آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 73 (به ترتیب امتیاز)

1025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    hoseyn taghipour گفته:
    مدت عضویت: 2743 روز

    به نام یاری دهنده و هدایتگر بزرگ

    من همیشه به همین موضوع فکر میکردم که خوردن نوشیدنی و یا استفاده از مواد مخدر فقط میتونه برای لحظه ای لذت بخش باشه و حال ادم رو خوب کنه و با همه در این مورد صحبت کردم

    و میگفتم که اگر حال ادم خوب باشه نیازی به این مسائل نیست

    حال باید به صورت درونی خوب باشه نه با موارد بیرونی

    و من به شخصه حالم خوبه و سپاسگذارم از خداوند به خاطر حال خوبم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سهیلا ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2054 روز

    بنام خدای مهربون و سلام به استادعزیز مریم نازنین و همه دوستان خوبم

    اینکه ما بدونیم هیچ چیز بر حسب شانس و اتفاق رخ نمی‌دهد یعنی اینکه نصف راهو اومدیم یعنی اینکه حالا باید بگردیم دنبال اینکه اگه برحسب شانس و اتفاق نیست پس چیه به نظرم اینکه باور کنیم تمامی اتفاقات جهان شانسیه و بر حسب یک اتفاق ناشناخته و عجیب و غریب رخ میده محدود کننده ترین باوره چون دیگه عملا کاری از دست ما بر نمیاد که جلوی شانس بد یا خوب یا هر چی و هر اتفاقی که رخ میده رو بگیریم یا اینکه شرایط رو اونجور که خودمون دلمون میخواد رقم بزنیم و چقدر این باور تو من ریشه داره چون مدام از دهن اطرافیان می‌شنوم که باید قبول کنیم هر کسی موفق بوده بالاخره شانسش هم خوب بوده ولی من نمیخوام اینو قبول کنم من میخوام باور کنم که اصلا چیزی به اسم شانس شانسی نیست!! مگه ما شانسی به جایی می‌رسیم؟ یعنی میایم تلاش و پشتکار و باور خوب همه آدمای موفق رو انکار میکنیم و همه و همه رو میندازیم گردن یک مسئله به نام شانس؟

    واقعا منطقیه؟ من از خودم میپرسم!

    نه منطقی نیست واقعا منطقی نیست چون کاملا میشه حتی تفاوت های زیادی توی فرد فقیر و یکی که از لحاظ مالی متوسطه پیدا کرد چه برسه به تفاوت‌های یک فرد ثروتمند و فقیر معمولا آدمایی که همیشه وضعشون بدتره و جز پول برای نون شبشون چیز دیگه ای ندارن و همیشه پول کم میارنو بعد از کلی کارو جون کندن چیز خاصی ندارن حتی یه ذره وقت آزاد که اگرم داشته باشن بلد نیستن چجوری از همون یه ذره وقتشون لذت ببرن.. این آدم ها معمولا دارن غر میزنن و به زمینو زمان بدوبیراه میدن و کس دیگه ای رو مسئول بدبختیشون میدونن و همش از فلانی گله وشکایت دارن و قضاوت های مدام و پشت سر هم که پشت حرف هر فردی یه انگی به طرف میچسبونن و مدام میگن که حیف اینجا با ما شانس یار نبود، اینجا بد شانسی آوردیم اینجا فلان شد خب البته اینارو از خودم در نیوردم دیدم و لمس کردم. ولی آدماییه حتی وضعشون اندکی بهتره در این حد شاکی نیستن و سعی دارن کارشون رو با اندکی فکر هم پیش ببرن و آدمای خیلی موفق هم که سعی دارن فکرشون رو با کار و عمل پیش ببرن این تفاوت هایی هست که من درک کردم از بین چیزی که دیدم تو طول زندگیم و این فایل قشنگ اثبات میکنه که تو خودت چقدر برای حال خوب داشتن تلاش کردی که کائنات هم باهات همراهی کنه چقدر در راستای آرزوت تلاش کردی و باور داشتی که بهش میرسی که کائنات و خدا هم کمک های غیبیشون رو برای تو بفرستن در مورد آدم های ناموفق معمولا صفر درصد یعنی طرف استعدادش پیدا کرده بوده و از خیلی افراد موفق دیگه هم با استعداد تر بوده و توانایی هاش بیشتر بوده اما اون باور لازم که انگیزه ای برای حرکت رو در اون ایجاد کنه رو نداشته درصورتی که اون آدم موفق از دل بدترین شرایط باور داشته که می‌شود اصلا اگر ما قبول کنیم که اتفاقات برحسب شانس رخ میده هر حرکتی که بخوایم بزنیم در همون نطفه خفه میشه با در نظر گرفتن کلی شرایط احتمالی (معمولا بد) و کلی اما و اگر ها اصلا ما حرکتی براش نمی‌زنیم وقتی باور نداشته باشیم که می‌شود اگر باور داشته باشیم که همه چیز شانسیه اصلا برای چی حرکت کنیم بشینیم منتظر تا شانس بیاد دم خونه دیگه ماهم درو براش بار کنیم بیاد تو. در صورتی که این اون چیزی نیست که من از داستان موفقیت افراد درک کردم چیزی که من درک کردم حرکت بوده با این باور که میشود و رسیدن امداد و کمک های غیبی از سوی خداوند این تمام اون چیزی هست که من میخوام باورش کنم اصلا شانس همون فراکانسه یه بار یه خاطره ای برای دوستم تعریف کردم از اینکه فلان جا این اتفاق خوب برام افتاد و اونم گفت تو شانست خیلی خوبه بخاطر همینه که خیلی خوش بینی ولی دلم میخواست بهش بگم که نه من خوش بینم بخاطر همینه که شانسم خوبه و شانس رو من یک اتفاق نمیدونم شانس تو دنیای من معنیش متفاوته شانس یعنی اتفاقات خوبی که برحسب فرکانس های خوب ارسالی برات پیش میاد این تعریف شانس تو دنیای منه، تو دنیای من کلمه ی شانس وجود داره ولی نه با تعریف بقیه تعریف من از شانس یه چیز دیگس تعریف من از شانس یعنی اون اتفاقاتی که خدا برات بهترین هارو میخواد و رقم میزنه پس همه خوش شانس اگر خودشون باور کنن چون خدا برای همه بهترین هارو میخواد شانس یعنی تکرار باورای خوب، شانس یعنی نوشتن اتفاقات خوب روزانه، شانس یعنی سپاسگزاری برای داشته های اینها همه و همه شانسن و من واقعا خوش شانسم خیلی زیاد.

    خدایا شکرت که همیشه برای همه بهترینهارو میخوای❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    اوا گفته:
    مدت عضویت: 1514 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیزم و همسفران گلم 🌹

    خداروشکر میکنم امروز روز دوازدهم سفرم بود و هرچی بیشتر میگذره من درک بهتری پیدا میکنم

    اینکه باید در هر لحظه حستو خوب کنی و شاد باشی رو من بارها و بارها شنیده بودم از شما و توی کتاب های مختلف خونده بودم اما بلد نبود چجوری این کارو بکنم و مدام در تلاش بودم تا با تغییر محیطی که توش زندگی میکردم و با تغییر ادم هایی که باهاشون معاشرت میکردم حال خودمو خوب بکنم و این دیدگاه رو داشتم که …

    اگر فلانی خوب باشه من حالم خوب میشه

    اگر فلان کارو بکنم یا اینو اینجوری کنم حالم خوب میشه و مدام سعی داشتم تا همه چیز رو تغییر بدم غافل از اینکه منشأ تمام اون اتفاقات و حال بدی ها درون خودم بوده و من متوجه نشدم ، باورهای مخربی که داشتم منشأ اون ها بود..

    امروز صبح که این فایل رو گوش کردم درک بهتری نسبت به احساس خوب داشتن پیدا کردم

    من باید تغییر باورهام حس و حالمو خوب کنم

    باید با تغییر دیدگاهم حس و حالمو خوب کنم

    نباید از عوامل بیرونی استفاده کنم برای تغییر حالم

    واقعا لذت بردم .. این فایل با اینکه کوتاه بود اما منو متوجه اشتباهاتم کرد .

    سپاسگزارم 🙏

    با آرزوی بهترینها برای شما.

    دوستون دارم.⁦❤️⁩

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    حبیب الله صادقی گفته:
    مدت عضویت: 3960 روز

    به نام الله یکتا

    سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه اعضای این خانواده صمیمی

    من خدا رو شکر تا حالا تو زندگیم هیچ موقع سمت قمار و شرط بندی و رمالی و این موضوعات نرفتم و خدا واقعا هدایتم کرده که حتی اون موقعی که قانون رو هم نمیدونستم هیچ علاقه ای به این موضوعات نداشتم. ولی تو بحث تکامل و اینکه نمیشه یه شبه ثروتمند بشیم و واقعا باید باورها به صورت بنیادین تغییر کنه، چند بار ضربه هایی رو تو زندگیم خوردم. یه دفعه برای شروع یه کسب و کار وامی رو گرفتم و چون هنوز ناوارد بودم و از همون چیزی که داشتم استارت نزدم، بیشتر اون مبلغ وام خرج چیزهای الکی شد و کلی بدهی برام به وجود آورد. یه بار دیگه هم بازم به خاطر فراموش کردن قانون و عدم طی کردن تکامل و توجه نکردن به نشانه های خدا از اینکه مسیری که دارم میرم اشتباهه گرفتار کاری شدم که ادعای درآمدی رو داشت که به صورت تقریبا غیر فعال بود و خیلی کار کوچکی باید انجام میشد، ولی کاملا اون درآمد غیر منطقی بود و فقط به خاطر طمع و فراموش کردن قانون گرفتارش شدم، که خودم هم بعد از اینکه متوجه قضیه شدم تعجب کردم که چه طور من که این همه ساله دارم رو این موضوعات کار میکنم نتونستم تو اون مورد ذهنم رو کنترل کنم و نشانه های الهی رو درک کنم. البته اون اتفاق خدا رو شکر به خاطر کنترل ذهنی که تونستم بعدش داشته باشم و اینکه چه قدر خدا منو هدایت و کمک کرد، نقطه عطفی تو زندگیم شد و یه جورایی عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد شد برام. واقعا هم همینه، اگه قانون رو فراموش کنیم و توکل مون رو نسبت به خدا از دست بدیم و فقط روی عقل خودمون حساب کنیم نتیجه ای جز بدبختی و گرفتاری نداره.

    خدا رو شکر که برگی دیگه از سفرنامم رو نوشتم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    فائزه گفته:
    مدت عضویت: 1808 روز

    به نام الله جانمون

    سلام به همگی

    استاد چقدر لذت بردم که انقد موشکافانه و دقیق از دیدگاه قانون به مسائل نگاه میکنین و انقدر خوب بررسی میکنید تا بهتر قانون رو درک کنیم بسیار سپاسگزارمم

    خدایاشکرت که به این مسیر زیبا هدایت شدم😍

    اینکه گفتین درصدبسیار کمی هستند که به قوانین عمل میکنند واقعا همینطوره..بنظرم یک تعهد جانانه میخواد و خیلی باید هرلحظه حواسمون باشه که چی بخورد ذهنمون میدیم..من خودم دارم سعی میکنم و بخداهم قول دادم که روزه ورودی منفی بگیرم و مراقب باشم که حالم عالی بمونه

    واز خدامیخوام که کمکم کنه بتونم هرروز بهتر عمل کنم به قانون و متعهد تر باشم .

    درمورد شادی های زود گذر توسط عوامل بیرونی هم من خودم بشخصه خب خداروشکر تو خانواده نداشتیم که برن سمت مواد مخدرو قمار و اینا..

    ولی همینطور ک میدونیم عوامل بیرونی فقط اینا نیست میتونه انتظارازیه فرد دیگه باشه که حالتو خوب کنه یااینکه هستند کسایی که حالشون وابسته به فرد دیگه ای هست که اگ اون خوشحال باشه خوشحالن واگ ناراحت باشه ناراحتن..

    یا اینک میگن مسافرت فقط حالمو خوب میکنه

    یاخرید کردن مخصوصا برای ماخانوم ها..

    وخیلی چیزای دیگ

    درسته اینها حالمون رو‌خوب میکنه ولی گذرا هستن برای یه مدتی کوتاه

    شادی وحال خوب درونی و واقعی اون حس ارامش و شادی هست که از درون میاد وقتی که با خدا رفیقی…

    وقتی که دوست داری تو خلوت خودت ی تایمی رو از روز (حداقل) باشی ..انگار که بهش نیاز داری..و فرار میکنی از شلوغی که بری یه جا با خدا خلوت کنی و باهاش حرف بزنی..

    وقتی شادی و ارامش درون رو‌پبدا کردیم اون وقته که عوامل بیرونی سالم هم برای شادی بیشتربه سراغمون میان و ما بیشتر لذت میبریم .

    خدای خوبم خودت کمکمون کن بتونیم تو این مسیر ثابت قدم باشیم و هرروز بهتر و بهتر قوانین رو درک کنیم وبهشون عمل کنیم

    آمین

    خدایاسپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Mojdeh گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    🦋به نام خداوند بخشنده و مهربان🦋

    روز دوازدهم سفرنامه من

    یه عالمه ادم هستن که حالشون خوب نیست و همش دنبال حال خوب بیرونی از طریق خوشگزرونی و وابستگی به عوامل بیرونی هستن غافل از اینکه حال خوب درونی هست و این خلاء اینجوری پر نمیشه و باز هم احساس خوشبختی نخواهند داشت.

    بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست

    از خود بطلب هرانچه خواهی که توئی

    مسیر ثروتمند شدن و خوشبخت بودن و حال خوب داشتن یه مسیر تکاملی و ذهنی هست که باید قدم در مسیر گذاشت و ثابت قدم بود و باورهای درست ، سپاسگزار بودن، ایمان و اتصال به منبع خودش تمام این خلاء ها رو کم کم پر میکنه و اونوقت همه چیز بیرون ما با ما هماهنگ خواهد شد و به حال خوش درونی خواهیم رسید..

    خود من هم روزی جز دسته ادمایی بودم که اصلا از تنهاییم لذت نمیبردم همش وابسته عوامل بیرونی و توجه و محبت بیرون بودم حاضر بودم توی جمع هایی باشم که شاید خیلی هم راحت نبودم ولی حاضر نبودم تنها باشم چون حالم از درون بد بود و فکر میکردم با الکی خندیدن و خوشگزرونی کردن یعنی تو لحظه زندگی کردن و همیشه ام به محض اینکه دورم خلوت میشد دوباره اون حس بد درونی هم میومد ولی حالا چی😍 هر روز فقط دنبال اینم که تنها باشم برا خودم کلی با خدای خودم حرف میزنم باور میسازم کلی حس و حال خوب حتی اینقدر گاهی غرق در تنهایی با خدای خودم هستم که تلفن خونه رو هم تمایلی ندارم جواب بدم نکنه کسی حرفی خبری بیاد و این مهمونی دونفرمون رو بهم بزنه🦋🦋🦋🦋🦋

    خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    علی اکبر ویزواری گفته:
    مدت عضویت: 1353 روز

    سلام و درود بر استاد عزیز و خانم شایسته گرامی و دوستان خانواده عباسمنش

    همانطور که در این فایل مطالب گویای این است که شادی و احساس خوب پایدار با این لذت های زودگذر ایجاد نمیشود همون حرفی که خداوند مثال لانه عنکبوت رو زده که سست و ناپایدار هست. واقعا هم همینطوره که هر کدام از این چیزها فقط لحظه ای لذت دارند که اگر به همون هم عمیقا رسیدگی کنیم‌ میبینیم باعث ایجاد اضطراب بیشتر میکند . چون درواقع از لذتهای زودگذر به عنوان مکانیزمی برای کمتر کردن اون اضطراب استفاده میشه در صورتی که اصل و ریشه ی اون اضطراب که از اون افکار منفی بوجود اومده سر جاش باقی مونده و فرد فقط اون لحظه با استفاده از اون خوشی ها و مواد مخدر و .‌.. اضطراب رو از کانون توجه و خودآگاهش خارج میکنه و به قسمت ناهشیارش میفرسته و درمانی درواقع برای اون افکار منفی و اضطراب صورت نگرفته که دوباره در موقعیتهای دیگر زندگی خودش رو ایندفعه با شدت بیشتر از قبل نشان میده چون فرد هر چه بیشتر به سمت پوچی و ناامیدی و بی معنایی و خیلی مشکلات دیگه پیش میره. و در نهایت اینکه با وصل شدن به خداوند یکتا و لمس حس شادی و معنا گرایی که با ایمان قوی در اینکه هدایت میشویم و توکل عمیق در حل مسائل و مشکلات زندگی و اعتماد به خداوند در تمام لحظات زندگی که همواره در کنار من است و از من حمایت میکند بدست می آید میتونیم شادی و آرامش پایداری رو برای خودمون در دنیا و آخرت رقم بزنیم .

    در پناه خداوند یکتا شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 1311 روز

    سلام به همه عزیزان

    چقدر خوبه که استاد عزیزم دارم با شما قوانین جهان و درک میکنم و الان میفهمم اول باید از درون غنی باشم تا بتونم از بیرون هم غنی و ثروتمند باشم من هم قبلا همش به دنبال چیزی بودم که حالم و خوب کنه میگفتم زیاد بدم تو جمع دوستام احساسم خوب میشه یا اگه برم باشگاه یا کلاس رقص برم یا خرید کنم خلاصه وقتی یه سری از کارها رو میکردم برای چند ساعت یا چند روز شاد بودم ولی دوباره مثل روز های قبل یا برای هر چیزی دنبال عوامل بیرونی بودم اما از وقتی با شما آشنا شدم دارم یواش یواش یاد میگیرم چه جوری خودم خودم شاد کنم چه طوری دربرابر هر چیزی و مشکلی چه طوری حال خودم و خوب کنم و شاد باشم این خیلی عالیه من خیلی خوشحال هستم دارم آروم آروم حرفهای استاد و میفهمم که خودم خالق زندگیم هستم خدایا شکرت برای این مسیری که هدایتم کردی و برای دستهای خودت که سر راهم قراردادی خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    فاطمه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    ردپای تحول 12-1: آگاهی های جلسه دوازدهم

    سلام و صد سلام به این حال خوب و خدای خوبم

    .من باید درک کنم که فقط با تغییر باور ها و نگرشم حالم خوب میشه نه با عوامل بیرونی درصد آدمایی که این قانون رو درک می‌کنن و حال خودشون رو خوب میکنن و در مدار بهتر قرار میگیرن بی نهایت کمه. به همین دلیل خیلی از افراد حس خلا دارن خوشبختی رو حس نمیکنن.

    .شانس عامل موفقیت یا شکست افراد نیست (شهر لاس وگاس رو به یاد بیار) هیچ عامل بیرونی حال ما رو خوب نمیکنه فقط تغییر نگرش و زاویه دید می‌تونه خلا های درونی ما رو از بین ببره.

    .من باید آدم باهوشی باشم و به جای تلاش برای برنده شدن در قرعه کشی یا لاتاری و… سعی کنم با شناخت قوانین جهان و تبعیت از آنها به اهدافش برسم.

    .درک میکنم که مهم نیست چه خواسته های دارم بلکه باورهای من درباره خواسته ام مهم است برای رسیدن به استقلال مالی باید باورها ی هماهنگ کننده با است خواسته بسازم که تنها راه درست همین است نه شانس و اقبال.

    .تمام اتفاقات ما بلااستثنا نتیجه باورهای خودمان است درک میکنم که ثروت یک شبه ایجاد نمی‌شود بلکه نیازمند ساختن باورهای ثروت آفرین است و این باور یک شبه ایجاد نمی‌شود باور ساختن نیازمند تکامل ارتعاشی است

    .من باید روی خودم و قدرتی که خداوند برای خلق زندگیم بهم داده حساب کنم و ثروت یک امر ذهنی است و ابتدا باید ذهن ثروتمند بشه.

    .از اعماق وجودم باور دارم که خدا بیشتر از من میخواد که به اهدافش برسم حمایت خدا رو باور میکنم و قوانین ش رو درک می‌کنم با تلاش ذهنی زیاد و با تغییر نگاهم با تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه از زندگی م شروع به ساختن باورهای قدرتمند و هم جهت با خواسته ام میکنم در نهایت در مدار و فرکانسی قرار می گیرم که طبق قانون خود ب خود و از راه های طبیعی و ساده همه چیز در جهت رسیدن من ب خواسته ام پیش بره

    بهترین ها رو با عشق و برکت و ثروت براتون آرزومندم 🥰🥰😍😍🤩😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    حامد میرچناری گفته:
    مدت عضویت: 1225 روز

    عرض سلام ‌وارادت خدمت تمامی عزیزان ،باورتون‌نمیشه که دقیقا فایل هر روز از روز شمار تحول زندگی‌من با اتفاقات زندگی من یکی میشه ،من سالهاست که ساعت ۱۲ظهر قهوه و کافیئن میخورم و امروز‌ظهر که‌رفتم قهوه بخورم با خودم گفتم احساس تو‌باید واقعی باشه نباید یه محرک تو بدنت بره و این در حالی هست که من سال‌های سال به انواع مشروبات الکلی و مواد مخدر روی میاوردم برای احساس خوب و چقدر من تغییر کردم و چقدر دیدگاه من به جهان عوض شده که حتی حاظر نشدم یه قهوه بخورم‌منی که به هر دری میزدم که با عوامل بیرونی خودم را شاد نگه دارم ،واقعا امروز روز بزرگی بود برای من منی که فقط دنبال این بودم که یه جمع پیدا کنم و مشروب بخورم و تمام دوستانم مشروبی یا مواد میزدن ،اصلا وقتی اون آدم‌ها رو میبینم همون آدم‌هایی که آرزوم بود تو جمعشون باشم واقعا حتی نمیتونم یک دقیقه به حرف‌هاشون و تعریف هاشون که میکنن گوش کنم در صورتیکه قبلا وقتی از دعوا و مستی و این چیزا حرف میزدن میخکوب میشدم پای حرفاشون ،همین اتفاقات به من نشان داده که حامد تو چقدر تغییر کردی؟؟؟چقدر عوض شدی و این تغییرات ادامه دار خواهد بود ،خدای خوبم بهت قول میدم دیگه هیچوقت از حالت عادی خودم خارج نشم و در آگاهی کامل تمام توجه ام به تو باشه ،آمین 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: