استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که بهظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری میکند که:
- ورودیهای ذهن چگونه باورها، پیشفرضها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل میدهند.
- این انتظارات و ذهنیتها در هر لحظه:
- از یک سو، تجربههای همفرکانس با خود را وارد زندگیمان میکنند.
- از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا میبخشند.
به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق میکنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما میسازند.
این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.
منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.
درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2
درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3
- نمایش با مدیاپلیر پیشرفته
- فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1112MB34 دقیقه
- فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 133MB34 دقیقه
به نام الله مهربان.سلام به استادعزیزم ودوستان همراه
وین دایر یه کتاب در این زمینه داره به نام باور کنید تا ببینید .هرچی رو ذهنمون باور کنه همو میبینیم.
من چندسال پیش اومدم شیفت از همکارا پرسیدم دکتر بیهوشی کیه امروز، گفتن دکتر فتحی درصورتی که اشتباه لفظی بوده ودکتر توکلی بودن .منم ذهنم باور کرد که فتحی هست.مریض اومد برای بیهوش کردنش زنگ زدم به اتاقش که بیاد خیلی قشنگ طبق انتظارم صدای دکتر فتحی رو شنیدم ووقتی اومد بالا سرمریض دیدم دکتر توکلیه.تا به چشم خودم دیدم فهمیدم اشتباه کردم.طبق باورم صدا رو هم اشتباه تشخیص دادم ونفهمیدم که فتحی نیست.
این تجربه تو ذهنم مونده بود.
یه همکارم تعریف میکرد ترشی کلم زیاد درست کرده بود ومونده بود وشوهرم ایراد میگرفت ونمیخورد منم تحویل مادرشوهرم دادم بعد که دعوت بودیم مادرشوهرم همون ترشی ها رو سر سفره آورد وشوهرم چنان با ولع میخورد وتعریف میکردکه حد نداشت .این آقاهه دست پخت مادرشو وترشی های مادرشو خیلی قبول داشته وبعد با این ذهنیت که اینها هم مال مامانمه پس خیلی عالیه میخورده. بعد که همکارم بهش گفته این همون ترشی خودمونه که نمیخوردی باورش نمیشده.