آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2016/06/site.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-06-22 07:56:442024-06-08 22:27:07آنچه از سفر به لاس وگاس آموختمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوند بخشنده مهربان
سفرنامه روز دوازدهم – آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم
استاد وقتی ادمای دور و برم رو میبینم دقیقا همشون همینجوری هستن و یه چیزی پیدا کردن برای اینکه خلاهاشون رو پر کنه مثلا با خریدن کردن های بیش از حد یا وارد شدن به رابطه های مختلف یا چرخیدن توی اینستاگرام و کامنتهای بیخود گذاشتن یا معتاد شدن به دیدن فیلم و سریال و … واقعا جای افسوس و تاسف داره که مخلوقی که اشرف مخلوقات خدا نام گرفته بخواد انقدر بیهوده و بیخود عمر خودشو بگذرونه و به جهل و خلا و کمبود و فقر از دنیا بره.
نمیدونم چی بگم ادم نمیتونه قضاوت کنه شاید به قول استاد اگه منم تو شرایط اون ادم خاص بودم همینجوری میشدم واقعا نمیشه درباره زندگی هیچکسی نظر داد. فقط میتونم خداروشکر کنم که خودم اگاه شدم و از این جهل نجات پیدا کردم. قبلا فکر میکردم زندگی شانسیه خیلی دوست داشتم تو قرعه کشی های بانک و فروشگاه و … برنده بشیم فکر میکردم این یه راه نجاتی میشه برای ما و زندگیمون رو از این رو به اون رو میکنه. غافل از اینکه این فقط یه تله است ک طرف خودش میلیاردها ثروت جمع کنه و یه بخش خیلی کوچیکش رو بعنوان جایزه به یه نفر بده تا دفعه های بعدی افراد بیشتری برای پول گذاشتن و خرید کردن مشتاق بشن. خیلیارو دیدم که تو قرعه کشی برنده شدن ارث بهشون رسیده و … ولی نه تنها خوشبخت نشدن بلکه وضعشون خیلی خراب تر و بدتر از قبل شده. و الان دیگه دنبال خوشی های زودگذر نیستم میدونم که اگه مسیر درست طی بشه و همراه لذت باشه وقتی هم که به قله برسی حالت خوبه
و باور دارم قانون خدا بهم جواب میده لازم نیس دنبال این روش ها باشم برای خوشبخت و موفق و پولدار شدن. خودم به اندازه ای قدرت خلق کردن دارم که بتونم زندگیمو هرجوری که دوس دارم بسازم و هرچقدر نعمت و ثروت که مخوام بدست بیارم و به هر خواسته ای برسم.
حالمم خوبه تو همین فضا تو همین شهر تو همین خونه با همین اطرافیان. چون احساس خوب من وابسته به حضور افراد و شرایط خاص نیست. همین که چندبار در روز به خدای خودم متصل میشم و باهاش راز و نیاز میکنم، قران میخونم و اگاهی های جدید بدست میارم، میام تو سایت و نتایج خوب بچه هارو میبینم، به قدری حالمو خوب میکنه هیچ گردش و تفریحی نمیتونه انقدر لذت بخش باشه.
هنوز ذهنم یه وقتایی ب باورهای مخرب قدیمیم میخواد گولم بزنه و بگه عواملی مث شانس و بخت و اقبال و ارث و پارتی و … میتونه باعث موفقیت بشه ولی باهاش مقابله میکنم و با قدرت باورهای توحیدی خودمو تکرار میکنم و ایمانم رو افزایش میدم که نه! فقط من موثرم تو زندگی خودم و بقیه چیزا فقط توهمه. واقعا این باورها مث سیریش به ذهن میچسبه و تغییرش راحت نیست ولی میدونم که خدا پاداش بنده های صبور و محکمش رو میده و با عشق کمکشون میکنه که بتونن تو مسیر درست حرکت کنند.
خدایا حتی یه لحظه مارو به خودمون واگذار نکن. الهی آمین
غزل جان دوست صبور من
من همیشه از خواندن نظرات زیبایت واقعا لذت میبرم.
خداروشکر که هستی و اینکه تمام دوستان هم فرکانسی میتونن به راحتی از نوشته های زیبایت که از درونِ، نهایت استفاده را ببرند.
قبل از اینم پاسخ یکی از سوالات عقل و کل ( گنجینه ) که در مورد باورهای ثروت ساز بود، وویس گرفتم و هر روز گوشش میدم.
ممنون
ممنون
ثروتمندتر و عزیزتر از همیشه باشی دوست گلم ??
دوست مهربانم از لطف و محبت شما خیلی خیلی ممنونم واقعا خوشحال شدم از خوندن پیامتون و خدارو شکر کردم که میتونم مفید و موثر باشم
امیدوارم شما هم با قلبی ارام و مطمئن از زندگی پر از نعمت و برکت و ثروت لذت ببری و شاد باشی ???
سلام
روز دوازدهم سفر
اگر احساس شادیمون درونی باشه و وابسته به عامل بیرونی نباشه اون شادی پایدار ولی شادی که بخواد وابسته به مواد یا چیزای دیگه باشه ناپایدار. این فکر که عامل خوشبختی یا بدبختی شانس است نشان دهنده ضعف ایمان است و اینکه علت اتفاقات را عوامل بیرونی میدونیم و به توانایی که خداوند به ما داده است، ایمان نداریم.
مرسی از این سفرنامه زیبا
خدایا شکرت.
بنام خداوند رزاق
سلام خدمت استاد عزیزم ودوستان گلم
روزشمار زندگی من روز ۱۲
خداروشکر که به لطف خدا وآموزه های شما همچنان به تعهدم پایبندم
استاد چی بگم امروز هر فایلی باز میکنم نشانه هدایتی است از طرف خدا چی بگم از عشق خدا به ما بنده ها تازه دارم معنای این حرف را درک میکنم که خدا میگه من از رگ گردن بهت نزدیکترم من از مادر بهت مهربانترم امروز با تمام وجود درک کردم خدایا شکرت
من اگر با خودم درصلح باشم وبه منبع یعنی خداوند وصل باشم همواره حالم خوبه حال واحساس خوب مساوی است بااتفاقات خوب و این یه قانونه
وقتی من خودم را مسئول صددر صد اتفاقات وشرایط زندگی خودم بدانم دیگه تاثیر عوامل بیرون واشخاص دیگه مثل شانس وپدر ومادر ….بر زندگی من بی معناست
خدایا سپاس بخاطر آگاهی های امروزم
استاد از شما ومریم جان سپاسگزارم وبرایتان سلامتی بیشتر وثروت وسعادتمندی بیشتر آرزومندم درپناه حق
الیس الله بکافه عبده
آیا خدا برای بنده خود کافی نیست؟؟
سلام و وقت بخیر دارم خدمت استاد گلم ، خانم شایسته نازنین و دوستان خوبم!
بزرگ ترین درس این فایل حال خوب بود که آیا ما چجوری میتونیم حال مون رو خوب کنیم
کسانی هست که دنبال حال خوب بیرون بیرون از خود را میطلبد سراغ مواد مخدر ، الکل و مواد های نشه آور و غیره اینا حال خوب واقعی نیستند شاید مدتی حال شان خوب باشند ولی مثل پوقانه های که روی هوا میرن و باد میدهد سری میترکند به گفته استاد اینا خلا در درون شان دارند …
ولی مه فکر میکنم حال خوب وصل به اون انرژی منبع یا همون خداوند است
چون خداوند است که آرامش میدهد
خداوند است که مطلق خیر است
خداوند است که رزق میدهد خداوند است اگر تو یه قدم حرکت کنی اون صد قدم برات جلو حرکت میکند
خداوند است که به ما قوت و انرژی میدهد
بنظر من واقعا اگر بهش وصل باشی فکر نکنم هیچ چیزی حالت را بد کنه چون وقت باهاش باشی نمیزارن که حالت بد باشد قشنگ به مکان و شرایط هدایت ات میکند که اونجا حالت عالی باشد باید باور اش کنیم ما چند روز بیش تو این عالم نیستیم فکر میکنم باید جوری زنده گی کنیم که همیشه سر مان بالا باشد ، با عزت باشیم وقتی رفتیم پیشش حد اقل سرمان بالا باشه برای مان افتخار کنه نه اینکه به قول قرآن میگه وقتی فرشته ها از کافرین سوال میکنه در دنیا چجوری بودی میگه ما از مستضعفین بودیم
از خداوند میخواهم که مارا در راه راست هدایت کنه راه کسانی که بر آنها نعمت داده است
از خداوند برای همه مان آرزوی خوشبختی ، ثروت ، سلامتی و حال خوب را در هر دنیا آرزومندم !
در پناه رب العالمین باشید😍🥰
بنام یکتای جان.
روز دوازدهم سفرنامه
آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم.
بار اولی که این فایل رو دیدم خیلی مدارم پایین تر بود اونموقع نمیتونستم حرفای استاد رو درک کنم که چرا استاد این حرفارو میزنه.مگه چه ایرادی داره تفریح و خوش گذرونی.خب چه اشکالی داره خوش گذرونی زیاده از حد. این کجاش بده؟ برام سوال بود که این چه منافاتی با قانون داره.مگه خود استاد همیشه نمیگه همیشه به فکر خوب کردن احساستون باشید.خب تفریح هم یکی از راهاشه دیگه چرا پس استاد این قضیه رو رد میکنن.
با خودم میگفتم مگه میشه تو یه همچین محیطی رفت و خوش نگذروند.مگه میشه جایی باشی که تمام بساط شادی خوش گذرونی فراهم باشه و تو خوشحال نباشی و بهت خوش نگذره…..
تا اینکه فهمیدم بله میشه
تا اینکه یادم اومد چندین سال پیش که با جمع فامیلا رفته بودیم شمالو و چقدر تو ماشین بزن و بکوب و جیغ و داد و هوای عالی و دریا و جنگل همینکه به خودم میومدم میدیدم چقدررر از درون حالم بده.این تصویر مثل روز برام روشنه انگار که همین الان اتفاق افتاده.تو اوج اون جیغ و داد و صدای موزیک وخنده ها وسر صداها یک لحظه از پنجره ماشین به فضای بیرون خیره شدم.یه سوال بزرگ اومد تو ذهنم که همه ی بساط شادی که فراهمه پس چرا من احساس غم میکنم.؟
جوری این تصویر برام واضحه که انگار دیروز من این سوالو از خدا پرسیدم و امروز جوابم رو داد.با اینکه سالیان ساله ازش میگذره.
اونموقع ها خیلی پیش میومد که تو مهمونیا و عروسیا تو اوج بزن و بکوب یهو به خودم میومدم که بابا لامصب چته تو.بقیه رو ببین چقدر داره بهشون خوش میگذره چه مرگته تو؟.کی فکرشو میکرد جواب اون چرای بزرگ ذهنمو تو این فایل استاد پیدا کنم.
خدایا بزرگیتو شکر که هیییییییچ درخواستی رو بدون اجابت نمیذاری حتی اگه سالیان سال ازش بگذره.من شاید یادم بره که چی خواستم ازت ولی تو هییییچ وقت یادت نمیره.
تازه میفهمم اون روز از درون داغون بودم و به خاطر همین نمیتونستم احساس شادی داشته باشم که هر چند اونموقع حتی با واژه ی احساس هم بیگانه بودم و فقط میدونستم حالم خوب نیست.نمیدوستم چرا و به چه علت.
تازه میفهمم اون روزا ارتباطم با منبع قطع بود به خاطر همین دریچه های قلبم بسته شده بود و نمیتونستم شادی رو به قلبم راه بدم.
تازه حرف استاد تا مغز استخونم نفوذ میکنه و درک میکنم اگه از درون حالم خوب نباشه اگه به منبع وصل نباشم اگه با خدا رابطم درست نباشه محاله که بتونم لحظه ای شادی رو لمس کنم.
حالا میفهمم برای تجربه ی شادی نیازی نیست حتما افراطی تو مهمونیا به فکر خوش گذرونی باشم.چون چیزی که حال منو خوب میکنه اون بیرون نیست درون منه.
سپاسگذار خداوندمم سپاسگذار استاد بی نظیرمم به شکل بی نظیری دستی از دستان خداوند تو زندگیم شدن.
در پناه جان جهان همگی عزیزانم شاد ثروتمند باشید
به نام خدای مهربان
آنچه از سفر لاس وگاس آموختم
نباید راه رسیدن به خواسته هام رو شانس و اقبال بدونم و بخوام از هر فرصتی برای امتحان کردن شانسم استفاده کنم
نباید دلیل موفقیت رو شانس و اقبال بدونم اون وقت همش به دنبال امتحان کردن شانسم میرم
مشتری رمال ها و دعانویس ها میشم
روی هر چیزی حساب می کنم جز خودم و قدرتی که خدا برای خلق زندگیم داده
اون وقت تلاش می کنم پولی توی بانک بزارم تا شاید توی قرعه کشی برنده بشم، قربانی کازینوها و قمار خونه ها میشم، قربانی ترفند هایی به نام پانزی میشم، همون ترفندی که بهم قول سودهای غیر منطقی و غیر عقلانی، یا تخفیف های غیر منطقی و غیر عقلانی میده
اون وقت ایده ام برای ثروتمند شدن، ازدواج با فردی ثروتمند میشه و فکر میکنم با این کار ثروتمند میشم، یا فکر میکنم که زندگیم در دست شرایط بیرون از خودمه که هیچ کنترلی روش ندارم
اگه فکر کنم با این روشها ثروتمند میشم، اون وقت مثل برگی در باد همیشه سرگردانم، همیشه توی اضطراب و نگرانی قرار میگیرم نگاهم به خودم این میشه که من که به صورت طبیعی لیاقت داشتن ثروت و توانایی خلق خواسته هام رو ندارم، مگه اینکه یه اتفاقی بیفته و شانس در خونم رو بزنه تا به این خواسته برسم
پس به هیچ عنوان تنها راه رسیدن به خواسته هام رو شانس و اقبال ندونم
از هر فرصتی برای امتحان کردن شانسم استفاده نکنم
اون وقت همیشه قربانی کلاهبرداری های جورواجور میشم
موفقیت که شانسی نیست، ثروت که یه شبه وارد زندگیمون نمیشه
خداوند هم یک گونی پول از آسمون برام نمیندازه
هیچ شاهزادهای هم با اسب سفید از راه نمیرسه که بخواد منو یه شبه به خواسته هام برسونه
سهم من از ثروت و تجربه کردن شرایط دلخواهم به اندازه باورهامه
باورها هم یه شبه ایجاد نمیشن، چون ثروت یه امر ذهنیه
اول ذهنم باید ثروتمند بشه، اونوقت اون ذهن ثروتمند منو به سمت راهکارها، ایده ها و مسیرهای ثروت آفرین هدایت میکنه
برای همینه که باید مهمترین کار زندگیم ساختن باورهایی باشه که قدرت کنترل زندگیم رو به خودم بده و بهم احساس آرامش و امنیت بیشتری بده
خیلی ها به خاطر باورهای محدود کننده شون، با اینکه تلاش بسیار زیادی هم کردن، نتونستن به موفقیت برسن و به این نتیجه رسیدن که موفقیت شانسیه
اونا فکر میکنن تنها راه ثروتمند شدن برای اونا برنده شدن توی قرعه کشی، لاتاری، یا قماره
برای همینه که از هر فرصتی استفاده میکنن برای امتحان کردن بخت و اقبال خودشون، مشتری پروپاقرص رمال ها، دعانویس ها، کف خوان ها و قربانی ترفند هایی به نام پانزی میشن، در حالی که جهان راه خودش رو میره و قوانین خودش رو داره
پس باید آدم باهوشی باشم و به جای تلاش برای برنده شدن در قرعه کشی یا لاتاری سعی کنم تا با شناخت قوانین جهان و تبعیت کردن از اونها به اهدافم برسم
یکی از مهمترینِ این قوانین اینه که، مهم نیست چه خواسته هایی دارم، بلکه مهمه که چه باورهایی درباره اون خواسته دارم
مهم نیست چه کلماتی رو به زبون میارم، مهم اینه که چه فرکانسی درباره اون خواسته دارم به جهان ارسال می کنم
چون در جنگ بین خواسته و باورها، همیشه باورها پیروزن
چون جهان به فرکانس هام بازخورد میده نه به کلامم
اگه خواستم رسیدن به استقلال مالی باشه تنها راه رسیدن به این خواسته، ساختن باور های هماهنگ با این خواسته است
نه شانس و اقبال
اگه این اصل جهان رو که میگه تموم اتفاقات زندگیم بدون استثنا نتیجه باورهای خودمه رو درک کنم، شانس و اقبال دیگه اعتبارش رو از دست میده
اون وقته که میتونم به خوبی درک کنم که ثروت نمیتونه یه شبه ایجاد بشه و به دنبال راههای یه شبه ثروتمند شدن نمیرم
چون درک میکنم که ثروت نتیجه ساختن باورهای ثروت آفرینه و این باورها هم یک شبه ایجاد نمیشن🪴
باور ساختن نیازمند تکامل ارتعاشیه، اگه در اعماق وجودم باور کنم که خدا بیشتر از من میخواد که به هدفم برسم، اگه حمایت خدا رو باور کنم و قوانینش رو درک کنم، اگه با تلاش ذهنی زیاد و با تغییر نگاهم، با تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه از زندگیم شروع به ساختن باورهای هم جهت با خواسته هام کنم اونوقت در فرکانس و مداری قرار میگیرم که طبق قانون خود به خود و از راه های طبیعی و ساده اتفاقات طوری رقم میخوره که منو به خواسته هام میرسونه.
من باید سعی کنم احساس خوب رو در خودم پیدا کنم و با نحوه نگرشم، با تغییر باورهام حالم رو بهتر کنم
مسیر ثروتمند شدن مثل تکامل جهان، نیاز داره به تکامل فکری، به تکامل ارتعاشی، به تغییر مدار
و اینا هیچکدوم یه شبه اتفاق نمیفته
به هیچ عنوان شانس، عامل موفقیت یا شکست افراد نیست و اینجوری نیست که بگیم شانسی یه نفر ثروتمند میشه
شانسی یه نفر فقیر میشه
شانسی یه نفر مریض میشه
و شانسی نفر سالم میشه
باید همیشه به خودم یادآوری کنم که هیچ عامل بیرونی نمیتونه حال منو خوب کنه و فقط خلاء های درونیم، با تغییر نگرشم و با تغییر زاویه دیدم، میتونه بهتر بشه
با باور کردن خدا، سپاسگزاری به خاطر نعمت هام
به نام خدا
دیدن این قسمت سفرنامه برای من تداعی کننده یه همزمانی خیلی جالب بود!!!
دیروز با یکی از دوستانم که ساکن امریکاست صحبت میکردم و ایشون گفتن که با جمعی از دوستان برای تعطیلات کریسمس رفته بودن لاس وگاس و گفتن که دوستاشون همگی رفته بودن برای عیش و نوش و قمار اما ایشون همراه با دوست دخترش تو اون مدت سوار هلیکوپتر شده بودن و کلی هم جاهایی که ندیده بودن رو تجربه کرده بودن…
برای من خیلی جالب بود استاد واقعا ایمانم هرروز به حرفای شما بیشتر میشه چون دوستای اون اقا که وضع مالی نه چندان عالی هم ندارند قمار بازی میکنند و به امید ثروتمند شدن شانسی و یه شبه هستن اما همین دوست من که از نظر مالی خیلی هم ثروتمند هستن و چندین کارخونه و پورشه دارن اعتقادی ندارند به قمار و کسب وکارشون همیشه اخلاقیه…
برای من جالبه که بین این همه ادم من دارم با چنین ادمی معاشرت میکنم که هم فرکانس خودمه اون ادم شاید خودش ندونه اما کاملا طبق قانون داره اتفاقات زندگیشو رقم میزنه و من هر لحظه دارم با ایمانتر میشم با چیدن این قطعات پازل کنار هم که فقط توجه منه که داره ادم های خوب و اتفاقات عالی وارد زندگیم میکنه …
من عاشقتم استادم
باسلام خدمت استاد و مریم خانمه شایسته
روز دوازدهم و تعهد من
شانسو اقبال
سرنوشته منم همین بوده
شانسش خیلی خوبه
…
چرندیاتی ک شنیدمو شده باورام
حرفایی ک انقد تکرار شده ک شده جزوی از ایمانم
در صورتی ک باهمین جملات،چقدر قدرت از خودمون گرفتیم و فرکانس ناتوانی فرستادیم
من اگه شانس داشتم الان فلان ماشین واسه من بود یا فلان خونه رو داشتم
اگه فلان خونرو ندارم،چون شانس ندارم
در واقع از هرطرف به این جمله نگاه ک میکنم میبنیم،ماهیتش ناتوانیه
پیش پیش فرکانسشو فرستادیم،و از همون جنس وارد زندگیمون میشه به این صورت ک هیچ وقت صاحب اون خونه یا رابطه یا ماشین نمیشیم
احساس لیاقتو ازش سلب کردیم و حالا ما لایقه تحقق اون خواسته ها نیسیم
چقدر همین ی کلمه،باعثه حسرت و همین طور قدم برنداشتن برای خواسته هامون شده!
چون عاملشو شانس میدونیم
توی رابطه ای یه مشکل میخوریم،میگیم شانس نداریم
کله اون ضعف های شخصیتی و تضادهارو گذاشتیم کنار، و میگیم شانس
یا کارمونو از دست میدیم میگیم شانس نداریم
کله اون باورهای کمبود گذاشتیم کنار و میگیم شانس
یا ارتقای کاری یا رابطه ی خوب دوست یا اشنارو گذاشتیم پای شانس،از بچگی شانسش خوب بوده
ولی کل اون احساس لیاقتو باورهای فراوانی و عزت نفسه طرفو گذاشتیم کنار
چقدر ادمهایی ک از نظر سلامتی مشکل دارنو گزاشتن شانسو سرنوشته منم اینجور بوده دیک!!! تازه با احساس ترحم خریدن
ولی اون نگرانی های ذهنیو غصه ی بیجا برای همه چیزو شاد نبودنو نگران حرف مردمو هزارتا باگه دیگرو گزاشتن کنار
والبته ک همه اینا ملزمه اینه ک اگاهی داشته باشیم
و خداروشکر،هروز این اگاهیها رو بیشتر جذب میکنم تا این باورهای مخرب نسبت به شانسو سرنوشتو از ریشه خشک کنم
ممنونم استاد و خانم شایسته ی عزیز برای این فایل های رایگان ک پر از اگاهی و ارزشمنده
روز دوازدهم تعهد تحول
روزای قبل از آگاهی من احساس تنها بودن میکردم
همیشه دوست داشتم ی دوست صمیمی فقط برای خودم داشته باشم، مثل اون دوستی ۴ سال توی مدرسه باهم صمیمی و خیلی جور و میتونم بگم هم مدار بودیم
چقدر اون روزا رو دوست دارم
بعد از رفتن دوستم ب ی شهر دیگه تا الان ک ٣٧ سالم ی دوست صمیمی برا خودم ندارم
اوایل خیلی ناراحت بودم
و ی دلیلش همسرم میدونستم
و میگفتم پام از همه جا بریدی و ی دوست درست و درمون ندارم …
اگه ی وقت شوهرم ماموریت میرفت و من و پسرم تنها میموندیم غمبرک تنهایی میزدم و از اون ور هم اخساس عذاب وحدان ب هنسرم میدادم ک تقصیر تو من تنهام
ولی از پارسال من دنبال تنهاییم
چقدر حالم با خودم بهتر
وابسته و اویزون کسی نیستم
منتظر کسی نیستم تا بیاد باهم بریم پارک یا پیاده روی
تازه تنهایی پیاده روی بیشتر دوست دارم جون میتونم فایل استاد گوش بدم
منتظرم تنها بشم و نقاشی بکشم
نکته های فایل بنویسم
برای خودم ی غذای خوشمزه بپزم
دیگه بیرون خودم دنبال خوشحالی نیستم
حتی هنسرم چند وقت پیش ب من گفت
چرا خونه فلان دوستت نمیری
کفتم همینطوری فرصت نمیکنم ولی خودم میدونم چرا
با اینکه دوستم خیلی مهربون و پرانرژی
ولی قبلا بیشتر وقتی ک با هم بودیم به ناله از شوهرامون و غبطه ب حال فلانی که چ شانسی داره ، میگذشت
الان ک دقت میکنم میبینم جهان ی عده رو که باهم دوست بودیم کلی رفت امد داشتم
نرررم از زندگیم بیرون کرد
اول نفهمیدم و میخواستم دوباره رابطه رو مث قبل کنم
ولی ی چندتا نشونه بهم داد و قضیه رو گرفتم
و با حون و دل پذیرفتم که رابطه رو در حد همون ی پیام احوالپرسی هر یکی دوماه نگه دارم و بس
هر روز انسانهای شریف، دوستان بینظیر، دستان خدا وارد زندگی من میشه
هر روز زندگی من از هر جهت بهتر و بهتر میشه
٢٣ اردیبهشت ١۴٠٢
سلام صدی عزیز، عمیقا از کامنتت لذت بردم. چقدر خوشحالم دوستانی در این سایت هستند که دیگه با افراد نامناسب نمی گردن و ورودیهای خودشون رو کنترل میکنند. چقدر خوشحالم افرادی هستن در این سایت که از تنهایی خودشون بیشترین لذت رو میبرن و وابسته به افراد نیستند. درصد کمی از این آدمها در جهان هست. چقدر خوشحالم افرادی در این سایت هستند که دیگران رو مقصر اتفاقات زندگیشون نمیدونن و خودشون رو عامل میدونند. امیدوارم که هر روز زندگیت زیباتر بشه.
سلام خدمت دوستان عزیزم
روز دوازدهم روزشمار تحول زندگی من
این فایل در مورد شهر لاسوگاس ایالت نوادا آمریکاست.
من در یوتیوب در مورد این شهر جستجو کردم یکی دو تا ویدیو در موردش دیدم و نکات مثبت زیادی داشت، البته این کار مثل استاد نیست که وارد دل این شهر شده، ولی از نکات مثبتی که این شهر داشت میتونم بگم که بسیار شهر تمیزی هست و ساختمانهای بسیار لوکس و شیکی داره و اینکه جمعیت بسیار زیادی در این شهر بود و میشد تنوع عظیمی از افراد رو با ملیتهای مختلف دید، نکته جالب دیگش این هست که مکانهای توریستی زیادی داره و خیلی به توریستها اهمیت دادن و ساخت و سازهای زیادی انجام شده که داخل این بناها و مکانها، تفریح و بازیهای سرگرم کنندهی زیادی هست به غیر از بحث قمار منظورم هست، جاذبههای طبیعی هم داره مثل ساحل و آب و کایاک سواری، و اینجا رو واقعا برای تفریح و سرگرمی ایجاد کردند، یک سری از تفریح و سرگرمیهای این شهر سالم هست مثل کایاک سواری، مثل رستورانهای جالبی که داره، مثل طبیعت منطقه و .. یک سری تفریحات ناسالم مثل قمار، مشروب خوری و روابط نازیبا و .. هم داره.
استاد در این فایل در مورد یک سری درسهایی که میشه از لاسوگاس گرفت صحبت کرد، اولین نکته این هست که تو این شهر یک عالمه آدم هستند که نمیتوانند از درون به احساس خوب برسند، نمیتوانند با تغییر نگاهشون به احساس بهتر برسند و اومدن لاسوگاس و به مدد مصرف مواد مخدر، مصرف مشروب و آزادیهای که این شهر داره و روابط نازیبا برای یکی دو روز یا یکی دو ساعت حال خودشون رو به اصطلاح بهتر میکنند چرا؟ چون نمیتوانند ذهنشون رو کنترل کنند، نمیتوانند به نکات مثبت توجه کنند. حالا من که اینو مینویسم کجای کار هستم؟ آیا میتونم از درون به احساس خوب برسم؟ انصافا اگر بخوام خودم رو با گذشته مقایسه کنم واقعا بهتر شدم، شاید میتونم بگم چندین سطح اساسی بالا اومدم چون قبلا اوضاع روحی داغون بود ولی الان هر روز خودم رو متعهد کردم که روی باورهام کار کنم، توجه به نکات مثبت انجام بدم، سپاسگزاری کنم، سعی کنم جوری به موضوعات نگاه کنم که حال بهتری بهم بده (در این مورد کمی ضعیف شدم باید روش کار کنم)، کارهایی رو انجام بدم که احساس لیاقت بهم بده مثل یادگیری مهارت (البته در این هم ضعیف هستم و باید روش بیشتر کار کنم) خلاصه از نظر روحی کاملا متفاوت شدم ولی جای بهتر شدن داره و هر روز باید روی این موضوع کار کنم. همینجا هم دعا میکنم برای خودم و برای هر عزیزی که این متن رو میخونه و برای تمام مردم جهان که انشاءالله خداوند اونها رو از مواردی وحشتناکی چون مواد مخدر، مشروب، زنا و .. دور کنه و به سمت عشق، سلامتی، مدار های عالی، توانایی هماهنگی با خود، عوامل بیرونیای که سالم هست و احساس خوبی ایجاد میکنه هدایت کنه. و انصافا هم من جای افرادی که درگیر این موارد هستند نیستم که ببینم چه گذشتهای داشتند چه محیطی داشتند و چه کنترل ذهنی میخواد بیرون اومدن از این شرایط ولی براشون دعا میکنم که به لطف خداوند و با کمک خداوند از این شرایط بیرون بیان و به سلامتی و احساس خوب پایدار و زیبایی بیشتر و بیشتر برسند.
نکته دیگهای که استاد در این فایل اشاره کرد این هست که ما باید از طریق تغییر نگاه و تغییر ذهن و باتوجه کردن به خواستهها و نکات مثبت به احساس خوب برسیم نه با عوامل بیرونی و این نکته بسیار مهمی هست. یعنی اصل این هست که از درون به احساس خوب برسی، اینکه از عوامل بیرونی استفاده کنی برای رسیدن به احساس بهتر بد نیست مثل رفتن تو دل طبیعت مثل دوش گرفتن، دوش آب سرد گرفتن، مثل پیاده روی، مثل بازی رایانهای انجام دادن و .. ولی این حال خوبیها پایدار نیست و اصل این هست که با عوامل درونی به حال خوب برسی. تازه استفاده از یک سری عوامل بیرونی ناسالم و ضربه زننده و وابسته کننده هستند مثل مواد مخدر و مشروب و .. این شکل به احساس بهتر رسیدن کار غلطی هست.
نکته دیگهای که استاد بهش اشاره کرد این هست که شهر لاسوگاس بر اساس شانس ساخته شده، افراد اینجا فکر میکنند که اگر شانس بیاورند و دستگاه یک شکل قشنگی بهشون نشون بده ثروتمند میشوند و فکر میکنند که یک شبه با اون پول میتونن ثروتمند بشوند ولی قانون این هست که ثروتمند شدن شانسی نیست، سلامت شدن شانسی نیست، روابط زیبا داشتن شانسی نیست، موفق شدن شانسی نیست، کسب و کار عالی داشتن شانسی نیست، احساس ارزشمندی و لیاقت داشتن و عزت نفس داشتن شانسی نیست، خلاصه هیچی شانسی نیست تو این دنیا و در خصوص ثروتمند شدن هم برای اینکه ثروتمند بشی باید از نظر فکری و ارتعاشی تکامل پیدا کنی و این یک شبه اتفاق نمیافته و باید روی باورها عمیقا کار کرد تا با طی کردن این پروسه قدم به قدم به سمت ثروت بیشتر هدایت بشی.
عاشقتونم.