درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2 - صفحه 15
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/03/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-03-07 07:45:292025-04-30 07:34:38درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه کاملا طبیعی وبدیهی…
سلام ..
خدارو سپاسگزارم بابت این لحظه بیاد ماندنی .که ما نباشیمو این ردپا ها برای ایندگان باشن…
اول سپاسگزاری کنم از دوست عزیزی .که این دعایی زیبا وپرمعنی رو به من در یکی از کامنت ها
اموخت ….
وسپاسگزاری دوم از استاد عزیزم ..استاد دوست داشتنی که درونن عاشقانه وقت ارزشمندشو با اموزش اگاهی ها و تجربیات زندگی شونو.کاملا دلی وبامحبتی توصیف نشدنی در اختیار من وما میگذارن تشکر دلی ودرونی وکنم از استاد عباس منش عزیز سپاسگزارممممممم …!وخانم شایسته دوست داشتی که با مهر مادرانه واحساس صادقانه ولطیفشون از استراحت وازادی زمانیشون برای من وما خرج میکنن فایل های همچون زندگی در بهشت وسفر به دور امریکا وبسیاری از فایل هایی که با اضافه کاری که من وما باید قدردانی کنم بگم خیلی اقاییییییییییییییی..به صورت ویژه سپاسگزارم
عالم بی عمل ..استاد عزیز چند روزه این کلماتو توی یکی از فایل ها شنیدم..ودرونم داره دگرگون میشه 3 ساله که خداوند منو هدایت کرده به سایت زیبا و…اشنایی با خانواده عباس منشی خوش کلامو معنوی که نور خدای رب در اون می تابه افتخار حضور داشته باشم ….تا این لحظه عالمی بی عمل بودم. ادم ها معتاد به این هستن که به محض شنیدن دیگه همه چیزو میدونن ….!و من هم جز همین ادم هام ..البته از 3 سال قبل خیلی خیلی چیز ها تغییر کرد ولی هنوز این حس عالم بی عمل بودن یه کوچلو اما قوی توی ناخداگاهم هست. حسی که فکر میکنم خیلی از ما داریم ..با خرید 12 قدم وشروع به کار گیری وتغییر خودم کردم حس یادگیری وعالم بودم قوی شد وقدم هامو رها کردم روز ها خوب بود غرور از سر روی من میبارید که من مسیرو پیدا کردم.. وهمین مسیرو ادامه میدم وخانواده خودمم تغییر میدم ودنیا دیگه واسه من گلستانه بس .. اما غافل از این که من شاگردی بودم نو پا و بدون تکامل و تجربه ودرس های که باید تکه ای از وجود من میشود ویک قانون بدون تغیر ….!اماچه کنم هر چه هست از نااگاهی میاد ..!وخواهد امد..که این نااگاهی ها قبل با من بوده ………..به امید خدا امروز از قدم یک دوباره امدم از صفر توی دفترم تمرین قدم اول جلسه اول نوشتم این داستان که اسمش هست جاهلیت مکتوب کردم تا ردپایی برای خودمباشه …..!. زیرا خیلی ها قبلا از من این مسیر رفتن….!وحالا من …!و بعد منم خواهد رفت این رد پای منه ..چون اگه قرار بود این مسیر نباشه و این تجربه استاد همیشه داد میزنه تجربیات خودشم میگه ولی کجاست شنونده….به امید روزی که همهگی در یک مدار همدیگه ببینیم در اغوش بگیرم اشک شوق بریزیم.
به امید به ثبت رسوندن پیشرفت هام…19/12/1403 محمود رشیدی
استاد جان زادروزتون مبارک …
البته همیشه زندگیتان تولد بوده،
همیشه هست،
و همیشه خواهد بود.
در رابطه با این فایل سپاسگزاری میکنم️
بسیار کد دارد.
جمله معروف معمار آلمانی
لودویگ میس فن در روهه در ذهنم تداعی شد:
less is more
کمتر بیشتر است.
استاد جان زادروزتون مبارک …
البته همیشه زندگیتان تولد بوده،
همیشه هست،
و همیشه خواهد بود.
در رابطه با این فایل سپاسگزاری میکنم️
بسیار کد دارد.
جمله معروف معمار آلمانی
لودویگ میس فن در روهه در ذهنم تداعی شد:
less is more
کمتر بیشتر است.
بنام رب
سلام به استاد عزیزم، خانم شایسته ی گل و دوستان گلم
استاد جان هر چی میریم جلوتر شما هی خوشتیپتر جذابتر و جوانتر میشین. واقعا خوش هیکل شدین.
خونه ی جدید مبارک استاد جان. چقدر همه چیز ساده ولی در عین حال زیبا نو شیک تر تمیز آرامشبخش
اصن حال کردم دکور خونتون رو دیدم. اولش ی چیزی بنظرم عجیب بود، فهمیدم چون پرده نداره، چه باحال خونه پرنور و دلباز
استاد در مورد تکامل طی نکردن، چه جالب که درک و اجرای قانون تکامل چه ارتباط مستقیمی داره با ساختن احساس لیاقت
یکی از چیزایی ک تاکیید کردین در دوره ی احساس لیاقت و عزت نفس اینه که خودتون رو سرزنش نکنید
خب ما کی سرزنش میکنیم خودمون رو؟ اغلب زمانی ک کاری رو ب بهترین شکلش انجام ندیم یا خطایی کنیم
همین درک قانون تکامل کمک میکنه ک خودمون رو سرزنش نکنیم.
من با خودم میگم هاجر جان،قانون تکامل ها،، ببین قانون،،، رو کلمه ی قانون تاکیید میکنم برای خودم و بازش میکنم، یعتی چیزی ک دلخواهی نیست،قابل تغییر نیست
میگم قانون تکامل ،مث قانون جاذبه، قانون چسبندگی مولکولی، تو میتونی کاری کنی تغییرش بدی؟
مثلا یکی از چیزایی ک من در موردش قانون تکامل رو رعایت نمیکردم و عجله داشتم و همین باعث میشد زود گیو آپ کنم ک نه نمیشه، نه من نمیتونم از پسش بربیام ، تغییر یک سری الگوهای رفتاریم و اخلاقیم که میدونستم باید تغییر کنن ،چون بزرگترین ضربه ها رو ب من میزدن
دلم میخواست زود عوض شن، مثلا همینکه تصمیم گرفتم دیکه اینجوری عمل نکنم
و استاد شما چقد گفتین که شخصیت ما یک شبه شکل نگرفته که بخاد یک شبه هم تغییر کنه.زمان و تعهد لازم داره، استمرار لازم داره
اولش انرژی و تعهد و اراده ی بیشتری میخاد ولی ب مرور زمان آسونتر میشه ، که میشه همون بحث مومنتم که گفتین.
من شروع میکردم یکی دو روز خوب، و ب محض اینکه دوباره اون رفتارا رو شروع میکردم، شروع میکردم ب سرزنش و تخریب خودم که تو از پسش برنمیای، تو عرضه شو نداری، اینا پاشنه آشیلت هستن، تو ب اندازه ی کافی توانمند نیستی، و همین باعث میشد ک احساس ناتوانی کنم و فک کنم نمیشه و تازه اعتماد بنفس و احساس لیاقتمم پایینتر بیاد
اینا درچه صورتی بود؟ در صورتی که قبلا اون الگو رو روزی چتدبار انجام میدادم و بعد از کار کردن رسیده بود به هفته ای یکبار ،به ده روز یکبار و داشتم تکاملم رو طی میکردم،ولی چون قانون تکامل رو از یاد میبردم و توقع غیر منطقی داشتم از خودم نه تنها نمیتونستم تغییر کنم ،بلکه هربارم احساس لیاقتمو پاییتر میاوردم
بعد تا جاییکه ک دیدم نمیشه تغییر بدم بعضی اخلاقامو ک داره بهم ضربه میزنه ،مثلا مث بحث کردن، احساساتی شدن و عصبی شدن و زودجوش آوردن
بدون درنظر داشت قانون تکامل چه دیدگاهی نسبت ب خودم داشتم؟
یک آدمی ک یکسری ضعف های شخصیتی داره و نمیتونه تغییرش بده و از پسش بربیاد،حس بی عرضه بودن
و دیدی ک نسبت به مساله داشتم چی بود؟ یک کار سخت و طاقت فرسا ک باید پرفکت عمل کنم و تو یک ضربه تمومش کنم اگر خطا کنم تمام کار و عملکردم رو صفر میکردم
از زمانی ک تصمیم گرفتم میخام با قانون تکامل پیش برم و یک شبه امکان پذیر نیست چطور شد عملکردم؟
اول اومدم گفتم به خودم همینکه اصن به این خودشناسی رسیدی یعنی پیشرفت ، چقد خودمو تحسین کردم بابتش، گفتم یک مرحله پیشرفت کردی تبریک میگم بهت ، مرحله ی اول انجام شد
مرحله دوم آفرین دمت گرم که انقد شجاعت داشتی که پذیرفتی و مسولیتش رو صد در صد برعهده گرفتی، قبلا اصن قبول نمیکرذی که این بحث و تنش و اینا مشکل از توست، بازم ب خودم تبریکگفتم و حس افتخار
بعدش گفتم دمت گرم آفرین که راه حل رو پیدا کردی، قبلا فکر میکردی دیگران باید عوض شن، الان میگی تنها کسی ک باید تغییر کنه هاجر هست
خدا رو شکر ک پیشرفت کردی و تو مسیر درست هستی و همینکه تو مسبر درستی، یعنی ب مقصد میرسی درنهایت
با اینجور دیدن یک حس سبکی، آرامش ،توانمندی ،پیشرفت و قابل حل بودن مساله پیدا کرده بودم
یک حس شور و اشتیاق ک انقد پیشرفت کردم، آسون بودم و برم برای مراحل بعدی
تازه اینکه چقد احساس لیاقتمم بالا میرفت
بعدش شروع کردم نوشتن هر روز پیشرفتام و تغیراتم و تحسین خودم
به خودمم میگفتم مدام من ازت توقع تغییر یک شبه ندارم همینکه هر روز یک مقدار بهتز بشی کافیه
مثلا اون رفتارایی ک قبلا روزی چندبار میکردم رسیده به ده روز یکبار،بیست روز یکبار ، همونم ذهنم تا میاد سرزشن کنه و تمام این دستاوردا رو صفر کنه و برچسب بی عرضه بودن رو بزنه
سریع گفتگوی ذهنی م رو عوض میکردم ،اص برعکس میکردم داستان رو بجای اینکه بیاد سرزتش کنه شروع میکردم ب جشن گرفتن تو ذهنم
،میشنستم با خودم میگفتم ببین دمت گرم ،تو قبلا هر روز اینجوری بودی الان ببین بعد دوهفته،چه پیشرفتی، چقد تو توانمندی هاجر ،چقد تو متعهد وبا اراده ای
میگفتم اصن خوب شد این اتفاق افتاد تا من فهمیدم چقد پیشرفت کردم، تا جشن بگیریم برا خودمون
بعد چون میدونستم شروع میکنه ذهن ک بی عرضه ای، هی میگفتم ببین قانون تکامله خب، یک شبه عوض نمیشی، تو بی عرضه نیستی، این قانون جهانه، نمیشه یک شبه تغییر کرد،تو خیلی ام عالی عمل کزدی ،دمتم گرم، من ازت توقع پرفکت بودن ندارم ، من تغییراتتو دارم میبینم براشون ارزش قایلم و میدونم ک چقد در حال پیشرفتی
اینطور مسیر تغییر شخصیتی م داره برام رونتتر ، امکان پذیرتر میشه و احساس لیاقتمم بالاتر میره
میدونم ک اینجوری آسان میشم برای آسانی ها
رعایت نکردن قانون تکامل یعنی آسان شدن برای سختی ها
یا من زمانی که بیزنسم رو باز کرده بودم، از همون پولی ک داشتم شروع کردم آن لاین در حد خودم و راحت بود همه چی،خوب پیش میرفت ،ذهنم رها بود،لذت میبردم ،ذوق و شوق داشتم
ولی تکاملم رو طی نکردم و گفتم میخام مکان فزیکی هم داشته باشم، از بیرون یک پولی تزریق کردم و شروع شد سختی ها
اون ذهن آرام رو دیکه نداشتم ، تو استرس و هول و ولا افتادم، دیکه لذت نمیبردم همش استرس
و اینا تاثیر گذاشتن روی فروش
اصن یکی از چیزهایی که باعث میشه قانون تکامل رو نخوام طی کنم،، بحث مقایسه هست
چقدر این مقایسه ویرانگر هست، باعث ناسپاسی، ب سختی انداختن ، از مسیر گمراه شدن هست
من چه زمانی خودمو مقایسه میکنم؟ زمانی که احساس لیاقت پایینی دارم.
پس میشه با کار کردن روی احساس لیاقت و مقایسه نکردن هم به اجرای قانون تکامل کمک کنم.
و استاد باورای خوبی که میشه در این فایل پیدا کرد
فرصت ها برای پول ساختن زیاده و هر روزم بیشتر میشه، اینکه دیگران از فزصت ها استفاده کردن، نه تنها فرصت ها رو کم نکرده بلکه بیشتزش هم کرده، مثلا یک شرکتی این ربات رو ساخته و پول ساخته، و یک شرکت دیکه اومده با اصلاح بعضی نواقص و بهتر کردنش بازم پول ساخته
باور دیکه،، تمام مسایل بدون استثنا یک راه حل ساده و قابل دسترس دارن،،
این مسایلی ک تو ربات قبلی بود، مث اینکه بالا پایین نمیرفت، یا کستوم تنظیم نمیشد، یا پریز برق بیشتری لازم داشت، چه راحت حل شده، پس تمام مسایل یک راه حل ساده داره
و باز هم باور تمام مسایل راه حل ساده و قابل دسترس دارن، من داشتم فکر میکردم چقد سخته خم شی دونه دونه توپ ها رو جمع کنی، اون سبد چ باحال بود توپ رو چقدر راحت جمع میکرد با گذاشتن یک دسته ک خم نشی و چندتا سیم زیر سبد ک توپ بره توش با فشار ولی بیرون نیاد
و باور معنوی بودن ثروت
چقد لذت بردم از آزادی مالی شما، بع زاحتی هر چی دوس دارین برای خودتون تهیه میکنید و زندگی تون رو راحتتر و لذت بخش تر و پربارتر میکنید و همزمان دارین با خریداتون ب گسترش جهان کمک میکنید و الگو میشین برای من، که باور پذیر بشه میشود ثروتمند شد
باور دیکه آزادی زمانی مکانی و مالی ممکنه، البته با رعایت قانون تکامل و ساخت باورای مناسب
باور دیگه، اینکه شما دریک رابطه ی عاشقانه ی بینظیر و عمیق هستین ولی هر کدوم آزادی خوذش رو داره
این باور ک ما خوذمون مسول احساس خوب خودمون هستیم، مسول سرگرم کردن خودمون، مسول عشق ورزیدن و تحسین خودمون
اینکه رابطه ی عاطفی یک بخش از زندکی هست،تمام زندگی نیست، ما باید هر کدوممون زندگی مستقل خودمون،اهداف خودمون،علایق خودمون رو داشته باشییم
من باید بتونم ب تنهایی یک زندگی پربار،مستقل،هدفمند و شاد رو برای خودم بسازم، زندگی ای که اگر قرار باشه تنها باشم هم کامل و غنی باشه
استاد سپاسگزارم برای این فایل بینظیر و یادآوری قانون
سلام عزیزم
چقدر کامنتت عالی بود چقدر ریز و نکته به نکته نوشتی
برای من کلی درس داشت
من هم مواقعی که تو دام پاشنه های آشیل میافتم و رفتاری های تکراری قبل رو انجام میدم مدام خودم رو سرزنش میکنم و یادم میره نگاه کنم ببینم که درسته عالی نشدم اما باز هم نسبت به قبل بهتر هستم
واقعاً بینظیر نوشتی بخصوص در مورد روابط که بخشی از زندگی هست و کل زندگی نیست ،با خواندن کامنت شما کلی از صحبت های استاد بخصوص تو دوره روابط یادآوری شد ، تحسینت میکنم عزیزمی
رعایت نکردن قانون تکامل یعنی آسان شدن برای سختی ها «دقیقا»
تکامل من چقدر با این قانون تو ذهنم چلنج دارم گاهی برا اینکه یکم برا خودم اسونتر ش کنم این صحبت استاد رو یادآوری میکنم که منظور ش از تکامل طی کردن زمان خاص نیست بلکه تکامل فرکانسی منظورشونه و اگه بتونی در همه مواقع به قانون عمل کنی و احساس خوب داشته باشی و از طی کردن مسیر لذت ببری زمان برای تو کوتاه میشه و اینطوری میتونم دید مثبت تری نسبت به قانون تکامل داشته باشم
سعی میکنم رها باشم و تسلیم تا ایده ها و راه حل ها بهم گفته بشه
کامنتت رو کپی میکنم که باز هم بخونم و یاد بگیرم
سپاسگزارم
سلام فرنگیس عزیزم
مرسی برای نقطه ب آبی قشنگت و انرژی قشنگت.
خدا رو شکر ک کمنتم تونست قانون رو یادآوری کنه به شما.
دقیقا راست میگی مشکل که داریم اینه ک اسم قانون تکامل میاد حس میکنیم یعنی دیر رسیدن به خواسته ،فاصله ی زمانی ، برا همین آدم میخاد دور بزنه قانون رو ک البته این خود این مسیر اشتباه باز چقد دور میکنه ما رو از خواسته.
هدایت خداوند چقدر قشنگ کار میکنه، این کمنت رو دو روز پیش نوشته بودم، امشب پاسخ شما باعث شد باز بخونم ، باورت میشه خودم چقد نیاز داشتم و شما دست خدا شدین .
آدم میگه مینویسه،فکر میکنه میدونه ولی بخدا نمیدونیم،نیاز ب تکرار هر روزه داریم
بهتزین ها رو برات میخام عزیزم
سلام خدمت استاد عزیز و مریم خانم مهربانم
و سلام به تمام دوستان نازنینم
تکامل
چه قدر این موضوع مهمه استاد
همه دوست داریم که در تمام زمینه ها پیشرفت کنیم درزمینه سلامتی معنویت روابط و ثروت
اما به نظرم همه اینا از رسیدن به احساس خوب بدست میاد یعنی این موارد پاداش احساس خوب و اتصال به خداوند مهربانه.
دیدین وقتی میخوایم دل کسی رو به دست بیاریم باید خودمونو بهش ثابت کنیم باید بها پرداخت کنیم و وقتی برای طرف ثابت شدیم دیگه اون هم برای ما همه کاری میکنه حالا اگه که از خدا خواسته هامونو میخوایم باید درجه اول خودمون رو بهش ثابت کنیم
پس دارم با احساس خوب پیش میرم و ایمان دارم که همه چی بهم داده میشه در زمان مناسب دارم اون فاصله رو با احساس خوب طی میکنم.
استاد کاملا درست گفتین که کم کم پیش بریم و خودمونو با دیگران مقایسه نکنیم که سرخورده نشیم
گاهی اوقات که نتایج بزرگ بعضی از دوستان رو میدیدم یه جورایی حسم بد میشد اما وقتی میومدم اون مسیرشونو میدیدم که از چه مسیری به این نتایج بزرگ رسیدن با رسیدن به احساس خوب…پس منم ادامه دادم و میدونم که با استمرار به همون نتایج میرسم.
دیدم همین دوستان چه قدر تلاش کردن چه قدر ذهنشونو خوب کنترل کردن و به این نتایج رسیدن.
پس به فکر این نیستم که پس نتایج بزرگ کو؟
باید از خودم به اندازه ظرفم توقع داشته باشم نه بیشتر و نه کمتر.
استاد این مورد رو هم بگم وقتی که ما روی خودمون کار میکنیم جهان هم به کمک ما میاد
مثلا بارها از یه سری بحثا خوشم نمیاد اونجا رو ترک میکنم یا بحث رو عوض میکنم و با ادامه دادن دیدم یه موقع که دوباره همچین موضوعی پیش میاد ممکنه گوشیم زنگ بخوره یا کسی صدام بزنه و چه قدر اون لحظه خوشحال شدم.
الهی شکرت خدای مهربونم بابت قوانین زیبایی که حکم فرماست و ما رو با این قوانین آشنا کردی .
ممنونم ازتون استاد همیشه خوب و مهربانم.
الهی
سلام خدمت استاد عباس منش عزیز و همه دوستان
اول اینکه استاد دمت گرم با این بدن قشنگی که ساختی من هر دفعه یک فایل جدید از شما میبینم قشنگ میفهمم که یک چند کیلیویی عضله جدید ساختی چون خودمم عاشق ورزش و بدن سازی هستم قشنگ درک میکنم ماشالله بهتون
“قانون تکامل”. چه قدر این قانون مهمه به نظر من 99درصد مشکلات ما انسان ها با درک و عمل به این قانون درست میشه خود من که نمونه خیلی خیلی خیلی دقیق رعایت نکردن قانون تکامل هستم
یک مثال از خودم از همین امسال که برام تو بیزینس جدیدی که شروع کردم اتفاق افتاد میزنم که هم به خودم یاد اوری بشه و شاید به دوستان کمک کنه
اول امسال من کارم رو شروع کردم با کلی ذوق و شوق زیاد روزی تقریبا 10ساعت تمرین میکردم ولی از یک جایی دیگه نخواستم تکامل رو تو کارم طی کنم و اموزشهامو نیمه کاره ول کردم و دیگه فکر کردم خیلی تو کارم حرفه ای شدم شروع کردم به ریسک های خیلی احمقانه تو کارم که خیلی زود به پول های گنده برسم و خیلی راحت تا به خودم اومد دیدم یک سال شده من پیشرفت خاصی نکردم که هیچ و فقط وقت و پول و انرژی از دست دادم و احساس عدم لیاقت و ناامیدی هم به سراغ من اومد و تازه الان با دیدن این فایل از استاد دوباره یک تلنگر خیلی خیلی جدی به من خورد که ببین استاد قشنگ داره با تو صحبت میکنه کجا میخای بری با این عجله گیریم که رسیدی به مقصد ایا واقعا از مسیر لذت بردی یا فقط تقلا و حرص زدی
وقعا که به قول استاد درک کردن قانون تکامل هم خودش تکامل میخواد من که دیگه فکر میکردم تکامل رو خوب درک کردم این سوتی بزرگو دادم که از امروز سعی میکنم هروقت خواستم کاری رو انجام بدم ببینم از فیلتر تکامل رد شده یا نه
به امید دیدار استاد عباس منش در پارادایس زیبا با عشق️️️️
با سلام خدمت استاد جااااان
و سرکار خانم شایسته گرامی
در رابطه با فایل که استاد زحمت کشیدن و آماده کردن این رو باید بگم که ما قبل از آشنایی با استاد اصلا چیزی به نام قانون تکامل و استمرار در مسیر و تخصص و مهارت و تمرکز روی هدفی واضح و مشخص که نمی دونستیم و می گفتیم یه شبه آخ که از این یه شبه پولدار شدن و آمپولی پولدار شدم چقدر ضربه ها من خوردم یه مثال از خودم :
ما اصلا از کشاورزی اطلاعاتی نداشتیم پول خونه بابامون رو که تنها داریش بود رو فروخته بودیم رفتیم کشاورزی کنیم و یه کارگر گرفتیم گذاشتیم که سر محصول بیایم جمع کنیم و ماهی یکبار هم سر می زدیم و وقتی سر محصول شد دیدیم این کارگر از خودمون بدتر بوده و محصول همه به بار نشست و مال ما فقط بوته بود یکی در میان محصول داده بود 70ملیون پول سال 95 به فتا رفت بدهکار هم شدیم که از سر زمین می خواستیم بیایم خونه که 500کیلو متر با خونه مون فاصله داشت باطری ماشینم خراب شده بود و پول یه باطری نداشتم که عوضش کنم که با هل دادن روشن می شد و اینکه شبا می خوابم سرم می ذارم رو بالشت هزاران بار خدارو بخاطر وجود شما شکر می کنم
و حالا نکته جالب اینجاست که که وقتی رها می کنی و صبح داخل یکی از فایل هاتون دیدم که یه کلید جذاب برام باز شد که اگه تسلیم باشی هدایت میاد واقعا خدارو شکر کردم که بصورت معجزه آسا زندگیت آرام میشه و آروم آروم زندگیت رو غلطک می افته به سمت خواسته هات
داشتم سوره حضرت یوسف رو می خوندم و در آخر سوره به پدرشون می گفتن که اون خوابم به حقیقت پیوست حالا که هدفهای رو که داریم رو نوشتیم و داریم زندگی می کنیم وقتی بهمون گفته شده پس می ده فقط نباید عجله کرد
و اینکه چطور از این فایل باید برای آینده استفاده کرد که من یکسال هست به این شیوه کار می کنم بدون عجله و خدا داره هدایتم می کنه تخصص خود را افزایش بدهیم مهارت های لازم رو کسب بکنیم و این قاعده جذاب تکامل رو بگذاریم مثل عضله های ماهیچه هامون شکل بگیره
و نکته آخر عجله عجله عجله نکنیم
سلام بر مهربان استادم
سلام بر گل مریم جان
استاد خدا به من یک پسر دیگه داده که الان به لطفش 8 ماهه هست.
با دیدن این فایلتون به یک موضوعی هدایت شدم.
بیماری نوزاد یکی از تنش زا ترین مسائل برای اغلب مادر ها هست.من در گذشته خیلی خیلی زیادتر حساس بودم، اما الان مقداری کمتر.
چند وقت پیش نوزاد من سرماخوردگی سختی گرفت و بالاخره به لطف خدا تازگی خوب شد. امروز دوباره از خواب بیدار شد و دیدم انگار سینه اش عفونت کرده دقیقا مشابه بیماری چند روز قبل.
اولش نگرانی شدیدی اومد سراغم،طوری احساس کردم نفس کشیدن داره برام سخت میشه.بچه رو دادم دست همسرم و رفتم داخل حیاط و شروع کردم به مرور افکار درست تر و آگاهانه سعی کردم که ذهنمو کنترل کنم و اجازه ندم مومنتوم منفی شروع به قوی تر شدن کنه.به خودم گفتم قطعا این دفعه بیماری خیلی خفیفتر خواهد بود چون پسرم قبلا اونو گرفته و خودم هم گرفتم و از طریق شیرم آنتی بادی بهش میدم و خلاصه کلی افکار بر این مبنا که آقا بدن دیگه مثه دفعه ی اول درگیر نمیشه و به مراتب قویتر و بهتر عمل میکنه.
این جریان که گفتم دقیقا شبیه این مثال شما در مورد پینگ پنگ هست که آقا تمرین باعث میشه هر بار به صورت خودکار بهتر و بهتر عمل کنی تا جایی که ضربات رو به صورت ناخود اگاه
وارد مموری ماسل میشن و دیگه نیازی نیست که تلاشه دفعه ی اول رو انجام بدی. انگاری که این قانون یکی از اصول که فارغ از اینکه درگیر چه مسئله ای هستی، روند ثابته، قانونش ثابته. در مورد سرماخوردگی پسرم هم این قضیه صدق میکنه، اکثر کارهای یک نوزاد داخل این سن غریزی و هدایتی هست. یعنی بنظرم نوزاد ها نمود قانون خداوند هستن که هنوز بدون تغییر و دستکاری توسط انسان هستن.
چون خداوند این امر رو در سیستم ایمنی گذاشته که آقا مریض شدی اوکی، اما باید بتونی مدیریتش کنی و به شکل خودکار اونقدر که دیگه حتی اگر بعد از مدتی به اون بیماری برخورد هم کنی، عین خیالت نباشه و سیستم ایمنی ات اوکی باشه.
استاد عزیزم از این شجاعت و صداقتتون در گفتن مسائل شخصیتون که بهبود میدین،نمیدونین که چقدر به من کمک میکنه برای زدن داخل دهنه ذهن منطقی که ببین استاد هم این مسائل رو داشته، اما حلشون کرده، پس عیبی نداره منم این مسائل رو دارم، فقط باید حلشون کنم.
سپاسگزار حضور یکرنگ و مهربانتون هستم.
در پناه الله مهربان شاد و سعادتمند دنیا و آخرت باشیم
به خداوند زیبایی ها که همواره درحال زیبا کردن زندگی منه
سلام و احترام تقدیم میکنم خدمت استادی عزیزم
خدمت بانو شایسته بندی دلم (عزیزدلم)
وخدمت عزیزان هممدارم که به این کمنت هدایت شدن.
راجع به فایل بینظیری استاد هرچی تعریف کنیم بازم کم گفتیم چون کارای استادمون حرف نداره،
راستی از دیدن اسم این فایل من یادی بازی خودم افتادم و دیدم چقدر حرفای که استاد میگه را منم طی همین چند مدت تجربه کردم یک دوبار توجه ام را جلب کرده بود ولی انطور که مثلی استاد بیام شیر و شیره موضوعات مهم یا قانون زندگی را دربیارم وبه درس تبدیل کنم نبوده.
مثلآ: من چند ماه تصمیم گرفتم که بعضی ورزشهای صبگاهی را آنلاین داخل خانه تمرین کنم،
از آنجای که خداراصدهزار بار شکر اندام کاملآ خوش فرم وزیبایی دارم ورزش های سبکتر را برای اینکه کمی انرژی بیشتری داشته باشم انجام میدم
منی که قبلآ هیچ وقت نه باشگاه رفتم ونه کدام ورزش خاصی را بلد بودم، فقط برای دلم این کاره میکردم، من تصمیم گرفتم که یک سری حرکت ها را دانلود کنم و تا مدتی را فقط آن حرکت ها را کار کنم بعد بیرم سطح کمی بالاتر
اولا که شروع میکردم میدیدم بعضی حرکتا را من اصلآ خودم را تنظیم نمیتونم با آن که چطوری انجام میشه
اول میگفتم چقدر سخته من نمیتونم این کاره انجام بیدم یا اولا زودتر خسته میشدم باز فکر میکردم من توانش را ندارم
ولی بازم برای دلم ادامه میدم وبیشتر به تصویر دقت میکردم تصویر را جلوم روشن میکردم موقع کار کردن بیشتر به تصویر نگاه میکردم
وخلاصه بعدی یک هفته یا بیشتر متوجه میشدم وبه خودم میگفتم وای من الان چقدر قشنگ این حرکتا را انجام میدم
بعد دیر تر هم خسته میشدم و میگفتم انرژی من بیشتر شده باز کمی زمان و سطح تمرینم را بیشتر میکردم.
واینجا بود که من چند بار متوجه قانون تکامل شدم و هر ازگاهی در ذهنم میگفتم بیبن من حرکت را که اول هیچ بلد نبود بعدی چند مدت. چقدر قشنگ یاد گرفتم.
والان متوجه میشم
1 در شروع کار من خودم را چقدر ناتوان میدیدم چون تصویری کسی را نگاه میکردم که در آن حوزه استاد بود دوست داشتم خودم مثلی ایشان کار کنم.
2 من با اسمترار ادامه دادم
3 وتوجه ام به حرکت های آن استاد بود که مثلی ایشان از اول حرکات درست را یاد بگیرم
4 هم قانون تکامل را طی میکردم و بعدی چند مدت خودم را با دفعات اولم مقایسه میکردم و از دیدن تغییرات خوشحال میشدم.
و از درس گرفتن آن بازی ام من یک ایده دیگه گرفتم که هنوز اجرا نکردم انشالله به زودی اجراش میکنم
وآن ایده ام اینکه من خیلی علاقه به رقص دارم ولی متاسفانه بلد نیستم
ولی ایده بهم الهام شد به جای این تمرینات صبگاهی ام بیام یک سری آموزش های رقص را روش کار کنم که با مرر زمان هم رقص بلد میشم وهم یک نوع ورزش برام میشه،
پس انشالله الان چون رمضان هست روزا روزه دارم من میام به جای تمرین صبحگاهی بعدی افطاری تمرین رقصم را اجرا میکنم به امیدی الله
استاد جانم بازم بابت این فایل بینظیری تان سپاسگزارتونم
امیدوارم هرجای هستیم در پناه الله شاد، سلامت، ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشیم
الله یارو یاوری همه ما باشه.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد خوشتیپ و خوش اندامم
سلام به مریم خانم قوی و مستقل
تکامل تکامل تکامل
وااای که چقدرررر این قانون زود فراموش میشه و چقدررررر ذهن مون میخواد نادیده اش بگیریم و مارو با وسوسه اینکه مرحله های بعدی یه خبری هست فریب میده.
من خودم چند ماه پیش که تازه 12 قدم رو شروع کرده بودم هدفم رو گذاشته بودم خرید یه موتور سنگین 250 سی سی ههههههه
اونم کِی؟ من!!!
منِ 18 ساله که تا حالا دوچرخه هم نداشته بودم!!!
ولی خداراشکر همون اوایل فهمیدم که باید تکاملم رو رعایت کنم. هدفم رو از 250 سی سی آوردم روی 150 سی سی که هم خریدنش برام راحت تر باشه و هم موتور سواری رو یاد بگیرم و باهاش راحت بشم. ولی در طول مسیر خدا منو هدایت کرد و بهم گفت که 150 سی سی هم فعلا برات زیاده و باید از دوچرخه شروع کنی. اونم چجوری؟ به شکلی که یکی از فامیلامون اومده بود خونه مون و دوچرخه شو دم در خونه پارک کرده بود و من که داشتم میرفتم بیرون یهو چشمم بهش خورد و این خواسته تو وجودم شکل گرفت و توی کمتر از یک ماه برا خودم دوچرخه خریدم. اون موقع که این خواسته شکل گرفت نمیدونستم که این جز تکامل منه و باید ازین شروع کنم و الان که نگاه میکنم میگم من برای رسیدن به موتور باید اول از دوچرخه شروع میکردم ولی هیچ برنامه ای براش نداشتم.
من همیشه به خدا میگم میگم خدایا خودت هدایتم کن خودت دستمو بگیر اگه من یه جایی یادم رفت ازت هدایت بخوام یا به هدایتت گوش نکردم یا قانون رو رعایت نکردم خودت جوری کارامو پیش ببر که طبق قانون باشه.
استاد چقدرررررر تحسین کردم خونه جدید تون رو وااااااقعا قشنگه. ازون مبلای سفید خاص بگیر تا نقشه جهان روی دیوار تا اون نورهای آبی رنگ زیر مبلا و اون آینه قدی غول پیکر. با اینکه خیلی خیلی دیزاین و طرح ساده ای داره ولی بیییی نهاااایت زیباست زیباست زیباست!!!
استاد تورو خدا اگه وقت کردید که ویدیو راجع به این خونه جدیده و زیبایی هاش برامون بزارید مرسی که هستید عاشقتونم
به نام خدا
سلام به عزیزترین استاد دنیا
تولدتون هزاران بار مبارک باشه استاد جان
خیلیییی خیلییی خوشحال و سپاسگزار خداوندم
بابت بدنیا اومدن و وجود شما مرد بزرگ .
خیلی دوستون دارم استاد
الان که دارم کامنت مینویسم یک روز گذشته ازتولدتون و من برای این فایل کامنت گذاشته بودم از قبل ولی خبر نداشتم از تولد شما
دوباره اومدم این فایل رو گوش بدم که از کامنت دوستان متوجه شدم
و دلم نیومد تبریک نگم بهتون
دلم نیومد ابراز احساسات نکنم شما نمیدونید اما
من اینجا هررروز بیشتر عاشق شما و مریم جون میشم
هرروز بیشتر از قبل دوستون دارم وباهاتون ارتباط قلبی شدیدی برقرار میکنم
شما یکی از عزیزترین ادم های زندگی منید
الهی که همیشه لبتون خندون باشه دلتون شاد باشه
الهی که همیشه قلبتون باز باشه
بمونید برای ما
خداوند به شما عمر طولانی و با عزت عطا کنه
استادجانم
عزیزمنید خیلی خیلی خوشحالم بابت حضور شما در زندگیم
خداحفظتون کنه .
خلاصه هرچی خوبی و زیبایی هست
ارزوی من برای شماو مریم جانه.
دوباره که این فایلو گوش دادم حسم گفت بیام
از یه چیزی بنویسم ..
اینو قبلنم شاید گفته باشم .
من از بچگی کلا از حل مسئله فراری بودم واسه همین هیچوقت ریاضیم خوب نبود نه اینکه یادنگیرم
نه .
فقط بخاطر این بودکه همیشششه کارارو به تعویق مینداختم درسامو به تعویق مینداختم همه میموند برا شب امتحان و عملا
ریاضیو نمیشه شب امتحان ی کتاب کاملو فهمید چون تمرین میخواد ومث بقیه ی درسای خوندنی نیست
یادمه وقتیم که خواستم وارد دبیرستان شم
اونقدر هیچی نمیفهمیدم از ریاضی که پول دادم به معلم و نمره بهم داد
حالا توی دبیرستان دیگه واقعا چیزی نمیفهمیدم
و کلا ریاضی منو بقول شما تحقیر میکرد
چرا!؟چون من اصلا مطالب بیش رو یاد نگرفته بودم
یههه عالمه حجم مطالب روی هم شده بود و من هیچی نمیفهمیدم ازش .
همیشه تنفر داشتم
همیشه میگفتم من هییییچوقت موفق نمیشم توی ریاضی وکلا هر درسی که ی ذره توش ریاضی بود حال منو بد میکرد
و من به این نتیجه رسیده بودم که خب یسریا استعداد ریاضی دارن یسریام مث من نه .
فقطططط. به این دلیل بود که رسیدم به کنکور دیدم خدای من چندین کتاب که هیچی ازش نمیفهمیدم. .
یجا مجبور شدم شروع کنم بفهممش چون برای کنکور نیاز داشتم که نمره خوبی در این درس بگیرم
هر ویدیوی هر استادی رو که میدیدم داره درس میده .
حالم بد میشد ازش
چون هیچی نمیفهمیدم تااینکه یادمه یه استادیو پیدا کردم که
یه سلسله ویدیو هایی درست کرده بودن
که ریاضی رو از صفر توضیح میداد برای کنکوریا
از صفر صفر
شروع کردم بااون اروم اروم اومدم جلو
دیدم دارم بهش علاقه مند میشم
دیدم میتونم سوالای اسون رو حل کنم
یکم که جلو تر رفتم دیدم سوالای اسون کنکورم میتونم حل کنم و دارم میفهممشون
خیلییی شگفت زده بودم و خیلیم گیج شده بودم
چطور ممکن بود
ریاضی ای که مرگ من بود
حالا شده شیرین ترین قسمت زندگیم
حتی وقتای که حالم بد میشد میرفتم سراغش و بهم حس خوبی میداد
حس توانا بودن
حس اعتماد به نفس
تصمیم گرفتم از خیلییی مطالب بیسیک تر یادش بگیرم
اروم اروم شروع کردم.
اروم اروم رشد کردم و الان عاشقشم
و حتی تدریسش میکنم
چیزی که حالمو بد میکرد
چیزی که میگفتم اصولا براش ساخته نشدم
حالا اتفاقی که افتاده تونستم نه تنها خودم کابوسمو تبدیل کنم به یه رویای شیرین بلکه دانش اموزانم هم بهش علاقه مند کردم
برای من لذت بخش ترین لحظه
لحظه ایه که دانش اموزم به من میگه که من به ریاضی علاقه مند شدم
همون بچه ای
که تمام نمرات ریاضیش صفر بود..
خیلی جالبه
این درسو میشه همه جا استفاده کرد
هیییچ چیزی توی این دنیا نیست که ما از پسش برنیایم
کافیه که از بیس پایه ی قوی ای براش بچینیم که هم لذت بخش بشه برامون هم موفق بشیم
توی اون حوزه ..
بسیاررر موفق .
اونقدری که افرادی که سالها دراون حوزه هستن هم به پای ما نرسن.
این درس بسیار درس بزرگیه و نشون میده که استعداد چیز ذاتی نیست که باهاش به دنیا اومده باشیم
وقتی علاقه داشته باشیم استعداد هم به وجود میاد وقتی که اصولی پیش بریم
پس به خودمون برچسب خنگ بودن
و…
نزنیم و ادامه بدیم
ناامید نشیم
اینا خیلی مهمه
امیدوارم که درعمل بتونیم انجامش بدیم .
سپاسگزار شما هستم
در پناه الله یکتا شاد وسلامت باشید