درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2 - صفحه 8

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    باران و ایوب گفته:
    مدت عضویت: 1613 روز

    ایوب:

    سلام استاد عزیز، خانم شایسته مهربان و دوستان نازنین.

    استاد با هر فایلی که میذارید یه قدم مارو رشد میدید و مدارمون بالاتر میره. تو همین بازی چه درسهایی که نگفتید . از تمرین کردن، از ادامه دادن، از قدم های کوچیک اما پیوسته، از عدم مقایسه، از عدم عجله، از انجام یک تمرین به ظاهر ساده اما به شیوه های مختلف برای رسیدن به مهارت در همون تمرین، از اهمیت دادن به تفریح و سرگرمی، از لذت بردن با تنهایی خود و عدم نیاز به کسی برای داشتن حال خوب، از لذت بردن و ذوق کردن برای خرید یک وسیله جدید که همین یعنی سپاسگزاری، از هدیه دادن به خود برای انجام کار به ظاهر کوچیک. از اینکه اگه از اول یه کاری رو اشتباه انجام بدی یا بری سراغ یه استاد اشتباه، اصلاح مسیر و برگشت به راه درست خیلی بیشتر از حالتی که تازه میخوای شروع کنی طول میکشه، خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا میرود دیوار کج.

    استاد منم تو این مورد چندتایی تجربه دارم، یادم میاد حدود 20 سال پیش بود که تایپ ده انگشتی رو خیلی دوس داشتم و شروع کردم به یادگیری یکی از اولین تمرینات برای تایپ سریع، نوشتن کلمه سیب بود چون سه تا حرف س ی ب کنار همه. باید چندروز مدام مینوشتم سیب ولی من عجله داشتم و این تمرین برام ساده بود و دوس داشتم کلمات سختتر و جملات طولانی تر رو بنویسم. عجله کردم و تمرین های اولیه رو انجام ندادم و رفتم سراغ تمرینهای سختتر به اصطلاح هنوز جمع و ضرب رو یاد نگرفته بودم رفتم سراغ مشتق و انتگرال. خب دیگه نتیجه مشخص بود من هیچ پیشرفتی نکردم و به این نتیجه رسیدم که این تایپ ده انگشتی اصلا دروغه و نمیشه و کلا کنارش گذاشتم. تا اینکه حدود 10 سال پیش تو محل کارم دیدم یکی از بچه ها داره خیلی سریع 10 انگشتی تایپ می‌کنه ، به قول استاد الگو پیدا کردم که میشه ده انگشتی هم تایپ کرد و دوباره تمرینم رو شروع کردم. اینبار دیگه تو همون تمرین های ساده حسابی کار کردم و دیگه عجله نداشتم با عشق هزاران بار نوشتم سیب جوری که توی اتوبوس سرویسمون انگشتام داشت روی صندلی سیب مینوشت و قدم به قدم رفتم سراغ کلمه های پیچیده تر تا اینکه تونستم ده انگشتی با سرعت بالا تایپ کنم. هرچند که این کار هم مثل بقیه کارها نیاز به تمرین مداوم داره و اگه فاصله بگیری دوباره کم کم یادت میره و من هم سرعت تایپم نسبت به قبل کمتر شده.

    مغز اینجور کار می‌کنه که وقتی که تو یه کاری رو بصورت آگاهانه زیاد انجام میدی، مغز میاد اونو میفرسته به یه قسمتی به اسم ناخودآگاه، اونجا دیگه نمی‌خواد آگاهانه فکر کنی که چجور این کار رو انجام بدم بلکه مغز همه اون ماعیچه ها و عضلاتی که باید اون کار رو انجام بدن رو به کار میندازه و خیلی سریعتر کار انجام میشه. مثال اولیه ش همین راه رفتنه، وقتی بچه ایم یه قدم برمیداریم و میفتیم ولی چون هنوز به منبع وصلیم از این افتادن ها تسلیم نمیشیم و قید راه رفتن رو نمیزنیم و بازم پا میشیم و قدم برمیداریم و میفتیم اونقد این کار رو تکرار میکنیم که میتونیم راه بریم و بدویم، دیگه نمی‌خواد فکر کنیم که چجور باید راه رفت. اون بچه احتمالا مغزش در اون حد نباشه که با دیدن راه رفتن بقیه الگو بگیره و انگیزه بشه برای راه رفتنش. حالا اگه ذهن الان ما روی اون بچه بود احتمالا 90 درصدمون قید راه رفتن رو زده بودیم و به همون چهار دست و پا رفتن بسنده میکردیم، والله کی حوصله داره هزار بار بیفته زمین دوباره پاشه تا یک متر بره جلوتر، خب همون چهار دست و پا راحتتره :) .

    ولی خب ما راه رفتیم بزرگتر شدیم دوچرخه سواری یاد گرفتیم ماشین سواری یاد گرفتیم و همه اینا به ما میفهمونه که آره یه قانون وجود داره که اگه تو یه کار ساده ای را بارها و بارها انجام بدی دیگه مغز خودش فرمون رو در اختیار می‌گیره و خیلی سریعتر اون کار رو برات انجام میده. مثلا تو تایپ ده انگشتی من وقتی میام کیبورد رو نگاه میکنم و دنبال حروف می‌کردم برای تایپ یک کلمه، چندثانیه طول می‌کشه تا تک تک حروف رو پیدا کنم. ولی وقتی چشمهامو میبندم و تایپ میکنم در کمتر از یک ثانیه ناخودآگاه اون کلمه نوشته میشه. این برای من بسیار شبیه به یک معجزه س. چون مغز خودش پردازش رو انجام میده خودش انگشت هارو تکون میده حتی اگه من تو مغزم بجای اینکه به کلمه فکر کنم، به حروف فکر کنم یعنی به این فکر کنم که الان باید کدوم حرف رو تایپ کنم و آگاهانه بخوام تایپ کنم نوشتنم کند میشه و دچار اشتباه املایی میشم.‌

    همونجور که اگه از به راننده بپرسی کی دنده رو عوض کردی نمیدونه ولی اون ناخودآگاه دنده عوض می‌کنه آینه وسط رو میبینه آینه بغل رو میبینه راهنما میزنه سرعت چک میکنه چراغهای هشدار داخل صفحه کیلومتر رو میبینه فاصله ماشین جلو رو حساب میکنه فاصله ماشین عقب رو میبینه سبقت میگیره گاز میده کلاچ میگیره ترمز میگیره حواسش به صدای موتور هست مناظر اطراف هم میبینه با تو حرف میزنه میوه و چاییشم میخوره همه اینا رو هم نمیدونه کی و چجوری انجام داده. و این اون ناخودآگاهه که کارها رو در دست گرفته. حالا باور هم همینه، تکرار خیلی زیاد یک فکر نا اون فکر بیاد تو ناخودآگاه تا تو دیگه ناخودآگاه باور فراوانی داشته باشی ناخودآگاهت این باشه که همیشه اتفاقهای خوب برات میفته همیشه آدمهای خوب سر راهت سبز میشن. باید اونقدر این حرکت ساده تنیس رو انجام بدی که دیگه اون حرکت بره تو حافظه ماهیچه ایت و دستت ناخودآگاه اونجوری بچرخه و ضربه بزنه.

    استاد خیلی لذت بردم از این فایل و ازت خیلی ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  2. -
    محمد علیزاده گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    به نام خدای مهربان .

    سلام خدمت استاد عزیزم به به به خدارو شکر چهره زیبای شما را دیدیم استاد عزیزم

    خدارو شکر یک روز زیبای دیگه هستم در جهان زیبای خدا جونم

    خیلی خوشحال شدم برای فایل جدید و دیدن شما استاد عزیزم

    آقا شما هر روز ماشالله دارید خوش اندامتر و جوانتر و پر انرژی تر میشید الهی شکر

    شما را تحسین میکنم برای استمرار در یادگیری علایقتون واقعا شما استاد نمونه الگوی تمام عیارید برای من

    چون من هم در زمینه ورزشی خودم که فقط با عشق و علاقه خودم حدود بالای 25 سال هست کاراته کار میکنم

    البته فقط به صورت انفرادی برای خودم بعد مربی گری و داوری که مدارکشم دارم و باشگاه هم داشتم دیگه

    برای مشغله کاریم که نمیتونم متعهد باشم به یک ساعت خاصی که برم باشگاه فقط الان تایمهایی که خودم

    وقت دارم برای خودم میرم به صورت منظم دویدن و حرکات رزمی و بدنسازی ها که به لطف خدا من در شهر ساحلی

    و زیبای بابلسر زندگی میکنم اینجا میرم لب دریا برای دویدن و چقدر با خودم عشق میکنم در طبیعت زیبای خداوند

    نه اجباری نه زوری نه پولی برای تمرین کردن نیست فقط عشق و عشقو علاقه که منو میبره برای ورزش ادمها

    اغلب دوست دارن با هم جمعی ورزش کنن حرف بزنن من از ابتدا به خاطر درونگرایی که دارم همیشه انفرادی

    ورزش کردن بیشتر دوست داشتم و دارم چون آدمهای دیگه فقط حرف میزنن و میخان انگار وقت بگذرونن

    هیچی هم از ورزش نمیفهمن فقط ادا اتفار دارن واقعا ولی کسی که الان مثل خود استاد عزیزم و خودم

    تنها ورزش میکنه دلیلش فقط علاقه است عشق میتونه در تنهایی خودت این کارها را انجام بدی اجباری نیست

    کسی هم نمیبینه که بخای بگی برای دیگران خودنمایی و از این جور دسته حرفها دم شما گرم استاد عزیزم

    در مورد قانون تکامل بسیار فرار هست چون دوست داریم سریع بریم مرحله بعد حتی خودم تنهای ورزش میکنم

    هم میبینم ان حس هست و باید کنترل بشه کنترل ذهن همه چیه واقعا میتونه کمک کنه من خودم آسیب دیدم

    در ورزش به خاطر رعایت نکردن قانون تکامل چک و لگدش را خوردم الان حواسم خیلی بیشتر جمع شده

    بازم نمیتونم بگم کامل ولی هست عجله همیشه میاد استرس میاد باید خود کنترلی وجود داشته باشه در خودمون

    ایجادش کنیم تا در تمام مراحل زندگی از زندگی لذت ببریم رعایت قانون تکامل یعنی لذت بردن و پیشرفت کردن

    یاد گرفتن مرحله به مرحله اصلا ذات بشر عجوله ما باید بتونیم خودمون را کنترل کنیم ست کنترل در تمام

    زمینه های زندگی تا از مسیر زندگی لذت ببریم در لحظه زندگی کنیم کسی که شخصیتی از خودش بسازه

    که همیشه این اصل در لحظه زندگی کردن را رعایت کنه میتونه از زندگی لذت ببره داره پیشرفت هم

    میکنه با استمرار مرحله ای و قانون تکامل هم رعایت شده صبر کرده یعنی تکامل طی کرده

    شما را تحسین میکنم استاد عزیزم برای تمام زمنیه ها شما الگویی تمام عیار هستید برای من و همه

    انسانهایی که میخان خودشون زندگی زیبایی برای خودشون بسازن الهی شکرت

    دوستون دارم خیلی زیاد عاشقتونم

    خدا نگهدارتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  3. -
    شاهین آقایی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    سلام خدمت استاد عزیز خوشحالم که تو این چند ساله الگوی مناسبی رو انتخاب کردم و هرروز از صدای شما و دیدن رشد و پیشرفتتون لذت میبرم

    از خدا میخوام یک روز ببینمتون و بگم که چقدر نتایج خوبی تونستم در زندگی ام رقم بزنم

    این فایل چقدر من رو هدایت کرد به نوشتن کامنت چون با هر کلمه داشتم حس میکردم دارم جواب سوالاتم را میگیرم

    دوتا موضوع مهم دارم که میتونم بگم شاید به دوستای سایت هم کمک کند تا مثل من در این سوال بی جواب نباشند

    من سالهاست در زمینه هنری فعالیت میکنم و بصورت تخصصی آموزش میدهم و پنج سال هست که مهاجرت کردم که اونم قانون تکامل رو رعایت نکردم ولی انجامش دادم مسئولیتش رو هم به عهده گرفتم و تمام تلاشم را برای بهبود همه جنبه ها کردم شاید این حجم از فشار برای کسی که قانون تکامل را طی میکند نیاز نباشد

    بعد از این موضوع سوال اصلی من این بوده که چرا تو این همه سالی که دارم آموزش میدهم هنرآموزان کمی ادامه میدهند یا در جلسات پایانی رها میکنند و فقط درصد معدودی موفق شدند و نتایج بزرگ گرفتند

    همیشه میگفتم نکنه من درست تدریس نمیکنم یا شیوه آموزش رو تغییر میدادم من کارهای سمت خودم را انجام میدادم و باز همون اتفاق میفتاد

    و من متوجه شدم که همه آنها عجله دارند و آنقدر سطح اطلاعات و آموزش بالاست که بعد از جلسات آخر أونها فکر میکنن دیگه استاد شدن و حتی برای شرکت در جلسات هم بهانه میاوردن

    یا هرکسی که در روز اول میاد حرفی که میزنه اینه که من میخوام پرتره یاد بگیرم کارهای بزرگ بزنم

    در صورتی که برای پایه و أساس کار تلاشی نمکنن

    و این دلیل اصلی است

    من خودم هم ضربه بدی از این موضوع خوردم

    رفتم تو یه مجموعه بزرگ استخدام شدم و دقیقا ٢۴ هنرمند دیگه اونجا بودند من تا به حال آنقدر توانایی یکجا ندیده بودم و به من گفتن باید از کار پایه شروع کنی من هم قبول کردم چون میخواستم رشد کنم

    بعد از یه مدت دامی بزرگ برایم پهن شد به اسم مقایسه احساس نارضایتی و رفتم به مدیر اونجا گفتم من توانایی بالاتری دارم به من کار بدید

    و از اون به بعد رفتم زیر ذره بین هرکس میومد یه إیرادی از کارم میگرفت و یکبار یکی از هنرمندان خیلی جدی یه ایراد بی ربط از کارم گرفت و خدا شاهده از اون به بعد برای کوچک ترین کارها دستم میلرزید نمیتونستم اجرا کنم

    بعد که اونها حرف نمیزدن خودم از خودم ایراد میگرفتم جوری شده بود که احساس میکردم من بدترین و بی استعداد ترین هنرمند اونجا هستم و اصلا من مناسب این کار نیستم

    درآمد من به نصف و حتی یک دهم قبل شد من از اون مجموعه اومدم بیرون و چند ماه احساس ناتوانی و بی ارزشی در کارم باعث شد مشتری نداشته باشم رفتم به یک جای جدید آنجا هم هیچ کاری بهم نمیدادن و دقیقا ساعت هایی که شیفت من بود مشتری نمیومد و ساعت هنرمند دیگه مشتری میومد

    از اونجا هم اومدم بیرون گفتم باید دوباره روی خودم کار کنم و از نو شروع کنم من میتونم مثل قبل برای خودم کار کنم و بهتر شوم

    دوباره شروع کردم کارم رو استارت زدم توی خونه وسایل گرفتم و هرروز دارم روی خودم کار میکنم

    ولی چقدر سخته باورها خورد بشه و دوباره بخوای بسازی!!!

    البته این سری میتونم از اتفاقات درس بگیرم و باورها را با پایه و أساس درست و قوی تری بسازم که مجبور نباشم از صفر شروع کنم

    خدارو هزار مرتبه شکر که این آ گاهی ها هست که اگر زمین خوردی بلند بشی قشنگ تر بازی رو شروع کنی

    دنیای جای آدم های ضعیف نیست باید قوی باشی

    به خودم این رو تکرار میکنم

    برو قوی باش گر راحت جان طلبی،که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است

    در پناه خدا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  4. -
    محدثه سادات موسوی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 582 روز

    سلام به اساتید عزیزم استاد بزرگوار عباس منش

    و استاد عزیزم خانم شایسته

    خیلی از شما سپاسگزارم بابت فایل های هدیه که بشدت ارزشمنده خداقوت

    نمیدونم از کجا شروع کنم بزرگترین پاشنه آشیل من رعایت نکردن قانون تکامل

    من وارد حرفه طراحی داخلی و کار با نرم افزار تریدی مکس شدم بایک استادی که خیلی بد و سخت اموزش میدادن من همش دو یا سه جلسه از تمریناتو انجام دادم و سریع رفتم کارورداشتم تا درآمد داشته باشم

    من اموزشارو خوب نگاه نکردم و همش ردمیکردم و خیلی سریع وارد بازار کار شدم و وقتی کار قبول میکردم فقط گریه میکردمو طراحی میکردم و بشدت. کارو سخت پیش میبردم و یک کار داغون سطح پایین تحویل مشتری میدادم چون اموزشهارو نگاه نکرده بودم و خوب تمرین نکرده بودم به هزار بدبختی یک طرح میزدم و انقدررر گریه میکردم و میگفتم من نمی‌فهمم من یاد ندارم من فلانمو …..

    تا اینکه تصمیم گرفتم این شغلورها کنم و برم تو فکر اموزش دادن رقص و کلیپ گذاشتن…

    من همیشه عاشق رقص بودم و هستم و از کودکی خودم انواع رقصارو یاد گرفتم خیلی سنم کم بود و با قانون تکامل تونستم رقصمو عالی کنم ولی بقول استاد هرچیزی یک تکنیکی داره و رقصم تکنیکهای خودشو داره و دنبال یک استاد حرفه ای بودم تا یاد بگیرم ولی هروقت به کار تریدی مکس فکر میکردم حالم یکجوری میشد

    من نمیدونستم کدوم شغلو انتخاب کنم بین رقص ومکس مونده بودم من نمیدونستم به کار طراحی علاقع دارم یا نه چون بدون تکامل رفتم جلوو اذیت شدم نمیدونستم علاقه ای هست یا نه

    برای همین از خدا نشانه خاستم وکلی نشانه دیدم که کار طراحیو ادامه بدم و قشنگ یاد بگیرم و کلی نمونه کار بزنمو تمرین کنم بعد وارد بازار کار بشم

    الان بخودم فرصت دادم بخودم تایم دادم و باخودم دوست شدم و میدونم فرصتها زیاده و من نباید عجله کنم

    با یک استاد معرکه اشنا شدم و قشنگ دارم آموزشهارو از اول با دقت نگاه میکنمو نکته برداری میکنم

    کلییی کار برام اسون شده چون از خودم و جهان توقع بیجا ندارم

    هنوز خیلی کار دارم تا قانون تکاملو بهتر درک کنم از خدا میخام کمکم کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    عباس نوربخش گفته:
    مدت عضویت: 641 روز

    بنام انرژی بی پایان جهان هستی بخش

    سلام وادب واحترام

    خدایابابت همه چی سپاسگزارم

    سپاسگزارم استادعزیزم بابت این آموزش عالیتون درموردتکامل، اگراستادمن بخوام تکامل رواززندگی خودم اینجامثال بزنم :اینجوری میگم من ازسال1398تمام کارهام به صورت تکاملی باصبروامیدوایمان وعمل صالح آغازشدودرسلامتی،عشق وروابط،محل زندگی،شغل وتفریح وتمام ابعادزندگیم هرروزیک درجه خودم روبهترمیکنم چطور؟الان میگم:من ازاونجاکه آدمی هستم خیلی کنجکاو،ومطالعه گرهستم تازیروبم کاری رودرنیارم ول کنش نیستم وازهمونجایی شروع شد که فهمیدم، همه چی به صورت تکاملی به دست میادمثل:قرآن ؛مادرشش شبانه روزجهان روساختیم،یارشدگیاه یادرختی چجوری هست،یابزرگ شدن یک نوزادچجوری هست وباتحقیق درتکامل دنیامتوجه شدم هرکاری روباتکامل به دست میاریم ،فقط باید صبرکنیم وتلاش درمسیراهدافمون واونم صوت بزنیدولذت ببریدبه نظرمن راحت ترین کاری که در،روی زمین هست همین رسیدن به خواسته هامون هست اونم باقدرتی که خداوندبهمون داده

    حالا این قدرت چیه؟بله ،ماروخالق زندگیمون کرده

    باچی؟باافکارمون

    چطور؟باتصویرسازی خواسته هامون به صورت واضح وروشن به جهان اونم هرروزبه مدت 5دقیقه تانیم ساعت وباخواسته هامون زندگی کنیم جوری که الان اونهاروداریم

    ومن هم خداروشکر تمام خواسته هامواینجوری بهش رسیدم ومیرسم البته بازم میگم به صورت تکاملی نه یک روز ویک شب ویکماه ویک سال هرچیزی یک تکاملی داردعزیزدلم..

    (راستی اینم میخواستم بگم که من هرگزافرادموفق روتو لحظه هایی که زمانهای زندگی ایده عالشون هستند نمیبینم وتوجه نمیکنم ،چون ذهنم بهم میگه توهم بایدبدویی وبرسی وازاونجاکه قانون جهان لذت وشادی هست وبایدازتمام لحظاتت لذت ببری وکاری به کسی نداشته باشی ،من هم فقط خودم روازدیروزخودم بهترمیکنم وفقط به ذهنم میگم اونهاتونستندتوهم میتونی همین ،استادعباس منش هم روهمینجوری الگوسازی میکنم برای خودم وشایدباورتون نشه درسته شایدسیاهکل ،گیلان مثل فلوریدای آمریکانباشه اماحاضرم قصم بخورم همان لذت استادرواینجام من میبرم از چشمه ورودخانه وآبشاروجنگل ودریاوو…همه چی عالیه وخداروشکرمیکنم هرلحظه بابت این همه زیبایی هاش درجهانش…)

    وخداروشکرتاالان به خیلی ازخواسته هام رسیدم…

    سپاسگزارم استادبابت این درس بی نظیراین فایلتون

    یاحق///

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    زهره کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 715 روز

    سلام ب استادجانم و مریم عزیزم و دوستان خوبم

    استادبینهایت ازتون سپاسگزارم واقعا ممنونم ک این فایل بینظیر رو ضبط کردین

    چقد توضیحاتتون عالی بود چقدر مخصوص من بود چقدر این درس ها برای همین الان من بود

    استاد من امشب ک این فایل رو دیدم تازه فهمیدم با خودم با اعتماد بنفسم چیکار کردم

    استاد جان من واقعا عاشق کارم بودم ولی الان دوساله ک چون بچه کوچیک دارم نمیتونم برم سالن کارکنم ماه های اول ک نوزاد داشتم مشتریام میومدن خونه و کار میکردم اما کم کم شرایط سخت شد بچم بزرگترشد و میومد تودست و پام و نمیزاشت کارکنم مشتری الاف میشد بچم گریه میکرد خلاصه اوضاع طوری شد ک دیگ مشتری حضوری نداشتم و تصمیم گرفتم دوره مجازی بگیرم و انلاین خودم رو اون تایم ک نتونستم کار کنم آپدیت کردم از یکی دوتا مربی خوب تو حرفه خودم دوره مجازی خریدم و بعد خیلی عجله کردم ک الان میفهمم چقدر اشتباه بزرگی کردم ک باعث شده بجای پیشرفت پسرفت کنم

    استاد دختره من الان تازه دو سالش شده و تو این تایم من میتونستم مثل شما رو سرمانکنم تمرین کنم اما نکردم شما منتظر کسی نشدین ک بیاد باهاش تمرین کنیدو ربات خریدین ک تو هر لحظه بتونید با عشق تمرین کنیدو ب مهارت برسید .

    اما من همیشه میگفتم هیچکس نیست ک من مدل رو موهاش بزنم و تمرین کنم

    من کاری ک کردم این بود ک دوره هایی ک خریده بودم رو چندبار نگاه کردم و اومدم ضبطشون کردم مو ب مو حرفای اون مربی هام رو تکرار میکردم و دوره مجازی آماده کردم و فروختم

    وقتی هنرجوها مشکل داشتن و نمیتونستند درست بافتمو بزنن من بلد نبودم پشتیبانی کنم

    چون خودم اصلا تمرین نکرده بودم و هنرجوها هم کلاسارو نصفه نیمه ول میکردن

    الان یکساله ک شب و روز دعا میکنم خدایا برام هنرجویه مجازی بفرست خیلی راحت و آسون پول میاد تو حسابم توخونم پیش بچم نشستم هم اونو بزرگ میکنم هم ب خونه زندگیم میرسم هم انلاین کارمیکنم خیلی خوبه اما هیچ تلاشی برای اینکه مهارتم رو بالا ببرم نکردم و کسی هم زیاد تو کلاسام ثبت نام نمیکرد

    و امشب فهمیدم ک اگر من همون یکسال پیش ک دوره بافتمورو خریدم بجای اینکه سریع بخوام منم مثل مربی خودم دوره اماده کنم و بفروشم چندماه تمرین میکردم و منتظر مدل مویه طبیعی نمیشدم ک هنوزم برام پیدا نشده و رویه همون سرمانکنم تمرین میکردم فقط یک مدل بافت رو حداقل چندبار میزدم میدونستم چطوری پشتیبانی کنم میدونستم چطوری اشکال هنرجورو رفع کنم

    تازه همین چندماه پیش هم یک دوره جدید خریدم ک فقط یک بار اون اکستنشن هارو زدم رو سرمانکنم و تمرین برای مربیم فرستادم و گفت خوبه اما یکم ک تمرین کنی بهترم میشه ولی من دیگ هیچ تمرینی نداشتم تا اینکه چند روز پیش دوباره دوره اونم ضبط کردم و از روی حرفای اون کلمه ب کلمه همونارو تکرار کردم و هیچ تجربه ای ازینکه اکستنشن رو مویه طبیعی بزنم ندارم

    و شروع کردم ب معرفی دوره جدیدم ک بفروشمش تو دیوار هم آگهی گذاشتم

    واقعا تو یک جنگل انبوه گیر افتاده بودم و بجای اینکه یک راه پیدا کنم یک مسیر صاف و روشن برای خودم درست کنم ک افردای ک قراره پشت سرمن بیان و من مربیشون بشم حداقل بتونن اون مسیرو قدم بردارند و ب نتیجه برسند

    برعکس همونجا وایستاده بودم جلو نمیرفتم و به افراد دیگ هم میگفتم بیان پشت سرمن و اونام وقتی میدند نمیشه جلو رفت ازون راهی ک من میگم منو ول میکردند و میرفتن سراغ یک مربی با مهارت و با تجربه

    من ازین فایل خیلی خیلی درس گرفتم و فهمیدم ک کلا کارم اشتباه بوده من پایه و اساس کارم رو درست نچیدم از پایه محکم نکردم مهارت خودم رو نبردم بالا تمرین نکردم و اشتیاق و شور و شوقمم از دست رفت و اعتماد بنفسمم اومد پایین و چون خودم رو با بقیه مربی های حرفه ای و با تجربه و کار بلد مقایسه میکردم و میدیم ک اونا کلی هنرجویه موفق دارند اما من هیچی هنرجو ندارم و همون سه چهار نفری هم ک ازم دوره خریدن نصفه نیمه ولکردند

    خیلی ناامید و سرخورده شدم

    طوری ک هی ذهنم بهم مگفت ولکن اصلا نمیخواد کارکنی

    ولی ته قلبم دوست دارم خودم کار کنم نه برای خرج و مخارج نه برای هزینه های پیش پا افتاده نه دوس دارم کارکنم تا رشد کنم تا اعتمادبنفسم بره بالا من میخوام ب مهارت بالا برسم میخوام یکی از بهترین مدرس های بافتمو بشم میخوام همیشه پول بسازم و ب گسترش جهان کمک کنم و خودمم هم غرق در نعمت و ثروت زندگی کنم استاد شما همیشه تو فایلاتون میگید هرادمی باید کارکنه پول بسازه تا رشد کنه و ب رشد جهان کمک کنه

    منم یک رسالتی دارم تو این دنیا من عاشق کارمم فقط اعتمادبنفسم با ندونم کاری خودم تخریب شده ک دوباره درست میشه و قتی من مهارتم رو ببرم بالا وقتی من بهانه هارو بزارم کنار وقتی من حرکت کنم

    استادمن بخودم قول میدم هرروز بدون هیچ بهانه ای تمرین کنم و هر مدل بافتمو رو اونقدر بزنم و تمرین کنم تا اونو فول بشم توش استاد بشم ک بدونم چی ب چی شد ک وقتی خواستم ب یک هنرجو آموزشش بدم حداقل بدونم چی بگم نخوام حرفای دیگرانو تقلید و تکرار کنم

    واقعا اگر فقط چندماه تمرین میکردم الان هنرجویه موفق داشتم ک همون رضایت هنرجویه موفقم میشد تبلیغ کارم و برام هنرجوهای دیگه ای میوورد

    حالا هم خداروهزار مرتبه شکر میکنم مثل همیشه ب موقع خداجونم ب شما گفت این فایل رو آماده کنید و راهم رو بهم نشون داد خداروشکر میکنم ک از گمراهی نجاتم داد و بهم گفت کارت رو از پایه محکم و با اثاث پیش ببر زهره

    اول کامل آموزش ببین بعد تمرین فراوان کن ب مهارت برس توش استادشو بعد برو تدریس کن تا بتونی رشد کنی تا موفق بشی

    استاد جانم خیلی خیلی ازتون ممنونم و سپاسگزارم برای این درس ها برای این فایل ها برای این اگاهی ها ک دراختیارما میزارید

    خدارو هزار مرتبه شکرمیکنم ک تو سایت عباسنمش در مسیر رشد و اگاهی و موفقیت هستم از خدای مهربونم میخوام بهم توانایی عمل کردن ب این اگاهی هارو بده انشاالله …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      پریا گفته:
      مدت عضویت: 327 روز

      سلام به شما زهره جان عزیز امیدوارم حالت خوب باشه

      بهت تبریک میگم دوست من همینکه ترمز برای فروش کلاس مجازیت نداری همینکه با وجود اینکه خودت تمرین هم نکردی اما کلاس برگذار کردی و فروش هم داشتی خودش یک دنیا اعتماد به نفس میخواد قشنگم

      من هم همکار شما هستم و ارایشگاه داشتم اما بخاطر بچه م جمع کردم و با اینکه کلی سابقه دارم و کار کردم و کلی کلاس رفتم و حرفه ای هستم اما هنوز ترمز دارم برای اموزش گذاشتن اینکه میگم نکنه کلاسهام رو پخش کنن رایگان و اصلا کسی نمیخره

      مدل از کجا بیارم و خیلی باگ های دیگه البته دارم رو ترمز هام کار میکنم

      اما راجب اینکه با وجود بچه کار رو کنار گذاشتید میخوام یه چیزی بگم چون خودمم تا اخرای بارداری م کار میکردمو سالن داشتم بعد از اون دیگه کفتم نمیتونم و هزار باگ دیگه که باعث شد سالنمو بردارم و تا دوسالگی بچه م کار نکردم باز بعدش سالن زدم اما باز جمع کردم بعنوان تربیت بچه م

      اما الان دوستا و همکارامو میبینم که نه تنها تا اخر بارداری بلکه بعد از زایمان هم با تمام وجود میان سرکار عروس درست میکنن و شده در روز چندتا عروس داشتن یا کار رنگ و کراتین انجام دادن که خیلی ام زمانبر هست

      حتی استادهامم دیدم که تا اخرین لحظه اموزش میدادند عروس داشتن و بعدشم همینطور و توی اینستا هم کلی پست میذاشتن با اون همه زمانبر بودنش

      بحثم اینه که اگه خودت بخوای و پاشنه اشیل نداشته باشی هیچی نشد نداره

      من هم یه مدت که سالنمو جمع کرده بودم بچم کوچیک بود مشتری ها می اومدن خونه و من میگفتم چند نفری بیاین که یکیتون بچه مو بگیره گاهی ام که تنها بودن مامانم می اومد میگرفتش و بچه هم خدارو شکر همراهی میکرد به خدا اگه بخوای و نیت کنی همون بچه رم خدا اروم میکنه فقط به احساس و باور درست ربط داره

      در مورد تمرین بگم من الان میکاپکارم و مدل میکاپ نداشتم هزینه شم تو شهر ما زیاد بود و دردسر داشت اما من همیشه رو صورت خودم همه ی اموزش هارو تمرین میکردم

      حتی قبلا هم که بافت رفته بودم بعضی بافت هارو رو سر خودم میزدن با اونهمه سختی

      حتی برای مراسم ها شنیونها رم خودم برای خودم انجام میدم با کمک همسرم که اینه برام میگیره

      شاید باورت نشه اما حتی کوتاهی هامم در 99درصد مواقع خودم با اینه جلو وعقب انجام میدم حتی اگه با ماشین باشه البته سایه انداختن نه اما میخوام بگم که من خواستم و با تمام سختی ش کار ارایشگری برام نشد نداره شما هم اگه رو خودت تمرین کنی خود بچه های همسایه تونم بافت هاتو ببینن خودشون و مادر هاشون پیشنهاد میدن مدلت بشن الانم که مد شده فقط فکر کن هر سوالی تو ذهنت باشه خدا جوابشو میده امیدوارم کمکی کرده باشم

      برات بهترینهارو از خدا میخوام عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        زهره کاظمی گفته:
        مدت عضویت: 715 روز

        سلام پریاجانم دوست عزیزم خیلی ممنونم ازینکه با صحبتای قشنگت و راهنمایی و ایده خوبت بهم یه شورشوق و حس اعتمادبنفس تازه ای دادی عزیزم راست میگید واقعا چرا من رو موهای خودم بافت نمیزنم ؟ منم عاشق کارم هستم و میتونم موهای خودمو ببافم اما وقتی پارک و بیرون از خونه میرم موهامو نمیبافم واقعا ایده ی خوبی بود من میتونم وقتی بچمو میبرم پارک رو موهای خودم یه مدل بافت بزنم و ب دیگران نشون بدم ک بافتکارم اخه تازه اومدیم تو این محل و چون خانوادمم شهرستان هستند نه اونا میتونن بچمو نگهدارن نه با همسایه ها آشنا شدم اما زمان ک بگذره مطمعنم خدای مهربونم کلی آدم خوب سرراهم قرارمیده خداروشکر ک دوستای خیلی خوب و آگاهی مثل شما تو سایت استاد عباسمنش دارم ک با کامنتای عالی میتونیم بهم دیگ کمک کنیم

        اره واقعا اگر من روی خودم کار کنم باورهام ک درست بشه بچمم آروم میشه مشتری هم میاد دوره هامم فروش میره و نعمت و ثروت راحت و آسون وارد زندگیم میشه

        پریا جانم کلی نرم افزار خوب هست مثل اسپات پلیر ک شما میتونی باخیال راحت دوره های مجازیتو بفروشی شما ک تو کارت حرفه ای هستی اگر فکرمیکنی مجازی هم میتونی آموزش بدی نگران پخش شدن فیلمات نباش نرم افزارهای خیلی خوبی هست توگوگل سرچ کن

        من واقعا عجله کردم و تو پشتیبانی ضعیف هستم اما خداروشکر از وقتی استاد این فایل رو گذاشت با تعهدی ک ب خودم دادم فقط دارم روی سرمانکن تمرین میکنم و میبینم ک خداداره کمکم میکنه بهم ایده های خوب میده تا راحت تر بافتهارو بزنم مدل بافتی ک اصلا بلد نبودم بلطف خدا سه بار ک تمرین کردم دفه چهارم بینظیر شد خیلی تمیز و قشنگ تونستم بزنمش و گذاشتمش تو صفحه اینستاگرامم خداروشکر واقعا خیلی خوشحالم

        پریا جان خیلی ازت ممنونم برای کامنتت و حرفا و ایده های عالی و حس خوبی ک بهم دادی سپاسگزارم موفق باشی عزیزم

        انشاالله ک شما هم با کارکردن رویه باورهات باگ هات رو شناسایی کنی و رفعشون کنی تا نعمت و ثروت از هزاران طریق راحت و آسون وارد زندگیت بشه موفق باشی دوست خوب من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          پریا گفته:
          مدت عضویت: 327 روز

          سلام عزیزم خیلی خوشحالم که تونستم بهت کمک کنم برای ایده های بهتر

          چرا سوالهایی که هنرجو ازت میپرسه ذو خودت از استادخودت نمیپرسی که جوابشونو بدی ؟

          میدونم که عجله کردی اما حالا که اونا هزینه کردن با سرچ کردن سوالشون تو گوگل یا از پیج های مختلف بافت از اساتید مختلف یا استاد خودت جوابشونو میدادی

          راستی

          مرسی که این برنامه رو بهم معرفی کردی حتما راجبش تحقیق میکنم

          انشاالله که خدا ایده راحت و خوبی بده برای درست کردن و نحوه فروش دوره های اموزشی

          چون به دلایلی اینستامو پاک کردم

          راستی شما از چه طریقی و با چه روشی اموزش هاتو میفروشی توی برنامه خاصی تبلیغ اموزشهاتو میذاری؟و خیلی دوست دارم باورهاتو بدونم چه باورهایی داری که انقد راحت هنرجو گرفتی من خیلی باگ دارم خخخ

          مرسی که جواب دادی و شمام بمن ایده دادی قشنگم موفق باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2225 روز

    به نام خدای بخشنده ی مهربان

    سلام به استادان عزیزم و دوستان توحیدی ام در این سایت الهی و مقدس

    استاد عزیزم، امروز با بارش باران و نزول برکت و رحمت الهی، چشم ما به جمال شما روشن تر شد و انرژی شما رو از آن سوی کره زمین دریافت کردیم. خونه ای که دارید چقدر قشنگ و زیبا و دلباز است. بلاخره دیدیم اون پس زمینه رنگی از کجا ضبط میشه.

    من این رباط هوشمند رو تحسین می کنم که برای هر خواسته و حل مسئله ای ، راه حلی درست شده و این پیشرفت انتهایی نداره، چرا که جهان به سمت پیشرفتی بی انتها در حرکت است.

    استاد بسیار سپاسگزارم از فایل بسیار مفید و تاثیر گذار در تمام قسمت های زندگی و در پاسخ به سوال شما باید بگم که تازه متوجه شدم در زمینه آموزش های شما بسیار شتاب زده و با عجله مسیر رو میخواستم طی کنم و میخواستم فقط محصولات رو داشته باشم و اون تمرکز و تعهد لازم رو نداشتم، برای همین دیگه حتی برای داشتن محصولات شتاب زده عمل نمی کنم، گرچند که دوست دارم همین الان همه محصولات رو بخرم، ولی نتایج مالی ام این امکان رو نمی‌دهد، و علت اون نداشتن تمرکز کافی برای رسیدن به خواسته است و به قولی به 90 رسیده ولی به 100 نه. و این رو از دوره جدید یاد گرفتم. وقتی این قانون رو متوجه شدم از عجله و شتاب زدگی ام و این شاخه به اون شاخه ام خیلی خیلی کمتر شده و الان فقط دارم روی باور فراوانی کار می کنم. که اون رو در وجود خودم نهادینه کنم و بعد برم سراغ بقیه مباحث.

    چند سال پیش به کلاس کارته رفتم و چقدر دلم میخواست زود فوت و فن کاراته رو یاد بگیرم برای همین می رفتم فیلم نگاه می کردم که جلوتر از کلاس پیش برم، ولی کم کم متوجه شدم که با کلاس پیش برم خیلی بهتر است. بعد که خواستم شنا یاد بگیرم چون مربی نداشتم خودم با دیدن فیلم آموزشی و پله پله کرال سینه و پشت رو اوکی اوکی کردم الآن دارم پای قورباغه رو مرتب تمرین می کنم که اول پای قورباغه اوکی بشم بعد برم برای حرکت دست.

    در کار پیرایش هم متوجه شدم حتی کوتاهی ساده مثل لاین کات تمرین زیاد میخواد که باعث بشه سرعت و دقت کار بالا بره. برای همین علاوه بر درستی کار دارم روی سرعت کوتاهی هم کار می کنم که هم زمان کمتری بگیره هم خروجی عالی باشه.

    به قول حافظ

    نه هر که چهره برافروخت دلبری داند

    نه هر که آینه سازد سِکندری داند

    نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست

    کلاه‌داری و آیینِ سروری داند

    هزار نکتهٔ باریک‌تر ز مو این‌جاست

    نه هر که سر بتراشد قلندری داند

    استاد شما و مریم بانو رو حفظ کنه و روز به روز چشمه های علم و معرفت و آگاهی بر قلب شما جاری کنه.

     «فَاللّهُ خَیْرٌ حافِظاً وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  8. -
    اسما نظریان گفته:
    مدت عضویت: 1090 روز

    وای وای سلام سلام

    سلام به استاد عزیزتر از جانم

    چقد دلم براتون تنگ شده بود و چقد قشنگ که من امروز هدایتی هدایت شدم به این فایل اصلا انگار خدا میخواست که من این فایل رو الان و همین تایمی که یه اتفاقی افتاد برام گوش بدم !!

    امروز خواستم از زیر گوش دادن به این فایل در برم یه لخظه گفتم مگه تو هدفت تغییر نیست؟ پس چرا در میری قربونتو برم من بیا عشقم بیا گوش بدیم چیز یاد بگیریم بعدش که گوش دادم خواستم از زیر کامنت نوشتن در برم که باز گوشمالی کردم اون شیطون رو گفتم باید وقت بزاری و تمام و این شد که تونستم همین الان گوش بدم و کامنتم بزارم !!

    استاد من تازگیا تو رشته ایی که علاقم بود کار پیدا کردم بعد کلی تلاش ذهنی … و خب بالاخره اولین کارم و استارت کارم تو باشگاه هست چیزی که من ارزوشو داشتم واقعا و شب و روز بهش فکر میکردم تا اینکه اوضاع جوری پیش رفت که ما این کار و جذب کنیم و بریم برای کار

    استاد از وقتی که رفتم سر کار تا به امروز اصلا اتفاقاتی افتاده که فکرش و نمیکردم که از پسش بز بیام و به گفته شما من از قبل کمی اطلاعات داشتم و یه سری اطلاعات وقتی میاد که ادم خودش میره تو میدون و بهش گفته میشه

    و به من هم مثل بقیه گفته شد تا دیروز که ما یه جشنی داشتیم که اون جشن مدیر باشگاه همه چیشو سپرد دست من و گفت باید با 31 بچه 4 تا 6 ساله بگذرونی اولش استزس گرفتم ولی گفتم اوکیه

    من از پس هر مسئله ایی بر میام تا اینکه جشن رو شروع کردم و استاد جوری این جشن و من مدیریت کردم و تو مشتم گرفتم که خودم هم لذت بردم بعد به این فکر کردم که تا همین 1 ماه پیش من توانایی این کار و نداشتم ولی الان به لطف خدا چون تکاملم طی شده و خودمو مقایسه نکردم انقد عالی عمل کردم تا اینکه گذشت و همین چند دقیقه پیش مدیر باشگاهم پی ام داد که اره فلانی قراره برای مربی فلان بیاد و خیلی خوبه و گفتن از دستش ندیوووو… سنش هم از من کوچیک تر بودووو دیگه بومممممم صدای انفجار و دوستان گرامی مقایسه به گوش خدا هم میرسید تو سرم زمزمه هایی از حاج آقا مقایسه بود بعد از کلی مقایسه به خودم گفتم اسما این تو نبودی که دلت میخواست فقط یه شاگرد داشته باشی؟ و انقد از خدا درخواست کردی که بابا من فقط یه شاگرد میخام و خدا این ماه بزای تو گل کاشت حالا با یه تعریف از یه آدمی که نه بک گراند زندگیش میدونی نه میدونی چند سال تمرین کرده نه میدونی چه ادمیه کل پیشرفت های کوچولوت و ارزشمندت شد پوچ ترین دستاورد دنیا ؟ انقد یعنی ارزشمندیت رو هواست؟ همینا رو ذهنم در لحظه بهم گفت *(اینجا یه پرانتزی باز کنم راحب همین موضوعی که گفتید وقتی تو همون مرحله اول میمونی و هییییی نمیخایی بپری مراحل بعدی بهتر میفهمی و نرون های مغزت به صورت اتوماتیک دیگه خودش یه سری چیزا رو از پایه و ریشه میفهمه و عملی میکنه این که دارم میگم ذهنم بهم گفت این نتیجع چندین ماه حتی یکم دیگع میشه 1 سال کار کردن فقط رو موضوع کنترل ذهن هاااا قابل توجه دوستان جلسه دوم احساس لیاقت وقتی من فقط 1 سال تمرکز کردم رو این موضوع حالا وقتی میشینم مقایسه نیکنم ذهنم خودش به صورت خودکار میشینه نجوای ذهنی مثبت میده که اصلا اینجوزی نیست و….) ذهنم بهم گفت یادت رفت چقد دوست داشتی فقط بری سر کار و … حالا که شنیدی دیگع تموم ؟ تو نبودی که دلت مدیریت کردن میخولست ؟ پس دیروز چی بود ؟ مگه همین نمیخاستی ؟ حالا در مقایسه با اون شد پوچ ترین کارا ؟ نه دیگه عشقم نمیشه !! بیا خوب بهش توجه کنیم و صبر کنیم اگر واقعا میخوایی مربی باشی که تو هوا میزننش پس بیشتر تمرین کن ببشتر رو مهارت هات بیشتر رو تکنیک هات کار کن ( دقیق همینارو گفتم به خودم).

    وای استاد چقد قشنگ گفتید وقتی ادم به یه چیزی علاقه داره واقعا وقت میزاره بزاش

    من کارم بازی و ورزش کودکه و کلا سر و کارم با بچهاست

    الانا تا ایده ایی میاد سریع میبینم و فکر میکنم چیکار کنم بچها حس بهتری بگیرن تو کلاس؟ و در عین حال مهارت های پایه شونم بهتر شه؟ و بدناشون ساخته شه؟

    همش تو فکرم شب و روز

    پس این یکم بی انصافیه منی که آرزوی یه کار داشتم

    الان فقط بر اثر یه مقایسه بشینم دستاورد هامو ارزشمند بشمارم

    پس خودمو بغل کردم و گفتم تو تا همین الانشم عالی هستی و کلی پیشرفت عالی داشتی که خیلی برام ارزشمند بوده هیچ کس انقد عین تو رشد نمیکنه انقد م تو عالی بودی

    چقد این احساس لیاقت و این شناخت نسبت به خود خوبه

    استاد من وقتی لیاقت و شروع کردم از در و دیوار برام اتفاقات عالی میاد همین فایل 1 و 2 لیاقت خودشه به تنهایی یه دوره مجزاست حالا فکر کنید بقیش چیه

    راستی خبر خوبی دارم فردا قراره دوره ارزشمند هم جهت با جریان خداوند رو بخرم وای که چقد ذوق دارم حتما اونجا کامنت میزارم از هدایتی که شدم برای خرید این دوره عالی تو این تایم عالی

    عاشقتونم و ممنونم از این فایل عالی

    به خدا میسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    على شيرازى گفته:
    مدت عضویت: 3448 روز

    20.

    به نام خداوند مهربان

    با سلام خدمت استاد عباسمنش عزیزم

    استاد ماشالله به جونتون با این بدن زیبا

    خداروشکر واقعا که بدنتون رو از کجا به کجا رسوندین

    سپاسگزارم که چه قدر زیبا آموزش می دین از هرجایی با هرکاری که انجام می دیم می تونیم درس های زندگی رو آموخت و ازشون استفاده کردن

    قانون تکامل واقعا یکی از زیباترین و در عین حال خیلی زود فراموشمون می شه اگه ذهنمون‌رو کنترل نکنیم و‌سریع فکر می کنیم که می شه قانون تکامل‌رو‌زد

    خداروشکر که قانون چه قدر ساده هست فقط تکرار و تمرین بیشتر و مهارت بیشتر می خواد

    تنور دلتون گرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 38 رای:
  10. -
    خدامنو دخترم ----شماهمه😂 گفته:
    مدت عضویت: 174 روز

    سلام به استادعزیرم خانم شایسته گل ودوستان نازنین

    آفرین استاد واقعا تکامل خیلی جاها منو موفقتر کرده یادمه دبیرستان یک دبیرداشتم یک کتاب درسی که درس میداد روزاول به ماگفت بچه ها روزی 15دقیقه این کتاب روبخونید واین روزی 15دقیقه رورعایت کنید اخرترم بهترین نمره رامیگیرید .من اخرترم اون درسو بانمره 17 از20پاس کردم بسیاردبیرحرفه ای بود وانرریش خیلی مثبت بود ازاون موقع هروقت یکاری میخام بهم فشارنیاره وبهترین نتیجه روبگیرم همین قانون تکاملو یزره یزره رعایت میکنم .

    در تمیزی خونه خیلی وسواس دارم ملت سالی یکبارخونه تکونی میکنن من هروز ریز ریز یک قدم برای خونه تکونی خونه خونه تکونی ذهن خونه تکونی وسایل نو خونه تکونی اندام خونه تکونی خواسته های بزرگ قدم ریز برمیدارم همیشه خونه ام برق میزنه وبمن اون تمیزی ارامش میده .

    اصلانمیتونم تند تندپیش برم چون اصلا انرژی هول بودن وباعجله بودنو ندارم

    خدادرقرآن بانشانه ها بامن واضح صحبت میکنه خیلی تاکید به صبرداره برام ‌استاد

    گاهی دیگه میگم خدایا کاشکی الان خواسته های بزرگوداشتم وازش لذت میبردم باویانا .

    اشکام که سرازیر میشه خدا فوری بمن میگه گریه نکن بهت میدم هرچی بگی هرچی بخای بهت میدم پرنیا فقط گریه نکن !!!!منم میخندم میگم خداجونم میدونم میدی ومطمئنم میدی اصلا شک ندارم خداجونم بهت ایمان دارم .

    خداتوقران بمن میگه توبنده نظرکرده منی اینقدرتوقرآن ازمن تعریف میکنه با الهامات وصحبتهاش که میگم خدایا عاشقتم باهمین یزره بندگی کردنت چقدرازمن راضی هستی!!!!

    خدایاشکرت که ازمن راضی هستی امروزدیگه خدابمن گفت به اندازه توانت ازت انتظاردارم وبهترین بنده صالح منی .خداروشکر

    استادخدابمن میگه نبینم گریه کنی ها بیا خودم بهت میدم هرچی که میخای بهت میدم من کنارتم پیشت نشستم باهم حلش میکنیم من که قبل ازاینکه پاتو روی زمین بزاری بهت گفتم هرچی خواستی بیا پیش خودم نبینم اخم کنیهاااااا

    منم میگم چشم خداجونم عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: