    همون لحظه خدارو از ته وجودم شکر کردمو لبخندی روی لبم نشست،گفتم خداجونم این بنده هات واقعا منتظرن که اطرافیانشون موفق نشن؟

    میخوان چیو به خودشون ثابت کنن؟

    اصلا میدونن از کجا اومدن؟

    اصلا میدونن برای چی زنده هستن؟

    میدونن به کجا میرن؟

    بچه ها اشک خوشحالی همون لحظه از چشام سرازیر شد هزاران بار خدارو شکر کردم که مثل بقیه فکر نمیکنم.

    تلاشمو میکنم قضاوت نکنم و تسلیم معبودم باشم.

    ازون جا که درونی کلی تغییر کرده حالو روزم.

    به قدری که اصلا قابل مقایسه نیستم با گذشتم.

    اینجاست که یاد یه فایل دیگه از استاد افتادم که اون زمان که به موفقیت مالی نرسیده بود اکثرا میگفتن تو که خدا خدا میکنی شرایط مالیتو خدا چرا اکی نمیکنه برات؟

    همون لحظه از خدام درخواست کردم خدایا اونقدررررررررر بهم ثروت بده تا بدونن همون خدایی که من دارم ازش حرف میزنم ،همونطور که سلامتی،احساس خوب،شادی و خیلی چیزای دیگه بهم داده ثروتم بهم میده.

    خدایا شکرت که تنها منبع تورا میبینیم.

    دوستون دارم بچه ها.

    کامنتاتونو میخونمو لذت میبرم.

    🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2991 روز

    به نام خداوند هدایتگر خدایی که در هر لحظه حضور داره

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته مهربان و همه ی همسفرهای عزیزم

    روز دوازدهم سفرنامه

    وقتی از خودمون دور میشیم ، وقتی خودمونو نمیشناسیم، وقتی عوامل بیرونی تعیین کننده میشه برای ما اونوقت برای حال خوبمون دنبال مشروب و مواد مخدر و روابط نادرست و رابطه با افراد با اصطلاح با نفوذ و شانس و … میگردیم. اونوقت خودمونو در تغییر اوضاع ، تغییر حال بدمون ،بهبود اوضاع زندگیمون و … ناتوان میبینیم . کسی که با خودش بیگانه اس و نیروی عظیمی رو که درونش هست و بی واسطه بدون شرط و شروط و بی وقفه باهاش در ارتباطه نادیده میگیره و این حال خوبی که از بیرون به آدم تزریق میشه موقتی و مسکنی هست که وقتی کنار گذاشته بشه دوباره اون حال بد ، بدتر از قبل برمیگرده و هر بار برای حال بهتر دست به کارهای خطرناکتر و احمقانه تری میزنه و این سیکل معیوب تا ناکجاآباد ادامه داره و چه بسا باعث سقوط اون آدم بشه.

    رسیدن به احساس خوب درونی شاید اولش سخت باشه شاید اولش با تمرین زیاد بدست بیاد ولی لذت بخش و ماندگاره،و نتایج این فرکانس خیلی زود وارد زندگیمون میشه.

    خداروشکر که من دارم سعی میکنم جزء اون یک درصد باشم و با  نگاه و تغییر باورهام دارم سعی میکنم حالم از درون خوب باشه و آرامش درونی داشته باشم

    خداروشکر که با رسیدن به حال خوب درونی با سپاسگذاری و با توجه به زیبایی ها و تحسینشون میتونم خلاء های درونیم رو هم از بین ببرم و بزرگ بشم

    استاد این روزها دارم خیلی بهتر و بیشتر به اهمیت این موضوع پی میبرم و اینکه چقدر تعیین کننده اساس

    درواقع باید شادی رو در درون خودم جستجو کنم نه در بیرون . مهمترین کار من در زندگیم ایجاد احساس خوب در درونمه ، ساختن رابطه ایی محکم و پایدار با خودمه با خدای درونمه و بعد همه چیز در بیرون خود به خود خوب میشه

    تصمیم گرفتم حالمو خوب کنم سعی کنم با یاد خدا با سپاسگذاری با توجه به داشته هام و خواسته هام حالم خوب باشه

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    سمیرا بیات گفته:
    مدت عضویت: 1963 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم مهربانِ سایت

    استاد عزیز به راستی که وقتی در مدار درست باشی و جایی میری که با فرکانس های تو هماهنگ نباشه .

    خودت خیلی زود می فهمی که در جای درست قرار نداری .بنابراین بهتره که زودتر اونجا رو ترک کنی.

    من خودم دو روز پیش یه تجربه داشتم و به جایی رفتم که افکار منفی ،باورهای غلط، توجه های آدمهای اونجا فقط روی نا زیبایی ها بود ،

    خیلی زود فهمیدم که در راستای قانون اون چند ساعت رو باید بگذرونم. اما اینقدر اونها و افکارشون قوی بود که خدا میدونه .یه کم از زمانم رو اومدم روی نکات مثبت زندگیم براشون حرف زدم .و یه کم برای خودم زمان خریدم .به هر حال از اون فضا بیرون اومدم .

    اما یک روز کامل بعد حال خوشی نداشتم .اونجا نفهمیدم که حرفاشون چیه .اما روز بعد انگار تحت تاثیر بودم .اما به لطف خدا در موردش حرف نزدم و بهتر شدم .خداروشکر به خاطر این فایل

    خداروشکر به خاطر این قوانین .و این مسیری که درش هستم .

    و ممنون از شما استاد عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    با سلام

    این فایل با اینکه روزشمار دوازدهم بود اما یجورایی نشانه منم بود

    از دیروز تا حالا بعلت یسری پیچیدگی ها دنبال این بودم یجورایی ذهنمو آزاد کنم و با اینکه طی درس هایی که گرفتم یاد گرفتم که از مشکلات فرار نکنم برم تو دل مسائل حلشون کنم نزارم اونا برام بزرگ بشن من بزرگتر از اونام اما نمیدونم چرا یهو این اصل و به اجرا در نیوردم میرفتم با دوستام بیرون تفریح سرگرمی که یادم بره موضوع رو اما امروز با گوش دادن ب این فایل یهو فهمیدم چرا دارم لاس وگاس و میارم اینجا چرا پولامو خرج عوامل بیرونی میکنم که حالمو خوب کنه، نه اینکه اینا بد باشه ها اما خودم میدونستم فرار از موضوعه داره منو عقب میندازه پس الان یاد بگیر ندا یاد بگیر که بشینی موضوعات و مشکلاتتو حل کنی نزاری اونقدر بزرگ شن که از پسشون برنیای یاد بگیر و عمل کن که خدای تو بزرگتر از اون مسائل پیش پا افتادست به جای اینکه وقتت و بزاری بری بیرون وقتتو بزار فایل گوش کن رو خودت کار کن و عمل کن حال خودت و خوب کن اونا خود به خود حل میشن رووووند طبیعیه جهان اینه ……

    ممنونم استاد عزیزم بابت جواهراتی که در اختیار ما میزاری دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    یونس چاپاشی گفته:
    مدت عضویت: 2068 روز

    سلام

    امیدوارم هرکجا که هستید ،شاد سالم ثروتمند وسعادتمند در دنیا و اخرت باشید❤️

    روز دوازدهم سفرنامم

    بعد از چندمین بار گوش دادن به این فایل یه نکته ای روشنیدم از استاد….درمورد تکامل و عدم وجود شانس…قبلا برداشتم از تکامل کمی ناکامل بود…که ازاین فاایل برداشتم بهتر شد.واونم اینکه تکامل لازم نیست حتما فیزیکی باشه،میتونه تو فکر و ارتعاش ومدار هم رخ بده.ولی این یکشبه رخ نمیده.و مستلزم طی کردن تکامل هستش وباکار کردن روی خودمون بدست میاد…واین باعث میشه به کاری که اخیرا واردش شدم امیدوارتر بشم.چون درامدش خیلی بیشتر از درامدهای قبلنم بود…و میترسیدم عدم تکامل باشه..ولی اینبار متوجه شدم که اینکه به این شغل هدایت شدم هم نتیجه تکامل تو ذهنم و فکرم ومدارم بوده….خیلی اخساس ارامش بیشتری بهم دست داد…خیلی ممنونم استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز برای ایجاد روزشمار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1529 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم وهمراهان عزیز

    روز دوازدهم

    از خدا سپاسگزارم که عدلش یعنی همین که هیچی شانسی نیست باید باور داشته باشی پای باورت بمونی تا بهش برسی

    خداوند بهترین منبع ارامشه خلا ما فقط با خدا پر میشه با باورهای درست وایمان و عمل به قوانین واین خودش یعنی رهایی

    الهی شکرت که ما را به راه مستقیم واین سایت هدایت کردی راه استادی که بهش نعمت دادی نه راه کسانی که دنبال شانس و میانبر هستن ونه کسانی که ارزش خود را نشناخته اند وتنها خدا از تو یاری میجویم

    وعاشقانه دوستت دارم وخودمم را نیز دوست دارم وسپاسگزار کسانی هستم که در این مسیر الله به من کمک میکنند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    سلام به همه عزیزانم و استاد عزیز و مریم جونم

    روز ۱۲ سفرنامه

    امروز ک این فایل رو برای بار اول شنیدم شوکه شدم اخه من دقیقا دیروز برای ثبتنام لاتاری اقدام کردم و ب خودم گفتم ای واااای چ اشتباهی کردی بعد رفتم تو قسمت عقل کل و تو قسمت جستجو لاتاری رو سرچ کردم و دیدم دقیقا سوالی ک ذهنم رو درگیر کرده بود پرسیده شده و بهش جواب داده شده من قصد مهاجرت دارم خیلی ساله ک ب مهاجرت فک میکنم برای مقطع دکترام، همیشه میخواستم ک از ایران برم برای تحصیلاتم بخاطر هدف هایی ک داشتم اما امسال جدی تر رو این مسئله تمرکز کردم و دارم قدم ب قدم پیش میرم من هیجوقت ب شانس اعتقاد نداشتم درخصوص خودم، همیشه ب خودم میگفتم من هر چیزی ک‌بخوام میتونم بدست بیارم من اینقد توانایی دارم ک بتونم با کمک توانایی هام و تلاش و برنامه ریزی ب هدفام برسم اما امسال ک مصمم تر شدم برای مهاجرتم اول اینکه کلاس زبان ثبتنام کردم قدم بعدمم گرفتن پاسپورت بود چون گفتم هر قدمی ک لازم باشه منو ب هدفم نزدیک کنه بهتره انجام بدم تا برای خودمم قابل قبول تر بشه ک دارم ب هدفم نزدیک میشم خلاصه هرکاری ک نیاز باشه خودمو جلو ببرم و بهتر تصویرسازی کنم از هدفم انجام دادم و امسال برای بار اول تصمیم ب ثبتنام در لاتاری کردم گفتم من ک در هر صورت دارم قدم برمیدارم ب سمت هدفم اما امروز ک این فایل رو گوش کردم گفتم نکنه من اشتباه کردم نکنه من از مسیر منحرف شدم ک خدا رو شکر تو عقل کل ب جوابم‌رسیدم این هایی ک برنده شدن دو دو‌دسته هستن:دسته اول یا برنده میشن و میرن اونجا و تکامل خودشونو طی نکردن و با سختیای زیادی مواجه میشن دسته دوم هم تکامل خود رو طی کردن و باورسازی هاشون درست بوده و بسنده ب همین ی روش نکردن و کارهاشونو انجام دادن دقیقا مسیری ک من دارم پیش میرم من هرروز تو دفتر خواسته هام مینویسم ک من هدفم چیه و خودمو سپردم ب خدا و تسلیم او شدم ک منو ب بهترین کشور و بهترین مکان برای تحصیلاتم هدایت کنه

    استاد عزیزم سپاسگزارم برای عقل کل 🙏🏻🌸واقعا خیلی از سوالاتی ک‌ذهنم رو درگیر میکنه با سرچ یک کلمه کلی مطلب میاد و مرسی از دوستای عزیزم ک با پاسخ دادن ب این سوالات کلی مسیر رو‌هموارتر میکنن

    واقعا هرروز رو شکر میکنم ک‌در این مسیر هستم و با شما استاد عزیزم و مریم جون همسفرم خدایا شکرت برای افرینش این دو عزیز💚💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    امیرحسین روشنگر گفته:
    مدت عضویت: 1885 روز

    سلام امشب این فایلو گوش دادم دقیقا شرایط امروز من بود…از اون موقع ک دارم رو خودم کار میکنم چند روز تنها شدم و امروز 5شنبه بود رفتم بیرون همجا خلوت تنها بودم بعد احساسم بد شد بخودم گفتم یادت رفت قانونو… تو به کسی احتیاج نداری اونی که باید باشه کنارته و اون خدای مهربونه.رفتم بالا پشت بوم خونمون و شبم هست ساکت و ماه کامل تنها در سکوت شروع کردم به سپاس گزاری برا داشتهام وهرچی سپاس گزاری میکردم دیدم همش رگباری داره نعمتها به ذهنم میاد و بعد از نیم ساعت سپاس گزاری با حس خوب حالم عالی شد و اومدم خونه برا خودم شام گذاشتم و اومدم تو سایت…واقعا تحسین و سپاس گزاری کردن خیلی ساده و سریع حال ادمو خوب میکنه خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    سیده راضیه امینی گفته:
    مدت عضویت: 2097 روز

    سلام به دوستانم که 12 روز از سفر رو کنار هم هستیم …

    صحبت های استاد منو یاد دوتا باوری انداخت که من از نزدیکانم شنیده بودم : اولیش این بود که یه بنده خدایی همیشه میگفت خدایا یه کیسه پول بفرست پایین یه مقدارش رو میبخشم و یه مقدارشو میرم میگردم و یه مقدارش هم لوازم میخرم …

    و دومیش این بود که خدایا یه عقلی به این بده و یه پلی هم به ما …

    با توجه به جملات بالا این باور در ذهن من ساخته شد که من نباید کاری کنم و باید خرج منو خانوادم بدن تا موقعی که خونه پدرم هستم و وقتی هم که ازدواج کردم باید خرجمو همسرم بده و این دگ جزئی از وظایفشه …

    من پخته خوار شدم …

    دگ تلاش نکردم …

    کار نکردم …

    هرچی هم میخواستم فراهم بود برام …

    من دگ پخته خوار شده بودم …

    باید برام لقمه رو میگرفتن و حاضر میزاشتن تو دهنم …

    اینقدر لقمه رو بزارن تا سیر بشم …

    که ماشاالله سیر نمیشدم …

    باور اشتباهی بود …

    من خدا رو انسان میدیدم …

    نمیدونستم انرژیه …نمیدونستم ساختن زندگیم رو به دست خودم گذاشته …

    من هیچی از قانون نمیدونستم …

    من هنوز هم کامل نیستم …

    منتظر بودم که خدا اون کیسه پوله رو بفرسته …

    من حتی به نشونه هاش هم توجه نکردم …

    فکر میکردم نه وقتی 50 تومنی کف زمین پیدا میکنی این نیست باید یه گونی پر پول باشه تا من برم خرجش کنم …

    باید حتما پوووووووول باشه تا شااااااااااااااااد باشم…

    ولی اشتباه فکر میکردم …

    اشتباه خدا رو فهمیده بودم …

    همیشه تو تضاد بودم …

    همیشه منتظر بودم …

    منتظر یه پول زیاد …

    میگفتم من میشینم تو خونه و خدا بهم پول میده …

    خب نمیدونستم همه چی فرکانس های منه …

    یه داستان خنده دار بگم …

    یروز با همسرم میرفتیم خرید کنیم همسرم داشت ماشینو پارک میکرد وقتی که پارک کرد و من از ماشین پیاده شدم دیدم یه گونی برنج افتاده زیر پاهام به همسرم گفتم ببین حمید خدا کیسه پولو فرستاده فقط پول توش نیست اونم بعدا برام میفرسته فقط نشونه داده بهم …

    از وقتی دیدم به خدا عوض شد زندگیم عوض شد …

    راحت تر زندگی میکنم ..

    راحت تر به خواسته های کوچیکم میرسم …

    باید باورهامون رو تغییر بدیم باید دیدمون رو به هرچیزی تغییر بدیم تا زندگیمون تغییر کنه …

    از وقتی کمی قانون رو درک کردم باور دومی که شنیده بودم خدایا یه پولی به من بده یه عقلی هم به این راحت قضیه رو گذاشتم کنار …

    پول یه انرژیه …

    پول داشتن لیاقت میخواد …

    این جهان ، جهان لیاقت هاست …

    این جهان پاسخ میده به فرکانس های ما …

    پاسخ میده به احساس و نیت قلبی ما …

    باورهامون رو نسبت به شادی ، نسبت به ثروت نسبه به هرچیزی تغییر بدیم تا آر امش و ثروت و شادی بیشتر وارد زندگیمون بشه …

    دوستتون دارم … موفق باشید ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: