آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم - صفحه 83

1025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سهیلا راد گفته:
    مدت عضویت: 620 روز

    به نام خدای مهربونم

    سلام خدمت استادای گرامی و همه دوستان

    روز دوازدهم از روز شمار تحول زندگی من

    تصمیم دارم امروز تو کامنتم چکاپ فرکانسی داشته باشم

    فایل دوازدهم که برای من حدودا بیست روز شایدم بیشتر طول کشید اما تقریبا هروز بود و پیوسته.

    تغییراتی که خودم کاملا حسشون میکنم

    اول از همه رابطم با مادرمه

    که واقعا عالی شده

    خداروشکر برعکس قبل ک تشنج و دعوا بینمون زیاد بود جاشو به ارامش داده و چقدر زیباست

    با هم چای میخوریم صحبت میکنیم از هم تعریف میکنیم حس میکنم مامانم خیلی شادتر و مهربون تر و مثبت تر شده

    نمیدونم شایدم من عوض شدم

    دومیش همسرمه ک ده روزی هست سر کار میره

    و ما بعد از یکسال ک همیشه خورد و خوراکمون قرضی یا از فروش چیزی بود به در امد رسیدیم و این هفته سه ملیون وارد کارتم شد و نگم از برکتی ک داشت شاید اون روزایی ک قرض میکردیم یا طلا میفروختم مبلغای بسیار بالاترم وارد کارتم شده بود اما باید همون ساعت اول مثل نذری پخشش میکردم و به شب نرسیده کارتم باز خالی بود

    و تونستم به حرف استاد گوش کنم و مبلغ کمی از همین سه ملیون پس انداز کنم

    متوجه میشم ک دایره دوستام داره تغییر میکنه

    ینی من قبلا اگ یه شب همسرم نبود حتما باید با دوستام برنامه میچیدم و خودمو با سیگار و فست فودو پاسور خفه میکردم

    اما الان تا تنها میشم میام سراغ سایت و اصن تنهاییو نمیفهمم و به دوستام راحت نه میگم

    الان با دو سه تا ادم جدید با لول بهتر اشنا شدم که حس خوبی بهشون دارم و دوستیمون تو باشگاهه ک این خودش نشون میده چقد لول این ارتباط بالاتر از دوستای قبلیمه

    و ی مورد دیگ در مورد سیگار

    بعد از سه سال ک من دوروز یا سه روز یبار یه پاک میکشیدم الان هفته ای ده تا نخم نمیشکم ینی نه اینکه قصد ترک کردن کرده باشم

    خیلی جالبه که یادم میره

    ینی من سیگار میکشیدم حسم خوب شه

    الان چون حسم خودش خوبه شاید واسه همین فراموش میکنم

    و واقعا چقد واسم قشنگه

    استاد این تغییرات که میگم نتیجه کنترل توجهم فقط در حد پنج درصده

    ینی خودم میدونم ک فقط ی کوچولو تغییر زاویه دیدم اینارو رقم زد اگه تعهد و توجهمو بالاتر ببرم ینی چی میشه

    فایل امروزم ک فوق العاده بود

    چقدر باعث میشه ما یاد بگیریم

    این چن وقته ک بازی همستر رو بورس شده بود و همه تلاش میکردن من حتی بهش فکرم نکردم

    و در جواب ب کسایی ک میخاستن قانعم کنن فقط لبخند میزدم و میگفتم امیدوارم شما پولدار بشی خیرت به مام برسه و تمااااام میشد

    وقتی ما بدونیم همه چیز باوره همه چی تکامله گول نمیخوریم و از همه مهم تر طممممع نمیکنیم

    طمع واقعا چاه بزرگیه

    و از باور کمبود میاد

    از باور اشتباه شانس میاد

    چون یادمون میره همه چیز پله پله س میگیم عه حالا که تونستم تا پله صدم بیام بزار بپرم رو هزار

    و با مخ برمیگردی خونه اول

    استاد من واقعا خیلی عاقل شدم

    خیلی اروم شدم

    خیلی کمتر گریه میکنم

    خیلی بیشتر شادم

    و ممنونم از شما بابت این حسای زیبام

    دوستتون دارم هم شما و هم عزیزدلتون و همه دوستای هم فرکانسیمو

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 752 روز

    به نام خداوند هدایتگر.

    سلام به استاد ومریم جان که دستان خدا در زمین هستند.

    روز دوازدهم.

    چقدر با شنیدن حرفهای استاد به ارامش می رسم وقتی می فهمم شانسی در کارنیست اگر کسی صاحب چیزی هست به دلیل باورها وافکارش هست برای فرکانسهایی هست که به جهان هستی می فرسته.

    قبلا وقتی خوشبختی کسی رو می دیدم می گفتم چقدر خوش شانسه وشانس اورده اما حالا به خودم می گم چه باوری داشته چه افکاری داشته.

    وهمین که می بینی جهان بر پایه قانون هست وخداوند شانسی به کسی چیزی نمی ده حست خوب می شه پس راهی هست تا من هم برسم به اون نقطه .

    اما قبلا می گفتم من که از این شانسها ندارم وفکر می کردم تا اخر عمر با این شانس واقبال بد وضعیتم همینه.

    حالا هر روز به خودم می گم امروزت دست خودته اگه شادی اگه ساپاسگذاری اگه حس لیاقت داری اگه نعمتها وفراوانی ها رو می بینی پس می تونی دریافت کنی.

    اصلا چرا باید در بدبختی زندگی کنی تو هم می تونی شاد باشی تو هم می تونی ثروتمند باشی خوش باشی .

    چه حس خوبی هست خداوند بیشتر از من می خواد که من شاد وثروتمند باشم پس راههایی برام باز گذاشته وهرگز جهان رو بر پایه شانس بنا نکرده.

    خدایا شکرت امروز می خوام روز عالی بسازم ومطمئن هستم که می تونم چون من می خوام.

    استاد متشکرم.

    مریم عزیز متشکرم.

    در پناه خدا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    ترانه کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 382 روز

    من هم دقیقا نظر شما را دارم اینجور جاها انگار هیچ چیز اصل نیست اصالت نداره حتی مسکن خوبی هم نیست همه نقاب دارند و نقش بازی می کنند یک پیاده روی ساده خواندن دو صفحه از یک کتاب یادگیری یک زبان جدید حتی تمزکاری خانه به مراتب می تونه حال بهتری به ما بده این جور مکانها مثل شبکه های اجتماعی می مونند آدم به هیچ کدومشون نمی تونه اعتماد کنه شهرفرنگی هستند که اخبار را بدتر از آنکه هست و خوشبختی های دیگران را بطور اقرارآمیزی بیشتر از آنچه در حقیقت هست نشان می دهند. حرفهای شما همه چیزهایی هست که ما خودمون در اعماق وجودمون می دونیم و به آنها باور داریم ولی دایم فراموش می کنیم و نیاز داریم کسی هرلحظه مجدد آنها را به ما یادآوری کنه. ممنون از تلاش شما در این زمینه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    بنام خداوند بخشنده و کریم

    سلام استاد ودوستان گلم

    روزشمار تحول زندگی من

    برگ دوازدهم

    موضوع این فایل تاثیر عوامل بیرونی بر احساس انسانه.

    هیچ‌عامل بیرونی نمی تواند باعث خوشبختی بشود ،مگر اینکه انسان با خودش به صلح رسیده باشد و باورهای محدود کننده را کنار بگذارد و درونشو پاکسازی کند

    وقتی باخود تو صلح نباشیم ،دنبال اینیم که مثلا فلانی باید رفتارشو عوض کنه ،تامن حالم خوب بشه

    باید فلان لباسو بخرم

    یا فلان شهر بروم.

    اما ثروت وارامش یه حس درونیه.

    الا بذکر الله تطمئن القلوب

    دل تنها با یاد خدا ارام می شود

    بارها خیلی از ماها به دنبال این بودیم که توی بورس یه شبه به یه ثروت کلان برسیم .همه ادمای زیادی رو می شناسیم که کل دارایی شونو ریختن تو بورس و از دست رفت ،چون این کار قماره

    یا سایت های قمار رو می بینیم که این همه افراد اونجا به دنبال رویا شون می گردن

    هربار یه چیزی مد میشه

    همستر

    بورس

    وافرادی به این سمت میرن که دنبال پول مفت هستن.

    من امروز به این درک رسیدم که خیلی کارا هست که می خوام انجام بدم و می دونم ضروریه انجامشان

    وخیلی کارها هست که ترکشان ضروریه ،اما علیرغم میل باطنی ام ،بازم انجامشون میدم

    چرا؟

    چون برای ذهنم تغییر عادات سخته و راحتتر اینه که با یه بهانه ای ،انجام اون کارو به تعویق بندازه

    مثال میزنم

    مثلا الگوی تکراری من توی رابطه با شوهرم اینه که خیلی به لباس و ظاهر و رفت وامدم گیر میده

    ذهنم هربار میاد عصبانی میشه و حالت قربانی شدن بخودش می گیره و میگه :چقد تو مظلومی و گناه داری که اینقد بهت گیر میدن

    تقصیر تو نیست ،شوهرت ادم بدیه

    وهر بار بااین ترفند ،منو از اصل قضیه منحرف می کنه

    که خودم باورهای مذهبی غلط در زمینه ی حجاب و روابط مرد وزن دارم وچون خیلی زیادن وتغییرش برا ذهنم سخته ،تقصیرو میندازه گردن یکی دیگه

    در جهان هیچ چیز تصادفی نیست

    موفقیت و خوشبختی دیگران نتیجه ی افکار وباورو فرکانس خودشونه

    منم اگه این نعمت هارو می خوام باید با یه تلاش ذهنی فراوان برم به جنگ باورهام

    هر اتفاقی که جذب می کنم و هرچیزی که حسمو بد می کنه ،بخاطر یه باور غلط درون خودمه ، نه به‌خاطر شانس بدم و نه به خاطر دیگران

    تا باورهامو اصلاح نکنم و لذت نبرم از کوچکترین موفقیت ها و داشته هام ،هیچ تغییری در زندگی ام ایجاد نمی شود.

    حال خوب با شراب و قمار و هرزگی به دست نمیاد،بنظرم تنبل ترین افراد جذب این قبیل مسائل میشن.

    درس مهمی که امروز گرفتم ،اینه که بدنبال حال خوب توی بیرون خودم نباشم ،چون تمام منابع سلامتی و موفقیت و خوشبختی و شادی درون خودم وجود داره .

    ممنونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 856 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان و غفار و روزی دهنده خودم

    سلام به همه عزیزانم استادعزیزم خانم شایسته عزیز باقلم بینظیرش

    این فایل من رو یاد دوتا موضوع انداخت

    اولیش یکی‌از دوستانم که درباره شرطبندی میگفت و میگفت کی با این کار چیا بدست اورده و…وقتی براش توضیح میدادم اصلا قانع نمیشد و در واقع اصلا تو مدارکاااااااملا متفاوتی بود

    تا این فایلو گوش دادم یک لحظه گفتم خدااایاشکرت که مسیرمون از هم جداشد…

    و نکته دومی که یادم اومد یک اقایی بودن که بسیاربسیاربسیااارادعای فهیم بودن دارن و یجورایی به ادما اینطور نگاه میکنن که من همه چیو میدونم و…خیلی شعر میخوند و قصه میگفت و….

    و خداییشم خیلی از حرفاش درست بودن

    اما یکی از داستانایی که میگفت این بود:

    به یه نفرگفتن تو تاحالا مواد کشیدی گفت نه گفتش سیگارچی گفت نه قلیون؟نه.مشروب؟نه،قهوه؟نه و…

    بهش گفت پس تو تو این دنیا چه لذتیو تجربه کردی دقیقا؟

    لذت جهان رو در اینها میدید داستانش….

    امیدوارم خداوند کمک من و همه عزیزانم کنه بتونیم راه درست رو جلو بریم

    بتونیم شادی و‌لذت و عشق و حس خوب رو در چیزهای درستی که موردتایید خداونده ببینیم و‌انجام بدیم

    و‌در اخر به خودم میگم

    فاطمه جان همه انسانها درتاریکی یکی‌هستند

    خوبه که توجه کردی و نکته رو دیدی ولی این رو بدون اگر‌نگاه خداوندت نباشه در آن واحد میتونه مسیر تو‌بره دقیقا همون سمتی که اون فرد رو‌قضاوت کردی

    پس اگاه باش و هیچوقت خودت رو برتر و سرتر از کسی نبین و احساس غرور بیجانکن….

    امشب شب دوازدهم چله2من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    بنام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام ،

    روز 12 ام سفر …

    خداروشکر میکنم که امروز یک پاکسازی درونی خوب انجام دادم ، هوایی عالی با احساسی عالی رو تجربه کردم ، خداروشکر .

    این جلسه و متن بسیار خوبی که استاد نوشتن خیلی مفید و کاربردی هست .

    بحث احساس خوب و خلاء های درونی مورد مهمی است که باید بررسی کرد ،

    اگر که ما خلاء هامون رو خوب درمان نکنیم در مواجه با مواردی که میگه اگر اینا رو مصرف کنی حالت خوب میشه زودتر و راحتر گول میخوریم و استعمال میکنیم ، شاید برای ساعاتی هم این سراب حال خوب ایجاد شود ولی بعدش ک بدن در حالت عادی قرار میگیره اتفاقا خلا ها و حال بدی های بیشتری رو در پی داره و بازم همون اش و همون کاسه است ، چونکه طرف تونست برای ساعاتی با سراب حال خوب گفتگو های ذهنی اش رو خاموش کنه در نتیجه تنها راه مواجه با نجواهای درونی اش همین سراب میشه و بخاطر نیاز بدن و حاله بدتر بعد از مدتی که از استعمال میگذره طرف مجبوره که دائم این مواد رو استعمال کنه یا بنوشه ، افراد زیادی فقط به همین علت ساده گمراه میشن و سالهای سال به خودشون اسیب میزنن و کلی هزینه میکنن ، فقط برای اینکه قانون زندگی رو درک نکردن ، خلاء ها رو پر نکردن ،

    بجای درمان درست و اصولی ، ترجیح دادن کار راحتر و خوردن قرص رو انجام بدن ، و مجبورن تا اخر عمر این راهو برن .

    من به لطف الله از وقتی هدایت شدم ، سعی کردم خلا های درونی ام رو درمان کنم . نوشتن بسیار بهم کمک کرد .

    هر بار ک از چیزی رنجیدم اومدم نوشتم ، گفتم چرا این عامل سبب رنجش من شد ؟ جواب میدم ، گاهی شده که من ده ها صفحه نوشتم و تا کودکی ام رفتم برای عامل رنجش ام در این لحظه ، ولی پیداش ک کردم و نوشتمش دفعه ی بعد در مورد مشابه خیلی رنجش کمتر یا اصلا هیچ رنجشی نداشتم ، همین کار یواش یواش یکاری کرده با من که الان خیلی خلا هام کمتر شده . و نیازی نمیبینم که برای رسیدن به حال خوب مشروب بخورم ، چون به لطف الله و اموزشهای استاد من به حال خوب رسیدم و بی نیاز شدم از اینک بخوام از این چیزا حال خودمو خوب کنم . من با نوشتن ، با شکرگزاری تونستم به حال خوب برسم .

    از شما برای این فایلهای خوب بسیار سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
      مدت عضویت: 652 روز

      باسلام خدمت شما دوست عزیز آقای رضایی

      چقد این هم فرکانسی رو میفهممش الان وامشب چ حالی دارم خدای من

      خداروشکر میکنم

      دقیقا من چندروزه هرچی ناراحتم کنه میام از خودم میپرسم و در دفترم مینویسم چرا ناراحت شدم کلی پاسخ میدم ب اون سوال

      وچقدر باگ های شخصیتی وخلا های درونی توش پیدا میکنم ک همش مربوط ب عزت نفسم وخورد شدن آن در زمان کودکی ام برمی‌گردد ک آن نوشته را میخانم میگم وای خدای من یعنی من دوره عزت نفس را خریدم وکار کردم چندماه وبهبود داشتم اما چقدرررررر جاداره کار کنم روی شخصیتم

      بنظرم همه چیز برمیگرده ب همین خلأها وشخصیت ما همه چیز

      هرچی رهاتر وپاک تر بشیم از درون آرزوها وخاسته هامون تکاملی خود ب خود تحقق پیدا میکنن

      نمیدونم چی شد از خدا درخواست کرده بودم ذهنم را کنترل کنم دراین چند روز برام سخت شده بود وهدایت شدم ب کامنتهای شما

      مرسی ک شما دستی از دستان خدا شدید برای آرام کردن ذهن نجواگر من

      براتون آرزوی موفقیت وثروت وآرامش را دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        محمدرضا رضایی گفته:
        مدت عضویت: 1444 روز

        سلام و درود خدمت شما فاطمه خانم عزیز . ق ص

        دقیقا این چالش رو من هم دارم . من در دوره ی 12 قدم بودم و میدیدم که نمودار پیشرفت های من سینوسی است یه مدت خوب پیش میره یه مدت چند ماهه که میگذره بازم میام پایین با همین نوشتن من متوجه مواردی شدم که در حالت عادی اصلا شاید متوجه نمیشدم ولی در نوشتن بعد از چندین صفحه رسیدم به ترمزهایی که مثلا در نوجوانی یک عاملی آن را به وجود آورده و من میبینم بعد از ده ها سال هنوز درونم هست و داره الانم رو خراب میکنه . بشدت با شما موافق هستم که همه چیز به همین خلاء ها بر میگرده و هدف همینه که اونا رو برطرف کنیم ، و واقعا هرچی رهاتر میشیم ، و درونی پاک تر میشیم ، آرزوها وخاسته هامون تکاملی تحقق پیدا میکنن ، کلا زندگی قشنگتر میشه . انگار که یک خونه ی کثیف رو یواش یواش تمیز میکنی و پیش میری بعد از مدتی میبینی خونه چقدر تمیز شده و لذت میبری . از کامنت شما خیلی خوشحال شدم و احساس خوبی گرفتم .

        از خدا برای شما موفقیت و پیشرفت روز افزون رو آرزومند هستم .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          فاطمه ۱۴۰۳ گفته:
          مدت عضویت: 652 روز

          مرسی سپاسگذارم ازاینکه کامنت من رو خوندید

          اتفاقا من هم مث شما از 12 قدم شروع کردم اما تا قدم سوم دیدم ی جای کار میلنگه من توقدم سوم متوجه شدم چقد باگ شخصیتی دارم خدای من چقد حرف مردم برام مهمه

          جالبش اینجاست جهان اجازه ورودم را ب قدم چهارم نداد اون موقه نفهمیدم چرا اما بعداز چندماه متوجه شدم کامل

          باخرید قدم سوم وکار کردن روی اون ونشستم بافایلهای الگوهای تکرار شونده ک روی سایت قرار گرفته بود ک توصیه میکنم اگر اونارو تا حالا کار نکردین حتما کار کنید متوجه شدم وووو مشکل من کمبود عزت نفس هست

          اینجا بود گذر واژه ی ایمیلم رو در سایت ورمز عبورم رو فراموش کردم منی ک اصلا آدم فراموشکاری توی عمرم نبودم خداوند ازیادم برد

          بعد دوره 12قدم برام باز نشد هرگز چندماه موندم با همون سه قدم

          ویک روز تصمیم گرفتم دوره شیوه حل مسائل روی سایت قرار گرفته بود بخرمش اما جالبه بازهم پولی ک دستم رسید ب اندازه هزینه دوره عزت نفس بود ودرخواب خداوند بهم گفت من میخام دوره عزت نفس رو بخری تو از اول شروع کن

          صبح بیدار شدم اصلا همش ذهنم مشغول اون خواب شد

          معمولا من توی خواب زیاد بهم الهام شد از وقتی که شروع کردم کار کردن روی خودم حتی وقتی از مسیر خارج میشم سریع تو خاب خدا بهم میگه ک داری اشتباه میری

          واین موضوع باعث شد دوره با ارزش عزت نفس رو بخرم

          الان توی فامیل من معروفم ب اینکه حرف بقیه برام مهم نیست خندم میگیره چون خودم میدونم چقد توش ضعف دارم وباید زیاد کار کنم اما از نظر اونها من مادر سنگدل وب حرف کسی اهمیت نمیدم از نصیحت بدم میات آدمیم ک خیلی میخنده وب بیخیالی زده واجازه نمیدم کسی تو زندگیم دخالت کنه از وقتی دوره عزت نفس رو خریدم این چیزها درموردم میگن ک استاد میگه اگر خلاف آدمهای ناموفق بود رفتاراتون واون افراد شمارو تایید نکردن یعنی مسیرشما درسته وخوشحال باشید

          منم میگم چ خوب ک من کاملا متفاوتم

          چون از نظر خودم من یک مادر دلسوزم هنوز حرف مردم برام مهم هست ادمیم ک باید بیشتر شادباشم وبخندم ورک باشم

          خداروشکر ک با نشانه ها وانتقاد آنها متوجه تغییراتم با بقیه فامیل وخانمها شدم

          منم برای شما آرزوی موفقیت و ثروت وسعادت دارم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    سید مهدی جزایری گفته:
    مدت عضویت: 2085 روز

    روزشمار تحول زندگی من

    روز دوازدهم

    سلام دارم خدمت استاد عزیزم و مریم جان و بچه های روزشمار

    این فایل با این که خیلی کوتاه است و فکر کنم جزو کوتاه ترین فایل‌های سایت به شمار برود، ولی چقدر نکته داشت، چقدر آموزنده بود

    این هم از خوبی ها و مهارت‌های استاد عزیزمان است که در یک فایل هفت دقیقه ای می‌تواند این همه گوهرافشانی کند.

    وقتی استاد گفتند که شاید کمتر از یک درصد مردم جهان بتوانند با تغییر نگاه و تغییر باورهای شان به احساس خوب برسند، آفرین گفتم

    آفرین گفتم به استاد عزیزم که ما را به این راه و این روش زندگی رهنمایی می‌کند

    و آفرین گفتم به خودم که در این مسیر هستم و به طور تکاملی، هر روز بیشتر به «تمرکز بر نکات مثبت» و «سپاسگزاری» اهمیت می‌دهم.

    استاد در جلسه شش قدم دوم چه زیبا می‌گوید:

    وقتی این موضوع که «فرکانس‌هایت اتفاقات را رقم می‌زند»‌ را وحی منزل بدانی‌، آنوقت برای کنترل ذهنت و هدایت فرکانس‌هایت زمان صرف می‌کنی و بالاترین اولویت زندگی‌ات را مختص به اجرای شیوه‌ی به ظاهر ساده‌ی تمرکز بر نکات مثبت می‌نمایی.

    بماند از من به یادگار

    همه تان را به خدا می سپارم و برای تان بهترین و بیشترین نعمت‌های الهی را آرزو دارم

    در پناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    فاطمه ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 409 روز

    به نام پروردگار هدایتگر

    سلام استاد عزیزم.

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    زمانی که انسان شروع به تغییر باورهایش می کند, زندگی اش تغییر می کند

    زمانی که ما باورهای مناسبی بسازیم و توجه مان روی نکات مثبت باشد, طبق قانون بدون تغییر خداوند اتفاقات و شرایط هم مناسب و زیبا می شوند.

    بنابراین نباید احساسات ما وابسته به عوامل بیرونی باشد.

    ما می دانیم که باید تکامل هرچیزی را طی کنیم و اگر قصد مثلا یک شبه ثروتمند شدن را داشته باشیم, صد در صد با شکست مواجه می شویم.

    این قانون است و برای هرچیزی صدق می کند.

    برای مثال(افرادی که تمام سرمایه شان را برای شرط بندی و قمار می دهند هیچگاه نمی توانند ثروتمند شوند و اگر هم ثروتمند شوند خیلی سریع شکست می خورند)

    چنین افرادی که قانون تکامل را نمی دانند و بر این باور اند که می توانند یک شبه ثروتمند شوند, همه چیز را شانسی می دانند.

    برای مثال(اگر فردی موفقیتی کسب کند, فکر می کنند خوش شانس است)

    یا بلعکس(اگر فردی با شکست مواجه شود, فکر می کنند بد شانس است)

    اما حقیقت این است که شانس وجود ندارد و همه اتفاقات را خودمان با باورهایمان خلق می کنیم.

    بنابراین شکست و ها موفقیت های هر فرد توسط باورهایش بوجود می آید, نه شانس.

    اگر از این قانون بدون تغییر و فوق العاده خداوند آگاه باشیم, می توانیم موفق و ثروتمند باشیم.

    چرا؟

    چون شخصی که قانون را بداند, نه سرمایه اش را وارد قمار می کند و نه چنین تصمیمات ابلهانه ای مشابه این می گیرد.

    در عوض از قدم های کوچک شروع می کند و تکاملش را طی می کند.

    خدایا شکرت که هدایت مان می کنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    امیر رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 966 روز

    بنام پروردگارمهربانم

    درودبه استادم وخانم شایسته زحمتکش

    درودبه همخانواده عباسمنشی

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    که من رو لایق دونستی وبه مسیردرست زندگی هدایتم کردی تازندگی خوب وسالمی رو ازاین ببعد ادامه بدهم ولذت ببرم از آرامشی که بهم هدیه دادی

    خدایاشکرت،،

    من خودمم ازاوندسته افرادی بودم که سالها خودمو درگیر عوامل بیرونی کرده بودم

    وبجهت خوب کردن حالم ازابزار اسفاده میکردم

    سالها باکشیدن سیکار احساس میکردم که باعث میشه ذهنم آزادبشه از فکرهای بیهوده یا خوردن مشروب دردورهمی های دوستانه

    بادرست کردن شادی کاذب به خودم تلقین میکردم که خوش باشیو حتی برای چند ساعت وازدنیا خلاص باشیم و

    خلاصه بارفتارهای نادرست خودمو سعی میکردم راضی کنم

    خدایاشکرت،،

    باوردو به دنیای جدیدواززمانیکه تسلیم خداوند شدم وخداوند من راهدایت کرد تمام رفتارهای ناپسدم رو کنار گذاشتم وهمراه این سایت که بهشت واقعی است تونستم خودم رو اصلاح کنم

    والان متوجه میشم که شادی که خودم برای خودم بوجود بیارم چقدر لذتبخشه

    واحساس خوبم برام چقدر اتفاقات خوبی رودرزندگیم رقم میزنه وبجای هزینه کردن روی سیگاروغیره دارم هزینه میکنم روی ورزش وسلامتی خودم وخرید محصولات ازسایت ومیبینم که چقدر برام مفیدتره ومن داره روبه جلو حرکت میده

    خدایاشکرت،،خدایاشکرت،،

    من بسار آدم ضعیفی بودم واز اعتماد بنفس پایینی برخوردار بودم وبلطف پروردگارم تونستم خودمو ارتقابدم وخودمو دوست داشته باشم وعاشق خودم باشم

    خدایاشکرت،،حدایاشکرت،،

    شاد وپاینده درپناه حقتعالی

    استادومریم خانم براتون آرزوی سلامی ازپروردگارم رادارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مهدی گفته:
    مدت عضویت: 1684 روز

    «کسانی که اموال‌شان را در راه خدا انفاق می‌کنند، سپس در پی آنچه انفاق کرده‌اند مِنَّتی نمی‌نهند و آزاری نمی‌رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهگین می‌شوند. بقره،262» حس خوب مهم است.

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و دوستان…

    فایل 12 از سفرنامه …

    خدا رو شکر می‌کنم که 12 روز هست دارم فایل میبینم و کامنت می‌نویسم.

    و از این فایل هم این رو یادگرفتم که با مسکن‌های مثل سیگار و مشروب و …. اینستاگرام و فیلم و سریال و … شاید یه مدتی حال رو خوب کنن ولی از ریشه حال خرابه، و حتی ریشه رو می‌سوزونن.

    من دیروز آهنگ‌هایی که حالم رو بد می‌کردن رو حذف کردم و امروز نوبت اینستاگرامه‌. می‌خوام کمتر این برنامه رو باز کنم. اگر هم باز کردم ازش درست استفاده کنم.

    البته باید یه چیزی رو جایگزینش کنم، مثلا کتاب خوندن رو.

    10:47 a.m

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: