درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2 - صفحه 15 (به ترتیب امتیاز)

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهدیه جهانی گفته:
    مدت عضویت: 128 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    به نام خدای هدایتگرم به سمت نعمت وسلامتی وثروت وروابط عالی

    خدایی که هرچه دارم ازاوست وهرروزبادرک بهترازقوانین ،بیشترمیبخشد.

    خدایا توکلمات رابرذهنم جاری میکنی ومن مینویسم.

    سلام ودرود خدمت استادعباسمنش عزیز وخانم شایسته ی عزیز وهمه ی دوستانی که دراین سایت توحیدی ومقدس حضوری مستمروپیوسته وفعال دارند وباعث رشدوآگاهی وگسترش جهان میشوند.

    امروز دوباره آگاهی های این فایل زیبا رامرور کردم ،چقدراین فایل درس دارد،نکته دارد، چقدرحیات بخش است.

    اول ازهمه بگویم که وقتی استاد رامیبینم که بابدن ورزشکاری وعضلانی وورزیده ،تنیس بازی میکند وراحت وآسان شده است برای این ورزش،چقدر لذت میبرم ازاجرای قانون درزندگی

    اجرای توحید درعمل

    اینکه بدون وابستگی به کسی یا چیزی دنبال علاقه ام بروم وادامه بدهم وتکامل خودم را طی کنم ولذت ببرم.

    اینکه دنبال این نباشم حتما که کسی بامن همراه شود که من بتوانم پیشرفت کنم.

    اینکه به تنهایی هم میشود پیشرفت کرد واززندگی لذت برد.

    وقتی این سادگی دکوراسیون منزل استاد رامیبینم چقدرلذت میبرم .

    وقتی میبینم که استاد بدون محدودیت مالی وزمانی هروسیله ای که دوست دارد میخرد چقدرلذت میبرم از فراوانی ثروت ونعمت

    وقتی میبینم که استاد برای علاقه وعشق خودش به ورزش تنیس ازیوتیوب استفاده میکند که بهتروبیشتر یاد بگیرد،من چقدردرس میگیرم که من هم برای عشق وعلاقه ام به موسیقی دنبال یادگیری بیشتر باشم.

    من تلاش میکنم که درمورد علاقه ام صبر همراه باتمرین مستمر داشته باشم وتکامل خودم را طی کنم تا آسان بشوم برای آسانی ها تابتوانم بدون نگاه کردن به صفحه ی سازم بنوازم تا نورون های مغزی ام یک جاده ی آسفالت وبدون سختی وناهمواری برایم بسازند

    استادعباسمنش عزیز وخانم شایسته عزیز ازشما سپاسگذارم که بااشتراک گذاشتن این آگاهی ها باعث رشد وگسترش جهان میشوید.

    خداوند حافظ ونگهدارتان باشد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      بهاره صرام گفته:
      مدت عضویت: 1232 روز

      سلام مهدیه جان عزیزم

      ممنون از نظرات قشنگت ، من این‌چند نکته ی خیلی خوب و داخل نوشتت دیدم نظرمو جلب کرد واقعا خوب و کامل نوشتی ،

      (اینکه بدون وابستگی به کسی یا چیزی دنبال علاقه ام بروم وادامه بدهم وتکامل خودم را طی کنم ولذت ببرم.

      اینکه دنبال این نباشم حتما که کسی بامن همراه شود که من بتوانم پیشرفت کنم.

      اینکه به تنهایی هم میشود پیشرفت کرد واززندگی لذت برد)

      وقتایی که آدم ها میان میگن وای کسی نبود من باهاش برم ورزش ، برم فلان جا این کارو بکنم اون کارو بکنم من خندم میگیره چرا آدم ها انقدر وابسته اند ؟ مگه ما تنها متولد نشدیم پس خداوند قدرت خلق هرچیزی و به ما داده که بتونیم از پس هرچیزی به تنهایی بربیایم و توی مسیر درست خودش انسان های کمک کننده را بهمون وصل میکنه ، که اونم در تنهایی خودش انسان موفقی بوده و هست و در کنار هم قرار میگیریم و میشیم مکمل و این قانون صحیح زندگیه ،

      ممنونم عزیزم خیلی نظر خوبی نوشتی .

      در پناه خداوند شاد و ثروتمند باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مهدیه جهانی گفته:
        مدت عضویت: 128 روز

        سلام ودرود خداوند به شما دوست عزیزم دراین سایت توحیدی ومقدس.

        خیلی لذت بردم ازاینکه شما هم به این نکته ی توحیدی توجه کردید به اینکه به تنهایی هم میشود دنبال خواسته ها وآرزوها وهدف هایی رفت که به نظر دیگران حتما باید کسی یا چیزی باشد که ما به هدفمان برسیم.

        من خودم شخصا بگم قبل ازاینکه وارد سایت استاد عباسمنش بشوم چون درحال یادگیری موسیقی بودم وهستم فکرمیکردم حتما باید یک هم نوازنده ودوست همنواز داشته باشم که موفق شوم البته برای پیداکردن همنواز به استاد و دیگران سپردم ولی پیدانشد.

        ولی ازوقتی که وارد سایت شدم وفایل های توحیدی 1،2،3،4،5،،0000 راگوش دادم به جای تکیه کردن روی دیگران به خودم وخدای درونم تکیه کردم واین باعث شد که خیلی درموسیقی پیشرفت کنم تا حدی بعضی وقت ها که درکلاس مینوازم استاد میگوید امروز باعث شدی حال واحوالم عالی شود(خدایاشکرت)

        بهاره ی عزیزم ازشما سپاسگذارم که این نکته رادوباره به من یادآوری کردی.

        درپناه الله مهربان،شادوخوشبخت وعاشقانه زندگی کنید.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2833 روز

    به نام ایزد پاک و عاشقی ها

    سلام به استاد عزیز و همگی دوستانم

    وارد گوگل شده بودم با یه حس و نیت هدایت از خداوند که یهو عکس این فایل از گوگل دیدم کمی تعجب کردم گفتم خدای من ببین استاد حضور عزیزش همه جا هست و زدم روش دیدم عجب ایده های خوبی داده استاد و چقدر به منم انگیزه و الگو داد که منم برا تمرینات رشته خودم همچین رباتی خرید کنم و باهاش اینقدر تمرین کنم که با هر مرحله حرفه ای تر و خلاق تر بشم

    چونکه رشته منم یکی از رشته های رزمی و ورزشی ست البته قبلا هم دیدم ربات های تمرینی در رشته خودم اما با دیدن این فایل انگیزه و باورم بیشتر شد که منم میتونم از خدا بخوام و داشته باشم

    اصلا میدونید موضوع اصلی چیه حتی فکرکردن به اینکه من با خودم میکنم میگم من یه ربات تمرینی تهیه کنم برا تمرین کردن خود همین فکر باعث هدایت و خلاقتر شدن من و رسیدن به یه عالمه ایده و راهکار میشه

    چونکه من در کارها و شغل های قبلی هم این نوع تجربه هارو داشتم از لحظه ای که به پیدا کردن راهکارها فکرمیکردم باعث میشد یه عالمه راه حل پیدا کنم و ذهن من خلاقیت های بیشتری از خودش بروز بده

    مثلا یکی از معضلات و مشکلات در درگیری و رزمی وجود داره در مقابل سلاح های مختلفه یکیش در برابر چاقو که خیلی ها ازش وحشت و باورهای بسیار نادرستی دارن که خود منم از بچگی چقدر داشتم اما با برخورد با تضادها چقدر راهکارهای خلاقانه پیدا کردم و باورهام الان قدرتمندتره*

    خلاصه این فایل هم یکی دیگه از هدایت های قشنگ الهی ست

    برا همتون بهترین هارو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    امیر اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2036 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و دوستان امیدوارم که حالتون عالی باشه

    این قضیه تکامل بارها یاداوری میشه ولی بازم انگار یادمون میره و توی هر قسمتی باید یاداوری بشه توی یه فایل یادمه میگفتید تکامل رو حتی توی روابط اونجایی که تازه با یه شخصی آشنا شدی حتی توی ساعت ملاقاتت رعایت کن یهو نرو همون اول روز و شبتو با طرف بگذرون اول یه قرار نیم ساعته روز بعد یک ساعت و به همین منوال این کنار هم بودن میتونه تکاملش رو طی کنه توی همین مثال به فرض شما عادت هایی داری خط قرمز هایی داری و طرف مقابل هم به همین شکل و اینکه به یکباره همه اینا بخواد نشون داده بشه توی مدت زیاد یجورایی غیرقابل هضم شاید باشه و همین رعایت تکامل باعث میشه هم من و هم طرف مقابلم بتونیم از هم شناخت پیدا کنیم و حتی اگه معیارای هم دیگه هم نداریم بدون آسیب و توهین و بحث قطع کنیم این رابطه رو

    در مورد تکامل توی اعتماد به آدما اینکه یهو نیا زندگیتو بسپار دست کسی که شناختی ازش نداری اول پترن هاشو پیدا کن اگه مشخص شد انسان متعهد و قابل اعتمادی هست از اعتمادای کوچیک شروع کن و کم کم به جایی میرسه که کارهای بزرگ مالی هم قابل اعتماد کردن بشه

    تکامل توی مهاجرت که اول ببین امادگی و علایقت مناسب مهاجرت هست و اگه هست از مسافرت شروع کن و…

    حتی تکامل توی فشار اوردن به بدن توی ورزش که ایا بدن من امادگی این حجم از فشار رو الآن داره ؟ چقدر شبیه این فشار رو قبلا بهش اوردم چقدر همین یه نکته باعث شده افراد زیادی به بهونه :میخوایم لذت ببریم ؛ بابا همش یه روزه و … اسیب به بدن خودشون وارد کردن که یه هفته بعدش خوابیدن

    تکامل توی رانندگی که آیا این وسیله رو قبلا روندم ؟ چقدر روش مسلطم ایا تمرین بیشتر نیاز دارم و همین سوالا باعث میشه چه خطرات و اتفاقات بدی که شاید برای همه عادیه تو تجربه ما نباشه

    و نکته مهم دیگه که جدیدا هم زیاد بهش برمیخورم تکامل توی بیزینس هست ، جدیدا با افرادی که ورشکسته شدن از لحاظ مالی و کاری صحبت میکنم و با پرسیدن یه سری سوالا سعی میکنم قضیه رو از یه ساید دیگه نگاه کنم که آیا واقعا شانسیه یا نه یه سهل انگاری پشتش هست ( هر چند که خیلیا با شنیدن داستان ورشکستگی بقیه میخوان به خودشون این باور رو بدن که بیا دیدی نمیشه دیدی ریسکه و … میشه از یه طرف دیگه نگاه کرد که عامل ورشکستگی رو در بیار و برعکسشو انجام بده تا بشه ) و نکته جالب اینجاست که توی درصد بالایی از افراد ورشکسته رد پای طی نکردن تکامل به بهونه های مختلف مثل غرور ، حساب کردن روی پولشون و نداشتن اطلاعات و مهارت کافی ازون بیزینس رو میبینم و چقدر همین نکات و البته به شرط تلاش برای عمل بهش باعث میشه مسیر برای ما ساده تر و لذت بخش تر بشه

    و هر جوری نگاه میکنم همه جا تکامله و خیلی جاها داره یادم میره که تکامل رو رعایت کنم و همین یاداوری شاید باعث میشه که بیشتر حواسمو جمع کنم و ازونطرف نکته مهم دیگه اینکه ازونطرف به بهونه تکامل انقدر همه چیو موکول نکنم و باعث اقدام نکردن بشه و این جمله طلایی شما “تکامل تعداد تجربه هست توی یک حوزه و شما میتونی این تجربه رو توی زمان کوتاه تری انجام بدی به شرط حرکت کردن ”

    استاد یه نکته ریز اما تاثیر گذار توی فورهند زدن اینه که مرکز گردش دست شما توی فورهند شانه هست جوری که مچ و ساعد و ارنج همگی به مرکزیت شانه در گردش هستند و شانه حرکت زیادی رو داره که همین باعث میشه انرژی زیادی از بدن گرفته بشه و زیاد روی جهت دادن به توپ کنترل نداشته باشید اگه این مرکزیت رو به آرنج تغییر بدید طوری که انگار آرنج مرکز یک دایره هست و ساعد شعاع اون دایره با انرژی کمتر و کنترل بیشتر ضربه میزنید اینطوری شانه کمترین حرکت و فقط یه گردش جزئی داره و ساعد به عنوان شعاع دایره بیشترین جابه جایی رو داره

    در مورد رویه های TENERGY 05 همونطور که گفتید رویه های بشدت سرعتی_تهاجمی هستند و مناسب بازیکن های سرعتی و تهاجمی که بخش زیادی از بازی رو به حمله و رو به جلو اختصاص میدن هست و همونطور چوب تیموبول و کار دفاع رو یه مقدار سخت میکنه بسته به نوع بازیتون که دفاعی هست یا حمله ای یا حتی یچیزی بین اینا میتونید چوب و رویه رو تغییر بدین بسته به کربنی که توی چوب به کار میره و تعداد لایه های چوب قابلیت سرعت و دفاع چوب کاملا متفاوته

    در مورد رویه هایی که توی ایران تحت عنوان آنتی شناخته میشن هم اگه نمیشناسید میتونید تحقیق کنید که رویه کاملا متفاوته و سطح صاف نداره مختص بازیکن های دفاعی هست برای خنثی کردن اسپین های سنگین

    شاد و سالم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    بهاره نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    خدارو صدها هزار بار شکر که امروز هم فرصت زندگی کردن و داشتم و تونستم این فایل زیبا رو ببینم

    استاد نازنینم از شما هم سپاسگزارم که این فایل و با ما به اشتراک گذاشتید ان شاءالله در پناه الله یکتا باشید همیشه

    من میخوام نسبت به سوالاتی که بالای فایل مطرح شده پاسخ های خودم در تجربیات زندگیم بنویسم و اول به خودم و دوم به دوستان نازنینم کمک کننده باشه

    1.کجاها توانستید به قانون تکامل عمل کنید و مسیر برای شما آسان و لذت بخش شد؟

    من حدود 3 ماه پیش یه ورزشی رو شروع کردم که فرم استخوان رو تصحیح می‌کرد و خب من از بچگی شونه های افتاده داشتم و بخاطر یکسال درس خوندن وضعیت شونه‌هام وخیم تر شده بود و گردنم هم رو به جلو فرم گرفته بود

    خلاصه من این ورزش و شروع کردم و تو ماه اول حرکات ساده بودن اما به همون اندازه برای یک فرد مبتدی دشوار بود و نیاز به تمرین داشت و خب دقیقا وقتی به اتمام اون ماه میرسیدیم دیگه اون حرکات مخصوص اون ماه رو خیلی راحت انجام می‌دادم و تکاملم طی میشد و برای ماه دوم و ماه های بعدی برنامه عوض میشد و اگر‌من اون پیش نیاز ماه قبل و نداشتم و تکامل رو طی نمی‌کردم عملا نه نتیجه ای حاصل میشد و نه من اون ورزش و ادامه میدادم

    خلاصه من توی طی این 3 ماه هر ماه اومدم عکس کلی از بدنم گرفتم و وقتی تغییرات و دیدم متوجه شدم بدن من تو ماه دوم تغییر آنچنانی نکرده بود اما چون استمرار داشتم و حرکات رو طبق تکامل طی کردم حدود 80 درصد شونه و گردن من به جای قبل برگشته

    و خب البته برای تثبیت، همچنان نیاز دارم تا اون ورزش و انجام بدم اما اون شروع و انجام تکاملی مسیر و یکدفعه نرفتن سراغ حرکات سخت و صبر داشتن باعث یه نتیجه خوب تو بدن من شد

    2. کجاها برای رفتن به مرحله‌ی بعدی صبر داشتید و به‌جای عجله، روی بهبودهای مستمر تمرکز کردید، تا جایی که پایه‌های این مرحله به‌اندازه‌ی کافی تقویت شد و توانستید موفقیت‌های آینده را روی آن بنا کنید؟

    کجاها برعکس عمل کردید؟ یعنی به‌جای تمرکز بر بهبودهای کوچک اما مستمر و تقویت فونداسیون درونی خود در این مرحله، عجله داشتید بدانید در مرحله‌ی بعدی چه خبر است، یا به خاطر مقایسه با دیگران، نمی‌خواستید از قافله عقب بمانید. در نتیجه، به‌جای تقویت فونداسیون، بار اضافه‌ای بر آن گذاشتید و قبل از تکمیل ساختمان، آن را ویران کردید.

    توی پاسخ به بخش اول این سوال که تو سوال اول هم توضیح دادم بدلیل طی کردن تکامل و داشتن صبر و داشتن استمرار تو مسیر تونستم وضعیت استخوان بدونم و تا حدود زیادی به شکل اولیه و طبیعی برگردونم

    توی بخش دوم سوال دوم:

    من یه چند وقتیه دارم کره ای رو تو سطح متوسط یاد میگیرم و طبیعتا کلمات به سادگی کلمات قبل نیست و کلمات و موضوعاتی مثل روزمره و مسواک زدن و ظرف شستن و ملاقات کردن دوستامون صحبت نمی‌کنیم و خب یکم موضوعات سنگین تر شده مثل موضوعات اقتصادی، مثل انجام دادن انتخاب واحد و ازین دست موضوعات که شاید در سال چند بار برای ما رخ بده.

    به عنوان مثال مگه ما چند بار در سال انتخاب واحد میکنیم؟ پُرِ پُر 3 بار، تازه اگر ترم تابستونی بخوایم برداریم

    و خلاصه کلا اینکه مباحث مباحثی هستند که کمی سنگین تر شدند و نیاز به تمرین و تکرار خیلی خیلی بیشتری نسبت به موضوعات پایه و ساده دارن که تو زندگی روزمره شاید در روز 5 بار ازش استفاده بشه

    خلاصه من عجله داشتم تا قبل عید این سطح و تموم کنم و توی 3 ماه بهار سطح پیشرفته رو مطالعه کنم و میشد در روز دو تا درس جدید و پشت سر هم میدیم و احساس سرافکندگی میکردم که من چرا هیچی از درس و نمی‌فهمم!

    و جواب کاملا مشخص بود!!

    چون من تکامل و طی نکرده بودم و یدفعه رفتم سراغ لقمه گنده تر از دهنم و تو گلوم گیر کرد!

    یبار یادمه من یه درس جدید دیدم و حدود 2 ساعت روی کلماتش کار‌کردم و یکمم با گرامر های جدید جمله ساختم و رفتم سراغ درس بعدی و اتفاقی که افتاد این بود که توی درس بعدی ما تمرین شنیداری داشتیم و من تقریبا هیچ چیزی رو متوجه نشدم!

    بعده ها که با تمرین زیاد کلمات درس قبل و خوب تمرین کردن دوباره اون شنیداری رو گوش دادم متوجه شدم که چقدر این تمرین شنیداری راحته! فقط کلید موفقیتش این بود که کلمات جلسه ی قبل و باید خیلی خیلی خوب تمرین می‌کردم!

    اتفاقا پریروز میخواستم یه چیزی به دوستم بگم و میخواستم از یه گرامر خاصی که مربوط به اون جملم بود استفاده کنم اما در کمال تعجب هرچقدر فکر‌کردم، اون گرامر بخصوص تو ذهنم نیومد و وقتی امروز این فایل و دیدم متوجه شدم من تمرین و تکرار زیادی نداشتم تا اون گرامر بشه جزوی از وجودم و بدون فکر کردن ازش در مکان و زمان درست استفاده کنم!

    متوجه شدم فقط عجله داشتم هر درس و ببینم و کلماتش و بنویسم و با گرامر ها جمله بسازم و برم سراغ درس بعدی و تمومش کنم!!!

    درحالی که من اجازه نداده بودم که اون گرامر تو ذهن من نقش ببنده! اجازه نداده بودن که کاربرد درستش و یاد بگیرم!

    استاد نازنینم سپاسگزارم که بهم تلنگر‌ زدید و ازین به بعد سعی میکنم که تمرین و تکرار زیادی داشته باشم روی هر موضوعی و وقتی ملکه ذهنم شد بعدش برم سراغ مبحث بعدی و موضوع بعدی

    4. برنامه شما برای استفاده از این درس‌ها در هر جنبه‌ای از زندگی خود، چیست؟

    قصد دارم تو هر جنبه ای از زندگیم انقدر توی قسمت پایه خوب تمرین کنم و صبر و استمرار داشته باشم و بعد برم سراغ بخش بعدی

    بعنوان مثال اگر‌ میخوام تو بحث رشتم وارد بازار کار‌ بشم اول از همه انقدری برای خودم نمونه سایت بزنم و انقدر پیچ و خم کدها و دستورهارو یاد بگیرم و تمرین های مختلف و زیادی انجام داده باشم و بعد برم و برای مرحله بالاتر اقدام کنم

    برای زبان خوندم هم همینطور! انقدر گرامر رو کلمات و اون جلسه رو تکرار و تمرین کنم و ملکه ذهنم بشه و ناخودآگاه ازش استفاده کنم و بعد برم سراغ مبحث بعدی

    و اینطوری احساس سرافکندگی و پوچی و بدردنخوری برای هیچ مسئله ای در زندگی نخواهم داشتم

    استاد نازنینم ازتون یک دنیا سپاسگزارم که این مبحث و این درس بزرگ از یک بازی رو با ما به اشتراک گذاشتید

    و همچینین امیدوارم کامنتم بتونه به دوستانم تو تجربیات زندگی آنها هم کمک کننده باشه

    ان شاءالله همیشه همه‌ما توی این مسیر زیبا بمونیم و دور‌نشیم

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حسن سعیدی گفته:
    مدت عضویت: 1112 روز

    بنام خدای مهربان قانون مدار

    عرض ادب خدمت 2 استاد بزرگوار استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرانقدر

    ودرود به دوستان گرامی

    استاد چند سالی است که اموزشهای شما راهنمای زندگیم گشته و مدار زندگی من تحت تاثیر حرفهای ساده.، دلنشین و خدائی شما بوی اشتی با خدا و صلح با درون گرفته‌اند . دانشجوی مکتب توحید گشته و انگار این تشنگی به مدار تشنه تر شدن سوق داده شده و اشتی با ایه‌ها قران راز محبوبیت و توجه به هر نکته‌ساده راز استادی و بیش از حد خود بودنتان را راز احترامتان دریافتم

    این اولین کامنت و حاضری من در دانشگاه خود شناسی شماست و چقدر کائنات زود به فرکانسهای ما جواب و چقدر نشانه‌ها دقیق و به موقع نمایان میشوند. با افتخار چند روزیست که در ایمیلتان نظرتون رو در مورد یک بازی جویا شدم که محوریت ان زندگی را بازی کردن تا بازی زندگی اموختن میباشد و دیشب این فایل نشانه‌ای برایم شد که بهتر راز تجسم را درک نموده و جوابتان را نزدیک بدانم.

    به نطر من در هر بازی نکته‌ها ی

    نهفته بسیاری است که هر کس بنا به مدار خود قادر به فهم و دیدن ان نکته‌ها میباشد و اگر شما به این زیبایی از دل یک راکت و میز و توپ قانون زندگی رو به ما یاداور شدید نشان از تسلط شما بر قوانین و بازی زندگی است قوانینی که همیشه و همه جا در حال اجرا ست و فقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل و مدار تو ،گیرنده چگونگی حضورشان در کل کائنات میباشد. راز پینگ پنگ همان راز فوتبال است و راز فوتبال همان راز مابقی ورزشها

    راز داشتن هدف، امید، کنترل ذهن و کسب نتیجه ای خوب در عین شادی و لذت دقیقا عین زندگی واقعی

    خدا را هزاران بار شکر گزار وجود شما دست خدا در زندگیم هستم و ممون از شما و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیز ی که دل‌نوشته‌ها و تجربیاتشان باعث درک بهتر درسهای شما میگردد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    نازنین خشنود گفته:
    مدت عضویت: 1420 روز

    به نام خدا سلام استادجان

    کلا این فایل که واسه من ضبط شده. سپاسگزارم ازتون

    دوروزه. که دوره هم جهت با جریان خداوند رو خریداری کردم و الان هنوز جلسه اولشم.

    حالا این بماند که هی ذهنم میگه برو جلسه بعدی بعدی

    ولی من مقاومت میکنم

    ولی میخوام راجب یه چیز دیگه بگم که خیلی بیشتر اذیتم کرده.

    من ازوقتی که مفهوم مومنتوم رو متوجه شدم سعی کردم خیلی خوب ازش استفاده کنم خیلیم توروز اول موفق بودم ولی دچار کمال گرایی شدم.

    ی اتفاق خیلیی ریز افتاد که من نتونستم ذهنمو کنترل کنم

    و من توقع داشتم که پرفکت باشم

    ولی نشد

    یهو گفتم ببین خدایا مومنتوم متوقف. شد

    من وارد مومنتوم منفی شدم

    خدایااا

    این چه وضعیه کلی گریه و….

    باورتون میشه الان خندم میگیره

    که من

    داشتم به خودم احساس بد میدادم که چرا

    حسم بد شده و هی بیشتر و بیشتر حالم داشت بد میشد

    فقط و فقط بخاطر اینکه

    میخواستم پرفکت باشم

    منی که کلا به ادم زود جوش و حساس معروفم و زود از کوره در میرم

    توقع داشتم ی روزه دیگه بشم

    خداوندگار ارامش و خونسری و علی بی غم بودن به قول شما

    وخب معلوم بود که قانون تکاملم اجازه نمیداد

    به همین دلیل ناامید شدم امروز همش میگفتم ببین تو نمیتونی ذهنتو کنترل کنی.

    ببین حساسی

    بببین غر میزنی

    و……..

    چرا؟ چون توقع داشتم هیییییچوقت دیگه حالم بد نشه

    هییییچوقت دیگه احساسم منفی نشه

    و به ی ذره بهتر شدنم قانع نبودم

    دلم میخواست همشششش در بالاترین حالت سپاسگزاری و نزدیکی به خدا

    باشم و فکر میکردم ی ایرادی دارم که نمیتونم اینطوری باشم.

    چون از سخت شروع کردم

    نیومدم ی ذره سعی کنم بهتر شم

    هی ی ذره ی ذره

    وخودمو باادمای خونسرد و اروم اطرافم که از بچگی اینطور بودن مقایسه نکنم

    و این خودش باعث میشد خیلیییی احساسم بد شه.

    الان میفهمم داشتم الکی الکی سرخودم بلا میاوردم با رعایت نکردن تکامل

    حس میکنم برداشتم اشتباه بوده و باید بارها و بارها

    جلسات این دوره ی عالی گوش بدم

    حتما اونموقع درک بهتری دارم

    چون برام تبدیل شده به یه وسواس

    فقط و فقططططط

    به خاطر توقع بیجا از خودم.

    که خواستم قانون تکامل که قانون ابدی و ازلی جهان هستش رو

    دور بزنم

    خداکمکم کنه.

    که درک بهتری داشته باشم و در عمل بتونم

    کم کم

    اوضاع رو بهتر کنم

    نه یهو توقع

    پیامبری ازخودم داشته باشم

    دوستون دارم استاد مرسی

    من هنوز 17دقیقه اول رو گوش دادم برم بقیشو گوش بدم اگه نکته ای بود اضافه کنم

    درپناه الله یکتا شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 348 روز

    به نام رب مهربانم

    سلام به استاد عباس منش عزیز و سلام به خانم شایسته گرامی

    خدارو شکر می کنم بابت دیدن مردی ثروتمند و شاد که بی دریغ از هر موقعیتی استفاده میکنه تا کمک کنه مفاهیم و قوانین رو بهتر درک کنم. خدارو شکر بابت روزی بغیرالحساب که نصیب شما کرده تا هر تکنولوژی جدید در هر زمینه ای که بهش علاقه دارید براحتی تهیه کنید. که از هر چیزی بهترین متریال و برند رو بخرید. تا بدون دغدغه کمبود به لذت بردن از زندگی بپردازید. تا به ما هم فرصت باور فراوانی بدید.

    استاد از شما برای مرور دوباره و صدباره قوانین ممنونم و ممنون که مرتب یادآوری می کنید به ما که اصل قانون چیه، چرا که من خودم شخصا نیاز دارم هر روز بارها و بارها این قوانین بهم یادآوری بشه تا راه رو گم نکنم.

    استاد مواردی که فرمودید رو من دقیقا در پروسه یادگیری رانندگی سپری کردم و چقدر دقیق و مو به مو صدق می کنه. من 5 سال بعد از گرفتن گواهینامه تونستم ماشین بخرم و خوب طی مدت پنج سال میشه گفت که هیچ چیز از رانندگی یادم نبود. شروع کردم به یادگیری مجدد. مساله این بود که برادرم به من گفت نیاز به هزینه نیست و چند بار که با من بریم رانندگی همه چیز یادت میاد. و منی که اضطراب داشتم، ترس از رانندگی داشتم، چیزی بلد نبودم، و از طرفی نگران حرف همکارا و آشنایان هم بودم که باید بهترین باشم در رانندگی چون از من انتظار دیگه ای میره. بماند که به دلیل باور کمبود، نگران خط و خش و آسیب ماشین صفرم هم بودم.

    شروع آموزش با برادرم در اتوبان بود و در واقع از جای سخت آموزش من شروع شد و نتیجه شد اینکه شدت ترسی در من ایجاد کرد که 3 ماه زمان برد تا به حالت عادی برگردم. اون روز خداروشکر هیچ اتفاقی نیفتاد اما من دچار ترس و اضطرابی شدم که بیمارم کرد و مجبور به مصرف داروهای کنترل اضطراب و آرامبخش شدم. چون این ترس تمام زندگی من رو تحت تاثیر قرار داده بود و در عرض حدود 3 ماه من رو با کاهش وزنی 7 کیلویی مواجه کرد. عدم رعایت تکامل باعث شد من از رانندگی متنفر بشم. به این نتیجه رسیده بودم که من اصلا استعداد رانندگی ندارم و کاش ماشین نمیخریدم و از طرفی هم مدام خودم رو با رانندگان چندین ساله مقایسه می کردم و هر روز ناتوان تر و مستاصل تر از روز قبل. دیگه هم از رانندگی و هم از ماشینم متنفر بودم.

    خداروشکر که یک روز خدایی که همیشه من رو دست بهترین بنده هاش میسپره، من رو هدایت کرد به ویدیویی از یکی از برترین مربیان آموزش خصوصی رانندگی ایران در تهران. و چقدر آروم آروم و اصولی و با طی تکامل من موفق شدم راننده بشم. در تماس اول خیلی آروم و متین به من گفت “تا روز شروع کلاست با من اصلا ماشین رو بیرون نبر و صبور باش. سختش کنی، سخت میشه”

    ایشون خیلی آروم آروم و با حوصله بدون عجله برای مراحل بعد شروع به آموزش کردن و در هر مرحله به مهارت میرسیدم، آموزش بعدی آغاز می شد. از ایست و حرکت ساده، حرکت مستقیم، دور زدن، دنده عقب، پارک، و همه مهارتها پله به پله و بدون عجله طی شد و بالاخره بعد از 20 جلسه من به تنهایی تا محل کارم رانندگی کردم. مساله ای که یاد گرفتم و همین الان هم هر روز با خودم مرور می کنم اینه که عجله نکنم و به خودم فرصت بدم تا تبدیل بشم به راننده ای حرفه ای تر. خودم رو با روزهای قبل خودم مقایسه می کنم و بهبودهامو به خودم یادآوری می کنم و تحسین می کنم خودمو. به بقیه کاری ندارم و حواسم به رانندگی و پیشرفت خودمه و از طرفی رانندگی خوب بقیه رو هم تحسین می کنم. و هر روز برام مهمه که دقت کنم و مهارتمو گسترش بدم و خودمو تحسین کنم. و الان که این کامنت رو مینویسم اون مسیر عصبی در مغز من شکل گرفته و تلاش آگاهانه ای طی رانندگی ندارم.

    خدارو هزاران بار شاکرم بابت اینکه همواره بهترین دستانش در زندگی من حضور دارند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    منیر گفته:
    مدت عضویت: 1902 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم

    این فایل دقیقا برای من بود که بتونم ریز تر روی دوره بشینم و قوانین رو به صورت تکاملی بیشتر و بهتر از بر بشم هر چند خیلی وقته مقایسه رو درونم خیلی حیلی کنترا کردم اما هنوز هم جا داره اینها رو تحت کنترل بیشتر بیارم و اینکه واقعا هر چقدر تمرین کنیم بیشتر تغییر میکنیم و بیشتر میتونیم روی چالش ها مانور بدیم

    در واقع بودن تو یه بازی رو میشه تشبیه کرد به بازی زندگی و لحظه های زندگی هر چقدر قوانین رو بیشتر بلد باشی و بیشتر بتونی کنترل ذهن کنی زودتر و راحت تر میتونه تضاد ها رو حل کنه

    مرسی استاد بابت تک تک جملاتی که سر شار از آگاهی هستن

    خداروشکر امروز من تونستم چهار تا دوره مرتبط شما رو با هم جلسات اول رو گوش بدم و بنویسم و جلسه اول آفرینش جلسه اول ثروت 1 جلسه اول همجهت با خداوند و قدم اول دوازدهم قدم و چقدر استاد که این فایلها همه با هم و در جهت هم هستن و به خودم قول دادم یکسره بشینم حداقل 4 ساعت رو نوشتن فایلها رو داشته باشم و بارها و بارها تکرار کنم

    مرسی استاد خیلی عالی بود خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  9. -
    amene nasiri گفته:
    مدت عضویت: 3904 روز

    استاد نازنینم سلام

    من یادم بود که تولدتون تو اسفنده اما روز دقیقش رو نه انصافا

    اما الان که دیدم دوستان تبریک گفتن من هم صمیماااانه و با تمام وجود بهتون تبریک میگم استاد نازنینم دست پرمهرتون رو میفشارم و بهتون میگم استاد دمت گرم که دنیا رو جای خیلی قشنگ تری برای زندگی کردی

    استاد تو هر اتفاق مثبتی که تو زندگیم میفته ردپای نکات و اموزه های شماس

    از اول ماه رمضون دارن قران رو با دقت تمام میخونم و تاجایی که وقت کنم تامل میکنم و نکات دلنشین ترش رو برای خودم هایلایت میکنم حتی همسرمم خیلی استقبال کردن و با اوج کاری که دارن ایشون هم معنی فارسی قرآن رو میخونن و باهم نکات دلنشینشو شیر میکنیم.تو تک تک ایات یاد شما میفتم پقتی از توحید میگفتین

    وقتی میگفتین بچه ها همه قرآن توحیده الان که خودم با دقت بیشتری میخونم میگم استاد میگفتا

    این آیه رو استاد برامون تحلیل کرد این آیه رو استاد کفته بودا و همش و همش از شما یاد میکنم خواستم دوباره بگم استاد شما معنی توحید رو به من یاد دادین چه رسالتی بالاتر از این.الهی هرررلحظه تون توحیدی تر از لحظه قبل باشه

    استاد در مورد این فایل زیباتون بگم که من همیییییششششه و حتی الان هم همینطور عجله داشتم

    عجله داشتم به ته رمان برسم

    عجله داشتم به ته دوره هاتون برسم

    عجله تو هرررکار من بود حای قبل کامنت گذاشتن گفتم برم کامنت دوستان رو بخونم دیدم که اونم دارم با عجله میخونم که تموم بشه یه لحظه به خودم اومدم گفتم وایستا این هول هولی خوندنا چه نتیجه ایی داره

    استاد عجبه پاشنه آشیل منه البته بادرک تکامل خیلی نسبت ب قبل بهترم اما هنووووز هم کلییی کار دارم .

    مثال من در مورد باصبر و تکامل کارو پیش بردن اینه که استاد من از بچگی عاشق زبان ترکی استانبولی هستم عملا کاری هم براش نکردم نه کلاسی نه چیزی فقط اهنگ هاشون رو گوش میدادم و اونهایی رو که نمیفهمیدم تو گوگل ترنسلیت ترجمه میکردم اما به مرور دیدم وچقدر دارم بهتر از قبل میفهمم چقدر دایره لغاتم داره بهتر میشه فقط با یه موزیک گوش کردن وصبرروصبر کردن اما درمورد زبان انگلیسی چقدر همه ماخواستیم با یه کلاس و یه شبه تافل و آیلتس بگیریم.

    در مورد اینکه گفتین وقتی با حریفای خیلی قوی بازی میکنیم سرشکسته میشیم من دقیقا حسش کردم وقتی دانشجوی فوق لیسانس بودم استادم منو برای کارآموزی فرستادن یه شرکت مهندسی خیلی پیشرفته تو همه زمینه ها من مدام خودم رو با بچه های اونجا مقایسه میکردم و البته مقایسه میشدم انقدر عزت نفسم پایین اومده بود که منی که روز اول باعشق میرفتم اونجا اما بعد خیلی رغبتی نداشتم تا اینکه جایی برای کار مشغول شدم اونجاهم شرکت مهندسی تو فیلد رشته تحصیلی خودم بود اول اینکه مدیر فنیمون با دقت سعی کردن دستگاه هارو از راحت به سخت به من معرفی کنن و یه جورایی قانون تکامل رو رعایت کردیم در عرض یک ماه من اونقدر پیشرفت کردم که تا چند سال بهترین نیروی کاری اونجا بودم و هررروز هم نوآور تر میشدم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    مریم جوان گفته:
    مدت عضویت: 1325 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد عزیزم و سلام خانم شایسته مهربان

    دیدن اولین صفحه از این فایل نمود ثروت و فراوانی هست برای من ، و به محض دیدن اون با خودم تکرار کردم ثروتمند بودن خیلی عالیه ، باثروتمند شدن میتونیم این جهان رو گسترش بدیم ، چه حس خوبی به آدم میده که انقدر داشته باشی که فارغ ار دو دو تاکردن بتونی خرج کنی و استاد به معنای واقعی خدا شما رو راضی کرده و این پاداش قدمهایی هست که در مسیر توحید برداشتید

    خونه قشنگی که مبلهای سفید چرمی با نور مخفی آبی حس آرامش و آسایش میده بوی تازگی میده بوی ثروت میده ، خونه کوچیکی که سرشار از حال خوب هست با اون آینه ها بلند استاد عزیزم و مریم بانو مبارکتون باشه و گوارای وجودتون نعمت و فراوانی خدا

    این فایل جدا از تمام مباحث ارزشمندش بیشتر و بیشتر بمن یادآوری کرد که چقدر ثروتمند بودن خوبه میتونی دو تا ربات مختلف بگیری با عملکردهای مختلف ، در آزادی زمانی باشی و برای لذت شخصی خودت بازی رو شخصی سازی کنی ، نشون دهنده این بود که از چه ایده هایی که شاید منطقی بنظر نرسه میشه به ثروت رسید

    من با تک تک سلولهای بدنم قانون تکامل رو تجربه کردم در شروع کسب و کار مستقل خودم فکر کردم میتونم جامپ کنم و ی دفعه قدم های بزرگ برداشتم که نتیجه اون فقط استرس ، نگرانی ، شب نخوابیدن ، بدهکار شدن ، گرفتن پول بهره ای ، فروش ماشین و طلا بود و این مسیر ادامه داشت تا آشنایی من با سایت و دوره 12 قدم انگار ، ی سد خدا جلوم گذاشت انگار دستم رو گرفت ، منو از سقوط آزاد نجات داد استپ کردم و دیدم چه کردم با خودم

    و شروع کردم به بهسازی مسیر به لای روبی کردن اول از همه پولهای نزول رو صفر کردم ، چک کشیدن و خرید کردن با چک رو متوقف کردم گفتم به اندازه پولم خرید میکنم ، در خریدهام تصمیمات عقلانی تر گرفتم و هر روز بهتر و بهتر شدم الان از جایگاهم راضی هستم ( البته هنوز خیلی جای کار دارم ) الان دارم بدون حرص و طمع و عجله پیش میرم ، چالشهام کوچیکتر شده انگار بقول شما من از موانع بزرگتر شدم تصمیماتم در خریدهای کم باعث شده سرمایه داخلی من کمتر بشه ولی ترس ندارم چون این جهان جهان فراوانی هاست چون خدا برای دادن نعمتهاش نیاز به شرایط نداره و هر زمان که من در فرکانس و مدارش قرار بگیرم بمن داده میشه چون خدای من بزرگتر از دلار و رکود اقتصادی و سیاست هاست و من نمیخوام ذهنم رو درگیر این مسائل کنم چون باور دارم که نعمتها هر ثانیه در حال ورود به زندگی همه ماست

    نمونه عینی از رعایت قانون تکامل برای من :

    ==================================

    در همین شرایط که 99% کارخانه هایی که در صنف ما هستن و مشتری ندارن و عملا تعطیل هستن فردی هست که کارخونه اون با سه شیفت کاری نمیتونه پاسخگوی سفارشات باشه و فروش خودش رو بسته جالب اینه همین الان که همه میگن پول نیست این شخص سفارشاتی که بصورت تریلی هست و حداقل مبلغ اون بالای یک میلیارد تومن هست رو حتی در ازای دریافت وجه نقد پذیرش نمیکنه اونم نه یک سفارش دهها سفارش از اشخاص و پتروشیمی و پالایشگاه

    این شخص نه تحصیلات داره ، نه خانواده ثروتمند داره ، نه سرمایه داشت در ابتدا و چون این شخص رو از ابتدا میشناختم قدم به قدم رشد اونو دیدم اعتماد بنفس و عزت نفسی که داشت دیدم ، دیدم چطوری در برابر هجمه های بازار و سخنان بیهوده دیگر کارخانه مستدام ایستاد و رشد کرد

    و رشد و پیشرفت اون بنظر من :

    ============================

    رعایت قانون تکامل بود ، عدم توجه به سخنان دیگران و تمرکز برروی عملکرد خودش بود ، پذیرفتن خطا در محصولات و برطرف کردن اونها بود و بهتر کردن کیفیت محصولاتش بود ، اعتماد و اتکا به توانمندی های خودش بود ، دوری کردن از مقایسه خودش با بقیه افراد بود ، حتی الان ایشون تنها صادر کننده به کشورهای اطراف در صنعت خودشون هست

    و این شخص مثال واضح و شفافی همیشه برای من هست که در همین شرایط که همه ناله دارن فردای موفق هست بدون وابسته بودن به نهاد یا ارگان یا پارتی

    استاد عزیزم از اینکه بارها تحت فایلهای مختلف همیشه قانون تکامل رو بیادمون میارید سپاسگزارم

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: