درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2 - صفحه 21

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Shahin گفته:
    مدت عضویت: 158 روز

    سلام استاد سلام دوستان

    درسی که برای من داشت اینکه من وقتی کارام درست پیش نمیره چون خیلی زود درگیر مقایسه میشم مخصوصا با کسانی که خوبن(مالی،روابط،سلامتی،…)و خیلی زود ناامید میشم متوجه شدم هر کسی که نتیجه خوب داره سالهاست که داره کار می‌کنه حالا یا از اول باورهای درستی داشته یا آگاهانه تلاش مستمر داشته و این شده جزیی از وجودش با منی که سالها داشتم اشتباهی تمرین میکردم و اشتباه یاد گرفتم واقعا کار سختیه تغییر دادنش مدتها باید تمرین کنم تا اصلاح کنم اشتباهم را یعنی من رسیدم به منفی و برای اصلاحش باید خودم رو برسونم به صفر بعد شروع کنم به یادگیری درست .وقتی می‌خواهیم یه مسیری رو شروع کنیم توی هر کاری باید یاد بگیرم در موردش اطلاعات کسب کنیم از تجربه ی کسانی که نتیجه گرفتن از همون اول پایه و اساس درستی برای کار درست کنیم و عجله هم نکنیم زود بخواهیم بریم مرحله ی بعد در حالی که هنوز تو مرحله ی اول خوب نشدیم یه عجله ای آدم داره قبل از اینکه تکاملش رو طی کنه قبل از اینکه توی هر مرحله به استادی برسه میخواد مرحله ی بعد بره یکی از دلایل شکست ها رعایت نکردن تکامل است نمیخوام قدم به قدم برم جلو عجله دارم برا مرحله ی آخر کار برا خودم سخت میکنم اگر از مراحل سخت شروع بشه خیلی زود ناامید میشم و میگم من بدرد اینکار نمی‌خورم ناتوانی خودم را میبینم و اعتماد به نفسم را از دست میدم فک میکنم بی استعدادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    محسن درخشان گفته:
    مدت عضویت: 1696 روز

    سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته و سایر دوستان که در این مسیر و در این سایت همراه هستیم.

    در ابتدا سال 1404 را به همه‌ دوستان تبریک میگم و از خداوند سالی پر خیر وبرکت و همراه با سلامتی و موفقیت برای دوستان این جمع خواستارم..

    در مورد تکامل ورعایت نکردن آن، خاطره ای دارم که عبرت سنگین شد برای من.

    در سال 96 بود که من در پروژه ای فعال بودم و وقت آزاد داشتم و دنبال کسب و کار جنبی برای افزایش درآمد بودم ولی متاسفانه آگاه نبودم که باورهای غلط هم در ناخودآگاه دارم و آنها مشعول کنترل زندگی من هستند.

    خلاصه من بدنبال کسب وکار جانبی بودم که روزی یک بنده خدا به من پیشنهاد تولید زغال دادو با چند کلیپ تصمیم گرفتیم به شروع کار ،بدون حتی یک ساعت تحقیق و تجربه و شناخت از موضوع.برای سرمایه اولیه هم آپارتمان پس اندازم را فروختم و مبلغ 50 میلیون تومان هم قرض کردم و کار را شروع کردیم.ولی متاسفانه در همان اوایل راه اصلا چرخ کار راه نیافتاد و پس از سه ماه تلاش فراوان وپیگیری شدید ،کار جور نشد که نشد و ماهم که با چند کلیپ شروع کرده بودیم هاج و واج با کلی سرمایه وزمان از دست رفته و شکست خورده ادامه دادیم که پس از چند روز،بدلیل عدم آشنایی و عدم تجربه بطور کامل نا امید شدم و کار را تعطیل کردم و پروژه با شکست مواجه شد .و هم آپارتمان رفت و هم بدهکار شدم .

    خلاصه الان که با داستان فرکانس و خلق زندگی توسط باورها آشنا شدم ،متوجه شدم که اولا باید فرکانسها و باورها هم جهت با خواسته باشد و ثانیا طبق درس این جلسه باید تکامل و آموزش توام لابد وسرلوحه امور.پثل مالک کارخانه امرسان که از کارگری شروع کرد و الان با توکل به خدا به این دستاوردها موفق شده است.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2830 روز

    به نام ایزد پاک و عاشقی ها

    سلام به استاد عزیز و همگی دوستانم

    وارد گوگل شده بودم با یه حس و نیت هدایت از خداوند که یهو عکس این فایل از گوگل دیدم کمی تعجب کردم گفتم خدای من ببین استاد حضور عزیزش همه جا هست و زدم روش دیدم عجب ایده های خوبی داده استاد و چقدر به منم انگیزه و الگو داد که منم برا تمرینات رشته خودم همچین رباتی خرید کنم و باهاش اینقدر تمرین کنم که با هر مرحله حرفه ای تر و خلاق تر بشم

    چونکه رشته منم یکی از رشته های رزمی و ورزشی ست البته قبلا هم دیدم ربات های تمرینی در رشته خودم اما با دیدن این فایل انگیزه و باورم بیشتر شد که منم میتونم از خدا بخوام و داشته باشم

    اصلا میدونید موضوع اصلی چیه حتی فکرکردن به اینکه من با خودم میکنم میگم من یه ربات تمرینی تهیه کنم برا تمرین کردن خود همین فکر باعث هدایت و خلاقتر شدن من و رسیدن به یه عالمه ایده و راهکار میشه

    چونکه من در کارها و شغل های قبلی هم این نوع تجربه هارو داشتم از لحظه ای که به پیدا کردن راهکارها فکرمیکردم باعث میشد یه عالمه راه حل پیدا کنم و ذهن من خلاقیت های بیشتری از خودش بروز بده

    مثلا یکی از معضلات و مشکلات در درگیری و رزمی وجود داره در مقابل سلاح های مختلفه یکیش در برابر چاقو که خیلی ها ازش وحشت و باورهای بسیار نادرستی دارن که خود منم از بچگی چقدر داشتم اما با برخورد با تضادها چقدر راهکارهای خلاقانه پیدا کردم و باورهام الان قدرتمندتره*

    خلاصه این فایل هم یکی دیگه از هدایت های قشنگ الهی ست

    برا همتون بهترین هارو آرزو میکنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهدی عباسی گفته:
    مدت عضویت: 831 روز

    سلام

    من فرزند شهید هستم

    زندگیم بالا و پایین زیاد داشته

    47 سال سن دارم

    سه تا فرزند دارم

    فوق لیسانس مدیریت ورزشی

    این مطلبی که میخوام خدمت شما ارائه کنم با دقت بخوانید که چقدر جذاب هست

    از دوسال پیش با سایتهای موفقیت اشنا شدم

    بعضی فایل های اقای عباس منش را هم گوش میکردم پادکست های اساتید دیگری را هم گوش میدادم اما خیلی دقت نمی کردم

    تا اینکه دو ماه پیش تصمیم گرفتم در خودم تعغییر ایجاد کنم

    قبلش عرض کنم من حدود 30 سال پای منبر مینشستم و گاهی پای درس اخلاق میرفتم اما همچنان اتفاق خاصی در زندگیم رخ نمیداد

    همین که قلبا تصمیم به تعغییر گرفتم به صورت تصادفی فایل صوتی اقای عباس منش در خصوص توحید رو گوش کردم

    وقتی با مفهوم توحید واقعی رو به رو شدم

    تازه متوجه شدم که من هم مشرک بودم و فقط خودم خبر نداشتم

    یک روز یادم هست از صبح با گریه شروع کردم به خواندن ذکر یونسیه که میفرماید نیست خدای جز الله یکتا

    پاک و منزه است خداوند

    و من خودم به خودم ظلم کردم

    با تمام وجودم این ذکر رو میخواندم

    چرا که من یک مشرک بودم

    به خداوند قسم

    بعد از سالها یواش یواش ارامش واقعی در من نمایان شد

    از طرفی مهر و محبت در خانواده گسترده تر شد

    هرچه مفهومی تر قران را میخوانم ارامشم بیشتر میشود

    تنها رمز موفقیت داشتن ارامش است و با توکل به خداوند متعال این مهم ایجاد میشود

    من در شهرستان همدان زندگی میکنم

    پای پسرم نیاز به جراحی داشت

    به صورت معجزه آسای در تهران در سریعترین زمان ممکن فقط با یک میلیون و سی صد هزار تومان توسط بهترین جراح اقای دکتر الهی فر در بیمارستان دولتی‌ شهید فیروز گر با موفقیت عمل شد

    الحمدالله به لحاظ مادی هم در زندگیم تعغیرات مثبتی ایجاد شد

    من از گذشته علاقه به وکالت داشتم اما لازمه دادن ازمون وکالت داشتن لیسانس حقوق هست خوب رشته تحصیلی من مدیریت ورزشی هست و باید از اول شروع کنم

    بعضی رشته ها در دانشگاه ازاد نیاز به ازمون ورودی نداره

    شما یا باید قبل از ترم مهر ماه در دانشگاه ثبت نام کنید یا قبل از ترم بهمن ماه

    امروز 23 اسفند 1403 هست

    والله قسم من در دانشگاه ازاد به طور معجزه آسا ثبت نام کردم

    فقط مدارکم را برای امید دوستم که کارمند دانشگاه ازاد هست ارسال کردم

    صبح به من زنگ زد با تعجب گفت مسئول اموزش خودش شخصا مدارک را بارگزاری کرده و ثبت نام را خودش انجام داده و از دانشگاه مرکز ظرفیت گرفته

    میخوام به شما عرض کنم

    اگر خالصانه به خدا توکل کنید او قادر مطلق هست و راه را برایتان هموار میکند

    در پناه خداوند قادر مطلق مهربان باشید

    و همیشه در هر حالی میگویم بسم الله الرحمن الرحیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      مهتاب اکبری گفته:
      مدت عضویت: 1117 روز

      باعرض سلام وادب به شما دوست عزیز خدارو شکر برای حال خوبتون و نتایجی که حاصل توکل به خداوند احدوواحد است

      کامنت شما برای من یادآور نتایج وآرامشی شد که با تعغیر دیدگاهم به خداوند مهربان وارد زندگیم شد من وقتی وارد این مسیر شدم وسعی کردم شرک های مو کمتر کنم وقدرتو از همه افراد وشرایط بگیرم وبه خداوند بدهم مریضی همسرم به سادگی بر طرف شد واز روز اولشم بهتر شد خدارو شکر از آرامشی که وارد زندگیم شد و چرخ زندگیم به توفیق حق روشن‌تر شد وهمچنین روابطم وبه قول استاد من روی ورودی های ذهنم وسامان باورهای که تو زندگیم اثر داشت کار کردم وخداوند وجهان اطرافم همه جنبه های دیگرو درست کردن خداوندا کمکم کن که بیاد بیاورم هرآنچه دارم از آن توست وسپاس گزار باشم الهی تورا شکر

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مریم رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 237 روز

    سلام به استاد عزیزم .خسته نباشید،همیشه سرزنده باشید.من مریم هستم از شاگردان شما استاد عزیزم .چقدر این فایل برای من درس داشت .من حدودچند سال با استادی کار می‌کردم. وزمانی که باشما آشنا شدم همیشه میگفتم من قوانین بلد هستم ومشکلی ندارم .ولی زمانی که شروع به انجام اصول کار کردم دیدم فقط من حفظ کردم واصلا نمیتونم کتبی امتحان بدم .اونجا بود که شروع به انجام درست درس زندگی کردم .بادقت اصول درست .چقدر زندگیم رنگ زیبای گرفت.رنگ خداوند رنگ عشق بزرگی رنگ صبر رنگ رشد.والان دارم مرحله پشت سر هم با صبر واشتیاق میگذرونم ودیگه منتظر نتیجه امتحان نیستم .چون همون آرامشی که به دست میارم .بااشتیاق میرم مرحله بعد.خدارو هزاران بار شکر که باشما اصول درست شما آشنا شدم .سپاسگزار شما استاد عزیزم ومریم جان عزیز هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رضا صبوری گفته:
    مدت عضویت: 1110 روز

    سلام و درود و خدا قوت خدمت استاده جان

    و همه عزیزان همراه در سایت بی نظیر tasvirkhani.com

    ممنون و سپاسگزارم استاده عزیزم که اینقدر آگاهانه و اصولی به زندگی نگاه می‌کنید و از مثال‌های عاالی استفاده میکنید که کسانی که در مسیر و مدار دریافت این آگاهی های ناب باشن میتونن بهره ببرن استفاده کنن و با ((((عمل))) کردن به این آگاهی ها به رشد و ارتقاء وضعیت زندگی خودشون کمک کنن تا بصورت ریشه ای و بنیادین این رشد اتفاق بیفته.

    بشدت فضای اتاق رو دوسداااشتم هم به لحاظ دیزاین و هم به لحاظ نظم و تمیزی.این نوع چیدمان و دکور حالمو خووب میکنه چون خونه خلوت و پرنور یکی از آرامش بخش ترین لوکیشن هاست برای من و تحسین برانگیزه…

    آزادی زمانی آزادی مکانی و آزادی مالی که ساختین برای خودتون منو به ذوق میاره.هر آنچه که انسان بخواد اگر در مسیر درست باشه لاجرم بهش داده میشه و این در زندگی استاده عزیزم نمایان.

    چقدر خوبه که آزادی مالی باعث میشه هر آنچه که میخوایم بخریم رو عزتمندانه بخریم.بدون توجه و چک کردن موجودی و مانده حساب و اینکه حتما بهترین مارک رو استفاده کنیم که هم راحت‌تر باشه و لذت بیشتری بده تو بازی هم احساس لیاقت انسان رو تقویت کنه و استفاده از بروزترین تکنولوژی ها خودبخود اعتماد بنفس انسان رو بالا میبره…

    چقدر خوبه که این آزادی زمانی کاری میکنه که نگران ساعت و دیر و زود شدن کار نباشی و بتونی کار کنی لذت ببری بازی کنی لذت ببری مسافرت بری لذت ببری آموزش ببینی لذت ببری و بی نهایت لذت دیگه که این آزادی زمانی میتونه به ما بده…

    و اما مسئله اصلی که استاد مو شکافانه تونستن ریشه یابی کنن و با اعضای سایت به اشتراک بذارن و من ایراد کار خودم رو شناسایی کررردم.

    باگ من در این مسئله انجام دادن تمرینات دوره های مختلفی که از سایت تهیه کردم و از عجله و کنجکاوی برای رفتن به مرحله بعدی هنوز نتونستم نتایج خوبی بگیرم که کمکم کنه تو زندگی و ممنون از استاد برای این مثال عالی شون که برای من قشنگ جا افتاد و میپذیرم که این باگ رو دارم.

    حتی این مسئله مهم و به ظاهر ساده و پیش پا افتاده در بیزینس منو فلج کرده.طی نکردن تکامل بزرگترین ضربه هارو به من زده بارها و بارها و از اونجایی که این اشتباهات به صورت یک عادت بارها تکرار شده و حکایت بنده شده حکایت ورزش کشتی که استاد فرمودن.

    تصمیم به تغییر این عادت گرفتم و از خدای متعال کمک میخوام که بتونم به این آگاهی متعهدانه عمل کنم.

    عمل کردن عمل کردن و عمل کردن

    نتیجه میاره برای ما نه فقط گوش کردن به این آگاهی ها…

    خدارو شاکرم که تونستم در مسیر فهم و درک این اصل هایی که استاد فرمایش میکنن قرار بگیرم و بجای تعصب و پا فشاری روی دونسته هام بیام بگم میپذیرم و فقط انجامش میدم تا اینجوری بتونم مسیر تغییر رو راحت‌تر طی کنم.

    همه شما عزیزان رو به دستان پر نعمت و پر برکت خدای عشق و مهربانی و ثروت می‌سپارم و از استاده جااانم صمیمانه سپاسگزارم که اینقدر خالص و ناب و شفاف کلام هدایتگر الله یکتارو رو باز گو کردن برای منه نوعی.

    خدا شما رو برای ما حفظ کنه استاد جاان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    عصمت دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 1181 روز

    به نام خدای قشنگم

    سلام به استاد جان خداقوت میگم بهتون بابت فایل های بی نظیرتون و تاثیرگذارتون

    بعد از گوش دادن به این فایل قانون تکامل و صبر درهرکاری برام بیشتر روشن شد اینکه نباید عجله کنم و شتاب داشته باشم باید آروم آروم به خودم فرصت بدم تا بتونم ذره ذره چیزی رو هر هنری هر بازی هرآموزشی را یاد بگیرم

    خودتون استاد خیلی عالی بازی میکنید واز خودتون خیلی توقع ندارین و با لذت و آرامش و تکرار و تمرین باعث میشه یاد گرفتن اون بازی براتون لذت بخش بشه

    خودتون میگین اینقدر این بازی رو دوست دارین که دوست دارین حداقل سه چهار ساعت در روز بازی کنیدواقعا بازی پینک پونک بازی فوق العاده ای هستش بهتون خوش بگذره

    چیزهای که من از گوش دادن به این فایل یاد گرفتم

    یکی اینکه آرامش خودمو حفظ کنم قانون تکامل توهر زمینه به کار ببندم صبور باشم

    دوم سعی کنم هرچیزی رو میخام یاد بگیرم درستشوآموزش ببینم مثل همون مثالی که استاد زدند که رفته بودند کشتی یاد بگیرند مربی بهشون گفتند تا حالا چقد کشتی کار کردن ایشون گفتند که بار اولشونه و مربی گفتند خیلی خوب که از همون اول اومدند درستشو آموزش ببینند چون اگر یک چیزی رو اشتباه آموزش ببینیم بدن به اون ریتم عادت میکنه و اگر بخوای تغییرش بدیم طول میکشه

    ولی اگر از همون اول درستشو یاد بگیریم هم کار راحت تره هم مسیر لذت بخش تره

    سومی اگر توی هرکاری دو سه دفعه خوب نرم خیلی زود ناامید میشیم و خودمون با بقیا که خیلی بهترن مقایسه میکنیم و این کار درستی نیس باید امید داشته باشیم و خودمون با دیگران مقایسه کنیم

    یکی دیگه اگر تکرار و تمرین زیاد باشه بدن به طور اتوماتیک وار اون حرکتو انجام میده و همه چیز با تکرار و تمرین زیاد صورت میگیره

    ممنونم استاد از فایل زیباتون استفاده کردم

    در پناه الله شادو سعادتمند وسربلند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  8. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1809 روز

    سلام

    استاد خوش پوش و خوش اندام من

    واقعا فکرش و نمیکردم یه بازی ساده بتونه برای من اینقدر درک عمیق درس زندگی و اجرای اون در عمل داشته باشه

    البته که من همه اینها رو نشونه کار کردن روی دوره جدید و بینظیر هم جهت با خداوند میبینم

    یکی از دوستان کامنت گذاشته بود که شما با پرتاب های موفق به ربات نه مغرور میشین و نه با پرتاب های ناموفق ناامید و سرخورده کاملا ساده دارین لذت میبرین و بازی میکنین و کنترل ذهن میکنین عالی عالی

    اتفاقا برای خواهرمم داشتم تعریف میکردم چند روز پیش همکارم یه سوتی خیلی خیلی کوچیک از من گرفت و داشت خیلی بزرگش میکرد و منو میبرد تو مومنتوم منفی من هم با ارامش و مواردی که تو دوره اشاره کردین خودم و از ادامه ی فضای مومنتوم خارج کردم بعد چند ساعت هم حدود نیم ساعت اینا یه سوتی بزرگی داد و منم بهش گفتم ولی کاملا عادی و بدون هیچ گونه لج کردنی اولش در حد چند ثانیه ذهنم داشت میگفت اهان حقته ولی به ثانیه بعدی نکشید یاد همین مورد کامنت دوستمون و حرکت شما در این بازی افتادم گفتم نه مغرور نشو و‌لذت نبر از اشتباه کردن اون و‌کاملا بیطرفانه و بعنوان کسی که میخواد کارش و درست انجام بده کمکش کردم اصلا بعدش رفتارش زمین تا اسمون باهام تغییر کرد و تصمیم گرفتم این سبک رفتاری رو ادامه بدم چون خیلی جوابه :))))

    استاد جانم قبلا هم تو فایل های دیگه گفتین بازم گوش جان سپردیم برای یاداوری

    اینکه از همون ابتدا یه مهارت رو مهمه که به درستی یاد بگیریم این و من خیلی ازش استفاده کردم

    و اینم بگم من هم مثل بقیه هم شما رو و‌هم‌مریم جان در پرادایس و‌تحسین‌ میکنم که گاهی حتی شده چند ماه تنها برای خودتون زندگی میکنین

    در اخر اینکه ذوق عضله سازی دارم برای قانون سلامتی وقتی عضله شما رو‌میبینم و صورت و اندام بینظیر مریم جانم رو در زندگی در بهشت اصلا ذوقی دارم ک نگووو

    دوستتون دارم مرسی بابت درس های زندگی و مرسی که لابلای کارهای جدی تون برامون فایل های هدیه با ارزش هم تهیه میکنید

    ایموجی قلب و بوس و اینا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    زینب مرادی گفته:
    مدت عضویت: 991 روز

    به نام پروردگارجهانیان

    سلام واحترام فراوان به همه ی عزیزانم

    خداروشکر که بازم میتونم بنویسم استاد

    نوشتن بهم احساس فوقلعاده ی میده ومن رو به مسیر درست هدایت میکنه

    نوشتن یادم میاره که از کجا به کجارسیدم

    خدایا شکرت که آروم ترم منی که نمیدونستم آرامش چی هس

    خدایا شکرت که شخصیتم قوی تر وبهتر شده منی که فقط وقتی حالم خوب بود که بقیه ازم تعریف میکردن

    خدایا شکرت به خاطر ایمانم به تو که دارم تورومیشناسم منی که هرخواسته ی داشتم همیشه متوسل به واسطه ها بودم ویادم نمیاد هیچوقت ازته دل برای دعاهایی که میکردم خدارو صدا کرده باشم

    خدایا ممنونم برای همه ی چیزایی که یادم میره سپاسگذاری کنم

    استاد عزیییزم من توزندگیم عجله خیلی کردم تو کارام یه نمونه ش توی همین فایلهای شما که فک میکنم باید همه رودانلود کنم حالا گوش ندادمم ندادم فقط دانلود کنم

    غافل ازاینکه من باید یه فایل گوش بدم نکته هاشو بفهمم و اجراکنم بعد برم فایل بعدی

    نمیدونم چراعجله میکنم

    تمام فایلهای شما یه اصل روگفته

    خدایا کمکم کن عمل کنم

    ‌من روبعضی چیزا به نظرم نمیتونم فراوانی روباور کنم

    مثلا سلامتی

    من دارم میبینم شوهر عمه م بعد از 38 سال یه باربه دکتر نرفته پس سلامتی هست وهرلحظه هم بیشتر میشه

    یامثلا دلم میخواد حیکل چاقی داشته باشم من دارم میبینم دختر همسایمون که قبلا بینهایت لاغر بود ولی به راحتی توزمان بسییییااار کم حیکلش چاق وزیبا شده

    پس این نشون میده میشود به راحتی بدون هیچ مواد شیمیایی چاق شد

    زندگی زیباست

    قدرت فقط خداست

    کارها هرلحظه آسونتر میشه

    ثروت بیشترمیشه

    آدمهای خوب بیشتر میشن

    سلامتی بیشتر میشه

    دوستون دارم استاد وخانوم شایسته جانم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    ناعمه احمدی گفته:
    مدت عضویت: 1277 روز

    به نام خدای هدایتگرم، خدای روان کننده ی چرخ زندگی ام اگر در مسیر درست و بهبود شخصیتم متعهد بمانم، خدایی ک هر روز بهم میگه امروز این فایل و این فایل از دوره ب دردت میخوره، برا این روزت، خدایی ک خودش افراد رو میاره و میبره و من ب یه ورژن دیگه تبدیل میشم، خدایی ک خودش باورای محدودم رو بهم نشون میده با تضادهام. و خدایی ک هدایتم کرد این فایل رو درست در روز مناسب گوش بدم و درسهام رو بگیرم.

    دیگه حرصی نمیزنم ک وای ایمیلم ترکیده از کامنت دوستام، دیگه حرص نمیزنم من کلی فایل دارم از دوره ها نشانه ام سریال ها خب الان چیو گوش بدم، قبلا خیلی عجله داشتم، رفته رفته دارم بیشتر قوانین رو مرور میکنم، حتی تو تخت خواب تا موقعی ک دیگه خوابم ببره و دیگه لبام حرکت نکنه، ناخودآگاه دیگه تو جمع ها نیستم و عاشق تنهاییم شدم، اصلا از کار کردن رو خودم لذت میبرم، روحم ارضا میشه، احساس رضایت میکنم از خودم و این بهم قدرت میده، اینکه جزو افراد معدودی هستم ک آرم آرام در مسیر خودم پیش میرم و میگم من دنیای کوچک خودم رو دارم، تو همین اتاق با همین فایلا.

    ینی یه موقع هایی انقدر ذوق دارم ک میگم آخ جون الان ک قراره این فایل رو گوش بدم مطمئنم قشششنگ خدا باهام حرف میزنه، قششنگ مسیرم تیون میشه، قراره بازم آسان تر بشه مسیر افکارم، قراره بازم از حاشیه ها دور و ب اصل بچسبم. اگر کس وقت نداره با من باشه، اگر مهمانی بیرونی دعوت نمیشم میگم آخ جون خدایا عدالتت رو شکررر، حتما نباید باشم، حتما منو تو باید کنار هم بترکونیم و کسی نمیتونه مزاحم مون بشه.

    دیگه مهم نیست ک کامنت کدوم دوست رو حتما حتما بخونم، نه هر صفحه ای از کامنت هارو ک بخونم هر کامنتی از دوستان عزیزم دقیقا جملاتش برای حال و روزهای منه، باورهای منو تقویت میکنن، آرومم میکنن، چون اینجا تکه ای از بهشته، چون همه حرف ها سخنان سنجیده است، همه صالحین اینجا جمع ان و اینجا چیزی جز سلام و تهیت نیست، چیزی جز قدرت خدا و معجزه هاش رو نمی شنوی، انقدر ایمان در تو ایجاد میشه ک میگی عهههه خدا تو چقد خوبی چه معجزاتی برا بنده هات رقم زدی چه نتایجی چه ثروتی اوس کریم دمت گرم پس برا منم میشه، پس راه رسیدن ب نعمت ها همینجاست، این راه راست همینه من فقط باید سمت خودم رو انجام بدم، وظیفه من بهبود دائمی خودمه.

    دیگه مسیر زندگیم رو با کسی حتی از بچه های سایت مقایسه نمیکنم، چون خدا این انرژی ب شکلهای مختلف برای هر انسانی متفاوت وارد زندگیش میشه، ب میلیاردها میلیارد اتفاق، ایده، شرایط، آدم ها، برکت ها. و من فقط زندگی امروز خودم رو می چسبم و از لطف و محبت های بی دریغش در زندگی خودم قدردانی میکنم، ناسپاسی نمیکنم ک عهههه چرا ب فلانی ماشین دادی ولی ب من دوچرخه؟ نه ناعمه برگرد و ب پارسال خودت فکر کن روزی آرزوت بود ک اینجا باشی.

    روان شدن چرخ زندگی ات نسبت ب چند ماه گذشته رو ببین، معجزات کوچک هر روزه ات رو ببین، فقط سرت تو زندگی خودت باشه، فقط چشمت ب نعمت های خودت باشه، حتی چشمت رو هم ندوز ب نعمت های دیگران، از فضل خودش بخواه، و بدان آنچه نزد خداست بهتر و پایدارتر است.

    امروز صبح رفتم پیاده روی، هندزفری مو روشن نکردم، گفتم خدایا من میخوام با تنهایی و سکوتم راحت باشم، بودم قبلا ولی بازم بیشتر، رفتم نشستم رو صندلی، هوا بهاری و افتر رین، کنسرت پرنده هاهم شروع شده بود، نسیم روح نوازم ک نگم براتون، گفتم خب ناعمه جانم بشین و سکوت کن، سکوت زبان خداونده، آرام بشین و بزار افکار برن و بیان، آروم بگیر و بزار این نسیم بوزه، با خودت حرف بزن، ب خودت نزدیک شو، ب خدا نزدیک تر شو، یادآوری کن ک منبع حال خوب خودت و خدات هستی، باید با تنهاییت راحت باشی، با سکوت و رهایی راحت باشی.

    بماند ک ذهنم میخواست بهم بگه داری وقتت رو تلف میکنی فایل گوش بده، برو خونه بسه دیگه، حداقل کامنت بخون، قرآن بخون، ولی من بهش گوش ندادم و یک ساعت رو در تنهایی و افکار خودم و هم صحبتی با خدایم گذروندم، احساس سبکی خاصی کردم، احساس آرامش درون، صلح درون، عشق بیشتر نسبت ب خودم و نزدیکی بیشتر با خدا، رفاقت صمیمانه تری رو حس کردم.

    همزمانی این فایل با روزهای اکنونم.

    امروز صبح از پدرم درخواست کردم ک پول بده لیوانهای جدیدتر بخرم، به شدت علاقه دارم طرح های بیشتری بزنم، ول هنوز اول کارم هست. هنوز 20 عدد لیوانی ک دادم بزارن کوره دستم نرسیده، هنوز ندیدم ترکیب رنگ ها چطور شده، آیا سالم هستن؟ کدوم مدلا بهتره؟ کدوم طرح ها باحال تر شده؟ کدوم مدل و فرم لیوان توی دست بهتره. و میخوام سراغ زدن طرح های جدید برم.

    چرا چون میگم بدو ک قافله عقب نمونی، صبر ندارم، عجول ام و خدا باز مسیرم رو کوک کرد. گفت عزیزم تو هنوز محصول اولیه دستت نرسیده  بزار برسه، عکاسی کردنش، نحوه ژست اش رو یاد بگیر. یا اصن تو هنوز برا اون محصولات احساس لیاقت فروخته شدن رو در خودت ساختی؟ ترمزها تو پیدا کردی؟ رو باورای لیاقت و فراوانی ات کار کن، رو ایمانت کار کن، نگران نباش ب اون طرح های جدید هم میرسی، حالا یه ماه دیرتر چی میشه؟

    عوضش تو ب خودت میگی من باید این سری لیوانام رو بفروشم، میفهمی تو کدوم باورات ایراد داری و باید بیشتر کار کنی، میتونی قدرت خلق کنندگی تو بیشتر باور کنی، اینکه ب خودت بگی دیدی من فروختم؟ دیدی مرحله دوم تولید کارم رو خودم با پول خودم ساختمش.

    و خداروشکر میکنم ک امروز پدرم گفت من توی باغی هستم و دسترسی انتقال ندارم، شکالی نداره فردا بری لیوان بخری؟ منم گفتم نه موردی نیست مرسی. و رها کردم و بعد از چندین جمله از  نجوای شیطان گفتم حتما خیره حتما نباید امروز میرفتم شاید یه اتفاقی می افتاد برام. و بعد از دیدن این فایل تصمیم گرفتم فعلا دست نگه دارم تا موقعی ک خروجی محصول اولم رو ببینم و بازخورد بگیرم.

    با دوره عزت نفس تون من یاد گرفته بودم ک خودم رو با هیچ همکاری مقایسه نکنم، حتی سراغ دیدن کارهاشون هم نرفتم، فقط طرح هایی از پینترست می دیدم و حتی طرح های ساده رو نگاه میکردم و به طبع پیشنهاد پینترست از همون لِول کارها بود، من با طرح های ساده شروع کردم و بعد کمی از 3 طرح قبلی متفاوت تر، کمی ریزکاری بیشتر، هربار کمی نترس تر شدم، لرزش دست هام کمتر، ترسم کمتر شد از اینکه نکنه خراب کنم.

    یاد گرفته بودم طرح جدید رو با طرح های اولیه ام مقایسه کنم و ب وضوح تکامل و بهتر شدنم رو می دیدم، بارها و بارها خودم رو تشویق میکردم و خودم از دیدن شون لذت میبردم و وجودم پر از احساس لیاقت میشد، عکس طرح ها با ذووووق فراوان برای خواهرام میفرستادم و میگفتم فقط نگاهش کنید، برایش مُردم. مثل بچه هام دوست شون داشتم ؛) و حالا میفهمم حرکت در مسیر علاقه چه لذتی داره. خودت خودت رو تشویق میکنی و نیازی ب تحسین دیگران نداری چون خودت کلیییی لذت بردی و ب نوعی سیر شدی. خودت برا تشویق خودت کافی هستی

    روزهای اول با 1 ساعت و نیم کار کردن شروع شد و احساس خستگی، اما در ادامه و روزهای آخر با عشق و بدون خستگی پای کار بودم، و گذر زمان رو نمی فهمیدم و حتی صبح ها از جا می پریدم ک آخ جون بریم امروز طرح جدید بزنیم با خدا جونم، با اینکه هیچ ایده ای نداشتم ولی می سپردم ب خدا،  چون من ب آگاهی خدا وصل بودم، چون ایده های الله خیلی ناب عه.

    سعی میکردم از آموزشم و از طی کردن مسیرم لذت ببرم، از هربار پیشرفت کردنم لذت ببرم، از اینکه مولد هستم و دارم حرکت میکنم نهایت لذت رو میبرم، از اینکه هدفی دارم تو ذهنم و براش قدمهایی رو برمیدارم احساس قدرت میکنم.

    سپاسگزارم از همه دوستان عزیزم

    استادجان متشکرم برای این لطف و هدیه ای گرانبها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: